☞@PublicExit☜
آزادی و انسان در اسلام و اندیشه آزاد
ﻓﺮﺩ ﺩﺭ ﺍﺳﻼﻡ، ﭼﻪ ﺭﺍﺳﺘﯿﻦ ﻭ ﭼﻪ ﻏﯿﺮ ﺁﻥ، ﺑﻰﺣﻘﻮﻕ ﻭ بی‌حرﻣﺖ ﺍﺳﺖ. ﺯﻥ ﺩﺭ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﮐﻮﺩﮎ ﺩﺭ ﺍﺳﻼﻡ ﺩﺭ ﺭﺩﻩ ﺍﺣﺸﺎﻡ ﺍﺳﺖ. ﻋﻘﯿﺪﻩ ﺁﺯﺍﺩ ﺩﺭ ﺍﺳﻼﻡ ﻣﻌﺼﯿّﺖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺴﺘﻮﺟﺐ ﻋﻘﻮﺑﺖ ﺍﺳﺖ. ﻣﻮﺳﯿﻘﻰ ﻓﺴﺎﺩ ﺍﺳﺖ. ﺳﮑﺲ، ﺑﺪﻭﻥ ﺟﻮﺍﺯ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺩﺍﻍ ﻣﺬﻫﺐ ﺑﺮ ﮐﭙﻞ ﻣﺮتکبین آن ﮔﻨﺎﻩ ﮐﺒﯿﺮﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﯾﻦ ﺩﯾﻦ ﻣﺮﮒ ﻭ ﺧﻮﻥ ﻭ ﻋﺒﻮﺩﯾّﺖ ﺍﺳﺖ. همهء ﺍﺩﯾﺎﻥ همین‌ند، ﺍﻣّﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺩﯾﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺸﺮﯾّﺖ ﺁﺯﺍﺩ ﺍﻧﺪﯾﺶ ﻭ ﺁﺯﺍﺩی‌خوﺍﻩ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺻﺪﻫﺎ ﺳﺎﻝ ﺩﺭ ﻗﻔﺲ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﯾﻦ ﯾﮑﻰ ﺭﺍ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﮕﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﻣﻬﺎﺭ ﻧﮑﺮﺩﻧﺪ. ﭼﺮﺥ ﻣﻰﺯﻧﺪ ﻭ ﻧﮑﺒﺖ ﻣﻰﺁﻓﺮﯾﻨﺪ.
انسان نباید تحت انقیاد ارادهء خاصی باشد. چنین اختیاری نه بر پایه منشاء الهی بلکه بر اساس حقوق شهروند، قرارداد اجتماعی و قواعد دمکراسی شکل می‌گیرد. نقض این حقوق جز دیکتاتوری چیز دیگری نیست.
آزادی فرد متّکی بر اراده اوست. برای دسترسی به اهداف‌ش، فرد نباید تحت اجبار کسی یا ایدئولوژی و دین خاصی قرار گیرد، تنها چارچوب محدود کننده، قوانینی می‌باشند که در تلاش جمعی و رأی دمکراتیک تعیین شده‌اند.
در هنگامی که خدا و دین و روحانی حاکم بر رفتار انسانی و قواعد اجتماعی می‌باشند، آزادی فردی وجود ندارد. فرد آزاد مستلزم اندیشه آزاد و انتخاب آزاد و تصمیم شخصی آزادانه است. تعبّد و اعمال حکم مذهبی در تضاد با خرد و انتخاب می‌باشد. ارزش انسانی در قدرت تفکّر و آزادی اندیشه اوست. البتّه این امر تناقضی با ایمان فردی ندارد، ولی حکم خدا و پیامبر و امام و آخوند به‌مثابه وظیفه شرعی و پایه قرار دادن آن در رفتار اجتماعی، در تضاد آشکار با آزادی انسانی و ارزش خرد می‌باشد.
هنگامی که جان استوارت میل می‌گوید: "آزادی افراد در آنجا محدود می‌گردد که آزادی دیگران شروع می‌شود". به این معنا می‌باشد که قواعد دمکراتیک تنظیم‌شده در جامعه که در راستای منافع عمومی می‌باشند، تنها عامل محدود کننده به‌شمار می‌آیند.
بنابراین انسان آزاد است، ولی در جامعه محدودیّت نیز وجود دارد، انسان حقوق دارد، ولی وظیفه نیز دارد. این وظیفه، وظیفه "شرعی و مذهبی" نیست، بلکه وظیفه اجتماعی برای هم‌زیستی در جامعه می‌باشد.
☞@PublicExit☜
انسان آزاد در جامعه قانونمند آزاد است و قانون‌گرایی دمکراتیک شرط آزاد بودن است. حکم خدا و الله در مقابل اراده انسانی و خرد انسانی بوده، خواستار تعطیل‌شدن اندیشه و نقد فکری انسان می‌باشد.
ارسطو می‌گفت آنچه در فعالیّت انسان ارزشمند است همانا اندیشه می‌باشد و این تلاش فکری غایت روح انسانی است. حال مذهب این دیدگاه را رد کرده و قدرت فکری را در خدا قرار داده و انسان را تابع او می‌سازد.
در دین، انسان فکر نمی‌کند، او پیروی می‌کند، اطاعت می‌کند، تسلیم می‌شود، تابع اراده خدا است و انسان برده‌ای بیش نیست و تمامیّت خود را از دست می‌دهد. حال آنکه انسان جوهر انسانی‌اش را در قدرت تفکّر فردی و آزادی‌اش می‌یابد.
برخلاف دین که آزادی انسانی را منحل می‌کند، انسان از آزادی‌های گوناگون باید برخوردار باشد. آزادی طبیعی، یعنی حق طبیعی هر فرد است تا آزادانه از تمامی قوای فکری و فیزیکی و جنسی خود استفاده کند.
آزادی اعتقاد و اندیشه، یعنی هرکسی حق دارد از دین و ایدئولوژی مورد نظر خود برخوردار باشد و آن را بکار گیرد و پرستش‌گاه و یا دستگاه اداری خود را داشته باشد. هر شهروندی حق دارد دین داشته باشد و یا ناباور باشد. او حق دارد هر دین و ایدئولوژی و دیدگاهی را انتقاد کند و هیچ اعتقادی در برابر اندیشه خردمندانه بشری مقدّس نیست.
تمام مبارزات روشنگران علیه تاریک‌اندیشی و خفقان مذهب بوده‌اند، این مبارزه پیگیر برای آزاد فکر کردن بود تا قدرت آسمانی و خرافات را به ریشخند بکشد و مقام عقل را برجسته کند. این مبارزه امروز در ایران و جهان یک ضرورت کامل است، برای توسعه ناباوری مذهبی، برای نقد هر اصل مذهبی و رها کردن روح انسانی از نادانی و حماقت، این مبارزه فکری، فلسفی و نظری یک ضرورت است.
حقوق بشر یعنی به رسمیّت شناختن حق انسان در آزادی عقیده و اندیشه و آزادی انتقاد به قرآن و انجیل و تورات و غیره می‌باشد. امروز تمام افراد و قدرت‌های محافظه‌کار و مستبد خواهان حفظ سلطهء مذهبیِ سیاسی هستند.
من طرفدار آزادی اندیشه هستم و اعلام می‌کنم که در نقد خرافات و دین، توهینی در کار نیست. دکان‌داران و سینه‌چاکان دین و افراد ترسو و بی‌فکر از نقد دین جلوگیری می‌کنند، بر ماست که پیوسته شجاعت و خرد و آزادمنشی را در دستور خود قرار دهیم.
☞@PublicExit☜
آزادی و انسان در اسلام و اندیشه آزاد
ﻓﺮﺩ ﺩﺭ ﺍﺳﻼﻡ، ﭼﻪ ﺭﺍﺳﺘﯿﻦ ﻭ ﭼﻪ ﻏﯿﺮ ﺁﻥ، ﺑﻰﺣﻘﻮﻕ ﻭ بی‌حرﻣﺖ ﺍﺳﺖ. ﺯﻥ ﺩﺭ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﮐﻮﺩﮎ ﺩﺭ ﺍﺳﻼﻡ ﺩﺭ ﺭﺩﻩ ﺍﺣﺸﺎﻡ ﺍﺳﺖ. ﻋﻘﯿﺪﻩ ﺁﺯﺍﺩ ﺩﺭ ﺍﺳﻼﻡ ﻣﻌﺼﯿّﺖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺴﺘﻮﺟﺐ ﻋﻘﻮﺑﺖ ﺍﺳﺖ. ﻣﻮﺳﯿﻘﻰ ﻓﺴﺎﺩ ﺍﺳﺖ. ﺳﮑﺲ، ﺑﺪﻭﻥ ﺟﻮﺍﺯ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺩﺍﻍ ﻣﺬﻫﺐ ﺑﺮ ﮐﭙﻞ ﻣﺮتکبین آن ﮔﻨﺎﻩ ﮐﺒﯿﺮﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﯾﻦ ﺩﯾﻦ ﻣﺮﮒ ﻭ ﺧﻮﻥ ﻭ ﻋﺒﻮﺩﯾّﺖ ﺍﺳﺖ. همهء ﺍﺩﯾﺎﻥ همین‌ند، ﺍﻣّﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺩﯾﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺸﺮﯾّﺖ ﺁﺯﺍﺩ ﺍﻧﺪﯾﺶ ﻭ ﺁﺯﺍﺩی‌خوﺍﻩ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺻﺪﻫﺎ ﺳﺎﻝ ﺩﺭ ﻗﻔﺲ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﯾﻦ ﯾﮑﻰ ﺭﺍ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﮕﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﻣﻬﺎﺭ ﻧﮑﺮﺩﻧﺪ. ﭼﺮﺥ ﻣﻰﺯﻧﺪ ﻭ ﻧﮑﺒﺖ ﻣﻰﺁﻓﺮﯾﻨﺪ.
انسان نباید تحت انقیاد ارادهء خاصی باشد. چنین اختیاری نه بر پایه منشاء الهی بلکه بر اساس حقوق شهروند، قرارداد اجتماعی و قواعد دمکراسی شکل می‌گیرد. نقض این حقوق جز دیکتاتوری چیز دیگری نیست.
آزادی فرد متّکی بر اراده اوست. برای دسترسی به اهداف‌ش، فرد نباید تحت اجبار کسی یا ایدئولوژی و دین خاصی قرار گیرد، تنها چارچوب محدود کننده، قوانینی می‌باشند که در تلاش جمعی و رأی دمکراتیک تعیین شده‌اند.
در هنگامی که خدا و دین و روحانی حاکم بر رفتار انسانی و قواعد اجتماعی می‌باشند، آزادی فردی وجود ندارد. فرد آزاد مستلزم اندیشه آزاد و انتخاب آزاد و تصمیم شخصی آزادانه است. تعبّد و اعمال حکم مذهبی در تضاد با خرد و انتخاب می‌باشد. ارزش انسانی در قدرت تفکّر و آزادی اندیشه اوست. البتّه این امر تناقضی با ایمان فردی ندارد، ولی حکم خدا و پیامبر و امام و آخوند به‌مثابه وظیفه شرعی و پایه قرار دادن آن در رفتار اجتماعی، در تضاد آشکار با آزادی انسانی و ارزش خرد می‌باشد.
هنگامی که جان استوارت میل می‌گوید: "آزادی افراد در آنجا محدود می‌گردد که آزادی دیگران شروع می‌شود". به این معنا می‌باشد که قواعد دمکراتیک تنظیم‌شده در جامعه که در راستای منافع عمومی می‌باشند، تنها عامل محدود کننده به‌شمار می‌آیند.
بنابراین انسان آزاد است، ولی در جامعه محدودیّت نیز وجود دارد، انسان حقوق دارد، ولی وظیفه نیز دارد. این وظیفه، وظیفه "شرعی و مذهبی" نیست، بلکه وظیفه اجتماعی برای هم‌زیستی در جامعه می‌باشد.
☞@PublicExit☜
انسان آزاد در جامعه قانونمند آزاد است و قانون‌گرایی دمکراتیک شرط آزاد بودن است. حکم خدا و الله در مقابل اراده انسانی و خرد انسانی بوده، خواستار تعطیل‌شدن اندیشه و نقد فکری انسان می‌باشد.
ارسطو می‌گفت آنچه در فعالیّت انسان ارزشمند است همانا اندیشه می‌باشد و این تلاش فکری غایت روح انسانی است. حال مذهب این دیدگاه را رد کرده و قدرت فکری را در خدا قرار داده و انسان را تابع او می‌سازد.
در دین، انسان فکر نمی‌کند، او پیروی می‌کند، اطاعت می‌کند، تسلیم می‌شود، تابع اراده خدا است و انسان برده‌ای بیش نیست و تمامیّت خود را از دست می‌دهد. حال آنکه انسان جوهر انسانی‌اش را در قدرت تفکّر فردی و آزادی‌اش می‌یابد.
برخلاف دین که آزادی انسانی را منحل می‌کند، انسان از آزادی‌های گوناگون باید برخوردار باشد. آزادی طبیعی، یعنی حق طبیعی هر فرد است تا آزادانه از تمامی قوای فکری و فیزیکی و جنسی خود استفاده کند.
آزادی اعتقاد و اندیشه، یعنی هرکسی حق دارد از دین و ایدئولوژی مورد نظر خود برخوردار باشد و آن را بکار گیرد و پرستش‌گاه و یا دستگاه اداری خود را داشته باشد. هر شهروندی حق دارد دین داشته باشد و یا ناباور باشد. او حق دارد هر دین و ایدئولوژی و دیدگاهی را انتقاد کند و هیچ اعتقادی در برابر اندیشه خردمندانه بشری مقدّس نیست.
تمام مبارزات روشنگران علیه تاریک‌اندیشی و خفقان مذهب بوده‌اند، این مبارزه پیگیر برای آزاد فکر کردن بود تا قدرت آسمانی و خرافات را به ریشخند بکشد و مقام عقل را برجسته کند. این مبارزه امروز در ایران و جهان یک ضرورت کامل است، برای توسعه ناباوری مذهبی، برای نقد هر اصل مذهبی و رها کردن روح انسانی از نادانی و حماقت، این مبارزه فکری، فلسفی و نظری یک ضرورت است.
حقوق بشر یعنی به رسمیّت شناختن حق انسان در آزادی عقیده و اندیشه و آزادی انتقاد به قرآن و انجیل و تورات و غیره می‌باشد. امروز تمام افراد و قدرت‌های محافظه‌کار و مستبد خواهان حفظ سلطهء مذهبیِ سیاسی هستند.
من طرفدار آزادی اندیشه هستم و اعلام می‌کنم که در نقد خرافات و دین، توهینی در کار نیست. دکان‌داران و سینه‌چاکان دین و افراد ترسو و بی‌فکر از نقد دین جلوگیری می‌کنند، بر ماست که پیوسته شجاعت و خرد و آزادمنشی را در دستور خود قرار دهیم.
☞@PublicExit☜
@PublicExit
هزاران سال توأم با دین و مذهب بودیم ولی بهترین دلیل برای اثبات خدا این است که وقتی مُردی می‌فهمی جریان از چه قراری بوده؟
هزاران سال توأم با دین و مذهب بودیم ولی بهترین دلیل برای اثبات خدا این است که وقتی مُردی می‌فهمی جریان از چه قراری بوده؟
🔆 آیا آنچه که از آن در فرهنگ سنتی و مذهبی با عنوان "تعبیر خواب" یاد می‌شود ارزش معنوی و اعتبار علمی دارد؟
✨ دکتر تقی کیمیایی اسدی، فوق تخصص طب تشخیص الکتریکی و نویسنده کتاب "خلقت و تکامل مغز و روان"
☀️ برای مطالعه کامل این مقاله instant view را در پایین پست لمس کنید.
☞@PublicExit☜
bit.ly/2P6hoB9
✨ دکتر تقی کیمیایی اسدی، فوق تخصص طب تشخیص الکتریکی و نویسنده کتاب "خلقت و تکامل مغز و روان"
☀️ برای مطالعه کامل این مقاله instant view را در پایین پست لمس کنید.
☞@PublicExit☜
bit.ly/2P6hoB9
Telegraph
آیا آنچه که از آن در فرهنگ سنتی و مذهبی با عنوان "تعبیر خواب" یاد می‌شود ارزش معنوی و اعتبار علمی دارد؟
چرا خواب می‌بینیم؟ آیا خواب‌های ما می‌توانند حقیقتی را توضیح دهند یا آینده‌ای را پیش‌بینی کنند؟ انسان در خواب‌هایش به کجا می‌رود؟ آیا هیچ جنبه معنوی در خواب انسان یا آنچه از آن با عنوان "رؤیاهای صادق" یافت می‌شود می‌توان پیدا کرد؟ خواب شب از نظر رابطه با…
@PublicExit
۴۲۰۰ دین در جهان وجود دارد. آنچه به آن ایمان دارید به جایی که به دنیا آمده‌اید و خانواده‌ای که در آن به دنیا آمده‌اید بستگی دارد. جنگ بر سرِ اینکه حق با چه کسی است را متوقف کنید.
۴۲۰۰ دین در جهان وجود دارد. آنچه به آن ایمان دارید به جایی که به دنیا آمده‌اید و خانواده‌ای که در آن به دنیا آمده‌اید بستگی دارد. جنگ بر سرِ اینکه حق با چه کسی است را متوقف کنید.
☞@PublicExit☜
دین شما، آلت تناسلی شماست، لطفاً این عضو شریف خود را در زندگی دیگران و ادارهء جامعه وارد نکنید!
شما مجاز هستید که آلت تناسلی داشته باشید، اما خیلی احمقانه است که دیگران را مجبور به پرستش آلت تناسلی خودتان کنید!
همهء آدم‌ها آلت تناسلی دارند! احمقانه است که کسی به آلت تناسلی خودش فخر بفروشد و آن را بهتر از آلت تناسلی دیگران بداند!
همهء آلت‌های تناسلی یک چیز هستند و یک کار را انجام می‌دهند، مطمئن باشید مهمترین عضو بدن شما نیستند، شما بدون آن نیز می‌توانید زندگی کنید!
دین شما مانند آلت تناسلی شماست، باید آن را در جایی قایم کنید. خیلی جالب نیست آن را در معرض دید عموم بگذارید!
نباید دیگران را مجبور کنید که آلت تناسلی شما را بپرستند و به آن ایمان بیاورند!
وقتی آلت تناسلی‌تان را (بخوانید دین‌تان) به وسط جامعه می‌آورید، بر پردهء سینما و تابوهای تبلیغاتی آن را نشان می‌دهید، وقتی آن را در چشم ملت فرو می‌کنید، مردم دربارهء آلت تناسلی یا دین شما اظهار نظر می‌کنند. لذا وقتی که بقیه دربارهء سایز و شکل و رنگ آلت تناسلی شما اظهار نظر کردند یا آن را به زبان طنز مورد انتقاد قرار دادند، ناراحت نشوید!
سعی نکنید جامعه را مجبور کنید که بر اساس آلت تناسلی شما، قانون‌گذاری کرده و یا حکومت کنند! حکومت دینی، حکومتی است که بر اساس آلت تناسلی اداره می‌شود!
کودکان تا زمانی که بزرگ می‌شوند و به سن قانونی می‌رسند، باید از شر آلت تناسلی شما در امان باشند، خیلی کار زشتی است که کودکان را مجبور به قبول یک دین خاص از زمان کودکی کنید.
خلاصه کلام اینکه، آلت تناسلی شما یک مسأله و موضوع شخصی است، لطفاً آن را در ادارهء جامعه وارد نکنید، با آن در زندگی خصوصی دیگران سرک نکشید و الی آخر!
#Yashar_Parsa
☞@PublicExit☜
دین شما، آلت تناسلی شماست، لطفاً این عضو شریف خود را در زندگی دیگران و ادارهء جامعه وارد نکنید!
شما مجاز هستید که آلت تناسلی داشته باشید، اما خیلی احمقانه است که دیگران را مجبور به پرستش آلت تناسلی خودتان کنید!
همهء آدم‌ها آلت تناسلی دارند! احمقانه است که کسی به آلت تناسلی خودش فخر بفروشد و آن را بهتر از آلت تناسلی دیگران بداند!
همهء آلت‌های تناسلی یک چیز هستند و یک کار را انجام می‌دهند، مطمئن باشید مهمترین عضو بدن شما نیستند، شما بدون آن نیز می‌توانید زندگی کنید!
دین شما مانند آلت تناسلی شماست، باید آن را در جایی قایم کنید. خیلی جالب نیست آن را در معرض دید عموم بگذارید!
نباید دیگران را مجبور کنید که آلت تناسلی شما را بپرستند و به آن ایمان بیاورند!
وقتی آلت تناسلی‌تان را (بخوانید دین‌تان) به وسط جامعه می‌آورید، بر پردهء سینما و تابوهای تبلیغاتی آن را نشان می‌دهید، وقتی آن را در چشم ملت فرو می‌کنید، مردم دربارهء آلت تناسلی یا دین شما اظهار نظر می‌کنند. لذا وقتی که بقیه دربارهء سایز و شکل و رنگ آلت تناسلی شما اظهار نظر کردند یا آن را به زبان طنز مورد انتقاد قرار دادند، ناراحت نشوید!
سعی نکنید جامعه را مجبور کنید که بر اساس آلت تناسلی شما، قانون‌گذاری کرده و یا حکومت کنند! حکومت دینی، حکومتی است که بر اساس آلت تناسلی اداره می‌شود!
کودکان تا زمانی که بزرگ می‌شوند و به سن قانونی می‌رسند، باید از شر آلت تناسلی شما در امان باشند، خیلی کار زشتی است که کودکان را مجبور به قبول یک دین خاص از زمان کودکی کنید.
خلاصه کلام اینکه، آلت تناسلی شما یک مسأله و موضوع شخصی است، لطفاً آن را در ادارهء جامعه وارد نکنید، با آن در زندگی خصوصی دیگران سرک نکشید و الی آخر!
#Yashar_Parsa
☞@PublicExit☜
@PublicExit
اخلاق یعنی انجام‌دادنِ کار درست، بدون در نظر گرفتن آنچه به شما گفته شده. مذهب یعنی انجام آنچه به شما گفته شده بدون در نظر گرفتن درستی‌ِ آن!
اخلاق یعنی انجام‌دادنِ کار درست، بدون در نظر گرفتن آنچه به شما گفته شده. مذهب یعنی انجام آنچه به شما گفته شده بدون در نظر گرفتن درستی‌ِ آن!
☞@PublicExit☜
بردگی ذهنی، بدترین نوع بردگی است. پاک‌ترین و زیباترین اندیشه‌ها و احساسات شما را به مسلخ می‌برد و شما را به اسارت کثیف‌ترین عقاید و باورهایی که ادعای درستی و حقانیّت دارند در می‌آورد و در عین حال سبب دشمنی شما با کسانی می‌شود که سعی دارند چشمان‌تان را به روی حقایق باز کرده و از بردگی ذهنی آزادتان کنند.
در طول چهارده قرن اشغال ایران توسط استعمار بیابانی کثیف و متجاوزی که بر خودش نام دین گذاشته است ترس از افشاگری کوبنده و خرد کننده بر علیه این دین حیوانی علّت اصلی ریشه دواندن اسلام در ایران بوده است. این ترس در واقع عامل اصلی بقای این دین دجالگر و دزد حقیقت در اندیشه ایرانیان است.
بی‌تردید ترس از روشن‌کردن نور دانایی و خرد تنها علّت وجود تاریکی جهل و خرافه‌پرستی است. وقتی که نور دانایی و خرد را خاموش کنی تاریکی جهل و خرافه‌پرستی ظاهر می‌شود.
تاریکی وجود خارجی ندارد، نمی‌توانی تاریکی را نابود کنی. هر آنچه بخواهی می‌توانی انجام دهی ولی تاریکی را نمی‌توانی برداری، نمی‌توانی آن را بیاوری، نمی‌توانی آن را دور کنی. اگر خواستی با تاریکی کاری بکنی، باید با نور انجام دهی. چرا که تنها چیزی است که حیات دارد، قابل تغییر است.
نور را خاموش کن، تاریکی ظهور می‌کند. نور را روشن کن، تاریکی محو می‌شود تو باید با نور کار بکنی. نمی‌توانی هیچ کاری با تاریکی انجام دهی. اگر به جنگ تاریکی بروی، مغلوب می‌شوی. می‌توانی شمشیری در بیاوری و سعی کنی تاریکی را بکشی اما تنها خودت از پا در می‌آیی و سرانجام ذهن تو می‌اندیشد: تاریکی خیلی قدرتمند است، به همین خاطر من شکست خوردم. در اینجاست که منطق به بیراهه می‌رود.
اگر شما با تاریکی بجنگید به این نتیجه می‌رسید که تاریکی فوق‌العاده قدرتمند است و شما در برابرش ناتوانید. امّا واقعیّت کاملاً برعکس است. شما ناتوان نیستید. تاریکی ضعیف است. در واقع تاریکی اصلاً وجود خارجی ندارد. به همین خاطر است که شما نمی‌توانید آن را شکست دهید. چطور می‌توانید چیزی را که وجود ندارد شکست دهید؟
این دقیقاً همان حکایت ضعف ما ایرانیان در مبارزه علیه دین استعمارگر وحشی است. اسلام متوحش از همان آغاز اشغال ایران با ایجاد ترس در دل ایرانیان از جانور خیالی مغز خود یعنی الله، پایه‌های دین استعمارگر و کثیف خود را بر مبنای همین ترس بنا کردند. بی‌شک کنار گذاشتن ترس از الله یعنی همان جانور روانی و خیالی مغز محمد بن عبدالله، تنها راه نجات ملّت ایران از چهارده قرن سلطه استعمار بیابانی است. اگر ما جلوی اشتباهات خود را نگیریم، آن‌ها جلوی ما را می‌گیرند.
☞@PublicExit☜
بردگی ذهنی، بدترین نوع بردگی است. پاک‌ترین و زیباترین اندیشه‌ها و احساسات شما را به مسلخ می‌برد و شما را به اسارت کثیف‌ترین عقاید و باورهایی که ادعای درستی و حقانیّت دارند در می‌آورد و در عین حال سبب دشمنی شما با کسانی می‌شود که سعی دارند چشمان‌تان را به روی حقایق باز کرده و از بردگی ذهنی آزادتان کنند.
در طول چهارده قرن اشغال ایران توسط استعمار بیابانی کثیف و متجاوزی که بر خودش نام دین گذاشته است ترس از افشاگری کوبنده و خرد کننده بر علیه این دین حیوانی علّت اصلی ریشه دواندن اسلام در ایران بوده است. این ترس در واقع عامل اصلی بقای این دین دجالگر و دزد حقیقت در اندیشه ایرانیان است.
بی‌تردید ترس از روشن‌کردن نور دانایی و خرد تنها علّت وجود تاریکی جهل و خرافه‌پرستی است. وقتی که نور دانایی و خرد را خاموش کنی تاریکی جهل و خرافه‌پرستی ظاهر می‌شود.
تاریکی وجود خارجی ندارد، نمی‌توانی تاریکی را نابود کنی. هر آنچه بخواهی می‌توانی انجام دهی ولی تاریکی را نمی‌توانی برداری، نمی‌توانی آن را بیاوری، نمی‌توانی آن را دور کنی. اگر خواستی با تاریکی کاری بکنی، باید با نور انجام دهی. چرا که تنها چیزی است که حیات دارد، قابل تغییر است.
نور را خاموش کن، تاریکی ظهور می‌کند. نور را روشن کن، تاریکی محو می‌شود تو باید با نور کار بکنی. نمی‌توانی هیچ کاری با تاریکی انجام دهی. اگر به جنگ تاریکی بروی، مغلوب می‌شوی. می‌توانی شمشیری در بیاوری و سعی کنی تاریکی را بکشی اما تنها خودت از پا در می‌آیی و سرانجام ذهن تو می‌اندیشد: تاریکی خیلی قدرتمند است، به همین خاطر من شکست خوردم. در اینجاست که منطق به بیراهه می‌رود.
اگر شما با تاریکی بجنگید به این نتیجه می‌رسید که تاریکی فوق‌العاده قدرتمند است و شما در برابرش ناتوانید. امّا واقعیّت کاملاً برعکس است. شما ناتوان نیستید. تاریکی ضعیف است. در واقع تاریکی اصلاً وجود خارجی ندارد. به همین خاطر است که شما نمی‌توانید آن را شکست دهید. چطور می‌توانید چیزی را که وجود ندارد شکست دهید؟
این دقیقاً همان حکایت ضعف ما ایرانیان در مبارزه علیه دین استعمارگر وحشی است. اسلام متوحش از همان آغاز اشغال ایران با ایجاد ترس در دل ایرانیان از جانور خیالی مغز خود یعنی الله، پایه‌های دین استعمارگر و کثیف خود را بر مبنای همین ترس بنا کردند. بی‌شک کنار گذاشتن ترس از الله یعنی همان جانور روانی و خیالی مغز محمد بن عبدالله، تنها راه نجات ملّت ایران از چهارده قرن سلطه استعمار بیابانی است. اگر ما جلوی اشتباهات خود را نگیریم، آن‌ها جلوی ما را می‌گیرند.
☞@PublicExit☜
@PublicExit
#ریکی_جرویس| باورها، حقایق را تغییر نمی‌دهند. اگر شما منطقی باشید، این حقایق هستند که باید باورتان را تغییر دهد.
#ریکی_جرویس| باورها، حقایق را تغییر نمی‌دهند. اگر شما منطقی باشید، این حقایق هستند که باید باورتان را تغییر دهد.
🔆 بررسی آیه ۳۴ سوره نساء در رابطه با کتک‌زدن زنان
☀️ برای مطالعه کامل این مقاله instant view را در پایین پست لمس کنید.
☞@PublicExit☜
bit.ly/2Mzrmhw
☀️ برای مطالعه کامل این مقاله instant view را در پایین پست لمس کنید.
☞@PublicExit☜
bit.ly/2Mzrmhw
Telegraph
بررسی آیه ۳۴ سوره نساء در رابطه با کتک‌زدن زنان
"و زنانى را كه از نافرمانى آنان بيم داريد [نخست] پندشان دهيد، [بعد] در خوابگاه‌ها از ايشان دورى كنيد و [چنانچه تأثير نكرد] آنان را بزنید" (سوره نساء آیه ۳۴).
@PublicExit
کامپیوترها را دوست دارید؟
از این مرد آتئیست هم‌جنس‌گرا تشکر کنید!
آلان تورینگ (۱۹۵۴ ــ ۱۹۱۲)
پدر علم محاسبه
کامپیوترها را دوست دارید؟
از این مرد آتئیست هم‌جنس‌گرا تشکر کنید!
آلان تورینگ (۱۹۵۴ ــ ۱۹۱۲)
پدر علم محاسبه
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻭﺣﺸﺘﻨﺎﮎﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﺩﻟﻬﺮﻩﺁﻭﺭﺗﺮﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎن‌هاﯼ ﺩﯾﻨﯽ، ﺩﺍﺳﺘﺎﻥِ ﻣﮑﺎنی اﺳﺖ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺑﻬﺸﺖ، ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﮑﺎﻥ، كارِ ﺍﺷﺮﻑ ﻣﺨﻠﻮﻗﺎﺕ فقط آميزش جنسی است ﻭ ﺍﯾﻦ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻭ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﻣﺎﺩﺍﻡﺍﻟﻌﻤﺮ ﺁﻧﺎن اﺳﺖ.
ﻫﻤﻪ ﻣﺴﺖ ﻭ ﻻﯾﻌﻘﻞ ﺩﺭ ﻫﻢ ﺁﻣﯿﺨﺘﻪاند. ﻧﻪ ﻗﻠﻤﯽ، ﻧﻪ ﺩﻓﺘﺮﯼ، ﻧﻪ ﻋﻠﻤﯽ، ﻧﻪ ﻫﻨﺮﯼ ﻭ ﻧﻪ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪاﯼ! ﻭﺍﻫﻤﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﺯ ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﻧﺎﻃﻘﯽ ﮐﻪ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﻢ ﺗﻮﺣﺶ ﭼﻨﯿﻦ ﻧﻤﺎﯾﺸﻨﺎﻣﻪﺍﯼ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﺗﺸﺮﯾﺢ ﮐﻨﻢ.
☞@PublicExit☜
ﻫﻤﻪ ﻣﺴﺖ ﻭ ﻻﯾﻌﻘﻞ ﺩﺭ ﻫﻢ ﺁﻣﯿﺨﺘﻪاند. ﻧﻪ ﻗﻠﻤﯽ، ﻧﻪ ﺩﻓﺘﺮﯼ، ﻧﻪ ﻋﻠﻤﯽ، ﻧﻪ ﻫﻨﺮﯼ ﻭ ﻧﻪ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪاﯼ! ﻭﺍﻫﻤﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﺯ ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﻧﺎﻃﻘﯽ ﮐﻪ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﻢ ﺗﻮﺣﺶ ﭼﻨﯿﻦ ﻧﻤﺎﯾﺸﻨﺎﻣﻪﺍﯼ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﺗﺸﺮﯾﺢ ﮐﻨﻢ.
☞@PublicExit☜
🔆 غیراخلاقی بودن مذهب و دستگاه و جامعه مذهبی در حرام‌زاده دانستن فرزندان خارج از ازدواج
✨ حسین قاضیان، جامعه‌شناس
☀️ برای مطالعه کامل این مقاله instant view را در پایین پست لمس کنید.
☞@PublicExit☜
bit.ly/2wtj9RU
✨ حسین قاضیان، جامعه‌شناس
☀️ برای مطالعه کامل این مقاله instant view را در پایین پست لمس کنید.
☞@PublicExit☜
bit.ly/2wtj9RU
Telegraph
غیراخلاقی بودن مذهب و دستگاه و جامعه مذهبی در حرام‌زاده دانستن فرزندان خارج از ازدواج
از حرام‌زاده به عنوان فحش و ناسزا استفاده می‌کنند در دعوا یا برای تحقیر دیگری. اما تمام‌ش هم این نیست. اطلاق واژهء "حرام‌زاده" به یک انسان او را از بسیاری از حقوق اولیه فردی و اجتماعی محروم می‌کند و داغ ننگی همیشگی بر پیشانی او می‌گذارد. جامعه و دستگاه فکری…
@PublicExit
دین یک تیمارستانِ جهالت است، جایی که خودت نگهبان خودتی!
دین یک تیمارستانِ جهالت است، جایی که خودت نگهبان خودتی!
@PublicExit
اوه، شما از پست‌های ضد دین من خسته شده‌اید؟ پس چرا برای من دعا نمی‌کنید تا بس کنم؟
اوه، شما از پست‌های ضد دین من خسته شده‌اید؟ پس چرا برای من دعا نمی‌کنید تا بس کنم؟
☞@PublicExit☜
بیت‌المقدس یا خانه نفرت؟
هر دگرگونی که در عالم طبیعت و یا در نوع زندگی انسان حاصل شود در حماقت نوع بشر هیچ تغییری بوجود نمیاید! سیارهء زمین یکی از بی‌ارزش‌ترین و کم‌وزن‌ترین سیاره‌های منظومه شمسی و نسبت به کل منظومه جهان نادیده‌ترین ذره است به گونه‌ای که می‌توان از بودش صرف نظر کرد به‌طوری که هیچ تداخلی در نظم و بی‌نظمی کلیّت جهان پیش نیاید.
اما بر روی همین کره خاکی که مسکن انسان و دیگر جاندارن است انسان نادان مکانی بی‌ارزش را می‌سازد و آن را مقدس و خانه خدایان می‌پندارد! حماقت انسان اندازه ندارد وقتی دست سازه‌های خود را مقدس می‌خواند.
محمد در آغاز تبلیغ برای دین خود قدس را محل نشیمنگاه الله به تبعیت از یهودیان گرفت اما دیری نپائید که سیاست‌ش تغییر کرد و الله را از قدس به بتخانه مکه تبعید کرد با تصرف مکه بت‌ها را شکستند و مکه شد شهر مقدس مسلمین یعنی خانه خدا و ناباوران در خانه خدا نجس شمرده شده و اجازه ورود ندارند!
مسلمین عادت کرده‌اند در مکان قصبی عبادتگاه بسازند. طنز تلخ حماقت انسان انتها ندارد. امروز در بیت‌المقدس که محل عبادت و در عین حال محل جنگ و مخاصمه سه دین مسیحیت و یهودیت و اسلام است نشان می‌دهد چگونه انسان خانه‌ای که خود می‌سازد خانه خدا می‌داند و دست سازه خود را عبادت می‌کند آنگاه برای خدایان خود ساخته و مکان‌های خود ساخته جنگ و کشتار می‌کند.
بیت‌المقدس امروز تلاقی نفرت و ناهمسازگاری نوع انسان است. بیت‌المقدس نماد حماقت نوع بشر است. انسان‌ها در لباس اعتقادات برای نیاز باورها می‌جنگند تا نیاز خود را فراموش کنند. ابلهانه است وقتی می‌شود با از برکندن لباس اعتقادت پوچ با لباس انسانی و خرد آن گوشه کره خاکی را تبدیل به بهشت انسانی کرد و نه تنها اسرائیل و فلسطین و هر نام مجازی دیگر که حتی خاورمیانه همواره مستعد یک مکان بهشتی می‌تواند باشد این استعداد با بذر اعتقادات هرز می‌رود.
ظرفیت اقتصادی خاورمیانه این استعداد را دارد که با یک سیاست‌گذاری عقلانی با ایجاد یک بازار مشترک و پول مشترک در یک بازه زمانی تبدیل به یک الگو توسعه شود اما در گود اعتقادات تبدیل به نماد سرزمین سوخته شده است.
#Neda_jelaei
☞@PublicExit☜
بیت‌المقدس یا خانه نفرت؟
هر دگرگونی که در عالم طبیعت و یا در نوع زندگی انسان حاصل شود در حماقت نوع بشر هیچ تغییری بوجود نمیاید! سیارهء زمین یکی از بی‌ارزش‌ترین و کم‌وزن‌ترین سیاره‌های منظومه شمسی و نسبت به کل منظومه جهان نادیده‌ترین ذره است به گونه‌ای که می‌توان از بودش صرف نظر کرد به‌طوری که هیچ تداخلی در نظم و بی‌نظمی کلیّت جهان پیش نیاید.
اما بر روی همین کره خاکی که مسکن انسان و دیگر جاندارن است انسان نادان مکانی بی‌ارزش را می‌سازد و آن را مقدس و خانه خدایان می‌پندارد! حماقت انسان اندازه ندارد وقتی دست سازه‌های خود را مقدس می‌خواند.
محمد در آغاز تبلیغ برای دین خود قدس را محل نشیمنگاه الله به تبعیت از یهودیان گرفت اما دیری نپائید که سیاست‌ش تغییر کرد و الله را از قدس به بتخانه مکه تبعید کرد با تصرف مکه بت‌ها را شکستند و مکه شد شهر مقدس مسلمین یعنی خانه خدا و ناباوران در خانه خدا نجس شمرده شده و اجازه ورود ندارند!
مسلمین عادت کرده‌اند در مکان قصبی عبادتگاه بسازند. طنز تلخ حماقت انسان انتها ندارد. امروز در بیت‌المقدس که محل عبادت و در عین حال محل جنگ و مخاصمه سه دین مسیحیت و یهودیت و اسلام است نشان می‌دهد چگونه انسان خانه‌ای که خود می‌سازد خانه خدا می‌داند و دست سازه خود را عبادت می‌کند آنگاه برای خدایان خود ساخته و مکان‌های خود ساخته جنگ و کشتار می‌کند.
بیت‌المقدس امروز تلاقی نفرت و ناهمسازگاری نوع انسان است. بیت‌المقدس نماد حماقت نوع بشر است. انسان‌ها در لباس اعتقادات برای نیاز باورها می‌جنگند تا نیاز خود را فراموش کنند. ابلهانه است وقتی می‌شود با از برکندن لباس اعتقادت پوچ با لباس انسانی و خرد آن گوشه کره خاکی را تبدیل به بهشت انسانی کرد و نه تنها اسرائیل و فلسطین و هر نام مجازی دیگر که حتی خاورمیانه همواره مستعد یک مکان بهشتی می‌تواند باشد این استعداد با بذر اعتقادات هرز می‌رود.
ظرفیت اقتصادی خاورمیانه این استعداد را دارد که با یک سیاست‌گذاری عقلانی با ایجاد یک بازار مشترک و پول مشترک در یک بازه زمانی تبدیل به یک الگو توسعه شود اما در گود اعتقادات تبدیل به نماد سرزمین سوخته شده است.
#Neda_jelaei
☞@PublicExit☜
@PublicExit
یا باید من را دوست داشته باشی یا اینکه می‌توانی در جهنم عذاب بکشی!
یا باید من را دوست داشته باشی یا اینکه می‌توانی در جهنم عذاب بکشی!
☞@PublicExit☜
خدايان آفريدهء انسان، كه انسان را استثمار كرده‌اند.
فخرالدین احمدی سوادکوهی، نبرد با خدایان
حرامم باد اين بهشتی كه از خون و استخوان انسان است. من بهشت نمی‌خواهم. من از بهشت گريزانم. من بهشت را نمی‌خرم كه با هزاران دوز و كلک بفروشم. من فروشندهء انسان نيستم كه خريدار انسانم. من خون انسان حراج نمی‌كنم. در بازار سياه و شلوغ خدايان برای معامله قدم نمی‌زنم. برای بردگی انسان، انسان حراج نمی‌كنم. انسان تمام هستی است. انسان زينت جهان است. جهان بی‌انسان جهان نيست ويرانه‌ای است برای وحوش.
از بهشت گريخته‌ام. از جهنم نيز. من عصيان كرده‌ام. من هوای ديگری غير از اين می‌خواهم. من زندگی ديگر بدون خدايان ترسناک، می‌خواهم. من مسافر گريخته از بهشت و جهنم هستم.
براستی! اگر انسان خدای را عبادت نكند، خدای در دم می‌ميرد. خدای با عبادت و پرستش و نازش انسان زندگی می‌كند و سخت جان می‌گيرد. خدای به عبادت انسان عادت دارد.
امروز همه برايم كهنه می‌آيند. انديشه‌شان بوی كپک می‌دهد. در كام و كلام‌شان جانی نيست. رمق در كس نمی‌بينم و شهامتی كه بستايمش. ترسندگان همه جای زندگی پراكنده‌اند.
من مسافرم كه در سرزمينی جنگ خونين و خوف‌انگيز خدايان را به تماشا نشستم و خنديدم بر حماقت آدمی كه دل به كه داده است! ديدم خدايان برای تصاحب انسان به جدال پرداخته بودند و چه ترسناک می‌نمودند در برهوتی از عدم كه نعره‌شان هنوز بلند است!
☞@PublicExit☜
خدايان آفريدهء انسان، كه انسان را استثمار كرده‌اند.
فخرالدین احمدی سوادکوهی، نبرد با خدایان
حرامم باد اين بهشتی كه از خون و استخوان انسان است. من بهشت نمی‌خواهم. من از بهشت گريزانم. من بهشت را نمی‌خرم كه با هزاران دوز و كلک بفروشم. من فروشندهء انسان نيستم كه خريدار انسانم. من خون انسان حراج نمی‌كنم. در بازار سياه و شلوغ خدايان برای معامله قدم نمی‌زنم. برای بردگی انسان، انسان حراج نمی‌كنم. انسان تمام هستی است. انسان زينت جهان است. جهان بی‌انسان جهان نيست ويرانه‌ای است برای وحوش.
از بهشت گريخته‌ام. از جهنم نيز. من عصيان كرده‌ام. من هوای ديگری غير از اين می‌خواهم. من زندگی ديگر بدون خدايان ترسناک، می‌خواهم. من مسافر گريخته از بهشت و جهنم هستم.
براستی! اگر انسان خدای را عبادت نكند، خدای در دم می‌ميرد. خدای با عبادت و پرستش و نازش انسان زندگی می‌كند و سخت جان می‌گيرد. خدای به عبادت انسان عادت دارد.
امروز همه برايم كهنه می‌آيند. انديشه‌شان بوی كپک می‌دهد. در كام و كلام‌شان جانی نيست. رمق در كس نمی‌بينم و شهامتی كه بستايمش. ترسندگان همه جای زندگی پراكنده‌اند.
من مسافرم كه در سرزمينی جنگ خونين و خوف‌انگيز خدايان را به تماشا نشستم و خنديدم بر حماقت آدمی كه دل به كه داده است! ديدم خدايان برای تصاحب انسان به جدال پرداخته بودند و چه ترسناک می‌نمودند در برهوتی از عدم كه نعره‌شان هنوز بلند است!
☞@PublicExit☜
@PublicExit
اگر بمیرد تقصیر شماست، اما اگر زنده بماند یک معجزه است و شما فقط یک وسیله‌اید.
اگر بمیرد تقصیر شماست، اما اگر زنده بماند یک معجزه است و شما فقط یک وسیله‌اید.
☞@PublicExit☜
نبود ابتدایی‌ترین نیازهای حیاتی در میان اعراب؛ همچون آب، خانه، خوراک، پوشاک که حتی برای ستر عورت خود درمانده آن بودند و به‌خصوص حمام و توالت، همهء این‌ها، نیازهایی بودند تا وعده‌های موجودِ در قرآن، ذهن ناکار آمد آن مردم فرومایه و پست را مبدل به باورمندانی به آخرت نماید تا بتوانند با یورش به دیگر ملل، کسبِ رضایت خدایی را فراهم نمایند که تحقق وعده‌هایش را به آن دنیا موکول نموده بود و با ارتکاب به باورنکردنی‌ترین جنایات تاریخ بشری، امیدِ رسیدن به زن و شراب و آب و خانه و امنیت جانی، رستگاری خویش را در آخرت از الله مطالبه کنند.
این باورمندانِ به الله، نه تنها باعث کشتار جمعی ملل گردید، بلکه ویرانی عمیقی در تمدن‌های موجود خاورمیانه و بین‌النهرین را از خویش برجای گذاشت و تا بیش از دویست سال، هیچ‌یک از ملل مغلوب نتوانستند از خاکروبه‌ها و کشتارها و غارت‌های این مردمِ فرومایه جانِ سالم به در ببرند.
همهء آنان که از تمدن اسلامی سخن می‌گویند، به‌یقین جنایتکارانی هستند در اختفای حقایق تاریخِ اسلام، قَسَم‌ها خورده‌اند، تا منافع فردی خویش را در سایهء تحفهء اهدایی اسلام عزیز در میانِ ملت‌ها ابتیاع نمایند.
بروید تاریخ حقیقی گذشته و فعلِ اسلام را مطالعه کنید، تا بدانید که گردانندگان شارلاتان این مکتب آدمخور، چگونه با قوتِ تمام سعی در پنهان کردنِ حقایقِ تاریخی را دارند که تا امروز شما را در خامی فهم امور رها کرده است.
اگر می‌خواهی تنت در لرزه‌های مدامِ شبانه تا سحر غوط بخورد، از خواندنِ آن جنایات باور نکردنی لحظه‌ای غفلت نکن، تا به فهم این حقیقت تلخ نائل آیی که چگونه پدر و مادران‌ت را به‌قبولِ دین اسلام وادار نمودند.
#misra_ashevan
☞@PublicExit☜
نبود ابتدایی‌ترین نیازهای حیاتی در میان اعراب؛ همچون آب، خانه، خوراک، پوشاک که حتی برای ستر عورت خود درمانده آن بودند و به‌خصوص حمام و توالت، همهء این‌ها، نیازهایی بودند تا وعده‌های موجودِ در قرآن، ذهن ناکار آمد آن مردم فرومایه و پست را مبدل به باورمندانی به آخرت نماید تا بتوانند با یورش به دیگر ملل، کسبِ رضایت خدایی را فراهم نمایند که تحقق وعده‌هایش را به آن دنیا موکول نموده بود و با ارتکاب به باورنکردنی‌ترین جنایات تاریخ بشری، امیدِ رسیدن به زن و شراب و آب و خانه و امنیت جانی، رستگاری خویش را در آخرت از الله مطالبه کنند.
این باورمندانِ به الله، نه تنها باعث کشتار جمعی ملل گردید، بلکه ویرانی عمیقی در تمدن‌های موجود خاورمیانه و بین‌النهرین را از خویش برجای گذاشت و تا بیش از دویست سال، هیچ‌یک از ملل مغلوب نتوانستند از خاکروبه‌ها و کشتارها و غارت‌های این مردمِ فرومایه جانِ سالم به در ببرند.
همهء آنان که از تمدن اسلامی سخن می‌گویند، به‌یقین جنایتکارانی هستند در اختفای حقایق تاریخِ اسلام، قَسَم‌ها خورده‌اند، تا منافع فردی خویش را در سایهء تحفهء اهدایی اسلام عزیز در میانِ ملت‌ها ابتیاع نمایند.
بروید تاریخ حقیقی گذشته و فعلِ اسلام را مطالعه کنید، تا بدانید که گردانندگان شارلاتان این مکتب آدمخور، چگونه با قوتِ تمام سعی در پنهان کردنِ حقایقِ تاریخی را دارند که تا امروز شما را در خامی فهم امور رها کرده است.
اگر می‌خواهی تنت در لرزه‌های مدامِ شبانه تا سحر غوط بخورد، از خواندنِ آن جنایات باور نکردنی لحظه‌ای غفلت نکن، تا به فهم این حقیقت تلخ نائل آیی که چگونه پدر و مادران‌ت را به‌قبولِ دین اسلام وادار نمودند.
#misra_ashevan
☞@PublicExit☜
فرزندان شما بدون هیچ تجربه و تبعیضی به‌دنیا می‌آیند. اذهان آن‌ها به‌طور گسترده‌ای باز هستند. آن‌ها از روی اعتماد و آموزش به شما تکیه می‌کنند. آن‌ها شما را باور می‌کنند وقتی به آن‌ها ترس از موجودات نامریی آسمانی را یاد می‌دهید.
☞@PublicExit☜
goo.gl/UovV93
☞@PublicExit☜
goo.gl/UovV93