باز هم قلبی به پایم اوفتاد
باز هم چشمی به رویم خیره شد

باز هم در گیر و دار یک نبرد
عشق من بر قلب سردی چیره شد

#فروغ_فرخزاد

@sheronegarehayeparsii

به هجر زنده‌ام آیینه پیش من مگذار
جدا ز یار به خود روبه‌رو شدن ستم است ...

#بیدل_دهلوی

@sheronegarehayeparsii

ای کاش جای شیشهٔ می می‌گذاشتی
خنجر در آستین که خداحافظی کنیم

من برق چشم‌های تو را دیده‌ام، تو نیز
اشک مرا ببین که خداحافظی کنیم

آغوش بستی و چمدان غرور را
نگذاشتی زمین که خداحافظی کنیم

#فاضل_نظری

@sheronegarehayeparsii

دلتنگم و دیدار تو درمان منست
بی رنگ رخت زمانه زندان منست
بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی
آنچ از غم هجران تو بر جان منست

#مولانا

@sheronegarehayeparsii

آرامِ دل غمگین، جز دوست کسی مگزین
فی الجمله همه او بین، زیرا همه او دیدم

#فخرالدین_عراقی

@sheronegarehayeparsii

شهروصلت بوده است آخر ز اول جای دل
چند داری در غریبی این دل آواره را

من خمش کردم ولیکن از پی دفع خمار
ساقی عشاق گردان نرگس خماره را

#مولانا 

@Sheronegarehayeparsii

یاد آمدم که در دل شب ها هزار بار
     دست نوازشم به سر و رو کشیده بود

از خود برون شدم به تماشای روی او
       کی لذت وصال بدین حد رسیده بود

#سهراب_سپهری

@Sheronegarehayeparsii

تو روشن ڪن صبح مرا
چون خورشید
بر من بتاب
تا از گرماے وجودت
حس بودن ڪرده باشم

#عبدالعظیم_خویی

@Sheronegarehayeparsii

صبا پیام وصالی ز کوی یار آورد
شفا بخسته قراری به بی‌قرار رسید

شب فراق به صبح وصال انجامید
شکفته شو چو گل ای دل که گلعذار رسید

#فیض_کاشانی

@sheronegarehayeparsii

تا من تو را بدیدم دیگر جهان ندیدم
گم شد جهان زِ چشمم تا در جهان نشستی

#عطار

@sheronegarehayeparsii

افكند مرا
دلم به غوغا
و
گريخت...

#مولانا

@sheronegarehayeparsii

روی شب را باید بوسید
همه را به خواب می‌برد
تا آنهایی که دارندش به بوسه‌های یواشکی ...
و آنهایی که ندارندش
به گریه های یواشکی‌شان مشغول شوند

#مسلم_علادی

@sheronegarehayeparsii

دل گر ره عشق او نپوید چه کند
جان دولت وصل او نجوید چه کند

آن لحظه که بر آینه تابد خورشید
آیینه انا الشمس نگوید چه کند

#ابوسعید_ابوالخیر

@sheronegarehayeparsii

گر یک ورق از کتاب ما برخوانی
حیران ابد شوی زهی حیرانی

گر یک نفسی به درس دل بنشینی
استادان را به درس خود بنشانی


#مولانا

@sheronegarehayeparsii

دیدار به دل فروخت، نفروخت گران
بوسه به روان فروشد و هست ارزان

آری، که چو آن ماه بود بازرگان
دیدار به دل فروشد و بوسه به جان

#رودکی

@sheronegarehayeparsii

به شام و صبح کنم یاد زلف و عارض تو
که ذکر زلف و رخت، ورد صبح و شام من است

به هرکجا که رسم پای باد، می‌بوسم
که او به دوست، رساننده سلام من است

#سلمان_ساوجی

@sheronegarehayeparsii

پیری ز خرابات برون آمد مست
دل رفته ز دست و جام می بر کف دست

گفتا: می نوش، کاندرین عالم پست
جز مست کسی ز خویشتن باز نرست

#فخرالدین_عراقی

@sheronegarehayeparsii