Telegram Web Link
Forwarded from سخنرانی‌ها
✍️ ویلیام لیون فِلپس

🖊 بگذارید میزبان بزرگان و نبوغ های همه اعصار باشیم

@sokhanranihaa
عادت خواندن یکی از بزرگترین منابع بشریت است؛ و ما از خواندن کتاب‌هایی که به خودمان تعلق دارند بسیار بیشتر از آنهایی که قرض گرفته‌ایم لذت می‌بریم. کتاب قرضی همچون مهمانی در خانه است؛ باید با دقت و ملاحظه خاصی با آن رفتار کرد. باید مراقب بود که آسیبی نبیند؛ نباید تحت سقف شما رنج ببیند. نمی‌توانید آن را بی‌احتیاط رها کنید، نمی‌توانید روی آن علامت بگذارید، نمی‌توانید صفحه‌ها را تا کنید، نمی‌توانید آن را به طریقی خودمانی استفاده کنید. و روزی، هرچند که این به ندرت انجام می‌شود، باید واقعاً آن را بازگردانید.

اما کتاب‌های خودتان به شما تعلق دارند؛ با آنها با آن نزدیکی عاطفی که رسمیت را محو می‌سازد، رفتار می‌کنید. کتاب‌ها برای استفاده‌اند، نه برای نمایش؛ نباید کتابی داشته باشید که از علامت‌گذاری روی آن یا گذاشتنش روی میز، باز باز و روی زمین‌افتاده بترسید. دلیل خوبی برای علامت‌گذاری بخش‌های مورد علاقه در کتاب‌ها وجود دارد: این عمل به شما کمک می‌کند تا گفته‌های مهم را راحت‌تر به یاد بیاورید، به‌سرعت به آنها رجوع کنید، و در سال‌های بعد، مثل بازدید از جنگلی است که روزی در آن راهی باز کرده‌اید. لذت مرور دوباره آن زمین قدیمی و به یاد آوردن هم منظره فکری و هم خود گذشته‌تان را خواهید داشت.

همه باید از جوانی شروع به جمع‌آوری کتابخانه شخصی کنند؛ غریزه مالکیت خصوصی که در انسان‌ها بنیادی است، اینجا می‌تواند با همه مزایا و بدون هیچ زیانی پرورش یابد. باید قفسه‌های کتاب خود را داشته باشید که نباید در، شیشه یا قفل داشته باشند؛ آنها باید آزاد و در دسترس دست و چشم باشند. بهترین تزئین دیوار کتاب‌هاست؛ آنها از نظر رنگ و ظاهر بسیار متنوع‌تر از هر کاغذدیواری هستند، طراحی جذاب‌تری دارند و مزیت اصلیشان این است که هر یک شخصیت جداگانه‌ای دارند؛ طوری که اگر در اتاقی در نور آتش تنها بنشینید، در میان دوستان صمیمی احاطه شده‌اید. آگاهی از اینکه آنها در دید مستقیم شما هستند هم محرک است و هم مفرح. لازم نیست همه‌شان را بخوانید. بیشتر زندگی درونی من در اتاقی می‌گذرد که شش هزار کتاب دارد؛ و پاسخ آماده‌ای برای پرسش همیشگی بازدیدکنندگان دارم: «آیا همه این کتاب‌ها را خوانده‌ای؟» «برخی از آنها را دو بار». این پاسخ هم درست است و هم غیرمنتظره.

دلبستگی من به خواندن هرگز مرا به انزوا نکشانده است. چطور ممکن است؟ کتاب‌ها از مردم‌اند، به دست مردم نوشته شده‌اند و برای مردم‌اند. ادبیات بخش جاودانه تاریخ است؛ بهترین و پایدارترین بخش شخصیت انسان. اما دوستانِ کتابی یک مزیت نسبت به دوستان زنده دارند؛ شما می‌توانید هر زمان که بخواهید از همراهی اشرافی‌ترین محافل جهان لذت ببرید. بزرگان درگذشته فراتر از دسترس فیزیکی ما هستند، و بزرگان زنده نیز معمولاً تقریباً به همان اندازه غیرقابل‌دسترسی‌اند؛ و به‌عنوانِ دوستان و آشنایان شخصی، نمی‌توانیم همیشه آنها را ببینیم. شاید در خواب باشند، یا در سفر. اما در کتابخانه شخصی، در هر لحظه می‌توانید با سقراط، شکسپیر، کارلایل، دوما، دیکنز، شاو، بری یا گالسورثی گفتگو کنید. و بی‌تردید در این کتاب‌ها، این افراد را در بهترین حالتشان می‌بینید. آنها برای شما نوشته‌اند. آنها تمام تلاش خود را کرده‌اند تا شما را مخاطب خود قراردهند و تأثیری مطلوب بگذارند. شما برای آنها همچون تماشاچی برای بازیگر ضروری هستید؛ اما به‌جای اینکه آنها را نقاب‌دار ببینید، به عمیق‌ترین دل آنها می‌نگرید.

شما وقتی دو یا سه هزار کتاب در خانه دارید درواقع دو یا سه هزار مهمان عالیقدر دارید و چه افتخاری بزرگ تر و شریف تر از این که میزبان تولستوی روسی باشید یا سیسروی رومی و هومر یونانی.در حضور مولانای عارف و شمس زانوی ادب بزنید و یا در خدمت امرسون آمریکایی و گوته آلمانی.شما یک جهان را در خانه خود گردآورده اید آیا فخری فراتر ازاین سراغ دارید؟

ویلیام لیون فِلپس/نویسنده و پداگوگ بزرگ آمریکا
(بخشی از کتاب خطابه های بزرگ جهان/در دست ترجمه قربان عباسی )



.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @
🆑 #کانال‌سخنرانی‌ها
🌹
Forwarded from عکس نگار
‍ ‍ «جامعه شناسی علم شناخت واقعیت اجتماعی است»

🌎اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در شاخه‌های گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیده‌است. با انتشار آن در کانال‌های مختلف، به ترویج بینش جامعه‌شناختی یاری رسانیم.

          پنجشنبه ۱۴۰۳/۰۷/۰۵

🌱🌼🍃

سعید معدنی
🔰هفت اقلیم
🆔@Saeed_Maadani

احمد فعال
🔰تحلیل های نظری در جامعه شناسی و سیاست
🆔@bayane_azadi

عادل سجودی
🔰جستاری در جامعه شناسی
🆔@GILsociologist

فریبا نظری
🔰جامعه‌شناسی گروه‌های اجتماعی
🆔@Sociologyofsocialgroups

اصغر ایزدی جیران
🔰آکادمی مردم‌نگاری
🆔@academy_mardomneghari

علی نوری
🔰خانواده ایرانی و مسائل اجتماعی
🆔@iranian_familyy

مسعود زمانی مقدم
🔰روش‌شناسی کیفی
🆔@qualitative_methodology

محمد زینالی اناری
🔰جامعه شناسی زندگی روزمره
🆔@thing

کاوه فرهادی
🔰انسان‌شناسی یاریگری، توسعه پایدار و زیست‌بوم‌داری
🆔@kaveh_farhadi

ح.ا. تنهایی
🔰جامعه‌شناسی تفسیری‌پرگمتیستی، نظری و درمانی
🆔@hatanhai

مصلح فتاح پور
🔰تحلیل آسیب های اجتماعی
🆔@Analysisisocialproblems

مینا شیروانی ناغانی
🔰جامعه‌شناسی اقتصادی و توسعه
🆔@Sociology_Development_economic
بی‌تا مدنی
🔰مطالعات فمینیستی با رویکرد تفسیری پرگمتیستی
🆔 @sociology_of_sport

مسعود زمانی مقدم
🔰نوشته‌ها، مقالات و دوره‌های آموزشی
🆔@masoudzamanimoghadam

حسین پرويز اجلالی
🔰جامعه شناس ایرانی
🆔@iransociologista

محمدحسن علایی
🔰آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه‌شناختی
🆔@sociologicalperspectives


سودابه حیدری
🔰رادیولوگ؛ پادکستِ اجتماعی، علمی و فلسفی
🆔@Radio_Log

آرش احدی مطلق
🔰جامعه شناسی و اخلاق
🆔@Sociology_of_Ethics

🌱🌼🍃

🔻Click here to join us:

🆔@madanibita
🆔@dr_shirinvalipouri
🆔@Mohamadzeinaliun
Forwarded from BBCPersian
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔻در ژاپن، مردی که حدود نیم قرن در انتظار اعدام بود، تبرئه شد. ایوئو هاکامادا، ۸۸ ساله، به اتهام قتل در سال ۱۹۶۸ به اعدام محکوم شده بود، اما حالا دادگاهی دیگر حکم داده که دادستانی، مدارک را علیه او جعل کرده بوده و او بی‌گناه است. وکلا و خواهر آقای هاکامادا با اشاره به ده‌ها سال حبس او گفته‌اند که در حقش خیلی جفا شده و از دادستانی خواسته‌اند که به حکم تبرئۀ اعتراض نکند. این پرونده، بار دیگر بحث اشکالات نظام قضایی ژاپن را پیش کشیده. نازنین صمصامی گزارش می‌دهد.

https://bbc.in/3Xz5Hry
@BBCPersian
هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و هفتم، شماره ۱۰۹۵

@Saeed_Maadani
نسیم جنوب ۱۰۹۵
911.1 KB
نسخه الکترونیکی
*هفته نامه نسیم جنوب*
سال بیست و هفتم
شماره ۱۰۹۵

🌺🌺🌺🌺
*نسیم جنوب، دیرپاترین نشریه تاریخ بوشهر*

زبادِ جنوبی در آمد نسیم
دل رهروان رست زاندوه و بیم (نظامی)

تلفن تماس و ارسال مطلب از طریق واتساب:
۰۹۱۷۷۷۲۳۹۰۹

@Saeed_Maadani
سد راه خدا؛
آرمان‌گرایی احساسی در جنگ و ندیدن واقعیت‌ها

سعید معدنی


در هفته اول و روزهای نخست جنگ برخی از شخصیت‌ها و سران مملکتی کشورهای خارجی خواهان وساطت و میانجیگری بین ایران و عراق شدند و می‌خواستند تا آتش جنگ گسترش پیدا نکرده آن را خاموش کنند. مثلا ضیاء‌الحق رئیس جمهور پاکستان در پنجمین روز جنگ به ایران آمد. اما مسئولین ما هر گونه پیشنهاد آتش بس را نپذیرفتند و رد کردند. البته شاید در آن روز‌ها و  شرایط که بخشی از خاک ایران دست دشمن بود برخی موضع‌گیری‌ها درست بود.
اما برخی از مسئولان کشور سرمست از پیروزی انقلاب‌اسلامی، سودای "صدور انقلاب" به سایر کشورها را داشتند، لذا جنگ و حمله صدام را فرصتی مناسب و لطف الهی برای این امر می‌دانستند. در نتیجه اولین و بهترین کشور برای صدور انقلاب‌، به نظرشان عراق بود، چرا که اکثریت مردم آنجا شیعه بودند، ایرانیان ساکن عراق در چند مرحله از این کشور اخراج شده بودند و از همه‌ مهمتر دولت عراق ماهها قبل از انقلاب اسلامی خواهان خروج رهبر انقلاب آیت الله خمینی از این کشور - در زمان تبعید - شده بود که ابتدا به کویت رفتند و در نهایت به فرانسه نقل مکان کرد.

از سوی دیگر عراق فکر کرده بود که با وجود شورش‌های داخلی و اعدام سران ارتش و تضعیف بدنه‌ی آن، ایران ضعیف تر شده، لذا فرصت را مناسب دید که به ایران حمله کند و عقده حقارت دیرینه خود در زمان پهلوی را گشوده و بخشی از مناطق جنوبی ما را ضمیمه خاک خود کند.
به‌هرروی عراق به ایران حمله کرد و جنگ شکل گرفت. چند روز پس از شروع جنگ، در روز ۴ مهر ماه ۱۳۵۹ گزارش دو موضع گیری در ایران نشانگر نگاه مسئولان ما به این پدیده است که آینده هشت ساله را رقم زد. در ذیل به شکل مستقیم بخشی از مصاحبه ابوالحسن بنی‌صدر و محمدعلی رجایی، به ترتیب رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر (وقت) را مرور می‌کنیم:     
 
" جنگ تحميلی است و ميانجيگری معنی ندارد"

دكتر ابوالحسن بنی‌صدر رئيس جمهوری ديروز در پايان ديدار دو روزه خود از قسمت‌هاي مختلف نوار مرزی و جبهه‌های جنگ ايران و عراق، در يك مصاحبه مطبوعاتی و راديو تلويزيونی شركت كرد و به سئوالات خبرنگاران پاسخ گفت.

رئيس جمهوری در مورد پيشنهاد ميانجيگری كورت والدهايم و ياسر عرفات و گروهی دیگر از شخصيت‌های جهان در درگيری عراق و ايران اظهار داشت: مطلب اينست كه ما به عراق حمله نكرديم و اين عراق است كه بما حمله كرده است و در حقيقت اين جنگي است كه بما تحميل شده در نتيجه ميانجی چه معنی دارد؟"

و اما موضع رجایی نخست‌وزیر، ایدئولوژیک و آرمانگرایانه‌ بود وی در همان روزهای نخست جنگ می‌گوید: "تا برداشتن سد راه خدا در عراق پيش خواهيم رفت"

در گزارشی آمده؛ صبح امروز محمدعلی رجائی نخست‌وزير در يك مصاحبه مطبوعاتی و راديو تلويزيونی شركت كرد و نقطه نظرات دولت جمهوری اسلامي ايران را در رابطه با جنگ اخير ايران و عراق شرح داد.

ايشان در پاسخ به سئوال يكي از خبرنگاران كه نظر ايشان را راجع به قبول يا عدم قبول ميانجيگری‌های مطرح شده توسط دولت‌های مختلف و سازمان‌ آزاديبخش فلسطين جويا شده بود، پاسخ گفت: ما براي رفع اين اختلاف هيچگونه ميانجيگری را نمي‌پذيريم. ما از انقلاب خويش دفاع می‌كنيم و عراق را نيز دشمن انقلابمان ميدانيم. تنها شهادت است كه ما را از صحنه نبرد خارج خواهد كرد. سپس در پاسخ خود به سوال يكي ديگر از خبرنگاران كه پرسيده بود آيا ايران جنگ را داخل خاك عراق دنبال خواهد كرد يا نه؟ نخست‌وزير جواب داد: من بايد توضيح بدهم كه جنگ بين ايران و عراق جنگ بين دو كشور نيست بلكه جنگ بين دو عقيده است. جنگ بين اسلام و كفر است. به نظر ما تا جائيكه اين سد راه خدا (رژيم مزدور بعث) در عراق وجود دارد ما پيش خواهيم رفت"(منبع: روزنامه اطلاعات)

با نگاه اجمالی به این دو تفکر صرف‌ نظر از نگاه و عدم پذیرش میانجیگری از سوی هر دو نفر، این تفکر و دکترین شبیه محمدعلی رجایی بود که از سوی ایران در طول جنگ هشت ساله‌ی ایران و عراق ادامه پیدا کرد و در نتیجه طولانی‌ترین جنگ قرن بیستم را رقم زد. در حالی که نه صدام حذف شد و نه در خطوط مرزی دوکشور تغییری ایجاد شد. آمیختن جنگ بین کشورها به ایدئولوژی و آرمان‌ها باعث می‌شود واقعیت‌ ها و ضعف و قوت ها دیده نشود.

جنگ با صدها هزار شهید و جانباز تمام شد. اما صدام حسین (سد راه خدا) سقوط نکرد. تا اینکه بعد از ۱۵ سال آمریکا - در دوره‌ی ریاست حمهوری جورج بوش - به عراق حمله کرد و صدام سرنگون و دستگیر شد. وی در یک دادگاه محاکمه و به اعدام محکوم شد و به دار مجازات آویخته شد.

مهر ماه ۱۴۰۳

#سعید_معدنی
#بنی‌صدر
#رجایی
#صدام
#جنگ

@Saeed_Maadani
#یادداشت_روز

🔸نشاید که نامت نهند آدمی، تاملی بر مواجهه‌ی ما با مهاجران افغانستانی

شیرین احمدنیا

تصورش را بکنید، شمای نوعی و خانواده‌تان، به دلایل متنوعی، از قبیل فقر اقتصادی، فضای ناامن، تنازعات فرهنگی، شرایط جنگی، بروز خشونت، تهدید و ارعاب، وقوع سیل، زلزله، آتش‌سوزی، ناامنی غدایی، بیکاری، و انواع شرایط مشابه، که در دنیای امروز، در واقع، ممکن است هر آن، برای هرکسی یا گروهی، در هر نقطه جغرافیایی و از جمله در ایران، رخ بنماید، خود را ناگزیر از ترک دیار و زادگاه بیابید! اگر به تاریخ این مملکت و شرایط همسایگان‌ و به‌ویژه ساکنان خاورمیانه توجه کنید، واقعا درگیر شدن در چنین شرایطی برای هر کسی، دور از انتظار نیست و ناگهان خود را ناگزیر از ایفای نقشِ جدیدی در جایگاهِ افراد آواره از خانه و کاشانه، و متوسل به مهاجرت اجباری می‌بینید.

ادامه این یادداشت را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.

@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
با حمایت انجمن جامعه شناسی از فرهنگ و فرهیختگی حمایت کنید
Forwarded from خرد منتقد
🅾  "ورود به جنگ چه زمانی موجه است؟"

تخاصم، تضاد و گاهی جدال مستقیم و جنگ به انحای مختلف، یکی از واقعیت‌های حذف‌ناشدنی تاریخ بشر بوده و هست. به تعبیر "رابرت ازرا پارک" (جامعه‌شناس)، چهار فراگرد اصلی حیات اجتماعی جوامع که دایما تکرار می‌شود، عبارت است از "کشمکش، رقابت، توافق، همرنگی".
کشمکش و جنگ، یکی از عناصر اصلی در هر واحد اجتماعی و نیز میان جوامع و دولت‌ها محسوب می‌شود. حذف این عنصر بنیادین، ممکن نیست، اما آدمیان در طول تاریخ تمام تلاش‌شان را نموده‌اند تا آن را مهار کنند و تحت انضباط اخلاقی درآورند. از این رو بحث از "جنگ عادلانه" و یا ورود موجه به جنگ، طرحی نظری برای ایجاد مانع در برابر این رخ‌داد هولناک است.

"نانسی شرمن" (استاد فلسفه اخلاق)، طی مقاله‌ای با عنوان: "جنگ عادلانه، مقدمه‌ای بر مسایل اخلاقی"،** پرسش‌هایی مطرح می‌کند، منجمله می‌پرسد: "چه زمانی ورود به جنگ، عادلانه است؟"
بر پرسش "شرمن" از اخلاقی بودن ورود به جنگ، می‌توان و باید این پرسش را افزود که چه زمانی ورود به جنگ، عاقلانه است؟ بنابراین ورود به جنگ و یا ادامه دادن آن، همواره با دو چالش اخلاق و عقل محاسبه‌گر روبرو است. بدون در نظر گرفتن معیار اخلاقی و معیار عقلانی، آن‌چه رخ می‌دهد جز ویرانی، پریشانی و نابودی، چیزی نخواهد بود.

🔻 "نانسی شرمن"، با بهره‌گیری از نظریه‌پردازی‌های جنگ عادلانه، در نهایت هفت شرط را برای ورود اخلاقا مجاز به جنگ را فهرست می‌کند:

❗️۱. علت جنگ باید عادلانه باشد.
"دفاع از خود"، می‌تواند علت عادلانه برای ورود به جنگ باشد. اما این که چه وقت و چه چیزی "دفاع از خود" محسوب، محل بحث است.

❗️۲. "باید نیت درستی داشته باشیم"
"نیت درست"، شامل دو عنصر است:
الف) "دفاع از خود"
ب)  "برقراری نظام سیاسی عادلانه"

❗️۳. اعلام عمومی به وسیله‌ی یک مرجع قانونی"
این شرط بدان جهت است که از ورود بخش‌های مختلف کشور برای تصمیم‌گیری و عمل خودسرانه جلوگیری شود.

❗️۴. "آخرین چاره"
جنگ، کشتن و کشته شدن است، وحشت و ویرانی است از این رو، جنگ باید آخرین چاره باشد. به سخن دیگر، همه‌ی راه‌های حل مشکل بسته شده و راهی برای برون رفت از بن‌بست وجود نداشته باشد، آن‌گاه گزینه‌ی جنگ، موجه می‌شود

❗️۵. "احتمال پیروزی"
به تعبیر "شرمن"، جنگ، شر بزرگی است که اگر احتمال دستیابی به خیرِ مهم منوط به آن نباشد، نباید به آن تن داد.

❗️۶. "اصل تناسب"
"باید بین منافع احتمالی جنگ و مقدار رنج، آسیب و مرگی که جنگ به دنبال دارد، تناسب برقرار باشد. یک جنگ پرهزینه برای منفعتی اندک این شرط را محقق نمی‌کند."

❗️۷. و در نهایت، "رضایت اتباع کشور".
از آن‌جا که وقتی جنگی درمی‌گیرد، تمامی اتباع کشور، بدون استثنا، مستقیم و غیرمستقیم، صدمه می‌خورند و پیامدهای دردناک جنگ بر آنان تحمیل می‌شود، خانه‌ها خراب، شهرها ویران و برخی شهروندان کشته می‌شوند، تاسیسات اجتماعی از کار می‌افتد و پریشانی و آشفتگی حاکم می‌شود. بنابراین رضایت شهروندان برای ورود به جنگ، شرط بنیادین اخلاقی برای این کنشِ چاره‌ناپذیر است.

در یک صورت‌بندی دیگر از آن‌چه آمد، می‌توان "عقلانی بودن جنگ" را از اخلاقی بودن آن، تفکیک نمود‌. به نحوی که پرسش از عقلانی بودن ورود به جنگ، حتی از اخلاقی بودن جنگ، اهمیت بالاتری می‌یابد.
شروط ۴، ۵، ۶ و ۷، از مهمترین شروط عقلانی جنگ محسوب می‌شوند. عقل محاسبه‌گر با سنجش هزینه_فایده، عنصر پراهمیتی است که نباید آن را فراموش کرد. وقتی هنوز راه‌های حل مناقشه در دسترس است، وقتی احتمال پیروزی پایین است، وقتی تناسبی میان هزینه‌ها و فواید جنگ برقرار نیست و به ویژه وقتی شهروندان نسبت به بروز جنگ، رضایتی ندارند، آن‌گاه ورود به جنگ مطلقا کاری نابخردانه و غیرعقلانی است. زیرا بدون حمایت و پشتبانی مردم، از همان ابتدا محتوم به شکست است.
ارزیابی درست و فهم سنجشگرانه (و نه آرزواندیشی و توهم)، در توانایی‌ها و امکانات خود، از جمله‌ی عناصر مهم "عقلانیت" به حساب می‌آید.

✔️ کشوری بی‌بنیه که از درون با انواع مصائب و مشکلات روبرو است، هنوز خاطرات اندوه‌ناک هشت سال جنگ را بردوش می‌کشد و با عواقب آن دست به گریبان است، حکومتی که در منجلاب ناکارمدی و ناتوانی غوطه می‌خورد، چگونه می‌تواند وارد کارزاری گردد که از همان ابتدا، انتهای تاریک و مصیبت‌بارش را می‌توان مشاهده کرد؟

** مسایل اخلاقی معاصر،
اختلافات و توافقات

گردآوری و تدوین: لارنس ام. هینمن
سرپرست مترجمان: میثم غلامی
ویراسته: هومن پناهنده
ناشر: ترجمان علوم انسانی


✍️ علی زمانیان - ۰۹ / ۰۷ / ۱۴۰۳
@kherade_montaghed
دانشگاه‌ هاروارد

دکتر فرزاد دهقانیان، استاد دانشگاه فردوسی

دروس عمومی مصوب وزارت علوم ایران، به‌جز دروس فارسی، زبان عمومی و تربیت بدنی (در مجموع ۸ واحد)، شامل ۱۴ واحد دیگر در ۴ دسته مبانی نظری اسلام، اخلاق اسلامی، انقلاب اسلامی، تاریخ و تمدن اسلامی، آشنایی با منابع اسلامی و یک درس دانش خانواده و تنظیم جمعیت است.

به‌عنوان نمونه‌ای برای مقایسه با ایران، دروس عمومی (General Education) در دانشگاه‌های آمریکا تنوع بسیار زیادی دارد و هر دانشگاه بر اساس اهداف خود دروس مختلفی را ارائه می‌دهد که در طول زمان به‌روزرسانی می‌شود. به‌طور مثال، دروس عمومی دانشگاه هاروارد که به‌صورت قبول/مردود (Pass/Fail) نمره‌دهی می‌شوند، در ۴ دسته زیر ارائه می‌شوند:
۱-  زیبایی‌شناسی و فرهنگ - نمونه کلاس‌ها: خودت باش (Act Natural)، فرهنگ غذا خوردن، خلاقیت
۲-  اخلاق شهروندی - نمونه کلاس‌ها: شادی/خوشبختی (Happiness)، آشنایی با جهل، دروغ، مزخرفات و فریب
۳-  تاریخ، جوامع و افراد - نمونه کلاس‌ها: اسلحه در آمریکا، پروژه دموکراسی
۴-  علم‌وفناوری - نمونه کلاس‌ها: هوش مصنوعی، محاسبات و تفکر
همچنین، دروس عمومی دانشگاه ایالتی کالیفرنیا به‌صورت زیر دسته‌بندی شده‌اند:
۱-  اهداف پایه - نمونه کلاس‌ها: زبان، فرهنگ و تفکر انتقادی، اصول سخنرانی عمومی، علم و شبه‌علم
۲-  جهان طبیعی و اشکال مختلف حیات - نمونه کلاس‌ها: زمین‌شناسی، ریاضیات عمومی، شیمی عمومی
۳-  هنر و بشریت - نمونه کلاس‌ها: تاریخچه هنرهای اسلامی، زنان خاورمیانه، سنت‌های بصری اروپایی
۴-  فرد و جامعه - نمونه کلاس‌ها: آزادی بیان، آسیا در جهان امروز، سیاست جهانی
۵-  فهم توسعه فردی - نمونه کلاس‌ها: کودک در خانواده، تغذیه و سلامت، سبک زندگی سالم
۶-  مطالعات قومی - نمونه کلاس‌ها: اقوام بومی کالیفرنیا، اقوام آسیایی-آمریکایی، مطالعه سرخپوستان 

🔺تحلیل و تجویز راهبردی:
توانمندسازی جامعه به معنای تقویت قابلیت‌ها و مهارت‌های افراد و گروه‌ها برای مشارکت فعال و مؤثر در زندگی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است. در این زمینه، دروس عمومی دانشگاهی نقش مهمی در توانمندسازی جامعه ایفا می‌کنند. دروس عمومی با فراهم آوردن دانش، مهارت‌ها، و ارزش‌هایی که برای مشارکت فعال و مؤثر در جامعه ضروری هستند، می‌توانند نقش مهمی در توانمندسازی جامعه داشته باشند. این دروس به افراد کمک می‌کنند تا به عنوان شهروندانی آگاه و مسئول، در جهت توسعه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه خود تلاش کنند.

بررسی دروس عمومی دانشگاه‌های ایران به وضوح نشان می‌دهد که دروس ارائه شده تناسبی با نیازهای امروز جامعه ندارند. اصلاح و به روزرسانی این برنامه‌ها نیازمند مطالعات جامع است، اما به‌عنوان پیشنهاد اولیه، دروسی همچون مبانی علم اقتصاد، آشنایی با هوش مصنوعی، اصول نگارش و ارائه، فلسفه علم، تفکر انتقادی، آشنایی با اقوام ایرانی، تاریخ معاصر ایران، تاریخچه هنر در ایران، تغذیه و سلامت، و شاد زیستن می‌توانند به عنوان دروس عمومی انتخابی در برنامه درسی دانشگاه‌ها اضافه شوند. ارائه این دروس متنوع در دانشگاه‌های جامع کشور به‌سادگی قابل اجرا خواهد بود.

در نهایت، اگر وزارتخانه‌های علوم و آموزش و پرورش برنامه جامعی برای تأثیرگذاری در توسعه فرهنگ عمومی جامعه نداشته باشند، فرهنگ عمومی به افراد و رسانه‌های غیرمتخصص و سلبریتی‌ها سپرده خواهد شد که می‌تواند موجب بروز آسیب‌های جدی در بلندمدت شود.


‌#آگاهی، سرآغاز خردمندی است.

https://www.tg-me.com/abolfazlabbasibani
یازدهم مهر ما سالروز در گذشت عمران صلاحی است. وی زاده تهران در سال ۱۳۲۵ است اما اصالتا اردبیلی بوده و در اردبیل و تهران زندگی کرده است و به زبان ترکی آذربایجانی نیز آثاری دارد.
عمرانی بیش از بیست کتاب طنز و جدی نوشت و در سال ۱۳۸۵ در سن ۶۰ سالگی درگذشت.

یک مثنوی از عمران صلاحی را مرور می‌کنیم

ای دماوندِ پس از باران من
ای رسیده تا لب ایوان من

ای تکانده برف را از شانه ات
باز بیرون آمدی از خانه ات

آمدی با آن کلاه برف خود
آمدی با شال آه ژرف خود

شیر صبح و نان خورشیدت به دست
گام های گرم تو یخ را شکست

ای عموی پیر من حرفی بزن
بر سکوت شیشه ها برفی بزن

ای نهان در هاله‌ی افسانه ها
شعله هایت در اجاق خانه ها

باز هم از نور و از آتش بگو
بازهم افسانه از آرش بگو

تیر آرش راه می‌پوید هنوز
در مسیرش می‌دمد گل‌های روز

چشم آرش چون هوا بارانی است
تیر او در اوج سرگردانی است

باز آرش همچو روحی شعله ور
می‌سپارد راه در این بوم و بر

جان آرش باز هم پر می‌زند
گوش کن، دارد یکی در می‌زند

می‌رسد از راه ابری تیره فام
روی لب‌ها حرف‌هایی ناتمام

میهمان حس می کند ناخوانده است
پشت در آهی از او جا مانده است

@Saeed_Maadani
هیچ تحرکی دیده نمی‌شود!

هر چه دقت می‌کنم در این فضای بحرانی هیچ تلاش دیپلماتیک جدی بین‌المللی، هیچ ابتکار سیاسی منطقه‌ای، حتی هیچ مساعی جمیله‌ای برای فرونشاندن آتش جنگ بین ایران و اسرائیل نمی‌بینم.
گویی تمام قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها، به تماشا ایستاده‌اند تا بازی بزرگ شروع شود. در این میان فقط آمریکا با ارائۀ مشورت به اسرائیل، در صدد هدایت جنگ به سمت تأمین منافع استراتژیک خود و نه پیشگیری از آن است. هیچ تحرک ملموسی از جانب چین و روسیه و حتی اتحادیۀ اروپا دیده نمی‌شود.
ظاهراً همه به این نتیجه رسیده‌اند که برخورد شدید و مستقیم بین اسرائیل و ایران قابل جلوگیری نیست و هیچ طرح دیپلماتیکی در این مرحله شانسی برای پذیرش از سوی هیچکدام از دو طرف ندارد. شاید هم همگی منافع‌شان را در این رویارویی تاریخی و بی‌سابقه می‌بینند!
به نظرم برخی بحران‌های بشری مانند برخی بحران‌های طبیعی است. پیش از آغازشان، می‌توان برای جلوگیری از وقوع‌شان هزاران پیشنهاد و توصیه ارائه کرد، اما به محض آنکه سربرآورند تا تخلیۀ آخرین قطرۀ انرژی خود به پیش می‌تازند.
توکل بر خدایی که می‌شنود و می‌بیند.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
فیلترینگ و زدن گردن مسگر!
(یادداشت)

سعید معدنی

در خبرها آمده بود که بر خلاف شعارهای انتخاباتی مسعود پزشکیان که موجب شد بیشترین رای در سبد ایشان ریخته شود، فیلترینگ فعلا ادامه دارد. قرار بود در دولت ایشان فیلتر فضای مجازی رفع و مردم ایران پس از سال‌ها نفس راحتی در فضای مجازی بکشند. آنقدر فیلتر بودن و آزاردهی روانی آن مهم است که یکی دو سال پیش یک بازیکن فوتبال هلندی به نام لوکادیا که قرار بود به تیم پرسپولیس بپیوندد، به خاطر فیلتر بودن سایت‌ها و کانال‌ها کلافه شد به عنوان یکی از دلایل مهم، اردوی پرسپولیس را ترک کرد و به کشورش برگشت....

ادامه‌ی یادداشت👇👇👇👇

۱۲ مهر ناه ۱۴۰۳

#سعید_معدنی
#پزشکیان
#ممنوعیت
#فیلترینگ
#ریسیور

@Saeed_Maadani
فیلترینگ و زدن گردن مسگر!

سعید معدنی

در خبرها آمده بود که بر خلاف شعارهای انتخاباتی مسعود پزشکیان که موجب شد بیشترین رای در سبد ایشان ریخته شود، فیلترینگ فعلا ادامه دارد. قرار بود در دولت ایشان فیلتر فضای مجازی رفع و مردم ایران پس از سال‌ها نفس راحتی در این فضا بکشند. آنقدر فیلتر بودن و آزاردهی روانی آن مهم است که یکی دو سال پیش یک بازیکن فوتبال هلندی به نام لوکادیا که قرار بود به تیم پرسپولیس بپیوندد، به خاطر فیلتر بودن سایت‌ها و کانال‌ها کلافه شد به عنوان یکی از دلایل، اردوی پرسپولیس را ترک کرد و به کشورش برگشت. اما ذهن و جان ما مردم ایران از سنگ است که دهه‌هاست با این گونه ممنوعیت‌ها و محدودیت‌ها که سوهان ذهن هستند زندگی می‌کنیم. پزشکیان در شعارهای انتخاباتی‌اش شعار داد که فیلترینگ باید رفع شود و مردم هم به چنین شعارهای تابوشکن رای دادند.
اما ظاهرا ایشان و دولت ایشان جازده‌اند و قرار است ما کاربران بی‌نوای ایرانی همچنان از بسیاری از شبکه های اجتماعی که دسترسی به آنها در بسیاری از کشورهای دنیا عادی و موضوعی پیش پا افتاده است، محروم باشیم. در خبرها آمده که تصمیم گرفته شده به جای حذف فیلترینگ، فعلا فروشنده‌های فیلتر شکن‌ها را که حضور و رونق بازارشان محصول فیلترینگ است را مجازات کنند! ناگاه یاد این ضرب‌المثل فارسی افتادم:

گنه کرد در بلخ آهنگری
به شوشتر زدند گردن مسگری


آقای رئیس جمهور سوراخ دعا را گم کرده‌اید. مشکل اصلی فیلترینگ است نه فیلترشکن فروشان. شما که توان رفع فیلترینگ را ندارید چرا شعارش را دادید؟ تازه فیلتر شکن فروشی یک شغل است ولو غیرقانونی باشد. مثل فروش پاسور در چهار راه‌ها ، مثل فروش ریسیور ماهواره، مثل فروش پایان‌نامه و مقاله در میدان انقلاب تهران، و بسیاری موارد دیگر که در هر جامعه‌ای که حکومت‌ها عرضه‌ی مدیریت صحیح و ایجاد شغل و رفاه و رونق اقتصادی برای مردمانش را ندارند چنین مشاغلی ولو غیر قانونی سر برمی‌آورند.

به هر روی اگر مسعود پزشکیان از شعارهایش یکی یکی پا پس بکشد، قطعا مشارکت مردم در دور بعدی ریاست جمهوری به شدت کمتر و کمتر خواهد شد و حتی شاید زیر ۴۰ درصد هم ریزش کند. چون ظاهرا با توجه به موشک بازی‌های اخیر با اسرائیل امیدی به بهبود اقتصاد ایران نیست و احتمالا وضعیت معیشت مردم با این روند روز به روز بدتر و بدتر خواهد شد. همه می‌دانستند که رقیب ایشان مشکلی با فیلتر و فیلتر شکن ندارد و یا مثلا مشکلی با قانون حجاب و عفاف و همه‌ی ممنوعیت های ایجاد شده در این چهل ساله را ندارد. اگر مشارکت - بخصوص در مرحله دوم - بالا رفت و به ۵۰ درصد نزدیک شد، فقط و فقط به خاطر همین شعارهای پزشکیان بود که در صورت عدم تحقق آن‌ها احتمالا مشارکت در انتخابات بعدی بشدت کاهش خواهد یافت و بار دیگر و بیش از پیش اعتماد مردم به مسئولا خدشه‌دار خواهد شد. اگر فیلترینگ رفع شود خود به خود شغل فیلترشکن فروشی نیز به میزان زیادی از بین خواهد رفت. اما ظاهرا بر خلاف شعار شما کلیت حکومت چنین اراده‌‌ای ندارد در نتیجه بر میزان و تعداد فیلترشکن فروش‌ها نیز افزوده خواهد شد. همانطور که بازار پایان نامه فروش‌ها و ریسیور ماهواره و بسیاری دیگر از مشاغل غیر قانونی اینچنینی به خاطر ممنوعیت‌ها داغ است و ادامه دارد.
به هر حال امیدواریم هرچه زودتر فیلترینگ برداشته شود و اشتغال جوانان در فضای مجازی دوباره رونق بگیرد.

۱۲ مهر ماه ۱۴۰۳

#سعید_معدنی
#پزشکیان
#ممنوعیت
#فیلترینگ
#ریسیور

@Saeed_Maadani
"Life without liberty is like a body without spirit." - Khalil Gibran

"زندگی بدون آزادی مانند بدن بدون روح است." - خلیل جبران

@Saeed_Maadani
شعرهایی که برای «سهراب سپهری» نیست!

منبع: خبرآنلاین

گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سهراب سپهری پانزدهم مهرماه ۱۳۰۷ در کاشان به دنیا آمد. اولین مجموعه شعر او با نام «مرگ رنگ» در سال ۱۳۳۰ منتشر شد. «زندگی خواب‌ها»، «آوار آفتاب»، «صدای پای آب»، «شرق اندوه»، «حجم سبز»، «ما هیچ، ما نگاه»، «در کنار چمن» و «هشت کتاب» از آثار این شاعرند.
به گزارش ایسنا، او علاوه بر شعر، به نقاشی هم به صورت حرفه‌یی می‌پرداخت. از نقاشی‌های او نیز می‌توان به تابلوهای «طبیعت بی‌جان» (۱۳۳۶)، «شقایق‌ها، جویبار و تنه‌ی درخت» (۱۳۳۹)، «علف‌ها و تنه‌ی درخت» (۱۳۴۱) ، «ترکیب‌بندی با نوارهای رنگی» (۱۳۴۹)، «ترکیب‌بندی با مربع‌ها» (۱۳۵۱) و «منظره‌ی کویری» (۱۳۵۷) اشاره کرد.
سهراب سپهری در غروب اول اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۵۹ در بیمارستان پارس تهران به علت ابتلا به بیماری سرطان خون درگذشت. صحن امام‌زاده سلطان‌علی روستای مشهد اردهال واقع در اطراف کاشان میزبان ابدی این شاعر و نقاش است.
اما همان طور که پیش تر نوشتیم یکی از شاعرانی که شعرهایی جعلی به نامش در فضای مجازی منتشر شده، سهراب سپهری شاعر نام آشنای کاشانی است و انجمن مبارزه با نشر جعلیات این متن را بازنشر کرده و نوشته است:
زندگی صحنهٔ یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمهٔ خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرّم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
.....
دوستانی دارم
بهتر از برگ درخت
که دعایم گویند و دعاشان گویم...
یادشان دردل من ...
قلبشان منزل من…...
صافی آب مرا یادتو انداخت...رفیق...
تو دلت سبز...
لبت سرخ...
چراغت روشن...
چرخ روزیت همیشه چرخان...
نفست داغ...
تنت گرم...
دعایت با من...
......
زندگی راز بزرگیست که در ما جاریست
زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست
رود دنیا جاریست
زندگی آبتنی کردن در این رود است
وقت رفتن به همان عریانی
که به هنگام ورود آمده‌ایم
دست ما در کف این رود به دنبال چه می‌گردد؟
هیچ!
.....
لحظه‌ها را دریاب..
زندگی در فردا نه، همین امروز است!
......
زندگی ذره کاهی است، که کوهش کردیم
زندگی نام نکویی است که خارش کردیم
زندگی نیست به جز نم‌نم باران بهار
زندگی نیست به جز دیدن یار...
......
هیچ کس با من نیست
مانده ام تا به چه اندیشه کنم
مانده ام در قفس تنهایی
در قفس می‌خوانم
چه غریبانه شبی است،
شب تنهایی من
.....
زندگی رویش یک حادثه نیست
زندگی رهگذر حادثه‌هاست...
......
تو می گذری
زمان می‌گذرد
چه کنم...؟
با دلی که از تو
توان گذشتنش نیست...!
......
گاه باید رویید...
در کنار چشمه، در شکاف یک سنگ.
 به امید فرداها...!
......
باید امروز حواسم باشد
که اگر قاصدکی را دیدم
آرزوهایم را
بدهم تا برساند به خدا
به خدایی که خودم می‌دانم
نه خدایی که برایم از خشم
نه خدایی که برایم از قهر
نه خدایی که برایم ز غضب ساخته‌اند!
به خدایی که خودم می‌دانم
به خدایی که دلش پروانه ست
و به مرغان مهاجر هر سال، راه را می‌گوید
و به باران گفته‌ست باغ‌ها تشنه شدند
و حواسش حتی
به دل نازک شب بو هم هست
که مبادا که ترک بردارد!
به خدایی که خودم می دانم
چه خدایی، جانم…
.....
من در این عرصه آغشته به بغض
لب خندان دیدم 
چشم گریان دیدم
گریه کردم امّا
بارها خندیدم
رمز بیداری را
پشت بی خوابی این ثانیه‌ها
فهمیدم...!!
......
صبح یعنی پرواز!
قد کشیدن در باد
چه کسی می‌گوید
پشت این ثانیهها
تاریک است ؟
گام اگر برداریم
"روشنی" نزدیک است...
.....
زندگی درک همین اکنون است
زندگی شوق رسیدن به همان
فردایی است که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی، و نه در فردایی
ظرف امروز، پر از بودن توست...
......
زندگی فهم نفهمیدن‌هاست
زندگی، پنجره‌ای باز، به دنیای وجود
تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست
آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست
.....
ایمان بیاورید
به خدایی که
به پیچک فرمود:
"نرده را زیبا کن"

@Saeed_Maadani
در تاریخ می‌خوانیم؛
تقاضای استالین از هیتلر برای نفوذ شوروی در ایران

طبق اسناد به دست آمده، استالين رهبر وقت شوروي كه در آستانه جنگ جهاني دوم با هيتلر قرارداد عدم تعرض امضا كرده بود، در پاسخ به درخواست هيتلر كه تعهد كند سوخت (نفت) مورد نياز آلمان را تامين سازد (درعوض) از او خواسته بود نظر به تاريخ و فرهنگ مشترك مردم جمهوري هاي جنوبي شوروي با ايرانيان، با بسط نفوذ شوروي در ايران كه از مشروعيت جهاني هم برخوردار خواهد بود رضايت دهد. استالين تمايل مشابهي را هم نسبت به بلغارستان نشان داده بود كه هيتلر به دليل علاقه شخصي به تاريخ، فرهنگ و مردم ايران و ملاحظات نژادي و نيز رابطه ويزه با رضاشاه و طرح هاي دور و درازي که با هم داشتند در پاسخ مورخ هشتم اكتبر (16 مهر ماه) سال 1940 خود به استالين با بسط نفوذ شوروي در ايران اكيدا مخالفت كرد، ولي با تمايل رهبر شوروي نسبت به بلغارستان روي موافق نشان داد.
مورخاني كه درباره علل و نتايج و جريان جنگ جهاني دوم بررسي و مطالعه كرده اند نوشته اند كه يكي از دلايل (فرعي) ترديد هيتلر به صداقت استالين و حمله نظامي به شوروي همين خواست استالين(درباره ايران) از وي بود و با اين كه بسياري از ژنرالهاي آلمان باز كردن جبهه روسيه را كه كشوري وسيع و زمستاني سخت دارد به مصلحت نمي ديدند هيتلر در ژوئن 1941 حمله نظامي به شوروي را آغاز كرد. همين مورخان نوشته اند كه دليل عدم تخليه ايران از واحدهاي ارتش سرخ، پس از پايان جنگ دوم نيز به همان علت و تمايل قديمي استالين بود. طبق همين اسناد، قرار بود كه ايران به عضويت پيمان محور (آلمان، ايتاليا، ژاپن) درآيد كه انگليسي ها از طريق جاسوس هاي خود متوجه قضيه شدند و از فرصت حمله آلمان به شوروي استفاده كردند و با خريدن چند ژنرال و سياستمدار در تهران، ايران را كه داراي ارتشي نيرومند و وسيع بود با چند هزار سرباز فرسوده و دست دوم اشغال نظامي كردند و رئيس كشور را بركنار و به تبعيد فرستادند.
در دهه 1960 كه سخن از ايجاد فدراسيون ايران و افغانستان همزبان ، همفرهنگ و همنژاد ايران و افغانستان به ميان آمد كه مردمشان نياكان مشترك دارند، كرملين سخت ترين مخالفت ها را با آن از خود نشان داد، زيرا از آن مي ترسيد كه تاجيكستان تمايل به پيوستن به اين فدراسيون نشان دهد و امپراتوري پارسها در مرزهاي جنوبي شوروي زنده شود و به همين سبب هم هنگامي كه ايران (به خواست آمريكا) به كمك همنژادان كرد خود در عراق شتافت، كرملين با عراق قرارداد دوستي امضا كرد و سيل اسلحه را به آن كشور سرازير ساخت.

منبع:iranianshistoryonthisday.com

@Saeed_Maadani
سلامی و کلامی...

*وفاق‌شکنی نفتی‌ها علیه مدیریت استان بوشهر*

✍️ نسیم جنوب، دکتر یونس قیصی‌زاده

در کمال تعجب، وزیر تازه انتخاب شده نفت در یک اقدام غیر متعارف، بدون اطلاع و هماهنگی با مدیران ارشد استان بوشهر، وارد این استان شد. در این خصوص چند نکته قابل تذکر است:
۱- مجموعه دولت شامل هیات دولت و زیرمجموعه آنها شامل استانداران و فرمانداران و... همگی در یک مجموعه در حال خدمت به مردم هستند. در این شرایط که باران مشکلات از آسمان و در و دیوار بر سر مردم می‌بارد و هر روز با محرومیت و کمبودی جدید روبرو می‌شوند، بروز و نمایش اختلاف در همان مجموعه دولت که چندان هم در رفع مشکلات مردم در همه این سال‌ها موفق نبوده‌اند، نه تنها باعث کندتر شدن چرخه خدمت آنها می‌شود، بلکه در نهایت دود این اختلاف درون‌مجموعه‌ای هم به چشمان مردمی می‌رود که امید دارند دولت کاری برای رفع مشکلات‌شان انجام دهد.
۲- در حالی که شعار اصلی پزشکیان به عنوان رئیس‌جمهور، ایجاد وفاق است، چگونه است که وزرای این دولت، به وفاق با مسئولان استان مهم و انرژی‌خیزی همانند بوشهر بی‌توجه هستند و در کمال بی‌احترامی به مجمع نمایندگان استان، استاندار، فرماندار و دیگر مدیران مربوطه، اقدام به حضور در استان بوشهر می‌کنند؟!
۳- وظیفه مهم وزارتی همانند نفت که مسئول اصلی آلودگی‌های محیط زیستی منطقه، بروز آسیب‌های اجتماعی، بیکاری گسترده به خاطر عدم به کارگیری نیروهای بومی استان، تخریب زیرساخت‌های اقتصاد بومی و... و در یک کلام سخت‌تر شدن زندگی مردم منطقه است، توجه ویژه به مسائل و مشکلات مردم همین منطقه است. سفر وزیر نفت دولتی که رئیس‌جمهورش به مردمی بودن مفتخر است، بدون توجه به درخواست‌ها و مطالبات مردم استان بوشهر، جز دهن‌کجی به مردم نجیبی که انتظار دارند وزارت نفت اقدامی برای عمل به مسئولیت‌های اجتماعی خود در منطقه انجام دهد، نشان از چه چیز دیگری دارد؟
۴- آیا پشت چنین بی‌توجهی وزارت نفت و صنایع نفت و گازی در استان، همان تفکر قدیمی نیست که فقط تمرکز ماشینی بر فعالیت جزیره‌ای خود دارند و بی‌توجه به مشکلات و عواقب فعالیت‌های نفتی و گازی برای مردم منطقه هستند؟ چنین تفکری با تلاش‌های خستگی‌ناپذیر شاغلان صنایع نفت و گاز در همجواری با مردم استان بوشهر منافات دارد و باعث بیگانگی مردم منطقه با این فعالیت‌ها و شاغلان زحمتکش می‌شود.
۵- در این جریان نمی‌توان ضعف مدیریت ارشد و مجمع نمایندگان استان بوشهر را نادیده گرفت. خصوصاً این‌که یکی از نمایندگان استان، رئیس کمیسیون انرژی مجلس هم هست و هماهنگی این کمیسیون با وزارت نفت، حداقل انتظاری است که از ایشان می‌رود.
۶- عواقب چنین تصمیماتی، جدایی کامل وزارت نفت و صنایع نفت و گاز مستقر در استان، از استان بوشهر است. وزارت نفت باید مسئولیت آنچه را که در استان به واسطه حضورش به‌وقوع پیوسته، بپذیرد و تجربه تلخ مسجد سلیمان را در عسلویه و دیگر شهرهای درگیر در فعالیت‌های نفت و گاز تکرار نکند. هوشیاری مردم استان، دلسوزی مدیران و شاغلان نفت و گاز در توجه به مسائل و مشکلات مردم منطقه و همچنین پیگیری مدیران و نمایندگان استان، می‌تواند وزارت نفت را به طور مستقیم در توسعه کل استان بوشهر به عنوان بازیگری تاثیرگذار وارد کند.
۷- در این شرایط ضروری است که مدیران ارشد، مجمع نمایندگان و همچنین گروه‌های با نفوذ استان، برای اصلاح و تغییر این نگاه ناموجه و غیر محترمانه بالا به پایین، جلوگیری از ادامه بی‌توجهی وزارت نفت و جدا کردن خود از آنچه به واسطه حضور آنان در استان می‌گذرد، اعتراض خود را خطاب به رئیس‌جمهور اعلام نمایند تا جلوی این رویه اشتباه که وزیر تازه‌نفس نفت بنا گذاشته است، گرفته شود و بیش از این به رابطه نیمه‌جان صنایع نفت و گاز و مطالبات مردم استان بوشهر آسیب وارد نیاید.
۸ـ جناب آقای وزیر! اگر در این کشور وزارتی با عنوان وزارت نفت وجود دارد و شما بدین‌واسطه چند سالی خلعت وزارت پوشیده‌اید، به خاطر وجود استان‌های ثروتمند و در عین حال مظلوم و محرومی همچون بوشهر و خوزستان است. خود نیز می‌دانید که چند سالی بیش میهمان این سمت و صندلی نخواهید بود. لطف فرموده حرمت صاحبخانه را نگه دارید!
(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و هفتم، شماره ۱۰۹۶)

@Saeed_Maadani
هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و هفتم، شماره ۱۰۹۶

@Saeed_Maadani
2024/11/16 08:35:09
Back to Top
HTML Embed Code: