🗞 تازهها
رهنمود ۸-۵
۱۲ رهنمود برای بهبود روانپزشکی بستری
پنج: تفکیک مناسب بیماران
بخشهای روانپزشکی بیماران را بر اساس چند ویژگی تقسیمبندی میکنند تا (۱) همه را در امنیت نگه دارند و (۲) بیماران با نیازهای مختلف را به طور مؤثرتری درمان کنند. در یک بخش روانپزشکی، برخلاف دیگر بخشهای پزشکی، انتظار میرود بیماران فعالانه در جلسات گروهی یا فعالیتهای دیگر شرکت کنند. آنها در راهروها قدم میزنند و با دیگر بیماران و کارکنان صحبت میکنند. بنابراین، باید به دقت به ترکیب بخش واحد توجه کرد.
اساسیترین تقسیمبندی، بخشهای کودکان/نوجوانان در مقابل بخش بزرگسالان است، که دلایل آن کاملاً واضح است. در برخی مراکز بخش سالمندان نیز وجود دارد. در بخشهای بزرگسالان، آنها که فضای کافی دارند اغلب بر اساس شدت یا نوع بیماری به بخشهای بیشتری تقسیم میشوند. به عنوان مثال، ممکن است یک طبقه برای بیماران روانپریش، بیثبات یا خشن باشد، در حالی که طبقه دیگری به بیمارانی که وضعیت پایدارتری دارند، اختصاص داده میشود. نیازهای این دو طبقه بسیار متفاوت است: تعداد کارکنان، اقدامات ایمنی، نوع درمانهایی که مفید خواهد بود و غیره. ترکیب نامناسب بیماران میتواند به محیطی ناسالم، روابط مخرب یا نامناسب بین بیماران، و حتی خشونت فیزیکی یا جنسی منجر شود.
بهترین بیمارستانهای روانپزشکی دارای چندین بخش تخصصی هستند که به درمان بیماران با مشکلات بسیار خاص (مانند روانپریشی، اختلالات نورولوژیک، اختلالات خوردن و غیره) اختصاص دارد. این وضعیت بالاترین استاندارد ممکن است، اما متأسفانه بسیاری از بخشهای روانپزشکی بسیار نامناسب هستند و چیزی جز یک راهروی طولانی با یک ایستگاه پرستاری در وسط به نظر نمیرسند. این مشکل دیگری است که ممکن است فقط با ساخت بخشهای جدید از ابتدا حل شود.
شش: بخشهای بیشتر برای بحرانهای کوتاهمدت
تعداد قابل توجهی از بیمارانی که در بخشهای روانپزشکی پذیرش میشوند، پس از چند روز درخواست ترخیص میکنند. برخی به دلیل روانپریشی و اینکه فکر نمیکنند بیمار هستند یا به دلایل مشابه، درخواست ترخیص مینمایند، در حالی که همچنان نیاز به بستری دارند. اما بسیاری دیگر خواستار ترخیص هستند و درخواستشان موجه است، زیرا وقتی به بیمارستان آمدند در بحران بودند، اما اکنون بحران برطرف شده و واقعاً برای ترخیص و ادامه درمان بهصورت سرپایی ایمن هستند.
برخی بیمارستانها، بهویژه در شهرهای بزرگ، واحدهای بحران کوتاهمدت برای مدیریت این مشکل ایجاد کردهاند. این بخشها که اغلب در اورژانس یا نزدیکی آن قرار دارد و با محدودیت زمانی “تا ۲۴ ساعت” یا مشابه آن کار میکنند، برای بیمارانی که نیاز به نظارت بیشتری دارند تا مشخص شود آیا بستری روانپزشکی لازم است، مورد استفاده قرار میگیرد. شاید بیماری مست است و از کنترل خارج شده و نیاز به زمانی برای هوشیاری داشته باشد؛ یا در اولین تجربه، ۱۰۰ میلیگرم ماریجوانای خوراکی مصرف کرده و دچار حملهی اضطرابی نزدیک به سطح روانپریشی شده است؛ یا بیماری به دفعات به اورژانس مراجعه میکند که ترکیبی از دلایل واقعی و وانمود به بیماری است و زمانی برای تصمیمگیری در مورد نحوهی درمان نیاز باشد. یک بخش بحران خوب طراحی شده تا بیماران را در امنیت نگه دارد تا بحران فروکش کند—یا نکند—و از نیرویهای انسانی متنوعی چون پرستاران، مددکاران اجتماعی، نیروهای امنیتی و روانپزشکان با هدف کمک به ترخیص یا بستری رسمی بیماران برای درمان بیشتر تشکیل شده است.
یکی از مزایای واحد بحران این است که تختهای بستری بیشتری را برای بیمارانی که بهطور قطع نیاز به درمان دارند، آزاد میکند. پذیرش و ترخیص بیماران یک فرآیند دشوار است. کاهش پذیرشهایی که لزوم آنها بعداً زیر سؤال میرود، به کادر درمان این امکان را میدهد که بیشتر بر مراقبت از بیماران و سایر وظایف ضروری تمرکز کنند. یک بخش بحران خوب همچنین تختهای اورژانس را برای بیماران جدید آزاد میکند، که این امر همه را راضی نگه میدارد (نیاز به جابهجایی بیماران در اورژانس، یک فرایند پیچیده و غیر قابل اجتناب است، همانطور که هر کسی که بیش از شش ساعت در اتاق انتظار اورژانس گذرانده، بهخوبی میداند).
📎 لطفاً ورق بزنید... ۱/۲
#تجربههای_روانپزشکانه
رهنمود ۸-۵
۱۲ رهنمود برای بهبود روانپزشکی بستری
پنج: تفکیک مناسب بیماران
بخشهای روانپزشکی بیماران را بر اساس چند ویژگی تقسیمبندی میکنند تا (۱) همه را در امنیت نگه دارند و (۲) بیماران با نیازهای مختلف را به طور مؤثرتری درمان کنند. در یک بخش روانپزشکی، برخلاف دیگر بخشهای پزشکی، انتظار میرود بیماران فعالانه در جلسات گروهی یا فعالیتهای دیگر شرکت کنند. آنها در راهروها قدم میزنند و با دیگر بیماران و کارکنان صحبت میکنند. بنابراین، باید به دقت به ترکیب بخش واحد توجه کرد.
اساسیترین تقسیمبندی، بخشهای کودکان/نوجوانان در مقابل بخش بزرگسالان است، که دلایل آن کاملاً واضح است. در برخی مراکز بخش سالمندان نیز وجود دارد. در بخشهای بزرگسالان، آنها که فضای کافی دارند اغلب بر اساس شدت یا نوع بیماری به بخشهای بیشتری تقسیم میشوند. به عنوان مثال، ممکن است یک طبقه برای بیماران روانپریش، بیثبات یا خشن باشد، در حالی که طبقه دیگری به بیمارانی که وضعیت پایدارتری دارند، اختصاص داده میشود. نیازهای این دو طبقه بسیار متفاوت است: تعداد کارکنان، اقدامات ایمنی، نوع درمانهایی که مفید خواهد بود و غیره. ترکیب نامناسب بیماران میتواند به محیطی ناسالم، روابط مخرب یا نامناسب بین بیماران، و حتی خشونت فیزیکی یا جنسی منجر شود.
بهترین بیمارستانهای روانپزشکی دارای چندین بخش تخصصی هستند که به درمان بیماران با مشکلات بسیار خاص (مانند روانپریشی، اختلالات نورولوژیک، اختلالات خوردن و غیره) اختصاص دارد. این وضعیت بالاترین استاندارد ممکن است، اما متأسفانه بسیاری از بخشهای روانپزشکی بسیار نامناسب هستند و چیزی جز یک راهروی طولانی با یک ایستگاه پرستاری در وسط به نظر نمیرسند. این مشکل دیگری است که ممکن است فقط با ساخت بخشهای جدید از ابتدا حل شود.
شش: بخشهای بیشتر برای بحرانهای کوتاهمدت
تعداد قابل توجهی از بیمارانی که در بخشهای روانپزشکی پذیرش میشوند، پس از چند روز درخواست ترخیص میکنند. برخی به دلیل روانپریشی و اینکه فکر نمیکنند بیمار هستند یا به دلایل مشابه، درخواست ترخیص مینمایند، در حالی که همچنان نیاز به بستری دارند. اما بسیاری دیگر خواستار ترخیص هستند و درخواستشان موجه است، زیرا وقتی به بیمارستان آمدند در بحران بودند، اما اکنون بحران برطرف شده و واقعاً برای ترخیص و ادامه درمان بهصورت سرپایی ایمن هستند.
برخی بیمارستانها، بهویژه در شهرهای بزرگ، واحدهای بحران کوتاهمدت برای مدیریت این مشکل ایجاد کردهاند. این بخشها که اغلب در اورژانس یا نزدیکی آن قرار دارد و با محدودیت زمانی “تا ۲۴ ساعت” یا مشابه آن کار میکنند، برای بیمارانی که نیاز به نظارت بیشتری دارند تا مشخص شود آیا بستری روانپزشکی لازم است، مورد استفاده قرار میگیرد. شاید بیماری مست است و از کنترل خارج شده و نیاز به زمانی برای هوشیاری داشته باشد؛ یا در اولین تجربه، ۱۰۰ میلیگرم ماریجوانای خوراکی مصرف کرده و دچار حملهی اضطرابی نزدیک به سطح روانپریشی شده است؛ یا بیماری به دفعات به اورژانس مراجعه میکند که ترکیبی از دلایل واقعی و وانمود به بیماری است و زمانی برای تصمیمگیری در مورد نحوهی درمان نیاز باشد. یک بخش بحران خوب طراحی شده تا بیماران را در امنیت نگه دارد تا بحران فروکش کند—یا نکند—و از نیرویهای انسانی متنوعی چون پرستاران، مددکاران اجتماعی، نیروهای امنیتی و روانپزشکان با هدف کمک به ترخیص یا بستری رسمی بیماران برای درمان بیشتر تشکیل شده است.
یکی از مزایای واحد بحران این است که تختهای بستری بیشتری را برای بیمارانی که بهطور قطع نیاز به درمان دارند، آزاد میکند. پذیرش و ترخیص بیماران یک فرآیند دشوار است. کاهش پذیرشهایی که لزوم آنها بعداً زیر سؤال میرود، به کادر درمان این امکان را میدهد که بیشتر بر مراقبت از بیماران و سایر وظایف ضروری تمرکز کنند. یک بخش بحران خوب همچنین تختهای اورژانس را برای بیماران جدید آزاد میکند، که این امر همه را راضی نگه میدارد (نیاز به جابهجایی بیماران در اورژانس، یک فرایند پیچیده و غیر قابل اجتناب است، همانطور که هر کسی که بیش از شش ساعت در اتاق انتظار اورژانس گذرانده، بهخوبی میداند).
📎 لطفاً ورق بزنید... ۱/۲
#تجربههای_روانپزشکانه
Forwarded from انجمن علمی روانپزشکان ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🗞 استوانههای روانپزشکی ایران
دکتر عبدالحسین میرسپاسی (۱۳۵۵-۱۲۸۶) که همراه با دکتر حسین رضاعی بنیانگذاران روانپزشکی مدرن ایران بودهاند، دانشآموختهی روانپزشکی از فرانسه بودند. او از جمله دانشجویان اعزامی به فرانسه برای فراگیری طب بود که از دانشکده پزشکی لئون فارغالتحصیل شد. وی از همان ابتدا به رشتههای اعصاب و روانپزشکی علاقهمند بود و پایاننامهاش را پیرامون «صفات هیستری شکل حملات صرعی» به نگارش درآورد. ایشان برای مدتی در فرانسه در حوزهی روانپزشکی و پزشکی قانونی به تحقیق و پژوهش پرداخت و در بیمارستان روانی شارانتون فرانسه، مشارکت مؤثری در فعالیتها و تحقیقات بخش و آزمایشگاه داشت.
استاد میرسپاسی همچنین از بنیانگذاران انجمن بهداشت روانی ایران، رئیس پزشکی قانونی ایران، مؤسس و رئیس بیمارستان میمنت، رئیس سابق بیمارستان روانی رازی و عضو شورایعالی وزارت فرهنگ بودهاند.
از دکتر میرسپاسی آثار علمی فراوانی در حوزه روانپزشکی، اعصاب، پزشکی قانونی و حتی فلسفه و ادبیات فارسی به جای ماندهاست که از جمله آن میتوان به ۳۱ جلد کتاب به زبان فارسی، چهار کتاب به زبان فرانسه و ۱۳ مقاله در زمینههای مختلف اشاره کرد. بیماری جنون جوانی، لیپنوتیسم، مرکز دماغی، خلاصه روانپزشکی، روانپزشکی اجتماعی، روانپزشکی در چهار جلد، نشان مچ دست، موارد درمان با توفرانیل، قانون و جنون، جنون جوانی، فکر درونی و تبهکاری، نشان بابنسکی، هیپنوتیسم و روانشناسی عمومی، برخی از آثار استاد است.
#تجربههای_روانپزشکانه
دکتر عبدالحسین میرسپاسی (۱۳۵۵-۱۲۸۶) که همراه با دکتر حسین رضاعی بنیانگذاران روانپزشکی مدرن ایران بودهاند، دانشآموختهی روانپزشکی از فرانسه بودند. او از جمله دانشجویان اعزامی به فرانسه برای فراگیری طب بود که از دانشکده پزشکی لئون فارغالتحصیل شد. وی از همان ابتدا به رشتههای اعصاب و روانپزشکی علاقهمند بود و پایاننامهاش را پیرامون «صفات هیستری شکل حملات صرعی» به نگارش درآورد. ایشان برای مدتی در فرانسه در حوزهی روانپزشکی و پزشکی قانونی به تحقیق و پژوهش پرداخت و در بیمارستان روانی شارانتون فرانسه، مشارکت مؤثری در فعالیتها و تحقیقات بخش و آزمایشگاه داشت.
استاد میرسپاسی همچنین از بنیانگذاران انجمن بهداشت روانی ایران، رئیس پزشکی قانونی ایران، مؤسس و رئیس بیمارستان میمنت، رئیس سابق بیمارستان روانی رازی و عضو شورایعالی وزارت فرهنگ بودهاند.
از دکتر میرسپاسی آثار علمی فراوانی در حوزه روانپزشکی، اعصاب، پزشکی قانونی و حتی فلسفه و ادبیات فارسی به جای ماندهاست که از جمله آن میتوان به ۳۱ جلد کتاب به زبان فارسی، چهار کتاب به زبان فرانسه و ۱۳ مقاله در زمینههای مختلف اشاره کرد. بیماری جنون جوانی، لیپنوتیسم، مرکز دماغی، خلاصه روانپزشکی، روانپزشکی اجتماعی، روانپزشکی در چهار جلد، نشان مچ دست، موارد درمان با توفرانیل، قانون و جنون، جنون جوانی، فکر درونی و تبهکاری، نشان بابنسکی، هیپنوتیسم و روانشناسی عمومی، برخی از آثار استاد است.
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 تازهها. کاتاتونیا
درمانهای دیگر
درمانهای متعدد دیگری برای کاتاتونیا پیشنهاد شده است که بیشتر براساس گزارش های موردی است. شواهد برای آنتاگونیستهای NMDAR آمانتادین و ممانتین کمی قویتر است که پس از بنزودیازپینها و ECT توصیه میشوند. پس از آنتاگونیستهای NMDAR، طیف گستردهای از گزینهها با درجه شواهد کم وجود دارد: لوودوپا، آگونیست دوپامین، کاربامازپین، والپروات، توپیرامات و نسل دوم آنتی سایکوتیکها. با این حال، درغیاب اختلال روانپریشی باید از داروهای ضد روانپریشی اجتناب کرد و حتی در مواردی که روانپریشی اولیه وجود دارد، باید با احتیاط استفاده شوند.
گروههای خاص
کودکان و نوجوانان: درمان اصلی مانند بزرگسالان شامل بنزودیازپینها و ECT است. (در کودکان زیر ۵ سال هم گزارش شده است.)
بزرگسالان مسن: کاتاتونیا میتواند در تشخیص افتراقی یک بیماری که به سرعت در حال پیشرفت است یا عدم موفقیت در درمان در نظر گرفته شود،اختلالات جسمی زمینهساز کاتاتونیا شایعتر است، بنزودیازپینها باید در دوز پایینتری استفاده شوند.
زنان در دوران پریناتال: همکاری چندرشتهای بین روانپزشکی و زنان ضروری است، علایم شدید کاتاتونیا در زنان باردار با خطرات بالایی همراه است و درمان بیماری زمینهای کافی نیست. در ابتدا درمان با لورازپام تا ۴ میلی گرم در روز و در صورت موثر نبودن درمان با ECT را درنظر بگیرید، اگر لورازپام در دوزهای بالاتر از ۴ میلیگرم استفاده شود شیردهی نباید انجام شود، بعد از ECT ممکن است شیردهی انجام شود.
اختلالات طیف اوتیسم: کاتاتونیا در این اختلال شایع است. باتوجه به همپوشانی علایم بالینی کاتاتونیا و اوتیسم، تشخیص کاتاتونیا نیاز به تغییر قابل توجهی در وضعیت پایه دارد.
در موارد خفیف درمانهای روانشناختی و یا لورازپام و درموارد شدید بنزودیازپینها و یا ECT را باید در نظر داشت.
نارسایی کلیه: لورازپام نیاز به تغییر دوز ندارد، ولی عوارض جانبی نیاز به نظارت دارد.
نارسایی کبد: در نارسایی خفیف تا متوسط نیازی به تغییر دوز لورازپام نمیباشد. در نارسایی شدید لورازپام باید با احتیاط مصرف شود.
بیماری تنفسی: در موارد شدید ECT نسبت به لورازپام اندیکاسیون دارد.
خوشبختانه، بنزودیازپینها ارزان و به طور گسترده در دسترس هستند. بااین حال، دسترسی به ECT همگن نمیباشد، که میتواند مراقبت را به تاخیر بیندازد. ارتباط بین خدمات محلی برای تسهیل این امر ضروری خواهد بود. کار چندرشتهای، به ویژه بین روانپزشکان و سایر پزشکان مهم است، زیرا پزشکان معدودی هستند که در طیف وسیع تشخیصهای جسمی و روانپزشکی مطرح شده تخصص داشته باشند.
📎 پایان
#تجربههای_روانپزشکانه
درمانهای دیگر
درمانهای متعدد دیگری برای کاتاتونیا پیشنهاد شده است که بیشتر براساس گزارش های موردی است. شواهد برای آنتاگونیستهای NMDAR آمانتادین و ممانتین کمی قویتر است که پس از بنزودیازپینها و ECT توصیه میشوند. پس از آنتاگونیستهای NMDAR، طیف گستردهای از گزینهها با درجه شواهد کم وجود دارد: لوودوپا، آگونیست دوپامین، کاربامازپین، والپروات، توپیرامات و نسل دوم آنتی سایکوتیکها. با این حال، درغیاب اختلال روانپریشی باید از داروهای ضد روانپریشی اجتناب کرد و حتی در مواردی که روانپریشی اولیه وجود دارد، باید با احتیاط استفاده شوند.
گروههای خاص
کودکان و نوجوانان: درمان اصلی مانند بزرگسالان شامل بنزودیازپینها و ECT است. (در کودکان زیر ۵ سال هم گزارش شده است.)
بزرگسالان مسن: کاتاتونیا میتواند در تشخیص افتراقی یک بیماری که به سرعت در حال پیشرفت است یا عدم موفقیت در درمان در نظر گرفته شود،اختلالات جسمی زمینهساز کاتاتونیا شایعتر است، بنزودیازپینها باید در دوز پایینتری استفاده شوند.
زنان در دوران پریناتال: همکاری چندرشتهای بین روانپزشکی و زنان ضروری است، علایم شدید کاتاتونیا در زنان باردار با خطرات بالایی همراه است و درمان بیماری زمینهای کافی نیست. در ابتدا درمان با لورازپام تا ۴ میلی گرم در روز و در صورت موثر نبودن درمان با ECT را درنظر بگیرید، اگر لورازپام در دوزهای بالاتر از ۴ میلیگرم استفاده شود شیردهی نباید انجام شود، بعد از ECT ممکن است شیردهی انجام شود.
اختلالات طیف اوتیسم: کاتاتونیا در این اختلال شایع است. باتوجه به همپوشانی علایم بالینی کاتاتونیا و اوتیسم، تشخیص کاتاتونیا نیاز به تغییر قابل توجهی در وضعیت پایه دارد.
در موارد خفیف درمانهای روانشناختی و یا لورازپام و درموارد شدید بنزودیازپینها و یا ECT را باید در نظر داشت.
نارسایی کلیه: لورازپام نیاز به تغییر دوز ندارد، ولی عوارض جانبی نیاز به نظارت دارد.
نارسایی کبد: در نارسایی خفیف تا متوسط نیازی به تغییر دوز لورازپام نمیباشد. در نارسایی شدید لورازپام باید با احتیاط مصرف شود.
بیماری تنفسی: در موارد شدید ECT نسبت به لورازپام اندیکاسیون دارد.
خوشبختانه، بنزودیازپینها ارزان و به طور گسترده در دسترس هستند. بااین حال، دسترسی به ECT همگن نمیباشد، که میتواند مراقبت را به تاخیر بیندازد. ارتباط بین خدمات محلی برای تسهیل این امر ضروری خواهد بود. کار چندرشتهای، به ویژه بین روانپزشکان و سایر پزشکان مهم است، زیرا پزشکان معدودی هستند که در طیف وسیع تشخیصهای جسمی و روانپزشکی مطرح شده تخصص داشته باشند.
📎 پایان
#تجربههای_روانپزشکانه