#کارگاه_رمان_نویسی

«🫀🥤»اهمیت نظم نوشتاری در زندگی یک نویسنده!


☕️📔|× اگر شما هم از آن دسته افرادی باشید که می‌خواهند برای تجربه‌ی موفقیت دست به کارهایی بزنند که زندگی‌شان را متحول کند، احتمالن به این می‌اندیشید که برای سال جدید چه اهدافی را درنظر بگیرید. یکی از اصلی‌ترین اهدافی که باید برای خودتان درنظر بگیرید ایجاد نظم نوشتاری است.

🤍🌧|× نظم نوشتاری چیست؟
نویسنده‌ای که حتی یک روز را بدون نوشتن سپری کند، نمی‌تواند امیدوار باشد که در این راه به رشد قابل توجهی برسد. البته علاوه‌برآن توجه به اصول نویسندگی بسیار اهمیت دارد. آنچه بر من ثابت شده، این است که هیچ قرص و کپسول و میانبری جز مداومت در نوشتن وجود ندارد تا به سطح قابل قبولی در هنر نویسندگی برسیم.


🪴✨|× برای آنکه بتوانیم این مداومت را ایجاد کنیم نیاز به ابزارهایی داریم که به‌کار بردنشان سبب ایجاد نظم نوشتاری می‌شود و این کار علاوه‌بر اینکه باعث افزایش مهارت نویسندگی می‌شود، باعث رشد ما نیز خواهد شد. ما برای نوشتن نیازمند تفکر هستیم و خوراک این تفکر مشاهده و مطالعه است. پس نیاز به نوعی سبک زندگی داریم که امکان مشاهده‌گری و مطالعه را برای ما ایجاد کند.


☃️🌨|× چگونه نظم نوشتاری ایجاد کنیم؟
همانطور که اثر انگشت هیچ دو نفری شبیه هم نیست، هیچگاه نمی‌توان یک الگو برای زندگی همه پیشنهاد داد؛ وگرنه ما چه تفاوتی با ربات‌ها داشتیم؟ ایجاد نظم نوشتاری در سبک زندگی هرکدام از ما منحصر به خودمان است و عواملی مانند: انرژی، زمان و محیط در ایجاد این نظم تاثیر می‌گذارد. با این‌حال می‌توان ابزارک‌ها یا تکنیک‌هایی را ایجاد کرد تا بتوانیم از زمان‌های خالی (مرده) یا حفره‌های زمانی بین کارها و مشغله‌ها به نفع خود بهره ببریم.

🍓🥤|× ابزارک‌ دیگر کتاب‌های آموزش نویسندگی است. کتاب‌هایی که به شما تمرین‌هایی برای نوشتن ارائه می‌کند و باعث می‌شود تا ایده‌های خلاقانه‌ی نویسندگی در ذهن شما پرورش یابد. از نمونه‌ی این کتاب‌ها می‌توانم موارد زیر را معرفی کنم:
1- کتاب ۱۰۰۱ پیشنهاد درخشان برای نویسندگی، رن شاو، انتشارات افراز
2- حق نوشتن، جولیا کامرون، نشر هیرمند
3- پرنده به پرنده، آن لاموت، نشر بیدگل
4- بعد از نوشتن بسوزان، شارون جونز، نشر دیوار

💙🦕|× چند شکل نظم نوشتاری داریم؟
می‌توان ایجاد این نظم نوشتاری را به دو شکل بیان کرد:
1- منعطف 
2- ثابت
در هر دوی این روش‌ها آنچه اهمیت دارد این است که به حداقل میزانی که می‌شود برای نوشتن یا خوراک نوشتن در نظر گرفت پایبند باشیم. این حداقل می‌تواند سه‌ خط نوشتن باشد یا یک صفحه مطالعه از یک کتاب.

1- نظم نوشتاری منعطف
اگر ساعت کاری مشخصی دارید یا برای کارهای خانه و فعالیت‌های مجازی‌تان زمان مشخصی درگیر هستید، این زمان‌ها را ثبت کنید و ساعت‌های خالی مابین این فعالیت‌ها را تخمین بزنید. سپس برای این زمان‌های خالی برنامه‌ی نوشتن یا مطالعه درنظر بگیرید. برای آنکه عملکرایی خودتان را تقویت کنید دستاوردی کوچک را برای انتهای روز تعیین کنید.
این دستاورد کوچک می‌تواند شروع نوشتن کتاب باشد یا صرف تولید محتوا برای وبلاگ خودتان یا دیگران شود.

2- نظم نوشتاری ثابت
اگر مابین فعالیت روزانه‌تان وقت کافی برای تمرکز روی نوشتن ندارید می‌توانید ساعتی در روز را که ذهن و محیط اطرافتان آرام‌تر است انتخاب کنید برای رسیدگی به نظم نوشتاری.

🍯🐻|× سخن پایانی:
ایجاد نظم نوشتاری به ما نویسندگان و کسانی که می‌خواهیم زندگی پرمایه‌ای را تجربه کنیم کمک می‌کند تا از روزمان بیشترین بهره را ببریم.
ایجاد این نظم نیازمند صبوری، مداومت و دلسوزی نسبت به خودمان است. این کار می‌تواند به ما کمک کند تا خودمان را بهتر بشناسیم، راه و روش‌مان را برای بهره‌وری پیدا کنیم و با این کار اعتمادبه‌نفس و مهارتمان به مرور افزایش می‌یابد.

👤مبینا ایمانی

🩷📻||@Radioensha

#شعر_طوری🌈
‌دلی که در دو جهان جز تو هیچ یارش نیست
گرش تو یار نباشی، جهان به کارش نیست
#هوشنگ_ابتهاج
🩷||@Radioensha

•• #دیالوگ ••
- چرا وقتی یکی در حقت بدی می‌کنه، همیشه خودت رو مقصر می‌دونی؟!
- چون خودم بهش این اجازه رو دادم که در حقم بدی کنه.

🩷||@Radioensha

#شعر_طوری🌈
در جواب بی وفایی خلوتی با خود بساز!
دست کم، تنها شدن
از دل شکستن بهتر است...
#محمدحسن‌_جمشیدی
-هورداد

🩷||@Radioensha

#معرفی_کتاب📚
دیزی دارکر با یک قلب مریض به دنیا آمد. حالا کل اعضای خانواده دیزی بعد از سال ها دوری از هم قرار است برای جشن تولد هشتاد سالگی نانا مادربزرگ دیزی - در خانه عجیب و قدیمی گوتیک او در یک جزیره جزرومدی جمع بشوند. نهایتاً همه از راه می رسند؛ هر کسی با رازی که در دل دارد وقتی بالاخره جزرومد می شود، گذرگاه دریایی زیر آب فرو می رود و ارتباط آن ها برای هشت ساعت با دنیا قطع می شود؛ ولی همزمان با فرارسیدن نیمه شب نانا به قتل می رسد و راس هر ساعت یکی دیگر از اعضای خانواده هم کشته می شوند. حالا عمارت سیگلاس به زندانی در یک جزیره تبدیل شده است، همراه با قاتلی که قصد جان تک تکشان را دارد اعضای خانواده قبل از اینکه آب دریا پایین برود و همه چیز آشکار شود، باید هم راز قتل ها و هم رازهای گذشته را کشف کنند.
#دیزی_دارکر
#آلیس_فینی

🩷📻||@Radioensha

#برشی_از_کتاب📚
دریا طوفانی شده بود واسه همین کانر مجبور شد شب رو تو اتاق من باشه ولی با من اصلا حرف نمیزد
چیزی نگذشت صدای جیغ وحشتناکی شنیدیم از طبقه پایین اون صدای خواهرزاده ۱۵ ساله ام بود همگی به آشپزخونه رفتیم و با وحشتناک ترین صحنه زندگیمون روبرو شدیم ؛ نانا مرده بود همانطور ک پیشگو گفته بود ولی به طرز وحشتناکی جسد پر خون بود و...
یعنی کسی دیگه ای در عمارت هست؟
#دیزی_دارکر
#آلیس_فینی

🩷📻||@Radioensha

#کارگاه_رمان_نویسی

⛹🏻‍♀| تندنویسی، بهترین شیوه‌ کار برای مخالفان پیش‌طرح‌نویسی است. نویسنده‌ها عاشق این هستند که کلمات جادویی حاصل از جریان سیال ذهن‌شان از میان پرواز سرانگشتانشان بجوشند و روی کاغذ جاری شوند.


⛹🏻| شاید شما بخواهید همان سرصبحی اولین چیزهایی که به ذهنتان می‌آید بنویسید تا به قول دوروتیا برند از مزایای چیزی که او به آن «اوج ناخودآگاه» می‌گوید بهره‌مند شوید.


⛹🏽‍♂| به نظر او اولین تصاویری که بلافاصله بعد از بیرون‌آمدن از خواب در ذهن شما ظاهر می‌شوند و از ناخودآگاه شما پا به حالت خوداگاه شما می‌گذارند همچون جواهرند.

⛹🏿| بنابراین هر تعداد صفحه‌ای را که در هرروز برای خود مشخص کرده‌اید بنویسید و اگر کارتان خوب پیش می‌رود باز هم با قاطعیت ادامه بدهید و بیشتر بنویسید. بگذارید شخصیت‌هایتان داستان را بگویند. 

⛹🏼‍♀| آیا می‌شود همین‌طور پیشرفت و کل رمان را تمام کرد؟ مسلم است که می‌شود. اما بعد از نوشتن آن حتما بارها دربارهٔ اجزا آن فکر و رمان‌تان را بازنویسی کنید.

-از کتاب طرح و ساختار رمان، جیمز اسکات بل
-غزاله غفارزاده

🩷📻||@Radioensha

یادداشتی دربارۀ واژه‌گزینی‌های فرهنگستان و علت‌های عجیب‌نمودن و ملموس‌نبودنِ واژه‌های آن


معین پایدار، ۲۷ تیر ۱۴۰۲

#نکته_نویسندگی🗒
ترغیب‌کننده‌هایی که می‌توان با آن‌ها صحنه را تمام کرد.
- یک سطر گفت‌وگوی مرموز
- سِری که ناگهان در آخر صحنه افشا می‌شود
- ذکر تصمیم، قول یا قسمی مهم
- اعلام رخ دادن حادثه‌ای تکان‌دهنده در آینده
- چرخش وضعیت یا غافلگیری: افشای اطلاعاتی مهم که مسیر داستان را صد و هشتاد درجه تغییر می‌دهد.

🩷||@Radioensha

#شعر_طوری🌈
گر هر دو دیده هیچ نبیند به اتفاق
بهتر ز دیده‌ای که نبیند خطای خویش
#سعدی

🩷||@Radioensha

#بدانیم📌

املا چه فرقی با رسم‌الخط دارد؟

املا یعنی حروفِ تشکیل‌دهندۀ واژه و ترتیبِ خاصِ آن‌ها. املا ممکن است درست یا غلط باشد.

املای درست: اصطلاح، تثبیت، منتشر.
املای غلط: اسطلاح، تسبیت، متنشر.

رسم‌الخط یعنی جدانویسی یا پیوسته‌نویسی.
همۀ رسم‌الخط‌ها درست‌اند و توجیه دارند، فقط روش‌ها فرق می‌کنند.

جدانویسی: آرام‌بخش، خوش‌بخت، می‌شود.
پیوسته‌نویسی: آرامبخش، خوشبخت، میشود.
منبع: گزین‌گویه‌ها

🩷📻||@Radioensha

#کتاب_باز📖🌱

🔖| بیگانه‌ای در دهکده
✍🏼|‌ #مارک_تواین
🩷||@Radioensha

#فراخوان💯

آکادمی توژال (وابسته به کانال رادیو انشا) برگزار می‌کند:🕊🌿

⛅️•دوره‌های آموزش نویسندگی در دو سطح مقدماتی و پیشرفته با هزینه‌‌ای مناسب.
⛅️• دوره‌های خصوصی و گروهی
⛅️•با اساتیدی با تجربه
⛅️•آموزش صفر تا صد نویسندگی همراه با جزوه.
🖇•ظرفیت محدود

✨برای اطلاع از دوره ها به آیدی زیر پیام بدید.
•• @judyiw

#کارگاه_رمان_نویسی

«🌝✨»چهار سوال اساسی وجود دارد که به هنگام ساخت یک کاراکتر باید از خود بپرسید.

1- چه چیزی می‌خواهند؟
🧚🏻‍♀️❤️|× این یکی اصلی‌ترین سوالاتی است که که به هنگام ساختن یک کاراکتر پویا و مناسب با آن روبرو خواهید بود. تمام کاراکترهای برجسته در ادبیات به دنبال چیزی بوده‌اند. کرت وانگات معتقد است که اولین قدم در نوشتن یک داستان خوب ساختن کاراکترهایی است که که به دنبال چیزی هستند. توجه داشته باشید که تمایل یا خواستن با نیاز متفاوت است، نیاز نشانه ی سرنوشت است و خواستن نشانه‌ی اراده.

2- ضعف‌های آن‌ها چیست؟ 
🫧🫐|× بسیاری از نویسنده‌ها به دنبال دادن صفات والا و قوی نشان دادن کاراکترهایشان هستند اما به واقع آن چیزی که باعث جذابیت کاراکترها می‌شود ضعف‌های آن‌هاست نه قدرتشان. مثالش هم هولدن کولفید در ناطور دشت و گتسبی در داستان گتسبی بزرگ است. پس توجه داشته باشید به هنگام درست کردن لیستی از صفات کاراکترهای داستانتان ضعف‌های آن‌ها را فراموش نکنید.

3- از کجا آمده‌اند؟ 
🌻🌦|× به دو صورت می‌شود به این سوال پاسخ داد: یکی از جنبه‌ی زندگینامه‌شان و دیگری از نظر احساسی. اگر از جنبه‌ای اول به این سوال نگاه کنیم اطلاعاتی از قبیل  شهر زندگی کاراکتر در دسترس ما خواهد بود. اینکه در خیابان‌های شلوغ تهران بزرگ شده است یا روستایی دورافتاده به ما کمک می‌کند تا بفهمیم یک کاراکتر به دنبال چه چیزی است. راه دیگر بررسی سوال از دیدگاه احساسی است. اینکه بفهمیم پیش زمینه‌ی احساسیش چیست: آیا پدر و مادرش در صلح و صفا زندگی کرده‌اند یا فرزند طلاق بوده است، آیا خواهرش را در کودکی از دست داده است یا نه. این اطلاعات در مورد پیش زمینه‌ی احساسی کاراکتر به ما کمک می‌کند تا انگیزه‌ی کاراکتر را در اعمالش متوجه شویم.

4- به کجا می‌روند؟ 
🪸⛺️|× در کنار هم گذاشتن جواب این سوال با سوال قبلی کمک خواهد کرد تا یک کاراکتر کامل داشته باشیم. اگر یک نویسنده بداند که چرا یک کاراکتر به دنبال فلان چیز است و آن تمایل از چه چیزی سرچشمه می‌گیرد، نه تنها خواهد فهمید که چقدر سخت حاضر است برای خواسته‌اش تلاش کند بلکه مشخص می‌کند که چقدر برای پشت سر گذاشتن موانعی که ضدقهرمان در مسیرش گذاشته است ثابت قدم است.

🩷📻||@Radioensha

#شعر_طوری🌈
دلتنگم و دیدار تو درمان من است
بی رنگِ رخت زمانه زندان من است
#مولانا

🩷||@Radioensha

#معرفی_کتاب📚
داستانِ کتاب باخ برای بچه‌ها (The Children's Bach) حول محور دو شخصیت با نام‌های آتنا و دکستر می‌گردد. این دو، زن و شوهرِ جوان استرالیایی‌ای هستند که در شهر ملبورن، به همراه دو پسر کوچک خود، زندگی آرام و یکنواختی را سپری می‌کنند. زندگی مشترک آتنا و دکستر، تحت تأثیر بیماری اوتیسم فرزندشان، بیلی، تاکنون چالش‌های بسیاری را به خود دیده است. با این حال این مرد و زن سختکوش، به هر نحوی که بوده از پس این چالش‌ها برآمده‌اند. روحیه‌ی اجتماعی و ذهنیت منطقی دکستر، در کنار شخصیت صبور و مقاوم آتنا، از جمله عواملی بوده‌اند که این خانواده‌ی نسبتاً فقیر را از سقوط به ورطه‌ی تباهی نجات داده‌اند. پیچش داستانی زمانی رخ می‌دهد که شخصیتی به نام الیزابت وارد ماجرا می‌شود. الیزابت ظاهراً یکی از دوستان سابق دکستر است. لااقل دکستر این‌گونه ادعا می‌کند. اما گویی در گذشته‌ی مشترک این دو چیزهایی ورای دوستیِ معمولی وجود داشته است. چیزهایی که برملا شدنشان می‌تواند تهدیدی برای زندگی کنونی دکستر به شمار برود.
#باخ_برای_بچه‌ها
#هلن_گارنر
🩷📻||@Radioensha

#برشی_از_کتاب📚
کنار ایستگاه تراموا روبه‌روی نرده‌های بلند گورستان ایستاد. کسی با ماژیک مشکی روی تیر چراغ‌برق نوشته بود فرمانده دارِن. هیچ تراموایی دیده نمی‌شد. ولی چشمش افتاد به یک اتومبیل کمپینگ نارنجی‌رنگ که با سرعت زیاد از بالای خیابان رو به پایین می‌آمد. به‌سمت جنوب می‌رفت. پرده‌هایی تروتمیز و خوش‌دوخت داشت و یک سینک ظرف‌شویی و مردی تک‌وتنها پشت فرمانش بود.

#باخ_برای_بچه‌ها
#هلن_گارنر
🩷📻||@Radioensha