Telegram Web Link
@PublicExit
تفاوت بین ایمان و دیوانگی این است که ایمان یعنی قبول سخت یک نتیجه بدون مدرک قابل استناد در حالی که دیوانگی یعنی قبول سخت یک نتیجه بدون مدرک قابل استناد!
ﺍﮔﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺪ هستند، ﮔﻨﺎﻩ ﺩﯾﻦ ﭼﯿﺴﺖ؟

ﻣﺮﺩﻡ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺪ هستند ﻭ معنای واقعی ﺩﯾﻦ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺪ ﺭا به نیکی سوق بدهد. ﺍﯾﻨﮑﻪ ﯾﮏ دین نمی‌توﺍﻧﺪ ﭘﯿﺮﻭﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ نیک گرداند و همدست سازد، ﻫﻤﯿﻦ ﻧﺸﺎﻥ از ضعف و در عمل شکست آن دین است.

عیب از دین است که کیش‌های ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﭘﺮﺍﮐﻨﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﻣﯿﺎﻥ ﭘﯿﺮﻭﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﺍﺳﺖ. عیب از دین است ﮐﻪ ﭘﺮ ﺍﺯ ﮔﻤﺮﺍهی‌ها ﻭ ﻧﺎﺩﺍنی‌ها ﮔﺮﺩﯾﺪﻩ ﻭ ﻣﻐﺰﻫﺎﯼ ﭘﯿﺮﻭﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯼ ﭘﺴﺖ ﻭ ﺑﯽ‌ﭘﺎ پُر می‌گرداند.

عیب ﺍﺯ دین است ﮐﻪ زمان‌ش ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻭ ﺑﺎ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﯽ ﺍﻣﺮﻭﺯﯼ ﻧﻤﯽ‌ﺳﺎﺯﺩ. عیب ﺍﺯ دین است ﮐﻪ ﭘﯿﺮﻭﺍﻥ ﺭﺍ ﻭﺍ می‌دﺍﺭﺩ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻫﺮ ﻧﯿﮑﯽ ﻭ ﺭﺳﺘﮕﺎﺭﯼ ﺑﺎﯾﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻫﺮ ﮐﻮﺷﺸﯽ ﻭ ﺟﻨﺒﺸﯽ ﮐﻪ ﺑﻨﺎﻡ ﺩﯾﻦ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﺩﺷﻤﻨﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ برای همین است که پیروان‌ش ﻧﺎﭼﺎﺭﻧﺪ ﯾﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﻭ گردن‌فرازی ﭼﺸﻢ ﺑﭙﻮﺷﻨﺪ ﻭ ﯾﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩﻩ ﺩﺭ ﺑﻨﺪ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﻭ ﺳﺮﺍﻓﺮﺍﺯﯼ ﺑﺎﺷﻨﺪ.
@PublicExit
@PublicExit
#برتراند_راسل| اگر عقيده‌ات را با تفکر و مطالعه بدست بیاوری، کسی نمی‌تواند به آن توهين کند. کسی چيزی برخلافش بگوید عصبانی نخواهی شد، يا میخندی يا به فکر فرو میروی.
@PublicExit
#وینستون_چرچیل| اسلام در انسان، به همان اندازه خطرناک است كه هارى در سگ!
@PublicExit
تصور کنید در یک تاکسی، شما جلو نشسته‌اید و پشت هم یک دختر جوان، یک کارگر افغانستانی و یک مرد کت شلواری. وسط راه دختر جیغی می‌کشد و می‌گوید: دستت را بکش کثافت! اول به دست کارگر افغانستانی نگاه می‌کنید یا مرد تهرانی؟

در یک سفر خارجی، بیرون فرودگاه همزمان دو تاکسی، یکی با راننده پاکستانی و دیگری با راننده آلمانی برای شما ترمز می‌کنند. کدام را سوار می‌شوید؟

آیا شما فکر می‌کنید مردم دانمارک به طور متوسط از مردم کره شمالی باهوش‌تر هستند؟

به نظر شما یک آدم سفیدپوست به احتمال زیاد از یک آدم سیاهپوست متمدن‌تر و بافرهنگ‌تر است؟

وقتی تازه با کسی آشنا می‌شوید از او اصالت و قومیتش را می‌پرسید و بر مبنای جایی که در آن به دنیا آمده تصویر اولیه‌ای از او می‌سازید؟

آیا فکر می‌کنید اگر وضعیت یک نژاد از نژادی دیگر بهتر است این به لیاقت هر کدام از آن‌ها برمی‌گردد؟

شما راحت می‌توانید تشخیص دهید نژادپرست هستید یا خیر. کافی است به پاسخ‌هایتان فکر کنید!

تعریف نوین نژادپرستی نه بر اساس نژاد بلکه بر اساس تجربه زیستی افراد از تبعیض است. جامعه علوم انسانی و اجتماعی ایران هنوز با سانسور و انتخاب موضوعات، بر اساس ایدئولوژی عمل کرده وحاضر نیست تعاریف علمی را بر اساس شرایط جامعه ایرانی تعریف کند.

از صفحه فیسبوک سازمان مبارزه با نژادپرستی و افتراء
@PublicExit
@PublicExit
#آرتور_شوپنهاور| در دانشگاه من دعا نخوان، در عوض من هم در عبادتگاه تو فکر نخواهم کرد!
@PublicExit
"نقد، توهین نیست و اسلام قابل نقد است"

در واقع دین با دور نگهداشتن خود از خرد انتقادی، شرایط بقای رازدارانه خود را تحکیم می‌کند. هرکس هرگونه اندیشه‌ای که می‌خواهد، می‌تواند انتخاب کند و بحث ما به منظور پذیرش اجباری نگاه ناباورانه نیست. فقط تأکید ما در این است که عقل و خرد با نقد همساز هستند و پرسش می‌کنند، حال آنکه دین می‌بندد و نقد را نابجا و ناصواب می‌داند.

در برخورد اندیشه استفاده از واژه توهین مفهومی بی‌ربط و بی‌پایه است. اندیشه در فعالیّت خود پیوسته در برخورد با دیگر افکار و یا اعتقادات قرار دارد و خیلی طبیعی است که به بررسی و رد و قبول دست بزند.

چگونه می‌توان در بستر تاریخ، در برابر اعتقادات غیر عقلانی سکوت کرد؟ چگونه می‌توان خرافات را به نقد نکشید و ذهن بشری را بطور کامل در اختیار سلطه‌گری مذهب و سنت‌های آن قرار داد؟ نقد دین یک ویژگی تاریخ روشنفکری می‌باشد که به گسترش این نقد باید یاری رساند.

نقد، توهین نیست و بلکه انتقاد است. نقد یکی از سنت‌های مثبت و سازنده و خردمندانه بوده است که در زمینه‌های گوناگون جامعه انسانی وجود داشته است. نقد که خواهان روشنایی و دقّت نظر است پیوسته به جامعه مدد رسانده و همسو با آزادی روان عمل کرده است. نقد به منظور تشخیص خوب از بد، زشت از زیبا و جدا کردن کاه از دانه انجام می‌گیرد و در تمام جوامعی که با فرهنگ و خرد سروکار دارند، با نقد و روحیه نقادانه همسویی دارند.

ایدئولوگ‌های دینی و آیت‌الله‌ها هر کدام تفاسیر گوناگون از اسلام عرضه کرده‌اند. در عین اختلاف در تفاسیر خود، آن‌ها با یکدیگر متّحد هستند تا بگویند نقد ناباوران غیر ممکن است. آن‌ها این امر را در انحصار خود دانسته و هر انتقادی را بلافاصله "توهین" قلمداد کرده تا جلوی نقد اسلام را بگیرند.

نقد دین حق ماست. نقد هیچ چیز را مقدّس نمی‌داند، جستجوی حقیقت، نیروی محرکه آن است. انتقاد توهین نمی‌کند بلکه ریشه‌یابی می‌کند. نقد درست تمایل به نژادگرایی و توتالیتاریسم ذهنی ندارد و از تسلط هر ایدئولوژی افسونگر دوری جسته و راه را برای کشف حقیقت باز می‌کند. نقد متین و علمی به داده‌ها توجه کرده و آن‌ها را نمی‌پوشاند و تلاش دارد تا افراد با وضوح بیشتری دریابند و قضاوت کنند.

@PublicExit

از این زاویه آنچه که در نوشته‌های دینی آمده، مانند هر نوشته دیگری به نقد در می‌آید و هیچ عامل محدود کننده‌ای در این بررسی نمی‌تواند توجیه شده باشد. سانسور و خود سانسوری می‌تواند بازدارنده نقد باشند، ولی هیچ امری قدسی و آسمانی و یا هیچ توجیه اجتماعی و سیاسی نباید به جلوگیری اقدام کند.

دانا، یعنی انسان آزاد. انسان آزاد علیه نادانی و اعتقادات مذهبی و قدرت‌های رسمی مذهبی رایج در مبارزه است. انسان آزاد هرگز نه بر پایه حیله، بلکه بر اساس رفتاری راستین عمل می‌کند. نقد جدی روشنفکرانه ابژکتیو بوده و با داده‌ها، اقدام کارشناسی کرده و از نگاه خود سره را از ناسره جدا می‌کند، خرد را از خرافه مجزا می‌نماید.

اسلام و قرآن تافته جدا بافته‌ای نیستند و انتقاد به آن‌ها نه "گناه" بوده و نه توهین بشمار می‌آید. نقد قرآن با دقّت و جسارت باید به پیش رود و از آن تقدّس‌زدایی گردد.

متن کتاب قرآن مانند هر کتاب دینی، فلسفی، تاریخی، کهن و تازه، قابل برخورد می‌باشد. جنگ‌های محمد، احکام قرآنی در قبال دیگر اندیشان "کافر" و "منافق" و "گناهکار" و یا احکام قرآنی درباره ارث و ازدواج و طلاق و حقوق زن از جمله مسائلی هستند که در قرآن مطرح شده و باید مورد برخورد مستقیم قرار گیرند.

درک قرآن درباره آزادی انسانی و یا درک از آفرینش، در آیات قرآنی وجود دارند و قابل برخورد فکری هستند و باید در میدان مبارزه فکری قرار بگیرد. روشن است که این کتاب مانند هر کتاب دیگر در بطن یک جامعه تاریخی تولید شده و بار اجتماعی و فرهنگی خود را دارد.

محتوای احادیث پیامبر و امامان که پایه حقوقی برای مسلمانان می‌باشد باید مورد انتقاد قرار گیرد. احکام قرآنی و اصول شیعه و افسانه‌گویی شیعه و تحمیق ناشی از آن باید مورد بررسی واقع شود.

هیچ زمینه‌ای از تلاش انتقادی نباید دور باشد. تاریخ و جامعه ما و اذهان تاریخی و کنونی ما به نقدی همه جانبه نیازمند است تا بتوان نفوذ خردگرایی را هموارتر ساخت و به درام هستی‌شناسانه خود آگاه‌تر گشت، زیرا یکی از عوامل اساسی تیره‌بختی ما اسلام است.
@PublicExit
@PublicExit
اینکه به کودکان یاد دهیم که در صورت عدم باور به اعتقادات ما برای آن‌ها اتفاق بدی می‌افتد، تجاوز به حقوق انسان‌هاست.
@PublicExit
علم برخلاف ادیان به تو نمی‌گوید چه چیزی باش، به تو فرصت این را می‌دهد آن چیزی باشی که می‌خواهی!
@PublicExit
مسلمانان مهاجم چگونه بر ایران سلطه یافتند؟

مسلمانان متجاوز، سه راه در برابر ایرانیان قرار دادند: نخست، ایمان به اسلام و صرف‌نظر کردن از فرهنگ ایرانی. دوم، پرداخت جزیه و مالیات اجباری. سوم، قبول نکردن و به عنوان دشمن کشته شدن. در برابر این اجبارهای استعماری، گروه‌های اجتماعی ایرانی به شکل‌های گوناگون برخورد کردند.

دسته اول صاحبان مال و منال و سران طوایف احساس خطر نموده و برای حفظ موقعیّت خود به اسلام درآمدند. پطروشفسکی می‌نویسد: "برخی از زمین‌داران محلی ترجیح دادند پیمان‌هایی با فاتحان منعقد کنند و خراج بپردازند و در مقابل، اراضی فئودالی خویش را حفظ کنند".

برتولد اشپولر می‌نویسد: نجبای متنفذ ایرانی خیلی زود به اسلام گرویدند. همین خانواده‌ها بودند که حکومت‌های محلی تشکیل داده و متحد خلافت اسلامی شدند و اسلام را بیشتر رایج نمودند. خانواده‌ی سامانیان، آل‌زیار، آل‌بویه از جمله خانواده‌هایی بودند که قدرت خود را با استراتژی حمایت از خلیفه‌ی عرب تنظیم نمودند.

دسته‌ی دوم افراد تبهکار و راهزن و دزد که به نیروهای چپاول‌گر مسلمان پیوستند. آن‌ها با توجه به روحیّات تبهکارانه‌شان، هنگام هجوم مسلمانان و با توجه به منش متجاوزان، شرایط را برای قتل و کشتار و دزدی مناسب یافتند.

دسته سوم توده‌ی محروم در خیال کسب امتیاز به همسویی با متجاوزان پرداختند تا همان امتیازات آن‌ها را بدست آورند. این افراد از ایرانیان محروم بودند و هجوم خارجی را شانسی برای خود می‌دیدند زیرا آن‌ها در دوران ساسانی بی‌پناه بودند.

دسته‌ی چهارم کسانی که پشت به منافع خود کرده و به عنوان "موالی" به سازش با مسلمانان متجاوز پرداختند. نوکرمنشی و تسلیم‌طلبی و رنگ عوض‌کردن و خوش‌خدمتی کردن در برابر دشمن قهار از ویژگی‌های این گروه بود.

@PublicExit

گروه پنجم مقاومت کنندگان بودند. هجوم مسلمانان، مقاومت‌های بسیاری برانگیخت و ایرانیان و لشکریان بسیاری برای دفاع از خاک‌شان شکست خوردند و این‌ها یا به برده تبدیل شدند و یا کشته شدند.

گروه ششم بخش‌های دیگری از ایرانیان بودند که کوچ کرده و در مناطق دور دست مانند هند استقرار یافتند.

البته باید یادآور شد که در میان خود ایرانیان اختلافات بسیار بود و بدلیل بدرفتاری و بی‌توجهی حاکمان و سران دین زرتشتی نسبت به مردم، اعتقاد به وحدت‌گرایی و وطن‌خواهی در برابر مسلمانان متجاوز بسیار سست بود. در شرایط استعمار مسلمانان، روانشناسی مردمِ شکست‌خورده با کوتاه آمدن و فتالیسم و تقدیرگرایی توأم‌ست و در شرایط ناتوانی مخالفان و نخبگان و رهبران مبارز، به آسانی مقاومت پا نمی‌گیرد. در این دوران لختی و پلیدی و رفتار پست رشد می‌کند.

خوشبختانه در این دوره سیاه استعماری، بودند کسانی مانند ابومسلم و یعقوب لیث و بابک خرمدین که کوتاه نیامدند و به مبارزه پرداختند تا کار مسلمانان متجاوز به شکست بیانجامد. در این دوران بازندگی ایرانیان کلان و ساختاری بود و از جمله نتایج دردناک آن همین از خودبیگانگی نزد ایرانیان‌ست. امروز ایرانیان بسیاری به اسلام و شیعه چسبیده‌اند و یک ایدئولوژی ضد ایرانی را از آن خود نموده‌اند. روان و ناخودآگاه آنان به دین سامی گره خورده است زیرا همه‌ی آیت‌الله‌ها و ایدئولوگ‌ها و سیاسیون و نظامیان و بوروکرات‌ها و روشنفکران و شاهان و روزنامه‌نگاران برای حقنه نمودن اسلام متحد بوده‌اند و ذهنیّت ایرانی به ارزش‌های پَست اسلامی خو کرده است. امروز جوانه‌های مقاومت و نقد اسلام و نقد قرآن در حال رشد است.
@PublicExit
@PublicExit
اگر در عوض داستان کشتی نوح، داستان کدو قلقله زن در قرآن نوشته شده بود، اکنون مسلمانان در حال خندیدن به داستان نوح و بحث کردن و تلاش برای حقیقی جلوه دادن داستان کدو قلقله زن بودند.
در همه‌جا شعار می‌دهند که بده بستان و موازنه‌ای میان "آزادی بیان" و "آزادی مذهب" وجود دارد. گویی به وزنه ترازو اشاره می‌کنند. چنین ترازویی وجود ندارد.

آزادی بیان، هیچ تعدی و هجمه‌ای به آزادی مذهب نمی‌کند. در واقع، مطلب و موضوعی نیست که من در پادکست خود بیان کنم و آزادی مذهب فلان مسلمان از میان برود.

اگر منظور شما از آزادی مذهب این است که دیگران سر تعظیم در برابر پندار‌های شما فرود بیاورند، مفهوم آزادی مذهب را در نیافته‌اید، واژهٔ دیگری برای این پندار وجود دارد؛ شما شیفتهٔ دین سالاری و تئوکراسی شده‌اید نه آزادی مذهب.

این دیدگاه و درخواست احترام برای پندار‌های مذهبی‌، بیشتر بخاطر اجرای حکم تعزیر و کیفر دادن به کفار است...

"مسلمان از کیفر دادن عاجز شده لذا راه دیگری ندارد جز اینکه طلب احترام کند."

@PublicExit
https://goo.gl/uneqMf
@PublicExit
برده‌های مدرن در غل و زنجیر نیستند، مذهبی هستند!
@PublicExit
#الیس_دی‌جی| چرا مردم به خاطر آسایش و راحتی به خدای خود توبه می‌کنند، وقتی که او همان خدایی است که غم و اندوه‌شان را به ارمغان آوردہ؟
💥اسلام و سیادت‌طلبی بر زمین
هدف اسلام چیست؟ طرفداران این دین پاسخ می‌دهند: "دین اسلامی الهی است و برای نجات بشر است و هدف اسلام نجات بشریت است".

💫برای مطالعه کامل این مقاله instant view را در پایین پست لمس کنید.

@PublicExit
@AtheistsChannel
yon.ir/O01p7
Public Exit.pdf
6.3 MB
فمینیسم| قدم اول
نویسنده: سوزان آلیس واتکینز
ترجمه: زیبا جلالی نائینی

@PublicExit
2024/10/03 04:39:12
Back to Top
HTML Embed Code: