🗞 یاد استوانههای روانپزشکی ایران
زندگی استاد دکتر حسن مرندی (۱۳۸۳-۱۳۰۹)
منبع: سایت روانپزشکان
حسن مرندی قصر، روانپزشکی ادیب بود با دانشی گسترده در زمینههای گوناگون به ویژه ادبیات، تاریخ تمدن و روانشناسی اجتماعی. هوشمندی، حضور ذهن، علاقه به کار جمعی، سعۀ صدر، بیتوجهی به نام و شهرت و دید آمیخته به طنز نسبت به زندگی و آنچه پیرامونش میگذشت از ویژگیهایش بود. ویژگیهایی که اسباب دوستیها را فراهم میکرد.
او در تهران چشم بر دنیا گشود در اول اردیبهشت ۱۳۰۹. پدرش کریم از اهالی مرند در کار تجارت با قفقاز به آن سو رفت و آمد داشت و کالاهایی را با کاروان به آنجا میبرد و کالاهایی میآورد و موفق بود. در یکی از همین سفرها در قصرشیرین شناسنامه گرفت (طبق قانون از سال ۱۳۰۴ داشتن شناسامه لازم شمرده شد). چون اهل مرند بود مرندی نام گرفت و پسوند قصر به سبب صدور شناسامه در این شهر به مرندی اضافه شد. حسن تنها فرزند این پدر بود. گلرخ خانم مادر او اهل تهران بود و چهار فرزند دیگر داشت که پدرشان زود درگذشته بود. همه با هم زندگی میکردند، پدر خانواده بیشتر در سفر بود و مادر با لیاقت خانواده را اداره میکرد.
حسن شاگرد دبستان شریعت بود و ده سال داشت که پدر در یکی از سفرها بیمار شد و پس از چند ماهی در تهران درگذشت. پس از درگذشت پدر تنگی در خانواده پدید آمد. حسن علاقهمند شد در تعطیلات تابستان در چاپخانه کار کند. کاری که شغل یکی از برادرانش هم بود. شاید همین چند تابستان کار در چاپخانه و آشنایی با نویسندگانی که کتابهای آنها را حروفچینی میکرد، او را که ذهنی جستجوگر داشت و گلستان و بوستان و شاهنامه میخواند با دنیای گسترده و شگفت کتاب بیشتر آشنا کرد. به طوری که کتاب خواندن لذت اصلی زندگی او شد.
حسن مرندی در سال ۱۳۲۷ وارد دانشکده پزشکی شد ولی با کودتای ۲۸ مرداد دورۀ پزشکی ناتمام ماند. در سال ۱۳۳۴ دستگیر و به پنج سال زندان محکوم شد که نیم بیشتر را در زندان قصر و بقیه را در قلعه برازجان سپری کرد. کار ترجمه را در زندان آغاز کرد با ترجمه پیگمالیون نوشته برناردشاو.
پس از آزادی دورۀ تخصص روانپزشکی را در بیمارستان روزبه گذراند. اما پیشنهاد کار در بیمارستان را نپذیرفت و به حوزه کتاب و ترجمه و تألیف که علاقه بیشتری به آن داشت روی آورد.
📎 لطفاً ورق بزنید...
#تجربههای_روانپزشکانه
زندگی استاد دکتر حسن مرندی (۱۳۸۳-۱۳۰۹)
منبع: سایت روانپزشکان
حسن مرندی قصر، روانپزشکی ادیب بود با دانشی گسترده در زمینههای گوناگون به ویژه ادبیات، تاریخ تمدن و روانشناسی اجتماعی. هوشمندی، حضور ذهن، علاقه به کار جمعی، سعۀ صدر، بیتوجهی به نام و شهرت و دید آمیخته به طنز نسبت به زندگی و آنچه پیرامونش میگذشت از ویژگیهایش بود. ویژگیهایی که اسباب دوستیها را فراهم میکرد.
او در تهران چشم بر دنیا گشود در اول اردیبهشت ۱۳۰۹. پدرش کریم از اهالی مرند در کار تجارت با قفقاز به آن سو رفت و آمد داشت و کالاهایی را با کاروان به آنجا میبرد و کالاهایی میآورد و موفق بود. در یکی از همین سفرها در قصرشیرین شناسنامه گرفت (طبق قانون از سال ۱۳۰۴ داشتن شناسامه لازم شمرده شد). چون اهل مرند بود مرندی نام گرفت و پسوند قصر به سبب صدور شناسامه در این شهر به مرندی اضافه شد. حسن تنها فرزند این پدر بود. گلرخ خانم مادر او اهل تهران بود و چهار فرزند دیگر داشت که پدرشان زود درگذشته بود. همه با هم زندگی میکردند، پدر خانواده بیشتر در سفر بود و مادر با لیاقت خانواده را اداره میکرد.
حسن شاگرد دبستان شریعت بود و ده سال داشت که پدر در یکی از سفرها بیمار شد و پس از چند ماهی در تهران درگذشت. پس از درگذشت پدر تنگی در خانواده پدید آمد. حسن علاقهمند شد در تعطیلات تابستان در چاپخانه کار کند. کاری که شغل یکی از برادرانش هم بود. شاید همین چند تابستان کار در چاپخانه و آشنایی با نویسندگانی که کتابهای آنها را حروفچینی میکرد، او را که ذهنی جستجوگر داشت و گلستان و بوستان و شاهنامه میخواند با دنیای گسترده و شگفت کتاب بیشتر آشنا کرد. به طوری که کتاب خواندن لذت اصلی زندگی او شد.
حسن مرندی در سال ۱۳۲۷ وارد دانشکده پزشکی شد ولی با کودتای ۲۸ مرداد دورۀ پزشکی ناتمام ماند. در سال ۱۳۳۴ دستگیر و به پنج سال زندان محکوم شد که نیم بیشتر را در زندان قصر و بقیه را در قلعه برازجان سپری کرد. کار ترجمه را در زندان آغاز کرد با ترجمه پیگمالیون نوشته برناردشاو.
پس از آزادی دورۀ تخصص روانپزشکی را در بیمارستان روزبه گذراند. اما پیشنهاد کار در بیمارستان را نپذیرفت و به حوزه کتاب و ترجمه و تألیف که علاقه بیشتری به آن داشت روی آورد.
📎 لطفاً ورق بزنید...
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 دنبالهی زندگی استاد دکتر حسن مرندی
در سال ۱۳۴۰ کتاب شکستناپذیر نوشته هوارد فاست و در ۱۳۴۱ کتاب محاکمه نورنبرگ را ترجمه کرد. سپس به کار دشوار تدوین فرهنگ پزشکی (انگلیسی به فارسی) پرداخت که در آن زمان نخستین کار در این زمینه بود. او در آغاز مقدمه این کتاب نوشته است: «گنجینه واژههای پزشکی و دانشهای مربوط به آن در زبان فارسی ناقص، مغشوش و فقیر است. به کار بردن واژههای پزشکی خارجی در گفتارها و نوشتههای طبی رایج و تا حدود زیادی بسته به دلبستگی فرهنگی به زبان های خارجی، محل تحصیل، سلیقه شخصی و در آخرین تحلیل از روی ناچاری است …». انتشار این فرهنگ (حدود پنجاه سال پیش) با استقبال پزشکان و دانشجویان پزشکی روبهرو شد.
حسن مرندی پس از آنکه در مؤسسه انتشارات فرانکلین به کار پرداخت علاوه بر ویرایش کتاب، سردبیری مجله پیک جوانان، از انتشارات مرکز انتشارات آموزش را که با همکاری مؤسسه فرانکلین تهیه میشد به عهده داشت. در سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۳ با شماری از نویسندگان بنام در تهیه انتشار کتاب امروز همکاری داشت. مقاله و نقدهایی از او در این نشریه باقی است. در همین سالها ترجمه او از کتاب تمدن اثر برجسته کنت کلارک در چندین شمارۀ مجله تماشا، کتاب فضای خالی اثر پیتربروک دربارۀ تئاتر و نیز کتابی با عنوان پدران، مادران و فرزندان از او منتشر شد.
با تأسیس سازمان ویرایش و تولید فنی وابسته به دانشگاه آزاد ایران، حسن مرندی مسئولیت تهیه و تدوین کتابهای درسی آن دانشگاه را بر عهده گرفت و به ریاست این سازمان گماشته شد. این سازمان تا سال ۱۳۵۸ برقرار بود و حاصل آن تربیت دهها، ویراستار متنهای علمی و بیش از صد متن درسی در رشتههای علوم بنیادی، علوم پزشکی، ریاضی، تاریخ و ادب فارسی بود.
پس از انحلال سازمان ویرایش و تولید فنی دانشگاه آزاد، حسن مرندی به مرکز نشر دانشگاهی که در حال تأسیس بود گام نهاد و در ساماندهی این مرکز و انتشار مجله نشر دانش کوشید. در مرکز نشر دانشگاهی مسئولیت گروه پزشکی و بخش ویرایش پزشکی به او سپرده شد. در دورۀ مسئولیت او چند کتاب با ارزش در پزشکی و روانپزشکی به ترجمه او و نیز گروهی از پزشکان چاپ شد. کتاب مختصر روان پزشکی (چاپ اول، ۱۳۶۱) و درآمدی بر روانشناسی (۱۳۶۸) از جمله آنهاست. اما برخی از کتابهایی که در این دوره ترجمه کرد منتشر نشد که دست نوشتۀ آنها باقی است.
حسن مرندی از سال ۱۳۶۲ به مدت ۲۱ سال در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی روانپزشکی درس داد و در ساماندهی بخش روانپزشکی بیمارستان آیتاله طالقانی نقش مؤثری داشت. در دورۀ جنگ تحمیلی نیز برای انجام وظیفه پزشکی و تدریس به شهرهای زاهدان، ایلام، اهواز و تبریز رفت.
حسن مرندی عضو فرهنگستان علوم پزشکی نیز بود و در بخش طب اسلامی وطب سنتی با فرهنگستان همکاری داشت و در کمیته واژگان زبان پزشکی مسئولیت معادلیابی برای واژههای پزشکی و کاربرد واژههای متنهای قدیم پزشکی در طب جدید را به عهده داشت. از کارهای او در این فرهنگستان ویرایش کتاب ذخیره خوارزمشاهی (نوشته حکیم اسماعیل جرجانی) بود که در ۱۳۸۰ منتشر شد. در شورای ویراستاران صدا و سیما نیز عضویت داشت؛ شورایی که به بررسی و بهبود بخشیدن کاربرد زبان فارسی در صدا و سیما میپرداخت. مدتی با مجله دانشکده پزشکی به مدیریت دکتر فریدون عزیزی همکاری داشت. ترجمه کتاب فروید نوشته آنتونی استور (انتشارات طرح نو، سال ۱۳۷۵) از آخرین ترجمههای اوست و نیز ترجمه کتاب ساده و سودمند آدمیان از مجموعه علم چیست برای نوجوانان ( از انتشارات شرکت انتشارات فنی ایران) که پس از درگذشت او منتشر شد.
حسن مرندی تا حدود سال ۱۳۶۴ مطب خصوصی نداشت اما آشنایان و نیز دوستان او که معمولاً از اهل قلم بودند در روزهای گرفتاری و بیماری به او روی میآوردند. در این سال به کسب و کار پزشکی وارد شد و مطب خصوصی باز کرد و چنان که خصلت او بود با بیمارانش دوست شد.
دکتر مرندی مردم دوست و راهگشا بود. تا جایی که دستش میرسید یاری میکرد و درهای بسته را میگشود.
📎 پایان
منبع: سایت روانپزشکان
#تجربههای_روانپزشکانه
در سال ۱۳۴۰ کتاب شکستناپذیر نوشته هوارد فاست و در ۱۳۴۱ کتاب محاکمه نورنبرگ را ترجمه کرد. سپس به کار دشوار تدوین فرهنگ پزشکی (انگلیسی به فارسی) پرداخت که در آن زمان نخستین کار در این زمینه بود. او در آغاز مقدمه این کتاب نوشته است: «گنجینه واژههای پزشکی و دانشهای مربوط به آن در زبان فارسی ناقص، مغشوش و فقیر است. به کار بردن واژههای پزشکی خارجی در گفتارها و نوشتههای طبی رایج و تا حدود زیادی بسته به دلبستگی فرهنگی به زبان های خارجی، محل تحصیل، سلیقه شخصی و در آخرین تحلیل از روی ناچاری است …». انتشار این فرهنگ (حدود پنجاه سال پیش) با استقبال پزشکان و دانشجویان پزشکی روبهرو شد.
حسن مرندی پس از آنکه در مؤسسه انتشارات فرانکلین به کار پرداخت علاوه بر ویرایش کتاب، سردبیری مجله پیک جوانان، از انتشارات مرکز انتشارات آموزش را که با همکاری مؤسسه فرانکلین تهیه میشد به عهده داشت. در سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۳ با شماری از نویسندگان بنام در تهیه انتشار کتاب امروز همکاری داشت. مقاله و نقدهایی از او در این نشریه باقی است. در همین سالها ترجمه او از کتاب تمدن اثر برجسته کنت کلارک در چندین شمارۀ مجله تماشا، کتاب فضای خالی اثر پیتربروک دربارۀ تئاتر و نیز کتابی با عنوان پدران، مادران و فرزندان از او منتشر شد.
با تأسیس سازمان ویرایش و تولید فنی وابسته به دانشگاه آزاد ایران، حسن مرندی مسئولیت تهیه و تدوین کتابهای درسی آن دانشگاه را بر عهده گرفت و به ریاست این سازمان گماشته شد. این سازمان تا سال ۱۳۵۸ برقرار بود و حاصل آن تربیت دهها، ویراستار متنهای علمی و بیش از صد متن درسی در رشتههای علوم بنیادی، علوم پزشکی، ریاضی، تاریخ و ادب فارسی بود.
پس از انحلال سازمان ویرایش و تولید فنی دانشگاه آزاد، حسن مرندی به مرکز نشر دانشگاهی که در حال تأسیس بود گام نهاد و در ساماندهی این مرکز و انتشار مجله نشر دانش کوشید. در مرکز نشر دانشگاهی مسئولیت گروه پزشکی و بخش ویرایش پزشکی به او سپرده شد. در دورۀ مسئولیت او چند کتاب با ارزش در پزشکی و روانپزشکی به ترجمه او و نیز گروهی از پزشکان چاپ شد. کتاب مختصر روان پزشکی (چاپ اول، ۱۳۶۱) و درآمدی بر روانشناسی (۱۳۶۸) از جمله آنهاست. اما برخی از کتابهایی که در این دوره ترجمه کرد منتشر نشد که دست نوشتۀ آنها باقی است.
حسن مرندی از سال ۱۳۶۲ به مدت ۲۱ سال در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی روانپزشکی درس داد و در ساماندهی بخش روانپزشکی بیمارستان آیتاله طالقانی نقش مؤثری داشت. در دورۀ جنگ تحمیلی نیز برای انجام وظیفه پزشکی و تدریس به شهرهای زاهدان، ایلام، اهواز و تبریز رفت.
حسن مرندی عضو فرهنگستان علوم پزشکی نیز بود و در بخش طب اسلامی وطب سنتی با فرهنگستان همکاری داشت و در کمیته واژگان زبان پزشکی مسئولیت معادلیابی برای واژههای پزشکی و کاربرد واژههای متنهای قدیم پزشکی در طب جدید را به عهده داشت. از کارهای او در این فرهنگستان ویرایش کتاب ذخیره خوارزمشاهی (نوشته حکیم اسماعیل جرجانی) بود که در ۱۳۸۰ منتشر شد. در شورای ویراستاران صدا و سیما نیز عضویت داشت؛ شورایی که به بررسی و بهبود بخشیدن کاربرد زبان فارسی در صدا و سیما میپرداخت. مدتی با مجله دانشکده پزشکی به مدیریت دکتر فریدون عزیزی همکاری داشت. ترجمه کتاب فروید نوشته آنتونی استور (انتشارات طرح نو، سال ۱۳۷۵) از آخرین ترجمههای اوست و نیز ترجمه کتاب ساده و سودمند آدمیان از مجموعه علم چیست برای نوجوانان ( از انتشارات شرکت انتشارات فنی ایران) که پس از درگذشت او منتشر شد.
حسن مرندی تا حدود سال ۱۳۶۴ مطب خصوصی نداشت اما آشنایان و نیز دوستان او که معمولاً از اهل قلم بودند در روزهای گرفتاری و بیماری به او روی میآوردند. در این سال به کسب و کار پزشکی وارد شد و مطب خصوصی باز کرد و چنان که خصلت او بود با بیمارانش دوست شد.
دکتر مرندی مردم دوست و راهگشا بود. تا جایی که دستش میرسید یاری میکرد و درهای بسته را میگشود.
📎 پایان
منبع: سایت روانپزشکان
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 ادامهی گزارش ماجرای پوشیدهی یک برهنگی
موضوعی که مسبوق به سابقه بوده است.وی پس از اینکه با تذکر دانشجویان و حراست روبهرو میشود به سرعت خود را به حیاط میرساند و اقدام به هتک حرمت میکند. مدیر روابط عمومی دانشگاه آزاد نوشت: آنچه در این مورد خاص به واقع رخ داده است، نشان میدهد که اقدام منافی عفت دانشجوی خاطی، نه به دلیل تذکر بیحجابی، بلکه بهخاطر اعتراض دانشجویان و حراست به فیلمبرداری و عکاسی بدون اجازه این دانشجو و نقض حریم خصوصی دانشجویان و اساتید بوده است.»
نکته آنکه در همه روایات نقل شده از سوی مراجع مربوطه به نظر میرسد سعی شده با نقل بیربط زندگی خصوصی او از جمله متارکه با همسر، بیماری روانی این دختر برای مخاطبین باورپذیر جلوه کند. به هر روی بازتاب این مساله و نگرانی شهروندان برای سرنوشت این دختر تاجایی بود که آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات در واکنش به این ماجرا در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:«دیدن تصاویر تکاندهنده یکی از دختران ما در دانشگاه آزاد به غایت تلخ و تکاندهنده بود. راه پیشگیری از تکرار چنین فجایعی پرهیز از رفتارهایی است که این مناقشه را تشدید میکند. تردید ندارم که تمامی رویکردهای سلبی و پلیسی شکست خورده است. همه موافقان این رویکرد را به گفتوگو دعوت میکنم.»
دانشگاه آزاد مرجع تشخیص اختلال روانی نیست
با توجه به اهمیت موضوع و اطلاعیه زودهنگام دانشگاه آزاد درباره اختلال روانی این دانشجو با شیما قوشه وکیل دادگستری گفتوگو کردیم. این وکیل دادگستری به هممیهن میگوید که تشخیص اختلال روانی در چنین مواردی نه با دانشگاه آزاد است، نه با کلانتری و نه با سیستم قضایی: «بر فرض که شخص مرتکب جرم هم شده باشد، قانونگذار مشخص کرده که تشخیص چنین مسائلی که میتواند بر مجازات شخص هم تاثیرگذار باشد برعهده حوزه تخصصی «روانپزشکی قانونی» است. قاعدتاً وقتی در یک پرونده قضایی ادعای اختلال روانی فرد توسط خود او یا دیگران مطرح شود، پرونده باید به روانپزشکی قانونی ارجاع شود. روانپزشک قانونی هم با انجام مصاحبههای مختلف طی یک پروسه زمانی میتواند این موضوع را تشخیص دهد که آیا شخص دارای اختلال روانی هست یاخیر. ما مطمئن نیستیم که آیا پروسه مذکور درباره این خانم دانشجو طی شده است یا نه. موضوع اختلال روانی او در حالی مطرح میشود که ما نمیدانیم آیا فرد یا افراد متخصصی درباره این شخص، معاینههای تخصصی و مصاحبههای بالینی ضروری را انجام دادهاند یا خیر.» به گفته این وکیل دادگستری این مسائل جامعه را درگیر کرده و ایجاد نگرانی میکند، در واقع شهروندان میخواهند از حقایق و سرنوشت این خانم مطلع شوند. بنابراین حتی اگر فرایندهای تخصصی هم طی شده باشد قرار نیست دانشگاه آزاد درباره نتایج این فرایندهای برفرض طیشده اطلاعیه دهد. او تاکید میکند: «مرجع اعلام این موضوع دانشگاه آزاد نیست. با فرض اینکه جرمی هم وقوع یافته باشد مرجع اعلام چنین مواردی سیستم قضایی است که این سیستم هم باید از متخصص یا همان روانپزشک قضایی موضوع را استعلام کرده و نتیجه را اطلاعرسانی کند.»
قوشه موضوع را از زاویه دیگری هم بررسی میکند:«اگر برای مرجع تشخیص قانونی، اثبات شود که فرد دچار اختلال روانی است قانونگذار در ماده ۱۴۹ قانون مجازات اسلامی مقرر کرده است «هرگاه مرتکب در زمان ارتکاب جرم دچار اختلال روانی بوده به نحوی که فاقد اراده و قوه تمییز باشد، مجنون محسوب میشود و مسئولیت کیفری ندارد.» بنابراین با فرض این موضوع اساساً شخص دارای اختلال روانی مسئولیت کیفری نداشته و به تبع آن مجازات نمیشود.» این وکیل دادگستری این را هم میگوید که با توجه به اینکه شهروندان از قوه قضائیه انتظار شفافسازی دارند، این دستگاه ملزم به شفافسازی است:«اما باید این موضوع را هم در نظر گرفت که شهروندان چنین مواردی را زیاد شنیدهاند و ممکن است باور کردن این موارد برایشان سخت باشد. بنابراین باید بیطرف بودن مرجع پزشکی یا روانپزشکی هم به اثبات برسد.»
📎 پایان
#تجربههای_روانپزشکانه
موضوعی که مسبوق به سابقه بوده است.وی پس از اینکه با تذکر دانشجویان و حراست روبهرو میشود به سرعت خود را به حیاط میرساند و اقدام به هتک حرمت میکند. مدیر روابط عمومی دانشگاه آزاد نوشت: آنچه در این مورد خاص به واقع رخ داده است، نشان میدهد که اقدام منافی عفت دانشجوی خاطی، نه به دلیل تذکر بیحجابی، بلکه بهخاطر اعتراض دانشجویان و حراست به فیلمبرداری و عکاسی بدون اجازه این دانشجو و نقض حریم خصوصی دانشجویان و اساتید بوده است.»
نکته آنکه در همه روایات نقل شده از سوی مراجع مربوطه به نظر میرسد سعی شده با نقل بیربط زندگی خصوصی او از جمله متارکه با همسر، بیماری روانی این دختر برای مخاطبین باورپذیر جلوه کند. به هر روی بازتاب این مساله و نگرانی شهروندان برای سرنوشت این دختر تاجایی بود که آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات در واکنش به این ماجرا در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:«دیدن تصاویر تکاندهنده یکی از دختران ما در دانشگاه آزاد به غایت تلخ و تکاندهنده بود. راه پیشگیری از تکرار چنین فجایعی پرهیز از رفتارهایی است که این مناقشه را تشدید میکند. تردید ندارم که تمامی رویکردهای سلبی و پلیسی شکست خورده است. همه موافقان این رویکرد را به گفتوگو دعوت میکنم.»
دانشگاه آزاد مرجع تشخیص اختلال روانی نیست
با توجه به اهمیت موضوع و اطلاعیه زودهنگام دانشگاه آزاد درباره اختلال روانی این دانشجو با شیما قوشه وکیل دادگستری گفتوگو کردیم. این وکیل دادگستری به هممیهن میگوید که تشخیص اختلال روانی در چنین مواردی نه با دانشگاه آزاد است، نه با کلانتری و نه با سیستم قضایی: «بر فرض که شخص مرتکب جرم هم شده باشد، قانونگذار مشخص کرده که تشخیص چنین مسائلی که میتواند بر مجازات شخص هم تاثیرگذار باشد برعهده حوزه تخصصی «روانپزشکی قانونی» است. قاعدتاً وقتی در یک پرونده قضایی ادعای اختلال روانی فرد توسط خود او یا دیگران مطرح شود، پرونده باید به روانپزشکی قانونی ارجاع شود. روانپزشک قانونی هم با انجام مصاحبههای مختلف طی یک پروسه زمانی میتواند این موضوع را تشخیص دهد که آیا شخص دارای اختلال روانی هست یاخیر. ما مطمئن نیستیم که آیا پروسه مذکور درباره این خانم دانشجو طی شده است یا نه. موضوع اختلال روانی او در حالی مطرح میشود که ما نمیدانیم آیا فرد یا افراد متخصصی درباره این شخص، معاینههای تخصصی و مصاحبههای بالینی ضروری را انجام دادهاند یا خیر.» به گفته این وکیل دادگستری این مسائل جامعه را درگیر کرده و ایجاد نگرانی میکند، در واقع شهروندان میخواهند از حقایق و سرنوشت این خانم مطلع شوند. بنابراین حتی اگر فرایندهای تخصصی هم طی شده باشد قرار نیست دانشگاه آزاد درباره نتایج این فرایندهای برفرض طیشده اطلاعیه دهد. او تاکید میکند: «مرجع اعلام این موضوع دانشگاه آزاد نیست. با فرض اینکه جرمی هم وقوع یافته باشد مرجع اعلام چنین مواردی سیستم قضایی است که این سیستم هم باید از متخصص یا همان روانپزشک قضایی موضوع را استعلام کرده و نتیجه را اطلاعرسانی کند.»
قوشه موضوع را از زاویه دیگری هم بررسی میکند:«اگر برای مرجع تشخیص قانونی، اثبات شود که فرد دچار اختلال روانی است قانونگذار در ماده ۱۴۹ قانون مجازات اسلامی مقرر کرده است «هرگاه مرتکب در زمان ارتکاب جرم دچار اختلال روانی بوده به نحوی که فاقد اراده و قوه تمییز باشد، مجنون محسوب میشود و مسئولیت کیفری ندارد.» بنابراین با فرض این موضوع اساساً شخص دارای اختلال روانی مسئولیت کیفری نداشته و به تبع آن مجازات نمیشود.» این وکیل دادگستری این را هم میگوید که با توجه به اینکه شهروندان از قوه قضائیه انتظار شفافسازی دارند، این دستگاه ملزم به شفافسازی است:«اما باید این موضوع را هم در نظر گرفت که شهروندان چنین مواردی را زیاد شنیدهاند و ممکن است باور کردن این موارد برایشان سخت باشد. بنابراین باید بیطرف بودن مرجع پزشکی یا روانپزشکی هم به اثبات برسد.»
📎 پایان
#تجربههای_روانپزشکانه