#کارگاه_رمان_نویسی
🎭🫧— چگونه داستان طنز بنویسیم؟
|× طنزنویسی را نمی شود گرفتار قاعده و قانون کرد. چون در سایۀ شکستن قاعدههاست که شکل میگیرد و آفریده میشود ولی در هر حال، یک داستان طنز، ویژگیهایی دارد که با شناختن آنها، میتوان دریافت که یک داستان طنز چگونه خلق میشود و چطور می شود آن را نوشت:
☁️🌪|× بۍرحمی، لازمہطنزنویسۍ
طنزنویسی قبل از اینکه نیاز به تکنیک داشته باشد از نوعی نگاه نشأت میگیرد.
طنزنویس این قدرت را دارد که با نگاهی فراتر، با فاصله و نقدی بیرحم به سوژه نگاه کند. این نگاه بیش از آنکه حاصل تمرین باشد. یک توانایی ذاتی در برخی افراد است. به همین دلیل طنزنویسی چیزی نیست که بشود آن را آموخت بلکه مانند یه استعداده که باید پرورش داده بشه.
🎞✨|× یک تعریف مشخص از طنز داشته باشید.
ممکن است یک متن از نظر شما که نویسندهی آن هستید طنز به نظر بیایید اما وقتی مخاطب آن را بخواند بگوید '' خب'' این طنزش کجاست؟
پس لازم است که تعریفی کامل و همه جانبه از طنز داشته باشید!
🌻🐥|× ایده اولیه، حس تضاد.
یک اثر طنز مثل همهی داستانهای دیگر با یک اولیه همراه. ایده اولیه در کار طنز همواره با یک حس تضاد همراه است.
این تضاد است که کار طنز شما را میسازد. تضادی که درون شما و متصل به ایده اولیه اتفاق میافتد.
- منظور از حس تضاد ناهماهنگی ایدهی شما با عقل و منطق هست که یک کار طنز رو به وجود میاره.
👒🌱|× انتخاب قالب، مهمترین گام.
یافتن قالب و ظرف مناسب برای ایدۀ اولیه مهمترین بخش طنزنویسی است. طنزنوشتن بیش از هر بخش دیگر ادبیات داستانی بر تعقل استوار است و آگاهانه آفریده میشود. این آگاهی (که در تمامی لحظات خلق اثر حضور دارد) ابتدا در یافتن قالب است که نمود پیدا میکند. ابتدا از خود بپرسید که ایدۀ اولیهام مناسب برای چه قالب، ظرف یا ژانری است؟ کدام بهتر جواب میدهد؟ آیا ایدۀ فلسفیم را در ژانر معمایی بریزم بهتر جواب میدهد. (چندان که بهرام صادقی در"با کمال تاسف"،"وسواس"و برخی دیگر از داستانهای کوتاه خود آزموده است) یا بهتر است آن را مثلاًدر قالب ژانر تخیلی بازگو کنم (چندان که در بسیاری از داستانک های جیمز تربر می بینیم)؟ ممکن است این تلاش مدتها طول بکشد، تا به این نتیجه برسید که ایدۀ اولیه تان به چه قالبی بیشتر میآید و با آن بیشتر هماهنگ است.
🍂📻||@Radioensha
🎭🫧— چگونه داستان طنز بنویسیم؟
|× طنزنویسی را نمی شود گرفتار قاعده و قانون کرد. چون در سایۀ شکستن قاعدههاست که شکل میگیرد و آفریده میشود ولی در هر حال، یک داستان طنز، ویژگیهایی دارد که با شناختن آنها، میتوان دریافت که یک داستان طنز چگونه خلق میشود و چطور می شود آن را نوشت:
☁️🌪|× بۍرحمی، لازمہطنزنویسۍ
طنزنویسی قبل از اینکه نیاز به تکنیک داشته باشد از نوعی نگاه نشأت میگیرد.
طنزنویس این قدرت را دارد که با نگاهی فراتر، با فاصله و نقدی بیرحم به سوژه نگاه کند. این نگاه بیش از آنکه حاصل تمرین باشد. یک توانایی ذاتی در برخی افراد است. به همین دلیل طنزنویسی چیزی نیست که بشود آن را آموخت بلکه مانند یه استعداده که باید پرورش داده بشه.
🎞✨|× یک تعریف مشخص از طنز داشته باشید.
ممکن است یک متن از نظر شما که نویسندهی آن هستید طنز به نظر بیایید اما وقتی مخاطب آن را بخواند بگوید '' خب'' این طنزش کجاست؟
پس لازم است که تعریفی کامل و همه جانبه از طنز داشته باشید!
🌻🐥|× ایده اولیه، حس تضاد.
یک اثر طنز مثل همهی داستانهای دیگر با یک اولیه همراه. ایده اولیه در کار طنز همواره با یک حس تضاد همراه است.
این تضاد است که کار طنز شما را میسازد. تضادی که درون شما و متصل به ایده اولیه اتفاق میافتد.
- منظور از حس تضاد ناهماهنگی ایدهی شما با عقل و منطق هست که یک کار طنز رو به وجود میاره.
👒🌱|× انتخاب قالب، مهمترین گام.
یافتن قالب و ظرف مناسب برای ایدۀ اولیه مهمترین بخش طنزنویسی است. طنزنوشتن بیش از هر بخش دیگر ادبیات داستانی بر تعقل استوار است و آگاهانه آفریده میشود. این آگاهی (که در تمامی لحظات خلق اثر حضور دارد) ابتدا در یافتن قالب است که نمود پیدا میکند. ابتدا از خود بپرسید که ایدۀ اولیهام مناسب برای چه قالب، ظرف یا ژانری است؟ کدام بهتر جواب میدهد؟ آیا ایدۀ فلسفیم را در ژانر معمایی بریزم بهتر جواب میدهد. (چندان که بهرام صادقی در"با کمال تاسف"،"وسواس"و برخی دیگر از داستانهای کوتاه خود آزموده است) یا بهتر است آن را مثلاًدر قالب ژانر تخیلی بازگو کنم (چندان که در بسیاری از داستانک های جیمز تربر می بینیم)؟ ممکن است این تلاش مدتها طول بکشد، تا به این نتیجه برسید که ایدۀ اولیه تان به چه قالبی بیشتر میآید و با آن بیشتر هماهنگ است.
🍂📻||@Radioensha
『رادیو انشا✒️』
#کارگاه_رمان_نویسی 🎭🫧— چگونه داستان طنز بنویسیم؟ |× طنزنویسی را نمی شود گرفتار قاعده و قانون کرد. چون در سایۀ شکستن قاعدههاست که شکل میگیرد و آفریده میشود ولی در هر حال، یک داستان طنز، ویژگیهایی دارد که با شناختن آنها، میتوان دریافت که یک داستان طنز…
#کارگاه_رمان_نویسی
🗽✨|× طنز کلامی
مخاطب در یک اثر طنز، چیزی را میبیند که سر جایش نیست و این، او را به خنده میاندازد. بخشی از این "سر جایش نبودن"میتواند جدا از سوژه، در زبان اثر متجلی شود.
بازی با کلیشههای زبانی آشنا و بازسازی آنها، استفاده نابجا از ادبیات رسمی یا محاوره ای، غلط نویسی و یا غلط گویی تعمدی، استفاده از تعابیر طنز آمیز برای توصیف صحنه و شگردهای دیگر در واژگان و کلام، در تشدید فضای طنز در اثر موثر است. شما در نگارش اثر طنز، همانطور که در موضوع و سوژه و ماجرا مخاطب را غافلگیر میکنید، در زبان نیز می توانید همین غافلگیری را به کار ببرید، تا به تعمیق حس طنز کمک کنید، حتی در طنز میتوانید به "واژه سازی "هم روی آورید یا مفاهیم نو را بر کلمات سوار کنید که چه بسا در زبان معمول و رایج مردم هم کم کم به کار بروند.
🍋🛵|× کافی است به معروفترین رمان معاصر طنز فارسی (دایی جان ناپلئون) مراجعه کنید تا ببینید زبان روان، شوخ و استفاده دقیق از کلمات و بار کردن مفاهیم جدید بر آنها، تا چه حد در خواندنی کردن کتاب و سپردن آن به حافظۀ جمعی نقش داشته است،تا آنجا که عباراتی مثل:"کار ،کار اینگیلیساست" در محاورات روزمرۀ ما، به صورت ضرب المثل درآمده است!
البته طنز عبارتی را آگاهانه و حساب شده به کار ببرید وگرنه به لودگی پهلو میزند و مخاطب را پس میزند. یعنی طنز کلامی باید در خدمت ارائۀ ایده و نظر اصلی اثر باشد و نباید در بکار گیری آن زیاد دست و دلبازی به خرج بدهید.
📕🎈|× شخصیت پردازی
شخصیتهای آثار طنز، اغراق آمیزند. این اغراق را میتوانید از طریق کوچکنمایی یا بزرگنمایی شخصیتها انجام دهید. آدمهای آثار طنز، یا کوچکتر از آنند که در دنیای واقعی به نظر میآیند، یا بر عکس، بزرگتر از اندازه خودشان در عالم واقع هستند. (البته معمولاً سایزی که آثار طنز برای شخصیتها میسازند مناسبترشان است، تو گویی طنز نویس نقاب از هیکل ظاهری افراد بر میدارد!) در هر حال اثر طنز هر چند واقعنما باشد یا سرگذشت آدمهای واقعی را به تصویر بکشد در سایۀ همین بزرگنمایی یا کوچکنمایی، تصویری اغراق شده از آنها را نمایش میدهد.
💻🌱— البته این اغراق در شخصیت سازی را باید دقیق انجام دهید. شخصیت باید در عین اغراقآمیز بودن، باور پذیر باشد وگرنه اثربخشی خود را از دست میدهد و سمت و سوی کاریکاتوریستی به خود میگیرد که همذات پنداری مخاطب را برنمیانگیزد. قدرت و قوت شخصیت طنز، در سایۀ حرکت آکروباتیک او روی بند اغراق و واقعنمایی شکل میگیرد. شخصیت اثر داستان طنز، ما به ازای واقعی ندارد، چون در ساخت آن، مبالغه شده است ولی نمادی اغراق شده از ما به ازای واقعی خود است و از این رو و در عمق خود، شخصیتی واقع نماست و برای مخاطب، شخصیتی خیالی نیست و چه بسا خود را در آینۀ او ببیند. مثلاً "چرویاکف" شخصیت اول داستان"یک شب خوش"چخوف، یک تیپ کاملاًآشناست، کارمندی دون و ساده، بیهیچ تشخص خاصی. او شبی در سالن تئاتر غفلتاً عطسه میکند و از این که میبیند مدیر کل ادارۀ راه، جلوی او نشسته است از این عطسۀ خود شرمنده میشود و چنان ابراز و احساس شرمندگی را تداوم می دهد تا در نهایت دق میکند و میمیرد!
این اغراق در شخصیت پردازی چنان ماهرانه و واقع نمایانه صورت گرفته است که برای مخاطب پذیرفتنی به نظر می آید و چه بسا خود را در آینۀ اعمال و رفتار چرویاکف می بیند!
🏹💥|× غافلگیری در گره گشایی
یک گره گشایی غافلگیر کننده و تکان دهنده،قوی ترین گزینه برای بخش پایانی داستان طنزشماست. تعجب، موتور خنده است و در داستان طنز این تعجب در غافلگیری نهایی به اوج خود میرسد. آخرین جمله داستان طنز، باید به ذهن مخاطب ضربه بزند و او را غافلگیر کند.
— نتیجهگیری کلی:
🪁- گفتیم که طنز نویس باید نگاهی منتقدانه داشته باشه.
🪁- تعریف مشخصی از طنز داشته باشه.
🪁- حس تضاد در افکار نویسنده به وجود بیاد.
🪁- شخصیتهای غرق اغراق اما باور پذیر و در نهایت یک پایان شگفت انگیز و مملو از حس طنز.
🍂📻||@Radioensha
🗽✨|× طنز کلامی
مخاطب در یک اثر طنز، چیزی را میبیند که سر جایش نیست و این، او را به خنده میاندازد. بخشی از این "سر جایش نبودن"میتواند جدا از سوژه، در زبان اثر متجلی شود.
بازی با کلیشههای زبانی آشنا و بازسازی آنها، استفاده نابجا از ادبیات رسمی یا محاوره ای، غلط نویسی و یا غلط گویی تعمدی، استفاده از تعابیر طنز آمیز برای توصیف صحنه و شگردهای دیگر در واژگان و کلام، در تشدید فضای طنز در اثر موثر است. شما در نگارش اثر طنز، همانطور که در موضوع و سوژه و ماجرا مخاطب را غافلگیر میکنید، در زبان نیز می توانید همین غافلگیری را به کار ببرید، تا به تعمیق حس طنز کمک کنید، حتی در طنز میتوانید به "واژه سازی "هم روی آورید یا مفاهیم نو را بر کلمات سوار کنید که چه بسا در زبان معمول و رایج مردم هم کم کم به کار بروند.
🍋🛵|× کافی است به معروفترین رمان معاصر طنز فارسی (دایی جان ناپلئون) مراجعه کنید تا ببینید زبان روان، شوخ و استفاده دقیق از کلمات و بار کردن مفاهیم جدید بر آنها، تا چه حد در خواندنی کردن کتاب و سپردن آن به حافظۀ جمعی نقش داشته است،تا آنجا که عباراتی مثل:"کار ،کار اینگیلیساست" در محاورات روزمرۀ ما، به صورت ضرب المثل درآمده است!
البته طنز عبارتی را آگاهانه و حساب شده به کار ببرید وگرنه به لودگی پهلو میزند و مخاطب را پس میزند. یعنی طنز کلامی باید در خدمت ارائۀ ایده و نظر اصلی اثر باشد و نباید در بکار گیری آن زیاد دست و دلبازی به خرج بدهید.
📕🎈|× شخصیت پردازی
شخصیتهای آثار طنز، اغراق آمیزند. این اغراق را میتوانید از طریق کوچکنمایی یا بزرگنمایی شخصیتها انجام دهید. آدمهای آثار طنز، یا کوچکتر از آنند که در دنیای واقعی به نظر میآیند، یا بر عکس، بزرگتر از اندازه خودشان در عالم واقع هستند. (البته معمولاً سایزی که آثار طنز برای شخصیتها میسازند مناسبترشان است، تو گویی طنز نویس نقاب از هیکل ظاهری افراد بر میدارد!) در هر حال اثر طنز هر چند واقعنما باشد یا سرگذشت آدمهای واقعی را به تصویر بکشد در سایۀ همین بزرگنمایی یا کوچکنمایی، تصویری اغراق شده از آنها را نمایش میدهد.
💻🌱— البته این اغراق در شخصیت سازی را باید دقیق انجام دهید. شخصیت باید در عین اغراقآمیز بودن، باور پذیر باشد وگرنه اثربخشی خود را از دست میدهد و سمت و سوی کاریکاتوریستی به خود میگیرد که همذات پنداری مخاطب را برنمیانگیزد. قدرت و قوت شخصیت طنز، در سایۀ حرکت آکروباتیک او روی بند اغراق و واقعنمایی شکل میگیرد. شخصیت اثر داستان طنز، ما به ازای واقعی ندارد، چون در ساخت آن، مبالغه شده است ولی نمادی اغراق شده از ما به ازای واقعی خود است و از این رو و در عمق خود، شخصیتی واقع نماست و برای مخاطب، شخصیتی خیالی نیست و چه بسا خود را در آینۀ او ببیند. مثلاً "چرویاکف" شخصیت اول داستان"یک شب خوش"چخوف، یک تیپ کاملاًآشناست، کارمندی دون و ساده، بیهیچ تشخص خاصی. او شبی در سالن تئاتر غفلتاً عطسه میکند و از این که میبیند مدیر کل ادارۀ راه، جلوی او نشسته است از این عطسۀ خود شرمنده میشود و چنان ابراز و احساس شرمندگی را تداوم می دهد تا در نهایت دق میکند و میمیرد!
این اغراق در شخصیت پردازی چنان ماهرانه و واقع نمایانه صورت گرفته است که برای مخاطب پذیرفتنی به نظر می آید و چه بسا خود را در آینۀ اعمال و رفتار چرویاکف می بیند!
🏹💥|× غافلگیری در گره گشایی
یک گره گشایی غافلگیر کننده و تکان دهنده،قوی ترین گزینه برای بخش پایانی داستان طنزشماست. تعجب، موتور خنده است و در داستان طنز این تعجب در غافلگیری نهایی به اوج خود میرسد. آخرین جمله داستان طنز، باید به ذهن مخاطب ضربه بزند و او را غافلگیر کند.
— نتیجهگیری کلی:
🪁- گفتیم که طنز نویس باید نگاهی منتقدانه داشته باشه.
🪁- تعریف مشخصی از طنز داشته باشه.
🪁- حس تضاد در افکار نویسنده به وجود بیاد.
🪁- شخصیتهای غرق اغراق اما باور پذیر و در نهایت یک پایان شگفت انگیز و مملو از حس طنز.
🍂📻||@Radioensha
Forwarded from غزاله غفارزاده
🔸 روزنویسی
یادداشتهای روزانه یا روزنویسی، قدم اول و اساسی برای ورود به زندگی نویسندگی است.
شما با روزنویسی به چیزهایی که در طول روز میبینید جان میبخشید.
زندگی روزمرهای که همهی ما دچارش هستیم ذهنمان را راحت نمیگذارد و مدام فکرمان را درگیر مسائل مختلف میکند، در حالیکه روزنویسی باعث تمرکز شما میشود و از سرعت زیاد زندگیتان کاسته میشود
توجه داشته باشید لازم نیست تمام وقایع روزانه را بنویسید.
خیلی مهم هست که از روی اجبار نباشد، دلخواه باشد.
ما در طول روز با اتفاقات مختلفی مواجه میشویم که شاید تا به حال خوب به آنها توجه نکرده بودیم، اگر از همین حالا دقتتان را بیشتر کنید میبینید چقدر مسائل مختلف هست که ذوق شما را برای روزنویسی تازه میکند.
گاهی یک تصویر باعث میشود شما به رویاهایتان سفر کنید، گاهی بعضی از دیالوگهایی که بین شما و افراد دیگر رد و بدل میشود پتانسیل بالایی برای نوشتن دارد
اختلافی که بین سلیقههای متفاوت وجود دارد و یا خیلی سادهتر، بوی گل، غروب آفتاب، بارش باران و....
این کار باعث میشود از نوشتن لذت ببرید
و دیگر نوشتن برای شما کسلکننده و ترسناک و شاق نخواهد بود!
باعث میشود شما خودتان را بهتر بشناسید و علاوهبر تمام اینها شما با هر جملهای که مینویسید چیزی یاد میگیرید.
جرج پلیمپتون سردبیر و فیلمنامهنویس معروف کالیفرنیایی دربارهی روزنویسی میگوید:
«قبلا توی ارتش رانندهی تانک بودم، اگر مدتی تانک را بیحرکت نگه میداشتم تانک حالتی خشک و سفت پیدا میکرد و بهزور راه میافتاد، برای روشن نگه داشتنش مجبور بودم آن را بهکار بگیرم»
✍ وحید جلیلی
@ghazaleghaffarzadeh
یادداشتهای روزانه یا روزنویسی، قدم اول و اساسی برای ورود به زندگی نویسندگی است.
شما با روزنویسی به چیزهایی که در طول روز میبینید جان میبخشید.
زندگی روزمرهای که همهی ما دچارش هستیم ذهنمان را راحت نمیگذارد و مدام فکرمان را درگیر مسائل مختلف میکند، در حالیکه روزنویسی باعث تمرکز شما میشود و از سرعت زیاد زندگیتان کاسته میشود
توجه داشته باشید لازم نیست تمام وقایع روزانه را بنویسید.
خیلی مهم هست که از روی اجبار نباشد، دلخواه باشد.
ما در طول روز با اتفاقات مختلفی مواجه میشویم که شاید تا به حال خوب به آنها توجه نکرده بودیم، اگر از همین حالا دقتتان را بیشتر کنید میبینید چقدر مسائل مختلف هست که ذوق شما را برای روزنویسی تازه میکند.
گاهی یک تصویر باعث میشود شما به رویاهایتان سفر کنید، گاهی بعضی از دیالوگهایی که بین شما و افراد دیگر رد و بدل میشود پتانسیل بالایی برای نوشتن دارد
اختلافی که بین سلیقههای متفاوت وجود دارد و یا خیلی سادهتر، بوی گل، غروب آفتاب، بارش باران و....
این کار باعث میشود از نوشتن لذت ببرید
و دیگر نوشتن برای شما کسلکننده و ترسناک و شاق نخواهد بود!
باعث میشود شما خودتان را بهتر بشناسید و علاوهبر تمام اینها شما با هر جملهای که مینویسید چیزی یاد میگیرید.
جرج پلیمپتون سردبیر و فیلمنامهنویس معروف کالیفرنیایی دربارهی روزنویسی میگوید:
«قبلا توی ارتش رانندهی تانک بودم، اگر مدتی تانک را بیحرکت نگه میداشتم تانک حالتی خشک و سفت پیدا میکرد و بهزور راه میافتاد، برای روشن نگه داشتنش مجبور بودم آن را بهکار بگیرم»
✍ وحید جلیلی
@ghazaleghaffarzadeh
#کارگاه_رمان_نویسی
☁️🍜— اگر مدام به خود برچسب بزنید که من استعداد نوشتن ندارم، سرانجام با بهانه تراشیهای نامعقول، فرصت رشد و پیشرفت را از خود دریغ میکنید.
ناتانیل براندن معتقد است: «ذهن برای آنچه آن را غیرممکن یا نامطلوب بداند، تلاش نمیکند.» به جای این خودگوییهای منفی، از چنین جملات و مشابه آنها کمک بگیرید:
🪷• میدانم که برخورداری از استعداد نویسندگی، در کنترل من نیست.
🪷• من نمیتوانم بابت چیزی که درباره آن ارادهای ندارم، خودم را سرزنش کنم.
🪷• همین قدر استعدادی را که دارم، میپذیرم و با آن کنار میآیم و برای پرورش آن تلاش میکنم.
🪷• چون میدانم که هر تلاشی منجر به نتیجه مطلوب نمیشود؛ پی تمرینهای اصولی و جواب داده میروم.
🪷• میدانم که برای جبران کمبود استعداد خود، لازم است بیشتر و بهتر تلاش کنم.
🪷• لازم است خودم را با بالا دستیهایم مقایسه نکنم.
🪷• نباید انتظار داشته باشم که بلافاصله به نتیجه مطلوب برسم.
🪷• اگر بتوانم صبور و مشتاق باشم، آنگاه میتوانم ضعف استعدادم را تا اندازهای قابل توجه پوشش دهم.
🪷• سطح آرزومندیام را پایین میآورم تا با توانمندیهایم همخوان شود.
🪷• بر کمالگراییام غلبه میکنم، و در عوض خیالپردازی و بلندپروازی، به اندازه دانایی و تواناییام مینویسم و مطالعه میکنم.
🪷• میدانم که اساس پیشرفت در نویسندگی، تلاش برای برداشتن یک قدم رو به جلوست.
🪷• در هر قدم لازم است که وضعیت فعلیام را با وضعیت قبلیام مقایسه کنم، نه با وضعیت دلخواهم.
🪷• اگر مشاهده کردم که تلاشهایم نتیجه مطلوب نداده است، نویسندگی را رها نمیکنم؛ بلکه برای موفق شدن در این حرفه، عملکردم را بازنگری و در صورت لزوم آن را اصلاح و ترمیم میکنم.
🎞📻 |× هر وقت که افکار منفی به شما هجوم آورد، این خودگوییهای مثبت را با تمرکز روی کاغذ بنویسید و با صدای بلند آن را بخوانید. نوشتن همین عبارات شما را آرام و انگیزه لازم برای ادامه مسیر را در اختیارتان میگذارد.
👤الفبای نویسندگی، ص 16 و 17.
📻🍂||@Radioensha
☁️🍜— اگر مدام به خود برچسب بزنید که من استعداد نوشتن ندارم، سرانجام با بهانه تراشیهای نامعقول، فرصت رشد و پیشرفت را از خود دریغ میکنید.
ناتانیل براندن معتقد است: «ذهن برای آنچه آن را غیرممکن یا نامطلوب بداند، تلاش نمیکند.» به جای این خودگوییهای منفی، از چنین جملات و مشابه آنها کمک بگیرید:
🪷• میدانم که برخورداری از استعداد نویسندگی، در کنترل من نیست.
🪷• من نمیتوانم بابت چیزی که درباره آن ارادهای ندارم، خودم را سرزنش کنم.
🪷• همین قدر استعدادی را که دارم، میپذیرم و با آن کنار میآیم و برای پرورش آن تلاش میکنم.
🪷• چون میدانم که هر تلاشی منجر به نتیجه مطلوب نمیشود؛ پی تمرینهای اصولی و جواب داده میروم.
🪷• میدانم که برای جبران کمبود استعداد خود، لازم است بیشتر و بهتر تلاش کنم.
🪷• لازم است خودم را با بالا دستیهایم مقایسه نکنم.
🪷• نباید انتظار داشته باشم که بلافاصله به نتیجه مطلوب برسم.
🪷• اگر بتوانم صبور و مشتاق باشم، آنگاه میتوانم ضعف استعدادم را تا اندازهای قابل توجه پوشش دهم.
🪷• سطح آرزومندیام را پایین میآورم تا با توانمندیهایم همخوان شود.
🪷• بر کمالگراییام غلبه میکنم، و در عوض خیالپردازی و بلندپروازی، به اندازه دانایی و تواناییام مینویسم و مطالعه میکنم.
🪷• میدانم که اساس پیشرفت در نویسندگی، تلاش برای برداشتن یک قدم رو به جلوست.
🪷• در هر قدم لازم است که وضعیت فعلیام را با وضعیت قبلیام مقایسه کنم، نه با وضعیت دلخواهم.
🪷• اگر مشاهده کردم که تلاشهایم نتیجه مطلوب نداده است، نویسندگی را رها نمیکنم؛ بلکه برای موفق شدن در این حرفه، عملکردم را بازنگری و در صورت لزوم آن را اصلاح و ترمیم میکنم.
🎞📻 |× هر وقت که افکار منفی به شما هجوم آورد، این خودگوییهای مثبت را با تمرکز روی کاغذ بنویسید و با صدای بلند آن را بخوانید. نوشتن همین عبارات شما را آرام و انگیزه لازم برای ادامه مسیر را در اختیارتان میگذارد.
👤الفبای نویسندگی، ص 16 و 17.
📻🍂||@Radioensha
#کارگاه_رمان_نویسی
🩵🧚🏻♀•• موانع نوشتن، شمارهیک.
📗🥑|× چرخه معیوب اِهمالکاری.
یکی از مهمترین موانع نوشتن اهمالکاری یا همان پشت گوش انداختن است. در این وضع، معمولا به جای نوشتن به پیامکهای خود سر میزنید یا در شبکههای اجتماعی بیهوده و بیهدف میگردید. به طور کل، با انجام دادن هر کار دیگری از نوشتن طفره میروید.
📚•~ کمالطلبی، یکی از مهمترین دلایل ابتلاء به اهمالکاری است. کمالطلبی در نوشتن یعنی از خود انتظار داشته باشید در اولین کوشش، با کمترین تلاش، بهترین متن را بنویسید. چنین چیزی اصلاً ممکن نیست؛ مگر در موارد نادر و استثنایی. در همین راستا، ارنست همینگوی نویسنده نامآشنای امریکایی گفته است: «اولین نسخه از هر چیزی مزخرف است.»
📚•~ اما چرا کمالطلبی؟ شاید به این دلیل که میترسید دیگر افراد نوشته شما را به باد انتقاد و تمسخر بگیرند و شما را ناتوان ارزیابی کنند. اگر پیشاپیش تسلیم این قضاوت نادرست خود شوید، محتمل است که مدام خود را با دیگر دوستان نویسندهتان مقایسه کنید، و نگران باشید مبادا از دیگران بدتر بنویسید. بدین ترتیب هر بار که میخواهید بنویسید، مجموعه عوامل یادشده، دست شما را میبندد.
📚•~ شما برای پر کردن این خلاء، اهمالکاری میکنید؛ یعنی با وقتکُشی و بهانهتراشی به خود القاء میکنید که اگر نمینویسم به دلیل مشغلهای است که دارم. اگر این روند ادامه یابد، از شما اهمالکاری بینظیر میسازد.
📙🍊|× بدین ترتیب، به مرور از عزت نفستان کاسته میشود؛ فکر میکنید چیزی از بقیه کم دارید، یا دیگران از شما توانمندتر هستند؛ آنگاه با خودانتقادی نامنصفانه و نابخردانه، فرصت ابراز وجود را از خود دریغ میکنید. در نهایت ممکن است به اشتباه خود را فردی بیاستعداد و ناتوان بدانید، و عطای نوشتن را به لقای آن ببخشید.
📚•~ بسیاری از افراد، حتی با استعدادها، بدون کوچکترین فشار خارجی، از گردونه رقابت میان نویسندهها حذف، و قربانی همین طرز فکر میشوند؛ زیرا به اندازه کافی صبور نیستند. هرگز راضی نمیشوند با صرف وقت و انرژی، رنج پیرایش و پالایش نوشتههای خود را به جان بخرند.
📚•~ برای رهایی از اهمالکاری، حلقههای این زنجیره را ابتدا باید بشناسید، و دریابید که هر یک، به نوعی دست شما را از نوشتن کوتاه میکند. سپس با روشهای اصولی، این زنجیر را از قلم خود باز کنید تا بتوانید دوباره آسان و آزاد بنویسید.
(ادامه دارد...)
👤سعید تارم، برگرفته از کتاب قلمبند.
🍂📻||@Radioensha
🩵🧚🏻♀•• موانع نوشتن، شمارهیک.
📗🥑|× چرخه معیوب اِهمالکاری.
یکی از مهمترین موانع نوشتن اهمالکاری یا همان پشت گوش انداختن است. در این وضع، معمولا به جای نوشتن به پیامکهای خود سر میزنید یا در شبکههای اجتماعی بیهوده و بیهدف میگردید. به طور کل، با انجام دادن هر کار دیگری از نوشتن طفره میروید.
📚•~ کمالطلبی، یکی از مهمترین دلایل ابتلاء به اهمالکاری است. کمالطلبی در نوشتن یعنی از خود انتظار داشته باشید در اولین کوشش، با کمترین تلاش، بهترین متن را بنویسید. چنین چیزی اصلاً ممکن نیست؛ مگر در موارد نادر و استثنایی. در همین راستا، ارنست همینگوی نویسنده نامآشنای امریکایی گفته است: «اولین نسخه از هر چیزی مزخرف است.»
📚•~ اما چرا کمالطلبی؟ شاید به این دلیل که میترسید دیگر افراد نوشته شما را به باد انتقاد و تمسخر بگیرند و شما را ناتوان ارزیابی کنند. اگر پیشاپیش تسلیم این قضاوت نادرست خود شوید، محتمل است که مدام خود را با دیگر دوستان نویسندهتان مقایسه کنید، و نگران باشید مبادا از دیگران بدتر بنویسید. بدین ترتیب هر بار که میخواهید بنویسید، مجموعه عوامل یادشده، دست شما را میبندد.
📚•~ شما برای پر کردن این خلاء، اهمالکاری میکنید؛ یعنی با وقتکُشی و بهانهتراشی به خود القاء میکنید که اگر نمینویسم به دلیل مشغلهای است که دارم. اگر این روند ادامه یابد، از شما اهمالکاری بینظیر میسازد.
📙🍊|× بدین ترتیب، به مرور از عزت نفستان کاسته میشود؛ فکر میکنید چیزی از بقیه کم دارید، یا دیگران از شما توانمندتر هستند؛ آنگاه با خودانتقادی نامنصفانه و نابخردانه، فرصت ابراز وجود را از خود دریغ میکنید. در نهایت ممکن است به اشتباه خود را فردی بیاستعداد و ناتوان بدانید، و عطای نوشتن را به لقای آن ببخشید.
📚•~ بسیاری از افراد، حتی با استعدادها، بدون کوچکترین فشار خارجی، از گردونه رقابت میان نویسندهها حذف، و قربانی همین طرز فکر میشوند؛ زیرا به اندازه کافی صبور نیستند. هرگز راضی نمیشوند با صرف وقت و انرژی، رنج پیرایش و پالایش نوشتههای خود را به جان بخرند.
📚•~ برای رهایی از اهمالکاری، حلقههای این زنجیره را ابتدا باید بشناسید، و دریابید که هر یک، به نوعی دست شما را از نوشتن کوتاه میکند. سپس با روشهای اصولی، این زنجیر را از قلم خود باز کنید تا بتوانید دوباره آسان و آزاد بنویسید.
(ادامه دارد...)
👤سعید تارم، برگرفته از کتاب قلمبند.
🍂📻||@Radioensha
『رادیو انشا✒️』
#کارگاه_رمان_نویسی 🩵🧚🏻♀•• موانع نوشتن، شمارهیک. 📗🥑|× چرخه معیوب اِهمالکاری. یکی از مهمترین موانع نوشتن اهمالکاری یا همان پشت گوش انداختن است. در این وضع، معمولا به جای نوشتن به پیامکهای خود سر میزنید یا در شبکههای اجتماعی بیهوده و بیهدف میگردید.…
#کارگاه_رمان_نویسی
🥤🎪•• موانع نوشتن، شمارهدو.
🎞🕰|× نویسنده کسی است که از نوشتن نمیهراسد؛ بلکه آن را دوست دارد و از آن لذت میبرد؛ زیرا شرط نخست نویسندگی، «توانایی» قلم است، نه «زیبایی».
📔•~ کسی که نوشتن برای او، به آسانی و شیرینی گشتوگذار در طبیعت است، نویسنده است؛ حتی اگر آنچه مینویسد، چشمها را چندان خیره نکند.
📙•~ این گمان که نویسنده، باید با هر نوشتهی خود، خوانندهاش را شگفتزده کند و به تحسین و اعجاب وادارد، دور از آبادی است.
اگر کسی، به همان راحتی که میگوید، بنویسد، نویسنده است؛ اگرچه دیگران، به سختی و با رنج فراوان، بهتر از او بنویسند.
📒•~ کلمه در دست نویسنده، باید همچون بیل در دست کشاورز باشد. به سود نویسنده است که در نوشتن پیرو مولوی باشد، نه نظامی و خاقانی.
📕•~ مولوی در کار شعر، جز به دلدار (مقصود) نمیاندیشد و چنبر قافیهاندیشی گرفتار نمیآید و از بیت و غزل رسته است؛ بر خلاف نظامی که میخواست با کلمات شعبدهبازی کند و بهحق نیز در این کار استاد بود.
📘•~ نویسندهای که در نوشتن به نظامی و خاقانی و قاآنی و بیدل دهلوی اقتدا کند، باید برای هر جملهای که میسازد، پارهای از جان خود را به مزایده بگذارد و این شیوه، زودا که او را خسته و ناتوان کند و قلم را از دست او بگیرد.
👤رضا بابایی، آیین قلم.
🍂📻||@Radioensha
🥤🎪•• موانع نوشتن، شمارهدو.
🎞🕰|× نویسنده کسی است که از نوشتن نمیهراسد؛ بلکه آن را دوست دارد و از آن لذت میبرد؛ زیرا شرط نخست نویسندگی، «توانایی» قلم است، نه «زیبایی».
📔•~ کسی که نوشتن برای او، به آسانی و شیرینی گشتوگذار در طبیعت است، نویسنده است؛ حتی اگر آنچه مینویسد، چشمها را چندان خیره نکند.
📙•~ این گمان که نویسنده، باید با هر نوشتهی خود، خوانندهاش را شگفتزده کند و به تحسین و اعجاب وادارد، دور از آبادی است.
اگر کسی، به همان راحتی که میگوید، بنویسد، نویسنده است؛ اگرچه دیگران، به سختی و با رنج فراوان، بهتر از او بنویسند.
📒•~ کلمه در دست نویسنده، باید همچون بیل در دست کشاورز باشد. به سود نویسنده است که در نوشتن پیرو مولوی باشد، نه نظامی و خاقانی.
📕•~ مولوی در کار شعر، جز به دلدار (مقصود) نمیاندیشد و چنبر قافیهاندیشی گرفتار نمیآید و از بیت و غزل رسته است؛ بر خلاف نظامی که میخواست با کلمات شعبدهبازی کند و بهحق نیز در این کار استاد بود.
📘•~ نویسندهای که در نوشتن به نظامی و خاقانی و قاآنی و بیدل دهلوی اقتدا کند، باید برای هر جملهای که میسازد، پارهای از جان خود را به مزایده بگذارد و این شیوه، زودا که او را خسته و ناتوان کند و قلم را از دست او بگیرد.
👤رضا بابایی، آیین قلم.
🍂📻||@Radioensha
『رادیو انشا✒️』
#کارگاه_رمان_نویسی 🥤🎪•• موانع نوشتن، شمارهدو. 🎞🕰|× نویسنده کسی است که از نوشتن نمیهراسد؛ بلکه آن را دوست دارد و از آن لذت میبرد؛ زیرا شرط نخست نویسندگی، «توانایی» قلم است، نه «زیبایی». 📔•~ کسی که نوشتن برای او، به آسانی و شیرینی گشتوگذار در طبیعت…
#کارگاه_رمان_نویسی
🩶🎬•• موانع نوشتن، شمارهسـه.
📗🧩|× انتظارات نامعقول
برخی در ابتدای نویسندگی، آرزو دارند درست شبیه نویسنده محبوب خود بنویسند؛ اما به احتمال قوی، به هدف شان نمیرسند. لذا افسرده و دلسرد میشوند.
💌~• این افراد نمیدانند یا از یاد بردهاند که نویسنده محبوبشان هم، نوشتن را از همین مرحله آغاز کرده است. به عبارتی، آنها سهم تجربه، گذر زمان، تمرین، تکرار، استعداد، تلاش و دیگر عوامل را نادیده میگیرند.
💌~• به طور کل، ما انسانها دستاوردهای افراد موفق را میبینیم؛ اما از شکستهای مکرر و تلاشهای بیاثر ایشان چشم میپوشیم. غالباً با همین دید، تواناییهای خودمان را میسنجیم و نتیجه میگیریم که چهقدر بیاستعداد یا بیسوادیم.
💌~• غافل از این که ابتدا باید از استعداد و علاقه خود، و دیگر عوامل موثر در پیشرفت، مطلع شویم. سپس با بررسی شرایط، و با راهنمایی افراد خبره و کارکشته، طی فرایندی منطقی، گام به گام پیش برویم.
💌~• بر همین اساس، برای غلبه بر انتظارات نامعقول خود، این آموزه را به یاد بسپارید: «هر چه فاصلهی آرزومندی و توانمندیتان بیشتر باشد، به همان اندازه احتمال شکست و نارضایتی افزایش مییابد.»
💌~• بنابراین، در شروع نوشتن، از انتخاب اهداف دور و دراز بپرهیزید. پیشنهاد میکنم فعلاً «نوشتن روزانه» را مهمترین هدف خود بدانید. هر روز بنویسید؛ حتی در حد یک پاراگراف؛ از حوادث، از خاطرات، از اهداف.
💌~• نوشتن مستمر، شما را با کاغذ و قلم مانوس خواهد کرد. انس با قلم، نقطه آغاز برای فتح قلل نویسندگی است.
(ادامه دارد...)
👤سعید تارم، برگرفته از کتاب قلمبند.
🍂📻||@Radioensha
🩶🎬•• موانع نوشتن، شمارهسـه.
📗🧩|× انتظارات نامعقول
برخی در ابتدای نویسندگی، آرزو دارند درست شبیه نویسنده محبوب خود بنویسند؛ اما به احتمال قوی، به هدف شان نمیرسند. لذا افسرده و دلسرد میشوند.
💌~• این افراد نمیدانند یا از یاد بردهاند که نویسنده محبوبشان هم، نوشتن را از همین مرحله آغاز کرده است. به عبارتی، آنها سهم تجربه، گذر زمان، تمرین، تکرار، استعداد، تلاش و دیگر عوامل را نادیده میگیرند.
💌~• به طور کل، ما انسانها دستاوردهای افراد موفق را میبینیم؛ اما از شکستهای مکرر و تلاشهای بیاثر ایشان چشم میپوشیم. غالباً با همین دید، تواناییهای خودمان را میسنجیم و نتیجه میگیریم که چهقدر بیاستعداد یا بیسوادیم.
💌~• غافل از این که ابتدا باید از استعداد و علاقه خود، و دیگر عوامل موثر در پیشرفت، مطلع شویم. سپس با بررسی شرایط، و با راهنمایی افراد خبره و کارکشته، طی فرایندی منطقی، گام به گام پیش برویم.
💌~• بر همین اساس، برای غلبه بر انتظارات نامعقول خود، این آموزه را به یاد بسپارید: «هر چه فاصلهی آرزومندی و توانمندیتان بیشتر باشد، به همان اندازه احتمال شکست و نارضایتی افزایش مییابد.»
💌~• بنابراین، در شروع نوشتن، از انتخاب اهداف دور و دراز بپرهیزید. پیشنهاد میکنم فعلاً «نوشتن روزانه» را مهمترین هدف خود بدانید. هر روز بنویسید؛ حتی در حد یک پاراگراف؛ از حوادث، از خاطرات، از اهداف.
💌~• نوشتن مستمر، شما را با کاغذ و قلم مانوس خواهد کرد. انس با قلم، نقطه آغاز برای فتح قلل نویسندگی است.
(ادامه دارد...)
👤سعید تارم، برگرفته از کتاب قلمبند.
🍂📻||@Radioensha
『رادیو انشا✒️』
#کارگاه_رمان_نویسی 🩶🎬•• موانع نوشتن، شمارهسـه. 📗🧩|× انتظارات نامعقول برخی در ابتدای نویسندگی، آرزو دارند درست شبیه نویسنده محبوب خود بنویسند؛ اما به احتمال قوی، به هدف شان نمیرسند. لذا افسرده و دلسرد میشوند. 💌~• این افراد نمیدانند یا از یاد بردهاند…
#کارگاه_رمان_نویسی
💙⛴•• موانع نوشتن، شمارهچهـار.
🫐~• نویسنده هر بار که جملهای را به پایان میرساند با تجربهای جدید آشنا میشود و هر گاه که کلمهای را روی کاغذ میآورد، گویی نخستین بار است که آن را میبیند و به کارش میگیرد.
🫐~• هر بار نوشتن – هر چند کوتاه و ساده – تجربهای است نو، و گامی است به جلو. نوشتنهای بسیار و پیدرپی، چشم نویسنده را بر اسرار کلمات میگشاید.
🫐~• در دوره تجربهاندوزی یا کاروَرزی، مدتی باید برای خود نوشت و برای پاره کردن و دور ریختن. آن که از ابتدا برای دیگران و به قصد انتشار مینویسد، فرصت طلایی آموزش را از خود گرفته است.
📒🍯|× تذکر: منظور از پاره کردن و دور ریختن، نابود کردن نوشته نیست. بلکه صرف نظر از انتشار آن است. اطلاعات بیشتر را اینجا ببینید.
🫐~• راز زیبانویسی در آسانگیری و بسیارنویسی است.
اگر از ابتدا بر خود سخت بگیریم و خود را وادار به آفرینشهای مصنوعی و نفسگیر کنیم، دیر یا زود قلم را بر زمین خواهیم گذاشت و عطای این فن شریف را به لقای آن خواهیم بخشید.
🫐~• باید هنگام نوشتن، ذهن را آزاد و رها سازیم و همچون شناگری ماهر که با دریا نمیستیزد، نرم و آسان بنویسیم و گویی آنچه خواهیم نوشت، هرگز از حجاب خلوت ما بیرون نمیآید.
🫐~• تصور اینکه کسی یا کسانی، نوشته ما را میخوانند، عضلات ذهن را منقبض میکند و همانگونه که با ماهیچههای منقبض شنا نمیتوان کرد، با چنین ذهن محتاط و محافظهکاری هم نمیتوان راحت نوشت.
👤رضا بابایی، آیین قلم.
🍂📻||@Radioensha
💙⛴•• موانع نوشتن، شمارهچهـار.
🫐~• نویسنده هر بار که جملهای را به پایان میرساند با تجربهای جدید آشنا میشود و هر گاه که کلمهای را روی کاغذ میآورد، گویی نخستین بار است که آن را میبیند و به کارش میگیرد.
🫐~• هر بار نوشتن – هر چند کوتاه و ساده – تجربهای است نو، و گامی است به جلو. نوشتنهای بسیار و پیدرپی، چشم نویسنده را بر اسرار کلمات میگشاید.
🫐~• در دوره تجربهاندوزی یا کاروَرزی، مدتی باید برای خود نوشت و برای پاره کردن و دور ریختن. آن که از ابتدا برای دیگران و به قصد انتشار مینویسد، فرصت طلایی آموزش را از خود گرفته است.
📒🍯|× تذکر: منظور از پاره کردن و دور ریختن، نابود کردن نوشته نیست. بلکه صرف نظر از انتشار آن است. اطلاعات بیشتر را اینجا ببینید.
🫐~• راز زیبانویسی در آسانگیری و بسیارنویسی است.
اگر از ابتدا بر خود سخت بگیریم و خود را وادار به آفرینشهای مصنوعی و نفسگیر کنیم، دیر یا زود قلم را بر زمین خواهیم گذاشت و عطای این فن شریف را به لقای آن خواهیم بخشید.
🫐~• باید هنگام نوشتن، ذهن را آزاد و رها سازیم و همچون شناگری ماهر که با دریا نمیستیزد، نرم و آسان بنویسیم و گویی آنچه خواهیم نوشت، هرگز از حجاب خلوت ما بیرون نمیآید.
🫐~• تصور اینکه کسی یا کسانی، نوشته ما را میخوانند، عضلات ذهن را منقبض میکند و همانگونه که با ماهیچههای منقبض شنا نمیتوان کرد، با چنین ذهن محتاط و محافظهکاری هم نمیتوان راحت نوشت.
👤رضا بابایی، آیین قلم.
🍂📻||@Radioensha
『رادیو انشا✒️』
#کارگاه_رمان_نویسی 💙⛴•• موانع نوشتن، شمارهچهـار. 🫐~• نویسنده هر بار که جملهای را به پایان میرساند با تجربهای جدید آشنا میشود و هر گاه که کلمهای را روی کاغذ میآورد، گویی نخستین بار است که آن را میبیند و به کارش میگیرد. 🫐~• هر بار نوشتن – هر چند…
#کارگاه_رمان_نویسی
🦔🌱•• موانع نوشتن، شمارهپنچ.
🪸🫧|× مقایسه غیرمنطقی خود با دیگر نویسندهها
رقابت ناسالم در فرایند یادگیری، مثل سینهخیز رفتن در سربالایی است. در این وضع، به جای ارزیابی پیشرفت خود، واهمه دارید چه کسی از شما عقبتر یا جلوتر است. همچنین، به جای حل مسائل خود، به دیگران غبطه میخورید و آه میکشید!
🪴~• مقایسه خود با دیگران، نه ضرورتی دارد و نه منفعتی. این ذهنیتِ رقابتی، آرامش را از شما میگیرد، و باعث کاهش و فرسایش قوای شما میشود. اگر این میل ناخواسته را در خود مهار نکنید، لذت یادگیری و تجربه شیرین رشد و بالندگی را از کف خواهید داد.
🪴~• شاید دوستتان به طور طبیعی و ذاتی در مهارتهای زبانی و بیانی، از شما تواناتر باشد. شاید در مقایسه با شما، هماکنون آرامش خاطر، وضع مالی مناسب و حمایت عاطفی بیشتری داشته باشد. در نتیجه، آسانتر از شما مراحل یادگیری و پیشرفت را طی کند.
🪴~• با این اوصاف، لطفاً به این پرسشها پاسخ دهید:
آیا شما مایه پیشرفت او هستید؟ آیا او مانع پیشرفت شماست؟
🪴~• هرگز! در اصل شما دو موجود مستقل از یکدیگر هستید. هر کدام باید راه خاص خود را بروید. پیشنهاد میکنم اگر قرار نیست از هم یاد بگیرید، اصلا وجود یکدیگر را از یاد ببرید.
🪴~• در غیر این صورت، اگر ناتوانیهای خود را کنار توانمندیهای دیگران بگذارید، آنگاه شاید فکر کنید استعداد، شایستگی و یا حتی امکان موفقیت ندارید.
📚🌿|× فراموش نکنید هر نویسندهای، چه بااستعداد چه بیاستعداد، چه خارجی چه داخلی، برای نوشتن مشکلات خاص خود را دارد. اگر حقیقتاً مصمم و علاقهمند هستید، به جای بهانهتراشی، همین الآن تصمیم بگیرید و نوشتن را آغاز کنید.
🪴~• برای تقویت روحیه خود، زندگی احمد محمود، بزرگ علوی، محمود دولتآبادی، عباس معروفی و دیگر نویسندههای نامدار داخلی و خارجی را مرور کنید تا دریابید این افراد با چه دشواری هایی زورآزمایی کردند.
🪴~• آنها همه مستعد بودند؛ اما در وضع آرمانی نبودند؛ با وجود این، هرگز از نوشتن دست برنداشتند؛ حتی در زندان و تبعید. این بزرگان به ما آموختند: «در شرایط دشوار هم میتوان تلاش کرد؛ البته شاید قدری سختتر، و با دستاورد کمتر.»
(ادامه دارد...)
👤سعید تارم، برگرفته از کتاب قلمبند.
🍂📻||@Radioensha
🦔🌱•• موانع نوشتن، شمارهپنچ.
🪸🫧|× مقایسه غیرمنطقی خود با دیگر نویسندهها
رقابت ناسالم در فرایند یادگیری، مثل سینهخیز رفتن در سربالایی است. در این وضع، به جای ارزیابی پیشرفت خود، واهمه دارید چه کسی از شما عقبتر یا جلوتر است. همچنین، به جای حل مسائل خود، به دیگران غبطه میخورید و آه میکشید!
🪴~• مقایسه خود با دیگران، نه ضرورتی دارد و نه منفعتی. این ذهنیتِ رقابتی، آرامش را از شما میگیرد، و باعث کاهش و فرسایش قوای شما میشود. اگر این میل ناخواسته را در خود مهار نکنید، لذت یادگیری و تجربه شیرین رشد و بالندگی را از کف خواهید داد.
🪴~• شاید دوستتان به طور طبیعی و ذاتی در مهارتهای زبانی و بیانی، از شما تواناتر باشد. شاید در مقایسه با شما، هماکنون آرامش خاطر، وضع مالی مناسب و حمایت عاطفی بیشتری داشته باشد. در نتیجه، آسانتر از شما مراحل یادگیری و پیشرفت را طی کند.
🪴~• با این اوصاف، لطفاً به این پرسشها پاسخ دهید:
آیا شما مایه پیشرفت او هستید؟ آیا او مانع پیشرفت شماست؟
🪴~• هرگز! در اصل شما دو موجود مستقل از یکدیگر هستید. هر کدام باید راه خاص خود را بروید. پیشنهاد میکنم اگر قرار نیست از هم یاد بگیرید، اصلا وجود یکدیگر را از یاد ببرید.
🪴~• در غیر این صورت، اگر ناتوانیهای خود را کنار توانمندیهای دیگران بگذارید، آنگاه شاید فکر کنید استعداد، شایستگی و یا حتی امکان موفقیت ندارید.
📚🌿|× فراموش نکنید هر نویسندهای، چه بااستعداد چه بیاستعداد، چه خارجی چه داخلی، برای نوشتن مشکلات خاص خود را دارد. اگر حقیقتاً مصمم و علاقهمند هستید، به جای بهانهتراشی، همین الآن تصمیم بگیرید و نوشتن را آغاز کنید.
🪴~• برای تقویت روحیه خود، زندگی احمد محمود، بزرگ علوی، محمود دولتآبادی، عباس معروفی و دیگر نویسندههای نامدار داخلی و خارجی را مرور کنید تا دریابید این افراد با چه دشواری هایی زورآزمایی کردند.
🪴~• آنها همه مستعد بودند؛ اما در وضع آرمانی نبودند؛ با وجود این، هرگز از نوشتن دست برنداشتند؛ حتی در زندان و تبعید. این بزرگان به ما آموختند: «در شرایط دشوار هم میتوان تلاش کرد؛ البته شاید قدری سختتر، و با دستاورد کمتر.»
(ادامه دارد...)
👤سعید تارم، برگرفته از کتاب قلمبند.
🍂📻||@Radioensha
#کارگاه_رمان_نویسی
🗞🪙— روشهای ایدهیابی، شمارهیک.
🍵🌱|× مهارت ارتباط موثر را بیاموزید.
برای دریافت اطلاعات میبایست در تقویت مهارت گوش دادن مصمم باشید. پیش از هر چیز لبخند به لب داشته باشید. لبخند میزان صمیمیت میان شما و مخاطبتان را افزایش میدهد.
☀️~• از دیگر ویژگیهای شنونده فعال، حفظ ارتباط چشمی است. اگر نگاهتان مدام جایی دیگر بچرخد، حس و حال گوینده را ضایع میکنید.
☀️~• از حرکات دست و بدن خود هم کمک بگیرید. زل زدن مداوم به مخاطب، او را در تگنا قرار میدهد.
☀️~• بین صحبت طرف مقابل، پابرهنه ندوید. کمی صبور باشید. در ضمن، در عوض آماده کردن پاسخ، به دنبال فهم کلام گوینده باشید. اگر نیاز به توضیح بیشتر بود، برای روشن شدن مطلب، از او سوال کنید.
☀️~• در قدم بعد، از خود ذوق و شوق نشان دهید؛ چرا که «مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد.» مثلاً از عباراتی از این دست استفاده کنید: واقعا؟ جدی میگی؟ من باور نمیکنم! نه بابا! عجب! و...
☀️~• هنگام سوال کردن، از طرح پرسشهایی با پاسخ کوتاه مثل بله یا خیر بپرهیزید. طوری بپرسید که گوینده مجبور به توضیح و تفصیل شود.
🌻🛵|× به دنبال نجات دیگران نباشید؛ کافی است که با ذهنیت مخاطب خود شریک شوید تا بتوانید دنیا را از دید او مشاهده کنید. اگر هم نسبت به ارائه راه حل اشتیاق دارید، طوری برخورد کنید که مخاطب، خود از شما درخواست کمک کند. در ضمن، بهترین نوع کمک، ارجاع دیگران به سوی افراد متخصص است.
☀️~• اگر حس کردید در حال ورود به حریم شخصی گوینده هستید، بلافاصله از او اجازه بگیرید. مثلاً بگویید: اجازه دارم از شما یک سوال شخصی بکنم؟ ناراحت نمیشوید اگر از شما درباره یک موضوع شخصی، چیزی بپرسم؟ و... (ادامه دارد...)
👤الفبای نویسندگی، نوشته سعید تارم.
🍂📻||@Radioensha
🗞🪙— روشهای ایدهیابی، شمارهیک.
🍵🌱|× مهارت ارتباط موثر را بیاموزید.
برای دریافت اطلاعات میبایست در تقویت مهارت گوش دادن مصمم باشید. پیش از هر چیز لبخند به لب داشته باشید. لبخند میزان صمیمیت میان شما و مخاطبتان را افزایش میدهد.
☀️~• از دیگر ویژگیهای شنونده فعال، حفظ ارتباط چشمی است. اگر نگاهتان مدام جایی دیگر بچرخد، حس و حال گوینده را ضایع میکنید.
☀️~• از حرکات دست و بدن خود هم کمک بگیرید. زل زدن مداوم به مخاطب، او را در تگنا قرار میدهد.
☀️~• بین صحبت طرف مقابل، پابرهنه ندوید. کمی صبور باشید. در ضمن، در عوض آماده کردن پاسخ، به دنبال فهم کلام گوینده باشید. اگر نیاز به توضیح بیشتر بود، برای روشن شدن مطلب، از او سوال کنید.
☀️~• در قدم بعد، از خود ذوق و شوق نشان دهید؛ چرا که «مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد.» مثلاً از عباراتی از این دست استفاده کنید: واقعا؟ جدی میگی؟ من باور نمیکنم! نه بابا! عجب! و...
☀️~• هنگام سوال کردن، از طرح پرسشهایی با پاسخ کوتاه مثل بله یا خیر بپرهیزید. طوری بپرسید که گوینده مجبور به توضیح و تفصیل شود.
🌻🛵|× به دنبال نجات دیگران نباشید؛ کافی است که با ذهنیت مخاطب خود شریک شوید تا بتوانید دنیا را از دید او مشاهده کنید. اگر هم نسبت به ارائه راه حل اشتیاق دارید، طوری برخورد کنید که مخاطب، خود از شما درخواست کمک کند. در ضمن، بهترین نوع کمک، ارجاع دیگران به سوی افراد متخصص است.
☀️~• اگر حس کردید در حال ورود به حریم شخصی گوینده هستید، بلافاصله از او اجازه بگیرید. مثلاً بگویید: اجازه دارم از شما یک سوال شخصی بکنم؟ ناراحت نمیشوید اگر از شما درباره یک موضوع شخصی، چیزی بپرسم؟ و... (ادامه دارد...)
👤الفبای نویسندگی، نوشته سعید تارم.
🍂📻||@Radioensha
『رادیو انشا✒️』
#کارگاه_رمان_نویسی 🗞🪙— روشهای ایدهیابی، شمارهیک. 🍵🌱|× مهارت ارتباط موثر را بیاموزید. برای دریافت اطلاعات میبایست در تقویت مهارت گوش دادن مصمم باشید. پیش از هر چیز لبخند به لب داشته باشید. لبخند میزان صمیمیت میان شما و مخاطبتان را افزایش میدهد.…
#کارگاه_رمان_نویسی
🪁📘— روشهای ایدهیابی، شمارهدو.
🍪🥛|× بیهدف در کوچه و خیابان پیاده روی کنید
با همه این توضیحات، شاید شما فردی درونگرا باشید؛ طوری که زیاد به گفتگو روی خوش نشان نمیدهید. در این صورت پیشنهاد میکنم، به هر مناسبت که با دیگران مجبور به مراوده میشوید، آدمها و ارتباطات میان آنها را زیر نظر بگیرید. ببینید افراد با هم چه طور حرف میزنند؟ چه به هم میگویند؟
🍜~• برای مثال، روزی در پیاده رو مشغول قدم زدن بودم که شنیدم فروشندهای به رفتگری گفت: حالا که اسم دخترت را کوثر گذاشتی، با دست خودت گورت را کندی!
من وقت هیچ نفهمیدم گوینده از گفتن این سخن چه منظوری داشت؛ اما این جمله به قدری برایم غیرمعمول و جالب بود که در خاطرم نقش بست.
🪻✨|× اگر میخواهید در آینده در قالبهای روایی مثل داستاننویسی و... خبره شوید، یکی از گزینههای مفید تماشای تئاتر و سینما با تماشاچیان است. دقت کنید تماشاگران کجا میخندند؟ کجا به بازیگران فحش میدهند؟! کجا اشک میریزند؟ کجا بلند میشوند و به دستشویی میروند؟! و...
🍜~• به یاد دارم به تماشای فیلم شیار ۱۴۳ ساخته نرگس آبیار رفته بودم. سکانس پایانی به قدری تماشاگران سالن را تحت تأثیر قرار داد که جمعیتی نزدیک به ۲۰۰ نفر همزمان گریه میکردند.
(ادامه دارد...)
👤الفبای نویسندگی، نوشته سعید تارم.
🍂📻||@Radioensha
🪁📘— روشهای ایدهیابی، شمارهدو.
🍪🥛|× بیهدف در کوچه و خیابان پیاده روی کنید
با همه این توضیحات، شاید شما فردی درونگرا باشید؛ طوری که زیاد به گفتگو روی خوش نشان نمیدهید. در این صورت پیشنهاد میکنم، به هر مناسبت که با دیگران مجبور به مراوده میشوید، آدمها و ارتباطات میان آنها را زیر نظر بگیرید. ببینید افراد با هم چه طور حرف میزنند؟ چه به هم میگویند؟
🍜~• برای مثال، روزی در پیاده رو مشغول قدم زدن بودم که شنیدم فروشندهای به رفتگری گفت: حالا که اسم دخترت را کوثر گذاشتی، با دست خودت گورت را کندی!
من وقت هیچ نفهمیدم گوینده از گفتن این سخن چه منظوری داشت؛ اما این جمله به قدری برایم غیرمعمول و جالب بود که در خاطرم نقش بست.
🪻✨|× اگر میخواهید در آینده در قالبهای روایی مثل داستاننویسی و... خبره شوید، یکی از گزینههای مفید تماشای تئاتر و سینما با تماشاچیان است. دقت کنید تماشاگران کجا میخندند؟ کجا به بازیگران فحش میدهند؟! کجا اشک میریزند؟ کجا بلند میشوند و به دستشویی میروند؟! و...
🍜~• به یاد دارم به تماشای فیلم شیار ۱۴۳ ساخته نرگس آبیار رفته بودم. سکانس پایانی به قدری تماشاگران سالن را تحت تأثیر قرار داد که جمعیتی نزدیک به ۲۰۰ نفر همزمان گریه میکردند.
(ادامه دارد...)
👤الفبای نویسندگی، نوشته سعید تارم.
🍂📻||@Radioensha
『رادیو انشا✒️』
#کارگاه_رمان_نویسی 🪁📘— روشهای ایدهیابی، شمارهدو. 🍪🥛|× بیهدف در کوچه و خیابان پیاده روی کنید با همه این توضیحات، شاید شما فردی درونگرا باشید؛ طوری که زیاد به گفتگو روی خوش نشان نمیدهید. در این صورت پیشنهاد میکنم، به هر مناسبت که با دیگران مجبور به…
#کارگاه_رمان_نویسی
🎧🤍— روشهای ایدهیابی، شمارهسـه.
📜🎞|× در مراسمهای فامیلی و دوستانه خودی نشان دهید. در گردهماییهای دوستانه گوشهگیری نکنید. کمی خطرپذیر باشید. وارد حلقه گفتگو شوید. اجازه بدهید دیگران شما را بشناسند.
⏳📻|× اگر اطلاعات عمومی به نسبت متنوع به دست آورید، میتوانید توجهات را به خود جلب کنید. برای مثال، اگر از برخی از مهمترین حوادث روز مطلع باشید، میتوانید اظهار نظر کنید؛ طوری که حتی در کانون توجه قرار بگیرید. به طور حتم شما نیز توانمندیها وارزشمندیهای خاص خود را دارید.
🕰🕯|× در ابتدا از خود توقع عملکرد درخشان نداشته باشید. فراموش نکنید که شما در ابتدای راه هستید. قصد دارید بر خجولی خود غلبه کنید و از لاک انزوا بیرون بیایید.
🧸📺|× حتی اگر حرفی برای گفتن ندارید، کافی است که شنونده خوبی باشید؛ زیرا ابراز وجود لزوماً به معنای آن نیست که معرکه بگیرید، جوک بگویید و یا فیل هوا کنید. گاهی ابراز وجود با یک پرسش خوب آغاز میشود.
🎻☕️|× برای این کار با طرح سوالات مفید و متنوع، کمک کنید تا گویندگان، با اشتیاق بیشتری اطلاعات خود را در اختیار شما قرار دهند. فراموش نکنید که آدمی به طور طبیعی دوست دارد در کانون توجه باشد.
🍪🧋|× پس برای شروع ابراز وجود، کاری کنید که دیگران کتاب زندگی خود را باز و آن را برای شما ورق بزنند. مثلاً اگر به یک میهمانی دعوت شدید، به زیبایی لباس میزبان اشاره کنید. میتوانید نورپردازی فضای میهمانی یا حُسن سلیقه او در پذیرایی را دستاویزی برای خودابرازگری قرار دهید. همه این موارد مصداقی از ابراز وجود به شمار میرود.
(ادامه دارد...)
👤الفبای نویسندگی، نوشته سعید تارم.
🍂📻||@Radioensha
🎧🤍— روشهای ایدهیابی، شمارهسـه.
📜🎞|× در مراسمهای فامیلی و دوستانه خودی نشان دهید. در گردهماییهای دوستانه گوشهگیری نکنید. کمی خطرپذیر باشید. وارد حلقه گفتگو شوید. اجازه بدهید دیگران شما را بشناسند.
⏳📻|× اگر اطلاعات عمومی به نسبت متنوع به دست آورید، میتوانید توجهات را به خود جلب کنید. برای مثال، اگر از برخی از مهمترین حوادث روز مطلع باشید، میتوانید اظهار نظر کنید؛ طوری که حتی در کانون توجه قرار بگیرید. به طور حتم شما نیز توانمندیها وارزشمندیهای خاص خود را دارید.
🕰🕯|× در ابتدا از خود توقع عملکرد درخشان نداشته باشید. فراموش نکنید که شما در ابتدای راه هستید. قصد دارید بر خجولی خود غلبه کنید و از لاک انزوا بیرون بیایید.
🧸📺|× حتی اگر حرفی برای گفتن ندارید، کافی است که شنونده خوبی باشید؛ زیرا ابراز وجود لزوماً به معنای آن نیست که معرکه بگیرید، جوک بگویید و یا فیل هوا کنید. گاهی ابراز وجود با یک پرسش خوب آغاز میشود.
🎻☕️|× برای این کار با طرح سوالات مفید و متنوع، کمک کنید تا گویندگان، با اشتیاق بیشتری اطلاعات خود را در اختیار شما قرار دهند. فراموش نکنید که آدمی به طور طبیعی دوست دارد در کانون توجه باشد.
🍪🧋|× پس برای شروع ابراز وجود، کاری کنید که دیگران کتاب زندگی خود را باز و آن را برای شما ورق بزنند. مثلاً اگر به یک میهمانی دعوت شدید، به زیبایی لباس میزبان اشاره کنید. میتوانید نورپردازی فضای میهمانی یا حُسن سلیقه او در پذیرایی را دستاویزی برای خودابرازگری قرار دهید. همه این موارد مصداقی از ابراز وجود به شمار میرود.
(ادامه دارد...)
👤الفبای نویسندگی، نوشته سعید تارم.
🍂📻||@Radioensha
#کارگاه_رمان_نویسی
☁️🐚— روشهای ایدهیابی، شمارهچهـار.
خلق ایده از طریق ثبت رویدادهای روزانه.
🍄♥️|× فرانسیس دیمون نایت گفته است: «من پیشنهاد میکنم نویسندگی را تا اوایل سی سالگی رها کنید.»
📕🎈|× البته من با این پیشنهاد چندان هم موافق نیستم؛ زیرا همصدا با رضا بابایی معتقدم: «نویسنده آن نیست که میتواند بنویسد؛ آن است که نمیتواند که ننویسد.»
🎻🩰|× به نظرم مهمترین علت توصیه دیمون نایت، خالی بودن کوله بار نویسنده از تجربیات متفاوت است. زیرا معمولا نویسندههای جوان، مشتاق هستند تا آثاری خلق کنند درست شبیه آنچه دیده یا خواندهاند. همین رویکرد، باعث میشود که در ابتدای مسیر نوشتن، آنچه مینویسند در چشم اهل فن، تکراری و غیر خلاق باشد.
☕️🥨|× با وجود این، هر نویسنده معتبر و صاحب سبک، برای فتح قلل موفقیت، از همین جا مسیر خود را آغاز کرده است.
🌤🌻|× به هر حال، اگر چه زندگی در دنیای مدرن، فرصت زیستن در لحظه را از انسان دریغ میدارد، کافی است که در تکاپوی روزمره، فرصت و انگیزهای برای خواندن و نوشتن فراهم، و در همین موقعیتها، رویدادهای روزانه خود را اعم از حضور در کلاس درس، محل کار، مترو، تاکسی، مهمانی، بانک، ورزشگاه و... را - اگر چه در یک پاراگراف - ثبت کنید.
🪷🫧|× بعدها با مرور خاطرات روزانه، سایه روشنهای ذهنتان برجسته میشود، و رویدادهای از یاد رفته را با جزئیات دقیق به خاطر میآورید. (ادامه دارد...)
👤الفبای نویسندگی، نوشته سعید تارم.
🍂📻||@Radioensha
☁️🐚— روشهای ایدهیابی، شمارهچهـار.
خلق ایده از طریق ثبت رویدادهای روزانه.
🍄♥️|× فرانسیس دیمون نایت گفته است: «من پیشنهاد میکنم نویسندگی را تا اوایل سی سالگی رها کنید.»
📕🎈|× البته من با این پیشنهاد چندان هم موافق نیستم؛ زیرا همصدا با رضا بابایی معتقدم: «نویسنده آن نیست که میتواند بنویسد؛ آن است که نمیتواند که ننویسد.»
🎻🩰|× به نظرم مهمترین علت توصیه دیمون نایت، خالی بودن کوله بار نویسنده از تجربیات متفاوت است. زیرا معمولا نویسندههای جوان، مشتاق هستند تا آثاری خلق کنند درست شبیه آنچه دیده یا خواندهاند. همین رویکرد، باعث میشود که در ابتدای مسیر نوشتن، آنچه مینویسند در چشم اهل فن، تکراری و غیر خلاق باشد.
☕️🥨|× با وجود این، هر نویسنده معتبر و صاحب سبک، برای فتح قلل موفقیت، از همین جا مسیر خود را آغاز کرده است.
🌤🌻|× به هر حال، اگر چه زندگی در دنیای مدرن، فرصت زیستن در لحظه را از انسان دریغ میدارد، کافی است که در تکاپوی روزمره، فرصت و انگیزهای برای خواندن و نوشتن فراهم، و در همین موقعیتها، رویدادهای روزانه خود را اعم از حضور در کلاس درس، محل کار، مترو، تاکسی، مهمانی، بانک، ورزشگاه و... را - اگر چه در یک پاراگراف - ثبت کنید.
🪷🫧|× بعدها با مرور خاطرات روزانه، سایه روشنهای ذهنتان برجسته میشود، و رویدادهای از یاد رفته را با جزئیات دقیق به خاطر میآورید. (ادامه دارد...)
👤الفبای نویسندگی، نوشته سعید تارم.
🍂📻||@Radioensha
『رادیو انشا✒️』
#کارگاه_رمان_نویسی ☁️🐚— روشهای ایدهیابی، شمارهچهـار. خلق ایده از طریق ثبت رویدادهای روزانه. 🍄♥️|× فرانسیس دیمون نایت گفته است: «من پیشنهاد میکنم نویسندگی را تا اوایل سی سالگی رها کنید.» 📕🎈|× البته من با این پیشنهاد چندان هم موافق نیستم؛ زیرا همصدا…
#کارگاه_رمان_نویسی
📘🦋— روشهای ایدهیابی، شمارهپنج.
خلق ایده از طریق برداشت از خوابی که دیدهاید.
📓🖇|× ترسها، آرزوها و الهامها قسمت عمده رویاهای انسان را شکل میدهند که در قالب نمادها و نشانهها با او سخن میگویند.
📽🌿|× بر همین اساس، پیشنهاد میشود رویاهای خود را یادداشت کنید؛ زیرا بعدها با ردیابی و پیگیری عناصر تکرار شونده آن، میتوانید به شناخت کامل تری از خود دست یابید. البته شاید برخی از رویاها آزارنده و دردناک باشند.
📸🍊|× با این همه، نویسنده کسی است که میخواهد و میتواند به عمق وجود خود سفر کند. او به امید و شوق یافتن گنج، بر زمین خاطرات خود بارها تیشه میزند تا تجربیات از یادرفتهاش را از اعماق وجود استخراج کند. حتی گاه از میان سرزمین ارواح و اشباح عبور میکند تا مُرشد و راهنمای درون خود را بیابد و از رهنمودهای او بهرهمند شود.
🥤🎸|× با توجه به مطالب پیشگفته، اگر نوشتهای میخوانید، و پشتتان میلرزد، تردید نکنید که متن یادشده، پیش از نگارش و حین آن، بارها قلب نویسندهاش را متزلزل و دریای عواطف او را متلاطم کرده است.
🍯🛵|× به عنوان مثال، میتوان به کمدی الهی اثر دانته اشاره کرد. «موضوع این کتاب، سفر خیالی دانته به دوزخ، برزخ و بهشت است. بخش دوزخ این کتاب، جالب خاطر است. دانته وحشتهای دوزخ را چنان ترسیم کرده است که از ترس، مو بر تن خواننده راست میشود...
🪻☔️|× روزی در خیابان زنی را دید که او را به زن دیگری نشان داد و گفت: «این همان کسی است که به جهنم رفته و برگشته است.» آن دیگری بدو نگریست و گفت: «ببین هنوز هم در سر و رویش اثر دودههای جهنم پیداست.»»
👤الفبای نویسندگی، نوشته سعید تارم.
🍂📻||@Radioensha
📘🦋— روشهای ایدهیابی، شمارهپنج.
خلق ایده از طریق برداشت از خوابی که دیدهاید.
📓🖇|× ترسها، آرزوها و الهامها قسمت عمده رویاهای انسان را شکل میدهند که در قالب نمادها و نشانهها با او سخن میگویند.
📽🌿|× بر همین اساس، پیشنهاد میشود رویاهای خود را یادداشت کنید؛ زیرا بعدها با ردیابی و پیگیری عناصر تکرار شونده آن، میتوانید به شناخت کامل تری از خود دست یابید. البته شاید برخی از رویاها آزارنده و دردناک باشند.
📸🍊|× با این همه، نویسنده کسی است که میخواهد و میتواند به عمق وجود خود سفر کند. او به امید و شوق یافتن گنج، بر زمین خاطرات خود بارها تیشه میزند تا تجربیات از یادرفتهاش را از اعماق وجود استخراج کند. حتی گاه از میان سرزمین ارواح و اشباح عبور میکند تا مُرشد و راهنمای درون خود را بیابد و از رهنمودهای او بهرهمند شود.
🥤🎸|× با توجه به مطالب پیشگفته، اگر نوشتهای میخوانید، و پشتتان میلرزد، تردید نکنید که متن یادشده، پیش از نگارش و حین آن، بارها قلب نویسندهاش را متزلزل و دریای عواطف او را متلاطم کرده است.
🍯🛵|× به عنوان مثال، میتوان به کمدی الهی اثر دانته اشاره کرد. «موضوع این کتاب، سفر خیالی دانته به دوزخ، برزخ و بهشت است. بخش دوزخ این کتاب، جالب خاطر است. دانته وحشتهای دوزخ را چنان ترسیم کرده است که از ترس، مو بر تن خواننده راست میشود...
🪻☔️|× روزی در خیابان زنی را دید که او را به زن دیگری نشان داد و گفت: «این همان کسی است که به جهنم رفته و برگشته است.» آن دیگری بدو نگریست و گفت: «ببین هنوز هم در سر و رویش اثر دودههای جهنم پیداست.»»
👤الفبای نویسندگی، نوشته سعید تارم.
🍂📻||@Radioensha
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
دربارۀ «ضربالاجل»
واژۀ عربیِ «ضربالاجل» از سه جزء تشکیل شدهاست:
ضرب
ال
اجل
«اجل» یعنی مهلت یا زمانِ مشخص و معیّن.
یکی از معانیِ متعددِ «ضرب» هم در عربی، «تعیین کردن» است.
بنا بر این مثلاً میگویند:
ضَرَبَ لَنا أجَلًا؛ یعنی: مهلتی برایمان تعیین کرد.
«ضربالاجل» یعنی مهلتی که پایانش تعیین شدهاست. معادلِ انگلیسیاش deadline است.
جزءِ آخرِ این واژه، یعنی «اجل»، هیچ ربطی به ریشۀ «عجل» (عجله، عجول، تعجیل) ندارد.
بعضیها به غلط «ضربالعجل» مینویسند، چون خیال میکنند با «عجله» ربط دارد.
#واژهشناسی
واژۀ عربیِ «ضربالاجل» از سه جزء تشکیل شدهاست:
ضرب
ال
اجل
«اجل» یعنی مهلت یا زمانِ مشخص و معیّن.
یکی از معانیِ متعددِ «ضرب» هم در عربی، «تعیین کردن» است.
بنا بر این مثلاً میگویند:
ضَرَبَ لَنا أجَلًا؛ یعنی: مهلتی برایمان تعیین کرد.
«ضربالاجل» یعنی مهلتی که پایانش تعیین شدهاست. معادلِ انگلیسیاش deadline است.
جزءِ آخرِ این واژه، یعنی «اجل»، هیچ ربطی به ریشۀ «عجل» (عجله، عجول، تعجیل) ندارد.
بعضیها به غلط «ضربالعجل» مینویسند، چون خیال میکنند با «عجله» ربط دارد.
#واژهشناسی
『رادیو انشا✒️』
#کارگاه_رمان_نویسی 📘🦋— روشهای ایدهیابی، شمارهپنج. خلق ایده از طریق برداشت از خوابی که دیدهاید. 📓🖇|× ترسها، آرزوها و الهامها قسمت عمده رویاهای انسان را شکل میدهند که در قالب نمادها و نشانهها با او سخن میگویند. 📽🌿|× بر همین اساس، پیشنهاد…
#کارگاه_رمان_نویسی
🌧☔️•• بهترین تمرین افزایش گنجینۀ لغات.
✨🌞|× آیا با تمرین کلمهبرداری آشنا هستید؟
🪻~• فقط کافی است هر روز کلمات و عبارات زیر را بخوانید، سپس آنها را جلوی چشمتان داشته باشید و سعی کنید با استفاده از همۀ آنها در جای جای یک متن ( شعر، داستان، دلنوشته، خاطره و...) تمرین کنید.
🪻~• استفاده از کلمات و عبارات تازه، باعث میشود آنها با سرعت بیشتری وارد دامنۀ واژگان فعال ما شوند.
اگر معنی کلمهای را نمیدانید، میتواند توی واژهیاب دنبال معنی آن بگردید.
🪻~• انجام منظم این تمرینها تسلط کلامی و فن کلام شما را به طرز محسوسی افزایش میدهد.
- تمرین اول:
۱) گرداب تاریکی
۲) لفاف موهوم عشق
۳) جوی خشک تشنگی
۴) خورشید شک
۵) موج زمزمه
۶) نخی بیانتها
۷) طعمهٔ مرگ
۸) شیطانک پنهان
۹) چاقوی خستگی
۱۰) جادوی سیاه
۱۱) جهنم شبانه
۱۲) خندقهای سرمازده
۱۳) جوانهٔ خشم
۱۴) تلنگر زمان
👤مدرسه نویسندگی.
🍂📻||@Radioensha
🌧☔️•• بهترین تمرین افزایش گنجینۀ لغات.
✨🌞|× آیا با تمرین کلمهبرداری آشنا هستید؟
🪻~• فقط کافی است هر روز کلمات و عبارات زیر را بخوانید، سپس آنها را جلوی چشمتان داشته باشید و سعی کنید با استفاده از همۀ آنها در جای جای یک متن ( شعر، داستان، دلنوشته، خاطره و...) تمرین کنید.
🪻~• استفاده از کلمات و عبارات تازه، باعث میشود آنها با سرعت بیشتری وارد دامنۀ واژگان فعال ما شوند.
اگر معنی کلمهای را نمیدانید، میتواند توی واژهیاب دنبال معنی آن بگردید.
🪻~• انجام منظم این تمرینها تسلط کلامی و فن کلام شما را به طرز محسوسی افزایش میدهد.
- تمرین اول:
۱) گرداب تاریکی
۲) لفاف موهوم عشق
۳) جوی خشک تشنگی
۴) خورشید شک
۵) موج زمزمه
۶) نخی بیانتها
۷) طعمهٔ مرگ
۸) شیطانک پنهان
۹) چاقوی خستگی
۱۰) جادوی سیاه
۱۱) جهنم شبانه
۱۲) خندقهای سرمازده
۱۳) جوانهٔ خشم
۱۴) تلنگر زمان
👤مدرسه نویسندگی.
🍂📻||@Radioensha
#کارگاه_رمان_نویسی
🌧☔️•• بهترین تمرین افزایش گنجینۀ لغات.
✨🌞|× آیا با تمرین کلمهبرداری آشنا هستید؟
🪻~• فقط کافی است هر روز کلمات و عبارات زیر را بخوانید، سپس آنها را جلوی چشمتان داشته باشید و سعی کنید با استفاده از همۀ آنها در جای جای یک متن ( شعر، داستان، دلنوشته، خاطره و...) تمرین کنید.
🪻~• استفاده از کلمات و عبارات تازه، باعث میشود آنها با سرعت بیشتری وارد دامنۀ واژگان فعال ما شوند.
اگر معنی کلمهای را نمیدانید، میتواند توی واژهیاب دنبال معنی آن بگردید.
🪻~• انجام منظم این تمرینها تسلط کلامی و فن کلام شما را به طرز محسوسی افزایش میدهد.
- تمرین اول:
۱) گرداب تاریکی
۲) لفاف موهوم عشق
۳) جوی خشک تشنگی
۴) خورشید شک
۵) موج زمزمه
۶) نخی بیانتها
۷) طعمهٔ مرگ
۸) شیطانک پنهان
۹) چاقوی خستگی
۱۰) جادوی سیاه
۱۱) جهنم شبانه
۱۲) خندقهای سرمازده
۱۳) جوانهٔ خشم
۱۴) تلنگر زمان
👤مدرسه نویسندگی.
🍂📻||@Radioensha
🌧☔️•• بهترین تمرین افزایش گنجینۀ لغات.
✨🌞|× آیا با تمرین کلمهبرداری آشنا هستید؟
🪻~• فقط کافی است هر روز کلمات و عبارات زیر را بخوانید، سپس آنها را جلوی چشمتان داشته باشید و سعی کنید با استفاده از همۀ آنها در جای جای یک متن ( شعر، داستان، دلنوشته، خاطره و...) تمرین کنید.
🪻~• استفاده از کلمات و عبارات تازه، باعث میشود آنها با سرعت بیشتری وارد دامنۀ واژگان فعال ما شوند.
اگر معنی کلمهای را نمیدانید، میتواند توی واژهیاب دنبال معنی آن بگردید.
🪻~• انجام منظم این تمرینها تسلط کلامی و فن کلام شما را به طرز محسوسی افزایش میدهد.
- تمرین اول:
۱) گرداب تاریکی
۲) لفاف موهوم عشق
۳) جوی خشک تشنگی
۴) خورشید شک
۵) موج زمزمه
۶) نخی بیانتها
۷) طعمهٔ مرگ
۸) شیطانک پنهان
۹) چاقوی خستگی
۱۰) جادوی سیاه
۱۱) جهنم شبانه
۱۲) خندقهای سرمازده
۱۳) جوانهٔ خشم
۱۴) تلنگر زمان
👤مدرسه نویسندگی.
🍂📻||@Radioensha
#کارگاه_رمان_نویسی
💌🚗— نویسندۀ خلاق چهکار میکند؟
📕🍒|× وقتی میگویم نویسنده فقط از آنهایی حرف نمیزنم که روز و شب خودشان را توی اتاق حبس کردهاند و تنها به نوشتن مشغولاند. تصوری که شاید خیلی از ما داریم.
🍫•• از کسانی میگویم که با کلمهها زندگی میکنند. هرجایی که پا میگذارند واژه را در آغوش میگیرند.
🍫•• درخت را، گل را، باد و طوفان را و کلمه میبینند.
🍫•• صدا را، موسیقی را، آواز قناری را، لالایی مادربزرگ را کلمه میشنوند.
🍫•• درد را، عشق را، غم را، شادی را کلمه میدانند.
🍫•• حالا یکی در این میان شاعر میشود، یکی قصهپرداز و دیگری مقالهنویس.
🍫•• مهم نیست چه مینویسد، «کلمه» است که جان میدهد به او.
🍫•• او میتواند دنیا و جهان جدید بیافریند، تغییراتی که میخواهد را ایجاد کند.
🍫•• او میتواند آنهایی را که تابهحال ندیده، آنجایی را که تابهحال نرفته به زندگیاش بیاورد.
🍫•• او ذهنی پر از سؤال دارد و برای همۀ آنها پاسخی خلق میکند، حتی اگر در دنیای بیرونی چیزی برای قانع کردنش نباشد.
🍫•• نویسنده دست از کلمات نمیکشد چراکه همیشه روبهجلو است و پر امید.
👤زهرا شریفی
🍂📻||@Radioensha
💌🚗— نویسندۀ خلاق چهکار میکند؟
📕🍒|× وقتی میگویم نویسنده فقط از آنهایی حرف نمیزنم که روز و شب خودشان را توی اتاق حبس کردهاند و تنها به نوشتن مشغولاند. تصوری که شاید خیلی از ما داریم.
🍫•• از کسانی میگویم که با کلمهها زندگی میکنند. هرجایی که پا میگذارند واژه را در آغوش میگیرند.
🍫•• درخت را، گل را، باد و طوفان را و کلمه میبینند.
🍫•• صدا را، موسیقی را، آواز قناری را، لالایی مادربزرگ را کلمه میشنوند.
🍫•• درد را، عشق را، غم را، شادی را کلمه میدانند.
🍫•• حالا یکی در این میان شاعر میشود، یکی قصهپرداز و دیگری مقالهنویس.
🍫•• مهم نیست چه مینویسد، «کلمه» است که جان میدهد به او.
🍫•• او میتواند دنیا و جهان جدید بیافریند، تغییراتی که میخواهد را ایجاد کند.
🍫•• او میتواند آنهایی را که تابهحال ندیده، آنجایی را که تابهحال نرفته به زندگیاش بیاورد.
🍫•• او ذهنی پر از سؤال دارد و برای همۀ آنها پاسخی خلق میکند، حتی اگر در دنیای بیرونی چیزی برای قانع کردنش نباشد.
🍫•• نویسنده دست از کلمات نمیکشد چراکه همیشه روبهجلو است و پر امید.
👤زهرا شریفی
🍂📻||@Radioensha
#کارگاه_رمان_نویسی
💙🚎— بازنویسی یک کتاب چگونه انجام میشود.
💖🎀•• نویسندگان در پاسخ میگویند:
🌱🌋— در دنیای نویسندگان این جمله را بسیار میشنویم که ویراستاری نهایی و بازنویسی در نوشتن یک اثر از اهمیت زیادی برخوردار است. اما هیچگاه کسی از چگونگی آن سخن نمیگوید. هر نویسنده روش خاص خود را برای بازنویسی دارد و هر کسی فقط قادر است درباره کار خود سخن بگوید.
نویسندگان پاسخ میگویند: بازنویسی یک کتاب چگونه انجام میشود
🌱- به گزارش لیتهاب- نویسندگان در جواب این سؤال دارند که چگونه بازنویسی و ویرایش نهایی کتاب خود را انجام میدهند پاسخهای متفاوتی دارند.
🌿- «پاتریک روثفاس»، نویسنده آمریکایی آثار فانتزی در این باره میگوید: «همیشه به این موضوع توجه میکنم که یک کلمه خاص را بسیار تکرار نکنم. نام بعضی از شخصیتها را تغییر میدهم تا برای مردم قابلقبولتر باشد. به هماهنگی بین سخنان خودم در بخشهای مختلف داستان میپردازم. پاراگرافهای اضافی را حذف میکنم. اصولا در داستانهایم از کلمه «مبهم» زیاد استفاده میکنم بنابراین در پایان همیشه به این موضوع توجه میکنم که بیش از حد این کلمه را به کار نبرده باشم و تقریبا همیشه مجبور میشوم عبارات دیگری را جایگزین جملاتی کنم که در آن از این کلمه استفاده کردهام.»
🌿- «نیل گایمن»، نویسنده رمان و داستان کوتاه میگوید: «داستانهای کوتاه من همیشه نیاز به بازنویسی بسیار دارند. همیشه نسخه اول را روی کاغذ مینویسم و سپس آن را تایپ میکنم. در مرحله بعد آن را برای دوستانم ایمیل میکنم. سپس برای یک یا دو هفته آن را کنار میگذارم. بعد از چند هفته آن را دوباره میخوانم و سعی میکنم از دیدگاه شخصی دیگر به آن نگاه کنم. چیزهایی را که دوست ندارم ناگهان آشکار میشوند. سپس آن را تغییر میدهم. دفعه بعد داستان را با صدای بلند میخوانم تا دریابم آن چیزی را که در ذهن داشتم توانستهام به روی کاغذ منتقل کنم یا خیر.»
🌿- «پوان دیدیون»، نویسنده و خبرنگار آمریکایی در این باره میگوید: «پیش از اینکه شروع به ویراستاری کنم به صفحات مختلف داستانم نگاه میکنم و صفحاتی را که همان روز به پایان رساندم علامتگذاری میکنم تا روز بعد نگاهی به آن بیندازم. به نظر من علامتگذاری روش خوبی برای کسانی است که در آن لحظه میدانند باید قسمتی خاص را تغییر دهند اما حوصله چنین چالشی را در آن لحظه ندارند. من همیشه کمی استراحت میکنم تا ذهنم آزاد شود و سپس به کار خودم ادامه میدهم.»
🌿- «ریچارد بائوش»، نویسنده، داستاننویس، و استاد دانشگاه در این باره میگوید: «همیشه پیشنویسهای مختلفی مینویسم. یک اتفاق و صحنه را بارها و بارها بازنویسی میکنم تا شاید راه جدیدی پیش روی من گشوده شود. داستان «سلام به هانیال» من تقریبا هزار صفحه بود اما من پنج بار مختلف آن را نوشتم. بخشها و فصلهایی وجود دارد که شاید دوازده بار آن را بازنویسی کردهام.»
🌿- «جورج ساندرز»، نویسنده داستان کوتاه و مقاله میگوید: «سعی میکنم اثر خودم را بهعنوان یک خواننده و نه نویسنده بخوانم. خودکاری قرمز در دست میگیرم. کلماتی را حذف یا اضافه میکنم.»
🌿- «برری هانا»، نویسنده داستان کوتاه و رمان میگوید: «همیشه به دانشجویانم میگویم ویرایش کردن یک نوشته بد هیچ فایدهای ندارد. معتقدم ویرایش داستانهای کوتاه بسیار آسان است چون تعداد صفحات بسیار پایین و اصولا بین 4 تا 12 صفحه متغیر است. اگر نسخه اولیه خوب نباشد ویرایش آن چه اهمیتی دارد! ویراستاری معجزه نمیکند. ویرایش یک نوشته بد کار احمقانهای است. نسخه اولیه کار باید 70 درصد کیفیت داشته باشد. داستان اولیه باید جذابیت کافی را داشته باشد و اسکلت داستان در ویرایش حفظ شود. قرار نیست فقط کلمات را به روی کاغذ بیاوریم و در مرحله ویرایش به آن جان ببخشیم.»
🍂📻||@Radioensha
💙🚎— بازنویسی یک کتاب چگونه انجام میشود.
💖🎀•• نویسندگان در پاسخ میگویند:
🌱🌋— در دنیای نویسندگان این جمله را بسیار میشنویم که ویراستاری نهایی و بازنویسی در نوشتن یک اثر از اهمیت زیادی برخوردار است. اما هیچگاه کسی از چگونگی آن سخن نمیگوید. هر نویسنده روش خاص خود را برای بازنویسی دارد و هر کسی فقط قادر است درباره کار خود سخن بگوید.
نویسندگان پاسخ میگویند: بازنویسی یک کتاب چگونه انجام میشود
🌱- به گزارش لیتهاب- نویسندگان در جواب این سؤال دارند که چگونه بازنویسی و ویرایش نهایی کتاب خود را انجام میدهند پاسخهای متفاوتی دارند.
🌿- «پاتریک روثفاس»، نویسنده آمریکایی آثار فانتزی در این باره میگوید: «همیشه به این موضوع توجه میکنم که یک کلمه خاص را بسیار تکرار نکنم. نام بعضی از شخصیتها را تغییر میدهم تا برای مردم قابلقبولتر باشد. به هماهنگی بین سخنان خودم در بخشهای مختلف داستان میپردازم. پاراگرافهای اضافی را حذف میکنم. اصولا در داستانهایم از کلمه «مبهم» زیاد استفاده میکنم بنابراین در پایان همیشه به این موضوع توجه میکنم که بیش از حد این کلمه را به کار نبرده باشم و تقریبا همیشه مجبور میشوم عبارات دیگری را جایگزین جملاتی کنم که در آن از این کلمه استفاده کردهام.»
🌿- «نیل گایمن»، نویسنده رمان و داستان کوتاه میگوید: «داستانهای کوتاه من همیشه نیاز به بازنویسی بسیار دارند. همیشه نسخه اول را روی کاغذ مینویسم و سپس آن را تایپ میکنم. در مرحله بعد آن را برای دوستانم ایمیل میکنم. سپس برای یک یا دو هفته آن را کنار میگذارم. بعد از چند هفته آن را دوباره میخوانم و سعی میکنم از دیدگاه شخصی دیگر به آن نگاه کنم. چیزهایی را که دوست ندارم ناگهان آشکار میشوند. سپس آن را تغییر میدهم. دفعه بعد داستان را با صدای بلند میخوانم تا دریابم آن چیزی را که در ذهن داشتم توانستهام به روی کاغذ منتقل کنم یا خیر.»
🌿- «پوان دیدیون»، نویسنده و خبرنگار آمریکایی در این باره میگوید: «پیش از اینکه شروع به ویراستاری کنم به صفحات مختلف داستانم نگاه میکنم و صفحاتی را که همان روز به پایان رساندم علامتگذاری میکنم تا روز بعد نگاهی به آن بیندازم. به نظر من علامتگذاری روش خوبی برای کسانی است که در آن لحظه میدانند باید قسمتی خاص را تغییر دهند اما حوصله چنین چالشی را در آن لحظه ندارند. من همیشه کمی استراحت میکنم تا ذهنم آزاد شود و سپس به کار خودم ادامه میدهم.»
🌿- «ریچارد بائوش»، نویسنده، داستاننویس، و استاد دانشگاه در این باره میگوید: «همیشه پیشنویسهای مختلفی مینویسم. یک اتفاق و صحنه را بارها و بارها بازنویسی میکنم تا شاید راه جدیدی پیش روی من گشوده شود. داستان «سلام به هانیال» من تقریبا هزار صفحه بود اما من پنج بار مختلف آن را نوشتم. بخشها و فصلهایی وجود دارد که شاید دوازده بار آن را بازنویسی کردهام.»
🌿- «جورج ساندرز»، نویسنده داستان کوتاه و مقاله میگوید: «سعی میکنم اثر خودم را بهعنوان یک خواننده و نه نویسنده بخوانم. خودکاری قرمز در دست میگیرم. کلماتی را حذف یا اضافه میکنم.»
🌿- «برری هانا»، نویسنده داستان کوتاه و رمان میگوید: «همیشه به دانشجویانم میگویم ویرایش کردن یک نوشته بد هیچ فایدهای ندارد. معتقدم ویرایش داستانهای کوتاه بسیار آسان است چون تعداد صفحات بسیار پایین و اصولا بین 4 تا 12 صفحه متغیر است. اگر نسخه اولیه خوب نباشد ویرایش آن چه اهمیتی دارد! ویراستاری معجزه نمیکند. ویرایش یک نوشته بد کار احمقانهای است. نسخه اولیه کار باید 70 درصد کیفیت داشته باشد. داستان اولیه باید جذابیت کافی را داشته باشد و اسکلت داستان در ویرایش حفظ شود. قرار نیست فقط کلمات را به روی کاغذ بیاوریم و در مرحله ویرایش به آن جان ببخشیم.»
🍂📻||@Radioensha
#کارگاه_رمان_نویسی
📚✒️•• پاراگرافبندی درست در نویسندگی
🪸|× پارگرافبندی درست، سهم بسیاری در فهم آسان و روان مطالب دارد؛ بلکه از بایستههای نویسندگی است. هم زیادهروی و هم کوتاهی در ایجاد پاراگراف جدید، روند مطالعه را دچار دستاندازی میکند.
🪸|× برای پاراگرافبندی، مانند اکثر مباحث ادبی و زبانی، معیار خطکشگونهای وجود ندارد تا بر پایهی آن، همه نویسندگان یکسان و یکنواخت عمل کنند. همینقدر باید بدانیم که هر پاراگراف، طرح یکی از جزئیات ریز بحث را برعهده میگیرد و برای طرح بحث جزئی دیگر، پاراگراف نیز تجدید میشود. ارتباط بندها با یکدیگر از راه جملههای نخستین و پایانی است؛ یعنی جمله آخر هر بند، بهتر است زمینه و مقدمهای باشد برای بند پسین.
🪸|× پاراگرافها بدنه نوشتار را میسازند. هر پاراگراف، باید از نوعی استقلال برخوردار باشد. استقلال هر مطلبی نیز وابسته به استقلال هسته مرکزی آن است.
🪸|× در هر بند از نوشتار، باید یک جمله کلیدی وجود داشته باشد و بقیه جملات، باید آن جمله مرکزی را پردازش یا مستدل کنند، یا با مثال و شاهد و توضیحات بپرورند.
👤رضا بابایی
🍂📻||@Radioensha
📚✒️•• پاراگرافبندی درست در نویسندگی
🪸|× پارگرافبندی درست، سهم بسیاری در فهم آسان و روان مطالب دارد؛ بلکه از بایستههای نویسندگی است. هم زیادهروی و هم کوتاهی در ایجاد پاراگراف جدید، روند مطالعه را دچار دستاندازی میکند.
🪸|× برای پاراگرافبندی، مانند اکثر مباحث ادبی و زبانی، معیار خطکشگونهای وجود ندارد تا بر پایهی آن، همه نویسندگان یکسان و یکنواخت عمل کنند. همینقدر باید بدانیم که هر پاراگراف، طرح یکی از جزئیات ریز بحث را برعهده میگیرد و برای طرح بحث جزئی دیگر، پاراگراف نیز تجدید میشود. ارتباط بندها با یکدیگر از راه جملههای نخستین و پایانی است؛ یعنی جمله آخر هر بند، بهتر است زمینه و مقدمهای باشد برای بند پسین.
🪸|× پاراگرافها بدنه نوشتار را میسازند. هر پاراگراف، باید از نوعی استقلال برخوردار باشد. استقلال هر مطلبی نیز وابسته به استقلال هسته مرکزی آن است.
🪸|× در هر بند از نوشتار، باید یک جمله کلیدی وجود داشته باشد و بقیه جملات، باید آن جمله مرکزی را پردازش یا مستدل کنند، یا با مثال و شاهد و توضیحات بپرورند.
👤رضا بابایی
🍂📻||@Radioensha