🗞 تازهها
#دکتر_ستاره_اسماعیلی. دستیار روانپزشکی. تحربهها
توصیف علایم ناشی از قطع داروهای ضدافسردگی در راهنماهای بالینی
وقتی راهنمای ناقصی برای شناسایی علایم ناشی از قطع مصرف داروهای ضد افسردگی وجود دارد.
بیماران با قطع یا کاهش دوز داروهای ضدافسردگی، علایم ترک را تجربه میکنند که شامل علایم متنوع جسمی و روانی مانند خستگی، علایم شبه آنفولانزا، اضطراب و یا حتی احساس شوک الکتریکی میباشد. اغلب این علایم بعد از چند هفته بهبود مییابند اما گاهی برای ماهها یا سالها باقی میمانند وبه عنوان اختلال مداوم بعد از قطع توصیف میشود. محققان تاکید میکنند: علائم افسردگی و قطع داروهای ضد افسردگی دو وضعیت بالینی کاملا متفاوتی هستند اما با این وجود در مواردی به طور قابل توجهی باهم همپوشانی دارند، بنابراین تمایزشان از یکدیگر مهم میباشد.
اندرسون سورنسن و همکارانش در مطالعهای سیستماتیک ۲۱ راهنمای بالینی (CPGs) را که بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۲۲ در کشورهای بریتانیا، ایالات متحده، کانادا، استرالیا، سنگاپور، ایرلند، و نیوزلند درزمینه افسردگی منتشر شده بود شناسایی و توضیحات مربوط به قطع داروهای ضد افسردگی را در این راهنماها بررسی و با سایر اطلاعات متفاوت مقایسه کردند.
به طور کلی، در ۱۵ مطالعه (۷۱٪) اشاره شده که داروهای ضد افسردگی با علائم ترک همراه هستند، اما کمتر از نیمی (۴۳٪) از اصطلاح "علائم ترک" یا موارد مشابه استفاده کردند. از ۹ راهنمایی که علائم ترک را ذکر کردند، پنج مطالعه به جای «علائم قطع» و شش راهنما تنها در هنگام بحث درباره قطع داروی ضد افسردگی از عبارت «علائم قطع» استفاده کردند. علاوه بر این، شش گایدلاین به طور خاص بیان کردند که بیمارانی که داروهای ضد افسردگی را قطع میکنند میتوانند علائم ترک را تجربه کنند، و پنج مورد بیان کردند که این علائم در بیمارانی که دوز داروهای خود را کاهش میدهند نیز ممکن است رخ دهد. نوع علائم ترک فقط در ۱۰ راهنما ذکر شده و ۱۱ مورد دیگر هیچ اطلاعاتی در مورد علائم احتمالی ترک گزارش ندادند. از راهنماهایی که به طور خاص علایم ترک همراه را ذکر کردند، تعداد علائم محتمل از ۴ تا ۳۹ علامت متغیر بود وهیچ یک از راهنماها فهرست جامعی از علائم محتمل ترک شناسایی شده در تحقیقات را ارائه نکردند. تنها چهار مورد (۱۹٪) به همپوشانی علائم ترک داروهای ضد افسردگی و علایم عود افسردگی اشاره کردند و تنها یک راهنمایی در مورد تمایز بین این دو وضعیت ارائه کرد واکثر علائم ترک را خفیف، مختصر یا خود محدودکننده مشخص نمود.
بنابراین محرومیت از دارو، وضعیتی بالینی و اساساً تجربهای متفاوت از عود است، درنتیجه این دو به دو رویکرد درمانی کاملاً متفاوت نیاز دارند. واکنشهای محرومیت میتواند شدیدتر و طولانیتر از آنچه در راهنماها تعریف میشود رخ دهد و درنتیجه ممکن است به اشتباه به عنوان عود بیماری تعبیر شود و شروع مجدد درمان طولانی مدت ضد افسردگی در برخی بیماران را در پی داشته باشد.
از جمله محدودیتهای این مطالعه؛ تنها استفاده از راهنماهای انگلیسی زبان و همچنین قضاوتهای ذهنی متفاوت از دستورالعملهای مختلف بود.با این حال نتایج نشان میدهند که به راهنماهای پیشرفتهتری برای کمک به پزشکان در تشخیص واکنشهای محتمل قطع دارو از عود افسردگی نیاز است. و همچنین انجام تحقیقات گستردهتر برای رسیدن به استراتژیهای بهتر کاهش دوز داروهای ضد افسردگی ضرورت دارد.
این مقاله در Journal of Affective Disorder چاپ شده است.
#تجربههای_روانپزشکانه
#دکتر_ستاره_اسماعیلی. دستیار روانپزشکی. تحربهها
توصیف علایم ناشی از قطع داروهای ضدافسردگی در راهنماهای بالینی
وقتی راهنمای ناقصی برای شناسایی علایم ناشی از قطع مصرف داروهای ضد افسردگی وجود دارد.
بیماران با قطع یا کاهش دوز داروهای ضدافسردگی، علایم ترک را تجربه میکنند که شامل علایم متنوع جسمی و روانی مانند خستگی، علایم شبه آنفولانزا، اضطراب و یا حتی احساس شوک الکتریکی میباشد. اغلب این علایم بعد از چند هفته بهبود مییابند اما گاهی برای ماهها یا سالها باقی میمانند وبه عنوان اختلال مداوم بعد از قطع توصیف میشود. محققان تاکید میکنند: علائم افسردگی و قطع داروهای ضد افسردگی دو وضعیت بالینی کاملا متفاوتی هستند اما با این وجود در مواردی به طور قابل توجهی باهم همپوشانی دارند، بنابراین تمایزشان از یکدیگر مهم میباشد.
اندرسون سورنسن و همکارانش در مطالعهای سیستماتیک ۲۱ راهنمای بالینی (CPGs) را که بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۲۲ در کشورهای بریتانیا، ایالات متحده، کانادا، استرالیا، سنگاپور، ایرلند، و نیوزلند درزمینه افسردگی منتشر شده بود شناسایی و توضیحات مربوط به قطع داروهای ضد افسردگی را در این راهنماها بررسی و با سایر اطلاعات متفاوت مقایسه کردند.
به طور کلی، در ۱۵ مطالعه (۷۱٪) اشاره شده که داروهای ضد افسردگی با علائم ترک همراه هستند، اما کمتر از نیمی (۴۳٪) از اصطلاح "علائم ترک" یا موارد مشابه استفاده کردند. از ۹ راهنمایی که علائم ترک را ذکر کردند، پنج مطالعه به جای «علائم قطع» و شش راهنما تنها در هنگام بحث درباره قطع داروی ضد افسردگی از عبارت «علائم قطع» استفاده کردند. علاوه بر این، شش گایدلاین به طور خاص بیان کردند که بیمارانی که داروهای ضد افسردگی را قطع میکنند میتوانند علائم ترک را تجربه کنند، و پنج مورد بیان کردند که این علائم در بیمارانی که دوز داروهای خود را کاهش میدهند نیز ممکن است رخ دهد. نوع علائم ترک فقط در ۱۰ راهنما ذکر شده و ۱۱ مورد دیگر هیچ اطلاعاتی در مورد علائم احتمالی ترک گزارش ندادند. از راهنماهایی که به طور خاص علایم ترک همراه را ذکر کردند، تعداد علائم محتمل از ۴ تا ۳۹ علامت متغیر بود وهیچ یک از راهنماها فهرست جامعی از علائم محتمل ترک شناسایی شده در تحقیقات را ارائه نکردند. تنها چهار مورد (۱۹٪) به همپوشانی علائم ترک داروهای ضد افسردگی و علایم عود افسردگی اشاره کردند و تنها یک راهنمایی در مورد تمایز بین این دو وضعیت ارائه کرد واکثر علائم ترک را خفیف، مختصر یا خود محدودکننده مشخص نمود.
بنابراین محرومیت از دارو، وضعیتی بالینی و اساساً تجربهای متفاوت از عود است، درنتیجه این دو به دو رویکرد درمانی کاملاً متفاوت نیاز دارند. واکنشهای محرومیت میتواند شدیدتر و طولانیتر از آنچه در راهنماها تعریف میشود رخ دهد و درنتیجه ممکن است به اشتباه به عنوان عود بیماری تعبیر شود و شروع مجدد درمان طولانی مدت ضد افسردگی در برخی بیماران را در پی داشته باشد.
از جمله محدودیتهای این مطالعه؛ تنها استفاده از راهنماهای انگلیسی زبان و همچنین قضاوتهای ذهنی متفاوت از دستورالعملهای مختلف بود.با این حال نتایج نشان میدهند که به راهنماهای پیشرفتهتری برای کمک به پزشکان در تشخیص واکنشهای محتمل قطع دارو از عود افسردگی نیاز است. و همچنین انجام تحقیقات گستردهتر برای رسیدن به استراتژیهای بهتر کاهش دوز داروهای ضد افسردگی ضرورت دارد.
این مقاله در Journal of Affective Disorder چاپ شده است.
#تجربههای_روانپزشکانه
Forwarded from کانال شخصی یاشار سلطانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻دهه هشتادیها؛ رهبران آینده ایران
دهه هشتادیها دراعتراضات اخیر تصورات جامعه نسبت به خود را تغییر دادند و اعتراضات متفاوتی را رقم زدند.
اعتراضاتی که صدای معترضانش را جهانی کرد.
ما در این برنامه به پدیده نسلی و ویژگیهای دهه هشتادیها میپردازیم و اینکه شبکههای اجتماعی و گیم چه تاثیری در سبک زندگی این نسل داشته است.
در این برنامه با عباس کاظمی جامعه شناس و آرش برهمند روزنامه نگار حوزه دیجیتال صحبت کردم.
لینک کامل برنامه در یوتیوب
@yashar_soltani | یاشار سلطانی
دهه هشتادیها دراعتراضات اخیر تصورات جامعه نسبت به خود را تغییر دادند و اعتراضات متفاوتی را رقم زدند.
اعتراضاتی که صدای معترضانش را جهانی کرد.
ما در این برنامه به پدیده نسلی و ویژگیهای دهه هشتادیها میپردازیم و اینکه شبکههای اجتماعی و گیم چه تاثیری در سبک زندگی این نسل داشته است.
در این برنامه با عباس کاظمی جامعه شناس و آرش برهمند روزنامه نگار حوزه دیجیتال صحبت کردم.
لینک کامل برنامه در یوتیوب
@yashar_soltani | یاشار سلطانی
🗞 خبر
آزاده عباسزاده مدیر عامل موسسهی فرشتگان دیوار ۴۷ که سازمانی مردمنهاد برای حمایت از افراد مبتلا به سندرم داون است از پلمپ این موسسه به دلیل حمایت از اعتراضها خبر داده است.
#تجربههای_روانپزشکانه
آزاده عباسزاده مدیر عامل موسسهی فرشتگان دیوار ۴۷ که سازمانی مردمنهاد برای حمایت از افراد مبتلا به سندرم داون است از پلمپ این موسسه به دلیل حمایت از اعتراضها خبر داده است.
#تجربههای_روانپزشکانه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فرهاد_میثمی در بخشهایی از پاسخ خود به نامهی پروفسور مایکل نِیگلِر که از او خواسته بود به اعتصاب غذای خود پایان دهد چنین نوشته: با شما موافقم که قرار نیست در تمام موارد به تمام خواستههای خود دست یابیم؛ این نه فقط دربارهی یک کنش ایستادگیِ سخت، بلکه حتی دربارهی یک مذاکرهی ساده نیز صادق است. رسیدن به بخشی از خواستههای این کنش را امکانپذیر میپندارم؛ اگر آن را نه به صورت یک کنش منفرد برای رسیدن به یک هدفِ تکافتاده، بلکه بهصورتی کلگرایانهتر ببینیم. من با حداکثر توان مراقب سلامتیام خواهم بود. مطمئن باشید که من زندگی را بسیار دوست میدارم، البته نه اساسا برای نوشتن و یا اثرگذاری به هر نحو دیگر، که برای آموختن.
#تجربههای_روانپزشکانه
#تجربههای_روانپزشکانه
شبکه کمک نظرات گروهی از صاحبنظران را در مورد حوادث اخیر حمعبندی کرده، از جمله دیدگاه دکتر مریم رسولیان رییس سابق انجمن علمی روانپزشکان ایران.
#تجربههای_روانپزشکانه
#تجربههای_روانپزشکانه
مرحوم دکتر جعفر رحمانی از قدیمیترین روانپزشکان ایران. ۱۳۳۲ که آن زمانها متخصص اعصاب و روح نامیده میشود.
با سپاس از دکتر سعید میرسعیدی
#تجربههای_روانپزشکانه
با سپاس از دکتر سعید میرسعیدی
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 تایید یک امکان کمک
خانم سمیه دادخواهی مدیر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد دانشکده علوم پزشکی خوی برای جمع آوری کمکهای مردمی جهت تهیه دارو، وسایل بهداشتی، وسایل گرمایشی برای مردم متاثر از زلزله اخیر شماره کارت زیر را اعلام کرده است.
6037697641447831
لطفا فیش واریزی را به شماره تلفن ایشان «سمیه دادخواهی» بفرستید.
09144630683
#تجربههای_روانپزشکانه
خانم سمیه دادخواهی مدیر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد دانشکده علوم پزشکی خوی برای جمع آوری کمکهای مردمی جهت تهیه دارو، وسایل بهداشتی، وسایل گرمایشی برای مردم متاثر از زلزله اخیر شماره کارت زیر را اعلام کرده است.
6037697641447831
لطفا فیش واریزی را به شماره تلفن ایشان «سمیه دادخواهی» بفرستید.
09144630683
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 شعر
#دکتر_عطیه_مجیدی. دستیار روانپزشکی. همدان
بعد آن همه پیامآور صلح
خاورمیانه، آرام نگرفت
شاید که بشر،
دانهی ممنوع تو را
در قلب همین منطقه،
پنهانی، کشت
#تجربههای_روانپزشکانه
#دکتر_عطیه_مجیدی. دستیار روانپزشکی. همدان
بعد آن همه پیامآور صلح
خاورمیانه، آرام نگرفت
شاید که بشر،
دانهی ممنوع تو را
در قلب همین منطقه،
پنهانی، کشت
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 داستایوفسکیکاوی. نمرهی دوم
#دکتر_سعید_شاهزیدی. روانپزشک. آباده
قمار و داستایوفسکی
رابطه داستایفسکی و قمار بسیار عجیب و پرماجرا با پیشینهای از سالهای جوانی است که او را به سمت قمار میکشاند و جا دارد به آن اشارهای شود.
در سال ۱۸۴۹ داستایفسکی (که تنها اثر مورد پسندش در جامعه «بیچارگان»بوده) به خاطر عضویت در گروهی سیاسی و منتقد سزار نیکولای اول دستگیر و به زندان میافتد و چند ماه بعد در لحظه اعدام مشمول حکم تخفیف سزار به تبعید با اعمال شاقه به سیبری بهمدت ده سال میشود و پس از گذراندن پنج سال از بدترین روزهای عمرش که تصویر آن در رمان «خاطرات خانه مردگان» به رشته تحریر درآمده، به عنوان سرباز به دهکدهای در همان نزدیکی به نام سمی پالاتینسک اعزام میشود و در آنجا با خانواده عیسایف آشنا میشود که یکی از دخترانش به نام «ماری دیمیترونا»که مبتلا به سل و عصبی مزاج است با شوهر میخوارهاش زندگی میکند.این شوهر رابطه صمیمی با داستایفسکی سی و سه -چهار ساله شکل میدهد و کم کم مادام عیسایف او را به دوستی میپذیرد و نویسنده جوان این دوستی را عشق در حال تولد تلقی میکند ولی ابراز نمیکند تا اینکه شوهر مادام میمیرد و زن که اکنون بدون تکیهگاه و منبع درآمد است، بهرحال در برابر عشق فئودور تسلیم میشود و پس از رد کردن یک رقیب عشقی از سر راه توسط این مرد بیمار مبتلا به صرع، با او ازدواج میکند در حالیکه پسری ده ساله از شوهرش دارد. در این زمانه ازدواج ،بحران تشنجهای داستایفسکی شدید میشود و ماریای تازه عروس شاهد یک حمله شدید تشنج همسر جدیدش میشود و درباره دوست داشتن این موجود ترسناک عجیب دچار تردید میشود،چیزی که تا سالها باعث سردی رابطهشان میشود البته ماریا احساس میکند همسرش او را فریب داده چون پولی در بساط ندارد و بسیار فقیر است. دو سال بعد دوران تبعیدش به پایان میرسد ومیتواند سیبری را ترک کند و به سن پطرزبورگ پایتخت برمیگردد و شروع به نوشتن میکند و همزمان سردبیر نشریه میشود. فشار کاری زیاد، رابطه سرد بدون صمیمیت زناشویی و شدت گرفتن حملات تشنج و حوادث سیاسی بنابر توصیه پزشکان او را وادار به سفری تنهایی به خارج از روسیه، اروپا، میکند. در یکشب نشینی با مادام «پولین» زیبا آشنا می.شود که این بانوی جوان تحت تاثیر شهرت فزاینده داستایفسکی مسن و زشت قرار میگیرد ولی اوضاع برعکس میشود و نویسنده روز بروز وجود خویش را در برابر زن میبازد و بدین سان زن از او متنفر میشود چون میخواسته که نویسنده بتواند او را با خود بالا بکشد .بعد از بازگشت به روسیه و شروع سفر دوم به اروپا طی قرار قبلی جهت ملاقات در پاریس، فئودور ساعاتی قبل از ملاقات متاثر از هیجانات خود، بخت خود را در رولت میآزماید و چنان تحت تاثیر شور و حرارت میزهای بازی و جمع حاضر قرار میگیرد که بعد از بردهای ابتدایی، همه داراییاش را میبازد. در رمان قمارباز می.نویسد: «از روز گذشته که با ماهوت سبز آشنا شدهام و شروع به جابجایی بستههای اسکناس کردهام موضوع عشق در نظرم در درجه دوم اهمیت قرار گرفته است...می ترسم یک قمارباز شوم.» در ملاقات با پولین، زن از رابطه دیگری میگوید و نویسنده میخواهد که پولین، دوست صمیمی مورداعتمادش بماند ولی با خبر بیماری معشوقه پولین، رابطه جدید پولین سردمزاج و داستایفسکی عاشق شهوتپرست شروع میشود و دوباره به رولت روی میآورد. در هتل محل اقامت، زن خود را از مرد دریغ میکند و فئودور به بازی پناه می.برد؛ بازی برایش خاصیت عمل جنسی ارضانشده را دارد و هیجان عاطفی به نهایت رسیده خود در ماجرای پولین را در رولت شکل میدهد و میخواهد هر شادیای را تجربه کند. ولی دوباره میبازد. مدتی بعد فئودور از دست پولین که تن خود را دریغ کرده خسته میشود و رابطهشان تمام میشود. در راه بازگشت به روسیه دوباره در بازی تمام پولش را میبازد حتی پولین نخستین کمک مالی را به او میکند و احساس نفرت نسبت به این مرد پیدا میکند .پولین بعدها میگوید او نخست، ایمان را در قلب من کُشت.
🧷 لطفاً ورق بزنید... ۱/۳
#تجربههای_روانپزشکانه
#دکتر_سعید_شاهزیدی. روانپزشک. آباده
قمار و داستایوفسکی
رابطه داستایفسکی و قمار بسیار عجیب و پرماجرا با پیشینهای از سالهای جوانی است که او را به سمت قمار میکشاند و جا دارد به آن اشارهای شود.
در سال ۱۸۴۹ داستایفسکی (که تنها اثر مورد پسندش در جامعه «بیچارگان»بوده) به خاطر عضویت در گروهی سیاسی و منتقد سزار نیکولای اول دستگیر و به زندان میافتد و چند ماه بعد در لحظه اعدام مشمول حکم تخفیف سزار به تبعید با اعمال شاقه به سیبری بهمدت ده سال میشود و پس از گذراندن پنج سال از بدترین روزهای عمرش که تصویر آن در رمان «خاطرات خانه مردگان» به رشته تحریر درآمده، به عنوان سرباز به دهکدهای در همان نزدیکی به نام سمی پالاتینسک اعزام میشود و در آنجا با خانواده عیسایف آشنا میشود که یکی از دخترانش به نام «ماری دیمیترونا»که مبتلا به سل و عصبی مزاج است با شوهر میخوارهاش زندگی میکند.این شوهر رابطه صمیمی با داستایفسکی سی و سه -چهار ساله شکل میدهد و کم کم مادام عیسایف او را به دوستی میپذیرد و نویسنده جوان این دوستی را عشق در حال تولد تلقی میکند ولی ابراز نمیکند تا اینکه شوهر مادام میمیرد و زن که اکنون بدون تکیهگاه و منبع درآمد است، بهرحال در برابر عشق فئودور تسلیم میشود و پس از رد کردن یک رقیب عشقی از سر راه توسط این مرد بیمار مبتلا به صرع، با او ازدواج میکند در حالیکه پسری ده ساله از شوهرش دارد. در این زمانه ازدواج ،بحران تشنجهای داستایفسکی شدید میشود و ماریای تازه عروس شاهد یک حمله شدید تشنج همسر جدیدش میشود و درباره دوست داشتن این موجود ترسناک عجیب دچار تردید میشود،چیزی که تا سالها باعث سردی رابطهشان میشود البته ماریا احساس میکند همسرش او را فریب داده چون پولی در بساط ندارد و بسیار فقیر است. دو سال بعد دوران تبعیدش به پایان میرسد ومیتواند سیبری را ترک کند و به سن پطرزبورگ پایتخت برمیگردد و شروع به نوشتن میکند و همزمان سردبیر نشریه میشود. فشار کاری زیاد، رابطه سرد بدون صمیمیت زناشویی و شدت گرفتن حملات تشنج و حوادث سیاسی بنابر توصیه پزشکان او را وادار به سفری تنهایی به خارج از روسیه، اروپا، میکند. در یکشب نشینی با مادام «پولین» زیبا آشنا می.شود که این بانوی جوان تحت تاثیر شهرت فزاینده داستایفسکی مسن و زشت قرار میگیرد ولی اوضاع برعکس میشود و نویسنده روز بروز وجود خویش را در برابر زن میبازد و بدین سان زن از او متنفر میشود چون میخواسته که نویسنده بتواند او را با خود بالا بکشد .بعد از بازگشت به روسیه و شروع سفر دوم به اروپا طی قرار قبلی جهت ملاقات در پاریس، فئودور ساعاتی قبل از ملاقات متاثر از هیجانات خود، بخت خود را در رولت میآزماید و چنان تحت تاثیر شور و حرارت میزهای بازی و جمع حاضر قرار میگیرد که بعد از بردهای ابتدایی، همه داراییاش را میبازد. در رمان قمارباز می.نویسد: «از روز گذشته که با ماهوت سبز آشنا شدهام و شروع به جابجایی بستههای اسکناس کردهام موضوع عشق در نظرم در درجه دوم اهمیت قرار گرفته است...می ترسم یک قمارباز شوم.» در ملاقات با پولین، زن از رابطه دیگری میگوید و نویسنده میخواهد که پولین، دوست صمیمی مورداعتمادش بماند ولی با خبر بیماری معشوقه پولین، رابطه جدید پولین سردمزاج و داستایفسکی عاشق شهوتپرست شروع میشود و دوباره به رولت روی میآورد. در هتل محل اقامت، زن خود را از مرد دریغ میکند و فئودور به بازی پناه می.برد؛ بازی برایش خاصیت عمل جنسی ارضانشده را دارد و هیجان عاطفی به نهایت رسیده خود در ماجرای پولین را در رولت شکل میدهد و میخواهد هر شادیای را تجربه کند. ولی دوباره میبازد. مدتی بعد فئودور از دست پولین که تن خود را دریغ کرده خسته میشود و رابطهشان تمام میشود. در راه بازگشت به روسیه دوباره در بازی تمام پولش را میبازد حتی پولین نخستین کمک مالی را به او میکند و احساس نفرت نسبت به این مرد پیدا میکند .پولین بعدها میگوید او نخست، ایمان را در قلب من کُشت.
🧷 لطفاً ورق بزنید... ۱/۳
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 داستایوفسکیکاوی. نمرهی دوم. بخش دوم
#دکتر_سعید_شاهزیدی. روانپزشک. آباده
موضوع این رابطه یکی از عوامل موثر در آثار داستایفسکی میشود؛ این زن سردمزاج و گاهی آتشین همان کاراکتر دونیا، خواهر راسکلنیکف در جنایت و مکافات، آگلایا در ابله، لیزا در شیاطین و کاترین در برادران کارامازوف و بویژه پولین در قمارباز است. از همان شروع سفرش در فکر «قمارباز » بوده ولی هرگز فرصت به پایان رسانیدن آن را نداشته است. در موعد برگشت بر بالین همسر بیمارش اعترافنامه عجیبی مینویسد که از شاهکارهایش است .«خاطرات مرد زیرزمینی»در واقع داستان خودش است: «من بیمارم، من آدم شریری هستم، در همه وجودم هیچ چیز جالب و دلپذیر یافت نمیشود.»این اقرار به زشتی های خود می تواند نوعی محرک شهوت درونیش باشد انگار با این تحقیرها و سرزنش ها و ترس هایش ،لذت می برد. مدتی بعد ماری مسلول فوت میکند و سه ماه بعد نیز برادر بزرگش، میشل،که رابطه صمیمی خوبی با هم دارند و نامههای این دو در طی سالیان گویای احوالات نویسنده بزرگ بوده، فوت میکند و افسردگی را برایش به حد اعلی میرساند. اکنون حسابی بدهکار است و تازه میخواهد خرجی خانواده برادرش را نیز بدهد . شروع به رسیدگی به کارش میکند و در راه گرما بخشیدن به زندگیش، با آنّا اشنا میشود که زیبا و متین و آزاداندیش است و داستان هم مینویسد. فئودور ابراز علاقه میکند ولی آنّا خودداری میکند. داستایفسکی دوباره درگیر قرضهایش میشود و تصمیم میگیرد دوباره به خارج از روسیه برود تا هم پولین را دوباره ببیند و هم رولت را امتحان کند و هم کتاب بنویسد. دوباره در اشتیاق پولین به رولت روی میآورد و هرآنچه دارد، میبازد حتی ساعتش را گرو میگذارد این بار دست نیاز به سوی ایوان تورگینیف معروف دراز میکند. کار به جایی میرسد که حتی پول چای و غذای هتل را نمیتواند پرداخت کند و پولین او را ترک میکند. در تنگنای مالی خود به تمام دوستان و اشنایان و ناشران نامه میزند و تقاضای پول میکند ولی کسی جوابی نمیدهد، اینجاست که به ناشری خطوط اصلی «جنایت و مکافات»را مینویسد درحالیکه در بدترین شرایط زندگی در خارج است. بهرحال با ودیعهای از دوستی قدیمی به روسیه بازمیگردد و دچار تشنجهای شدیدی می شود. با این حال رمان آخرش را به پایان میرساند.
🧷 لطفاً ورق بزنید. ۲/۳
#تجربههای_روانپزشکانه
#دکتر_سعید_شاهزیدی. روانپزشک. آباده
موضوع این رابطه یکی از عوامل موثر در آثار داستایفسکی میشود؛ این زن سردمزاج و گاهی آتشین همان کاراکتر دونیا، خواهر راسکلنیکف در جنایت و مکافات، آگلایا در ابله، لیزا در شیاطین و کاترین در برادران کارامازوف و بویژه پولین در قمارباز است. از همان شروع سفرش در فکر «قمارباز » بوده ولی هرگز فرصت به پایان رسانیدن آن را نداشته است. در موعد برگشت بر بالین همسر بیمارش اعترافنامه عجیبی مینویسد که از شاهکارهایش است .«خاطرات مرد زیرزمینی»در واقع داستان خودش است: «من بیمارم، من آدم شریری هستم، در همه وجودم هیچ چیز جالب و دلپذیر یافت نمیشود.»این اقرار به زشتی های خود می تواند نوعی محرک شهوت درونیش باشد انگار با این تحقیرها و سرزنش ها و ترس هایش ،لذت می برد. مدتی بعد ماری مسلول فوت میکند و سه ماه بعد نیز برادر بزرگش، میشل،که رابطه صمیمی خوبی با هم دارند و نامههای این دو در طی سالیان گویای احوالات نویسنده بزرگ بوده، فوت میکند و افسردگی را برایش به حد اعلی میرساند. اکنون حسابی بدهکار است و تازه میخواهد خرجی خانواده برادرش را نیز بدهد . شروع به رسیدگی به کارش میکند و در راه گرما بخشیدن به زندگیش، با آنّا اشنا میشود که زیبا و متین و آزاداندیش است و داستان هم مینویسد. فئودور ابراز علاقه میکند ولی آنّا خودداری میکند. داستایفسکی دوباره درگیر قرضهایش میشود و تصمیم میگیرد دوباره به خارج از روسیه برود تا هم پولین را دوباره ببیند و هم رولت را امتحان کند و هم کتاب بنویسد. دوباره در اشتیاق پولین به رولت روی میآورد و هرآنچه دارد، میبازد حتی ساعتش را گرو میگذارد این بار دست نیاز به سوی ایوان تورگینیف معروف دراز میکند. کار به جایی میرسد که حتی پول چای و غذای هتل را نمیتواند پرداخت کند و پولین او را ترک میکند. در تنگنای مالی خود به تمام دوستان و اشنایان و ناشران نامه میزند و تقاضای پول میکند ولی کسی جوابی نمیدهد، اینجاست که به ناشری خطوط اصلی «جنایت و مکافات»را مینویسد درحالیکه در بدترین شرایط زندگی در خارج است. بهرحال با ودیعهای از دوستی قدیمی به روسیه بازمیگردد و دچار تشنجهای شدیدی می شود. با این حال رمان آخرش را به پایان میرساند.
🧷 لطفاً ورق بزنید. ۲/۳
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 داستایوفسکیکاوی. نمرهی دوم. بخش سوم
#دکتر_سعید_شاهزیدی. روانپزشک. آباده
موفقیتهای جنایات و مکافات نتوانست باری از دوش بدهیهای سنگین داستایفسکی کم کند. در حالیکه او به ناشری تعهد داشت به فاصله کوتاهی اثری جدید تحویل دهد، چیزی روی کاغذ نیاورده بود که به توصیه دوستش یک تندنویس استخدام می کند: "آنّا گریگوریونا". این دختر بیست ساله که از خانوادهای طرفدار داستایفسکی است، کار دیکته نوشتن تراوشهای ذهنی نویسنده چهل و پنج ساله را برعهده میگیرد و اولین نوشته،«قمارباز»میشود. کم کم در حین این دیکته عاشقانه، فئودور به آنّا علاقمند میشود؛ عاشقانه از این جهت کهموضوع کتاب درباره دوعشق داستایفسکی است: قمار و پولین و با خواندن قمارباز میتوان اطلاعات زیادی درباره هر دو به دست آورد که با نامه نگاریهای موجود، همخوان است. او درباره رولت در قمارباز میگوید: «گویی برای فرار از سرنوشت، برای تحقیر آن، برای مسخره کردن آن، میل به بازی را در خود حس کردم.» انگار در جهان طبیعت، قمار نخستین تجربه آزادی است.
یکسال بعد، پس از کلنجارهای زیاد با خودش درباره ابراز علاقهاش، با آنّا ازدواج میکند که دختری دقیق و مقتصد و مقید به حساب زندگی بود و کار مدیریت مالی شوهرش و تسویه به بدهکاران را برعهده میگیرد. جوّ متشنج خانه،که اکنون برادرها و برادرزادگان و زن برادر و ناپسری نویسنده همگی کنار هم حضور دارند، موجب تشدید حملات تشنج میشود و به توصیه پزشکان به خارج سفر میکند، سفری چهارساله با همسرش. در سفر از شب تا دم صبح مینویسد و روزها با همسرش میگذراند. دوباره فکر بازی هجوم میآورد وهمسرش را قانع میکند تا به رولت برود. او زن جوانش را در شهر تک و تنها میگذارد و به شهر دیگری برای بازی میرود و میبازد و میبازد و میبازد. ولی او بازی را برای بازی دوست دارد، ساعت و هر آنچه دارد گرو میگذارد و باز میبازد، نامه مینویسد و همسرش پول میفرستد و باز میبازد، به همسرش برمیگردد و دوباره آنجا به رولت میرود و دوباره میبازد و تمام منابع مالی زندگی و پولهای نقد را به باد میدهد، حلقه عروسی را رهن میگذارد و میبرد و انگشتر از رهن در میآید ولی دوباره میبازد، گوشوارههای زن نیز گرو گذاشته میشود و پولش را میبازد،کار به قرض گرفتن و فروش لباسها میرسد و دوباره همه را میبازد. مشغول نوشتن میشود،حالش بهتر میشود و دوباره رولت، باخت و باخت. نوشتههایش را میسوزاند و طرح اولیه «ابله »را میعنویسد. در این بحرانها، همسرش باردار میشود و مدتی بعد دخترش به دنیا میآید، دختری که بینهایت دوستش دارد. بهخاطر زایمان و گرفتن پرستار و ماما برای همسرش هرچه قرض کرده تمام میشود و دوباره رولت و باخت و قرض از ناشر. ولی دختر کوچولویش در اثر سینه پهلو فوت میکند و رنجی عظیم بر داستایفسکی مستولی میشود. برای معالجه خود مینویسد چون معتقد است اگر ننویسد، نابود میشود و «ابله » آماده انتشار میغشود. مدتی بعد در ابتدای نوشتن «همیشه شوهر»یا «شوهرباشی» همسرش دوباره حامله میشود و جهت زایمان از ایتالیا به آلمان میروند. شروع به نگارش «شیاطین » میکند که فکر بیپولی شدید جهت مداوای دخترش موجب حملات صرع میشود و برای رهاشدن از این حملات به رولت برمیگردد و تمام مختصر پولش را میبازد. اکنون ارتش آلمان به فرانسه حمله کرده و رمان را کنار میگذارد چون درگیر موضوعات ملی است که مدتها فراموششان کرده است، افسرده تر میشود و قصد بازگشت به روسیه را دارد ولی پول ندارد و آنّا سومین بار باردار میشود. زن پیشنهاد رولت میدهد تا شوهر آرام بگیرد و کمدی تلخ برد اندک و باخت زیاد تکرار میشود و از سالن خارج میشود و جلوی معبدی میایستد و فکر میکند کلیسایی روسی است، انگار متحول میشود و در نامهای به همسرش تقاضای پول میکند با این وعده که قراره عوض شود و دیگر قمار نکند.با وجود دریافت پول و امکان بازی دیگر به سالن نمیرود و انگار بیماری و هوسبازی به کلی از بین میرود آنهم ده سال آخر عمرش. اینکه علت اصلی کنارگذاشتن قمار آیا احساسی درونی و اعتقادی بوده یا مجادلهای عقلی مشخص نیست ولی قطعا این خاطره برای شخصی خرافاتی چون داستایفسکی اثری ویژه گذاشته است. او تصمیم میگیرد زین پس فقط بنویسد بنابراین قصد بازگشت وطن میکند و با ودیعههایی که از دوستان و ناشرش میکند تمام قروض را پرداخت کرده و لباسها را از رهن در میآورد و میخواهد مثل روزهای آزادی از سیبری دوباره بیدار شود.
او در ده سال اخر عمرش سه اثر خلق میکند: شیاطی، جوان خام و بالاخره وصیت نامه سیاسی عقیدتی اخلاقی خود: برادران کارامازوف.
🧷 پایان. ۳/۳
#تجربههای_روانپزشکانه
#دکتر_سعید_شاهزیدی. روانپزشک. آباده
موفقیتهای جنایات و مکافات نتوانست باری از دوش بدهیهای سنگین داستایفسکی کم کند. در حالیکه او به ناشری تعهد داشت به فاصله کوتاهی اثری جدید تحویل دهد، چیزی روی کاغذ نیاورده بود که به توصیه دوستش یک تندنویس استخدام می کند: "آنّا گریگوریونا". این دختر بیست ساله که از خانوادهای طرفدار داستایفسکی است، کار دیکته نوشتن تراوشهای ذهنی نویسنده چهل و پنج ساله را برعهده میگیرد و اولین نوشته،«قمارباز»میشود. کم کم در حین این دیکته عاشقانه، فئودور به آنّا علاقمند میشود؛ عاشقانه از این جهت کهموضوع کتاب درباره دوعشق داستایفسکی است: قمار و پولین و با خواندن قمارباز میتوان اطلاعات زیادی درباره هر دو به دست آورد که با نامه نگاریهای موجود، همخوان است. او درباره رولت در قمارباز میگوید: «گویی برای فرار از سرنوشت، برای تحقیر آن، برای مسخره کردن آن، میل به بازی را در خود حس کردم.» انگار در جهان طبیعت، قمار نخستین تجربه آزادی است.
یکسال بعد، پس از کلنجارهای زیاد با خودش درباره ابراز علاقهاش، با آنّا ازدواج میکند که دختری دقیق و مقتصد و مقید به حساب زندگی بود و کار مدیریت مالی شوهرش و تسویه به بدهکاران را برعهده میگیرد. جوّ متشنج خانه،که اکنون برادرها و برادرزادگان و زن برادر و ناپسری نویسنده همگی کنار هم حضور دارند، موجب تشدید حملات تشنج میشود و به توصیه پزشکان به خارج سفر میکند، سفری چهارساله با همسرش. در سفر از شب تا دم صبح مینویسد و روزها با همسرش میگذراند. دوباره فکر بازی هجوم میآورد وهمسرش را قانع میکند تا به رولت برود. او زن جوانش را در شهر تک و تنها میگذارد و به شهر دیگری برای بازی میرود و میبازد و میبازد و میبازد. ولی او بازی را برای بازی دوست دارد، ساعت و هر آنچه دارد گرو میگذارد و باز میبازد، نامه مینویسد و همسرش پول میفرستد و باز میبازد، به همسرش برمیگردد و دوباره آنجا به رولت میرود و دوباره میبازد و تمام منابع مالی زندگی و پولهای نقد را به باد میدهد، حلقه عروسی را رهن میگذارد و میبرد و انگشتر از رهن در میآید ولی دوباره میبازد، گوشوارههای زن نیز گرو گذاشته میشود و پولش را میبازد،کار به قرض گرفتن و فروش لباسها میرسد و دوباره همه را میبازد. مشغول نوشتن میشود،حالش بهتر میشود و دوباره رولت، باخت و باخت. نوشتههایش را میسوزاند و طرح اولیه «ابله »را میعنویسد. در این بحرانها، همسرش باردار میشود و مدتی بعد دخترش به دنیا میآید، دختری که بینهایت دوستش دارد. بهخاطر زایمان و گرفتن پرستار و ماما برای همسرش هرچه قرض کرده تمام میشود و دوباره رولت و باخت و قرض از ناشر. ولی دختر کوچولویش در اثر سینه پهلو فوت میکند و رنجی عظیم بر داستایفسکی مستولی میشود. برای معالجه خود مینویسد چون معتقد است اگر ننویسد، نابود میشود و «ابله » آماده انتشار میغشود. مدتی بعد در ابتدای نوشتن «همیشه شوهر»یا «شوهرباشی» همسرش دوباره حامله میشود و جهت زایمان از ایتالیا به آلمان میروند. شروع به نگارش «شیاطین » میکند که فکر بیپولی شدید جهت مداوای دخترش موجب حملات صرع میشود و برای رهاشدن از این حملات به رولت برمیگردد و تمام مختصر پولش را میبازد. اکنون ارتش آلمان به فرانسه حمله کرده و رمان را کنار میگذارد چون درگیر موضوعات ملی است که مدتها فراموششان کرده است، افسرده تر میشود و قصد بازگشت به روسیه را دارد ولی پول ندارد و آنّا سومین بار باردار میشود. زن پیشنهاد رولت میدهد تا شوهر آرام بگیرد و کمدی تلخ برد اندک و باخت زیاد تکرار میشود و از سالن خارج میشود و جلوی معبدی میایستد و فکر میکند کلیسایی روسی است، انگار متحول میشود و در نامهای به همسرش تقاضای پول میکند با این وعده که قراره عوض شود و دیگر قمار نکند.با وجود دریافت پول و امکان بازی دیگر به سالن نمیرود و انگار بیماری و هوسبازی به کلی از بین میرود آنهم ده سال آخر عمرش. اینکه علت اصلی کنارگذاشتن قمار آیا احساسی درونی و اعتقادی بوده یا مجادلهای عقلی مشخص نیست ولی قطعا این خاطره برای شخصی خرافاتی چون داستایفسکی اثری ویژه گذاشته است. او تصمیم میگیرد زین پس فقط بنویسد بنابراین قصد بازگشت وطن میکند و با ودیعههایی که از دوستان و ناشرش میکند تمام قروض را پرداخت کرده و لباسها را از رهن در میآورد و میخواهد مثل روزهای آزادی از سیبری دوباره بیدار شود.
او در ده سال اخر عمرش سه اثر خلق میکند: شیاطی، جوان خام و بالاخره وصیت نامه سیاسی عقیدتی اخلاقی خود: برادران کارامازوف.
🧷 پایان. ۳/۳
#تجربههای_روانپزشکانه
پیشتر گفتیم تصمیم داریم از آخرین سهشنبه دیماه، پروندهای درباره «فیودور داستایفسکی و روانپزشکی» تشکیل دهیم. تا پیش از مقالهی #دکتر_عطیه_مجیدی، یادداشتهایی از #دکتر_کاوه_علوی و #دکتر_حمید_یوسفی را خواندیم. این دفتر باز خواهد ماند.
مجددا خوانندگان عزیز و فرهیختهمان را دعوت کنیم تا یادداشتها و تجارب خود را درباره داستایفسکی و آثارش با ما در میان بگذارند تا آنها را در این پرونده منتشر کنیم.
#تجربههای_روانپزشکانه
مجددا خوانندگان عزیز و فرهیختهمان را دعوت کنیم تا یادداشتها و تجارب خود را درباره داستایفسکی و آثارش با ما در میان بگذارند تا آنها را در این پرونده منتشر کنیم.
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 تازهها
#دکتر_زهرا_محدث_اردبیلی. دستیار روانپزشکی. تجربهها
تغییر در میزان ایمان
علل افزایش ایمان در میان بزرگسالان نروژی چیست؟
در مطالعهای که زیرمجموعه ای از یک نظرسنجی جمعیتی سراسری از مردم ساکن در نروژ است، به آنچه که به افزایش ایمان کمک می کند با رویکرد تجربی پرداخته است.
این مقاله چهار دسته از منابع را شناسایی کرده است که درافزایش ایمان نقش داشته اند: (۱) رویدادهای زندگی، (۲) افزایش آگاهی، (۳) تجربیات اجتماعی، و (۴) تجربیات معنوی.
این منابع از طریق مجموعه چند لایهای از تغییرات که درک بهبود و تکامل در زندگی را تسهیل میکرد، درافزایش ایمان نقش داشتند.
تغییر در ایمان شرکت کنندگان اغلب با تغییرات در رابطه درک شده آنها با خدا و آگاهی معنوی بالاتر مرتبط بود.
با توجه به جنبه رابطهای این منابع، یافتهها در پرتو نظریه دلبستگی مورد بحث قرار گرفته است. پیچیدگیهای تجربی مطالعات موجود در زمینههای تحول، نظریه دلبستگی، و روابط دلبستگی درک شده را دستخوش تغییراتی میکند.
یافتهها نشان میدهد که نیاز به تأمل در تعامل بین ویژگیهای مختلف یک رابطه دلبستگی بیشتر از ویژگی پناهگاه امن یا تا حدی، پایگاه امن به عنوان ویژگیهای مجزا و مستقل است.
علاوه بر این، فرآیندهای ارتباطی و جستجوی رشد شخصی و معنا به طور همزمان پدیدار شدند. اینطور استدلال میتوان کرد که مفهوم معنا از درک شدن در یک رویکرد اجتماعی-فرهنگی که در آن روابط و معنا را نمیتوان از هم جدا کرد، حاصل میگردد.
در نهایت، تحولها هم به صورت ناگهانی و هم به تدریج و اغلب در یک تعامل پویا اتفاق میافتد که در آن میتوان همزمان منفعل و یا فعال باشند، یا در تعامل با شرایط خود «در توافق» باشند.
این مقاله توسط مارین رودریگوئز و همکاران در سال ۲۰۲۱ به چاپ رسیده است.
#تجربههای_روانپزشکانه
#دکتر_زهرا_محدث_اردبیلی. دستیار روانپزشکی. تجربهها
تغییر در میزان ایمان
علل افزایش ایمان در میان بزرگسالان نروژی چیست؟
در مطالعهای که زیرمجموعه ای از یک نظرسنجی جمعیتی سراسری از مردم ساکن در نروژ است، به آنچه که به افزایش ایمان کمک می کند با رویکرد تجربی پرداخته است.
این مقاله چهار دسته از منابع را شناسایی کرده است که درافزایش ایمان نقش داشته اند: (۱) رویدادهای زندگی، (۲) افزایش آگاهی، (۳) تجربیات اجتماعی، و (۴) تجربیات معنوی.
این منابع از طریق مجموعه چند لایهای از تغییرات که درک بهبود و تکامل در زندگی را تسهیل میکرد، درافزایش ایمان نقش داشتند.
تغییر در ایمان شرکت کنندگان اغلب با تغییرات در رابطه درک شده آنها با خدا و آگاهی معنوی بالاتر مرتبط بود.
با توجه به جنبه رابطهای این منابع، یافتهها در پرتو نظریه دلبستگی مورد بحث قرار گرفته است. پیچیدگیهای تجربی مطالعات موجود در زمینههای تحول، نظریه دلبستگی، و روابط دلبستگی درک شده را دستخوش تغییراتی میکند.
یافتهها نشان میدهد که نیاز به تأمل در تعامل بین ویژگیهای مختلف یک رابطه دلبستگی بیشتر از ویژگی پناهگاه امن یا تا حدی، پایگاه امن به عنوان ویژگیهای مجزا و مستقل است.
علاوه بر این، فرآیندهای ارتباطی و جستجوی رشد شخصی و معنا به طور همزمان پدیدار شدند. اینطور استدلال میتوان کرد که مفهوم معنا از درک شدن در یک رویکرد اجتماعی-فرهنگی که در آن روابط و معنا را نمیتوان از هم جدا کرد، حاصل میگردد.
در نهایت، تحولها هم به صورت ناگهانی و هم به تدریج و اغلب در یک تعامل پویا اتفاق میافتد که در آن میتوان همزمان منفعل و یا فعال باشند، یا در تعامل با شرایط خود «در توافق» باشند.
این مقاله توسط مارین رودریگوئز و همکاران در سال ۲۰۲۱ به چاپ رسیده است.
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞خبر
کامیابی روانپزشک ایرانی در کازابلانکا
دکتر مریم معصومی با ارائهی پژوهشی با عنوان مهاجرت درمانگر سفری هیجانی برای مراجعان برندهی جایزهی پژوهشگران جوان ۲۳امین کنگرهی جهانی انجمن بینالمللی رواندرمانی شد. این کنگره هماکنون در شهر کازابلانکا کشور مراکش در حال برگزاری است. کنگره شنبه ۲۲ بهمن به پایان خواهد رسید.
چکیدهی این پژوهش به شرح زیر است؛
جامعهی ایرانی ظرفیت روانی قوی برای ایجاد روابط نزدیک و صمیمی دارد. این امر باعث شده که ایرانیان در روابط مستعد وابستگی شدید باشند که البته میتواند نشانی از تفاوت در الگوهای مراقبتی بین فرهنگهای مختلف باشد.
میدانیم که در روانکاوی انتقال به عنوان یک مفهوم کلیدی در نظر گرفته میشود، از طرفی طی درمان رابطهی عاطفی بین درمانگر و مراجع شکل میگیرد.
نظریهی دلبستگی که یک دیدگاه خاص را به عنوان بهترین دیدگاه برای همهی افراد مطرح میکند، شرایط اجتماعی مختلف و اثر محیط را در نظر نمیگیرد، در حالیکه تجربهی دلبستگی در فرهنگهای مختلف و متاثر از شیوههای مختلف مراقبتی متفاوت است.
در ایران، امروزه ما شاهد مهاجرت تعداد زیادی از کادر درمان هستیم، رواندرمانگران ازین قاعده مستثنی نیستند. این مطالعه با هدف بررسی اثر مهاجرت درمانگر بر فضای درمان و درک بیشتر
تجربیات مراجعین و فهمیدن احساسات، انتظارات و دفاع ها در شرایط جدید انجام شده است.
مطالعه بر اساس مصاحبهی نیمه ساختار یافته و آنالیز کیفی دادهها با هفت نفر از افرادی انجام شد که درمانگرشان حین درمان مهاجرت کرده است.
بر اساس یافتههای این پژوهش، افراد مختلف تجربیات منحصر به فرد متفاوتی داشتهاند، تجربیات هیجانی در طیف گستردهای از غم، ترس از رهایی و جدا شدن، بیاعتمادی، دو سوگرایی شدید تا محافظت از درمانگر بود.
روابط ابژه اولیه، مسائل دلبستگی اولیه، فقدان و از دست دادنها و تجربیات تروماتیک متعدد میتواند این تفاوتها را توضیح دهد.
#تجربههای_روانپزشکانه
کامیابی روانپزشک ایرانی در کازابلانکا
دکتر مریم معصومی با ارائهی پژوهشی با عنوان مهاجرت درمانگر سفری هیجانی برای مراجعان برندهی جایزهی پژوهشگران جوان ۲۳امین کنگرهی جهانی انجمن بینالمللی رواندرمانی شد. این کنگره هماکنون در شهر کازابلانکا کشور مراکش در حال برگزاری است. کنگره شنبه ۲۲ بهمن به پایان خواهد رسید.
چکیدهی این پژوهش به شرح زیر است؛
جامعهی ایرانی ظرفیت روانی قوی برای ایجاد روابط نزدیک و صمیمی دارد. این امر باعث شده که ایرانیان در روابط مستعد وابستگی شدید باشند که البته میتواند نشانی از تفاوت در الگوهای مراقبتی بین فرهنگهای مختلف باشد.
میدانیم که در روانکاوی انتقال به عنوان یک مفهوم کلیدی در نظر گرفته میشود، از طرفی طی درمان رابطهی عاطفی بین درمانگر و مراجع شکل میگیرد.
نظریهی دلبستگی که یک دیدگاه خاص را به عنوان بهترین دیدگاه برای همهی افراد مطرح میکند، شرایط اجتماعی مختلف و اثر محیط را در نظر نمیگیرد، در حالیکه تجربهی دلبستگی در فرهنگهای مختلف و متاثر از شیوههای مختلف مراقبتی متفاوت است.
در ایران، امروزه ما شاهد مهاجرت تعداد زیادی از کادر درمان هستیم، رواندرمانگران ازین قاعده مستثنی نیستند. این مطالعه با هدف بررسی اثر مهاجرت درمانگر بر فضای درمان و درک بیشتر
تجربیات مراجعین و فهمیدن احساسات، انتظارات و دفاع ها در شرایط جدید انجام شده است.
مطالعه بر اساس مصاحبهی نیمه ساختار یافته و آنالیز کیفی دادهها با هفت نفر از افرادی انجام شد که درمانگرشان حین درمان مهاجرت کرده است.
بر اساس یافتههای این پژوهش، افراد مختلف تجربیات منحصر به فرد متفاوتی داشتهاند، تجربیات هیجانی در طیف گستردهای از غم، ترس از رهایی و جدا شدن، بیاعتمادی، دو سوگرایی شدید تا محافظت از درمانگر بود.
روابط ابژه اولیه، مسائل دلبستگی اولیه، فقدان و از دست دادنها و تجربیات تروماتیک متعدد میتواند این تفاوتها را توضیح دهد.
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 خبر
تجدید عضویت جلالی ندوشن در هیات بورد سکشن رواندرمانی انجمن جهانی روانپزشکی
در جریان سی و دومین کنگرهی «فدراسیون جهانی رواندرمانی» که نام آن در حاشیهی رویداد به «انجمن جهانی رواندرمانی» تغییر یافت اعضای تازهی «سکشن رواندرمانی انجمن جهانی روانپزشکی» نیز انتخاب گردیدند.
برای دورهی سهسالهی آتی از ۲۰۳۳ تا ۲۰۲۶ تیموتی سالیوان از آمریکا و کنستانتین دلا از فیلپین ریاست مشترک سکشن را دارد. دبیر جدید از سنگاپور است و اعضای تازهای از بریتانیا، مکزیک، و اوگاندا در بورد عضویت خواهند داشت. گفتنی است عضویت جلالی ندوشن و کاترینا دوخونوا از جمهوری چک برای یک دورهی سهسالهی دیگر تمدید شده است.
سزار آلفونسو رییس سابق «سکشن رواندرمانی انجمن جهانی روانپزشکی» در جریان کنگره اخیر به عنوان رییس «انجمن جهانی رواندرمانی» برای یک دورهی سهساله انتخاب شد.
کنگرههای «انجمن جهانی رواندرمانی» که تاسیس آن به حدود ۸۰ سال پیش باز میگردد تاکنون صرفا در اروپا و آسیا برگزار شده بود. این اولین بار بود که کشوری افریقایی میزبانی این رویداد را عهدهدار گردید. دور بعدی به احتمال زیاد در کشور آمریکا برگزار خواهد شد.
#تجربههای_روانپزشکانه
تجدید عضویت جلالی ندوشن در هیات بورد سکشن رواندرمانی انجمن جهانی روانپزشکی
در جریان سی و دومین کنگرهی «فدراسیون جهانی رواندرمانی» که نام آن در حاشیهی رویداد به «انجمن جهانی رواندرمانی» تغییر یافت اعضای تازهی «سکشن رواندرمانی انجمن جهانی روانپزشکی» نیز انتخاب گردیدند.
برای دورهی سهسالهی آتی از ۲۰۳۳ تا ۲۰۲۶ تیموتی سالیوان از آمریکا و کنستانتین دلا از فیلپین ریاست مشترک سکشن را دارد. دبیر جدید از سنگاپور است و اعضای تازهای از بریتانیا، مکزیک، و اوگاندا در بورد عضویت خواهند داشت. گفتنی است عضویت جلالی ندوشن و کاترینا دوخونوا از جمهوری چک برای یک دورهی سهسالهی دیگر تمدید شده است.
سزار آلفونسو رییس سابق «سکشن رواندرمانی انجمن جهانی روانپزشکی» در جریان کنگره اخیر به عنوان رییس «انجمن جهانی رواندرمانی» برای یک دورهی سهساله انتخاب شد.
کنگرههای «انجمن جهانی رواندرمانی» که تاسیس آن به حدود ۸۰ سال پیش باز میگردد تاکنون صرفا در اروپا و آسیا برگزار شده بود. این اولین بار بود که کشوری افریقایی میزبانی این رویداد را عهدهدار گردید. دور بعدی به احتمال زیاد در کشور آمریکا برگزار خواهد شد.
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 خبر
آزادی روانپزشک
دکتر ناصر همتی روانپزشکی که در زندان اصفهان دربند بود در چارچوب برنامهی آزادی زندانیان سیاسی، از زندان آزاد شده است. وی در حال گذران دوران حبس دو سالهی خود بود که محکومیت یک سالهی تازهای نیز ۲۹ شهریور سال جاری به مدت قبلی افزوده شده بود.
#تجربههای_روانپزشکانه
آزادی روانپزشک
دکتر ناصر همتی روانپزشکی که در زندان اصفهان دربند بود در چارچوب برنامهی آزادی زندانیان سیاسی، از زندان آزاد شده است. وی در حال گذران دوران حبس دو سالهی خود بود که محکومیت یک سالهی تازهای نیز ۲۹ شهریور سال جاری به مدت قبلی افزوده شده بود.
#تجربههای_روانپزشکانه