Telegram Web Link
اگر یک تراول ۱۰۰ هزار تومانی گم کنید، چه حسی دارید؟ سکه بخرید و فردا ۳ میلیون ارزان‌ شود، چه؟ بورس بریزد و سهامتان ۱۰ میلیون افت کند، چه؟ اگر ماشینتان ۳۰ میلیون خرج روی دستتان بگذارد، چه؟ خب، پس چرا توقع دارید ناشر بیاید ۵۰ میلیون، ۱۰۰ میلیون خرج کتابی کند که نمی‌فروشد و زیان‌ده است؟!

انصاف داشته باشیم و بدانیم که ناشر خصوصی با ناشر دولتی فرق دارد و مسلّم است که، مثل هر تاجر دیگری، به فکر منافع خودش است؛ هر کس هم که جز این بگوید باید در صداقتش شک کرد. شما صبح که چشم باز می‌کنید به فکر منافع سوپری سر کوچه و دندان‌پزشک سر چهارراه و شرکت‌ بغلی و عباس‌آقا هستید؟! :)

حسین جاوید
@Virastaar
a.la.recherche.du.temps.perdu.pdf
3.8 MB
امروز، اتفاقی، متوجه شدم #ابوالحسن_نجفی چند صفحه‌ی اول کتاب معروف مارسل پروست را با عنوان در جستجوی زمان گمشده به فارسی ترجمه کرده است. فایل آن را ــ که نشانی اولین منتشرکننده‌اش نیز داخلش هست ــ اینجا می‌گذارم. شاید خواندن این برگردان برای شما هم جالب باشد.

حسین جاوید
@Virastaar
«اینک مدت عمر ابراهیم صد و هفتاد و پنج سال بود. پس آن‌گاه ابراهیم از دنیا رفت، نیک‌فرجام و سال‌خورده و سیر از ایام، بمرد و به خویشانش پیوست.»

عهد عتیق، سفر پیدایش، باب ۲۵


با خواندن این پاره، اندیشیدم درست است که به قول بیهقی «عاقبت کار آدمی مرگ است»، اما کاش می‌شد دست‌کم همه‌ی آن‌ها را که دوست می‌داریم «نیک‌فرجام و سال‌خورده و سیر از ایام» بهلیم.

حسین جاوید
@Virastaar
اگر یک پژوهشگر ایرانی ساکن غرب اثری درباره‌ی فرهنگ و ادبیات ایران به زبان انگلیسی یا زبان دیگری بنویسد، چاپ این اثر به زبان اصلی در ایران را
Anonymous Poll
58%
مفید می‌دانم. به کار پژوهشگران زبان‌دان می‌آید.
44%
مفید نمی‌دانم. حتماً باید به فارسی ترجمه شود تا به کار همه بیاید.
کتاب‌شناسی و ارجاع‌دهی در مواجهه با آثار دانلودی، یک پیشنهاد

در کشور ما کپی‌رایت رعایت نمی‌شود و بنابراین امکان دانلود بسیاری از منابع نایاب و کمیاب و حتی کتاب‌های روز بدون رعایت سلسله‌مراتب قانونی و حقوق ناشران و مؤلفان وجود دارد. بحث راجع به جوانب این موضوع در جای خود مهم است ــ و ضمناً هیچ شکی هم در این نیست که باید به حقوق قانونی و اخلاقی دیگران احترام گذاشت ــ اما من می‌خواهم در این زمینه نکته‌ی دیگری مطرح کنم.

خودمان را که نمی‌خواهیم گول بزنیم، برای همه‌مان پیش آمده که ــ غالباً با عذاب وجدان ــ منبعی را که در دسترس نیست از اینترنت گرفته‌ایم و از آن بهره جسته‌ایم. کار وقتی بیخ پیدا می‌کند که پژوهشگر باشیم: نسخه‌ی پی‌دی‌افی که دانلود کرده‌ایم، و اسکن‌شده‌ی نسخه‌ی چاپی است، کتاب الکترونیکی رسمی نیست، چون ناشر الکترونیکی ندارد، کتاب چاپی هم نیست، چون نسخه‌ی الکترونیک غیررسمی است!

بسیار خوب، باید چه کنیم؟ طبیعتاً این هم از آن مشکلات عجیبی است که فقط در کشور ما پررنگ است! (پژوهشگر غربی عمدتاً نه نیازی به دانلود این‌چنینی دارد و نه دسترسی بی‌دردسری به آن!) ــ پس راه‌حل را هم خودمان باید بجوییم.

این که خواننده را فریب بدهیم و نسخه‌ی پی‌دی‌اف را جای نسخه‌ی چاپی جا بزنیم و مثل نسخه‌ی چاپی ارجاع‌دهی کنیم، نه اخلاقی است و نه حرفه‌ای و مطابق روال آکادمیک (اما متأسفانه این راهی است که اغلب پژوهشگران می‌پیمایند). مشکل مهم دیگری که پیش می‌آید این است که چه‌بسا نسخه‌ی پی‌دی‌اف مخدوش یا دارای حذفیات یا ترکیبی از چند ویراست مختلف یک کتاب باشد (بارها برای من پیش آمده که ریزنگری کرده‌ام و دریافته‌ام که خطای پژوهشگر از نقص کدام نسخه‌ی دانلودی آب می‌خورد).

پیشنهاد من این است که در صورت استفاده از منابع الکترونیکی غیررسمی (هم آن‌ها که مشمول کپی‌رایت هستند و هم به‌خصوص آن‌ها که مشمول کپی‌رایت نیستند)، در کتاب‌شناسی بخش ویژه‌ای برای آن‌ها در نظر بگیریم و در نظام ارجاع‌دهی نیز به همان استناد کنیم. این‌طور هم اعتبار آکادمیک پژوهشمان حفظ می‌شود و هم مسئولیت اشتباهات تهیه‌کنندگان نسخه‌های غیررسمی گریبان ما را نمی‌گیرد.

حسین جاوید
@Virastaar
مرد مؤمنی که هزار و اندی سال پیش، شاید در مکانی مذهبی، در گوشه‌ای از شهر #سغد، در آرامش نشسته بوده و متن‌هایی را به زبان #سغدی ترجمه یا رونویسی می‌کرده روحش هم خبر ندارد که ما امروز از روی بدخطی‌اش دینش را حدس می‌زنیم و می‌فهمیم که احتمالاً #مسیحی بوده و نه #مانوی، چون متون #مانوی اغلب بسیار خوش‌خط و پیراسته‌اند!

#در_کاربرد_دستخط

حسین جاوید
@Virastaar
خیلی به این خندیدم! :)

حسین جاوید
@Virastaar
ویراستار
کتابی که کافی است اسمش را بخوانید تا کل مطالبش را دریابید! 😃 @Virastaar
کتابی که کافی است اسمش را بخوانید تا کل مطالبش را دریابید! :)

حسین جاوید
@Virastaar
Forwarded from کتاب سده
«ما در عمق شهرهای غریب پیِ شهر خودمان می‌گردیم. دنبال نشانه‌ای آشنا که هم به آن شهر نزدیک شویم و هم خود را به آن نزدیک کنیم. مانند یافتن تفاهمی با غریبه‌ای دوست‌داشتنی...
ما خودمان را گم می‌کنیم تا اندکی دیگر از خودمان را بیابیم.»

#تختخواب_دیگران
#آیدا_مرادی_آهنی
چاپ هشتم
#کتاب_سده

(تصویر از کتاب‌فروشی آبی، شیراز)
@SadePub
Forwarded from کتاب سده
منتشر شد

آن‌چنان‌تر
هاجر رزم‌پا

چاپ اول: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
چاپ ششم: ۱۲ مهر ۱۴۰۲

۱۷۲ صفحه/ ۱۰۰۰ نسخه/ ۱۴۵ هزار تومان
کتاب سده

«خیانت... مثل وقتیه که یه چیزی می‌ره توی شکاف دندونت و درنمی‌آد... نه مسواک، نه خلال‌‌دندون، نه نخ‌دندون. هیچ‌جوره درنمی‌آد که نمی‌آد. پیدا نیست، هیچ‌کس هم نمی‌بیندش، ولی خودت می‌دونی یه چی اونجا هست که عذابت می‌ده...»

@SadePub
اگر پنج سال، ده سال در یک کشور اقامت کنید، بهتان شهروندی می‌دهند؛ بعضی واژه‌های زبان ما که خاستگاه عربی دارند بیش از هزار سال است که در نوشتار و گفتار پدران و اجداد ما، و در نظم و نثر بهترین گویندگان فارسی‌زبان، به کار رفته‌اند اما همچنان عده‌ای برآن‌‌اند آن‌ها را به رسمیت نشناسند و از زبان بیرون کنند!

حسین جاوید
@Virastaar
فردا (پنجشنبه، ۵ اکتبر ۲۰۲۳) برنده‌ی ⁧ #جایزه‌ی_نوبل_ادبیات⁩ اعلام می‌شود.

بعضی ناشرها از الان به تیم‌های چندنفره‌ی ترجمه‌شان آماده‌باش داده‌اند تا اگر احیاناً برنده فرد کمترشناخته‌شده‌ای بود یا همچنان اثری از او ترجمه‌نشده باقی مانده بود، در اسرع وقت کار را به فارسی برگردانند! :)

حسین جاوید
@Virastaar
سؤال: می‌شود هم نویسنده و هم ویراستار کتاب خودم باشم؟

پاسخ: خیر! همان‌طور که نمی‌شود هم مادر یا پدر فرزند خود بود و هم هم‌زمان مادرخوانده یا پدرخوانده‌ی او! :)

وقتی متنی را می‌نویسید یا ترجمه می‌کنید، فرض بدیهی این است که با نهایت توانایی‌هایتان پیش می‌روید. هر چقدر دقت به خرج دهید و هر چه را اصلاح کنید و هر چند بار که متن را بخوانید و صیقل دهید، چیزی جز «وظیفه‌تان» انجام نداده‌اید؛ نهایتاً نویسنده یا مترجم زبردستی شناخته می‌شوید که کارش ویرایش سبُکی نیاز دارد یا، در بهترین حالت و در موارد استثنایی، ویرایش خاصی نیاز ندارد ــ شما همچنان «نویسنده» یا «مترجم» متن خود هستید، نه «ویراستار» آن.

حسین جاوید
@Virastaar
‏برای red flag معادل فارسی می‌خواهید؟ «زنگ خطر»!

❇️‏ «این‌‌همه زنگ خطر رو دیدی و توجه نکردی؟»

❇️‏ «پرخاشگری یه زنگ خطره.»

❇️‏ «خیلی زنگ خطر داره. بهتره باهاش قرار‌ نذاری.»

❇️ «توده‌های کوچک می‌توانند زنگ خطر ابتلا به بیماری‌های جدی تلقی شوند.»

‏ و…

حسین جاوید
@Virastaar
از همه زیبایی‌های تاریخی #کاروانسرا را جور‌‌ دیگر دوست دارم. شاید در زندگی پیشینم تاجری یا ساربانی بوده‌ام خسته و‌ تشنه، سرگردان در کویر و‌ در جست‌وجوی مسیر، دود آتش مطبخ کاروانسرایی را دیده‌ام، جان دوباره‌ای گرفته‌ام، قدم‌ تند کرده‌ام و شب را در پناه دیوارهای سنگی‌اش آسوده‌ام!


تصویر: کاروانسرای ساسانی قصر بهرام، پارک ملی کویر

عکس و متن: حسین جاوید

@Virastaar
از بهترین پروژه‌هایی که در چند وقت اخیر به ما ارجاع شد پروژه‌ی ویرایش یک «بازی» جذاب بود، بله، «بازی»!

برای خود من بسیار جالب بود که مجموعه‌ای چنین بینش درستی نسبت به حقوق مخاطب دارد و می‌داند هر چیز که در قالب نوشتار عرضه می‌شود باید پاکیزه و درست باشد. قطعاً مخاطبانی که بازی را انجام خواهند داد از اینکه توضیحات و راهنماهای هر مرحله از بازی با فارسی سلیس و لحن مناسب و رسم‌الخط استاندارد عرضه شده است لذت خواهند برد.

کاش این بینش بین همه‌ی تولیدکنندگان وجود داشته باشد. حتی، به عقیده‌ی من، باید الزامی باشد که قواعد درست‌نویسی در نوشته‌های همه‌ی کالاهای تولیدی رعایت شود. فارسی را باید درست نوشت، چه در برگردان کتاب هستی و زمان هایدگر و چه در توضیحات پشت یک شیشه‌ی خیارشور!

حسین جاوید
@Virastaar
این‌ سو و آن سو زیاد می‌بینم «پز» بازسازی #ارگ_بم را می‌دهند که در زلزله‌ی سال ۱۳۸۲ آسیب شدیدی دیده بود.

اول اینکه به‌به‌وچه‌چه‌ها الکی است و تشریف که ببرید می‌بینید چقدر باسمه‌ای بازسازی شده؛ دوم اینکه سؤال اساسی این است: بازسازی‌اش چه سودی دارد؟ یعنی الان مثلاً برویم #تخت_جمشید را هم سقف و ستون بزنیم و دیوار بکشیم و کامل کنیم؟! #ویرانی هم جزو تاریخ طبیعی هر بناست. باید باقی‌مانده‌ها را حفظ کرد.

کاش مسئولان بفهمند این‌دست بازسازی‌ها فقط به درد ساخت بوم‌گردی می‌خورد! خرابه‌ی اصیل از آبادی جعلی ارزشمندتر است.

حسین جاوید
@Virastaar
روسیه به اوکراین یورش می‌برد، #دلار و بعد #کاغذ در ایران گران می‌شود، فلسطین به اسرائیل پاتک می‌زند، #دلار و بعد #کاغذ در ایران گران می‌شود، یقین دارم اگر پس‌فردا شهاب‌سنگی به بلندی‌های ماچوپیچو در پرو بخورد، باز هم ترکش آن به‌نوعی به ما می‌رسد! این‌طور مواقع یاد شعر #انوری می‌افتم:

«هر بلایی کز آسمان آید، گرچه بر دیگری قضا باشد
نارسیده بر زمین پرسد، خانه‌ی انوری کجا باشد؟!»

حسین جاوید
@Virastaar
Forwarded from کتاب سده
نسخه‌ی الکترونیک «آیین بودایی در دوران معاصر» در کتابراه منتشر شد

حتماً در لحظاتی از زندگی‌تان عمیقاً طعم خشنودی را چشیده‌اید. ترفیع رتبه گرفته‌اید یا سرانجام از رشته‌ای که به آن علاقه‌مند بوده‌اید فارغ‌التحصیل شده‌اید و یا موفقیت ریز و درشتی دیگری در زندگی‌تان بوده که دست‌کم چند لحظه حس خشنودی را در قلبتان بیدار کند. بااین‌حال، باید بگوییم چنین خشنودی‌هایی ناپایدارند. این نوع از خشنودی‌ها به‌جای اینکه با حس رضایت همراه باشند، بیشتر موجب نارضایتی و زیاده‌‌خواهی می‌شوند. هر قدر بیشتر به دنبال خشنودی باشید، خشنودی بیشتر از شما فاصله می‌گیرد. زمانی خواهید توانست از دام خشنودی‌های زودگذر رها شوید و حقیقتاً خوشبختی و رضایت را به زندگی‌تان وارد کنید که کلید خشنودی پایدار را به دست بیاورید: همان کلیدی که بودیسم قرن‌ها پیش در اختیار پیروانش قرار داده بود.

خواندن آیین بودایی در دوران معاصر یعنی زدن دو نشان با یک تیر! هم با چندوچون یکی از کهن‌ترین ادیان جهان آشنا خواهید شد و هم با به‌کارگیری تعالیم آن معنویت و سعادت را به زندگی‌تان دعوت خواهید کرد.

دانلود کتاب آیین بودایی در دوران معاصر:
B2n.ir/Buddhism

@SadePub
2024/10/03 04:29:27
Back to Top
HTML Embed Code: