ای نور دل و دیده و جانم چونی
وی آرزوی هر دو جهانم چونی

من بی‌لب لعل تو چنانم که مپرس
تو بی‌رخ زرد من ندانم چونی

#مولانا

@sheronegarehayeparsii

‌
همه شب راه دلم
بر خم گیسوی تو بود

آه از این راه که
باریکتر از موی تو بود!

#فروغى_بسطامى

@sheronegarehayeparsii

ای نسیم صبح که بویت معطرست
همراه با تو خاک سر کوی دلبرست

محتاج نیست بر سر ره مشک ریختن
کآنجا که اوست پای نهد خاک عنبرست

#سیف_فرغانی

@sheronegarehayeparsii

جان من می‌رقصد از شادی، مگر یار آمده‌ست
می‌جهد چشمم همانا وقت دیدار آمده‌ست

می‌رود اشکم که بوسد، خاک راهش را به چشم
بر لبم، جان نیز پنداری بدین کار آمده‌ست

#سلمان_ساوجی

@sheronegarehayeparsii

صبح دم سرد زند
از پی خورشید زند

از پی خورشید تو است
این نفس سرد مرا

#مولانا

@sheronegarehayeparsii

تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو
تا تو به داد من رسی من به خدا رسیده‌ام

#رهی_معیری

@sheronegarehayeparsii

چون مهر تو میتوان نهان ورزیدن
باید ز چه رسوای جهان گردیدن

گوئی که نمی‌توانیم دید آری
با غیر تو را نمی‌توانم دیدن

#محتشم_کاشانی

@sheronegarehayeparsii

می‌خواهمش در این شب تنهایی
با دیدگان گمشده در دیدار
با درد، از تمامی خود سرشار
می‌خواهمش که بفشردم بر خویش
من شیدا را ...

#فروغ_فرخزاد

@sheronegarehayeparsii

#محسن_ابراهیم_زاده🎤🎧

#زنگ_بزنی🎼🎹

#موزیک_پایانی_شب ❤️

@sheronegarehayeparsii

صبح برخیز و بر گل به صبوحی بنشین
چون به آواز خوش مرغ درآیی از خواب

عیش نیکوست کسی را که تواند کردن
ای توانای خردمند، چه داری؟ دریاب

#اوحدی_مراغه‌ای

@sheronegarehayeparsii

زلفت دیدم، سر از چمان پیچیده
                 وندر گل سرخ ارغوان پیچیده

در هر بندی هزار دل در بندش
                در هر پیچی هزار جان پیچیده

#رودکی

@sheronegarehayeparsii

چاره من نمی کنی, چون کنم وکجا برم
شکوه بی نهایت و خاطر نا شکیب را

گر به دروغ هم بود, شیوه مهر ساز کن
دیده عقل بسته ام, کز تو خورم فریب را...

#رهى_معيرى

@sheronegarehayeparsii

این دل که به شهر عشق سرگشتهٔ تست
بیمار و غریب و دربدر گشتهٔ تست

برگشتگی بخت و سیه‌روزی او
از مژگان سیاه برگشتهٔ تست

#قاآنی

@sheronegarehayeparsii

صبح سر می‌کشد از پشت درختان خورشید
تا تماشا کند این بزم تماشائی را

#شهریار

@sheronegarehayeparsii

روزگاری یک تبسم یک نگاه
خوش‌تر از گرمای صد آغوش بود

#فریدون_مشیری

@sheronegarehayeparsii

ای خوشا سودای دل از دیده پنهان داشتن
مبحث تحقیق را در دفتر جان داشتن

دیبه‌ها بی کارگاه و دوک و جولا بافتن
گنجها بی پاسبان و بی نگهبان داشتن

#پروین_اعتصامی

@sheronegarehayeparsii

جان در ره عاشقی خطر باید کرد
                  آسوده دلی زیر و زبر باید کرد

وانگه ز وصال باز نادیده اثر
               با درد دل از جهان گذر باید کرد

#مهستی_گنجوی

@sheronegarehayeparsii

صبح سرمی کشد از پشت درختان خورشید
تا تماشا کند این بزم تماشائی را

جمع کن لشکر توفیق که تسخیر کنی
شهریارا قرق عزلت و تنهائی را

#شهریار

@sheronegarehayeparsii

ای سایهٔ سنبلت سمن پرورده
                     یاقوت لبت در عدن پرورده

همچون لب خود مدام جان می‌پرور
          زان راح که روحیست به تن پرورده

#حافظ

@sheronegarehayeparsii