🗞 ادامهی بازتاب. #دکتر_جلالی_ندوشن.
از منابع معتبر اخبار را دنبال کنیم
نکتهی مهمتر این است که ما اکنون در وضعیت رونق روزنامهها مثل آنچه در دهه ۷۰ بود نیستیم. مسالهی امروز ما فضای مجازی و جامعه شبکهای شده است که در آن اطلاعات و اخبار بدون سندیت کافی به میزان زیاد و با سرعت بالا توسعه پیدا میکند. از پی هم آمدن اخبار، حجم بالا، تنوع اخبار و منابعی که فرد از آن اخبار را دریافت میکند میتواند برای فردی که آن را دنبال میکند تنشآمیز و کلافهکننده باشد. شاید اگر یک کار پژوهشی ساده انجام شود و میزان گروههای خبری را که افراد دنبال میکنند بررسی کنیم متوجه میشویم که با حجم بالایی از ورودی و داده رو به رو میشویم.
داشتن روتین روزانه درسلامت روان موثر است
موضوع بعدی سبک زندگی و نحوه برخورد و رسیدگی به مسائل سلامت شخصی است. از نظر من داشتن روتین روزانه شامل رعایت حداکثری نظم خواب و بیداری، تحرک به اندازه کافی و پرهیز از یک جانشینی و استفاده بهاندازه از شبکه های مجازی راهی است که میتواند بر سلامت روان اثر مثبت بگذارد.
تلاش کنیم در جمع بمانیم
شرایط بحرانی و دشوار، ما را از نظر ذهنی در وضعیت جست وجو برای بقا و تلاش برای حداکثر کردن منافع شخصی پیش میبرد که در نهایت منجر به احساس تنهایی میشود. در این وضعیت ممکن است ما خود را از بودن در گروههای اجتماعی محروم کنیم. موضوعی که باید به آن توجه کرد، حضور در جمعهای سالم است.
انتشار در روزنامهی شرق. ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
#تجربههای_روانپزشکانه
از منابع معتبر اخبار را دنبال کنیم
نکتهی مهمتر این است که ما اکنون در وضعیت رونق روزنامهها مثل آنچه در دهه ۷۰ بود نیستیم. مسالهی امروز ما فضای مجازی و جامعه شبکهای شده است که در آن اطلاعات و اخبار بدون سندیت کافی به میزان زیاد و با سرعت بالا توسعه پیدا میکند. از پی هم آمدن اخبار، حجم بالا، تنوع اخبار و منابعی که فرد از آن اخبار را دریافت میکند میتواند برای فردی که آن را دنبال میکند تنشآمیز و کلافهکننده باشد. شاید اگر یک کار پژوهشی ساده انجام شود و میزان گروههای خبری را که افراد دنبال میکنند بررسی کنیم متوجه میشویم که با حجم بالایی از ورودی و داده رو به رو میشویم.
داشتن روتین روزانه درسلامت روان موثر است
موضوع بعدی سبک زندگی و نحوه برخورد و رسیدگی به مسائل سلامت شخصی است. از نظر من داشتن روتین روزانه شامل رعایت حداکثری نظم خواب و بیداری، تحرک به اندازه کافی و پرهیز از یک جانشینی و استفاده بهاندازه از شبکه های مجازی راهی است که میتواند بر سلامت روان اثر مثبت بگذارد.
تلاش کنیم در جمع بمانیم
شرایط بحرانی و دشوار، ما را از نظر ذهنی در وضعیت جست وجو برای بقا و تلاش برای حداکثر کردن منافع شخصی پیش میبرد که در نهایت منجر به احساس تنهایی میشود. در این وضعیت ممکن است ما خود را از بودن در گروههای اجتماعی محروم کنیم. موضوعی که باید به آن توجه کرد، حضور در جمعهای سالم است.
انتشار در روزنامهی شرق. ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
#تجربههای_روانپزشکانه
Forwarded from موسسهی روانتحلیلی همراه
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🗞 گزارش رویداد
مقاله مورد اشاره در این اعلان که در جلسه روز شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ از ساعت ۲۲ مورد بررسی قرار گرفت، یکی از کارهای روانکاو پیشگام آمریکایی جسیکا بنجامین است. نویسندهای که اثر او تحت عنوان فراتر از عامل و عاملیت، در میان مقالات اندکس شده روانکاوی طی ۱۰ سال گذشته بیشترین استناد را داشته است. بنجامین که تلاش کرده نظریههای فمنیستی را با اندیشههای نوگرای ارتباطی روانکاوانه ادغام کند حرفهایی شنیدنی برای جامعه امروز ما هم دارد.
وی در یکی از آثار تأثیرگذارش، "پیوندهای عشق: روانکاوی، فمینیسم، و مشکل سلطه" (۱۹۸۸) به تناقضات روابط انسانی و تلاش برای بازشناسی (Recognition) میپردازد. در این کتاب، او مفهوم "رسمیتدادن یا بازشناسی متقابل" را معرفی میکند، که در آن افراد یکدیگر را به عنوان سوژههایی مستقل به رسمیت میشناسند، عنصری که برای غلبه بر الگوهای سلطه و فرمانبرداری در روابط ضروری است.
نظریههای جسیکا بنجامین درک ما از دینامیکهای قدرت در روابط انسانی را گسترش داده و عمق بیشتری به گفتمان در مورد روابط جنسیتی، اقتدار، و نیاز به شناخت و احترام متقابل در زمینههای شخصی و اجتماعی میافزاید. کوششهای او در پل زدن بین عمل روانکاوانه و نظریه فمینیستی یگانه بوده و او را به یک چهره کلیدی در اندیشه روانکاوی معاصر تبدیل کرده است.
#تجربههای_روانپزشکانه
مقاله مورد اشاره در این اعلان که در جلسه روز شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ از ساعت ۲۲ مورد بررسی قرار گرفت، یکی از کارهای روانکاو پیشگام آمریکایی جسیکا بنجامین است. نویسندهای که اثر او تحت عنوان فراتر از عامل و عاملیت، در میان مقالات اندکس شده روانکاوی طی ۱۰ سال گذشته بیشترین استناد را داشته است. بنجامین که تلاش کرده نظریههای فمنیستی را با اندیشههای نوگرای ارتباطی روانکاوانه ادغام کند حرفهایی شنیدنی برای جامعه امروز ما هم دارد.
وی در یکی از آثار تأثیرگذارش، "پیوندهای عشق: روانکاوی، فمینیسم، و مشکل سلطه" (۱۹۸۸) به تناقضات روابط انسانی و تلاش برای بازشناسی (Recognition) میپردازد. در این کتاب، او مفهوم "رسمیتدادن یا بازشناسی متقابل" را معرفی میکند، که در آن افراد یکدیگر را به عنوان سوژههایی مستقل به رسمیت میشناسند، عنصری که برای غلبه بر الگوهای سلطه و فرمانبرداری در روابط ضروری است.
نظریههای جسیکا بنجامین درک ما از دینامیکهای قدرت در روابط انسانی را گسترش داده و عمق بیشتری به گفتمان در مورد روابط جنسیتی، اقتدار، و نیاز به شناخت و احترام متقابل در زمینههای شخصی و اجتماعی میافزاید. کوششهای او در پل زدن بین عمل روانکاوانه و نظریه فمینیستی یگانه بوده و او را به یک چهره کلیدی در اندیشه روانکاوی معاصر تبدیل کرده است.
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 درنگ
زنگها به صدا درآمده
پنبه از گوش بهدرآوریم
#دکتر_امیرحسین_جلالیندوشن. روانپزشک
یکشنبه از منزل بیرون زدم. منتظر تاکسی بودم تا برسد که تلفن زنگ خورد و همکاری از شهری دیگر کمک میخواست برای بستری پزشکی جوان که هم سابقه داشت و هم چند روزی بود درگیر افکار مرگ شده بود و میل در آغوش کشیدن مرگ را در خیال میپرواند. پزشک در یکی از بهترین مراکز پزشکی ایران در تهران در یکی از رشتههای پیش از اینها آتیهدار- که شاید خواندن آن آرزوی خیلی پزشکهای جوان ایرانی بوده و هست- دورهی دستیاری خود را میگذارند. در تاکسی نشستم. راننده وارد بزرگراه شد. تماسی از همکاری دیگر در یکی از مراکز دانشگاهی رسید که روبرو شده بود با داستانی که تا تعریف کرد یاد استاد روماتولوژی دانشگاه تهران افتادم که به چه شیوهای ناقوس مرگ را روزی پیش از آنکه چشم از جهان فرو بندد برای همکاران به صدا درآورده بود. کسی نشنید و قصه زندگی زن داستان نقل همگان شد و تا روز و روزگاری کوتاه بعد،نه اسمی خواهد ماند، و شاید حتی بتوانیم نام آن زن را، آن مادر را به یاد بیاوریم. که شاید چاره دیگری نیست که اگر قرار بود این تلمبار غم همیشه زنده و حاضر روی دل و فکر و بدن ما بماند که حالا زیر خرواری از مصیبت مدفون و مرحوم شده بودیم. کسی صدای زن را نشنید، که وعده میداد در روز تولدش... شاید ناباوری، شاید کرخت شدهایم، شاید از فرط ناتوانی مثل سگ معروف داستان سلیگمن شلاق هم بخوریم از جا تکان نخوریم. اصلاً نتوانیم از جا تکان بخوریم، نمیدانم درماندگی و بیپناهی را آموختهایم و یا انتخاب کردهایم که مگر چه میشود کرد؟ بی پناهی گاهی بهترین انتخاب است وقتی پناهی نیست و درماندگی گاهی چاره است وقتی درمانی نیست. ناقوسها خیلی وقت است به صدا درآمده ولی چرا کسی نمیشنود. در اتاق نشستهام و دارم به صدای دکتر میانسال ناامید مرگاندیش که در افسردگی غرق و با افکارش، و با دنیای پریشانش دیواری میان خودش و جامعه کشیده گوش میکنم، که خود مرد از روی صفحه تلفنش خبر میدهد پزشک جوانی در جنوب ایران همسفر مردانی شد که به دریا رفتند و هیچ وقت بازنگشتند.
پنبهها را از گوشهایمان، گوشهایتان بیرون بیاورید. نفیر مرگ فراگیر شده. کاری نکنید، کاری نکنیم جانهای دیگری هم قربان میشود. و مگر یاد نگرفتهایم و یاذ نگرفتهاید که آنکه جانی را احیا کند گویی جهانی را زندگی داده؟
#تجربههای_روانپزشکانه
زنگها به صدا درآمده
پنبه از گوش بهدرآوریم
#دکتر_امیرحسین_جلالیندوشن. روانپزشک
یکشنبه از منزل بیرون زدم. منتظر تاکسی بودم تا برسد که تلفن زنگ خورد و همکاری از شهری دیگر کمک میخواست برای بستری پزشکی جوان که هم سابقه داشت و هم چند روزی بود درگیر افکار مرگ شده بود و میل در آغوش کشیدن مرگ را در خیال میپرواند. پزشک در یکی از بهترین مراکز پزشکی ایران در تهران در یکی از رشتههای پیش از اینها آتیهدار- که شاید خواندن آن آرزوی خیلی پزشکهای جوان ایرانی بوده و هست- دورهی دستیاری خود را میگذارند. در تاکسی نشستم. راننده وارد بزرگراه شد. تماسی از همکاری دیگر در یکی از مراکز دانشگاهی رسید که روبرو شده بود با داستانی که تا تعریف کرد یاد استاد روماتولوژی دانشگاه تهران افتادم که به چه شیوهای ناقوس مرگ را روزی پیش از آنکه چشم از جهان فرو بندد برای همکاران به صدا درآورده بود. کسی نشنید و قصه زندگی زن داستان نقل همگان شد و تا روز و روزگاری کوتاه بعد،نه اسمی خواهد ماند، و شاید حتی بتوانیم نام آن زن را، آن مادر را به یاد بیاوریم. که شاید چاره دیگری نیست که اگر قرار بود این تلمبار غم همیشه زنده و حاضر روی دل و فکر و بدن ما بماند که حالا زیر خرواری از مصیبت مدفون و مرحوم شده بودیم. کسی صدای زن را نشنید، که وعده میداد در روز تولدش... شاید ناباوری، شاید کرخت شدهایم، شاید از فرط ناتوانی مثل سگ معروف داستان سلیگمن شلاق هم بخوریم از جا تکان نخوریم. اصلاً نتوانیم از جا تکان بخوریم، نمیدانم درماندگی و بیپناهی را آموختهایم و یا انتخاب کردهایم که مگر چه میشود کرد؟ بی پناهی گاهی بهترین انتخاب است وقتی پناهی نیست و درماندگی گاهی چاره است وقتی درمانی نیست. ناقوسها خیلی وقت است به صدا درآمده ولی چرا کسی نمیشنود. در اتاق نشستهام و دارم به صدای دکتر میانسال ناامید مرگاندیش که در افسردگی غرق و با افکارش، و با دنیای پریشانش دیواری میان خودش و جامعه کشیده گوش میکنم، که خود مرد از روی صفحه تلفنش خبر میدهد پزشک جوانی در جنوب ایران همسفر مردانی شد که به دریا رفتند و هیچ وقت بازنگشتند.
پنبهها را از گوشهایمان، گوشهایتان بیرون بیاورید. نفیر مرگ فراگیر شده. کاری نکنید، کاری نکنیم جانهای دیگری هم قربان میشود. و مگر یاد نگرفتهایم و یاذ نگرفتهاید که آنکه جانی را احیا کند گویی جهانی را زندگی داده؟
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 بازتاب
جرم خودکشی
محمدحسین صادقی مدیرکل پیشگیری از وقوع جرم و آسیبهای اجتماعی دادستانی کل کشور گفته جایگاه ایران در زمینه آمار پدیده خودکشی را مطلوب، اما نه ایدهآل دانسته است. وی معتقد است براساس آموزههای دینی و قرآنی حتی یک خودکشی در کشور نباید رخ دهد. با این وجود جرم خودکشی در ایران تعقیب کیفری ندارد و این در حالی است که در برخی کشورها چنین نیست.
https://irna.ir/xjQrWg
#تجربههای_روانپزشکانه
جرم خودکشی
محمدحسین صادقی مدیرکل پیشگیری از وقوع جرم و آسیبهای اجتماعی دادستانی کل کشور گفته جایگاه ایران در زمینه آمار پدیده خودکشی را مطلوب، اما نه ایدهآل دانسته است. وی معتقد است براساس آموزههای دینی و قرآنی حتی یک خودکشی در کشور نباید رخ دهد. با این وجود جرم خودکشی در ایران تعقیب کیفری ندارد و این در حالی است که در برخی کشورها چنین نیست.
https://irna.ir/xjQrWg
#تجربههای_روانپزشکانه
تجربههای روانپزشکانه
🗞 بازتاب جرم خودکشی محمدحسین صادقی مدیرکل پیشگیری از وقوع جرم و آسیبهای اجتماعی دادستانی کل کشور گفته جایگاه ایران در زمینه آمار پدیده خودکشی را مطلوب، اما نه ایدهآل دانسته است. وی معتقد است براساس آموزههای دینی و قرآنی حتی یک خودکشی در کشور نباید رخ…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🗞 درنگ
#دکتر_افشین_احمدوند. روانپزشک
چیزی که فراموش نخواهد شد!
چند سال پیش به مراسم درگذشت یکی از بستگان دور رفتم که از قضا چند باری هم برای مسائل پزشکی به مرحوم کمکهایی کرده بودم، پس از پایان مراسم پسر بزرگ مرحوم که او را از دور میشناختم جلو آمد و در حضور جمعیت به حالت تعظیم خواست دست مرا ببوسد. او خودش مرد میانسال و در عین حال بزرگ یک فامیل بود، و از نظر سنی هم از من خیلی بزرگتر بود. بسیار جا خورده بودم و البته جلوی این دستبوسی را هر طور بود گرفتم، ولی در آن لحظه جملهای گفت که سالها بعد وقتی خودم در همان موقعیت قرار گرفتم آن جمله دوباره به یادم آمد :
« آقای دکتر! آدم ممکنه خوبی به خودش را فراموش کنه ولی خوبی به پدر و مادرش را فراموش نخواهد کرد!»
#تجربههای_روانپزشکانه
#دکتر_افشین_احمدوند. روانپزشک
چیزی که فراموش نخواهد شد!
چند سال پیش به مراسم درگذشت یکی از بستگان دور رفتم که از قضا چند باری هم برای مسائل پزشکی به مرحوم کمکهایی کرده بودم، پس از پایان مراسم پسر بزرگ مرحوم که او را از دور میشناختم جلو آمد و در حضور جمعیت به حالت تعظیم خواست دست مرا ببوسد. او خودش مرد میانسال و در عین حال بزرگ یک فامیل بود، و از نظر سنی هم از من خیلی بزرگتر بود. بسیار جا خورده بودم و البته جلوی این دستبوسی را هر طور بود گرفتم، ولی در آن لحظه جملهای گفت که سالها بعد وقتی خودم در همان موقعیت قرار گرفتم آن جمله دوباره به یادم آمد :
« آقای دکتر! آدم ممکنه خوبی به خودش را فراموش کنه ولی خوبی به پدر و مادرش را فراموش نخواهد کرد!»
#تجربههای_روانپزشکانه
Forwarded from موسسهی روانتحلیلی همراه
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM