نامهی سپیده قلیان از زندان اوین خطاب به سخنگوی قوه قضائیه:
«به نام خداوند رنگین کمان»
کشته ندادیم که سازش کنیم! تنها چهار ساعت از خروجم از زندان اوین گذشته بود و تنها چهار ساعت شاهد خیابانِ پس از «زن، زندگی، آزادی» بودم. هنوز حتی نصف مسیر تا خانه را هم طی نکرده بودم، که در جاده بازداشت شدم و روانهی بازداشتگاه بند ۲۰۹ اوین شدم. در این فاصلهی کوتاه از هیچ تحقیر و آزاری برای من کم نگذاشتند. شدیداً ضربوشتم شدم. به قول خودشان «خرکش»م کردند. مردی در راهروی «۲۰۹» مرا تهدید به تجاوز کرد. گفت دست و پایت را میبندیم و حسابت را خیلی خوب میرسیم. و راستش ابعاد «حسابرسی» از چند ده هزار بازداشتی جنبش «زن، زندگی، آزادی»، هم در تاریکخانهی جنایات چهار دههی اخیر جای ویژهای دارد و هم در روند دادخواهی…اما آنچه روشن است: عهد ما، اما هنوز پابرجاست. «آزادی» نه دادنی، که گرفتنیست و من، سپیده قلیان، بر سر عهدی که با مردم جان به لب رسیدهی ایران بستهام ایستادهام: من در دادگاه فرمایشی، به ریاست کسی که حکم اعدام انقلابیون را امضا کرده نمیروم و هیچ مشروعیتی نه برای دادگاههای فرمایشی و نمایشیشان و نه برای حکم صادره قائل نیستم و به صراحت اعلام میکنم، تا حکومت اعدام اسلامی بر سر کار است، و مادام که «کاشفان فروتن چشمه» و معترضین به استبداد، گروگان حکومت اسلامی و دادگاههای فرمایشی و ناعادلانه هستند، در هیچ دادگاهی شرکت نخواهم کرد…به امید سرنگونی ضحاک زمانه.
سپیده قلیان بند زنان زندان اوین
#سپیده_قلیان
#زندان_اوین
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@SocialistL
«به نام خداوند رنگین کمان»
کشته ندادیم که سازش کنیم! تنها چهار ساعت از خروجم از زندان اوین گذشته بود و تنها چهار ساعت شاهد خیابانِ پس از «زن، زندگی، آزادی» بودم. هنوز حتی نصف مسیر تا خانه را هم طی نکرده بودم، که در جاده بازداشت شدم و روانهی بازداشتگاه بند ۲۰۹ اوین شدم. در این فاصلهی کوتاه از هیچ تحقیر و آزاری برای من کم نگذاشتند. شدیداً ضربوشتم شدم. به قول خودشان «خرکش»م کردند. مردی در راهروی «۲۰۹» مرا تهدید به تجاوز کرد. گفت دست و پایت را میبندیم و حسابت را خیلی خوب میرسیم. و راستش ابعاد «حسابرسی» از چند ده هزار بازداشتی جنبش «زن، زندگی، آزادی»، هم در تاریکخانهی جنایات چهار دههی اخیر جای ویژهای دارد و هم در روند دادخواهی…اما آنچه روشن است: عهد ما، اما هنوز پابرجاست. «آزادی» نه دادنی، که گرفتنیست و من، سپیده قلیان، بر سر عهدی که با مردم جان به لب رسیدهی ایران بستهام ایستادهام: من در دادگاه فرمایشی، به ریاست کسی که حکم اعدام انقلابیون را امضا کرده نمیروم و هیچ مشروعیتی نه برای دادگاههای فرمایشی و نمایشیشان و نه برای حکم صادره قائل نیستم و به صراحت اعلام میکنم، تا حکومت اعدام اسلامی بر سر کار است، و مادام که «کاشفان فروتن چشمه» و معترضین به استبداد، گروگان حکومت اسلامی و دادگاههای فرمایشی و ناعادلانه هستند، در هیچ دادگاهی شرکت نخواهم کرد…به امید سرنگونی ضحاک زمانه.
سپیده قلیان بند زنان زندان اوین
#سپیده_قلیان
#زندان_اوین
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@SocialistL
"فرزند بر دوش پدر این عکس توسط دوربین های کشف حجاب گرفته نشده او پدری مضطرب است که امروز میخواهد دختر مسمومش را سریعتر از آمبولانس به بیمارستان برساند، تا زنده بماند، اما وظیفه رادان و دوربین های هوشمندش پیدا کردن عوامل این مسمومیتها نیست، بگذار دختران بمیرند چه باک حجاب مهم است"
#حملات_شیمایی #بیوتروریسم
#کردستان #دختران_دانشآموز
#مدارس
#مهسا_امینی #ژینا_امینی
@SocialistL
#حملات_شیمایی #بیوتروریسم
#کردستان #دختران_دانشآموز
#مدارس
#مهسا_امینی #ژینا_امینی
@SocialistL
"مرضیه، خواهر ابوالفضل آدینهزاده، از کشتهشدگان خیزش انقلابی ، با انتشار تصاویر رادیولوژی از پیکر برادرش که تعداد زیادی گلوله ساچمهای در آن مشاهده میشود، نوشت:
«نمیدانم برای پهلوی شکسته باید گریست یا پهلوی تیرباران شده تو برادرم ؟! ۱۸۷ روز پیش در همین ساعت بدنش میزبان این گلوله ها شد»
ابوالفضل آدینهزاده معترض ۱۷ سالهای بود که در مشهد بهدست نیروهای حکومتی کشته شد."
#زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی
#ابوالفضل_آدینهزاده
@SocialistL
«نمیدانم برای پهلوی شکسته باید گریست یا پهلوی تیرباران شده تو برادرم ؟! ۱۸۷ روز پیش در همین ساعت بدنش میزبان این گلوله ها شد»
ابوالفضل آدینهزاده معترض ۱۷ سالهای بود که در مشهد بهدست نیروهای حکومتی کشته شد."
#زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی
#ابوالفضل_آدینهزاده
@SocialistL
انکشاف اقتصادی ایران--pdf-1_230412_224136.pdf
2.6 MB
انکشاف اقتصادی ایران و امپریالیسم انگلستان
آوتیس میکائیلیان (سلطانزاده)
به کوشش ف.کشاورز و خ.شاکری
#حزب_کمونیست #تاریخ_ایران #امپریالیسم #سرمایهداری
@SocialistL
آوتیس میکائیلیان (سلطانزاده)
به کوشش ف.کشاورز و خ.شاکری
#حزب_کمونیست #تاریخ_ایران #امپریالیسم #سرمایهداری
@SocialistL
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به خاک سرخ ایران قسم
آهنگساز: ادیب قربانی
فروردین ۱۴۰۲
#هنر_انقلابی #سرود #موسیقی
#زن_زندگی_آزادی
"به خاک سرخ ایران قسم"
به خاک سرخ ایران قسم
به عصمت این عصیان قسم
به اشک کُرد از بغض بلوچ
به غیرت همرزمان قسم
که میدمد سپیدهدم
دوباره بر فراز ایران من
چو بشکند طلسم شب
دوباره میشود وطن، این وطن
قسم به دریای اشک و خون
به جوشش سیلاب درون
قسم به بغض بگشودهراه
به نعرههای خشم و جنون
که روز نو چو بر دمد
ز دیو شوم شب نماند نشان
که بشکفد به باغ ما
شکوفه های سرخ صد ارغوان
آزادی!
به پای عهد با تو بسته میمانم
تورا به گوش شهر خسته میخوانم
که از تو پشت شب شکسته، میدانم
آزادی!
به نای پارهات صدا کردیم
ما دیگر ز راه رفته برنمیگردیم
که این شفق،
یادگار از عاشقان خفته در خون میماند
به خاک سرخ ایران قسم...
#جمعی_از_دانشجویان_موسیقی
@SocialistL
@Music_Students
آهنگساز: ادیب قربانی
فروردین ۱۴۰۲
#هنر_انقلابی #سرود #موسیقی
#زن_زندگی_آزادی
"به خاک سرخ ایران قسم"
به خاک سرخ ایران قسم
به عصمت این عصیان قسم
به اشک کُرد از بغض بلوچ
به غیرت همرزمان قسم
که میدمد سپیدهدم
دوباره بر فراز ایران من
چو بشکند طلسم شب
دوباره میشود وطن، این وطن
قسم به دریای اشک و خون
به جوشش سیلاب درون
قسم به بغض بگشودهراه
به نعرههای خشم و جنون
که روز نو چو بر دمد
ز دیو شوم شب نماند نشان
که بشکفد به باغ ما
شکوفه های سرخ صد ارغوان
آزادی!
به پای عهد با تو بسته میمانم
تورا به گوش شهر خسته میخوانم
که از تو پشت شب شکسته، میدانم
آزادی!
به نای پارهات صدا کردیم
ما دیگر ز راه رفته برنمیگردیم
که این شفق،
یادگار از عاشقان خفته در خون میماند
به خاک سرخ ایران قسم...
#جمعی_از_دانشجویان_موسیقی
@SocialistL
@Music_Students
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر #سیاوش_محمودی، نوجوان کشتهشده در جریان انقلاب، روز سهشنبه بر مزار چند تن از کشتهشدگان و اعدامشدگان قیام و جنبش انقلابی ژینا حضور یافت. ایشان همچنین با پدر و مادر #محمدمهدی_کرمی، دیگر جوان اعدام شده نیز، دیدار کرد.
#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی
#یاد_جانباختگانمان_را_گرامی_میداریم
#دادخواهی #زنده_باد_انقلاب
@SocialistL
#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی
#یاد_جانباختگانمان_را_گرامی_میداریم
#دادخواهی #زنده_باد_انقلاب
@SocialistL
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیام میثم پیرفلک پدر کودک جانباخته کیان پیرفلک
"من دادخواه خون پسرم هستم"
"از ملت شریف ایران خواستارم دنبال حقیقت باشند "
"نه فراموش کنم و نه بخشم"
#نه_فراموش_میکنیم #نه_میبخشیم
#میثم_پیرفلک #کیان_پیرفلک
#دادخواهی #ایذه
@SocialistL
"من دادخواه خون پسرم هستم"
"از ملت شریف ایران خواستارم دنبال حقیقت باشند "
"نه فراموش کنم و نه بخشم"
#نه_فراموش_میکنیم #نه_میبخشیم
#میثم_پیرفلک #کیان_پیرفلک
#دادخواهی #ایذه
@SocialistL
مهسا احمدی نامزد جانباخته راه آزادی #حامد_سلحشور را پنجشنبه ۲۴ فروردین بازداشت کردند.
#مهسا_احمدی
یاد جانباختگان را با حمایت از خانواده و با قرار گرفتن کنار دادخواهان گرامی و ارجمند میداریم.
جانباختگان عاشقترین فرزندان این سرزمین بودهاند.
سرکوبگران با آزار و اذیت خاتواده و داغدیدگان ، تنها در آتش خشم عمومی خواهند دمید.
#زن_زندگی_آزادی #ژن_ژیان_ئازادی
@SocialistL
#مهسا_احمدی
یاد جانباختگان را با حمایت از خانواده و با قرار گرفتن کنار دادخواهان گرامی و ارجمند میداریم.
جانباختگان عاشقترین فرزندان این سرزمین بودهاند.
سرکوبگران با آزار و اذیت خاتواده و داغدیدگان ، تنها در آتش خشم عمومی خواهند دمید.
#زن_زندگی_آزادی #ژن_ژیان_ئازادی
@SocialistL
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تولد ۱۸سالگی #نیما_نوری بر سر مزارش
خانواده های جانباختگان راه آزادی #سپهر_اعظمی و #محمدمهدی_کرمی در کنار خانواده نیما نوری در جشن تولد بر سر مزار فرزند دلبندشان شرکت کردند
تا روز آزادی و دادخواهی در کنار هم هستیم
یاد باد یاد عزیزتان
جمعه ۲۵فروردین ۱۴۰۲
#دادخواهی
#زن_زندگی_آزادی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#حکومت_کودک_کش_نمیخواهیم
#زنده_باد_انقلاب
@SocialistL
خانواده های جانباختگان راه آزادی #سپهر_اعظمی و #محمدمهدی_کرمی در کنار خانواده نیما نوری در جشن تولد بر سر مزار فرزند دلبندشان شرکت کردند
تا روز آزادی و دادخواهی در کنار هم هستیم
یاد باد یاد عزیزتان
جمعه ۲۵فروردین ۱۴۰۲
#دادخواهی
#زن_زندگی_آزادی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#حکومت_کودک_کش_نمیخواهیم
#زنده_باد_انقلاب
@SocialistL
اقبال اقبالی، دایی #توماج_صالحی میگوید:
«چشم چپ توماج در اثر ضربههای وارد شده به سرش، مدتی را بهطور کامل بینایی نداشته و انگشتان شکسته دستهایش، بهعلاوه پایی که زیر شکنجههای وحشیانه شکسته و بدون مراجعه به پزشک جوش خورده، نیاز فوری به درمان و مراجعه به پزشک دارد.»
#توماج صالحی
#FreeToomaj
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@SocialistL
«چشم چپ توماج در اثر ضربههای وارد شده به سرش، مدتی را بهطور کامل بینایی نداشته و انگشتان شکسته دستهایش، بهعلاوه پایی که زیر شکنجههای وحشیانه شکسته و بدون مراجعه به پزشک جوش خورده، نیاز فوری به درمان و مراجعه به پزشک دارد.»
#توماج صالحی
#FreeToomaj
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@SocialistL
پخش مستقیم همایش کلن
در حمایت از منشور مطالبات حداقلی تشکلهای صنفی و مدنی در ایران
روز شنبه ۲۲ آوریل ۲۰۲۳
ساعت ۱۰ صبح به وقت اروپای مرکزی
این مراسم بطور همزمان در شبکههای اجتماعی زیر پخش میشود:
در کانال یوتیوب
https://youtube.com/live/Ah53WWuCdIc?feature=share
در شبکه Zoom
https://shorturl.at/dJRV1
Meeting ID: 827 1390 2405
Passcode: 976265
در شبکه twitter
https://twitter.com/i/spaces/1zqJVPLLmmDKB
در شبکه Clubhouse
https://www.clubhouse.com/invite/x3EEsSBC
هیئت برگزارکننده همایش
در حمایت از منشور مطالبات حداقلی تشکلهای صنفی و مدنی در ایران
روز شنبه ۲۲ آوریل ۲۰۲۳
ساعت ۱۰ صبح به وقت اروپای مرکزی
این مراسم بطور همزمان در شبکههای اجتماعی زیر پخش میشود:
در کانال یوتیوب
https://youtube.com/live/Ah53WWuCdIc?feature=share
در شبکه Zoom
https://shorturl.at/dJRV1
Meeting ID: 827 1390 2405
Passcode: 976265
در شبکه twitter
https://twitter.com/i/spaces/1zqJVPLLmmDKB
در شبکه Clubhouse
https://www.clubhouse.com/invite/x3EEsSBC
هیئت برگزارکننده همایش
YouTube
همایش کلن در حمایت از منشور مطالبات حداقلی تشکلهای مستقل صنفی و مدنی ایران
همایش کلن در حمایت از منشور مطالبات حداقلی تشکلهای مستقل صنفی و مدنی ایران
روز شنبه : ۲۲ اوریل ۲۰۲۳
ساعت ۱۰ صبح به وقت اروپای مرکزی
روز شنبه : ۲۲ اوریل ۲۰۲۳
ساعت ۱۰ صبح به وقت اروپای مرکزی
چپها زیر یک سقف»؛ همایش حمایت از «منشور مطالبات حداقلی» نهادهای داخلی ایران
https://www.bbc.com/persian/iran-65364399
@SocialistL
https://www.bbc.com/persian/iran-65364399
@SocialistL
BBC News فارسی
«چپها زیر یک سقف»؛ همایش حمایت از «منشور مطالبات حداقلی» نهادهای داخلی ایران
دهها سازمان و انجمن سیاسی چپ در خارج ایران همایشی در حمایت «منشور مطالبات حداقلی» ۲۰ تشکل مستقل صنفی و مدنی داخل ایران برگزار کردند. این همایش روز دوم اردیبهش(۲۲ آوریل) در شهر کلن آلمان برگزار شد. بیش از ۱۰۰۰ فعال سیاسی و دهها سازمانهای سیاسی و تشکلهای…
پیام کانون نویسندگان ایران به مناسبت درگذشت ناصر پاکدامن
ناصر پاکدامن درگذشت
ناصر پاکدامن (۱۳۱۱-۱۴۰۲) نویسنده، اقتصاددان، ادیب، پژوهنده و عضو برجستهی کانون نویسندگان ایران، در تبعید درگذشت. او در ایران اقتصاد خواند، برای تکمیل تحصیلات خود به فرانسه رفت و سال ۱۳۴۶ به ایران بازگشت. سپس در دانشکدهی اقتصاد دانشگاه تهران به تدریس پرداخت و تا سال ۱۳۶۰ همچنان به تدریس ادامه داد تا در همانسال مانند صدها استاد برجسته و آزادیخواه دیگر مشمول اخراجهای استبداد دینی نوظهور شد و بهسبب فعالیت در «سازمان ملی دانشگاهیان»، که در شکلدادن به اعتراضهای دانشجویان و استادان به بیرسمیها و سرکوبهای حکومت تازه بهقدرترسیده نقشی بس پررنگ داشت، و نیز عضویت و فعالیت در کانون نویسندگان ایران ناگزیر مخفیانه به تبعیدی ناخواسته تن داد. پاکدامن در سراسر سالهای فعالیت خود در کانون نویسندگان ایران همواره بر خط آزادیخواهی کانون و ناوابستگی به قدرت پا میفشرد.
پاکدامن در تبعید نیز هیچگاه دست از فعالیتهای فرهنگی و آزادیخواهانهی خود باز نداشت و همراه با محسن یلفانی، دیگر عضو کانون نویسندگان ایران، در سال ۱۳۶۵ نشریه وزین «چشمانداز» را بنیاد نهاد که جمعی از برجستهترین نویسندگان با آن همکاری داشتند. «چشمانداز» تا ۱۳۸۵ به عمر پر بار خود ادامه داد و در این مدت ۲۳ شماره از این گاهنامه منتشر شد. افزون بر آن، پاکدامن در دوران تبعید کتاب مهم «قتل کسروی» و «نامههای صادق هدایت به حسن شهید نورایی» را نیز به چاپ رساند.
کانون نویسندگان ایران ضایعهی درگذشت این دانشیمرد برجسته، یار صدیق کانون نویسندگان ایران، را به خانواده و جامعهی فرهنگی مستقل کشور و همهی آزادیخواهان تسلیت میگوید.
یاد دکتر ناصر پاکدامن گرامی و یادگارانش پایدار
کانون نویسندگان ایران
۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
@SocialistL
ناصر پاکدامن درگذشت
ناصر پاکدامن (۱۳۱۱-۱۴۰۲) نویسنده، اقتصاددان، ادیب، پژوهنده و عضو برجستهی کانون نویسندگان ایران، در تبعید درگذشت. او در ایران اقتصاد خواند، برای تکمیل تحصیلات خود به فرانسه رفت و سال ۱۳۴۶ به ایران بازگشت. سپس در دانشکدهی اقتصاد دانشگاه تهران به تدریس پرداخت و تا سال ۱۳۶۰ همچنان به تدریس ادامه داد تا در همانسال مانند صدها استاد برجسته و آزادیخواه دیگر مشمول اخراجهای استبداد دینی نوظهور شد و بهسبب فعالیت در «سازمان ملی دانشگاهیان»، که در شکلدادن به اعتراضهای دانشجویان و استادان به بیرسمیها و سرکوبهای حکومت تازه بهقدرترسیده نقشی بس پررنگ داشت، و نیز عضویت و فعالیت در کانون نویسندگان ایران ناگزیر مخفیانه به تبعیدی ناخواسته تن داد. پاکدامن در سراسر سالهای فعالیت خود در کانون نویسندگان ایران همواره بر خط آزادیخواهی کانون و ناوابستگی به قدرت پا میفشرد.
پاکدامن در تبعید نیز هیچگاه دست از فعالیتهای فرهنگی و آزادیخواهانهی خود باز نداشت و همراه با محسن یلفانی، دیگر عضو کانون نویسندگان ایران، در سال ۱۳۶۵ نشریه وزین «چشمانداز» را بنیاد نهاد که جمعی از برجستهترین نویسندگان با آن همکاری داشتند. «چشمانداز» تا ۱۳۸۵ به عمر پر بار خود ادامه داد و در این مدت ۲۳ شماره از این گاهنامه منتشر شد. افزون بر آن، پاکدامن در دوران تبعید کتاب مهم «قتل کسروی» و «نامههای صادق هدایت به حسن شهید نورایی» را نیز به چاپ رساند.
کانون نویسندگان ایران ضایعهی درگذشت این دانشیمرد برجسته، یار صدیق کانون نویسندگان ایران، را به خانواده و جامعهی فرهنگی مستقل کشور و همهی آزادیخواهان تسلیت میگوید.
یاد دکتر ناصر پاکدامن گرامی و یادگارانش پایدار
کانون نویسندگان ایران
۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
@SocialistL
آلترناتیو
دختر دریا، رفیق وفادار ما، آرام جانمان از دست رفت!
#نفیسه_زمان_زاده (آرام) شاعرِصاحب قلم اهل بندرعباس که گرایش فکری به جریان چپ داشت را بسیاری از فعالان اجتماعی و سیاسی بواسطه فعالیتهای ادبی و دفاع از حقوق فرودستان در شبکههای مجازی میشناختند.
زنی آگاه که لطافت شاعرانه را با تفکرات برابریطلبانه در هم میآمیخت و اشعارش را همنوا با امواج دریا برای التیامی هرچند کوچک به گوش مشتاقان آزادی میرساند.
وی بواسطهی روحیه آزادیخواهی و برابریطلبانهاش در رستاخیز ژینا با اسم رمز زن زندگی آزادی بارها و بارها به انحای گوناگون تحت فشارهای امنیتی قرارداشت و توسط سایبریها تهدید شده بود.
آرام یکی از بیشمار زنان شجاعدل و آزادیخواهی بود که نبرد را در دو جبهه رسانهای و خیابانی سرلوحه خود قرار داده بود و بواسطهی همین حضور منسجم در اواخر سال توسط نیروهای امنیتی بازداشت و ساعت.ها زیر شدیدترین بازجویی قرارگرفت و در نهایت با ضبط گوشی و وسایل الکترونیکی در ظاهر آزاد ولی با نظارتهای چندگانه زیر فشار امنیتی قرارگرفته بود.
او که علیرغم بیماری.های طولانی، به تنهایی روزگار خود را سپری میکرد نیمه شب جمعه هشتم اردیبهشت بصورت مشکوکی درآتشسوزی منزلش جان خود را از دست داد.
هرکس مختصر آشنایی با آرام داشت میدانست که روح زندگی و علاقه به هم نوعان و اطرافیانش چگونه پیوندی را بین وی و زندگی ایجاد کرده بود.
آرام، سرشار از شوق به زیستن و تلاش برای ایجاد جهانی نوین و عاری از ستم طبقاتی و عشق به حیوانات بیپناه بود.
او سرانجام در ظالمانهترین حالت ممکن به همراه دو سگاش که همدم تنهایی و انزوای تحمیل شده توسط سیستم امنیتی به وی بود در میان دود و آتش جهان ما را ترک کرد.
آری اینگونه است که می گوییم نظام سرمایهداری در زیر چتر ارتجاع به استثمار انسان مشغول است.
در استبداد چندگانه تحمیل شده بر زن، در گنداب مذهب و سرمایه، زیستن زنهای مبارز با چنان مشقاتی همراه است که شاید کسانیکه در این مسیر مبارزاتی قرار دارند بتوانند اندکی آن را درک کنند.
آرام دختر دریا و رفیق شجاعدل ما، بواسطهی راهی که خود در آن ایستاده بود سالهای سال یگانه همدمش سگی بود بنام جسیکا که در نهایت در کنار هم آخرین نفس های خود را در میان آتش و خاکستر کشیدند و با مرگی مشکوک داغی بزرگ بر دل رفقا و نزدیکان خود گذاشتند.
- متن توسط دوستانِ آرام نوشته شده است.
@SocialistL
زنی آگاه که لطافت شاعرانه را با تفکرات برابریطلبانه در هم میآمیخت و اشعارش را همنوا با امواج دریا برای التیامی هرچند کوچک به گوش مشتاقان آزادی میرساند.
وی بواسطهی روحیه آزادیخواهی و برابریطلبانهاش در رستاخیز ژینا با اسم رمز زن زندگی آزادی بارها و بارها به انحای گوناگون تحت فشارهای امنیتی قرارداشت و توسط سایبریها تهدید شده بود.
آرام یکی از بیشمار زنان شجاعدل و آزادیخواهی بود که نبرد را در دو جبهه رسانهای و خیابانی سرلوحه خود قرار داده بود و بواسطهی همین حضور منسجم در اواخر سال توسط نیروهای امنیتی بازداشت و ساعت.ها زیر شدیدترین بازجویی قرارگرفت و در نهایت با ضبط گوشی و وسایل الکترونیکی در ظاهر آزاد ولی با نظارتهای چندگانه زیر فشار امنیتی قرارگرفته بود.
او که علیرغم بیماری.های طولانی، به تنهایی روزگار خود را سپری میکرد نیمه شب جمعه هشتم اردیبهشت بصورت مشکوکی درآتشسوزی منزلش جان خود را از دست داد.
هرکس مختصر آشنایی با آرام داشت میدانست که روح زندگی و علاقه به هم نوعان و اطرافیانش چگونه پیوندی را بین وی و زندگی ایجاد کرده بود.
آرام، سرشار از شوق به زیستن و تلاش برای ایجاد جهانی نوین و عاری از ستم طبقاتی و عشق به حیوانات بیپناه بود.
او سرانجام در ظالمانهترین حالت ممکن به همراه دو سگاش که همدم تنهایی و انزوای تحمیل شده توسط سیستم امنیتی به وی بود در میان دود و آتش جهان ما را ترک کرد.
آری اینگونه است که می گوییم نظام سرمایهداری در زیر چتر ارتجاع به استثمار انسان مشغول است.
در استبداد چندگانه تحمیل شده بر زن، در گنداب مذهب و سرمایه، زیستن زنهای مبارز با چنان مشقاتی همراه است که شاید کسانیکه در این مسیر مبارزاتی قرار دارند بتوانند اندکی آن را درک کنند.
آرام دختر دریا و رفیق شجاعدل ما، بواسطهی راهی که خود در آن ایستاده بود سالهای سال یگانه همدمش سگی بود بنام جسیکا که در نهایت در کنار هم آخرین نفس های خود را در میان آتش و خاکستر کشیدند و با مرگی مشکوک داغی بزرگ بر دل رفقا و نزدیکان خود گذاشتند.
- متن توسط دوستانِ آرام نوشته شده است.
@SocialistL
امروز روز قشنگی بود
رفتم بخیه دندانم را کشیدم ، دکتر گفت دیگه می توانی غذا بخوری ، ناهار نخورده بودم و گرسنگی داشت اذیتم می کرد ، سر راه با خودم گفتم برم یک کافه چای با کیک بخورم ،
مثل هر روز از زمان قیام مهسا با بلوز شلوار بدون حجاب اجبار با موهای سپرده به دست باد بودم .
سر راه کافه ای دیدم رفتم داخل منو را آورد اول نگاهی به موجودیم کردم که مبادا زیاد شود تا سفارشام را با توجه به موجودی ام بدهم .
دختر جوانی با لبخند آمد و سفارش را پرسید ، گفتم یک چای با کیک ساده ، خیلی دوستانه وبا احترام گفت بله خانم محترم .
چای و کیک ام را با ولع خوردم و سیگاری دود کردم و به آهنگ کردی که داشت پخش میشد گوش کردم .
از جایم بلند شدم و به سمت صندوق رفتم کارتم را دادم ، صندوقدار نگاهی بهم کرد گفت حساب شما پرداخت شده ؟! گفتم نه من پرداخت نکردم ، گفت کافه پرداخت کرده برای شجاعتتان برای یک زندگی معمولی .
نمیدانستم گریه کنم یا خوشحالی ، یک دفعه احساس کردم جای دو ساچمه ای که در بدنم از ابتدای قیام ژینا همواره درد می کرد ، خوب شد، دردش آرام شده و انگار بهم می گه ، دیدی ارزشاش را داشت ، و من خندیدم ، با تمام وجود خندیدم ، با همان لبخند آمدم بیرون سرم را بیشتر بالا گرفتم ، موهایم را بیشتر به دست باد سپردم ،
با خودم گفتم شجاعت به شکل های مختلفی تکثیر میشه و قدردانی از مقاومت زنان این چنین ،
امروز روز قشنگی بود برای من ، زنی با ۵۹ سال سن که ترس را پشت سر نهادم و ازادگی را به بهای جان خریدم .
برای یک زندگی معمولی
@SocialistL
رفتم بخیه دندانم را کشیدم ، دکتر گفت دیگه می توانی غذا بخوری ، ناهار نخورده بودم و گرسنگی داشت اذیتم می کرد ، سر راه با خودم گفتم برم یک کافه چای با کیک بخورم ،
مثل هر روز از زمان قیام مهسا با بلوز شلوار بدون حجاب اجبار با موهای سپرده به دست باد بودم .
سر راه کافه ای دیدم رفتم داخل منو را آورد اول نگاهی به موجودیم کردم که مبادا زیاد شود تا سفارشام را با توجه به موجودی ام بدهم .
دختر جوانی با لبخند آمد و سفارش را پرسید ، گفتم یک چای با کیک ساده ، خیلی دوستانه وبا احترام گفت بله خانم محترم .
چای و کیک ام را با ولع خوردم و سیگاری دود کردم و به آهنگ کردی که داشت پخش میشد گوش کردم .
از جایم بلند شدم و به سمت صندوق رفتم کارتم را دادم ، صندوقدار نگاهی بهم کرد گفت حساب شما پرداخت شده ؟! گفتم نه من پرداخت نکردم ، گفت کافه پرداخت کرده برای شجاعتتان برای یک زندگی معمولی .
نمیدانستم گریه کنم یا خوشحالی ، یک دفعه احساس کردم جای دو ساچمه ای که در بدنم از ابتدای قیام ژینا همواره درد می کرد ، خوب شد، دردش آرام شده و انگار بهم می گه ، دیدی ارزشاش را داشت ، و من خندیدم ، با تمام وجود خندیدم ، با همان لبخند آمدم بیرون سرم را بیشتر بالا گرفتم ، موهایم را بیشتر به دست باد سپردم ،
با خودم گفتم شجاعت به شکل های مختلفی تکثیر میشه و قدردانی از مقاومت زنان این چنین ،
امروز روز قشنگی بود برای من ، زنی با ۵۹ سال سن که ترس را پشت سر نهادم و ازادگی را به بهای جان خریدم .
برای یک زندگی معمولی
@SocialistL
🔴رضا شهابی، حسن سعیدی و کیوان مهتدی در دادگاه تجدیدنظر به ۱۸ سال حبس محکوم شدند
محکومیت رضا شهابی، حسن سعیدی و کیوان مهتدی، فعالین کارگری در شعبه ۳۶ تجدیدنظر استان تهران عینا تایید شده و هر یک به ۶ سال حبس محکوم و مجازات اشد یعنی ۵ سال حبس در خصوص هر یک قابل اجرا خواهد بود.
حسین تاج، وکیل مدافع این فعالان اظهار داشت: “پرونده آقایان شهابی و سعیدی در ابتدا به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران ارجاع شد و متاسفانه، بدون توجه به دفاعیات مطرح شده و ایرادات متعددی که در پرونده وجود داشت، حکم ۶ سال حبس برای این موکیلن صادر شد. حکمی که دادگاه شعبه ۳۶ تجدیدنظر نیز، عینا آن را تائید کرد و اشد آن، یعنی پنج سال باید اجرا شود.”
آقای تاج افزود: “پرونده کیوان مهتدی نیز به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران ارجاع شد که متاسفانه، قاضی مظلوم بدون هیچ توجهی به ایرادات متعدد مطرح در خصوص پرونده، حکم اشد، یعنی پنج سال حبس را برای موکل اینجانب صادر کرد. این حکم نیز در مرحله تجدیدنظرخواهی، عینا تائید شده است.
آقای تاج اظهار امیدواری کرد که به مانند دیگر آرا که در مرحله دیوان نقض شده، آرا موکلین نیز در این مرحله نقض شود.
@SocialistL
محکومیت رضا شهابی، حسن سعیدی و کیوان مهتدی، فعالین کارگری در شعبه ۳۶ تجدیدنظر استان تهران عینا تایید شده و هر یک به ۶ سال حبس محکوم و مجازات اشد یعنی ۵ سال حبس در خصوص هر یک قابل اجرا خواهد بود.
حسین تاج، وکیل مدافع این فعالان اظهار داشت: “پرونده آقایان شهابی و سعیدی در ابتدا به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران ارجاع شد و متاسفانه، بدون توجه به دفاعیات مطرح شده و ایرادات متعددی که در پرونده وجود داشت، حکم ۶ سال حبس برای این موکیلن صادر شد. حکمی که دادگاه شعبه ۳۶ تجدیدنظر نیز، عینا آن را تائید کرد و اشد آن، یعنی پنج سال باید اجرا شود.”
آقای تاج افزود: “پرونده کیوان مهتدی نیز به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران ارجاع شد که متاسفانه، قاضی مظلوم بدون هیچ توجهی به ایرادات متعدد مطرح در خصوص پرونده، حکم اشد، یعنی پنج سال حبس را برای موکل اینجانب صادر کرد. این حکم نیز در مرحله تجدیدنظرخواهی، عینا تائید شده است.
آقای تاج اظهار امیدواری کرد که به مانند دیگر آرا که در مرحله دیوان نقض شده، آرا موکلین نیز در این مرحله نقض شود.
@SocialistL
دور دوم آلترناتیو به زودی فعالیت خود را آغاز خواهد کرد
با سلام و درودهای رفیقانه
دلیل وقفه و فاصله طولانی مسایل سیاسی و اجتماعی متعددی بود که مفصل به آن پرداخته خواهد شد.
دور دوم فعالیت ما، تفاوتهایی با دور اول خواهد داشت. اهداف و وظایف تازه ای در مقابل ما قرار گرفته است و آلترناتیو سعی خواهد کرد که بازتاب دهنده تلاشهایی باشد که ما را به حرکت بیشتری به سوی اهدافمان سوق می دهد.
امیدواریم در این دوره، در کنار هم، با جدید و همکاری بیشتر بتوانیم ابزاری فراهم کنیم که بتواند در حرکتمان قابل استفاده باشد.
آلترناتیو
با سلام و درودهای رفیقانه
دلیل وقفه و فاصله طولانی مسایل سیاسی و اجتماعی متعددی بود که مفصل به آن پرداخته خواهد شد.
دور دوم فعالیت ما، تفاوتهایی با دور اول خواهد داشت. اهداف و وظایف تازه ای در مقابل ما قرار گرفته است و آلترناتیو سعی خواهد کرد که بازتاب دهنده تلاشهایی باشد که ما را به حرکت بیشتری به سوی اهدافمان سوق می دهد.
امیدواریم در این دوره، در کنار هم، با جدید و همکاری بیشتر بتوانیم ابزاری فراهم کنیم که بتواند در حرکتمان قابل استفاده باشد.
آلترناتیو