Telegram Web Link
🚲اولین دوچرخه من.
👈یک داستان واقعی.
نویسنده:سید محمد حجازی.
✔️قسمت آخر.

بعد از کلی فکر کردن به این نتیجه رسیده بودم که وقتی زنگ آخر زده شد به سرعت به خانه بروم و تا زمانی که باقی بچه ها دوچرخه هایشان را تحویل میگیرند با فرغون برگردم و جعبه ی دوچرخه رو به کمک دوستام روی آن گذاشته وبه خانه ببرم.
خلاصه زنگ خورد و با سرعت زیاد بطرف خانه دویدم ،شاید فاصله مدرسه تا خانه را کمتر از پنج دقیقه طی کردم و فرغون را که لاستیک آن هم باد نداشت برداشته وبا شتاب بطرف مدرسه حرکت کردم.
وقتی رسیدم ،بیشتر بچه ها همراه با پدر یا برادر بزرگتر خود ، دوچرخه ها را داخل وانت گذاشته بودند ،یکی دو نفری هم جعبه دوچرخه را بالای باربند ماشین شخصی خود قرار داده و مشغول محکم کردن آن با طناب بودند.
خوشبختانه یکی دیگر از بچه ها هم مثل من فرغونی آورده بود که دوچرخه را با آن حمل کند واین مسئله که در این ماجرا من تنها نیستم مرا خوشحال میکرد.
فرغون را جلو سالن مدرسه پارک کردم وبا شتاب به دفتر مدرسه رفتم ،خودم رو به میز آقای .....رسانده و بدون اینکه سلام کنم گفتم: آقا اجازه:دوچرخه منو نمی دید؟آقای .....با خوشرویی سرش رو بالا گرفت و جواب داد:به به سلام سید خدا، دوچرخه تو رو هم میدیم ،چرا نمیدیم.
بعد رو کرد به فراش مدرسه وگفت:آقا.... یه دوچرخه ۲۶اطلس هم بده به این آقا سید.
فراش مدرسه نگاهی به من کرد و گفت : آقا سید بیا بریم.
از اینکه سلام نکرده بودم و رئیس مدرسه به من سلام کرده بود خیلی خجالت کشیدم، همراه آقای....به انبار مدرسه رفتیم و یک صندوق چوبی حدودا ۱/۵×۲متری رو نشان من داد وگفت:بیا سید ،این هم دوچرخه تو ،حالا با چی میخوای ببری؟
با کمی خجالت گفتم:با فرغون.
منتظر بودن از حرف من تعجب کنه و یا بزنه زیر خنده و مسخره کنه ولی به خلاف انتظار من پیر مرد بدون اینکه هیچ عکس العملی از خودش نشان بده جواب داد،پس چرا معطلی ،برو فرغون رو بیار همینجا دم انبار تا بارش کنیم.
با خوشحالی رفتم جلو سالن و با فرغون برگشتم ،پیر مرد کمکم کرد و دو نفری جعبه رو روی آن گذاشتیم و دو نفری حرکت کردیم ،تا حیاط مدرسه کمکم کرد و اونجا گفت: من دیگه بیشتر از این نمیتونم کمکت کنم از یکی از دوستات کمک بگیر که بتونی تا خونه ببریش،آخه لنگر داره و اگه کسی کمکت دستش نگیره میفته،از فراش مدرسه تشکر کردم و ریز بینانه در بین بچه های بیکار دنبال کسی که تا خانه کمکم کند گشتم.
دوتا از همکلاسی ها که ایستاده بودند و جعبه های دو چرخه رو نگاه میکردند ، متوجه صحبت های من و فراش مدرسه شدند و نزدیک آمدند و در حالی که توی حرف هم می پریدند گفتند:ما کمکت میکنیم ،به شرط آنکه وقتی دوچرخه رو بستی و آماده کردی بدی ما هم یه دور سوار شیم.
با غرور جواب دادم :باشه اگه قول بدید که دوچرخه رو زمین نزنید و خراب نکنید میدم هر کدام یه دور بزنید .
در عالم پاک کودکی با هم به توافق رسیدیم و حرکت کردیم ،در حالی که من راننده فرغون بودم و آن دو از دو طرف صندوق را گرفته بودن بطرف خانه حرکت کردیم.
خیلی ساله که از این ماجرا میگذره و در این مدت چندین دوچرخه ی کوچک و بزرگ ،گران قیمت و ارزان، عوض کردم و در حال حاضر هم یک دوچرخه کنندال ۲۶ قرمز دارم ولی هنوز به این فکر میکنم که چجوری که آن دوچرخه ۲۶ اطلس سبز متالیک هفتصد و پنجاه هزار تومان بود و آن دوچرخه قراضه ۲۴اسقاطی رو پدرم برای من هزار تومان خریده بود.
به هر شکل و با هر روشی که مسئله رو حل میکنم جواب آن درست در نمی آید.
😜😅😂
پایان.

#سیدمحمد_حجازی
@KoohGram
@Kooh_O_Vaje
@cafekohneveshte
👈🏿 صعود به قله پرسون
گروه کوهنوردی همنوردان راگا

🗓 ۲۶ خرداد ۱۴۰۲
📸 مهدی محمدی

همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
👈🏿 چک لیست خودمراقبتی و افزایش انگیزه

- 5 دقیقه: چند نقس عمیق
- 5 دقیقه: کمی حرکت کششی
- 5 دقیقه: گوش دادن به آهنگ مورد علاقه

- 15 دقیقه: تصویرسازی اهداف در ذهن
- 15 دقیقه: خوندن قسمتی از یک کتاب
- 15 دقیقه: نوشتن افکار و احساسات

- 30 دقیقه: پیاده روی در فضای باز
- 30 دقیقه: تقویت یک مهارت
- 30 دقیقه: پختن غذای مورد علاقه

📸 میثم رودکی

همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
سلام.
ماجرای اولین (دوچرخه من ) تمام شد و شما دوستان و خوانندگان عزیز با صبر و متانت این داستان نسبتا طولانی و سرشار از مشکلات دستوری و املایی را دنبال کردید که جا دارد از شما بزرگواران تشکر و قدردانی کنم بخاطر این صبر و شکیبایی از همگی سپاس گزارم و به پاس این محبت شما ،دوران کودکی را شخم زده و زیرورو کردم ،موارد زیادی برای نوشتن در مرور خاطره ها وجود دارد ولی برای رعایت احترام به حریم کانالها و گروه های ورزشی سعی کردم موضوعاتی را انتخاب کنم که تا اندازه ای به شرح کانالها و گروه ها ی مورد نظر ارتباط داشته باشد.
برای همین داستانی در مورد یکی از بازی های محلی قدیم شهر سیرجان به نام دنده بازی(نوعی بازی با هسته هلو) انتخاب کردم که خواندن آن خالی از لطف نیست،انشاءالله که از روزهای آینده میپردازیم به این داستان جدید.
ارادتمند.
#سیدمحمد_حجازی
@cafekohneveshte
@KoohGram
@cafekohneveshte
زندگی می تواند خیلی سریع از کنار مان رد شود و قبل از اینکه بفهمیم رفته باشد. به همان اندازه که لحظات و اتفاقات مهم زندگی مان اهمیت دارند، لحظات کوچک و گذرا هم که جزئی از آن ها هستند ارزشمندند.

حس کردن ارتباط، حضور، سادگی و شادی چیزهایی هستند که به زندگی مان در سطح عمیق تری ارزش می بخشند.

📙 #هوگه
✍🏼 #پیا_ادبرگ

همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
👈🏿 پیشنهاد اپ مسیریاب

Check out "GPX Viewer"

https://play.google.com/store/apps/details?id=com.vecturagames.android.app.gpxviewer

همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
📖داستان.
🍑دنده بازی.
👈قسمت اول .
شاید در این دو دهه گذشته درباره بازی های محلی زیاد شنیده باشید ،بازی هایی که پدران و پدر بزرگها و حتی در مواردی مادران و مادر بزرگ های ما در گذشته ای نه چندان دور برای گذران اوقات فراغت که چه عرض کنم ،اگر در طول روز چند دقیقه ای بیکار میشدند به آن می پرداختند.
آخه در آن روز و روزگار ،بجز تعدادی انگشت شماری از بچه پولدارها که آن هم زیاد محسوس نبودند،بقیه بچه ها از زمانی که دست چپ و راست خود را می شناختند باید برای یادگیری کسب و کار وبه دست آوردن در آمدی هرچند ناچیز که کمک خرج خانواده بود به دنبال کار بروند و فقط نه ماهه ی تحصیلی زمان استراحت حساب میشد.
دهه پنجاه و شست توی شهر ما خبری از آتاری ،سگا،پلی استیشن و...........نبود ،حتی لوازم معمول ورزشی مانند توپ،راکت و لباس ورزشی هم خیلی کم بود و اصلا فروشگاهی با نام لوازم ورزشی وجود نداشت که این لوازم رو داشته باشه ،فقط همان توپها و لوازمی که به سفارش اداره آموزش و پرورش و تربیت بدنی ،بین مدارس و تنها ورزشگاه شهر تقسیم میشد رو می دیدیم و اگر هم تک و توکی بود خیلی چشم گیر نبود.
توی یکی از خیابانهای اصلی شهر مغازه ای وجود داشت که نمایندگی چند شرکت تولید آدامس مثل ،شیک ،خروس و پرستو بود و اگه صد عدد پوست آدامس شیک بهشون تحویل می دادی یک توپ والیبال مارک میکاسا ژاپن ویا یکدست لباس ورزشی مارک آدیداس اصل در عوض بهت میداد.
خدایی عجب دورانی بود ،صد عدد پوست آدامس و یک توپ میکاسا آن زمان کجا و سه میلیون تومان توپ میکاسا ی تقلبی امروز کجا!!!!
بگذریم ،چند روزی بود که مدارس تعطیل شده بود و کم کم هوا داشت گرم میشد.
پسر بچه ها طبق معمول سالهای گذشته باید در مغازه ای شاگردی کرده و یا یه شغل آزاد برای خود دست و پا میکردند.
فروش لاترقون یا همان راحت الحلقوم( نوعی باسلق نشاسته ای جعبه دار به شکل مکعب های کوچک) ،بلال،توت سیاه(شاه توت) از مشاغل تابستانی بچه های آن روزگار بود.
چند سالی بیشتر نبود که تلوزیون در اندازه های گوناگون و صفحه های سیاه و سفید آمده بود و بیشتر خانواده ها چون می دیدند بچه ها با نگاه کردن به تلوزیون از کار و زندگی دور میشن خیلی اجازه وقت گذراندن با آن را نمی دادند.
بعضی وقتها جسته و گریخته به دور از چشم بزرگترها ،قسمت هایی از فیلم صمد آقا و یا کارتون تنسی تاکسیدو رو می دیدیم و گاهی هنگام تماشای فیلم تلخ و شیرین غافل گیر می شدیم و کتکی هم نوش جان میکردیم.
ادامه دارد.......
#سیدمحمد_حجازی
@cafekohneveshte
@KoohGram
@Kooh_O_Vaje
👈🏿 ماندگارترین اثر هنری انسان، محبت است. هرگز وسعت محبت تان را کم نکنید

همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
📖داستان.
🍑دنده بازی.
👈قسمت دوم.
بچه بودیم و پر شر و شور، خستگی برای ما معنایی نداشت و نمی توانستیم برای ساعتی بیکار بمانیم.
ظهر ها و سر شب ها که کار و کاسبی تعطیل میشد و اجازه تلوزیون تماشا کردن رو هم نداشتیم ،باید سر خودمان را با چیزی گرم میکردیم ، برای همین با کمترین وپیش پا افتاده ترین لوازم یک بازی گروهی ابداع می کردیم و انرژی باقی مانده را آنجا صرف میکردیم.
یکی از بازی های مهیج و پر طرفدار آن زمان ،دنده بازی (بازی با هسته ی هلو و قوطی های خالی شده شامپو ) بود.
با شروع فصل تابستان وبه بازار آمدن میوه های نو برانه تابستانی مانند هلو این نوع بازی ها شروع میشد.
چند روزی قبل از شروع بازی ،بچه ها از هر کجا و به هر شکلی که بود تعداد زیادی هسته هلو جمع میکردند،از میوه های مصرفی منزل ،از خانه اقوام،از مهمانی ها و حتی از (تلو های آشغالی).
آن روزها مثل حالا سطل های فلزی زباله وجود نداشت که وقتی پر شد ماشینهای سرپوشیده شهر داری بیایند و آنها را خالی کنند.توی هر محله ای یک زمین خالی وجود داشت که اهالی زباله های خود را آنجا خالی میکردند و هر چند روز یکبار کامیون های کمپرسی روباز شهرداری می آمدند و کارگرها بعد از اینکه نصف زباله ها را باد میدادند، نصف دیگر آن را بر کمپرسی ها بار کرده و می بردند که به این مکان( تلو آشغالی) میگفتیم.
خلاصه از هرجایی که میشد هسته هلو جمع میکردند تا به اندازه مورد نیاز که معمولا پر شدن یک حلب یا همان پیت پنج کیلویی روغن بود میرسید.
وقتی بچه های یک محله هسته کافی برای بازی جمع میکردند استارت بازی زده میشد و ظهرها و سرشب ها بازی شروع میشد.
ما هم که از بچه های محله اصغر آبادو، یکی از محله های قدیمی سیرجان بودیم از این جریان مستثنا نبوده و همگام با بچه های دیگر محله های شهر این بازی رو شروع میکردیم.
هر بچه ای که میخواست وارد این بازی شود می بایست مقداری هسته هلو و یک قوطی خالی شامپو که با ماسه پر شده بود همراه داشته باشه ،قوطی شامپو هرچه صاف تر و تخت تر (مربع مستطیل ) بود شانس برد در بازی بیشتر میشد،همسایه ما حمامی بود و سه پسر داشت که با شروع این بازی ها و ارزش پیدا کردن قوطی خالی شامپو از قرب و عزت خاصی برخوردار میشدند و در خیال کودکی خود چیزی از پسر فرماندار شهر کم نداشتند.
آنها از چند روز و یا حتی چند ماه پیش با رقابت شدید بین خودشان قوطی های خالی شامپو را جمع کرده و حالا وقت آن رسیده بود که با قیمتی بین پنج ریال تا دو تومان (بسته به نوع و شکل قوطی) آنها را به بچه های محل بفروشند.
بچه هایی که پول کافی برای خرید قوطی خالی مناسب نداشتند،مجبور بودند با لنگ کفش دمپایی بازی کنند و از قوانین خوب بازی های بچگانه این بود که این کار هیچ اشکالی نداشت و تنها مشکل این بود که بعلت سبکی دمپایی شانس برد آنها بسیار کم بود.
تعداد بازی کن هم خیلی مهم نبود و هر بچه ای که مقداری دنده(هسته هلو)و تیری برای بازی(همان قوطی خالی شامپو که با ماسه پر شده بود) همراه داشت می توانستند در این بازی شرکت کند.

#سیدمحمد_حجازی
@Kooh_O_Vaje
@cafekohneveshte
@KoohGram
📖داستان.
🍑دنده بازی.
👈قسمت سوم.
در اولین روز شروع بازی همه بچه ها ی یک محله دور هم جمع میشدند،زرنگ ترین و تیز ترین بچه ناگهانی و بی هوا صدا میزد قاق ،یعنی(نفراول) و نفر بعدی میگفت پیش قاق,یعنی( نفر دوم)، چون بچه ها این کلمات رو از خودشون در می آوردند و به اصطلاح ( من در آوردی) بود، نمیدانم املای صحیح آنها چگونه است و یا باید چگونه باشد،بعد از انتخاب قاق و پیش قاق نفرات بعدی یکی یکی انتخاب میشدند و بازی شروع میشد.
یکی از بچه های بزرگتر با ذغال ویا تکه ای گچ ،دایره ای که قطر آن بستگی به تعداد بازیکنها داشت (معمولا به قطر یک متر)میکشید و با خطی آن را به دو نیم دایره مساوی تقسیم میکرد.
اگر بچه ها زیاد بودند هر کدام دو یا سه هسته هلو و اگر کم بودند هر کدام پنج هسته روی خط می چیدند ،سپس قاق ،که همان نفر اول بود از کنار دایره بیست قدم می شمرد ،خطی دیگری روی آسفالت خیابان میکشید و محل استقرار بچه ها برای نشانه گیری و زدن هسته ها با قوطی شامپو که به آن (تیر ) می گفتیم را مشخص میکرد .
حالا بچه ها باید به ترتیب که قرار گرفته بودند، بعد از قاق و پیش قاق که نفرات اول و دوم حساب میشدند، پشت خط قرار گرفته و پس از یک دعای کودکانه و بوسه ای برای شانس بهتر بر قوطی خالی شامپو،که شاید روزی هزار بار روی زمین کشیده میشد ،نشانه گیری کرده و با سر دادن شدید آن به سمت هسته های چیده شده ی داخل دایره،آنها را به بیرون دایره برانند،هر تعداد هسته ی هلو که با تیر یک بازی کن از دایره خارج میشد جایزه حساب میشد و متعلق به او بود و فرد برنده با شادی وصف ناپذیری که گویی دنیا را مالک شده بطرف دایره میدوید و هسته های خارج شده از دایره را جمع میکرد و داخل پیت حلبی پنج کیلویی خالی روغن جامد که همراه داشت می ریخت ، و صد البته این کار با نظارت تیز بینانه و دقیق دیگر بازی کنان انجام میشد .
چه دعوا ها و زد و خوردها که بر سر هسته ای که گاهی اوقات کاملا مشخص نبود از دایره بیرون آمده یا روی خط و کنار خط قرار می گرفت پیش نمی آمد.

ادامه دارد......

#سیدمحمد_حجازی
@cafekohneveshte
@KoohGram
@Kooh_O_Vaje
👈🏿 پیمایش خط الراس دوبرار

پیمایش 65 کیلومتری خط الراس دوبرار و صعود به 32 قله اصلی و فرعی خط الراس دوبرار توسط همنوردان محسن مقیم نژاد و محسن مفیدی

روز اول:
بزمچال ۳۴۲۶
میانرود ۳۴۰۲
نور ۳۴۴۳
لاسم ۳۴۳۳
چنگیزچال یک ۳۶۱۷
چنگیزچال دو ۳۶۳۸
چنگیزچال سه ۳۶۳۰
پروانه غربی ۳۷۴۵
پروانه شرقی ۳۷۶۳

روز دوم:
انگمار چهار ۴۰۱۱
انگمار سه ۴۰۰۷
انگمار دو ۴۰۰۵
انگمار یک ۴۰۳۶
دوبرار غربی ۴۰۸۳
دوبرار شرقی ۴۰۸۷
قله سوزچال ۳۹۵۶
قله رخش ۴۰۶۷
رخش یک ۴۰۱۶
رخش دو ۳۹۳۹
شاهورس

روز سوم:
کمرپشت ۳۹۳۷
قره داغ ۳۹۶۳
اسب گیرون ۳۷۱۳
کالاهون ۳۶۲۰
چهل چشمه ۳۱۱۰۰

🗓 تاریخ: ۲۴-۲۶ خرداد ۱۴۰۲
📸 محسن مفیدی
✍🏼 فرزانه احمدی خوئی

همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
👈🏿 معرفی دره شمخال قوچان

شمخال نامی است برگرفته از روستایی کوهپایه ای به همین نام که از شمال شرقی به کوه آسلمه و از جنوب شرقی به رودخانه دائمی کال شمخال محدود است.

این روستا بنای تاریخی کهنی ندارد اما اقلیم مساعد، خاک مرغوب و منابع غنی آب، تاثیر فراوانی در شکل گیری روستا داشته و اسم روستا ظاهرا از یک نوع تفنگ به نام شمخال شده است.

شمخال دره ای به زیبایی بهشت بر روی زمین است. این دره و روستای زیبای آن در در فاصله سه کیلومتری جنوب باجگیران و 65 کیلومتری شمال غربی قوچان واقع شده.

دره شمخال دارای پیچ و خم های بسیار و جذابیت های زیاد است چنانکه در پس هر خم آن چشم اندازهای ویژه ای را به نمایش می گذارد، دره شبیه ماری است که باید تمام آن را گشت تا همه زیبایی هایش را حس و لمس کرد.

توضیحات بیشتر و تصاویر 👇🏿
https://meisamroudaki.ir/shamkhal.html

همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
👈🏿 قوانین اصلی سلامتی برای کوهنوردان

«چهار قانون اصلی که کوهنوردان باید برای سلامتی خود رعایت کنند» از مقالات رسمی کمیسیون پزشکی اتحاديه جهانی کوهنوردی است.

این توصیه های عمومی جهت راهنمایی افراد كم تجربه یا ناآشنا با مناطق کوهستانی و کسانی که تمایل به کوهپیمایی و کوهنوردی دارند پایه ریزی شده است.

👇🏿قبل از عزیمت به کوهستان

اهداف و سطح فعالیت خود را با وضعيت سلامتی و میزان واقعي آمادگی جسمانی خود بسنجید و در اين رابطه  با خود صادق باشید.

هرگونه بیماری مزمن باید به بهترین نحو درمان گردد. از تدارک کافی داروهايی كه معمولا در هيماليانوردی مصرف می‌شوند اطمینان حاصل کنید و داروهای يدک برای مواقع گم شدن دارو، به همراه داشته باشيد.

اگر در مورد سلامتی خود هرگونه شک و شبه دارید با یک پزشک مشورت كنيد.

وسایل پزشکی مناسب خود را فراهم نموده و قبل از عزیمت به کوهستان طریقه کارکرد آنها را یاد بگیرید. حتما بیمه نامه مسافرتی و درمانی همراه داشته باشید.

👇🏿قبل از عزیمت با تورهای گردشگری

از توصیه های محلی در مورد پيش بينی وضعيت هوا اطلاع حاصل کنید و سفر خود را بر اساس موقعيت آب و هوایی  و محدوديت زمانی منطقه ايمن تر کنید.

برنامه سفر یا صعود خود را قبل از عزیمت به هر مکانی (بعنوان مثال: مقصد سفر، مسیرها و زمان برگشت مورد انتظار) ثبت نمائید.

لوازم ضروری و اصلی را فراموش نکنید.

آب و غذای كافي، لباس اضافی، تجهيزات اساسی برای شرايط بحراني، جعبه کمک های اولیه، عینک آفتابی و کلاه آفتاب گیر و...

شماره تلفن های محلی را جهت دريافت  خدمات امداد و نجات در مواقع نياز، همراه  داشته باشيد.

👇🏿در حین سفر

نیم ساعت از شروع سفر را بسیار آهسته و آرام طی کنید و اجازه دهید بدن به آرامی گرم شود.

در صورت امكان هر ساعت بخورید و بنوشید و استراحت کنید. شما باید تدريجی بخورید و به مقدار كافی بنوشید، حتی اگر گرسنه و تشنه نباشید. رژیم غذایی سرشار از انواع کربو هیدرات ها (بیسکویت، غلات و میوه خشک، ساير مواد غذایی مغذی، ....) مصرف كنيد. قبل از به پایان رساندن فعاليت روزانه خود  در کوهستان الکل ننوشيد.

کودکان و افراد مسن توان بدنی کمتری نسبت به بزرگسالان دارند، نیاز آن ها به استراحت، نوشیدن، خوردن، نسبت به بالغین بيشتر است.

ارتفاع محل  خوابیدن نبايد بيش از 300 متر در 24 ساعت افزايش يابد.

در صورت امكان در بالاترین ارتفاعی که در یک روز صعود كرده ايد، نخوابید.

👇🏿 در صورت بروز اتفاق

در صورت بد شدن وضعیت آب و هوايی؛ارتفاع خود را كاهش دهيد. ديواره ها و صخره های ميخ كوبی شده يا پله های فلزی نصب شده، درختان بلند، خطوط  فشار قوی را در زمان طوفان ترک کنید. در غارهای کوچک یا زیر طاق ها پناه نگیرید.

افراد بیمار و مجروح نباید تنها رها شوند.

(توجه: تفاوت زبان یک فاکتور خطر است، شخصی که در کنار بیمار می ماند باید با زبان محاوره ای فرد مجروح سخن بگوید).

درمان های ضروری را انجام دهید. فرد مجروح را در برابر سرمازدگی بيشتر محافظت کنید، در شرايط حاد درخواست کمک کنید.

اگر فردی در هر مكان یا زمانی از سفر احساس ناخوشايند و بيماری كرد قبل از هر چيز  در مورد برگشت او فکر کنید.

اگر شما در ارتفاع بيمار شويد علائم شما ناشی از ارتفاع است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود، لذا به ارتفاع بالاتر صعود نكنيد. چنانچه بيماری تان شدت پيدا كرد و یا بدتر شد، بلافاصله ارتفاع خود را بكاهيد.

همیشه موقعیت واقعی خود را بر روی نقشه مد نظر داشته باشید یا از جهت ياب GPS استفاده کنید. آگاهی از موقعیت صحیح خود به مکان یابی سریع شما در موارد امداد و نجات کمک خواهد کرد.

✍🏼 مترجم: دکتر بهتاش پدرام راد

همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
👈🏿 پرسرعت، امن و ارزان

اگر از سرعت فیلترشکن تان ناراضی هستید، وقت آن رسیده که وی‌پی‌ان خود را عوض کنید.

طرح های فوق العاده ارزان و پرسرعت و سرورهای امن این فیلترشکن فوق العاده است.

🚀 فیلترشکن پرسرعت
🎁 یک روز تست رایگان
🕑 پشتیبانی ۲۴ ساعته
👥 بدون محدودیت تعداد کاربر
💻 برای همه دستگاه ها (اندروید، آیفون، ویندوز)
🍉 دارای نرم افزار اختصاصی

🟡 یک ماهه، ۵۰ گیگا بایت،  ۱۰۰ تومان
🟠 دو  ماهه، ۱۲۰ گیگا بایت، ۲۰۰ تومان
🟣 سه ماهه، ۲۰۰ گیگا بایت، ۳۰۰ تومان

در صورتی تمایل، لطفا در کانال عضو شوید و به ادمین پیام بدهید تا توضیحات لازم ارائه شود 👇🏿
@muadmin
https://www.tg-me.com/muvpn
📖داستان.
🍑دنده بازی.
👈قسمت آخر.
بازی تا جایی ادامه پیدا میکرد که یکی دو نفر از بچه ها تمامی دنده ها(هسته ها ی هلو) را مال خود میکردند و بقیه بچه ها با پیت های خالی،خسته و ناراحتی از باخت آن روز ،مجبور بودند دوباره در خانه یا خانه ی قوم و همسایه و حتی تلوی آشغالی(زمین خالی محل ریختن زباله) سری بزنند و برای بازی فردا دنده(هسته) جمع کنند و باز روز از نو و روزی از نو.
تمام اوقات فراغت تابستان با اینگونه بازی ها می گذشت تا اینکه به آخرین روزهای سه ماه تعطیلی می رسیدیم .
حالا دیگه تمامی (دنده بازها)چندین پیت حلبی هجده کیلویی پر از هسته هلو داشتند که توی بازی برنده شده بودند. حتی ضعیف ترین بازی کن ها هم دیگه یه پیت حلبی پنج کیلویی هسته هلو رو موجود داشتند.
عصر آخرین روز تعطیلی که دیگه همه چیز تمام میشد و باید از فردا به مدرسه می رفتیم ، یک عصر ویژه بود.بچه ها به این روز ،روز دنده پاشون میگفتند.
هنگام غروب که بچه ها از سرکار و آخرین بازی برمی گشتند،حلب های هسته ای که در طول دو ،سه ماه بازی،جمع کرده بودند،به خیابان آورده و با دست به هوا می پاشیدند،چه زحماتی که برای به دست آوردن دانه دانه این هسته ها نکشیده بودند و چه دعوا ها که نشده بود و چه کتک ها که برای هر کدام از این هسته ها نخورده بودند،ولی حالا دست از با ارزش ترین دارایی خود که یک یا چند حلب هسته هلو بود کشیده و سخاوتمندانه آنها را در کوچه و خیابان می پاشیدند.
فردای آن روز که با لباس و کفش نو به مدرسه می رفتیم و طبق عادت کودکانه سر به زیر کفشهای نو را تا مدرسه نگاه میکردیم ،هسته های هلو ،که کوچه های خاکی را فرش کرده بود جلوه خاصی داشت و توجه همه را به خود جلب میکرد.
پایان....

#سیدمحمد_حجازی

@KoohGram
@Kooh_O_Vaje
@cafekohneveshte
👈🏿 دریاچه چیرو از قله کلار

📸 سیروس محمدی
🗓 خرداد ماه ۱۴۰۲

کوه کلار از قلل مرتفع زاگرس با ارتفاع ۳۶۲۹ متر در شهر گندمان و استان چهارمحال و بختیاری واقع شده است.

کوه کلار عامل اصلی به وجود آمدن تالاب چغاخور، تالاب گندمان، تالاب سولگان و تالاب علی آباد است و در واقع وجود تالاب های فوق که به صورت زنجیروار به هم پیوسته، زیستگاه بیش از سیصد هزار پرنده بومی و مهاجر، آبزی، کنار آبزی بوده و مدیون وجود ارتفاعات برفگیر کلار است.

کلار علاوه بر وجود دریاچه قزل گل با مساحت ۱۴۲ هکتار در میان قلل ۳۵۰۰ متری این کوه و جاری بودن قریب چهل چشمه بزرگ از اقصی نقاط منطقه و تمرکز مراکز جمعیتی جمعیتی در دامنه‌های و اضلاع چهارگانه ارتفاعات آن، ارتزاق و تأمین معیشت اهالی و ساکنین روستاهای دامنه‌های کوه کلار را باعث شده است.

همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
به سودای تو مشغولم
ز غوغای جهان فارغ

✍🏼 وحشی بافقی
🌺 صبح تون بخیر

همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
گاهی یک اتفاق یا یک دیدار ساده آن چنان به عنوان یک خاطره در کنج دل انسان جای می گیرد که پنداری جزیی از وجود و هستی آدمی است!

گاه و بیگاه چشمانت را می بندی
در کنجی از خلوت خود
در پرواز بلند خیال
و در آرامشی خلسه آور
می روی به سوی «او»
در دلتنگی خویش

دل تان به گرمی اولین روز‌ تابستان باد

✍🏼 علی کدخدایی

همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👈🏿 نگاهی طنز به امداد و نجات کوهستان

همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👈🏿 با کوهنوردی، افسردگی را شکست بده

در شرایط زیر، افسردگی می گیری:

1. مشکلاتت رو انکار کنی
2. تغذیه سالمی نداشته باشی
3. آهنگ غمگین گوش بدی
4. کل روز توی فضای مجازی باشی
5. خودت رو از زندگی اجتماعی جدا کنی
6. خودتو از نور خورشید و هوای تازه محروم کنی

همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
2024/09/24 12:34:34
Back to Top
HTML Embed Code: