Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شادی وحشتناک

در مورد پینوکیوی گیرمو دل توره

امشب در #تجربه‌های_روان‌پزشکانه
🗞 ارغنون

شادی وحشتناک (Terrible Joy)
یادداشتی درباره برای پینوکیوی گیرمو دل تورو

#دکتر_کامیار_علوی. دندان‌پزشک. تهران

Geppetto: You [Wood Sprite] did bring me joy. Terrible, terrible joy.

۱- در سال ۲۰۲۲، دیزنی و نتفلیکس، دو انیمیشن جدید پینوکیو عرضه کردند. اولی live-action پینوکیو و دومی stop-motion پینوکیو که به پینوکیوی گیرمو دل تورو مشهور است و البته نام مارک گوستافسون نیز در کنار نام دل تورو به‌عنوان کارگردان به چشم می‌خورد. کسی که نام او پیشتر هم برای فیلم‌هایی چون The Shape of Water (۲۰۱۷) و Pan's Labyrinth (۲۰۰۶) مطرح بوده است.
۲- داستان اصلی پینوکیو را نویسنده ایتالیایی، کارلو کولودی (۹۰-۱۸۲۶)، نوشت. یعنی می‌توان کولودی را ژپتوی واقعی دانست. داستان The Story of a Puppet به‌صورت پاورقی (سریالی) از هفتم جولای ۱۸۸۱ در یک مجله هفتگی کودکان به نام Giornale per i bambini (= روزنامه کودکان) که از همان تاریخ تا جون ۱۸۸۹ در ایتالیا منتشر می‌شد، چاپ شد. بعداً در سال ۱۸۸۳ کتاب این داستان با نام The Adventures of Pinocchio به چاپ رسید. ماجراهای پینوکیو در بین ۵۰ کتاب پرفروش همه دوران قرار دارد و با ترجمه به ۲۴۰ تا ۲۶۰ زبان دنیا، بعد از «انجیل» و رمان فرانسوی «شازده کوچولو» (آنتوان دو سنت اگزوپری،۱۹۴۳)، در جایگاه سوم قرار دارد.
۳- نام پینوکیو ممکن است یک واژه نادر توسکانی باشد، به‌معنی تخمه کاج (pine nut) یا ممکن است ترکیب دو واژه pino (درخت یا چوب کاج) و occhio (چشم) باشد.
۴- موفق‌ترین اثری که از روی این کتاب ساخته شده است، انیمیشن سال ۱۹۴۰ دیزنی یا همان «پینوکیو» است که پس از «سفیدبرفی و هفت کوتوله» (۱۹۳۷) دومین انیمیشن دیزنی است و به‌شدت به داستان کولودی وفادار است. کودکان ایرانی با سریال ژاپنی (۱۹۷۶) «ماجراهای پینوکیو» (Piccolino no Bōken) آشنا هستند. هیچ‌کدام از آثار ساخته‌شده دیگر از روی این داستان موفقیت انیمیشن دیزنی را تکرار نکردند. حتی «پینوکیو»ی روبرتو بنینی (۲۰۰۲) با تمام انتظاری که پس از فیلم زیبای Life Is Beautiful (۱۹۹۷) از او می‌رفت، فیلم درخشانی از آب درنیامد.
۵- دل تورو برخی عناصر اصلی داستان (صرف‌نظر از پینوکیو و ژپتو) را با تغییراتی حفظ کرده است. جیرجیرک سخنگو که حالا سباستین نام دارد، تا اواخر داستان حضور دارد. پری مهربان مو آبی حالا با روح چوب (wood sprite) جایگزین شده و البته خواهری هم در دنیای مردگان دارد. Mangiafuoco (یا آتش‌خوار) هم به عنوان مدیر سیرک با نام کنت ولپ (volpe؛ در ایتالیایی به‌معنی روباه) حضور پررنگی دارد. نهنگ یا همان ماهی غول‌آسا هم نقش کلاسیک خود را را دارد. اما مهم‌تر از همه روباه و گربه، و البته مزرعه معجزات (Field of Miracles) در شهر احمق‌ها (Catchfools) و سرزمین بازی (Toyland) حذف شده‌اند.
۶- زمان داستان به‌جای قرن نوزدهم، به دهه ۱۹۳۰ و حضور فاشیست‌ها در ایتالیا و جنگ جهانی منتقل شده است.
۷- داستان از قبل ساخت پینوکیو آغاز می‌شود. ژپتو فرزند نوجوانی دارد که در جنگ کشته می‌شود. نام این فرزند به یاد کارلو کولودی (که سرباز داوطلب ارتش توسکان بوده است)، کارلو است.
۸- سباستین (جیرجیرک سخنگو) برخلاف داستان اصلی که خیلی زود جانش را بر اثر پرتاب یک چکش توسط پینوکیو از دست می‌دهد (و بعد تنها به‌عنوان یک روح در چند جای داستان حاضر است)، راوی داستان است. سباستین به‌قول خودش واقعاً در قلب پینوکیو زندگی می‌کند. خانه اولیه او در درخت کاج، در سوراخ باقی‌مانده چوب که محل قلب پینوکیو است، حفظ می‌شود. سباستین به عنوان اندیشه و مغز پینوکیو در قلبش حضور دارد و او را از انجام کارهای دلبخواهی باز می‌دارد.
I want to tell you a story. It's a story you may think you know, but you don't. Not really. You see, I, Sebastian J. Cricket, was there. As a matter of fact, I lived, actually lived, in the heart of the wooden boy.
۹- پینوکیوی دل تورو تنها بازیگوش یا ساده‌لوح نیست، سرکش هم هست. این پینوکیو مدرسه را ترک نمی‌کند چون می‌خواهد نمایش سیرک را ببیند، بلکه به مدرسه نمی‌رود تا کار کند و با زحمت کشیدن خسارت‌هایی را که به ژپتو زده است، جبران کند. پینوکیو با کنت هوشمندانه قرار می‌گذارد تا از نمایش‌ها سود داشته باشد (گرچه کنت بعداً سرش را کلاه می‌گذارد). او در سیرک هم سرکشی می‌کند، مقابل کنت می‌ایستد تا میمونش (Spazzatura، که در ایتالیایی به‌معنی آشغال است) را اذیت نکند. و بعد در یک نمایش باشکوه، هرچه توهین بلد است نثار موسولینی (که حالا یک کوتوله احمق است) می‌کند و با این کار، کنت را هم به خاک سیاه می‌نشاند.


🧷 لطفاً ورق بزنید...

#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
🗞 دنباله‌ی ارغنون پینوکیوی دل‌تورو

۱۰- چرا پینوکیو نباید ساده‌لوح باشد؟ سادگی او محصول آموزش‌هایی است که به او داده شده است. ژپتو به او می‌گوید اگر دروغ بگوید، دماغش بزرگ می‌شود؛ اما وقتی به او می‌گوید «سربار» دماغش بزرگ نمی‌شود. وقتی دماغ مردم بزرگ نمی‌شود، یعنی دارند راست می‌گویند. (فقط کنت که یک دروغگوی بالفطره است، دماغ بزرگی دارد، اما پینوکیو که بزرگ شدن دماغ او را ندیده است.)
۱۱- دل تورو نشانمان می‌دهد اخلاق نسبی است: دروغ بد است؛ اما پینوکیو در شکم آن موجود غول‌آسا دروغ می‌گوید تا دماغش بزرگ شود و جان پدرش و میمون را نجات دهد و به کسی هم آسیب نمی‌زند.
۱۲- جای قاضی گوریل خالی است. در داستان کولودی، وقتی پینوکیو برای دزدیدن سکه‌هایش نزد قاضی می‌رود، قاضی حق را به او می‌دهد، اما به‌دلیل حماقت، دستور می‌دهد زندانیش کنند. پینوکیو چهار ماه در زندان می‌ماند. این قسمت از داستان به نکته مهمی اشاره می‌کند: مظلوم اگر به‌اندازه ظالم هم در انجام یک کار ستمگرایانه مقصر نباشد، به‌هرحال سهم قابل‌توجهی از تقصیر را داراست و انگشت اتهام به سمت او خواهد بود.
۱۳- کلیسای دل تورو حامی فاشیسم است و کشیش کورکورانه چون سر از کار پینوکیو درنمی‌آورد، او و ژپتو را از کلیسا بیرون می‌کند.
۱۴- پینوکیو از ژپتو می‌پرسد وقتی او و عیسای مصلوب هر دو چوبی هستند، چرا مردم برخلاف عیسی او را دوست ندارند؟ بعداً می‌بینیم پینوکیو در مقابل وسوسه‌های مسیح تاب نمی‌آورد: وسوسه شکم‌پرستی (پاپ کورن و شکلات داغ ترغیبش می‌کنند)، و وسوسه شهرت (در سیرک). جالب است که همان‌طور که مجسمه عیسای مصلوب ژپتو در آغاز دست چپ ندارد، پینوکیو هم در آخرین بازگشتش از مرگ و پیش از رستگاری (تبدیل شدن به یک پسر واقعی) دست چپ ندارد.
Pinocchio: [Looking at a crucifix] He's made of wood too. Why do they like him and not me?
Geppetto: People are sometimes afraid of things they don't know.
۱۵- جنگ بد است، اما اینجا افسر فاشیست (پدر فتیله یا Candlewick، همان دوست پینوکیو که در داستان اصلی تبدیل به الاغ شد و در کالبد الاغ مرد) واقعاً به نبردشان معتقد است: او فرزند خودش را هم به جنگ می‌فرستد. ظاهراً اعتقاد او به شعار فاشیست‌های ایتالیا (Credere, Obbedire, Combattere) یعنی «باور داشته باش، اطاعت کن، بجنگ» واقعی است. در فیلم فتیله هم نافرمانی را از پینوکیو می‌آموزد.
۱۶- چکیده اصلی داستان پینوکیو یعنی «اسطوره بازگشت به زندگی پس از مرگ» اینجا هم وجود دارد. پینوکیوی دل تورو سه بار به زندگی برمی‌گردد، البته این بار لازم نیست یک بار به الاغ مسخ شود. سباستین هم پس از مرگش روایت داستان را ادامه می‌دهد. اما ژپتو که در پایان داستان کولودی حالش خوب شده است، در داستان دل تورو می‌میرد. پینوکیو البته فناناپذیر نیست و گرچه مرگ ژپتو و سباستین و میمون را می‌بیند، قرار نیست به سرنوشت دردناک پل اجکام (Paul Edgecomb، تام هنکس) در The Green Mile (1999، فرانک دارابونت) دچار شود.
۱۷- دیالوگ‌های پینوکیوی دل تورو فوق‌العاده نوشته شده‌اند. وقتی سباستین بین پینوکیو و ژپتو که یکدیگر را در آغوش گرفته‌اند، در حال له شدن است، می‌گوید: «بله، عشق دردناک است.» فرشته مرگ گوشزد می‌کند که «ارزش زندگی به کوتاه بودنش است.» و سباستین یادمان می‌آورد که گاهی پدرها هم مانند همه افراد دیگر ناامید می‌شوند؛ سخنانی به زبان می‌آورند که [فقط] در آن لحظه به آن می‌اندیشند؛ زمان که بگذرد، می‌بینیم اعتقادشان آن‌طور نبوده است.
Pinocchio: You know, all fathers love their sons, but... sometimes fathers feel despair, like everyone else. And they say things they only think they mean in the moment. But with time, they learn they never really meant it at all. And they may even call you ugly things like a burden or a coward, but inside... they love you.
۱۸- گوینده نقش پینوکیو (و کارلو)، گرگوری مان جوان، عالی است. فیلم را دوبله نبینید.


🗞 پایان
🗞 تازه‌ها

#دکتر_صالحه_عباسیان. روان‌‌پزشک. تجربه‌ها

محرومیت منطقه و سلامت روان در طول زندگی
یک مطالعۀ کوهورت آینده‌نگر از تولد به مدت ۶۹ سال

شواهد موجود در مورد پیامدهای سلامت روان مناطق محروم از مطالعات مقطعی یا طولی با دوره‌های مشاهده کوتاه استفاده می‌کند. هدف از این تحقیق بررسی این ارتباط در یک دورۀ ۶۹ ساله بود.

محققان داده‌ها را از نظرسنجی ملی سلامت و توسعۀNSHD) MRC؛ کوهورت تولد بریتانیا سال ۱۹۴۶)، که شامل ۲۱۲۵ شرکت کننده طی ۶۹ سال بود، به دست اوردند.. آنان ارتباط طولی بین محرومیت منطقه و علائم سلامت روان در نوجوانی و بزرگسالی را با استفاده از چارچوب مدل‌سازی چند سطحی ارزیابی کردند.

پس از مطابقت با طبقه اجتماعی پدر، به ازای هر یک درصد افزایش در محرومیت منطقه در سن ۴ سالگی، یک افزایش ۲./. درصدی در میانگین نمرۀ کل مقیاس نوروتیسیزم در سنین ۱۵-۱۳ وجود داشت. پس از مطابقت با طبقه اجتماعی پدر، موقعیت اجتماعی-اقتصادی بزرگسالان ، توانایی شناختی و پیشرفت تحصیلی یک درصد افزایش در تغییر نمرۀ محرومیت منطقه در سنین بین ۴ تا ۲۶ سالگی، با افزایش میانگین نمره کل فراوانی علائم روانپزشکی (MD ۰/۰۶) همراه بود. ارتباط مشابهی بین نمرات تغییر محرومیت در سنین ۴، ۵۳، ۶۰ سالگی و نمره پرسشنامه سلامت عمومی کلی-۲۸ در ۵۳ سالگی (MD ۰/۰۵) ۰/۱۱ و ۶۴-۶۰ سالگی (MD ۰/۰۶) مشاهده شد.

اعضای کوهورتی که از دوران کودکی افزایش محرومیت منطقه را تجربه کردند، در طول زندگی در معرض خطر افزایش یافتۀ سلامت روان ضعیف بودند. مداخلات گستردهٔ جمعیت با هدف بهبود جنبه های اجتماعی و جسمی در محیط محلۀ اولیه می تواند بار اجتماعی-اقتصادی سلامت روان ضعیف را کاهش دهد.

این مطالعه با عنوان Area disadvantage and mental health over the life course: a 69-year prospective birth cohort study توسط Bakolis و همکارانش در Springer در تاریخ 09 February 2023 به چاپ رسیده است.

#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
کنشگر مرزی عاملی انسانی است که می‌کوشد در فاصله میان محدودیت‌های ساختاری ایران، امکان‌هایی تازه کشف یا حتی خلق بکند. در مرزهای میان دولت وجامعه در تردد است. بین دیوان حکومتی و ایوان اجتماعی رفت‌وآمد می‌کند.


#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
دوشنبه اول و سه‌شنبه دوم اسفند
خیریه رعد در نشانی زیر

تهران، شهرک غرب، فاز دو، هرمزان، پیروزان جنوبی، شماره ۷۴


#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
🗞 درنگ

#دکتر_افشین_احمدوند. روان‌‌پزشک. کاشان

سمت درست تاریخ؟!

در جریان تحولات اخیر کشور بارها و بارها این جمله را شنیدم و خواندم که افراد و گروه‌های گوناگون به مردم و دیگران توصیه می‌کنند که در «سمت درست تاریخ» قرار بگیرند! در واقع منظور همه آنها این است که در سمت خودشان بایستی!به‌نظر من تاریخ « سمت درست» ندارد ، سمت درست بعداً ساخته می‌شود. پرسش اصلی اینجاست چه کسی یا گروهی این توان را دارد که « سمت درست » را بسازد؟
بی درنگ پاسخ این خواهد بود که گروهی که  دانش کافی و مدیریت داشته باشد ولی تجربه من نشان داده که یک عامل اساسی دیگری اینجا وجود دارد و آن سالم بودن ساختار روانی است.
در گفتگوها و مصاحبه‌های مختلف گاهی افرادی را می‌بینیم که از سواد و دانش کافی برخوردارند ولی از نظر روان‌شناختی ( آسیب‌شناسی روانی) سالم نیستند که از نظر تشخیصی بیشترشان در طیف اختلالات شخصیت قرار می گیرند مانند افراد خودشیفته و یا کسانی که در کودکی دچار تروما و آسیب‌های جدی روانی شده‌اند البته مردم عادی با بکار بردن اصطلاح اینکه «دیوانه» است یا «عقده‌ایه» کار خود را راحت می‌کنند. آدم‌های ناسالم قطعا به اطرافیان و سیستمی که در آن کار می‌کنند آسیب می‌رسانند. متاسفانه بنظر من تعداد آنها در بین کسانی که ادعاهای سیاسی و مدیریتی دارند، کم نیست!
مطالعات گذشته‌نگر در باره نیمرخ روانشناختی پادشاهان و رهبران تاریخی گویای صحت این مدعی است که نادیده گرفتن سلامتی روانی مدیران  می‌تواند چقدر به جامعه و کشور آسیب برساند و فاجعه ببار بیاورد! 
نتیجه این بحث می تواند این باشد که مطمئن‌ترین سمت تاریخ، «سمت سلامتی» است یا لااقل سمتی است که آسیب روانی آشکاری آنجا دیده نمی‌شود!

#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
🗞 نقد یادداشت #دکتر_افشین_احمدوند

#دکتر_علی_فیروزآبادی. روان‌‌پزشک. تجربه‌ها


در مورد یادداشت اخیر #دکتر_افشین_احمدوند در تجربه‌ها نکاتی چند به ذهن من رسید که به اجمال بیان می‌کنم‌.

شاید بتوان چنین گفت که مفهوم آسیب روانی هم بعدا ساخته می‌شود یعنی بعد از این که فردی همانند هیتلر یا ترامپ یا ... به قدرت رسید و نتایج رفتار و تصمیماتش اشکار شد و آش به درجه‌ای از شوری رسید که افراد عادی جامعه هم به شک در مورد وجود مشکلات روان در این انسان‌ها رسیدند اهل فن شروع به تحلیل شخصیتی آن فرد می‌کنند.

متاسفانه در حوزه‌ی اجتماع برخلاف اتاق درمان که یک مرجع خاص برای قضاوت در مورد اختلال روان یک فرد وجود دارد ( که تازه مرجعیت این فرد متخصص هم در دوران جدبد از سوی متفکرین پسامدرن زیر سوال رفته است )، مرجعی در این خصوص وجود ندارد که بتوان با توسل به ان از خسارت‌های احتمالی‌ای که یک فرد می‌تواند به جامعه بزند پیشگیری کرد‌. شاید قبل از هرچیز باید این پرسش را مطرح کرد که: چه مرجعی و بر چه اساسی می‌تواند سلامت روان یک فرد را در حوزه اجتماع زیر سوال ببرد؟ ایا این به مثابه درازکردن پای روان‌شناسی و روان‌پزشکی از گلیم خود نیست؟

شاید روان‌‌پزشکان همانند آن چه در مورد ترامپ پیش آمد بتوانند حداکثر به اعلام خطر و ارائه نظرات کارشناسی اقدام کنند اما این به معنی پدید آمدن نتایج عملی از این اظهار نظرها نیست.

#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
🗞 درنگ

رنج اجتماعی
گفتار افتتاحیه دبیر علمی همایش سلامت روان و رسانه‌

#دکتر_ارسیا_تقوا. دبیر علمی همایش سلامت روان ‌و‌ رسانه

تجربه‌ها: این سخنان امروز دوشنبه اول اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۹ صبح در افتتاحیه‌ی همایش سلامت روان و رسانه بیان شده است.

-میزبان شما در دوازدهمین همایش سلامت روان و رسانه هستیم. این برنامه به‌طور معمول در نیمه آخر هر سال برگزار می‌شود. شاکله این برنامه بر بر مبنای ارتقا سلامت روان و فروکاستن از انگ‌های موجود پیرامون بیماری‌های روانی بنیان نهاده شده است و می‌کوشد با نگاهی علمی دغدغه‌های سلامت روان کشور را برای مخاطبین عمومی تبیین کند. در یازده دوره همایش‌های قبلی از خشونت‌های اجتماعی و خانوادگی، برچسب‌ها وانگ، کودکان و نوجوانان، بار و هزینه‌های درمان، رسالت همگانی، سواد سلامت و کرونا و شبه‌علم گفتیم. کمیته علمی همایش متاثر از شرایط اجتماعی عنوان "تبعیض نابرابری و سلامت روان" را برای همایش امسال برگزیده است.

- "... وقتی که نوای  بوم شوم بر دیوار مرگ
خوشتر از موسیقی گنجشک نشسته بر شاخه رازقی شنیده شود
نه فرشته عدالت راست قامت می ماند
نه زبان علم گویا
دیگر خواندن نوشته‌های ارسطو
به چه کار آید!"


شاید درست این بود که به تاسی از شرایط زمانه و هم‌نوا با این شعر استاد علی ابهری ما هم این همایش را در دوران مناسب‌تری برگزار می‌کردیم. به بیانی دیگر چه نیازی به گفتن و شنیدن درباره مفاهیمی است که از اعماق وجود آن را حس می‌کنیم. صحبت از نابرابری و فقر و کمبود در ایران سال هزار و چهار صد و یک ممکن است عبث به‌نظر برسد اماتجربه نشان داده اندیشه‌ورزی علمی و کنشگری اجتماعی درباره واقعیت‌های تلخ بهترین راه برون‌رفت از سختی‌های مکرر در مکررِ بی‌پایان است. سختی‌هایی که انگار تمامی ندارند و تنها در گذر تاریخ رخت عوض می‌کنند
- ما در شرایط سختی به سر می‌بریم. ایران امروز میان دو کمبود دست‌وپا می‌زند از یک‌سو تنگنایی است که چند دهه دوری از شرایط هم‌نوا با اقتصاد جهانی برای ما به‌همراه داشته است و دیگر قوانین داخلی است که بنا به مصالحی فقدان غریبی را برای ایرانیان رقم زده است مثل کمبود دسترسی به اینترنت و تکنولوژی‌های روز.
فراتر از مشکلات موجود نابرابری‌ها و تقسیم ناعادلانه فرصت‌ها بسیاری از توانمندان را سرخورده کرده است.
تبعیض فقط یک احساس دردناک نیست، حقارتی شده که مردم از ژرفای وجود آن را لمس می‌کنند. نمونه‌اش تبعیضی است که یک  نوع پوشش در زمان و مکان مختلف تعابیر متفاوت دارد. فقر ایرانیان را ذله کرده اما آن‌چه بیشتر امان مردم را بریده نابرابریهای بی‌امان و فزاینده‌ای است که دل‌های فسرده مردم را درمانده‌تر و پریشان‌تر می‌کند و به آن‌ها مدام گوشزد می‌کند که تبعیض، تقدیر ابدی آن‌ها خواهد بود.
نابرابری‌ها تنها در حوزه درآمدها مشاهده نمی‌شوند، بلکه در زمینه‌های دیگر مانند جنسیت، سن، تبار، قومیت، ناتوانی و معلولیت، گرایش جنسی، طبقه و مذهب نیز نمود دارد.
- این همایش را در دوران حیرت‌انگیزی برگزار می‌کنیم.‌ سوای این‌که بزرگانی در این ایام دل‌ودماغ حضور در این همایش را نداشتند.بزرگوارانی هم بودند که از فردای خود خبر نداشتند. نمی‌دانستند به جبر این‌ یا آن آیا می‌توانند در تاریخ مقرر در همایش حضور داشته باشند؟
علی ایحال خوشبختیم که برغم مشکلات پیرامونی همایشی به خیال خود درخور را با حضور نخبگان برجسته کشور میزبانی می‌کنیم.
- در این همایش که امسال با شعار تبعیض، نابرابری و سلامت روان تقدیم می‌شود علاوه بر سخنرانی استاد حسن عشایری با عنوان: نابرابری اجتماعی و تحول مغز اجتماعی با پنج پنل در خدمتتان هستیم
- تبعیًض نابرابری و عدم امنیت اجتماعی
- نقش نهادهای مدنی در کاستن از تبعیض و نابرابری
- بیماری‌های روان و هزینه‌های درمان
- آینده در آیینه نابرابری‌ها
-اتعکاس فقر و نابرابری در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی
آن‌چه تقدیم می‌شود حاصل هشت‌ماه تلاش تیم‌های علمی و اجرایی همایش سلامت روان و رسانه در موسسه نیکوکاری دکتر مجتبی معین و انجمن علمی روانپزشکان ایران همراه با جمعی از اندیشمندان نحله‌های مختلف فکری است؛ امیدواریم مجموعه سخنرانی‌‌ها و گفتگوهای ارایه شده پاسخگوی اذهان پرسشگر مخاطبان فرهیخته ایران امروز باشد.

#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
🗞 شعر

#دکتر_حسین_آزادی. روان‌‌پزشک. یزد

جنون

جنون نشسته باز هم مرا نظاره می‌کند
به جاده‌های روشن ِ عبور اشاره می‌کند.

برای همسفر شدن، اراده احتیاج نیست
جنون تمام راه را خودش اداره می کند.

میان کوله‌بار من، یکی سلام و صد غزل
تمام زادِ راه را، به قهر پاره می‌کند.

کنار جاده زاهدی، نشسته غرق ادعا
برای لمس گونه‌ی گل استخاره می‌کند.

و ما به اوج می‌رسیم و آسمان به پیشواز
سرای روزگار را پر از ستاره می‌کند.

#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
روز دوم و آخر همایش سلامت روان و رسانه


خیریه رعد در نشانی زیر

تهران، شهرک غرب، فاز دو، هرمزان، پیروزان جنوبی، شماره ۷۴


#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
🗞 نکوداشت دکتر سید احمد جلیلی

استوار و فروتن

در همایش سلامت روان و رسانه از خدمات دکتر سید احمد جلیلی رییس اسبق انجمن علمی روان‌پزشکان ایران تقدیر شد. متن رسمی تقدیر به شرح زیر است.

او ویژگی‌هایی را در خود جا داده که به دشواری در کنار هم در یک تن گرد می‌آیند؛ اما چه باک که کار مردان بزرگ ممکن کردن ناممکن‌ها و دشوارها است. او فروتن است، و به پیر و جوان و خرد و کلان یک اندازه احترام روا می‌دارد، عجیب دلنشین است و کریم. اما از دیگر سو در جای خود شرافت و ارزش خود را ارزانی هر کسی نمی‌کند. همین است که از استادی دانشگاه می‌گذرد اما از کرامت خود در نمی‌گذرد.
موی سپید کرده، اما از پیشه‌ی قدیم خود در تکریم مو سپیدان و بزرگان دست نمی‌کشد.
هزار مشغله دارد و در ایام پختگی بهانه‌ی بسیار برای کناره جستن و کنج راحت گزیدن، اما حتی از پیگیری حال یک بیمار قدیمی در معرض خطر از آن سوی اقیانوس‌ غفلت نمی‌ورزرد. معرفت، صمیمیت و نیک‌اندیشی او را عمقی عمیق  است و رنجش و تکدر در قواره معرفتی ایشان تعریف نشده است.
همان اندازه و بیش‌تر که در دل روان‌پزشکان دیروز و امروز جای دارد، در چشم اهل فرهنگ و ادبیات منزلت دارد. اهل ذوق ایشان را هنرشناسی صاحب ذوق و شاعری توانمند می‌دانند. و بسیار بیش‌تر که در میان روان‌‌پزشکان تکیه‌گاه است، ستون استوار جامعه‌ی پزشکی ایران است، بسیاری خدمات ایشان در انجمن‌های صنفی پزشکی و موزه ملی تاریخ پزشکی را به یاد ماندنی می‌دانند. غرورآفرین است که بسیاری از بزرگان روان‌پزشکی دنیا، روان‌پزشکی ایران را با نام او می‌شناسند.


دکتر سید احمد جلیلی سرو سایه‌‌‌افکن جامعه‌ و خانواده‌ی روان‌‌پزشکی و سلامت روان ایران است، و به درازای عمر حرفه‌ای خود در خدمت روان‌‌پزشکی و سلامت روان مردمان ایران بوده است.
مجموعه‌ی همایش روان و رسانه همواره از حضور صمیمانه و حمایت‌های ایشان برخوردار بوده و خود را مرهون الطاف ایشان می‌داند. آرزومند تداوم حضور گرم دکتر سید احمد جلیلی در عرصه‌ی علم، پزشکی و ارتقا سلامت روان این دیاریم.

#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
🗞 تازه‌ها

#دکتر_مهنوش_مهدیار. دستیار روان‌‌پزشکی. تجربه‌ها

ارتباط سلامت کاردیوواسکولار با خطر علائم بالینی مرتبط با افسردگی

اهمیت: سلامت کاردیوواسکولار ممکن است برای پیشگیری از علائم افسردگی استفاده شود. با این حال، اطلاعات مربوط به ارتباط سلامت قلبی عروقی در میانسالی با علائم افسردگی وجود ندارد.

هدف: این مطالعه با هدف ارزیابی اینکه آیا سلامت بیشتر پایه کاردیوواسکولار و بهبود سلامت کاردیوواسکولار در طول زمان با خطر کمتری از بروز علائم افسردگی و مسیرهای نامطلوب علائم افسردگی مرتبط است یا خیر، صورت گرفته است.

طراحی، ستینگ، و شرکت کنندگان: شرکت کنندگان بدون علائم افسردگی از یک گروه آینده نگر مبتنی بر جامعه در فرانسه (کوهورت GAZEL) وارد شدند. معاینات سلامت کاردیوواسکولار در سال های ۱۹۹۰ و ۱۹۹۷ و ارزیابی علائم افسردگی در سال ۱۹۹۷ و پس از آن هر ۳ سال تا سال ۲۰۱۵ انجام شد. داده ها از ژانویه تا اکتبر ۲۰۲۲ تجزیه و تحلیل شدند.

اکسپوژر: تعداد معیارهای سلامت کاردیوواسکولار (سیگار کشیدن، شاخص توده بدن، فعالیت بدنی، رژیم غذایی، فشار خون، گلوکز و کلسترول) در سطح متوسط یا ایده آل در سال ۱۹۹۷ و تغییر ۷ ساله در سلامت کاردیوواسکولار بین سال ۱۹۹۰ و ۱۹۹۷.

پیامدها و معیارهای اصلی: پیامد اولیه رویداد نشانه‌های افسردگی بود (مرکز مطالعات اپیدمیولوژیک ۲۰ آیتم - مقیاس افسردگی [CES-D] امتیاز ۱۷ یا بیشتر در مردان یا ۲۳ یا بیشتر در زنان). پیامد ثانویه مسیر نمرات علائم افسردگی بود. مسیرها شامل نمرات پیوسته پایین، نمرات نسبتاً بالا، شروع کم و سپس افزایش نمرات، شروع نسبتاً بالا، افزایش، سپس امتیازات بهبودیابنده، و شروع نسبتاً بالا و سپس افزایش نمرات بود.

نتایج: از ۶۹۸۰ بیمار شامل ۱۶۷۱ نفر (23.9%) زن و میانگین سنی (SD) ۵۳/۳ (3.5) سال بود. در طول یک پیگیری ۱۹ سال پس از ۱۹۹۷، ۱۸۵۸ نفر (26.5٪) علائم افسردگی را تجربه کردند. سلامت کاردیوواسکولار پایه بالاتر در سال ۱۹۹۷ و بهبود سلامت کاردیوواسکولار در طی ۷ سال هر کدام با خطر کمتر علائم افسردگی همراه بود (نسبت شانس [OR] در هر متریک اضافی در سطح متوسط یا ایده آل در ابتدا، 0.87؛ 95% فاصله اطمینان (CI)، 0.84-0.91؛ یا به ازای هر 1 متریک بالاتر در سطح متوسط یا ایده آل در طی 7 سال، 0.91؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.86-0.96). همچنین، سلامت قلبی عروقی بهتر با خطر کمتر مسیر علائم افسردگی نامطلوب همراه بود. در مقایسه با مسیر امتیاز ثابت پایین، کمترین خطر برای مسیر امتیاز شروع کم و سپس افزایش مشاهده شد (OR به ازای هر متریک اضافی در سطح متوسط یا ایده آل در ابتدا، 0.70؛ 95% فاصله اطمینان (CI)، 0.64-0.76؛ OR به ازای هر متریک بالاتر در سطح متوسط یا ایده آل در طول 7 سال، 0.73؛ 95% فاصله اطمینان (CI)، 0.68-0.79) و مسیر امتیاز شروع نسبتاً بالا و سپس افزایشی (OR به ازای هر متریک اضافی در سطح متوسط یا ایده آل در پایه، 0.71؛ 95% فاصله اطمینان (CI)، 0.64-0.79; OR به ازای هر 1 متریک بالاتر در سطح متوسط یا ایده آل طی ۷ سال، 0.71؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.64-0.77).

نتیجه‌گیری و ارتباط: در این مطالعه کوهورت مبتنی بر جامعه آینده‌نگر روی بزرگسالان، سلامت کاردیوواسکولار بالاتر با خطر کمتر علائم افسردگی در طول زمان همراه بود. توضیح اینکه کدام مجموعه از عوامل قلبی عروقی ممکن است بر خطر افسردگی تأثیر بگذارد می تواند برای پیشگیری مهم باشد.

این پژوهش در شماره‌ی فوریه‌ی ۲۰۲۳ مجله‌ی جاما چاپ شده است‌.


#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
🗞 پر مهم

بیانیه‌ی تحریریه‌ در مورد تغییر روی‌کرد
پرهیز از سیاست‌زدگی

بازگشت به روان‌‌پزشکانگی


اولین یادداشت مجله محو و گم شده. چنان که شاید بدانید تجربه‌ها رسما از ۲۷ آذر ۹۴ آغاز به کار کرد، اما متاسفانه ۲۷ مرداد ۹۵ نسخه‌ی اصلی از دسترس خارج شد. تلاش‌ها برای بازپس گرفتن آن اوراق گم‌شده ناکام ماند، و بعد از درنگی ناکام به امید احیای دوباره‌ی همان نسخه، تجربه‌های جدید از شهریور ۹۵ جایگزین شد.
اولین یادداشت مجله محو و گم شده. پس نمی‌شود به آن برگشت و مرور کرد که از کجا آغاز شد و اکنون کجا هستیم. هر چند آشکار است که ما هم آدم‌های ۷ سال پیش نیستیم، و حتی روان‌‌پزشکان و دانش‌پژوهان دیگری شده‌ایم. ۱۹ آگوست ۲۰۱۶ اولین کلماتی را می‌شود دید که تجربه‌ها دوباره از آن آغاز شده، هر چند می‌دانیم پیش از آن ۸ ماهی یک مجله به شتاب و با تمرکز بر جمع‌آوری تجربه‌های بالینی هر روزه‌ی هر کدام از ما که معمولا شفاهی می‌ماند و حتی نقل نمی‌شود داشته شکل می‌گرفته و سامان می‌یافته. تیتر زذه بودیم زندگی ادامه دارد. و هنوز زندگی ادامه دارد و امروز هم می‌شود در نهایت دلمردگی هنوز از زندگی سخن گفت، هر چند به دشواری. باید به کامو پناه برد که گفته اگر امید نبود باید آن را اختراع کرد. آلنا مکوندی که آن روزگار دستیار روان‌پزشکی بود و اکنون روان‌‌پزشکی کارآزموده شده در مقدمه‌ی عکس‌هایش در همان روزها نوشته؛

عکاسی برای من راهی به سمت کشف زندگیه. زندگی که هر روز و هر لحظه کنار من در جریانه و هر ثانیه‌ای که می‌گذره مثله قطره آبیه که از لای انگشتای دستم فرار می‌کنه.
دوربین برای من مثل یه جعبه جادو می‌مونه. جعبه‌ای که هر بار که به دستش  می‌گیرم برای من بخشی از شگفتی دنیای اطرافم رو ثبت می‌کنه و می‌تونم به جرات بگم که این زندگی با تمام زشتی‌ها و زیباییهاش هر بار از نو من رو شگفت زده می‌کنه.
شما رو دعوت می‌کنم به این سفر.


تجربه‌ها از یک تجربه‌ی شخصی به آرامی شکل تجربه‌ای گروهی یافت.

🔑 تلاش بر آن بود تجربه‌ها رسانه‌ی روان‌‌پزشکان ایران بشود. ایده‌ای که خام و آرزواندیشانه بود. هیچ نهاد و رسانه‌ای نمی‌تواند همه را نمایندگی کند. می‌شود کوشید چتر بود، و چون بازار اندیشه‌ها عمل کرد و به رفت و آمد ایده‌ها و حتی نزاع‌ها میدان و فضا داد اما آرزوی استقلال و خنثی‌بودن، و فراتر از گرایش‌ها نشستن ایده‌ای ناباب و ناشدنی است.

در همه‌ی این سال‌ها از ۱۳۹۴ تا به امروز در حرفه و در کشور بادهای فراوانی در وزیدن بوده. ما را سیل نبرد، زلزله نکشت و جنگ و تحریم و نابردباری داخلی از پا در نیاورد اما زخمی و اندوهگین کرد و در برابر هم قرار داد. منکر جدی بودن مسأله‌ی سیاست و نزاع‌های سیاسی و اجتماعی مملکت نیستیم- که مگر می‌شود منکر شد آفتاب را- اما

🔑 از خود می‌پرسیم جای ما به عنوان رسانه‌ای کوچک با اهدافی محدود کجای این همه غوغا است؟ آیا آن است که در سپهر سیاست جایی در کنار گرایشی مشخص برای خود معین کنیم، یا در نزاع‌های حرفه‌ای دایه‌ی دلسوزتر از مادر جامعه‌ی حرفه‌ای گردیم؟

حتما کسانی خواهند گفت داستان این روزگار، سمت این دسته و آن دسته ایستادن نیست، ایستادن در سمت درست تاریخ و در کنار مردم ماندن است. نزاعی نداریم و حتی مسولیت‌های روان‌‌پزشکان را فراتر از نشستن در محکمه و صدور دستورات دارویی می‌بینیم. هر کدام از ما به عنوان یک شخص آرایی داریم و کنش‌هایی مستقل در زندگی حرفه‌ای و زیست اجتماعی، اما سخن آن است که

🔑جمع ما در هیات یک رسانه‌ی کوچک که از همکاری تعدادی کمتر از انگشتان یک دست افرادی داوطلب و علاقه‌مند برخوردار است تا چه میزان می‌تواند آن بار بزرگ را تاب آورد و در عین حال جانب حزم و خرد وانگذارد؟

سوال مهمی است اما پاسخی که از تجربه‌ی زیسته‌ی ما می‌آید آن است که باید ماند اما مینی‌مال و محدود بود، و باید بود آن‌گونه بودنی که بیش‌ترین مغزها و جان‌ها را می‌تواند پیرامون خود، یک‌دل نگه دارد و پیش‌فرض و دوری و نزاع بر نینگزد.

🔑ما احیای تجربه‌های اولیه و بازگشت به گردآوری تجربه‌های بالینی را راه حل یافته‌ایم.

آموخته‌ایم بمانیم. و ماندن و میدان را خالی نکردن و زندگی را پاس داشتن و آموختن از یکدیگر سرلوحه‌ی ما خواهد ماند.

شنبه تا سه‌شنبه از آغاز روزهای کاری سال ۱۴۰۲ ویژه‌ی روایت‌ها، و تجربه‌های بالینی خواهد شد. آن‌چه آموخته‌ایم، کامیابی‌ها، ناکامی‌ها، درس‌های به کف آمده از خطاها و هر چه از بالین که به کار دیگران آید به مجله راه دارد. چهارشنبه‌ها همچنان برای تازه‌ها است.
بخش‌های نقد و نظر و درنگ‌های اجتماعی- سیاسی، ادبیات و هنر فعلا در دستور کار مجله نخواهد بود. همچون ایام که در غوغا و تلون‌ مزاج است، ما نیز ناچاریم راه خود را هر از چندی با نگاهی به پیرامون و آن‌چه اولویت می‌پنداریم تصحیح کنیم.

با ما بمانید و از #تجربه‌های_روان‌پزشکانه‌ی خود دیگران را بهره‌مند سازید.
🗞 چالش

آیا تجربه‌های روان‌پزشکانه به مولفه‌های اجتماعی و زمینه‌های ایرانی اختلال روان‌‌پزشکی بی‌اعتنا شده؟


تحریریه #تجربه‌های_روان‌پزشکانه به این سوال پاسخ خواهند داد.

#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
🗞تازه‌ها

#دکتر_زهرا_محدث_اردبیلی. دستیار روان‌‌پزشکی. تجربه‌ها

ارتباط بین ویژگی‌های شخصیتی و خطر مرگ و میر ناشی از بیماری ایسکمیک قلبی قبل و بعد از زلزله بزرگ ژاپن شرقی


مطالعه‌ای که به تازگی چاپ شده ارتباط بین ویژگی‌های شخصیتی و خطر مرگ و میرناشی از بیماری ایسکمیک قلبی در بین بازماندگان زلزله بزرگ ژاپن شرقی (GEJE) و بررسی اینکه آیا ویژگی‌های شخصیتی بر افزایش مرگ و میر ناشی از ایسکمی مشاهده شده پس از GEJE تأثیر می‌گذارد یا خیر، را بررسی نموده است.

تجزیه و‌تحلیل داده‌های حاصل از ۲۹۰۶۵ مرد و زن در این مطالعه کوهورت که بین ۴۰ تا ۶۴ سال سن داشتند، نشان داا شرکت‌کنندگان بر اساس نمرات هر یک از چهار خرده مقیاس شخصیت. نوروتیسم، سایکوتیسیم، برون‌گرایی، و دروغ با استفاده از نسخه‌ی ژاپنی پرسش‌نامه شخصیت آیزنک (فرم کوتاه اصلاح‌شده )به چهار قسمت تقسیم شدند. هشت سال قبل و بعد از رویداد GEJE (11 مارس ۲۰۱۱) به دو دوره تقسیم و رابطه بین ویژگی‌های شخصیتی و خطر مرگ و میر ایسکمی را بررسی شد.
در چهار سال قبل از Neuroticism ،GAGE به طور قابل توجهی با افزایش خطر مرگ و میر ناشی از ایسکمی مرتبط بود. در مقابل، هیچ ارتباط آماری معنی‌داری بین Neuroticism و مرگ و میر ناشی از ایسکمی در چهار سال پس از GEJE مشاهده نشد.
نتیجه:
این یافته نشان می‌دهد که افزایش مشاهده شده در مرگ و میر ناشی از ایسکمی پس از GEJE را می‌توان به عوامل خطر دیگری غیر از ویژگی‌های شخصیت نسبت داد.

این مطالعه توسط Yumi Sugawara و همکاران در ۲۵ فوریه ۲۰۲۳ در مجله Journal of Psychiatric Research به چاپ رسیده است.

#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
در یزد اولین نمایشگاه خیریه آثار دست‌ساز به همت جمعی از روان‌‌پزشکان یزدی، بیماران، کارکنان بیمارستان و دستیاران روان‌پزشکی یزد جهت حمایت از بیماران اعصاب و روان برگزار می‌گردد. اشتغال همچنان مسأله‌ی اصلی بیماری روانی در ایران است.

#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
در سنندج هم آثار مددجویان هنرمند در نمایشگاه کاردرمانی دانشگاه علوم پزشکی کردستان عرضه خواهد شد.

۱۶ اسفند، ساعت ۹ الی ۱۷
سنندج، بیمارستان روان‌‌پزشکی قدس

#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
2024/09/24 06:26:15
Back to Top
HTML Embed Code: