روزهایی که هنوز بحرین به ایران تعلق داشت
در تاریخ میخوانیم:
19 مه 1953 [ ۲۹ اردیبهشت ۱۳۳۲ ] تيتر بزرگ روزنامهها در سراسر جهان مربوط به اعتراض شديد دكتر محمدعلي ملكي وزير بهداري وقت ايران و پرخاش او به نماينده انگلستان در كنفرانس جهاني بهداشت در ژنو بود كه به برخورد لفظي طرفين انجاميده بود. صداي اعتراض فريادگونه دكتر ملكي هنگامي بلند شد و نطق نماينده انگلستان را در جلسه كنفرانس قطع كرد كه نماينده انگلستان از بحرين به عنوان جزيره تحت الحمايه آن كشور كه از لحاظ مناطق بهداشتي جهان بايد در عداد نواحي شرق مديترانه قرار گيرد نام مي برد. دکتر ملکی ضمن قطع اظهارات نماينده انگلستان گفت كه بحرين يك گوشه از خاك ايران است و اين ايران است كه در مجامع بين المللي بايد از طرف بحرين سخن بگويد نه انگلستان استثمارگر كه آن قطعه از خاك ميهن ما را اشغال نظامي كرده است و در اين كنفرانس او (دكتر ملكي) بايد پيشنهاد دهد كه بحرين در چه ناحيه بهداشتي جهان قرار گيرد، نه نماينده دولت اشغالگر.
منبع:iranianshistoryonthisday.com
@Saeed_Maadani
در تاریخ میخوانیم:
19 مه 1953 [ ۲۹ اردیبهشت ۱۳۳۲ ] تيتر بزرگ روزنامهها در سراسر جهان مربوط به اعتراض شديد دكتر محمدعلي ملكي وزير بهداري وقت ايران و پرخاش او به نماينده انگلستان در كنفرانس جهاني بهداشت در ژنو بود كه به برخورد لفظي طرفين انجاميده بود. صداي اعتراض فريادگونه دكتر ملكي هنگامي بلند شد و نطق نماينده انگلستان را در جلسه كنفرانس قطع كرد كه نماينده انگلستان از بحرين به عنوان جزيره تحت الحمايه آن كشور كه از لحاظ مناطق بهداشتي جهان بايد در عداد نواحي شرق مديترانه قرار گيرد نام مي برد. دکتر ملکی ضمن قطع اظهارات نماينده انگلستان گفت كه بحرين يك گوشه از خاك ايران است و اين ايران است كه در مجامع بين المللي بايد از طرف بحرين سخن بگويد نه انگلستان استثمارگر كه آن قطعه از خاك ميهن ما را اشغال نظامي كرده است و در اين كنفرانس او (دكتر ملكي) بايد پيشنهاد دهد كه بحرين در چه ناحيه بهداشتي جهان قرار گيرد، نه نماينده دولت اشغالگر.
منبع:iranianshistoryonthisday.com
@Saeed_Maadani
پیادهرو و اهمیت آن در زندگی شهری
✍سعید معدنی
اولین و بدیهی ترین نکته ای که از «پیادهرو» به ذهن میرسد این است که پیادهرو محل رفت و آمد افراد پیاده است. اما همیشه اینگونه نیست و دقیقاً مشکل از همینجا شروع میشود. اینکه در بسیاری مواقع یا پیادهرو نداریم و یا پیادهروها کارکرد خود را از دست داده و افراد پیاده، خیابان ـ محل تردد اتومبیل ها ـ را برای رفت و آمد انتخاب میکنند.
در روستاها معمولا قسمت پیادهرو وجود ندارد. زیرا از روزگاران قدیم به دلیل ویژگی خاص روستاها، خیابانها و پیادهروها ـ به دلیل نبود یا کم بودن اتومبیل ـ یکی بودند. حتی امروزه اگرچه بسیاری از روستائیان دارای اتومبیل هستند اما از لحاظ فیزیکی، فضای پیادهرو از خیابان تفکیک نشده است. همچنین شهرهای کوچک که قبلاً روستا بوده اند، هنوز فاقد فضاهای شهری، از جمله پیادهرو مناسب هستند. برخی جاها یک راه باریکه ای در هر دوطرف خیابان به عنوان پیاده رو در نظر گرفته شده که عملاً کارکرد پیادهرو را ندارند.
محققان علوم اجتماعی و روانشناسان در غرب تحقیقات زیادی را درباره پیادهرو و نقش آن در زندگی مردم شهری انجام داده و به نتایج جالبی رسیده اند. مثلاً برخی محققان گام برداشتن و قدم زدن های مردم را فیلم برداری و تحلیل کردهاند. اینکه در چه زمانی و چه موقعیتی ریتم رفت و آمد مردم متفاوت و متغیر است. حتی افراد با توجه به شاغل یا بیکار بودن، نوع شغل، طبقه اجتماعی و ... نوع گام برداشتنهایشان متفاوت است.
روان شناسان براین باورند که معمولاً کسانی که از وسط پیادهرو راه میروند، دارای اعتماد به نفس بالاتری هستند تا افرادی که از کنار و چسبیده به دیوار راه میروند. به همین دلیل جهت «تقویت اعتماد به نفس»، توصیه می شود از وسط پیاده رو حرکت شود. همچنین روانشناسان معتقدند که اگر افراد کمی تندتر قدم بردارند در افزایش اعتماد به نفسشان مؤثر است.
زمان و ساعات شب و روز نیز بر فضای پیادهرو تأثیر دارند. دربرخی از ساعات روز، مثل صبحزود و عصرها که متنهی به شروع و تعطیلی ساعات اداری و کاری میشود، پیاده رو ها شلوغ و پر رفت و آمد هستند. انبوه انسانهایی را میبینیم که بیتوجه به دیگران، صرفاً برای رسیدن به مقصد بسرعت راه می روند. در برخی ساعات دیگر قدم زدن حالتی برای رفع خستگی و تفریح دارد.
همانطور که ذکر آن رفت، در شهرهای کوچک و مناطق کمتر توسعه یافته شهرهای بزرگ، غالباً پیادهرو استاندارد وجود ندارد و خیابان اصلی محل رفت و آمد افراد پیاده است. این موضوع هم رانندگان و هم عابران پیاده را آزار داده و کلافه میکند، و رفتن به خیابان یعنی عذاب جسم و ذهن و روان. در برخی از خیابانها، ضمن باریک بودن پیادهرو، غالباً دست فروشها بساط پهن کرده و یا محل استفاده و قرار دادن ابزار و وسایل تعمیرگاهها و مغازهها بوده و یا جهت ساخت و ساز، مصالح ساختمانی ریخته میشود. به همین دلیل پیاده رو معنا و کاربرد اصلی خود را از دست داده و لاجرم خیابان محل تردد عابران پیاده شده است.
البته در برخی خیابانهای شهرهای بزرگ در ایران و از جمله تهران، پیادهروهای استاندارد وجود دارند. از همان ابتدای احداث این نوع خیابانها به اندازه کافی فضای پیادهرو در نظر گرفته شده است. در این نوع خیابانها، پیادهروی به ابزاری برای رفع خستگی، قدم زدنهای نشاطآور در زمانهای خلوت شبانه روز تبدیل میشود. مثلاً بخشهایی از دو خیابان «جمهوری» و «ولیعصر» در شهر تهران از این دست هستند. پیادهروهای پهن و طولانی داشته و مغازهها و فروشگاه های متنوع در سرتاسر آن وجود دارد. قدم زدن در این نوع پیادهروها آسان بوده و حتی موجب آرامش روحی می شوند.
تحقیقات نشان میدهد اگر پیادهرو های استاندارد و منظم و کنترل شده داشته باشیم، به ایجاد نشاط و آرامش کمک کرده و محل امنی برای تفریح و گذران اوقات فراغت است. در کشورهای صنعتی و پیشرفته، پیادهروها مهمتر از خیابانها هستند، زیرا مردم را تشویق به تحرک، ورزش و پیادهروی منظم و روزانه می کنند. ضمن نقش داشتن در سلامتی به دلیل استفاده کمتر از وسایل نقلیه موتوری به مقدار زیادی از بار ترافیکی و آلودگی صوتی و هوا کاسته می شود. از سوی دیگر اجازه حضور دستفروشها را در پیادهرو ها نمیدهند، مگر مکان های خاصی که مجوز آن صادر شده باشد؛ زیرا پیادهرو به همه شهروندان تعلق دارد و جزء حقوق آنها محسوب می شود.
(ادامه در صفحه دوم👇)
@Saeed_Maadani
✍سعید معدنی
اولین و بدیهی ترین نکته ای که از «پیادهرو» به ذهن میرسد این است که پیادهرو محل رفت و آمد افراد پیاده است. اما همیشه اینگونه نیست و دقیقاً مشکل از همینجا شروع میشود. اینکه در بسیاری مواقع یا پیادهرو نداریم و یا پیادهروها کارکرد خود را از دست داده و افراد پیاده، خیابان ـ محل تردد اتومبیل ها ـ را برای رفت و آمد انتخاب میکنند.
در روستاها معمولا قسمت پیادهرو وجود ندارد. زیرا از روزگاران قدیم به دلیل ویژگی خاص روستاها، خیابانها و پیادهروها ـ به دلیل نبود یا کم بودن اتومبیل ـ یکی بودند. حتی امروزه اگرچه بسیاری از روستائیان دارای اتومبیل هستند اما از لحاظ فیزیکی، فضای پیادهرو از خیابان تفکیک نشده است. همچنین شهرهای کوچک که قبلاً روستا بوده اند، هنوز فاقد فضاهای شهری، از جمله پیادهرو مناسب هستند. برخی جاها یک راه باریکه ای در هر دوطرف خیابان به عنوان پیاده رو در نظر گرفته شده که عملاً کارکرد پیادهرو را ندارند.
محققان علوم اجتماعی و روانشناسان در غرب تحقیقات زیادی را درباره پیادهرو و نقش آن در زندگی مردم شهری انجام داده و به نتایج جالبی رسیده اند. مثلاً برخی محققان گام برداشتن و قدم زدن های مردم را فیلم برداری و تحلیل کردهاند. اینکه در چه زمانی و چه موقعیتی ریتم رفت و آمد مردم متفاوت و متغیر است. حتی افراد با توجه به شاغل یا بیکار بودن، نوع شغل، طبقه اجتماعی و ... نوع گام برداشتنهایشان متفاوت است.
روان شناسان براین باورند که معمولاً کسانی که از وسط پیادهرو راه میروند، دارای اعتماد به نفس بالاتری هستند تا افرادی که از کنار و چسبیده به دیوار راه میروند. به همین دلیل جهت «تقویت اعتماد به نفس»، توصیه می شود از وسط پیاده رو حرکت شود. همچنین روانشناسان معتقدند که اگر افراد کمی تندتر قدم بردارند در افزایش اعتماد به نفسشان مؤثر است.
زمان و ساعات شب و روز نیز بر فضای پیادهرو تأثیر دارند. دربرخی از ساعات روز، مثل صبحزود و عصرها که متنهی به شروع و تعطیلی ساعات اداری و کاری میشود، پیاده رو ها شلوغ و پر رفت و آمد هستند. انبوه انسانهایی را میبینیم که بیتوجه به دیگران، صرفاً برای رسیدن به مقصد بسرعت راه می روند. در برخی ساعات دیگر قدم زدن حالتی برای رفع خستگی و تفریح دارد.
همانطور که ذکر آن رفت، در شهرهای کوچک و مناطق کمتر توسعه یافته شهرهای بزرگ، غالباً پیادهرو استاندارد وجود ندارد و خیابان اصلی محل رفت و آمد افراد پیاده است. این موضوع هم رانندگان و هم عابران پیاده را آزار داده و کلافه میکند، و رفتن به خیابان یعنی عذاب جسم و ذهن و روان. در برخی از خیابانها، ضمن باریک بودن پیادهرو، غالباً دست فروشها بساط پهن کرده و یا محل استفاده و قرار دادن ابزار و وسایل تعمیرگاهها و مغازهها بوده و یا جهت ساخت و ساز، مصالح ساختمانی ریخته میشود. به همین دلیل پیاده رو معنا و کاربرد اصلی خود را از دست داده و لاجرم خیابان محل تردد عابران پیاده شده است.
البته در برخی خیابانهای شهرهای بزرگ در ایران و از جمله تهران، پیادهروهای استاندارد وجود دارند. از همان ابتدای احداث این نوع خیابانها به اندازه کافی فضای پیادهرو در نظر گرفته شده است. در این نوع خیابانها، پیادهروی به ابزاری برای رفع خستگی، قدم زدنهای نشاطآور در زمانهای خلوت شبانه روز تبدیل میشود. مثلاً بخشهایی از دو خیابان «جمهوری» و «ولیعصر» در شهر تهران از این دست هستند. پیادهروهای پهن و طولانی داشته و مغازهها و فروشگاه های متنوع در سرتاسر آن وجود دارد. قدم زدن در این نوع پیادهروها آسان بوده و حتی موجب آرامش روحی می شوند.
تحقیقات نشان میدهد اگر پیادهرو های استاندارد و منظم و کنترل شده داشته باشیم، به ایجاد نشاط و آرامش کمک کرده و محل امنی برای تفریح و گذران اوقات فراغت است. در کشورهای صنعتی و پیشرفته، پیادهروها مهمتر از خیابانها هستند، زیرا مردم را تشویق به تحرک، ورزش و پیادهروی منظم و روزانه می کنند. ضمن نقش داشتن در سلامتی به دلیل استفاده کمتر از وسایل نقلیه موتوری به مقدار زیادی از بار ترافیکی و آلودگی صوتی و هوا کاسته می شود. از سوی دیگر اجازه حضور دستفروشها را در پیادهرو ها نمیدهند، مگر مکان های خاصی که مجوز آن صادر شده باشد؛ زیرا پیادهرو به همه شهروندان تعلق دارد و جزء حقوق آنها محسوب می شود.
(ادامه در صفحه دوم👇)
@Saeed_Maadani
پیاده رو و اهمیت آن در زندگی شهری
( قسمت دوم و پایانی)
از نگاه جامعه شناسان شهری، در آینده محل زندگی اکثریت مردم جامعه ما و تمام جهان، جامعه شهری خواهد بود. به عبارتی زندگی آینده بشری زندگی شهری است. غالب روستائیان یا به شهر مهاجرت کرده و یا روستاهای مستعد تبدیل به شهر می شوند. صرفاً روستاهایی می مانند که موقعیت استراتژیک داشته و یا ویژگی گردشگری و تفریحی دارند. هرچقدر یک کشور پیشرفته و صنعتی باشد، میزان شهرنشینی آن افزایش یافته و از روستانشینی آن کاسته می شود. کشورهای صنعتی غرب و آمریکا کمتر از 5 درصد جمعیت روستایی دارند. درحالی که کشورهای جهان سوم 30 تا 60 درصد روستا نشین هستند. مردمی که به شهرها مهاجرت می کنند -به جزء موارد استثنایی-بعید است که برای اقامت دائم به روستا برگردند. پس آینده، آینده ی شهری است.*
بدین ترتیب، یکی از راههای توسعه و پیشرفت شهری، ایجاد فضا و مکان مناسب عمومی برای زندگی در شهر است. اگر بخواهیم مردم جوامع شهری از مکان زندگی خود لذت ببرند و با نشاط و آرامش به پیشرفت و ترقی کشور کمک کنند، می بایست فضای شهری و پیادهروهای امن، استاندارد و تهی از مزاحم و مزاحمت داشته باشیم.
همانطور که گفته شد، متأسفانه بسیاری از پیادهروهای خیابانهای ما در شهرهای مختلف، به محل قرار دادن وسایل مغازهها، تعمیرگاهها و مصالح ساختمانی تبدیل شده و یا دست فروشان بساط پهن کرده اند. به همین دلیل مردم رغبتی برای حضور و لذت بردن از فضاهای عمومی ندارند. لذا خانه نشین شده و این امر به مرور زمان موجب بروز افسردگی و سایر بیماریهای روانی و آسیبهای جسمی و اجتماعی میشود.
پیشنهاد می شود مسئولین در بازسازی ساختمان های فرسوده و یا ساختن مناطق شهری جدید به پیاده روها توجه ویژهای داشته باشند تا فضایی برای نشاط و استراحت برای شهروندان فراهم شده تا ازحضور و قدم زدن در آن لذت ببرند.
پایان
@Saeed_Maadani
*نکته: این روزها اصطلاحی باب شده با عنوان "مهاجرت معکوس" این اصطلاح کمی فریبنده است. به عبارتی مهاجرت تام نیست. بدین گونه که افراد محل زندگی شهری خود را دارند. در کنار آن در روستاههای خوش آب و هوا هم محلی برای زندگی و استراحت برای ایام تعطیلات و یا دوران بازنشستگی ساخته و یا تهیه کردهاند که به آنجا می روند. اما در عین حال مهاجرت دائمی به همراه همه اعضای خانواده به ویژه فرزندان نیست. با این تعریف شاید نتوان آن را "مهاجرت تام" به معنی مصطلح آن نامید.
#سعید_معدنی
#شهر
#پیادهرو
#خیابان
#مهاجرت
#شهرنشینی
@Saeed_Maadani
( قسمت دوم و پایانی)
از نگاه جامعه شناسان شهری، در آینده محل زندگی اکثریت مردم جامعه ما و تمام جهان، جامعه شهری خواهد بود. به عبارتی زندگی آینده بشری زندگی شهری است. غالب روستائیان یا به شهر مهاجرت کرده و یا روستاهای مستعد تبدیل به شهر می شوند. صرفاً روستاهایی می مانند که موقعیت استراتژیک داشته و یا ویژگی گردشگری و تفریحی دارند. هرچقدر یک کشور پیشرفته و صنعتی باشد، میزان شهرنشینی آن افزایش یافته و از روستانشینی آن کاسته می شود. کشورهای صنعتی غرب و آمریکا کمتر از 5 درصد جمعیت روستایی دارند. درحالی که کشورهای جهان سوم 30 تا 60 درصد روستا نشین هستند. مردمی که به شهرها مهاجرت می کنند -به جزء موارد استثنایی-بعید است که برای اقامت دائم به روستا برگردند. پس آینده، آینده ی شهری است.*
بدین ترتیب، یکی از راههای توسعه و پیشرفت شهری، ایجاد فضا و مکان مناسب عمومی برای زندگی در شهر است. اگر بخواهیم مردم جوامع شهری از مکان زندگی خود لذت ببرند و با نشاط و آرامش به پیشرفت و ترقی کشور کمک کنند، می بایست فضای شهری و پیادهروهای امن، استاندارد و تهی از مزاحم و مزاحمت داشته باشیم.
همانطور که گفته شد، متأسفانه بسیاری از پیادهروهای خیابانهای ما در شهرهای مختلف، به محل قرار دادن وسایل مغازهها، تعمیرگاهها و مصالح ساختمانی تبدیل شده و یا دست فروشان بساط پهن کرده اند. به همین دلیل مردم رغبتی برای حضور و لذت بردن از فضاهای عمومی ندارند. لذا خانه نشین شده و این امر به مرور زمان موجب بروز افسردگی و سایر بیماریهای روانی و آسیبهای جسمی و اجتماعی میشود.
پیشنهاد می شود مسئولین در بازسازی ساختمان های فرسوده و یا ساختن مناطق شهری جدید به پیاده روها توجه ویژهای داشته باشند تا فضایی برای نشاط و استراحت برای شهروندان فراهم شده تا ازحضور و قدم زدن در آن لذت ببرند.
پایان
@Saeed_Maadani
*نکته: این روزها اصطلاحی باب شده با عنوان "مهاجرت معکوس" این اصطلاح کمی فریبنده است. به عبارتی مهاجرت تام نیست. بدین گونه که افراد محل زندگی شهری خود را دارند. در کنار آن در روستاههای خوش آب و هوا هم محلی برای زندگی و استراحت برای ایام تعطیلات و یا دوران بازنشستگی ساخته و یا تهیه کردهاند که به آنجا می روند. اما در عین حال مهاجرت دائمی به همراه همه اعضای خانواده به ویژه فرزندان نیست. با این تعریف شاید نتوان آن را "مهاجرت تام" به معنی مصطلح آن نامید.
#سعید_معدنی
#شهر
#پیادهرو
#خیابان
#مهاجرت
#شهرنشینی
@Saeed_Maadani
nasim1082 (1).pdf
816.6 KB
نسخه الکترونیکی
*هفته نامه نسیم جنوب*
سال بیست و هفتم
شماره ۱۰۸۲
🌺🌺🌺🌺
*نسیم جنوب، دیرپاترین نشریه تاریخ بوشهر*
زبادِ جنوبی در آمد نسیم
دل رهروان رست زاندوه و بیم (نظامی)
تلفن تماس و ارسال مطلب از طریق واتساب:
۰۹۱۷۷۷۲۳۹۰۹
@Saeed_Maadani
*هفته نامه نسیم جنوب*
سال بیست و هفتم
شماره ۱۰۸۲
🌺🌺🌺🌺
*نسیم جنوب، دیرپاترین نشریه تاریخ بوشهر*
زبادِ جنوبی در آمد نسیم
دل رهروان رست زاندوه و بیم (نظامی)
تلفن تماس و ارسال مطلب از طریق واتساب:
۰۹۱۷۷۷۲۳۹۰۹
@Saeed_Maadani
Forwarded from BBCPersian
🎙️پادکست شیرازه – کتابخانه قرن – ایران بین دو انقلاب
🎙️ایران بین دو انقلاب، نوشته «یرواند آبراهامیان» یکی از مشهورترین کتابهای تخصصی تاریخ قرن چهاردهم ایران است.
🎙️این کتاب با نگاهی نومارکسیستی به بررسی وقایع ایران بین انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی پرداخته.
🎙️این کتاب در دانشگاههای ایران تدریس شده و در داخل و خارج از کشور بارها مورد استناد قرار گرفته.
🎙️اگر علاقه دارید از محتوای کتاب آگاه شوید در پست بعدی پادکست شیرازه را بشنوید.
⭕ برای شنیدن قسمتهای پیشین هم #شیرازه را در حساب تلگرام بیبیسی فارسی جستوجو کنید. یا به لینک زیر بروید:
https://www.bbc.com/persian/podcasts/p0bw80rj
@BBCPersian
🎙️ایران بین دو انقلاب، نوشته «یرواند آبراهامیان» یکی از مشهورترین کتابهای تخصصی تاریخ قرن چهاردهم ایران است.
🎙️این کتاب با نگاهی نومارکسیستی به بررسی وقایع ایران بین انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی پرداخته.
🎙️این کتاب در دانشگاههای ایران تدریس شده و در داخل و خارج از کشور بارها مورد استناد قرار گرفته.
🎙️اگر علاقه دارید از محتوای کتاب آگاه شوید در پست بعدی پادکست شیرازه را بشنوید.
⭕ برای شنیدن قسمتهای پیشین هم #شیرازه را در حساب تلگرام بیبیسی فارسی جستوجو کنید. یا به لینک زیر بروید:
https://www.bbc.com/persian/podcasts/p0bw80rj
@BBCPersian
Forwarded from BBCPersian
هفت اقلیم (سعید معدنی)
🎙️پادکست شیرازه – کتابخانه قرن – ایران بین دو انقلاب 🎙️ایران بین دو انقلاب، نوشته «یرواند آبراهامیان» یکی از مشهورترین کتابهای تخصصی تاریخ قرن چهاردهم ایران است. 🎙️این کتاب با نگاهی نومارکسیستی به بررسی وقایع ایران بین انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی پرداخته.…
شیرازه_کتابخانه_قرن_ایران_بین_دو_انقلاب.mp3
20.7 MB
Forwarded from موسیقی و اندیشه
🔴 قصه عکس بالا
✍ یادداشتی به قلم دکتر سمیرا رزاقی، متخصص رادیوتراپی و آنکولوژی
✅ پیرمرد بیمار خوش برخورد و مودب و صبور که قبل از رفتن یادداشتش را به دستم میدهد، تلفیقی از اندوه و رضایت و حسرت بر دلم مینشیند. خواستههای منطقی بجایش را به صورت یک، دو، سه، چهار نوشته؛ و دردی را که سیستم معیوب سلامت، بر روح و روانش انداخته، زیر کلمات منطقی و زیبایش پنهان کرده است. رد دردِ زیرِ پا رفتن کرامت انسانیش را در این سیستم، در تک تک کلماتش میخوانم.
✅ میخواهم به پیرمرد بگویم:« پدر جان اینجا حرف و پیشنهاد ما عیاری ندارد؛ اینجا سالهاست کسی نظر کارشناس و مراجع و پزشک و بیمار را نمیپرسد!» نمیگویم؛ دلم نمیآید بگویم؛ دلم نمیآید کورسوی امیدی را که پیرمرد با نوشتن این یادداشت وزین بر خود وعده داده، کور کنم.
✅ دوباره یادداشت را میخوانم؛ پیرمرد هنوز منتظر جواب مانده؛ میخواهم بگویم:« پدر جان دل ما هم خون است از این همه بینظمی و بد اخلاقی و کم و کاستی؛ گوش شنوا نداریم ولی!» نمیگویم؛ دلم نمیآید بگویم؛ دلم نمیآید کورسوی اعتباری را که پیرمرد برای من در جایگاه پزشک و هیئت علمی دانشگاه قائل شده، کور کنم.
✅ بیخود لبخند تلخی میزنم که ماسک سپیدم، نفاقش را از چشمهای تیز پیرمرد پنهان میکند. میخواهم بگویم:« این آدمها که بد اخلاقی میکنند در جایگاه حرفهای شان؛ همان آدمهایی هستند که حرمتشان بارها بیاعتبار شده از سوی مسئولان و مردم ؛ همانها هستند که بیحرمتی و بد اخلاقی دیدهاند از خیلیها؛ همانها که خون دل خوردهاند در سیستمی که انصاف و عدالت دیگر جایگاهی در رتبه و شأن کارمندان ندارد.» نمیگویم؛ دلم نمیآید بگویم؛ دلم نمیآید دلخوشی پیرمرد را به اینکه هنوز میشود با انصاف و اخلاق، خیلی چیزها را درست کرد، کور کنم .
✅ کلمات بیربط نامفهومی از دهانم بیرون میآید تا شاید خجالتم را بپوشاند؛ دلم میخواهد بگویم:« پدر جان! با سیستم و مردم و اجتماعی طرفیم که زحمتها و عرق ریختنها و خوب بودنها مدتهاست دیگر برایشان قیمتی ندارند و به جای تکریم، تقبیح میشوند! چگونه از پرسنلی که بارها دشنام شنیده، هم از مردم، هم از مسئولین، دلجویی و تشکر کنم؟!» نمیگویم؛ دلم نمیآید بگویم؛ دلم نمیآید امید بیحاصلی را که پیرمرد هنوز به خوش رفتاری و خوش اخلاقی و تعهد انسانی دارد، کور کنم.
✅ دلم میخواهد ساعتها برای پیرمرد درد دل کنم و از درد خبری که خواندهام بگویم؛ درد خبر اتاق عملی در یکی از کشورهای عربی همسایه، که همه کادر پرسنلی و پزشکیاش ایرانی هستند! درد سیستمی که نه تنها ارجی برای علم و دانش و اخلاق و کار حرفهای قائل نیست که نخبههایش را هم فراری داده است. از درد زخم کهنه جمله همان مسئولی بی مسئولیتی که گفت:« هر پزشکی میخواهد برود؛ بلیط برایش میخرم !» از هزار درد ناگفته و نانوشته و ناشنیده؛ شاید هم هزار بار گفته و نوشته و شنیده؛… ولی از دیدهٔ اعتبار ساقط شده!
✅ هیچکدام را نمیگویم چون مدتهاست حرف زدن، اعتباری ندارد! ولی دلم نمیآید یادداشت بینظیر پیرمرد گوشه کشوی میزم در بیمارستان بیاعتبار شود؛ آن را به اشتراک میگذارم شاید به گوش کسی، مسئولی برسد !
✅ مرد که میرود ناخودآگاه به یاد یادداشت کوتاه مهرداد اصیل در مجله اندیشه پویا در مورد زندانهای هولناک شوروی موسوم به مجمع الجزایر گولاگ میافتم؛ اصیل مینویسد:« واقعیت چنان غرابتی یافته بود که هر تخیلی را از اعتبار میانداخت!» از خودم میپرسم کجای زمانه غریب ما، واقعیت اینقدر پر از غرابت شد که تخیل مان برای بهتر شدن آینده برای همیشه از اعتبار افتاد ؟!!!
✅ تخیلمان مدتهاست عیار و اعتباری ندارد ولی،
🔸 کاش امید پیرمرد برای همیشه از اعتبار نیفتد!
پایگاه خبری پزشکان و قانون (پالنا)
@pezeshkanghanon
@mosighi_andishe
✍ یادداشتی به قلم دکتر سمیرا رزاقی، متخصص رادیوتراپی و آنکولوژی
✅ پیرمرد بیمار خوش برخورد و مودب و صبور که قبل از رفتن یادداشتش را به دستم میدهد، تلفیقی از اندوه و رضایت و حسرت بر دلم مینشیند. خواستههای منطقی بجایش را به صورت یک، دو، سه، چهار نوشته؛ و دردی را که سیستم معیوب سلامت، بر روح و روانش انداخته، زیر کلمات منطقی و زیبایش پنهان کرده است. رد دردِ زیرِ پا رفتن کرامت انسانیش را در این سیستم، در تک تک کلماتش میخوانم.
✅ میخواهم به پیرمرد بگویم:« پدر جان اینجا حرف و پیشنهاد ما عیاری ندارد؛ اینجا سالهاست کسی نظر کارشناس و مراجع و پزشک و بیمار را نمیپرسد!» نمیگویم؛ دلم نمیآید بگویم؛ دلم نمیآید کورسوی امیدی را که پیرمرد با نوشتن این یادداشت وزین بر خود وعده داده، کور کنم.
✅ دوباره یادداشت را میخوانم؛ پیرمرد هنوز منتظر جواب مانده؛ میخواهم بگویم:« پدر جان دل ما هم خون است از این همه بینظمی و بد اخلاقی و کم و کاستی؛ گوش شنوا نداریم ولی!» نمیگویم؛ دلم نمیآید بگویم؛ دلم نمیآید کورسوی اعتباری را که پیرمرد برای من در جایگاه پزشک و هیئت علمی دانشگاه قائل شده، کور کنم.
✅ بیخود لبخند تلخی میزنم که ماسک سپیدم، نفاقش را از چشمهای تیز پیرمرد پنهان میکند. میخواهم بگویم:« این آدمها که بد اخلاقی میکنند در جایگاه حرفهای شان؛ همان آدمهایی هستند که حرمتشان بارها بیاعتبار شده از سوی مسئولان و مردم ؛ همانها هستند که بیحرمتی و بد اخلاقی دیدهاند از خیلیها؛ همانها که خون دل خوردهاند در سیستمی که انصاف و عدالت دیگر جایگاهی در رتبه و شأن کارمندان ندارد.» نمیگویم؛ دلم نمیآید بگویم؛ دلم نمیآید دلخوشی پیرمرد را به اینکه هنوز میشود با انصاف و اخلاق، خیلی چیزها را درست کرد، کور کنم .
✅ کلمات بیربط نامفهومی از دهانم بیرون میآید تا شاید خجالتم را بپوشاند؛ دلم میخواهد بگویم:« پدر جان! با سیستم و مردم و اجتماعی طرفیم که زحمتها و عرق ریختنها و خوب بودنها مدتهاست دیگر برایشان قیمتی ندارند و به جای تکریم، تقبیح میشوند! چگونه از پرسنلی که بارها دشنام شنیده، هم از مردم، هم از مسئولین، دلجویی و تشکر کنم؟!» نمیگویم؛ دلم نمیآید بگویم؛ دلم نمیآید امید بیحاصلی را که پیرمرد هنوز به خوش رفتاری و خوش اخلاقی و تعهد انسانی دارد، کور کنم.
✅ دلم میخواهد ساعتها برای پیرمرد درد دل کنم و از درد خبری که خواندهام بگویم؛ درد خبر اتاق عملی در یکی از کشورهای عربی همسایه، که همه کادر پرسنلی و پزشکیاش ایرانی هستند! درد سیستمی که نه تنها ارجی برای علم و دانش و اخلاق و کار حرفهای قائل نیست که نخبههایش را هم فراری داده است. از درد زخم کهنه جمله همان مسئولی بی مسئولیتی که گفت:« هر پزشکی میخواهد برود؛ بلیط برایش میخرم !» از هزار درد ناگفته و نانوشته و ناشنیده؛ شاید هم هزار بار گفته و نوشته و شنیده؛… ولی از دیدهٔ اعتبار ساقط شده!
✅ هیچکدام را نمیگویم چون مدتهاست حرف زدن، اعتباری ندارد! ولی دلم نمیآید یادداشت بینظیر پیرمرد گوشه کشوی میزم در بیمارستان بیاعتبار شود؛ آن را به اشتراک میگذارم شاید به گوش کسی، مسئولی برسد !
✅ مرد که میرود ناخودآگاه به یاد یادداشت کوتاه مهرداد اصیل در مجله اندیشه پویا در مورد زندانهای هولناک شوروی موسوم به مجمع الجزایر گولاگ میافتم؛ اصیل مینویسد:« واقعیت چنان غرابتی یافته بود که هر تخیلی را از اعتبار میانداخت!» از خودم میپرسم کجای زمانه غریب ما، واقعیت اینقدر پر از غرابت شد که تخیل مان برای بهتر شدن آینده برای همیشه از اعتبار افتاد ؟!!!
✅ تخیلمان مدتهاست عیار و اعتباری ندارد ولی،
🔸 کاش امید پیرمرد برای همیشه از اعتبار نیفتد!
پایگاه خبری پزشکان و قانون (پالنا)
@pezeshkanghanon
@mosighi_andishe
Forwarded from 🌐 پایش آمریکا & UN 🌐
💢پیشبینی دینداری جوانان مسیحی ایالات متحده؛ مذهبیترین ایالت آمریکا کدام است؟
اگرچه بخش قابل توجهی از دنیای غرب در دهههای اخیر شاهد افت شمار دینداران بوده است، با این حال ایالات متحده از معدود کشورهایی محسوب میشود که عمیقاً مذهبی و مسیحی باقی مانده است.
بر اساس سرشماری مذهبی سال ۲۰۲۰ آمریکا، ۶۴ درصد از شهروندان این کشور خود را مسیحی میدانند. این در حالی است که حدود ۳۰ درصد خود را معتقد به یک مذهب خاص به حساب نمیآورند.
🇺🇸 @US_REVIEW 📍پایش آمریکا 📍
اگرچه بخش قابل توجهی از دنیای غرب در دهههای اخیر شاهد افت شمار دینداران بوده است، با این حال ایالات متحده از معدود کشورهایی محسوب میشود که عمیقاً مذهبی و مسیحی باقی مانده است.
بر اساس سرشماری مذهبی سال ۲۰۲۰ آمریکا، ۶۴ درصد از شهروندان این کشور خود را مسیحی میدانند. این در حالی است که حدود ۳۰ درصد خود را معتقد به یک مذهب خاص به حساب نمیآورند.
🇺🇸 @US_REVIEW 📍پایش آمریکا 📍
Forwarded from هفت اقلیم (سعید معدنی)
سوم خرداد( ۱۳۶۱) روز پس گرفتن خرمشهر
مقاله:
خرمشهر به روایت فیلم های مستند جنگی
✍سعید معدنی
چکیده
يكي از شيوه هاي صريح مطالعه و درك ماهيت جنگ براي نويسندگان، هنرمندان و تحليل گران، آثار مستند جنگي است. اين آثار ما را تا حدود زيادي با وقايع جنگ از نزديك آشنا مي كند و اين امكان را براي محقق فراهم مي سازد تا جنگ را از نزديك حس كند. زيرا مقوله جنگ به دلايلي چند از جمله ماهيت موضوع، عناصر تبليغي كه از هر دو سوي متخاصم به آن افزوده مي شود و شاخ و برگ هايي كه بر آن افزوده مي شود، از آن نوع پديده هاي اجتماعي است كه ويژگي ها و پيچيدگي هاي خاص خود را دارد. مقاله حاضر درصدد است تا فيلم هاي مستند جنگي را كه جريان اشغال خرمشهر، آزاد سازي و بازسازي آنرا به تصوير كشيده اند، معرفي نمايند. تا براي كساني قصد درك بهتر موضوع «خرمشهر و اشغال و آزادسازي» آنرا را دارند زمينه مقدماتي رافراهم نمايد.در اين مقاله آثار مستند جنگي به ترتيب زمان ساخت،معرفي شده اند.موضوع هر فيلم نيز به اختصار نقل شده است. طرح ترتيب زماني فيلم ها به ما كمك مي كند تا ما سير تدريجي اشغال، آزاد سازي و بازسازي خرمشهر را بهتر ترسيم نماييم. همچنين جهت ارج گذاري به زحمات مستند ساز بر جسته فيلم جنگي، سيد مرتضي آويني، آثار ايشان درباره خرمشهر به صورت مستقل بررسي شده است.
يكي از شيوه هاي صريح مطالعه و درك ماهيت جنگ براي نويسندگان، هنرمندان و تحليل گران، آثار مستند جنگي است. اين آثار ما را تا حدود زيادي با وقايع جنگ از نزديك آشنا مي كند و اين امكان را براي محقق فراهم مي سازد تا جنگ را از نزديك حس كند. زيرا مقوله جنگ به دلايلي چند از جمله ماهيت موضوع، عناصر تبليغي كه از هر دو سوي متخاصم به آن افزوده مي شود و شاخ و برگ هايي كه بر آن افزوده مي شود، از آن نوع پديده هاي اجتماعي است كه ويژگي ها و پيچيدگي هاي خاص خود را دارد. مقاله حاضر درصدد است تا فيلم هاي مستند جنگي را كه جريان اشغال خرمشهر، آزاد سازي و بازسازي آنرا به تصوير كشيده اند، معرفي نمايند. تا براي كساني قصد درك بهتر موضوع «خرمشهر و اشغال و آزادسازي» آنرا را دارند زمينه مقدماتي رافراهم نمايد.
در اين مقاله آثار مستند جنگي به ترتيب زمان ساخت،معرفي شده اند.موضوع هر فيلم نيز به اختصار نقل شده است. طرح ترتيب زماني فيلم ها به ما كمك مي كند تا ما سير تدريجي اشغال، آزاد سازي و بازسازي خرمشهر را بهتر ترسيم نماييم. همچنين جهت ارج گذاري به زحمات مستند ساز بر جسته فيلم جنگي، سيد مرتضي آويني، آثار ايشان درباره خرمشهر به صورت مستقل بررسي شده است.
مقدمه
تاريخ و حيات انسانها بسرعت سپري مي شود. حوادث و رويدادها صرفاً در خاطره ها مي مانند و در صورت عدم ثبت اين خاطرات ممكن نسل هاي آينده از پس غبار زنگار گرفته تحريف، نسبت به رويدادهاي گذشته بنگرند. از زمان تجاوز دشمن به خاك كشورمان در شهريور 1359 و تسخير شهرهاي جنوبي و غربي ايران و سپس مقاومت و باز پس گيري اين شهرها 25 سال مي گذرد. دوران جنگ سراسر حكايت از ايستادگي و مقاومت مرداني دارد كه وظيفه خويش را در جهت اعتلاي حق مي ديدند. نقطه اوج احساس غرور، حميت و غيرت جوانان اين مرز و بوم در آزاد سازي خرمشهر خلاصه مي شود. مرداني كه جان خود را فدا كردند تا ايران و ايراني بماند و به باورها، اعتقادات و هويت فرهنگي و ملي جوانان نسل جنگ افتخار كند. وظيفه نسل امروز و نسل هاي آينده است كه از بازماندگان و خانواده هاي شهيدان تكريم به عمل آورده و عزت احترام آنان را پاس بدارند. همچنين لازم و ضروري است كه جانفشاني هاي شهدا و جانبازان دوران جنگ را هميشه در يادها زنده نگهدارند و اين امر جز تمسك به ابزارهاي فرهنگ اعم از فيلم، نمايشنامه، رمان، شعر و مانند آن ميسر نمي شود. در ساير ملل نيز چنين است، در همه كشورهاي جهان براي افرادي كه در جهت، امنيت، رفاه و صيانت از جامعه فداكاري كرده اند، با ارج نهادن به زحماتشان از بازمانده گان جنگ، خانواده قربانيان، جانبازان و … ضمن حمايت هاي مادي، آيين هاي خاصي براي بزرگداشت ايشان برگزار مي كنند. مقاله حاضر درصد پاسخ به اين سؤال است. «بهترين شيوه براي اطلاع از وضعيت جنگ و حوادث آن چه بوده و چگونه مي توان به آن دوران نقب زد و رويداد ها را به شكل نسبتاً واقعي تري مشاهده نمود.؟»
پاسخ مقاله مراجعه به فيلم هاي مستند جنگي است كه از آن زمان باقي مانده است. لذا مقاله حاضر سعي در معرفي فيلم هاي مستندي است كه در طي دوران جنگ و پس از آن درباره جنگ در خرمشهر تهيه شده و براي نسل هاي آينده به يادگار مانده است. برخی روش شناسان و متدلوژيست هاي علوم اجتماعي، روش هاي تحقيق را از لحاظ اعتبار يافته هاي تجربي به ترتيب اهميت؛ آزمايشي، ميداني، تحليل محتوا(استنادي) و پيمايشي در نظر مي گيرند.
ادامه در صفحه دوم👇
@Saeed_Maadani
مقاله:
خرمشهر به روایت فیلم های مستند جنگی
✍سعید معدنی
چکیده
يكي از شيوه هاي صريح مطالعه و درك ماهيت جنگ براي نويسندگان، هنرمندان و تحليل گران، آثار مستند جنگي است. اين آثار ما را تا حدود زيادي با وقايع جنگ از نزديك آشنا مي كند و اين امكان را براي محقق فراهم مي سازد تا جنگ را از نزديك حس كند. زيرا مقوله جنگ به دلايلي چند از جمله ماهيت موضوع، عناصر تبليغي كه از هر دو سوي متخاصم به آن افزوده مي شود و شاخ و برگ هايي كه بر آن افزوده مي شود، از آن نوع پديده هاي اجتماعي است كه ويژگي ها و پيچيدگي هاي خاص خود را دارد. مقاله حاضر درصدد است تا فيلم هاي مستند جنگي را كه جريان اشغال خرمشهر، آزاد سازي و بازسازي آنرا به تصوير كشيده اند، معرفي نمايند. تا براي كساني قصد درك بهتر موضوع «خرمشهر و اشغال و آزادسازي» آنرا را دارند زمينه مقدماتي رافراهم نمايد.در اين مقاله آثار مستند جنگي به ترتيب زمان ساخت،معرفي شده اند.موضوع هر فيلم نيز به اختصار نقل شده است. طرح ترتيب زماني فيلم ها به ما كمك مي كند تا ما سير تدريجي اشغال، آزاد سازي و بازسازي خرمشهر را بهتر ترسيم نماييم. همچنين جهت ارج گذاري به زحمات مستند ساز بر جسته فيلم جنگي، سيد مرتضي آويني، آثار ايشان درباره خرمشهر به صورت مستقل بررسي شده است.
يكي از شيوه هاي صريح مطالعه و درك ماهيت جنگ براي نويسندگان، هنرمندان و تحليل گران، آثار مستند جنگي است. اين آثار ما را تا حدود زيادي با وقايع جنگ از نزديك آشنا مي كند و اين امكان را براي محقق فراهم مي سازد تا جنگ را از نزديك حس كند. زيرا مقوله جنگ به دلايلي چند از جمله ماهيت موضوع، عناصر تبليغي كه از هر دو سوي متخاصم به آن افزوده مي شود و شاخ و برگ هايي كه بر آن افزوده مي شود، از آن نوع پديده هاي اجتماعي است كه ويژگي ها و پيچيدگي هاي خاص خود را دارد. مقاله حاضر درصدد است تا فيلم هاي مستند جنگي را كه جريان اشغال خرمشهر، آزاد سازي و بازسازي آنرا به تصوير كشيده اند، معرفي نمايند. تا براي كساني قصد درك بهتر موضوع «خرمشهر و اشغال و آزادسازي» آنرا را دارند زمينه مقدماتي رافراهم نمايد.
در اين مقاله آثار مستند جنگي به ترتيب زمان ساخت،معرفي شده اند.موضوع هر فيلم نيز به اختصار نقل شده است. طرح ترتيب زماني فيلم ها به ما كمك مي كند تا ما سير تدريجي اشغال، آزاد سازي و بازسازي خرمشهر را بهتر ترسيم نماييم. همچنين جهت ارج گذاري به زحمات مستند ساز بر جسته فيلم جنگي، سيد مرتضي آويني، آثار ايشان درباره خرمشهر به صورت مستقل بررسي شده است.
مقدمه
تاريخ و حيات انسانها بسرعت سپري مي شود. حوادث و رويدادها صرفاً در خاطره ها مي مانند و در صورت عدم ثبت اين خاطرات ممكن نسل هاي آينده از پس غبار زنگار گرفته تحريف، نسبت به رويدادهاي گذشته بنگرند. از زمان تجاوز دشمن به خاك كشورمان در شهريور 1359 و تسخير شهرهاي جنوبي و غربي ايران و سپس مقاومت و باز پس گيري اين شهرها 25 سال مي گذرد. دوران جنگ سراسر حكايت از ايستادگي و مقاومت مرداني دارد كه وظيفه خويش را در جهت اعتلاي حق مي ديدند. نقطه اوج احساس غرور، حميت و غيرت جوانان اين مرز و بوم در آزاد سازي خرمشهر خلاصه مي شود. مرداني كه جان خود را فدا كردند تا ايران و ايراني بماند و به باورها، اعتقادات و هويت فرهنگي و ملي جوانان نسل جنگ افتخار كند. وظيفه نسل امروز و نسل هاي آينده است كه از بازماندگان و خانواده هاي شهيدان تكريم به عمل آورده و عزت احترام آنان را پاس بدارند. همچنين لازم و ضروري است كه جانفشاني هاي شهدا و جانبازان دوران جنگ را هميشه در يادها زنده نگهدارند و اين امر جز تمسك به ابزارهاي فرهنگ اعم از فيلم، نمايشنامه، رمان، شعر و مانند آن ميسر نمي شود. در ساير ملل نيز چنين است، در همه كشورهاي جهان براي افرادي كه در جهت، امنيت، رفاه و صيانت از جامعه فداكاري كرده اند، با ارج نهادن به زحماتشان از بازمانده گان جنگ، خانواده قربانيان، جانبازان و … ضمن حمايت هاي مادي، آيين هاي خاصي براي بزرگداشت ايشان برگزار مي كنند. مقاله حاضر درصد پاسخ به اين سؤال است. «بهترين شيوه براي اطلاع از وضعيت جنگ و حوادث آن چه بوده و چگونه مي توان به آن دوران نقب زد و رويداد ها را به شكل نسبتاً واقعي تري مشاهده نمود.؟»
پاسخ مقاله مراجعه به فيلم هاي مستند جنگي است كه از آن زمان باقي مانده است. لذا مقاله حاضر سعي در معرفي فيلم هاي مستندي است كه در طي دوران جنگ و پس از آن درباره جنگ در خرمشهر تهيه شده و براي نسل هاي آينده به يادگار مانده است. برخی روش شناسان و متدلوژيست هاي علوم اجتماعي، روش هاي تحقيق را از لحاظ اعتبار يافته هاي تجربي به ترتيب اهميت؛ آزمايشي، ميداني، تحليل محتوا(استنادي) و پيمايشي در نظر مي گيرند.
ادامه در صفحه دوم👇
@Saeed_Maadani
Forwarded from هفت اقلیم (سعید معدنی)
صفحه دوم
اما بنا به ماهیت موضوعات مورد بررسی جامعه شناسی ، بکارگیری این روش دشوار است.
روش ميداني و مشاهدات عيني حوادث و رويدادها از لحاظ اهميت و اعتبار در رديف دوم قرار مي گيرند. فيلم هاي مستند جنگي براي تهيه كنندگان در زمره روش ميداني و براي محققان بهترين اسناد مطالعه جنگ است. البته با اذعان به اينكه ساختن فيلم مستند جنگي يكي از دشوارترين نوع فيلم هاي مستند مي باشد. همچنين اين كارگردان و فيلم بردار است كه زاويه ديد را براي ما تعيين مي كند. و آنچه كه دوربين او ثبت كرده ما مي بينيم اما با همه اين موارد بي شك فيلم هاي مستند به لحاظ اعتباري بهترين اسناد براي مطالعه جنگ مي باشند. در اين مقاله به فيلم هايي اشاره مي گردد كه موضوع اصلي آن ها جنگ، سپس آزادسازي و بازسازي خرمشهر مي باشد. مسايل مرتبط با جنگ خرمشهر را مي توان به چند مرحله تقسيم كرد.
مرحله نخست هجوم دشمن و آوارگي ساكنان خرمشهر و گريز مردم به خارج از شهر جهت در امان ماندن از شدت آسيب توپي و خمپاره هاي عراقي، اين مرحله را بعضاً فيلمسازان سينماي دفاع مقدس نيز به تصوير كشيده اند. مانند صحنه آغازين فيلم كيميا(1373) و يا در فيلم سرزمين خورشيد(1375) هر دو از احمدرضا درويش است كه كارگردان براساس خاطرات و تجربيات خود از جنگ و در آغاز تهاجم به شهرهاي اشغال شده را به ما معرفي مي كند. همچنين مجموعه تلويزيوني خاك سرخ ساخته حاتمي كيا نيز يكي از ارزنده ترين سريال هاي تلويزيوني در سالهاي اخير است، كه تهاجم دشمن و سقوط خرمشهر را به تصوير مي كشد.
مرحله دوم مقاومت تا آخرين لحظه رزمندگان جهت جلوگيري از سقوط خرمشهر است. اين مرحله شايد يكي از غم انگيزترين و حزن آورترين مرحله جنگ باشد. مرداني كه با دست هاي خالي در مقابل دشمن آماده و تا دندان مسلح غريبانه مقاومت كردند و شهيد شدند. شايد هيچكس نتواند اين مرحله از جنگ را، حتي در سطحي ترين وجه آن توصيف نمايد. فقط كساني كه شاهدان عيني ماجرا بودند، مي دانند كه آن دوران بر آن مردان چه گذشت؟
مرحله سوم مرحله پيروزي و باز پس گيري خرمشهر از دست دشمن است و مرحله چهارم در طول دوران جنگ پس از آزادي است كه يك منطقه جنگي محسوب مي شده و بازسازي آن به كندي شكل مي گرفت و در نهايت مرحله پس از جنگ و بازگشت خانواده ها، بازسازي شهر و خارج شدن از يك شهر نظامي و منطقه جنگي است. جنگ در خرمشهر به روايت فيلم هاي مستند در اينجا به فيلم هاي مستند جنگي كه موضوع محوري آن ها خرمشهر و مسايل پيرامون آن بوده به ترتيب سال ساخت اشاره مي گردد. حسن آن اين است كه بطور طبيعي تا حدود زيادي مراحل پنجگانه فوق در آن مستتر مي باشد. در سال 1359 فيلم مستندي با عنوان «حدود تاريخ: قسمت دوم" كه محمدرضا اسلاملو تهيه و فيلم برداري كرده است گزارشي از ويراني هاي جنگ ايران وعراق در دزفول، اهواز، آبادان و خرمشهر و مقاومت مردم اين مناطق را به نمايش مي گذارد. مهدي مدني در فيلم مستند «محمود نورايي، اپراتور بي سيم چي»(1360) مقاومت رزمندگان در محله كوت شيخ خرمشهر و گفت و گو با رزمندگان را تهيه و كارگرداني كرده است. همچنين در اين فيلم نورايي از كارش در جبهه، و خانواده و خاطراتش سخن مي گويد. در سال 1360 «نبرد حق: خرمشهر، شهر خون، شهر عشق"(كارگروهي) ساخته شده است.
اين فيلم مي تواند براي كساني كه مي خواهند از نزديك با زندگي رزمندگان در جبهه در سالهاي آغازين جنگ آشنا شوند، مفيد باشد. فعاليت هاي جنگي، عبادت سربازان و پاسداران را در جبهه خرمشهر در سال 1360 نمايش مي دهد. همچنين يكي از شهداي جنگ شهيد ابوالفضل اسماعيلي پيش از شهادت در اين فيلم صحبت مي كند و مصاحبه اي نيز با خانواده اين شهيد به عمل آمده است.
«فتح خونين"(كارگروهي) در سال 1361، توسط گروه تلويزيوني سپاه تهيه شده است. اين فيلم از جريان مبارزات رزمندگان در عمليات فتح خرمشهر حكايت مي كند.
فيلم «خرمشهر"(1361) كه يك كارگروهي بوده براساس شعري از سپيده كاشاني شاعر معاصر به همراه تصاويري از رزمندگان در جبهه تنظيم شده است.
«پل آزادي»(1361) به كارگرداني مهدي مدني و فيلم برداري فرهاد صبا، ساخته شده است. با به اشغال درآمدن خرمشهر توسط نيروهاي عراقي فرماندهان شيوه هاي گوناگون را براي آزاد سازي آن مي انديشند. يكي از آن ها ايجاد پلي به نام پل آزادي بر روي كارون بوده است. به همين جهت فيلم «پل آزادي» نام گرفته و درصدد معرفي اين تلاش رزمندگان است.
«نامه اي از خرمشهر»(1362) توسط نصرالله نصر ساخته شده است: بعد از آزاد سازي خرمشهر، عده اي از ساكنين خرمشهر براي ديدن شهر به خرمشهر مي روند، پسر بچه اي از اهالي خرمشهر در شهر به گردش مي پردازد و در مدرسه اي كه قبلاً آنجا درس خوانده است، چگونگي وضعيت شهرش را طي نامه اي براي برادرش كه در تهران زندگي مي كند، شرح مي دهد. اين فيلم مستند توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تهيه شده است.
ادامه در صفحه سوم👇
@Saeed_Maadani
اما بنا به ماهیت موضوعات مورد بررسی جامعه شناسی ، بکارگیری این روش دشوار است.
روش ميداني و مشاهدات عيني حوادث و رويدادها از لحاظ اهميت و اعتبار در رديف دوم قرار مي گيرند. فيلم هاي مستند جنگي براي تهيه كنندگان در زمره روش ميداني و براي محققان بهترين اسناد مطالعه جنگ است. البته با اذعان به اينكه ساختن فيلم مستند جنگي يكي از دشوارترين نوع فيلم هاي مستند مي باشد. همچنين اين كارگردان و فيلم بردار است كه زاويه ديد را براي ما تعيين مي كند. و آنچه كه دوربين او ثبت كرده ما مي بينيم اما با همه اين موارد بي شك فيلم هاي مستند به لحاظ اعتباري بهترين اسناد براي مطالعه جنگ مي باشند. در اين مقاله به فيلم هايي اشاره مي گردد كه موضوع اصلي آن ها جنگ، سپس آزادسازي و بازسازي خرمشهر مي باشد. مسايل مرتبط با جنگ خرمشهر را مي توان به چند مرحله تقسيم كرد.
مرحله نخست هجوم دشمن و آوارگي ساكنان خرمشهر و گريز مردم به خارج از شهر جهت در امان ماندن از شدت آسيب توپي و خمپاره هاي عراقي، اين مرحله را بعضاً فيلمسازان سينماي دفاع مقدس نيز به تصوير كشيده اند. مانند صحنه آغازين فيلم كيميا(1373) و يا در فيلم سرزمين خورشيد(1375) هر دو از احمدرضا درويش است كه كارگردان براساس خاطرات و تجربيات خود از جنگ و در آغاز تهاجم به شهرهاي اشغال شده را به ما معرفي مي كند. همچنين مجموعه تلويزيوني خاك سرخ ساخته حاتمي كيا نيز يكي از ارزنده ترين سريال هاي تلويزيوني در سالهاي اخير است، كه تهاجم دشمن و سقوط خرمشهر را به تصوير مي كشد.
مرحله دوم مقاومت تا آخرين لحظه رزمندگان جهت جلوگيري از سقوط خرمشهر است. اين مرحله شايد يكي از غم انگيزترين و حزن آورترين مرحله جنگ باشد. مرداني كه با دست هاي خالي در مقابل دشمن آماده و تا دندان مسلح غريبانه مقاومت كردند و شهيد شدند. شايد هيچكس نتواند اين مرحله از جنگ را، حتي در سطحي ترين وجه آن توصيف نمايد. فقط كساني كه شاهدان عيني ماجرا بودند، مي دانند كه آن دوران بر آن مردان چه گذشت؟
مرحله سوم مرحله پيروزي و باز پس گيري خرمشهر از دست دشمن است و مرحله چهارم در طول دوران جنگ پس از آزادي است كه يك منطقه جنگي محسوب مي شده و بازسازي آن به كندي شكل مي گرفت و در نهايت مرحله پس از جنگ و بازگشت خانواده ها، بازسازي شهر و خارج شدن از يك شهر نظامي و منطقه جنگي است. جنگ در خرمشهر به روايت فيلم هاي مستند در اينجا به فيلم هاي مستند جنگي كه موضوع محوري آن ها خرمشهر و مسايل پيرامون آن بوده به ترتيب سال ساخت اشاره مي گردد. حسن آن اين است كه بطور طبيعي تا حدود زيادي مراحل پنجگانه فوق در آن مستتر مي باشد. در سال 1359 فيلم مستندي با عنوان «حدود تاريخ: قسمت دوم" كه محمدرضا اسلاملو تهيه و فيلم برداري كرده است گزارشي از ويراني هاي جنگ ايران وعراق در دزفول، اهواز، آبادان و خرمشهر و مقاومت مردم اين مناطق را به نمايش مي گذارد. مهدي مدني در فيلم مستند «محمود نورايي، اپراتور بي سيم چي»(1360) مقاومت رزمندگان در محله كوت شيخ خرمشهر و گفت و گو با رزمندگان را تهيه و كارگرداني كرده است. همچنين در اين فيلم نورايي از كارش در جبهه، و خانواده و خاطراتش سخن مي گويد. در سال 1360 «نبرد حق: خرمشهر، شهر خون، شهر عشق"(كارگروهي) ساخته شده است.
اين فيلم مي تواند براي كساني كه مي خواهند از نزديك با زندگي رزمندگان در جبهه در سالهاي آغازين جنگ آشنا شوند، مفيد باشد. فعاليت هاي جنگي، عبادت سربازان و پاسداران را در جبهه خرمشهر در سال 1360 نمايش مي دهد. همچنين يكي از شهداي جنگ شهيد ابوالفضل اسماعيلي پيش از شهادت در اين فيلم صحبت مي كند و مصاحبه اي نيز با خانواده اين شهيد به عمل آمده است.
«فتح خونين"(كارگروهي) در سال 1361، توسط گروه تلويزيوني سپاه تهيه شده است. اين فيلم از جريان مبارزات رزمندگان در عمليات فتح خرمشهر حكايت مي كند.
فيلم «خرمشهر"(1361) كه يك كارگروهي بوده براساس شعري از سپيده كاشاني شاعر معاصر به همراه تصاويري از رزمندگان در جبهه تنظيم شده است.
«پل آزادي»(1361) به كارگرداني مهدي مدني و فيلم برداري فرهاد صبا، ساخته شده است. با به اشغال درآمدن خرمشهر توسط نيروهاي عراقي فرماندهان شيوه هاي گوناگون را براي آزاد سازي آن مي انديشند. يكي از آن ها ايجاد پلي به نام پل آزادي بر روي كارون بوده است. به همين جهت فيلم «پل آزادي» نام گرفته و درصدد معرفي اين تلاش رزمندگان است.
«نامه اي از خرمشهر»(1362) توسط نصرالله نصر ساخته شده است: بعد از آزاد سازي خرمشهر، عده اي از ساكنين خرمشهر براي ديدن شهر به خرمشهر مي روند، پسر بچه اي از اهالي خرمشهر در شهر به گردش مي پردازد و در مدرسه اي كه قبلاً آنجا درس خوانده است، چگونگي وضعيت شهرش را طي نامه اي براي برادرش كه در تهران زندگي مي كند، شرح مي دهد. اين فيلم مستند توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تهيه شده است.
ادامه در صفحه سوم👇
@Saeed_Maadani
Forwarded from هفت اقلیم (سعید معدنی)
صفحه سوم
«بهروز مرادي(فرهنگي)»(1362) عنوان فيلم مستندي به كارگرداني مهدي كفايي مي باشد. در اين فيلم بهروز مرادي كه از ساكنان خرمشهر بوده و قبل از جنگ شغل معلمي يكي از مدارس اين شهر را به عهده داشته است، خاطرات خود را از جنگ و بمبارآن ها و حملات هوايي هواپيماهاي عراقي بيان مي كند.
مهدي كفايي در فيلم ديگري با عنوان «برروي خاك ها خوابيده ايم» بازماندگان جنگ ايران و عراق را نشان مي دهد كه خرمشهر را از آغاز جنگ و عمليات بيت المقدس كه منجربه آزادي اين شهر شد توصيف مي كنند. همچنين علاوه بر موارد فوق مهدي كفايي در فيلمي تحت عنوان «گزارش آزاد سازي خرمشهر»(1362) تصاويري از ويراني هاي خرمشهر را با صداي بهروز مرادي كه زماني معلم يكي از مدارس اين شهر بوده و خاطرات خود را تعريف مي كند، به نمايش مي گذارد.
حسن منزه در مستند «آزادي خرمشهر»(1362) مراحل مختلف عمليات بيت المقدس را كه منجربه آزادي خرمشهر و به اسارت در آمدن بيش از دوازده هزار عراقي طي اين عمليات گرديد به تصوير مي كشد.
«در ادامه راه«از دب حردان تا خرمشهر»(1362) فيلمي است از حميدرخشاني. رخشاني در اين مستند نشان مي دهد كه چگونه شهرهاي ويران شده دب حردان، هويزه، آبادان و خرمشهر توسط كميته بازسازي مناطق جنگي بازسازي مي شوند.
فيلم «از خرمشهر تا ابديت»(1363) به كارگرداني عليرضا اسلاميان،ويراني هاي شهر خرمشهر را در زمان جنگ، نقاشي هاي روي ديوار مربوط به انقلاب و جنگ و بازسازي بعد از آزادي خرمشهر را به تصوير مي كشد. اين فيلم توسط گروه تلويزيوني سپاه تهيه شده است. محمد ميرحسيني در مستند «خرمشهر خانه ي توست»(1363)، ويرانه هاي خرمشهر را بعد از آزادسازي اين شهر نشان مي دهد. «چهره هاي سبز، تن هاي سوخته"(1365) به كارگرداني محمود شوليزاده، يك فيلم رمانتيك و احساسي از مناطق جنوبي كشور است. اينكه با وجود ويراني هاي بسيار جنگ در خرمشهر و آبادان، درختان سبز شده اند. آويني قلّه نشين در هر شاخه و گونه علمي، هنري و ادبي كساني هستند كه قله نشين بوده و افراد ديگر پروازشان به ايشان نمي رسد. به عنوان نمونه در عالم شعر و غزل حافظ قله نشين است و كمتر غزلسرايي پيدا مي شود كه همپاي حافظ اوج بگيرد. در همه شاخه هاي هنري، علمي و ادبي نيز قله نشيناني هستند كه معدود بوده و حسرت بسياري از همگنانشان را برانگيخته اند. در ژانر فيلم هاي مستند جنگي ايران، بدون شك شهيد سيد مرتضي آويني قله نشين است.وي هماره بر تارك اين شاخه از آثار فيلم و هنر خواهد درخشيد.
به بيان ديگر آويني از آن تيپ شخصيت هاي پركاري است كه عرض زندگي اش بيش از طول زندگي ارزش دارد. به همين دليل بخش جداگآن هاي به ايشان اختصاص داده ايم كه البته حق ايشان بيش از اينهاست.
سيدمرتضي آويني(1372-1326) دانش آموخته رشته معماري دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران مي باشد. پس از انقلاب معماري را كنار گذاشت و به اقتضاي ضرورت هاي انقلاب به فيلمسازي روي آورد. ابتدا چند مجموعه دربارة حواث گنبد ساخت و ستم خوانين را در «خان گزيده ها» نشان داد و «سيل خوزستان" را در همين زمان ساخت.
با شروع جنگ به جبهه رفت، به همراه گروهش در روزهاي محاصره خرمشهر وارد اين شهر شد و مجموعه يازده قسمتي «حقيقت» را تهيه كرد. اسامي اين مجموعه يازده گانه عبارتند از «برادررضا دشتي»، «آنان غريبانه جنگيدند و شهيد شدند»، «پاي صحبت بهروز»، «اي شهيد زمان»، «دست ها و دل ها»، «بچه هاي هويزه»، «عمليات امام مهدي»، «مادر»، «دزفول»، «اردوگاه فعال" و «فتح الفتوح». آويني و «روايت فتح»: مجموعه روايت فتح پركارترين و عظيم ترين مستند جنگي ايران در طول دوران دفاع مقدس مي باشد. آويني و همراهانش طي سالهاي 1365 تا 1367 يعني در عرض دو سال بيش از 70 برنامه تهيه كردند. خرمشهر در آثار مستند آويني: سيد مرتضي آويني چند مستند تلويزيوني دربارة خرمشهر ساخته است. در سال 1359 در فيلم «فتح خون"،خرمشهرِ قبل از سقوط را نشان مي دهد. در همان سال «حقيقت 1: ثارالله" را تهيه كرد كه هنوز چند ماهي از سقوط خرمشهر نگذشته است و آبادان در محاصره است.
در ايستگاه هفت(ذوالفقاريه)، حاشيه بهمن شير، فياضيه و روستاهاي اطراف آبادان و كوت شيخ، رزمندگان مقاومت مي كنند. فيلم در نهايت با صحبت دو تن – حميد و كريم – از بچه هاي خرمشهركه هنوز نتوانسته اند به سقوط شهر و ويراني خانه هايشان رضايت بدهند، پايان مي پذيرد. در «حقيقت 3: پاي صحبت بهروز"(1359) يكي از رزمندگان،فردي است كه در خرمشهر مي جنگيده است. او مقاومت جوانان را در خرمشهر و سقوط شهر را بازگومي كند. همراه با اين داستان خاطرات و صحنه هايي از مقاومت رزمندگان در كوچه هاي خرمشهر هم ديده مي شود. «حقيقت 4: شهيد زمان" نيز در سال 1351 ساخته شده است. عده اي از جوانان نشسته اند و داستان هايي از سقوط خرمشهر نقل مي كنند.
ادامه در صفحه چهارم👇
@Saeed_Maadani
«بهروز مرادي(فرهنگي)»(1362) عنوان فيلم مستندي به كارگرداني مهدي كفايي مي باشد. در اين فيلم بهروز مرادي كه از ساكنان خرمشهر بوده و قبل از جنگ شغل معلمي يكي از مدارس اين شهر را به عهده داشته است، خاطرات خود را از جنگ و بمبارآن ها و حملات هوايي هواپيماهاي عراقي بيان مي كند.
مهدي كفايي در فيلم ديگري با عنوان «برروي خاك ها خوابيده ايم» بازماندگان جنگ ايران و عراق را نشان مي دهد كه خرمشهر را از آغاز جنگ و عمليات بيت المقدس كه منجربه آزادي اين شهر شد توصيف مي كنند. همچنين علاوه بر موارد فوق مهدي كفايي در فيلمي تحت عنوان «گزارش آزاد سازي خرمشهر»(1362) تصاويري از ويراني هاي خرمشهر را با صداي بهروز مرادي كه زماني معلم يكي از مدارس اين شهر بوده و خاطرات خود را تعريف مي كند، به نمايش مي گذارد.
حسن منزه در مستند «آزادي خرمشهر»(1362) مراحل مختلف عمليات بيت المقدس را كه منجربه آزادي خرمشهر و به اسارت در آمدن بيش از دوازده هزار عراقي طي اين عمليات گرديد به تصوير مي كشد.
«در ادامه راه«از دب حردان تا خرمشهر»(1362) فيلمي است از حميدرخشاني. رخشاني در اين مستند نشان مي دهد كه چگونه شهرهاي ويران شده دب حردان، هويزه، آبادان و خرمشهر توسط كميته بازسازي مناطق جنگي بازسازي مي شوند.
فيلم «از خرمشهر تا ابديت»(1363) به كارگرداني عليرضا اسلاميان،ويراني هاي شهر خرمشهر را در زمان جنگ، نقاشي هاي روي ديوار مربوط به انقلاب و جنگ و بازسازي بعد از آزادي خرمشهر را به تصوير مي كشد. اين فيلم توسط گروه تلويزيوني سپاه تهيه شده است. محمد ميرحسيني در مستند «خرمشهر خانه ي توست»(1363)، ويرانه هاي خرمشهر را بعد از آزادسازي اين شهر نشان مي دهد. «چهره هاي سبز، تن هاي سوخته"(1365) به كارگرداني محمود شوليزاده، يك فيلم رمانتيك و احساسي از مناطق جنوبي كشور است. اينكه با وجود ويراني هاي بسيار جنگ در خرمشهر و آبادان، درختان سبز شده اند. آويني قلّه نشين در هر شاخه و گونه علمي، هنري و ادبي كساني هستند كه قله نشين بوده و افراد ديگر پروازشان به ايشان نمي رسد. به عنوان نمونه در عالم شعر و غزل حافظ قله نشين است و كمتر غزلسرايي پيدا مي شود كه همپاي حافظ اوج بگيرد. در همه شاخه هاي هنري، علمي و ادبي نيز قله نشيناني هستند كه معدود بوده و حسرت بسياري از همگنانشان را برانگيخته اند. در ژانر فيلم هاي مستند جنگي ايران، بدون شك شهيد سيد مرتضي آويني قله نشين است.وي هماره بر تارك اين شاخه از آثار فيلم و هنر خواهد درخشيد.
به بيان ديگر آويني از آن تيپ شخصيت هاي پركاري است كه عرض زندگي اش بيش از طول زندگي ارزش دارد. به همين دليل بخش جداگآن هاي به ايشان اختصاص داده ايم كه البته حق ايشان بيش از اينهاست.
سيدمرتضي آويني(1372-1326) دانش آموخته رشته معماري دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران مي باشد. پس از انقلاب معماري را كنار گذاشت و به اقتضاي ضرورت هاي انقلاب به فيلمسازي روي آورد. ابتدا چند مجموعه دربارة حواث گنبد ساخت و ستم خوانين را در «خان گزيده ها» نشان داد و «سيل خوزستان" را در همين زمان ساخت.
با شروع جنگ به جبهه رفت، به همراه گروهش در روزهاي محاصره خرمشهر وارد اين شهر شد و مجموعه يازده قسمتي «حقيقت» را تهيه كرد. اسامي اين مجموعه يازده گانه عبارتند از «برادررضا دشتي»، «آنان غريبانه جنگيدند و شهيد شدند»، «پاي صحبت بهروز»، «اي شهيد زمان»، «دست ها و دل ها»، «بچه هاي هويزه»، «عمليات امام مهدي»، «مادر»، «دزفول»، «اردوگاه فعال" و «فتح الفتوح». آويني و «روايت فتح»: مجموعه روايت فتح پركارترين و عظيم ترين مستند جنگي ايران در طول دوران دفاع مقدس مي باشد. آويني و همراهانش طي سالهاي 1365 تا 1367 يعني در عرض دو سال بيش از 70 برنامه تهيه كردند. خرمشهر در آثار مستند آويني: سيد مرتضي آويني چند مستند تلويزيوني دربارة خرمشهر ساخته است. در سال 1359 در فيلم «فتح خون"،خرمشهرِ قبل از سقوط را نشان مي دهد. در همان سال «حقيقت 1: ثارالله" را تهيه كرد كه هنوز چند ماهي از سقوط خرمشهر نگذشته است و آبادان در محاصره است.
در ايستگاه هفت(ذوالفقاريه)، حاشيه بهمن شير، فياضيه و روستاهاي اطراف آبادان و كوت شيخ، رزمندگان مقاومت مي كنند. فيلم در نهايت با صحبت دو تن – حميد و كريم – از بچه هاي خرمشهركه هنوز نتوانسته اند به سقوط شهر و ويراني خانه هايشان رضايت بدهند، پايان مي پذيرد. در «حقيقت 3: پاي صحبت بهروز"(1359) يكي از رزمندگان،فردي است كه در خرمشهر مي جنگيده است. او مقاومت جوانان را در خرمشهر و سقوط شهر را بازگومي كند. همراه با اين داستان خاطرات و صحنه هايي از مقاومت رزمندگان در كوچه هاي خرمشهر هم ديده مي شود. «حقيقت 4: شهيد زمان" نيز در سال 1351 ساخته شده است. عده اي از جوانان نشسته اند و داستان هايي از سقوط خرمشهر نقل مي كنند.
ادامه در صفحه چهارم👇
@Saeed_Maadani
Forwarded from هفت اقلیم (سعید معدنی)
صفحه چهارم و پایانی
فيلم با سرود «اي شهيد زمان يار مستضعفان" كه توسط همه افراد همخواني مي شود،به پايان مي رسد. در سال 1372 شهيد آويني مجدداً مجموعه اي شش قسمتي تحت عنوان «روايت فتح: شهر در آسمان" را مي سازد كه مروري است دوباره بر جنگ در خرمشهر و حكايت مقاومت و ايثار و شهادت رزمندگان و در نهايت آزادي خرمشهر از دست اشغالگران. آنچه گفته شد، مرور كوتاهي بر فيلم هاي مستند جنگ مي باشد. ممكن است در طي بررسي موارد ديگري وجود داشته باشد كه از قلم افتاده باشد. اما حداكثر تلاش بر آن بوده است تا همه فيلم هايي كه محتواي اصلي آن ها خرمشهر بوده، طرح گردد. همچنين يادآوري اين نكته لازم است كه اكثر فيلم هاي مستند توسط «واحد جنگ" و يا ساير واحدهاي سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران تهيه شده است. لذا مواردي كه توسط ساير ارگآن ها، غير از صدا و سيما، تهيه شده بود نام ارگان و يا نهاد ذكر شده است. خلاصه و نتيجه گيري غيرازكساني كه در جنگ حضور داشته اند، لازم است بقيه افراد به واسطه نويسندگان، گويندگان،فيلم سازان و ساير هنرمندان با جنگ و صحنه هاي آن آشنا شوند. در اين ميان بهترين و گوياترين سندها، فيلم هاي مستند جنگي است. فيلم هاي مستند جنگي موجود درباره رنج هاي مردم، سقوط و باز پس گيري و بازسازي شهرهاي اشغال شده و از جمله خرمشهر، از محكم ترين اسناد مطالعاتي براي محققان است. در اين مقاله سعي گرديده،گزيده و خلاصه اي از فيلم هاي مستند جنگي معرفي گردد، تا مشتي از خروار براي نسل هاي آينده معرفي شود، آيندگاني كه صرفاً از پس غبار زمان با جنگ ارتباط برقرار خواهند كرد.
فيلم هاي طرح شده در اين مقاله به پنج محور كلي در رابطه با خرمشهر پرداخته اند. حمله دشمن و مقاومت، سقوط خرمشهر، آزادسازي خرمشهر در طول جنگ و بازسازي آن محورهاي اين مقاله است. براي كساني كه قصد مطالعه دراين زمينه رادارند، بهترين شيوه،ملاحظه فيلم هاي مستندي است كه دربارۀ ويراني ها، خرابي ها و سرانجام خرمشهر ساخته شده است. سيد مرتضي آويني، چون نگيني ارزشمند بر تارك مستند سازان جنگ مي درخشد. به همين جهت آثار ايشان به صورت مستقل بررسي شده است. آثار مستند شهيد آويني به دو بخش كلي تقسيم مي شود: آثار قبل از جنگ و آثار مربوط به جنگ. بخش دوم،يعني آثار جنگي خود به دو قسمت تقسيم مي شود. يك بخش مجموعه ارزشمند روايت فتح كه از سال 1365 تا سال 1367 كه حدود70 ساعت برنامه است و قسمت دوم ساير آثار مستند جنگي ايشان كه در اين مقاله بخش هايي كه مربوط به خرمشهر بود، نقل گرديده است. اگر چه مستند سازان سختي ها و رنج هاي فراواني متحمل شده اند تا جنگ را به تصوير كشند. اما بديهي است كه نمي توان با دوربين فيلم برداري همه قامت جنگ با پيچيدگي ها، هيجان ها، دلهره ها، ترسها و كشتن و كشته شدنهايش را نشان داد، اما چاره اي نيست. براي تربيت خيال و روان ساختن قلم و ايجاد آثار هنري براي آيندگان جهت درك جنگ، اصلي ترين طريقه مراجعه به آثار مستند است. كه اميد است اين مقاله در معرفي مقدماتي اين آثار توانسته باشد گامي كوچك بردارد.
منابع و مآخذ:
1.آقابابايي، علي «مستند جنگي، نگاهي به فيلم هاي مستند ايران و جهان»، تهران: انتشارات روايت فتح، 1382
2.آويني سيد مرتضي، «يك تجربه ماندگار، روايت فتح" آينه جادو، جلد سوم تهران: نشر ساقي 1378.
3.سيماني، محمد، «پايداري در قاب" تهران؛ انتشارات فرهنگ كاوش، 1381.(دو جلد
4.شاملو، سپيده و ديگران، «سينما در آينه خورشيد»، تهران؛ نشر علمي، 1377.
5.فراستي، مسعود، «جنگ براي صلح"؛ تهران به انجمن سينماي انقلاب و دفاع مقدس 1379.( سه جلد)
6.فراستي، مسعود «25 سال سينماي ايران سينماي جنگ و دفاع مقدس» تهران: موزه سينماي ايران، 1382.
7.معدني، سعيد و پيرخائفي، عليرضا، «چگونگي تكريم از رزمندگان و ايثارگران جنگ در ساير ملل" تهران: نشر شاهد، 1381، چاپ دوم.
@Saeed_Maadani
فيلم با سرود «اي شهيد زمان يار مستضعفان" كه توسط همه افراد همخواني مي شود،به پايان مي رسد. در سال 1372 شهيد آويني مجدداً مجموعه اي شش قسمتي تحت عنوان «روايت فتح: شهر در آسمان" را مي سازد كه مروري است دوباره بر جنگ در خرمشهر و حكايت مقاومت و ايثار و شهادت رزمندگان و در نهايت آزادي خرمشهر از دست اشغالگران. آنچه گفته شد، مرور كوتاهي بر فيلم هاي مستند جنگ مي باشد. ممكن است در طي بررسي موارد ديگري وجود داشته باشد كه از قلم افتاده باشد. اما حداكثر تلاش بر آن بوده است تا همه فيلم هايي كه محتواي اصلي آن ها خرمشهر بوده، طرح گردد. همچنين يادآوري اين نكته لازم است كه اكثر فيلم هاي مستند توسط «واحد جنگ" و يا ساير واحدهاي سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران تهيه شده است. لذا مواردي كه توسط ساير ارگآن ها، غير از صدا و سيما، تهيه شده بود نام ارگان و يا نهاد ذكر شده است. خلاصه و نتيجه گيري غيرازكساني كه در جنگ حضور داشته اند، لازم است بقيه افراد به واسطه نويسندگان، گويندگان،فيلم سازان و ساير هنرمندان با جنگ و صحنه هاي آن آشنا شوند. در اين ميان بهترين و گوياترين سندها، فيلم هاي مستند جنگي است. فيلم هاي مستند جنگي موجود درباره رنج هاي مردم، سقوط و باز پس گيري و بازسازي شهرهاي اشغال شده و از جمله خرمشهر، از محكم ترين اسناد مطالعاتي براي محققان است. در اين مقاله سعي گرديده،گزيده و خلاصه اي از فيلم هاي مستند جنگي معرفي گردد، تا مشتي از خروار براي نسل هاي آينده معرفي شود، آيندگاني كه صرفاً از پس غبار زمان با جنگ ارتباط برقرار خواهند كرد.
فيلم هاي طرح شده در اين مقاله به پنج محور كلي در رابطه با خرمشهر پرداخته اند. حمله دشمن و مقاومت، سقوط خرمشهر، آزادسازي خرمشهر در طول جنگ و بازسازي آن محورهاي اين مقاله است. براي كساني كه قصد مطالعه دراين زمينه رادارند، بهترين شيوه،ملاحظه فيلم هاي مستندي است كه دربارۀ ويراني ها، خرابي ها و سرانجام خرمشهر ساخته شده است. سيد مرتضي آويني، چون نگيني ارزشمند بر تارك مستند سازان جنگ مي درخشد. به همين جهت آثار ايشان به صورت مستقل بررسي شده است. آثار مستند شهيد آويني به دو بخش كلي تقسيم مي شود: آثار قبل از جنگ و آثار مربوط به جنگ. بخش دوم،يعني آثار جنگي خود به دو قسمت تقسيم مي شود. يك بخش مجموعه ارزشمند روايت فتح كه از سال 1365 تا سال 1367 كه حدود70 ساعت برنامه است و قسمت دوم ساير آثار مستند جنگي ايشان كه در اين مقاله بخش هايي كه مربوط به خرمشهر بود، نقل گرديده است. اگر چه مستند سازان سختي ها و رنج هاي فراواني متحمل شده اند تا جنگ را به تصوير كشند. اما بديهي است كه نمي توان با دوربين فيلم برداري همه قامت جنگ با پيچيدگي ها، هيجان ها، دلهره ها، ترسها و كشتن و كشته شدنهايش را نشان داد، اما چاره اي نيست. براي تربيت خيال و روان ساختن قلم و ايجاد آثار هنري براي آيندگان جهت درك جنگ، اصلي ترين طريقه مراجعه به آثار مستند است. كه اميد است اين مقاله در معرفي مقدماتي اين آثار توانسته باشد گامي كوچك بردارد.
منابع و مآخذ:
1.آقابابايي، علي «مستند جنگي، نگاهي به فيلم هاي مستند ايران و جهان»، تهران: انتشارات روايت فتح، 1382
2.آويني سيد مرتضي، «يك تجربه ماندگار، روايت فتح" آينه جادو، جلد سوم تهران: نشر ساقي 1378.
3.سيماني، محمد، «پايداري در قاب" تهران؛ انتشارات فرهنگ كاوش، 1381.(دو جلد
4.شاملو، سپيده و ديگران، «سينما در آينه خورشيد»، تهران؛ نشر علمي، 1377.
5.فراستي، مسعود، «جنگ براي صلح"؛ تهران به انجمن سينماي انقلاب و دفاع مقدس 1379.( سه جلد)
6.فراستي، مسعود «25 سال سينماي ايران سينماي جنگ و دفاع مقدس» تهران: موزه سينماي ايران، 1382.
7.معدني، سعيد و پيرخائفي، عليرضا، «چگونگي تكريم از رزمندگان و ايثارگران جنگ در ساير ملل" تهران: نشر شاهد، 1381، چاپ دوم.
@Saeed_Maadani
Forwarded from دلنوشتههای تاریخیِ علی مرادی مراغهای (على مرادی مراغه ای)
💥دوم خرداد 1376...
✍️علی مرادی مراغه ای
@Ali_Moradi_maragheie
✅دیروز دوم خرداد بود به منزله ی روزگاری سپری شدهٔ و مردم سالخورده...!
♦️من همیشه به عنوان یک پژوهشگر تاریخ از تمام این گروهها بر کنار بوده و هستم، اما به عنوان تاریخ نگار، باید اذعان کنم که دوران ۸ ساله ریاست جمهوری آقای خاتمی که با دوم خرداد آغاز شد بهترین دوران برای کتاب و کتابخوانی و روزنامه نگاری بوده است، بهاری بود که با آمدن خزانی چون دوران احمدی نژاد به پایان رسید!.
کتاب ۵۰۰ صفحه ای را برای اخذ مجوز به ارشاد تحویل می دادیم به خانه نرسیده، زنگ می زدند بیایید، مجوز انتشار کتاب صادر شد!
♦️آن زمان بیشتر در تهران و قم بودم صبحها که سرِ کار می رفتم لذت می بردم از دیدنِ مردمی که در میدان انقلاب تهران صف می کشیدند برای خرید روزنامه! و برخی روزنامه ها به چاپ مجدد می رسید!
تازه دانشگاه را تمام کرده و با جیب خالی در قم مستاجر بودم که کتابِ «از زندان رضاخان تا صدر فرقه دمکرات آذربایجان» را نوشتم و وقتی منتشر شد جزو کتابهای پر فروش گردیده، بزودی به چاپ سوم رسید و از ماحصلِ حق تالیف آن که سه میلیون تومان شد در قم صاحب خانه شدم در ۱۳۸۲.
دیگر در تاریخ ایران هرگز تکرار نخواهد شد صاحب خانه شدن جوانی ۳۴ ساله با حق تالیف یک کتابش...!
♦️آقای مهاجرانی که وزیر ارشاد بود آمده بود به قم و در گفتگویش، سخنی بدین مضمون گفت که هر چه کتاب دارید برای اخذ مجوز بیاورید که من می خواهم بروم!
البته پس از رفتن او مدتی اوضاع بد نبود اما بزودی بدترین دوران کتاب یعنی دوران احمدی نژاد از راه رسید البته با شعار "دولت بهار" اما زمستانی بود پر ملال برای کتاب و کتابخوانی!
برعکس اهالی شعور، اهالی شعار همیشه اسمِ فرزندِ کچلِ خودشان را زولفعلی می گذارند!
یادم می آید که برای کتابِ مرحوم شاهرخ فرزاد(فرقه دمکرات آذربایجان: از تخلیه تبریز تا مرگ پیشه وری) مقدمه ای ۱۲صفحه ای نوشتم آن مقدمه را دو ماه نگهداشتند و عاقبت ۵ صفحه اش را حذف کرده ۷ صفحه اش ماند! و شاید الان خواننده ی آن کتاب وقتی آن مقدمه مرا می خواند حتما به ریشِ مقدمه نویس می خندد!
داستانِ آن مقدمه و گفتگویِ چالشی ام را با آن ممیزی در اداره ارشاد تهران نوشته ام برای زمانی...
◀️این تصویر یادگاری از آن دورانِ طلایی کتاب یعنی زمان آقای خاتمی است که به نمایشگاه بین المللی کتاب تهران رفته بودم به همراه دوستم دکتر عزتی در سال ۱۳۸۲ یا شاید سال ۱۳۸۳...
https://s8.uupload.ir/files/1_v22.jpg
✍️علی مرادی مراغه ای
@Ali_Moradi_maragheie
✅دیروز دوم خرداد بود به منزله ی روزگاری سپری شدهٔ و مردم سالخورده...!
♦️من همیشه به عنوان یک پژوهشگر تاریخ از تمام این گروهها بر کنار بوده و هستم، اما به عنوان تاریخ نگار، باید اذعان کنم که دوران ۸ ساله ریاست جمهوری آقای خاتمی که با دوم خرداد آغاز شد بهترین دوران برای کتاب و کتابخوانی و روزنامه نگاری بوده است، بهاری بود که با آمدن خزانی چون دوران احمدی نژاد به پایان رسید!.
کتاب ۵۰۰ صفحه ای را برای اخذ مجوز به ارشاد تحویل می دادیم به خانه نرسیده، زنگ می زدند بیایید، مجوز انتشار کتاب صادر شد!
♦️آن زمان بیشتر در تهران و قم بودم صبحها که سرِ کار می رفتم لذت می بردم از دیدنِ مردمی که در میدان انقلاب تهران صف می کشیدند برای خرید روزنامه! و برخی روزنامه ها به چاپ مجدد می رسید!
تازه دانشگاه را تمام کرده و با جیب خالی در قم مستاجر بودم که کتابِ «از زندان رضاخان تا صدر فرقه دمکرات آذربایجان» را نوشتم و وقتی منتشر شد جزو کتابهای پر فروش گردیده، بزودی به چاپ سوم رسید و از ماحصلِ حق تالیف آن که سه میلیون تومان شد در قم صاحب خانه شدم در ۱۳۸۲.
دیگر در تاریخ ایران هرگز تکرار نخواهد شد صاحب خانه شدن جوانی ۳۴ ساله با حق تالیف یک کتابش...!
♦️آقای مهاجرانی که وزیر ارشاد بود آمده بود به قم و در گفتگویش، سخنی بدین مضمون گفت که هر چه کتاب دارید برای اخذ مجوز بیاورید که من می خواهم بروم!
البته پس از رفتن او مدتی اوضاع بد نبود اما بزودی بدترین دوران کتاب یعنی دوران احمدی نژاد از راه رسید البته با شعار "دولت بهار" اما زمستانی بود پر ملال برای کتاب و کتابخوانی!
برعکس اهالی شعور، اهالی شعار همیشه اسمِ فرزندِ کچلِ خودشان را زولفعلی می گذارند!
یادم می آید که برای کتابِ مرحوم شاهرخ فرزاد(فرقه دمکرات آذربایجان: از تخلیه تبریز تا مرگ پیشه وری) مقدمه ای ۱۲صفحه ای نوشتم آن مقدمه را دو ماه نگهداشتند و عاقبت ۵ صفحه اش را حذف کرده ۷ صفحه اش ماند! و شاید الان خواننده ی آن کتاب وقتی آن مقدمه مرا می خواند حتما به ریشِ مقدمه نویس می خندد!
داستانِ آن مقدمه و گفتگویِ چالشی ام را با آن ممیزی در اداره ارشاد تهران نوشته ام برای زمانی...
◀️این تصویر یادگاری از آن دورانِ طلایی کتاب یعنی زمان آقای خاتمی است که به نمایشگاه بین المللی کتاب تهران رفته بودم به همراه دوستم دکتر عزتی در سال ۱۳۸۲ یا شاید سال ۱۳۸۳...
https://s8.uupload.ir/files/1_v22.jpg
دوگل و اوج دموکراسی
در اين روز در ماه مي 1968 و در پي سه هفته اعتصاب و تظاهرات خياباني كارگران و دانشجويان فرانسه كه مخالف برنامه اصلاحات شارل دوگل رئيس جمهور آن كشوراز جمله تضعيف و يا حذف سناي فرانسه بودند، وي اعلام كرد كه نمي تواند اعتراض چند ده هزار تظاهركننده را نظر قاطبه مردم فرانسه نسبت به برنامه هاي خود بداند و تصميم گرفته است كه براي آگاه شدن از نظر اكثريت مردم، رفراندم برگذار كند. اين رفراندم طبق برنامه انجام شد و اكثريت شركت كنندگان با برنامه هاي اصلاحي دوگل مخالفت كردند. وي از تصميم خود در مورد برنامه اصلاحات عدول نكرد و كنار رفت.
فرانسويان گفته بودند كه نمي خواهند قوانين توسط يك مجلس تدوين شود بايد هر دو مجلس باقي بمانند تا روي لوايح و طرحها بررسي بيشتري صورت گيرد و قوانين موضوعه منطقي تر باشند. اقدام دوگل يك عمل دمكراتيك بزرگ بود كه فصلي از تاريخ دمكراسي را تشكيل داده است. دوگل كه پس از كناره گيري همچنان محبوب فرانسويان باقي ماند، در رديف ناپلئون از دوستداران فرانسه بشمار مي رود.
منبع:iranianshistoryonthisday.com
@Saeed_Maadani
در اين روز در ماه مي 1968 و در پي سه هفته اعتصاب و تظاهرات خياباني كارگران و دانشجويان فرانسه كه مخالف برنامه اصلاحات شارل دوگل رئيس جمهور آن كشوراز جمله تضعيف و يا حذف سناي فرانسه بودند، وي اعلام كرد كه نمي تواند اعتراض چند ده هزار تظاهركننده را نظر قاطبه مردم فرانسه نسبت به برنامه هاي خود بداند و تصميم گرفته است كه براي آگاه شدن از نظر اكثريت مردم، رفراندم برگذار كند. اين رفراندم طبق برنامه انجام شد و اكثريت شركت كنندگان با برنامه هاي اصلاحي دوگل مخالفت كردند. وي از تصميم خود در مورد برنامه اصلاحات عدول نكرد و كنار رفت.
فرانسويان گفته بودند كه نمي خواهند قوانين توسط يك مجلس تدوين شود بايد هر دو مجلس باقي بمانند تا روي لوايح و طرحها بررسي بيشتري صورت گيرد و قوانين موضوعه منطقي تر باشند. اقدام دوگل يك عمل دمكراتيك بزرگ بود كه فصلي از تاريخ دمكراسي را تشكيل داده است. دوگل كه پس از كناره گيري همچنان محبوب فرانسويان باقي ماند، در رديف ناپلئون از دوستداران فرانسه بشمار مي رود.
منبع:iranianshistoryonthisday.com
@Saeed_Maadani
منیرو روانیپور نویسنده بزرگ بوشهری با انتشار متن کوتاهی یادِ صادق چوبک نویسنده بزرگ هماقلیمی را گرامی داشت. چوبک به منیرو گفته بود "هر وقت رفتی ولایت، هرجا نشستی یادِ من بکن"
صادق چوبک سیزده تیر ۱۳۷۷در شهر برکلی در آمریکا درگذشت. منیرو روانیپور، نویسنده و مترجم در سوگ او مینویسد:
«در شهر سیاتلِ آمریکا، ماهیِ غریبی است به نام «سالمن» که اندکزمانی بعد از تولد به اقیانوس میرود تا زندگی کند و چند ماهی پیش از مرگ به زادگاه خود برمیگردد. برمیگردد تا همانجا که به دنیا آمده است بمیرد. در بازگشت، جریانِ آب به خلاف حرکت ماهی است. گاهی روزها میگذرد و ماهی یکمیلیمتر هم جلو نمیآید. من ساعتها در پشت شیشهای در «سیاتل» یکی از آنها را زیرِ نظر گرفتهام. با چه تقلایی، با چه توانی، جریان مخالف آب را پس میزند! چه نگاهی دارد این ماهی، هرلحظه که پیش میرود و هنگامی که فشار آب دوباره او را به عقب میراند!
نگاهِ ایرانیانِ دور از وطن همیشه مرا به یاد این ماهی میاندازد. حالا میتوانم بگویم که صادق چوبک، در آخرین لحظات زندگی، چطور با بهت و حیرت نگاه کرده، چطور با امواج مخالف دست به گریبان شده و پیش از اینکه خورشیدِ زادگاهش را ببیند از نفس افتاده. و نمیدانم در آن لحظه جملهای را که، روزگارِ نه چندان پیشاز این، بهمن گفت به یاد آورده؟ در آن لحظات آن ثانیههای آخر: تو فکر میکنی من اینجا میمیرم؟ اینجا تویاین غربت…،
ماهی سالمن نمیخواهد در اقیانوس بمیرد. رودخانه خودش را میخواهد، زادگاه خودش را. چه سخنی میشود گفت دربارهی نویسندهای که کتابهایش بیست سال اجازه چاپ نداشته و تاریخ انتشارِ قصههایش همه به قبل از انقلاب برمیگردد. حالا چوبک هم نیست که میگفت: وقتی به مرگ فکر میکنم خوابم نمیبَرد. هر شب منتظرم که صبح شود و خورشید را دوباره ببینم، صدای قدسیِ (همسرم) را بشنوم. گاهی با خودم حرف میزنم، یعنی من اینجا میمیرم…؟ بعد میگوید: بتهوون هم مُرد، شکسپیر هم مُرد،…اما دلم میخواهد قبل از مرگ یکبار هم که شده، توی آن گرما و شرجیِ بوشهر، تکیه بدم بهنخلی و یک کاسه آب خنک بخورم…
دختر، هر وقت رفتی ولایت، هرجا نشستی یادِ من بکن،… یاد من باش و بعد از فایز میخوانَد:
اگر شاهی بمیرد از وطن دور
بهخواری میبرندش بر سر گور
صادق چوبک
زاده ۱۴ تیرماه ۱۲۹۵ بوشهــر
درگذشته ۱۳ تیـرماه ۱۳۷۷ برکلی
@Saeed_Maadani
صادق چوبک سیزده تیر ۱۳۷۷در شهر برکلی در آمریکا درگذشت. منیرو روانیپور، نویسنده و مترجم در سوگ او مینویسد:
«در شهر سیاتلِ آمریکا، ماهیِ غریبی است به نام «سالمن» که اندکزمانی بعد از تولد به اقیانوس میرود تا زندگی کند و چند ماهی پیش از مرگ به زادگاه خود برمیگردد. برمیگردد تا همانجا که به دنیا آمده است بمیرد. در بازگشت، جریانِ آب به خلاف حرکت ماهی است. گاهی روزها میگذرد و ماهی یکمیلیمتر هم جلو نمیآید. من ساعتها در پشت شیشهای در «سیاتل» یکی از آنها را زیرِ نظر گرفتهام. با چه تقلایی، با چه توانی، جریان مخالف آب را پس میزند! چه نگاهی دارد این ماهی، هرلحظه که پیش میرود و هنگامی که فشار آب دوباره او را به عقب میراند!
نگاهِ ایرانیانِ دور از وطن همیشه مرا به یاد این ماهی میاندازد. حالا میتوانم بگویم که صادق چوبک، در آخرین لحظات زندگی، چطور با بهت و حیرت نگاه کرده، چطور با امواج مخالف دست به گریبان شده و پیش از اینکه خورشیدِ زادگاهش را ببیند از نفس افتاده. و نمیدانم در آن لحظه جملهای را که، روزگارِ نه چندان پیشاز این، بهمن گفت به یاد آورده؟ در آن لحظات آن ثانیههای آخر: تو فکر میکنی من اینجا میمیرم؟ اینجا تویاین غربت…،
ماهی سالمن نمیخواهد در اقیانوس بمیرد. رودخانه خودش را میخواهد، زادگاه خودش را. چه سخنی میشود گفت دربارهی نویسندهای که کتابهایش بیست سال اجازه چاپ نداشته و تاریخ انتشارِ قصههایش همه به قبل از انقلاب برمیگردد. حالا چوبک هم نیست که میگفت: وقتی به مرگ فکر میکنم خوابم نمیبَرد. هر شب منتظرم که صبح شود و خورشید را دوباره ببینم، صدای قدسیِ (همسرم) را بشنوم. گاهی با خودم حرف میزنم، یعنی من اینجا میمیرم…؟ بعد میگوید: بتهوون هم مُرد، شکسپیر هم مُرد،…اما دلم میخواهد قبل از مرگ یکبار هم که شده، توی آن گرما و شرجیِ بوشهر، تکیه بدم بهنخلی و یک کاسه آب خنک بخورم…
دختر، هر وقت رفتی ولایت، هرجا نشستی یادِ من بکن،… یاد من باش و بعد از فایز میخوانَد:
اگر شاهی بمیرد از وطن دور
بهخواری میبرندش بر سر گور
صادق چوبک
زاده ۱۴ تیرماه ۱۲۹۵ بوشهــر
درگذشته ۱۳ تیـرماه ۱۳۷۷ برکلی
@Saeed_Maadani
Forwarded from 🌐 پایش آمریکا & UN 🌐
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینها گروهی از یهودیان سنتی ساکن در ایالت کِبِک کانادا هستند. راه رسم زندگیشون جالب است. اینتنرنت رو حرام میدانند. بچه ها به روش خاص و بسته تربیت میشوند که با آموزههای شدید مذهبی آمیختگی وسیعی دارد.نوع حجاب زنان این جامعه یهودی جالب است.چادر مشکی !!
🇺🇸 @US_REVIEW 📍پایش آمریکا 📍
🇺🇸 @US_REVIEW 📍پایش آمریکا 📍