Telegram Web Link
شکوه پرواز یک خلبان ایرانی. او تومار برنامه‌های صدام را در هم پیچید.
۲۰ مهرماه زادروز شهید عباس دوران
۳۰ تیرماه شهادت

شادروان عباس دوران خلبان اسطوره ای ایران در کنار آرامگاه کوروش بزرگ

@iranboom_ir
مرثیه‌ی‌ شهدای تیر ماه  1331
بهارستان : به عکس باورم ، بی برگ و بی باری  / به جز اندوه دیرینت ، ز میدان کم نمی‌آری
ز بعد از غرشِ توپ لیاخوف بر سرِ قانون /  گمان می کردم از تیر و صدای توپ،  بیزاری
بهارستان : تو با مشروطه ، میدان دار من بودی /  ولی از فتنه‌ی پارک اتابک ، سخت بیماری
تو که قانون نویسانِ کهن بر کُنج لب داری    چرا برگونه‌ی میهن فروشان ، بوسه می‌کاری ؟
تقی‌خان را نمی‌خواهند ، مصدق را نمی‌پایند /  امان از کژمدارانِ سیه اندیش و زنگاری
بهارستان :  بهارت با مصدق رفت و تیر آمد  /  بگو یادی ز تیر و پیکرِِ پاک وطن داری ؟
زسیزده ساله ‌سرداری که درخون خودش  غلطید /  و زآن روزی که ملت شد ز مختاری خود عاری
ز بیست و پنج آلاله ، سی تیر از تو گلگون شد / شُتک‌ها را به یادت هست ، از آن صبح گلناری ؟
کسی در ابن بابویه نمی‌یابد شهیدان  را /   زبس مخروب و متروک است این پندار بازاری
چه دلتنگم بهارستان ، از این میدان بی برگی /  بجانت سبزه میکارم ، اگر بختم کند یاری
دوباره باغ می‌آید ، به استقبال فروردین  /  و از سر چشمه می‌گردد ، دوباره چشمه‌ها جاری
دوباره فرش زرینت ، ز غارت باز می‌گردد  /  و می‌بافد به تار و پودِ  میدان ، شعر بیداری
دوباره با مصدق‌ها ، به میدان تو می‌آییم  /  به مردم داده خواهد شد دوباره ، فرصت آری
دوباره قدرت ملی به میهن باز می‌گردد  /   تو می مانی و می‌بینی ، شکوه مردم انگاری
به یاد جان نثاران دبیرستان البرزت  /  وطن چون کوه می‌ماند به زیبایی و سرشاری
سی‌تیر آمده ، طالع بیا تا ابن‌بابویه /  که بر خاک شهیدانت گلی از عشق بگذاری

دوم تیر ماه 1398 ـ محمد تقی حرآبادی

@iranboom_ir
روز ۳۰ تیر - دکتر هوشنگ طالع
طرح از مریم شمسایی
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/1089-drtale-30tir.html

@iranboom_ir
عباس دوران - همچون آرش، در راه نگاهبانی از میهن به کام مرگ

عقاب علی احمدی
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/38932

در گاهشمار ایران ، روز  سی ام تیر یادآور قهرمانی ها و پهلوانی های میهن پرستانی است که خون خود را به پای درخت آزادی و خودسروری ایران زمین ریختند . یکی از این پهلوانان میهن پرست ، عباس دوران است که در روز سی ام تیرماه سال ۱۳۶۱  ، به همراه یکی دیگر از خلبانان ایران با هواپیمای شکاری بمب افکن خود ،برای انجام یک ماموریت شگفت ، به سوی عراق پرواز کرد . در آن روزها قرار بود که  « هفتمین نشست کشورهای جنبش غیرمتعهدها » در بغداد برگزار شود . برگزاری این نشست در عراق که بخش های بزرگی از خاک ایران زمین را اشغال کرده بود ، به عراق در برابر ایران موقعیت و جایگاهی برتر می داد . در برابر اعتراض های ایران و کشورهای دیگر در باره ی « جنگی بودن» وضعیت ایران و عراق و پیشنهاد برگزاری آن در کشور سوم ، صدام حسین گفته بود ،  پرنده هم نمی تواند از خط آتش  و تور دفاع ضدهوایی بغداد گذر کند . هدف این پرواز ، دادن پاسخ به صدام حسین و « ناامن کردن بغداد » برای برگزاری نشست کشورهای جنبش غیرمتعهدها بود .

فرمانده ی این هواپیما ، عباس دوران بود و خلبان همراه او ، منصور  کاظمیان . پیش از این عملیات ، عباس دوران بیش از یکصد پرواز جنگی موفق در کارنامه ی خود داشت و در نبردی هوایی ، دو هواپیمای  میگ ۲۳و یک  هواپیمای میگ ۲۱ عراق را سرنگون کرده بود . در یک عملیات بزرگ دیگر ، عباس دوران دو اسکله ی « البکر » و « الامیه » عراق را به زیر آب فرستاده بود . در عملیات نظامی « فتح المبین » نیز او با یاری رسانی در بخش نبردهای هوایی ، در پیروزی عملیات رزمندگان نیروی زمینی ارتش ایران نقش مهمی بازی کرد .

در سحرگاه روز سی ام تیرماه ۱۳۶۱ ، عباس دوران و منصور کاظمیان به قلمرو هوایی بغداد رسیدند . عباس دوران همه ی بمب های هواپیما را بر روی پالایشگاه « الدوره » ی بغداد ریخت و آتش و دود آن را به آسمان فرستاد . در این هنگام موشک های تور ضدهوایی بغداد به هواپیمای او برخورد کردند و هواپیما  آتش گرفت . کاظمیان ، خلبان همراه او با چتر نجات از کابین دوم بیرون پرید ؛ اما او در هواپپما ماند و هواپیما را به سوی هتلی که برای برگزاری نشست جنبش عیرمتعهدها آماده شده بود ، راند و آن را به تالار برگزاری کنفرانس کوبید . او با این کار نشان داد که بغداد در تیررس عملیات نیروهای ارتش ایران است و از امنیت برخوردار نیست . از این عملیات شهادت طلبانه  با نام « عملیات بغداد » نام برده می شود . در صحنه ی از فیلمی که در سحرگاه همان روز در پایگاه هوایی و به هنگام خداحافظی عباس دوران با دوستانش در دست است ، از چگونگی بدرود او با یارانش می توان دید که او « دانسته » و « پهلوانانه » ، گام در راهی بی بازگشت می نهد ؛ راهی که پهلوانانی همچون آرش ، پیش از او ، برای آزادی میهن در آن گام نهاده بودند .

بیست سال پس از شهادت عباس دوران ، از سوی دولت عراق تکه استخوانی از پای او به ایران تحویل داده شد ، که در دهم امرداد ۱۳۸۱ ، خانواده اش آن را در شیراز به خاک سپردند . در سال ۱۳۷۵ ، جمال شورجه  از داستان روزهای پایان زندگی عباس دوران و واپسین ماموریت او ، فیلمی با نام « عبور از خط  سرخ » ساخت که از تلویزیون ایران به نمایش درآمد .

برگرفته از تارنمای ایرانچهر

http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/9812-abbas-doran-hamchon-arash.html

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
سی ام تیر ۱۳۳۱

هما ارژنگی

آن روز هم مرا یدک می کشیدند. خواهرانم را می گویم. مهین دخت و اذرم دخت. با هم از خانه بیرون امدیم و از کوچه
نظامیه به سوی میدان بهارستان رهسپارشدیم. در پیاده رو جمعیت موج می زد و فریاد ها و مشت های گره شده رو به آسمان بلند بود. خواهرم آذر، از ترس آنکه مبادا در میان مردم گم و گور شوم یا در زیر دست و پا بمانم دستم را سخت می فشرد و مرا با خود می کشید.
من میدان بهارستان را خوب میشناختم . همه جایش را. در آن سوی میدان کنار کلانتری، کوچه باریک و بن بستی بود
که در انتهایش خانه کوچک مهین دخت قرار داشت.

از ان روز یادبود های گنگی در خاطرم مانده. شلوغی، گرما و فریاد ها..و از میان فریاد ها واژه های آشنای زنده باد ایران...
زنده باد و مرده باد و ...

من زندگی و پایندگی را بسیار دوست می داشتم ولی مرگ و مردگی را نه !
پس از اندکی پیشروی دشوار، در برابرم ماشین های سخت و خشن و تیره رنگی دیدم. تانک هایی که لوله هاشان به سوی
مردم نشانه رفته بود و سربازانی با تفنگ های نیزه دار و چهره های سرد .

و من با چشمانی شگفت زده، به خود می گفتم: اخر چرا ؟ ! چرا مرگ و مردگی!
گرما بود و فشار کسانی که به سختی به جلو رانده می شدند و فریاد ها و..
. ناگهان سرم به چرخش افتاد و تنم خم شد ولی پیش از ان که در زیر پای مردم له شوم، خواهرم به دادم رسید و مرا به
گوشه ای کشید تابتوانم اندکی هوا بگیرم و نفس تازه کنم.

صفیر گلوله ها وبانگ فریادها در گوش هایم می پیچید. یادم نیست که این هیاهو کی فرو نشست اما هنگامی که میدان از جمعیت تهی شد، در جای جای ان نشانه هایی بر جا ماند.خون های بر زمین ریخته شده، لنگه کفش های تک افتاده، پرچمهای کوچک واژگون، و ..در کنار این نشانه ها، گویی فرشته ازادی بود که از فراز اسمان به میدان می نگریست و لبخند می زد.

با مهین دخت به ان سوی میدان، به سوی کوچه باریکی که خانه اش در ان بود روان شدیم. درب خانه را با کلید گشود.
رشته خون نازکی کف حیاط را شیار زده بود. با ترس و نگرانی بسیار وارد خانه شدیم. شیار خونین تا حیاط خلوت و
روی نورد بام چوبی که به پشت بام می رسید ادامه داشت. خواهرم از نورد با م لرزان در زیر پایش بالا رفت. من هم به
دنبالش ، تا اگر هم وطنی زخمی در ان جا باشد به دادش برسیم. اما، در ان جا هیچکس نبود..

آن روز دانستم که برای دست یابی به ازادی و ارمان های سپند، باید ایستادگی کرد. باید از جان مایه گذاشت. باید با
عاشقان میهن همدل و هم داستان شد.
آن روز سی ام تیر ماه سال ۱۳۳۱ خورشیدی بود.

هما ارژنگی ۲۸ تیرماه ۱۳۹۸

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
Forwarded from ایران بوم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سرود سی تیر
ساخته:استاد حسین ملک
شعر: استاد صبا
اجرا :۱۳۷۱ تالار رودکی

@iranboom_ir
بلایی که «عباس دوران» بر سر صدام آورد

در تشریح علل تصمیم برگزاری «کنفرانس غیرمتعهدها»، عراق بارها اعلام کرده بود که بغداد کاملاً امن است و حتی «پرنده‌ای» جرأت ندارد در آسمان بغداد پرواز کند. در این زمان بود که ایجاد ناامنی در استان بغداد در دستور کار نظامی – سیاسی ایران قرار گرفت تا ضمن هدف قرار دادن تأسیسات پالایشگاهی «الدوره» در جنوب شرقی شهر بغداد از برگزاری نشست سران غیرمتعهدها جلوگیری شود.

در این شرایط به طور مسلم یکی از ابزارهای موجود، استفاده از فشارهای سیاسی و افزایش تحرکات سیاسی با هدف جلب حمایت کشورها برای کمک نظامی و سیاسی و تضعیف دشمن بود. به عبارت دیگر، برخورداری هر یک از کشورهای ایران و عراق از یک نظام سیاسی برتر در منطقه مقدمات پیروزی را فراهم می‌کرد.

 قبل از فتح خرمشهر، عراق در چنین جایگاهی قرار داشت و یک سر و گردن از ما بالاتر بود و می‌توانست با فشارهای سیاسی، خود را به ما تحمیل کند. ولی با آزادسازی خرمشهر قضیه برعکس شد و نظام بین‏‌الملل شاهد شکست نظامی – سیاسی عراق در این منطقه استراتژیک شد و این در حالی بود که عراق برگ برنده خود را برای اعمال نظرات نامشروع در منطقه از دست داد.

در شرایطی که خرمشهر آزاد شده بود کشورهای عرب منطقه که روی صدام و ارتش آن تکیه داشتند دچار وحشت شدند. آمریکا و برخی کشورهای عرب توصیه کردند که در این فضا و شرایط حاکم، هرچه سریع‏تر باید آتش‏‌بس برقرار شود.

در تشریح علل تصمیم برگزاری «کنفرانس غیرمتعهدها» در بغداد می‌توان گفت که رژیم صدام که در آن شرایط از لحاظ سیاسی بسیار ضعیف شده بود، بهترین راه خروج از این بحران را برگزاری اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد در بغداد دانست زیرا از این طریق موفق می‌شد با صدور بیانیه و حربه‏‌های دیگر همه چیز را به نفع خود و به ضرر نظام جمهوری اسلامی ایران به پایان برساند.

از سوی دیگر، عراق بارها اعلام کرده بود که بغداد کاملاً امن است و حتی «پرنده‌ای» جرأت ندارد در آسمان بغداد پرواز کند. در این زمان بود که ایجاد ناامنی در استان بغداد در دستور کار نظامی – سیاسی جمهوری اسلامی قرار گرفت تا ضمن هدف قرار دادن تأسیسات پالایشگاهی «الدوره» در جنوب شرقی شهر بغداد از برگزاری نشست سران غیرمتعهدها جلوگیری شود.


خلبان عباس دوران که بود؟

عباس دوران در سال ۱۳۲۹ در شهر شیراز متولد شد. وی پس از اخذ دیپلم در سال ۱۳۵۱ وارد دانشکده خلبانی نیروی هوایی ارتش شد و پس از طی دوره مقدماتی در ایران برای ادامه تحصیل و طی دوره تکمیلی به آمریکا اعزام شد و پس از اخذ نشان و گواهینامه خلبانی به ایران بازگشت.

وقتی جنگ تحمیلی در روز 31 شهریورماه 1359 آغاز شد در پست افسر خلبان شکاری و معاونت عملیاتی فرماندهی پایگاه سوم شکاری (شهید نوژه) انجام وظیفه می‌کرد.

عباس دوران هفتم آذرماه سال 1359 در یک عملیات متحورانه دو ناوچه نیروی دریایی عراق را در حوالی اسکله «الامیه» و «البکر» غرق کرد، چنانچه می‌گفتند و به اثبات هم رسید نیروی دریایی عراق را سرهنگ خلبان عباس دوران و سرهنگ خلبان خلعتبری به نابودی کشاندند. زمانی که اسرائیل به لبنان حمله کرد وی اولین خلبانی بود که آمادگی خود را جهت نبرد با صهیونیست‏ها اعلام کرد.

در سال ۱۳۶۱ جنگ تحمیلی هر روز شعله‏‌ورتر می‌شد و صدام رئیس دولت بعث عراق برای مانور سیاسی از برپایی کنفرانس غیرمتعهدها سخن می‌گفت و از مدت‏ها قبل به کمک آمریکا بغداد را به زعم خود به دژ نفوذناپذیری تبدیل کرده و تبلیغات بسیار وسیعی به راه انداخته بود تا حدی که برای سران غیرمتعهد بنزهای سفارشی‏‌اش را بر روی اتوبان‏‌های نوساز بغداد راه انداخت، خیلی خرج کرده بود. از یک طرف هم مدام، تبلیغ می‌کردند که ایران نمی‌تواند بغداد را ناامن کند. در این شرایط بود که سرهنگ خلبان عباس دوران برای جلوگیری از برگزاری همایش سران غیرمتعهدها، بیستم تیرماه 1361 مأموریت یافت تا پایتخت عراق را ناامن کند.

روز 30 تیرماه ۱۳۶۱ سه هواپیما که هر کدام دو سرنشین داشتند مأموریت یافتند روی بغداد عملیاتی انجام دهند. هدف آن‏ها بمباران پالایشگاه بغداد، نیروگاه اتمی بغداد و «پایگاه الرشید» یا ساختمان اجلاس در بغداد بود.

ماجرای این مأموریت که خلبان عباس دوران در آن به شهادت رسید از زبان همکار و همراهش منصور کاظمیان خواندنی است:

وی می‌گوید: قبل از اینکه انجام این عملیات را به ما اعلام کنند عباس دوران به «امیدیه» رفته بود و قرار بود در صورتی که در «عملیات رمضان» نیاز شد، پرواز کند زیرا نیروی زمینی ارتش در این عملیات نیاز به حمایت‏‌های هوانیروز داشت. در نتیجه دو روز قبل از شروع عملیات عباس دوران به ما ملحق شد و به ما توضیح دادند که به علت حساسیت ویژه، این عملیات با سه هواپیما انجام خواهد شد.

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/15341-balaei-ke-aabas-doran-saddam.html

@iranboom_ir
نثار گل بر مزار شهیدان قیام سی تیر سال 1331 خورشیدی
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/2883-be-yad-shahidan-30-tir.html

@iranboom_ir
ایران بوم
♦️حال و روز آرامگاه شهدای ۳۰ تیر ۱۴۰۲ @iranboom_ir حال و روز آرامگاه شهدای ۳۰ تیر ۱۴۰۱ https://www.tg-me.com/iranboom_ir/38949 سروده‌ی "روز ۳۰ تیر ، میدان بهارستان" شاعر و خوانش: دکتر هوشنگ طالع گلزار شهدای سی ام تیرماه ۳۰ تیر ماه ۱۴۰۱ https://www.tg-me.com/iranboom_ir/38953…
♦️حال و روز آرامگاه شهدای ۳۰ تیر ۱۴۰۳

@iranboom_ir

حال و روز آرامگاه شهدای ۳۰ تیر ۱۴۰۲
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/41295

حال و روز آرامگاه شهدای ۳۰ تیر ۱۴۰۱
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/38949

سروده‌ی "روز ۳۰ تیر ، میدان بهارستان"
شاعر و خوانش: دکتر هوشنگ طالع
گلزار شهدای سی ام تیرماه
۳۰ تیر ماه ۱۴۰۱
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/38953

مراسم گلباران گلزار شهدای سی ام تیرماه ۱۳۳۱
۳۰ تیر ماه ۱۴۰۰
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/35968

‏عطر افشانی و خوانش طلب روانشادی برای شهیدان در گلزار شهدای ۳۰ تیر۱۳۳۱ توسط دکتر هوشنگ طالع
۳۰ تیرماه ۱۴۰۰
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/35969
در این آیین بزرگداشت استادان منوچهر صدوقی سها، دکتر اصغر دادبه، دکتر حکمت اله ملا صالحی، دکتر انشاالله رحمتی، دکتر محمدعلی سلطانی و دکتر ابراهیم رحیمی زنگنه سخنرانی خواهند کرد.

سه شنبه ۲ امرداد ۱۴۰۳‌، ساعت ۹ تا ۱۲
 
تهران، خیابان کارگر جنوبی، پس از خیابان جمهوری اسلامی، کوچه آیرم، پلاک ۱۳، مجمع فلاسفه ایران
روز ۳۰ تیر - دکتر هوشنگ طالع

روز هفتم اردی‌بهشت ماه 1331 ، دوره‌ی هفدهم مجلس شورای ملی گشایش یافت و پس از تصویب اعتبارنامه‌ی بیش‌تر نمایندگان ، روز 14 تیر ماه اعلام آمادگی کرد . دکتر مصدق که چند روز پیش از مسافرت به لاهه بازگشته بود ، برپایه‌ی قرارداد پارلمانی ، از کار کناره گرفت و در سخن‌رانی که از رادیو پخش شد ، برای ادامه‌ی خدمت اعلام آمادگی کرد و افزود :1

چه این دولت سر کار باشد و چه نباشد ، محال است که دیگر وضع سابق تجدید شود و آب رفته به جوی باز آید ...

فردای آن روز (15 تیرماه) ، اکثریت نمایندگان مجلس شورای ملی در جلسه‌ی خصوصی ، به نخست‌وزیری دکتر محمد مصدق ، ابراز تمایل کردند . همان روز ، مجلس سنا در عریضه‌ای به شاه ، خواستار آن شد که فرمان نخست‌وزیری به نام دکتر مصدق صادر شود تا این که مجلس پس از تشکیل دولت و بررسی برنامه‌ی آن ، نظر خود را نسبت به آن اعلام دارد . اما دکتر مصدق ، همان روز گفت که پیش از ابراز تمایل مجلس سنا ، حاضر به پذیرش نخست‌وزیری نخواهد بود. دو روز بعد ، مجلس سنا با اکثریت ضعیف ، تمایل خود را نسبت به نخست‌وزیری دکتر مصدق اعلان کرد :2

نخست‌وزیر ، ابتدا به کمی رای سنا معترض بود و آن را برای قبول زمامداری کافی نمی‌دانست ، ولی پس از ملاقاتی که با هیات رییسه سنا به عمل آورد ، حاضر به قبول مسئولیت گردید .

حزب‎ پان‎ایرانیست، با توجه به تحولات داخلی و نیز بررسی جریان‎های خارجی، به این نتیجه رسید که روز‎های سختی در پیش خواهد بود. با توجه به این بررسی‎ها، در روز‎های میانی تیر ماه 1331، به افراد خود در سرتاسر کشور، دستور داد :3

در هر کجا که هستید، با دشمنان مصدق مبارزه کنید، با زبان ، با قلم ، با مشت، با تظاهرات ، با هر وسیله که می‎توانید، حمایت قاطع حزب را از برنامه‎های دکتر مصدق اعلام دارید.
بلشویک‎های مزدور ، نوکران بی‎آزرم انگلیس ، این دشمنان ایران و معاندین مصدق را منکوب کنید.

دکتر مصدق ، با توجه به ترکیب مجلس شورای ملی، رای اخیر مجلس سنا و جبهه‌بندی‌های جدید داخلی ، به این نتیجه رسید که در حال حاضر شاید مبارزه در جبهه‌ی داخلی ، سخت‌تر از مبارزه با استعمارگران خارجی است . از این‌رو ، برای پیش‌گیری از گزندهای احتمالی ، باید جبهه‌ی داخلی را نیرومندتر سازد . از این‌رو ، وی بر آن شد که مسئولیت اداره‌ی وزارت جنگ را برپایه‌ی قانون اساسی ، دولت عهده‌دار گردد و برای رویارویی با بحران برخاسته از محاصره‌ی اقتصادی ایران ، اختیاراتی از مجلس درخواست کند .
محمدرضا شاه پس از تغییر قانون اساسی در سال 1328 ، عنوان تشریفاتی فرماندهی کل قوا را به دست آورده بود . وی با بهره‌گیری از این عنوان تشریفاتی ، نیروهای مسلح را در اختیار گرفته بود . وزیران جنگ از زمان قدرت‌گیری رضاشاه ، از سوی شاه ، منصوب می‌شدند .
روز 25 تیرماه ، پس از یک گفت‌وگوی سه ساعته با شاه ، دکتر مصدق که نتوانسته بود موافقت وی را با گزینش وزیر جنگ از سوی نخست‌وزیر به دست آورد ، استعفا کرد . دکتر مصدق در این باره گفت :4

پس از مراجعت از لاهه که دولت می‌بایست به مجلس معرفی شود ، برای این که اختلاف دربار با دولت راجع به بعضی از اصول متمم قانون اساسی به صورت بارزی جلوه‌گر نشود ، چنین به نظر رسید که وزارت جنگ را این جانب عهده‌دار شوم ...

http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/1089-drtale-30tir.html

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
ایران بوم
روز ۳۰ تیر ‌۱۴۰۲ - گلزار شهدا - ابن‌بابویه به تراداد ( سنت ) هر ساله،  امسال نیز در خجسته سالگرد قیام‌ملی ۳۰ تیر ۱۳۳۱ ، با حضور جمعی از یاران و هم‌اندیشان بر گلزار شهیدان ۳۰ تیر،  حاضر شدیم و آرامگاه شهیدان را که به عنوان والای " شهید راه وطن" مزین است ،…
پاینده ایران
روز ۳۰ تیر ‌۱۴۰۳ - گلزار شهدا - ابن‌بابویه

به تراداد ( سنت ) هر ساله،  امسال در شب خجسته سالگرد قیام‌ملی ۳۰ تیر ۱۳۳۱ ، با حضور جمعی از یاران و هم‌اندیشان بر گلزار شهیدان ۳۰ تیر،  حاضر شدیم و آرامگاه شهیدان را که به عنوان والای " شهید راه وطن" مزین است ، با گلاب شستیم و شاخه‌های گلایول سرخ را نثارشان کردیم و هم‌چنین سنگ یادبود دکتر مصدق را نیز با گلاب شستیم و گلباران کردیم .
دکتر هوشنگ طالع ، به نمایندگی از سوی حاضران و یاران و هم‌اندیشان " روانشادی" برای شهیدان خواند :

"ایران ،  ایران ،  ایران ؛ ای کشور آریان : بدبخت‌تر از خائن تو اهریمنی نیست ؛ خوش‌بخت‌تر از سرباز تو ، شهید تو کیست ؟
شاد باد ،  شاد باد ،  شاد باشید ای شهیدان راه ایران که به قرن‌ها ، در دل دشت‌ها ، کوه‌ها و دریاهای میهن ، به خون خود کفن پوشیده و خفته‌اید : نام شما و یاد شما :
افتخار ماست و درس زندگی ما . " پاینده ایران "
سپس دوستان با گذاردن گل و پاشیدن گلاب بر آرامگاه شاعر ملیِ شهید " میرزاده عشقی‌" و نیز شهید دکتر فاطمی وزیر امورخارجه‌ی دولت ملی و نیز شهید دکتر محمدرضا عاملی‌تهرانی معلم اول ناسیونالیسم ایران و نیز شادروانان  شمشیری و جهان‌پهلوان غلامعلی تختی ، مراسم را پی گرفتند .
در این‌جا لازم است از زحمات سرور ارجمند حیدری‌زاد
، برای پذیرایی از دوستان با شربت نیز تهیه‌ی گل و گلاب و تلاش‌های سرور گرامی حسین فراهانی در برگزاری هرچه بهتر این مراسم ، قدردانی و سپاس‌گزاری گردد .
هم‌چنین از زحمات آقای علی برغمدی که نگاهبانی از گلزار شهیدان ۳۰ تیر را با عشق ویژه ، عهده‌دار هستند ، سپاس‌گزاری  می‌گردد .‌

@iranboom_ir
روزگار تلخ قبرستان تاریخی «ابن باویه» برای ساکنان شهیرش

از جمله چهره‌های سرشناسی که در آرامگاه ابن بابویه مدفون هستند می‌توان به شهدای سی تیر، جهان پهلوان تختی، علامه طباطبایی، علی اکبر دهخدا، شهید دکترفاطمی، موذن‌زاده، میرزاده عشقی و هادی اسلامی اشاره کرد و به همین دلیل و همچنین قدمت تاریخی این مجموعه که حتی در سنگ قبر عامه دفن شدگان نیز مشهود است.

آرامگاه ابن بابویه نخستین گورستان شهرری و دومین گورستان تهران که بسیاری از مشهورترین چهره‌های ایران در آن مدفون شده‌اند، روزگار چندان خوشایندی را پشت سر نمی‌گذارد و علی‌رغم تلاش‌ها برای بازسازی بخش‌‌هایی از آن، وضعیت آشفته این قبرستان تاریخی نگران کننده است و اوضاع آنچنان عجیب است که یافتن قبر چهره‌های شهیر نیز به سادگی ممکن نیست.

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/didehban/yademan-ha/14335-rozegar-talkh-ghabrestan-abnbabevei.html

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
یادی از عزیز سفرکرده کوه،گرد آفریدِ کوهنوردی ایران - #لیلا_اسفندیاری
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh/6700-

@iranboom_ir
یادی از عزیز سفرکرده کوه، گرد آفریدِ کوهنوردی ایران - لیلا اسفندیاری ِکُجُوری

گزارش و عکس: علیرضا زیاری

پروازِ لیلا در بلندای نانگاپاربات سی ویکم تیرماه سال 1390 بوده است که کوهنوردان یک  روز پیش تر به بر پائی این یادواره همت گمارده ودور هم جمع شده اندوبه رسم نیاکان ِپرمهرشان ، یادش را با آرش کمانگیر گره زده اند. اگر آرش جان خودرا در تیر نهاده وبرای پاسداری از مرز میهن فداکرد، لیلا هم که از دیار آرش و البرز و مازندران  بود برای در نوردیدن مرزهای جغرافیائی کشورها وبیان بزرگی نام ایران وایرانی ، با گام هایی شمرده که هر لحظه اش با نفس و عشقی ژرف به میهن همراه بود ، قله های برف گرفته و مه آلود کشورهای دیگر را نیز زیر پا گذاشت وتا پای جان برای اعتلای نام میهن در بلندای ستیغ برف گرفته نانگاپاربات ایستاد.
امروز کوهنوردانِ ایرانی بر این بلندا گرد آمده اند تا یادآور  گفتار وکردار لیلا باشند که :

در سی ویکم  تیر 1390 لیلا اسفندیاری  پس از سالها کوشش وتلاش خستگی ناپذیر درراه ارمانی که برگزیده بود جان بر سرِ ارمان ِ خود نهادوبربلنداهاپروازِ جاودانه کرد. زنده گی پربارِ لیلا اسفندیاری به همه ایرانیان ِ پس از خود وبویژه به زنان ایرانی آموخت که زن ایرانی می تواند ، اما همه میدانیم که توانستن موهبت وهدیه ای نیست که بی هیچ کوششی بر دامان ما بیافتد. توانستن همواره پس از خواستن شکل میگیرد. لیلا خواست وتوانست
زندکی کوهنوردی  لیلا در سالیان پر از کوشش وتلاشش برای صعود به قلل بالای هشت هزارمتری بعنوان یک زن ایرانی انگار در راه به تحقق در آوردن این اندیشه بودکه :

کاش می‌شد که روزی دلم را
مثل ِ بذری بکارم که فردا ،
بار وَرَ گردد و نسل ِ عُشّا ق ،
از بسیط ِ زمین بر نیفتد.
می توان ماند ، از این گونه آیا؟

http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh/6700-yadvare-leila-esfandiari-bar-faraz-ghole-tochal.html

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
Forwarded from ایران بوم
30tir-baharestan.pdf
1.5 MB
کتاب الکترونیکی «روز ۳۰ تیر، میدان بهارستان»

نوشته: دکتر هوشنگ طالع

انتشارات سمرقند

http://www.iranboom.org/posheh/ketab/samarghand/dr-tale/30tir-baharestan.pdf

@iranboom_ir
سخنگوی فرهنگ ایران (تاملی در آثار و آرای محمدعلی اسلامی ندوشن)
نویسنده:علی اکبر جعفری ندوشن
ناشر:مروارید
قیمت: ۶۰۰,۰۰۰ ریال؛ ۱۸۲ صفحه

«نمی‌توانم پنهان دارم که بیش از هر کس دیگر، دو کلمۀ ایران و فرهنگ بر قلمم رفته است. در مورد ایران سوءتفاهم نشود، همان‌گونه که بارها گفته‌ام، منظورم قدرشناسی نسبت به یک دفینة تمدن است. اما فرهنگ، مفهوم وسیع و عام آن را در نظر داشته‌ام، یعنی جهان‌بینی و رهیافت زندگی؛ یعنی آنچه شخصیت انسانی یک ملت را تشکیل می‌دهد و از نوشتن بیش از یک هدف نداشتم و آن این بود که حق انسانیت خود را ادا کنم.»

اسلامی ندوشن از نویسندگان صاحب‌نام معاصر است که ادب فارسی را با تأمل در تاریخ و فرهنگ ایران بازشناخته و نشان‌های روشنی از هویت انسان ایرانی معاصر به دست داده است. بی‌شک او با اندیشیدن به «ایران» و «فرهنگ» آن و خلق ده‌ها اثر ماندگار در این‌باره،از سخنگویان موثر فرهنگ ایران در قرن حاضر است.
از این‌رو بازخوانی آثار و آرای او به اتکای مجموعه کتاب‌های وی و گفت‌وشنودها و مراودات مستمری که نویسندۀ این کتاب طی سه دهۀ اخیر با او داشته است،روایت روشن‌تری از زیست فرهنگ این سخنگوی فرهنگ ایران به دست می‌دهد
2024/11/14 14:07:09
Back to Top
HTML Embed Code: