📕 معرفی کتاب
آنچه در مکینزی آموختم
👤 شو هاتوری
✍ ترجمه مهریاد شریفبختیار
🏛 انتشارات ایجاد
شو هاتوری، مدیر و کارآفرین انگلیسی ـ ژاپنی است. او بیش از پنج سال با شرکت افسانهای مکینزی، همکاری داشته است و در صنعت مشاوره، رسانههای خبری و فناوریهای پیشرفته، تجارب گسترده و ارزشمندی دارد. مکینزی، غول صنعت مشاوره مدیریت در جهان است.
دانش تجربی هاتوری که حاصل سالها فعالیت حرفهای در این شرکت است، به کتابی کاربردی و بینشآفرین تبدیلشده است و تلاش دارد تا با شرح تجارت و آموختهها، مدیران و فعالان صنایع مختلف را در مسیر رشد فردی و سازمانی قرار دهد.
این کتاب با تکیه بر ۴۷ قانون، روشهایی عمیق و درعینحال ساده برای نیل به مرتبه «رهبری» در سازمانها و شرکتها را معرفی و تحلیل میکند. شیوه ارائه مطالب بهگونهای است که مخاطب در آخر نسبت به مفاهیم مهمی چون «برنامهریزی، تصمیمگیری و اقدام»، شناخت جامعتری بهدست میآورد.
آنچه در مکینزی آموختم، ادراک ما پیرامون مدیریت و رهبری را ملموس میکند و با مطرح کردن مثالهایی کاربردی، امکانی فراهم میآورد تا در زمینههایی چون حل مسئله، کارگروهی، تابآوری و تفکر انتقادی، دانش خود را عمیقتر کنیم.
◽️ ردهبندی ایجاد: مدیریت و اقتصاد
🔗 خرید آنلاین کتاب از پخش ققنوس، ایرانکتاب و شهرکتاب مرکزی
◽️@utfinance◽️
آنچه در مکینزی آموختم
👤 شو هاتوری
✍ ترجمه مهریاد شریفبختیار
🏛 انتشارات ایجاد
شو هاتوری، مدیر و کارآفرین انگلیسی ـ ژاپنی است. او بیش از پنج سال با شرکت افسانهای مکینزی، همکاری داشته است و در صنعت مشاوره، رسانههای خبری و فناوریهای پیشرفته، تجارب گسترده و ارزشمندی دارد. مکینزی، غول صنعت مشاوره مدیریت در جهان است.
دانش تجربی هاتوری که حاصل سالها فعالیت حرفهای در این شرکت است، به کتابی کاربردی و بینشآفرین تبدیلشده است و تلاش دارد تا با شرح تجارت و آموختهها، مدیران و فعالان صنایع مختلف را در مسیر رشد فردی و سازمانی قرار دهد.
این کتاب با تکیه بر ۴۷ قانون، روشهایی عمیق و درعینحال ساده برای نیل به مرتبه «رهبری» در سازمانها و شرکتها را معرفی و تحلیل میکند. شیوه ارائه مطالب بهگونهای است که مخاطب در آخر نسبت به مفاهیم مهمی چون «برنامهریزی، تصمیمگیری و اقدام»، شناخت جامعتری بهدست میآورد.
آنچه در مکینزی آموختم، ادراک ما پیرامون مدیریت و رهبری را ملموس میکند و با مطرح کردن مثالهایی کاربردی، امکانی فراهم میآورد تا در زمینههایی چون حل مسئله، کارگروهی، تابآوری و تفکر انتقادی، دانش خود را عمیقتر کنیم.
◽️ ردهبندی ایجاد: مدیریت و اقتصاد
🔗 خرید آنلاین کتاب از پخش ققنوس، ایرانکتاب و شهرکتاب مرکزی
◽️@utfinance◽️
Telegraph
آنچه در مکینزی آموختم
📕 معرفی کتاب
آنچه در مکینزی آموختم
👤 شو هاتوری
✍ ترجمه مهریاد شریفبختیار
🏛 انتشارات ایجاد
شو هاتوری، مدیر و کارآفرین انگلیسی ـ ژاپنی است. او بیش از پنج سال با شرکت افسانهای مکینزی، همکاری داشته است و در صنعت مشاوره، رسانههای خبری و فناوریهای پیشرفته، تجارب گسترده و ارزشمندی دارد. مکینزی، غول صنعت مشاوره مدیریت در جهان است.
دانش تجربی هاتوری که حاصل سالها فعالیت حرفهای در این شرکت است، به کتابی کاربردی و بینشآفرین تبدیلشده است و تلاش دارد تا با شرح تجارت و آموختهها، مدیران و فعالان صنایع مختلف را در مسیر رشد فردی و سازمانی قرار دهد.
این کتاب با تکیه بر ۴۷ قانون، روشهایی عمیق و درعینحال ساده برای نیل به مرتبه «رهبری» در سازمانها و شرکتها را معرفی و تحلیل میکند. شیوه ارائه مطالب بهگونهای است که مخاطب در آخر نسبت به مفاهیم مهمی چون «برنامهریزی، تصمیمگیری و اقدام»، شناخت جامعتری بهدست میآورد.
◽️ ردهبندی ایجاد: مدیریت و اقتصاد
🔗 خرید آنلاین کتاب از پخش ققنوس، ایرانکتاب و شهرکتاب مرکزی
◽️@utfinance◽️
آنچه در مکینزی آموختم
👤 شو هاتوری
✍ ترجمه مهریاد شریفبختیار
🏛 انتشارات ایجاد
شو هاتوری، مدیر و کارآفرین انگلیسی ـ ژاپنی است. او بیش از پنج سال با شرکت افسانهای مکینزی، همکاری داشته است و در صنعت مشاوره، رسانههای خبری و فناوریهای پیشرفته، تجارب گسترده و ارزشمندی دارد. مکینزی، غول صنعت مشاوره مدیریت در جهان است.
دانش تجربی هاتوری که حاصل سالها فعالیت حرفهای در این شرکت است، به کتابی کاربردی و بینشآفرین تبدیلشده است و تلاش دارد تا با شرح تجارت و آموختهها، مدیران و فعالان صنایع مختلف را در مسیر رشد فردی و سازمانی قرار دهد.
این کتاب با تکیه بر ۴۷ قانون، روشهایی عمیق و درعینحال ساده برای نیل به مرتبه «رهبری» در سازمانها و شرکتها را معرفی و تحلیل میکند. شیوه ارائه مطالب بهگونهای است که مخاطب در آخر نسبت به مفاهیم مهمی چون «برنامهریزی، تصمیمگیری و اقدام»، شناخت جامعتری بهدست میآورد.
◽️ ردهبندی ایجاد: مدیریت و اقتصاد
🔗 خرید آنلاین کتاب از پخش ققنوس، ایرانکتاب و شهرکتاب مرکزی
◽️@utfinance◽️
📄 یادداشت
کتابی که اقتصاد ایران را ویران کرد
👤 بیژن اشتری
غلو نیست اگر بگوئیم اقتصاد ایران بیش از پنجاه سال است که تحت تاثیر آموزههای مارکسیستی است.
پنجاهوشش سال پیش کتابی به اسم "اقتصاد به زبان ساده " به قلم محمود عسکریزاده نوشته و در بین همسازمانیهایش، مجاهدین خلق، توزیع شد. این کتاب درونسازمانی خلاصهای از دو کتابی بود که قبلاً عبدالحسین نوشین عضو کمیته مرکزی حزب توده ایران در دهه بیست شمسی از روی آثار کارل مارکس ترجمه کرده بود.
باری، تاثیر کتاب عسکریزاده به فراسوی سازمانش رفت. تقریبا همهی آنچه در این کتاب درباره اقتصاد از نگاه کمونیستی مطرح شده مورد توجه و قبول اکثریت مخالفان رژیم شاه، از مسلمان سنتی تا چپ افراطی، قرار گرفت.
تو گویی وحی منزل بود و در درستی احکامش جای هیچ شک و تردید نبود. حتی روحانیون انقلابی زمان شاه هم عملا به طرفداران این آموزهها مبدل شدند تا آنجا که در دوره حکمرانیشان در دوران جمهوری اسلامی، حق مالکیت خصوصی را که از مسلمات شرع اسلام است نادیده گرفتند و در مقیاس عظیم به مصادره و تصرف اموال و املاک به اصطلاح طاغوتیها رو آوردند.
اقتصاد جمهوری اسلامی در دهه اول حیاتش به شدت تحت تاثیر آموزههای اقتصادی مارکسیستی بوده است. همین بزرگان اصلاح طلب امروز در دهه اول جمهوری اسلامی با اجرای سیاستهای کوپنیستی، ملی کردن صنایع و دولتی کردن همه چیز، عملا جزو اجرا کنندگان سفت و سخت این آموزهها بودند.
بهطور خلاصه تاثیرگذاریهای منفی آموزههای مارکسیستی بر اقتصاد ایران را، که تا همین امروز نیز ادامه یافته، میتوان این گونه فهرستبندی کرد: نفی حقوق مالکیت خصوصی؛ اولویت دادن صنعت بر تجارت؛ غیرمولد انگاشتن تجارت و سپردن انحصار آن به دولت؛ مخالفت با ورود سرمایه خارجی به کشور؛ سرمایه گذار خارجی را استثمارگر و عامل نفوذ تلقی کردن؛ ملی کردن کارخانهها و بنگاههای بزرگ؛ قیمتگذاری دستوری؛ خودکفایی اقتصادی را والاترین ارزش تلقی کردن؛سرکوب بخش خصوصی و نابود کردن عامل رقابت در اقتصاد و... .
◽️@utfinance◽️
کتابی که اقتصاد ایران را ویران کرد
👤 بیژن اشتری
غلو نیست اگر بگوئیم اقتصاد ایران بیش از پنجاه سال است که تحت تاثیر آموزههای مارکسیستی است.
پنجاهوشش سال پیش کتابی به اسم "اقتصاد به زبان ساده " به قلم محمود عسکریزاده نوشته و در بین همسازمانیهایش، مجاهدین خلق، توزیع شد. این کتاب درونسازمانی خلاصهای از دو کتابی بود که قبلاً عبدالحسین نوشین عضو کمیته مرکزی حزب توده ایران در دهه بیست شمسی از روی آثار کارل مارکس ترجمه کرده بود.
باری، تاثیر کتاب عسکریزاده به فراسوی سازمانش رفت. تقریبا همهی آنچه در این کتاب درباره اقتصاد از نگاه کمونیستی مطرح شده مورد توجه و قبول اکثریت مخالفان رژیم شاه، از مسلمان سنتی تا چپ افراطی، قرار گرفت.
تو گویی وحی منزل بود و در درستی احکامش جای هیچ شک و تردید نبود. حتی روحانیون انقلابی زمان شاه هم عملا به طرفداران این آموزهها مبدل شدند تا آنجا که در دوره حکمرانیشان در دوران جمهوری اسلامی، حق مالکیت خصوصی را که از مسلمات شرع اسلام است نادیده گرفتند و در مقیاس عظیم به مصادره و تصرف اموال و املاک به اصطلاح طاغوتیها رو آوردند.
اقتصاد جمهوری اسلامی در دهه اول حیاتش به شدت تحت تاثیر آموزههای اقتصادی مارکسیستی بوده است. همین بزرگان اصلاح طلب امروز در دهه اول جمهوری اسلامی با اجرای سیاستهای کوپنیستی، ملی کردن صنایع و دولتی کردن همه چیز، عملا جزو اجرا کنندگان سفت و سخت این آموزهها بودند.
بهطور خلاصه تاثیرگذاریهای منفی آموزههای مارکسیستی بر اقتصاد ایران را، که تا همین امروز نیز ادامه یافته، میتوان این گونه فهرستبندی کرد: نفی حقوق مالکیت خصوصی؛ اولویت دادن صنعت بر تجارت؛ غیرمولد انگاشتن تجارت و سپردن انحصار آن به دولت؛ مخالفت با ورود سرمایه خارجی به کشور؛ سرمایه گذار خارجی را استثمارگر و عامل نفوذ تلقی کردن؛ ملی کردن کارخانهها و بنگاههای بزرگ؛ قیمتگذاری دستوری؛ خودکفایی اقتصادی را والاترین ارزش تلقی کردن؛سرکوب بخش خصوصی و نابود کردن عامل رقابت در اقتصاد و... .
◽️@utfinance◽️
Forwarded from شرق وحشی (Masoud Yusef-Hasirchin)
چرا کار میکنیم؟
سوهام پتیل (منتشر شده در انستیتو میزس)
ترجمۀ مسعود یوسفحصیرچین (منتشر شده در اکوایران)
https://www.tg-me.com/yusefmasoud/735
سوهام پتیل (منتشر شده در انستیتو میزس)
ترجمۀ مسعود یوسفحصیرچین (منتشر شده در اکوایران)
https://www.tg-me.com/yusefmasoud/735
Forwarded from شرق وحشی (Masoud Yusef-Hasirchin)
چرا کار میکنیم؟
سوهام پتیل (منتشر شده در انستیتو میزس)
ترجمۀ مسعود یوسفحصیرچین (منتشر شده در اکوایران)
https://www.tg-me.com/yusefmasoud
*
سوسیالیستها عاشق حذفِ نیاز به کارند. میگویند لزومِ کار کردن، به معنی اجبار و در نتیجه سرکوب است. با این همه، متوجه معنای ضمنی انتخابِ کار کردن نیستند و نمیدانند چرا کار کردن بخشی ضروری از زندگی است.
کار کردن در بافتار شغل، به معنی مبادلۀ کار با پول است. اکثر مشاغل، بنیانی داوطلبانه دارند که در آن کارفرما و نیروی کار دربارۀ ماهیت کار و دستمزد پرداختی توافق میکنند. علت وجود چنین توافقی این است که ارزشی که کارفرما برای کارِ نیروی کار قائل است، بیشتر از مقداری است که باید به او بپردازد و نیروی کار هم متوجه است ارزشی که برای آن دستمزد قائل است بیشتر از مقدار کاری است که باید برای شغلش انجام دهد. وقتی این شرایط برآورده شدند، شغلی به وجود میآید و کار و پول مبادله میشوند.
کسبوکارها افراد را بدون دلیل استخدام نمیکنند. این کار را انجام میدهند چون از طریق فروش کالاها یا خدمات به مصرف کنندگان سود به دست میآورند و برای تولید آنچه میفروشند به کار نیاز است. شرکتها متوجهاند که از هزینۀ پول برای دستمزد کارکنانشان در ازای خدمت آن کارکنان به فرایند تولید سود میبرند و این مسئله برای موفقیت شرکت ضروری است. از همین رو، تا زمانی که درآمدهای شرکتها بیشتر از مخارجشان باشد، به نظرشان ارزشش را دارد که کارکنانی را استخدام کنند..
این مسئله دربارۀ کارکنان هم صادق است. علیرغم ادعای سوسیالیستها مبنی بر اینکه کارگران مجبور به کار میشوند، اکثر کارگران آزادند که با پایان دورۀ استخدامیشان ترک کار کنند. همچنین، آزادند اگر شرایط استخدامی برایشان ناخوشایند بود وارد شغلی نشوند. حقیقت این است که کارکنان هم هنگام پذیرش یا رد شغلی، ورودی و خروجیشان را در نظر میگیرند. ورودی دستمزدی است که به آنان پرداخت میشود و خروجی هم میزان کاری است که باید انجام دهند. به عبارتی، کارکنان این مسئله را در نظر میگیرند که دستمزدی که به آنان پرداخت میشود، قدرت خرید چه چیزهایی را دارد یا ندارد. اگر کارکنان مشاغلی را پیدا کنند که برای کاری که انجام میدهند پول کافی بپردازد و باور داشته باشند پذیرش این شغل بهترین گزینهشان است، پیشنهاد شغل پذیرفته خواهد شد. برعکس، اگر کارکنان بالقوه باور داشته باشند که کفۀ درآمد احتمالیشان از کفۀ کاری که باید انجام دهند سنگینتر نیست، پیشنهاد شغل را نخواهند پذیرفت.
درست است که اکثر مردم نیازمند نوعی پول برای خرید ضروریاتی هستند تا با کمک آنها زنده بمانند اما این مسئله ناقض تعیین دستمزدها در بازار آزاد یا ماهیت مشاغل نیست. تولید مقدم بر مصرف است و چیزی باید تولید شود تا بتوان آن را مصرف کرد. تمامی اقدامات آگاهانه نیازمند این ارزیابی هستند که آن فعالیت به مجموعه شرایطی بهتر از مجموعه شرایط فعلی منجر میشود، مجموعه شرایطی که تلاش برای فعالیت را توجیه کند. حتی اگر کسی در جزیرهای باشد که همۀ منابع در آن به وفور وجود داشته باشند، باز هم به تلاش نیاز است. خوردن انگورها هم نیازمند این است که فرد به محل انگورها برود، آنها را بچیند و سپس به شکل فیزیکی مصرف کند. اگر کسی پیدا نشود که باور داشته باشد انگورها به زحمتش میارزند، انجام فعالیت را انتخاب نخواهد کرد.
مردم انتخاب میکنند در مشاغل کار کنند چون متوجهاند که کار کردن به سودشان است نه به این دلیل که سرکوب میشوند. در بازار آزاد، رابطۀ کارفرما-نیروی کار به سود هر دو طرف است و به آنان اجازه میدهد چیزی به دست بیاورند که بزرگتر از چیزی است که از دست میدهند. سخت بشود شرایطی را که در آن یکی انتخاب میکند کار کند چون احساس میکند چیزی که به دست میآورد باارزشتر از کارش است، انگلگونه خواند. این که مردم انتخاب میکنند کار کنند، کیفرخواستی برای بازار آزاد نیست؛ گواهی است مبنی بر اینکه همکاری بین انسانها به تولید بیشتر منجر میشود. {پایان}
https://www.tg-me.com/yusefmasoud
سوهام پتیل (منتشر شده در انستیتو میزس)
ترجمۀ مسعود یوسفحصیرچین (منتشر شده در اکوایران)
https://www.tg-me.com/yusefmasoud
*
سوسیالیستها عاشق حذفِ نیاز به کارند. میگویند لزومِ کار کردن، به معنی اجبار و در نتیجه سرکوب است. با این همه، متوجه معنای ضمنی انتخابِ کار کردن نیستند و نمیدانند چرا کار کردن بخشی ضروری از زندگی است.
کار کردن در بافتار شغل، به معنی مبادلۀ کار با پول است. اکثر مشاغل، بنیانی داوطلبانه دارند که در آن کارفرما و نیروی کار دربارۀ ماهیت کار و دستمزد پرداختی توافق میکنند. علت وجود چنین توافقی این است که ارزشی که کارفرما برای کارِ نیروی کار قائل است، بیشتر از مقداری است که باید به او بپردازد و نیروی کار هم متوجه است ارزشی که برای آن دستمزد قائل است بیشتر از مقدار کاری است که باید برای شغلش انجام دهد. وقتی این شرایط برآورده شدند، شغلی به وجود میآید و کار و پول مبادله میشوند.
کسبوکارها افراد را بدون دلیل استخدام نمیکنند. این کار را انجام میدهند چون از طریق فروش کالاها یا خدمات به مصرف کنندگان سود به دست میآورند و برای تولید آنچه میفروشند به کار نیاز است. شرکتها متوجهاند که از هزینۀ پول برای دستمزد کارکنانشان در ازای خدمت آن کارکنان به فرایند تولید سود میبرند و این مسئله برای موفقیت شرکت ضروری است. از همین رو، تا زمانی که درآمدهای شرکتها بیشتر از مخارجشان باشد، به نظرشان ارزشش را دارد که کارکنانی را استخدام کنند..
این مسئله دربارۀ کارکنان هم صادق است. علیرغم ادعای سوسیالیستها مبنی بر اینکه کارگران مجبور به کار میشوند، اکثر کارگران آزادند که با پایان دورۀ استخدامیشان ترک کار کنند. همچنین، آزادند اگر شرایط استخدامی برایشان ناخوشایند بود وارد شغلی نشوند. حقیقت این است که کارکنان هم هنگام پذیرش یا رد شغلی، ورودی و خروجیشان را در نظر میگیرند. ورودی دستمزدی است که به آنان پرداخت میشود و خروجی هم میزان کاری است که باید انجام دهند. به عبارتی، کارکنان این مسئله را در نظر میگیرند که دستمزدی که به آنان پرداخت میشود، قدرت خرید چه چیزهایی را دارد یا ندارد. اگر کارکنان مشاغلی را پیدا کنند که برای کاری که انجام میدهند پول کافی بپردازد و باور داشته باشند پذیرش این شغل بهترین گزینهشان است، پیشنهاد شغل پذیرفته خواهد شد. برعکس، اگر کارکنان بالقوه باور داشته باشند که کفۀ درآمد احتمالیشان از کفۀ کاری که باید انجام دهند سنگینتر نیست، پیشنهاد شغل را نخواهند پذیرفت.
درست است که اکثر مردم نیازمند نوعی پول برای خرید ضروریاتی هستند تا با کمک آنها زنده بمانند اما این مسئله ناقض تعیین دستمزدها در بازار آزاد یا ماهیت مشاغل نیست. تولید مقدم بر مصرف است و چیزی باید تولید شود تا بتوان آن را مصرف کرد. تمامی اقدامات آگاهانه نیازمند این ارزیابی هستند که آن فعالیت به مجموعه شرایطی بهتر از مجموعه شرایط فعلی منجر میشود، مجموعه شرایطی که تلاش برای فعالیت را توجیه کند. حتی اگر کسی در جزیرهای باشد که همۀ منابع در آن به وفور وجود داشته باشند، باز هم به تلاش نیاز است. خوردن انگورها هم نیازمند این است که فرد به محل انگورها برود، آنها را بچیند و سپس به شکل فیزیکی مصرف کند. اگر کسی پیدا نشود که باور داشته باشد انگورها به زحمتش میارزند، انجام فعالیت را انتخاب نخواهد کرد.
مردم انتخاب میکنند در مشاغل کار کنند چون متوجهاند که کار کردن به سودشان است نه به این دلیل که سرکوب میشوند. در بازار آزاد، رابطۀ کارفرما-نیروی کار به سود هر دو طرف است و به آنان اجازه میدهد چیزی به دست بیاورند که بزرگتر از چیزی است که از دست میدهند. سخت بشود شرایطی را که در آن یکی انتخاب میکند کار کند چون احساس میکند چیزی که به دست میآورد باارزشتر از کارش است، انگلگونه خواند. این که مردم انتخاب میکنند کار کنند، کیفرخواستی برای بازار آزاد نیست؛ گواهی است مبنی بر اینکه همکاری بین انسانها به تولید بیشتر منجر میشود. {پایان}
https://www.tg-me.com/yusefmasoud
Telegram
شرق وحشی
مسعود یوسف حصیرچین
بعضی از ترجمهها:
فرار از اردوگاه 14
رهبر عزیز
اتهام
آداب دیکتاتوری
خوردوخوراک دیکتاتورها
تیانآنمن 1989
جمهوری خلق نسیان
ما هماهنگ شدهایم
درون اردوگاهها
مهیای رقصی در برف
چرا سوسیالیست نیستم
اینستاگرام
instagram.com/masoud.yusef
بعضی از ترجمهها:
فرار از اردوگاه 14
رهبر عزیز
اتهام
آداب دیکتاتوری
خوردوخوراک دیکتاتورها
تیانآنمن 1989
جمهوری خلق نسیان
ما هماهنگ شدهایم
درون اردوگاهها
مهیای رقصی در برف
چرا سوسیالیست نیستم
اینستاگرام
instagram.com/masoud.yusef
◽️ روایت عزتالله سحابی از همکاری جبهه ملی و فداییان اسلام
«نکته قابل توجه آن بود که در آن دوران یعنی زمان ترور رزم آرا، فداییان اسلام در ارتباط نزدیک با جبهه ملی بودند.
ترور رزم آرا هم در جلسهای که با حضور مرحوم نواب صفوی، مرحوم دکتر فاطمی، دکتر بقایی، مکی، دکتر شایگان و سایر رهبران جبهه ملی البته بدون حضور دکتر مصدق و آیت الله کاشانی برگزار شده بود، مطرح شد. در آن جلسه بنابه دلایلی دکتر مصدق شرکت نداشت و دکتر فاطمی را به نمایندگی خود فرستاده بود. آیت الله کاشانی هم در آن جلسه حضور نداشت که این هم به دلیل اختلافات میان کاشانی و نواب بود.
به هر صورت در آن جلسه سران جبهه ملی، تحلیلی از وضعیت سیاسی کشور را ارائه میکنند که نتیجه کلی آنها این بود که خطر اصلی روز ، شخص رزم آرا هست و رزم آرا است که قصد آن دارد که ایران را به انگلستان بفروشد. آنان معتقد بودند که شاه فعلا خطرناک نیست و همه کارها زیر سر رزم آرا است.
در پاسخ به تحلیلهای سران جبهه، نواب اظهار میدارد که فرض کنیم رزم آرا امروز ساقط شد و در این حال فنجان چای خود را بر میگرداند توی نعلبکی و میگوید حالا رزم آرا ساقط شد، بعدش چی؟ آیا شما قول میدهید که پس از سقوط وی احکام اسلامی را اجرا کنید؟ که آنها جواب مثبت میدهند.
سر انجام پس از یکی دو ماه بعد از آن جلسه، فداییان اسلام رزم آرا را در روز شانزدهم اسفند سال بیست نه شمسی در مسجد شاه هدف گلوله قرار داده و به زندگی وی خاتمه دادند. مرگ رزم آرا در نهضت ملی شدن نفت بسیار موثر واقع شد و صنعت نفت در عرض یک هفته از سوی مجلسین ملی اعلام شد.»
📌 نقل شده از صفحات نود و نه و صد کتاب نیم قرن خاطره و تجربه به قلم عزت الله سحابی، جلد اول.
◽️@utfinance◽️
«نکته قابل توجه آن بود که در آن دوران یعنی زمان ترور رزم آرا، فداییان اسلام در ارتباط نزدیک با جبهه ملی بودند.
ترور رزم آرا هم در جلسهای که با حضور مرحوم نواب صفوی، مرحوم دکتر فاطمی، دکتر بقایی، مکی، دکتر شایگان و سایر رهبران جبهه ملی البته بدون حضور دکتر مصدق و آیت الله کاشانی برگزار شده بود، مطرح شد. در آن جلسه بنابه دلایلی دکتر مصدق شرکت نداشت و دکتر فاطمی را به نمایندگی خود فرستاده بود. آیت الله کاشانی هم در آن جلسه حضور نداشت که این هم به دلیل اختلافات میان کاشانی و نواب بود.
به هر صورت در آن جلسه سران جبهه ملی، تحلیلی از وضعیت سیاسی کشور را ارائه میکنند که نتیجه کلی آنها این بود که خطر اصلی روز ، شخص رزم آرا هست و رزم آرا است که قصد آن دارد که ایران را به انگلستان بفروشد. آنان معتقد بودند که شاه فعلا خطرناک نیست و همه کارها زیر سر رزم آرا است.
در پاسخ به تحلیلهای سران جبهه، نواب اظهار میدارد که فرض کنیم رزم آرا امروز ساقط شد و در این حال فنجان چای خود را بر میگرداند توی نعلبکی و میگوید حالا رزم آرا ساقط شد، بعدش چی؟ آیا شما قول میدهید که پس از سقوط وی احکام اسلامی را اجرا کنید؟ که آنها جواب مثبت میدهند.
سر انجام پس از یکی دو ماه بعد از آن جلسه، فداییان اسلام رزم آرا را در روز شانزدهم اسفند سال بیست نه شمسی در مسجد شاه هدف گلوله قرار داده و به زندگی وی خاتمه دادند. مرگ رزم آرا در نهضت ملی شدن نفت بسیار موثر واقع شد و صنعت نفت در عرض یک هفته از سوی مجلسین ملی اعلام شد.»
📌 نقل شده از صفحات نود و نه و صد کتاب نیم قرن خاطره و تجربه به قلم عزت الله سحابی، جلد اول.
◽️@utfinance◽️
Forwarded from پادکست خوره کتاب | KhoreKetab Podcast
✨ مجمعالجزایر گولاگ منتشر شد! ✨
"شیاطین" داستایفسکی پیشدرآمدی بر انقلاب روسیهاس...
و بعد اگه «مجمعالجزایر گولاگ» رو بخونید، سولژنیتسین میگه تو اتحاد جماهیر شوروی دهها میلیون نفر در نتیجه سرکوب داخلی کشته شدند و این جنایتها انقدر وحشتناکه که کلمات نمیتونن توصیفش کنن.
مجمعالجزایر گولاگ نقدی بر ایدئولوژی کمونیسمه و راهکار مقابله با استبداد رو صداقت – ولو یک کلمه - و مسئولیتپذیری فردی میدونه.
تو ویدیوی این هفته، خلاصهای از کتاب "مجمعالجزایر گولاگ" نوشته الکساندر سولژنیتسین رو ببین
عنوان ویدیو: مجمعالجزایر گولاگ نوشته الکساندر سولژنیتسین
👈🏻 اینجا ببین 📺
#ویدیوکست
@khoreketab_com
"شیاطین" داستایفسکی پیشدرآمدی بر انقلاب روسیهاس...
و بعد اگه «مجمعالجزایر گولاگ» رو بخونید، سولژنیتسین میگه تو اتحاد جماهیر شوروی دهها میلیون نفر در نتیجه سرکوب داخلی کشته شدند و این جنایتها انقدر وحشتناکه که کلمات نمیتونن توصیفش کنن.
مجمعالجزایر گولاگ نقدی بر ایدئولوژی کمونیسمه و راهکار مقابله با استبداد رو صداقت – ولو یک کلمه - و مسئولیتپذیری فردی میدونه.
تو ویدیوی این هفته، خلاصهای از کتاب "مجمعالجزایر گولاگ" نوشته الکساندر سولژنیتسین رو ببین
عنوان ویدیو: مجمعالجزایر گولاگ نوشته الکساندر سولژنیتسین
👈🏻 اینجا ببین 📺
#ویدیوکست
@khoreketab_com
YouTube
مجمعالجزایر گولاگ نوشته الکساندر سولژنیتسین
تو این ویدیو خلاصهای از کتاب مجمع الجزایر گولاگ اثر الکساندر سولژنیتسین رو ببین
کالکشن داستایفسکی:
https://khoreketab.com/dc
پادکست خوره کتاب:
اندروید:
https://castbox.fm/channel/id3217135
اپل:
https://podcasts.apple.com/us/podcast/%D8%AE%D9%88%D8%B1%D9%87…
کالکشن داستایفسکی:
https://khoreketab.com/dc
پادکست خوره کتاب:
اندروید:
https://castbox.fm/channel/id3217135
اپل:
https://podcasts.apple.com/us/podcast/%D8%AE%D9%88%D8%B1%D9%87…
Finance & Economics
📄 یادداشت کتابی که اقتصاد ایران را ویران کرد 👤 بیژن اشتری غلو نیست اگر بگوئیم اقتصاد ایران بیش از پنجاه سال است که تحت تاثیر آموزههای مارکسیستی است. پنجاهوشش سال پیش کتابی به اسم "اقتصاد به زبان ساده " به قلم محمود عسکریزاده نوشته و در بین همسازمانیهایش،…
👤 مهرپویا علا:
در این متن آقای بیژن اشتری تنها یکی از جملات ایشان مد نظرم است: «حق مالکیت خصوصی را که از مسلمات شرع اسلام است نادیده گرفتند»
این اشتباه زیاد تکرار میشود و مختص زمان و مکان ما هم نیست. از قرن نوزدهم در اروپا از یک طرف سوسیالیستها و آنارشیستها مسیحیت را «متهم» به دفاع از مالکیت خصوصی میکردند و از طرف دیگر محافظهکاران با استناد به «حق مقدس مالکیت» در مسیحیت تلاش میکردند از امتیازات نامشروع زمینداران دفاع کنند. نقطۀ مشترک هر دو جریان این بود که یا اصلاً به درستی نمیدانستند مالکیت چیست یا تبعات دامنهدار اعمال درست حق مالکیت را نمیشناختند. تنها نظام فکری که مالکیت به معنی درست واژه را توضیح داد و دفاع منسجمی از آن کرد لیبرالیسم بود. هیچ نظام فکری و اعتقادی پیش از لیبرالیسم مدافع حق مالکیت نبود. برای مثال هیچ نظام اعتقادی پیش از لیبرالیسم نظر مثبتی نسبت به بهره نداشت و این موضوعی نیست که بشود ساده از آن گذشت. بهره را حذف کنید کل نظام مالی جهان دچار فروپاشی میشود و به دنبال آن ظرف مدت کوتاهی اثری از صنایع و کسبوکارها باقی نمیماند. میتوان به روشنی توضیح داد که چرا نظام فکری که نظر خوبی نسبت به بهره نداشته باشد نمیتواند نظر خوبی نسبت به مالکیت هم داشته باشد.
پرسش واضح از کسانی که ادعایی جز این دارند این است که اگر «حق مالکیت از مسلمات اسلام است» پس بهیکباره چه اتفاقی در قرن بیستم افتاد که مذهبیون یکی از مسلمات مذهب خود را کنار گذاشتند و کمونیست شدند؟! اگر چنین چیزی اینقدر ساده میتواند اتفاق بیفتد چرا در حوزههای دیگر این اتفاق نیفتاد؟ چرا پس از ۴۵ سال حجاب زنان را رها نکردهاند و در این زمینه مثلاً از فرهنگ بسیار باز کمونیسم حوزۀ کارائیب متأثر نشدند؟! اصلاً چرا به تأسی از روسها ودکاخور نشدند؟! بعد مگر میشود ناگهان گروهی به این سادگی در مسئلهای دامنهدار و اساسی مثل مالکیت بنیانهای نظام اعتقادی خود را کنار بگذارند و کاملاً ضد آن عمل کنند و هیچ جریان قابل توجهی از میان آنها بلند نشود و اعتراض نکند که این چه بلایی است دارید بر سر دین ما میآورید؟
اما جدای از این مسئله ممکن است این ایراد مطرح شود که به هر حال نقلقولهایی در ادیان و مذاهب مختلف در دفاع از مالکیت وجود دارند و از قرن نوزدهم نیز برخوردهای بسیار تندی میان ادیان و سوسیالیسم در سراسر دنیا اتفاق افتادند.
در پاسخ باید این را مد نظر داشت که هیچ جامعهای بدون حدی از محترم شمردن مالکیت امکان تداوم ندارد و این شامل جوامعی هم میشود که در قرن بیستم به میزانی کمتر یا بیشتر کوشش کردند سوسیالیسم را مستقر سازند. در نهایت جوامع سوسیالیستی از لحاظ مناسبات مالکیتی چیزی جز سیر قهقرایی به پیش از پیدایش لیبرالیسم نبودند. برای آنکه معنای این ادعا را درک کنیم باید به طور مختصر بدانیم که اصلاً سوسیالیسم چیست؟
سوسیالیسم بنا بر ادعای خودشان «اجتماعیسازی/socialization» ابزار تولید است. هیچ سوسیالیست جدیای ادعا نمیکند که کالاهای مصرفی باید عمومی شوند. این تصور که در مناسبات سوسیالیستی مثلاً کت تن آدمها یا قاشق و چنگال هم باید اشتراکی باشند تصوری عامیانه است. امر اساسی در سوسیالیسم تحویل ابزار تولید (شامل زمین) به «جامعه» است. اما قبلاً در همینجا بحث کرده بودم که این جملهای بیمعناست که سوسیالیستها تکرار میکنند؛ چراکه «جامعه» در اینجا به چیزی جز «دولت» نمیتواند تعبیر شود. بنابراین چه سوسیالیستها بپذیرند و چه نپذیرند هدف نظام فکری که از آن پیروی میکنند عبارت از تحویل ابزار تولید به دولت است.
اما نکتۀ بعدی این است که چه محافظهکاران این را بپذیرند و چه نپذیرند تمام جوامع انسانی تا پیش از پیدایش لیبرالیسم، انقلاب دمکراتیک، انقلاب صنعتی و انقلاب مالی - همگی در قرن هجدهم و تداوم و گسترش آنها در قرن نوزدهم - مناسبات مالکیتی مشابه جوامع سوسیالیستی داشتند. در جوامع قدیم امکان انباشت سرمایه به آن شکلی که در مناسبات سرمایهداری اتفاق میافتد بسیار اندک بود، دقیقاً به این دلیل که حق مالکیت بسیار سست بود. در نتیجه امکان اجرای پروژههای بزرگ سدسازی، ساخت قنات، ساخت بناهای بزرگ، جادهها، پلها و... توسط سرمایۀ خصوصی وجود نداشت. اینکه یک امپراتوری بزرگ عهدهدار این امور باشد یا فلان خان محلی در عمل از لحاظ مناسبات مالکیتی تفاوتی ندارد. نظام سوسیالیستی هم در چین چند صد میلیونی مستقر شد و هم در آلبانی چند میلیونی. همچنین چند مثال نقض که برای مثال فلان گرمابه در نیشابور با سرمایۀ یک بازرگان برپا شد اصل دعاوی ما را زیر سؤال نمیبرد. در جوامع سوسیالیستی قرن بیستم هم موارد مشابه بسیار اتفاق میافتادند. خود لنین به حدودی از مالکیت خصوصی تن داد.
در این متن آقای بیژن اشتری تنها یکی از جملات ایشان مد نظرم است: «حق مالکیت خصوصی را که از مسلمات شرع اسلام است نادیده گرفتند»
این اشتباه زیاد تکرار میشود و مختص زمان و مکان ما هم نیست. از قرن نوزدهم در اروپا از یک طرف سوسیالیستها و آنارشیستها مسیحیت را «متهم» به دفاع از مالکیت خصوصی میکردند و از طرف دیگر محافظهکاران با استناد به «حق مقدس مالکیت» در مسیحیت تلاش میکردند از امتیازات نامشروع زمینداران دفاع کنند. نقطۀ مشترک هر دو جریان این بود که یا اصلاً به درستی نمیدانستند مالکیت چیست یا تبعات دامنهدار اعمال درست حق مالکیت را نمیشناختند. تنها نظام فکری که مالکیت به معنی درست واژه را توضیح داد و دفاع منسجمی از آن کرد لیبرالیسم بود. هیچ نظام فکری و اعتقادی پیش از لیبرالیسم مدافع حق مالکیت نبود. برای مثال هیچ نظام اعتقادی پیش از لیبرالیسم نظر مثبتی نسبت به بهره نداشت و این موضوعی نیست که بشود ساده از آن گذشت. بهره را حذف کنید کل نظام مالی جهان دچار فروپاشی میشود و به دنبال آن ظرف مدت کوتاهی اثری از صنایع و کسبوکارها باقی نمیماند. میتوان به روشنی توضیح داد که چرا نظام فکری که نظر خوبی نسبت به بهره نداشته باشد نمیتواند نظر خوبی نسبت به مالکیت هم داشته باشد.
پرسش واضح از کسانی که ادعایی جز این دارند این است که اگر «حق مالکیت از مسلمات اسلام است» پس بهیکباره چه اتفاقی در قرن بیستم افتاد که مذهبیون یکی از مسلمات مذهب خود را کنار گذاشتند و کمونیست شدند؟! اگر چنین چیزی اینقدر ساده میتواند اتفاق بیفتد چرا در حوزههای دیگر این اتفاق نیفتاد؟ چرا پس از ۴۵ سال حجاب زنان را رها نکردهاند و در این زمینه مثلاً از فرهنگ بسیار باز کمونیسم حوزۀ کارائیب متأثر نشدند؟! اصلاً چرا به تأسی از روسها ودکاخور نشدند؟! بعد مگر میشود ناگهان گروهی به این سادگی در مسئلهای دامنهدار و اساسی مثل مالکیت بنیانهای نظام اعتقادی خود را کنار بگذارند و کاملاً ضد آن عمل کنند و هیچ جریان قابل توجهی از میان آنها بلند نشود و اعتراض نکند که این چه بلایی است دارید بر سر دین ما میآورید؟
اما جدای از این مسئله ممکن است این ایراد مطرح شود که به هر حال نقلقولهایی در ادیان و مذاهب مختلف در دفاع از مالکیت وجود دارند و از قرن نوزدهم نیز برخوردهای بسیار تندی میان ادیان و سوسیالیسم در سراسر دنیا اتفاق افتادند.
در پاسخ باید این را مد نظر داشت که هیچ جامعهای بدون حدی از محترم شمردن مالکیت امکان تداوم ندارد و این شامل جوامعی هم میشود که در قرن بیستم به میزانی کمتر یا بیشتر کوشش کردند سوسیالیسم را مستقر سازند. در نهایت جوامع سوسیالیستی از لحاظ مناسبات مالکیتی چیزی جز سیر قهقرایی به پیش از پیدایش لیبرالیسم نبودند. برای آنکه معنای این ادعا را درک کنیم باید به طور مختصر بدانیم که اصلاً سوسیالیسم چیست؟
سوسیالیسم بنا بر ادعای خودشان «اجتماعیسازی/socialization» ابزار تولید است. هیچ سوسیالیست جدیای ادعا نمیکند که کالاهای مصرفی باید عمومی شوند. این تصور که در مناسبات سوسیالیستی مثلاً کت تن آدمها یا قاشق و چنگال هم باید اشتراکی باشند تصوری عامیانه است. امر اساسی در سوسیالیسم تحویل ابزار تولید (شامل زمین) به «جامعه» است. اما قبلاً در همینجا بحث کرده بودم که این جملهای بیمعناست که سوسیالیستها تکرار میکنند؛ چراکه «جامعه» در اینجا به چیزی جز «دولت» نمیتواند تعبیر شود. بنابراین چه سوسیالیستها بپذیرند و چه نپذیرند هدف نظام فکری که از آن پیروی میکنند عبارت از تحویل ابزار تولید به دولت است.
اما نکتۀ بعدی این است که چه محافظهکاران این را بپذیرند و چه نپذیرند تمام جوامع انسانی تا پیش از پیدایش لیبرالیسم، انقلاب دمکراتیک، انقلاب صنعتی و انقلاب مالی - همگی در قرن هجدهم و تداوم و گسترش آنها در قرن نوزدهم - مناسبات مالکیتی مشابه جوامع سوسیالیستی داشتند. در جوامع قدیم امکان انباشت سرمایه به آن شکلی که در مناسبات سرمایهداری اتفاق میافتد بسیار اندک بود، دقیقاً به این دلیل که حق مالکیت بسیار سست بود. در نتیجه امکان اجرای پروژههای بزرگ سدسازی، ساخت قنات، ساخت بناهای بزرگ، جادهها، پلها و... توسط سرمایۀ خصوصی وجود نداشت. اینکه یک امپراتوری بزرگ عهدهدار این امور باشد یا فلان خان محلی در عمل از لحاظ مناسبات مالکیتی تفاوتی ندارد. نظام سوسیالیستی هم در چین چند صد میلیونی مستقر شد و هم در آلبانی چند میلیونی. همچنین چند مثال نقض که برای مثال فلان گرمابه در نیشابور با سرمایۀ یک بازرگان برپا شد اصل دعاوی ما را زیر سؤال نمیبرد. در جوامع سوسیالیستی قرن بیستم هم موارد مشابه بسیار اتفاق میافتادند. خود لنین به حدودی از مالکیت خصوصی تن داد.
Finance & Economics
📄 یادداشت کتابی که اقتصاد ایران را ویران کرد 👤 بیژن اشتری غلو نیست اگر بگوئیم اقتصاد ایران بیش از پنجاه سال است که تحت تاثیر آموزههای مارکسیستی است. پنجاهوشش سال پیش کتابی به اسم "اقتصاد به زبان ساده " به قلم محمود عسکریزاده نوشته و در بین همسازمانیهایش،…
کوتاه سخن: آن مالکیتی که نظامهای اعتقادی قدیم از آن دفاع میکردند هیچ ربطی به مالکیتی ندارد که لیبرالیسم میشناسند.
◽️@utfinance◽️
◽️@utfinance◽️
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🖥 ویدیوکست
مجمعالجزایر گولاگ نوشته الکساندر سولژنیتسین
🎙 شیما / پادکشت خوره کتاب
📌 یوتیوب خوره کتاب
📌 کانال تلگرام خوره کتاب
◽️@utfinance◽️
مجمعالجزایر گولاگ نوشته الکساندر سولژنیتسین
🎙 شیما / پادکشت خوره کتاب
📌 یوتیوب خوره کتاب
📌 کانال تلگرام خوره کتاب
◽️@utfinance◽️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖥 سخنرانی روآن اتکینسون (مستربین) درباره آزادی بیان
📌 با زیرنویس فارسی
◽️@utfinance◽️
#آزادی
#آزادی_بیان
#روآن_اتکینسون
#مستربین
#free_speech
📌 با زیرنویس فارسی
◽️@utfinance◽️
#آزادی
#آزادی_بیان
#روآن_اتکینسون
#مستربین
#free_speech
📄 مقاله
آزادی معجزه میکند
چگونه علم اقتصاد زندگی انسان امروزی را نجات داد؟
👤 البرز نظامی
◽️@utfinance◽️
آزادی معجزه میکند
چگونه علم اقتصاد زندگی انسان امروزی را نجات داد؟
👤 البرز نظامی
◽️@utfinance◽️
Telegraph
آزادی معجزه میکند
چگونه علم اقتصاد زندگی انسان امروزی را نجات داد؟ بسیاری علم اقتصاد را علمی کسلکننده و بیرحم میشناسند. به زعم آنان، اقتصاد علمی است اشباعشده از اعداد که در آن هیچ خبری از نوعدوستی وجود ندارد؛ اما اقتصاد شاید تنها شاخهای از علوم انسانی است که در آن ترجیحات…
◽️ گروه فونیکس امارات متحده عربی، تتر استیبل کوین متصل به درهم راه اندازی میکند
شرکت Phoenix Group مستقر در امارات و ناشر جهانی استیبل کوین Tether از راه اندازی اولین استیبل کوین با پشتوانه در هم در روز چهارشنبه در رویدادی انحصاری خبر دادند.
استیبل کوین جدید که به درهم امارات متصل خواهد شد با هدف ایجاد انقلابی در آینده داراییهای دیجیتال در منطقه خاورمیانه و فراتر از آن است.
◽️@utfinance◽️
#تتر
#استیبل_کوین
#درهم
شرکت Phoenix Group مستقر در امارات و ناشر جهانی استیبل کوین Tether از راه اندازی اولین استیبل کوین با پشتوانه در هم در روز چهارشنبه در رویدادی انحصاری خبر دادند.
استیبل کوین جدید که به درهم امارات متصل خواهد شد با هدف ایجاد انقلابی در آینده داراییهای دیجیتال در منطقه خاورمیانه و فراتر از آن است.
◽️@utfinance◽️
#تتر
#استیبل_کوین
#درهم
📄 مقاله
اقتصاد افلاطونی
فیلسوف یونانی در حوزه اقتصاد چگونه میاندیشید؟
👤 محمود صدری
◽️@utfinance◽️
#افلاطون
#یونان
#فلاسفه_یونان
اقتصاد افلاطونی
فیلسوف یونانی در حوزه اقتصاد چگونه میاندیشید؟
👤 محمود صدری
◽️@utfinance◽️
#افلاطون
#یونان
#فلاسفه_یونان
Telegraph
اقتصاد افلاطونی
فیلسوف یونانی در حوزه اقتصاد چگونه میاندیشید؟
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🖥 هدف سیاستمداران از ورود به دانشکدههای اقتصاد
👤 فرشاد فاطمی
👤 محمد مروتی
👤 وحید ماجد
▫️طی سالهای اخیر بخش زیادی از اقتصادخوانده های دانشگاههای ایران به خارج از کشور مهاجرت کردهاند. مهاجرتی که هیچ بلیت برگشتی نداشته است.
▫️اتفاقی که از نظر بسیاری از اساتید اقتصاد و اقتصاددانان به عنوان یک آسیب شناخته میشود. در عین حال یکی دیگر از چالش های حوزه علم اقتصاد در ایران، ورود تعداد زیادی از سیاستمداران به دانشگاههای اقتصاد است.
▫️این چالشها در نشست نقد و نظر گروه رسانهای «دنیای اقتصاد» که با حضور فرشاد فاطمی، استاد اقتصاد دانشگاه شریف، وحید ماجد، استاد اقتصاد دانشگاه تهران و محمد مروتی، استاد اقتصاد دانشگاه خاتم برگزار شده، مورد بررسی قرار گرفته است.
◽️@utfinance◽️
👤 فرشاد فاطمی
👤 محمد مروتی
👤 وحید ماجد
▫️طی سالهای اخیر بخش زیادی از اقتصادخوانده های دانشگاههای ایران به خارج از کشور مهاجرت کردهاند. مهاجرتی که هیچ بلیت برگشتی نداشته است.
▫️اتفاقی که از نظر بسیاری از اساتید اقتصاد و اقتصاددانان به عنوان یک آسیب شناخته میشود. در عین حال یکی دیگر از چالش های حوزه علم اقتصاد در ایران، ورود تعداد زیادی از سیاستمداران به دانشگاههای اقتصاد است.
▫️این چالشها در نشست نقد و نظر گروه رسانهای «دنیای اقتصاد» که با حضور فرشاد فاطمی، استاد اقتصاد دانشگاه شریف، وحید ماجد، استاد اقتصاد دانشگاه تهران و محمد مروتی، استاد اقتصاد دانشگاه خاتم برگزار شده، مورد بررسی قرار گرفته است.
◽️@utfinance◽️
The Emergence of a Tradition.rar
6.1 MB
📚 کتاب
•The Emergence of a Tradition_ Essays in Honor of Jesús Huerta de Soto [Money and the Market Process] VOLUME-1
•The Emergence of a Tradition_ Essays in Honor of Jesús Huerta de Soto [Philosophy and Political Economy] VOLUME-2
پدیداری یک سنت، دو مجلد به افتخار خسوس هورتا د سوتو به ویراستاری دیوید هاودن و فیلیپ باگوس
منبع:@pouriafarajpoor1776
#کتاب #مجموعه_آثار #مقاله #اقتصاد_اتریشی #اتریشی #خسوس_هورتا_د_سوتو
◽️@utfinance◽️
•The Emergence of a Tradition_ Essays in Honor of Jesús Huerta de Soto [Money and the Market Process] VOLUME-1
•The Emergence of a Tradition_ Essays in Honor of Jesús Huerta de Soto [Philosophy and Political Economy] VOLUME-2
پدیداری یک سنت، دو مجلد به افتخار خسوس هورتا د سوتو به ویراستاری دیوید هاودن و فیلیپ باگوس
منبع:@pouriafarajpoor1776
#کتاب #مجموعه_آثار #مقاله #اقتصاد_اتریشی #اتریشی #خسوس_هورتا_د_سوتو
◽️@utfinance◽️