چامه ای درباره ايران ۱۲ - مـا کـه اطفـال ایـن دبستانیم
#ایرج_میرزا
مـا کـه اطفـال ایـن دبستانیم
همــه از خـاک پــاک ایرانیـــم
همــه بـا هــم برادر وطنـیـم
مهربان همچو جسم با جانیـم
اشرف و انجــب تمــام ملـــل
یـادگـــار قـدیـــــم دورانــیــــم
وطن ما بــه جای مادر ماست
مـــا گروه وطـــن پرستــانیـــم
شکــر داریــم کـــز طفولیــت
درس حب الوطن همی خوانیم
چون که حب وطن ز ایمانست
مـا یقیـنــا ز اهـــل ایمـــانیــم
گر رسد دشمنی برای وطـن
جان و دل رایگــان بیفشانیم
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/79-khake-pak.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
#ایرج_میرزا
مـا کـه اطفـال ایـن دبستانیم
همــه از خـاک پــاک ایرانیـــم
همــه بـا هــم برادر وطنـیـم
مهربان همچو جسم با جانیـم
اشرف و انجــب تمــام ملـــل
یـادگـــار قـدیـــــم دورانــیــــم
وطن ما بــه جای مادر ماست
مـــا گروه وطـــن پرستــانیـــم
شکــر داریــم کـــز طفولیــت
درس حب الوطن همی خوانیم
چون که حب وطن ز ایمانست
مـا یقیـنــا ز اهـــل ایمـــانیــم
گر رسد دشمنی برای وطـن
جان و دل رایگــان بیفشانیم
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/79-khake-pak.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
۲۲ اسفند سالروز درگذشت شادروان حسین گلگلاب (امرداد ۱۲۷۶ - ۲۲ اسفند ۱۳۶۳)، گیاهشناس و ادیب و عضو فرهنگستان ایران است.
یادش گرامی باد.
گروهی میپندارند که برگزیدن واژههای نو و به کاربردن آنها در دانشهای نو، زبان را تباه میکند و میگویند این کارِ بیهوده رشتههای پیوند زبان را با زبان پیشینیان میگسلد ... باید به آنها گفت که نارساییهای زبان را که ریشههای استوار دارد باید از میان برد و آن را چنان استوار ساخت که توانایی بیان اندیشههای نو را داشته باشد.
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
یادش گرامی باد.
گروهی میپندارند که برگزیدن واژههای نو و به کاربردن آنها در دانشهای نو، زبان را تباه میکند و میگویند این کارِ بیهوده رشتههای پیوند زبان را با زبان پیشینیان میگسلد ... باید به آنها گفت که نارساییهای زبان را که ریشههای استوار دارد باید از میان برد و آن را چنان استوار ساخت که توانایی بیان اندیشههای نو را داشته باشد.
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
هما گل گلاب: پدر اولین عکس رنگی را در ایران گرفت
دکتر هما گل گلاب، فرزند حسین گل گلاب درباره پدرش چند نکته را یاد آور شد و گفت :«پدر فرزند مهدی مصورالملک و ایران بودند. علت لقب مصورالملک هم از آن جهت بود که ایشان نقاش دوران قاجار بودند و پدرم نیز که نقاشی را ارث برده بود هم نقاشیاش خوب بود و هم خط بسیار خوبی داشت. البته دربارۀ چیزهای دیگر صحبت کردند که من تکرار نمیکنم.
پدر به غیر از « ای ایران، ای مرز پرگهر» سه چهار سرود بسیار قشنگ دیگر هم دارد به نام « آذرآبادگان». سرود ای ایران که 23 مهر 1323 ساختند، آذربایجان را سال بعدش ساختند و سرودی است بسیار قشنگ و هم تراز همین سرود ای ایران و در آرشیو رادیو ایران هم هست. سرود سومش سرود دانشگاه است که موجود هست و در مراسم میزنند.
از اتفاقات خیلی جالب، یک سال پیش من بین اوراق یکی از کتابهایش سرود و نتی هست که دربارهی هواپیمایی ملی هما است و تا کنون کسی دربارهاش اطلاعی نداشته. و من مترصد اینم که کسی بتواند آن را اجرا کند و بسیار سرود قشنگی است.
از کارهای پدر که بخواهم بگویم، پدر علاوه بر این سرود میگفت و استاد دانشگاه تهران بود اولین رادیوی با باتری خشک را ساخته و با گوشی و به زحمت به آن گوش میداد و فوقالعاده مورد توجه بود. و اولین عکس رنگی را در ایران گرفت. این عکس در بعضی نمایشگاهها هنوز هست.
اما نکتهای که بسیار برای همه جالب بود. پدر محلی را بداشت در سوهانک ، در شرق تهران که خیلی دور از تهران بود. منزل پدر در خیابان ایران یعنی عینالدوله سابق بود. پدر اوایل یک موتور سیکلت ساید کار داشت، مال هالی ویدلسون و بعداً ـ سال 1335 ـ یک اتومبیل داشت. پدر چون در تهران درس میداد مجبور بود به تهران بیاید و برگردد. آن موقع تلفن و موبایل و این حرفها نبود. ما یک تلسکوپ داشتیم . تلسکوپی بود که از آنجا میتوانست خیابان ایران ، یعنی سه راه امین حضور را ببیند. چون تلفن نبود هر بار که به تهران میآمد و میخواست برگردد، کسی نبود که خبر بدهد امشب برمیگردد یا نه. علامتش این بود که یک پارچۀ قرمزی آویزان میکردند که یعنی نمیآیم و یک پارچۀ سفید که یعنی میآیم. این یک رمزی برای ایشان بود. و وقتی هم که میآمد از این جادۀ پاسداران بود که دو طرفش هم پر از درخت زال زالک بود. یک اتومبیل که از آنجا رد میشد تا مدتها خاک بالا میرفت چون آسفالت نبود و بعضی اوقات هم با دوستانشان میآمدند، با آقایان کلنل وزیری، خالقی، صبا، ارجمند. و ما از آنجا با دوربین میفهمیدیم که پدر با یک عهده مهمان میآید. ولی هنوز نمیدانستیم چه کسانیاند. به رودخانه نزدیک دارآباد که میرسیدند، پیاده میشدند چون اتومبیل باید سبک میبود تا پدر بتواند اتومبیلش را از آن آب رد بکند. و ما با آن دوربین میفهمیدیم که مهمانها چه کسانی هستند و این برای پدر و ما خیلی جالب بود.
و از خانوادهمان بگویم. پدر چهار فرزند داشت: فرزند کوچکتر به عللی فوت شد، یک پسر بزرگتر از من داشتند، مهندس فرخ گل گلاب که الأن در امریکاست و من بودم که دومی هستم و دکتر داروساز و بازنشستۀ دانشگاه تهران. نفر سوم هم دکتر داریوش گل گلاب بود و در نیویورک بود و متأسفانه در سال 1367 فوت شد. بیش از این وقت شما را نمیگیرم چون همه گفتنیها را گفتند و من فقط چند نکتۀ کوچک را یادآوری کردم.»
https://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/10095-1392-06-07-22-42-20.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
دکتر هما گل گلاب، فرزند حسین گل گلاب درباره پدرش چند نکته را یاد آور شد و گفت :«پدر فرزند مهدی مصورالملک و ایران بودند. علت لقب مصورالملک هم از آن جهت بود که ایشان نقاش دوران قاجار بودند و پدرم نیز که نقاشی را ارث برده بود هم نقاشیاش خوب بود و هم خط بسیار خوبی داشت. البته دربارۀ چیزهای دیگر صحبت کردند که من تکرار نمیکنم.
پدر به غیر از « ای ایران، ای مرز پرگهر» سه چهار سرود بسیار قشنگ دیگر هم دارد به نام « آذرآبادگان». سرود ای ایران که 23 مهر 1323 ساختند، آذربایجان را سال بعدش ساختند و سرودی است بسیار قشنگ و هم تراز همین سرود ای ایران و در آرشیو رادیو ایران هم هست. سرود سومش سرود دانشگاه است که موجود هست و در مراسم میزنند.
از اتفاقات خیلی جالب، یک سال پیش من بین اوراق یکی از کتابهایش سرود و نتی هست که دربارهی هواپیمایی ملی هما است و تا کنون کسی دربارهاش اطلاعی نداشته. و من مترصد اینم که کسی بتواند آن را اجرا کند و بسیار سرود قشنگی است.
از کارهای پدر که بخواهم بگویم، پدر علاوه بر این سرود میگفت و استاد دانشگاه تهران بود اولین رادیوی با باتری خشک را ساخته و با گوشی و به زحمت به آن گوش میداد و فوقالعاده مورد توجه بود. و اولین عکس رنگی را در ایران گرفت. این عکس در بعضی نمایشگاهها هنوز هست.
اما نکتهای که بسیار برای همه جالب بود. پدر محلی را بداشت در سوهانک ، در شرق تهران که خیلی دور از تهران بود. منزل پدر در خیابان ایران یعنی عینالدوله سابق بود. پدر اوایل یک موتور سیکلت ساید کار داشت، مال هالی ویدلسون و بعداً ـ سال 1335 ـ یک اتومبیل داشت. پدر چون در تهران درس میداد مجبور بود به تهران بیاید و برگردد. آن موقع تلفن و موبایل و این حرفها نبود. ما یک تلسکوپ داشتیم . تلسکوپی بود که از آنجا میتوانست خیابان ایران ، یعنی سه راه امین حضور را ببیند. چون تلفن نبود هر بار که به تهران میآمد و میخواست برگردد، کسی نبود که خبر بدهد امشب برمیگردد یا نه. علامتش این بود که یک پارچۀ قرمزی آویزان میکردند که یعنی نمیآیم و یک پارچۀ سفید که یعنی میآیم. این یک رمزی برای ایشان بود. و وقتی هم که میآمد از این جادۀ پاسداران بود که دو طرفش هم پر از درخت زال زالک بود. یک اتومبیل که از آنجا رد میشد تا مدتها خاک بالا میرفت چون آسفالت نبود و بعضی اوقات هم با دوستانشان میآمدند، با آقایان کلنل وزیری، خالقی، صبا، ارجمند. و ما از آنجا با دوربین میفهمیدیم که پدر با یک عهده مهمان میآید. ولی هنوز نمیدانستیم چه کسانیاند. به رودخانه نزدیک دارآباد که میرسیدند، پیاده میشدند چون اتومبیل باید سبک میبود تا پدر بتواند اتومبیلش را از آن آب رد بکند. و ما با آن دوربین میفهمیدیم که مهمانها چه کسانی هستند و این برای پدر و ما خیلی جالب بود.
و از خانوادهمان بگویم. پدر چهار فرزند داشت: فرزند کوچکتر به عللی فوت شد، یک پسر بزرگتر از من داشتند، مهندس فرخ گل گلاب که الأن در امریکاست و من بودم که دومی هستم و دکتر داروساز و بازنشستۀ دانشگاه تهران. نفر سوم هم دکتر داریوش گل گلاب بود و در نیویورک بود و متأسفانه در سال 1367 فوت شد. بیش از این وقت شما را نمیگیرم چون همه گفتنیها را گفتند و من فقط چند نکتۀ کوچک را یادآوری کردم.»
https://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/10095-1392-06-07-22-42-20.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
ظرف تاریخی ایرانی با نماد ماهی های سه بعدی در کف مربوط به 5000 سال پیش نمایانگر تقدس و احترام به ماهی به عنوان نماد برکت و زادآوری و جنبش متبلور در سفره هفت سین
موزه ایران باستان و آیین رونمایی از 7000 سال تاریخ شهر تهران (نوروز 1395)
عکاس: میرمهرداد میرسنجری
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
موزه ایران باستان و آیین رونمایی از 7000 سال تاریخ شهر تهران (نوروز 1395)
عکاس: میرمهرداد میرسنجری
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
۲۳ اسفندماه، سالروز درگذشت استاد عبدالعلی ادیب برومند است. یادش گرامی باد.
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/34862
استاد برومند در سال ۱۳۰۳ خورشیدی در شهر گز در استان اصفهان بدنیا آمد و فعالیت های سیاسی خود را از دهه ۱۳۳۰ خورشیدی آغاز نمود.
او دانشآموخته رشته حقوق قضایی دانشگاه تهران بود.
از ادیب برومند بیش از ۱۵مجموعه اشعار منتشر شده است که بخش مهمى از آنها اشعار ملى، میهنى و آزادیخواهانه است. شادروان عبدالعلی ادیب برومند شاعر دفترهای شعر نامههای وطن، روزگار دژم، پیام آزادی، حاصل هستی، گلهای موسمی و راز پرواز است. تصحیح دیوان حافظ، تصحیح و بازنویسی داستان های رستم و اسفندیار، سیاوش و سودابه، به پیشگاه فردوسی، هنر قلمدان و تراز سخن از دیگر آثار اوست.
عبدالعلی برومند (ادیب برومند)، رئیس هیئت رهبری و شورای مرکزی جبهه ملی ایران، شاعر ملیگرا و وکیل دادگستری روز دوشنبه، ۲۳ اسفندماه ۱۳۹۵، در سن ۹۲ سالگی در تهران درگذشت.
*
شادروان ادیب برومند در ایرانبوم:
درود به کورش بزرگ - سرودهٔ استاد ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/koroshe-bozorg/14371-dorod-be-korosh-bozorg.html
به یاد مصدق - سروده استاد ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/drmosadegh/15397-be-yad-mosadegh-adib-boromand.html
مکتب تهران در مینیاتور - استاد ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/forozesh/forozesh-4/3772-maktab-tehran-dar-miniatour.html
دفاع مقدّس یا نبرد میهنی - سرودۀ استاد عبدالعلی ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/14020-defa-moghadas-nabard-mihani.html
آیینوطنداری - استاد عبدالعلی ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/12089-aein-vatandari.html
پیامی به دریای مازندران - سرودهٔ استاد ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/13655-payami-be-darya-mazandaran.html
ایرانی ِ آذری - سرودۀ استاد عبدالعلی ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/14538-irani-azari.html
شاباش فروَدین - استاد ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4380-shabash-farvardin.html
بحرین - استاد ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/iranshahr/iranzamin/11605-bahrein-boromand.html
فردوسی سرودهٔ استاد ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/hakime-tos/2275-ferdosi-adib-boromand.html
نگاهی به کتاب «آفرینِ ادیب، جشننامۀ استاد ادیب برومند»
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/13236-afarin-adib.html
جشن سده - سروده استاد ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/jashnha/79-bahman/1920-sade-boromand.html
جشن مهرگان - سرودۀ استاد عبدالعلی ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/jashnha/75-mehr/14234-jashn-mehregan-sp-1217551467.html
غم زاینده رود - سرودۀ استاد عبدالعلی ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/13780-gham-zayande-rod.html
بهشت روی زمین - سرودۀ استاد ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/3848-behesht-roye-zamin-boromand.html
سعدی شیرینسخن - سرودهٔ استاد ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/14996-sadi-shirin-sokhan-boromand.html
مولوی - سرودۀ استاد عبدالعلی ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/14155-molavi.html
فاجعه غزّه - سرودۀ ادیب برومند
http://mail.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/13318-fajee-ghaze.html
زهرۀ زهرای برج آفرینش
http://mail.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/2343-zohre-zahra-borj-afarinesh.html
شام عاشورا - سرودۀ استاد ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/8538-shahm-ashora.html
رونمایی از کتاب«آفرین ادیب، جشننامه استاد ادیب برومند»
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/roidad-haye-farhangi/12846-afarin-adib.html
حماسه خرمشهر با صدای ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/resaneh/shenidary/2323-hamase-khoramshahr.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/34862
استاد برومند در سال ۱۳۰۳ خورشیدی در شهر گز در استان اصفهان بدنیا آمد و فعالیت های سیاسی خود را از دهه ۱۳۳۰ خورشیدی آغاز نمود.
او دانشآموخته رشته حقوق قضایی دانشگاه تهران بود.
از ادیب برومند بیش از ۱۵مجموعه اشعار منتشر شده است که بخش مهمى از آنها اشعار ملى، میهنى و آزادیخواهانه است. شادروان عبدالعلی ادیب برومند شاعر دفترهای شعر نامههای وطن، روزگار دژم، پیام آزادی، حاصل هستی، گلهای موسمی و راز پرواز است. تصحیح دیوان حافظ، تصحیح و بازنویسی داستان های رستم و اسفندیار، سیاوش و سودابه، به پیشگاه فردوسی، هنر قلمدان و تراز سخن از دیگر آثار اوست.
عبدالعلی برومند (ادیب برومند)، رئیس هیئت رهبری و شورای مرکزی جبهه ملی ایران، شاعر ملیگرا و وکیل دادگستری روز دوشنبه، ۲۳ اسفندماه ۱۳۹۵، در سن ۹۲ سالگی در تهران درگذشت.
*
شادروان ادیب برومند در ایرانبوم:
درود به کورش بزرگ - سرودهٔ استاد ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/koroshe-bozorg/14371-dorod-be-korosh-bozorg.html
به یاد مصدق - سروده استاد ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/drmosadegh/15397-be-yad-mosadegh-adib-boromand.html
مکتب تهران در مینیاتور - استاد ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/forozesh/forozesh-4/3772-maktab-tehran-dar-miniatour.html
دفاع مقدّس یا نبرد میهنی - سرودۀ استاد عبدالعلی ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/14020-defa-moghadas-nabard-mihani.html
آیینوطنداری - استاد عبدالعلی ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/12089-aein-vatandari.html
پیامی به دریای مازندران - سرودهٔ استاد ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/13655-payami-be-darya-mazandaran.html
ایرانی ِ آذری - سرودۀ استاد عبدالعلی ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/14538-irani-azari.html
شاباش فروَدین - استاد ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4380-shabash-farvardin.html
بحرین - استاد ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/iranshahr/iranzamin/11605-bahrein-boromand.html
فردوسی سرودهٔ استاد ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/hakime-tos/2275-ferdosi-adib-boromand.html
نگاهی به کتاب «آفرینِ ادیب، جشننامۀ استاد ادیب برومند»
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/13236-afarin-adib.html
جشن سده - سروده استاد ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/jashnha/79-bahman/1920-sade-boromand.html
جشن مهرگان - سرودۀ استاد عبدالعلی ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/jashnha/75-mehr/14234-jashn-mehregan-sp-1217551467.html
غم زاینده رود - سرودۀ استاد عبدالعلی ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/13780-gham-zayande-rod.html
بهشت روی زمین - سرودۀ استاد ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/3848-behesht-roye-zamin-boromand.html
سعدی شیرینسخن - سرودهٔ استاد ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/14996-sadi-shirin-sokhan-boromand.html
مولوی - سرودۀ استاد عبدالعلی ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/14155-molavi.html
فاجعه غزّه - سرودۀ ادیب برومند
http://mail.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/13318-fajee-ghaze.html
زهرۀ زهرای برج آفرینش
http://mail.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/2343-zohre-zahra-borj-afarinesh.html
شام عاشورا - سرودۀ استاد ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/8538-shahm-ashora.html
رونمایی از کتاب«آفرین ادیب، جشننامه استاد ادیب برومند»
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/roidad-haye-farhangi/12846-afarin-adib.html
حماسه خرمشهر با صدای ادیب برومند
http://www.iranboom.ir/resaneh/shenidary/2323-hamase-khoramshahr.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
Telegram
ایران بوم
۲۳ اسفندماه، سالروز درگذشت استاد عبدالعلی ادیب برومند است. یادش گرامی باد.
@iranboom_ir
@iranboom_ir
نوروز و مفاهیم از یاد رفتهی سفرهی هفتسین
دكتر هوشنگ طالع
ایرانیان به سنت دیرین كهن، در آغاز نو شدن سال، سفرهی نوروزی میگسترانند. سفرهی نوروزی، همهی نمادهای آفرینش مادی را در بر دارند. البته امروز، مفاهیم اصلی آن با گذشت هزارهها از دست رفتهاند اما نمادها همچنان پا بر جا ماندهاند.
بر اثر نا آگاهی پارهای از به اصطلاح پژوهندگان و روشنفكرنمایان، چندی است كه بحث بر سر هفتسین یا هفتشین، در گرفته كه به گفتهی حافظ :
چو ندیدند حقیقت، ره افسانه زدند
به باور كهن ایرانیان، اهورامزدا، پس از بیهوش شدن اهریمن، دست به آفرینش مادی میزند. بدینسان، از زمان بیكران، زمان كرانمند میآفریند تا هنگام مناسب آن را به جنبش درآورد. او در شش بار، نخستین نمونههای شش پدیدهی اصلی آفرینش، یعنی آسمان، آب، زمین، گیاه، جانور و انسان را میآفریند. البته میان این گاهان آفرینش، میلیونها یا میلیاردها سال فاصله بوده است.
همچنین، به باور كهن ایرانیان، اهورامزدا، امشاسپندان را كه جلوههایی از ذات او هستند، میآفریند. امشاسپند، به معنای ورجاوند جاودانه است. تعداد امشاسپندان، شش تاست كه عبارتند از: بهمن (منش خوب یا نهاد نیك)، اردیبهشت (بهترین اشه یا ارته «راستی») شهریور (شهریاری آرمانی یا توانایی مینوی آرمانی یا آرمان شهر) سپندارمذ یا اسفند (خردكامل)، خرداد (رسایی و كمال) امرداد (جاودانگی و نامیرایی).
از میان امشاسپندان یا جلوههای ذات اهورامزدا، سه امشاسپند نرینه و سه امشاسپند، مادینهاند. سپندارمذ، همراه با خرداد و امرداد، سه امشاسپند مادینهاند.
بدین سان، در آیین ایرانیان كهن، عدد شش كه نشان دهندهی ششگاه آفرینش و نیز شمار امشاسپندان بود، عدد مقدس دانسته میشد. اما با برپایی دین ـ دولت ساسانی و قرار دادن اهورا مزدا یا ایزدسروش بر سرفهرست امشاسپندان، تعداد آن را به هفت رسانیدند و رفتهرفته عدد هفت، جای عدد شش را گرفت و ...
بدینسان، سفرهای كه ایرانیان در سال نو میگستراند و نمادهای آفرینش 6 گانهی استومند (مادی) را بر آن مینهادند، رفتهرفته با جایگزین شدن عدد 7 به جای عدد 6، نام هفت به خود گرفت.
بعدها كه مفاهیم اصلی از دست رفت و به جای « مغز» در درازای هزارهها، «پوست» بر جای ماند، سفرهی نوروزی كه دارای مفهوم ویژه و ژرفی بود، دچار دگرگونی شد و سرانجام با نام « هفتسین» به ما رسیده است.
بر سر این سفره، آسمان (در نماد آینه)، آب ( نماد رویش زندگی نباتی و جانوری )، خاك (به گونهی بستر رویش گیاه)، گیاه(در قالب سبزه)، جانور (به گونهی ماهی)، و انسانهای گردآمده بر كنار آن كه نشان دهندهی 6 گاه آفرینشاند، حضور دارند.
بدون دو دلی، دیگر اجزای این سفره كه امروزه از اصل خود، دور افتاده و بدین گونه پس از گذر هزارهها به ما رسیده، دارای مفاهیم ویژه اند.
سیب، به عنوان نخستین میوهای است كه مردم این فلات بدان دست یافتند و این میوه از سوی یهودانی كه پس از آزادی از سوی كوروش بزرگ در ایران میزیستند، به یهودا برده شد، در آن جا میوهی خدایی شد، به تورات ( عهد عتیق ) راه یافت و از آنجا، به عهد جدید ( انجیل ) نیز راه یافت.
سركه، نخستین فرآوردهی صنعتی ایرانیان در قالب تولید انبوه بود. البته میدانیم كه سركه، از فراگشت تولید انگور به شراب و سپس دگرگشت شراب به سركه، به دست میآید.
گندم كه به گونهی سنتی، به عنوان نماد آفرینش گیاهی به كار میرود ( سبزه )، بدون تردید، نخستین دانهای بود كه ایرانیان توانستند آن را به گونهی سازمان یافته، بكارند و بدروند و ...
سپند یا اسپند را میتوان به گونهی نخستین « گندزدا» دانست كه ایرانیان آن را شناختند و برای گندزدایی و برطرف كردن بوهای ناخوش به كار گرفتند. ارزش آن برای زمانهایی كه انسان و دام در كنار هم زندگی میكردند، بسیار زیاد و حتا در مواردی حیاتی بود.
تخم مرغ كه آن را رنگ میكنیم و بر سر سفرهی هفتسین مینشانیم، نماد « حامل هستی » است به گفتهی دیگر، هستی پنهان است كه در یك مدت معین و در دمای معین، به زندگی بدل میشود.
این نماد كه از راه آیین مهر به آیین مسیحیت راه یافته، بدون این كه به رمز و راز آن آشنا باشند، در جشن عروج مسیح (عید پاك )، آن را همراه خرگوش، نماد این جشن ساختهاند …
سكه نیز ، بعدها كه بازرگانی رونق گرفت و شهرنشینی افزونتر شد و رفتهرفته، پول در زندگی مردمان، جایگاه ویژهای یافت، راه بر سر این سفره پیدا كرد و...
از این رو، شایسته است در تزیین و چیدمان سفرهی هفتسین، به رمز و رازهای آن، بیشتر توجه كنیم و عوامل اصلی آن را در نظر گیریم.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/didehban/mirase-manavi/227-hafsin-dr-tale3.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
دكتر هوشنگ طالع
ایرانیان به سنت دیرین كهن، در آغاز نو شدن سال، سفرهی نوروزی میگسترانند. سفرهی نوروزی، همهی نمادهای آفرینش مادی را در بر دارند. البته امروز، مفاهیم اصلی آن با گذشت هزارهها از دست رفتهاند اما نمادها همچنان پا بر جا ماندهاند.
بر اثر نا آگاهی پارهای از به اصطلاح پژوهندگان و روشنفكرنمایان، چندی است كه بحث بر سر هفتسین یا هفتشین، در گرفته كه به گفتهی حافظ :
چو ندیدند حقیقت، ره افسانه زدند
به باور كهن ایرانیان، اهورامزدا، پس از بیهوش شدن اهریمن، دست به آفرینش مادی میزند. بدینسان، از زمان بیكران، زمان كرانمند میآفریند تا هنگام مناسب آن را به جنبش درآورد. او در شش بار، نخستین نمونههای شش پدیدهی اصلی آفرینش، یعنی آسمان، آب، زمین، گیاه، جانور و انسان را میآفریند. البته میان این گاهان آفرینش، میلیونها یا میلیاردها سال فاصله بوده است.
همچنین، به باور كهن ایرانیان، اهورامزدا، امشاسپندان را كه جلوههایی از ذات او هستند، میآفریند. امشاسپند، به معنای ورجاوند جاودانه است. تعداد امشاسپندان، شش تاست كه عبارتند از: بهمن (منش خوب یا نهاد نیك)، اردیبهشت (بهترین اشه یا ارته «راستی») شهریور (شهریاری آرمانی یا توانایی مینوی آرمانی یا آرمان شهر) سپندارمذ یا اسفند (خردكامل)، خرداد (رسایی و كمال) امرداد (جاودانگی و نامیرایی).
از میان امشاسپندان یا جلوههای ذات اهورامزدا، سه امشاسپند نرینه و سه امشاسپند، مادینهاند. سپندارمذ، همراه با خرداد و امرداد، سه امشاسپند مادینهاند.
بدین سان، در آیین ایرانیان كهن، عدد شش كه نشان دهندهی ششگاه آفرینش و نیز شمار امشاسپندان بود، عدد مقدس دانسته میشد. اما با برپایی دین ـ دولت ساسانی و قرار دادن اهورا مزدا یا ایزدسروش بر سرفهرست امشاسپندان، تعداد آن را به هفت رسانیدند و رفتهرفته عدد هفت، جای عدد شش را گرفت و ...
بدینسان، سفرهای كه ایرانیان در سال نو میگستراند و نمادهای آفرینش 6 گانهی استومند (مادی) را بر آن مینهادند، رفتهرفته با جایگزین شدن عدد 7 به جای عدد 6، نام هفت به خود گرفت.
بعدها كه مفاهیم اصلی از دست رفت و به جای « مغز» در درازای هزارهها، «پوست» بر جای ماند، سفرهی نوروزی كه دارای مفهوم ویژه و ژرفی بود، دچار دگرگونی شد و سرانجام با نام « هفتسین» به ما رسیده است.
بر سر این سفره، آسمان (در نماد آینه)، آب ( نماد رویش زندگی نباتی و جانوری )، خاك (به گونهی بستر رویش گیاه)، گیاه(در قالب سبزه)، جانور (به گونهی ماهی)، و انسانهای گردآمده بر كنار آن كه نشان دهندهی 6 گاه آفرینشاند، حضور دارند.
بدون دو دلی، دیگر اجزای این سفره كه امروزه از اصل خود، دور افتاده و بدین گونه پس از گذر هزارهها به ما رسیده، دارای مفاهیم ویژه اند.
سیب، به عنوان نخستین میوهای است كه مردم این فلات بدان دست یافتند و این میوه از سوی یهودانی كه پس از آزادی از سوی كوروش بزرگ در ایران میزیستند، به یهودا برده شد، در آن جا میوهی خدایی شد، به تورات ( عهد عتیق ) راه یافت و از آنجا، به عهد جدید ( انجیل ) نیز راه یافت.
سركه، نخستین فرآوردهی صنعتی ایرانیان در قالب تولید انبوه بود. البته میدانیم كه سركه، از فراگشت تولید انگور به شراب و سپس دگرگشت شراب به سركه، به دست میآید.
گندم كه به گونهی سنتی، به عنوان نماد آفرینش گیاهی به كار میرود ( سبزه )، بدون تردید، نخستین دانهای بود كه ایرانیان توانستند آن را به گونهی سازمان یافته، بكارند و بدروند و ...
سپند یا اسپند را میتوان به گونهی نخستین « گندزدا» دانست كه ایرانیان آن را شناختند و برای گندزدایی و برطرف كردن بوهای ناخوش به كار گرفتند. ارزش آن برای زمانهایی كه انسان و دام در كنار هم زندگی میكردند، بسیار زیاد و حتا در مواردی حیاتی بود.
تخم مرغ كه آن را رنگ میكنیم و بر سر سفرهی هفتسین مینشانیم، نماد « حامل هستی » است به گفتهی دیگر، هستی پنهان است كه در یك مدت معین و در دمای معین، به زندگی بدل میشود.
این نماد كه از راه آیین مهر به آیین مسیحیت راه یافته، بدون این كه به رمز و راز آن آشنا باشند، در جشن عروج مسیح (عید پاك )، آن را همراه خرگوش، نماد این جشن ساختهاند …
سكه نیز ، بعدها كه بازرگانی رونق گرفت و شهرنشینی افزونتر شد و رفتهرفته، پول در زندگی مردمان، جایگاه ویژهای یافت، راه بر سر این سفره پیدا كرد و...
از این رو، شایسته است در تزیین و چیدمان سفرهی هفتسین، به رمز و رازهای آن، بیشتر توجه كنیم و عوامل اصلی آن را در نظر گیریم.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/didehban/mirase-manavi/227-hafsin-dr-tale3.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
علی تجویدی (زادهٔ ۱۵ آبان ۱۲۹۸ – درگذشتهٔ ۲۴ اسفند ۱۳۸۴) نوازندهٔ ویلن و سهتار، آهنگساز، پژوهشگر ونویسندهٔ اهل ایران بود.
علی تجویدی بحق یکی از بزرگترین آهنگسازان معاصر این سرزمین است که شاهکارهای بیشماری در پهنه هنر موسیقی از خود به یادگار بر جای نهاده، ترانههای پرآوازه و دلنشین او که در بایگانی برنامههای گلها ضبط و نگاهداری شده یکی از میراث های گرانبهای هنر این مرز و بوم است. او منتخب چهارمین همایش چهره های ماندگار در سال ۱۳۸۳ است.
یادش گرامی باد.
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
علی تجویدی بحق یکی از بزرگترین آهنگسازان معاصر این سرزمین است که شاهکارهای بیشماری در پهنه هنر موسیقی از خود به یادگار بر جای نهاده، ترانههای پرآوازه و دلنشین او که در بایگانی برنامههای گلها ضبط و نگاهداری شده یکی از میراث های گرانبهای هنر این مرز و بوم است. او منتخب چهارمین همایش چهره های ماندگار در سال ۱۳۸۳ است.
یادش گرامی باد.
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
Forwarded from ایران بوم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز سالروزِ درگذشتِ نوازنده، موسیقیدان، آهنگساز و انسانِ والا استاد علی تجویدی است. کسی که آنقدر یادگار برای موسیقیِ این مرز و بوم گذاشته است که اگر نبود قسمتِ عظیمی از موسیقیِمان را نداشتیم
@iranboom_ir
@iranboom_ir
چند نگاره از ماهی قرمز و سبزهٔ سفره هفتسین
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/16975-sabzeh-haftsin-mahi9-ghemez-9812.html
@iranboom_ir
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/16975-sabzeh-haftsin-mahi9-ghemez-9812.html
@iranboom_ir
ردیف کامل موسیقی ایرانی به روایت علی تجویدی
طی سالیان درازی که مشغول تحصیل موسیقی و از طرفی تدریس آن، چه در کنار استاد عزیزم شادروان ابوالحسن صبا و چه در هنرستان عالی موسیقی ملی و دانشگاه بودم کتابهایی در دو بخش در زمینهی دستگاههای موسیقی ایرانی به رشته تحریر درآوردهام. بخش اول شامل ده جلد است که تاکنون یک جلد آن یعنی «چهار گاه» به چاپ رسیده و اکنون پس از قریب سه سال با تحمل مشقت بسیار توفیق چاپ و انتشار جزوه دوم و سوم (شامل دستگاه همایون و بیات اصفهان به انضمام تعدادی دیگر از ساختههای اینجانب) حاصل گردیده است. اگر موجبات لازم فراهم شود، هرچه زودتر هفت جزوه باقیمانده از بخش اول منتشر شده و در دسترس موسیقیدانها و هنردوستان قرار خواهد گرفت و به همراه آنها، آهنگهای ساخته شدهام را نیز ویراستاری و به جزوات منضم خواهم کرد.
و اما بخش دوم نیز حاوی 10 جلد میباشد که آن را به نام «ردیف تطبیقی و تحلیلی» نامگذاری کردهام. کاری که تنها برای تدوین و جمعآوری و ساختن و پرداختن آن نزدیک 30 سال مطالعه و رنج کشیدهام. مبنای نگارش ردیفسازی بخش دوم را فقط ردیف تار مرحوم میرزا عبدالله قرار دادهام به این دلیل که سایر استادان موسیقی مانند آقا میرزا حسینقلی، حاج منتظم الحکما، استاد ابوالحسن صبا، درویش خان، اسمعیل خان قهرمانی، علیقلی وزیری و بسیاری از اساتید دیگر، همه ردیف را از ایشان فراگرفتهاند و هنگامی که اصل ردیف مرحوم میرزا عبدالله در دست قرار دارد، دیگر استناد به ردیف دیگران مانند ردیف آمیرزا حسینقلی یا درویشخان یا دیگران که خود از شاگردان مرحوم میرزا عبدالله بودهاند برای انجام یک کار تحقیقی کاملا بیمورد مینماید. امروز بوی مرحوم میرزا عبدالله از اولاد هنرمندش جناب آقای احمد عبادی نوازنده چیره دست سه تار را باید اجاق موسیقی سنتی ایران دانست و اما اصل ردیف مرحوم میرزا عبدالله را اینجانب مقدمتا نزد استاد ابوالحسن صبا و سپس نزد اسمعیلخان قهرمانی که خلیفه کلاس میرزا عبدالله بودهاند، و همچنین نزد حضرت حاج آقا محمد ایرانی که ردیفدانی قابل و خود از شاگردان میرزا عبدالله بوده آموختهام و چون در ردیف تطبیقی و تحلیلی، از ردیف آواز نیز استفادههای فراوان صورت گرفته، لذا باید توضیح بدهم که ردیف آواز را اولین بار در خانواده پدری فرا گرفتم زیرا پدرم مرحوم استاد هادی تجویدی نقاش و موسیقی دان بود و نیز عموی من مرحوم استاد مهدی تائب علاوه بر هنر نقاشی به موسیقی نیز کاملا وارد و از دوستان بسیار نزدیک و همشهری عزیزش مرحوم استاد نایب اسدالله نایی معروف و بی همتای اصفهان بود. پدر و عمویم موسیقی آوازی را نزد مرحوم نایب اسدالله و همچنین میرزا حسین ساعت ساز و حسین عندلیب اصفهانی فرا گرفتند و تار و سهتار را نزد مرحوم درویشخان در تهران آموختند. من در حدود 10 سالگی دستگاههای موسیقی ایرانی را با اسم میشناختم و در سن 12 سالگی مرکبخوانی میکردم، به این ترتیب که از دستگاه ماهور فرضا با یک گدار به سه گاه یا چهار گاه مدگردی یا مدولاسیون میکردم و افسوس میخورم که امروز اغلب مردم مملکت ما موسیقی خودشان را نمیشناسند و اسم دستگاهها و آوازها را هم نمیدانند. به این صورت ردیف آوازی را به روایت مرحوم نایب اسدالله در مکتب خانوادگی فرا گرفتم. پس از این که افتخار شاگردی مرحوم ابوالحسن صبا را یافتم و هشت سال نزد ایشان به فرا گرفتن ویلن و سهتار پرداختم، سپس بنا به راهنمایی استاد ارجمندم به کانون محبت و هنر حضرت حاجیآقا محمد ایرانی راه یافتم و از خرمن استادانی مانند اسمعیل خان قهرمانی، طاهرزاده، اقبالالسلطان آذر، سلیمان امیر قاسمی، بوذری، نورعلی برومند (که در اشاعه ردیف مرحوم میرزا عبدالله سهم والایی دارد)، علیخان مبشر، فروتن، قوامالسلطان دادور و عبدالله خان دوامی خوشهچینی بسیار کردم و هرگز محبتهای آن استادان گرامی را فراموش نمیکنم و خود را رهین منت آنها میدانم و اکنون خوشحالم که زحمت شام و سحر، شکر که ضایع نگشته و حاصل زحمات این ناچیز به صورت ردیفی تطبیقی و تحلیلی (که عبارت از ردیف ساز و آواز است) به صورت نت به رشته تحریر درآمده و اگر عمری باقی باشد و اجل مهلت بدهد و مقدورات لازم برای خوشنویسی نت و سرمایه لازم جهت تهیه کاغذ و چاپ در اختیارم قرار گیرد، این ودیعه پرارزش فرهنگی را چاپ کرده و در اختیار همگان قرار خواهم داد. برای اینکه معلوم شود برای تهیه ردیف تطبیقی و تحلیلی چه کارهایی صورت گرفته، به طور خلاصه میگویم که ردیف مزبور در دو بند (الف) و (ب) نگاشته شده است.
دنباله نوشتار:
https://www.iranboom.ir/honar/45-honar/3137-moshighi-irani-ravayat-ali-tajvidi.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
طی سالیان درازی که مشغول تحصیل موسیقی و از طرفی تدریس آن، چه در کنار استاد عزیزم شادروان ابوالحسن صبا و چه در هنرستان عالی موسیقی ملی و دانشگاه بودم کتابهایی در دو بخش در زمینهی دستگاههای موسیقی ایرانی به رشته تحریر درآوردهام. بخش اول شامل ده جلد است که تاکنون یک جلد آن یعنی «چهار گاه» به چاپ رسیده و اکنون پس از قریب سه سال با تحمل مشقت بسیار توفیق چاپ و انتشار جزوه دوم و سوم (شامل دستگاه همایون و بیات اصفهان به انضمام تعدادی دیگر از ساختههای اینجانب) حاصل گردیده است. اگر موجبات لازم فراهم شود، هرچه زودتر هفت جزوه باقیمانده از بخش اول منتشر شده و در دسترس موسیقیدانها و هنردوستان قرار خواهد گرفت و به همراه آنها، آهنگهای ساخته شدهام را نیز ویراستاری و به جزوات منضم خواهم کرد.
و اما بخش دوم نیز حاوی 10 جلد میباشد که آن را به نام «ردیف تطبیقی و تحلیلی» نامگذاری کردهام. کاری که تنها برای تدوین و جمعآوری و ساختن و پرداختن آن نزدیک 30 سال مطالعه و رنج کشیدهام. مبنای نگارش ردیفسازی بخش دوم را فقط ردیف تار مرحوم میرزا عبدالله قرار دادهام به این دلیل که سایر استادان موسیقی مانند آقا میرزا حسینقلی، حاج منتظم الحکما، استاد ابوالحسن صبا، درویش خان، اسمعیل خان قهرمانی، علیقلی وزیری و بسیاری از اساتید دیگر، همه ردیف را از ایشان فراگرفتهاند و هنگامی که اصل ردیف مرحوم میرزا عبدالله در دست قرار دارد، دیگر استناد به ردیف دیگران مانند ردیف آمیرزا حسینقلی یا درویشخان یا دیگران که خود از شاگردان مرحوم میرزا عبدالله بودهاند برای انجام یک کار تحقیقی کاملا بیمورد مینماید. امروز بوی مرحوم میرزا عبدالله از اولاد هنرمندش جناب آقای احمد عبادی نوازنده چیره دست سه تار را باید اجاق موسیقی سنتی ایران دانست و اما اصل ردیف مرحوم میرزا عبدالله را اینجانب مقدمتا نزد استاد ابوالحسن صبا و سپس نزد اسمعیلخان قهرمانی که خلیفه کلاس میرزا عبدالله بودهاند، و همچنین نزد حضرت حاج آقا محمد ایرانی که ردیفدانی قابل و خود از شاگردان میرزا عبدالله بوده آموختهام و چون در ردیف تطبیقی و تحلیلی، از ردیف آواز نیز استفادههای فراوان صورت گرفته، لذا باید توضیح بدهم که ردیف آواز را اولین بار در خانواده پدری فرا گرفتم زیرا پدرم مرحوم استاد هادی تجویدی نقاش و موسیقی دان بود و نیز عموی من مرحوم استاد مهدی تائب علاوه بر هنر نقاشی به موسیقی نیز کاملا وارد و از دوستان بسیار نزدیک و همشهری عزیزش مرحوم استاد نایب اسدالله نایی معروف و بی همتای اصفهان بود. پدر و عمویم موسیقی آوازی را نزد مرحوم نایب اسدالله و همچنین میرزا حسین ساعت ساز و حسین عندلیب اصفهانی فرا گرفتند و تار و سهتار را نزد مرحوم درویشخان در تهران آموختند. من در حدود 10 سالگی دستگاههای موسیقی ایرانی را با اسم میشناختم و در سن 12 سالگی مرکبخوانی میکردم، به این ترتیب که از دستگاه ماهور فرضا با یک گدار به سه گاه یا چهار گاه مدگردی یا مدولاسیون میکردم و افسوس میخورم که امروز اغلب مردم مملکت ما موسیقی خودشان را نمیشناسند و اسم دستگاهها و آوازها را هم نمیدانند. به این صورت ردیف آوازی را به روایت مرحوم نایب اسدالله در مکتب خانوادگی فرا گرفتم. پس از این که افتخار شاگردی مرحوم ابوالحسن صبا را یافتم و هشت سال نزد ایشان به فرا گرفتن ویلن و سهتار پرداختم، سپس بنا به راهنمایی استاد ارجمندم به کانون محبت و هنر حضرت حاجیآقا محمد ایرانی راه یافتم و از خرمن استادانی مانند اسمعیل خان قهرمانی، طاهرزاده، اقبالالسلطان آذر، سلیمان امیر قاسمی، بوذری، نورعلی برومند (که در اشاعه ردیف مرحوم میرزا عبدالله سهم والایی دارد)، علیخان مبشر، فروتن، قوامالسلطان دادور و عبدالله خان دوامی خوشهچینی بسیار کردم و هرگز محبتهای آن استادان گرامی را فراموش نمیکنم و خود را رهین منت آنها میدانم و اکنون خوشحالم که زحمت شام و سحر، شکر که ضایع نگشته و حاصل زحمات این ناچیز به صورت ردیفی تطبیقی و تحلیلی (که عبارت از ردیف ساز و آواز است) به صورت نت به رشته تحریر درآمده و اگر عمری باقی باشد و اجل مهلت بدهد و مقدورات لازم برای خوشنویسی نت و سرمایه لازم جهت تهیه کاغذ و چاپ در اختیارم قرار گیرد، این ودیعه پرارزش فرهنگی را چاپ کرده و در اختیار همگان قرار خواهم داد. برای اینکه معلوم شود برای تهیه ردیف تطبیقی و تحلیلی چه کارهایی صورت گرفته، به طور خلاصه میگویم که ردیف مزبور در دو بند (الف) و (ب) نگاشته شده است.
دنباله نوشتار:
https://www.iranboom.ir/honar/45-honar/3137-moshighi-irani-ravayat-ali-tajvidi.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
۲۵ اسفند روز بزرگداشت پروین اعتصامی گرامی باد
اينکه خاک سیهش بالین است
اختر چرخ ادب پروین است
صاحب آنهمه گفتار
امروزسائل فاتحه و یاسین است
گرچه جز تلخی از ایام ندید
هرچه گویی سخنش شیرین است
@iranboom_ir
اينکه خاک سیهش بالین است
اختر چرخ ادب پروین است
صاحب آنهمه گفتار
امروزسائل فاتحه و یاسین است
گرچه جز تلخی از ایام ندید
هرچه گویی سخنش شیرین است
@iranboom_ir
سرآمد کنون قصهی یزدگرد
به ماه سپندارمذ روز اِرد
ز هجرت شده پنج هشتاد بار
به نام جهان داور کردگار
سالروز رسیدن انسان بر بلندای ادبیات، ۲۵ اسفندماه روز پایان سرایش شاهنامهی حکیم فردوسی گرامی باد.
@iranboom_ir
به ماه سپندارمذ روز اِرد
ز هجرت شده پنج هشتاد بار
به نام جهان داور کردگار
سالروز رسیدن انسان بر بلندای ادبیات، ۲۵ اسفندماه روز پایان سرایش شاهنامهی حکیم فردوسی گرامی باد.
@iranboom_ir
ای آینۂ روشنِ زندگی نیاکان خردمند، در گستردۂ جهان
ای چشمه سار پاکیزه و جوشندۂ اندیشۂ نیاکان، در پهنۂ ایران
ای رود خروشنده و پرآبخیز روان نیاکان در گسترۂ زمان
ای دریای ژرف و دور کرانۂ فرهنگ نیاکان
ای آسمان روشن و ستاره بارانِ داستان نیاکان
ای خورشید همواره تابانِ خرد و دانش نیاکان
ای درفش همواره برافراشتۂ فرّ و فرهنگ ایران...
که یکهزار سال است، که بر شانه های استوار و پرشکوهِ فردوسی، بر بلندای دماوند، در میانۂ میدان خرد و فرهنگ ایران، در میان جان پرلرزش و خیرشِ اندروای؛ چین برچین می افکنی و بر؛ رهروانِ این راه دراز؛
جان و نیرو می پراکنی
ای شاهنامه! ترا می ستایم
ترا می ستایم؛ ای فردوسیِ ایران، که بالای بلندت به بلندای دماوند برخاست، و بدانزمان که مادر میهن، از هر سوی؛ آماج تیرهای سهمگین و زهرآگینِ بداندیشان بود، سینۂ ستبرت را سپرِ ایران کردی، و با خامۂ درخشانت، سرودۂ آهنگینت را، همچون تیرِ خدنگ، بر رنگین کمانِ بلندِ خرد و فرهنگ نهادی، و بسرتاسر مرزهای ایرانشهر افکندی و از درخشی که با نوکِ پیکان آن در آسمان ایران پدیدار شد، به ایرانیان، شیوۂ جانفشانی و سراندازی در راهِ میهن... و شیوۂ زندگی همراه با اندیشه و دانش و بینش ... و گذشت و بردباری و با آزرم بدیگران نگریستن و با مهر؛ با همگان زیستن را آموختی!
ترا می ستایم...
ای روان همواره نگرانِ ایران!
ای پهلوان همواره بیدارِ میدانِ خرد و فرهنگ ایران!
فردوسی!
پیشگفتار بر ویرایش شاهنامه فردوسی
نوشته فریدون جنیدی.
۲۵اسفند، تاریخ دقیق پایان سرایش شاهنامه بر ایرانیان گرامی و روان فردوسی بزرگ شاد باد.
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/40274
ای چشمه سار پاکیزه و جوشندۂ اندیشۂ نیاکان، در پهنۂ ایران
ای رود خروشنده و پرآبخیز روان نیاکان در گسترۂ زمان
ای دریای ژرف و دور کرانۂ فرهنگ نیاکان
ای آسمان روشن و ستاره بارانِ داستان نیاکان
ای خورشید همواره تابانِ خرد و دانش نیاکان
ای درفش همواره برافراشتۂ فرّ و فرهنگ ایران...
که یکهزار سال است، که بر شانه های استوار و پرشکوهِ فردوسی، بر بلندای دماوند، در میانۂ میدان خرد و فرهنگ ایران، در میان جان پرلرزش و خیرشِ اندروای؛ چین برچین می افکنی و بر؛ رهروانِ این راه دراز؛
جان و نیرو می پراکنی
ای شاهنامه! ترا می ستایم
ترا می ستایم؛ ای فردوسیِ ایران، که بالای بلندت به بلندای دماوند برخاست، و بدانزمان که مادر میهن، از هر سوی؛ آماج تیرهای سهمگین و زهرآگینِ بداندیشان بود، سینۂ ستبرت را سپرِ ایران کردی، و با خامۂ درخشانت، سرودۂ آهنگینت را، همچون تیرِ خدنگ، بر رنگین کمانِ بلندِ خرد و فرهنگ نهادی، و بسرتاسر مرزهای ایرانشهر افکندی و از درخشی که با نوکِ پیکان آن در آسمان ایران پدیدار شد، به ایرانیان، شیوۂ جانفشانی و سراندازی در راهِ میهن... و شیوۂ زندگی همراه با اندیشه و دانش و بینش ... و گذشت و بردباری و با آزرم بدیگران نگریستن و با مهر؛ با همگان زیستن را آموختی!
ترا می ستایم...
ای روان همواره نگرانِ ایران!
ای پهلوان همواره بیدارِ میدانِ خرد و فرهنگ ایران!
فردوسی!
پیشگفتار بر ویرایش شاهنامه فردوسی
نوشته فریدون جنیدی.
۲۵اسفند، تاریخ دقیق پایان سرایش شاهنامه بر ایرانیان گرامی و روان فردوسی بزرگ شاد باد.
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/40274
Telegram
ایران بوم
سرآمد کنون قصهی یزدگرد
به ماه سپندارمذ روز اِرد
ز هجرت شده پنج هشتاد بار
به نام جهان داور کردگار
سالروز رسیدن انسان بر بلندای ادبیات، ۲۵ اسفندماه روز پایان سرایش شاهنامهی حکیم فردوسی گرامی باد.
@iranboom_ir
به ماه سپندارمذ روز اِرد
ز هجرت شده پنج هشتاد بار
به نام جهان داور کردگار
سالروز رسیدن انسان بر بلندای ادبیات، ۲۵ اسفندماه روز پایان سرایش شاهنامهی حکیم فردوسی گرامی باد.
@iranboom_ir
شکاریم یکسر همه پیش مرگ...
۲۵ اسفندماه، سالروز درگذشت دکتر افشین یداللهی، ترانه سرا و شاعر نامدار است. یادش گرامی باد.
@iranboom_ir
۲۵ اسفندماه، سالروز درگذشت دکتر افشین یداللهی، ترانه سرا و شاعر نامدار است. یادش گرامی باد.
@iranboom_ir
پروین اعتصامی از نظر بهارِ شعر
محمد گلبن
رخشندهٔ اعتصامی مشهور به پروین اِعتِصامی (زاده ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ در تبریز - درگذشته ۱۵ فروردین ۱۳۲۰) از زنان شاعر ایرانی متولد تبریز است. پروین اعتصامی فرزند یوسف اعتصامی (اعتصامالملک آشتیانی) فرزند میرزا ابراهیم آشتیانی فرزند ملا حسن فرزند ملا عبدالله فرزند ملا محمد فرزند ملا عبدالعظیم آشتیانی می باشد. مادرش اختر فتوحی (درگذشتهٔ ۱۳۵۲) فرزند میرزا عبدالحسین ملقب به مُقدّم العِداله و متخلص به «شوری» از واپسین شاعران دوره قاجار، اهل تبریز بود.
در این که پروین اعتصامی بزرگترین گوینده در میان گویندگان زن زبان فارسی است شک نیست. این روشن است که در گذشته گویندگان زن، در ادب فارسی زیاد داشتهایم. اما در دویست سال اخیر گویندگان نامآوری که در زبان فارسی چهره کردهاند، کم نبودند. از میان آنان باید از دو نفر یاد کنیم: یکی ژالهٔ قائممقامی مادر زندهیاد حسین پژمان بختیاری و دیگری پروین اعتصامی که این نوشته دربارهٔ او قلمی گردید.
ژالهٔ قائممقامی و پروین اعتصامی پا جای پای گویندگان توانای مرد گذاشتند. ژاله به قصیدهسرایی روی آورد که برخی از قصاید او تنه بر قصاید مردان میزند و پروین به قطعه و قصیده روی آورد که برخی از قطعات او شگفتانگیز است.
استاد ملکالشعرای بهار در مقدمهای که در چاپ اول دیوان پروین نوشت، نظر خود را دربارهٔ آثار پروین آشکارا عرضه داشت. نظر استاد بهار دربارهٔ پروین نظر کسی است که خود یکی از بزرگان بیمانند زبان فارسی است؛ گوینده و نویسندهای که استاد دهخدا عقیده داشت بعد از حافظ شاعری به بزرگی او در ادب فارسی به وجود نیامده است. مجموعهٔ آثار قلمی بهار چه نظم و چه نثر برای فارسیزبانان شناخته شده است؛ بهخصوص کتاب سبکشناسی او که جایگاه خاصی در ادب فارسی دارد. استاد بهار در این نوشته با نگاهی نقادانه به آثار پروین نگریسته است؛ متأسفانه مجموعهٔ کامل این نوشته به دست ما نرسیده و ظاهراً خود استاد از ارائهٔ تمام آن صرفنظر کرده است. اما آنچه که از این نوشته در اختیار داریم، بیانگر اطلاعات جامعی دربارهٔ پروین است. استاد در این نوشته آورده است که:
«پروین اعتصامی دارای طبع طبیعی و خداداد بود و به قوهٔ طبع و قریحهٔ ذاتی شعر گفت. نه از راه تربیت و خدمت استاد و از روی تتبّع و تصنّع و مطالعه. زیرا اگرچه چنین بهظاهر به نظر میرسد که پروین تتبع زیاد داشته است، اما چنان که در قسمت انتقادی خواهیم دید این خانم گوینده قبل از اینکه تتبع کرده باشد دارای طبعی روان و قریحهٔ تند و طبیعت موزون بوده است. و اگر هم تتبع کرده است بسیار سرسری و سطحی است و شاید غیر از کتب مشهور مانند ناصرخسرو و خمسهٔ نظامی و مثنوی مولوی و کلیات سعدی و حافظ با دواوین دیگر اساتید زیاد آشنایی نداشته است و تکیهٔ او بر طبع وقّاد و هوش و قریحهٔ خدادادخود بوده است.
از این نوشته که متأسفانه همهٔ آن را در اختیار نداریم پیداست که استاد بهار متن کامل دیوان پروین را به دقت مطالعه کرده و دربارهٔ آثار او نظر داده است. قسمتی دیگر از نظر استاد را در زیر مطالعه کنید:
«شاهکار پروین با آنکه اشعار او یکدستترین اشعاری است که در این چند قرن به نظر میرسد؛ باز در قطعات و مثنویات مختص او است. (دستنوشتهٔ استاد، ص 6).
شخصیت او در قطعهها زیادتر پدیدار است و در قصاید نمیتوان پروین را درست شناخت، زیرا قصاید او بیشتر تقلیدی و از حیث وزن و قافیه در پیروی اساتید گفته شده است. و ابیات قصایدش تابع قافیه و بنای قصایدش بر روی مضمونبندی است. و همهٔ قصاید او از این حیث یکدست و مکرر و قدری خستهکننده است. (خط استاد معین، ص 2).
نظر استاد را دربارهٔ قصاید پروین مطالعه فرمودید. حال برویم بر سر کار اصلی خانم پروین که قطعهسازی است و ببینیم که استاد بهار در این مورد چه نظری دارد.
قطعههای او که روح گوینده را نشان میدهد چنین نیست و حالتی دیگر دارد. چنین به نظر میرسد که در قصاید، تفننی میکرده است ولی در قطعهها به دستور استاد عمل میکرده است.
به نظر استاد بهار دربارهٔ پروین اشارهای مختصر شد؛ اگر بخواهیم جزء به جزء نظر استاد بهار را در این نوشته مورد بررسی قرار دهیم، از حوصلهٔ این مختصر بیرون است. بنابراین خواننده گرامی را به اصل نوشته بهار ارجاع میدهیم و از طولانی شدن مطلب درمیگذریم . باشد که با متن نوشتهٔ استاد پروین اعتصامی را بهتر بشناسیم.
متن نوشتهٔ استاد بهار دربارهٔ پروین اعتصامی
از چند قرن گذشته یعنی بعد از حملهٔ مغول تا امروز زنی بهتر از پروین اعتصامی شعر فارسی نگفته است به این سبک و روش و با اینهمه افکار روشن و احساسات صادق و راست و مفید ـ شعری که بتوان آن را به هر زبانی ترجمه کرد
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/11226-parvin-etesami.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
محمد گلبن
رخشندهٔ اعتصامی مشهور به پروین اِعتِصامی (زاده ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ در تبریز - درگذشته ۱۵ فروردین ۱۳۲۰) از زنان شاعر ایرانی متولد تبریز است. پروین اعتصامی فرزند یوسف اعتصامی (اعتصامالملک آشتیانی) فرزند میرزا ابراهیم آشتیانی فرزند ملا حسن فرزند ملا عبدالله فرزند ملا محمد فرزند ملا عبدالعظیم آشتیانی می باشد. مادرش اختر فتوحی (درگذشتهٔ ۱۳۵۲) فرزند میرزا عبدالحسین ملقب به مُقدّم العِداله و متخلص به «شوری» از واپسین شاعران دوره قاجار، اهل تبریز بود.
در این که پروین اعتصامی بزرگترین گوینده در میان گویندگان زن زبان فارسی است شک نیست. این روشن است که در گذشته گویندگان زن، در ادب فارسی زیاد داشتهایم. اما در دویست سال اخیر گویندگان نامآوری که در زبان فارسی چهره کردهاند، کم نبودند. از میان آنان باید از دو نفر یاد کنیم: یکی ژالهٔ قائممقامی مادر زندهیاد حسین پژمان بختیاری و دیگری پروین اعتصامی که این نوشته دربارهٔ او قلمی گردید.
ژالهٔ قائممقامی و پروین اعتصامی پا جای پای گویندگان توانای مرد گذاشتند. ژاله به قصیدهسرایی روی آورد که برخی از قصاید او تنه بر قصاید مردان میزند و پروین به قطعه و قصیده روی آورد که برخی از قطعات او شگفتانگیز است.
استاد ملکالشعرای بهار در مقدمهای که در چاپ اول دیوان پروین نوشت، نظر خود را دربارهٔ آثار پروین آشکارا عرضه داشت. نظر استاد بهار دربارهٔ پروین نظر کسی است که خود یکی از بزرگان بیمانند زبان فارسی است؛ گوینده و نویسندهای که استاد دهخدا عقیده داشت بعد از حافظ شاعری به بزرگی او در ادب فارسی به وجود نیامده است. مجموعهٔ آثار قلمی بهار چه نظم و چه نثر برای فارسیزبانان شناخته شده است؛ بهخصوص کتاب سبکشناسی او که جایگاه خاصی در ادب فارسی دارد. استاد بهار در این نوشته با نگاهی نقادانه به آثار پروین نگریسته است؛ متأسفانه مجموعهٔ کامل این نوشته به دست ما نرسیده و ظاهراً خود استاد از ارائهٔ تمام آن صرفنظر کرده است. اما آنچه که از این نوشته در اختیار داریم، بیانگر اطلاعات جامعی دربارهٔ پروین است. استاد در این نوشته آورده است که:
«پروین اعتصامی دارای طبع طبیعی و خداداد بود و به قوهٔ طبع و قریحهٔ ذاتی شعر گفت. نه از راه تربیت و خدمت استاد و از روی تتبّع و تصنّع و مطالعه. زیرا اگرچه چنین بهظاهر به نظر میرسد که پروین تتبع زیاد داشته است، اما چنان که در قسمت انتقادی خواهیم دید این خانم گوینده قبل از اینکه تتبع کرده باشد دارای طبعی روان و قریحهٔ تند و طبیعت موزون بوده است. و اگر هم تتبع کرده است بسیار سرسری و سطحی است و شاید غیر از کتب مشهور مانند ناصرخسرو و خمسهٔ نظامی و مثنوی مولوی و کلیات سعدی و حافظ با دواوین دیگر اساتید زیاد آشنایی نداشته است و تکیهٔ او بر طبع وقّاد و هوش و قریحهٔ خدادادخود بوده است.
از این نوشته که متأسفانه همهٔ آن را در اختیار نداریم پیداست که استاد بهار متن کامل دیوان پروین را به دقت مطالعه کرده و دربارهٔ آثار او نظر داده است. قسمتی دیگر از نظر استاد را در زیر مطالعه کنید:
«شاهکار پروین با آنکه اشعار او یکدستترین اشعاری است که در این چند قرن به نظر میرسد؛ باز در قطعات و مثنویات مختص او است. (دستنوشتهٔ استاد، ص 6).
شخصیت او در قطعهها زیادتر پدیدار است و در قصاید نمیتوان پروین را درست شناخت، زیرا قصاید او بیشتر تقلیدی و از حیث وزن و قافیه در پیروی اساتید گفته شده است. و ابیات قصایدش تابع قافیه و بنای قصایدش بر روی مضمونبندی است. و همهٔ قصاید او از این حیث یکدست و مکرر و قدری خستهکننده است. (خط استاد معین، ص 2).
نظر استاد را دربارهٔ قصاید پروین مطالعه فرمودید. حال برویم بر سر کار اصلی خانم پروین که قطعهسازی است و ببینیم که استاد بهار در این مورد چه نظری دارد.
قطعههای او که روح گوینده را نشان میدهد چنین نیست و حالتی دیگر دارد. چنین به نظر میرسد که در قصاید، تفننی میکرده است ولی در قطعهها به دستور استاد عمل میکرده است.
به نظر استاد بهار دربارهٔ پروین اشارهای مختصر شد؛ اگر بخواهیم جزء به جزء نظر استاد بهار را در این نوشته مورد بررسی قرار دهیم، از حوصلهٔ این مختصر بیرون است. بنابراین خواننده گرامی را به اصل نوشته بهار ارجاع میدهیم و از طولانی شدن مطلب درمیگذریم . باشد که با متن نوشتهٔ استاد پروین اعتصامی را بهتر بشناسیم.
متن نوشتهٔ استاد بهار دربارهٔ پروین اعتصامی
از چند قرن گذشته یعنی بعد از حملهٔ مغول تا امروز زنی بهتر از پروین اعتصامی شعر فارسی نگفته است به این سبک و روش و با اینهمه افکار روشن و احساسات صادق و راست و مفید ـ شعری که بتوان آن را به هر زبانی ترجمه کرد
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/11226-parvin-etesami.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/27066
شایعه انتقال کروناویروس از ماهی قرمز به انسان بیپایه است / شاهین سپنتا (دامپزشک و پژوهشگر جشنهای ایرانی)
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/31090
مانند نیاکان سبزه میکاریم، ماهی قرمز هم میخریم، عمو نوروز در راه است
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/16978-sabze-mikarim-mahi-ghermez-mikharim.html
@iranboom_ir
چند نگاره از ماهی قرمز و سبزهٔ سفره هفتسین
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/16975-sabzeh-haftsin-mahi9-ghemez-9812.html
سنت سبز کردن سبزه را حفظ کنیم - حسین آخانی
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/17380-sonat-sabze-kardan-sabz-hefz-9712.html
دستکاری فرهنگ خطرناک است
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/16993-dastkari-farhang-khatarnak-ast.html
دکتر موسوی متخصص بیماری های ماهی های زینتی: تاکنون حتی یک مورد بیماری سل و مشابه آن گزارش نشده است
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/16990-mahi-ghermez-serayat-bimari-nadarad.html
سبزههای نوروزی جای خود را به چمن یا درخت نمیدهند
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/16961-sabze-norozi-chaman-derakht-nemidahand.html
پویشسازان ناکامِ حذف گام به گام نمادهای آیینهای ملی ایرانی از محیط زیست مایه نگذارند
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/16973-khabar-961227-007.html
فلسفه ماهی قرمز بر سفره هفت سین جشن نوروز
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/16972-falsafe-mahighermez-niknam.html
محیط زیستیها، حامی فرهنگ و رسوم اصیل ایرانی هستند / عناد با ماهی قرمز و سبزه در سفره هفت سین
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/16970-khabar-961227-002.html
کارزار آگاهیرسانی ارزشهای خوراکی سبزه در برابر تحریم آن
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/16967-karzar-sabze-noroz-9612.html
سبزه عید و صرفه جویی در مصرف گندم ۱
http://www.iranboom.ir/didehban/mirase-manavi/308-
سبزه عید و صرفه جویی در مصرف گندم ۲
http://www.iranboom.ir/didehban/mirase-manavi/310-sabze-eid2.html
ماهی قرمز - مهمان کوچک آسمانی بر سفره هفت سین
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/1997-mahi-ghermez-mehman-7sin.html
ماهی قرمز سفره هفت سین، هم ایرانی است و هم فرهنگی
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/12097-mahi-ghermez-ham-irani-ham-farhangi.html
پیشینه هزاران ساله ماهی قرمز در ایران
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/2001-pishine-hezaran-sale-mahi-ghermez.html
پوستر و برگههای آموزشی نگهداری از ماهی قرمز
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4242-poster-barge-haye-amozesh-negahdari-mahi-ghermez.html
پاسخهای کوتاه به پرسشهای متداول درباره ماهی قرمز سفره هفت سین
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4244-pasokh-kotah-porsesh-motadevel-mahi-ghermez.html
دوستداران حیوانات، لطفاً نگویید ماهی قرمز نخرید!
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4239-lotfan-nagoeid-mahi-ghermez-nakharid.html
نکاتی برای آشنایی با ماهی قرمز و نگهداری صحیح از آن
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4243-nokati-baraye-ashenaei-ba-mahi-ghermez-negahdari-aan.html
چه گروههایی طرفدار حذف ماهی قرمز از سفره هفت سین هستند ؟!
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4240-che-goroh-haei-ba-mahi-ghermez-mokhalefand.html
چینیها گذاشتن ماهی قرمز در سفره هفت سین را رسمی ایرانی میدانند
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4241-chini-gozashtan-mahi-ghermez-iran.html
آشنایی با علت مرگ ماهیهای قرمز سفره هفتسین
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4277-mahihaye-7sin.html
رعایت نکات بهداشتی در نگهداری از ماهی قرمز
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/12016-nokat-behdashti-mahi-ghermez.html
ماهیهای رنگی، سفرههای هفت سین را رنگارنگتر کردهاند
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/1996-mahi-rangi-sofre-haftsin.html
نوروز و مفاهیم از یاد رفتۀ سفرۀ هفتسین
http://www.iranboom.ir/didehban/mirase-manavi/227-hafsin-dr-tale3.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
شایعه انتقال کروناویروس از ماهی قرمز به انسان بیپایه است / شاهین سپنتا (دامپزشک و پژوهشگر جشنهای ایرانی)
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/31090
مانند نیاکان سبزه میکاریم، ماهی قرمز هم میخریم، عمو نوروز در راه است
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/16978-sabze-mikarim-mahi-ghermez-mikharim.html
@iranboom_ir
چند نگاره از ماهی قرمز و سبزهٔ سفره هفتسین
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/16975-sabzeh-haftsin-mahi9-ghemez-9812.html
سنت سبز کردن سبزه را حفظ کنیم - حسین آخانی
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/17380-sonat-sabze-kardan-sabz-hefz-9712.html
دستکاری فرهنگ خطرناک است
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/16993-dastkari-farhang-khatarnak-ast.html
دکتر موسوی متخصص بیماری های ماهی های زینتی: تاکنون حتی یک مورد بیماری سل و مشابه آن گزارش نشده است
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/16990-mahi-ghermez-serayat-bimari-nadarad.html
سبزههای نوروزی جای خود را به چمن یا درخت نمیدهند
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/16961-sabze-norozi-chaman-derakht-nemidahand.html
پویشسازان ناکامِ حذف گام به گام نمادهای آیینهای ملی ایرانی از محیط زیست مایه نگذارند
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/16973-khabar-961227-007.html
فلسفه ماهی قرمز بر سفره هفت سین جشن نوروز
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/16972-falsafe-mahighermez-niknam.html
محیط زیستیها، حامی فرهنگ و رسوم اصیل ایرانی هستند / عناد با ماهی قرمز و سبزه در سفره هفت سین
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/16970-khabar-961227-002.html
کارزار آگاهیرسانی ارزشهای خوراکی سبزه در برابر تحریم آن
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/16967-karzar-sabze-noroz-9612.html
سبزه عید و صرفه جویی در مصرف گندم ۱
http://www.iranboom.ir/didehban/mirase-manavi/308-
سبزه عید و صرفه جویی در مصرف گندم ۲
http://www.iranboom.ir/didehban/mirase-manavi/310-sabze-eid2.html
ماهی قرمز - مهمان کوچک آسمانی بر سفره هفت سین
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/1997-mahi-ghermez-mehman-7sin.html
ماهی قرمز سفره هفت سین، هم ایرانی است و هم فرهنگی
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/12097-mahi-ghermez-ham-irani-ham-farhangi.html
پیشینه هزاران ساله ماهی قرمز در ایران
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/2001-pishine-hezaran-sale-mahi-ghermez.html
پوستر و برگههای آموزشی نگهداری از ماهی قرمز
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4242-poster-barge-haye-amozesh-negahdari-mahi-ghermez.html
پاسخهای کوتاه به پرسشهای متداول درباره ماهی قرمز سفره هفت سین
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4244-pasokh-kotah-porsesh-motadevel-mahi-ghermez.html
دوستداران حیوانات، لطفاً نگویید ماهی قرمز نخرید!
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4239-lotfan-nagoeid-mahi-ghermez-nakharid.html
نکاتی برای آشنایی با ماهی قرمز و نگهداری صحیح از آن
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4243-nokati-baraye-ashenaei-ba-mahi-ghermez-negahdari-aan.html
چه گروههایی طرفدار حذف ماهی قرمز از سفره هفت سین هستند ؟!
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4240-che-goroh-haei-ba-mahi-ghermez-mokhalefand.html
چینیها گذاشتن ماهی قرمز در سفره هفت سین را رسمی ایرانی میدانند
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4241-chini-gozashtan-mahi-ghermez-iran.html
آشنایی با علت مرگ ماهیهای قرمز سفره هفتسین
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4277-mahihaye-7sin.html
رعایت نکات بهداشتی در نگهداری از ماهی قرمز
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/12016-nokat-behdashti-mahi-ghermez.html
ماهیهای رنگی، سفرههای هفت سین را رنگارنگتر کردهاند
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/1996-mahi-rangi-sofre-haftsin.html
نوروز و مفاهیم از یاد رفتۀ سفرۀ هفتسین
http://www.iranboom.ir/didehban/mirase-manavi/227-hafsin-dr-tale3.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
Telegram
ایران بوم
مانند نیاکان سبزه میکاریم، ماهی قرمز هم میخریم، عمو نوروز در راه است
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/16978-sabze-mikarim-mahi-ghermez-mikharim.html
@iranboom_ir
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/16978-sabze-mikarim-mahi-ghermez-mikharim.html
@iranboom_ir
لزوم رسمیت یافتن کشتار مردم حلبچه وسردشت به عنوان نسلکشی و جنایت علیه بشریت
متن سخنرانی استاد احسان هوشمند (دبیر همایش) در همایش روایت ایرانی فاجعه بمباران شیمیایی حلبچه
1- شهر کوچک حلبچه در حاشیه شرقی مرزهای کردستان عراق و در امتداد مرز با ایران یکی از قربانیان بزرگ کشتار جمعی دولت بعثی حاکم بر عراق است. درست روز 25 اسفند ماه بود که هواپیماهای عراقی بر فراز این شهر به پرواز در آمدند و در چند نوبت متوالی با پرتاب بمب های شیمیایی مردم این منطقه را هدف قرار دادند. بمباران وسیع شیمیایی شهر حلبچه موجب شد تا حدود 5000 نفر از مردم بیپناه این شهر شهید شده و بیش از ده هزار نفر نیز مجروح شوند.جراحت های شدیدی که هنوز گاه و بیگاه موجب مرگ شماری از مجروحان می شود و دیگر آسب دیدگان را هم از درمان و دارو جدا نمی کند. شهر حلبچه بعد از شهر سردشت ایران دومین شهری در جهان است که توسط ارتش صدام حسین بمباران شیمیایی می شود.چرا حلبچه مورد هدف بمب های شیمیایی ارتش عراق قرار گرفت؟ هدف صدام حسین از دستور برای هدف قرار دادن مردم این دیار چه بود؟
فروپاشی امپراطوری عثمانی موجب شد تا بر ویرانه های این امپراطوری، و با نقشه دول پیروز جنگ همچون بریتانیا وفرانسه، دهها کشور جدید بر صفحه جغرافیای سیاسی جهان ظاهر شود. یکی از این کشورها عراق است که با دخالت انگلیسی ها قرار شد به شیوه پادشاهی توسط خاندان فیصل اداره شود. از همان روزهای آغازین تشکیل عراق مردم کُرد شمال این کشورِ تازه تأسیس مخالفت خود را با طرح انگلیس اعلام و مبارزات سیاسی در کردستان عراق آغاز شد. قیام شیخ محمود برزنجی و قیام شخ احمد بارزانی و سپس در سال های بعد قیام بارزانی ها به رهبری ملامصطفی بارزانی تا تشکیل حزب دمکرات کردستان عراق و نیزشکل گیری اتحادیه میهنی بخشی از این تاریخ خونین مبارزات سیاسی در کردستان عراق تا سال 1991 میلادی است. در این دوره طولانی مبارزاتی، تلفات سنگینی متوجه کردهای عراقی شده و گاه و بیگاه دولت های حاکم بر عراق با استفاده از سلاح های ممنوع کشتار جمعی بر علیه نیروهای کرد عراقی همچون استفاده از بمب ناپالم یا بمب های آتش زا به مقابله با این نیروها بر می خاستند.به سخن دیگر از همان روزی که قرار بود کشور عراق تشکیل شود مبارزات کردهای عراقی آغاز شده بود.
2- آغاز جنگ تحمیل شده از طرف عراق بر ایران موجب شد تا نیروهای کرد عراقی و احزابی چون حزب دمکرات کردستان عراق و اتحادیه میهنی کردستان عراق نیز از فرصت پیش آمده استفاده کرده و با تجدید سازماندهی خود بر ابعاد مبارزات خود بیافزایند. شروع سلسه کشتارهای مردم کُرد عراقی از سال 1983 به همین دلیل بود. در این سال ابتدا مردم بارزان یعنی نزدیکان خانواده ملامصطفی بارزانی قتل عام شدند و در سالهای بعد این عملیات یعنی کشتار مردم غیرنظامی کرد عراقی استمرار یافت و در نتیجه بیش از 182 هزار کرد عراقی قربانی عملیات کشتار ارتش عراق به نام انفال شدند. یعنی کشتار گسترده مردم کردعراقی از سالهای پیش آغاز شده بود .از مجموع حدود 4000 روستای مسکونی کردستان عراق در این سال ها بیش از 3800 روستا ویران و ساکنین آن به دیگر نقاط کوچانده شدند. زنده به گور کردن مردان کرد در مقیاسی وسیع یکی دیگر از حربه های صدام برای به زانو در آوردن مردم کردعراقی بود. جنازههایی که در این روزها برخی از آنان در بیابانهای جنوب عراق و در همسایگی مرز عربستان کشف میشود نشانی از این تراژدیها است.
3- از دیگر سو قابل ملاحظه است که در سالهای میانی جنگ ایران و عراق تمرکز نیروهای ایرانی بر انجام عملیاتهای جنگی در بخش شمال غربی و غربی جبههها افزایش یافته بود. سلسله عملیات های محدود و کوچکی چون چندین عملیات با نام فتح یا نصر ورمضان با مشارکت نیروهای کرد عراقی از جمله تلاشهایی است که نیروهای ایرانی در این سال ها داشتند. توجه ویژه به انجام عملیات در مناطق شمالی جبههها یعنی کردستان عراق علل مختلفی داشت. از سویی تمرکز ارتش عراق و به ویژه گارد زبده ریاست جمهوری در بخش های جنوبی جبهه ها موجب شده تا استمرار عملیات جنگی ایران در این جبهه ها موفقیت چندانی در پی نداشته باشد. همچنین گسترش نسل کشی مردم کُرد عراقی موجب شده بود تا فشار نیروهای کُردعراقی برای ضربه زدن به نیروهای ارتش عراق افزایش یافته و درخواست های آنان برای فعال تر شدن نیروهای ایرانی در این بخش از جبهه ها افزایش یابد. یعنی نیروهای کرد عراقی از ایرانی ها درخواست همکاری بیشتری داشتند تا از این طریق توان ارتش عراق در کردستان عراق مضمحل شود و بر مناطق تحت تسلط احراب کُرد عراقی افزوده شود.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh/12286-lozom-rasmiat-yaftan.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
متن سخنرانی استاد احسان هوشمند (دبیر همایش) در همایش روایت ایرانی فاجعه بمباران شیمیایی حلبچه
1- شهر کوچک حلبچه در حاشیه شرقی مرزهای کردستان عراق و در امتداد مرز با ایران یکی از قربانیان بزرگ کشتار جمعی دولت بعثی حاکم بر عراق است. درست روز 25 اسفند ماه بود که هواپیماهای عراقی بر فراز این شهر به پرواز در آمدند و در چند نوبت متوالی با پرتاب بمب های شیمیایی مردم این منطقه را هدف قرار دادند. بمباران وسیع شیمیایی شهر حلبچه موجب شد تا حدود 5000 نفر از مردم بیپناه این شهر شهید شده و بیش از ده هزار نفر نیز مجروح شوند.جراحت های شدیدی که هنوز گاه و بیگاه موجب مرگ شماری از مجروحان می شود و دیگر آسب دیدگان را هم از درمان و دارو جدا نمی کند. شهر حلبچه بعد از شهر سردشت ایران دومین شهری در جهان است که توسط ارتش صدام حسین بمباران شیمیایی می شود.چرا حلبچه مورد هدف بمب های شیمیایی ارتش عراق قرار گرفت؟ هدف صدام حسین از دستور برای هدف قرار دادن مردم این دیار چه بود؟
فروپاشی امپراطوری عثمانی موجب شد تا بر ویرانه های این امپراطوری، و با نقشه دول پیروز جنگ همچون بریتانیا وفرانسه، دهها کشور جدید بر صفحه جغرافیای سیاسی جهان ظاهر شود. یکی از این کشورها عراق است که با دخالت انگلیسی ها قرار شد به شیوه پادشاهی توسط خاندان فیصل اداره شود. از همان روزهای آغازین تشکیل عراق مردم کُرد شمال این کشورِ تازه تأسیس مخالفت خود را با طرح انگلیس اعلام و مبارزات سیاسی در کردستان عراق آغاز شد. قیام شیخ محمود برزنجی و قیام شخ احمد بارزانی و سپس در سال های بعد قیام بارزانی ها به رهبری ملامصطفی بارزانی تا تشکیل حزب دمکرات کردستان عراق و نیزشکل گیری اتحادیه میهنی بخشی از این تاریخ خونین مبارزات سیاسی در کردستان عراق تا سال 1991 میلادی است. در این دوره طولانی مبارزاتی، تلفات سنگینی متوجه کردهای عراقی شده و گاه و بیگاه دولت های حاکم بر عراق با استفاده از سلاح های ممنوع کشتار جمعی بر علیه نیروهای کرد عراقی همچون استفاده از بمب ناپالم یا بمب های آتش زا به مقابله با این نیروها بر می خاستند.به سخن دیگر از همان روزی که قرار بود کشور عراق تشکیل شود مبارزات کردهای عراقی آغاز شده بود.
2- آغاز جنگ تحمیل شده از طرف عراق بر ایران موجب شد تا نیروهای کرد عراقی و احزابی چون حزب دمکرات کردستان عراق و اتحادیه میهنی کردستان عراق نیز از فرصت پیش آمده استفاده کرده و با تجدید سازماندهی خود بر ابعاد مبارزات خود بیافزایند. شروع سلسه کشتارهای مردم کُرد عراقی از سال 1983 به همین دلیل بود. در این سال ابتدا مردم بارزان یعنی نزدیکان خانواده ملامصطفی بارزانی قتل عام شدند و در سالهای بعد این عملیات یعنی کشتار مردم غیرنظامی کرد عراقی استمرار یافت و در نتیجه بیش از 182 هزار کرد عراقی قربانی عملیات کشتار ارتش عراق به نام انفال شدند. یعنی کشتار گسترده مردم کردعراقی از سالهای پیش آغاز شده بود .از مجموع حدود 4000 روستای مسکونی کردستان عراق در این سال ها بیش از 3800 روستا ویران و ساکنین آن به دیگر نقاط کوچانده شدند. زنده به گور کردن مردان کرد در مقیاسی وسیع یکی دیگر از حربه های صدام برای به زانو در آوردن مردم کردعراقی بود. جنازههایی که در این روزها برخی از آنان در بیابانهای جنوب عراق و در همسایگی مرز عربستان کشف میشود نشانی از این تراژدیها است.
3- از دیگر سو قابل ملاحظه است که در سالهای میانی جنگ ایران و عراق تمرکز نیروهای ایرانی بر انجام عملیاتهای جنگی در بخش شمال غربی و غربی جبههها افزایش یافته بود. سلسله عملیات های محدود و کوچکی چون چندین عملیات با نام فتح یا نصر ورمضان با مشارکت نیروهای کرد عراقی از جمله تلاشهایی است که نیروهای ایرانی در این سال ها داشتند. توجه ویژه به انجام عملیات در مناطق شمالی جبههها یعنی کردستان عراق علل مختلفی داشت. از سویی تمرکز ارتش عراق و به ویژه گارد زبده ریاست جمهوری در بخش های جنوبی جبهه ها موجب شده تا استمرار عملیات جنگی ایران در این جبهه ها موفقیت چندانی در پی نداشته باشد. همچنین گسترش نسل کشی مردم کُرد عراقی موجب شده بود تا فشار نیروهای کُردعراقی برای ضربه زدن به نیروهای ارتش عراق افزایش یافته و درخواست های آنان برای فعال تر شدن نیروهای ایرانی در این بخش از جبهه ها افزایش یابد. یعنی نیروهای کرد عراقی از ایرانی ها درخواست همکاری بیشتری داشتند تا از این طریق توان ارتش عراق در کردستان عراق مضمحل شود و بر مناطق تحت تسلط احراب کُرد عراقی افزوده شود.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh/12286-lozom-rasmiat-yaftan.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
🔹میراث فروشی نکنیم...
واکنش استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی به خبر فروش دو کاروانسرای ثبت جهانی در سمنان
«میراثفروشی نکنیم که در این بازار به هر میزان ناموس میراث مُلک و ملت خود را گرانتر فروختهایم، عزت و شرف و آبروی خود را ارزانتر به حراج نهادهایم! ارزانتر به دیگری فروختهایم و برای همیشه هم ارزانتر فروختهایم!
آنکه تن میفروشد؛ پیشاپیش عِرض و عزت و آبروی جان خویش را به حراج نهاده و به دیگری فروخته است.
بساط و بازار میراث فروشان بیشرم و بیآبرو را برچینید که ننگ و دنگشان، بیش از این صبر و تحمل پذیر نیست.»
۲۷ اسفند ۱۴۰۲
@iranboom_ir
واکنش استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی به خبر فروش دو کاروانسرای ثبت جهانی در سمنان
«میراثفروشی نکنیم که در این بازار به هر میزان ناموس میراث مُلک و ملت خود را گرانتر فروختهایم، عزت و شرف و آبروی خود را ارزانتر به حراج نهادهایم! ارزانتر به دیگری فروختهایم و برای همیشه هم ارزانتر فروختهایم!
آنکه تن میفروشد؛ پیشاپیش عِرض و عزت و آبروی جان خویش را به حراج نهاده و به دیگری فروخته است.
بساط و بازار میراث فروشان بیشرم و بیآبرو را برچینید که ننگ و دنگشان، بیش از این صبر و تحمل پذیر نیست.»
۲۷ اسفند ۱۴۰۲
@iranboom_ir
نوروز در اشعار فارسی - به روایت دکتر معین
به روایت دکتر معین
گویندگان ایرانی از دیرباز تاکنون در وصف نوروز و جشن فروردین که همراه مواهب گرانبهای طبیعت و هنگام تجدید عهد نشاط و شادمانی است، داد سخن دادهاند و ما در ذیل به برخی از لطایف اشعار پارسی در این موضوع اشارت میکنیم.خاقانی میگوید:
نوروز فراز آمد و عیدش به اثر بر
نز، یکدگر و هر دو زده یک به دگر بر
نوروز جهان پرور مانده ز دهاقین
دهقان جهان دیدهاش پرورده ببر بر
آن زیور شاهانه که خورشید بر او بست
آورد همی خواهد بستن به شجر بر
همو در قصیده دیگر چنین گوید:
نوروز بزرگ آمد آرایش عالم
میراث به نزدیک ملوک عجم از جم...
فرخی ترجیعبند مشهوری در وصف نوروز دارد که بند اول آن چنین است:
ز باغ ای باغبان ما را همی بوی بهار آید
کلید باغ ما را ده که فردامان به کار آید
کلید باغ را فردا هزاران خواستار آید
تو لختی صبر کن چندان که قمری بر چنار آید
چو اندر باغ تو بلبل به دیدار بهار آید
تو را مهمان ناخوانده به روزی صد هزار آید
کنون گر گلبنی را پنج شش گل در شمار آید
چناندانی که هرکس را همی زو بوی یار آید
بهار امسال پندار همی خوشتر ز پار آید
وزین خوشتر شود فردا که خسرو از شکارآید
بدین شایستگی جشنی بدین بایستگی روزی
ملک را در جهان هر روز جشنی داد و نوروزی
منوچهری مسمطی در نوروز ساخته که بند اول آن این است:
آمد نوروز هم از بامداد
آمدنش فرخ و فرخنده باد
باز جهان خرم و خوب ایستاد
مرد زمستان و بهاران بزاد
ز ابر سیه روی سمن بوی راد
گیتی گردید چو دارالقرار
همو در مسمط دیگر گفته:
نوروز بزرگم بزن ای مطرب نوروز
زیرا که بود نوبت نوروز به نوروز
برزن غزلی نغز و دلانگیز و دلفروز
ور نیست تو را بشنو از مرغ نوآموز
کاین فاخته زان کوز و دگر فاخته زان کوز
بر قافیه خوب همی خواند اشعار
بوالفرج رونی گوید:
جشن فرخنده فروردین است
روز بازار گل و نسرین است
آب چون آتش عود افروز است
باد چون خاک عبیر آگین است
باغ پیراسته گلزار بهشت
گلبن آراسته حورالعین است
مسعود سعد سلمان از عید مزبور چنین یاد کند:
رسید عید و من از روی حور دلبر دور
چگونه باشم بی روی آن بهشتی حور
رسید عید همایون شها به خدمت تو
نهاده پیش تو هدیه نشاط لهو و سرور
به رسم عید شها باده مروق نوش
به لحن بربط و چنگ و چغانه و طنبور
جمالالدین عبدالرزاق گفته:
اینک اینک نوبهار آورد بیرون لشکری
هر یکی چون نوعروسی در دگرگون زیوری
گر تماشا میکنی برخیز کاندر باغ هست
باد چون مشاطهای و باغ چون لعبت گری
عرض لشکر میدهد نوروز و ابرش عارض است
وز گل و نرگس مر او را چون ستاره لشکری
حافظ در غزلی گفته:
ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
چو گل گر خردهای داری خدا را صرف عشرت کن
که قارون را غلطها داد سودای زراندوزی
ز جام گل دگر بلبل چنان مست می لعل است
که زد بر چرخ فیروزه صفیر تخت فیروزی
به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی
به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی
دنباله نوشتار:
http://iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4253-nowrooz-dar-ashaare-parsi.html
@iranboom_ir
به روایت دکتر معین
گویندگان ایرانی از دیرباز تاکنون در وصف نوروز و جشن فروردین که همراه مواهب گرانبهای طبیعت و هنگام تجدید عهد نشاط و شادمانی است، داد سخن دادهاند و ما در ذیل به برخی از لطایف اشعار پارسی در این موضوع اشارت میکنیم.خاقانی میگوید:
نوروز فراز آمد و عیدش به اثر بر
نز، یکدگر و هر دو زده یک به دگر بر
نوروز جهان پرور مانده ز دهاقین
دهقان جهان دیدهاش پرورده ببر بر
آن زیور شاهانه که خورشید بر او بست
آورد همی خواهد بستن به شجر بر
همو در قصیده دیگر چنین گوید:
نوروز بزرگ آمد آرایش عالم
میراث به نزدیک ملوک عجم از جم...
فرخی ترجیعبند مشهوری در وصف نوروز دارد که بند اول آن چنین است:
ز باغ ای باغبان ما را همی بوی بهار آید
کلید باغ ما را ده که فردامان به کار آید
کلید باغ را فردا هزاران خواستار آید
تو لختی صبر کن چندان که قمری بر چنار آید
چو اندر باغ تو بلبل به دیدار بهار آید
تو را مهمان ناخوانده به روزی صد هزار آید
کنون گر گلبنی را پنج شش گل در شمار آید
چناندانی که هرکس را همی زو بوی یار آید
بهار امسال پندار همی خوشتر ز پار آید
وزین خوشتر شود فردا که خسرو از شکارآید
بدین شایستگی جشنی بدین بایستگی روزی
ملک را در جهان هر روز جشنی داد و نوروزی
منوچهری مسمطی در نوروز ساخته که بند اول آن این است:
آمد نوروز هم از بامداد
آمدنش فرخ و فرخنده باد
باز جهان خرم و خوب ایستاد
مرد زمستان و بهاران بزاد
ز ابر سیه روی سمن بوی راد
گیتی گردید چو دارالقرار
همو در مسمط دیگر گفته:
نوروز بزرگم بزن ای مطرب نوروز
زیرا که بود نوبت نوروز به نوروز
برزن غزلی نغز و دلانگیز و دلفروز
ور نیست تو را بشنو از مرغ نوآموز
کاین فاخته زان کوز و دگر فاخته زان کوز
بر قافیه خوب همی خواند اشعار
بوالفرج رونی گوید:
جشن فرخنده فروردین است
روز بازار گل و نسرین است
آب چون آتش عود افروز است
باد چون خاک عبیر آگین است
باغ پیراسته گلزار بهشت
گلبن آراسته حورالعین است
مسعود سعد سلمان از عید مزبور چنین یاد کند:
رسید عید و من از روی حور دلبر دور
چگونه باشم بی روی آن بهشتی حور
رسید عید همایون شها به خدمت تو
نهاده پیش تو هدیه نشاط لهو و سرور
به رسم عید شها باده مروق نوش
به لحن بربط و چنگ و چغانه و طنبور
جمالالدین عبدالرزاق گفته:
اینک اینک نوبهار آورد بیرون لشکری
هر یکی چون نوعروسی در دگرگون زیوری
گر تماشا میکنی برخیز کاندر باغ هست
باد چون مشاطهای و باغ چون لعبت گری
عرض لشکر میدهد نوروز و ابرش عارض است
وز گل و نرگس مر او را چون ستاره لشکری
حافظ در غزلی گفته:
ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
چو گل گر خردهای داری خدا را صرف عشرت کن
که قارون را غلطها داد سودای زراندوزی
ز جام گل دگر بلبل چنان مست می لعل است
که زد بر چرخ فیروزه صفیر تخت فیروزی
به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی
به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی
دنباله نوشتار:
http://iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4253-nowrooz-dar-ashaare-parsi.html
@iranboom_ir