نقد جان را در بهای زلف جانان می دهم
عاشقم و ز بهر سودای چنین جان می دهم

هر که روزی دل بخوبان داد، آخر جان دهد
وای جان من! که آخر دل بایشان می دهم

#فیض_کاشانی

@sheronegarehayeparsii

شب است
مائیم و دلخوش به
دوست‌داشتنِ یارے وبَستری پُر
زِ بوسه های رویائی و
آغوشی بَس شیرینِ خیالی ...

#فرزانہ_طالبی‌پور

@sheronegarehayeparsii

صبح همی باخت به مهرش نظر
ابر همى ریخت به پایش گهر

باد ندانسته همى با شتاب
ناله زدى تا که برآید ز خواب

#نیما‌یوشیج

@sheronegarehayeparsii

قصد آن زلفین سرکش کرده‌ام
خاطر از سودا مشوش کرده‌ام

در ره عشقش میان جان و دل
منزل اندر آب و آتش کرده‌ام

از وصالش تا طمع ببریده‌ام
با خیالش وقت خود خوش کرده‌ام

#عبید_زاکانی

@sheronegarehayeparsii

‌
بازآی ساقیا که هواخواه خدمتم
مشتاق بندگی و دعاگوی دولتم

هر چند غرق بحر گناهم ز صد جهت
تا آشنای عشق شدم ز اهل رحمتم

#حافظ

‌@sheronegarehayeparsii

شب است ُ
تنهايي ُ
عطش بوسيدن ماه ...
محبوبم !
چشمانت را در انتهای
كوچه ی شب زده ی عشق بيآويز
من برای چيدن نگاهت می آيم ...

#نیوشا_فرهادی

#شبتون_عاشقانه♥️

@sheronegarehayeparsii

آنی که ز صبح خنده بر لب دارد
بر قلب کسان بذر محبت کارد

هر روز بخند و شادمان باش ای دوست
بگذار جهان بر تو محبت آرد

@sheronegarehayeparsii

بگذار تا ببوسـمت ای نوشخنـد صبــح
بگذار تا بنوشـمت ای چشمه ی شراب

بیـمار خنـده‌های تـواَم بیشتر بخنـــد
خورشیــد آرزوی منی گرم تر بتــاب

#فریدون_مشیری

@sheronegarehayeparsii

ای در میان جانم و؛ جان از تو بی خبر
وز تو جهان پر است و؛ جهان از تو بی خبر!

نقش تو در خیال و؛ خیال از تو بی نصیب
نام تو بر زبان و؛ زبان از تو بی خبر!

#عطار

@sheronegarehayeparsii

آنان که به لب سکوت می‌گردانند
آتش‌نفسانِ حرفِ بی‌پایانند

شب‌هایِ دراز را به همجامیِ عشق
می می‌نوشند و ماه می‌رقصانند

#عبدالقهّار_عاصی

@sheronegarehayeparsii

صبح چون خورشید رخشان رخ نمود از کوهسار
ماه من از در درآمد با رخی خورشیدوار

بربجای شانه در زلفش همه پیچ و شکن
بربجای سرمه در چشمش همه خواب و خمار

#قاآنی

@sheronegarehayeparsii

دور از نوازش‌هاى دست مهربانت
دستان من در انزواى خویش تنهاست

بگذار دستت، راز دستم را بداند
بی‌هیچ پروایی، كه دست عشق باماست..

#حسين_منزوی

@Sheronegarehayeparsii

هشیار سری بُوَد ز سودای تو مست
خوش آن‌که ز روی تو دلش رفت ز دست!

بی‌‌تو همه هیچ نیست در ملک وجود
ور هیچ نباشد، چو تو هستی، همه هست

#سعدی

@sheronegarehayeparsii

صبح یعنی که ؛
کسی مثل شما
بدمد در تن من نورِ حیات...

#سیاوش_رمضانی
‌
@sheronegarehayeparsii

‌

دل به جان آمد و
او بر سر ناز است هنوز ...


#عماد_خراسانی

@sheronegarehayeparsii

خواستم تا سینه بخراشم به ناخن، جسمِ زار
در میانِ پنجه‌ام مانندِ مو در شانه ماند

#طالب_آملی

@sheronegarehayeparsii

صبح از نسیم زلف تو، یکدم دمیده است
عالم همه شمامه عنبر، گرفته است

باد صبا به بوی تو در باغ، رفته است
بس خردها که بر گل احمر، گرفته است

#سلمان_ساوجی

@sheronegarehayeparsii

زلفت، که چو حلقهٔ کمند افتادست
             از وی دل عالمی به بند افتادست

در پای تو افتاد و شکستش سر از آنک
                    آشفته ز بالای بلند افتادست

#اوحدی_مراغه‌ای

@sheronegarehayeparsii

به چه مشغول کنم دیده و دل را که مُدام

دل تو را می‌طلبد، دیده تو را می‌جوید


#صائب_تبریزی

@sheronegarehayeparsii