‏واسه یه کسایی اشک ریختیم که لیاقتشون بود تف کنیم تو صورتشونو بریم!

گاهی وقتا توی معاشرت با آدم ها یه مرحله هست به اسم ناامید شدن
که فراتر از دلخوری و قهر و جداییِ
در واقع من وقتی از کسی ناامید میشم به این معناست که دیگه نه تنها هیچ شادی و هیچ ناراحتی از سمت اون آدم تورو تحت تاثیر قرار نمیده، بلکه حتی وقتی هم که میبینیشون شبیه یه فیلم بی صدا، یه غریبه می‌مونن!

اَز اونکه فِکر رفتَنه،
اما نِمیتونه بتَرس..!(:👤👣
#New_music

دوست داشتن آدمها از رفتارشون پیداست،
الکی دنبال کلمات نگرد...

رابطه ی طولانی مدت و امن میتونه از همچین ترکیبی حاصل بشه:
"مردی که محبت میکنه
و خانمی که قدردانی بلده!(؛"

هولیا: با بعضی‌ مرد‌ا دوبار آشنا‌ میشی...
اولش‌ همه‌چیز‌ قشنگه‌‌ تورو‌ به‌ آسمونا‌ میبره‌‌... یهو‌ میبینی‌ وسط‌ ستاره‌ها‌ هستی‌‌!
بعد یهو‌ چشم‌ باز‌ میکنی‌ و‌ میبینی‌، ستاره‌ها‌ ناپدید شدن‌ تو تاریکی تنها‌ موندی...🩸🙃
{#خانواده📽}

اسم سریال: دفتر یادداشت / قسمت یازدهم📒
🌻ژانر: جنایی، کمدی، رازآلود
🎲ساخت:۱۴۰۲|کارگردان: کیارش اسدی‌زاده
بازیگران: رضا عطاران🖤 حسن معجونی🖤
سوگل خلیق🖤 کاظم سیاحی🖤

#فیلم‌خوب‌ببینیم📽
----------------------------------

بعضی از آدما خوب بودن توی وجودشونه،
خیلی ارزشمندن ، بودنشون خوبه حرف زدنشون خوبه خندیدنشون خوبه نگاه کردنشون خوبه،
نمیشه هر حرفی رو بهشون زد،
نمیشه هرجوری بهشون نگاه کرد،
باید مواظبشون بود
آخه اونا خیلی ارزشمندن
تو یدونه ازونایی برام!
همونایی که مسکن ِ تمام خستگی هان
یدونه ازونایی که غم با دیدنشون محو میشه و میره، مرسی برای بودنت
بهترین و خوب ترینِ من!(؛

آخ آقای عباس معروفی شما چقدر ما رو درک کردی که اینو نوشتی:

"‌‌روحِ آدم را می‌جوند
تا حرفِ خودشان را به کرسی بنشانند؛
نه به عشق فکر می‌کنند نه به گذشته‌ها
و یادشان نمی‌آید که روزی، روزگاری
گفته‌اند: «دوستت دارم»…!"

فقط اونجایی که عرفان طهماسبی میگه:
چیدی گلم را از باغی...
که داشت آلوده ی عشق میشد!(:

‏نه خودت دوستم داشتی نه گذاشتی یکی دیگه رو دوست داشته باشم...

میدانَم یِک روز بِه دُنبال مَن میگردی
اَما درونِ دیگری..!🙂💘
#Turkish . . .💭

‏واقعی‌ترین روابط اونایی هستن که عاشق بچه‌ی تنها، زخمی و خسته‌ی پشت نقاب بزرگسالی میشن. بدون خود سانسوری ترس‌ها و زخم ‌هاشونو نشون میدن و تا حد توان همدیگه رو التیام میدن. بی‌نقاب و امن، مثل یه جنگ زده توی پناهگاه!

من #خدا را آنجایی دیدم که برنامه های مرا بهم میزد تا قشنگ ترش کند..!(؛♥️

یه روز در شلوغی بازار یه پسر از دوستم خوشش میاد
میره جلو و شمارشو میخواد
دوستمم با شیطنت میگه مریم امیرجلالی میشناسی؟
پسره میگه آره
دوستم میگه" من فالوش دارم تو اینستاگرام برو بین فالوراش بگرد و پیدام کن پروفایلمم خودمم"
پسره میگرده پیداش میکنه
و بله ۱۶ شهریور عروسیشون دعوتم=)))