https://article.tebyan.net/Article/AmpShow/18670
سعید راد هنرپیشه پر آوازهی ایرانی در روز دوشنبه اول تیر ماه ۱۴۰۳ در ۸۰ سالگی درگذشت.
او فیلم های مهمی در تاریخ سینمای ایران با کارگردانهای نامی و مشهور بازی کرد. سعید راد هنرمند توانایی بود و خاطرات جمعی سینمایی بسیاری برای ما ایرانیان به یادگار گذاشته است.
او که بخشی از تاریخ سینمای ایران است، در مصاحبهای با جواد طوسی، در بارهی زندگی و نقش هایش در سینما به صحبت نشسته است. مصاحبهای ارزشمند برای علاقهمندان سینمای ایران که در دو بخش از سایت تبیان نقل میشود.
یاد و نامش گرامی
@Saeed_Maadani
سعید راد هنرپیشه پر آوازهی ایرانی در روز دوشنبه اول تیر ماه ۱۴۰۳ در ۸۰ سالگی درگذشت.
او فیلم های مهمی در تاریخ سینمای ایران با کارگردانهای نامی و مشهور بازی کرد. سعید راد هنرمند توانایی بود و خاطرات جمعی سینمایی بسیاری برای ما ایرانیان به یادگار گذاشته است.
او که بخشی از تاریخ سینمای ایران است، در مصاحبهای با جواد طوسی، در بارهی زندگی و نقش هایش در سینما به صحبت نشسته است. مصاحبهای ارزشمند برای علاقهمندان سینمای ایران که در دو بخش از سایت تبیان نقل میشود.
یاد و نامش گرامی
@Saeed_Maadani
تبیان
یک فنجان چای داغ با سعید راد ( بخش اول )
تا آنجایى كه حافظه ام یارى مى كند، شما در محله قدیمى سنگلج تهران به دنیا آمده اید ولى بعداً به منطقه شمیران و قلهك نقل مكان كرده اید. چقدر این طى طریق و ریشه هاى خانوادگى باعث علاقه غریزى شما به سینما شد؟ از طرفى، با توجه به...
Forwarded from حسن معین - خودشناسی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
جناب معدنی عزیز سلام،
واقعا این متن مرقوم جنابعالی با عنوان (رنج مادران آن سالها )برای امثال نسل ما بسیار غم افزا بود ، خصوصا که انتخاب جنابعالی از میان آن مادران عزیز و قابل احترام مادر جهان آرا ها بود ،سید علی جهان آرا همکلاسیمان اگر چه دوران حضورش در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران چندان نپایید ،ولی یاد و خاطره اش همیشه برایم ماندگار بوده و است ، با محمد جهان آرا هم زمانیکه فرمانده سپاه خرمشهر بود دیدار و گفتگویی داشتم که او نیز همچون علی مومن و محجوب بود .
تابلویی در موزه هنرهای زیبای شهر نانسی (NANCY )فرانسه است با قطعی دیواری و بزرگ و به اسم (LA DOULEUR درد ) که رنج مادری را در خاکسپاری فرزندش به تصویر کشیده است ، نقاش این اثر (ÉMILE FRIANT)میباشد که در سال ۱۸۹۸ م به تصویر کشانده .
این نقاشی را بسیار مناسب متن نوشته جنابعالی یافته ام و تقدیم است.
✍دکتر سیدحسن حسینی
@Saeed_Maadani
واقعا این متن مرقوم جنابعالی با عنوان (رنج مادران آن سالها )برای امثال نسل ما بسیار غم افزا بود ، خصوصا که انتخاب جنابعالی از میان آن مادران عزیز و قابل احترام مادر جهان آرا ها بود ،سید علی جهان آرا همکلاسیمان اگر چه دوران حضورش در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران چندان نپایید ،ولی یاد و خاطره اش همیشه برایم ماندگار بوده و است ، با محمد جهان آرا هم زمانیکه فرمانده سپاه خرمشهر بود دیدار و گفتگویی داشتم که او نیز همچون علی مومن و محجوب بود .
تابلویی در موزه هنرهای زیبای شهر نانسی (NANCY )فرانسه است با قطعی دیواری و بزرگ و به اسم (LA DOULEUR درد ) که رنج مادری را در خاکسپاری فرزندش به تصویر کشیده است ، نقاش این اثر (ÉMILE FRIANT)میباشد که در سال ۱۸۹۸ م به تصویر کشانده .
این نقاشی را بسیار مناسب متن نوشته جنابعالی یافته ام و تقدیم است.
✍دکتر سیدحسن حسینی
@Saeed_Maadani
Forwarded from محمدرضا جلائیپور🍀Jalaeipour
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ در نقد ادعاهای توخالی، چه قابی روشنگرتر است از تصویرِ تشویق ایستاده و بیشرمانه در کنگره برای نسلکُش و کودککُش اعظمِ زمانهٔ ما؟
@jalaeipour
@jalaeipour
"تو کمی بیشتر از یک دهه بعد دوباره به مصر بازخواهی گشت. به آن جا. به قاهره. به کاخ عابدین. به خیابان نیل. اما نه در کسوت سلطنت. نه ولیعهد. نه در لوای شاهنشاهی. نه در جامهی شاهوار. نه با تاج نه برتخت. آن زمان نه شاه هستی و نه تاجی داری. و نه تختی. آن زمان تبعیدی هستی و کسی برایت سلام نخواهد فرستاد."
از کتاب: تو در قاهره خواهی مرد
نوشتهی: حمید رضا صدر
انتشارات: نشرچشمه
سال انتشار: ۱۳۹۳
■ ۵ مرداد ( ۱۳۵۹) سالروز در گذشت آخرین پادشاه ایران در کشور مصر است. محمدرضا شاه نیز همچون پدرش - رضاشاه - در غربت جان سپرد و در مسجد رفاعی قاهره دفن شد. هر دو پادشاه پهلوی عاقبت خوشی نداشتند.
محمدرضا پهلوی در زمان مرگ ۶۰ ساله بود.
#سعید_معدنی
#حمیدرضا_صدر
#محمدرضا_پهلوی
#مرگ
#قاهره
@Saeed_Maadani
از کتاب: تو در قاهره خواهی مرد
نوشتهی: حمید رضا صدر
انتشارات: نشرچشمه
سال انتشار: ۱۳۹۳
■ ۵ مرداد ( ۱۳۵۹) سالروز در گذشت آخرین پادشاه ایران در کشور مصر است. محمدرضا شاه نیز همچون پدرش - رضاشاه - در غربت جان سپرد و در مسجد رفاعی قاهره دفن شد. هر دو پادشاه پهلوی عاقبت خوشی نداشتند.
محمدرضا پهلوی در زمان مرگ ۶۰ ساله بود.
#سعید_معدنی
#حمیدرضا_صدر
#محمدرضا_پهلوی
#مرگ
#قاهره
@Saeed_Maadani
روحانیون، سیادت و سیاست
✍سعید معدنی
امروز ۹ مرداد ( ۱۲۸۸) سالروز اعدام شیخ فضلالله نوری است. او مجتهد طراز اول تهران و نماینده شاخص مشروطهی مشروعه، مخالف سرسخت فرهنگ جهان غرب، و به بیان امروز مدرنیته و تعلیم و تربیت مدرن بود. شیخ فضلالله نوری پس از فتح تهران توسط مشروطهخواهان به اتهام مخالفت با مشروطهخواهی، همراهی با استبداد شاه قاجار که منجر به کشته شدن عدهای شده بود و اتهاماتی دیگر، محاکمه و در ۶۵ سالگی اعدام شد.
همیشه با خود میاندیشم اگر شیخ فضلالله نوری سید بود و عمامه مشکی بر سر داشت آیا به این راحتی او را در میدان توپخانه (میدان امام خمینی کنونی تهران) و در معرض دید همگان اعدام میکردند؟ یا نه در اجرای حکم مکث میکردند و تردیدهایی در اجرا پیش میآمد؟ آیا سیادت و سید بودن روحالله خمینی و حمایت محکم مراجع و حوزویان از وی در تصمیمگیری حکومت نقش داشت که در سال ۱۳۴۲ بزرگان حوزه از او حمایت کردند و دولت شاه نیز او را صرفا نفی بلد کرد؟ یادمان باشد قبل از انقلاب که اکثریت جامعه ایران سنتی و روستایی بودند، سیدی و سیادت بسیار بسیار مهم بوده حتی یکی از دلایل موفقیت رهبری سید روح الله خمینی در جریان انقلاب ۱۳۵۷ را به سید بودن این مرجع تقلید ربط میدهند.
سیدها در تاریخ ایران پس از اسلام در نزد شیعیان از مقام والایی برخوردار بودند. فقرایشان خمس دریافت میکردند و کوچک و بزرگشان در محافل و زندگی روزمرهی مردم جایگاه و موقعیتی والا داشتند. بخصوص اگر سیدی ملبس به لباس روحانیت میشد و عمامه مشکی بر سر میگذاشت جایگاه بسیار والایی پیدا میکرد. در فرهنگ شیعه، اگر دو مرجع تقلید از هر لحاظ هم سطح باشند، اولویت تقلید با آن مرجع است که سید است و عمامه مشکی دارد.
از سوی دیگر شیعیان و فرزندان علی از زمان صدر اسلام مورد مخالفت و طرد و بعضا آزار حکومتهای عمدتا اهل تسنن بودند؛ در زمان صفویه بود که روحانیت شیعه و شیعیان جانی تازه گرفتند و وارد دربار شدند و تقریبا پس از صفویه - به جز نادر شاه افشار که برخی او را سنی میدانند- تمامی حکومتهای ایرانی شیعه بودند. دیگر نمی شد در ایران حکومتی دوام یابد که معتقد و یا متظاهر به شیعه نباشد.
در انقلاب ۱۳۵۷ شمسی رهبری سرنگونی پادشاه شیعهی سکولار را یک سید مرجع تقلید از تبعید برگشته به عهده گرفت. انقلاب که پیروز شد، برای اولین بار در تاریخ ایران، بویژه تاریخ بعد از اسلام، روحانیت شیعه بر مصدر قدرت نشست و خود مستقیم حکومت کرد. از سال ۱۳۵۷ تا اکنون که ۴۶ سال می گذرد دو سید در ایران در مقام قدرت اصلی یعنی ولایت فقیه حکومت کردهاند. سید روح الله موسوی خمینی (۱۰ سال) و سیدعلی حسینی خامنهای(۳۶ سال).
همچنین از ۸ رئیس جمهوری که بر سر کار آمدهاند چهار تن سید بودند. سید ابوالحسن بنیصدر( یک سال و اندی ) سید علی حسینی خامنه ای به همراه سیدی دیگر میر حسین موسوی نخست وزیرش (۸ سال)، سید محمد خاتمی (۸ سال)، سید ابراهیم رئیسی (۳سال) که جمعا به عنوان مقام دوم مملکت، بیش از ۲۰ سال دولت را در اختیار داشتهاند.
بعد از انقلاب فضای فکری و اندیشهی ایرانیان با افزایش شهرنشینی، گسترش وسایل ارتباط جمعی غیر قابل سانسور، افزایش دانشگاهها بویژه تحصیلات زنان، بتدریج عوض شد. در نتیجه ترویج سکولاریسم و لائیسیته به صورت زیر پوستی در حال گسترش است. همین تحولات نگاه به مقولات دینی را تغییر داده است. لذا سیدی و سیادت هم در نگاه مردم دست خوش تغییر شده و از جایگاه سابق برخوردار نیست. علاوه بر آن با آمدن حکومت دینی و نشستن روحانیت بر مصدر حکمرانی برخی از روحانیون سید با عمامه مشکی هم مورد تعقیب قرار گرفتند و نامهربانی دیدند. نخستین و مهمترینشان در همان ماهها و سالهای نخست انقلاب آیت الله سید کاظم شریعتمداری بود. او را از مقام مرجعیت شیعه خلع، و در منزلش حصر کردند و وادار به عذرخواهی در تلویزیون شد. شریعتمداری در سال ۱۳۶۵ در ۸۰ سالگی فوت کرد و شبانه در سکوت دفن شد. کاری که هیچ حکومت غیردینی نمیتوانست با یک مرجع تقلید در لباس سیادت انجام دهد. یا در جریان حوادث سال ۱۳۸۸، برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی، علیه حجت الاسلام سید محمد خاتمی فرزند سید روح الله خاتمی- مجتهد وعالم بزرگ شیعه - شعار مرگ دادند و خواهان اعدام وی شدند.
برگردیم به سوال آغازین. اگر شیخ فضلالله نوری سید بود، آیا ۱۲۰ سال پیش که بیش از ۹۰ درصد مردم ایران سنتی و روستایی و متعصب به سرنوشت آلعلی بودند، در ملاء عام اعدام می شد؟ موضوع سیاست و سیادت روحانیت و تحولات ایران پیش و پس از انقلاب میتواند موضوع تحقیقات اجتماعی متعدد برای محققان و دانشجویان علوم اجتماعی و جامعه شناسی سیاسی باشد.
۹ مرداد ۱۴۰۳
#سعید_معدنی
#سیادت
#سیاست
#شیخفضلالله_نوری
#اعدام
@Saeed_Maadani
✍سعید معدنی
امروز ۹ مرداد ( ۱۲۸۸) سالروز اعدام شیخ فضلالله نوری است. او مجتهد طراز اول تهران و نماینده شاخص مشروطهی مشروعه، مخالف سرسخت فرهنگ جهان غرب، و به بیان امروز مدرنیته و تعلیم و تربیت مدرن بود. شیخ فضلالله نوری پس از فتح تهران توسط مشروطهخواهان به اتهام مخالفت با مشروطهخواهی، همراهی با استبداد شاه قاجار که منجر به کشته شدن عدهای شده بود و اتهاماتی دیگر، محاکمه و در ۶۵ سالگی اعدام شد.
همیشه با خود میاندیشم اگر شیخ فضلالله نوری سید بود و عمامه مشکی بر سر داشت آیا به این راحتی او را در میدان توپخانه (میدان امام خمینی کنونی تهران) و در معرض دید همگان اعدام میکردند؟ یا نه در اجرای حکم مکث میکردند و تردیدهایی در اجرا پیش میآمد؟ آیا سیادت و سید بودن روحالله خمینی و حمایت محکم مراجع و حوزویان از وی در تصمیمگیری حکومت نقش داشت که در سال ۱۳۴۲ بزرگان حوزه از او حمایت کردند و دولت شاه نیز او را صرفا نفی بلد کرد؟ یادمان باشد قبل از انقلاب که اکثریت جامعه ایران سنتی و روستایی بودند، سیدی و سیادت بسیار بسیار مهم بوده حتی یکی از دلایل موفقیت رهبری سید روح الله خمینی در جریان انقلاب ۱۳۵۷ را به سید بودن این مرجع تقلید ربط میدهند.
سیدها در تاریخ ایران پس از اسلام در نزد شیعیان از مقام والایی برخوردار بودند. فقرایشان خمس دریافت میکردند و کوچک و بزرگشان در محافل و زندگی روزمرهی مردم جایگاه و موقعیتی والا داشتند. بخصوص اگر سیدی ملبس به لباس روحانیت میشد و عمامه مشکی بر سر میگذاشت جایگاه بسیار والایی پیدا میکرد. در فرهنگ شیعه، اگر دو مرجع تقلید از هر لحاظ هم سطح باشند، اولویت تقلید با آن مرجع است که سید است و عمامه مشکی دارد.
از سوی دیگر شیعیان و فرزندان علی از زمان صدر اسلام مورد مخالفت و طرد و بعضا آزار حکومتهای عمدتا اهل تسنن بودند؛ در زمان صفویه بود که روحانیت شیعه و شیعیان جانی تازه گرفتند و وارد دربار شدند و تقریبا پس از صفویه - به جز نادر شاه افشار که برخی او را سنی میدانند- تمامی حکومتهای ایرانی شیعه بودند. دیگر نمی شد در ایران حکومتی دوام یابد که معتقد و یا متظاهر به شیعه نباشد.
در انقلاب ۱۳۵۷ شمسی رهبری سرنگونی پادشاه شیعهی سکولار را یک سید مرجع تقلید از تبعید برگشته به عهده گرفت. انقلاب که پیروز شد، برای اولین بار در تاریخ ایران، بویژه تاریخ بعد از اسلام، روحانیت شیعه بر مصدر قدرت نشست و خود مستقیم حکومت کرد. از سال ۱۳۵۷ تا اکنون که ۴۶ سال می گذرد دو سید در ایران در مقام قدرت اصلی یعنی ولایت فقیه حکومت کردهاند. سید روح الله موسوی خمینی (۱۰ سال) و سیدعلی حسینی خامنهای(۳۶ سال).
همچنین از ۸ رئیس جمهوری که بر سر کار آمدهاند چهار تن سید بودند. سید ابوالحسن بنیصدر( یک سال و اندی ) سید علی حسینی خامنه ای به همراه سیدی دیگر میر حسین موسوی نخست وزیرش (۸ سال)، سید محمد خاتمی (۸ سال)، سید ابراهیم رئیسی (۳سال) که جمعا به عنوان مقام دوم مملکت، بیش از ۲۰ سال دولت را در اختیار داشتهاند.
بعد از انقلاب فضای فکری و اندیشهی ایرانیان با افزایش شهرنشینی، گسترش وسایل ارتباط جمعی غیر قابل سانسور، افزایش دانشگاهها بویژه تحصیلات زنان، بتدریج عوض شد. در نتیجه ترویج سکولاریسم و لائیسیته به صورت زیر پوستی در حال گسترش است. همین تحولات نگاه به مقولات دینی را تغییر داده است. لذا سیدی و سیادت هم در نگاه مردم دست خوش تغییر شده و از جایگاه سابق برخوردار نیست. علاوه بر آن با آمدن حکومت دینی و نشستن روحانیت بر مصدر حکمرانی برخی از روحانیون سید با عمامه مشکی هم مورد تعقیب قرار گرفتند و نامهربانی دیدند. نخستین و مهمترینشان در همان ماهها و سالهای نخست انقلاب آیت الله سید کاظم شریعتمداری بود. او را از مقام مرجعیت شیعه خلع، و در منزلش حصر کردند و وادار به عذرخواهی در تلویزیون شد. شریعتمداری در سال ۱۳۶۵ در ۸۰ سالگی فوت کرد و شبانه در سکوت دفن شد. کاری که هیچ حکومت غیردینی نمیتوانست با یک مرجع تقلید در لباس سیادت انجام دهد. یا در جریان حوادث سال ۱۳۸۸، برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی، علیه حجت الاسلام سید محمد خاتمی فرزند سید روح الله خاتمی- مجتهد وعالم بزرگ شیعه - شعار مرگ دادند و خواهان اعدام وی شدند.
برگردیم به سوال آغازین. اگر شیخ فضلالله نوری سید بود، آیا ۱۲۰ سال پیش که بیش از ۹۰ درصد مردم ایران سنتی و روستایی و متعصب به سرنوشت آلعلی بودند، در ملاء عام اعدام می شد؟ موضوع سیاست و سیادت روحانیت و تحولات ایران پیش و پس از انقلاب میتواند موضوع تحقیقات اجتماعی متعدد برای محققان و دانشجویان علوم اجتماعی و جامعه شناسی سیاسی باشد.
۹ مرداد ۱۴۰۳
#سعید_معدنی
#سیادت
#سیاست
#شیخفضلالله_نوری
#اعدام
@Saeed_Maadani
Forwarded from اتچ بات
«جامعه شناسی علم شناخت واقعیت اجتماعی است»
🌎اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در حوزه های گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیده است. با انتشار آن در کانال های مختلف، به ترویج بینش جامعه شناختی کمک کنیم.
✍🗣پنج شنبه ۱۴۰۳/۰۵/۱۱✍🗣
✍فریبا نظری
🗣جامعهشناسی گروههای اجتماعی
🆔@Sociologyofsocialgroups
✍محمدحسن علایی
🗣آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعهشناختی
🆔@sociologicalperspectives
✍عادل سجودی
🗣جستاری در جامعه شناسی
🆔@GILsociologist
✍کاوه فرهادی
🗣انسانشناسی یاریگری، توسعه پایدار و زیستبومداری
🆔@kaveh_farhadi
✍علی ربیعی
🗣مجله رسانه فرهنگ
🆔@resanefarhang
✍احمد فعال
🗣تحلیل های نظری در جامعه شناسی و سیاست
🆔@bayane_azadi
✍مینا شیروانی ناغانی
🗣جامعهشناسی اقتصادی و توسعه
🆔@Sociology_Development_economic
✍حسین پرويز اجلالی
🗣جامعه شناس ایرانی
🆔@iransociologista
✍سودابه حیدری
🗣رادیولوگ؛ پادکستِ اجتماعی، علمی و فلسفی
🆔@Radio_Log
✍سعید معدنی
🗣هفت اقلیم
🆔@Saeed_Maadani
✍مسعود زمانی مقدم
🗣روش و پژوهش کیفی
🆔@qualitative_methodology
✍محمد زینالی اناری
🗣جامعه شناسی تجربه
🆔@thing
✍بیتا مدنی
🗣فمینیسم تفسیری پرگمتیستی
🆔@sociology_of_sport
✍حسین شیران
🗣جامعهشناسی شرقی
🆔@OrientalSociology
✍رضا تسلیمی طهرانی
🗣جامعه شناسی عمومی
🆔@taslimi_tehrani
✍فاطمه موسوی ویایه
🗣کانال علمی مطالعات زنان
🆔@womenstudiesisaorg
✍مصلح فتاح پور
🗣تحلیل آسیب های اجتماعی
🆔@Analysisisocialproblems
✍مسعود زمانی مقدم
🗣نوشتهها، مقالات و دورههای آموزشی
🆔@masoudzamanimoghadam
✍ح.ا.تنهایی
🗣جامعه شناسی تفسیری و نظری و درمانی ایران
🆔@hatanhai
✍نعمت الله فاضلی
🗣تحلیل فرهنگی جامعه ایران
🆔@DrNematallahFazeli
✍مهران صولتی
🗣جامعه شناسی و تفکر انتقادی
🆔@solati_mehran
✍علی نوری
🗣خانواده ایرانی و مسائل اجتماعی
🆔@iranian_familyy
✍آرش احدی مطلق
🗣جامعهشناسی و اخلاق
🆔@Sociology_of_Ethics
✍فاطمه موسوی ویایه
🗣زنان و مسائل اجتماعی
🆔@women_socialproblems
✍🗣✍🗣✍🗣✍🗣
🔗Click here to join us:
🆔 @madanibita
🆔 @dr_shirinvalipouri
🆔 @Mohamadzeinaliun
🌎اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در حوزه های گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیده است. با انتشار آن در کانال های مختلف، به ترویج بینش جامعه شناختی کمک کنیم.
✍🗣پنج شنبه ۱۴۰۳/۰۵/۱۱✍🗣
✍فریبا نظری
🗣جامعهشناسی گروههای اجتماعی
🆔@Sociologyofsocialgroups
✍محمدحسن علایی
🗣آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعهشناختی
🆔@sociologicalperspectives
✍عادل سجودی
🗣جستاری در جامعه شناسی
🆔@GILsociologist
✍کاوه فرهادی
🗣انسانشناسی یاریگری، توسعه پایدار و زیستبومداری
🆔@kaveh_farhadi
✍علی ربیعی
🗣مجله رسانه فرهنگ
🆔@resanefarhang
✍احمد فعال
🗣تحلیل های نظری در جامعه شناسی و سیاست
🆔@bayane_azadi
✍مینا شیروانی ناغانی
🗣جامعهشناسی اقتصادی و توسعه
🆔@Sociology_Development_economic
✍حسین پرويز اجلالی
🗣جامعه شناس ایرانی
🆔@iransociologista
✍سودابه حیدری
🗣رادیولوگ؛ پادکستِ اجتماعی، علمی و فلسفی
🆔@Radio_Log
✍سعید معدنی
🗣هفت اقلیم
🆔@Saeed_Maadani
✍مسعود زمانی مقدم
🗣روش و پژوهش کیفی
🆔@qualitative_methodology
✍محمد زینالی اناری
🗣جامعه شناسی تجربه
🆔@thing
✍بیتا مدنی
🗣فمینیسم تفسیری پرگمتیستی
🆔@sociology_of_sport
✍حسین شیران
🗣جامعهشناسی شرقی
🆔@OrientalSociology
✍رضا تسلیمی طهرانی
🗣جامعه شناسی عمومی
🆔@taslimi_tehrani
✍فاطمه موسوی ویایه
🗣کانال علمی مطالعات زنان
🆔@womenstudiesisaorg
✍مصلح فتاح پور
🗣تحلیل آسیب های اجتماعی
🆔@Analysisisocialproblems
✍مسعود زمانی مقدم
🗣نوشتهها، مقالات و دورههای آموزشی
🆔@masoudzamanimoghadam
✍ح.ا.تنهایی
🗣جامعه شناسی تفسیری و نظری و درمانی ایران
🆔@hatanhai
✍نعمت الله فاضلی
🗣تحلیل فرهنگی جامعه ایران
🆔@DrNematallahFazeli
✍مهران صولتی
🗣جامعه شناسی و تفکر انتقادی
🆔@solati_mehran
✍علی نوری
🗣خانواده ایرانی و مسائل اجتماعی
🆔@iranian_familyy
✍آرش احدی مطلق
🗣جامعهشناسی و اخلاق
🆔@Sociology_of_Ethics
✍فاطمه موسوی ویایه
🗣زنان و مسائل اجتماعی
🆔@women_socialproblems
✍🗣✍🗣✍🗣✍🗣
🔗Click here to join us:
🆔 @madanibita
🆔 @dr_shirinvalipouri
🆔 @Mohamadzeinaliun
Telegram
attach 📎
Forwarded from انجمن جامعه شناسی ایران
دوست و همکار فرهیخته و عزیزم اقای دکتر علی اصغر فیروزجاییان دانشیار جامعه شناسی دانشگاه مازندران پس از تحمل یک دوره بیماری سرطان با تأسف و تأثر فراوان شب گذشته دار فانی را وداع گفتند. دکتر فیروزجاییان فردی پرکار و پر اثر در حوزۀ جامعه شناسی بودند و کوشش های فراوانی برای ارتقاء علمی و پژوهشی به خرج دادند. افسوس که از میان ما رفت و اندوهی سنگین بر جان و دلم نهاد. اینجانب درگذشت این استاد فرهیخته را به خانوادۀ محترم ایشان(همسر محترم و فرزندان عزیزشان)، دوستان و همکاران حوزۀ جامعه شناسی تسلیت می گویم و برای تمامی بازماندگان آرزوی سلامتی و شادکامی دارم. روحشان شاد باشد.
محمدباقر تاج الدین
چهارشنبه 10 مرداد ماه 1403
محمدباقر تاج الدین
چهارشنبه 10 مرداد ماه 1403
در تاریخ می خوانیم؛
تدوین قانون در جهت حذف عناوین اضافی و به کارگیری نام خانوادگی در دوره رضا شاه
12 مرداد سال 1314 هجري شمسي تصميم نهم مرداد شوراي وزيران (قوه مجريه) مبني بر حذف عناوين اضافي از اسامي از جمله: خان، ميرزا، سلطنه، دوله و ... در ايران به اجرا در آمد و ادارات (در نوشتن نامه ها و احكام)، نشريات در مطالب خود و نيز مراكز صدور شناسنامه مكلف به اجراي آن شدند و در مكاتبات رسمي و نطقها نيز بكار بردن القاب و عناوين جز«آقا» و «بانو» براي خطاب كردن ممنوع شد. هنگام خطاب کردن وزيران و نخست وزير، قرار دادن واژه "جناب" بر نام آنان بلا مانع (نه اجبار) اعلام شده بود و تاكيد شده بود كه در صورت بكار بردن جناب، آقا و بانو حذف شود و دو لقب باهم بكار برده نشود كه غلط دستوري است.
از روز، بعد روزنامه ها فراتر از اين رفتند و از بكار بردن فعل جمع براي مقامات مفرد جز شاه و گاهي اوقات نخست وزير خودداري كردند كه تا اوايل انقلاب مرسوم شده بود. نشريات دليل اين كار خود را رفع تبعيض و تشخص اعلام كرده بودند.
متعاقب اين اقدام، 19 روز بعد، از سي ام مرداد 1314 نيز تعيين نام خانوادگي براي افرادي كه اسم پدر خود را به عنوان نام خانوادگي به كار مي بردند اجباري شد كه بازگشتي به رسم ايران عهد باستان و دور شدن از رسم عربي بود كه اعراب نام پدر و پدربزرگ را پس از نام اول بكار مي برند. همچنين توصيه شد که بر نوزادان ترجيحا نام هاي پارسي گذارده شود.
در همين زمان دولت وقت از سوي روشنفکران زير فشار قرار گرفت كه ايران نيز بمانند تركيه الفباي نوشتن خود را به الفبايي تغيير دهد كه داراي حروف مصوت باشد از جمله لاتين تا تلفظ همه مردم ايران يكسان شود و از غلظت لهجه هاي محلي كاسته شود كه اين تلاش به جايي نرسيد. يکي از ايراد هايي که به خانواده پهلوي گرفته مي شود همين لاتين نکردن حروف کتابت زبان فارسي بود که الفباي عربي است.
منبع:iranianshistoryonthisday.com
@Saeed_Maadani
تدوین قانون در جهت حذف عناوین اضافی و به کارگیری نام خانوادگی در دوره رضا شاه
12 مرداد سال 1314 هجري شمسي تصميم نهم مرداد شوراي وزيران (قوه مجريه) مبني بر حذف عناوين اضافي از اسامي از جمله: خان، ميرزا، سلطنه، دوله و ... در ايران به اجرا در آمد و ادارات (در نوشتن نامه ها و احكام)، نشريات در مطالب خود و نيز مراكز صدور شناسنامه مكلف به اجراي آن شدند و در مكاتبات رسمي و نطقها نيز بكار بردن القاب و عناوين جز«آقا» و «بانو» براي خطاب كردن ممنوع شد. هنگام خطاب کردن وزيران و نخست وزير، قرار دادن واژه "جناب" بر نام آنان بلا مانع (نه اجبار) اعلام شده بود و تاكيد شده بود كه در صورت بكار بردن جناب، آقا و بانو حذف شود و دو لقب باهم بكار برده نشود كه غلط دستوري است.
از روز، بعد روزنامه ها فراتر از اين رفتند و از بكار بردن فعل جمع براي مقامات مفرد جز شاه و گاهي اوقات نخست وزير خودداري كردند كه تا اوايل انقلاب مرسوم شده بود. نشريات دليل اين كار خود را رفع تبعيض و تشخص اعلام كرده بودند.
متعاقب اين اقدام، 19 روز بعد، از سي ام مرداد 1314 نيز تعيين نام خانوادگي براي افرادي كه اسم پدر خود را به عنوان نام خانوادگي به كار مي بردند اجباري شد كه بازگشتي به رسم ايران عهد باستان و دور شدن از رسم عربي بود كه اعراب نام پدر و پدربزرگ را پس از نام اول بكار مي برند. همچنين توصيه شد که بر نوزادان ترجيحا نام هاي پارسي گذارده شود.
در همين زمان دولت وقت از سوي روشنفکران زير فشار قرار گرفت كه ايران نيز بمانند تركيه الفباي نوشتن خود را به الفبايي تغيير دهد كه داراي حروف مصوت باشد از جمله لاتين تا تلفظ همه مردم ايران يكسان شود و از غلظت لهجه هاي محلي كاسته شود كه اين تلاش به جايي نرسيد. يکي از ايراد هايي که به خانواده پهلوي گرفته مي شود همين لاتين نکردن حروف کتابت زبان فارسي بود که الفباي عربي است.
منبع:iranianshistoryonthisday.com
@Saeed_Maadani
Forwarded from کامبیز نوروزی-حقوق و جامعه (Kambiz Norouzi)
🔴زندان جای فعالان مدنی و هنرمندان نیست.
🔸(در مورد حکم زندان شروین حاجیپور)
گفتگو با جماران ۱۴۰۳/۵/۱۳
ارزیابی شما از پرونده شروین حاجیپور چیست؟
پرونده شروین حاجیپور یکی از پروندههایی است که افکار عمومی و حقوقدانان نسبت به آن اقناع نشدهاند. دادگاه غیر علنی بوده؛ و اینکه یک خواننده به خاطر یک ترانه ساده بخواهد به این شکل محکومیت زندان بگیرد، از لحاظ حقوقی قابل قبول نیست. اساسا زندان جای این قبیل افراد نیست. کافی است ما نگاه کنیم که به خصوص در طول 15 سال اخیر چقدر رأی زندان برای هنرمندان و فعالان مدنی صادر شده و هیچ اثری هم از لحاظ میزان نارضایتی افراد جامعه نسبت به رفتارهایی که اتفاق میافتد، نداشته است. نشاندهنده این است که این دیدگاه کیفری بسیار ناکارآمد است و جز زندان کردن هیچ راه دیگری را برای بهبود رابطه بین مردم و دولت بلد نیست و زندان هم اثر مثبتی نگذاشته است.
در پرونده شروین حاجیپور هم، چه در رأی بدوی و چه در تجدیدنظر، جامعه و حقوقدانان قانع نمیشوند که دارد قانون و عدالت رعایت میشود. در چنین شرایطی یک تجدیدنظر کلی در سیاست کیفری باید اتفاق بیفتد که کار هنرمند و فعالان مدنی به زندانها نکشد و هر جمله و رفتار آنان را حمل بر جرم نکنند.
درخواستی که شروین حاجیپور از رئیس قوه قضائیه در زمینه ورود به این پرونده داشته چقدر از لحاظ حقوقی صحیح است؟
رئیس قوه قضائیه این اختیار را دارد که دستور رسیدگی مجدد به عنوان اعاده دادرسی بدهد. این موضوع در قوانین ما پیشبینی شده و من امیدوارم آقای محسنی اژهای که همواره تکیه داشتهاند بر اینکه از مجازات زندان کمتر استفاده و به قانون عمل شود، دستور رسیدگی مجدد به این پرونده بدهد.
آیا سابقه دارد که رئیس قوه قضائیه این طور به پروندههای جزئی ورود پیدا کند؟
حضور ذهن ندارم که چه پروندههایی بوده ولی فکر میکنم مواردی بوده است. ضمن اینکه این پرونده جزئی نیست. زندان، حتی یک روز آن هم دشوار است. متأسفانه آنقدر مجازات زندان در ایران زیاد شده که همه فکر میکنند مسأله سادهای است. زندان سختترین مجازات است. شما در نظر بگیرید که انسانهایی در قفس زندگی میکنند؛ زندان به این معنا است. اصلا نباید زندان را مجازات سادهای تلقی کرد. خصوصا برای انسانهای که فرهنگی، سیاسی و هنری هستند و اساسا زندگی آنها در یک الگوی دیگری میچرخد.
مجازات شروین حاجیپور اصلا جزئی نیست. سه سال و هشت ماه زندگی در چهاردیواری یک قفس است. شما تصور کنید؛ خیلی دشوار و طاقتفرسا است
https://www.tg-me.com/kambiznouroozi
🔸(در مورد حکم زندان شروین حاجیپور)
گفتگو با جماران ۱۴۰۳/۵/۱۳
ارزیابی شما از پرونده شروین حاجیپور چیست؟
پرونده شروین حاجیپور یکی از پروندههایی است که افکار عمومی و حقوقدانان نسبت به آن اقناع نشدهاند. دادگاه غیر علنی بوده؛ و اینکه یک خواننده به خاطر یک ترانه ساده بخواهد به این شکل محکومیت زندان بگیرد، از لحاظ حقوقی قابل قبول نیست. اساسا زندان جای این قبیل افراد نیست. کافی است ما نگاه کنیم که به خصوص در طول 15 سال اخیر چقدر رأی زندان برای هنرمندان و فعالان مدنی صادر شده و هیچ اثری هم از لحاظ میزان نارضایتی افراد جامعه نسبت به رفتارهایی که اتفاق میافتد، نداشته است. نشاندهنده این است که این دیدگاه کیفری بسیار ناکارآمد است و جز زندان کردن هیچ راه دیگری را برای بهبود رابطه بین مردم و دولت بلد نیست و زندان هم اثر مثبتی نگذاشته است.
در پرونده شروین حاجیپور هم، چه در رأی بدوی و چه در تجدیدنظر، جامعه و حقوقدانان قانع نمیشوند که دارد قانون و عدالت رعایت میشود. در چنین شرایطی یک تجدیدنظر کلی در سیاست کیفری باید اتفاق بیفتد که کار هنرمند و فعالان مدنی به زندانها نکشد و هر جمله و رفتار آنان را حمل بر جرم نکنند.
درخواستی که شروین حاجیپور از رئیس قوه قضائیه در زمینه ورود به این پرونده داشته چقدر از لحاظ حقوقی صحیح است؟
رئیس قوه قضائیه این اختیار را دارد که دستور رسیدگی مجدد به عنوان اعاده دادرسی بدهد. این موضوع در قوانین ما پیشبینی شده و من امیدوارم آقای محسنی اژهای که همواره تکیه داشتهاند بر اینکه از مجازات زندان کمتر استفاده و به قانون عمل شود، دستور رسیدگی مجدد به این پرونده بدهد.
آیا سابقه دارد که رئیس قوه قضائیه این طور به پروندههای جزئی ورود پیدا کند؟
حضور ذهن ندارم که چه پروندههایی بوده ولی فکر میکنم مواردی بوده است. ضمن اینکه این پرونده جزئی نیست. زندان، حتی یک روز آن هم دشوار است. متأسفانه آنقدر مجازات زندان در ایران زیاد شده که همه فکر میکنند مسأله سادهای است. زندان سختترین مجازات است. شما در نظر بگیرید که انسانهایی در قفس زندگی میکنند؛ زندان به این معنا است. اصلا نباید زندان را مجازات سادهای تلقی کرد. خصوصا برای انسانهای که فرهنگی، سیاسی و هنری هستند و اساسا زندگی آنها در یک الگوی دیگری میچرخد.
مجازات شروین حاجیپور اصلا جزئی نیست. سه سال و هشت ماه زندگی در چهاردیواری یک قفس است. شما تصور کنید؛ خیلی دشوار و طاقتفرسا است
https://www.tg-me.com/kambiznouroozi
Telegram
کامبیز نوروزی-حقوق و جامعه
تأملی در حقوق ، جامعه و فرهنگ | ارتباط با مدیر کانال @Knouroozi
Forwarded from 🌐 پایش آمریکا & UN 🌐
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📌۱۵ صادرکننده برتر آسیا
از سال ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۰، ایران در میان ۵ کشور اول آسیا به لحاظ میزان صادرات بوده است.
اما از سال ۲۰۰۲ تا به امروز، ایران جایگاهی در میان ۱۵ کشور برتر آسیا در حوزه صادرات ندارد.
از سال ۲۰۰۴، چین با کنار زدن ژاپن به بزرگترین صادرکننده آسیا بدل شده است.
🇺🇸 @US_REVIEW 📍پایش آمریکا 📍
📌۱۵ صادرکننده برتر آسیا
از سال ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۰، ایران در میان ۵ کشور اول آسیا به لحاظ میزان صادرات بوده است.
اما از سال ۲۰۰۲ تا به امروز، ایران جایگاهی در میان ۱۵ کشور برتر آسیا در حوزه صادرات ندارد.
از سال ۲۰۰۴، چین با کنار زدن ژاپن به بزرگترین صادرکننده آسیا بدل شده است.
🇺🇸 @US_REVIEW 📍پایش آمریکا 📍
Forwarded from 🌻🌾ایران تایمز🌽🌻
هیچکس فرصت خداحافظی با او را پیدا نکرد، همه فقط یک صحنه را دیدند؛ تنها دختر اردوگاه با مردان دیگر افغانستانی، سوار بر ماشین برای رد مرز راهی جاده شدند. دوستانش شروع به التماس و درخواست از مأموران کردند، اما بیفایده بوده و شاید تا فردا کبری تحویل حکومت طالبان داده شود. کبری غلامی، پژوهشگر اجتماعی اهل افغانستان و دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه الزهرا، در اقدامی غیرمنتظره، بعد از دریافت تذکر حجاب رد مرز شده است. ماجرایی که در روز گذشته توسط چند فعال اجتماعی در صفحات مجازی دست به دست شد. دختر جوانی که بهعنوان فعال اجتماعی، همایشهای متعددی را در زمینه حمایت از زنان و کودکان برگزار میکرده است و حالا خودش نیازمند کمک شده تا از رد مرز او جلوگیری شود.
دستمان به جایی بند نیست
با توجه به اینکه بسیاری از فعالان اجتماعی در حال پیگیری ماجرای کبری هستند، ولی تاکنون نتیجه مثبتی دریافت نکردهاند. بنابراین جمعی از فعالان اجتماعی با همراهی مؤسسه نوید زندگی کوشا، در نامهای در مورد کبری غلامی نوشتند: «مؤسسه نوید زندگی کوشا سازمانی است مستقل، غیردولتی، غیرانتفاعی و غیرسیاسی که بیش از دو دهه است در زمینه کاهش تا حذف کار کودک در مناطق آسیبدیده تهران، سیستانوبلوچستان (زاهدان، سراوان، زابل، کتیج) و استان اصفهان (کلمنجون) فعالیت میکند. بدین وسیله به اطلاع میرساند خانم کبری غلامی از زمان کودکی در مؤسسه کوشا در کلاسهای کمکدرسی شرکت داشته و سالها بعد بهعنوان مربی داوطلب در کتابخانه مؤسسه کوشا و همچنین آموزش سوادآموزی، خواندن و نوشتن به کودک کار، کودکان بازمانده از تحصیل و بدون شناسنامه و برنامهریزی برای اردوهای تفریحی و برگزاری جشنهای کودکانه همکاری لازم را داشته است. قابل ذکر است که نامبرده دانشجوی کارشناسی ارشد رشته علوم اجتماعی از دانشگاه الزهرا بوده و دارای مدارک شناسایی قانونی میباشد. خواهشمند است درخصوص رد مرز کردن خانم کبری غلامی در صورت امکان تجدیدنظر فرمایید».
@iran_times
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from کانال جدید الهه کولایی
واکاوی سیاستهای جمعیتی در ایران
نرخ صفر باروری!
✅زهرا اکبری در گفتوگو با شهلا کاظمیپور، جمعیتشناس و عضو هیات علمی دانشگاه تهران، سیاستهای جمعیتی در ایران را واکاوی کرده است.
چکیده مقاله:
🔹ایران در مرحله اول سالخوردگی جمعیت قرار دارد؛ موضوعی که بسیاری از کارشناسان بر سر آن توافق نظر دارند.
🔹 پیشبینی میشود که در سال ۱۴۲۰، و شاید زودتر، نرخ رشد جمعیت در ایران صفر شود.
🔹برای داشتن تصویری کلی از ساخت جمعیت در هر کشوری، میتوان جمعیت را در سه گروه عمده سنی بررسی کرد:
🔹 زیر ۱۵ سال، بین ۱۵ تا ۶۴ سال و ۶۵ سال به بالا. اگر کشوری بیش از ۴۰ درصد جمعیتش زیر ۱۵ سال باشد میانگین جمعیتی این کشور جوان است.
🔹جمعیت ایران تقریباً تا اواخر دهه ۷۰ جوان بود، زیرا بیش از ۴۰ درصد جمعیت کشور زیر ۱۵ سال بود.
🔹 اگر کشوری بیش از دوسوم جمعیتش در سن فعالیت یعنی بین ۱۵ تا ۶۴ سال باشد؛ این کشور در پنجره یا فرصت جمعیتی قرار دارد.
🔹اگر کشوری بیش از هفت درصد جمعیتش بالای ۶۵ سال باشد آن کشور سالخورده است.
🔹ایران از سال ۱۴۰۰ به بعد وارد مرحله اول سالخوردگی جمعیت شده است.
🔹جمعیت ایران در دهه اول انقلاب رشدی نزدیک به چهار درصد داشت که در سطح جهانی رقم بالایی بود.
🔹 رشد فزاینده جمعیت مشکلات و معضلات عدیدهای از کمبود شیرخشک و واکسن تا کمبود مدرسه را به وجود آورد.
🔹 جمعیتشناسان در همان زمان پیشبینی کردند که اگر این روند به همین شکل ادامه پیدا کند در مراحل بعد با مشکلات دیگری مانند کمبود دبیرستان، دانشگاه و مسکن مواجه خواهیم شد.
🔹در نتیجه تصمیم بر این شد که رشد فزاینده جمعیت کاهش پیدا کند.
🔹از آن تاریخ تاکنون جمعیت کشور کاهش پیدا نکرده است. یعنی در هر سال تقریباً یک میلیون نفر به جمعیت کشور اضافه شده است.
🔹 بنابراین این سیاست در زمان خود به دلیل مسائل و مشکلاتی که وجود داشته سیاست کاملاً درستی بوده است.
🔹نظرسنجیها نشان میدهد که میانگین تعداد فرزند دلخواه برای آقایان ۴ /۲ فرزند و برای خانمها ۲ /۲ است که میانگین کلی میشود ۳ /۲ درصد؛ به این معنا که بهطور متوسط هر خانوادهای تمایل دارد بالای دو فرزند داشته باشد.
🔹زمانی که یک زوج تحصیلکرده میگویند ما به دلیل مشکلات اقتصادی بچهدار نمیشویم به این معنا نیست که فقیر هستند، بلکه به این معناست که نمیتوانند آیندهای را برای فرزند خود ترسیم کنند.
🔹اما کارگزاران سیاسی این برداشت اشتباه را دارند و گمان میکنند که با دادن وام میتوانند مشکلات اقتصادی را حل کنند.
🔹یکی از عوامل کاهش باروری در ایران بهخصوص برای افراد تحصیلکرده یا کسانی که تمکن مالی دارند، مربوط به مولفههای فرهنگی است که نمیتوان آن را با بخشنامه تغییر داد.
🔹بسیاری از زوجین میگویند که ما میخواهیم فرزند کمتر اما با کیفیت بالاتری داشته باشیم. اینکه خانوادهها میگویند از پس هزینه فرزند بیشتر برنمیآیند به این معنا نیست که فقیر هستند، بلکه به این معناست که میخواهند فرزندشان از کیفیت زندگی بالاتری برخوردار باشد.
🔹دولتها باید نگران باشند و برنامهریزیهای لازم را انجام دهند. اما این برنامهریزیها نباید در سطح خرد باشد. شما وام ازدواج را در نظر بگیرید؛ زوجین تا سالها بدهکار میشوند و باید قسط بدهند و همین مسئله باعث میشود فرزندآوری را به تاخیر بیندازند.
🔹متاسفانه همچنان نرخ مرگومیر در ایران بالاست. بسیاری از جمعیت جوان و میانسال ما بر اثر تصادفات جادهای، آلودگیهای زیستمحیطی و کمبود کیفیت مواد غذایی از بین میروند.
🔹اگر ما نگران افزایش جمعیت هستیم باید جمعیت فعلی را زنده نگه داریم، نه اینکه اینها را از بین ببریم به بهای اینکه میخواهیم بچه بیشتر به دنیا بیاوریم.
منبع: تجارت فردا
نرخ صفر باروری!
✅زهرا اکبری در گفتوگو با شهلا کاظمیپور، جمعیتشناس و عضو هیات علمی دانشگاه تهران، سیاستهای جمعیتی در ایران را واکاوی کرده است.
چکیده مقاله:
🔹ایران در مرحله اول سالخوردگی جمعیت قرار دارد؛ موضوعی که بسیاری از کارشناسان بر سر آن توافق نظر دارند.
🔹 پیشبینی میشود که در سال ۱۴۲۰، و شاید زودتر، نرخ رشد جمعیت در ایران صفر شود.
🔹برای داشتن تصویری کلی از ساخت جمعیت در هر کشوری، میتوان جمعیت را در سه گروه عمده سنی بررسی کرد:
🔹 زیر ۱۵ سال، بین ۱۵ تا ۶۴ سال و ۶۵ سال به بالا. اگر کشوری بیش از ۴۰ درصد جمعیتش زیر ۱۵ سال باشد میانگین جمعیتی این کشور جوان است.
🔹جمعیت ایران تقریباً تا اواخر دهه ۷۰ جوان بود، زیرا بیش از ۴۰ درصد جمعیت کشور زیر ۱۵ سال بود.
🔹 اگر کشوری بیش از دوسوم جمعیتش در سن فعالیت یعنی بین ۱۵ تا ۶۴ سال باشد؛ این کشور در پنجره یا فرصت جمعیتی قرار دارد.
🔹اگر کشوری بیش از هفت درصد جمعیتش بالای ۶۵ سال باشد آن کشور سالخورده است.
🔹ایران از سال ۱۴۰۰ به بعد وارد مرحله اول سالخوردگی جمعیت شده است.
🔹جمعیت ایران در دهه اول انقلاب رشدی نزدیک به چهار درصد داشت که در سطح جهانی رقم بالایی بود.
🔹 رشد فزاینده جمعیت مشکلات و معضلات عدیدهای از کمبود شیرخشک و واکسن تا کمبود مدرسه را به وجود آورد.
🔹 جمعیتشناسان در همان زمان پیشبینی کردند که اگر این روند به همین شکل ادامه پیدا کند در مراحل بعد با مشکلات دیگری مانند کمبود دبیرستان، دانشگاه و مسکن مواجه خواهیم شد.
🔹در نتیجه تصمیم بر این شد که رشد فزاینده جمعیت کاهش پیدا کند.
🔹از آن تاریخ تاکنون جمعیت کشور کاهش پیدا نکرده است. یعنی در هر سال تقریباً یک میلیون نفر به جمعیت کشور اضافه شده است.
🔹 بنابراین این سیاست در زمان خود به دلیل مسائل و مشکلاتی که وجود داشته سیاست کاملاً درستی بوده است.
🔹نظرسنجیها نشان میدهد که میانگین تعداد فرزند دلخواه برای آقایان ۴ /۲ فرزند و برای خانمها ۲ /۲ است که میانگین کلی میشود ۳ /۲ درصد؛ به این معنا که بهطور متوسط هر خانوادهای تمایل دارد بالای دو فرزند داشته باشد.
🔹زمانی که یک زوج تحصیلکرده میگویند ما به دلیل مشکلات اقتصادی بچهدار نمیشویم به این معنا نیست که فقیر هستند، بلکه به این معناست که نمیتوانند آیندهای را برای فرزند خود ترسیم کنند.
🔹اما کارگزاران سیاسی این برداشت اشتباه را دارند و گمان میکنند که با دادن وام میتوانند مشکلات اقتصادی را حل کنند.
🔹یکی از عوامل کاهش باروری در ایران بهخصوص برای افراد تحصیلکرده یا کسانی که تمکن مالی دارند، مربوط به مولفههای فرهنگی است که نمیتوان آن را با بخشنامه تغییر داد.
🔹بسیاری از زوجین میگویند که ما میخواهیم فرزند کمتر اما با کیفیت بالاتری داشته باشیم. اینکه خانوادهها میگویند از پس هزینه فرزند بیشتر برنمیآیند به این معنا نیست که فقیر هستند، بلکه به این معناست که میخواهند فرزندشان از کیفیت زندگی بالاتری برخوردار باشد.
🔹دولتها باید نگران باشند و برنامهریزیهای لازم را انجام دهند. اما این برنامهریزیها نباید در سطح خرد باشد. شما وام ازدواج را در نظر بگیرید؛ زوجین تا سالها بدهکار میشوند و باید قسط بدهند و همین مسئله باعث میشود فرزندآوری را به تاخیر بیندازند.
🔹متاسفانه همچنان نرخ مرگومیر در ایران بالاست. بسیاری از جمعیت جوان و میانسال ما بر اثر تصادفات جادهای، آلودگیهای زیستمحیطی و کمبود کیفیت مواد غذایی از بین میروند.
🔹اگر ما نگران افزایش جمعیت هستیم باید جمعیت فعلی را زنده نگه داریم، نه اینکه اینها را از بین ببریم به بهای اینکه میخواهیم بچه بیشتر به دنیا بیاوریم.
منبع: تجارت فردا
Forwarded from خبر بانکی
مدارس لندن در ایران با شهریه یک میلیاردی!
▪️"ثبت نام در مدرسه آنلاین لندنی از ۷ تا ۱۹ سال؛ لازم نیست دروس آموزش و پرورش ایران را بخوانید! بلکه با ثبت نام در این مدرسه دانش آموزی در کشور انگلستان خواهید بود!”
▪️این متن یک آگهی پربازدید جدید در شبکههای اجتماعی است و از مدرسه آنلاین انگلستانی رونمایی میکند که با رقمی سالانه بین حدودا ۹ تا ۱۵ هزار دلار (تقریبا معادل ۵۵۰ میلیون تا یک میلیارد تومان) در مقاطع ابتدایی و متوسطه دانشآموز میپذیرد.
▪️علاوه بر آن ۹۹۵ پوند (معادل حدودا ۸۰ میلیون تومان) هزینه گرفتن کد دانشآموزی بینالمللی که به حساب دولت انگلستان واریز میشود.
▪️نماینده این مدرسه در ایران به خبرنگار تبیان گفت: «ساعات تحصیل از ۱۱ صبح تا ۵ عصر به وقت ایران خواهد بود». طبق این گفتهها دانشآموزان با شرکت در این دورهها از تحصیل در مدارس داخلی و زیر نظر آموزش و پرورش انصراف خواهند داد.
▪️این در حالی است که پس از همهگیری کرونا کارشناسان بارها درباره معایب آموزش سراسر آنلاین و اختلال در یادگیری کودکان و نوجوانان به واسطه آموزش غیر حضوری هشدار داده بودند.
▪️ضمن آنکه مدرسه جدای از کارکرد آموزشیاش؛ اجتماع کوچکیست که بچهها را برای حضور جدیتر در جامعه آماده میکند، با حذف این فضای اجتماعی و دوستان و همکلاسیها نه تنها به روان کودک لطمه وارد میشود بلکه او را از آموختن بسیاری از مهارتهای اجتماعی مورد نیاز در بزرگسالی هم باز میدارد.
@KhabarBanki
▪️"ثبت نام در مدرسه آنلاین لندنی از ۷ تا ۱۹ سال؛ لازم نیست دروس آموزش و پرورش ایران را بخوانید! بلکه با ثبت نام در این مدرسه دانش آموزی در کشور انگلستان خواهید بود!”
▪️این متن یک آگهی پربازدید جدید در شبکههای اجتماعی است و از مدرسه آنلاین انگلستانی رونمایی میکند که با رقمی سالانه بین حدودا ۹ تا ۱۵ هزار دلار (تقریبا معادل ۵۵۰ میلیون تا یک میلیارد تومان) در مقاطع ابتدایی و متوسطه دانشآموز میپذیرد.
▪️علاوه بر آن ۹۹۵ پوند (معادل حدودا ۸۰ میلیون تومان) هزینه گرفتن کد دانشآموزی بینالمللی که به حساب دولت انگلستان واریز میشود.
▪️نماینده این مدرسه در ایران به خبرنگار تبیان گفت: «ساعات تحصیل از ۱۱ صبح تا ۵ عصر به وقت ایران خواهد بود». طبق این گفتهها دانشآموزان با شرکت در این دورهها از تحصیل در مدارس داخلی و زیر نظر آموزش و پرورش انصراف خواهند داد.
▪️این در حالی است که پس از همهگیری کرونا کارشناسان بارها درباره معایب آموزش سراسر آنلاین و اختلال در یادگیری کودکان و نوجوانان به واسطه آموزش غیر حضوری هشدار داده بودند.
▪️ضمن آنکه مدرسه جدای از کارکرد آموزشیاش؛ اجتماع کوچکیست که بچهها را برای حضور جدیتر در جامعه آماده میکند، با حذف این فضای اجتماعی و دوستان و همکلاسیها نه تنها به روان کودک لطمه وارد میشود بلکه او را از آموختن بسیاری از مهارتهای اجتماعی مورد نیاز در بزرگسالی هم باز میدارد.
@KhabarBanki
nasim1090 (1).pdf
834 KB
نسخه الکترونیکی
*هفته نامه نسیم جنوب*
سال بیست و هفتم
شماره ۱۰۹۰
🌺🌺🌺🌺
*نسیم جنوب، دیرپاترین نشریه تاریخ بوشهر*
زبادِ جنوبی در آمد نسیم
دل رهروان رست زاندوه و بیم (نظامی)
تلفن تماس و ارسال مطلب از طریق واتساب:
۰۹۱۷۷۷۲۳۹۰۹
@Saeed_Maadani
*هفته نامه نسیم جنوب*
سال بیست و هفتم
شماره ۱۰۹۰
🌺🌺🌺🌺
*نسیم جنوب، دیرپاترین نشریه تاریخ بوشهر*
زبادِ جنوبی در آمد نسیم
دل رهروان رست زاندوه و بیم (نظامی)
تلفن تماس و ارسال مطلب از طریق واتساب:
۰۹۱۷۷۷۲۳۹۰۹
@Saeed_Maadani
همهاش تقصیر "مادام"است!
(چرا ونزویلا به اینجا رسید؟)
✍سعید معدنی
"همه اش تقصیر مادام است"این عنوان را از دکتر فریدون مجلسی نویسنده، مترجم و روزنامه نگار وام گرفته ام که برای یکی از یادداشت هایش بکار گرفته بود. من هم ابتدا مثل شما تعجب کردم که این کدام "مادام"! است که از دید یک نویسنده متن های سیاسی، مقصر شناخته شده است.
با خواندن متن یاداشت ایشان فهمیدم که منظورشان حاکمیت "حاکمان مادام العمر" است.
به باور ایشان در دنیای مدرن کسانی که حکومت مادام العمر دارند برای مردمانشان فساد و جهل و عقب ماندگی به یادگار گذاشته اند.
به کوبا و مصر و سوریه و تونس و زیمبابوه و ونزوئلا و دهها کشور دیگر بنگرید. همگی در قالب رییس جمهور و شاه و ... حاکمان مادام العمر داشته و یا دارند.
اگر این افراد حتی بهترین و سالمترین انسانهای روی کره زمین باشند بازهم سازمانها، وزارتخانهها و نهادهای زیر دست شان دچار فساد می شوند.
این حاکمان به لطایف الحیل خود را مادام العمر می کنند مثلا با انتخابات فرمایشی همانند صدام، موگابه ،مبارک و...تا آخر عمر قباله حکومت را به نام خود می زنند. شما تقریبا هبچ کشوری پیدا نمی کنید که رییس جمهور یا شاه دائم العمر داشته باشد و یک کشور توسعه یافته باشد.
بدبختیها و مشکلات ونزوئلا مال امروز و دیروز نیست از زمانی است که هوگو چاوز و جانشیناش با برگزاری انتخابات صوری و اینکه به دفعات میتوانند کاندیدا شوند، خود را مادام العمر می کردند شروع شد.
در اغلب کشور های توسعه یافته حاکم قدرتمند اجازه ندارد بیش از دو دوره کاندیدا شود زیرا در این صورت دچار فساد و عقب ماندگی می شوند.
البته باید حساب کسانی مثل ملکه انگلیس، پادشاهان سوئد اسپانیا، امپراطور ژاپن و امثالهم را جدا کرد. زیرا اینها فاقد قدرت هستند حضورشان صرفا سمبلیک و فرمایشی است و قدرت اصلی دست نخست وزیر یا مقام مسوول دیگری است که با ساز و کار حزبی به شکل موقت انتخاب می شوند.
زمانی از نلسون ماندلا اسطوره سیاهپوستان و آزادیخواهان جهان پس از دو دوره ریاست جمهوری خواستند تا به احترام ایشان قانونی بگذرانند تا رئیس جمهور بیش از دو دوره هم بتواند کاندیدا شود، وی نپذیرفت تا با یک قانون مسخره رییس جمهور مادام العمر شود. ماندلا می دانست که ممکن است در زمان وی و یا رییس جمهور بعدی که مادام العمر می شوند فساد در دستگاه های حکومت ریشه دوانده و باعث نابودی جامعه شود.
اگر هوگو چاوز سنت حکومت موقت را جاری می کرد و اینکه هیچ کس نمی تواند بیش از دو دوره رییس جمهور و حاکم مطلق شود، شاید ونزوئلای ثروتمند دارای نفت، به یک حکومت فاسد و ناتوان با این فلاکت و با تورم بالا دچار نمی شد.
سرنوشت زبمباوه (رابرت موگابه)،مصر (مبارک)، لیبی (قذافی)، عراق(صدام )، سوریه (حافظ اسد و بشار اسد) و ده ها کشور دیگر، اگر حاکمان شان مادام العمر نبودند، به این فلاکت و بد بختی و عقب ماندگی دچار نمی شدند.
حتی اگر کشوری مثل عربستان با آن پادشاه مادام العمرش و این مدرن سازی ناقص و حکومتی، اگر در آینده به ساز و کار دمکراسی تن ندهد سرنوشتی مشابه پهلوی و شاه ایران خواهد داشت.
ما کشوری با حاکمان مادام العمر نداریم که کشوری توسعه یافته ای داشته باشند. در مقابل تقریبا تمامی کشور های توسعهیافته حاکمان موقت دارند و می توان آنهارا پس از اتمام دوره مسوولیت بازخواست و حتی محاکمه کرد.
باور کنید همه اش تقصیر این "مادام" است.
#سعید_معدنی
#فریدون_مجلسی
#ونزوئلا
#حاکم_مادامالعمر
#توسعه
#نظام_حزبی
#دمکراسی
@Saeed_Maadani
(چرا ونزویلا به اینجا رسید؟)
✍سعید معدنی
"همه اش تقصیر مادام است"این عنوان را از دکتر فریدون مجلسی نویسنده، مترجم و روزنامه نگار وام گرفته ام که برای یکی از یادداشت هایش بکار گرفته بود. من هم ابتدا مثل شما تعجب کردم که این کدام "مادام"! است که از دید یک نویسنده متن های سیاسی، مقصر شناخته شده است.
با خواندن متن یاداشت ایشان فهمیدم که منظورشان حاکمیت "حاکمان مادام العمر" است.
به باور ایشان در دنیای مدرن کسانی که حکومت مادام العمر دارند برای مردمانشان فساد و جهل و عقب ماندگی به یادگار گذاشته اند.
به کوبا و مصر و سوریه و تونس و زیمبابوه و ونزوئلا و دهها کشور دیگر بنگرید. همگی در قالب رییس جمهور و شاه و ... حاکمان مادام العمر داشته و یا دارند.
اگر این افراد حتی بهترین و سالمترین انسانهای روی کره زمین باشند بازهم سازمانها، وزارتخانهها و نهادهای زیر دست شان دچار فساد می شوند.
این حاکمان به لطایف الحیل خود را مادام العمر می کنند مثلا با انتخابات فرمایشی همانند صدام، موگابه ،مبارک و...تا آخر عمر قباله حکومت را به نام خود می زنند. شما تقریبا هبچ کشوری پیدا نمی کنید که رییس جمهور یا شاه دائم العمر داشته باشد و یک کشور توسعه یافته باشد.
بدبختیها و مشکلات ونزوئلا مال امروز و دیروز نیست از زمانی است که هوگو چاوز و جانشیناش با برگزاری انتخابات صوری و اینکه به دفعات میتوانند کاندیدا شوند، خود را مادام العمر می کردند شروع شد.
در اغلب کشور های توسعه یافته حاکم قدرتمند اجازه ندارد بیش از دو دوره کاندیدا شود زیرا در این صورت دچار فساد و عقب ماندگی می شوند.
البته باید حساب کسانی مثل ملکه انگلیس، پادشاهان سوئد اسپانیا، امپراطور ژاپن و امثالهم را جدا کرد. زیرا اینها فاقد قدرت هستند حضورشان صرفا سمبلیک و فرمایشی است و قدرت اصلی دست نخست وزیر یا مقام مسوول دیگری است که با ساز و کار حزبی به شکل موقت انتخاب می شوند.
زمانی از نلسون ماندلا اسطوره سیاهپوستان و آزادیخواهان جهان پس از دو دوره ریاست جمهوری خواستند تا به احترام ایشان قانونی بگذرانند تا رئیس جمهور بیش از دو دوره هم بتواند کاندیدا شود، وی نپذیرفت تا با یک قانون مسخره رییس جمهور مادام العمر شود. ماندلا می دانست که ممکن است در زمان وی و یا رییس جمهور بعدی که مادام العمر می شوند فساد در دستگاه های حکومت ریشه دوانده و باعث نابودی جامعه شود.
اگر هوگو چاوز سنت حکومت موقت را جاری می کرد و اینکه هیچ کس نمی تواند بیش از دو دوره رییس جمهور و حاکم مطلق شود، شاید ونزوئلای ثروتمند دارای نفت، به یک حکومت فاسد و ناتوان با این فلاکت و با تورم بالا دچار نمی شد.
سرنوشت زبمباوه (رابرت موگابه)،مصر (مبارک)، لیبی (قذافی)، عراق(صدام )، سوریه (حافظ اسد و بشار اسد) و ده ها کشور دیگر، اگر حاکمان شان مادام العمر نبودند، به این فلاکت و بد بختی و عقب ماندگی دچار نمی شدند.
حتی اگر کشوری مثل عربستان با آن پادشاه مادام العمرش و این مدرن سازی ناقص و حکومتی، اگر در آینده به ساز و کار دمکراسی تن ندهد سرنوشتی مشابه پهلوی و شاه ایران خواهد داشت.
ما کشوری با حاکمان مادام العمر نداریم که کشوری توسعه یافته ای داشته باشند. در مقابل تقریبا تمامی کشور های توسعهیافته حاکمان موقت دارند و می توان آنهارا پس از اتمام دوره مسوولیت بازخواست و حتی محاکمه کرد.
باور کنید همه اش تقصیر این "مادام" است.
#سعید_معدنی
#فریدون_مجلسی
#ونزوئلا
#حاکم_مادامالعمر
#توسعه
#نظام_حزبی
#دمکراسی
@Saeed_Maadani
✴️ *به مناسبت ۱۰۰ سالگی قتل «ماژور ایمبری»*
*هزينهای كه نفوذیها به مردم ايران تحميل كردند!*
✍🏻 قاسم خرمی
در دوره سلطنت احمدشاه قاجار و حدود یک سال مانده به آغاز سلطنت رضاشاه پهلوی، شایع شد که آب یک سقاخانه در میدان حسن آباد تهران، معجزه میکند. بر پایه این شایعات، مردی لنگ با نوشیدن آب این سقاخانه معروف به «آشیخ هادی» شفا یافته و یک بهایی نیز به دلیل نپرداختن صدقه به یکی از گدایان آن محل، نابینا شده است! قدرت این شایعه به حدی بود که نه تنها بیماران، بلکه افراد کور و کر و فلج مادرزاد هم از سرتاسر ایران برای نوشیدن این آب شفا بخش به تهران هجوم آورده بودند.
در همین ایام یک دیپلمات جوان و شیکپوش به نام «ماژور رابرت ایمبری» به تازگی به سمت کنسولیار دفتر نمایندگی دیپلماتیک آمریکا در ایران منصوب شده بود و برای نشریه «نشنال جئوگرافیک» هم عکاسی و خبرنگاری میکرد.
او به همراه یک نفر آمریکایی دیگر به نام «ملوین سیمور»، در روز جمعه ۲۷ تیرماه ۱۳۰۳، از سر کنجکاوی و به منظور تهیه عکس، به « سقاخانه شیخ هادی» رفت. او در حال تهیه عکس بود که ناگهان فردی، از میان جمعیت بلند شد و فریاد زد: « بگیرید این بهایی را که از ناموس مسلمین عکس میگیرد و قصد دارد آب سقاخانه را مسموم کند»!
مردم بی خبر، به تحریک او و با شعار «الله اکبر»، به ایمبری و دوستش حمله کردند و این بخت برگشتهها را بیش از نیم ساعت زیر مشت و لگد گرفتند. ایمبری یک بار توانست فرار کند و به یک قهوه خانه پناهنده شد که مردم خشمکین وارد قهوه خانه شدند و آب جوش را بر سر و روی او خالی کردند.
خلاصه زمانی مأمورین نظمیه متوجه ماجرا شدند که این دو نفر، نیمه جان روی زمین افتاده بودند. درشکهای برای اعزام آنها به بیمارستان آماده شد اما جمعیت خشمگین ول کن ماجرا نبودند و برای کشتن آنها، همچنان در تعقیب درشکه میدویدند. سرانجام با هر مشقتی بود این دو نفر را به بیمارستان رساندند و در دو اتاق جداگانه بستری کردند. تعدادی از مردم از دیوار بیمارستان بالا رفتند و دوباره به جان ایمبری افتادند و در این هنگام، نوجوانی ۱۶ ساله با ضربه سنگ به حیات ایمبری خاتمه داد !!!
قتل ایمبری هزینههای سنگینی برای کشور ایجاد کرد. با هماهنگی سفیر و رئیس جمهور آمریکا مجهزترین ناو جنگی آمریکا برای بازگرداندن جسد ایمبری به واشنگتن، به ایران فرستاده شد. هزینهٔ این سفر دریایی بالغ بر ۱۱۰ هزار دلار بود که از سوی دولت ایران پرداخت شد. در مجموع با احتساب غرامت پرداختی، این واقعه حدود ۲۰۰ هزار دلار برای ایران خسارت تراشید که مثل همه حوادث مشابه بعدی، از جیب ملت پرداخت شد! خسارت جبران ناپذیرتر ماجرای قتل ماژور ایمبری، خروج شرکت نفتی سینکلر و در نتیجه سلطهٔ انحصاری انگلیسیها بر نفت کشور بود.
*مردمی که تاریخ کشور خود را ندانند و همواره در جهل و خرافات به سر برند، هرگز رنگ آزادی، پیشرفت و رفاه را نخواهند دید ...*
✌🏻🫱🏻🫲🏻📚
*هزينهای كه نفوذیها به مردم ايران تحميل كردند!*
✍🏻 قاسم خرمی
در دوره سلطنت احمدشاه قاجار و حدود یک سال مانده به آغاز سلطنت رضاشاه پهلوی، شایع شد که آب یک سقاخانه در میدان حسن آباد تهران، معجزه میکند. بر پایه این شایعات، مردی لنگ با نوشیدن آب این سقاخانه معروف به «آشیخ هادی» شفا یافته و یک بهایی نیز به دلیل نپرداختن صدقه به یکی از گدایان آن محل، نابینا شده است! قدرت این شایعه به حدی بود که نه تنها بیماران، بلکه افراد کور و کر و فلج مادرزاد هم از سرتاسر ایران برای نوشیدن این آب شفا بخش به تهران هجوم آورده بودند.
در همین ایام یک دیپلمات جوان و شیکپوش به نام «ماژور رابرت ایمبری» به تازگی به سمت کنسولیار دفتر نمایندگی دیپلماتیک آمریکا در ایران منصوب شده بود و برای نشریه «نشنال جئوگرافیک» هم عکاسی و خبرنگاری میکرد.
او به همراه یک نفر آمریکایی دیگر به نام «ملوین سیمور»، در روز جمعه ۲۷ تیرماه ۱۳۰۳، از سر کنجکاوی و به منظور تهیه عکس، به « سقاخانه شیخ هادی» رفت. او در حال تهیه عکس بود که ناگهان فردی، از میان جمعیت بلند شد و فریاد زد: « بگیرید این بهایی را که از ناموس مسلمین عکس میگیرد و قصد دارد آب سقاخانه را مسموم کند»!
مردم بی خبر، به تحریک او و با شعار «الله اکبر»، به ایمبری و دوستش حمله کردند و این بخت برگشتهها را بیش از نیم ساعت زیر مشت و لگد گرفتند. ایمبری یک بار توانست فرار کند و به یک قهوه خانه پناهنده شد که مردم خشمکین وارد قهوه خانه شدند و آب جوش را بر سر و روی او خالی کردند.
خلاصه زمانی مأمورین نظمیه متوجه ماجرا شدند که این دو نفر، نیمه جان روی زمین افتاده بودند. درشکهای برای اعزام آنها به بیمارستان آماده شد اما جمعیت خشمگین ول کن ماجرا نبودند و برای کشتن آنها، همچنان در تعقیب درشکه میدویدند. سرانجام با هر مشقتی بود این دو نفر را به بیمارستان رساندند و در دو اتاق جداگانه بستری کردند. تعدادی از مردم از دیوار بیمارستان بالا رفتند و دوباره به جان ایمبری افتادند و در این هنگام، نوجوانی ۱۶ ساله با ضربه سنگ به حیات ایمبری خاتمه داد !!!
قتل ایمبری هزینههای سنگینی برای کشور ایجاد کرد. با هماهنگی سفیر و رئیس جمهور آمریکا مجهزترین ناو جنگی آمریکا برای بازگرداندن جسد ایمبری به واشنگتن، به ایران فرستاده شد. هزینهٔ این سفر دریایی بالغ بر ۱۱۰ هزار دلار بود که از سوی دولت ایران پرداخت شد. در مجموع با احتساب غرامت پرداختی، این واقعه حدود ۲۰۰ هزار دلار برای ایران خسارت تراشید که مثل همه حوادث مشابه بعدی، از جیب ملت پرداخت شد! خسارت جبران ناپذیرتر ماجرای قتل ماژور ایمبری، خروج شرکت نفتی سینکلر و در نتیجه سلطهٔ انحصاری انگلیسیها بر نفت کشور بود.
*مردمی که تاریخ کشور خود را ندانند و همواره در جهل و خرافات به سر برند، هرگز رنگ آزادی، پیشرفت و رفاه را نخواهند دید ...*
✌🏻🫱🏻🫲🏻📚
«چطور خاورمیانه را به خنگها آموزش دهیم»
✍ برنار لانگلوآ
📚 ترجمۀ پرهام شهرجردی
اصل شماره ۱: در خاورمیانه، همیشه اعراباند که دست به حمله میزنند و همیشه اسراییل است که از خودش دفاع میکند. ناماش مقابله به مثل است.
اصل شماره ۲: اعراب، فلسطینیها یا لبنانیها حق ندارند غیرنظامیان طرف مقابل را بکشند. ناماش تروریسم است.
اصل شماره ۳: اسراییل حق دارد غیرنظامیان عرب را بکشد. ناماش دفاع مشروع است.
اصل شماره ۴: وقتی اسراییل زیادی آدم میکشد، قدرتهای غربی ازش میخواهند تا کمتر بکشد. ناماش عکسالعمل جامعهی بینالمللی است.
اصل شماره ۵: فلسطینیها و لبنانیها حق ندارند نظامیان اسراییلی را به اسارت بگیرند، حتا اگر تعدادش بسیار محدود باشد و از سه سرباز هم تجاوز نکند.
اصل شماره ۶: اسراییلیها حق دارند آدم ربایی کنند، میتوانند هر تعداد فلسطینی را که خواستند بردارند و با خودشان ببرند (چیزی نزدیک به ۱۰ هزار زندانی و ۳۰۰ کودک). هیچ حدی در کار نیست. لازم نیست مجرم بودن افراد ربوده شده ثابت شود. کافیست از واژهی جادوییی «تروریست» استفاده کنند.
اصل شماره ۷: وقتی میگویید «حزب الله»، باید بلافاصله اضافه کنید «که از طرف ایران و سوریه حمایت میشود».
اصل شماره ۸: وقتی میگویید «اسراییل»، بههیچ وجه نباید بگویید «که از طرف آمریکا، فرانسه و اروپا حمایت میشود». ممکن است این توهم پیش بیاید که درگیریی نابرابری در کار است.
اصل شماره ۹: هیچوقت نباید از «سرزمینهای اشغالی» حرف زد، یا از قطعنامههای سازمان ملل، یا نقض قوانین حقوق بینالملل، و یا کنوانسیون ژنو. ممکن است تعادل روحی-روانیی بیننده یا شنونده مختل شود.
اصل شماره ۱۰: فرانسه حرف زدن اسراییلیها بهتر از اعراب است. تنها به این خاطر است که تریبونها در اختیار اسراییلیها و طرفدارانشان قرار میگیرد تا به نوبهی خود اصول ۱ تا ۹ را برایمان توضیح بدهند. ناماش بیطرفیی ژورنالیستی است.
اصل شماره ۱۱: اگر با این اصول موافق نیستید و یا فکر میکنید این اصول به نفع یک طرف درگیریست، به این دلیل است که شما یک یهودستیز خطرناکاید.
برنار لانگلوآ، ژورنالیست و از بنیانگذاران هفتهنامهی «پولیتیس» است. این یادداشت تاریخِ ژوئیه ۲۰۰۶ را دارد و در همان هفتهنامه منتشر شده. با اینهمه انگار همین امروز و یا حتا فردا نوشته شده.
@Saeed_Maadani
✍ برنار لانگلوآ
📚 ترجمۀ پرهام شهرجردی
اصل شماره ۱: در خاورمیانه، همیشه اعراباند که دست به حمله میزنند و همیشه اسراییل است که از خودش دفاع میکند. ناماش مقابله به مثل است.
اصل شماره ۲: اعراب، فلسطینیها یا لبنانیها حق ندارند غیرنظامیان طرف مقابل را بکشند. ناماش تروریسم است.
اصل شماره ۳: اسراییل حق دارد غیرنظامیان عرب را بکشد. ناماش دفاع مشروع است.
اصل شماره ۴: وقتی اسراییل زیادی آدم میکشد، قدرتهای غربی ازش میخواهند تا کمتر بکشد. ناماش عکسالعمل جامعهی بینالمللی است.
اصل شماره ۵: فلسطینیها و لبنانیها حق ندارند نظامیان اسراییلی را به اسارت بگیرند، حتا اگر تعدادش بسیار محدود باشد و از سه سرباز هم تجاوز نکند.
اصل شماره ۶: اسراییلیها حق دارند آدم ربایی کنند، میتوانند هر تعداد فلسطینی را که خواستند بردارند و با خودشان ببرند (چیزی نزدیک به ۱۰ هزار زندانی و ۳۰۰ کودک). هیچ حدی در کار نیست. لازم نیست مجرم بودن افراد ربوده شده ثابت شود. کافیست از واژهی جادوییی «تروریست» استفاده کنند.
اصل شماره ۷: وقتی میگویید «حزب الله»، باید بلافاصله اضافه کنید «که از طرف ایران و سوریه حمایت میشود».
اصل شماره ۸: وقتی میگویید «اسراییل»، بههیچ وجه نباید بگویید «که از طرف آمریکا، فرانسه و اروپا حمایت میشود». ممکن است این توهم پیش بیاید که درگیریی نابرابری در کار است.
اصل شماره ۹: هیچوقت نباید از «سرزمینهای اشغالی» حرف زد، یا از قطعنامههای سازمان ملل، یا نقض قوانین حقوق بینالملل، و یا کنوانسیون ژنو. ممکن است تعادل روحی-روانیی بیننده یا شنونده مختل شود.
اصل شماره ۱۰: فرانسه حرف زدن اسراییلیها بهتر از اعراب است. تنها به این خاطر است که تریبونها در اختیار اسراییلیها و طرفدارانشان قرار میگیرد تا به نوبهی خود اصول ۱ تا ۹ را برایمان توضیح بدهند. ناماش بیطرفیی ژورنالیستی است.
اصل شماره ۱۱: اگر با این اصول موافق نیستید و یا فکر میکنید این اصول به نفع یک طرف درگیریست، به این دلیل است که شما یک یهودستیز خطرناکاید.
برنار لانگلوآ، ژورنالیست و از بنیانگذاران هفتهنامهی «پولیتیس» است. این یادداشت تاریخِ ژوئیه ۲۰۰۶ را دارد و در همان هفتهنامه منتشر شده. با اینهمه انگار همین امروز و یا حتا فردا نوشته شده.
@Saeed_Maadani