Forwarded from اتچ بات
به نام خدا
جناب حجهالاسلام رئیسی؛ ریاست جمهوری اسلامی ایران
جناب آقای مخبر؛ معاون اول ریاست جمهوری
جناب آقای نوری؛ وزیر آموزش و پرورش
با سلام
در کمال ناباوری دریافتم دو مدرسۀ ششکلاسه رباطکریم و و امامزاده باقر بهارستان در حومۀ تهران با کد طبقهبندی طرح مولدسازی اموال دولت به شمارۀ 1801027006، از مجموعه مدارسی که مرحوم پدرم ــ سید هادی موجانی ــ در فاصلۀ سال 1377 تا هنگام عبورش از زمین خاکی در سال 1400 در قالب طرحهای مشارکتی جامعۀ خیرین مدرسهساز ــ که خود از بانیان و موسسان آن بود ــ احداث داشته بود، از سوی وزارت آموزش و پرورش در فهرست فروش و واگذاری قرار گرفته است. ابتدا مناسب است تاکید نمایم؛ از آنجاییکه هرگونه اعتراض به چگونگی تشخیص اموال مازاد، تعیین قیمت نهایی و شیوۀ مولدسازی هیئت هفتنفره این مهم بنا به مصوبۀ سرانقوا جرمانگاری شده است، لذا بیان اینجانب که فاقد مصونیت و معصومیت، چونان هیئت یادشده است، صرفاً مصداق ذکر خاطرهای بر صفحۀ تاریخ قلمداد شود.
قرنها قبل؛ ابوعلی حسن بن علی بن اسحاق طوسی که فقیهان زمانهاش او را قوامالدین نام نهادند، مصمم به احداث مجموعه مدارسی شد که نظامیه نام گرفت. تاریخ یادآور آن است که در دستگاه دیوانی ایران از بوذرجمهر وزیر تا خواجه نظامالملک، وزیری به بزرگی و درایت او برنخاست. میراث او بر تارک بلند تمدن ایران و اسلام زمینۀ رشد علوم و دانشها را فراهم ساخت و چون به قتل رسید اساس مدارس نظامیه او برای قرون بعد نیز برقرار ماند. تاریخ گزارشی از ویرانی مدارس نظامیه ثبت نکرده است اما شایع است اقبال از این مدارس تنها وقتی روی گرداند که به سال 631 قمری، المستنصربالله عباسی بنای مدرسهای بزرگ و مجللی چون مستنصریه را نهاد و گوی سنت مدرسهسازی به عنوان عملی خیرخواهانه را از ایرانیان رُبود.
هزار سال پس از خواجه نظامالملک توسی، سنت ساخت مدارس با اهتمام خیرخواهانی از نسل پدرم برای دستگیری از دولت جمهوری اسلامی ایران در ساخت فضاهای آموزشی ــ آنگونه که مقام معظم رهبری آنرا در 15/2/1393 پدیدۀ مبارکی برشمردند ــ آغاز شد. هزاران نفر حامی این نهضت شدند و مثالهای متعددی از ارتباط میان ملت و دولت را در گوشه و کنار این بوم و دیار با احداث مدارس جامعۀ خیرین به نمایش گذاردند. اینک که فصل ختّام این پدیدۀ مبارک و سنت حسنه با فروش و واگذاری سرمایۀ فرهنگی بخشی از دلسوزان فرهنگ و دانش در این کشور آغاز شده، شاید تنها خاطرنشان باید نمود کشوری که بنای فرهنگ و علم را به جهت تهیشدن خزانه دولت به مزایده گذارد، صرفاً اعیانی یک عرصۀ ملی را بر باد نداده، بلکه بلاشک خزانه و اعتبارش را از سرمایۀ اجتماعی تهی ساخته است.
فراموش نباید کرد؛ نام نیک خواجه نظامالملکهای ایران که در عهد جمهوری اسلامی بنای احیای سنت مدرسهسازی را رقم زدند با واسپاری و تغییر کاربری ابنیه آنان از دل تاریخ زُدوده نخواهد گشت اما «پدیدۀ مبارک مدرسهسازی» در این دیار به بایگانی تاریخ این دوره سپرده خواهد شد.
سید علی موجانی
تهران؛ اول اسفند یکهزار و چهارصد و یک خورشیدی
@kultur
جناب حجهالاسلام رئیسی؛ ریاست جمهوری اسلامی ایران
جناب آقای مخبر؛ معاون اول ریاست جمهوری
جناب آقای نوری؛ وزیر آموزش و پرورش
با سلام
در کمال ناباوری دریافتم دو مدرسۀ ششکلاسه رباطکریم و و امامزاده باقر بهارستان در حومۀ تهران با کد طبقهبندی طرح مولدسازی اموال دولت به شمارۀ 1801027006، از مجموعه مدارسی که مرحوم پدرم ــ سید هادی موجانی ــ در فاصلۀ سال 1377 تا هنگام عبورش از زمین خاکی در سال 1400 در قالب طرحهای مشارکتی جامعۀ خیرین مدرسهساز ــ که خود از بانیان و موسسان آن بود ــ احداث داشته بود، از سوی وزارت آموزش و پرورش در فهرست فروش و واگذاری قرار گرفته است. ابتدا مناسب است تاکید نمایم؛ از آنجاییکه هرگونه اعتراض به چگونگی تشخیص اموال مازاد، تعیین قیمت نهایی و شیوۀ مولدسازی هیئت هفتنفره این مهم بنا به مصوبۀ سرانقوا جرمانگاری شده است، لذا بیان اینجانب که فاقد مصونیت و معصومیت، چونان هیئت یادشده است، صرفاً مصداق ذکر خاطرهای بر صفحۀ تاریخ قلمداد شود.
قرنها قبل؛ ابوعلی حسن بن علی بن اسحاق طوسی که فقیهان زمانهاش او را قوامالدین نام نهادند، مصمم به احداث مجموعه مدارسی شد که نظامیه نام گرفت. تاریخ یادآور آن است که در دستگاه دیوانی ایران از بوذرجمهر وزیر تا خواجه نظامالملک، وزیری به بزرگی و درایت او برنخاست. میراث او بر تارک بلند تمدن ایران و اسلام زمینۀ رشد علوم و دانشها را فراهم ساخت و چون به قتل رسید اساس مدارس نظامیه او برای قرون بعد نیز برقرار ماند. تاریخ گزارشی از ویرانی مدارس نظامیه ثبت نکرده است اما شایع است اقبال از این مدارس تنها وقتی روی گرداند که به سال 631 قمری، المستنصربالله عباسی بنای مدرسهای بزرگ و مجللی چون مستنصریه را نهاد و گوی سنت مدرسهسازی به عنوان عملی خیرخواهانه را از ایرانیان رُبود.
هزار سال پس از خواجه نظامالملک توسی، سنت ساخت مدارس با اهتمام خیرخواهانی از نسل پدرم برای دستگیری از دولت جمهوری اسلامی ایران در ساخت فضاهای آموزشی ــ آنگونه که مقام معظم رهبری آنرا در 15/2/1393 پدیدۀ مبارکی برشمردند ــ آغاز شد. هزاران نفر حامی این نهضت شدند و مثالهای متعددی از ارتباط میان ملت و دولت را در گوشه و کنار این بوم و دیار با احداث مدارس جامعۀ خیرین به نمایش گذاردند. اینک که فصل ختّام این پدیدۀ مبارک و سنت حسنه با فروش و واگذاری سرمایۀ فرهنگی بخشی از دلسوزان فرهنگ و دانش در این کشور آغاز شده، شاید تنها خاطرنشان باید نمود کشوری که بنای فرهنگ و علم را به جهت تهیشدن خزانه دولت به مزایده گذارد، صرفاً اعیانی یک عرصۀ ملی را بر باد نداده، بلکه بلاشک خزانه و اعتبارش را از سرمایۀ اجتماعی تهی ساخته است.
فراموش نباید کرد؛ نام نیک خواجه نظامالملکهای ایران که در عهد جمهوری اسلامی بنای احیای سنت مدرسهسازی را رقم زدند با واسپاری و تغییر کاربری ابنیه آنان از دل تاریخ زُدوده نخواهد گشت اما «پدیدۀ مبارک مدرسهسازی» در این دیار به بایگانی تاریخ این دوره سپرده خواهد شد.
سید علی موجانی
تهران؛ اول اسفند یکهزار و چهارصد و یک خورشیدی
@kultur
Telegram
attach 📎
(Culture - Art & Diplomacy) pinned « به نام خدا جناب حجهالاسلام رئیسی؛ ریاست جمهوری اسلامی ایران جناب آقای مخبر؛ معاون اول ریاست جمهوری جناب آقای نوری؛ وزیر آموزش و پرورش با سلام در کمال ناباوری دریافتم دو مدرسۀ ششکلاسه رباطکریم و و امامزاده باقر بهارستان در حومۀ تهران با کد طبقهبندی…»
Forwarded from S.Ali
نقدی بر دیپلماسی عمومی و فرهنگی ایران و لهستان
■ برگزاری جلسات سالانه گرامیداشت خاطره مهماننوازی ملت ایران از پناهجویان آوارۀ لهستانی در جنگ جهانی دوم یک یادمان تاریخی خاطرهانگیز است. خاطراتی که مهربانی، شفقت و خیرخواهی ایرانیان در طول تاریخ معاصر نسبت به اروپاييان را به نمایش میگذارد. مردمانی که در نهایت فقر و درحالیکه گریبانگیر با بیماریهای متعدد بودند، به دنبال تنازع سیاسی قدرتهای اروپایی و آغاز جنگ جهانی دوم کشورشان تحت اشغال قوای متفقین قرار گرفت. با وجود این، مردم ایران وقتی که بیش از یکصد هزار بیپناه لهستانی و رانده شده از اتحاد جماهیر شوروی مرزهای زمینی و دریایی را درنوردیدند و قدم به سرزمین آنها نهادند، با نهایت بزرگواری و بدون هرگونه چشمداشتی آنان را بر سر سفره خود نشاندند، در ایران جای دادند و با لباس و غذا و دارو و مهربانی زایدالوصفی کوشیدند خاطرات تلخ و اندوهبار راندهشدگی را از قلب و اندیشه آنان بزدایند.
■ اما امروزه در برابر این محبت و مهربانی، وقتی از جامعه ایرانیان مقیم لهستان در رابطه با نحوه تعامل دولتمردان آن کشور پرسش میشود با کمال شگفتی درمییابیم نوعی بیتفاوتی، مسئولیتگریزی و عدم پاسخگویی، وجه مشترکی است که در قبال انتظارات و درخواستهای قانونی و طبیعی جامعه ایرانی در رفتار بخشی از دولت لهستان دیده میشود. عدم پاسخگویی به بدیهیترین انتظارات ایرانیان ساکن در آن کشور همچون تمدید شرایط اقامت، ایجاد حساب بانکی، دریافت کمکهای تحصیلی از سوی خانوادههای آنها که از سوی بانکها بازگردانده میشود، عدم صدور مجوز برای تبادلات اقتصادی و بازرگانی و در نهایت کنشهای نامناسب مقامات دیپلماتیک لهستان در رابطه با اتباع ایرانی مراجعهکننده به سفارت آن کشور در تهران هیچگونه برابری یا نشانهای از تکریم احساسات ملتی نیست که بردبارانه میزبان نیاکان مقامات و مسئولان فعلی لهستانی بودند. گام نهادن برای نکوداشت یک رویداد تاریخی با اثرگذاری اجتماعی تلاش در اجرای دیپلماسی عمومی هر کشوری به شمار میآید. با این همه به نظر چنین است که مسئولان لهستانی در تهران از این فرصت تنها برای گزارش تحرک و عملکرد فرهنگی و اجتماعی خود به وزارتخارجه خویش سود میجویند. بی جهت نیست در این شرایط، حاضران و مخاطبان چنین برنامههایی حق دارند از رفتار غیرمنصفانه و فرصتطلبانه دستگاه دیپلماسی لهستان- همان نسل کنونی بازماندگان ملتی که روزی مردم ما مادران و پدران آنان را با کرامت میزبانی کردند- عمیقا ناخرسند باشند.
■ تردید ندارم که امکان تهیه فهرستی روشن از اینگونه کنشهاس متقابل فرهنگی و اجتماعی برای مسئولان امر در ورشو وجود ندارد.
در برابر فقدان چنین گزارشی اما فهرست بلند بالایی را میتوان از همکاریهای دولت لهستان در اعمال تحریمهای ظالمانه و غیرانسانی نسبت به مردم ایران تهیه نمود. همچنین میتوان به نمونههای اقداماتی چون برگزاری کنفرانس ورشو با میزبانی دولت لهستان و یا بهره برداری از ظرفیت زبانآموزان فارسی برای ارائه خدمات ترجمه متون فارسی برای ائتلاف غربی اشغالگر عراق و افغانستان طی سالهای اخیر اشاره کرد. اقداماتی که خاطرات تلخ و بینهایت ماندگاری را در اذهان جامعه ایرانیان رقم زده است. بدان میزان که پس از کنفرانس ورشو افکار عمومی جامعه ایرانی خواهان تبدیل آرامستانهای لهستانیهای مقیم ایران به یک فضای عمومی بودند که تنها با کنش مسئولانه و مقامات سیاسی و دیپلماتیک ایران این خواسته با تاخیر مواجهه شد.
■ شاید برای جامعه ایرانی معلوم باشد که دولت کنونی لهستان در ماههای اخیر برای بهرهبرداری از زیرساختهای کشورش توسط مقامات آلمانی حین جنگ جهانی دوم درخواست غرامت از همسایه خود جمهوری فدرال آلمان نمود. این حق طبیعی هر کشوری است تا پس از پایان اشغال سرزمینش درخواست نماید بر اساس میزان استهلاکی که خطوط ریلی و جادهای، زیرساختهای فرودگاهی و بندری، منابع کشاورزی و بهداشتی، اردوگاهها و پادگانهای تحت اختیار نیروهای اشغالگر و مرتبطین آنها را ایجاد کردهاندبر اساس قوانین بینالملل غرامت یا هزینههای بهرهبرداری و استهلاک آن زیرساختها تادیه شود.
■ در حال حاضر پرداخت تمام هزینههای اقامت و آمادهسازی سپاهیان لهستانی که در پادگانهای ایران و مراکز درمانی و اقامتگاهها سکنی داشتند، آموزش دیدند، سازماندهی شد به جبهههای جنگ در اروپا اعزام گشتند اکنون بر عهده دولت لهستان است. تردید نیست هزینههای کفالت، پذیرایی، درمان، پوشاک و خوراک و حتی آموزش پناهجویان کودک و زنان لهستانی مانده در ایران برای یک بازه طولانی تا ماههای پس از پایان جنگ نیز امری است که باید دولت لهستان در برابر بازپرداخت و تسویه آنها پاسخگو باشد.
https://hammihanonline.ir/news/diplomacy/myzban-by-chshmdasht
@kultur
■ برگزاری جلسات سالانه گرامیداشت خاطره مهماننوازی ملت ایران از پناهجویان آوارۀ لهستانی در جنگ جهانی دوم یک یادمان تاریخی خاطرهانگیز است. خاطراتی که مهربانی، شفقت و خیرخواهی ایرانیان در طول تاریخ معاصر نسبت به اروپاييان را به نمایش میگذارد. مردمانی که در نهایت فقر و درحالیکه گریبانگیر با بیماریهای متعدد بودند، به دنبال تنازع سیاسی قدرتهای اروپایی و آغاز جنگ جهانی دوم کشورشان تحت اشغال قوای متفقین قرار گرفت. با وجود این، مردم ایران وقتی که بیش از یکصد هزار بیپناه لهستانی و رانده شده از اتحاد جماهیر شوروی مرزهای زمینی و دریایی را درنوردیدند و قدم به سرزمین آنها نهادند، با نهایت بزرگواری و بدون هرگونه چشمداشتی آنان را بر سر سفره خود نشاندند، در ایران جای دادند و با لباس و غذا و دارو و مهربانی زایدالوصفی کوشیدند خاطرات تلخ و اندوهبار راندهشدگی را از قلب و اندیشه آنان بزدایند.
■ اما امروزه در برابر این محبت و مهربانی، وقتی از جامعه ایرانیان مقیم لهستان در رابطه با نحوه تعامل دولتمردان آن کشور پرسش میشود با کمال شگفتی درمییابیم نوعی بیتفاوتی، مسئولیتگریزی و عدم پاسخگویی، وجه مشترکی است که در قبال انتظارات و درخواستهای قانونی و طبیعی جامعه ایرانی در رفتار بخشی از دولت لهستان دیده میشود. عدم پاسخگویی به بدیهیترین انتظارات ایرانیان ساکن در آن کشور همچون تمدید شرایط اقامت، ایجاد حساب بانکی، دریافت کمکهای تحصیلی از سوی خانوادههای آنها که از سوی بانکها بازگردانده میشود، عدم صدور مجوز برای تبادلات اقتصادی و بازرگانی و در نهایت کنشهای نامناسب مقامات دیپلماتیک لهستان در رابطه با اتباع ایرانی مراجعهکننده به سفارت آن کشور در تهران هیچگونه برابری یا نشانهای از تکریم احساسات ملتی نیست که بردبارانه میزبان نیاکان مقامات و مسئولان فعلی لهستانی بودند. گام نهادن برای نکوداشت یک رویداد تاریخی با اثرگذاری اجتماعی تلاش در اجرای دیپلماسی عمومی هر کشوری به شمار میآید. با این همه به نظر چنین است که مسئولان لهستانی در تهران از این فرصت تنها برای گزارش تحرک و عملکرد فرهنگی و اجتماعی خود به وزارتخارجه خویش سود میجویند. بی جهت نیست در این شرایط، حاضران و مخاطبان چنین برنامههایی حق دارند از رفتار غیرمنصفانه و فرصتطلبانه دستگاه دیپلماسی لهستان- همان نسل کنونی بازماندگان ملتی که روزی مردم ما مادران و پدران آنان را با کرامت میزبانی کردند- عمیقا ناخرسند باشند.
■ تردید ندارم که امکان تهیه فهرستی روشن از اینگونه کنشهاس متقابل فرهنگی و اجتماعی برای مسئولان امر در ورشو وجود ندارد.
در برابر فقدان چنین گزارشی اما فهرست بلند بالایی را میتوان از همکاریهای دولت لهستان در اعمال تحریمهای ظالمانه و غیرانسانی نسبت به مردم ایران تهیه نمود. همچنین میتوان به نمونههای اقداماتی چون برگزاری کنفرانس ورشو با میزبانی دولت لهستان و یا بهره برداری از ظرفیت زبانآموزان فارسی برای ارائه خدمات ترجمه متون فارسی برای ائتلاف غربی اشغالگر عراق و افغانستان طی سالهای اخیر اشاره کرد. اقداماتی که خاطرات تلخ و بینهایت ماندگاری را در اذهان جامعه ایرانیان رقم زده است. بدان میزان که پس از کنفرانس ورشو افکار عمومی جامعه ایرانی خواهان تبدیل آرامستانهای لهستانیهای مقیم ایران به یک فضای عمومی بودند که تنها با کنش مسئولانه و مقامات سیاسی و دیپلماتیک ایران این خواسته با تاخیر مواجهه شد.
■ شاید برای جامعه ایرانی معلوم باشد که دولت کنونی لهستان در ماههای اخیر برای بهرهبرداری از زیرساختهای کشورش توسط مقامات آلمانی حین جنگ جهانی دوم درخواست غرامت از همسایه خود جمهوری فدرال آلمان نمود. این حق طبیعی هر کشوری است تا پس از پایان اشغال سرزمینش درخواست نماید بر اساس میزان استهلاکی که خطوط ریلی و جادهای، زیرساختهای فرودگاهی و بندری، منابع کشاورزی و بهداشتی، اردوگاهها و پادگانهای تحت اختیار نیروهای اشغالگر و مرتبطین آنها را ایجاد کردهاندبر اساس قوانین بینالملل غرامت یا هزینههای بهرهبرداری و استهلاک آن زیرساختها تادیه شود.
■ در حال حاضر پرداخت تمام هزینههای اقامت و آمادهسازی سپاهیان لهستانی که در پادگانهای ایران و مراکز درمانی و اقامتگاهها سکنی داشتند، آموزش دیدند، سازماندهی شد به جبهههای جنگ در اروپا اعزام گشتند اکنون بر عهده دولت لهستان است. تردید نیست هزینههای کفالت، پذیرایی، درمان، پوشاک و خوراک و حتی آموزش پناهجویان کودک و زنان لهستانی مانده در ایران برای یک بازه طولانی تا ماههای پس از پایان جنگ نیز امری است که باید دولت لهستان در برابر بازپرداخت و تسویه آنها پاسخگو باشد.
https://hammihanonline.ir/news/diplomacy/myzban-by-chshmdasht
@kultur
Telegram
attach 📎
سید جواد طباطبایی نظریه پرداز "آرمان ایرانشهر" بیرون از آن آرمانشهری که ساخت روی در نقاب خاک کشید.
خدایش رحمت کناد
@kultur
خدایش رحمت کناد
@kultur
تمرکزگرایی یا انضباط مالی در سالهای مبارزه برای ملی شدن صنعت نفت از نگاه به همین سند مشهود است. وقتی قرار شود دیپلماتی به مقر ملل متحد اعزام گردد، در زمانیکه کشور در شرایط دشوار ارزی بسر میبرد، باید اکثریت ارکان دولت با هزینه مبلغ ۴۲۱ دلار بلیط پرواز وی به نرخ تسعیر آن روز ( هر دلار معادل ۴۰ ریال) موافقت نمایند.
سند از مجموعه شخصی استاد #ناصرالدین_حسن_زاده
@kultur
سند از مجموعه شخصی استاد #ناصرالدین_حسن_زاده
@kultur
Forwarded from اتچ بات
دیدگاه ویژه مجله سیاست خارجی وزارت امورخارجه:
سیاست خارجی ایران نسبت به کشورهای عرب بر شالودۀ چه مفاهیمی باید استوار گردد؟
دکتر علی اکبر صالحی
تاریخ انتشار ۱۴۰۱/۱۲/۲۲
■ پاسخ به این پرسش کمک میکند ساختار کنونی وزارت امور خارجه و نیز رویکردهای بینالمللی و منطقهای ایران نیز خود را با واقعیت هویت فراسرزمینی ایران منطبق کنند و آرایشی تازه را برگزینند که جوابگوی ایفای «نقش موثر دیپلماسی ایران» گردد.
■ در مرداد 1391ش بهمیزبانی مکه مکرمه با پادشاه بحرین حسب تقاضایی که داشت دیداری انجام شد. در آن گفتگو جهت سخنی که برگزیدم کوشش برای پاسخی منطقی به همان پرسش پنهان در اندیشۀ مقامات خارجی بود که ایران چه نقشی دارد؟ از این رو به پادشاه چنین گفته شد که "کدام عاقلی معلوم را رها میکند و به مجهول میچسبد؟"
■ این منطق توجه پادشاه بحرین و بسیاری از مسئولان در کشورهای عربی را که متاثر از تبلیغات زهرآگین و دوری از شناخت ایران به قضاوت نشسته بودند، را در پس هر دیداری به خود جلب میکرد. آنان وقتی میدیدند که وزیر خارجه ایران واقعیت منطقه را انکار نمیکند و ثبات در کشورهای اسلامی را عامل قوت جامعۀ مسلمانان برمیشمارد، اما نسبت به سرنوشت پارههای همپیوندِ خود و متاثر از هویت زبانی، نژادی، فرهنگی ایرانی که در قلمرو آنان هستند، هم بیتوجه نیست و مسئولانه سخن میگوید، به تفکر و گفتگو مینشستند.
■ کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بهرغم تاریخی بلند از مشکلات درونی، درگیریهای قبیلهگی، تمایزات مذهبی، رقابتهای خاندانی و عدم تناسب شاخصهای توسعه میان خود، از اشتراکات فراوانی برخوردارند که اجازه میدهد این پنج کشور را یک بلوک همپیوند در بستر جوامع عربزبان و در همسایگی ایران دانست.
■ در کنارۀ شبه جزیرۀ عربستان که عمدۀ آن قلمرو زیست این پنج کشور است و در هلالی ممتد از شامات تا یمن ـ بهشمول کشورهای سوریه، لبنان، فلسطین، اردن هاشمی، مصر، سودان و یمن ـ ما با دومین مجموعۀ هویتی از دامنۀ کشورهای عربزبان مواجهیم که خصلتها و رفتارهای آنها نشان از آن دارد که جملگی از منشأ و خاستگاهی قریب و مشابه برخاستهاند و تاریخ و فرهنگی همسان را نمایندگی میکنند.
■ در آن سوی این جامعه، مغرب اسلامی در شمال آفریقا تا عمق برخی از کشورهای صحرای بزرگ چون چاد که زبان عربی را برگزیدهاند و یا اندلس که فرهنگ عربی را پاس میدارند نیز با قالبی متمایز از جوامع عربزبان جای گرفتهاند که شاکلۀ درونی آنان با همۀ تفاوتهایی که در رنگ و نژاد دارند از الگوهای رفتاری و اجتماعی مشترکی پیروی میکند و همین خصیصه سبب میگردد تا بتوان در قیاس با سایر اجزا و ارکانِ سرزمینهای عربزبان برای آنان جایگاهی مستقل را در نظر گرفت.
■ رکن چهارم این قلمرو زبانی را بلاشک باید عراق دانست. عراق دروازه شرقی دنیای عرب به سرزمین کشورمان است که بهدلیل سابقه عریق تاریخی خود هویتی کاملاً متمایز از همه جهان عربزبان دارد.
■ آنچه میتواند از سطح التهابات منطقه بکاهد، تنها منافع مشترک است. یک حوضۀ گازی مشترک یا یک تنگه استراتژیک میان دو کشور اشتراکات ما را عیان ساخته، اشتراکاتی که منافع مشترک را شامل میگردد و بر سرنوشت جمعی ما اثر میگذارد.
■ اجرای اصل یازدهم قانون اساسی که قانوگزار مطابق بر نص این آیۀ شریفۀ «إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ» دولت را موظف ساخته «سیاست کلی خود را بر پایۀ ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد»، تنها با نشر و روزآمد نمودن چهارچوب سالانه چنین راهبرد و پیوستهای دقیق آن محقق میشود. بدیهی است نیل به این مطلوب وقتی میسر و مسجل خواهد شد که اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و شیوۀ پیادهسازی آن پس از حصول اجماع داخلی بهطور روشن تبیین و اعلام گردد.
■ ایران برخلاف قدرتهای بزرگ سرزمینی را اشغال نکرد و دولتی را برنیانداخت، معلومی را مجهول نکرد و به حقوق و رأی ملتها و دولتهایشان احترام گذاشت. این نشانه و تجربۀ تاریخیِ تکیه بر «عاملیت ثباتافزای ایران» در صفحات تاریخ کشورهای منطقه برگ زرینی است که نباید در پس تندباد ایرانهراسی نادیده گرفته شود.
@kultur
سیاست خارجی ایران نسبت به کشورهای عرب بر شالودۀ چه مفاهیمی باید استوار گردد؟
دکتر علی اکبر صالحی
تاریخ انتشار ۱۴۰۱/۱۲/۲۲
■ پاسخ به این پرسش کمک میکند ساختار کنونی وزارت امور خارجه و نیز رویکردهای بینالمللی و منطقهای ایران نیز خود را با واقعیت هویت فراسرزمینی ایران منطبق کنند و آرایشی تازه را برگزینند که جوابگوی ایفای «نقش موثر دیپلماسی ایران» گردد.
■ در مرداد 1391ش بهمیزبانی مکه مکرمه با پادشاه بحرین حسب تقاضایی که داشت دیداری انجام شد. در آن گفتگو جهت سخنی که برگزیدم کوشش برای پاسخی منطقی به همان پرسش پنهان در اندیشۀ مقامات خارجی بود که ایران چه نقشی دارد؟ از این رو به پادشاه چنین گفته شد که "کدام عاقلی معلوم را رها میکند و به مجهول میچسبد؟"
■ این منطق توجه پادشاه بحرین و بسیاری از مسئولان در کشورهای عربی را که متاثر از تبلیغات زهرآگین و دوری از شناخت ایران به قضاوت نشسته بودند، را در پس هر دیداری به خود جلب میکرد. آنان وقتی میدیدند که وزیر خارجه ایران واقعیت منطقه را انکار نمیکند و ثبات در کشورهای اسلامی را عامل قوت جامعۀ مسلمانان برمیشمارد، اما نسبت به سرنوشت پارههای همپیوندِ خود و متاثر از هویت زبانی، نژادی، فرهنگی ایرانی که در قلمرو آنان هستند، هم بیتوجه نیست و مسئولانه سخن میگوید، به تفکر و گفتگو مینشستند.
■ کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بهرغم تاریخی بلند از مشکلات درونی، درگیریهای قبیلهگی، تمایزات مذهبی، رقابتهای خاندانی و عدم تناسب شاخصهای توسعه میان خود، از اشتراکات فراوانی برخوردارند که اجازه میدهد این پنج کشور را یک بلوک همپیوند در بستر جوامع عربزبان و در همسایگی ایران دانست.
■ در کنارۀ شبه جزیرۀ عربستان که عمدۀ آن قلمرو زیست این پنج کشور است و در هلالی ممتد از شامات تا یمن ـ بهشمول کشورهای سوریه، لبنان، فلسطین، اردن هاشمی، مصر، سودان و یمن ـ ما با دومین مجموعۀ هویتی از دامنۀ کشورهای عربزبان مواجهیم که خصلتها و رفتارهای آنها نشان از آن دارد که جملگی از منشأ و خاستگاهی قریب و مشابه برخاستهاند و تاریخ و فرهنگی همسان را نمایندگی میکنند.
■ در آن سوی این جامعه، مغرب اسلامی در شمال آفریقا تا عمق برخی از کشورهای صحرای بزرگ چون چاد که زبان عربی را برگزیدهاند و یا اندلس که فرهنگ عربی را پاس میدارند نیز با قالبی متمایز از جوامع عربزبان جای گرفتهاند که شاکلۀ درونی آنان با همۀ تفاوتهایی که در رنگ و نژاد دارند از الگوهای رفتاری و اجتماعی مشترکی پیروی میکند و همین خصیصه سبب میگردد تا بتوان در قیاس با سایر اجزا و ارکانِ سرزمینهای عربزبان برای آنان جایگاهی مستقل را در نظر گرفت.
■ رکن چهارم این قلمرو زبانی را بلاشک باید عراق دانست. عراق دروازه شرقی دنیای عرب به سرزمین کشورمان است که بهدلیل سابقه عریق تاریخی خود هویتی کاملاً متمایز از همه جهان عربزبان دارد.
■ آنچه میتواند از سطح التهابات منطقه بکاهد، تنها منافع مشترک است. یک حوضۀ گازی مشترک یا یک تنگه استراتژیک میان دو کشور اشتراکات ما را عیان ساخته، اشتراکاتی که منافع مشترک را شامل میگردد و بر سرنوشت جمعی ما اثر میگذارد.
■ اجرای اصل یازدهم قانون اساسی که قانوگزار مطابق بر نص این آیۀ شریفۀ «إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ» دولت را موظف ساخته «سیاست کلی خود را بر پایۀ ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد»، تنها با نشر و روزآمد نمودن چهارچوب سالانه چنین راهبرد و پیوستهای دقیق آن محقق میشود. بدیهی است نیل به این مطلوب وقتی میسر و مسجل خواهد شد که اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و شیوۀ پیادهسازی آن پس از حصول اجماع داخلی بهطور روشن تبیین و اعلام گردد.
■ ایران برخلاف قدرتهای بزرگ سرزمینی را اشغال نکرد و دولتی را برنیانداخت، معلومی را مجهول نکرد و به حقوق و رأی ملتها و دولتهایشان احترام گذاشت. این نشانه و تجربۀ تاریخیِ تکیه بر «عاملیت ثباتافزای ایران» در صفحات تاریخ کشورهای منطقه برگ زرینی است که نباید در پس تندباد ایرانهراسی نادیده گرفته شود.
@kultur
Telegram
attach 📎
(Culture - Art & Diplomacy) pinned « دیدگاه ویژه مجله سیاست خارجی وزارت امورخارجه: سیاست خارجی ایران نسبت به کشورهای عرب بر شالودۀ چه مفاهیمی باید استوار گردد؟ دکتر علی اکبر صالحی تاریخ انتشار ۱۴۰۱/۱۲/۲۲ ■ پاسخ به این پرسش…»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اندر باب چگونگی برآمدن بابیان و نقش سر هانری راولینسون نماینده سیاسی امپراطوری بریتانیا در بخش عربی سرزمینهای دولت عثمانی
#فراسوی_مه_نگرشی_بر_چگونگی_برآمدن_بابیان
@kultur
#فراسوی_مه_نگرشی_بر_چگونگی_برآمدن_بابیان
@kultur
متن نامه فارسی امام مسقط سعید بن مبارک احمد به ژنرال گاردان سفیر و نماینده اعزامی ناپلئون در ایران ( ۱۸۰۹ میلادی)
بنقل از صفحه تویتر
@sasainanshah
@kultur
بنقل از صفحه تویتر
@sasainanshah
@kultur
جهت علاقمندان به مطالعه تحولات عربستان و رفتار جدید آن کشور
رشته توییت
https://twitter.com/AliMoujani/status/1639106405184466944?t=PltcyzcRFc3pqk6IvbVTBw&s=19
@kultur
رشته توییت
https://twitter.com/AliMoujani/status/1639106405184466944?t=PltcyzcRFc3pqk6IvbVTBw&s=19
@kultur