دلا می‌جوش همچون
موج دریا

که گر دریا بیارامد
بگندد...

#مولانا

@sheronegarehayeparsii

من در پناه شب
از انتهای هر چه نسیم است
می وزم

من در پناه شب
دیوانه وار فرومی ریزم
با گیسوان سنگینم
در دستهای تو!

#فروغ_فرخزاد

@sheronegarehayeparsii

صبح از سفر سخت زمان می آید
زآن سوی زمین و آسمان می آید

شب را به فراسوی زمین رانده به خشم
صبحی که نفس نفس زنان می آید

 #قیصر_امین_پور

#صبح_آدینه_بخیر 🌹

@sheronegarehayeparsii

آخر قرارِ زلفِ تو
با ماچنین نبود

ای مایه قرارِ دلِ بی قرارِ من...

#شهریار

@Sheronegarehayeparsii

این چه سوداست کز تو در سر ماست
وین چه غوغاست کز تو در بر ماست

از تو در ما فتاده شور و شری
این همه شور و شر نه در خور ماست

#عطار_نیشابوری

@sheronegarehayeparsii

مشک از سر زلف آن صنم می ریزد
                   عنبر ز شبستان ارم می ریزد

سر تا قدمش چو سر بسر زیبا هست
            خوبی ز سرش تا به قدم می ریزد

#ابن_حسام_خوسفی

@sheronegarehayeparsii

صبح است ز خرمی جهان می خندد
هر قطره به بحر بیکران می خندد

بو در گل و نشه در می و می در جام
از شوق، زمین و آسمان می خندد

#خلیل‌الله_خلیلی

آن‌کس‌که چراغ مهر تو در بر یافت
در خاک به فر دولت تو زر یافت

وان‌کس که خیال کین تو در سر یافت
در آب ز روی خویش نیلوفر یافت

#امیر_محمد_معزی

@sheronegarehayeparsii

‌
هنگامی که
تو را به یاد می‌آورم
و از تو می‌نویسم
قلم در دستم
شاخه گلی سرخ می‌شود ...

#غاده_السمان

@sheronegarehayeparsii

بد حال منم
کهِ عاشقِ مویِ پریشان
شده ام

#صفا_وهابی

@sheronegarehayeparsii

تمام این صبح ها بهانه است !
باور کن
دلم برای آمدنت ؛
خورشید را هم پس میزند ...

#مریم_پور_قلی

@sheronegarehayeparsii

دلم خلوتي ساده مي خواهد
چند خطي شعر فروغ
با دو فنجان قهوه
كمي سكوت
و او، كه پايان هر قطعه
دستش را زير چانه بزند و بگويد:
باز هم بخوان


#شیما_سبحانی

@sheronegarehayeparsii

ای دوست غم تو سربه سر سوخت مرا
چون شمع به بزم درد افروخت مرا

من گریه و سوز دل نمی‌دانستم
استاد تغافل تو آموخت مرا

#خاقانی

@sheronegarehayeparsii

هر نقش که بر تختۀ هستی پیداست
آن صورت آن کس است کان نقش آراست

دریای کهن چو بر زند موجی نو
موجش خوانند و در حقیقت دریاست

#باباافضل_کاشانی

@sheronegarehayeparsii

در شام زلفت خورشید تابان
                   پنهان در آن شب روز قیامت

چو گان شد آنزلف برخال یعنی
                       بردی زخوبان کوی کرامت

#فیض_کاشانی

@sheronegarehayeparsii

 صدربار بگفتمت چه هشیار و چه مست
شوخی مکن و مزن بهر شاخی دست

از بسکه دلت باین و آن درپیوست
آب تو برفت و آتش ما بنشست

 #مولانا

@sheronegarehayeparsii

جانا
به جان رسید
ز عشق تو کار ما
دردا
که نیستت
خبر از روزگار ما

#انوری

@sheronegarehayeparsii

صبح خیزان کآستین بر آسمان افشانده‌اند
پای کوبان دست همت بر جهان افشانده‌اند

پیش از آن کز پر فشاندن مرغ صبح آید به رقص
بر سماع بلبلان عشق جان افشانده‌اند

#خاقانی
‌
@sheronegarehayeparsii

زدل نقش جمالت در نشی یار
خیال خط و خالت در نشی یار

مژه سازم بدور دیده پرچین
که تا وینم خیالت در نشی یار

#بابا_طاهر

@sheronegarehayeparsii

چه رفتن‌ها
كه مى‌ارزد
به ماندن‌های پوشالى ...

#سیمین_بهبهانی

@sheronegarehayeparsii