Telegram Web Link
Riza Yûsifiyan
رضا یوسفیان

Oy li min
وای بر من

@Muzika_Kurdi 🐬🐬🐬
Forwarded from اتچ بات
#Riza_Yûsifiyan
#رضا_یوسفیان

Oy li min
وای بر من

🍁 @Muzika_Kurdi 🍁

🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌺🍂🌸
🌸
Ciyê pêyên te lê be warê min e
رد پای تو هرکجا باشد آنجا مکان زندگی من است
Şevên reş de xewna te yara min e
در شب های تاریک خواب دیدن تو یار و همراه من است
Tenêtî û xemgînî para min e
تنهایی و غمگینی سهم من است
Oy li min, li min hewara min e
وای بر من، وای بر من، فریاد من است
Oy li min hesreta te agir e
وای بر من حسرت تو آتش است
Oy li min dilê'm pê disincire
وای بر من دلم بخاطر حسرت تو دیدن می سوزد
Oy li min çi bikim venamire
وای بر من هر کاری می کنم خاموش نمی شود
Oy li min, li min, li min hewar e
وای بر من، وای بر من فریاد من است
Xewnê şeva bê te nîvî dimînin
خواب شبانه بدون تو ناتمام می مانند
Pêşerojê da bê hêvî dimînim
در آينده نااميد می مانم
Dikelim lê dîsa xavî dimînim
نابود می شوم ولی باز زنده می شوم
Oy li min li min sêwî dimînim
وای بر من، وای بر من تنها می مانم
🌸
🌺🍂🌸
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
Wergêr: #YûsifHêvî

Weşangeh: @Muzika_Kurdi
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Riza Yûsifiyan
رضا یوسفیان

Oy li min
وای بر من

@Muzika_Kurdi 🐬🐬🐬
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#Vîdyo


Riza Yûsifiyan
رضا یوسفیان

Oy li min
وای بر من

@Muzika_Kurdi 🐬🐬🐬
Forwarded from اتچ بات
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌺🍂🌸
🌸
🍁 @Muzika_Kurdi 🍁


‍"عودال زینکه"

عودال در اواخر عمر نابینا می‌شود که بعد از مدتها از سوی یک پزشک ایرانی معالجه می‌شود و بینایی خود را باز می‌یابد.
لج و مشاعره تاریخی عودال زینکه با شیخ سله نیز در ایران شهر چاردران (چالدران) در دیوان طاهرخان که امروزه تغییر کاربری داده شده است، صورت پذیرفته است.
عودال زینکه متولد 1800 میلادی هست که 113 سال زیسته است. عودال زندگی پرفراز و نشیبی داشته و تا زمانی که سورملی ممد پاشا زنده بوده، دارای جایگاه والایی بوده و در تصمیمات مهم و حتی چندین جنگ از جمله درسیم و خوزان‌داغ نقش قابل توجهی داشت. روزی از روزها عودال زینکه همراه چهل نفر از منطقه سرحد (دوتاخ آغری) برای خرید جو به ارزروم می‌رود. موقع برگشت شب‌هنگام باران شدیدی شروع به باریدن می‌کند و کاروان عودال زینکه خودشان را به یک روستا می‌رسانند ولی هیچ یک از روستاییان در خانه‌هایشان را به روی آنها باز نمی‌کنند. در این موقع عودال در وسط روستا و در زیر باران شدید با صدای شروع به خواندن می‌کند. اهالی روستا با شنیدن صدای عودال و شناختن وی، او و کاروانیان را به خانه خود دعوت می‌کنند. عودال در یکی از خانه‌ها آواز می‌خواند و اهالی گرداگرد وی جمع می‌شونددر این هنگام دختر صاحب خانه که از پنجره عودال را می‌بیند از قیافه عودال تعجب می‌کند (عودال دارای جثه‌ای ریز و صورتی نازیبا بوده است) و خطاب به وی می‌گوید قیافه‌ات قربان صدایت باد
(به کردی rengê te qurbana dengê te be) عودال با شنیدن این حرف بسیار آزرده می‌شود و در صدد انتقام می‌آید. از قضاء فردای آن شب عروسی پسر کدخدای کدخدای روستا بوده و عودال را نیز دعوت می‌کنند. در این عروسی عودال زینکه برای جبران حرف شب گذشته آن دختر کارهایی می‌کند که در این ترانه دنگبژی به بازگویی آن می‌پردازد.اصل این ترانه حدود 150 سال پیش از سوی عودال زینکه سروده شده و سپس دنگبژهای همچون عبدالکریم پانوسه و کاویس میلانی و ... آن را بازگویی کرده اند.
ترانه را از زبان عبدالرحمان پانوسه می شنویم.

نویسنده:#طاهر_آگور

🌸
🌺🍂🌸
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼

Weşangeh: @Muzika_Kurdi
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇

Dengbêjb Ebdilrehmanê Panosê

دنگبژ عبدالرحمان پانوسه
Karwan Kamil
کاروان کامل

Te nabînim
تو را نمی بینم

@Muzika_Kurdi 🐬🐬🐬
Forwarded from اتچ بات
#Karwan_Kamil
#کاروان_کامل

Te nabînim
تو را نمی‌بینم

🍁 @Muzika_Kurdi 🍁

🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌺🍂🌸
🌸
Ez li te digerim te nabînim
به دنبالت می‌گردم و تو را نمی‌بینم
Tu li kîve yî yara min
تو کجایی ای یار من؟
Ez evîndarê te, pir hest û sozdarê te
من عاشق تواَم، من دلداده و وفادار به تواَم
Ketîme tora viyana te
در دام عشقت افتادەام
Ev e çend sal e dil birîndar e
چندین سال است دلم زخمی عشق توست
Ji xerîbiya te bêhal e
از غریبگی [و بی‌توجهی] تو زار و بی‌حال است
Çavê min li rêka te, hizra min li def te
چشم به راه تواَم، فکر من پیش توست
Çarekê bike bizivre ve
چارەای کن و برگرد پیشم
Eşqa te ji min dûr e, xerîbiya te zor e
عشق تو نسبت به من دور افتاده است، با من غریبگی بسیار می‌کنی
Dilşikestî bî, tu li min bibore
اگر دلشکستە شدی، تو مرا ببخش
Jîna bê te kor e, hestên xwe bigore
زندگی بی تو خاموش و سرد است، احساست را نسبت به من تغییر ده
Bîrhatinên li me bûyne tore
خاطره ها برای ما قهر و کینه بدنبال داشت
🌸
🌺🍂🌸
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
Wergêr: @Ehsan14s

Weşangeh: @Muzika_Kurdi
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Karwan Kamil
کاروان کامل

Te nabînim
تو را نمی بینم

@Muzika_Kurdi 🐬🐬🐬
Harûn Elkî
هارون علکی

Rev
فرار

@Muzika_Kurdi 🐬🐬🐬
Forwarded from اتچ بات
#Harûn_Elkî
#هارون_علکی

Rev
فرار

🍁 @Muzika_Kurdi 🍁

🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌺🍂🌸
🌸
Di zivronekî ku dem dihêre
Asê me li ku me an bi kê re
Rihê min di tarîya erefê de
Her kî tê min vedigire ji xwe re
زمانه همچون فرفرە‌ای، گیج و منگ می‌چرخد
در چه جایی یا بدست کی، گرفتارم
روح من در تاریکی شناخت قرار دارد
هر کس می‌آید مرا برای خودش تصاحب می‌کند
Yê lîstik danî girt ser û kanî
Keskê nezanî em li ku ne
Çende direvim her roj wekî hev in
Xemlên tevna me winda bûne
ملعبه گرفتند [مرا] ، یاری‌ای [به من] نمی‌شود
جهان هستی نمیدانست ما کجای کاریم
می‌گریزم و دور می‌شوم، همه روزه اینچنین
زینت و زیبایی دل من ناپدید شده است
Tîrêjek lawaz ji esmanê me
Dadide li ser hefsarê me û
Dema rastî tazî dibe
Bi carekî pêdikeve
پرتوی نوری ضعیف در آسمان من،
بر افسار [حلقه‌ی گردنم] می‌تابد و
وقتی حقیقت عریان می‌شود
در یک آن، همە چیز روشن و عیان می‌شود
Wer bi bayê revê
Bila tofanek rabibe ji vê revê
Bila serûbin bibe ev kela derewê
Ji nîvê wê xwe birêse jîyan ji xwelîya xwe û
Em ê bi bayê birûsk herikin rê
با باد گریزاننده بیا
بگذار طوفانی از راه این گریز عبور کند
بگذار این قلعەی دروغین نابود شود
در نیمەی راه خود را گره بزن به زندگی در خاک خود
ما نیز با تندری ناگهانی در این مسیر در حرکتیم
🌸
🌺🍂🌸
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
Wergêr: @Ehsan14s

Weşangeh: @Muzika_Kurdi
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Harûn Elkî
هارون علکی

Rev
فرار

@Muzika_Kurdi 🐬🐬🐬
Hozan Dîno
هنرمند دینو

Dereng neyê
دیر نیا

@Muzika_Kurdi🐬🐬🐬
Forwarded from اتچ بات
#Hozan_Dîno
#هنرمند_دینو

Dereng neyê
دیر نیا

🍁 @Muzika_Kurdi 🍁

🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌺🍂🌸
🌸
Gula dilê'm bişkivî bi baranen evînê
گلِ دلم با باران عشق شکفته می‌شود
Hêviya hatina te me, dereng neyê zû were
منتظر آمدنت هستم، درنگ نکن، زود بیا
Hîn neketim binçavan, hîn neketim zindanan
هنوز گرفتار نشدم، هنوز به زندان نیفتادەام
Hîn neçûme ser çiyan, dereng neye zû were
هنوز به کوهستان نرفتەام، درنگ نکن، زود بیا
Em bi evînên qedexe mezin bûn,
ما با عشق‌های ممنوعه بزرگ شدیم
Bêrîka me de eynikek û şeyek
در توشه ی ما آینه و شانه ای بود
Me bi xwe mezin dikir
[با همین ها] ما را خود را بزرگ می‌کردیم
Û xweşikbûyîna xwe li nav xeyalên pêşerojê de
و زیبایی‌هایمان را در رویاهای آینده
Bi evîndara xwe re vedişart,
همراه با دلدار خود پنهان کردیم
Bi çavên şermokî û bi tirsekê bêwate
با چشم های خجالتی [با حیا] و با ترسی بی معنا
Me hêviya xwe dineqişandin
ما امیدهایمان را نقاشی می‌کردیم
Bi xwe re hêvî bîne; hêvî, evîn û jîn e
به خودت امیدوار باش، امید عشق و زندگی‌ است
Barke ser keskesora, bi rojê bixemlîne
بر رنگین کمان فرودآ و روز را زینت ببخش 
Hîn neketim binçavan, hîn neketim zindanan
هنوز گرفتار نشده ام، هنوز به زندان نیفتادەام
Hîn neçûme ser çiyan, dereng neye, zû were
هنوز به کوهستان نرفتەام، دیر نیا، زود برگرد
Dema ku em mezin bûn,
وقتی که ما بزرگ شدیم،
Wê demê em têgihîştin ku
آن دم فهمیدیم که
Ger evîn azad be, wê biwate be
Ji bo wê ye ku em bûn evîndarên welatê xwe
اگر عشق آزاد شود، معنا پیدا می‌کند و بخاطر این است که ما عاشقان سرزمینمان شدەایم
Û em ê evîna xwe bi evîndara xwe re di welatekî azad de parve bikin
و ما عشقمان را با عاشقانمان در سرزمینی آزاد تقسیم خواهیم کرد
🌸
🌺🍂🌸
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
Wergêr: @Ehsan14s

Weşangeh: @Muzika_Kurdi
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Hozan Dîno
هنرمند دینو

Dereng neyê
دیر نیا

@Muzika_Kurdi🐬🐬🐬
Rewşan Çelîker
روشان چلیکر

Wext lazim bû
وقت لازم بود

@Muzika_Kurdi 🐬🐬🐬
Forwarded from اتچ بات
#Rewşan_Çelîker
#روشان_چلیکر

Wext lazim bû
زمان لازم بود

🍁 @Muzika_Kurdi 🍁

🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌺🍂🌸
🌸
Emr bihurî, dilê'm sar bû
Bêbext yarê, ez nû fêr bûm
عمر سپری شد، دل سرد شدم
ای یار ظالم، من از نو آموختم [عبرت گرفتم]
Emr bihurî, dilê'm sar bû
Bêbext yarê, qey evîn ev bû?
عمر سپری شد، من دل سرد شدم
ای یار ظالم، آیا عشق همین بود؟
Ji te re wext lazim bû
Ji çahla dilê min derkevî
برای تو زمان لازم بود
تا از عمق دلم خارج شوی
Ax de hey lê, hey lê, hey lê û hey lê
Ji çahla dilê min derkevî
آه ! آه ! آه! آه و آه!
از عمق دلم خارج شوی
Nizanim ez, çima yarê
Weşandim wek pelê darê
نمی‌دانم، چرا ای یار،
مرا مثل برگ درخت پریشان کردی
Nizanim ez, ax çima yarê
Xapandim ez, serê carê
نمی دانم، آه! چرا ای یار،
هر بار مرا فریب دادی!
Tu li ber çavên min reş bûyî
Ji çahla dilê min derkevî
تو از چشم من افتادی
از عمق دلم خارج [می]شوی
Ax de hey lê, hey lê, hey lê û hey lê
Ji çahla dilê min derkevî
آه ! آه ! آه! ... و آه!
از عمق دلم خارج [می]شوی
🌸
🌺🍂🌸
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
Wergêr: @Arsalan_sadr

Weşangeh: @Muzika_Kurdi
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Rewşan Çelîker
روشان چلیکر

Wext lazim bû
وقت لازم بود

@Muzika_Kurdi 🐬🐬🐬
Forwarded from اتچ بات
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌺🍂🌸
🌸
🍁 @Muzika_Kurdi 🍁


‌‌‌‌تحقیقی پیرامون ترانه "محو"


شاید کمتر کسی را می توان در میان کردهای کرمانج پیدا کرد که ترانه "محو" را که سال‌های سال از رادیوی کردی ایروان پخش می‌شد، نشنیده باشد. ترانه‌ای که همه آن را با صدای افسونگر فاطما عیسی شه‌بانوی موسیقی کردی می‌شناسند. فاطما عیسی از کردهای عشیره‌ی بروکی و همسرش از طایفه قزلباش ماکو بودند کە به ارمنستان کوچ کرده‌اند.
اما محو کیست؟ چه سرگذشتی باعث خلق ترانه "محو" و شھرت آن گشته است؟ قدمت آن به چه زمانی برمی‌گردد؟
محو(محمد) و معشوقه‌اش رحان(ریحانه) از شاخه قوچکی طایفه قزلباش ایل جلالی و اهل روستای کولیک از شمالی‌ترین نقطه مرزی ماکو که در مجاورت مرزهای ترکیه و نخجوان و ارمنستان قرار دارد می‌باشند.
داستان سرگذشت محو و رحان که قدمت آن به بیش از یک‌صد و سی سال پیش برمی‌گردد از این قرار است؛ رحان از خانواده‌ای فقیر می‌باشد که پدرش را از دست داده است و محو سرپرستی وی را بر عهده می‌گیرد. رحان در منزل محو، همراه با همسر و فرزندان وی زندگی می‌کند، بدون آن‌که عشق خود را نسبت به محو بروز بدهد در وصف وی ترانه‌های بسیاری می‌سراید. عشق یک‌طرفه رحان ادامه پیدا می‌کند تا اینکه در نهایت یک روز محو به رحان می‌گوید؛ برود به گوسفندان سر بزند. رحان می‌رود و بعد از چند لحظه کە خبری از او نمی‌شود، محو به دنبالش می‌رود تا ببیند چرا برنگشته است. وقتی بیرون می‌رود می‌بیند که رحان بر تخته سنگی نشسته و در حالی که گریه می‌کند در وصف محو و عشق یک‌طرفه خود ترانه می‌سراید. بدین ترتیب محو به عشق رحان نسبت به خود پی می‌برد و او را به همسری اختیار می‌کند.
مقبره محو و رحان در گورستان متروکه سمه‌دێران در مجاورت همین روستا واقع هست.
ترانه‌هایی را که رحان در وصف محو سروده است از سوی دنگبژهای مختلف خوانده می‌شوند، مشهورترین آنها از سوی فاطما عیسی خوانده شده است.


نویسنده: #طاهر_آگور
🌸
🌺🍂🌸
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼

Weşangeh: @Muzika_Kurdi
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇

Dengbêj Fatma Îsa
Miho

دنگبیژ فاطما عیسی
محو
Tara Mamedova
تارا ممدوا

Lo lawo
ای پسر

@Muzika_Kurdi 🐬🐬🐬
Forwarded from اتچ بات
#Tara_Mamedova
#تارا_ممدوا

Lo lawo
ای پسر

🍁 @Muzika_Kurdi 🍁

🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌺🍂🌸
🌸
Ax lawo derî veke kuro
آه ای پسر! در را به رویم باز کن
Li min nenêr bi ewrên tarî
مرا در اَبرهای تاریک [بی‌توجهی] قرار مده
Ji te hez dikim her carî
همواره عاشقت هستم
Ax barî barî barî ax baran dîsa barî
آه باران بارید آسمان دوباره شروع به باریدن گرفت
Biharê xemla xwe guherî
بهار آرایشش را تغییر داد و خود را نمایاند
Tu dîsa ji min xeyidîyî
اما تو باز با من قهری
Canê min, sebra min, jana min
جان من، مایەی آرامش من، درد من
Nefikire nebêje ku ez bê dil im
فکر نکن و نگو که من بی میلم
Ez ê bêm vê carê te nahêlim bi tenê
من می‌آیم و این بار تنهایت نمی‌گذارم
Canê min, dilê min, jana min
جان من، دل من، درد من
Tu napirsî çi hat serê min
تو نمی‌پرسی کە چه بر سر من آمده
Ji çavên min ji şûna hestiran xwîn dirije vê carê
از چشمانم، به جای اشک ها خون می‌ریزد، این بار، آه!
Canê min, sebra min, jana min
جان من، مایەی آرامش من، درد من
Ka were wê bahar ji te ra bêje
کجایی، بیا، تا بهار برایت بگوید
Her birîn, kul û derdên te dibêjin, tu ji min bawer bike
هر زخم، غم و دردهای تو می‌گویند، تو مرا باور کن
Ger tu nehatî, ji bîr nakim tu bawer ke
اگر نیامدی، از یاد نمی‌برم، باور کن
Ez ê bar kim ji vê derê, soz didim te
من از اینجا کوچ خواهم کرد، به تو قول می‌دهم
Nayêm xewnên te ez êdî tu caran
من دیگر همانند گذشتەها به خوابت نمی‌آیم
Tu min ji bîr bike
مرا فراموش کن
🌸
🌺🍂🌸
🍂🌺🍂🌸🍂🌺
🌼🍂🌸🍂🌺🍂🌸🍂🌼
Wergêr: @Ehsan14s

Weşangeh: @Muzika_Kurdi
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
2024/10/01 04:48:29
Back to Top
HTML Embed Code: