Forwarded from 『رادیو انشا✒️』
#معرفی_کتاب 📚
کتاب، حوادث زندگی دختری جوان و سادهدل را روایت میکند که درگیر یک خیال شیرین ولی واهی میشود. از طرف خانواده طرد شده و زندگیاش شکل دیگری به خود میگیرد. در پسِ این اتفاقات میفهمد که در پی سراب میدویده. گرفتار مشکلاتی میشود که مجبور به مهاجرت به یک نقطهی دورافتاده میگردد. در آنجا با پیرزنی برخورد میکند و قصهی زندگی او را میشنود. مسئله اینجاست که آیا او میتواند به آغوش خانوادهاش بازگردد و یک زندگی معمولی را از سر بگیرد یا نه...
#رویای_خاکستری
#ندا_ملائی
جهت تهیهی کتاب به آیدی @ravi_writ مراجعه فرمایید.
❄️📻||@Radioensha
کتاب، حوادث زندگی دختری جوان و سادهدل را روایت میکند که درگیر یک خیال شیرین ولی واهی میشود. از طرف خانواده طرد شده و زندگیاش شکل دیگری به خود میگیرد. در پسِ این اتفاقات میفهمد که در پی سراب میدویده. گرفتار مشکلاتی میشود که مجبور به مهاجرت به یک نقطهی دورافتاده میگردد. در آنجا با پیرزنی برخورد میکند و قصهی زندگی او را میشنود. مسئله اینجاست که آیا او میتواند به آغوش خانوادهاش بازگردد و یک زندگی معمولی را از سر بگیرد یا نه...
#رویای_خاکستری
#ندا_ملائی
جهت تهیهی کتاب به آیدی @ravi_writ مراجعه فرمایید.
❄️📻||@Radioensha
#برشی_از_کتاب 📚
برای همهی ما پیش آمده که کفش زیبایی را پشت ویترین مغازه ببینیم و فورا آن را انتخاب کنیم ولی مدتی که با آن راه برویم پایمان را اذیت کند، آن وقت است که دیگر زیبایی کفش به چشممان نمیآید و فقط میخواهیم پایمان را از آن کفش بیرون بیاوریم و از آن درد رها شویم. همراه شدن با بعضی انسانها هم همینطور است.
#رویای_خاکستری
#ندا_ملائی
❄️📻||@Radioensha
برای همهی ما پیش آمده که کفش زیبایی را پشت ویترین مغازه ببینیم و فورا آن را انتخاب کنیم ولی مدتی که با آن راه برویم پایمان را اذیت کند، آن وقت است که دیگر زیبایی کفش به چشممان نمیآید و فقط میخواهیم پایمان را از آن کفش بیرون بیاوریم و از آن درد رها شویم. همراه شدن با بعضی انسانها هم همینطور است.
#رویای_خاکستری
#ندا_ملائی
❄️📻||@Radioensha
#کارگاه_رمان_نویسی
«🦋🌞» تصویرسازی ذهنی!
💙📚|× متنها رسانههایی هستن برای انتقال پیامها و ذهنیات و افکار ما به اذهان عموم. رویاها، تخیلات، احساسات، عقاید، اطلاعات، همگی پیامهایی هستند که در ذهنما قرارمیگیرند و نویسندگی پلی است برای انتشار و انتقال این پیامها به دیگران.
یکی از این شیوههای انتقال پیامهای ذهنی، تصویرسازی است.
💛📒|× وقتی که دربارهی یک موضوعی مطالعه میکنید به سرعت مغزتون اطلاعت دریافت شده رو درکنارهم چینش میکنه و یک تصویر اولیه به شما ارائه میده که وضوح این تصویر به میزان اطلاعات دریافتی و قدرت تجسم مغز و جزئی نگری شخص بستگی داره.
🤍📔|× ما میتونیم با تمرینهای متنوع قدرت تخیل و تجسممون رو تقویت کنیم و رفته رفته اون تصویر ذهنی رو شفافتر کنیم.
تصویر سازی ذهنی یعنی شما قادر باشید با قدرت تخیل و تجسم اطلاعاتی که دارید رو در ذهنتون به تصویر تبدیل کنید و هرچقدر تصویر سازی شفافتر باشه قدرت نوشتن ما بیشتر میشه.
🎀🩰|× اختتام: اول از همه باید بتونید تصویر سازی کنید
دوم اون تصویر رو به متن تبدیل کنید.
سوم متن رو جوری با جزئیات از تصویر بنویسید. که مخاطب با خوندن متنتون همون تصویر در ذهنش ساخته بشه و قدرت قلم شما اینجا مشخص میشه که تصویری که توی ذهنتون هست با همون کیفیت در ذهن مخاطبینتون هم شکل بگیره.
👤حنا حناساب
🩷📻||@Radioensha
«🦋🌞» تصویرسازی ذهنی!
💙📚|× متنها رسانههایی هستن برای انتقال پیامها و ذهنیات و افکار ما به اذهان عموم. رویاها، تخیلات، احساسات، عقاید، اطلاعات، همگی پیامهایی هستند که در ذهنما قرارمیگیرند و نویسندگی پلی است برای انتشار و انتقال این پیامها به دیگران.
یکی از این شیوههای انتقال پیامهای ذهنی، تصویرسازی است.
💛📒|× وقتی که دربارهی یک موضوعی مطالعه میکنید به سرعت مغزتون اطلاعت دریافت شده رو درکنارهم چینش میکنه و یک تصویر اولیه به شما ارائه میده که وضوح این تصویر به میزان اطلاعات دریافتی و قدرت تجسم مغز و جزئی نگری شخص بستگی داره.
🤍📔|× ما میتونیم با تمرینهای متنوع قدرت تخیل و تجسممون رو تقویت کنیم و رفته رفته اون تصویر ذهنی رو شفافتر کنیم.
تصویر سازی ذهنی یعنی شما قادر باشید با قدرت تخیل و تجسم اطلاعاتی که دارید رو در ذهنتون به تصویر تبدیل کنید و هرچقدر تصویر سازی شفافتر باشه قدرت نوشتن ما بیشتر میشه.
🎀🩰|× اختتام: اول از همه باید بتونید تصویر سازی کنید
دوم اون تصویر رو به متن تبدیل کنید.
سوم متن رو جوری با جزئیات از تصویر بنویسید. که مخاطب با خوندن متنتون همون تصویر در ذهنش ساخته بشه و قدرت قلم شما اینجا مشخص میشه که تصویری که توی ذهنتون هست با همون کیفیت در ذهن مخاطبینتون هم شکل بگیره.
👤حنا حناساب
🩷📻||@Radioensha
Forwarded from Deleted (Ⓜ️.D.KH)
💎 چهگونه تشبیه را به استعاره تبدیل میکنیم؟
❇️ تشبیه یعنی مانند کردن چیزی به چیزی مشروط بر اینکه این همانندسازی بر پایهی خیال (دروغ)، ادعا و اغراق باشد و فعل جمله هم مثبت باشد.
مانند:
موهای پیرمرد در سپیدی، مانند برف بود.
میدانیم که یک تشبیه گسترده، چهار رکن (پایه) دارد. به این رکنها، مشبّه، مشبّهٌبه، ادات تشبیه و وجه شبه میگویند.
کوتاهترین شکل تشبیه، نگه داشتن دست ِ کم دو رکن ِ مشبه و مشبهٌبه در جمله است. اگر همان تشبیه بالا را بخواهیم کوتاه کنیم و به کار ببریم، میشود:
برف ِ موهای ِ پیرمرد، مرا به فکر فرو برد.
در این عبارت، ادات تشبیه (مانند) و وجه شبه (سپیدی)، حذف شده است اما همچنان تشبیه وجود دارد. اکنون اگر بخواهیم همین تشبیه فشرده را بار دیگر کوتاه کنیم، باید یکی از دو جزءِ مانده را حذف کنیم.
🔺نکتهی مهم:
وقتی یکی از طرفین تشبیه (مشبه و مشبهٌبه) در جمله بماند، در واقع از طرف حقیقت به طرف ِ مَجاز رفتهایم. برای یافتن (تشخیص دادن) مجاز، نیاز به قرینه (کلمه یا کلمههایی که ما را در پیدا کردن و تشخیص مجاز یاری میرسانند) داریم.
وقتی میگوییم «موهای چون برفش»، روشن است که برف، مورد نظر نیست؛ موهای پیرمرد است که به برف مانند شده است. وقتی موها را از جمله حذف میکنیم، کمکم با یک معمّا (استعاره: مجاز با علاقهی شباهت) مواجه میشویم. به این نمونه نگاه کنید که احمد شاملو گفته است:
نه،
این برف را دیگر سر ِ بازایستادن نیست؛
برفی که بر ابروی و به موی ما مینشیند.
با یک نگاه ساده متوجه میشوید که شاعر، دست شما را گرفته و دنبال قرینهها (راهنمای تشخیص مجاز: استعاره) میبرد تا از کلمهی مجاز (در اینجا برف) به حقیقت (در اینجا پیری و سپیدی مو) برسید. این قرینهها عبارتند از: مو و ابرو.
🔹استعاره، در واقع کوچک شدهی همان تشبیه فشرده (کوتاه شده) است.
✍️ منبع: کتب درسی علوم و فنون
❇️ تشبیه یعنی مانند کردن چیزی به چیزی مشروط بر اینکه این همانندسازی بر پایهی خیال (دروغ)، ادعا و اغراق باشد و فعل جمله هم مثبت باشد.
مانند:
موهای پیرمرد در سپیدی، مانند برف بود.
میدانیم که یک تشبیه گسترده، چهار رکن (پایه) دارد. به این رکنها، مشبّه، مشبّهٌبه، ادات تشبیه و وجه شبه میگویند.
کوتاهترین شکل تشبیه، نگه داشتن دست ِ کم دو رکن ِ مشبه و مشبهٌبه در جمله است. اگر همان تشبیه بالا را بخواهیم کوتاه کنیم و به کار ببریم، میشود:
برف ِ موهای ِ پیرمرد، مرا به فکر فرو برد.
در این عبارت، ادات تشبیه (مانند) و وجه شبه (سپیدی)، حذف شده است اما همچنان تشبیه وجود دارد. اکنون اگر بخواهیم همین تشبیه فشرده را بار دیگر کوتاه کنیم، باید یکی از دو جزءِ مانده را حذف کنیم.
🔺نکتهی مهم:
وقتی یکی از طرفین تشبیه (مشبه و مشبهٌبه) در جمله بماند، در واقع از طرف حقیقت به طرف ِ مَجاز رفتهایم. برای یافتن (تشخیص دادن) مجاز، نیاز به قرینه (کلمه یا کلمههایی که ما را در پیدا کردن و تشخیص مجاز یاری میرسانند) داریم.
وقتی میگوییم «موهای چون برفش»، روشن است که برف، مورد نظر نیست؛ موهای پیرمرد است که به برف مانند شده است. وقتی موها را از جمله حذف میکنیم، کمکم با یک معمّا (استعاره: مجاز با علاقهی شباهت) مواجه میشویم. به این نمونه نگاه کنید که احمد شاملو گفته است:
نه،
این برف را دیگر سر ِ بازایستادن نیست؛
برفی که بر ابروی و به موی ما مینشیند.
با یک نگاه ساده متوجه میشوید که شاعر، دست شما را گرفته و دنبال قرینهها (راهنمای تشخیص مجاز: استعاره) میبرد تا از کلمهی مجاز (در اینجا برف) به حقیقت (در اینجا پیری و سپیدی مو) برسید. این قرینهها عبارتند از: مو و ابرو.
🔹استعاره، در واقع کوچک شدهی همان تشبیه فشرده (کوتاه شده) است.
✍️ منبع: کتب درسی علوم و فنون
#نکته_نویسندگی🗒
وقتی صحنهای و به خصوص داستانی را شروع میکنید، طبعا میخواهید فورا تنشی در داستان به وجود آورید، چون تنش سریعا خواننده را جذب داستاتن میکند. تنش و گفتوگو ترکیبی عالی است، چون شخصیتهای شما با هم درگیری دارند. در اینجور مواقع، فوری شخصیتها را در صحنهی گفتوگویی پرتنش مقابل هم قرار دهید و مطمئن باشید خواننده مجذوب داستان میشود.
🩷||@Radioensha
وقتی صحنهای و به خصوص داستانی را شروع میکنید، طبعا میخواهید فورا تنشی در داستان به وجود آورید، چون تنش سریعا خواننده را جذب داستاتن میکند. تنش و گفتوگو ترکیبی عالی است، چون شخصیتهای شما با هم درگیری دارند. در اینجور مواقع، فوری شخصیتها را در صحنهی گفتوگویی پرتنش مقابل هم قرار دهید و مطمئن باشید خواننده مجذوب داستان میشود.
🩷||@Radioensha
#شعر_طوری🌈
درونِ خلوتَت برای من دعا نکن!
برای من که خطِ باطلِ کلیشه ام⠀
تو آخرین گزینه ی به باد رفته ای⠀
وَ من همیشه بی حیا تر از همیشه ام...
#بهروز_رضایی
🩷||@Radioensha
درونِ خلوتَت برای من دعا نکن!
برای من که خطِ باطلِ کلیشه ام⠀
تو آخرین گزینه ی به باد رفته ای⠀
وَ من همیشه بی حیا تر از همیشه ام...
#بهروز_رضایی
🩷||@Radioensha
#کارگاه_رمان_نویسی
📒💝|× دفترچه مشخصات شخصیت:
همانطور که قبلا گفته شد، شما باید دفترچهای به نام دفترچه مشخصات شخصیت داشته باشید به این صورت که باید همه چیز را در مورد شخصیتهای داستان در آن وارد کنید برای مثال:
1- نام و نام خانوادگی
2- نقش شخصیت در داستان
3- نوع ارتباطش با دیگر شخصیت ها
4- نوع لحن شخصیت
5- ظاهر شخصیت
6- سلیقهها و علاقه مندیها
7- سن
و یک تاریخچه کوتاه از ابتدای تولد تا زمانی که وارد داستان ما میشود.
🩷📻||@Radioensha
📒💝|× دفترچه مشخصات شخصیت:
همانطور که قبلا گفته شد، شما باید دفترچهای به نام دفترچه مشخصات شخصیت داشته باشید به این صورت که باید همه چیز را در مورد شخصیتهای داستان در آن وارد کنید برای مثال:
1- نام و نام خانوادگی
2- نقش شخصیت در داستان
3- نوع ارتباطش با دیگر شخصیت ها
4- نوع لحن شخصیت
5- ظاهر شخصیت
6- سلیقهها و علاقه مندیها
7- سن
و یک تاریخچه کوتاه از ابتدای تولد تا زمانی که وارد داستان ما میشود.
🩷📻||@Radioensha
•• #دیالوگ ••
- من خیلی تنها شدم. همه رفتن. حتی یه نفر هم نموند.
- یادت باشه؛ اونهایی که بخوان، میمونن.
🩷||@Radioensha
- من خیلی تنها شدم. همه رفتن. حتی یه نفر هم نموند.
- یادت باشه؛ اونهایی که بخوان، میمونن.
🩷||@Radioensha
#شعر_طوری🌈
کوهکَن بودی و شیرین ها فراوان در دلت
در دل یکتاپرستم خاطرِ فرهاد مرد!
#الهام_فتحالهزاده
🩷||@Radioensha
کوهکَن بودی و شیرین ها فراوان در دلت
در دل یکتاپرستم خاطرِ فرهاد مرد!
#الهام_فتحالهزاده
🩷||@Radioensha
#معرفی_کتاب📚
حوادث داستان در مناطق روستایی کشور فرانسه و در اواخر قرن بیستم می گذرد. شخصیت اصلی کتاب امانوئل کمت است؛ مردی که سابقا مدیر مدرسه بوده و اکنون به کشاورزی و مزرعه داری روی آورده است. او همچنین یک مکان توریستی[قلعه ا ی قدیمی به نام مالویل در روستای مجاور]دارد. کمت، مردی بسیار با انگیزه و قابل احترام بوده و به سیاست و رهبری علاقه نشان می دهد. امانوئل و چند تن از دوستانش، به هنگام آغاز جنگی هسته ای، در انبار شراب قلعه به سر می برند و همین موضوع باعث می شود که آسیبی به آن ها نرسد، اما همه چیز در اطراف آن ها به خاکستر تبدیل می شود. اعضای این گروه تصمیم می گیرند تا تحت رهبری امانوئل، به بازسازی پیرامون خود بپردازند و خیلی زود متوجه می شوند که افراد و حیوانات دیگری نیز در مزارع و روستاهای مجاور توانسته اند از انفجار جان سالم به در ببرند. با گذشت زمان و پیشروی داستان، سر و کله ی نجات یافتگان بیشتری پیدا شده و بعضی از آن ها با خود، مرگ و ویرانی را برای این اجتماع نوظهور به ارمغان می آورند.
#قلعه_مالویل
#روبرت_مرل
🩷📻||@Radioensha
حوادث داستان در مناطق روستایی کشور فرانسه و در اواخر قرن بیستم می گذرد. شخصیت اصلی کتاب امانوئل کمت است؛ مردی که سابقا مدیر مدرسه بوده و اکنون به کشاورزی و مزرعه داری روی آورده است. او همچنین یک مکان توریستی[قلعه ا ی قدیمی به نام مالویل در روستای مجاور]دارد. کمت، مردی بسیار با انگیزه و قابل احترام بوده و به سیاست و رهبری علاقه نشان می دهد. امانوئل و چند تن از دوستانش، به هنگام آغاز جنگی هسته ای، در انبار شراب قلعه به سر می برند و همین موضوع باعث می شود که آسیبی به آن ها نرسد، اما همه چیز در اطراف آن ها به خاکستر تبدیل می شود. اعضای این گروه تصمیم می گیرند تا تحت رهبری امانوئل، به بازسازی پیرامون خود بپردازند و خیلی زود متوجه می شوند که افراد و حیوانات دیگری نیز در مزارع و روستاهای مجاور توانسته اند از انفجار جان سالم به در ببرند. با گذشت زمان و پیشروی داستان، سر و کله ی نجات یافتگان بیشتری پیدا شده و بعضی از آن ها با خود، مرگ و ویرانی را برای این اجتماع نوظهور به ارمغان می آورند.
#قلعه_مالویل
#روبرت_مرل
🩷📻||@Radioensha
#برشی_از_کتاب📚
این با ما نیست که بگوییم زنده خواهیم ماند یا خواهیم مرد. آدم برای این زنده است که به زندگی ادامه دهد. زندگی مثل کار می ماند، پس بهتر این که آن را به انجام رساند نه این که هر جا مشکل شد نیمه کاره ولش کرد.
#قلعه_مالویل
#روبرت_مرل
🩷📻||@Radioensha
این با ما نیست که بگوییم زنده خواهیم ماند یا خواهیم مرد. آدم برای این زنده است که به زندگی ادامه دهد. زندگی مثل کار می ماند، پس بهتر این که آن را به انجام رساند نه این که هر جا مشکل شد نیمه کاره ولش کرد.
#قلعه_مالویل
#روبرت_مرل
🩷📻||@Radioensha
Forwarded from آنها
سنهدج
از دو بخش سنه + دج (دژ) ساخته شده که برابره با «دژ کوهستانی». ما الآن چی صداش کنیم خوبه؟ سنندج.
🌱فردا ازش براتون مینویسم.
#مارال_دوستی #کشف_کلمه #کشف_کلمه
@anhaaparat
از دو بخش سنه + دج (دژ) ساخته شده که برابره با «دژ کوهستانی». ما الآن چی صداش کنیم خوبه؟ سنندج.
🌱فردا ازش براتون مینویسم.
#مارال_دوستی #کشف_کلمه #کشف_کلمه
@anhaaparat
🐢| واژهها و اصطلاحاتِ گفتاریِ امروز در متونِ دیروز (۱)
🐢| بعضی واژهها و اصطلاحاتِ رایج در فارسیِ امروز متعلق به گونۀ گفتاریِ زباناند و در فرهنگها برچسبِ «گفتاری» دارند.
من ردپای تعدادی از این واژهها و اصطلاحات را در متونِ صدها سال قبل یافتهام. اینک چند نمونه از آنها در سمکِ عیّار (قرنِ ششم) و اسکندرنامه (قرنِ هفتم) و...:
🌿| بدقول
این مرد بدقول و بیوفا و بدعهد است. (اسکندرنامه، ص ۳۲۹)
🌿| بدقولی کردن
شاه او را گفت: چرا بدقولی کردی و از ما بگریختی و در حصار رفتی؟ (اسکندرنامه، ص ۲۱۰)
🌿| به خوردِ کسی دادن
این دارو به خوردِ ایشان دِه. (سمکِ عیّار، ج ۱، ص ۱۹)
گفت به هر وجه که بتوانی باید که این زهر به خوردِ شاه اسکندر دهی که هم در ساعت هلاک شود. (اسکندرنامه، ص ۷۶)
اگر تو را از این حصار به زیر نیارم و به خوردِ سگان ندهم، مرد نیستم. (اسکندرنامه، ص ۳۹۵)
🌿| چهت است (= چهته)
ای برادر میندانم تا چهت است
کهت وطن گه دِیر و گاهی مَزگِت است.
(شیخ روزبهان، لغتنامۀ دهخدا: مزگت)
🌿| خسته و کوفته
سمک گفت ای برادر، تو را به طلبِ خورشیدشاه باید رفتن، که من خستهام و کوفتهام. (سمکِ عیّار، ج ۱، ص ۶۹)
باقیِ زنگیان همه خسته و کوفته با قلعه رفتند. (اسکندرنامه، ص ۳۹۳)
🌿| خوابش آمدن/ بردن
نیک است وقتی که خوابت نیاید، من سخن گویم، یا جزو من پیشت نهم که بنویسی تا خوابت ببرد.
(مقالاتِ شمسِ تبریزی، چ ۱ موحد، ص ۲۵۰)
🌿| دمار از روزگارِ کسی برآوردن
تا او از آن جانب درآید و دمار از روزگارِ تو برآوریم. (اسکندرنامه، ص ۳۲۵)
🌿| دولا
شاه مردی دید سخت پیر و دولاگشته و مژۀ او سفید گشته. (اسکندرنامه، ص ۲۱۳)
🌿| زود باش/ باشید
گفت ای پدر زود باش و در بگشای. (سمکِ عیّار، ج ۱، ص ۷۳)
پس شاه فرمود که هین زود باشید و روزگار مبَرید. (اسکندرنامه، ص ۲۹۵)
#واژهشناسی
-منبع🪷
🩷📻||@Radioensha
🐢| بعضی واژهها و اصطلاحاتِ رایج در فارسیِ امروز متعلق به گونۀ گفتاریِ زباناند و در فرهنگها برچسبِ «گفتاری» دارند.
من ردپای تعدادی از این واژهها و اصطلاحات را در متونِ صدها سال قبل یافتهام. اینک چند نمونه از آنها در سمکِ عیّار (قرنِ ششم) و اسکندرنامه (قرنِ هفتم) و...:
🌿| بدقول
این مرد بدقول و بیوفا و بدعهد است. (اسکندرنامه، ص ۳۲۹)
🌿| بدقولی کردن
شاه او را گفت: چرا بدقولی کردی و از ما بگریختی و در حصار رفتی؟ (اسکندرنامه، ص ۲۱۰)
🌿| به خوردِ کسی دادن
این دارو به خوردِ ایشان دِه. (سمکِ عیّار، ج ۱، ص ۱۹)
گفت به هر وجه که بتوانی باید که این زهر به خوردِ شاه اسکندر دهی که هم در ساعت هلاک شود. (اسکندرنامه، ص ۷۶)
اگر تو را از این حصار به زیر نیارم و به خوردِ سگان ندهم، مرد نیستم. (اسکندرنامه، ص ۳۹۵)
🌿| چهت است (= چهته)
ای برادر میندانم تا چهت است
کهت وطن گه دِیر و گاهی مَزگِت است.
(شیخ روزبهان، لغتنامۀ دهخدا: مزگت)
🌿| خسته و کوفته
سمک گفت ای برادر، تو را به طلبِ خورشیدشاه باید رفتن، که من خستهام و کوفتهام. (سمکِ عیّار، ج ۱، ص ۶۹)
باقیِ زنگیان همه خسته و کوفته با قلعه رفتند. (اسکندرنامه، ص ۳۹۳)
🌿| خوابش آمدن/ بردن
نیک است وقتی که خوابت نیاید، من سخن گویم، یا جزو من پیشت نهم که بنویسی تا خوابت ببرد.
(مقالاتِ شمسِ تبریزی، چ ۱ موحد، ص ۲۵۰)
🌿| دمار از روزگارِ کسی برآوردن
تا او از آن جانب درآید و دمار از روزگارِ تو برآوریم. (اسکندرنامه، ص ۳۲۵)
🌿| دولا
شاه مردی دید سخت پیر و دولاگشته و مژۀ او سفید گشته. (اسکندرنامه، ص ۲۱۳)
🌿| زود باش/ باشید
گفت ای پدر زود باش و در بگشای. (سمکِ عیّار، ج ۱، ص ۷۳)
پس شاه فرمود که هین زود باشید و روزگار مبَرید. (اسکندرنامه، ص ۲۹۵)
#واژهشناسی
-منبع🪷
🩷📻||@Radioensha
#نکته_نویسندگی🗒
از دو مورد از قویترین عواطف انسانی استفاده کنید: ترس و عشق. روانشناسان به ما میگویند این انگیزهها به طور مستقیم یا غیرمستقیم بسیاری از رفتارهای ما را برمیانگیزند. آنها میتوانند به داستان شما هم از راه در هم بافتن شخصیت و طرح انگیزه بدهند.
🩷||@Radioensha
از دو مورد از قویترین عواطف انسانی استفاده کنید: ترس و عشق. روانشناسان به ما میگویند این انگیزهها به طور مستقیم یا غیرمستقیم بسیاری از رفتارهای ما را برمیانگیزند. آنها میتوانند به داستان شما هم از راه در هم بافتن شخصیت و طرح انگیزه بدهند.
🩷||@Radioensha
کلاسها از اوایل مرداد شروع میشن.
اگر مایلین میتونین پیام بدین تا من سرفصل ها رو براتون ارسال کنم✨🩵
@Judyiw
اگر مایلین میتونین پیام بدین تا من سرفصل ها رو براتون ارسال کنم✨🩵
@Judyiw