جمهوری اسلامی حامی جنایتکاران؛ ممانعت از اجرای حکم حبس قاتل ملیکا برجی
مسعود برجی، پدر ملیکا برجی دختر ۱۲ سالهای که با شلیک مزدوران جمهوری اسلامی جان باخت، اعلام کرد که "سرگرد تیرافکن"، قاتل فرزندش، همچنان آزاد است.
به گفته این پدر دادخواه جمهوری اسلامی با توجیه "افسردگی و احتمال خودکشی متهم در زندان"، از اجرای حکم تنها یک سال حبس او، ممانعت کرده است.
ملیکا برجی، کودک ۱۲ ساله در اسفند ماه ١٤٠١، بر اثر تیراندازی مزدوران نظام در کرج زخمی شد و در نهایت پس از حدود چهار ماه، سیزدهم تیرماه سال گذشته جان خود را از دست داد
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
مسعود برجی، پدر ملیکا برجی دختر ۱۲ سالهای که با شلیک مزدوران جمهوری اسلامی جان باخت، اعلام کرد که "سرگرد تیرافکن"، قاتل فرزندش، همچنان آزاد است.
به گفته این پدر دادخواه جمهوری اسلامی با توجیه "افسردگی و احتمال خودکشی متهم در زندان"، از اجرای حکم تنها یک سال حبس او، ممانعت کرده است.
ملیکا برجی، کودک ۱۲ ساله در اسفند ماه ١٤٠١، بر اثر تیراندازی مزدوران نظام در کرج زخمی شد و در نهایت پس از حدود چهار ماه، سیزدهم تیرماه سال گذشته جان خود را از دست داد
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
#کتاب
برگرفته از کتاب "مسئلهی کورد و رهیافت ملت دمکراتیک"
5ـ زندگی مشترك آزاد
بخش دوم
هنگامی كه این قضاوتمان را در سطح كیهانی انجام دهیم، میتوانیم دوگانهی انرژیـ ماده را اساس كار قرار دهیم. انرژی در مقایسه با ماده، بیشتر بنیاد كار میباشد. خودِ ماده، انرژی ساختاربندی شده میباشد. ماده شكل فرم پذیرفتهی پنهان نمودن و موجودیتبخش انرژی است. ماده با این خصوصیت خویش انرژی را در قفس قرار داده و جریان آن را متوقف مینماید. مقدار انرژی در هر فُرم ماده جداگانه است. همین تفاوت انرژی است كه فُرمها و ساختارهای مادی را تعیین مینماید. انرژی موجود در ماده و فرم زن با انرژی موجود در مادهی مرد تفاوت دارد. انرژی موجود در زن هم بیشتر بوده و هم كیفیت این انرژی متفاوت میباشد. چیزی كه سبب این تفاوت میگردد، فُرم زن میباشد. هنگامی كه انرژی مرد در طبیعت اجتماعی به ابزارهای قدرت مبدل میگردد، حالت فُرم و شكل مادی را به خود میگیرد. اشكال در تمامی كیهان به مثابه انرژی ركود یافته، محافظهكار هستند. داشتن حالت مرد حاكم در جامعه به معنی كسب شكل قدرت است. با این وضعیتش، انرژیای كه حمل مینماید عموما فرمی مخصوص به خویش كسب نموده است؛ انرژیای كه به حالت فرم در نیامده اندك است و در كمتر شخصیتی وجود دارد. در كاراكتر زن، انرژی عموما به حالت فرم و شكلگیری درنمیآید؛ انرژیاش صورت روان خویش را حفظ مینماید. اگر در فرم و قفس مردانه اسیر نشود، به مثابه انرژی حیات، روان بودن خویش را ادامه میدهد. زیبایی، شعرگونگی و پتانسیل معنی موجود در زنی كه دچار ركود نشده از نزدیك با این حالت انرژی در ارتباط میباشد كه كفهی سنگین را تشكیل میدهد. جهت درك این واقعیت، باید حیات زنده را بصورت عمیقتر درك نمود.
تكامل حیاتی كه از موجودی ابتدایی تا به حیات انسان میرسد را نسبتا میتوان تعریف نمود و یا باید تعریف شود. قبل از هرچیز باید هدف زندگی را پرسید. چرا زندگی میكنیم؟ حیات چرا خویش را تداوم بخشیده، تغذیه كرده و حفظ مینماید؟ گفتن اینكه تغذیه، محافظت و تولیدنسل برای زندگی كردن لازم است، البته كه برای جواب كافی نیست. پرسشی كه فراتر از این پرسیده شود اینست كه چرا تولید نسل كرده، تغذیه نموده و از خویش محافظت مینماییم؟ هنگامی كه جواب «برای زندگی كردن» داده شود، در یك دور باطل گرفتار میآییم. گرفتار شدن در دور باطل، یك جواب محسوب نمیشود. سطح ذهنیتهایی كه تا حد انسان به مثابه یك شكل انرژی كیهانی شده و توسعه مییابند، نشان میدهند كه پدیدهی ادراك میتواند برای جواب سر نخهایی را ارائه دهد. تكامل كیهانی كه تا سطح انسان پیش رفته، یك توان معنایی را پیش میآورد كه همیشه رو به پیشرفت دارد. انگار واقعیت پنهان و یا پتانسیل موجود در كیهان همیشه میخواهد به نتیجهای همچون آشكار شدن، درك كردن و دركپذیر شدن دست یابد. نیاز به درك كردن و درك شدن، انگیزهی اساسی كیهان است. پس از این مسئله، پرسشی كه باید پرسیده شود، مربوط به خودِ درك كردن و دركپذیر شدن است. آن چیست كه میخواهد درك كند و دركپذیر شود؟ شاید این كلام كتاب مقدس آمده كه «خداوند میفرماید من یك راز بودم، جهت شناخته شدن، جهان را آفریدم»، جوابی باشد برای پرسشمان اما كافی نیست. نیاز به شناخته شدن جهت تعریف كاملِ معنا كفایت نمینماید، اما انگار نسبتا راز موجود در حیات را افشا مینماید.
تعریف مطلق هگل از «هوش كیهانی» نیز دارای معنایی مشابه این است. در اندیشهی هگل، كیهان از طریق هوش كیهانی مطلق بصورت آگاهانه بسوی خویش بازگشته است. كیهانی كه میخواهد شناخته شود، با گذراندن این از مراحل فیزیكی، بیولوژیكی و اجتماعی، با آگاهی فلسفی ـ كه قویترین صورت آگاهی استـ یعنی هوش كیهانی مطلق خویش را با شناخته شدن ارضا نموده و بدینترتیب خویش را بصورت كیهان شناخته شده درآورده و ماجرا را پایان میبخشد. این نگرشها كه دارای سهم مهمی از حقیقت هستند، هدف حیات را با معنا همسان میگردانند. اصطلاح «تئوری» در فلسفهی یونانی نیز معانی مشابهی را در خود دارد. نتیجتا اینكه «معنا» الوهیت یافتن انسان اجتماعی است. پرسش مهم در اینجا این است: آیا الوهیت یافتن انسان اجتماعی و یا نیروی «معنا» كه كسب كرده میتواند نمود تمامی معنای موجود در كیهان باشد و یا بیانگر آن شود؟ آیا معنای بیشینهی موجود در اجتماعی شدن (هوش كیهانی مطلق در اندیشهی هگل) میتواند با خود معنای كیهانی همسان گردانده شود؟ آیا خودِ جامعه یك موجودیت دارای نقص نیست؟ آیا در آن صورت معنای آن نیز ناقص نخواهد بود؟
برگرفته از کتاب "مسئلهی کورد و رهیافت ملت دمکراتیک"
5ـ زندگی مشترك آزاد
بخش دوم
هنگامی كه این قضاوتمان را در سطح كیهانی انجام دهیم، میتوانیم دوگانهی انرژیـ ماده را اساس كار قرار دهیم. انرژی در مقایسه با ماده، بیشتر بنیاد كار میباشد. خودِ ماده، انرژی ساختاربندی شده میباشد. ماده شكل فرم پذیرفتهی پنهان نمودن و موجودیتبخش انرژی است. ماده با این خصوصیت خویش انرژی را در قفس قرار داده و جریان آن را متوقف مینماید. مقدار انرژی در هر فُرم ماده جداگانه است. همین تفاوت انرژی است كه فُرمها و ساختارهای مادی را تعیین مینماید. انرژی موجود در ماده و فرم زن با انرژی موجود در مادهی مرد تفاوت دارد. انرژی موجود در زن هم بیشتر بوده و هم كیفیت این انرژی متفاوت میباشد. چیزی كه سبب این تفاوت میگردد، فُرم زن میباشد. هنگامی كه انرژی مرد در طبیعت اجتماعی به ابزارهای قدرت مبدل میگردد، حالت فُرم و شكل مادی را به خود میگیرد. اشكال در تمامی كیهان به مثابه انرژی ركود یافته، محافظهكار هستند. داشتن حالت مرد حاكم در جامعه به معنی كسب شكل قدرت است. با این وضعیتش، انرژیای كه حمل مینماید عموما فرمی مخصوص به خویش كسب نموده است؛ انرژیای كه به حالت فرم در نیامده اندك است و در كمتر شخصیتی وجود دارد. در كاراكتر زن، انرژی عموما به حالت فرم و شكلگیری درنمیآید؛ انرژیاش صورت روان خویش را حفظ مینماید. اگر در فرم و قفس مردانه اسیر نشود، به مثابه انرژی حیات، روان بودن خویش را ادامه میدهد. زیبایی، شعرگونگی و پتانسیل معنی موجود در زنی كه دچار ركود نشده از نزدیك با این حالت انرژی در ارتباط میباشد كه كفهی سنگین را تشكیل میدهد. جهت درك این واقعیت، باید حیات زنده را بصورت عمیقتر درك نمود.
تكامل حیاتی كه از موجودی ابتدایی تا به حیات انسان میرسد را نسبتا میتوان تعریف نمود و یا باید تعریف شود. قبل از هرچیز باید هدف زندگی را پرسید. چرا زندگی میكنیم؟ حیات چرا خویش را تداوم بخشیده، تغذیه كرده و حفظ مینماید؟ گفتن اینكه تغذیه، محافظت و تولیدنسل برای زندگی كردن لازم است، البته كه برای جواب كافی نیست. پرسشی كه فراتر از این پرسیده شود اینست كه چرا تولید نسل كرده، تغذیه نموده و از خویش محافظت مینماییم؟ هنگامی كه جواب «برای زندگی كردن» داده شود، در یك دور باطل گرفتار میآییم. گرفتار شدن در دور باطل، یك جواب محسوب نمیشود. سطح ذهنیتهایی كه تا حد انسان به مثابه یك شكل انرژی كیهانی شده و توسعه مییابند، نشان میدهند كه پدیدهی ادراك میتواند برای جواب سر نخهایی را ارائه دهد. تكامل كیهانی كه تا سطح انسان پیش رفته، یك توان معنایی را پیش میآورد كه همیشه رو به پیشرفت دارد. انگار واقعیت پنهان و یا پتانسیل موجود در كیهان همیشه میخواهد به نتیجهای همچون آشكار شدن، درك كردن و دركپذیر شدن دست یابد. نیاز به درك كردن و درك شدن، انگیزهی اساسی كیهان است. پس از این مسئله، پرسشی كه باید پرسیده شود، مربوط به خودِ درك كردن و دركپذیر شدن است. آن چیست كه میخواهد درك كند و دركپذیر شود؟ شاید این كلام كتاب مقدس آمده كه «خداوند میفرماید من یك راز بودم، جهت شناخته شدن، جهان را آفریدم»، جوابی باشد برای پرسشمان اما كافی نیست. نیاز به شناخته شدن جهت تعریف كاملِ معنا كفایت نمینماید، اما انگار نسبتا راز موجود در حیات را افشا مینماید.
تعریف مطلق هگل از «هوش كیهانی» نیز دارای معنایی مشابه این است. در اندیشهی هگل، كیهان از طریق هوش كیهانی مطلق بصورت آگاهانه بسوی خویش بازگشته است. كیهانی كه میخواهد شناخته شود، با گذراندن این از مراحل فیزیكی، بیولوژیكی و اجتماعی، با آگاهی فلسفی ـ كه قویترین صورت آگاهی استـ یعنی هوش كیهانی مطلق خویش را با شناخته شدن ارضا نموده و بدینترتیب خویش را بصورت كیهان شناخته شده درآورده و ماجرا را پایان میبخشد. این نگرشها كه دارای سهم مهمی از حقیقت هستند، هدف حیات را با معنا همسان میگردانند. اصطلاح «تئوری» در فلسفهی یونانی نیز معانی مشابهی را در خود دارد. نتیجتا اینكه «معنا» الوهیت یافتن انسان اجتماعی است. پرسش مهم در اینجا این است: آیا الوهیت یافتن انسان اجتماعی و یا نیروی «معنا» كه كسب كرده میتواند نمود تمامی معنای موجود در كیهان باشد و یا بیانگر آن شود؟ آیا معنای بیشینهی موجود در اجتماعی شدن (هوش كیهانی مطلق در اندیشهی هگل) میتواند با خود معنای كیهانی همسان گردانده شود؟ آیا خودِ جامعه یك موجودیت دارای نقص نیست؟ آیا در آن صورت معنای آن نیز ناقص نخواهد بود؟
با این حالت انسانی خویش قادر نخواهیم بود كاملا جواب این پرسشها را بدهیم. زیرا ما از طریق جامعه دچار محدودیت گشتهایم. نمیتوانیم موجودی فراجامعهای شویم. تنها میتوانیم پرسش بپرسیم. شانس ما این است كه خود پرسیدن پرسش نیز نیمی از درك است. بنابراین میتواند سرنخهایی را در مورد درك (درك مطلق) ارائه دهد. فعلا تنها میتوانیم متوجه شویم كه بامعنا گشتن بسیار مهم بوده و بسیار نزدیك به رسیدن به هدف اساسی حیات است و آنگونه ارضا شویم. میتوانیم بگوییم كه قادر هستیم و استعداد آن را داریم كه بخش بزرگی از مسائل اساسی بعنوان مسائل مرتبط با خود حیاتِ بامعنی را حل كرده، حداقل جوابهای لازمه در مورد حیات اجتماعی عادلانه، زیبا و صحیحِ مورد آرزو را بیابیم.هنگامی كه با این رهنمود فلسفی آغاز كار بر واقعیت زن میكنیم، به این نتیجه میرسیم كه باید پیوند حیات بامعنی را با زن از جوانب نیك، صحیح و زیبا ایجاد نماییم. هنگامی كه كار را از این قضاوت آغاز مینماییم، هدف اساسی زندگی با زن نمیتواند تولید مثل و تكثیر باشد. بدین معنی كه میتوان گفت جانداران تكسلولی كه سادهترینِ جانداران است نیز متوجه تكثیر بوده و شاید هم حیات یك هدفی آنها بر این اساس كدگذاری شده باشد. لیكن تكاملی كه صورت گرفته نشان میدهد كه تقسیم خویش از طرف یك سلولیها به دو نیم تقریبا مساوی با پایان حیات نبوده، این عمل تك سلولیها كه میلیاردها بار خویش را تقسیم نمودهاند بجای پایان دادن به حیات منجر به تنوع و تفاوتیافتگی آن شده و جواب با معنی بعدی نه تكثیر بلكه تغییر و تحول میباشد. تكثیر یافتن جهت حیات یك ابزار لازم میباشد اما جهت درك آن به هیچ وجه كافی نیست. تكثیر، جنبهای ابزاری داشته و فاقد حیث هدفی و یا معنایی میباشد. به عبارت صحیحتر، حیاتی كه تنها هدفش تكثیر باشد، حیاتی بسیار ناقص و معیوب است. در مورد تك سلولیها وضعیت اینگونه است اما در مورد زنان پیوند دادن حیات انسانی تنها به تولید و تكثیر جنسی، نهتنها بیانگر نقص معنایی حیات بلكه بیهوده گشتن آن است. زیرا مادامی كه از طریق زن تكثیری همانند آمیبها ممكن نمیباشد، قرار دادن تكثیر از طریق زن در مركز حیات و درآوردن بصورت هدف آن به معنی عدم درك معنای لازمه از تكامل عظیم جانداران میباشد. این در حالیست كه از طریق فناوری امروزین تماما از مسئلهی كمبود جمعیت در جامعهی انسانی گذار صورت گرفته است. برای نوع انسان نه كمبود جمعیت بلكه برعكس افزایش آن در حدی كه در جهان نمیگنجد بصورت مسئلهای بزرگ درآمده است. این در حالیست كه همانگونه كه در جاندار تك سلولی نیز اثبات گردیده است، سرعت تكثیر با سطح عقبمانده و ابتدایی درپیوند بوده و هر تكثیر به معنی یك مرگ میباشد. تكثیر فیزیكی در تمامی انواع تكامل، معنایی اینچنین را نیز در خود میپروراند. موجود میرنده تصور مینماید كه با تكثیر قادر به تحقق حیات دائمی برای خویش خواهد بود و این یك اشتباه است. با تداوم خویش از طریق كپی خود، شاید نیاز به امنیت را برآورده و آرزوی تبدیل شدن به بخشی از بینهایت را ارضا نماید اما آن را واقعگرایانه و حقیقی نمینماید.
خلاصه اینكه، فلسفهی مبتنی بر تكثیر از طریق زن، فاقد معنایی جدی است. در جامعهی طبقاتی به سبب پدیدههایی نظیر كسب میراث و قوی بودن، معنایی را به زن زایشگر عطف مینمایند و این نیز معنایی مرتبط با فشار و استثمار بوده و برای زن منفی میباشد. یعنی زنی كه بسیار زایشگر است، زنی است كه زود میمیرد. نوعی از حیات با زن كه ارزش معنایی آن بالا باشد، یا از طریق زایشی بسیار اندك و یا عموما اگر برای نوع انسان مسئلهی افزایش جمعیت وجود داشته باشد، با زنی میسر میگردد كه هیچ زایشی انجام ندهد. زایش كودكانی بسیار در نظر خلقهای عقبماندهی استثمار شوندهای كه همچون فرد و جامعه از طریق توان روشنفكری و سیاسی در خویش توسعه ایجاد نمینمایند، بعنوان یك خوددفاعی میتواند ارزشمند باشد. جواب دادن به قتلعام معطوف به انسان از طریق تكثیر نسل خویش نیز یك روش مقاومت و حیاتبخشی به خویش است. اما این شیوهی خوددفاعی جوامعی است كه چندان شانس حیات آزاد را ندارند. به همین سبب در این جوامعی كه سطح معنایی در این حد نازل است، نوعی از حیات با زن بر مبنای زیبایی و صحیح بودن نمیتواند میسر گردد. واقعیت موجودِ جوامع جهان این را تصدیق مینماید. جنبهی ویژهای در كاركردهای تغذیه و محافظت زندگی با زن وجود ندارد. تغذیه و محافظت جهت هر جانداری مصداق دارد. بحث در مورد حیاتی بدون زن و یا بدون مرد چندان معنایی ندارد. در تمامی حیاتهای جنسی و یا غیر جنسی پدیدهی نرینگیـ مادینگی وجود دارد. بنابراین مسئله مرتبط با خود حیات مشترك نیست بلكه با معنای موجود آن در جامعهی انسانی میباشد.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
خلاصه اینكه، فلسفهی مبتنی بر تكثیر از طریق زن، فاقد معنایی جدی است. در جامعهی طبقاتی به سبب پدیدههایی نظیر كسب میراث و قوی بودن، معنایی را به زن زایشگر عطف مینمایند و این نیز معنایی مرتبط با فشار و استثمار بوده و برای زن منفی میباشد. یعنی زنی كه بسیار زایشگر است، زنی است كه زود میمیرد. نوعی از حیات با زن كه ارزش معنایی آن بالا باشد، یا از طریق زایشی بسیار اندك و یا عموما اگر برای نوع انسان مسئلهی افزایش جمعیت وجود داشته باشد، با زنی میسر میگردد كه هیچ زایشی انجام ندهد. زایش كودكانی بسیار در نظر خلقهای عقبماندهی استثمار شوندهای كه همچون فرد و جامعه از طریق توان روشنفكری و سیاسی در خویش توسعه ایجاد نمینمایند، بعنوان یك خوددفاعی میتواند ارزشمند باشد. جواب دادن به قتلعام معطوف به انسان از طریق تكثیر نسل خویش نیز یك روش مقاومت و حیاتبخشی به خویش است. اما این شیوهی خوددفاعی جوامعی است كه چندان شانس حیات آزاد را ندارند. به همین سبب در این جوامعی كه سطح معنایی در این حد نازل است، نوعی از حیات با زن بر مبنای زیبایی و صحیح بودن نمیتواند میسر گردد. واقعیت موجودِ جوامع جهان این را تصدیق مینماید. جنبهی ویژهای در كاركردهای تغذیه و محافظت زندگی با زن وجود ندارد. تغذیه و محافظت جهت هر جانداری مصداق دارد. بحث در مورد حیاتی بدون زن و یا بدون مرد چندان معنایی ندارد. در تمامی حیاتهای جنسی و یا غیر جنسی پدیدهی نرینگیـ مادینگی وجود دارد. بنابراین مسئله مرتبط با خود حیات مشترك نیست بلكه با معنای موجود آن در جامعهی انسانی میباشد.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
نوبرگهای خورشید
بر پیچک کنار درِ باغ کهنه رُست
فانوسهای شوخِ ستاره
آویخت بر رواقِ گذرگاهِ آفتاب
من بازگشتم از راه
جانام همه امید
قلبام همه تپش ...
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
نوبرگهای خورشید
بر پیچک کنار درِ باغ کهنه رُست
فانوسهای شوخِ ستاره
آویخت بر رواقِ گذرگاهِ آفتاب
من بازگشتم از راه
جانام همه امید
قلبام همه تپش ...
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
غزاله چلاوی، کوهنورد ۳۲ ساله آملی
که در اعتراض به کشته شدن مهسا امینی بهدست پلیس به خیابان آمده بود در شهر آمل از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جان باخت .
دانشآموخته مدیریت امور بانکی بود. عاشق طبیعتگردی و سفر بود و رمانهای تازه را دنبال میکرد. کوهنورد بود و کوههای اطراف آمل، علَمکوه، دماوند و بسیاری از قلههای معروف ایران را فتح کرده بود.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
که در اعتراض به کشته شدن مهسا امینی بهدست پلیس به خیابان آمده بود در شهر آمل از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جان باخت .
دانشآموخته مدیریت امور بانکی بود. عاشق طبیعتگردی و سفر بود و رمانهای تازه را دنبال میکرد. کوهنورد بود و کوههای اطراف آمل، علَمکوه، دماوند و بسیاری از قلههای معروف ایران را فتح کرده بود.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
مرضیه محمودی برای سومین بار محاکمه میشود
مرضیه محمودی، روزنامهنگار به دلیل بازنشر گزارشی در ارتباط با قتل حکومتی زندهیاد نیکا شاکرمی ، برای سومین بار محاکمه خواهد شد.
به نوشته رضا شفاخواه، وکیل مرضیه محمودی، این روزنامهنگار روز چهارشنبه سیزدهم تیرماه، برای بار سوم محاکمه میشود.
این وکیل دادگستری، در ادامه نوشته است: «در حالی که برخی دوستان در ستادهای انتخاباتی عِرض خود میبرند، مرضیه محمودی، موکل روزنامهنگار، فردا برای بار سوم به علت بازنشر یک خبر محاکمه میشود.»
مرضیه محمودی، کمی پس از قتل نیکا شاکرمی، با انتشار یک متن اعتراضی در اشاره به عوامل جمهوری اسلامی نوشته بود که "اینها با لباس شخصی مردم را میکشند."
این روزنامهنگار در اردیبهشت ماه سال جاری، با پروندهسازی مشابهی از سوی شعبه ۱۶ بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه، مواجه شده بود.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
مرضیه محمودی، روزنامهنگار به دلیل بازنشر گزارشی در ارتباط با قتل حکومتی زندهیاد نیکا شاکرمی ، برای سومین بار محاکمه خواهد شد.
به نوشته رضا شفاخواه، وکیل مرضیه محمودی، این روزنامهنگار روز چهارشنبه سیزدهم تیرماه، برای بار سوم محاکمه میشود.
این وکیل دادگستری، در ادامه نوشته است: «در حالی که برخی دوستان در ستادهای انتخاباتی عِرض خود میبرند، مرضیه محمودی، موکل روزنامهنگار، فردا برای بار سوم به علت بازنشر یک خبر محاکمه میشود.»
مرضیه محمودی، کمی پس از قتل نیکا شاکرمی، با انتشار یک متن اعتراضی در اشاره به عوامل جمهوری اسلامی نوشته بود که "اینها با لباس شخصی مردم را میکشند."
این روزنامهنگار در اردیبهشت ماه سال جاری، با پروندهسازی مشابهی از سوی شعبه ۱۶ بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه، مواجه شده بود.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یاسوج: تجمع اعتراضی دستگاهداران با دستگاههای سنگین به طول یک کیلومتر روبروی استانداری کهگیلویه و بویراحمد بخاطر نداشتن سوخت مصرفی گازوئیل!
استاندار کهگیلویه وبویراحمد/ صنعت و معدن وهیچ کسی پاسخگو نیستن
چهار شنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
استاندار کهگیلویه وبویراحمد/ صنعت و معدن وهیچ کسی پاسخگو نیستن
چهار شنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻مادران دادخواه شرق کوردستان: بەخاطر احترام خون فرزندانمان رای ندهید
دايه مينا، مادر شهریار محمدی، از جانباختگان جنبش انقلابی ژن، ژیان، ئازادی همراه جمعی دیگر از مادران دادخواه خواستار تحریم انتخابات شد.
وی در این پیام ویدئویی به زبان کوردی کە در صفحە اینستاگرام فرزندش منتشر شدە، خطاب به مردم گفته، من از طرف خود و دیگر مادران که فرزندانمان در راه آزادی رفتند،از مردم شریف می خواهیم به احترام خون فرزندانمان در انتخابت شرکت نکنید و رأی ندهید.
🆔@kjarOfficialChannel
دايه مينا، مادر شهریار محمدی، از جانباختگان جنبش انقلابی ژن، ژیان، ئازادی همراه جمعی دیگر از مادران دادخواه خواستار تحریم انتخابات شد.
وی در این پیام ویدئویی به زبان کوردی کە در صفحە اینستاگرام فرزندش منتشر شدە، خطاب به مردم گفته، من از طرف خود و دیگر مادران که فرزندانمان در راه آزادی رفتند،از مردم شریف می خواهیم به احترام خون فرزندانمان در انتخابت شرکت نکنید و رأی ندهید.
🆔@kjarOfficialChannel
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔻زینب جلالیان زندانی سیاسی کورد که بیش از ١٧ سال است در زندان های جمهوری اسلامی به سر می برد همچنان تحت فشار نهادهای امنیتی قراردارد و از حق رسیدگی پزشکی مناسب محروم است.
طبق گزارش شبکه حقوق بشر کوردستان نگرانی ها نسبت به سلامت این زندانی سیاسی افزایش یافته است.
🆔@kjarOfficialChannel
طبق گزارش شبکه حقوق بشر کوردستان نگرانی ها نسبت به سلامت این زندانی سیاسی افزایش یافته است.
🆔@kjarOfficialChannel
بگذار که بر شاخه ی این
صبح دلاویز نشینم
وز عشق سرودی بسرایم
آنگاه به صد شوق
پر گیرم از این بام و
به سوی تو بیایم ....
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
صبح دلاویز نشینم
وز عشق سرودی بسرایم
آنگاه به صد شوق
پر گیرم از این بام و
به سوی تو بیایم ....
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
احضار الناز شاکردوست به دادسرا به دلیل جریحهدار کردن عفت عمومی!
الناز شاکردوست بازیگر، تصویری از احضاریه اش به دادسرای فرهنگ ورسانه تهران منتشر کرد که به او اخطار داده شده. در پرونده او آمده به دلیل جریحه دار نمودن عفت عمومی به دادسرا احضار شده است.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
الناز شاکردوست بازیگر، تصویری از احضاریه اش به دادسرای فرهنگ ورسانه تهران منتشر کرد که به او اخطار داده شده. در پرونده او آمده به دلیل جریحه دار نمودن عفت عمومی به دادسرا احضار شده است.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
رشت؛ «شریفه محمدی» فعال کارگری به اعدام محکوم شد.
خانم محمدی در چهاردهم آذرماه ۱۴۰۲ دستگیر شد و به مدت چند ماه درسلول انفرادی نگه داشته شد. هنگام بازداشت، اتهام او “فعاليت تبليغی عليه نظام” اعلام شد. اتهامی كه به دلايل واهی پس از مدتي به اتهام سنگين “بغی” تغيير يافت. شريفه محمدی برای مدت طولانی تحت فشارهای جسمی و روانی شديد برای اخذ اعترافاتی عليه خود بود. او تا مدتها از ملاقات با خانوادهی خود، به ويژه فرزندش محروم بوده و برای مدت طولانی اجازه تماس تلفنی با خانواده را نداشته است، از ديگر سو فشارهای جسمی و بدرفتاریهای مكرر با شريفه، از سوی وزارت اطلاعات به حدی بود كه شايد به خاطر ترس از به خطر افتادن جان شريفه، منجر به اعتراض مسئولين زندان نسبت به ضرب و شتم او شد. پس از اعتراض مسئولين زندان، به شكنجه شريفه، او امكان ثبت شكايت را پيدا كرد اکنون مشخص گردیده که در این مدت حداقل دو بار به شدت مورد شکنجه قرار گرفته است. اتهام او “عضویت در کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری” است که نیروهای امنیتی و اطلاعاتی آن را وابسته به کومهله اعلام کردهاند.
🆔 @KjarOfficialChannel
خانم محمدی در چهاردهم آذرماه ۱۴۰۲ دستگیر شد و به مدت چند ماه درسلول انفرادی نگه داشته شد. هنگام بازداشت، اتهام او “فعاليت تبليغی عليه نظام” اعلام شد. اتهامی كه به دلايل واهی پس از مدتي به اتهام سنگين “بغی” تغيير يافت. شريفه محمدی برای مدت طولانی تحت فشارهای جسمی و روانی شديد برای اخذ اعترافاتی عليه خود بود. او تا مدتها از ملاقات با خانوادهی خود، به ويژه فرزندش محروم بوده و برای مدت طولانی اجازه تماس تلفنی با خانواده را نداشته است، از ديگر سو فشارهای جسمی و بدرفتاریهای مكرر با شريفه، از سوی وزارت اطلاعات به حدی بود كه شايد به خاطر ترس از به خطر افتادن جان شريفه، منجر به اعتراض مسئولين زندان نسبت به ضرب و شتم او شد. پس از اعتراض مسئولين زندان، به شكنجه شريفه، او امكان ثبت شكايت را پيدا كرد اکنون مشخص گردیده که در این مدت حداقل دو بار به شدت مورد شکنجه قرار گرفته است. اتهام او “عضویت در کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری” است که نیروهای امنیتی و اطلاعاتی آن را وابسته به کومهله اعلام کردهاند.
🆔 @KjarOfficialChannel
سپیده قلیان: رای ندادن نوعی مقاومت مدنی است
سپیده قلیان، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین با انتشار نامهای ضمن تحریم سیرک انتخابات نمایشی جمهوری اسلامی نوشت:
شرکت در انتخابات نمایشی جمهوری اسلامی این فرصت را برای او فراهم میکند که تصاویر مشارکت را به عنوان چهرهای از مشروعیت جعلی خود، خاصه در مجامع بینالمللی، به نمایش بگذارد.
رای ندادن در چنین شرایطی نوعی از مقاومت مدنی است که به عدم وجود مکانیسمهای دموکراتیک اعتراض میکند. مردم با عدم شرکت در انتخابات نارضایتی عمومی خود از وضعیت را نشان میدهند و پیامی مهم به جامعه جهانی از وضعیت اسفبار سیاسی و اجتماعی ایران میدهند.
این در شرایطی که جمهوری اسلامی پس از سرکوبهای شدید و در آخرین انواع آن سرکوبهای خونین جنبش زن زندگی آزادی به دنبال مشروعیت جهانی است اهمیت بسیار ویژه دارد.
مقاومت مدنی از نوع رای ندادن باید به صورت فعالانه و در جهت ارتقای جنبش انقلابی زن زندگی آزادی باشد، این ممکن نیست مگر با حفظ همبستگی اجتماعی میان گروههای مختلف و بازنمایی سیاسی آن در جهت تحقق دموکراسی واقعی و آزادی در ایران. به امید سرنگونی.
🆔 @KjarOfficialChannel
سپیده قلیان، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین با انتشار نامهای ضمن تحریم سیرک انتخابات نمایشی جمهوری اسلامی نوشت:
شرکت در انتخابات نمایشی جمهوری اسلامی این فرصت را برای او فراهم میکند که تصاویر مشارکت را به عنوان چهرهای از مشروعیت جعلی خود، خاصه در مجامع بینالمللی، به نمایش بگذارد.
رای ندادن در چنین شرایطی نوعی از مقاومت مدنی است که به عدم وجود مکانیسمهای دموکراتیک اعتراض میکند. مردم با عدم شرکت در انتخابات نارضایتی عمومی خود از وضعیت را نشان میدهند و پیامی مهم به جامعه جهانی از وضعیت اسفبار سیاسی و اجتماعی ایران میدهند.
این در شرایطی که جمهوری اسلامی پس از سرکوبهای شدید و در آخرین انواع آن سرکوبهای خونین جنبش زن زندگی آزادی به دنبال مشروعیت جهانی است اهمیت بسیار ویژه دارد.
مقاومت مدنی از نوع رای ندادن باید به صورت فعالانه و در جهت ارتقای جنبش انقلابی زن زندگی آزادی باشد، این ممکن نیست مگر با حفظ همبستگی اجتماعی میان گروههای مختلف و بازنمایی سیاسی آن در جهت تحقق دموکراسی واقعی و آزادی در ایران. به امید سرنگونی.
🆔 @KjarOfficialChannel
ممکن است اتفاق در کیلو مترهای آخر بیفتد
هیچ چیز معلوم نیست.
تا لحظهی دیدار
من به یک لبخند.
به یک حرف
وامید تو قانعام.
باور کن!
ستمگران هنگام رفتن،
نسلشان را با خود،
به گور میبرند.
آن ها در باتلاقی از عدالت خود
دست و پا میزنند.
باتلاقی از وعدههایی پوچ.
باچشمان خود میبینی
محاکمه و مجازات خواهند شد.
حتی اگر نباشند.
تا آن زمان
از آرزوهایت سخن بگو.
از رویای آزادی.
از عشق.
از آینده.
حرفی بزن
از سرزمین مان.
ازخندههای نیامده.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
هیچ چیز معلوم نیست.
تا لحظهی دیدار
من به یک لبخند.
به یک حرف
وامید تو قانعام.
باور کن!
ستمگران هنگام رفتن،
نسلشان را با خود،
به گور میبرند.
آن ها در باتلاقی از عدالت خود
دست و پا میزنند.
باتلاقی از وعدههایی پوچ.
باچشمان خود میبینی
محاکمه و مجازات خواهند شد.
حتی اگر نباشند.
تا آن زمان
از آرزوهایت سخن بگو.
از رویای آزادی.
از عشق.
از آینده.
حرفی بزن
از سرزمین مان.
ازخندههای نیامده.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دومین روز اعتصاب و تجمع کارگران شرکت ملی حفاری در #اهواز
-اعتصاب و تجمع کارگران ارکان ثالث شرکت ملی حفاری اهواز ادامه یافت و کارگران پیگیر مطالبات خود و حذف پیمانکاران هستند.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
-اعتصاب و تجمع کارگران ارکان ثالث شرکت ملی حفاری اهواز ادامه یافت و کارگران پیگیر مطالبات خود و حذف پیمانکاران هستند.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
و تو ای قله سرکش خاموش
که پیشانی به تندرهای سهم انگیز می سایی
که بر ایوان شب داری چشم انداز رویایی
که سیمین پایه های روز زرین را به روی شانه می کوبی
که ابر آتشین را در پناه خویش می گیری
غرور و سربلندی مان تو را باد
امید ما را برافراز
چو پرچم ها که از باد سحرگاهان به سر داری
غرورما را نگه دار
به سان آن پلنگانی که در کوه و کمر داری
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
که پیشانی به تندرهای سهم انگیز می سایی
که بر ایوان شب داری چشم انداز رویایی
که سیمین پایه های روز زرین را به روی شانه می کوبی
که ابر آتشین را در پناه خویش می گیری
غرور و سربلندی مان تو را باد
امید ما را برافراز
چو پرچم ها که از باد سحرگاهان به سر داری
غرورما را نگه دار
به سان آن پلنگانی که در کوه و کمر داری
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel