میدونید چرا کودکی شیرینه؟
چون گذشتهای وجود نداره،
یادی وجود نداره، آیندهای وجود نداره.
این سنگینی بار گذشته و آیندهست که زندگیرو سخت میکنه.
چون گذشتهای وجود نداره،
یادی وجود نداره، آیندهای وجود نداره.
این سنگینی بار گذشته و آیندهست که زندگیرو سخت میکنه.
Forwarded from گُل گُلی
هیچ چیزی نمیتونه باعث بشه که واسه یک لحظه بهت فکر نکنم.
به پول فکر میکنم، میخوام با تو خرجش کنم.
به آینده فکر میکنم، میخوام کنار تو بگذرونمش.
به غذا فکر میکنم، میخوام با تو بخورمش.
به مشکلاتم فکر میکنم، تو کنارمی، باهم حلشون میکنیم.
چیزی توی زندگیم نیست که تو تسخیرش نکرده باشی.
به پول فکر میکنم، میخوام با تو خرجش کنم.
به آینده فکر میکنم، میخوام کنار تو بگذرونمش.
به غذا فکر میکنم، میخوام با تو بخورمش.
به مشکلاتم فکر میکنم، تو کنارمی، باهم حلشون میکنیم.
چیزی توی زندگیم نیست که تو تسخیرش نکرده باشی.
با اینکه فکر میکردم به او نزدیکم،
نتوانستم بفهمم چه در درونش میگذرد.
حتی نزدیکترین آدمها نیز حرفهای ناگفتهی زیادی دارند شاید کلمات برای پوشاندن به وجود میآیند.
چیزی را میگویی تا چیزی را نگویی.
-اردشیر رستمی
نتوانستم بفهمم چه در درونش میگذرد.
حتی نزدیکترین آدمها نیز حرفهای ناگفتهی زیادی دارند شاید کلمات برای پوشاندن به وجود میآیند.
چیزی را میگویی تا چیزی را نگویی.
-اردشیر رستمی
Forwarded from گُل گُلی
بچه که بودم از پاییز بدم میومد،
حتی اولین روز مدرسه که همه خوشحال بودن.
هروقت میومدم خونه ،
چراغا خاموش،
خونه سوت و کور
و هیچ بویی از روی هیچ اجاقی بلند نمیشد.
پشتِ هیچ دری کسی منتظرم نبود.
کلید تو قفل مینداختم،
چراغای خونه رو روشن میکردم.
ظرفِ غذارو خودم گرم میکردم.
بخاری رو خودم زیاد میکردم.
مشغول مشق نوشتن میشدم.
بعد از اون بازی میکردم.
اخر سر هم میخوابیدم تا پدر مادرم از سرکار برگردن.
اگر شبایی بود که بارون میومد
بعدش تگرگ میشد
کنج اتاقم پتوی پلنگیِ قهوهای رو تا گلو بالا میاوردم و با ترس به تموم شدن تگرگ و غرش آسمون زل میزدم.
خودم رو با دیدن اون حجم از ترس، تنبیه میکردم انگار مقصر همه تاریکیهای دنیا فقط من بودم.
بزرگتر که شدم همهی رفتنها، نبودنها،
بی مهریها، غمها ،
ناراحتیها، شکست و باخت
و از دست دادنهام تو پاییز بود.
هیچوقت برگ ریزونای پاییز رو توی کوچه پس کوچه هایِ شهر تماشا نکردم و مثل همه ادمهای دنیا از چرخش رنگ به رنگِ برگها،
فصل ها، عریونی ِ درختها،
بارون و پشت بندش رنگین کمون لذت نبردم.
واسه من همه پاییز ها تاریک ،
بیحرف و خاطره،
پر تگرگ،
سرد،
ترسناک،
وَ پر از تنهایی بود.
الان هم پاییزه
الان خیلی پاییزه.
الان خیلی خیلی پاییزه.
#فرگل_مشتاقی
حتی اولین روز مدرسه که همه خوشحال بودن.
هروقت میومدم خونه ،
چراغا خاموش،
خونه سوت و کور
و هیچ بویی از روی هیچ اجاقی بلند نمیشد.
پشتِ هیچ دری کسی منتظرم نبود.
کلید تو قفل مینداختم،
چراغای خونه رو روشن میکردم.
ظرفِ غذارو خودم گرم میکردم.
بخاری رو خودم زیاد میکردم.
مشغول مشق نوشتن میشدم.
بعد از اون بازی میکردم.
اخر سر هم میخوابیدم تا پدر مادرم از سرکار برگردن.
اگر شبایی بود که بارون میومد
بعدش تگرگ میشد
کنج اتاقم پتوی پلنگیِ قهوهای رو تا گلو بالا میاوردم و با ترس به تموم شدن تگرگ و غرش آسمون زل میزدم.
خودم رو با دیدن اون حجم از ترس، تنبیه میکردم انگار مقصر همه تاریکیهای دنیا فقط من بودم.
بزرگتر که شدم همهی رفتنها، نبودنها،
بی مهریها، غمها ،
ناراحتیها، شکست و باخت
و از دست دادنهام تو پاییز بود.
هیچوقت برگ ریزونای پاییز رو توی کوچه پس کوچه هایِ شهر تماشا نکردم و مثل همه ادمهای دنیا از چرخش رنگ به رنگِ برگها،
فصل ها، عریونی ِ درختها،
بارون و پشت بندش رنگین کمون لذت نبردم.
واسه من همه پاییز ها تاریک ،
بیحرف و خاطره،
پر تگرگ،
سرد،
ترسناک،
وَ پر از تنهایی بود.
الان هم پاییزه
الان خیلی پاییزه.
الان خیلی خیلی پاییزه.
#فرگل_مشتاقی
یه دعایی قشنگی توی سوره اسرا هست که میگه :
«رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا»
یعنی خدایا منو توی (هرکاری و شغلی یا هرچیزی ) به درستی وارد کن و به درستی بیرون بیار! و همیشه از سمت خودت یه نیروی کمکی برای من بفرست!
خیلی قشنگه ...
«رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا»
یعنی خدایا منو توی (هرکاری و شغلی یا هرچیزی ) به درستی وارد کن و به درستی بیرون بیار! و همیشه از سمت خودت یه نیروی کمکی برای من بفرست!
خیلی قشنگه ...
برای سفارش متن اختصاصی
به مناسبت ولنتاین، تولد، سالگرد ازدواج
حرف دلتون که دوست دارین در قالب ادبیات بیان بشه، یا هر موضوع و مناسبت دیگهای
به این آیدی پیام بدین👇☺️
@beheshte_golgoli
@beheshte_golgoli
به مناسبت ولنتاین، تولد، سالگرد ازدواج
حرف دلتون که دوست دارین در قالب ادبیات بیان بشه، یا هر موضوع و مناسبت دیگهای
به این آیدی پیام بدین👇☺️
@beheshte_golgoli
@beheshte_golgoli
هر روز ممکن است از کسی که فکر میکنیم درست و حسابی میشناسیم، کاری سر بزند که به ما ثابت میکند شناخت و اطمینان هیچ است.
#هرمان_هسه
#هرمان_هسه
بعضی وقتا حجم دلتنگی اونقدرا زیاده
که رفتارت ناخودآگاه با اون آدمم عوض میشه
اون آدمم از همه جا بی خبر متوجه نیست که چرا تو اینجوری واکنش میدی ! حقم داره
ولی آشنای نزدیکِ دورم ، عزیز قلبم
هروقت دیدی جوابی به واکنشهای من نداری بدون که همش از روی ندیدن و دلتنگیه 🌱✨
باور کن.
که رفتارت ناخودآگاه با اون آدمم عوض میشه
اون آدمم از همه جا بی خبر متوجه نیست که چرا تو اینجوری واکنش میدی ! حقم داره
ولی آشنای نزدیکِ دورم ، عزیز قلبم
هروقت دیدی جوابی به واکنشهای من نداری بدون که همش از روی ندیدن و دلتنگیه 🌱✨
باور کن.
روزی یکبار به خودت بگو
یک نفر در ۲۱ سالگی فارغ التحصیل شد اما ۱۵ سال طول کشید تا شغل مورد نظرش رو پیدا کنه
یک نفر دیگه تحصیلات نداشت اما تو ۲۵ سالگی میلیونر بود
یکی تو ۲۵ سالگی ازدواج کرد سال بعدش طلاق گرفت
یک نفر دیگه تو ۴۰ سالگی ازدواج موفقی داشت و تا آخر عمرش عشق واقعی رو تجربه کرد
تو نه عقب هستی نه جلویی تو دقیقا همون جایی هستی که باید باشی
مسیر خودت رو زندگی کن...
یک نفر در ۲۱ سالگی فارغ التحصیل شد اما ۱۵ سال طول کشید تا شغل مورد نظرش رو پیدا کنه
یک نفر دیگه تحصیلات نداشت اما تو ۲۵ سالگی میلیونر بود
یکی تو ۲۵ سالگی ازدواج کرد سال بعدش طلاق گرفت
یک نفر دیگه تو ۴۰ سالگی ازدواج موفقی داشت و تا آخر عمرش عشق واقعی رو تجربه کرد
تو نه عقب هستی نه جلویی تو دقیقا همون جایی هستی که باید باشی
مسیر خودت رو زندگی کن...
من عاشقانه دوستش میداشتم و
او عاقلانه طردم کرد.
منطق او…
حتی از حماقت من، احمقانهتر بود...
#احمد_شاملو🌱
او عاقلانه طردم کرد.
منطق او…
حتی از حماقت من، احمقانهتر بود...
#احمد_شاملو🌱
در بیست سالگی یاد گرفتم
کار خلاف فایده ای ندارد،
حتی اگر با مهارت انجام شود.
در سی سالگی پی بردم که قدرت،
جاذبه ی مرد است
و جاذبه، قدرت زن.
در چهل سالگی آموختم که رمزِ "خوشبخت زیستن"
در انجام کاری نیست که دوستش داریم؛
بلکه در دوست داشتنِ کاریست که انجامش می دهیم.
در ۵۵ سالگی پی بردم که تصمیمهای کوچک را باید با مغز
و تصمیمهای بزرگ را با قلب گرفت.
در۶۰ سالگی آموختم که بدون عشق میتوان ایثار کرد
اما بدون ایثار هرگز نمی توان عشق ورزید.
در ۸۰ سالگی پی بردم که دوست داشته شدن
و محبت دیگران به انسان، بزرگ ترین لذتِ دنیاست.
در۸۵ سالگی دریافتم که زندگی زیباست.
بایددنیاراکمی بهترازآنچه تحویل گرفته ای؛
تحویل دهی.
خواه بافرزندی خوب.
خواه باباغچه ای سرسبز.
خواه بااندکی بهبود شرایط اجتماعی.
و ینکه بدانی..
حتی فقط یک نفر با بودن تو ساده ترنفس کشیده است.
این یعنی تو موفق شده ای...
👤#گابریل_گارسیا_مارکز
کار خلاف فایده ای ندارد،
حتی اگر با مهارت انجام شود.
در سی سالگی پی بردم که قدرت،
جاذبه ی مرد است
و جاذبه، قدرت زن.
در چهل سالگی آموختم که رمزِ "خوشبخت زیستن"
در انجام کاری نیست که دوستش داریم؛
بلکه در دوست داشتنِ کاریست که انجامش می دهیم.
در ۵۵ سالگی پی بردم که تصمیمهای کوچک را باید با مغز
و تصمیمهای بزرگ را با قلب گرفت.
در۶۰ سالگی آموختم که بدون عشق میتوان ایثار کرد
اما بدون ایثار هرگز نمی توان عشق ورزید.
در ۸۰ سالگی پی بردم که دوست داشته شدن
و محبت دیگران به انسان، بزرگ ترین لذتِ دنیاست.
در۸۵ سالگی دریافتم که زندگی زیباست.
بایددنیاراکمی بهترازآنچه تحویل گرفته ای؛
تحویل دهی.
خواه بافرزندی خوب.
خواه باباغچه ای سرسبز.
خواه بااندکی بهبود شرایط اجتماعی.
و ینکه بدانی..
حتی فقط یک نفر با بودن تو ساده ترنفس کشیده است.
این یعنی تو موفق شده ای...
👤#گابریل_گارسیا_مارکز
#طبس🖤
به اين فكر مىكنم كه عدهاى مىآمدند و مىگفتند:
«سخت ترين شغل دنيا بعد از كار در معدن...»
اصلا چطور جرئت مقايسه دارند عدهاى؟
بايد كيلومترها از شغل كارگرهاى عزيز معدن فاصله گرفت
كمى بادقت و دوربين نگاه كرد
و در نهايت خود را جمع وجور كرد و ساده گفت:
«فلان كار خيلى سخت است...»
سختى به قيمت جان است
به قيمت جان شد
كه برمى گردد به نياز نياز نياز…
آدم بايد شرف را قِی كرده باشد كه براى اين عزيزان غمگين نباشد
#نازیلا_زارع
به اين فكر مىكنم كه عدهاى مىآمدند و مىگفتند:
«سخت ترين شغل دنيا بعد از كار در معدن...»
اصلا چطور جرئت مقايسه دارند عدهاى؟
بايد كيلومترها از شغل كارگرهاى عزيز معدن فاصله گرفت
كمى بادقت و دوربين نگاه كرد
و در نهايت خود را جمع وجور كرد و ساده گفت:
«فلان كار خيلى سخت است...»
سختى به قيمت جان است
به قيمت جان شد
كه برمى گردد به نياز نياز نياز…
آدم بايد شرف را قِی كرده باشد كه براى اين عزيزان غمگين نباشد
#نازیلا_زارع
همیشه این دیالوگ لیلا حاتمی توی ذهنم تکرار میشه:
یه کاری واسه من بکن...چمیدونم! مثلا ساعتتو دربیار بذار روی میز بگو واسه تو کردم.
بیا یه کاری کن که فقط واسه من باشه! مثلا روز کاریت بیا اینجا بگو اومدم تورو ببینم. سر راهت گل دیدی عکس بگیر بگو یاد تو افتادم، یه جا شعر شاعر مورد علاقمو دیدی بفرست واسم، ولی دروغی نباش...! یعنی دیدی هیچکاری نیست که دلت بخواد بخاطر من انجامش بدی منو حذف کن از زندگیت.
یه کاری واسه من بکن...چمیدونم! مثلا ساعتتو دربیار بذار روی میز بگو واسه تو کردم.
بیا یه کاری کن که فقط واسه من باشه! مثلا روز کاریت بیا اینجا بگو اومدم تورو ببینم. سر راهت گل دیدی عکس بگیر بگو یاد تو افتادم، یه جا شعر شاعر مورد علاقمو دیدی بفرست واسم، ولی دروغی نباش...! یعنی دیدی هیچکاری نیست که دلت بخواد بخاطر من انجامش بدی منو حذف کن از زندگیت.
چگونه باورمان شد که عشق درمان است؟
چگونه؟ آه
هنوز خاطرهها میجوند دلها را
چو زخمهای گرسنه.
چگونه؟ آه
هنوز خاطرهها میجوند دلها را
چو زخمهای گرسنه.
مامانم همیشه میگه:
«وقتی خسته ایم، ناراحتیم، شکسته ایم، باختیم، خوردیم زمین و به خاک و خون کشیده شدیم.
خودت، خودت رو نجات بده چون هیچکسی برای نجات تو نمیاد هیچکسی نمیفهمه و نمیدونه و نمیبینه که تو در آستانهی یه فروپاشی روانیِ عظیمی هستی اونا فقط چیزی رو میبینن که بهشون نشون دادی»
ادمها موفقیتهاتو میبینن اما چاله و زخمهایی که برداشتی رو نه.
خندههاتو میبینن اما اشکی که پشت پلکات سَد شده رو نه.
اونا هیچوقت نمیدونن خیلی از دست دادنها شَرف داره به خیلی از بدست اوردنها،
بعضی از باختها و شکست ها آبروتو حفظ میکنه و بهت اعتبار میدن حتی گاهاً چشماتو باز میکنه.
ادمها همیشه عادت کردن توی اوجببیننت و باهات بجنگن چون تورو درخورِ جایگاهی که هستی نمیدونن.
نذارید ادمهای ارزون روی شخصیت شما برچسبِ تخفیف بزنن فقط بخاطرِ اینکه شمارو نه برحسب چیزهایی که بدست اوردین،
بلکه نقطهضعفهاتون تخریبکنن.
نذارید در حد خودشون شمارو پایین بیارن و هرچیزی که ساختید رو به یک آن زیر سوال ببرن.
خودتون رو برای خودتون هیچوقت از دست ندین.
#فرگل_مشتاقی
«وقتی خسته ایم، ناراحتیم، شکسته ایم، باختیم، خوردیم زمین و به خاک و خون کشیده شدیم.
خودت، خودت رو نجات بده چون هیچکسی برای نجات تو نمیاد هیچکسی نمیفهمه و نمیدونه و نمیبینه که تو در آستانهی یه فروپاشی روانیِ عظیمی هستی اونا فقط چیزی رو میبینن که بهشون نشون دادی»
ادمها موفقیتهاتو میبینن اما چاله و زخمهایی که برداشتی رو نه.
خندههاتو میبینن اما اشکی که پشت پلکات سَد شده رو نه.
اونا هیچوقت نمیدونن خیلی از دست دادنها شَرف داره به خیلی از بدست اوردنها،
بعضی از باختها و شکست ها آبروتو حفظ میکنه و بهت اعتبار میدن حتی گاهاً چشماتو باز میکنه.
ادمها همیشه عادت کردن توی اوجببیننت و باهات بجنگن چون تورو درخورِ جایگاهی که هستی نمیدونن.
نذارید ادمهای ارزون روی شخصیت شما برچسبِ تخفیف بزنن فقط بخاطرِ اینکه شمارو نه برحسب چیزهایی که بدست اوردین،
بلکه نقطهضعفهاتون تخریبکنن.
نذارید در حد خودشون شمارو پایین بیارن و هرچیزی که ساختید رو به یک آن زیر سوال ببرن.
خودتون رو برای خودتون هیچوقت از دست ندین.
#فرگل_مشتاقی
در اولین مکالمه ی تلفنی پرسید: چرا رفتی؟ دلایلم را توضیح دادم.
در دومین مکالمه ی تلفنی هم پرسید: چرا رفتی؟! دوباره دلایلام را گفتم.
تا زنده بود، در هر مکالمه ی تلفنی همان پرسش را میپرسید.
کمکم فهمیدم که برای او چرا رفتی، یک پرسش نبود، یک جمله ی خبری بود، کاش نمیرفتی.
👤ابراهیم سلطانی
در دومین مکالمه ی تلفنی هم پرسید: چرا رفتی؟! دوباره دلایلام را گفتم.
تا زنده بود، در هر مکالمه ی تلفنی همان پرسش را میپرسید.
کمکم فهمیدم که برای او چرا رفتی، یک پرسش نبود، یک جمله ی خبری بود، کاش نمیرفتی.
👤ابراهیم سلطانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مرکز تخصصی آموزش کاخن
از مبتدی تا پیشرفته
واحد ثبت نام :-۰۲۱۲۲۵۵۹۰۰۵
آموزشگاه موسیقی رنگین کمان هنرجوان
اینستاگراممون:
🆔 Instagram : instagram.com/ranginkaman.academy
تلگراممون:
https://www.tg-me.com/Ranginkamanacademy
از مبتدی تا پیشرفته
واحد ثبت نام :-۰۲۱۲۲۵۵۹۰۰۵
آموزشگاه موسیقی رنگین کمان هنرجوان
اینستاگراممون:
🆔 Instagram : instagram.com/ranginkaman.academy
تلگراممون:
https://www.tg-me.com/Ranginkamanacademy
°
هیچ آدمی اشتباهی وارد زندگی ما نمیشه!
هر آدمی یک رسالتی داره، رسالت پرده برداشتن از حماقتها، نقطه ضعفها، بیعقلیها و حتی خصلتهای بد و خوب ما! اگر ضربه میخوریم
در واقع از خودمون، خوشباوریها،بدجنسیها و حتی حماقتهای خودمون میخوریم! آدمها وسیلهن برای شناخت ما به خودمون.
هیچ آدمی اشتباهی وارد زندگی ما نمیشه!
هر آدمی یک رسالتی داره، رسالت پرده برداشتن از حماقتها، نقطه ضعفها، بیعقلیها و حتی خصلتهای بد و خوب ما! اگر ضربه میخوریم
در واقع از خودمون، خوشباوریها،بدجنسیها و حتی حماقتهای خودمون میخوریم! آدمها وسیلهن برای شناخت ما به خودمون.