Telegram Web Link
توهمِ آفرینش‌گرایی فقط به این دلیل است که دینداران می‌پندارند چوپان‌های چادرنشینِ مقیم بیابان در چند هزار سال پیش از کیهان‌شناسان و زیست‌شناسان و دانشمندان امروزی بیشتر می‌دانسته‌اند!

@PublicExit
مؤمن: خداوند وقتی عاشق‌مان باشد، ما را همیاری می‌نماید. اگر ما را ضعیف و مریض می‌کند یا به سختی می‌اندازد و یا حتی جان‌‌مان را می‌ستاند یعنی دوستدار ماست!

آتئیست: اگر دوست داشتن و رابطه عاشقانه شما هم مانند خدایتان چنین مفتضح می‌باشد، آرزو می‌کنم هرچه سریع‌تر از آن خلاص شوید!

@PublicExit
کین‌توزی شیعیان نسبت به عایشه

عایشه به "ام‌المؤمنین" شهرت دارد و از نظری دینی برتر از "فاطمه" است. شیعیان اما کینِ عمیقی نسبت به عایشه دارند. بر خلاف سنی‌ها که برای فاطمه احترام قائل‌اند، در برخی متونِ شیعی "عایشه" و "حفصه" لعن شده‌اند. در برخی مناسکِ شیعی ایران به ویژه در ایام فاطمیه و مراسم شب قدر؛ ابوبکر، عمر، عثمان، عایشه و حفصه با صدای بلند و به صورتِ هم‌سرایی لعن می‌شوند. در زبان روزمره شیعیان "عایشه" گاهی نوعی فحش بسیار بد و دقیقاً مترادف "فاحشه" است.

برای یک شیعه قابل تصور نیست که نام دخترش را عایشه بگذارد. ملاهای شیعه، با نام‌های کافرانه‌‌ای مانند ماندانا، هلن و رودابه نه فقط مشکلی ندارند، بلکه با افتخار روی دختران‌شان می‌گذارند ولی حاضر نیستند عایشه نام بگذارند. بر خلاف فاطمه که هیچ ویژگی شخصیتی خاصی ندارد، فقط یک زن خانه‌دار معمولی بود، عایشه زن اهل شعر و سخن و ادب و سیاست بود. هنگام مرگ پیامبر در برابر تفرقه‌افکنی‌های علی و فاطمه سرسخت ایستاد و سران اسلام را متقاعد کرد که پیامبر را در خانه خودش دفن کنند. سهم عایشه در تصحیح و بازنگری احادیث و از همه مهم‌تر تدوین قرآن در زمان عثمان، مثال‌زدنی است.

سرراست‌ترین معنی این کین‌توزی نسبت به عایشه این است که شیعیان قرآن و اسلام را بهتر از محمد می‌فهمند. به راستی دین و مذهب انسان‌ها را آن‌قدر بی‌عقل و از منطق دور می‌کند تا جایی که حتی به اصول خود هم پایبند نباشند. من تا هنوز بر نخورده‌ام که حتی مصلح‌ترین فرهنگیان شیعه فارسی‌زبان، درباره فضایل عایشه و عمر و ابوبکر و عثمان سخن گفته باشند. در ایام فاطمیه این ابداع سیاسی دولت ایران، صدای "وا زهرای" شیعیان در همه‌جا بلند است ولی هرگز از عایشه که در اسلام مقامش برتر از فاطمه است، یادی نمی‌شود!

می‌دانیم که بین علی و عایشه کینه بود، در ماجرای افک و اتهام هم‌بسترشدن عایشه با صفوان‌بن معطل، علی به عنوان مأمور بررسی ماجرا، عایشه را تحقیر کرد ولی علی با نام‌گذاری فرزندانش به نام عمر و عثمان و ابوبکر مشکلی نداشت. برای شیعیان اما تابوست که نام فرزندان‌شان عمر و عثمان و ابوبکر بگذارند. آیا آن‌ها از محمد و علی مسلمان‌تر و شیعه‌ترند؟

در برخی از متون شیعه حتی می‌کوشند اثبات کنند که عایشه و حفصه قاتلانِ محمد هستند. محمد نمرد. عایشه و حفصه با زهر کشتند. کم نیستند متون شیعی که بر اساس آیه "والذين يؤذون الله و رسوله لعنهم الله في الدنيا والآخرة" دستور لعن عایشه و حفصه را صادر کرده‌اند و در عین حال بر مبنای همین آيه حدیث "فاطمة بضعة مني وأنا منها، فمن آذاها فقد آذاني، من آذاني فقد آذى الله" را ابداع و اختراع کرده‌اند.

برای من اسلام از ریشه بی‌اعتبار است، اساساً اما نفس برگزاری مراسم یادبود به مناسبت "شهادتِ فاطمه" و نه "مرگ طبیعی" او حرکتی فرقه‌گرایانه است. فاطمه را عمر نکشت، به مرگ طبیعی از دنیا رفت. می‌شود برای کسی که به مرگِ طبیعی از دنیا رفته است مراسم یادبود برگزار كرد ولی این باور که فاطمه نمرد و توسط عمر کشته شد، یک بدعت و تحریفِ تاریخی است!

@PublicExit
#Asad_Buda
شما دینداران چطور می‌توانید فرگشت را نپذیرید وقتی مار در کتاب مقدس‌تان می‌توانسته حرف بزند اما اکنون با گذشت زمان نمی‌تواند؟

@PublicExit
برای فراگیریِ علم بسیار سست هستی؟ نمی‌خواهی با واقعیت آزار ببینی؟ علاقه زیادی به داشتن احساسات اشتباه مانند دیگران داری؟

دینداری را به شما توصیه می‌کنیم!

@PublicExit
خدا می‌گوید من اجازه زندگی به تو می‌دهم ولی بایست یک سری قوانین را رعایت کنی:

۱. بایست عاشقم باشی وگرنه به تو صدمه می‌زنم!
۲. هیچ کس را نبایست اندازه من دوست داشته باشی وگرنه باز هم به تو صدمه می‌زنم!
۳. اجازه زدنِ هیچ کس هم نداری چون فقط من هستم که بایست دیگران را بزنم!

@PublicExit
هیچ جنگی قبل از پیدایش سه دین ابراهیمیِ یهودیت و مسیحیت و اسلام به اسم مذهب صورت نگرفته بود و هیچ یک از آیین‌های اساطیری از راه زور به دنبال گسترش نفوذ خود نرفتند و دست به کشتار مقدس نزدند. فقط خدایان ابراهیمی بودند که به نام مذهب فرمان کشتار دادند. پیش از آنکه کنیسه‌ها و کلیساها و مساجد انحصارِ حق آدم‌کشی مقدس را به دست بیاورند، هیچ پرستش‌گاهی چنین حقی را به اسم خدایان غیر ابراهیمی برای خود مطالبه نکرده بود و هیچ شمشیری به خاطر آن کشیده نشده بود که خدایی را با قانون خود به دیگران بقبولاند.

آنچه آیین‌های توحیدی سامی عرضه کردند ترک بت‌پرستی نبود، فقط جابجایی بت‌های کوچک با بتی بزرگ‌تر بود که همه ویژگی‌های انسانی بت‌های پیشین را داشت، با این تفاوت که قدرت و اختیار کلیه آن‌ها را یکجا در خود تمرکز داده بود. اما با ظهور اسلام پروانه آدم‌کشیِ مقدس برای اولین بار توسط خودِ الله صادر شد. "قاتلوا الذین لایومنون بالله" و الله حکم می‌کند: آن‌ها را گردن بزنید، محکم در بند بکشید، با شمشیر بکشید یا به دار بیاویزید، دست و پایشان را در جهت خلاف ببرید، هر جا که یافتید بگیرید و بکشید.

@PublicExit
خریدنِ نماز و روزه برای مُرده

یکی از کارهای مسخره و سودآورِ دستگاه جهل و خرافات این است که به بازماندگان شخصی که به تازگی مُرده فهمانده‌اند که چون ممکن است این شخص در دوران حیاتش نمازهایی بایست می‌خوانده که قضا شده و یا بسیاری از روزه‌های ماه رمضان را نگرفته باشد، پول بدهید برای آن مُرده روزه‌ها و نمازهای عقب افتاده‌اش را می‌گیریم و می‌خوانیم تا پای او حساب گردد و به بهشت برود!

مسخره بودن این سخن مرز و اندازه‌ای ندارد. یکی از این‌ها نمی‌پرسد که آن کسی که مُرده یا معتقد به نماز و روزه بوده و یا نبوده است، اگر بوده که آن‌ها را انجام می‌داده و اگر هم اعتقادی نداشته پس شما شیادهای مذهبی چه کاره‌اید که خود را کلیددار بهشت می‌پندارید؟ این امر نشان می‌دهد که مردم اصولاً فلسفهء نماز یا روزه را هم نمی‌دانند. نماز نیایش و احترامی است که شخص مستقیماً در برابر به اصطلاح خالقش و از ته دل انجام می‌دهد و جز همان شخص هیچ کس دیگری نمی‌تواند به نمایندگی وی در برابر خداوند ابراز بندگی کند. چه رسد به مفت‌خوری که اصلاً آن شخص مُرده را نمی‌شناخته است.

به پیروی از همین سنت مسخره و احمقانه بود که رسم نایب الزیاره را هم پدید آوردند. یک شخصی از هفت هشت تا آدم ابله و ساده لوح پول و خرج سفر و شام و ناهار می‌گرفت به این عنوان که از طرف آن‌ها مثلاً در کربلا یا نجف یا مشهد نایب الزياره گردد! گذشته از اینکه رفتن به کربلا و نجف و مشهد به معنای بت‌پرستی و شریک درست کردن برای خدای وهمی‌شان است، اصولاً این روش مسخره است. امام رضایی که ندانست انگور مسموم است و آن را خورد و مُرد، چگونه می‌تواند پس از مرگ به جای خداوند بنشیند و بیمار شفا بدهد؟

@PublicExit
اگر خداوند وجود دارد ولی نمی‌تواند از تجاوز جنسی به کودکان در محل عبادت خودش جلوگیری کند، پس به چه دردی می‌خورد؟

@PublicExit
ادیان هزاران سال فرصت داشتند که اثبات کنند واقعیت دارند. اما همچنان چیزی جز بیانِ صبر کن تا قیامت ندارند!

@PublicExit
مشکلی نیست اگر به عقیده‌ای صرفاً چون یک باور است اعتقاد داشته باشید، مشکل جایی است که دیگران را هم مجبور می‌کنید به عقیده‌ای اعتقاد پیدا کنند که صرفاً باور شماست!

@PublicExit
یک زمانی بود که هنوز علم جدی گرفته نمی‌شد و مذهب حکم‌فرمانی می‌کرد! آن دوره را سال‌های تاریک می‌گویند!

@PublicExit
کسانی که بدون دلیل باور کرده‌اند را نمی‌توان با دلیل قانع کرد!

@PublicExit
2024/10/01 14:29:43
Back to Top
HTML Embed Code: