Telegram Web Link
"بهار" دارد هر ثانیه نزدیک‌‌تر می‌شود
و تقویم، مانند هرسال، درست سرِ ساعت ،به وعده‌ی دیرینه‌اش عمل خواهد کرد!
همه‌چیز، دارد طبیعی و بی‌دخالتِ آدم‌ها پیش می‌رود
بازهم خیابان، بازهم عطرشکوفه و پامچال وشمعدانی، بازهم امید،
و بازهم دلهره‌ای شیرین و آشنا...
همه‌مان هر سال چنین روزهایی، جوری هیجان داریم که انگار قرار است اتفاقِ عجیبی بیفتد!
هربار، سال، تحویل می‌شود، زمین؛سبز، درختان ک؛ پرشکوفه و آسمان؛ آفتابی و روح نواز... اما ما به همان زندگیِ معمولیِ متحول نشده مان بر می گردیم!
ما بارها امتحان کرده‌ایم و می‌دانیم که با دگرگونیِ طبیعت، دگرگون نخواهیم شد!
می‌دانیم که بهار، فقط یک فصل است
که تغییرِ دنیای ما به خودمان بستگی دارد نه ساعت‌ها و فصل‌ها!
که اگر قرار به تغییر باشد؛ در زمستان و پاییز هم میشود تغییر کرد و بهتر شد
ما همه‌ی اینها را می‌دانیم
اما باز هم مشتاقیم به این لحظه شماری و تغییرِ چند روزه
مشتاقیم به چیدنِ هفت سین و تجدیدِ دیدارها
مشتاقیم به این اشتیاقِ خاطره انگیز و اصیل...
ما آخرش را می‌دانیم! فقط دلمان آنقدر از تکرارِ روزها گرفته، که فقط دنبالِ بهانه‌ایم برایِ جشن گرفتن!
دنبالِ بهانه‌ایم برای باهم بودن...
و چه بهانه‌ای بهتر از عید؟!
من هم با اینکه میدانم با بهار؛ چیزی عوض نخواهد شد، اما هر سال همین موقع، مشتاقانه منتظرش می‌مانم، و آمدنش را جشن می‌گیرم.
من این بهانه‌ی کوچکِ خوشبختی و این رسمِ آباء و اجدادی‌ام را دوست دارم...

#نرگس_صرافیان_طوفان

@official_sheer
اگر صد عید باشد، نیست عیدی
مبارک‌تر زِ عیدِ دیدنِ یار

#طالب_آملی

@official_sheer
ما مرّ ذكرك الا وابتسمتُ له
كأنك العيد و الباقون أيام...

هرگاه یاد تو از خاطرم گذشت لبخند زدم
گویی تو "عید"ی و بقیه "روزها"یند...


@official_sheer
دی شد و بهمـــن گذشت فصل بهاران رسید
جلوهء گلشن بـه باغ همچو نگاران رسیـــد 

#حافظ

@official_sheer
برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و بخت پیروز
مبارک بادت این سال و همه سال
همایون بادت این روز و همه روز 

#سعدی

@official_sheer
غمِ تو دردِ من و خنده‌یِ تو عیدِ من ست
ماه من! عید مگر خنده‌یِ دلدارت نیست؟!

#معصومه_صابر

@official_sheer
پُر شده تقویمِ من ، از انتظار
عیدِ من ، روزی ست باشم پیشِ تو

#جواد_قره_محمدی

@official_sheer
اسفند
خواهش پسر بچه ای ست
وسط پیاده رو که:
"ماهی قرمز می خواهم!"
شوق زوجی ست که در شلوغ ترین
عصر شهر به دنبال لباس نامزدی،
مغازه ها را می گردند.
حال خوشِ دستفروشی ست
که می تواند چند روزی
بی دغدغه ی مامورین بساط کند.
قول پدری ست به دخترش که:
"بازار شب عید خوب است؛
لباس عیدت جور است!"
امید یک بیمار سرطانی ست به بهار؛
به رویشِ دوباره موهایش.
غرغر دخترکی ست که به اجبار مادر باید دستی به سر و روی اتاقش بکشد!
شک و تردید پیچاندن کلاس ها:
"از بیستم یا بیست و پنجم؟"

اسفند
حس هم آغوشی گربه های روی بام
و عطر گندم هایی
که کم کم باید سبز شوند...
عطر خوشی است!
بوی عیدی بوی کاغذ رنگی...

#کمیل_پورقربان

@official_sheer
عید من،
خنده های توست
که چیده می شود از درخت عمر مَن

#الهام_پورعبدالله

@official_sheer
بخش بزرگی از لذت‌های کوچیک عید، لذت‌های کاغذیش بودن، چه اونجا که از این مغازه‌ی لوازم التحریری و کتاب فروشی به اون یکی می‌رفتیم و دنبال کارت پستال‌های قشنگتری بودیم که بخریمشون و داخلشون با رسمی‌ترین خطی که بلد بودیم، چیزی برای دوستمون بنویسیم- فلانی عزیز این عید باستانی را به تو و خانواده‌ی محترمت تبریک میگویم، دوستت فلانی- و بهشون بدیم، چه اونجایی که دنبال خریدن سررسید‌های جیبی کوچیکی بودیم که گاهی عکس فوتبالیست‌ها رو داشتن و گاهی شعر حافظ و گاهی کلمات قصار، تا ببینیم که امسال سال تحویل چه ساعتیه و سال چی هست و بعد از خریدنشون هم به ندرت هیچ استفاده‌ی دیگه‌ایی ازشون می‌کردیم، و چه اونجایی که از یه هفته مونده به عید سر می‌زدیم به دکه‌های روزنامه‌فروشی تا ببینیم که مجله‌ها -از اطلاعات هفتگی و دانشمند بگیر تا سروش کودک و نوجوان و جوان- نسخه‌های مخصوص عیدشون رو آوردن یا که نه هنوز و همونا میشدن همراه عصرای بهاری آدم که همه خواب بودن و لذت خوندن کلماتشون که هنوزم یادآوریشون لذت بخشه و تمام چیزی که ازشون مونده، فقط همون خاطرات واقعیشونه و حالا و این روزها بعید میدونم دیگه کسی دلتنگ زندگی مجازیی بشه که چیزی ازش به صورت فیزیکی و واقعی باقی نمی‌مونه دیگه

#مماس

@official_sheer
آمد بهار خرم و آمد رسول يار
مستيم و عاشقيم و خماريم و بي‌قرار
اي چشم و اي چراغ، روان شو به سوي باغ
مگذار شاهدان چمن را در انتظار

#مولانا

@official_sheer
ماه من
چهره براَفروز
که آمد شبِ عید

عید بر چهره
چون ماهِ تو
می باید دید...


#شهریار

@official_sheer
چه فرقی می‌کند که امروز طولانی‌ترین روزِ سال باشد یا کوتاه‌ترینش؟! گرم‌ترینش باشد یا سردترینش؟! عید باشد یا یک روزِ معمولی؟! آدمی که بخواهد شاد باشد دنبالِ بهانه نمی‌گردد و کاری به تقویم و مناسبت‌ها ندارد. بی‌دلیل و بی‌مناسبت می‌خندد و با درخششِ چشمانش، امید را به دل‌هایِ خسته و نا امید تزریق می‌کند ...
آدم‌هایِ مثبت را دوست دارم. آدم‌هایی که غصه‌های‌شان را برای خودشان نگه می‌دارند و لبخندشان را تویِ خیابان‌هایِ شهر حراج می‌کنند. آدم‌هایی امن و آرام و خواستنی که دریچه نگاه‌شان به بالاترین قسمتِ کائنات راه دارد ...

#نرگس_صرافیان_طوفان

@official_sheer
ز روی توست عید آثار ما را
بیا ای عید و عیدی آر ما را
تو جان عید و از روی تو جانا
هزاران عید در اسرار ما را

#مولانا

@official_sheer
هر وقت مادرم می خندد؛
پدرم زیر لب دعای تحویل سال  میخواند!
خانه ی ما هر روز سه چهار مرتبه،
از ته دل عید است ..

#رسول_ادهمی

@official_sheer
اندر دل من مها دل افروز تویی
یاران هستند و لیک دلسوز تویی
شادند جهانیان به نوروز و به عید
عید من و نوروز من امروز تویی 

#مولانای_بلخی 

@official_sheer
2024/09/28 13:23:32
Back to Top
HTML Embed Code: