Telegram Web Link
🌼🌿🌼🌿🌼


با من چه نمودی که پریشانِ تـو هستم؟
آشفتـه یِ آن صورتِ زیبـای تـو هستـم

با من چـه نمودی کـه شدم عاشقِ زارت؟
حیرت زده یِ عشوه و افسونِ تـو هستم

بامن چه نمودۍکه شدم مستِ نگاهت؟
ای دلبـرِ مستانـه یِ معشوقـه و مستـم

ای شعــرتـرین شعـرِ پـریـزاده  و زیبــا
ای دختـرِ رقـاصه یِ مستـوره و  مستـم

ای شعـلـه یِ رقصانِ میـانِ دل و دلـدار
ای لـرزشِ احساسِ دل و دیـده و دستم

ای حسرتِ دیـدارِ دلِ عـاشق  و معشوق
افسوس نگفتم که چنین عاشق و مستم

افسوس از این شرم، که نگذاشت بگویم
من عـاشقم و عـاشقم و یـادِ تـو هستم

#بهروز_رحمتی


@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼
🌼🌿🌼🌿🌼


"ﺗﻮ" ﺩﺭ ﺟﺎﻥ "ﻣﻨﯽ" ﻣﻦ ﻏﻢ ﻧﺪﺍﺭﻡ
"ﺗﻮ" ﺍﯾﻤﺎﻥ "ﻣﻨﯽ" ﻣﻦ ﮐﻢ ﻧﺪﺍﺭﻡ

ﺍﮔﺮ ﺩﺭﻣﺎﻥ" ﺗﻮ"ﯾﯽ ﺩﺭﺩﻡ ﻓﺰﻭﻥ ﺑﺎﺩ
ﻭﮔﺮ ﻣﻌﺸﻮﻗﻪ ﺍﯼ ﺳﻬﻤﻢ ﺟﻨﻮﻥ ﺑﺎﺩ

ﺗﻮﯾﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﺗﻮﯾﯽ ﺗﻮ ﻋﻠﺖ ﻣﻦ
"ﺗﻮ" ﺑﺨﺸﺎﯾﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﺑﯽ ﻣﻨﺖ ﻣﻦ

ﺻﺪﺍﯾﻢ ﮐﻦ ﺻﺪﺍﯼ ﺗﻮ ﺗﺮﺍﻧﻪ ﺍﺳﺖ
ﮐﻼﻣﺖ ﺁﯾﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ

ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﻦ ﺳﺠﺪﻩ ﺳﺠﺪﻩ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﺘﻢ
ﮐﻪ ﺳﺮ ﺑﺮ ﺧﺎﮎ ﺑﺮ ﺯﺍﻧﻮ ﻧﺸﺴﺘﻢ                        

#مولانا

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼
🌼🌿🌼🌿🌼


لب به احساس زدم مست شدم، فهمیدم
شاعران مست ترین طایفه هشیارند!

بی خود از حال شدن گرچه گناه است، ولی،،،،
شاعری جرم قشنگی‌ست اگر بگذارند!

#ارس_آرامی
💥💥💥

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼
🌼🌿🌼🌿🌼


مرا ببوس که گردن بگیرم آن لب را
میان موی رهای تو سر کنم شب را

جنون سرخ تو آتش کشیده در تختم
جهان گم شده‌ی نسبتاً مرتب را

برای این که نمانی میان آغوشم
درست نیست اگر چه!!! بهانه کن تب را

فقط تو دیده‌ای آن روی دیگرم را، تو
تمام این منِ جنتلمن مؤدب را

کنار مستی‌ لب‌های تو خودم هستم
کسی که سوخته درس و کتاب و مکتب را

مرا بخواه که بشناسی‌ از غزل‌هایم
تمام کن،  جهلِ ممتد مرکب را

در عمق چشم تو اسکندر است و آب حیات
که سوخت کل وجود منِ مخاطب را

#اصغر_کرمشاهی_روداب

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼
🌼🌿🌼🌿🌼


رو به پایان می روم آغـاز را پیدا کنم
تا کـه رمــزی از رمــوزِ راز را پیدا کنم

میروم تا در کنارِ فوجی ازگنجشک ها
با نـــوایِ سمفـــونی آواز را پیــدا کنم

میروم تا بُگذرانم روز وشب را با بنان
می روم تا خـانه ی شهناز را پیدا کنم

ابتدایِ تکنوازی سیم تارم کوک نیست
سعی دارم نغمـه های ساز را پیدا کنم

آن قَــدر پر میزنم در سرزمین باغ گل
تا مگـر گل غنچه هـای ناز را پیدا کنم

بال هـا را رو به بالا بارها وا کــرده ام
هم چنان تا حـالت پــرواز را پیدا کنم

دلگشا را می دوم تا کـوچه ی باغ ارم
یک نفس تا شهره ی شیراز را پیداکنم

راز خود را باعسل بانو گذارم در میان
هــر زمانی جــرأت ابـــراز را پیدا کنم

#علی_قیصری

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼
🌼🌿🌼🌿🌼

کاش می شد خنده را تدریس کرد
کارگاه خوشدلی تاسیس کرد..

کاش می شد عشق را تعلیم داد
نا امیدان را امید و بیم داد..

شاد بود و شادمانی را ستود
با نشاط دیگران دلشاد بود..

کاش می شد دشمنی را سر برید
دوستی را مثل شربت سر کشید

کاش می شد پشت پا زد بر غرور
دور شد از خودپسندی,دور دور

با صفا و یکدل و آزاده بود
مثل شبنم بی ریا و ساده بود.

از دو رنگی و ریا پرهیز کرد
کینه را در سینه حلق آویز کرد.

کاش می شد ساده و آزاد زیست
در جهانی خرم و آباد زیست!

کامیلیا_نباتیان

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼
🌼🌿🌼🌿🌼


✨️
تنت یک شاهکار تازه در دنیای معماری ست
لبت شیرین ترین تجویزِ دکان های عطاری ست

خدا را شکر هم عصرِ توام،می بینمت گاهی
که جز این هر خیالی در سرم باشد طمع کاری ست

تو تنها اتفاق خوب این دنیای غمگینی
به لطف توست در این سرزمین شعری اگر جاری ست

چه فرقی می‌کند اهل کجای این جهان باشی
وطن آغوش امنِ آدمی که دوستش داری ست

تو رودی می‌روی من کوه غمگینی که می‌داند
که حتی فکر کردن به تو هم نوعی خودآزاری ست

چه بیم از مرگ جاِن خسته را، لالایی پاییز
برای برگ خشکی مثل من توفیق اجباری ست

تصور میکنم نزدیکمی، میبوسمت حتی
و این تنها گناهم بعد عمری آبروداری ست





#سجاد_صفری_اعظم

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼
🌼🌿🌼🌿🌼


چہ حالے میدهد دستت بہ دستِ یار بگذاری
قرارے خیس در بارانِ گندمزار بگذاری

مرا دعوت ڪنے تا باغِ عطرآگینِ فیروزه
بہ برگِ هر درختے شعرے از عطار بگذاری

بهشت و شُرشُرِ رود و ڪباب و آتش و دود و
اجاقے چاق و قلیانِ دوسیبے بار بگذاری

نسیمت تخت و ابرت رخت و مویت لخت و رامت بخت
بہ پایت رقصِ خلخال و بہ دستت تار بگذاری

پیانو از نسیم و برگ، سنتور از نمِ باران
همآوا با قنارے پنجہ بر گیتار بگذاری

خیالش هم قشنگ است اینهمہ توصیفِ شیدایی
اگر این گونہ با من وعدہ یِ دیدار بگذاری

شود شرمندہ یِ زیبایے ات استادِ نستعلیق
در آیینہ اگر خطے بر آن رخسار بگذاری

تصور ڪن چہ خواهد شد بگویے "دوستت دارم"
شبے ڪہ بر دهانم بوسہ با اقرار بگذاری

ستارہ در ستارہ میشمارم عشق در چشمت
در آغوشت مرا تا صبح اگر بیدار بگذاری

گذشت این خواب و من بے تاب و دل بر آب و در اعجاب
ڪہ بر رف قاب و شعرے ناب و یڪ خودڪار بگذاری

براے این ڪہ مجنون باز برگردد بہ این دنیا
خدامیخاست‌دردل‌گامِ لیلے‌واربگذاری

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼
🌼🌿🌼🌿🌼


در راہ رسیدن بہ تو گیرم ڪہ بمیرم
اصلا بہ تو افتاد مسیرم ڪہ بمیرم

یڪ قطرہ آبم ڪہ در اندیشہ دریا
افتادم و باید بپذیرم ڪہ بمیرم

یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تنگ در آغوش بگیرم ڪہ بمیرم

این ڪوزہ ترڪ خورد چہ جاے نگرانیست
من ساختہ از خاڪ ڪویرم ڪہ بمیرم

خاموش مڪن آتش افروختہ ام را
بگذار بمیرم ڪہ بمیرم ڪہ بمیرم

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌


@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼
صبحت بخیر حضرتِ معشوقِ هر غزل
خورشیدِ سبزِ مشرقیِ شهرِ بی عبور

با هر طلوعِ چشمِ شما غبطه می خورند
خورشید هایِ پاپتیِ شهر هایِ دور


کامل غلامی

@sherjanan
🌼🌿🌼🌿🌼


ای عشق از قلبِ پریشانم چه می‌خواهی؟
از چشم‌هایِ خیس‌و گریانم‌چه میخواهی؟

عمری‌سـت در کـوهِ دلـم آتشفشان دارم
ای‌چشمه‌ی‌ِخشکیده‌از جانم‌چه‌میخواهی؟

جای شراب و بوسه‌ و شور و شر و شادی
لبریزِ از درد است فنجانم، چه میخواهی؟

ای صخره‌یِ سنگیِ دور افتاده از ساحل
موجی میانِ‌خشمِ طوفانم،چه‌میخواهی؟

ای بادِ وحشی، ای هوای سرد و طوفانی
از ابرِ بی آهنگِ بارانم چـه میخواهی؟

مـنِ تـک درختم، بـر تنم زخمِ تبر دارم
از شاخه‌هایِ بی بهارانم، چه میخواهی؟

آغوشم از تنهایی و تشویش لبریز است
در زیرِ پایِ بغض پنهانم،چه میخواهی؟

مانند یک شب_برکه‌ای تاریک و طولانی
جا مانده‌ام از ماهِ تابانم، چه میخواهی؟

سـقفی فـرو افـتاده‌ و تنها و متـروکـم
ای عشق از دنیای ویرانم،چه میخواهی؟



#مجتبی_خوش_زبان

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼
🌼🌿🌼🌿🌼


گفتم غمِ تو دارم گفتا غمت سر آید
گفتم که ماهِ من شو گفتا اگر برآید

گفتم ز مِهرورزان رسمِ وفا بیاموز
گفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید

گفتم که بر خیالت راهِ نظر ببندم
گفتا که شب‌رو است او از راهِ دیگر آید

گفتم که بویِ زلفت گمراهِ عالَمَم کرد
گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید

گفتم خوشا هوایی کز بادِ صبح خیزد
گفتا خُنُک نسیمی کز کویِ دلبر آید

گفتم که نوشِ لعلت ما را به آرزو کشت
گفتا تو بندگی کن کو بنده پرور آید

گفتم دلِ رحیمت کِی عزمِ صلح دارد
گفتا مگوی با کس تا وقتِ آن درآید

گفتم زمانِ عِشرت دیدی که چون سر آمد
گفتا خموش حافظ کاین غصّه هم سر آید

حافظ


@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼
2024/11/16 11:58:32
Back to Top
HTML Embed Code: