◼️ تسلیت
دوست، همکار و همزبان عزیز دکتر مسعود احمدزاد اصل
همدردی صمیمانهی ما را از بابت فقدان پدر عزیزتان پذیرا باشید. در این غم با شما شریک هستیم.
تحریریهی #تجربههای_روانپزشکانه
دوست، همکار و همزبان عزیز دکتر مسعود احمدزاد اصل
همدردی صمیمانهی ما را از بابت فقدان پدر عزیزتان پذیرا باشید. در این غم با شما شریک هستیم.
تحریریهی #تجربههای_روانپزشکانه
Audio
🗞 روانهای روشن
گزارش دوم
آگاهی
روایت #دکتر_مرتضی_نخستین از کتاب Feeling good کلونینجر
#تجربههای_روانپزشکانه
گزارش دوم
آگاهی
روایت #دکتر_مرتضی_نخستین از کتاب Feeling good کلونینجر
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 روزها
#دکتر_امید_ربانیفر. پزشک عمومی
وقتی سر در نیارن میگن از اعصابه....
نمیدانم شما هم به این جمله اعتقاد دارید یا نه ولی واقعیت این است که واقعا بعضی وقتها از اعصاب است.
زمانی محل طبابتم در یک کانکس ساده در یک پروژهی عظیم در حال ساخت بود. من بودم، و یک پرستار، یک راننده آمبولانس و مقداری دارو و ملزومات لازم برای حوادث احتمالی. اکثر مراجعین هم کارگرانی بودند با شکایت ضربه و پارگی که اکثرا با یک دوخت و دوز و شستشو و پانسمان زخم کارشان را راه میانداختیم.
البته بیمارانی درگیر بیماریهای داخلی هم سر میزدند گاهی.
اما آن روز!
آن روز خلوت بود. شکر خدا مراجعین کم بودند که ناگهان مرد میانسال آفتاب سوختهی عرقکرده وارد شد.
_دکتر بیام تو
_بله حتما بفرمایید در خدمتم.
_دکتر آخه قصه من بلنده. باید گوش کنی.
_من و هر دو جفت گوشم در خدمت شما.
_دکتر مشکلم تنگی نفسه.
_از کِی؟
_از خیلی وقت از وقتیکه یادم میاد
_مثلا از دو سال پیش؟ قبل کرونا
_هووووو از خیلی قبل ترش...
_خب دکتر هم رفتید تو این مدت؟
_تا دلت بخواد؟ همه دکترای شیراز رفتم.
_خب چی دیدید؟ چی شنیدید؟ عکس، نوار ریه....
_همه همه عکس رنگی از اینا که توش فوت میکنن. دکتر قلب هم رفتم؛ اکو، تست ورزش. همه رو دادم.
و گوشیش را به دستم داد و همهی مدارک پزشکیش را مو به مو نگاه کردم به نظرم که نکتهی غیر عادی نیامد
_خب چی تجویز کردن؟
_اسپری، قرص، شربت....
_تاثیری داشت؟
_نه دکترجان شنیدم دکتر جدید اومده اینجا گفتم پیش شمام بیام.
نشاندمش روی تخت. معاینهاش کردم. آن انگشتر معروف پالس اکسیمتر هم به دستش بستم اما نکتهی خاصی نیافتم.
زیر چشمی نگاهی به برگهی پذیرشش کردم.
_خب! تنگی نفس رو ولش کنید. خودتان چطوری؟
مستقیم در چشمانم نگاه کرد.
_از کدومش بگم دکتر؟
_از هر کدوم که دوست دارید.
_دکتر از زنم که جدا شدم. بچهم که درس نمیخونه. مادرم که مریضه...
_تنگی نفستون از همون موقعها شروع شد؟
_آره دکتر! از همون موقع که زنم رفت.
_تا به حال مرگ هم فکر کردید؟ به اینکه دیگه تو این دنیا نباشید؟
همهی قدرت مردانهاش را به کار برد که بغضش نترکرد. اما چشمانش که خیس بود او را لو داد.
_دکترجان هر روز صبح که از خواب پا میشم آرزو میکنم شبو نبینم.
_ببینید آقا! من همهی این آزمایشا و عکسا و ... را دیدم. معاینهتون موردی نداره. شما که این همه قرص و شربت و اسپری رو امتحان کردید این قرصای منم امتحان کنید.
_اگه خوب بشه چرا که نه؟
نمیدانم چند وقت بعد بود پیغامی روی گوشیم آمد.
"دکتر خدا پدر و مادرتو بیامرزه! تنگی نفسم خوب شد....." خودش بود. باور کنید گاهی اوقات واقعا از اعصاب است.
#تجربههای_روانپزشکانه
#دکتر_امید_ربانیفر. پزشک عمومی
وقتی سر در نیارن میگن از اعصابه....
نمیدانم شما هم به این جمله اعتقاد دارید یا نه ولی واقعیت این است که واقعا بعضی وقتها از اعصاب است.
زمانی محل طبابتم در یک کانکس ساده در یک پروژهی عظیم در حال ساخت بود. من بودم، و یک پرستار، یک راننده آمبولانس و مقداری دارو و ملزومات لازم برای حوادث احتمالی. اکثر مراجعین هم کارگرانی بودند با شکایت ضربه و پارگی که اکثرا با یک دوخت و دوز و شستشو و پانسمان زخم کارشان را راه میانداختیم.
البته بیمارانی درگیر بیماریهای داخلی هم سر میزدند گاهی.
اما آن روز!
آن روز خلوت بود. شکر خدا مراجعین کم بودند که ناگهان مرد میانسال آفتاب سوختهی عرقکرده وارد شد.
_دکتر بیام تو
_بله حتما بفرمایید در خدمتم.
_دکتر آخه قصه من بلنده. باید گوش کنی.
_من و هر دو جفت گوشم در خدمت شما.
_دکتر مشکلم تنگی نفسه.
_از کِی؟
_از خیلی وقت از وقتیکه یادم میاد
_مثلا از دو سال پیش؟ قبل کرونا
_هووووو از خیلی قبل ترش...
_خب دکتر هم رفتید تو این مدت؟
_تا دلت بخواد؟ همه دکترای شیراز رفتم.
_خب چی دیدید؟ چی شنیدید؟ عکس، نوار ریه....
_همه همه عکس رنگی از اینا که توش فوت میکنن. دکتر قلب هم رفتم؛ اکو، تست ورزش. همه رو دادم.
و گوشیش را به دستم داد و همهی مدارک پزشکیش را مو به مو نگاه کردم به نظرم که نکتهی غیر عادی نیامد
_خب چی تجویز کردن؟
_اسپری، قرص، شربت....
_تاثیری داشت؟
_نه دکترجان شنیدم دکتر جدید اومده اینجا گفتم پیش شمام بیام.
نشاندمش روی تخت. معاینهاش کردم. آن انگشتر معروف پالس اکسیمتر هم به دستش بستم اما نکتهی خاصی نیافتم.
زیر چشمی نگاهی به برگهی پذیرشش کردم.
_خب! تنگی نفس رو ولش کنید. خودتان چطوری؟
مستقیم در چشمانم نگاه کرد.
_از کدومش بگم دکتر؟
_از هر کدوم که دوست دارید.
_دکتر از زنم که جدا شدم. بچهم که درس نمیخونه. مادرم که مریضه...
_تنگی نفستون از همون موقعها شروع شد؟
_آره دکتر! از همون موقع که زنم رفت.
_تا به حال مرگ هم فکر کردید؟ به اینکه دیگه تو این دنیا نباشید؟
همهی قدرت مردانهاش را به کار برد که بغضش نترکرد. اما چشمانش که خیس بود او را لو داد.
_دکترجان هر روز صبح که از خواب پا میشم آرزو میکنم شبو نبینم.
_ببینید آقا! من همهی این آزمایشا و عکسا و ... را دیدم. معاینهتون موردی نداره. شما که این همه قرص و شربت و اسپری رو امتحان کردید این قرصای منم امتحان کنید.
_اگه خوب بشه چرا که نه؟
نمیدانم چند وقت بعد بود پیغامی روی گوشیم آمد.
"دکتر خدا پدر و مادرتو بیامرزه! تنگی نفسم خوب شد....." خودش بود. باور کنید گاهی اوقات واقعا از اعصاب است.
#تجربههای_روانپزشکانه
چهار رویداد در ماه آگاهی از خودکشی
نشانی رویداد آنلاین انجمنهای سلامت روان در روز ۱۹ شهریور معادل ۱۰ سپتامبر روز جهانی پیشگیری از خودکشی
https://www.skyroom.online/ch/ipa123456/suc
رویداد انجمن جامعهشناسی ایران که سهشنبه ۱۵ شهریور برگزار میشود حضوری است. نشانی در پوستر درج شده.
زندهی اینستاگرامی همایش سلامت روان و رسانه نیز در نشانی این صفحه به قرار زیر برگزار خواهد شد:
mental_health_media_unesco
#تجربههای_روانپزشکانه
نشانی رویداد آنلاین انجمنهای سلامت روان در روز ۱۹ شهریور معادل ۱۰ سپتامبر روز جهانی پیشگیری از خودکشی
https://www.skyroom.online/ch/ipa123456/suc
رویداد انجمن جامعهشناسی ایران که سهشنبه ۱۵ شهریور برگزار میشود حضوری است. نشانی در پوستر درج شده.
زندهی اینستاگرامی همایش سلامت روان و رسانه نیز در نشانی این صفحه به قرار زیر برگزار خواهد شد:
mental_health_media_unesco
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 ارغنون سهشنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۱
#دکتر_کاوه_علوی. روانپزشک. تجربهها
معرفی و بررسی رمان «قوانین چارتین»
رمان «قوانین چارتین» تجربه عجیبی برای رمانخوانان خواهد بود. رمانی که از همان ابتدا با چنگ محکمی خواننده را نگه میدارد و بیآنکه از قواعد ژانر تریلر استفاده کند، تا آخر او را رها نمیکند و تازه در انتهای رمان است که خواننده فکر میکند ادامه داستان چه خواهد شد. رمان «قوانین چارتین» بیشتر به سبک رئالیسم جادویی نزدیک است، اگرچه کمال و ظرافت خاص آثار خوان رولفو (مثلاً در پدرو پارامو) و گابریل گارسیا مارکز را در این سبک ندارد. بهویژه «قوانین چارتین» را از نظر سفر شخصیت اصلی به یک وادی غریب، میتوان با «پدرو پارامو» مقایسه کرد. منتها در «پدرو پارامو» قهرمان داستان سفری ادیسهوار به وادی غریبی را آغاز میکند که شباهت زیادی به دنیای زندگان ندارد. اما «قوانین چارتین» اساساً مبارزه در برابر مرگ است. متأسفانه «قوانین چارتین» در اواسط کمی به ورطه سانتیمانتالیسم و ایدهالیسم شعارزده نزدیک میشود، اگرچه نویسنده بهخوبی و با تسلط مناسبی خودش را از غرق شدن حفظ میکند.
«قوانین چارتین» داستان سرزمینی است که کسی نباید از ۵۰ سال بیشتر زندگی کند. آدمها به دو دسته اشراف پاک و بدنامان نسالی تقسیم میشوند. خطاها و جنایتها ذاتی و ارثی هستند. جنینهای نامشروع بدون روح در رحم مادران فاسدشان میمانند تا روحی برای ورود به جنین پیدا شود: روح مردگان نسالی. دنیای مدرنی که در چارتین وجود دارد، عین توحش است. شریفزادگانی که خود فاسدند، اما فساد را منکر میشوند و حاکمانی که همین فساد را به هر قیمتی حفظ میکنند. «قوانین چارتین» همچنین داستان مبارزه، آزادگی و رستگاری است. «قوانین چارتین» سیری مواج دارد و پایانی پیشبینیناپذیر. گاهی تلخی کتاب من را یاد آثار آگوتا کریستف میاندازد.
پ.ن.: «قوانین چارتین» (با نام عربی «قواعد جارتین» و عنوان انگلیسی Law of Jartin) را عمرو عبدالحمید، نویسنده مصری نوشته است. پیش از این، از نویسندگان مصری چیزی نخوانده بودم و اقرار میکنم بهشدت شگفتزده شدم. عمرو عبدالحمید، متولد ۱۹۸۷ است. پزشک است و متخصص بیماریهای گوش و حلق و بینی. از سال ۲۰۰۸ شروع کرده به نوشتن و دستکم ۶ رمان نوشته است. او «قوانین چارتین» را در سال ۲۰۱۷ نوشته که در یک سال بیش از شصت بار در مصر تجدید چاپ شده است. اما این رمان تازه جزوه اول از سهگانه چارتین است که دو رمان بعدی آن هم نوشته شده، اما هنوز به فارسی درنیامده است.
#تجربههای_روانپزشکانه
#دکتر_کاوه_علوی. روانپزشک. تجربهها
معرفی و بررسی رمان «قوانین چارتین»
رمان «قوانین چارتین» تجربه عجیبی برای رمانخوانان خواهد بود. رمانی که از همان ابتدا با چنگ محکمی خواننده را نگه میدارد و بیآنکه از قواعد ژانر تریلر استفاده کند، تا آخر او را رها نمیکند و تازه در انتهای رمان است که خواننده فکر میکند ادامه داستان چه خواهد شد. رمان «قوانین چارتین» بیشتر به سبک رئالیسم جادویی نزدیک است، اگرچه کمال و ظرافت خاص آثار خوان رولفو (مثلاً در پدرو پارامو) و گابریل گارسیا مارکز را در این سبک ندارد. بهویژه «قوانین چارتین» را از نظر سفر شخصیت اصلی به یک وادی غریب، میتوان با «پدرو پارامو» مقایسه کرد. منتها در «پدرو پارامو» قهرمان داستان سفری ادیسهوار به وادی غریبی را آغاز میکند که شباهت زیادی به دنیای زندگان ندارد. اما «قوانین چارتین» اساساً مبارزه در برابر مرگ است. متأسفانه «قوانین چارتین» در اواسط کمی به ورطه سانتیمانتالیسم و ایدهالیسم شعارزده نزدیک میشود، اگرچه نویسنده بهخوبی و با تسلط مناسبی خودش را از غرق شدن حفظ میکند.
«قوانین چارتین» داستان سرزمینی است که کسی نباید از ۵۰ سال بیشتر زندگی کند. آدمها به دو دسته اشراف پاک و بدنامان نسالی تقسیم میشوند. خطاها و جنایتها ذاتی و ارثی هستند. جنینهای نامشروع بدون روح در رحم مادران فاسدشان میمانند تا روحی برای ورود به جنین پیدا شود: روح مردگان نسالی. دنیای مدرنی که در چارتین وجود دارد، عین توحش است. شریفزادگانی که خود فاسدند، اما فساد را منکر میشوند و حاکمانی که همین فساد را به هر قیمتی حفظ میکنند. «قوانین چارتین» همچنین داستان مبارزه، آزادگی و رستگاری است. «قوانین چارتین» سیری مواج دارد و پایانی پیشبینیناپذیر. گاهی تلخی کتاب من را یاد آثار آگوتا کریستف میاندازد.
پ.ن.: «قوانین چارتین» (با نام عربی «قواعد جارتین» و عنوان انگلیسی Law of Jartin) را عمرو عبدالحمید، نویسنده مصری نوشته است. پیش از این، از نویسندگان مصری چیزی نخوانده بودم و اقرار میکنم بهشدت شگفتزده شدم. عمرو عبدالحمید، متولد ۱۹۸۷ است. پزشک است و متخصص بیماریهای گوش و حلق و بینی. از سال ۲۰۰۸ شروع کرده به نوشتن و دستکم ۶ رمان نوشته است. او «قوانین چارتین» را در سال ۲۰۱۷ نوشته که در یک سال بیش از شصت بار در مصر تجدید چاپ شده است. اما این رمان تازه جزوه اول از سهگانه چارتین است که دو رمان بعدی آن هم نوشته شده، اما هنوز به فارسی درنیامده است.
#تجربههای_روانپزشکانه
کتاب: قوانین چارتین
نویسنده: عمرو عبدالحمید
مترجم: فرشته مولایی
انتشارات نیماژ
-گناه واقعیاش این بود که خیالپرداز بار اومده بود... خیالپردازان مأوایی جز زندانها یا جنون ندارن.
Highly recommendend!
#تجربههای_روانپزشکانه
نویسنده: عمرو عبدالحمید
مترجم: فرشته مولایی
انتشارات نیماژ
-گناه واقعیاش این بود که خیالپرداز بار اومده بود... خیالپردازان مأوایی جز زندانها یا جنون ندارن.
Highly recommendend!
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 توضیح
تازههای این هفته متاسفانه نرسید. بابت آن متاسفیم، اما گزارشی از نشست روز گذشتهی انجمن جامعهشناسی برای روز جهانی پیشگیری از خودکشی را به جای آن درج کردهایم.
#تجربههای_روانپزشکانه
تازههای این هفته متاسفانه نرسید. بابت آن متاسفیم، اما گزارشی از نشست روز گذشتهی انجمن جامعهشناسی برای روز جهانی پیشگیری از خودکشی را به جای آن درج کردهایم.
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 گزارش یک رویداد
#دکتر_امیرحسین_جلالیندوشن. روانپزشک. تجربهها
مواجههی روانپزشکی و جامعهشناسی در باب خودکشی ایرانیان
سهشنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۱ در محل پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی، نشست انجمن جامعه شناسی ایران به مناسبت روز جهانی پیشگیری از خودکشی برگزار شد.
به نظر میرسد امسال در میان رسانهها و نهادهای علمی و دانشگاهی، انجمنهای علمی و حتی بخشهایی وابسته به دولت تحرک بیشتری برای آگاهیرسانی دربارهی خودکشی و توانمندسازی جامعه دیده میشود. هر چند این میدان هنوز یک غایب بزرگ موثر دارد که صدا و سیماست. نهادی دارای بودجهی ملی که در این باره راه سکوت را کماکان با شتاب میپیماید.
من مقداری دیر به جلسه رسیدم چون در ابتدا به اشتباه به پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی رفتم! وقتی به راهرو کمنور و خلوت پژوهشکده وارد شدم پرسیدم نشست خودکشی کجاست؟ نگهبان گفت اصولاً کسی اینجا نیست. به دشواری خود را به مرکز شهر رساندم. سخنان دکتر سعید معیدفر استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران رو به پایان بود. چکیده مطلب دکتر معیدفر آن بود که در ایران کنونی متاسفانه هیچ موضوع مهمی به عنوان یک مساله در نظر گرفته نمیشود و انگار همگان همهی امور مهم را به گوشهای وا نهادهاند و برای آن کاری نمیکنند. خودکشی را سخنران در زمره چنین مسائلی دسته بندی کرد.
بعد از معیدفر نوبت به دکتر علیوردینیا رسید که برای این نشست کوچک، رنج سفر از ساری را تحمل کرده بود. سال گذشته کتابی از وی با عنوان خودکشی در ایران به بازار نشر آمد. نویسنده در این کتاب با استفاده از آمار سازمان پزشکی قانونی روند تغییرات نرخ و وضعیت خودکشی در ایران را بین سالهای ۸۰ تا ۹۹ مورد بررسی قرار داده، و البته بعد از ارائهی گزارش توصیفی، تحلیل جامعهشناختی خود را عمدتاً مبتنی بر نظرات ساختاری امیل دورکهایم ارائه کرده.
چند یافتهی جالب توجه پژوهش این استاد دانشگاه مازندران باعث تغییر نگاهی به موضوع خودکشی و آمارهایی که بهطورکلی دستاویز سیاستگذاری و برنامه ریزی ها در کشور است میتواند باشد. هرچند برخی اطلاعات دیگر ارائه شده توسط سایر شرکت کنندگان در جلسه در ادامه برنامه نشان داد که تحلیل وضعیت، پیچیدهتر از این است و اصولا دادههای ما آن اندازه اندک است که برای ساخت یک تصویر جامع و نزدیک به واقعیت ناکافی است. علیوردیلو نشان داد که آمار خودکشی در غرب ایران و به طور مشخص در استانی مثل ایلام یا کرمانشاه و کردستان در طی ۱۰ سال گذشته روند کاهشی داشته و اکنون آمار خودکشی در ایلام تنها دو برابر تهران است در حالی که ۱۰ سال پیش این آمار ۶ برابر تهران بود. به عبارتی در حالی که آمار خودکشی در شهرهایی مثل تهران و یا حتی قم به شکل فزایندهای در حال افزایش است نگاهها همچنان به سمت غرب کشور است. وی همچنین به وضعیت ویژه سیستان و بلوچستان اشاره کرد و مدل تحلیلی خود را ناتوان از تبیین وضعیت این استان دچار توسعهنیافتگی مزمن و عمیق اما دارای کمترین نرخ خودکشی در کشور در تمام سالهای گذشته بر شمرد.
نکات مهم دیگر گزارش وی از این قرار است که آمار خودسوزی در غرب کشور نیز رو به کاهش است. در حال حاضر مهمترین شیوهی خودکشی در ایران حلقآویز کردن و بعد از آن استفاده از سلاح گرم میباشد و نکته تعجب برانگیز شاید اینکه آمار خودکشی با سلاح گرم در شهر تهران در چند سال گذشته به شکل معناداری رو به افزایش گذاشته است.
وی در ادامه تحلیل جامعهشناختی خود را با مدل انتظام و انسجام اجتماعی ارائه داد. سخن گفتن از آن تحلیل از حوصله این گزارش خارج است اما وی به طور خلاصه کاهش انتظام- همبستگی اجتماعی را از عوامل کاهش خودکشی در آنجا میداند. به عنوان مثال شاخصهایی که به کاهش انتظام اجتماعی میانجامد یعنی باعث تضعیف نقش کنترل کننده نظم موجود و ساختارهای مستقر در زندگی آدمیان میگردد همانند افزایش سواد و طلاق را در کاهش آمار خودکشی موثر میداند. وی معتقد است پدیدهی خودآگاهی زنان و آگاهی مجازی را در این مسأله نباید دستکم گرفت. دکتر حسن رفیعی نایب رییس انجمن علمی روانپزشکان ایران که در این جلسه حضور داشت جمعبندی علیوردینیا را مورد انتقاد قرار داد و آن را فاقد شواهد و استنتاجی خواند. دکتر رفیعی اشاره کرد که در تمام سالهای گذشته تبیینی جامعهشناختی که واجد درکی جامع از چرایی بالا بودن خودکشی در غرب ایران باشد ندیده. وی همچنین از اینکه این پژوهشها به مداخلهای منجر نمیشود انتقاد کرد و به یافتههای مرور سیستماتیک درج شده در پایگاه کمبل اشاره کرد که با آن که نوعی کوکرن جامعهشناسی است، اما هنوز تنها مداخلهی موثر مبتنی بر شواهد را بهبود وضعیت خدمات سلامت روان میداند.
🧷 لطفا ورق بزنید...
#تجربههای_روانپزشکانه
#دکتر_امیرحسین_جلالیندوشن. روانپزشک. تجربهها
مواجههی روانپزشکی و جامعهشناسی در باب خودکشی ایرانیان
سهشنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۱ در محل پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی، نشست انجمن جامعه شناسی ایران به مناسبت روز جهانی پیشگیری از خودکشی برگزار شد.
به نظر میرسد امسال در میان رسانهها و نهادهای علمی و دانشگاهی، انجمنهای علمی و حتی بخشهایی وابسته به دولت تحرک بیشتری برای آگاهیرسانی دربارهی خودکشی و توانمندسازی جامعه دیده میشود. هر چند این میدان هنوز یک غایب بزرگ موثر دارد که صدا و سیماست. نهادی دارای بودجهی ملی که در این باره راه سکوت را کماکان با شتاب میپیماید.
من مقداری دیر به جلسه رسیدم چون در ابتدا به اشتباه به پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی رفتم! وقتی به راهرو کمنور و خلوت پژوهشکده وارد شدم پرسیدم نشست خودکشی کجاست؟ نگهبان گفت اصولاً کسی اینجا نیست. به دشواری خود را به مرکز شهر رساندم. سخنان دکتر سعید معیدفر استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران رو به پایان بود. چکیده مطلب دکتر معیدفر آن بود که در ایران کنونی متاسفانه هیچ موضوع مهمی به عنوان یک مساله در نظر گرفته نمیشود و انگار همگان همهی امور مهم را به گوشهای وا نهادهاند و برای آن کاری نمیکنند. خودکشی را سخنران در زمره چنین مسائلی دسته بندی کرد.
بعد از معیدفر نوبت به دکتر علیوردینیا رسید که برای این نشست کوچک، رنج سفر از ساری را تحمل کرده بود. سال گذشته کتابی از وی با عنوان خودکشی در ایران به بازار نشر آمد. نویسنده در این کتاب با استفاده از آمار سازمان پزشکی قانونی روند تغییرات نرخ و وضعیت خودکشی در ایران را بین سالهای ۸۰ تا ۹۹ مورد بررسی قرار داده، و البته بعد از ارائهی گزارش توصیفی، تحلیل جامعهشناختی خود را عمدتاً مبتنی بر نظرات ساختاری امیل دورکهایم ارائه کرده.
چند یافتهی جالب توجه پژوهش این استاد دانشگاه مازندران باعث تغییر نگاهی به موضوع خودکشی و آمارهایی که بهطورکلی دستاویز سیاستگذاری و برنامه ریزی ها در کشور است میتواند باشد. هرچند برخی اطلاعات دیگر ارائه شده توسط سایر شرکت کنندگان در جلسه در ادامه برنامه نشان داد که تحلیل وضعیت، پیچیدهتر از این است و اصولا دادههای ما آن اندازه اندک است که برای ساخت یک تصویر جامع و نزدیک به واقعیت ناکافی است. علیوردیلو نشان داد که آمار خودکشی در غرب ایران و به طور مشخص در استانی مثل ایلام یا کرمانشاه و کردستان در طی ۱۰ سال گذشته روند کاهشی داشته و اکنون آمار خودکشی در ایلام تنها دو برابر تهران است در حالی که ۱۰ سال پیش این آمار ۶ برابر تهران بود. به عبارتی در حالی که آمار خودکشی در شهرهایی مثل تهران و یا حتی قم به شکل فزایندهای در حال افزایش است نگاهها همچنان به سمت غرب کشور است. وی همچنین به وضعیت ویژه سیستان و بلوچستان اشاره کرد و مدل تحلیلی خود را ناتوان از تبیین وضعیت این استان دچار توسعهنیافتگی مزمن و عمیق اما دارای کمترین نرخ خودکشی در کشور در تمام سالهای گذشته بر شمرد.
نکات مهم دیگر گزارش وی از این قرار است که آمار خودسوزی در غرب کشور نیز رو به کاهش است. در حال حاضر مهمترین شیوهی خودکشی در ایران حلقآویز کردن و بعد از آن استفاده از سلاح گرم میباشد و نکته تعجب برانگیز شاید اینکه آمار خودکشی با سلاح گرم در شهر تهران در چند سال گذشته به شکل معناداری رو به افزایش گذاشته است.
وی در ادامه تحلیل جامعهشناختی خود را با مدل انتظام و انسجام اجتماعی ارائه داد. سخن گفتن از آن تحلیل از حوصله این گزارش خارج است اما وی به طور خلاصه کاهش انتظام- همبستگی اجتماعی را از عوامل کاهش خودکشی در آنجا میداند. به عنوان مثال شاخصهایی که به کاهش انتظام اجتماعی میانجامد یعنی باعث تضعیف نقش کنترل کننده نظم موجود و ساختارهای مستقر در زندگی آدمیان میگردد همانند افزایش سواد و طلاق را در کاهش آمار خودکشی موثر میداند. وی معتقد است پدیدهی خودآگاهی زنان و آگاهی مجازی را در این مسأله نباید دستکم گرفت. دکتر حسن رفیعی نایب رییس انجمن علمی روانپزشکان ایران که در این جلسه حضور داشت جمعبندی علیوردینیا را مورد انتقاد قرار داد و آن را فاقد شواهد و استنتاجی خواند. دکتر رفیعی اشاره کرد که در تمام سالهای گذشته تبیینی جامعهشناختی که واجد درکی جامع از چرایی بالا بودن خودکشی در غرب ایران باشد ندیده. وی همچنین از اینکه این پژوهشها به مداخلهای منجر نمیشود انتقاد کرد و به یافتههای مرور سیستماتیک درج شده در پایگاه کمبل اشاره کرد که با آن که نوعی کوکرن جامعهشناسی است، اما هنوز تنها مداخلهی موثر مبتنی بر شواهد را بهبود وضعیت خدمات سلامت روان میداند.
🧷 لطفا ورق بزنید...
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 ادامهی مواجههی روانپزشکی- جامعهشناسی
یکی از شرکتکنندگان در نقدی که به جمعبندی علیوردینیا داشت به پدیدهی مهاجرت فزاینده و چشمگیر جوانان- به عنوان مهمترین ردهی سنی قربانی خودکشی- از سه استان ایلام، کردستان و کرمانشاه اشاره نمود و آن را در کاهش خودکشی ایلام و افزایش خودکشی تهران دارای سهم دانست. وی اعتقاد داشت بسترهای اجتماعی- اقتصادی خودکشی در آن منطقه همچنان پابرجا است، اما بمبی است که در تهران صدایش در میآید.
من در این جلسه، خیلی کوتاه به سند ملی پیشگیری از خودکشی اشاره کردم و آن را نمونهای از نگاه سیاستگذاران دانستم. متنی کلاژ شده از روانکاوی، روانپزشکی زیستی، قاعدتا چند خطی از دورکهایم و ترجمه سیاستهای سازمان جهانی بهداشت. هیچ اندیشهی منسجمی در مورد خودکشی در ایران و مایههای فرهنگی، اقلیمی، فلسفی و معنوی آن دیده نمیشود و البته به خودکشی عموما نگاهی کلینیکی دارد. با این وجود نقدی بر برداشت علیوردینیا وارد کردم و سهم نظام سلامت و مداخلههای انجام شده در غرب کشور با تاکید بر نمونههایی چون ارومیه را یادآوری نمودم. تاکید دکتر رفیعی بر عدم ستیز جامعهشناسی و روانشناسی و روانپزشکی را مکرر کردم و تقلیلگرایی مورد طعنهی جامعهشناسان را مورد دفاع قرار دادم. باورم این است که تقلیلگرایی غربی که به شکل مدلهای مداخلهای جمع و جور نمود میکند بر پایه و پی تحقیقات و مدلسازیهای جدی و ژرف استوار شده، اما پراکتیکالیتی بومی بر نظریهگریزی، شواهدستیزی و بیگانگی با تفکر استوار است.
به نظرم آمد با همهی فاصلهها، نشست و برخاستها میتواند افقهایمان را با هم همزیستتر کند. قرار نیست جامعهشناسی یا روانپزشکی در دیگری ادغام شود. به قول دکتر حسن رفیعی کلان روندهای اجتماعی در افراد به شکل نشانه ترجمه میشود. نمیشود کسی به داد کسانی که این نشانهها را دارند نرسد.
🧷 پایان. ۲/۲
#تجربههای_روانپزشکانه
یکی از شرکتکنندگان در نقدی که به جمعبندی علیوردینیا داشت به پدیدهی مهاجرت فزاینده و چشمگیر جوانان- به عنوان مهمترین ردهی سنی قربانی خودکشی- از سه استان ایلام، کردستان و کرمانشاه اشاره نمود و آن را در کاهش خودکشی ایلام و افزایش خودکشی تهران دارای سهم دانست. وی اعتقاد داشت بسترهای اجتماعی- اقتصادی خودکشی در آن منطقه همچنان پابرجا است، اما بمبی است که در تهران صدایش در میآید.
من در این جلسه، خیلی کوتاه به سند ملی پیشگیری از خودکشی اشاره کردم و آن را نمونهای از نگاه سیاستگذاران دانستم. متنی کلاژ شده از روانکاوی، روانپزشکی زیستی، قاعدتا چند خطی از دورکهایم و ترجمه سیاستهای سازمان جهانی بهداشت. هیچ اندیشهی منسجمی در مورد خودکشی در ایران و مایههای فرهنگی، اقلیمی، فلسفی و معنوی آن دیده نمیشود و البته به خودکشی عموما نگاهی کلینیکی دارد. با این وجود نقدی بر برداشت علیوردینیا وارد کردم و سهم نظام سلامت و مداخلههای انجام شده در غرب کشور با تاکید بر نمونههایی چون ارومیه را یادآوری نمودم. تاکید دکتر رفیعی بر عدم ستیز جامعهشناسی و روانشناسی و روانپزشکی را مکرر کردم و تقلیلگرایی مورد طعنهی جامعهشناسان را مورد دفاع قرار دادم. باورم این است که تقلیلگرایی غربی که به شکل مدلهای مداخلهای جمع و جور نمود میکند بر پایه و پی تحقیقات و مدلسازیهای جدی و ژرف استوار شده، اما پراکتیکالیتی بومی بر نظریهگریزی، شواهدستیزی و بیگانگی با تفکر استوار است.
به نظرم آمد با همهی فاصلهها، نشست و برخاستها میتواند افقهایمان را با هم همزیستتر کند. قرار نیست جامعهشناسی یا روانپزشکی در دیگری ادغام شود. به قول دکتر حسن رفیعی کلان روندهای اجتماعی در افراد به شکل نشانه ترجمه میشود. نمیشود کسی به داد کسانی که این نشانهها را دارند نرسد.
🧷 پایان. ۲/۲
#تجربههای_روانپزشکانه
ضبط شدهی نشست انجمن جامعهشناسی ایران در موضوع پیشگیری از خودکشی را در صفحهی اینستاگرامی گروه مسائل و آسیبهای آن انجمن میتوانید کامل ببینید و بشنوید.
#تجربههای_روانپزشکانه
#تجربههای_روانپزشکانه
ساعت ۱۱ تا ۱۳ نوزدهمین روز شهریور، و ده سپتامبر روز جهانی پیشگیری از خودکشی، نمایندگان انجمنهای علمی سلامت روان به پرسشهای خبرنگاران پاسخ گفتند.
https://bit.ly/3xcZ0iv
https://bit.ly/3Qseztq
#تجربههای_روانپزشکانه
https://bit.ly/3xcZ0iv
https://bit.ly/3Qseztq
#تجربههای_روانپزشکانه