تخریب محیط زیست در سبلان
عكس: محمد جهان آبادی
هر جا که درطبیعت ایران جادهای کشیده شود اولین اتفاق تخریب آن منطقه توسط افراد سود جو و گردشگران است. این بار نوبت قله سبلان است. مسیرهای گوناگونی جهت رسیدن به این قله وجود دارد که یکی از مهترین و پر رفت آمد ترین آن مسیر آبگرم قوتور سویی و شابیل میباشد که در بین راه اردبیل به مشکین شهر قرارگرفته است واین جاده تا ارتفاع حدود 2600 متری قله کشیده شده است و در پایین این قله رودخانه و آبگرم قوتور سویی قراردارد که بومیهای این منطقه که با ساختن رستوران و مهمان پذیرغیراصولی و ریختن زبالهها در این رودخانه موجب تخریب محیط زیست آن شدهاند.
http://iranboom.ir/negar-khaneh/146/2838.html
__
کانال تلگرامی ایرانبوم
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
عكس: محمد جهان آبادی
هر جا که درطبیعت ایران جادهای کشیده شود اولین اتفاق تخریب آن منطقه توسط افراد سود جو و گردشگران است. این بار نوبت قله سبلان است. مسیرهای گوناگونی جهت رسیدن به این قله وجود دارد که یکی از مهترین و پر رفت آمد ترین آن مسیر آبگرم قوتور سویی و شابیل میباشد که در بین راه اردبیل به مشکین شهر قرارگرفته است واین جاده تا ارتفاع حدود 2600 متری قله کشیده شده است و در پایین این قله رودخانه و آبگرم قوتور سویی قراردارد که بومیهای این منطقه که با ساختن رستوران و مهمان پذیرغیراصولی و ریختن زبالهها در این رودخانه موجب تخریب محیط زیست آن شدهاند.
http://iranboom.ir/negar-khaneh/146/2838.html
__
کانال تلگرامی ایرانبوم
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
آشنایی با مفاهیم محیط زیستی
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/5353-ahsenaei-ba-mafahim-mohit-zist.html
@iranboom_ir
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/5353-ahsenaei-ba-mafahim-mohit-zist.html
@iranboom_ir
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/35973
آشنایی با مفاهیم محیط زیستی
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/5353-ahsenaei-ba-mafahim-mohit-zist.html
مفاهیم: گرمایش جهانی چیست؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/5204-garmayesh-jahani-chist.html
چطور میتوان نیترات آب آشامیدنی را کاهش داد؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/123-chetor-nitrat-aab-kahesh.html
آشنایی با بستههای بیوژنیک
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/2402-ashenaei-baste-biogenic.html
مفاهیم: شفق قطبی چیست؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/2711-shafagh-ghotbi-chist.html
مفاهیم: کمپوست چیست؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/2728-compost-chist.html
مفاهیم: انرژی زمین گرمایی چیست؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/2778-enerji-zamin-garmaei-chist.html
مفاهیم: نیترات چیست و چطور وارد آب میشود؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/2780-nitrat-chist.html
آشنایی با کدهای بازیافت پلاستیک
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/2807-ashenai-ba-kod-bazyaft-pelastik.html
چطور در خانه کمپوست تولید کنیم؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/2816-chetor-dar-khane-compost-tolid.html
مفاهیم: ژئوپارک چیست؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/3613-jeo-park-chist.html
آشنایی با روز جهانی آب
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/2878-ashenaei-ba-roz-jahani-aab.html
مفاهیم: گازهای گلخانهای چیست؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/4108-gazha-golkhanei-chist.html
چطور کره زمین را نجات دهیم؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/3682-chetor-kore-zanmin-nejat.html
مفاهیم: تکتونیک صفحهای چیست؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/3612-plate-tectonics-chist.html
چطور گیاهان متوجه آمدن بهار میشوند؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/3380-chetor-giahan-bahar.html
چطور از پرتوهای ماورایبنفش در امان بمانیم؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/3394-chetor-az-partov-mavara-banafsh.html
مفاهیم: اشعه ماوراء بنفش چیست؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/3482-ashae-mavara-banafsh-chist.html
مفاهیم: سوخت زیستی چیست؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/3519-sokht-zisti-chist.html
معمای زمان شکوفه دهی درختان کشف شد
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/5195-moamaye-zaman-shokofe-dehe-derakhtan.html
💠ایرانبوم؛ نگرشی به تاریخ و فرهنگ ِ دیرپایِ ایرانزمین🌳🌲
@IRANBoom_IR
آشنایی با مفاهیم محیط زیستی
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/5353-ahsenaei-ba-mafahim-mohit-zist.html
مفاهیم: گرمایش جهانی چیست؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/5204-garmayesh-jahani-chist.html
چطور میتوان نیترات آب آشامیدنی را کاهش داد؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/123-chetor-nitrat-aab-kahesh.html
آشنایی با بستههای بیوژنیک
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/2402-ashenaei-baste-biogenic.html
مفاهیم: شفق قطبی چیست؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/2711-shafagh-ghotbi-chist.html
مفاهیم: کمپوست چیست؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/2728-compost-chist.html
مفاهیم: انرژی زمین گرمایی چیست؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/2778-enerji-zamin-garmaei-chist.html
مفاهیم: نیترات چیست و چطور وارد آب میشود؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/2780-nitrat-chist.html
آشنایی با کدهای بازیافت پلاستیک
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/2807-ashenai-ba-kod-bazyaft-pelastik.html
چطور در خانه کمپوست تولید کنیم؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/2816-chetor-dar-khane-compost-tolid.html
مفاهیم: ژئوپارک چیست؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/3613-jeo-park-chist.html
آشنایی با روز جهانی آب
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/2878-ashenaei-ba-roz-jahani-aab.html
مفاهیم: گازهای گلخانهای چیست؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/4108-gazha-golkhanei-chist.html
چطور کره زمین را نجات دهیم؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/3682-chetor-kore-zanmin-nejat.html
مفاهیم: تکتونیک صفحهای چیست؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/3612-plate-tectonics-chist.html
چطور گیاهان متوجه آمدن بهار میشوند؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/3380-chetor-giahan-bahar.html
چطور از پرتوهای ماورایبنفش در امان بمانیم؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/3394-chetor-az-partov-mavara-banafsh.html
مفاهیم: اشعه ماوراء بنفش چیست؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/3482-ashae-mavara-banafsh-chist.html
مفاهیم: سوخت زیستی چیست؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/3519-sokht-zisti-chist.html
معمای زمان شکوفه دهی درختان کشف شد
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/5195-moamaye-zaman-shokofe-dehe-derakhtan.html
💠ایرانبوم؛ نگرشی به تاریخ و فرهنگ ِ دیرپایِ ایرانزمین🌳🌲
@IRANBoom_IR
Telegram
ایران بوم
آشنایی با مفاهیم محیط زیستی
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/5353-ahsenaei-ba-mafahim-mohit-zist.html
@iranboom_ir
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/5353-ahsenaei-ba-mafahim-mohit-zist.html
@iranboom_ir
دریای مازندران - سروده محمدتقی حرآبادی
ای تاج نقرهای بهسر ، باستانیم / دریایِ نورِ کمشده از کاویانیم
ای لب به لب رسیده ، به گیلانِ ماهرو / ای نیلگون ، طراوتِ مازندرانیم
ای یادگار مانده ز اقوام آریا / ای جِغهی نشسته به فرقِ کیانیم
ای برکشیده از پس البرز آهنین / با آبیِ بزرگ تو اکنون ، جهانیم
من ماسههای ساحلت را شمردام / این خاطره مانده ز عهد جوانیم
چون ببرِ آرزوی وطن ، نعره میزنم / از جنگل رها شدهی هیرکانیم
این سرزمین به کهنگی روزگار توست / گر بشنوی حکایتی از زندگانیم
روزی که داریوش ز ولگا گذشته بود / از اترک و ارس ، تو گرفتی نشانیم
آبسکون از منست وخزرها و کاسپین / با هر زبان که خوانده شوی ، من همانیم
این جِغه را به تارک ایران نیافتم / تا فرش راه روس شود ، خسروانیم
من از تبار آرشم ، ای مرز پرگهر / کافی ست تا به تیر و کمانی رسانیم
***
در سرزمین پارت زده ، خیمه ترکمن / این ترکمن که نیست ، در اندیشه ترکِ من
قزاق تا به جای اُردها نشسته است / دریای کاسپین به تمنا نشسته است
آن آذر جدا شده ز « بایجان » ما / یک مشت آتش است ، ز آتشگهان ما
از سرزمین رفتهی قفقاز و ساحلات / جز شیروان و گنجه نماندست در دلت
دریا ، شنیدی عاقبتِ دردناکیام / من وارث تمامی آبی و خاکیام ...
آن ها که حقِ درصدیت را شنیدهاند / در غیرت وطن ، عدد صد ندیدهاند
دیو سپید و رستمِ دستان و هفت خوان / از سر بگیرم ، ار تو شوی ، رخش داستان ...
دریا ، به نام مردم مازندران خوش است / ورنه صدایِ موج ، سوک سیاوش است
گیلانی نجیب ، مپندار این چنین / دریا به کام میکشد ، این اژدهای چین
با مرد تالشی ، سخن از سهم آب نیست / در خاک ریشه دارد و اهل سراب نیست
دریای مه گرفته ، برایش شرافت است / تا مرز آبیِ وطنش ، استقامت است
این سرزمین ، نشیب بسی دیده و فراز / اما به پای مانده ، سرافراز و بینیاز
در انتظار باد موافق نشستهایم / با صبرمان ، سکوت شما را شکستهایم
@iranboom_ir
ای تاج نقرهای بهسر ، باستانیم / دریایِ نورِ کمشده از کاویانیم
ای لب به لب رسیده ، به گیلانِ ماهرو / ای نیلگون ، طراوتِ مازندرانیم
ای یادگار مانده ز اقوام آریا / ای جِغهی نشسته به فرقِ کیانیم
ای برکشیده از پس البرز آهنین / با آبیِ بزرگ تو اکنون ، جهانیم
من ماسههای ساحلت را شمردام / این خاطره مانده ز عهد جوانیم
چون ببرِ آرزوی وطن ، نعره میزنم / از جنگل رها شدهی هیرکانیم
این سرزمین به کهنگی روزگار توست / گر بشنوی حکایتی از زندگانیم
روزی که داریوش ز ولگا گذشته بود / از اترک و ارس ، تو گرفتی نشانیم
آبسکون از منست وخزرها و کاسپین / با هر زبان که خوانده شوی ، من همانیم
این جِغه را به تارک ایران نیافتم / تا فرش راه روس شود ، خسروانیم
من از تبار آرشم ، ای مرز پرگهر / کافی ست تا به تیر و کمانی رسانیم
***
در سرزمین پارت زده ، خیمه ترکمن / این ترکمن که نیست ، در اندیشه ترکِ من
قزاق تا به جای اُردها نشسته است / دریای کاسپین به تمنا نشسته است
آن آذر جدا شده ز « بایجان » ما / یک مشت آتش است ، ز آتشگهان ما
از سرزمین رفتهی قفقاز و ساحلات / جز شیروان و گنجه نماندست در دلت
دریا ، شنیدی عاقبتِ دردناکیام / من وارث تمامی آبی و خاکیام ...
آن ها که حقِ درصدیت را شنیدهاند / در غیرت وطن ، عدد صد ندیدهاند
دیو سپید و رستمِ دستان و هفت خوان / از سر بگیرم ، ار تو شوی ، رخش داستان ...
دریا ، به نام مردم مازندران خوش است / ورنه صدایِ موج ، سوک سیاوش است
گیلانی نجیب ، مپندار این چنین / دریا به کام میکشد ، این اژدهای چین
با مرد تالشی ، سخن از سهم آب نیست / در خاک ریشه دارد و اهل سراب نیست
دریای مه گرفته ، برایش شرافت است / تا مرز آبیِ وطنش ، استقامت است
این سرزمین ، نشیب بسی دیده و فراز / اما به پای مانده ، سرافراز و بینیاز
در انتظار باد موافق نشستهایم / با صبرمان ، سکوت شما را شکستهایم
@iranboom_ir
امرداد، نامیرایی که مردنی شد
امرداد را به اشتباه مرداد میگویند و اینگونه است که واژهای با معنای نامیرایی، به مرگ ختم میشود.
در زبانشناسیِ تاریخی پدیدهای وجود دارد به نام "قیاس" که سرآغاز دگرگونی در بسیاری از واژهها است. مثلاً واژه "زمین" در اصل "زمی" بوده اما چون معمولا همرا با "آسمان" که آخرش "ن" دارد، به کار میرفته، از این همجواری تأثیر گرفته و در قیاس با این کلمه یک "ن" به آخرش اضافه شده و شده "زمین" اما این نون در ریشهاش وجود و معنا ندارد.
برای اَمِرداد بیچاره نیز چنین اتفاقی افتاده؛ زیرا در کنار واژه خرداد قرار گرفته و این همجواری او را از جاودانگی و نامیرایی به میرایی و مردنی تبدیل کرده است!
واژه "امرداد" (اَمِرِتات) از سه بخش تشکیل شده: 1- پیشوند "اَ" که سر هر وایهای بیاید، معنیآن را متضاد میکند. 2- ریشه اوستایی مَر به معنی مرگ و مردن 3- پسوند "تات".
بنابراین "مرتات" که در زبان امروز به مرداد بدل شده، یعنی میرا و مردنی، در حالی که امرتات (امرداد) یعنی نامیرا، بیمرگی و جاودان.
شاید برای بسیاری این پرسش پیش بیاید که نامهای خرداد و مرداد به عنوان دو تا از ماههای سال خورشیدی، در پی هم و در کنار هم نیستند و با وجود ماه تیر که در میانه آنها قرار میگیرد چطور تا این حد همجوار شدهاند که امرداد چنین تأثیری پذیرفته است؟
باید گفت که ماجرای امرداد و خرداد فراتر، ژرف تر و کهنتر از دو نام است و همنشینی آنها را باید در اسطورههای زیبای ایرانی جست و جو کرد.
امرداد و خرداد دو تن از امشاسپندانِ اهورامزدا هستند. امشاسپندان که جلوههای خداوند در جهان به شمار میآیند، جاودانان مقدسی هستند که هرکدام در رابطه با آفرینشِ یک یا چند پدیده از هستی وظیفهای دارند.
امردادِ امشاسپند گیاهان را میرویاند و گلهها و رمهها را افزایش میدهد. او میکوشد تا گیاهان پژمرده نشوند.
در اسطوره آفرینش، زمانی که اهریمن به آفرینش نخستین در جهان حملهور شد، امرداد از جوهره وجودی گیاهان محافظت کرد؛ به این صورت که گیاهِ خشک شده و آسیب دیده از سوی اهریمن را برمیگیرد، میساید و با یاری ایزد باران در جهان پراکنده میکند تا بدین ترتیب رستنیهای گوناگون در همه دنیا سر از خاک بیرون بیاورند.
از سوی دیگر خردادِ امشاسپند آب را حمایت میکند، با ایزد باران یار و همکار است و شادابی گیاهان نشانهای از وجود اوست.
بنابراین عملکرد او و امرداد با هم ارتباط تنگاتنگ دارند. این دو امشاسپند مؤنث هستند و در متنهای کهن معمولاً به عنوان نمایندگان رویش و زندگی، نامشان در کنار هم میآید. این همنشینی، همان است که سبب شد امرداد به مرداد بدل و معنایش کاملاً متضاد شود.
نکته جالب توجه دیگر آن که در اسطورهها، هر یک از این امشاسپندان، یک دشمن مستقیم دارند که این دشمنان از سوی اهریمن مأمور شدهاند تا در کار آنها کارشکنی کنند و امرداد و خرداد دشمنانشان نیز وظایف مرتبط دارند.
دشمن خرداد دیوی است به نام "تَئیری" و دشمن امرداد دیو دیگری به نام "زئیری". زئیری وظیفهاش ساختن زهر است و تئیری باید گیاهان و دامها را با این زهر بیامیزد و از بین ببرد.
البته خرداد و امرداد با همکاری هم، مانع از آن میشوند که جهان پژمرده و زهرآلود شود و همچنان که میبینیم زندگی در سراسر هستی همچنان جریان دارد.
سیمن دخت گودرزی
منابع:
- راهنمای زبان های باستانی؛ دکتر محسن ابوالقاسمی
- تاریخ اساطیری ایران؛ دکتر ژاله آموزگار
- فرهنگ کوچک زبان پهلوی؛ دیوید نیل مکنزی، ترجمه دکتر مهشید میرفخرایی
http://www.iranboom.ir/jashnha/72-amordad/10921-1392-07-03-08-09-41-sp-731011559.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
امرداد را به اشتباه مرداد میگویند و اینگونه است که واژهای با معنای نامیرایی، به مرگ ختم میشود.
در زبانشناسیِ تاریخی پدیدهای وجود دارد به نام "قیاس" که سرآغاز دگرگونی در بسیاری از واژهها است. مثلاً واژه "زمین" در اصل "زمی" بوده اما چون معمولا همرا با "آسمان" که آخرش "ن" دارد، به کار میرفته، از این همجواری تأثیر گرفته و در قیاس با این کلمه یک "ن" به آخرش اضافه شده و شده "زمین" اما این نون در ریشهاش وجود و معنا ندارد.
برای اَمِرداد بیچاره نیز چنین اتفاقی افتاده؛ زیرا در کنار واژه خرداد قرار گرفته و این همجواری او را از جاودانگی و نامیرایی به میرایی و مردنی تبدیل کرده است!
واژه "امرداد" (اَمِرِتات) از سه بخش تشکیل شده: 1- پیشوند "اَ" که سر هر وایهای بیاید، معنیآن را متضاد میکند. 2- ریشه اوستایی مَر به معنی مرگ و مردن 3- پسوند "تات".
بنابراین "مرتات" که در زبان امروز به مرداد بدل شده، یعنی میرا و مردنی، در حالی که امرتات (امرداد) یعنی نامیرا، بیمرگی و جاودان.
شاید برای بسیاری این پرسش پیش بیاید که نامهای خرداد و مرداد به عنوان دو تا از ماههای سال خورشیدی، در پی هم و در کنار هم نیستند و با وجود ماه تیر که در میانه آنها قرار میگیرد چطور تا این حد همجوار شدهاند که امرداد چنین تأثیری پذیرفته است؟
باید گفت که ماجرای امرداد و خرداد فراتر، ژرف تر و کهنتر از دو نام است و همنشینی آنها را باید در اسطورههای زیبای ایرانی جست و جو کرد.
امرداد و خرداد دو تن از امشاسپندانِ اهورامزدا هستند. امشاسپندان که جلوههای خداوند در جهان به شمار میآیند، جاودانان مقدسی هستند که هرکدام در رابطه با آفرینشِ یک یا چند پدیده از هستی وظیفهای دارند.
امردادِ امشاسپند گیاهان را میرویاند و گلهها و رمهها را افزایش میدهد. او میکوشد تا گیاهان پژمرده نشوند.
در اسطوره آفرینش، زمانی که اهریمن به آفرینش نخستین در جهان حملهور شد، امرداد از جوهره وجودی گیاهان محافظت کرد؛ به این صورت که گیاهِ خشک شده و آسیب دیده از سوی اهریمن را برمیگیرد، میساید و با یاری ایزد باران در جهان پراکنده میکند تا بدین ترتیب رستنیهای گوناگون در همه دنیا سر از خاک بیرون بیاورند.
از سوی دیگر خردادِ امشاسپند آب را حمایت میکند، با ایزد باران یار و همکار است و شادابی گیاهان نشانهای از وجود اوست.
بنابراین عملکرد او و امرداد با هم ارتباط تنگاتنگ دارند. این دو امشاسپند مؤنث هستند و در متنهای کهن معمولاً به عنوان نمایندگان رویش و زندگی، نامشان در کنار هم میآید. این همنشینی، همان است که سبب شد امرداد به مرداد بدل و معنایش کاملاً متضاد شود.
نکته جالب توجه دیگر آن که در اسطورهها، هر یک از این امشاسپندان، یک دشمن مستقیم دارند که این دشمنان از سوی اهریمن مأمور شدهاند تا در کار آنها کارشکنی کنند و امرداد و خرداد دشمنانشان نیز وظایف مرتبط دارند.
دشمن خرداد دیوی است به نام "تَئیری" و دشمن امرداد دیو دیگری به نام "زئیری". زئیری وظیفهاش ساختن زهر است و تئیری باید گیاهان و دامها را با این زهر بیامیزد و از بین ببرد.
البته خرداد و امرداد با همکاری هم، مانع از آن میشوند که جهان پژمرده و زهرآلود شود و همچنان که میبینیم زندگی در سراسر هستی همچنان جریان دارد.
سیمن دخت گودرزی
منابع:
- راهنمای زبان های باستانی؛ دکتر محسن ابوالقاسمی
- تاریخ اساطیری ایران؛ دکتر ژاله آموزگار
- فرهنگ کوچک زبان پهلوی؛ دیوید نیل مکنزی، ترجمه دکتر مهشید میرفخرایی
http://www.iranboom.ir/jashnha/72-amordad/10921-1392-07-03-08-09-41-sp-731011559.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
کتاب «اشراق و عرفان» نوشتهٔ دکتر نصرالله پورجوادی
این کتاب مشتمل است بر شانزده مقاله، شش نقد کتاب و نیز، معرفی دو رساله فارسی از شیخ اشراق شهابالدین سهروردی.
مقالهها و نقدها همه یا به آثار و آرای عرفانی شیخ اشراق مربوط میشود یا به طور کلی به تفکر عرفانی حکمایی که بعد از سهروردی میزیستهاند و کم و بیش از آثار عرفانی ابن سینا و یا شیخ الاشراق متاثر شدهاند.
تعداد یازده مقاله از شانزده مقاله کتاب پیشتر در نشریات مختلف به چاپ رسیده است. نقدها نیز در شمارههای مختلف نشر دانش منتشر شده است. دو رساله فارسی سهروردی «فی حاله الطفولیه» و «لغت موران» نیز چندین بار در مجلات گوناگون به طبع رسیده است.
فهرست مطالب کتاب به این قرار است:
بخش اول- مقالهها
انوار درونی از نظر سهروردی و ابن سینا
مونس العشاق سهروردی و تأثیر آن در ادبیات فارسی
روحانیت کیخسرو در شاهنامه و سنت اشراقی
شیخ اشراق و تألیف الواح عمادی
مسئله انتساب رساله الابراج به شیخ اشراق
یادداشتهایی درباره اشعار فارسی شیخ اشراق
عبدالرزاق کاشانی و شیخ اشراق
پیر گلرنگ
حسن و مراتب ادراک آن
تصوف اشراقی در مثنوی طریق التحقیق
عرفان اصیل ایرانی در سفینه تبریز
عرفان خواجه نصیر در اوصاف الاشراف
مأخذ غیاث الدین دشتکی در مقامات العارفین
حلاج و بایزید بسطامی از نظر ملاصدرا
رساله مشواق
اصطلاحات صوفیه در فرهنگ معین
بخش دوم- تصحیح دو رساله از شیخ اشراق
تصحیح جدیدی از رساله فی حاله الطفولیه
لغت موران
بخش سوم- نقدها
پرتونامه و ترجمه انگلیسی آن
رسائل رمزی و عرفانی شیخ اشراق و ترجمه انگلیسی آنها
حکمت و تصوف (گزینش عنوان برای کتابی گمنام)
ارض ملکوت: بهشت گمشده
کتاب شیخ اشراق در اصول فقه
کتاب دیگری از عبدالرزاق کاشانی در اصطلاحات صوفیه
تعلیقه
کتابنامه
اعلام و اسامی جغرافیایی
مفاهیم و اصطلاحات
آیات و احادیث و سخن بزرگان
اشراق و عرفان تأْلیف دکتر نصرالله پورجوادی در انتشارات سخن منتشر شده است.
https://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/12592---l--r-----sp-1766450415.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
این کتاب مشتمل است بر شانزده مقاله، شش نقد کتاب و نیز، معرفی دو رساله فارسی از شیخ اشراق شهابالدین سهروردی.
مقالهها و نقدها همه یا به آثار و آرای عرفانی شیخ اشراق مربوط میشود یا به طور کلی به تفکر عرفانی حکمایی که بعد از سهروردی میزیستهاند و کم و بیش از آثار عرفانی ابن سینا و یا شیخ الاشراق متاثر شدهاند.
تعداد یازده مقاله از شانزده مقاله کتاب پیشتر در نشریات مختلف به چاپ رسیده است. نقدها نیز در شمارههای مختلف نشر دانش منتشر شده است. دو رساله فارسی سهروردی «فی حاله الطفولیه» و «لغت موران» نیز چندین بار در مجلات گوناگون به طبع رسیده است.
فهرست مطالب کتاب به این قرار است:
بخش اول- مقالهها
انوار درونی از نظر سهروردی و ابن سینا
مونس العشاق سهروردی و تأثیر آن در ادبیات فارسی
روحانیت کیخسرو در شاهنامه و سنت اشراقی
شیخ اشراق و تألیف الواح عمادی
مسئله انتساب رساله الابراج به شیخ اشراق
یادداشتهایی درباره اشعار فارسی شیخ اشراق
عبدالرزاق کاشانی و شیخ اشراق
پیر گلرنگ
حسن و مراتب ادراک آن
تصوف اشراقی در مثنوی طریق التحقیق
عرفان اصیل ایرانی در سفینه تبریز
عرفان خواجه نصیر در اوصاف الاشراف
مأخذ غیاث الدین دشتکی در مقامات العارفین
حلاج و بایزید بسطامی از نظر ملاصدرا
رساله مشواق
اصطلاحات صوفیه در فرهنگ معین
بخش دوم- تصحیح دو رساله از شیخ اشراق
تصحیح جدیدی از رساله فی حاله الطفولیه
لغت موران
بخش سوم- نقدها
پرتونامه و ترجمه انگلیسی آن
رسائل رمزی و عرفانی شیخ اشراق و ترجمه انگلیسی آنها
حکمت و تصوف (گزینش عنوان برای کتابی گمنام)
ارض ملکوت: بهشت گمشده
کتاب شیخ اشراق در اصول فقه
کتاب دیگری از عبدالرزاق کاشانی در اصطلاحات صوفیه
تعلیقه
کتابنامه
اعلام و اسامی جغرافیایی
مفاهیم و اصطلاحات
آیات و احادیث و سخن بزرگان
اشراق و عرفان تأْلیف دکتر نصرالله پورجوادی در انتشارات سخن منتشر شده است.
https://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/12592---l--r-----sp-1766450415.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
۲۸ سال پیش در ۳ امرداد ۱۳۷۵، سید ضیاءالدین سجادی ـ ادیب، محقق و از مفاخر فرهنگی ایران ـ درگذشت.
یادش گرامی باد.
@iranboom_ir
یادش گرامی باد.
@iranboom_ir
۳ امرداد سالروز درگذشت رسام ارژنگی
عباس رسّام ارژنگي ( زاده سال ۱۲۷۱ تبریز -- درگذشته ۳ امرداد ۱۳۵۴ تهران ) نقاش برجسته و شاعر
نامبرده در خانوادهای كه نسب آن به میرک (نقاش بزرگ عهد صفوي) ميرسيد به دنيا آمد .
نياكان او همه نقاش و رسام فرش و همه تصویرگر بودند.
پدر وي را به مدرسه ميرزا حسنخان رشديه فرستاد .
در سال ۱۲۹۸، هجده ساله بود که براي آموزش علمي نقاشي جديد و طراحي عازم تفليس شد و از اين شهر جهت اخذ مدرك ليسانس به دانشگاه مسكو رفت و پس از پایان تحصیل و با شروع جنگ جهاني اول به ايران بازگشت. ارژنگي با ورود به تهران، اولين نگارخانه پايتخت را در خيابان علاءالدوله ( فردوسی) تأسيس كرد. كاريكاتورسازی را كنار گذاشت و كلاس آموزش نقاشي و مينياتور برپا کرد. در اين دوره شعر گفت، داستان نوشت پيكرهسازي كرد و يك دهه بعد مهمترين مينياتوريست ايراني لقب گرفت.
در دهه نخستين اين قرن «نگارستان ارژنگي» به شواهد نامه های به جا مانده از مهمترين مجامع روشنگري، هنري و ادبي تهران بوده است.
وی روشي جديد در مينياتورسازي (خارج شدن از خياليسازي) را به شاگردان جوان تعليم میداد.
نيمايوشيج می گوید: «آب و رنگكاريهاي رسام ارژنگي و پردههاي روغني او و مير مصور ارژنگي نمونههاي نوين و استادانه ما در نقاشي محسوب ميشوند.
اولين مشخصه مينياتورهاي ارژنگي دوري از پندارگرايي است.
حين تصويرسازي از جنگها يا مبدل كردن شعر شاعران ، از جغرافياي كاربردي استفاده ميکرد يعني در تابلو «يعقوب ليث»، چهره يعقوب بسيار طبيعي و حالات صورت طبیعی است. دشت و زمينه اين اثر به دورنماي صحنه جنگ، عمق و شكوه بخشيده است.
از رسام ارژنگي بالغ بر دو هزار تابلو نقاشي، آب و رنگ، رنگ و روغنی، مينياتور، سياهقلم، كاريكاتور و تنديس بر جا مانده. تابلوهایي باشكوه چون نادرشاه، يعقوب لیث، كورش بزرگ، بهرام گور، رستم و سهراب و...
او اولين نقاشي است كه از روشنفكران، ادبا و هنرمندان بعد از مشروطه نقش كشيده است. اولين بار چهره نيمايوشيج در كنار شعر « نقاشي قديم ايراني در سال ۱۳۰۹ از كشور بلژيك ديپلم افتخار و مدال گرفت. اولين كس است از ميان نقاشان كه مقالاتي مبتني بر بينش علمي درباره نقاشي ميرك، رضا تبريزي و بهزاد در روزنامههاي دهه آغازين اين قرن نوشت. اولين كس است كه همچون در سال ۱۳۰۷ يك كتاب از آثار خود را به چاپ رساند. اولين كس است كه چاپي معقول از رباعيات خيام را با تابلوهايي جديد در سال ۱۳۱۵ در مؤسسه خاور در تهران منتشر کرد.او جدا از تأسيس نخستين نگارستان در سال ۱۳۱۷ اولين هنرستان صنايع مستظرفه را در شهر تبريز بنيان نهاد.
در همين مدرسه است كه از پي آموزشهاي رسام ارژنگي و برادرش ميرمصّور، نسل جديد طراحان فرش تبريز پديدار شد.
وی در سال ۱۳۲۲ و براي نخستين بار در ايران اقدام به طراحي و چاپ الگوهاي نقاشي براي آموزش نقاشي به دانشآموزان کرد.
در سال ۱۳۱۲ به خواست پرفسور اسميت، خاورشناس امريكايي رباعيات خيام را به تصوير كشيد و بعدتر اين پروفسور كتابي از اين آثار را با اشعار خيام در امريكا انتشار داد.
از ارژنگي چندين تابلو از تصاوير حماسه فردوسي در شاهنامه چاپ خاور و شاهنامه نوبخت نيز برجامانده است که در سال ۱۳۳۳ ثمره سی سال شاعری اش رادر «ديوان ارژنگي» منتشر کرد.
این هنرمند برجسته در سوم امرداد ۱۳۵۴ بدرود زندگی گفت و در قطعه هشت بهشت زهرا (س) آرام گرفت.
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/2749-rassam-arjangi.html
_
کانال تلگرامی ایرانبوم
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
عباس رسّام ارژنگي ( زاده سال ۱۲۷۱ تبریز -- درگذشته ۳ امرداد ۱۳۵۴ تهران ) نقاش برجسته و شاعر
نامبرده در خانوادهای كه نسب آن به میرک (نقاش بزرگ عهد صفوي) ميرسيد به دنيا آمد .
نياكان او همه نقاش و رسام فرش و همه تصویرگر بودند.
پدر وي را به مدرسه ميرزا حسنخان رشديه فرستاد .
در سال ۱۲۹۸، هجده ساله بود که براي آموزش علمي نقاشي جديد و طراحي عازم تفليس شد و از اين شهر جهت اخذ مدرك ليسانس به دانشگاه مسكو رفت و پس از پایان تحصیل و با شروع جنگ جهاني اول به ايران بازگشت. ارژنگي با ورود به تهران، اولين نگارخانه پايتخت را در خيابان علاءالدوله ( فردوسی) تأسيس كرد. كاريكاتورسازی را كنار گذاشت و كلاس آموزش نقاشي و مينياتور برپا کرد. در اين دوره شعر گفت، داستان نوشت پيكرهسازي كرد و يك دهه بعد مهمترين مينياتوريست ايراني لقب گرفت.
در دهه نخستين اين قرن «نگارستان ارژنگي» به شواهد نامه های به جا مانده از مهمترين مجامع روشنگري، هنري و ادبي تهران بوده است.
وی روشي جديد در مينياتورسازي (خارج شدن از خياليسازي) را به شاگردان جوان تعليم میداد.
نيمايوشيج می گوید: «آب و رنگكاريهاي رسام ارژنگي و پردههاي روغني او و مير مصور ارژنگي نمونههاي نوين و استادانه ما در نقاشي محسوب ميشوند.
اولين مشخصه مينياتورهاي ارژنگي دوري از پندارگرايي است.
حين تصويرسازي از جنگها يا مبدل كردن شعر شاعران ، از جغرافياي كاربردي استفاده ميکرد يعني در تابلو «يعقوب ليث»، چهره يعقوب بسيار طبيعي و حالات صورت طبیعی است. دشت و زمينه اين اثر به دورنماي صحنه جنگ، عمق و شكوه بخشيده است.
از رسام ارژنگي بالغ بر دو هزار تابلو نقاشي، آب و رنگ، رنگ و روغنی، مينياتور، سياهقلم، كاريكاتور و تنديس بر جا مانده. تابلوهایي باشكوه چون نادرشاه، يعقوب لیث، كورش بزرگ، بهرام گور، رستم و سهراب و...
او اولين نقاشي است كه از روشنفكران، ادبا و هنرمندان بعد از مشروطه نقش كشيده است. اولين بار چهره نيمايوشيج در كنار شعر « نقاشي قديم ايراني در سال ۱۳۰۹ از كشور بلژيك ديپلم افتخار و مدال گرفت. اولين كس است از ميان نقاشان كه مقالاتي مبتني بر بينش علمي درباره نقاشي ميرك، رضا تبريزي و بهزاد در روزنامههاي دهه آغازين اين قرن نوشت. اولين كس است كه همچون در سال ۱۳۰۷ يك كتاب از آثار خود را به چاپ رساند. اولين كس است كه چاپي معقول از رباعيات خيام را با تابلوهايي جديد در سال ۱۳۱۵ در مؤسسه خاور در تهران منتشر کرد.او جدا از تأسيس نخستين نگارستان در سال ۱۳۱۷ اولين هنرستان صنايع مستظرفه را در شهر تبريز بنيان نهاد.
در همين مدرسه است كه از پي آموزشهاي رسام ارژنگي و برادرش ميرمصّور، نسل جديد طراحان فرش تبريز پديدار شد.
وی در سال ۱۳۲۲ و براي نخستين بار در ايران اقدام به طراحي و چاپ الگوهاي نقاشي براي آموزش نقاشي به دانشآموزان کرد.
در سال ۱۳۱۲ به خواست پرفسور اسميت، خاورشناس امريكايي رباعيات خيام را به تصوير كشيد و بعدتر اين پروفسور كتابي از اين آثار را با اشعار خيام در امريكا انتشار داد.
از ارژنگي چندين تابلو از تصاوير حماسه فردوسي در شاهنامه چاپ خاور و شاهنامه نوبخت نيز برجامانده است که در سال ۱۳۳۳ ثمره سی سال شاعری اش رادر «ديوان ارژنگي» منتشر کرد.
این هنرمند برجسته در سوم امرداد ۱۳۵۴ بدرود زندگی گفت و در قطعه هشت بهشت زهرا (س) آرام گرفت.
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/2749-rassam-arjangi.html
_
کانال تلگرامی ایرانبوم
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
آشنایی با استاد رسام ارژنگی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/3538-shenaei-ba-ostad-arjangi.html
@iranboom_ir
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/3538-shenaei-ba-ostad-arjangi.html
@iranboom_ir
بازسازي گلزار شهيدان 30 تير يک نياز ملي است
دکتر هوشنگ طالع
ايران ، ايران ، ايران ، اي کشور آريان : نامت بهجاست و مهرت در دلِ ما . بدبختتر از خائن تو ، اهريمني نيست و خوشبختتر از سرباز تو ، شهيد تو کيست ؟
شاد باد، شاد باد، شاد باشيد اي شهيدان راه ايران که به قرنها در دل دشتها ، کوهها و درياهاي ميهن ، به خون خود کفن پوشيده و حفتهآيد : ياد شما و نام شما ، افتخار ماست و درس زندگي ما .
امسال 71 سال از خيزش شکوهمند مردم سرتاسر ايران در 30 تيرماه 1331 براي درهم کوبيدن توطئهي دربار ـ استعمار بريتانيا و برپايي دو بارهي دولت ملي دکتر محمد مصدق ، مي گذرد .
در اين رويارويي، مردم و احزاب ملي با دستهاي خالي با نيروهاي تمام مسلح پليس و ارتش، جانبازي کردند و با تقديم شهيدان بسيار و نيز جانبازان بيشتر، پس از يک روز نبرد همهگير پيروز شدند.
بر پايهي آمار رسمي در اين روز 24 تن در تهران به شهادت رسيدند و گروهي بيشتري جانباز شدند . پس از تهران ، بيشترين شهيدان روز 30 تير 1331 ، ازآنِ شهر اهواز بود .
شهيدان روز سي ام تيرماه 1331 از سوي مجلس شوراي ملي، به عنوان پرافتخار «شهيد راه وطن» سرفراز شدند. شهيدان تهران در ابنبابويه شهرري در محوطهي ويژهاي همراه با آيين رسمي به خاک سپرده شدند .
اما شوربختانه پس از گذشت 71 سال از آن رخداد سترگ، به بهانههاي گوناگون از بهسازي، نوسازي و بازسازي گلزار شهيدان 30 تير 1331 جلوگيري به عمل ميآورند. شهرداري اين مسئوليت را به گردن سازمان اوقاف مياندازد و سازمان اوقاف مسئوليت را متوجه شهرداري مينمايد.
شگفتا در رژيم پيشين نيز از بازسازي، بهسازي و نوسازي گلزار شهيدان 30 تير جلوگيري ميکردند؛ در حالي که امروز، با توجه به اقرار سران آمريکا و برخي مقامات بريتانيا روشن گرديده است که سرنگوني حکومت دکترمحمد مصدق بر اثر کودتاي آمريکا ـ انگلستان بوده است و بدين سان، ديگر جاي هيچ بهانهاي براي بازسازي، بهسازي و نوسازي گلزار شهيدان 30 تير وجود ندارد.
طبقهبندي انسانها به «خودي» و «غيرخودي» گرچه شرمآور است؛ اما طبقهبندي شهيدان راه وطن به «خودي» و «غيرخودي» شرمآورتر ميباشد .
1- شهيد راه وطن اسماعيل عينکچي [فرزند عليمحمد]
2- شهيد راه وطن جبار سفيدگر رشيدي [فرزند آقابالا]
3- شهيد راه وطن محمد ابراهيم قاسمي [فرزند يارعلي]
4- شهيد راه وطن رستمي کلخوران
5- شهيد راه وطن اصغر اسکندريان [فرزند قاسم]
6- شهيد راه وطن [بدون نام]
7- شهيد راه وطن رستم زينعلي تهراني
8- شهيد راه وطن محمدسرندينژاد
9- شهيد راه وطن عباس لوءلوء
10- شهيد راه وطن نوروز کفايي [فرزند مبارک]
11- شهيد راه وطن پرويز رجالي [فرزند محمد]
12- شهيد راه وطن [بدون نام]
13- شهيد راه وطن علياکبر جهانفر
14- شهيد راه وطن حسن نيکوسخن [فرزند حسين]
15- شهيد راه وطن محمود يموتي
16- شهيد راه وطن اسماعيل صلواتي
17- شهيد راه وطن کاظم محبي
18- شهيد راه وطن سعدي اسکندي ميرحسيني [فرزند]
19- شهيد راه وطن ابوالقاسم بنکدار [فرزند جعفر]
20- شهيد راه وطن [گمنام]
21- شهيد راه وطن قدرتالله سليمي [فرزند نصرالله]
22- شهيد راه وطن [گمنام]
23- شهيد راه وطن [گمنام]
24- شهيد راه وطن رضي دستخوش [فرزند حسين]
25 ـ شهيد راه وطن هوشنگ رحمتالله رضيان [فرزند مهدي]
@iranboom_ir
دکتر هوشنگ طالع
ايران ، ايران ، ايران ، اي کشور آريان : نامت بهجاست و مهرت در دلِ ما . بدبختتر از خائن تو ، اهريمني نيست و خوشبختتر از سرباز تو ، شهيد تو کيست ؟
شاد باد، شاد باد، شاد باشيد اي شهيدان راه ايران که به قرنها در دل دشتها ، کوهها و درياهاي ميهن ، به خون خود کفن پوشيده و حفتهآيد : ياد شما و نام شما ، افتخار ماست و درس زندگي ما .
امسال 71 سال از خيزش شکوهمند مردم سرتاسر ايران در 30 تيرماه 1331 براي درهم کوبيدن توطئهي دربار ـ استعمار بريتانيا و برپايي دو بارهي دولت ملي دکتر محمد مصدق ، مي گذرد .
در اين رويارويي، مردم و احزاب ملي با دستهاي خالي با نيروهاي تمام مسلح پليس و ارتش، جانبازي کردند و با تقديم شهيدان بسيار و نيز جانبازان بيشتر، پس از يک روز نبرد همهگير پيروز شدند.
بر پايهي آمار رسمي در اين روز 24 تن در تهران به شهادت رسيدند و گروهي بيشتري جانباز شدند . پس از تهران ، بيشترين شهيدان روز 30 تير 1331 ، ازآنِ شهر اهواز بود .
شهيدان روز سي ام تيرماه 1331 از سوي مجلس شوراي ملي، به عنوان پرافتخار «شهيد راه وطن» سرفراز شدند. شهيدان تهران در ابنبابويه شهرري در محوطهي ويژهاي همراه با آيين رسمي به خاک سپرده شدند .
اما شوربختانه پس از گذشت 71 سال از آن رخداد سترگ، به بهانههاي گوناگون از بهسازي، نوسازي و بازسازي گلزار شهيدان 30 تير 1331 جلوگيري به عمل ميآورند. شهرداري اين مسئوليت را به گردن سازمان اوقاف مياندازد و سازمان اوقاف مسئوليت را متوجه شهرداري مينمايد.
شگفتا در رژيم پيشين نيز از بازسازي، بهسازي و نوسازي گلزار شهيدان 30 تير جلوگيري ميکردند؛ در حالي که امروز، با توجه به اقرار سران آمريکا و برخي مقامات بريتانيا روشن گرديده است که سرنگوني حکومت دکترمحمد مصدق بر اثر کودتاي آمريکا ـ انگلستان بوده است و بدين سان، ديگر جاي هيچ بهانهاي براي بازسازي، بهسازي و نوسازي گلزار شهيدان 30 تير وجود ندارد.
طبقهبندي انسانها به «خودي» و «غيرخودي» گرچه شرمآور است؛ اما طبقهبندي شهيدان راه وطن به «خودي» و «غيرخودي» شرمآورتر ميباشد .
1- شهيد راه وطن اسماعيل عينکچي [فرزند عليمحمد]
2- شهيد راه وطن جبار سفيدگر رشيدي [فرزند آقابالا]
3- شهيد راه وطن محمد ابراهيم قاسمي [فرزند يارعلي]
4- شهيد راه وطن رستمي کلخوران
5- شهيد راه وطن اصغر اسکندريان [فرزند قاسم]
6- شهيد راه وطن [بدون نام]
7- شهيد راه وطن رستم زينعلي تهراني
8- شهيد راه وطن محمدسرندينژاد
9- شهيد راه وطن عباس لوءلوء
10- شهيد راه وطن نوروز کفايي [فرزند مبارک]
11- شهيد راه وطن پرويز رجالي [فرزند محمد]
12- شهيد راه وطن [بدون نام]
13- شهيد راه وطن علياکبر جهانفر
14- شهيد راه وطن حسن نيکوسخن [فرزند حسين]
15- شهيد راه وطن محمود يموتي
16- شهيد راه وطن اسماعيل صلواتي
17- شهيد راه وطن کاظم محبي
18- شهيد راه وطن سعدي اسکندي ميرحسيني [فرزند]
19- شهيد راه وطن ابوالقاسم بنکدار [فرزند جعفر]
20- شهيد راه وطن [گمنام]
21- شهيد راه وطن قدرتالله سليمي [فرزند نصرالله]
22- شهيد راه وطن [گمنام]
23- شهيد راه وطن [گمنام]
24- شهيد راه وطن رضي دستخوش [فرزند حسين]
25 ـ شهيد راه وطن هوشنگ رحمتالله رضيان [فرزند مهدي]
@iranboom_ir
یادوارۀ استاد رسام ارژنگی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/2749-rassam-arjangi.html
@iranboom_ir
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/2749-rassam-arjangi.html
@iranboom_ir
سوم امرداد سالروز درگذشت رسام ارژنگی
عباس رسّام ارژنگی (زاده سال ۱۲۷۱ تبریز - درگذشته ۳ امرداد ۱۳۵۴ تهران) نقاش برجسته و شاعر بود.
یادش گرامی باد.
خاندان ارژنگی در ایرانبوم
@iranboom_ir
آشنایی با استاد رسام ارژنگی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/3538-shenaei-ba-ostad-arjangi.html
یادوارۀ استاد رسام ارژنگی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/2749-rassam-arjangi.html
آثار سیاه قلم استاد رسام ارژنگی
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh-tasviri/3527-asar-siahghalam-rasam-arjangi.html
آثاری از استاد رسام ارژنگی در شاهنامه نوبخت
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh-tasviri/3528-ostad-nobakht-rasam-arjangi-shahname.html
گزیده آثار استاد رسام ارژنگی، بخش ۱
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh-tasviri/3531-naghashi-arjangi-gozide-1.html
گزیده آثار استاد رسام ارژنگی، بخش ۲
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh-tasviri/3532-naghashi-arjangi-gozide-2.html
گزیده آثار استاد رسام ارژنگی، بخش ۳
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh-tasviri/3535-naghashi-arjangi-gozide-3.html
@iranboom_ir
بزرگداشت هما ارژنگی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/646-bano-homa-arjangi.html
نگاهی به زندگی و آثار فرهاد ارژنگی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/3512-negahi-be-zendegi-farhad-arjangi.html
انتشار دو روایت تازه از ردیف موسیقی ایرانی از فرهاد ارژنگی در مرکز سوره مهر
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/9206-enteshahr-2ravayat-mosighi.html
سنگی تازه بر گوری کهنه - به یاد مرحوم فرهاد ارژنگی
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/7855-sangi-tazeh-bar-gori-kohne.html
لوح فشرده از نوروز....تا نوروز
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/3942-loh-feshorde-noroz-ta-noroz.html
فرهاد ارژنگی (هزار و سیصد و هفده - هزار و سیصد و چهل)
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/3920-farhadarjangi-1317-1340.html
پرونده شنیداری همنوازی در مایه اصفهان از ساختههای زنده یاد فرهاد ارژنگی
http://www.iranboom.ir/resaneh/shenidary/3688-sakhte-shenidari-maye-esfehan.html
مجموعه عکسهای زنده یاد فرهاد ارژنگی
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh-tasviri/3510-aks-farhad-arjangi.html
نمونه آثار موسیقی و نقاشی زندهیاد فرهاد ارژنگی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/3511-farhad-arjangi-nemone-asar.html
یادمان هنرمند فقید فرهاد ارژنگی، با رونمایی کتاب «نقش فرهاد» برگزار شد
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/3513-gozaresh-yademan-farhad-arjangi.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
عباس رسّام ارژنگی (زاده سال ۱۲۷۱ تبریز - درگذشته ۳ امرداد ۱۳۵۴ تهران) نقاش برجسته و شاعر بود.
یادش گرامی باد.
خاندان ارژنگی در ایرانبوم
@iranboom_ir
آشنایی با استاد رسام ارژنگی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/3538-shenaei-ba-ostad-arjangi.html
یادوارۀ استاد رسام ارژنگی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/2749-rassam-arjangi.html
آثار سیاه قلم استاد رسام ارژنگی
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh-tasviri/3527-asar-siahghalam-rasam-arjangi.html
آثاری از استاد رسام ارژنگی در شاهنامه نوبخت
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh-tasviri/3528-ostad-nobakht-rasam-arjangi-shahname.html
گزیده آثار استاد رسام ارژنگی، بخش ۱
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh-tasviri/3531-naghashi-arjangi-gozide-1.html
گزیده آثار استاد رسام ارژنگی، بخش ۲
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh-tasviri/3532-naghashi-arjangi-gozide-2.html
گزیده آثار استاد رسام ارژنگی، بخش ۳
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh-tasviri/3535-naghashi-arjangi-gozide-3.html
@iranboom_ir
بزرگداشت هما ارژنگی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/646-bano-homa-arjangi.html
نگاهی به زندگی و آثار فرهاد ارژنگی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/3512-negahi-be-zendegi-farhad-arjangi.html
انتشار دو روایت تازه از ردیف موسیقی ایرانی از فرهاد ارژنگی در مرکز سوره مهر
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/9206-enteshahr-2ravayat-mosighi.html
سنگی تازه بر گوری کهنه - به یاد مرحوم فرهاد ارژنگی
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/7855-sangi-tazeh-bar-gori-kohne.html
لوح فشرده از نوروز....تا نوروز
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/3942-loh-feshorde-noroz-ta-noroz.html
فرهاد ارژنگی (هزار و سیصد و هفده - هزار و سیصد و چهل)
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/3920-farhadarjangi-1317-1340.html
پرونده شنیداری همنوازی در مایه اصفهان از ساختههای زنده یاد فرهاد ارژنگی
http://www.iranboom.ir/resaneh/shenidary/3688-sakhte-shenidari-maye-esfehan.html
مجموعه عکسهای زنده یاد فرهاد ارژنگی
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh-tasviri/3510-aks-farhad-arjangi.html
نمونه آثار موسیقی و نقاشی زندهیاد فرهاد ارژنگی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/3511-farhad-arjangi-nemone-asar.html
یادمان هنرمند فقید فرهاد ارژنگی، با رونمایی کتاب «نقش فرهاد» برگزار شد
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/3513-gozaresh-yademan-farhad-arjangi.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
www.iranboom.ir
آشنایی با استاد رسام ارژنگی
حاج حسین آقا ملک؛ بازرگانمرد فرهنگی
امروز، چهارم امرداد خورشیدی، ۵۲ سال از درگذشت حاج حسین آقا ملک میگذرد؛ مردی بزرگ در تاریخ نیکوکاری و فرهنگ و تاریخ این سرزمین.
یادش گرامی باد.
@iranboom_ir
امروز، چهارم امرداد خورشیدی، ۵۲ سال از درگذشت حاج حسین آقا ملک میگذرد؛ مردی بزرگ در تاریخ نیکوکاری و فرهنگ و تاریخ این سرزمین.
یادش گرامی باد.
@iranboom_ir
حاج حسین آقا ملک؛ بازرگانمرد فرهنگی
@iranboom_ir
امروز، چهارم امرداد خورشیدی، ۵۱ سال از درگذشت حاج حسین آقا ملک میگذرد؛ مردی بزرگ در تاریخ نیکوکاری و فرهنگ و تاریخ این سرزمین. فرهنگوری که با بهرهگیری از دارایی موروثی خانوادگی، آثار تاریخی و کتابهای خطی چند هزار ساله ایران را خرید، گرد آورد و وقف کرد تا از گزند روزگار و دستاندازی دهر در امان بمانند.
حاج حسین آقا ملک، بنیانگذار و واقف کتابخانه و موزه ملی ملک، همچنین اهداکننده و واقف چند میلیون متر مربع زمین در خراسان و تهران برای بهرهگیری مردم و نیز بسیاری کارهای عامالمنفعه دیگر، راه و رسم دلکندن و زیستن به نیکوکاری، دارایی و توانایی برای یاری به دیگران را به ما آموخت. او زمین وقف و هبه کرد، باغهای شخصی خویش را برای بهرهگیری مردم اهدا کرد، به تجدید بنای شیرخوارگاه کمک رساند، شهریه و مستمری سالانه به مستمندان آبرومند و کارمندان از کارافتاده کهنسال اختصاص داد، کفالت نوباوگان را برعهده گرفت، دبستان و دبیرستان، بیمارستان، مسجد و حمام ساخت و قنات و چاه وقف کرد تا مردمان سرزمیناش از ثروتی که پدر برایش به یادگار گذارده بود، بهره بگیرند. او سرانجام در ششم آبان 1316 خورشیدی، هشتاد سال پیش، کتابخانه و موزه ملی ملک را بر بارگاه آسمانی امام رضا علیهالسلام وقف تقدیم کرد تا همگان از سرچشمه وقف و نیکوکاری وی بهرهمند شوند. دیگر وقفنامههای او که بیشتر، زمینهایی گسترده را در خراسان دربرمیگرفتند، در دهههای بعد سازمان یافته و تنظیم شدند.
کتابخانه و موزه ملی ملک، نخستین موزه وقفی- خصوصی ایران و یکی از شش کتابخانه بزرگ کشور در حوزه نسخههای خطی به شمار میآید. گنجینهای که در گذشته، فخر بازارتهران بود و امروز از پسِ هشت دهه روزگار پرحادثه، نگین انگشتری محوطه تاریخی باغ ملی تهران است. این مجموعه، دو بخش کتابخانه و موزه را با گنجینهای از نفایس فرهنگی ایران از جمله نسخههای خطی، سکهها، تمبرها، قالیها و تابلوهای نقاشی تاریخی به همراه برترین آثار خوشنویسی و نگارگری تاریخ ایران در خود جای داده است.
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/43858
@iranboom_ir
امروز، چهارم امرداد خورشیدی، ۵۱ سال از درگذشت حاج حسین آقا ملک میگذرد؛ مردی بزرگ در تاریخ نیکوکاری و فرهنگ و تاریخ این سرزمین. فرهنگوری که با بهرهگیری از دارایی موروثی خانوادگی، آثار تاریخی و کتابهای خطی چند هزار ساله ایران را خرید، گرد آورد و وقف کرد تا از گزند روزگار و دستاندازی دهر در امان بمانند.
حاج حسین آقا ملک، بنیانگذار و واقف کتابخانه و موزه ملی ملک، همچنین اهداکننده و واقف چند میلیون متر مربع زمین در خراسان و تهران برای بهرهگیری مردم و نیز بسیاری کارهای عامالمنفعه دیگر، راه و رسم دلکندن و زیستن به نیکوکاری، دارایی و توانایی برای یاری به دیگران را به ما آموخت. او زمین وقف و هبه کرد، باغهای شخصی خویش را برای بهرهگیری مردم اهدا کرد، به تجدید بنای شیرخوارگاه کمک رساند، شهریه و مستمری سالانه به مستمندان آبرومند و کارمندان از کارافتاده کهنسال اختصاص داد، کفالت نوباوگان را برعهده گرفت، دبستان و دبیرستان، بیمارستان، مسجد و حمام ساخت و قنات و چاه وقف کرد تا مردمان سرزمیناش از ثروتی که پدر برایش به یادگار گذارده بود، بهره بگیرند. او سرانجام در ششم آبان 1316 خورشیدی، هشتاد سال پیش، کتابخانه و موزه ملی ملک را بر بارگاه آسمانی امام رضا علیهالسلام وقف تقدیم کرد تا همگان از سرچشمه وقف و نیکوکاری وی بهرهمند شوند. دیگر وقفنامههای او که بیشتر، زمینهایی گسترده را در خراسان دربرمیگرفتند، در دهههای بعد سازمان یافته و تنظیم شدند.
کتابخانه و موزه ملی ملک، نخستین موزه وقفی- خصوصی ایران و یکی از شش کتابخانه بزرگ کشور در حوزه نسخههای خطی به شمار میآید. گنجینهای که در گذشته، فخر بازارتهران بود و امروز از پسِ هشت دهه روزگار پرحادثه، نگین انگشتری محوطه تاریخی باغ ملی تهران است. این مجموعه، دو بخش کتابخانه و موزه را با گنجینهای از نفایس فرهنگی ایران از جمله نسخههای خطی، سکهها، تمبرها، قالیها و تابلوهای نقاشی تاریخی به همراه برترین آثار خوشنویسی و نگارگری تاریخ ایران در خود جای داده است.
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/43858
Telegram
ایران بوم
حاج حسین آقا ملک؛ بازرگانمرد فرهنگی
امروز، چهارم امرداد خورشیدی، ۵۲ سال از درگذشت حاج حسین آقا ملک میگذرد؛ مردی بزرگ در تاریخ نیکوکاری و فرهنگ و تاریخ این سرزمین.
یادش گرامی باد.
@iranboom_ir
امروز، چهارم امرداد خورشیدی، ۵۲ سال از درگذشت حاج حسین آقا ملک میگذرد؛ مردی بزرگ در تاریخ نیکوکاری و فرهنگ و تاریخ این سرزمین.
یادش گرامی باد.
@iranboom_ir
گفتوگو با «بانو شهیندخت ناصری» اهداکننده کتابخانه شادروان اتابکی به کتابخانه ملی ملک
سنت اهدا و وقف آثار فرهنگی باید به فرهنگ همگانی تبدیل شود
سنت وقف از جمله سنتهای نیکویی است که از دیرباز در میان ایرانیان رواج داشته و منشا خدمات گرانبهایی شده است. وقف و اهدای آثار فرهنگی و تاریخی از سوی اشخاص به موزهها و کتابخانهها دارای برکتی مضاعف است؛ از یکسو ترویج و فرهنگسازی این سنت نیکو در جامعه است و از سوی دیگر گامی در جهت حفظ و ماندگاری آثار فرهنگی، تاریخی و هنری این مرز و بوم به شمار میآید.
بانو شهیندخت ناصری (اتابکی) همسر شادروان دکتر «پرویز اتابکی» به تازگی مجموعهای ارزشمند از کتابهای شخصی ایشان را به موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک اهدا کردهاند. شادروان دکتر «پرویز اتابکی» سالهای دراز در وزارت امور خارجه خدمت و در کشورهای گوناگون به عنوان کارمند، کاردار و سفیر خدمت میکرد. بخشی از کتابخانه ایشان اکنون به همت بانوی گرانقدرشان به کتابخانه و موزه ملی ملک اهدا شده است. با این بانوی نیکوکار در اینباره گفتوگو کردهایم.
شما اخیرا مجموعهای از کتابهای متعلق به کتابخانه مرحوم دکتر اتابکی را به موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک اهدا کردهاید. کتابخانه ایشان چگونه تشکیل شد؟
شادروان دکتر اتابکی کارمند وزارت امور خارجه بود. در نخستین ماموریتی که به ایشان ابلاغ شد، به بیروت رفتیم. آن زمان، دکتر کارمند سفارت ایران در لبنان شد. از اینرو در همان کشور ادامه تحصیل داده و در دانشگاه سنژوزف لبنان مدرک دکترای حقوق در رشته فلسفه گرفتند. پایاننامه دکترای ایشان درباره غزالی بود. همان زمان دانشگاه سوریه از ایشان دعوت کرد تا هفتهای یک روز در آنجا تدریس کنند. مرحوم دکتر به سه زبان عربی، انگلیس و فرانسه تسلط کامل داشتند. هر هفته با یک فولکس واگن از بلندیهای جولان میگذشتیم و به سوریه می رفتیم تا ایشان در دانشگاه آنجا تدریس کنند. دکتر اتابکی در جریان نوشتن پایاننامه دکترا هر آنچه کتاب لازم داشت خریدند و گردآوردند. تشکیل کتابخانه بزرگ ایشان از همین زمان آغاز شد.
کتابها را در لبنان و سوریه میخریدند؟
بله. البته در مصر نیز با دکتر منجد در ارتباط بودند. دکتر منجد از استادان معروف مصر بود. با ایشان مکاتبه داشتند و با کمکشان، نسخههایی را که درباره غزالی نوشته شده بود، جمعآوری میکردند.
گویا استاد فروزانفر هم به ایشان کمک میکردند؟
بله. استاد فروزانفر به همراه دکتر حکمت حتی به بیروت هم آمدند و مدتی در خانه ما زندگی کردند. در این زمان، کتابهایی نیز که مربوط به تدوین لغتنامه دهخدا بود، جمعآوری شد.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/goftego/9959---l--r--------.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
سنت اهدا و وقف آثار فرهنگی باید به فرهنگ همگانی تبدیل شود
سنت وقف از جمله سنتهای نیکویی است که از دیرباز در میان ایرانیان رواج داشته و منشا خدمات گرانبهایی شده است. وقف و اهدای آثار فرهنگی و تاریخی از سوی اشخاص به موزهها و کتابخانهها دارای برکتی مضاعف است؛ از یکسو ترویج و فرهنگسازی این سنت نیکو در جامعه است و از سوی دیگر گامی در جهت حفظ و ماندگاری آثار فرهنگی، تاریخی و هنری این مرز و بوم به شمار میآید.
بانو شهیندخت ناصری (اتابکی) همسر شادروان دکتر «پرویز اتابکی» به تازگی مجموعهای ارزشمند از کتابهای شخصی ایشان را به موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک اهدا کردهاند. شادروان دکتر «پرویز اتابکی» سالهای دراز در وزارت امور خارجه خدمت و در کشورهای گوناگون به عنوان کارمند، کاردار و سفیر خدمت میکرد. بخشی از کتابخانه ایشان اکنون به همت بانوی گرانقدرشان به کتابخانه و موزه ملی ملک اهدا شده است. با این بانوی نیکوکار در اینباره گفتوگو کردهایم.
شما اخیرا مجموعهای از کتابهای متعلق به کتابخانه مرحوم دکتر اتابکی را به موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک اهدا کردهاید. کتابخانه ایشان چگونه تشکیل شد؟
شادروان دکتر اتابکی کارمند وزارت امور خارجه بود. در نخستین ماموریتی که به ایشان ابلاغ شد، به بیروت رفتیم. آن زمان، دکتر کارمند سفارت ایران در لبنان شد. از اینرو در همان کشور ادامه تحصیل داده و در دانشگاه سنژوزف لبنان مدرک دکترای حقوق در رشته فلسفه گرفتند. پایاننامه دکترای ایشان درباره غزالی بود. همان زمان دانشگاه سوریه از ایشان دعوت کرد تا هفتهای یک روز در آنجا تدریس کنند. مرحوم دکتر به سه زبان عربی، انگلیس و فرانسه تسلط کامل داشتند. هر هفته با یک فولکس واگن از بلندیهای جولان میگذشتیم و به سوریه می رفتیم تا ایشان در دانشگاه آنجا تدریس کنند. دکتر اتابکی در جریان نوشتن پایاننامه دکترا هر آنچه کتاب لازم داشت خریدند و گردآوردند. تشکیل کتابخانه بزرگ ایشان از همین زمان آغاز شد.
کتابها را در لبنان و سوریه میخریدند؟
بله. البته در مصر نیز با دکتر منجد در ارتباط بودند. دکتر منجد از استادان معروف مصر بود. با ایشان مکاتبه داشتند و با کمکشان، نسخههایی را که درباره غزالی نوشته شده بود، جمعآوری میکردند.
گویا استاد فروزانفر هم به ایشان کمک میکردند؟
بله. استاد فروزانفر به همراه دکتر حکمت حتی به بیروت هم آمدند و مدتی در خانه ما زندگی کردند. در این زمان، کتابهایی نیز که مربوط به تدوین لغتنامه دهخدا بود، جمعآوری شد.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/goftego/9959---l--r--------.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
استاد عبدالله انوار از نسخههای خطی موجود در کتابخانه و موزه ملی ملک میگوید
گنجینه نسخههای خطی حاج حسین آقا ملک در دنیا کمنظیر است
«اصطلاحی در میان کتابشناسها وجود دارد به نام کتاب بُنجل. شما در گنجینه کتابخانه و موزه ملی ملک حتی یک کتاب بُنجل هم نمیبینید. بهترین کتابها و نسخههای خطی ایران در این کتابخانه وجود دارد. حاج حسین آقا ملک، این بازرگان بزرگ که این مجموعه را پایهگذارده است، برای کمیت، کیفیت را فدا نکرده است». اینها را استاد «سیدعبدالله انوار» نسخهشناس مشهور درباره ویژگیهای مهم کتابهای خطی مجموعه موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک موقوفه آستان قدس رضوی میگوید. او با اشاره به شخصیت حاج حسین آقا ملک تاکید میکند که این بازرگان فرهیخته «کتابشناسی قهار» بود و با علم و آگاهی، به گردآوری نسخههای خطی میپرداخت. گفتوگو با این استاد بزرگ نسخهشناس میتواند بیانگر نکتههای مهمی از گنجینه وقفی حاج حسین آقا ملک باشد.
نسخههای خطی موجود در کتابخانه و موزه ملی ملک وجود دارند، چه جایگاهی در میان دیگر گنجینههای خطی دارند؟
کتابخانه ملی ملک و نسخههایی که در این کتابخانه وجود دارند، در دنیا بینظیرند. نسخههای درجه یک خطی در این کتابخانه توسط حاج حسین آقا ملک خریداری و نگهداری شده است. این نسخهها از روی آگاهی و با کارشناسی خریداری شده و این برای کتابخانه و موزه ملی ملک، امتیاز بزرگی است. مرحوم ملک و مرحوم سهیلی خوانساری که به این واقف بزرگ کمک میکرد، را باید کارشناسان درجه یک در زمینه نسخههای خطی دانست. آنها کتابهایی را وارد این مجموعه کردهاند که یا منحصربهفردند یا تعداد انگشتشماری از آنها در دنیا از آن وجود دارد. هر کس که در حوزه به فرهنگ و زبان فارسی یا حتی انگلیسی مطالعاتی دارد، حتما در مطالعاتی که انجام میدهد او را به کتابهای کتابخانه ملی ملک ارجاع میدهند. این کتابخانه میعادگاه کسانی است که دانش و علم بالایی دارند.
مهمترین ویژگی کتابهای موجود در کتابخانه ملی ملک را در چه چیزی میدانید؟
اصطلاحی در میان کتابشناسها وجود دارد به نام کتاب بنجل. شما در میان کتابهای این مجموعه حتی یک کتاب بنجل هم نمیبینید. باید قدر این کتابخانه را بدانید. بهترین کتابها و نسخههای خطی در این کتابخانه وجود دارد. کسانی که این مجموعه را گردآوردهاند، برای کمیت، کیفیت را فدا نکردهاند؛ حاضر نشدهاند هر کتاب و نسخهای وارد این مجموعه شود. یکی از ویژگیهای کتابهای بنجل این است که چون بیشتر چاپ سنگیاند، غلطهای چاپی و املایی زیادی در آنها دیده میشود و هیچ توجهی به این موضوع نشده است. همچنین در زمینه نسخههای خطی، صفحات پارهپاره و گسیخته، ویژگی اینگونه کتابها است. کتابهایی که صفحههای اول و آخر و وسطش پیدا نیست و در کل، محتوای کتاب هم گنگ است. کمتر پیش آمده که در کتابهای خطی ملک چنین چیزی را ببینید.
مرحوم حاج حسین آقا ملک این نسخههای خطی را به چگونه جمعآوری میکرد؟
حاج حسین آقا ملک مرد ثروتمندی بود. همه چیز او درجه یک بود. دوست داشت هر کاری که میکند درجه یک باشد. نسخههای خطی، نقاشیها، تمبرها و سکهها و خلاصه هر چیزی که گرد میآورد و امروز در این کتابخانه و موزه وجود دارد، همه درجه یک است. این مساله هم عادت او بود هم عادت دخترش عزتملک خانم. حاج حسین آقا به طب هم علاقهمند بود و میفهمید برای حفظ میراث ارزشمندی که در این زمینه وجود دارد باید چه کرد. با این که میتوانست مثل خیلی از کتابخانههای دیگر به ویژه در زمینه نسخههای خطی، کتابهای کمارزش را بخرد، آن هم به وفور و با قیمتی کمتر، با ارزشترین نسخهها را جمعآوری میکرد. او در این زمینه کارشناس خبرهای بود.
به دانش حاج حسین آقا ملک در شناخت نسخههای خطی صحبت کردید. آیا دلیل برتری کتابهای موجود در مجموعه خطی ملک را در این نکته میدانید؟
بله. خب اگر فردی که این نسخهها را جمعآوری میکند خودش آدم بنجلی نبوده و کتابشناس باشد، حتما مجموعهاش هم همین ویژگیها را خواهد داشت. اگر اینگونه نباشد که همه جا میشود کتابخانهها و موزههایی را یافت که آثار کمارزشی را در مجموعه خود دارند. باید از چیزی نگهداری شود که ارزش نگهداری داشته باشد. کسی که مجموعهای مثل کتابهای خطی ملک را مدیریت میکند باید کتابدار قابلی باشد و ارزش تکتک این نسخهها را بداند، در غیر این صورت باید فاتحه آن کتابها را خواند. کسی که کتابشناس باشد با یک تورق، ارزش کتاب را میفهمد. حاج حسین آقا هفتاد سال در این زمینه کار کرده بود و کتابشناس حرفهای بود.
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/10423-1392-07-09-05-47-13.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
گنجینه نسخههای خطی حاج حسین آقا ملک در دنیا کمنظیر است
«اصطلاحی در میان کتابشناسها وجود دارد به نام کتاب بُنجل. شما در گنجینه کتابخانه و موزه ملی ملک حتی یک کتاب بُنجل هم نمیبینید. بهترین کتابها و نسخههای خطی ایران در این کتابخانه وجود دارد. حاج حسین آقا ملک، این بازرگان بزرگ که این مجموعه را پایهگذارده است، برای کمیت، کیفیت را فدا نکرده است». اینها را استاد «سیدعبدالله انوار» نسخهشناس مشهور درباره ویژگیهای مهم کتابهای خطی مجموعه موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک موقوفه آستان قدس رضوی میگوید. او با اشاره به شخصیت حاج حسین آقا ملک تاکید میکند که این بازرگان فرهیخته «کتابشناسی قهار» بود و با علم و آگاهی، به گردآوری نسخههای خطی میپرداخت. گفتوگو با این استاد بزرگ نسخهشناس میتواند بیانگر نکتههای مهمی از گنجینه وقفی حاج حسین آقا ملک باشد.
نسخههای خطی موجود در کتابخانه و موزه ملی ملک وجود دارند، چه جایگاهی در میان دیگر گنجینههای خطی دارند؟
کتابخانه ملی ملک و نسخههایی که در این کتابخانه وجود دارند، در دنیا بینظیرند. نسخههای درجه یک خطی در این کتابخانه توسط حاج حسین آقا ملک خریداری و نگهداری شده است. این نسخهها از روی آگاهی و با کارشناسی خریداری شده و این برای کتابخانه و موزه ملی ملک، امتیاز بزرگی است. مرحوم ملک و مرحوم سهیلی خوانساری که به این واقف بزرگ کمک میکرد، را باید کارشناسان درجه یک در زمینه نسخههای خطی دانست. آنها کتابهایی را وارد این مجموعه کردهاند که یا منحصربهفردند یا تعداد انگشتشماری از آنها در دنیا از آن وجود دارد. هر کس که در حوزه به فرهنگ و زبان فارسی یا حتی انگلیسی مطالعاتی دارد، حتما در مطالعاتی که انجام میدهد او را به کتابهای کتابخانه ملی ملک ارجاع میدهند. این کتابخانه میعادگاه کسانی است که دانش و علم بالایی دارند.
مهمترین ویژگی کتابهای موجود در کتابخانه ملی ملک را در چه چیزی میدانید؟
اصطلاحی در میان کتابشناسها وجود دارد به نام کتاب بنجل. شما در میان کتابهای این مجموعه حتی یک کتاب بنجل هم نمیبینید. باید قدر این کتابخانه را بدانید. بهترین کتابها و نسخههای خطی در این کتابخانه وجود دارد. کسانی که این مجموعه را گردآوردهاند، برای کمیت، کیفیت را فدا نکردهاند؛ حاضر نشدهاند هر کتاب و نسخهای وارد این مجموعه شود. یکی از ویژگیهای کتابهای بنجل این است که چون بیشتر چاپ سنگیاند، غلطهای چاپی و املایی زیادی در آنها دیده میشود و هیچ توجهی به این موضوع نشده است. همچنین در زمینه نسخههای خطی، صفحات پارهپاره و گسیخته، ویژگی اینگونه کتابها است. کتابهایی که صفحههای اول و آخر و وسطش پیدا نیست و در کل، محتوای کتاب هم گنگ است. کمتر پیش آمده که در کتابهای خطی ملک چنین چیزی را ببینید.
مرحوم حاج حسین آقا ملک این نسخههای خطی را به چگونه جمعآوری میکرد؟
حاج حسین آقا ملک مرد ثروتمندی بود. همه چیز او درجه یک بود. دوست داشت هر کاری که میکند درجه یک باشد. نسخههای خطی، نقاشیها، تمبرها و سکهها و خلاصه هر چیزی که گرد میآورد و امروز در این کتابخانه و موزه وجود دارد، همه درجه یک است. این مساله هم عادت او بود هم عادت دخترش عزتملک خانم. حاج حسین آقا به طب هم علاقهمند بود و میفهمید برای حفظ میراث ارزشمندی که در این زمینه وجود دارد باید چه کرد. با این که میتوانست مثل خیلی از کتابخانههای دیگر به ویژه در زمینه نسخههای خطی، کتابهای کمارزش را بخرد، آن هم به وفور و با قیمتی کمتر، با ارزشترین نسخهها را جمعآوری میکرد. او در این زمینه کارشناس خبرهای بود.
به دانش حاج حسین آقا ملک در شناخت نسخههای خطی صحبت کردید. آیا دلیل برتری کتابهای موجود در مجموعه خطی ملک را در این نکته میدانید؟
بله. خب اگر فردی که این نسخهها را جمعآوری میکند خودش آدم بنجلی نبوده و کتابشناس باشد، حتما مجموعهاش هم همین ویژگیها را خواهد داشت. اگر اینگونه نباشد که همه جا میشود کتابخانهها و موزههایی را یافت که آثار کمارزشی را در مجموعه خود دارند. باید از چیزی نگهداری شود که ارزش نگهداری داشته باشد. کسی که مجموعهای مثل کتابهای خطی ملک را مدیریت میکند باید کتابدار قابلی باشد و ارزش تکتک این نسخهها را بداند، در غیر این صورت باید فاتحه آن کتابها را خواند. کسی که کتابشناس باشد با یک تورق، ارزش کتاب را میفهمد. حاج حسین آقا هفتاد سال در این زمینه کار کرده بود و کتابشناس حرفهای بود.
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/10423-1392-07-09-05-47-13.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
🔸️سالگرد ثبت جهانی راهآهن ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو گرامی باد
🔹️ در چهل و چهارمین نشست اجلاس کمیته میراث جهانی یونسکو در روز یکشنبه، سوم امرداد ۱۴۰۰ (۲۵ جولای ۲۰۲۱) پرونده راه آهن سراسری ایران (موسوم به راه آهن شمال - جنوب) مورد بررسی قرار گرفت و با تصویب اعضای کمیته، راه آهن سراسری ایران با طول حدود ۱۴۰۰ کیلومتر به عنوان بیست و پنجمین میراث فرهنگی ملموس و نخستین میراث صنعتی کشورمان در فهرست جهانی یونسکو ثبت شد. گفتنی است مسیر راهآهن سراسری ایران نهتنها از حیث تکنیک و کیفیت ساخت، بلکه از بعد گردشگری و برخورداری از مناظر و جاذبههای طبیعی ویژه در جهان حائز اهمیت است.
@iranboom_ir
🔹️ در چهل و چهارمین نشست اجلاس کمیته میراث جهانی یونسکو در روز یکشنبه، سوم امرداد ۱۴۰۰ (۲۵ جولای ۲۰۲۱) پرونده راه آهن سراسری ایران (موسوم به راه آهن شمال - جنوب) مورد بررسی قرار گرفت و با تصویب اعضای کمیته، راه آهن سراسری ایران با طول حدود ۱۴۰۰ کیلومتر به عنوان بیست و پنجمین میراث فرهنگی ملموس و نخستین میراث صنعتی کشورمان در فهرست جهانی یونسکو ثبت شد. گفتنی است مسیر راهآهن سراسری ایران نهتنها از حیث تکنیک و کیفیت ساخت، بلکه از بعد گردشگری و برخورداری از مناظر و جاذبههای طبیعی ویژه در جهان حائز اهمیت است.
@iranboom_ir
گفتار یکم بازسازی دولت فراگیر ملی (برآمدن صفویان) بخش یکم ـ از شیخ صفیالدین تا شیخ ابراهیم
دکتر هوشنگ طالع
پس از فروپاشی سلسله خلفای عباسی و سقوط بغداد به دست هلاکوخان مغول، رفته رفته آذربایجان در میانههای سدهی هفتم خورشیدی، جایگاه ویژهای پیدا کرد. آذربایجان با داشتن شهر بزرگ تبریز، به عنوان یکی از مراکز مهم ایران و حتا جهان اسلام، نامبردار شد :1
شهر [تبریز] در چنان جای خوبی قرار گرفته که سایر کالاها را از هند و ... بسیاری جاهای دیگر بدانجا آورده و بسیاری از بازرگانان لاتین، مخصوصاً تجار جنوا، معمولاً برای خرید کالاهای خارجی که از دوردست میآید، بدانجا میآیند و به تجارت میپردازند .
در دوران ایلخانان مغول ، آذربایجان و شهر تبریز دارای اهمیت ویژهای بود :2
این شهر ، آنقدر اهمیت پیدا کرده بود که پگولوتی، فهرستی از ایستگاههای راه اماس [در مدیترانه] تا تبریز را عرضه کرده است .
در سالهای پایانی سده 14 و سالهای آغازین سدهی پانزدهم میلادی (اواخر سدهی هشتم خورشیدی) ، آذربایجان و شهر تبریز، مهمترین ایالت و مهمترین شهر ایران بود :3
مهمترین شهر امپراتوری ایران، شهر تبریز است. شاه ایران از این شهر، درآمد گزافی دارد. در حالی که شاهان کشورهای مسیحی از شهرهای خود، چنین درآمدی را ندارند چون بازرگانان عمده به این شهر، رفت و آمد میکنند ...
مغولها، خیلی زود از بغداد روی برگرداندند و پایتخت را به سلطانیه (نزدیکی زنجان) آوردند. تبریز در نزدیکیهای پایان عهد ایل خانان مغول، مرکز عمدهی حکومت بود . تبریز در خلال دورهی پس از مغول ، همتراز با بغداد ، به عنوان :4
دو قلمروی که سلاطین آل جلایر میتوانستند تحت نفوذ خود درآورند ، به رقابت
[ برخاست]
از سوی دیگر، بغداد در دوران پس از مغول، به دلیل دست به دست شدن میان آل جلایر و قره قویون لوها و دیگران، زیانهای زیادی دید :5
باید اشاره کرد که در اوج عظمت دنیای اسلام در روزگار عباسیان، استقرار پایتخت اسلامی در خاک ایران [ساسانی] یعنی در بغداد، حکومت اسلامی را وارث امپراتوریهای باستانی شرق گردانید .
از این رو، انتقال پایتخت به شرق، یعنی آذربایجان، کل حکومت را هرچه بیشتر، ایرانیتر کرد .6
در این میان، موقعیت جغرافیایی ممتاز اردبیل ( آرتاویل) و نزدیکی آن به شهر تبریز، آن را به گونهی یکی از شهرهای مهم آذربایجان درآورد که توانست نقش برجستهای در تاریخ ایران بازی کند.
شیخ صفیالدین اردبیلی، در سال 631 خ (1252م/ 650 مهی) ، در این شهر به دنیا آمد و هشتاد و دو سال بعد ، یعنی در سال 713 خ (1334م/ 735 مهی) ، دیده از جهان فروبست. زایش و بالندگی او، همزمان با اوج توانمندی ایل خانان مغول بود. حمدالله مستوفی در سال 1120 خ (1230 م/ 731 مهی) ، یعنی 4 سال پیش از درگذشت، وی می نویسد :7
شیخ صفیالدین، مردی صاحب وقت و قبولی عظیم دارد و به برکت آنکه مغول را به او ارادتی تمام است، بسیاری از آن قوم را [از] ایذا به مردم رسانیدن بازمیدارد و این کار عظیم است .
وی شش سال پس از درگذشت شیخ صفیالدین در کتاب جغرافیای خود به نام نزههالقلوب مینویسد :8
... اردبیل از اقلیم چهارم است ... اکثر [مردمان] بر مذهب شافعیاند و مرید شیخ صفیالدین علیهالرحمهاند ...
نوشتههای حمدالله مستوفی که خود از کارگزاران دستگاه مغولان بود (مستوفی یا محصل مالیات)، این نکته را آشکار میکند که بنیانگذار سلسلهی صفویان ، دارای مقبولیت زیادی میان مردم شهر و نیز مورد احترام ویژهی فرمانروایان مغول بوده است. و دیگر اینکه، بیشتر مردم شهر و مریدان وی، پیرو مذهب شافعی بودهاند.
البته باید به یاد داشته باشیم که در میان مذهبهای چهارگانه اهل تسنن، مذهب شافعی، همانندیهای زیادی با مذهب شیعه دارد. حتا در درازای تاریخ بسیاری از شیعیان که به دلیلهای گوناگون تقیه میکردند ، خود را شافعی مذهب مینمودند .
شیخ صفی، سالهای نخستین عمر را در « طلب» گذرانید، تا سرانجام مراد خود، شیخ زاهد گیلانی را یافت و طریقت را از وی گرفت. شیخ صفیالدین، 25 سال در کنار و حضور شیخ زاهد بود. شیخ زاهد، دختر خود را به همسری وی داد و با درگذشت شیخ زاهد، شیخ صفی ، قطب طریقت شد :9
طریقت صوفیگری در دوران شیخ صفی و دوران سه نفر از جانشینان بلافصل وی، از احترام زیاد مراجع قدرت، برخوردار بود. ایلخانان مغول و وزرای اعظم آنها، در برابر شیخ صفیالدین، کرنش میکردند.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhe-eslami/2342-basazi-faragir-safavian.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
دکتر هوشنگ طالع
پس از فروپاشی سلسله خلفای عباسی و سقوط بغداد به دست هلاکوخان مغول، رفته رفته آذربایجان در میانههای سدهی هفتم خورشیدی، جایگاه ویژهای پیدا کرد. آذربایجان با داشتن شهر بزرگ تبریز، به عنوان یکی از مراکز مهم ایران و حتا جهان اسلام، نامبردار شد :1
شهر [تبریز] در چنان جای خوبی قرار گرفته که سایر کالاها را از هند و ... بسیاری جاهای دیگر بدانجا آورده و بسیاری از بازرگانان لاتین، مخصوصاً تجار جنوا، معمولاً برای خرید کالاهای خارجی که از دوردست میآید، بدانجا میآیند و به تجارت میپردازند .
در دوران ایلخانان مغول ، آذربایجان و شهر تبریز دارای اهمیت ویژهای بود :2
این شهر ، آنقدر اهمیت پیدا کرده بود که پگولوتی، فهرستی از ایستگاههای راه اماس [در مدیترانه] تا تبریز را عرضه کرده است .
در سالهای پایانی سده 14 و سالهای آغازین سدهی پانزدهم میلادی (اواخر سدهی هشتم خورشیدی) ، آذربایجان و شهر تبریز، مهمترین ایالت و مهمترین شهر ایران بود :3
مهمترین شهر امپراتوری ایران، شهر تبریز است. شاه ایران از این شهر، درآمد گزافی دارد. در حالی که شاهان کشورهای مسیحی از شهرهای خود، چنین درآمدی را ندارند چون بازرگانان عمده به این شهر، رفت و آمد میکنند ...
مغولها، خیلی زود از بغداد روی برگرداندند و پایتخت را به سلطانیه (نزدیکی زنجان) آوردند. تبریز در نزدیکیهای پایان عهد ایل خانان مغول، مرکز عمدهی حکومت بود . تبریز در خلال دورهی پس از مغول ، همتراز با بغداد ، به عنوان :4
دو قلمروی که سلاطین آل جلایر میتوانستند تحت نفوذ خود درآورند ، به رقابت
[ برخاست]
از سوی دیگر، بغداد در دوران پس از مغول، به دلیل دست به دست شدن میان آل جلایر و قره قویون لوها و دیگران، زیانهای زیادی دید :5
باید اشاره کرد که در اوج عظمت دنیای اسلام در روزگار عباسیان، استقرار پایتخت اسلامی در خاک ایران [ساسانی] یعنی در بغداد، حکومت اسلامی را وارث امپراتوریهای باستانی شرق گردانید .
از این رو، انتقال پایتخت به شرق، یعنی آذربایجان، کل حکومت را هرچه بیشتر، ایرانیتر کرد .6
در این میان، موقعیت جغرافیایی ممتاز اردبیل ( آرتاویل) و نزدیکی آن به شهر تبریز، آن را به گونهی یکی از شهرهای مهم آذربایجان درآورد که توانست نقش برجستهای در تاریخ ایران بازی کند.
شیخ صفیالدین اردبیلی، در سال 631 خ (1252م/ 650 مهی) ، در این شهر به دنیا آمد و هشتاد و دو سال بعد ، یعنی در سال 713 خ (1334م/ 735 مهی) ، دیده از جهان فروبست. زایش و بالندگی او، همزمان با اوج توانمندی ایل خانان مغول بود. حمدالله مستوفی در سال 1120 خ (1230 م/ 731 مهی) ، یعنی 4 سال پیش از درگذشت، وی می نویسد :7
شیخ صفیالدین، مردی صاحب وقت و قبولی عظیم دارد و به برکت آنکه مغول را به او ارادتی تمام است، بسیاری از آن قوم را [از] ایذا به مردم رسانیدن بازمیدارد و این کار عظیم است .
وی شش سال پس از درگذشت شیخ صفیالدین در کتاب جغرافیای خود به نام نزههالقلوب مینویسد :8
... اردبیل از اقلیم چهارم است ... اکثر [مردمان] بر مذهب شافعیاند و مرید شیخ صفیالدین علیهالرحمهاند ...
نوشتههای حمدالله مستوفی که خود از کارگزاران دستگاه مغولان بود (مستوفی یا محصل مالیات)، این نکته را آشکار میکند که بنیانگذار سلسلهی صفویان ، دارای مقبولیت زیادی میان مردم شهر و نیز مورد احترام ویژهی فرمانروایان مغول بوده است. و دیگر اینکه، بیشتر مردم شهر و مریدان وی، پیرو مذهب شافعی بودهاند.
البته باید به یاد داشته باشیم که در میان مذهبهای چهارگانه اهل تسنن، مذهب شافعی، همانندیهای زیادی با مذهب شیعه دارد. حتا در درازای تاریخ بسیاری از شیعیان که به دلیلهای گوناگون تقیه میکردند ، خود را شافعی مذهب مینمودند .
شیخ صفی، سالهای نخستین عمر را در « طلب» گذرانید، تا سرانجام مراد خود، شیخ زاهد گیلانی را یافت و طریقت را از وی گرفت. شیخ صفیالدین، 25 سال در کنار و حضور شیخ زاهد بود. شیخ زاهد، دختر خود را به همسری وی داد و با درگذشت شیخ زاهد، شیخ صفی ، قطب طریقت شد :9
طریقت صوفیگری در دوران شیخ صفی و دوران سه نفر از جانشینان بلافصل وی، از احترام زیاد مراجع قدرت، برخوردار بود. ایلخانان مغول و وزرای اعظم آنها، در برابر شیخ صفیالدین، کرنش میکردند.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhe-eslami/2342-basazi-faragir-safavian.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir