Telegram Web Link
🗞 نقد و نظر

#دکتر_مرتضی_نخستین. روان‌پزشک‌. تجربه‌ها

حرفی در میانه‌ی سوگ. ۵/۵

جامعه‌ی ایران سیال‌تر و در تکاپوتر و خاص‌تر از آن است که در تابلوی فریدان و مالابو بگنجد. به این دلیل ساده که به نظر می‌رسد نظم پیشین جامعه دیگر پویایی خودش را از دست داده و نظم جدیدی هم مستقر نشده است. این صرفا اختصاص به ۱۴۰۱ ندارد و مدتها است که جامعه در چنین تلواسه ای به سر می‌برد. اما تاکید فریدان بر جستجوگری هویت و مالابو بر گسستگی اجتماعی بسیار قابل تامل است.
نهایتا اگر بپرسیم که چرا انسان ایرانی چنین معترض است، اشاره‌ی مالابو به ژیل دلوز در کتاب «سینما؛زمان-تصویر» جالب است. دلوز درباره‌ی سینمای آنتونیونی می نویسد:
« آنتونیونی دنیای مدرن را که عمیقا به امکانات آن باور دارد انتقاد نمی‌کند، او منتقد همزیستی مغزی مدرن و جسمی خسته است.»
ذهن انسان ایرانی نه امروز و دیروز بلکه دیری است که با تحولات مدرن همسو است اما تن او چنان تا انتهای استفاده از منابع شناختی-هیجانی‌اش پیش رفته که جز زخم و خستگی Exhausted باقی نمانده است.
مالابو این عبارت دلوز را جوری تغییر می‌دهد که با نظریه‌ی فریدان همسو می‌شود:
«امروز ما با مغزی مدرن و هویتی خسته زندگی می‌کنیم»

پایان. ۵/۵

#دکتر_مرتضی_نخستین.
تجربه‌های‌ روان‌پزشکانه
🗞 نقد و نظر #دکتر_مرتضی_نخستین. روان‌پزشک‌. تجربه‌ها حرفی در میانه‌ی سوگ. ۵/۵ جامعه‌ی ایران سیال‌تر و در تکاپوتر و خاص‌تر از آن است که در تابلوی فریدان و مالابو بگنجد. به این دلیل ساده که به نظر می‌رسد نظم پیشین جامعه دیگر پویایی خودش را از دست داده…
🗞 روزها (جامانده از دوشنبه)

#دکتر_امیرحسین_جلالی‌ندوشن. روان‌پزشک‌. تجربه‌ها

جامعه بر لب تیغ
جامعه با‌‌ بیم و امید آینده را می‌نگرد.

جامعه در حال تجربه‌ی «اضطراب عمومی» است. اما این اضطراب از کجا می‌آید؟ چند فرضیه را بر آن می‌توان برشمرد:

۱. زندگی روزمره در کشور دچار اختلالاتی شده است. حتی اگر مطابق با آنچه در آمارهای رسمی مکرر تاکید می‌شود تصور ما بر این باشد که حجم اعتراضات و تعداد افرادی که در خیابان‌ها حضور پیدا می‌کنند هنوز زیاد نشده است، اما نمی‌توان این امر را نادیده گرفت که طبق اعلام فعالان حوزه‌ی اقتصادی و فناوری اطلاعات ما در حال  تجربه دورانی هستیم که تاثیر منفی بر اقتصاد، و کسب و کارهای بزرگ و کوچک دارد. فقط یک قلم کاهش ۹۷ درصدی تراکنش بانکی کسب و کارهای اینستاگرامی نشان می‌دهد چه اتفاقی دارد رقم می‌خورد. از این رو می‌توان گفت حجم اعتراضات هرچه باشد، شاهد زندگی تعلیق شده هستیم. به عبارتی اعتراض‌ها هر چند کوچک‌نمایی شوند آثار بزرگ‌مقیاسی دارند که بیش از‌ این هم خود را نمایان خواهد کرد
 از سویی نزد مردم هم پرسش "این شرایط به کجا خواهد انجامید و سرنوشت آن چیست؟" مکررا تکرار می‌شود. معمولا وقتی با این پرسش در زندگی شخصی و اجتماعی روبرو می‌شویم طبعا برنامه‌ریزی و آینده‌نگری و هر نوع کنش رو به جلو افراد معلق می‌شود. همه‌ی این موارد هم طبیعتا بر سلامت روان و جسم افراد جامعه اثر می‌گذارد. این نکته‌ای است که سیستم هیچ زمانی نتوانسته آن‌را درک کند و با نگه داشتن کشور در وضعیت همیشه فوق‌العاده عملا ضد آینده عمل نموده است.

۲. بر اساس آنچه افراد گزارش می‌دهند و نه طبق داده‌های علمی، در مدت نا آرامی‌های اخیر میزان پیگیری اخبارِ همراه با داده‌های منفی و صحنه‌های خشونت‌آمیز افزایش داشته است و علیرغم فیلترینگ با حجم زیادی از اخبار و اطلاعات در شبکه‌های اجتماعی و نیز افزایش تماشای اخبار و اطلاعات در برخی شبکه‌های مجازی روبرو هستیم. افزایش پیگیری اخبارِ همراه با داده‌های منفی و صحنه‌های خشونت آمیز می‌تواند نگرانی افراد جامعه را بیشتر کرده و این نگرانی افزایش یافته نیز منجر به ایجاد اضطراب و مشکلات پیرامون آن می‌شود. این وضعیت هم تازگی ندارد. جامعه‌ی نگران از آینده باید برای فرونشاندن آتش درون خود کاری کند.

۳. نحوه‌ی پاسخ به یک اعتراض اجتماعی می‌تواند منجر به بهبود سطح سلامت روان مردم و یا ایجاد ایرادات و مشکلاتی در سلامت روان عمومی جامعه شود. از سوی دیگر، شاهد این امر هستیم که حادثه‌ای در کشور رخ می‌دهد و آن حادثه محرکی برای رو آمدن اعتراضات و شکایت‌های کهنه‌تر و مزمن‌تری می‌شود. شاهد این هستیم که در خیابان‌ها و فضاهای مجازی افراد شروع به اعتراض و شکایت کردن از موضوعاتی می‌کنند که به نوعی کهنه‌اند و گرچه در گذشته پیرامون آن موضوعات به صورت پراکنده حرف زده شده اما اکنون به شکل متراکم‌ بروز کرده است. متاسفانه پاسخ رسمی به این اعتراض فقط و فقط تلاش برای خاموش کردن صدا است. فرجام خوبی در انتظار جامعه‌ای که "صدایش شنیده نشود" و یا "امکان خوب شنیده شدن صدا از آن جامعه گرفته شود" نخواهد بود. تراکم این عواطف خشمی را برمی‌انگیزد که به واسطه‌ی میل به ابراز در عین اکراه، در جامعه اضطراب تولید می‌کند.

🔑اما چه باید کرد؟

جامعه باید بتواند به صورت مدنی اعتراض کند. این اعتراض نیز باید به این شکل باشد که خیابان برای اعتراضِ آرام در اختیار مردم باشد. حاکمیت مطلق یک سلیقه‌‌ی مشخص ایدیولوژیک بر خیابان و بهره‌مندی انحصاری آن از مواهب حکومتی باید خاتمه یابد. قطعا من طرفدار خشونت نیستم و هر نوع خشونت عریانی را برای حال ایران و ایرانیان مضر می‌دانم اما وقتی راه‌های هر نوع اعتراض مسالمت‌آمیز را از افرادی که متفاوت از روایت و قرائت رسمی سیستم فکر می‌کنند، می‌گیریم، نمی‌توان انتظار داشت خشونت و تندی بروز نکند.
وقتی به افراد جامعه نه تنها اجازه و حق اعتراض داده نمی‌شود بلکه در استفاده از این حق اعتراض بین افراد مختلف تبعیض نیز گذاشته می‌شود، نهایتا شرایط به سمت نا آرامی‌ها و اختلال‌های جدی‌تر پیش می‌رود. حکمرانان باید بدانند اگر بخواهند شرایط کشور آرام شود، باید زمینه‌ای را فراهم کنند تا کسانی که در کشور اعتراض دارند احساس نمایند صدایشان شنیده می‌شود. این امر با وعده امکان‌پذیر نیست و باید برای آن اقدام عملی انجام شود.

بازنویسی شده‌ی گفتگو با خبرگزاری ایسنا

#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
اثر ون‌گوک
زندان بی‌گناهان

#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
واکنش دو کنش‌گر سیاسی- اجتماعی به مسأله طرح خودکشی به عنوان علت مرگ دست‌کم سه نوجوان که طی زمانی که از آغاز اعتراض‌ها می‌گذرد درگذشته‌اند. به نظر می‌رسد جامعه‌‌ی سلامت روان هم باید به این مسأله واکنش علمی نشان دهد.

#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
روزنامه‌ی اعتماد تیتر یک خود را به هشدارهای متخصصان سلامت روان طی یک ماه اخیر اختصاص داده است. گویا نجوای مشفقانه‌‌ی انجمن‌ها و چهره‌های علمی- دست‌کم در میان رسانه‌های داخلی- شنیده شده. در این گزارش به بیانیه‌‌ی انجمن علمی روان‌پزشکان ایران، دیدگاه‌های حسن موسوی چلک، بهراد وحیدنیا، محمد حاتمی و امیر حسین جلالی ندوشن اشاره شده.

متن کامل گزارش را اینجا بخوانید.

#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
تجربه‌های‌ روان‌پزشکانه
روزنامه‌ی اعتماد تیتر یک خود را به هشدارهای متخصصان سلامت روان طی یک ماه اخیر اختصاص داده است. گویا نجوای مشفقانه‌‌ی انجمن‌ها و چهره‌های علمی- دست‌کم در میان رسانه‌های داخلی- شنیده شده. در این گزارش به بیانیه‌‌ی انجمن علمی روان‌پزشکان ایران، دیدگاه‌های حسن…
بخشی از متن گزارش تیتر یک روزنامه‌ی اعتماد. ۲۶ مهر ۱۴۰۱

اولين هشدار، ۴ روز بعد از جان‌باختن مهسا امينی مطرح شد. روز ۲۹ شهريور انجمن علمی روان‌پزشكان ايران در نامه‌ای سرگشاده به ابراهيم رييسی، درباره تبعات روانی رخداد درگذشت اين دختر جوان و تاثيرات آن بر جامعه هشدار داد. در متن نامه انجمن علمی روان‌پزشكان ايران خطاب به رييس دولت سيزدهم با طرح هشدارهای پررنگ نسبت به تبعات برهم خوردن سلامت روانی- اجتماعی شهروندان يك جامعه آمده است: «يكی از مولفه‌های تعيين‌كننده سلامت روانی- اجتماعی جامعه و افراد آن، احساس امنيت است. اين احساس به‌ويژه زمانی خدشه‌دار می‌شود كه آسيبی از سوی نمايندگان حكومت كه علی‌الاصول بايد حامی مردم و حافظ امنيت و حقوق آنها باشند پديدار شود. در اين صورت پيش‌فرض‌های بديهی و متداولی كه آحاد مردم برای ادامه زندگی امن و سالم خود به آنها نيازمندند از ميان می‌رود و متاسفانه پس از تغيير نگرش مردم، بازگشت آن بسيار دشوار خواهد بود. در جست‌وجوی علل زمينه‌ساز واقعيت ويرانگر مهاجرت گسترده و رو به افزايش نخبگان از كشور نيز بايد به عواملی از اين دست نگاهی ويژه داشت. بازنگری در مفهوم امنيت اجتماعی يكی از ضروريات كنونی در سياست‌گذاری‌های كشور ماست.» اين نامه زمانی به دست رسانه‌ها رسيد كه هنوز برخوردهای قهری و خشونت‌آميز نيروهای امنيتی و لباس شخصی‌ها با معترضان و اعتراضات خيابانی شدت نيافته بود با اين حال اعضای اين انجمن در نامه خود با پيش‌بينی رخدادهای آتی هشدار داده بودند كه: «بررسی‌های سال‌های گذشته و اخير نشان‌گر كاهش ‌اعتماد عمومی در سطح جامعه بوده و رويداد اخير نيز ضربه ديگری بر پيكر نحيف‌شده اعتماد اجتماعی وارد كرده است.»
🗞 شادباش

دیروز نتایج برگزیدگان پنج و ده درصد اول آزمون دانشنامه‌ی تخصصی رشته‌ی روان‌پزشکی که شهریور ۱۴۰۱ برگزار شده بود اعلام شد.
در میان برگزیدگان پنج درصد نام همکار تازه‌‌ی سردبیری و همراه قدیمی سرویس تازه‌ها ی #تجربه‌های_روان‌پزشکانه یعنی #دکتر_آلاله_بهرامیان هم دیده می‌شود.

در این روزهای تلخ و سخت، امیدواریم تبریک ما به دل دکتر بهرامیان بنشیند.

#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
نامه انجمن علمی روان‌پزشکان ایران به وزیر آموزش و پرورش و اعلام نگرانی در مورد وضعیت دانش‌آموزان

☑️ جناب آقای دکتر یوسف نوری
وزیر محترم آموزش و پرورش

با سلام و احترام
در پی اعتراضات گسترده‌ی لایه‌های مختلف جامعه، به‌ویژه نسل نوخاسته‌، شیوه‌ی برخورد با این اعتراضات کشور را در بحرانی تمام‌عیار قرار داده است. در این میان، گروهی از دانش‌آموزان نیز به جریان معترض پیوستند که در این باره از قول جناب‌عالی در رسانه‌ها چنین منتشر شده است:
«دانش‌آموزی در زندان نداریم و مواردی هم اگر بازداشت باشند برای بحث اصلاح و تربیت است که در مرکز روان‌شناسی هستند و دوستان کارشناس کارشان را انجام می‌دهند تا بعد از اصلاح به محیط مدرسه برگردند ... در این شرایط و مرحله ممکن است این دانش‌آموزان به شخصیت‌های ضداجتماعی تبدیل شوند که می خواهیم آنها را اصلاح کنیم.»

بر مبنای این اظهارات موارد زیر نیاز به تأکید دارد:

۱-  از وزارت آموزش و پرورش انتظار می‌رود تصور دانش‌آموزان، خانواده‌ها و جامعه از مدرسه را به‌عنوان مکان امنی برای تحصیل و پرورش استعدادها و خانه‌ی دوم مخدوش نکند و از سرمایه‌ی اجتماعی اعتماد به نظام آموزشی که در صورت تنزل به‌سادگی قابل بازگشت نیست، با همه‌ی توان حفاظت کند.

۲- از وزارت آموزش و پرورش انتظار می‌رود به «پیمان‌نامه‌ی حقوق کودک» که نظام جمهوری اسلامی ایران نیز به آن متعهد است، پای‌بند باشد. بر اساس ماده‌ی ۱۹ این پیمان‌نامه کشورهای عضو باید «کلیه اقدامات قانونی، اجرایی، اجتماعی و آموزشی لازم» را به عمل آورند تا از کودک در برابر کلیه‌ی اشکال خشونت جسمی ‌یا روانی، صدمه یا آزار، بی‌توجهی یا رفتار توأم با سهل‌انگاری و سوءرفتار حمایت کنند. بازداشت دانش‌آموزان معترض به قصد اصلاح و تربیت، مصداقی از خشونت است که در کنار عدم حمایت مسئولان آموزش و پرورش کشور تبعات بسیار ناگواری دارد:
الف) احساس درازمدت ناامنی در دانش‌آموزان و خانواده‌ها، شکل‌گیری بی‌اعتمادی عمیق به نظام آموزشی و پرورشی، و گسست نسل نو با نظام آموزشی کشور؛
ب) ابتلای دانش آموزان به انواع مشکلات سلامت روان از قبیل اختلالات افسردگی و اضطرابی؛
پ) باقی‌ماندن اصل موضوع مورد اعتراض، پوشاندن موقت صورت مسئله و بقای خطر بروز بحران‌ها در آینده؛
ت) گسترش نارضایتی عمومی و تداوم یا تشدید افت شاخص‌های سلامت روانی-اجتماعی مردم

۳- از وزارت آموزش و پرورش انتظار می‌رود توجه به کارکرد اصلی این نهاد را که تربیت و اجتماعی کردن نسل آینده به‌گونه‌ای که قادر به ایفای نقشی سازنده در اداره‌ی امور جامعه‌ی فردا باشد، از یاد نبرد. در کنار آموزش علوم و فنون مورد نیاز جامعه، ضروری است همانند جوامع مدرن، آموزش مهارت‌هایی چون ابراز وجود، کار گروهی، تفکر نقاد و تفکر خلاق نیز در دستور کار این نهاد قرار گیرد. برخورد سلبی با کنش‌های اجتماعی دانش‌آموزان معترض نتیجه‌ای برخلاف روند توسعه‌گرای فوق به بار می‌آورد. بنابراین از وزارت آموزش و پرورش انتظار می‌رود بر اساس ماده ۲۹ «پیمان‌نامه حقوق کودک»، کودکان را «برای یک زندگی مسئولانه در جامعه‌ای آزاد و با روحیه تفاهم، صلح، مدارا، مساوات بین زن و مرد، و دوستی میان همه مردم و گروه‌های قومی، ملی، مذهبی و بومی» آماده کند.

۴- از وزارت آموزش و پرورش انتظار می‌رود از کارشناسان خبره‌ی این نهاد برای جمع‌بندی و تفسیر وقایع و پیگیری اقدامات متناسب علمی، اخلاقی و مؤثر بهره گیرد. مطرح کردن احتمال بروز شخصیت ضداجتماعی در دانش‌آموزان معترض مطابق با شواهد علمی نیست و علاوه بر این، مصداق بارز سوءاستفاده از روان‌پزشکی در برخورد با معترضان محسوب می‌شود.

انجمن علمی روان‌پزشکان ایران به عنوان یک انجمن تخصصی امیدوار است شرایطی فراهم شود که نوجوانان بتوانند در مسیر هموار شکوفایی علمی، اجتماعی و روانی، آزادانه دل‌مشغولی‌ها، مطالبات و اعتراضات خود را اعلام نمایند و برای این کار نیازی به قرار گرفتن ناگزیر در موقعیت‌های پرخطر نداشته باشند.

از آن‌جا که این انجمن خود را موظف به کمک به ارتقا و حفظ سلامت روانی-اجتماعی مردم می‌داند، از جناب‌عالی تقاضا دارد در پاسخ به نکات مطروحه‌ی فوق، توضیحی روشنگر به مردم و جامعه‌ی علمی برای تضمین حمایت از دانش‌آموزان و اجرای «پیمان‌نامه حقوق کودک» ارائه کنید.

دکتر مجید صادقی
رئیس انجمن علمی روان‌پزشکان ایران
بازگشت ارغنون

بررسی رمان «خانه کاغذی»
نام اصلی: La Casa de Papel (۲۰۰۲)
نویسنده: Carlos María Domínguez (نویسنده آرژانتینی، متولد ۱۹۵۵)
مترجم: شقایق قندهاری

#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
🗞 ارغنون

#دکتر_کاوه_علوی. روان‌پزشک‌. تجربه‌ها

بررسی رمان «خانه کاغذی»
نام اصلی: La Casa de Papel (۲۰۰۲)
نویسنده: Carlos María Domínguez (نویسنده آرژانتینی، متولد ۱۹۵۵)
مترجم: شقایق قندهاری

رمان کوتاه «خانه کاغذی» به‌شدت باشکوه شروع می‌شود: یک زن که استاد ادبیات دانشگاه است، در حالی که کتابی در دست دارد، تصادف می‌کند و می‌میرد. جانشین او در دانشگاه تلاش می‌کند از راز مرگ او و کتاب خاک‌آلودی که اخیراً برای او فرستاده شده، پرده بردارد. او سفرش را به آمریکای لاتین، زادگاهش، آغاز می‌کند تا به «خانه کاغذی» برسد. متأسفانه رمان به همین شکوه و هیجان ادامه پیدا نمی‌کند و بیشتر بزرگداشت کتاب و شاید کتابخانه‌داران است! رمان «خانه کاغذی» با یک‌سری رخدادهای واقع‌گرایانه (رئالیستی) شروع می‌شود و بعد وارد وادی سوررئالیسم می‌شود. جایی که رخدادهای غریب مرتبط با کتاب شکل می‌گیرد: مجموعه‌دارانی که وسواس‌گونه کتاب جمع می‌کنند. آنها تمام فضای خانه را با کتاب پر می‌کنند؛ حتی حمام و دست‌شویی‌ها را. آنها کتاب‌هایشان را به‌شکل منحصر به فردی در کتابخانه یا روی میز و زمین می‌چینند. برخی کتاب‌ها را می‌خوانند و حتی تمام کتاب را حاشیه‌نویسی می‌کنند و برخی صرفاً در جراحی‌ها شرکت می‌کنند و کتاب روی کتاب انبار می‌کنند. برخی تحت تأثیر کتاب‌ها تغییر شخصیت می‌دهند. برخی با کتاب‌هایشان می‌میرند.
اما نقطه‌ضعف داستان در همین بخش دوم بروز می‌کند. جایی که نویسنده، به‌شکل خسته‌کننده‌ای، نام‌های کتاب‌ها و نویسندگان را پشت سر هم ردیف می‌کند. نام‌هایی که خواندن آنها برای خواننده، خصوصاً خوانندگان معمولی که بیشتر کتاب‌ها و نویسنده‌های یادشده را نمی‌شناسند، دشوار است. نام‌هایی که شاید برای خوانندگان کتاب که در سطح جهان پراکنده‌اند، جذابیتی نداشته باشد. این موضوع کار مترجم و ویراستار کتاب را دشوار می‌کند. یک ویراستار دقیق، طبعاً وسوسه می‌شود درباره برخی نام‌های فهرست‌شده در داستان زیرنویس‌هایی تهیه کند. اگر این کار را انجام ندهد، خواننده از متن بهره‌ای نمی‌گیرد و اگر بکند، ممکن است زیرنویس‌ها حجیم‌تر از خود داستان شوند. پس نهایتاً خواندن متن کتاب تدریجاً به سختی می‌گراید. با این حال، در متن کتاب جملات و مضمامین جالبی هم وجود دارد و سوالاتی را هم به ذهن می‌رساند: آدم‌ها چرا کتاب می‌خرند؟ چرا کتابخانه‌دار می‌شوند؟ کتاب‌ها (دست‌کم در آمریکای لاتین) چه‌طور به‌دست می‌آیند؟ این سوالات گاهی فلسفی‌تر می‌شوند و مفاهیمی چون snobbism را هم مطرح می‌کند. مفهومی که شاید ذهن خود ما را هم غلغلک بدهد و باید که چنین کند. آیا ما کتاب می‌خوانیم که از کتاب لذت ببریم یا چیزی یاد بگیریم؟ یا قرار است کتاب خواندن بخشی از فرهیختگی شخصیتی ما و مایه مباهات و برتری ما در جامعه باشد؟ چه‌قدر از کتاب خواندن ما مطالعه است و چه‌قدر نمایش؟ شاید هر کدام از ما به دلایل متفاوتی کتاب بخوانیم: نیاز به تحسین شدن توسط دیگران، مقابله با ضعف‌هایمان، به‌دست آوردن حس مالکیت آنچه دوست داریم، نیاز به جدا شدن از زمان و مکان و پناه بردن به حریم امن داخل کتاب‌ها، رویاپردازی و ده‌ها دلیل دیگر.
رمان «خانه کاغذی» تا کنون به بیشتر از بیست زبان ترجمه شده است. این رمان فوق‌العاده نیست، اما با توجه به کوتاهی‌اش به خواندنش می‌ارزد. بگذریم که ترجمه کتاب و از آن مهم‌تر، ویرایش متن ترجمه‌شده چنگی به دل نمی‌زند.

از متن کتاب:
«یعنی واقعاً گاهی ما کتاب می‌خریم تا دیگران تحسینمان کنند؟ تا وقتی در خانه‌مان کتاب‌هایمان را ورانداز می‌کنند و ورق می‌زنند، شاهد این تحسین باشیم؟»

«چشمش به چیزی حدود بیست جلد کتاب می‌افتد که با چنان دقت و وسواسی کنار هم چیده شده بودند که توده و حجم و طرح کلی بدن انسان را به تصویر می‌کشیدند. او قسم می‌خورد که سر فرد را تشخیص می‌داد که با کتاب‌های جلد قرمز محاصره شده بود، همراه با تنه، و شکل دست و پاها.»

#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
🗞 تازه‌ها

#دکتر_مهنوش_مهدیار. دستیار روان‌پزشکی. تجربه‌ها

تجارب نامطلوب دوران کودکی و مرگ و میر زودرس تا اواسط بزرگسالی: یک مطالعه‌ی آینده‌نگر در پنج دهه

تجارب نامطلوب دوران کودکی (ACEs) می‌تواند اثرات ماندگاری بر سلامت و بقای بزرگسالان داشته باشد. مطالعه‌ی تازه‌ای که در سپتامبر ۲۰۲۲، چاپ شده چگونگی ارتباط تعداد تجمعی و الگوهای خوشه‌بندی ACEs با مرگ و میر زودرس بررسی شده است.

شرکت کنندگان (N=۴۶۱۲۹؛ 45٪ سفید، ۴۸٪ سیاه، ۴۹.۵٪ زن) از فرزندان (متولد ۱۹۶۶-۱۹۵۹) افراد ثبت‌نام شده در پروژه مشترک پری ناتال (CPP) بودند. در این مطالعه تجزیه و تحلیل کلاس پنهان برای بررسی الگوهای خوشه‌بندی ACEهای ارزیابی شده بین تولد کودکان و هفت سالگی انجام شد. همچنین نمرات تجمعی ۱۳ ACE مجزا محاسبه شد. مدل‌های رگرسیون کاکس برای بررسی ارتباط خوشه‌های ACE و نمرات با خطر مرگ و میر زودرس از نوجوانی تا اواسط بزرگسالی استفاده شد.

در شروع پیگیری برای مرگ و میر در سال ۱۹۷۹، شرکت کنندگان ۱۲ تا ۲۰ سال سن داشتند، و در طول پیگیری ۳۸ ساله تا سال ۲۰۱۶، ۳۳۴۴ مرگ در میان ۴۶۱۲۹ فرزندان CPP، مشاهده شد. پنج کلاس نهفته ACE شناسایی شد. در مقایسه با کودکان با تجارب نامطلوب کم (۴۸ درصد از نمونه)، کودکان در بی‌ثباتی خانواده، فقر و مسکن شلوغ، و فقر و جدایی والدین، خطرات مرگ و میر زودرس بالاتری داشتند. علاوه بر این، کودکان با ۲، ۳ و ۴+ ACE خطرات مرگ و میر بالاتری نسبت به آن‌هایی که ACE نداشتند، بروز دادند. خوشه‌های فقر و مسکن شلوغ و فقر و جدایی والدین، با خطر بالاتر مرگ و میر زودرس مرتبط باقی ماندند.

حدود نیمی از گروه CPP مشکلات اولیه زندگی را تجربه کردند که در چهار الگوی مجزا قرار گرفتند که با خطر متفاوت مرگ و میر زودرس مرتبط بود. این مهم است که درک خود را از چگونگی تأثیر خوشه‌های خاص ناملایمات دوران کودکی بر سلامت و مرگ و میر زودرس عمیق‌تر کنیم تا رویکردهای پیشگیری و مداخلات بهتری را پیش بگیریم.

این مقاله را ملیسا سوران در سپتامبر ۲۰۲۲ در جاما چاپ نموده است.

#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
🗞 گزارش یک گفتگو

وضعیت قهقرایی سلامت روانی-اجتماعی مردم

ایسنا‌ با دکتر حسن رفیعی نایب رئیس انجمن روانپزشکان ایران حرف زده. دکتر رفیعی با اشاره به مفهومی به نام "فشار عصبیِ سیاسی" که عمدتا از ابهام در اوضاع سیاسی نشات می‌گیرد، گفته که خشونت‌هایی که در نا آرامی‌های اخیر دیده شد، می‌تواند به «فشار عصبیِ سیاسی» منجر شود. دکتر حسن رفیعی، به آسیب شناسی روانی حوادث و نا آرامی‌های اخیر پرداخته و اظهار کرده: زمانی "سلامت" را نبود بیماری تعریف می‌کردند اما در سال ۱۹۴۸ سازمان جهانی سلامت پس از تشکیل، تعریف گسترده‌ای از "سلامت" ارائه داد که شامل آسایش کامل جسمی، روانی، و اجتماعی می‌شود. در همین راستا این سازمان در سال ۱۹۹۶ تعریفی از سلامت روان ارائه داد که طبق آن "سلامت روان" صرفا معطوف به اختلالات شناخته شده روانپزشکی نبود. طبق این تعریف اینکه فرد بتواند با فشارهای روانی و استرس‌های متعارف زندگی کنار آید و شغل مولد و مثمرثمری داشته و در سرنوشت محیط اجتماعی خود مشارکت داشته باشد، از دیگر مولفه های سلامت روان است.
وی همچنین با اشاره به تعریف "سلامت روان" در ایران، توضیح داده: نتیجه پژوهشی که در سال ۹۶ به سفارش وزارت بهداشت توسط دکتر میر طاهر موسوی انجام شده به تعریفی جدیدی از سلامت روان با عنوان "سلامت روانی_اجتماعی" انجامید. در این تعریف به وجه حضور فرد در جامعه توجه می‌شود. درواقع این تعریف به ابعادی نظیر "اعتماد سیاسی و عمومی"، "مشارکت اجتماعی" "دغدغه مندی برای بهبود جامعه" در سلامت روان توجه دارد. این تعریف بسیار نزدیک به تعریف و مفهوم سرمایه اجتماعی است چراکه گستره سلامت روان بسیار وسیع است و در تعریف دقیق به جای سلامت روان باید از "سلامت روانی_اجتماعی" استفاده کرد.

به گفته وی، گرچه در تصور عموم سلامت روان تنها معطوف به بروز یا داشتن اختلالات روانی می‌شود اما با در نظر گرفتن ابعاد یاد شده می‌توان گفت سلامت روانِ فردی که نشانه‌های اختلالات روانی را ندارد اما در ابعادی نظیر "اعتماد سیاسی و عمومی"، "مشارکت اجتماعی" "دغدغه مندی نسبت به بهبود جامعه" مشکل دارد، در خطر است.

رفیعی در بخش دیگر سخنان خود از مفهوم اختلالِ "فشار عصبیِ سیاسی" به عنوان مفهومی که اخیرا در منابع علمی وارد شده است، یاد کرده و افزوده: این مفهوم اساسا در جامعه آمریکا شکل گرفت. در سال ۲۰۱۹ پژوهشگران متوجه شدند ۴۰ درصد آمریکایی ها دچار فشار روانی و عصبی ناشی از اوضاع سیاسی هستند. این شرایط عمدتا ناشی از ابهام در اوضاع سیاسی بود و در آن شرایط علائمی نظیر اضطراب، بی خوابی، و حتی افکار خودکشی، یعنی ترکیبی از علائم اضطرابی و خلقی در افراد دیده شد. این شرایط در دورانی نظیر انتخابات ریاست جمهوری و نیز در میان قشر جوان و فعالان سیاسی و به ویژه مخالفان وضع موجود جوامع بیشتر دیده می‌شود.

نایب رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران، با استناد به مفهوم یاد شده به تبیین شرایط روانی جامعه امروز ایران در ناآرامی‌های اخیر پرداخته و خاطر نشان کرده: به نظر می‌رسد در کشور ما منشاء فشارعصبیِ سیاسی وارد شده بر مردم تنها معطوف به اینکه کدام یک از جناحان در انتخابات رای می‌اورند یا وجود ابهام در اوضاع سیاسی نمی‌شود، بلکه شرایطی نظیر بروز خشونت در ناآرامی‌ها و ادراک بی‌عدالتی و فساد و خود بی عدالتی و فساد نیز به این امر دامن می‌زنند.

به گفته نایب رئیس انجمن روانپزشکان ایران، طبق تحقیقات انجام شده "ادراک بی عدالتی" از مدت‌ها قبل از ناآرامی‌های اخیر نیز در جامعه ما وجود داشت. احساس بی عدالتی و نیز بی عدالتی عینی به ویژه نابرابری درآمدی و نابرابری جنسی (بین زن و مرد) و نابرابری قومی و ... در جامعه ما وجود دارد و مردم به شکل عینی افزایش نابرابری‌ها را می‌بینند و این امر خود می‌تواند منجر به افزایش فشارعصبیِ سیاسی شود.

طبق تحقیقی که در سال ۹۸ و پیش از پاندمی کووید ۱۹ انجام شده، با نظرسنجی از حدود ۳۰ متخصص مسائل اجتماعی، "نابرابری درآمدی" در جامعه از جمله ۱۰ مشکل اولویت دار کشور بوده است. همچنین طبق تحقیق دیگری که برای رصد آسیب‌های اجتماعی کشور به سفارش سازمان بهزیستی انجام شد، به طور متوسط ادراک فساد در جامعه ایران طی سال ۹۸ به حدود ۶۵ درصد رسیده بود درحالی که این رقم در سال ۹۷ حدود ۵۵ درصد بود.

🔑 ورق بزنید...

#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
🗞 ادامه‌ی گزارش گفتگو با دکتر حسن رفیعی


دکتر حسن رفیعی نایب رییس انجمن علمی روانپزشکیان ایران با اشاره به انجام تحقیق مزبور بیان کرده: در این تحقیق در صدد بودیم علاوه بر سنجش ادراک فساد از طریق روش شناسی موسسه "شفافیت بین الملل"، با پرسش‌هایی از مردم آماری درخصوص فسادهایی نظیر اختلاس و رشوه به طور عینی هم به دست اوریم. متوجه شدیم گرچه فساد به طور عینی طبق خوداظهاری مردم کاسته شده بود اما ادراک فساد از سوی مردم افزایش داشت.

رفیعی معتقد است که در جامعه‌ای که مردم احساس بی عدالتی یا نابرابری زیادی داشته باشند و نیز ادراک فساد در آن جامعه بالا باشد، کاهش احساس پیوستگی، احساس تعلق به جامعه، یا احساس منصفانه بودن جامعه در بین مردم شکل می گیرد. با سست شدن اعتماد مردم به نظام سیاسی و نیز افزایش احساس بی عدالتی در جنبه های مختلف، شاهد مشکلات جدی خواهیم بود.

نایب رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران تاکید کرده که گرچه کار پژوهشی جدیدی در خصوص سلامت روان مردم ایران در حوادث و ناآرامی‌های اخیر انجام نشده است، اما طبق مفاهیم و تعاریف یاد شده درباره "سلامت روانی - اجتماعی" به نظر می‌رسد وضعیت سلامت روانی - اجتماعی مردم در این روزها به قهقرا رفته است.

این عضو هیات علمی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی با اشاره به تحقیقات آقای دکتر نوربالا (استاد روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران) در مورد وضعیت سلامت روان در سالهای مختلف یادآور شده: این تحقیق در سال ۸۸ و سال‌های قبل از آن انجام شده و هدف آن غربالگری اختلالات روانپزشکی است. نتایج آن تحقیق نشان می داد قبل از سال ۸۸ حدود ۲۳ درصد مردم مشکوک به اختلال روانپزشکی بودند اما در سال ۸۸ و پس از حوادث آن سال این رقم به ۳۴ درصد رسید ، اگر دکتر نوربالا تحقیق یاد شده را در شرایط جدید تکرار کنند شاید رقم آن به بیش از ۳۴ درصد برسد.
وی همچنین با اشاره به تجربه بالینی خود درناآرامی‌های اخیر، ادامه داده: شاهد این امر هستیم که اثر روانی ناآرامی‌های اخیر در مراجعان ما نیز کاملا منعکس شده است. بسیاری از مراجعانی که پیش از نا آرامی‌ها تحت درمان بودند و حالشان خوب شده بود و رو به بهبود بودند در حال حاضر پس از نا آرامی ها بیماریشان عود کرده و از روند بهبود خارج شده‌اند. برخی نیز علائم بیماری و اختلالاتشان تشدید شده است. این در حالی است که بسیاری از افراد با مشکلات روانی در این ناآرامی ها مواجه‌اند اما به روانشناس و روانپزشک مراجعه نمی‌کنند.

نایب رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران اظهار کرده: وقتی مردم می‌بینند امکان مشارکت اجتماعی و سیاسی از آنها سلب شده و حتی دیگر نمی‌توانند به یکدیگر نیز اعتماد کنند چراکه نگرانند فرد مقابل قابل اعتماد نباشد "سلامت روانی و اجتماعی" آنها در معرض خطر قرار می‌گیرد.

این عضو هیات علمی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی با اشاره به نظریه رقابت اجتماعی جان پرایس در روانشناسی تکاملی افزود: در «راهبرد بازها» (hawk strategy) دو طرف اختلاف در پی حذف یکدیگر هستند و هیچ کدام نمی‌خواهند کوتاه آیند. نهایتا نیز یکی از طرفین حذف می شود یا صدمات جدی می‌بنید. شرایط فعلی نیز همین گونه است و دو طرف نا آرامی‌های اخیر نمی‌خواهند کوتاه آیند به طوری که اعتراضات در ابتدا با مقاصدی نظیر مخالفت با گشت ارشاد آغاز شد، اما نهایتا به مطالبات دیگری انجامید.

رفیعی گفته: در این میان وظیفه حاکمیت است که پدرانه برخورد کند و ابتکار عمل را به دست گیرد، اصلاحات در زمینه قانون و گشت ارشاد را زودتر انجام دهند تا آرامش به جامعه برگردد. هرچه زودتر این اتفاق بیافتد احتمال فروکش اعتراضات و بازگشت سلامت اجتماعی و روانی مردم بیشتر است.

وی در پایان سخنان خود تاکید کرده: گرچه در حال حاضر نیز دیر شده است اما دلجویی و اعتذار از خانواده‌های قربانیان حوادث اخیر هرچه زودتر انجام شود بهتر است. باید مجازات منصفانه برای مرتکبان جنایت انجام شود و در نهایت نیز اصلاحات قانونی لازم شکل گیرد. طبق تحقیقات جوانان، فعالان سیاسی و به ویژه مخالفان وضع موجود بیشتر از همه در معرض فشار عصبی سیاسی قرار دارند و خوب است امکان ارائه خدمات روانشناختی به این افراد فراهم شود.

🔑 پایان

#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
🗞 اعلان- خبر. روان‌پزشکان با مردم

روان‌پزشکان آزاد برای یاری مردم پیشگام شده‌اند

در اطلاعیه‌ی گروه روان‌‌پزشکان آزاد که با امضای تعدادی از همکاران جوان منتشر شده می‌خوانیم:
«این روزها شاهد حوادث غم انگیزی در سطح کشور هستیم. سوگ و داغدیدگی یکی از مسائل حاد و بحرانی است که افراد درگیر آن هستند. بسیاری از افراد در بهت و ناباوری به سر می‌برند و دچار انفعال شده و از جریان زندگی خارج شده اند.
تمام این موارد و بسیاری موارد دیگر تهدیدی جدی برای سلامت روانی، شغلی و حیطه های مختلف زندگی مردم کشور است. لذا باید مواجهه با این بحران هرچه سریعتر و به حرفه ای ترین حالت ممکن صورت بگیرد.»
این گروه خدمت پیشنهادی خود را این‌گونه معرفی می‌کند: « جمعی از متخصصین روان‌پزشکی، بر آن شدیم طبق سوگندی که یاد کردیم مرهمی باشیم بر زخم دردمندان. لطفا در صورتی که احساس نیاز به ویزیت توسط روان‌پزشک کردید میتوانید به شماره های زیر در واتس اپ پیامک داده و حتما ذکر کنید که از طرف گروه روان‌پزشکان آزاد معرفی شده‌اید.»

شماره‌ی افراد گروه روان‌‌پزشکان آزاد به شرح زیر است:


دکتر محیا کفعمی ۰۰۳۵۸۴۰۴۸۰۱۴۵۲
دکتر نرگس نجاتی فرد ۰۹۱۵۴۱۲۵۱۰۰
دکتر منصوره فرهنگ ۰۹۱۸۳۴۸۹۷۳۲
دکتر فائزه نیکزاد ۰۹۳۶۱۱۶۸۳۳۹
دکتر عاطفه رضایی ۰۹۳۵۵۳۲۴۳۷۹
دکتر مجتبی مخملی ۰۹۳۳۹۸۵۰۵۸۶
دکتر‌عاطفه گیلان ۰۹۱۵۷۰۶۰۹۸۲
دکتر‌نرگس صاحب زاده ۰۹۱۵۱۲۱۹۸۹۳
دکتر طیبه حسینی ۰۹۰۲۱۱۳۲۱۲۴
دکتر ساناز جعفرزاده ۰۹۳۵۸۸۸۱۲۸۳


این ویزیت رایگان است.

#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
🗞 بازتاب یک خبر

واکنش‌ها به سو استفاده از روان‌پزشکی

سعدالله نصیری قیداری رییس دانشگاه شهید بهشتی گفته است: «ممکن است مجبور شویم دانشجویان خاطی را به روان‌پزشک ارجاع دهیم.»
وی ادامه داده: «ممکن است مجبور شویم دانشجویی را به مشاوره یا روان‌پزشک ارجاع دهیم، چرا که قرار نیست امنیت ۲۰ هزار دانشجو را به خاطر تعداد حداقلی از دانشجویان که خاطی هستند به خطر بیندازیم.»
چند روز پیش نیز یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش از ارجاع دانش‌آموزان معترض به کانون اصلاح و ترتیب، و روان‌شناسی جهت جلوگیری از تبدیل آنان به شخصیت ضد اجتماعی خبر داده بود.
در واکنش به سخنان یوسف نوری انجمن‌های علمی روان‌‌پزشکان و روان‌پزشکی کودک و نوجوان بیانیه‌هایی دادند.
در واکنش به سخنان نصیری قیداری دو روان‌پزشک واکنش دادند.‌
دکتر سامان توکلی در کانال تلگرامی سلامت روان و جامعه چنین نوشته است: « اگر خودتان درباره‌ی چیزی اطلاع ندارید، پیش از حرف زدن، از چند فرد مطلع مشورت بگیرید.
روان‌پزشکی ابزار کنترل معترضان حکومت‌ها نیست و نمی‌توانید از آن به عنوان تهدید استفاده کنید.
روان‌پزشکی شاخه‌ای از پزشکی است که هدف آن فقط یاری رساندن به مردمانی است که به این خدمت نیاز دارند. جزیی از پلیس و نیرویی برای کنترل مردم نیست. روان‌پزشکان نیز به خوبی وظیفه‌ی خود را می‌دانند.
اگر قادر نیستید از دوران مسؤولیت‌تان برای کاستن از مشکلات و درد مردم استفاده کنید، با این اظهارنظرهای ناآگاهانه‌ی خود بیش از این خرابی به بار نیاورید.
چه طور تصور کردید روان‌پزشکی و روان‌پزشکان رسالت و وظیفه و دلیل وجود خود را فراموش کرده‌اند و در خدمت شما هستند تا به عنوان ابزار تهدید از آن‌ها استفاده کنید؟
نمی‌دانم حوزه‌ی تخصص و میزان دانش‌تان در آن حوزه چه قدر است اما حتمن لازم است از محدوده‌ی دانش و اختیارات خود خارج نشوید، حتا در گفتار. اگر نمی‌توانید حرفِ درست بزنید، اصلن حرف نزنید.»
همچنین دکتر سید وحید شریعت در صفحه‌‌ی اینستاگرامی خود چنین بیان کرده:
«در طول تاریخ بوده‌اند رژیم‌هایی که برای بقای خود از هر ابزاری از جمله روان‌پزشکی استفاده یا بهتر بگوییم سوءاستفاده کرده‌اند. اول که وزیر آموزش و پرورش اظهار کرد که برخی از دانش‌آموزان را دستگیر و به مراکز مشاوره برده‌اند تا تبدیل به شخصیت ضداجتماعی نشوند. حال هم رئیس دانشگاه شهید بهشتی چنین بیاناتی کرده‌است. این هر دو از مصادیق بارز سوءاستفاده‌ از روان‌پزشکی است.»
وی ادامه داده: « چند روز قبل انجمن علمی روان‌پزشکان ایران در نامه‌ای بسیار دقیق و درست به اظهارنظر غیرعلمی وزیر آموزش و پرورش پاسخ درخوری داد. اما گویا مسئولان بی‌خرد ما را سر آموختن نیست و تصمیم دارند این راه خطرناک را ادامه دهند.
معتقدم این وظیفه همه روانپزشکان و سایر متخصصان حوزه سلامت روان در ایران و جهان است که از این رویه نادرست ابراز برائت و انزجار کنند.»

#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
تجربه‌های‌ روان‌پزشکانه
🗞 بازتاب یک خبر واکنش‌ها به سو استفاده از روان‌پزشکی سعدالله نصیری قیداری رییس دانشگاه شهید بهشتی گفته است: «ممکن است مجبور شویم دانشجویان خاطی را به روان‌پزشک ارجاع دهیم.» وی ادامه داده: «ممکن است مجبور شویم دانشجویی را به مشاوره یا روان‌پزشک ارجاع دهیم،…
🗞 تکذیبیه‌ی غیر رسمی رییس دانشگاه شهید بهشتی با وجود صراحت گفتار در مصاحبه با ایسنا

در تصویری که به دست ما رسیده و حاوی کامنت اکانتی منتسب به سعدالله نصیری قیداری است وی زیر خبر یک رسانه‌ی خارج ایران، انتساب ادعای معرفی دانشجویان معترض به روان‌پزشک را تکذیب کرده است.

با این وجود اصل خبر مورد استناد رسانه‌ها، مصاحبه‌ی نصیری با خبرگزاری دانشجویان ایران است. وی در آن‌جا گفته:

«تاکنون تمام جلسات گفت و گو با احترام و درک متقابل و نتیجه خوب برگزار شده و به شخصه از کلیه‌ نشست‌ها رضایت داشته‌ام. دلیل این امر این است که حتی اگر مجبور به معرفی دانشجویی به کمیته انضباطی شویم، اساتید همین دانشگاه که نقشی پدرانه در قبال دانشجویان ایفاء می‌کنند در کمیته حضور دارند و قصد کمیته انضباطی هم آسیب رساندن به دانشجویان نیست. ممکن است مجبور شویم دانشجویی را به مشاوره یا روان‌پزشک ارجاع دهیم، چرا که قرار نیست امنیت ۲۰ هزار دانشجو را به خاطر تعداد حداقلی از دانشجویان که خاطی هستند به خطر بیندازیم.»
متن کامل خبر ایسنا را اینجا بخوانید.

#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
🗞 پرونده‌ی سواستفاده از روان‌پزشکی. ۱

#دکتر_حمید_یوسفی. روان‌پزشک. تهران

خیال خام رییس دانشگاه شهید بهشتی

معروف است که می‌گویند آن‌هایی که ابزارشان فقط چکش است، با همه چیز مثل میخ برخورد می کنند. در تکمیل این نظر باید گفت این افراد چون فقط کوبیدن بلد هستند همه چیز را هم چکش فرض می‌کنند.
حالا یکی از دانشمندان معاصر که اتفاقا رئیس دانشگاه بزرگی در پایتخت است افاضه فرموده‌اند که ممکن است دانشجویان خاطی به روان‌پزشک معرفی شوند. این اندازه کج سلیقه‌گی از دوستان بعید بود که روش‌های پدر روسیه یعنی شوروی مرحوم در مقابله با خاطیان فرضی به کار ببرند.
شرمندگی برای این رشته‌ی شریف روان‌پزشکی همواره باقی خواهد ماند که در گذشته( و شاید حال ) برخی کشورها مخالفان را با تشخیص اسکیروفرنیا به مراکز روان پزشکی فرستادند ( و شاید هنوز هم می‌فرستند )...
ولی شک نکنید که روان‌پزشکان اجازه نخواهند داد این قصه‌ی غم انگیز باز هم تکرار شود و اشخاص به دلیل اعتراض و مخالفت انگ بیماری روانی دریافت کنند.
اعضای شریف این رشته‌ی عزیز به خوبی از تاثیر فقر و تبعیض و نابرابری و سیاست‌های نادرست اجتماعی بر انسان‌ها آگاه‌اند و اعتراض به شرایط غیر انسانی را انسانی‌ترین واکنش انسان‌های سالم می‌دانند.
انفعال و خمودگی و عدم تلاش برای تغییر و بهبود وضعیت است که می تواند نشانه یا موجب حال بد روانی باشد و گویا برخی صلاح خویش را در این شرایط می‌دانند. غافل از آن که در ایران امروز روان‌پزشکی دیگر اجازه‌ی سو استفاده از خود را نخواهد داد، تردید نکنید!

#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
🗞 پیش‌تر در تجربه‌ها

سواستفاده از روان‌‌پزشکی برای ما همواره مهم بوده. نمونه‌ای از یادداشت‌های پیش‌تر تجربه‌ها در مورد سواستفاده از روان‌‌پزشکی را در این پیوند و این‌جا بخوانید.

پیشنهاد تجربه‌های روان‌پزشکانه به ریاست انجمن علمی روان‌پزشکان ایران نیز اکنون خواندنی‌‌تر از پیش است.

با عنایت به آن‌که در پرونده‌ی زندانی سیاسی جناب آقای بهنام محجوبی مساله دخالت‌های سیستم روان‌پزشکی در تنبیه وی مطرح شده و البته پیش از این نیز در مواردی دیگر چنین شایعاتی در فضای مجازی منتشر گردیده، پیشنهاد داریم به جای صدور بیانیه یا نگارش نامه به مقامات مسئول که در جای خود اقدام مبارکی است تشکیل کمیته‌ی حقیقت‌یاب متشکل از روان‌‌پزشکان باسابقه‌ی عضو انجمن علمی روان‌‌پزشکان ایران، نمایندگان پزشکی قانونی و نماینده‌ی دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت جهت بررسی این مورد را به مقامات ذیصلاح پیشنهاد نمایید.

تحریریه
#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
۳۰ بهمن ۱۳۹۹


#تجربه‌های_روان‌پزشکانه
2024/09/25 10:19:59
Back to Top
HTML Embed Code: