Telegram Web Link
Forwarded from Finance & Economics
زنجيره خلق ارزش_2cac688e.pdf
2.3 MB
📚کتاب

«زنجیره خلق ارزش»
-مقدمه‌ای بر ارزشیابی شرکت‌ها-

👤 تیم کولر، 👤مارک گودهارت، 👤دیوید وسلز

ترجمه: حسین عبده‌تبریزی - هادی لاری

#مالی

◽️@UTfinance◽️
🔴 جلسه نقد و بررسی کتاب «گذشته یک توهم» توسط تعدادی اراذل و اوباش مورد هجوم قرار گرفت و به خشونت کشیده شد

متأسفانه در این حادثه، اشکان زارع مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.

◽️@utfinance◽️
👤 اشکان زارع:

این شبی که میگن شب نیست

امشب در باشگاه اندیشه تهران ضیافتی ضدافلاطونی برپا بود. غوغای غوغاسالاران عقل‌ستیز که در  ۱۳۰ سال اخیر، یکی از سه رکن بنیادین ویرانی ایران را به خود اختصاص دادند، امشب را برایم بدل به ضیافتی فراموش ناشدنی به صرف تی‌پا و لگد کردند.
ماجرا از این قرار بود که یک کتاب انتقادی از سرگذشت حزب کمونیست فرانسه با نام "گذشته یک توهم" اثر فرانسوا فوره در کلاب اندیشه تهران، با حضور مترجم و ناشر اثر در کنار اینجانب و دکتر حسن محدثی برپا بود و هرکدام به فراخور برداشت‌مان از کتاب، به نقد و بررسی این اثر پرداختیم. ضیافت آنجا به رنگ زرد داس و چکش درآمد که بقیه‌السیف چریک‌های فدایی خلق، قصد نوازش اینجانب با آموزه‌های دموکراسی لمپن_پرولتاریا را داشتند و چند ضربه مهرآمیز و پدرمادردار _به خلاف خودشان_ حواله سر و گردن اینجانب کردند. دمشان گرم که همه‌جا به ما یادآوری می‌کنند که مجمع‌الجزایر گولاک از آنچه در آیینه گوگولیزاسیون اجتماعی می‌بینیم، به ما نزدیک‌تر است، اگر که مجال همزیستی به این ویروس‌های متحرک بدهیم.
باور بفرمایید که از سر خشم نمی‌گویم اما این تفاله‌های حزب انیرانی توده، این مزاحمین خلق، این کارگران بیل‌ندیده و این مرتجعین سرخ، اگر دستشان برسد که مردم ایران را تصفیه سازمانی کنند، آنی درنگ نخواهند کرد. به قول فون هایک، رواداری با دشمنان آزادی، خیانت به آزادی‌ست. در ابتدای نشست بابت کشتار سرخ‌ها به دست سیاه‌ها در تابستان ۶۷ ابراز تاسف کردم، از ابراز تاسف خودم پشیمانم.
خلاصه که این شبی که آقایان در اشعارشان می‌خواندند، شب نیست. شب اصلی را همین سرخ‌های سیاهی‌دوست برای مردم ایران لقمه گرفته‌اند. حالم خوب است و چند کبودی جای نگرانی ندارد. فدای آزادی ایران.

◽️@utfinance◽️
Forwarded from برخط بوک
اطلاعیه‌ی کتابستان برخط درباره‌ی به تشنج کشیدن نشست معرفی و نقد کتاب

نامش را بگذارید باشگاه نا اندیشگان


به اطلاع مخاطبان انتشارات کتابستان برخط، عموم فرهیختگان و فعالان حوزه‌ی نشر و کتاب می‌رسانیم که جلسه‌‌ی نقد و بررسی کتاب «گذشته‌ی یک توهم: جستاری درباب اندیشه‌ی کمونیسم در قرن بیستم» به دلیل بی‌مدیریتی عوامل باشگاه اندیشه و حضور عده‌ای اراذل و اوباش به تشنج کشیده شد و رفتارهایی خارج از عرف و خارج از شأن چنین جلساتی توسط عده‌ای که قصد برهم زدن جلسه را داشتند صورت گرفت. مسئولیت این تشنج و رفتارهای پرخاشگرایانه‌ و فحاشی‌ها در این جلسه برعهده‌ی تمامی عوامل باشگاه اندیشه از جمله مدیر جلسه،‌ هماهنگ کننده‌ی این نشست (جناب آقای لبیبی) و مدیریت این مجموعه جناب آقای قدوسی است. در ادامه توضیحاتی در این‌باره خدمت مخاطبان و مهمانانی که در جلسه حضور داشتند ارائه می‌شود:

طبق برنامه در تاریخ 18 مرداد ساعت 18 در باشگاه اندیشه واقع در خیابان وصال برگزار شد. اما این جلسه به دلیل بی‌مدیریتی مدیر جلسه (جناب آقای میلاد عمرانی) و دیگر عوامل باشگاه اندیشه به حاشیه کشانده شد و عده‌ای اراذل و اوباش جلسه را به تشنج کشیدند و با رفتارهایی زشت و پرخاشگرایانه مانع از ادامه‌ی برگزاری جلسه شدند. افرادی مانع از ادامه‌ی سخنرانی دکتر حسن محدثی شدند و با متشنج کردن فضای جلسه به یکی دیگر از سخنرانان جلسه جناب آقای اشکان زارع حمله ور شدند.

کتابستان برخط ضمن عذرخواهی از مهمانان و سخنرانان گرامی که در این نشست شرکت کردند، همینجا اعلام می‌دارد که به زودی جلسه‌ی نقد و تحلیل دیگری درباره‌ی این اثر سترگ برگزار خواهد کرد که جزئیات آن را به اطلاع شما خواهیم رساند.

در روزهای آینده در صورت امکان گزارشی از سخنان و بحث‌های مطرح شده در این جلسه تا پیش از به تشنج و حاشیه کشیده شدن آن به سمع و نظر مخاطبان عزیز خواهد رسید.

کتابستان برخط


📚برخط‌بوک (کتابستان برخط)👇
🆔 @BarkhatBook
📄 یادداشت

با دشمن آزادی و مدارا، نباید مدارا کرد!

👤 ‏سالار سیف‌الدینی

ظاهرا امروز گله‌ای از میلیشیاهای کمونیست، پس از اتمام برنامه نقد کتاب "گذشته یک توهم" در مورد حزب کمونیست فرانسه، به اشکان زارع روزنامه نگار  در یک گوشه خلوت حمله فیزیکی کرده‌اند. چون صرفا زارع را مخالف کمونیسم یافته‌اند.
اینها همانهایی هستند که غصه تابستان ۶۷ را می‌خورند و دائم در حال مظلوم نمایی اعدام یک تروریست یا زندانی شدن فلان جاسوس کمونیست هستند، ولی هرگاه فرصتی داشته باشند ناغافل به روزنامه نگار تنهایی که صرفا برای نقد و بررسی کتابی در جایی حاضر شده حمله می‌کنند.
البته در درجه اول وظیفه پلیس است که با چنین تروریست‌هایی برخورد کند، عدم برخورد  دادستان در مواد سیاسی از این دست موجب برخورد بیشتر قطبی و جناحی خواهد شد، زیرا طرف مقابل نیز دست به بسیج گروهی می‌زند و لازم می‌بیند برای دفاع از خود گروه ضربت خودش را بسازد. از این رو دادستان و پلیس باید وارد صحنه شوند و موضوع تشکیلات فوق را بررسی کنند.
درست است که شوروی متلاشی شده، اما فعالیت تشکیلاتی- ترویجی فرقه‌های بلشویکی-کمونیستی همچنان باید ممنوع باشد، زیرا این گروه نه لیاقت آزادی را دارند و نه قدرش را می‌دانند. معمولا هم این بیماران روحی بعنوان ستون پنجم دشمن اعم از استالین و صدام عمل می‌کنند. با این حساب چرا باید فعالیت تشکیلات کمونیستی آزاد باشد؟

◽️@utfinance◽️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
◽️ نظر ترامپ درباره آزادی اسلحه بعد از ترور

خبرنگار از ترامپ می‌پرسه که بعد از ترورش آیا نظرش در مورد اسلحه عوض شده و ترامپ پاسخ میده که نخیر و مردم آمریکا برای دفاع از خود و تفریح و غیره باید به اسلحه دسترسی قانونی داشته باشند.

همیشه باید به یاد داشت که کسی که نتواند از خودش دفاع کند، جرات بیان باورهای خود را از دست می‌دهد و تابع قدرت می‌شود.

◽️@utfinance◽️
📄 یادداشت

میراث چپ

👤 احسان عزیزی

ظاهراً انتشار «گذشته‌ی یک توهم» فشارهای زیادی بر متوهمان و فرومایگان چپ ایرانی آورده است که توان مواجهه با آن را ندارند. برهم زدن جلسه‌ی معرفی، نقد و بررسی کتاب توسط حواریون اسطوره‌ی سرطانی چپ با آن میزان از توحش غیرقابل پیش‌بینی بود.

معنا و مفهوم اتفاقی که شب گذشته در باشگاه اندیشه افتاد برای من چیزی بیش از توهین و حمله‌ور شدن به میهمانان و سخنرانان جلسه و برهم زدن جلسه بود. حمله‌ور شدن عده‌ای در جلسه‌ی نقد کتاب و داد و فریاد کردن‌ها و ضرب و شتم سخنرانان جلسه، در وهله اول اعلام ورشکستگی مجدد و میخ دیگری بر تابوت چپ بود، و دوم حمله‌ به «گفتگو» و «نقد و پرسش‌گری». این‌ها فضولات برجای مانده از همان جماعتی‌اند که اگر امکانش را داشته باشند چندین هزار جلد کتاب را یک‌شبه می‌سوزانند و بسیاری را به شدیدترین شکل سرکوب می‌کنند.

اسطوره‌ی چپ در ایران هنوز سینه‌چاکان دگماتیسم و مرتجعین متوحشی دارد که به هیچ امر اخلاقی، مدرن، دموکراتیک و عقلانی قائل نیستند. مجانین و شیفتگان و مفتون‌شدگانی که نه شأن کتاب و جلسه‌ی کتاب را می‌شناسند و نه منزلتی برای گفتگو و دیالوگ قائل‌اند. آن‌ها هیچ‌گاه توان رویارویی با واقعیت‌های وجودی خود و چیزی که از آن طرفداری می‌کنند را ندارند، و این یکی از ابعاد مرموز این اسطوره است که فوره در این اثر سترگ به آن پرداخته است.

چنین اتفاقاتی نشان می‌دهد که جنبش چپ در ایران و وارثان آن هنوز همان توحش و خشم و نفرت و انزجاری که از «آزادی» و «دموکراسی» دارند را بدون لکنت فریاد می‌زنند. که «چپ» هنوز مشتی ناتوان ذهنی و روحی و فکری را گردهم می‌آورد تا گذشته‌ی سراسر خون‌بار خود را تکرار کند. تجمیع جماعتی شکست‌خورده با انباشتی از کینه‌ها و عقده‌ها. چنین است میراث چپ. میراثی که در آن جز زبان خشونت و پرخاش چیزی برنمی‌تابد، با انباشتی از شکست‌ها و آرزومندی‌های مذبوحانه‌ای که مدام از کثافت خود تغذیه می‌کند.

◽️@utfinance◽️
📄 یادداشت

جزم‌اندیشی‌ی طرف‌داران مارکسیسم در جلسه‌ی نقد کتاب "گذشته‌ی یک توهم" و فقدان بلوغ گفت‌وگو

👤 حسن محدثی‌ی گیلوایی

۱۸ مرداد ۱۴۰۳

ناشر محترم کتاب گذشته‌ی یک توهم ضمن ارسال کتاب برای من از من خواسته بود در جلسه‌ی رونمایی‌ی این کتاب شرکت کنم و در باره‌ی آن سخن بگویم. تجربه‌ی جالبی بود: بار دیگر دیدم که جزم‌اندیشی و اعتقادی‌اندیشی اختصاص به گروه خاصی ندارد و در پی‌روان تمام نظام‌های فرهنگی‌ی تام از جمله‌ی ایده‌ئولوژی‌های سکولار نظیر مارکسیسم نیز وجود دارد.

جلسه از همان آغاز و با سخنان ناشر محترم با التهاب آغاز گردید و طرف‌داران ایده‌یولوژی‌ی مارکسیسم دائم در سخن سخن‌رانان می‌دویدند؛ چندان‌که مجبور شدم به آنان به جای مجری تذکر بدهم.

فضا بسیار ملتهب بود و سرانجام به لگدپراکنی و دیگر رفتارهای توهین‌آمیز کشید. من فقط توانستم بخشی از سخنان ام را در آن فضای ملتهب بیان کنم و وقتی مواجه با این شرایط که حاکی از فقدان بلوغ معطوف به گفت‌وگو بود، شدم، جلسه را ترک کردم.

در حالی که داشتم صحبت می‌کردم یکی از آنان از جا برخاست و جلوی من قرار گرفت و مانع از سخن گفتن ام در باب توهمات مارکسیستی نظیر دیکتاتوری‌ی پرولتاریا و جامعه‌ی بی‌طبقه شد و من ناگزیر جلسه را ترک کردم. آنان ترک جلسه را با صدای بلند "در رفتن" دانستند!

این جلسه بیش‌تر مرا به یاد فضاهای تعصب‌آمیز و خشن سال‌های اول پس از انقلاب انداخت؛ زمانی که من هنوز دانش‌آموز دوران راه‌نمایی بودم. دیدن این فضاها برایم آموزنده است، زیرا مرا با وجوه مختلف جامعه آشنا می‌کند. اگرچه دیدن این‌که کسانی جلسه نقد و بحث کتابی را به هم می‌زنند، خیلی تازه نیست، اما همین‌ هم خیلی به‌تر از آن است که از روی مبل یا از درون فضای مجازی به جامعه بنگریم.

#نقد
#لگدپراکنی
#مارکسیسم
#توهمات_مارکسیستی

منبع: @NewHasanMohaddesi

◽️@utfinance◽️
📄 یادداشت

سرهنگی در عرصه فرهنگی

👤 محمود نجاتی حسینی


سرهنگی در عرصه فرهنگی و معرفتی امریست ضد فرهنگ گفتگو و ضد اخلاق علمی .

نگاهی به روایت محدثی گیلوایی از نشست آشوب ناک و تنش زا و چالشی رونمایی و معرفی و نقد یک کتاب
(گذشته یک توهم : جستاری در باب اندیشه کمونیسم در قرن بیستم- فرانسوا فوره)

خیلی کوتاه در حد اشاره:
در یک نشست فرهنگی برای معرفی و نقد یک کتاب به گفته ناشر و برگزار کننده نشست، کتابی مهم و تاریخ ساز در زمینه یک ایدئولوژی دگماتیک وحشت ناک در تاریخ جهان معاصر یعنی ایدئولوژی خونین کمونیسم آن گونه که مستندات راویان (محدثی گیلوایی از ناقدان کتاب مزبور و ناشر کتاب موصوف) بیان می‌کند، عده‌ای از حضار و مخاطبان این نشست را با استفاده از نمادها و نشانه‌های فیزیکی ضد فرهنگی و ضد اخلاقی (احیانا بوکس و کاراته و هنرهای رزمی خشن ! ) و خشونت کلامی به تنش و آشوب کشیده‌اند و در نهایت کلام ناقدان کتاب مزبور منقطع شده و آنان به ناچار عطای نشست را به لقایش بخشیده و نقد و نشست را با دلی آزرده و ذهنی نگران از بروز این جزم اندیشی خشونت بار ترک کرده‌اند.....

بر مبنای مستندات در همین حد باید ابراز تاسف و تالم کرد و تامل نمود که:
* چرا و چگونه به جای مشارکت در نقد گفتگویی و گفتگوی نقادانه مخاطبان یک ایدئولوژی
(در این جا و در نشست مورد بحث هواخواهان دگم کمونیسم و سوسیالیسم و در جاهای دیگر و نشست های مشابه دیگر: مخاطبان و هواداران دگم ایدئولوژی های: ایرانیزم و اسلامیزم و لیبرالیزم و کنسرواتیسم و کمونیتاریانیسم و غیره) هواخواهان منتقد و یا معتقد به یک ایدئولوژی به جای دفاع جدلی منطقی با خشونت نمادین و فیزیکی و کلامی و بدنی روی می آورند و امر فرهنگی را دستخوش این خشونت های مهلک و مخرب می کنند !؟

بر ما معلوم نیست (دست کم بر من که در ان نشست نبوده ام) شاید لحن بیان و منطق نقد و رتوریک پولمولوژیک ناقدان کتاب و محتوای ایدئولوژیک نقد کتاب بر محتوای علمی آن غلبه داشته و این ها نیز در بروز تنش در نشست مزبور بی تاثیر نبوده است ؟! حتی اگر این هم باشد که البته خود جای نقد دارد باز هم این ها هیچ کدام مجوزی برای تنش و اشوب ناک کردن این نشست و نشست های فرهنگی علمی دیگر نیست ....

در پایان مایلم به صدر بحث برگردم :
*سرهنگی در عرصه فرهنگی*

( اصطلاح معروف دکتر عبدالکریم سروش در دهه ۷۰ خورشیدی برای تقبیح برهم زنندگان نشستهای علمی که خود را اسلام گرا می دانستند!!؟؟ و سرکوب اندیشه ورزی توسط عوامل نهادهای امنیتی اطلاعاتی ج.ا.ا در آن سالها )

به نفع جامعه و فرهنگ و فرهنگ نقد و اجتماع علمی نیست.لازمست همه ما (مخاطب و مولف و مترجم و ناشر و محقق و ناقد و نقد شونده و ....) به اخلاق گفتگویی هابرماسی و اخلاق نقد علمی پای بند باشیم. این لازمه داشتن یک جامعه فرهنگ پویا و پایا و کارا و سازا است .

آن هم در جامعه ایران اسلامی و تمدن اسلامی که نقد و گفتگو را ارج می نهد و حرمت اندیشه ورزی را عظیم پاس می‌دارد دست کم به صورت دژوره و در نص کتاب مقدس.
کتابی که به دفعات می گوید :
"فبشر عباد الذین یستمعون القول و یتبعون الاحسنه" / " و جادلهم بالتی هی احسن " /" قل هاتو برهانکم ان کنتم صادقین"/ادع الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه"

تا باد چنین بادا
حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم به او
ور بحق گفت جدل با سخن حق نکنیم

گر خطا گفتیم اصلاحش تو کن
مصلحستی ای خداوند سخن
(مولوی)

◽️@utfinance◽️
📄 یادداشت

چپِ بچه‌پرروی ایرونی
— کاریکاتوری مضحک‌، اما خسارت‌بار

👤 علیرضا موثق

گویا دیروز جلسۀ رونمایی از کتابی با عنوانِ «گذشتۀ یک توهم» برگزار شده‌است و در این جلسه، دکتر حسن محدثی نیز بعنوان سخنران، جزو مدعوین بوده‌است. از همان آغاز، «امتِ حزب‌اللهِ مارکسیست‌‌های پُفکیِ ایرانی»، صبر انقلابی‌‌شان لبریز و دهانشان پر از کف شده و مدام مثل یک‌سری لُمپن بی‌شخصیت، در وسطِ سخنان مدعوین دویده‌اند و در نهایتِ امر، به این هم بسنده نکرده‌اند و برای روشن شدنِ «عمق راهبردیِ» مارکیسیم در ایران و گرفتنِ «انتقام سختِ» دهۀ شصت، به لگدپراکنیِ واقعی و فیزیکی هم اقدام نموده‌اند! و وقتی نمایشِ سیرک‌‌وار‌شان افاقه نکرد، جلوی خودِ دکتر حسن محدثی رفته‌اند و مانع از سخن‌گفتن ایشان شده‌اند! و ایشان هم با الهام از توصیۀ منسوب به عیسی مسیح، از آن «جمعِ احمقان» خارج می‌شود، اما از آنجاکه «وقاحت انسانِ فرومایه انتهایی ندارد»، به شیوۀ نوبالغانی کودن و سفیه، ترکِ مجلسی که به گند کشیده‌‌اند را نیز با صدایِ انکرالاصواتشان، «در رفتن» جار زده‌اند!

این رفقای پنچر-شدۀ انقلابی و نسخه‌بدل‌های امتِ حزب‌الله و اساتیدِ همیشه‌درصحنه‌شان در دانشگاه‌ها (نظیر یوسف اباذری)، در ذیل یکه‌تازیِ فاشیسمِ مذهبی، همیشه نگرانِ لیبرالیسم‌ و نولیبرالیسم و باگ‌های آزادی در غربِ سرمایه‌داری‌اند، درحالی‌که حتی تاب و تحملِ نشستنِ متمدنانه در یک جلسۀ سادۀ فرهنگی، به‌مناسبتِ رونمایی از کتابی در بابِ تاریخچۀ ایدئولوژی مترقی‌(!)شان‌، را ندارند!

مثلِ یکسری غارنشینِ پشت‌کوهی که در یک روستا، گرفتارِ چند بیماری، از جمله طاعون و وبا و سل، شده‌اند و بعد، صبح و شام «پزشکی مدرن» در غربِ جغرافیایی را نقد و لعن می‌کند(!)َ، و وقتی پزشکانی به روستا می‌آیند و در حالِ گفتگوی علمی و تخصصی در بابِ تاریخچۀ بیماری‌ آن‌ها می‌شوند، مثل یک‌سری زامبیِ زنجیر-پاره‌کرده، به‌سوی آن‌ها حمله‌ور می‌شوند و بر صورتشان چنگ می‌اندازند و جفتک‌پراکنی انقلابی(!) می‌کنند تا مبادا به بیماری‌ِ مقدس‌شان توهینی روا شود و چیز بدی از تاریخ سراسر گل‌و‌بلبل(!) آن‌ بیماری بیان شود!

این‌ها مثل بچه‌های دبیرستانی هستند که وقتی به دانشگاه می‌آیند، کیف سامسونت می‌خرند تا متفکر جلوه کنند؛ چهارتا کتاب خوانده‌اند و نه آن کتاب‌ها را فهمیده‌اند، و نه ربطش با واقعیاتِ جامعۀ خویش را، و بعد، همینطور با بلغور کردن‌، ژست روشنفکری می‌گیرند!

نقدِ لیبرالیسم چه ربطی به تو دارد که تا خرخره در باتلاقِ استبداد دینی فرو رفته‌ای و حتی تابِ یک نشست فرهنگی در باب تاریخچۀ ایدئولوژی‌ات را نداری؟! و همین تو، برای یک کف و سوت و قر کمرِ نشسته در یک کنسرت موسیقی یا شرکت در یک مهمانیِ مختلط، محتمل است مثل خر شلاق بخوری و از فشار، به مارکس و انگلس و هفت‌جدشان فحش‌های کاف‌دار بدهی؟!

لشکرِ «بردگان و فرومایگان و عقب‌مانده‌های ذهنی» صرفاً با آموزش رشد نمی‌کنند. درجا زدن و سقوط در بلاهت و حماقت‌ِ مجاهدین خلق در وسط آزادیِ غرب، یکسره ادامه یافته و رفقایشان در ایران نیز در یک فضای کانالیزه‌شده و ایزولۀ ذهنی و ارتباطی، خود را از هرگونه تغییر و تحول و رشد و بازنگری‌ای بازداشته‌اند.


#چپ_ایرانی #نقد_چپ


◽️@utfinance◽️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖥 ویدیو کست

ساختن ثروت از راه شهرت

امیرحسین خالقی

▫️برندهای سلبریتی‌ها، از عطرهای سلنا گومز تا خطوط مد جسیکا آلبا، به سرعت در حال رشد و گسترش هستند. اما چه چیزی باعث موفقیت این برندها می‌شود؟ در این قسمت اکوکست، به تاریخچه شکل‌گیری چنین برندهایی اشاره می‌کنیم و به بررسی عواملی که در موفقیت برندهای سلبریتی‌ها نقش دارند، می‌پردازیم.

▫️هاروارد بیزینس ریویو یا HBR در یکی از آخرین گزارش‌های خود به چند عامل مهم برای موفقیت دست پیدا کرده که امیرحسن خالقی، پژوهشگر اقتصادی به آنها اشاره می‌کند.

◽️@utfinance◽️

#سلنا_گومز
#جسیکا_آلبا
#امیرحسین_خالقی
#هاروارد_بیزینس_ریویو
#ویدیو_کست
#ویدیوکست
#تیلور_سوئیفت
اشکان زارع، نویسنده و روزنامه‌نگار و حسن محدثی، استاد دانشگاه از ایجاد تشنج و ضرب و شتم سخنرانان یک جلسه رونمایی کتاب در تهران خبر داده‌اند. این جلسه به رونمایی کتاب «گذشته‌ یک توهم: جستاری درباب اندیشه کمونیسم در قرن بیستم» اختصاص داشت که روز پنجشنبه ۱۸ مردادماه در محل «باشگاه اندیشه» برگزار شد.

اشکان زارع در بخشی از پستی که در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده نوشت: «ضیافت آنجا به رنگ زرد داس و چکش درآمد که بقیه‌السیف چریک‌های فدایی خلق، قصد نوازش اینجانب با آموزه‌های دموکراسی لمپن‌پرولتاریا را داشتند و چند ضربه مهرآمیز و پدرمادردار حواله سر و گردن اینجانب کردند».

او در ادامه نوشت: «این تفاله‌های حزب انیرانی توده، این مزاحمین خلق، این کارگران بیل‌ندیده و این مرتجعین سرخ، اگر دستشان برسد که مردم ایران را تصفیه سازمانی کنند، آنی درنگ نخواهند کرد».
Finance & Economics
اشکان زارع، نویسنده و روزنامه‌نگار و حسن محدثی، استاد دانشگاه از ایجاد تشنج و ضرب و شتم سخنرانان یک جلسه رونمایی کتاب در تهران خبر داده‌اند. این جلسه به رونمایی کتاب «گذشته‌ یک توهم: جستاری درباب اندیشه کمونیسم در قرن بیستم» اختصاص داشت که روز پنجشنبه ۱۸ مردادماه…
حسن محدثی نیز درباره این موضوع در صفحه اینستاگرام خود نوشته است: «جلسه از همان آغاز و با سخنان ناشر محترم با التهاب آغاز گردید و طرف‌داران ایده‌یولوژی‌ مارکسیسم دائم در سخن سخن‌رانان می‌دویدند؛ چندان‌که مجبور شدم به آنان به جای مجری تذکر بدهم. فضا بسیار ملتهب بود و سرانجام به لگدپراکنی و دیگر رفتارهای توهین‌آمیز کشید. من فقط توانستم بخشی از سخنان‌ام را در آن فضای ملتهب بیان کنم و وقتی مواجه با این شرایط که حاکی از فقدان بلوغ معطوف به گفت‌وگو بود، شدم، جلسه را ترک کردم».
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🖥 صنعت مدیریت دارایی؛ چالش‌ها و روندها

👤 علی ابراهیم‌نژاد

◽️@utfinance◽️

#علی_ابراهیم_نژاد
#مدیریت_دارایی
#مالی
#صنعت_مدیریت_دارایی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🖥 لیبرالیسم فایده‌گرایانه چه بلایی بر سر انگلستان آورد؟

👤 موسی غنی‌نژاد

در گفت‌وگو با علی میرزاخانی و مانی بشرزاد

◽️@utfinance◽️

#فایده_گرایی
#لیبرالیسم_فایده_گرایانه
#موسی_غنی_نژاد
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🖥 عامل اصلی توسعه کشورها چیست؟

👤 فرهاد نیلی

◽️@utfinance◽️

#توسعه
#فرهاد_نیلی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖥 چرایی فقدان عقلانیت در سیستم اقتصادی ایران

👤 موسی غنی‌نژاد

◽️@utfinance◽️
📄 مقاله

رادیکالیسم واپس‌گرا و جهش تاریخی معکوس

👤 توس تهماسبی

📌 1️⃣ قسمت اول

📌 2️⃣ قسمت دوم

گذشت نزدیک به چهار دهه از انقلاب 57 و نیز شرایط ویژه سا‌لهای اخیر زمینه را برای نگاهی عمیق و جسورانه به انقلاب 57 فراهم کرده است. انقلاب ایران پیروزی سیاسی اندیشه‌ها و اقشار اجتماعی کهن در برابر طبقات اجتماعی جدید بود.
بزرگترین بازنده انقلاب 57 حکومت پهلوی و قشر محدود وابستگانش نبودند. این طبقه متوسط جدید و بخش عمده طبقه کارگر صنعتی بود که دوران بسیار دشوار دهه شصت را سپری کرد. این طبقات که اکثریت غالب آنها نسبت به حکومت پهلوی معترض بوده و در انقلاب شرکت کرده بودند، نه تنها چیزی به دست نیاوردند بلکه هر آنچه داشتند نیز از دست دادند.
برندگان اما بخش مهمی از اقشار سنتی بودند: بخش‌های عمده‌ای از روحانیون، بازاریان و بخش‌ کوچکتری از روستاییان. اما چگونه در حالی که در دوران مشروطه و در دهه بیست، نیروهای اجتماعی و سیاسی سکولار دست بالا را داشتند، چنین تحولی رخ داد؟

◽️@utfinance◽️
2024/10/02 18:25:56
Back to Top
HTML Embed Code: