Telegram Web Link
ایموجی‌ها در چت‌ها، علاوه بر داشتن معانی مستقل، نقشی شبیه به کدام ویژگی گفتار را بر عهده دارند؟
Anonymous Quiz
23%
تکیه (stress)
25%
آهنگ (intonation)
52%
هر دو
اینجا آرامگاه واقعی #ابوسعید_ابوالخیر است، در میهنه‌ی ترکمنستان.

اگر در ایران واقع شده بود، الان کل کتیبه‌ها و کاشی‌ها و دیوارها را از نو ساخته و کامل کرده بودند و یک چیز باسمه‌ای‌ جلویمان بود! بناهای باستانی را باید به نزدیک‌ترین شکل ممکن به ساختار واقعی‌شان حفظ و مرمت کرد، نه بازسازی!

حسین جاوید
@Virastaar
#معرفی_کتاب_پنجشنبه‌ (۴)

تاریخ و ساختار زبان

@Virastaar
ویراستار
#معرفی_کتاب_پنجشنبه‌ (۴) تاریخ و ساختار زبان @Virastaar
تاریخ و ساختار زبان
ترنس گوردون/ سوزان ویلمارت
ترجمه‌ی صالح طباطبایی
انتشارات شیرازه کتاب ما
چاپ اول/ ۱۳۹۹

معرفی این کتاب را با بیان نکته‌ای عجیب شروع می‌کنم: نام آن روی جلد «تاریخ و ساختار زبان» نوشته شده و در متن و شناسنامه «ساختار و تاریخ زبان»! این ناهمسانی نشان از ناهماهنگی بین طراح جلد و تیم تولید دارد و بی‌دقتی سرویراستار احتمالی و ناشر. بااین‌حال، خوشبختانه، ضعف کتاب به همین منحصر است و با نوشته‌ای خوب و خواندنی مواجهیم.

تاریخ و ساختار زبان کتابی است از مجموعه‌ی «قدم اول»، مجموعه‌ای مفید درباره‌ی موضوعات مختلف که با تصویرسازی‌های بسیار جذاب و کاربردی و لحنی طنزآمیز همراه است که متن را از حال‌وهوای کتاب‌های خشک آکادمیک خارج می‌کند. مجموعه‌ی «قدم اول» را در سال‌های پیشین نشر پردیس دانش منتشر می‌کرد و بعد از تعطیلی این نشر انتشارات شیرازه کتاب ما عناوین متعددی از آن را به بازار فرستاده است. البته، می‌دانید که برداشت خارجی‌ها از «قدم اول» در خیلی از حوزه‌ها با برداشت ما متفاوت است و گاهی کتاب‌های عمومی‌شان از کتاب‌های تخصصی ما پرمایه‌تر است!
 
تاریخ و ساختار زبان، برخلاف آنچه ممکن است اسمش بنمایاند، جز مختصری، با «تاریخ» زبان کار ندارد و بیشتر به «ساختار» و به حوزه‌های زبان‌شناسی می‌پردازد. نویسنده‌اش، آگاهانه و خلاقانه، قواعد متعارف کتاب‌های پایه‌ای زبان‌شناسی را به هم می‌زند و خطی پیش نمی‌رود. دایره‌ی نکاتی که مطرح می‌شود متنوع است، از موضوعات ساده‌‌تری مثل نحوه‌ی پدید آمدن زبان و خانواده‌‌های زبانی گرفته تا حوزه‌‌های پیچیده‌تری مثل معنی‌شناسی و نواخت‌بری. به این می‌ماند که گردشگران را با اتومبیل در سطح شهر بچرخانی و بناهای تاریخی را نشانشان دهی، اما وارد بناها نشوی.

در این کتاب می‌توان با آرای کسانی چون سوسور و چامسکی آشنا شد و رویکردها اصلی مطالعات زبان‌شناختی و امهات پژوهش‌ها و پژوهشگران این حوزه را شناخت. نیز می‌توان گذار زبان‌شناسی از نگاه سنتی سده‌های پیشین به نگاه متفاوت و بینارشته‌ای سده‌ی بیستم را پی گرفت و اطلاعاتی درباره‌ی ساختواژه‌شناسی و معناشناسی به دست آورد. نویسنده مقدار زیادی اطلاعات عمومی و جالب توجه هم درباره‌ی زبان‌های مختلف دنیا در متن گنجانده که می‌تواند کنجکاوی و علاقه‌ را برانگیزاند. مثلاً، این که در پاپوآ، گینه‌ی نو، در مساحتی کمی بیشتر از مساحت ایالت کالیفرنیا، بین جمعیتی حدوداً ۳ میلیونی به حدود ۹۰۰ زبان مختلف تکلم می‌شود!

تاریخ و ساختار زبان برای حرفه‌ای‌ترها نقش مرور و جمع‌بندی دانسته‌ها را دارد و برای سایر علاقه‌مندان می‌تواند مدخلی برای ورود به دنیای زبان‌شناسی و پیگیری سیر مطالعاتی باشد. هرچند، صادقانه بگویم، مدخل‌های بهتری هم وجود دارند.

#معرفی_کتاب_پنجشنبه‌ (۴)

حسین جاوید
@Virastaar
کسانی که رسم‌الخط اختصاصی دارند ظاهراً می‌خواهند نشان دهند که تسلط ویژه‌ای بر خط و زبان دارند، اما واقعیت این است که هیچ‌چیز از تاریخچه‌ و سیر تطور این دو نمی‌دانند!

خط به نسبتِ زبان بسیار محافظه‌کارتر است و چنین است که پدیده‌هایی مثل املای تاریخی رخ می‌نماید و گاهی صدها سال پس از تحول آوایی یک کلمه املای آن ثابت است؛ بعد این‌ها فکر می‌کنند اگر چهار تا ضمیر ملکی و مفعولی را جدا بنویسند و اجزای واژه‌های مشتق را با نیم‌فاصله از هم جدا کنند، پدر علم زبان‌شناسی نوین و بزرگ‌ترین ادیب دوره‌ی معاصر می‌شوند!

حسین جاوید
@Virastaar
خاطرتان باشد: کلمات فارسی را با همزه نمی‌نویسیم.

پاییز، آیینه، رویین‌تن، آیین، روییدن، روشنایی، تنهایی، پایین، ژاژخایی و...

پائیز، آئینه، روئین‌تن، آئین، روئیدن، روشنائی، تنهائی، پائین، ژاژخائی و...

📌 راستی، یک استثنای پربسامد هم داریم: «زائو.» می‌توان درباره‌ی کلمات کم‌بسامدتری مثل «بائو»* هم به پژوهش پرداخت که از چه زبانی دخیل هستند یا چه ریشه‌ای دارند و وضعشان باید چطور باشد.

* «بائو» [احتمالاً شکل دیگری از «باهو»]، به نقل از لغت‌نامه‌ی دهخدا: «در تداول نجاران آن دو چوب درازتر است از چهار چوب در که به‌طور قائم قرار گیرد، نه دو چوب کوتاه‌تر افقی که بر بالا و آستانه‌ی در واقع شود.»

حسین جاوید
@Virastaar
در معرفی رمان سیصد صفحه‌ای نوشته است: «می‌توان آن را در یک نشست خواند.»

آدم به نشیمنگاه بعضی‌ها حسودی‌اش می‌شود! :)

حسین جاوید
@Virastaar
فرمول موفقیت:
۹۰ درصد: خانواده‌ی ثروتمند، شانس، رانت.
۱۰ درصد: تحصیلات، خلاقیت، پشتکار و برنامه‌ریزی.

صنعت #خودیاری (کتاب، پادکست، سمینار، فیلم و...) تلاش دارد این درصدها را وارونه جلوه دهد و از همین وارونه‌نمایی کسب درآمد می‌کند.

به‌جای آن‌همه کتاب درخشان نظری و علمی و ادبی که در دهه‌های پیش شاهد انتشارشان بودیم، سر بازار نشرمان (ناشر و خریدار) به آثار فست‌فودی و رؤیافروش گرم شده است.

نیماها و اخوان‌ها و شاملوها و ساعدی‌ها و محمودها و شمیساها و کدکنی‌ها و قاضی‌ها و به‌آذین‌ها و سمیعی‌ها و نجفی‌ها و صدها نامور دیگر از کجا ظهور کردند و بالیدند و فخر فرهنگ ما شدند؟ از پویایی صنعت نشر. حالا چه؟ یک توک پا به نزدیک‌ترین کتاب‌فروشی‌ها تشریف ببرید؛ عمده‌ی ویترین‌ها شده‌اند محل عرضه‌ی «حل المسائل»‌های نوین در قالب کتاب‌های «خودیاری». نمی‌گویم این کتاب‌ها بدند یا نباید چاپ شوند ــ اتفاقاً ضروری هم هستند و همه‌جای دنیا هم چاپ و خوانده می‌شوند ــ اما اینکه مثل یک خزه‌ی مهاجم روی سطح بازار نشسته‌اند و امکان تنفس را از سطوح پایین‌تر گرفته‌اند جای دریغ است. شاعر و نویسنده و پژوهشگر جوان و تازه‌کار ما باید به چند مؤسسه‌ی نشر زنگ بزند و «نه» بشنود و ناامیدانه پی کار دیگری را بگیرد؟

وضعیت به این می‌ماند که شیوه‌های سالم زیستن را رها کنیم و مدام آموزش دهیم که درمان دیابت و فشار خون کدام است و اگر سرمان را به دیوار کوفتیم، از چه نوع ضدعفونی‌کننده و گازاستریلی استفاده کنیم!

حسین جاوید
@Virastaar
«پیشگفتار» و «مقدمه»، هر دو، مرتبط با کتاب‌اند اما یکی ارتباط دورتر و حاشیه‌ای دارد و دیگری ارتباط نزدیک‌تر و اصلی.

اگر کتاب را ساختمان در نظر بگیریم، پیشگفتار را می‌توان با توضیحاتی درباره‌ی محله‌ای که ساختمان در آن واقع شده، وضع ترافیک اطراف آن، نمای ساختمان‌های مجاور، معمار ساختمان، سال ساخت و... مقایسه کرد و مقدمه را می‌توان اطلاعاتی درباره‌ی نقشه‌ی داخلی ساختمان، متراژ اتاق‌ها، امکانات، وضع تأسیسات و طبقات و دکور و... دانست.

برخی، به‌اشتباه، در مقدمه از حواشی می‌نویسند یا به اسم پیشگفتار به توضیح درباره‌ی تنه‌ی پژوهش یا متن می‌پردازند. یادتان باشد، در شرایطی که قواعد نوشتن پیشگفتار و مقدمه رعایت شده باشد، مقدمه یاداشتی است که اهمیت بیشتری نسبت به پیشگفتار دارد و حذف پیشگفتار لطمه‌ی جدی به مطالعه‌ی کتاب نخواهد زد.

حسین جاوید
@Virastaar
یک فرد آمریکایی به نام کاپلی آموری در دوره‌ی قاجار به ایران سفر کرده و کتابی نوشته است با نام روزهای ایرانی. آموری در این کتاب با تعجب بسیار از قاطرچی مفلسی یاد می‌کند که از چوب درخت بادام برای برافروختن آتش و درست کردن چای استفاده می‌کند، چوبی که ارزش آن از درآمد سالانه‌ی قاطرچی بیشتر است! یا از کشاورزانی یاد می‌کند که درختان شمشاد کمیاب و ارزشمند را قطع می‌کنند تا از آن‌ها پرچین بسازند!

داشتم فکر می‌کردم انگار در کشور ما هنوز هم در بر همان پاشنه می‌چرخد: سوزاندن سرمایه‌های پایدار برای گذران امور روزمره.

حسین جاوید
@Virastaar
ملک یک کتاب‌فروشی را در پاساژی گرفته‌اند و به فروشگاه لوازم آرایشی داده‌‌اند. کتاب‌فروش هم در بنر خداحافظی‌اش متلک پرمعنایی انداخته:

«خواستند چهره‌ها زیباتر از ذهن‌ها باشد...»

حسین جاوید
@Virastaar
در ایران یک سری «ناشر» رسمی داریم که کار اصلی‌شان این است: کتاب‌های ناشران خارجی را در داخل ایران با شابک و فیپا و مجوز و به زبان اصلی منتشر و عرضه‌ می‌کنند.

در غرب به چنین پدیده‌ای «دستگاه فتوکپی» گفته می‌شود.

حسین جاوید
@Virastaar
حساب «بی‌سوادی» از «لغزش» جداست. برای نویسنده‌های حرفه‌ای هم پیش می‌آید که املای کلمه‌ای را اشتباه بنویسند یا خطایی از چشمشان پنهان بماند. این را نباید پیراهن عثمان کرد. اما طبیعتاً ماجرای کسی که شلخته‌نویسی رویه‌اش است فرق دارد. خوب نیست در شبکه‌های اجتماعی دنبال «لغزش» دیگران باشیم.

حسین جاوید
@Virastaar
ویراستار
#معرفی_کتاب_پنجشنبه‌ (۵) پژوهش و نگارش @Virastaar
پژوهش و نگارش
راهنمای نوشتن مقاله، رساله و کتاب تحقیقی
علی صلح‌جو
نشر آگاه
چاپ اول/ ۱۳۶۸

علی صلح‌جو (متولد ۱۳۲۳) برای ویراستارها و پژوهندگان عرصه‌‌های ویرایش و ترجمه نام شناخته‌شده‌ای است. او در یکی، دو دهه‌ی اخیر با انتشار کتاب‌هایی مثل گفتمان و ترجمه، از گوشه‌وکنار ترجمه، بیایید ترجمه کنیم و به‌خصوص با کتاب کم‌نظیر نکته‌های ویرایش توانست به چهره‌ای معتبر بدل شود. هرچند، کتاب عجیبی مثل اصول شکسته‌نویسی هم در کارنامه‌اش به چشم می‌خورد که شامل دستورالعمل‌هایی ناکارآمد است. 

نقطه‌ی قوت آثار صلح‌جو در برابر دیگر آثار تئوریک اینجا است که او بر اساس تجربه‌های واقعی‌اش در حوزه‌‌های ترجمه و ویرایش به بررسی و تبیین موضوعات می‌پردازد، نه مثل چهره‌های آکادمیک که عمدتاً به مسائل فقط در چارچوب نظریه‌ها می‌پردازند و درکی از شرایط واقعی ترجمه و ویرایش ندارند و چه‌بسا هرگز تجربه‌ی کار به‌عنوان مترجم یا ویراستار را نداشته‌اند. صلح‌جو گیروگرفت‌های واقعی کار را می‌شناسد و، با مثال‌هایی واقعی از متن‌هایی واقعی، راهکار ارائه می‌دهد.

پژوهش و نگارش اولین کتاب تألیفی صلح‌جو است و ذیل ده بخش تدوین شده است: «دو مرحله‌ی اساسی»، «پیام و مخاطب»، «طرح اجمالی»، «گردآوری اطلاعات»، «دسته‌بندی یادداشت‌ها»، «نگارش»، «زیرنویس، حواشی، کتابنامه»، «بازخوانی»، «نگاهی دیگر» و «عرضه به نقد عام». این از آن دست کتاب‌هایی است که زمانی نوشتنشان رونق گرفته بود و بیشتر هم به‌جای اینکه به کار پژوهشگرها بیاید، به کار دانشجوهایی می‌آمد که باید دروس مربوط به تحقیق را می‌گذراندند. برخلاف نام فرعی اثر («راهنمای نوشتن مقاله، رساله و کتاب تحقیقی»)، هیچ تمایزی بین نگارش گونه‌های مختلف متن گذاشته نشده و دستورالعمل‌ها کلی است.

نویسنده از مرحله‌ی شکوفایی ایده و شیوه‌ی حفظ و پروراندن آن آغاز می‌کند و، گذرا اما پخته و مفید، به روالی می‌پردازد که هر اثر باید تا رسیدن به دست ناشر کتاب بگذراند. از مخاطرات احتمالی پیش روی نویسنده می‌گوید و طی کردن مراحل پیش از نگارش و رسیدن به مرحله‌ی تدوین و تألیف و بازخوانی و ویرایش اثر. 

پژوهش و نگارش این بداقبالی را داشته که در مرز زمانی پژوهش‌های سنتی و پژوهش‌های مدرن متولد شده است و با فراگیری استفاده از کامپیوتر و نیز با ظهور اینترنت خیلی از شیوه‌هایی که در کتاب به آن‌ها اشاره شده دیگر منسوخ شده‌ است. بخش قابل توجهی از این کتاب نه‌چندان حجیم مربوط به شیوه‌های مراجعه به کتابخانه و صحبت با کتابداران و مطلعان برای یافتن منابع و بررسی پیشینه‌ی پژوهش و نیز چگونگی فیش‌برداری برای انجام پژوهش است ــ و می‌دانیم این‌ها با رواج استفاده از کامپیوتر و اینترنت، به لونی دیگر درآمدند و شیوه‌های سنتی منسوخ شدند. شاید به همین دلیل است که پژوهش و نگارش به یک چاپ منحصر مانده و دیگر تجدید چاپ نشده است. بااین‌حال، ارزش این کتاب محفوظ است، زیرا علاوه به مطالب مفیدش، روند بلوغ فکری یکی از بهترین پژوهندگان و آموزگاران حوزه‌های ویرایش و ترجمه را نشان می‌دهد.

#معرفی_کتاب_پنجشنبه‌ (۵)

حسین جاوید
@Virastaar
این اعلان در «اسپندماه ۱۳۱۰ شمسی» ــ ۹۲ سال پیش ــ در بختیارنامه، ضمیمه‌ی سال دوازدهم مجله‌ی ارمغان، منتشر شده است و جالب اینکه آن دوره هم دوره‌ی «سختی و گرانی کاغذ» بوده! صنعت نشر ما از همان ابتدا تا امروز با این مشکل دست‌وپنجه نرم کرده است.

حسین جاوید

@Virastaar
#سلطان_محمد_خدابنده، ایلخان مغول، از مادری #مسیحی زاده و به شیوه‌ی مسیحیت غسل تعمید داده شد. در نوجوانی، به پیروی از دین پدری‌اش، #بودایی شد؛ بعد به #اسلام_حنفی ایمان آورد و سپس آن هم دلش را زد و به #اسلام_شیعی گروید!

او را باید «پدر تنوع‌طلبی مذهبی» نامید! :)

حسین جاوید

@Virastaar
با یک تحلیل ساده از پرفروش‌های بازار کتاب در ده سال اخیر می‌توان به وضعیت عمومی جامعه پی برد:

بخش اول دهه: رمان‌ها (نماد وجود #فراغت نسبی)

بخش دوم دهه: کتاب‌های خودیاری (نماد بروز #اضطراب و وضع بد اقتصادی)

بخش پایانی دهه: آثار سیاسی و اجتماعی (نماد نیاز جامعه به #تفکر و #تغییر)

حسین جاوید
@Virastaar
بیشتر این کتاب‌هایی که به اسم نشر فلان در نیویورک و نشر بهمان در پاریس و لندن و برلین و... به بازار ایران عرضه می‌‌‌شود با تیراژ خیلی پایین در چاپخانه‌‌های دیجیتال میدان انقلاب به چاپ می‌رسد. فی‌نفسه اشکالی هم ندارد، ولی در مقام نویسنده و خریدار فریب نخوریم و بدانیم ماجرا چیست. اگر این‌ها واقعاً چاپ امریکا یا اروپا بودند، هر کتاب فرضاً صد صفحه‌ای ــ با احتساب هزینه‌های انتشار و ارسال ــ باید دست‌کم یک و نیم تا دو میلیون تومان قیمت می‌خورد، درحالی‌که عمدتاً با قیمت‌هایی مشابه قیمت‌های بازار کتاب ایران عرضه می‌شوند. حکایت همان کتانی‌های نایک و آدیداس و ریباک است که در میدان شوش جفتی دویست هزار تومان می‌فروشند!

حسین جاوید
@Virastaar
در کتابی رسیدم به این جمله که «عمرش را صرف کار در [حراجی] سوثبای کرد».

من البته بلافاصله متوجه اشتباه مترجم شدم، اما واقعاً مگر می‌شود نه مترجم و نه ویراستار و نه دیگر عوامل نشر ــ که انتظار می‌رود دست‌‌کم یک بار کتاب را خوانده باشند ــ متوجه نشوند «ساتبی» یا «ساتبیز» (Sotheby's) را «سوثبای» نمی‌خوانند؟! یعنی اصلاً در عمرشان اسم این حراجی معروف به گوششان نخورده؟!

حسین جاوید
@Virastaar
2024/10/03 19:26:19
Back to Top
HTML Embed Code: