هدایة الحیاری
عاقبت اخروی والدین رسول خدا صلی الله علیه وسلم در سنت نبوی به ثبوت رسیده که پدر و مادر پیامبر صلی الله علیه وسلم جهنمی هستند؛ در حدیثی که امام مسلم روایت کرده آمده است که رسول خدا صلی الله علیه وسلم به مردی فرمودند: «إن أبي وأباك في النار» (مسلم: 203)، یعنی:…
یکی از دلایل مخالفین، خبری است که محدثین بر بطلانش اتفاق نظر دارند. در این خبر آمده که الله، والدین پیامبر صلی الله علیه وسلم را زنده کردند تا ایمان بیاورند! ابوالفرج ابن جوزی در موضوعات (1/284) می‌گوید: «هذا حديث موضوع بلا شك والذي وضعه قليل الفهم عديم العلم إذ لو كان له علم لعلم أن من مات كافرا لا ينفعه أن يؤمن بعد الرجعة»، یعنی: بی‌شک این حدیث جعلی است و کسی که آن را جعل کرده، کم‌فهم و بی‌دانش بوده، زیرا اگر چنین نبود می‌دانست که وقتی کسی کافر مُرد، ایمان بعد از رجعت او را نفع نخواهد داد! اما بعضی از صوفیه که از طریق علم حدیث نتیجه نگرفتند، ادعا کردند که صحت این حدیث از طریق کشف معلوم شده و هرکسی آن را تضعیف کند، خودش ضعیف است!! قائلشان گفته است:
هذا الحديث ومن يقول بضعفه ... فهو الضعيف عن الحقيقة عاري
همچنین جلال الدین دوانی (928 ه‍ــ، فیلسوف اشعری) در الحجج الباهرة (ص/313) می‌گوید: «ومنها إعابتهم قول السنية بكفر أبوي النبي صلى الله عليه وسلم... قالوا: نقل من الأصلاب الطاهرة إلى الأرحام الزكية. قلنا: معناه لم يكن من سفاح بل من عقود أنكحة. قالوا: كيف يمكن خروج نبي من كافر؟ قلنا: كثير من الأنبياء كذلك، كخروج إبراهيم بن آزر. قالوا: عمه أو خاله. قلنا: يكذب ذلك أن الله تعالى سماه أبوه!»، یعنی: از جمله شبهات رافضه، این است که به قول اهل سنت در خصوص کفر والدین پیامبر صلی الله علیه وسلم عیب گرفته‌اند؛ گفتند که پیامبر صلی الله علیه وسلم از صلب‌های پاک به رحم‌های زکی منتقل شده، گفتیم معنایش این است که ایشان از عقد نکاح بودند و نه سفاح. گفتند چگونه ممکن است که پیامبری از شخص کافری بیرون آید؟ گفتیم که بسیاری از پیامبران از جمله ابراهیم علیه السلام که از آزر بودند، چنین بودند! گفتند آزر عمو یا دایی ایشان بود! گفتیم که الله متعال آزر را پدر ایشان نامیده و همین، ادعایتان را تکذیب می‌کند!
ملا علی قاری در کتاب ذکرشده (ص/146) حکمت این مسئله را این می‌داند که الله از کافران، مؤمنانی بیرون می‌آورد و از مؤمنان، کافرانی می‌آفریند و اینکه ایمان، نعمتی بس بزرگ است که هرکسی به آن نمی‌رسد. از سویی دیگر چنین احادیثی از نشانه‌های حقانیت نبوت سیدنا محمد صلی الله علیه وسلم و درستی اسلام است؛ عرب آن زمان شدیداً نسبت به پدران خود تعصب داشت، تا جایی که گاهاً در مقام احتجاج به دین پدرانش استدلال می‌کرد: {بل قالوا إنا وجدنا آباءنا على أمة وإنا على آثارهم مهتدون} [الزخرف: 22]. اما این پیامبر بزرگ که ادعایش راستین بود، تصریح کرد که پدر و مادرش جهنمی‌اند و حتی ابوطالب که به سبب غیرت خویشاوندی اسلام را در مواضعی یاری کرده بود نیز به همین محکوم شد؛ اگر پیامبر صلی الله علیه وسلم، پیامبر راستین نبودند، بر عادت قوم خود مانده یا حداقل برای جلب نظر مخالفین در این امر که از صفات جاهلیت بود، سستی نشان می‌دادند، حال آنکه در سیره روایت شده که ابوبکر رضی الله عنه در ابتدای امر فرمود: «أحق ما تقول قريش يا محمد؟ من تركك آلهتنا، وتسفيهك عقولنا، وتكفيرك آباءنا؟»، یعنی: ای محمد، آیا آنچه قریش می‌گویند درست است؟ آیا معبودان ما را ترک کرده‌ای، و ما را سفیه و پدرانمان را کافر دانسته‌ای؟ پیامبر صلی الله علیه وسلم نیز جواب مثبت دادند! در صحیحین نیز آمده که وقتی {وأنذر عشيرتك الأقربين} [الشعراء: 214] نازل شد، فرمودند: «يا معشر قريش أو كلمة نحوها اشتروا أنفسكم لا أغني عنكم من الله شيئا... يا فاطمة بنت محمد سليني ما شئت من مالي لا أغني عنك من الله شيئا»، یعنی: ای جماعت قریشیان -یا چیزی مانند این-، خود را از عذاب برهانید که من نمی‌توانم نزد الله سودی به شما برسانم! ای فاطمه دختر محمد، هرچه از مالم خواستی بخواه، ولی نزد الله نمی‌توانم سودی به حالت برسانم! از طرف دیگر می‌آموزیم که وقتی خداوند والدینِ بهترینِ انبیاء را به خاطر خویشاوندی بهشتی نگردانده، خویشاوندان ما به طریق اولی جای تعصب ندارند؛ چنانکه بعضی از ایرانی‌ها اجداد مجوسی خود را تنزیه کرده و موحد می‌گویند!
در زمان ما که فطرت و عقل بسیاری از مردمان تا حد کم‌سابقه‌ای فاسد شده، قوت و استحکام دین را خطا می‌پندارند و به گمانشان باید خداوند همه را بهشتی کند تا دینش زیبا شود و کسی از آن نگریزد! حال آنکه حویصه در زمانی که مشرک بود، وقتی صلابت برادرش را دید که تبعیت پیامبر صلی الله علیه وسلم را بر برادری نسبی ترجیح می‌دهد، تا صبح در تعجب بود و می‌گفت: «والله إن هذا لدين» (ذكره ابن إسحاق)، یعنی: به الله که این عجب دینی است! بله، دینی است که از ایمان و کفر و بهشت و جهنم می‌گوید و جهاد و حکومت دارد، و تدبر در این امور عاقلان را به هدایت اسلام و یقین خواهد رساند.
وصلى الله وسلم على نبينا محمد وآله وصحبه وسلم.
@Hedayah1
هذا الحديث ومن يقول بضعفه ... فهو الضعيف عن الحقيقة عاري
همچنین جلال الدین دوانی (928 ه‍ــ، فیلسوف اشعری) در الحجج الباهرة (ص/313) می‌گوید: «ومنها إعابتهم قول السنية بكفر أبوي النبي صلى الله عليه وسلم... قالوا: نقل من الأصلاب الطاهرة إلى الأرحام الزكية. قلنا: معناه لم يكن من سفاح بل من عقود أنكحة. قالوا: كيف يمكن خروج نبي من كافر؟ قلنا: كثير من الأنبياء كذلك، كخروج إبراهيم بن آزر. قالوا: عمه أو خاله. قلنا: يكذب ذلك أن الله تعالى سماه أبوه!»، یعنی: از جمله شبهات رافضه، این است که به قول اهل سنت در خصوص کفر والدین پیامبر صلی الله علیه وسلم عیب گرفته‌اند؛ گفتند که پیامبر صلی الله علیه وسلم از صلب‌های پاک به رحم‌های زکی منتقل شده، گفتیم معنایش این است که ایشان از عقد نکاح بودند و نه سفاح. گفتند چگونه ممکن است که پیامبری از شخص کافری بیرون آید؟ گفتیم که بسیاری از پیامبران از جمله ابراهیم علیه السلام که از آزر بودند، چنین بودند! گفتند آزر عمو یا دایی ایشان بود! گفتیم که الله متعال آزر را پدر ایشان نامیده و همین، ادعایتان را تکذیب می‌کند!
ملا علی قاری در کتاب ذکرشده (ص/146) حکمت این مسئله را این می‌داند که الله از کافران، مؤمنانی بیرون می‌آورد و از مؤمنان، کافرانی می‌آفریند و اینکه ایمان، نعمتی بس بزرگ است که هرکسی به آن نمی‌رسد. از سویی دیگر چنین احادیثی از نشانه‌های حقانیت نبوت سیدنا محمد صلی الله علیه وسلم و درستی اسلام است؛ عرب آن زمان شدیداً نسبت به پدران خود تعصب داشت، تا جایی که گاهاً در مقام احتجاج به دین پدرانش استدلال می‌کرد: {بل قالوا إنا وجدنا آباءنا على أمة وإنا على آثارهم مهتدون} [الزخرف: 22]. اما این پیامبر بزرگ که ادعایش راستین بود، تصریح کرد که پدر و مادرش جهنمی‌اند و حتی ابوطالب که به سبب غیرت خویشاوندی اسلام را در مواضعی یاری کرده بود نیز به همین محکوم شد؛ اگر پیامبر صلی الله علیه وسلم، پیامبر راستین نبودند، بر عادت قوم خود مانده یا حداقل برای جلب نظر مخالفین در این امر که از صفات جاهلیت بود، سستی نشان می‌دادند، حال آنکه در سیره روایت شده که ابوبکر رضی الله عنه در ابتدای امر فرمود: «أحق ما تقول قريش يا محمد؟ من تركك آلهتنا، وتسفيهك عقولنا، وتكفيرك آباءنا؟»، یعنی: ای محمد، آیا آنچه قریش می‌گویند درست است؟ آیا معبودان ما را ترک کرده‌ای، و ما را سفیه و پدرانمان را کافر دانسته‌ای؟ پیامبر صلی الله علیه وسلم نیز جواب مثبت دادند! در صحیحین نیز آمده که وقتی {وأنذر عشيرتك الأقربين} [الشعراء: 214] نازل شد، فرمودند: «يا معشر قريش أو كلمة نحوها اشتروا أنفسكم لا أغني عنكم من الله شيئا... يا فاطمة بنت محمد سليني ما شئت من مالي لا أغني عنك من الله شيئا»، یعنی: ای جماعت قریشیان -یا چیزی مانند این-، خود را از عذاب برهانید که من نمی‌توانم نزد الله سودی به شما برسانم! ای فاطمه دختر محمد، هرچه از مالم خواستی بخواه، ولی نزد الله نمی‌توانم سودی به حالت برسانم! از طرف دیگر می‌آموزیم که وقتی خداوند والدینِ بهترینِ انبیاء را به خاطر خویشاوندی بهشتی نگردانده، خویشاوندان ما به طریق اولی جای تعصب ندارند؛ چنانکه بعضی از ایرانی‌ها اجداد مجوسی خود را تنزیه کرده و موحد می‌گویند!
در زمان ما که فطرت و عقل بسیاری از مردمان تا حد کم‌سابقه‌ای فاسد شده، قوت و استحکام دین را خطا می‌پندارند و به گمانشان باید خداوند همه را بهشتی کند تا دینش زیبا شود و کسی از آن نگریزد! حال آنکه حویصه در زمانی که مشرک بود، وقتی صلابت برادرش را دید که تبعیت پیامبر صلی الله علیه وسلم را بر برادری نسبی ترجیح می‌دهد، تا صبح در تعجب بود و می‌گفت: «والله إن هذا لدين» (ذكره ابن إسحاق)، یعنی: به الله که این عجب دینی است! بله، دینی است که از ایمان و کفر و بهشت و جهنم می‌گوید و جهاد و حکومت دارد، و تدبر در این امور عاقلان را به هدایت اسلام و یقین خواهد رساند.
وصلى الله وسلم على نبينا محمد وآله وصحبه وسلم.
@Hedayah1
- چگونه پیامبرتان را دوست دارید، درحالیکه او را ندیده‌اید؟
+ محبت، مشروط به دیدن نیست بلکه مشروط به شناخت است. برای همین است که انسان دوستان قدیمی را بیشتر دوست دارد و محبتش نسبت به همسر پس از ازدواج -مادامی که با ضد اسباب آن همراه نگردد- بیشتر می‌شود؛ زیرا محبت بر شناخت بنا می‌شود و هرچه شناخت، ما را به خوبی‌ها برساند، محبت نیز به موازات آن فزونی می‌یابد. پیامبرمان صلی الله علیه وسلم را بیشتر از هر کسی دوست داریم و اینکه ایشان را با چشم سر ندیده باشیم ضرری نمی‌زند، زیرا سیره‌ی ایشان را خوانده‌ایم و صفاتشان را شناخته‌ایم و بگذار مثال واضح‌تری برایت بیاورم: آیا نمی‌بینی که ما الله را دوست داریم، درحالیکه او را در دنیا ندیده‌ایم و نمی‌بینیم؟ ما الله را با اسماء و صفاتش شناخته‌ایم و این شناخت ما را به محبتش رسانده، و محبت نیز ما را مشتاق دیدن می‌کند؛ پس دیدار شرط محبت نیست، ولی محبت انگیزه‌ی دیدن را به وجود می‌آورد؛ در نتیجه مشتاق دیدن الله متعال و پیامبرش صلی الله علیه وسلم هستیم.
@Hedayah1
+ محبت، مشروط به دیدن نیست بلکه مشروط به شناخت است. برای همین است که انسان دوستان قدیمی را بیشتر دوست دارد و محبتش نسبت به همسر پس از ازدواج -مادامی که با ضد اسباب آن همراه نگردد- بیشتر می‌شود؛ زیرا محبت بر شناخت بنا می‌شود و هرچه شناخت، ما را به خوبی‌ها برساند، محبت نیز به موازات آن فزونی می‌یابد. پیامبرمان صلی الله علیه وسلم را بیشتر از هر کسی دوست داریم و اینکه ایشان را با چشم سر ندیده باشیم ضرری نمی‌زند، زیرا سیره‌ی ایشان را خوانده‌ایم و صفاتشان را شناخته‌ایم و بگذار مثال واضح‌تری برایت بیاورم: آیا نمی‌بینی که ما الله را دوست داریم، درحالیکه او را در دنیا ندیده‌ایم و نمی‌بینیم؟ ما الله را با اسماء و صفاتش شناخته‌ایم و این شناخت ما را به محبتش رسانده، و محبت نیز ما را مشتاق دیدن می‌کند؛ پس دیدار شرط محبت نیست، ولی محبت انگیزه‌ی دیدن را به وجود می‌آورد؛ در نتیجه مشتاق دیدن الله متعال و پیامبرش صلی الله علیه وسلم هستیم.
@Hedayah1
سازمان FBI نوعی تلفن همراه سفارشی‌شده را به عنوان وسیله‌ای که برای معامله‌کنندگان مواد مخدر امن است و می‌توانند از طریق آن پیام‌های رمزگذاری‌شده و غیر قابل شنود ارسال کنند، به بازار سیاه فرستاد و از طریق آن بیش از 800 نفر را دستگیر کرد! (لینک خبر) تظاهر به ازدواج، بلیت فوتبال رایگان و مواردی از این دست هم قبلاً باعث دستگیری بسیاری شده بود! (لینک خبر)
همچنین استفاده از نسخه‌های غیر رسمی تلگرام که نیازی به پراکسی نداشتند، اطلاعات کاربران ایرانی زیادی را برملا کرده بود؛ قرار بود که این داده‌ها برای استفاده‌ی سازمان‌های خاصی ذخیره شود، اما بعداً همه‌چیز لو رفت و به صورت عمومی منتشر شد! لازم به ذکر است که این داده‌ها تنها مربوط به استفاده‌کنندگان از این نسخه‌ها نبود، بلکه اطلاعات مخاطبین آنها (مثل شماره‌ی موبایل) را هم به سرور خاصی می‌فرستاد و ذخیره می‌کرد.
#سواد_امنیتی
@Hedayah1
همچنین استفاده از نسخه‌های غیر رسمی تلگرام که نیازی به پراکسی نداشتند، اطلاعات کاربران ایرانی زیادی را برملا کرده بود؛ قرار بود که این داده‌ها برای استفاده‌ی سازمان‌های خاصی ذخیره شود، اما بعداً همه‌چیز لو رفت و به صورت عمومی منتشر شد! لازم به ذکر است که این داده‌ها تنها مربوط به استفاده‌کنندگان از این نسخه‌ها نبود، بلکه اطلاعات مخاطبین آنها (مثل شماره‌ی موبایل) را هم به سرور خاصی می‌فرستاد و ذخیره می‌کرد.
#سواد_امنیتی
@Hedayah1
صالح و فاجر، هر دو در هنگام مصیبت می‌گویند که این برای کدام گناه بود؟ صالح به کوتاهی خود معترف است و برای همین به یاد اشتباهاتش می‌افتد، اما فاجر گناهانش را از یاد برده و برای انکار می‌پرسد؛ انگار می‌خواهد بگوید که من گناهی نداشته‌ام، پس چرا این مصیبت رسیده است؟!
@Hedayah1
@Hedayah1
هرکس بدون علم یا به وسیله‌ی باطل از حق دفاع کند، پیش از هر کس به خودش ضرر می‌زند!
نصیحت امام ابن بطه عکبری رحمه الله (387 ه‍ــ) به داعیان اسلام:
«لا تلتمس لصاحبك الشفاء بسقم نفسك ولا تطلب صلاحه بفسادك فإنه لا ينصح الناس من غش نفسه ومن لا خير فيه لنفسه لا خير فيه لغيره!»
الإبانة الكبرى، الناشر: دار الراية، ج 2، ص 540
یعنی: در پی شفای همراهت از طریق بیمارکردن خودت نباش و نخواه که با فساد خودت، او را درست کنی؛ زیرا کسی که خود را فریب دهد خیراندیش مردم نیست و آنکه برای خودش خیری ندارد، برای دیگران هم خیری نخواهد داشت!
@Hedayah1
نصیحت امام ابن بطه عکبری رحمه الله (387 ه‍ــ) به داعیان اسلام:
«لا تلتمس لصاحبك الشفاء بسقم نفسك ولا تطلب صلاحه بفسادك فإنه لا ينصح الناس من غش نفسه ومن لا خير فيه لنفسه لا خير فيه لغيره!»
الإبانة الكبرى، الناشر: دار الراية، ج 2، ص 540
یعنی: در پی شفای همراهت از طریق بیمارکردن خودت نباش و نخواه که با فساد خودت، او را درست کنی؛ زیرا کسی که خود را فریب دهد خیراندیش مردم نیست و آنکه برای خودش خیری ندارد، برای دیگران هم خیری نخواهد داشت!
@Hedayah1
لینک‌های کوتاه می‌توانند خطرساز باشند!
لینک‌های کوتاه، لینک‌هایی نامفهوم هستند که شما را به لینک‌های دیگری می‌رسانند. هدف اصلی از ایجاد لینک کوتاه این است که لینک‌های طولانی را به شکل کوتاهی درآورد تا در مقالات و ارجاعات درج شوند. همین مسئله لینک‌های کوتاه را مشکل‌ساز می‌کند، زیرا از ظاهرشان نمی‌توان فهمید که ما را به کدام آدرس منتقل می‌کنند و ممکن است که در صفحه‌ی مقصد اطلاعات شخصی ما ذخیره شود!
در فضای مجازی، حسابی مراقب لینک‌ها باشید و حتی‌الإمکان روی لینکی کلیک نکنید؛ مگر بعضی لینک‌ها که امن‌بودنشان قطعی است، مثل لینک کانال‌های تلگرامی که درون خود تلگرام باز می‌شوند.
برای مثال، لینک پایین، یک لینک کوتاه‌شده است:
https://bit.ly/3dHztUV
#سواد_امنیتی
@Hedayah1
لینک‌های کوتاه، لینک‌هایی نامفهوم هستند که شما را به لینک‌های دیگری می‌رسانند. هدف اصلی از ایجاد لینک کوتاه این است که لینک‌های طولانی را به شکل کوتاهی درآورد تا در مقالات و ارجاعات درج شوند. همین مسئله لینک‌های کوتاه را مشکل‌ساز می‌کند، زیرا از ظاهرشان نمی‌توان فهمید که ما را به کدام آدرس منتقل می‌کنند و ممکن است که در صفحه‌ی مقصد اطلاعات شخصی ما ذخیره شود!
در فضای مجازی، حسابی مراقب لینک‌ها باشید و حتی‌الإمکان روی لینکی کلیک نکنید؛ مگر بعضی لینک‌ها که امن‌بودنشان قطعی است، مثل لینک کانال‌های تلگرامی که درون خود تلگرام باز می‌شوند.
برای مثال، لینک پایین، یک لینک کوتاه‌شده است:
https://bit.ly/3dHztUV
#سواد_امنیتی
@Hedayah1
Forwarded from « بوت الأذكار »
«أعُوذُ بِكَلِمَاتِ اللهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ»
- ٣ مرَّات.🌻
- ٣ مرَّات.🌻
اپلیکیشن‌ها، اسب تروآ هستند!
شاید حکایت تصرف شهر تروآ توسط یونانی‌ها را شنیده باشید؛ خود را مشتاق صلح نشان دادند و برای جلب حسن ظن طرف مقابل، اسب چوبی بزرگی ساخته و به آنها تقدیم کردند. درون این اسب چوبی، تعدادی سرباز یونانی مخفی شده بودند و شبانه از آن بیرون آمده و شهر را تصرف کردند!
اپلیکیشن‌هایی که نصب می‌کنید، می‌توانند اسب تروآ باشند و با دسترسی‌هایی که به آنها داده‌اید، به جاسوسی از شما بپردازند؛ همچنین امکان این وجود دارد که فایل مخربی را به این اپلیکیشن‌ها اضافه کنند و اینگونه بدافزاری را به دستگاه خود وارد کنید! پس:
1- مراقب فایل‌هایی که پسوند exe/msi/bat/cmd/com (ویندوز) و apk (اندروید) دارند باشید و در شبکه‌های اجتماعی یا ایمیل چنین فایل‌هایی را دانلود نکنید.
2- اپلیکیشن‌ها را تنها از منابع رسمی (مثلاً پلی‌استور گوگل) دانلود کنید.
3- اگر کاری که می‌کنید فوق‌العاده حساس است و محتاج سطح سوم امنیت است، اپلیکیشن‌های شبکه‌های اجتماعی (مثلاً تلگرام) را روی گوشی خود نصب نکنید و از نسخه‌ی وب آنها روی یک مرورگر امن استفاده کنید. مثلاً متخصصان درباره‌ی مرورگر گوگل هشدار داده‌اند، زیرا اطلاعات کاربران را جمع‌آوری می‌کند، پس استفاده از این ابزارها هرچند که بسیار رایج هستند، به صلاح نیست. (مورد فعلی -یعنی مورد سوم- محتاج توضیحات تکمیلی مفصلی است)
4- از نصب نسخه‌ی غیر رسمی اپلیکیشن‌ها (مثل موبوگرام و تلگرام‌پلاس و...) خودداری کنید.
#سواد_امنیتی
@Hedayah1
شاید حکایت تصرف شهر تروآ توسط یونانی‌ها را شنیده باشید؛ خود را مشتاق صلح نشان دادند و برای جلب حسن ظن طرف مقابل، اسب چوبی بزرگی ساخته و به آنها تقدیم کردند. درون این اسب چوبی، تعدادی سرباز یونانی مخفی شده بودند و شبانه از آن بیرون آمده و شهر را تصرف کردند!
اپلیکیشن‌هایی که نصب می‌کنید، می‌توانند اسب تروآ باشند و با دسترسی‌هایی که به آنها داده‌اید، به جاسوسی از شما بپردازند؛ همچنین امکان این وجود دارد که فایل مخربی را به این اپلیکیشن‌ها اضافه کنند و اینگونه بدافزاری را به دستگاه خود وارد کنید! پس:
1- مراقب فایل‌هایی که پسوند exe/msi/bat/cmd/com (ویندوز) و apk (اندروید) دارند باشید و در شبکه‌های اجتماعی یا ایمیل چنین فایل‌هایی را دانلود نکنید.
2- اپلیکیشن‌ها را تنها از منابع رسمی (مثلاً پلی‌استور گوگل) دانلود کنید.
3- اگر کاری که می‌کنید فوق‌العاده حساس است و محتاج سطح سوم امنیت است، اپلیکیشن‌های شبکه‌های اجتماعی (مثلاً تلگرام) را روی گوشی خود نصب نکنید و از نسخه‌ی وب آنها روی یک مرورگر امن استفاده کنید. مثلاً متخصصان درباره‌ی مرورگر گوگل هشدار داده‌اند، زیرا اطلاعات کاربران را جمع‌آوری می‌کند، پس استفاده از این ابزارها هرچند که بسیار رایج هستند، به صلاح نیست. (مورد فعلی -یعنی مورد سوم- محتاج توضیحات تکمیلی مفصلی است)
4- از نصب نسخه‌ی غیر رسمی اپلیکیشن‌ها (مثل موبوگرام و تلگرام‌پلاس و...) خودداری کنید.
#سواد_امنیتی
@Hedayah1
در نقش انسان معتدل و منصف فرو می‌روند، اما هدفشان آمیختن حق به باطل و عادی‌سازی بدعت‌هاست. اگر راست می‌گویند چرا محاسن خوارج یا کسانی که تندرو می‌دانند را ذکر نمی‌کنند؟
@Hedayah1
@Hedayah1
الله متعال در خطاب همسران پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده است: {فلا تخضعن بالقول فيطمع الذي في قلبه مرض وقلن قولا معروفا} [الأحزاب: 32]، یعنی: صدا را نرم و نازک نکنید و [و با ادا و اطواری بیان ننمایید] که بیماردلان چشم طمع به شما بدوزند، و بلکه شایسته سخن بگویید.
بنگر ای خواهر مسلمانم!
نه تو مانند امهات المؤمنین هستی و نه من مانند مردان صحابه هستم!
آیا نمی‌بینی که هر مرد مسلمانی خود را در برابر سیده مریم علیها السلام کوچک می‌بیند؟ جز با ایمان و تقوا و عفاف به چنین درجه‌ای رسیده است؟
آیا چیزی چون تقوا و عفاف به زن ارزش می‌بخشد؟
آیا زیانی چون از دست دادن تقوا و عفاف هم هست؟
چه چیزی مرد غیرت‌مندی را از سرزمینش خارج و از محبوبانش دور می‌کند، جز ندای زن عفیف اسیری که اجابت‌کننده می‌طلبد؟
فضای مجازی علیرغم فرصت‌های مثبتی که ایجاد کرده، فتنه‌هایی آورده که بسیاری در آن می‌افتند. جز برای ضرورت، پیام خصوصی ارسال نکنیم و جز آنگونه که شایسته است سخن نگوییم. خواهران مسلمان از الله درباره‌ی برادرانشان بترسند و موجب گناه و کجی راهشان نشوند و برادران مسلمان از الله درباره‌ی خواهرانشان بترسند و موجب گناه و کجی راهشان نشوند.
سخن پیامبر صلی الله علیه وسلم را به یاد داشته باشیم: «الحياء لا يأتي إلا بخير» (متفق علیه)، یعنی: حیا جز خوبی به ارمغان نمی‌آورد!
أقول قولي هذا وأستغفر الله لي ولكم فاستغفروه إنه هو الغفور الرحيم
@Hedayah1
بنگر ای خواهر مسلمانم!
نه تو مانند امهات المؤمنین هستی و نه من مانند مردان صحابه هستم!
آیا نمی‌بینی که هر مرد مسلمانی خود را در برابر سیده مریم علیها السلام کوچک می‌بیند؟ جز با ایمان و تقوا و عفاف به چنین درجه‌ای رسیده است؟
آیا چیزی چون تقوا و عفاف به زن ارزش می‌بخشد؟
آیا زیانی چون از دست دادن تقوا و عفاف هم هست؟
چه چیزی مرد غیرت‌مندی را از سرزمینش خارج و از محبوبانش دور می‌کند، جز ندای زن عفیف اسیری که اجابت‌کننده می‌طلبد؟
فضای مجازی علیرغم فرصت‌های مثبتی که ایجاد کرده، فتنه‌هایی آورده که بسیاری در آن می‌افتند. جز برای ضرورت، پیام خصوصی ارسال نکنیم و جز آنگونه که شایسته است سخن نگوییم. خواهران مسلمان از الله درباره‌ی برادرانشان بترسند و موجب گناه و کجی راهشان نشوند و برادران مسلمان از الله درباره‌ی خواهرانشان بترسند و موجب گناه و کجی راهشان نشوند.
سخن پیامبر صلی الله علیه وسلم را به یاد داشته باشیم: «الحياء لا يأتي إلا بخير» (متفق علیه)، یعنی: حیا جز خوبی به ارمغان نمی‌آورد!
أقول قولي هذا وأستغفر الله لي ولكم فاستغفروه إنه هو الغفور الرحيم
@Hedayah1
امام ابن بطه عکبری رحمه الله (387 ه‍ــ) فرموده است:
«برادرم! بدان که هرکس سخن درست دیگران را ناخوش بدارد و اشتباه خود را تأیید کند، از این ایمن نباشد که خداوند علمی که به او داده را پس بگیرد و آنچه به یادش آورده در فراموشی بپیچد، بلکه بیم آن هست که ایمانش را از او بگیرد؛ زیرا پیروی حقی که از رسول خدا صلی الله علیه وسلم به تو رسیده واجب است! پس آنکه حق را پس از شنیدن و دانستنش انکار کند در برابر خداوند تکبر ورزیده و هرکس بداند چیزی نادرست است اما در پی تأییدش باشد، از حزب شیطان است!»
الإبانة الكبرى، الناشر: دار الراية، ج 2، ص 545
@Hedayah1
«برادرم! بدان که هرکس سخن درست دیگران را ناخوش بدارد و اشتباه خود را تأیید کند، از این ایمن نباشد که خداوند علمی که به او داده را پس بگیرد و آنچه به یادش آورده در فراموشی بپیچد، بلکه بیم آن هست که ایمانش را از او بگیرد؛ زیرا پیروی حقی که از رسول خدا صلی الله علیه وسلم به تو رسیده واجب است! پس آنکه حق را پس از شنیدن و دانستنش انکار کند در برابر خداوند تکبر ورزیده و هرکس بداند چیزی نادرست است اما در پی تأییدش باشد، از حزب شیطان است!»
الإبانة الكبرى، الناشر: دار الراية، ج 2، ص 545
@Hedayah1
چرا امام بخاری رحمه الله کتاب «خلق أفعال العباد» را نگاشت؟
وقتی کسی قرآن می‌خواند یا آن را با قلمش می‌نویسد، دو چیز متفاوت هست:
1- آیاتی که می‌خواند و می‌نویسد مخلوق نیست، بلکه کلام خداوند است.
2- فعل خواندن و نوشتن، حرکات زبان و جوهر و کاغذ مخلوق است.
برای همین امام احمد رحمه الله از اینکه کسی بگوید «لفظي بالقرآن مخلوق» یا «لفظي بالقرآن غیر مخلوق» منع کردند؛ زیرا این عبارت محتمل هر دو مورد می‌شود، درحالیکه بین دو مورد تفاوت است و نمی‌توان هردو را یک حکم یکسان داد.
امام احمد رحمه الله فرموده است: «من قال: لفظي بالقرآن مخلوق يريد به القرآن فهو كافر.»
الاعتقاد للبيهقي، الناشر: دار الآفاق الجديدة، ص 110
یعنی: هرکس بگوید لفظ من به قرآن مخلوق است و مرادش خود قرآن باشد [نه فعل عبد]، کافر است.
گفتم: اما اگر منظورش فعل خود باشد، در اصل مرادش درست گفته، اما سخنی بدعی بر زبان آورده است، چنانکه نقل مستفیض از سلف نشان می‌دهد.
و امام ابوزرعه و امام ابوحاتم رحمهما الله فرموده‌اند: «أدركنا العلماء في جميع الأمصار حجازا وعراقا وشاما ويمنا فكان من مذهبهم... القرآن كلام الله غير مخلوق بجميع جهاته... ومن قال: لفظي بالقرآن مخلوق فهو جهمي أو القرآن بلفظي مخلوق فهو جهمي!»
شرح أصول اعتقاد أهل السنة، الناشر: دار طيبة، ج 1، ص 197
یعنی: علمای تمام امصار چه حجاز و عراق چه شام و یمنش را دریافتیم و از جمله‌ی مذهبشان این بود که قرآن کلام خداست و از هر جهتی باشد (=یعنی چه خوانده شود و چه نوشته شود و...) غیر مخلوق است و هر کس بگوید لفظ من به قرآن مخلوق است، یا بگوید قرآن به لفظ من مخلوق است، جهمی است!
و امام ابن جریر طبری رحمه الله فرموده است: «إنه كلام الله غير مخلوق كيف كتب وحيث تلي وفي أي موضع قرئ... فمن... ادعى أن قرآنا في الأرض أو في السماء سوى القرآن الذي نتلوه بألسنتنا ونكتبه في مصاحفنا... فهو کافر.»
صريح السنة، الناشر: دار الخلفاء، ص 18
یعنی: قرآن، کلام خداست و غیر مخلوق است، هرطور نوشته شده و هر کجا تلاوت و خونده شود، پس هرکس ادعا کند که در زمین یا آسمان قرآنی غیر از قرآنی که ما با زبان تلاوت می‌کنیم و در مصاحفمان می‌نویسیم وجود دارد، کافر است.
پس اجماع سلف بر این بوده که آیات قرآن مخلوق نیستند بلکه کلام الله هستند، چه تلاوت شوند، چه نوشته شوند و چه در سینه‌ها حفظ شوند و جهمیه در صورت امکان به صراحت قرآن را مخلوق می‌دانستند، اما در مواقعی برای تلبیس و استتار می‌گفتند «ألفاظنا بالقرآن مخلوقة»، چنانکه از جهم و مریسی نقل شده است. امام ابن بطه رحمه الله فرموده است: «واعلموا رحمكم الله أن صنفا من الجهمية اعتقدوا بمكر قلوبهم، وخبث آرائهم، وقبيح أهوائهم، أن القرآن مخلوق، فكنوا عن ذلك ببدعة اخترعوها، تمويها وبهرجة على العامة، ليخفى كفرهم.»
الإبانة الكبرى، الناشر: دار الراية، ج 5، ص 317
یعنی: خدا رحمتتان کند، بدانید که گروهی از جهمیه با مکر دل، ناپاکی آراء و زشتی هواهایشان معتقد به این شدند که قرآن مخلوق است، پس این اعتقاد را با بدعتی که اختراع کرده بودند پوشاندند تا بر عامه‌ی مردم تلبیس کرده و آن را بیارایند و کفرشان را مخفی کنند.
گفتم: اختلاف سلف با لفظیه بر سر مخلوق‌بودن فعل قاری بوده یا آنچه می‌خواند؟ معلوم است که سلف افعال عباد را مخلوق می‌شمرده‌اند، پس اختلافشان با جهمیه بر سر همین آیات عربی بوده که ما حفظ می‌کنیم، می‌نویسیم و در نماز و خارج آن می‌خوانیم.
بعدها در مقابل جهمیه، کسانی پیدا شدند و کلام آنها را معکوس کرده و گفتند «ألفاظنا بالقرآن غیر مخلوقة» و گروهی دیگر با فهم اشتباه از کلام سابقین، فعل عبد را هم در این اطلاق وارد کردند یا در این مورد توقف کردند! همچنین شایعه شد که امام بخاری رحمه الله بر خلاف مذهب امام احمد رحمه الله (که انتساب به ایشان نشانه‌ی سنی‌بودن و مخالفت با ایشان نشانه‌ی بدعی‌بودن دانسته می‌شد) رفته است!
(ادامه دارد...)
وقتی کسی قرآن می‌خواند یا آن را با قلمش می‌نویسد، دو چیز متفاوت هست:
1- آیاتی که می‌خواند و می‌نویسد مخلوق نیست، بلکه کلام خداوند است.
2- فعل خواندن و نوشتن، حرکات زبان و جوهر و کاغذ مخلوق است.
برای همین امام احمد رحمه الله از اینکه کسی بگوید «لفظي بالقرآن مخلوق» یا «لفظي بالقرآن غیر مخلوق» منع کردند؛ زیرا این عبارت محتمل هر دو مورد می‌شود، درحالیکه بین دو مورد تفاوت است و نمی‌توان هردو را یک حکم یکسان داد.
امام احمد رحمه الله فرموده است: «من قال: لفظي بالقرآن مخلوق يريد به القرآن فهو كافر.»
الاعتقاد للبيهقي، الناشر: دار الآفاق الجديدة، ص 110
یعنی: هرکس بگوید لفظ من به قرآن مخلوق است و مرادش خود قرآن باشد [نه فعل عبد]، کافر است.
گفتم: اما اگر منظورش فعل خود باشد، در اصل مرادش درست گفته، اما سخنی بدعی بر زبان آورده است، چنانکه نقل مستفیض از سلف نشان می‌دهد.
و امام ابوزرعه و امام ابوحاتم رحمهما الله فرموده‌اند: «أدركنا العلماء في جميع الأمصار حجازا وعراقا وشاما ويمنا فكان من مذهبهم... القرآن كلام الله غير مخلوق بجميع جهاته... ومن قال: لفظي بالقرآن مخلوق فهو جهمي أو القرآن بلفظي مخلوق فهو جهمي!»
شرح أصول اعتقاد أهل السنة، الناشر: دار طيبة، ج 1، ص 197
یعنی: علمای تمام امصار چه حجاز و عراق چه شام و یمنش را دریافتیم و از جمله‌ی مذهبشان این بود که قرآن کلام خداست و از هر جهتی باشد (=یعنی چه خوانده شود و چه نوشته شود و...) غیر مخلوق است و هر کس بگوید لفظ من به قرآن مخلوق است، یا بگوید قرآن به لفظ من مخلوق است، جهمی است!
و امام ابن جریر طبری رحمه الله فرموده است: «إنه كلام الله غير مخلوق كيف كتب وحيث تلي وفي أي موضع قرئ... فمن... ادعى أن قرآنا في الأرض أو في السماء سوى القرآن الذي نتلوه بألسنتنا ونكتبه في مصاحفنا... فهو کافر.»
صريح السنة، الناشر: دار الخلفاء، ص 18
یعنی: قرآن، کلام خداست و غیر مخلوق است، هرطور نوشته شده و هر کجا تلاوت و خونده شود، پس هرکس ادعا کند که در زمین یا آسمان قرآنی غیر از قرآنی که ما با زبان تلاوت می‌کنیم و در مصاحفمان می‌نویسیم وجود دارد، کافر است.
پس اجماع سلف بر این بوده که آیات قرآن مخلوق نیستند بلکه کلام الله هستند، چه تلاوت شوند، چه نوشته شوند و چه در سینه‌ها حفظ شوند و جهمیه در صورت امکان به صراحت قرآن را مخلوق می‌دانستند، اما در مواقعی برای تلبیس و استتار می‌گفتند «ألفاظنا بالقرآن مخلوقة»، چنانکه از جهم و مریسی نقل شده است. امام ابن بطه رحمه الله فرموده است: «واعلموا رحمكم الله أن صنفا من الجهمية اعتقدوا بمكر قلوبهم، وخبث آرائهم، وقبيح أهوائهم، أن القرآن مخلوق، فكنوا عن ذلك ببدعة اخترعوها، تمويها وبهرجة على العامة، ليخفى كفرهم.»
الإبانة الكبرى، الناشر: دار الراية، ج 5، ص 317
یعنی: خدا رحمتتان کند، بدانید که گروهی از جهمیه با مکر دل، ناپاکی آراء و زشتی هواهایشان معتقد به این شدند که قرآن مخلوق است، پس این اعتقاد را با بدعتی که اختراع کرده بودند پوشاندند تا بر عامه‌ی مردم تلبیس کرده و آن را بیارایند و کفرشان را مخفی کنند.
گفتم: اختلاف سلف با لفظیه بر سر مخلوق‌بودن فعل قاری بوده یا آنچه می‌خواند؟ معلوم است که سلف افعال عباد را مخلوق می‌شمرده‌اند، پس اختلافشان با جهمیه بر سر همین آیات عربی بوده که ما حفظ می‌کنیم، می‌نویسیم و در نماز و خارج آن می‌خوانیم.
بعدها در مقابل جهمیه، کسانی پیدا شدند و کلام آنها را معکوس کرده و گفتند «ألفاظنا بالقرآن غیر مخلوقة» و گروهی دیگر با فهم اشتباه از کلام سابقین، فعل عبد را هم در این اطلاق وارد کردند یا در این مورد توقف کردند! همچنین شایعه شد که امام بخاری رحمه الله بر خلاف مذهب امام احمد رحمه الله (که انتساب به ایشان نشانه‌ی سنی‌بودن و مخالفت با ایشان نشانه‌ی بدعی‌بودن دانسته می‌شد) رفته است!
(ادامه دارد...)
هدایة الحیاری
چرا امام بخاری رحمه الله کتاب «خلق أفعال العباد» را نگاشت؟ وقتی کسی قرآن می‌خواند یا آن را با قلمش می‌نویسد، دو چیز متفاوت هست: 1- آیاتی که می‌خواند و می‌نویسد مخلوق نیست، بلکه کلام خداوند است. 2- فعل خواندن و نوشتن، حرکات زبان و جوهر و کاغذ مخلوق است. برای…
در مجموع الفتاوی (16/392) شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله آمده است: «والبخاري إنما يثبت خلق أفعال العباد حركاتهم وأصواتهم وهذه القراءة هي فعل العبد... وأما الكلام نفسه فهو كلام الله ولم يقل البخاري إن لفظ العبد مخلوق ولا غير مخلوق كما نهى أحمد عن هذا وهذا والذي قال البخاري إنه مخلوق من أفعال العباد وصفاتهم لم يقل أحمد ولا غيره من السلف إنه غير مخلوق... والذي قال أحمد إنه غير مخلوق هو كلام الله لا صفة العباد لم يقل البخاري إنه مخلوق. ولكن أحمد كان مقصوده الرد على من يجعل كلام الله مخلوقا إذا بلغ عن الله والبخاري كان مقصوده الرد على من يقول: أفعال العباد وأصواتهم غير مخلوقة»، یعنی: بخاری، مخلوق‌بودن افعال عباد، حرکات آنها و صداهایشان را ثابت می‌کند و این قرائت، فعل عبد است. اما خود کلامی که قرائت می‌شود، کلام الله است و بخاری نگفت که لفظ عبد مخلوق یا غیر مخلوق است، چنانکه احمد از گفتن هردو نهی کرد [زیرا کلمه‌ی لفظ دو معنای محتمل دارد]. افعال عباد و صفاتشان که نزد بخاری مخلوق بود، نزد احمد و دیگر ائمه‌ی سلف غیر مخلوق نبود و آنچه که احمد غیر مخلوق دانست، کلام الله بود و نه صفت بندگان، و بخاری هم این را غیر مخلوق می‌دانست [پس اختلافی بین احمد و بخاری نیست]. اما مقصود احمد رد بر کسانی بود که کلام رسیده از الله را مخلوق می‌شمردند و مقصود بخاری رد بر کسانی بود که می‌گفتند افعال عباد و صداهایشان غیر مخلوق است.
و در مختصر الصواعق المرسلة امام ابن قیم رحمه الله (ص/510) نیز آمده است: «فخفي تفريق البخاري وتمييزه على جماعة من أهل السنة والحديث، ولم يفهم بعضهم مراده»، یعنی: تفریق و تمییزی که بخاری رحمه الله [بین فعل عبد و کلام الله] ایجاد کرد بر جماعتی از اهل سنت و اهل حدیث پوشیده ماند و گروهی مراد ایشان را درنیافتند [و گمان کردند که ایشان از لفظیه هستند].
در کتاب امام لالکائی (2/396) آمده که امام بخاری رحمه الله فرموده‌اند: «من زعم أني قلت: لفظي بالقرآن فهو كذاب... فإنى لم أقل هذه المقالة إلا أني قلت: أفعال العباد مخلوقة»، یعنی: هرکس گمان کرده که گفته‌ام «لفظي بالقرآن مخلوق» کذاب است، من چنین نگفتم، تنها گفته‌ام که افعال عباد مخلوق است! همچنین در (2/395) نقل کرده است: «فقلت: يا أبا عبد الله ما تقول في القرآن؟ فقال: القرآن كلام الله غير مخلوق. فقلت له: إن الناس يزعمون أنك تقول ليس في المصحف قرآن ولا في صدور الناس. فقال: أستغفر الله أن تشهد علي بما لم تسمعه مني إني أقول كما قال الله: {والطور وكتاب مسطور} أقول: في المصاحف قرآن وفي صدور الرجال قرآن فمن قال غير ذلك هذا يستتاب فإن تاب وإلا سبيله سبيل الكفر»، یعنی: مردی گفت که گفتم ای ابوعبدالله! درباره‌ی قرآن چه می‌گویی؟ فرمود: قرآن کلام الله است و مخلوق نیست. گفتم: مردم گمان می‌کنند که تو می‌گویی که قرآن در مصحف یا سینه‌های مردم نیست؟ فرمود: به خدا پناه می‌برم که بر من به چیزی شهادت دهی که از خودم نشنیده باشی! من آنچه الله گفته را می‌گویم: {والطور وکتاب مسطور}، می‌گویم که در مصاحف و سینه‌های حافظان قرآن است و هرکس غیر از این را بگوید، دعوت به توبه می‌شود وگرنه راه او راه کفر است!
و در خلق أفعال العباد (ص/47) فرموده‌اند: «حركاتهم وأصواتهم واكتسابهم وكتابتهم مخلوقة، فأما القرآن المتلو المبين المثبت في المصحف المسطور المكتوب الموعى في القلوب فهو كلام الله ليس بخلق»، یعنی: حرکات بندگان، صداهایشان، اکتسابشان و نوشتنشان مخلوق است، اما خود قرآنِ تلاوت‌شده‌ی مبیَّن که در مصحف‌ها جا گرفته و نوشته شده و در قلب‌ها فهمیده شده، کلام الله است و مخلوق نیست.
و در خلق أفعال العباد (ص/62) فرموده‌اند: «فأما ما احتج به الفريقان لمذهب أحمد ويدعيه كل لنفسه، فليس بثابت كثير من أخبارهم، وربما لم يفهموا دقة مذهبه، بل المعروف عن أحمد وأهل العلم أن كلام الله غير مخلوق، وما سواه مخلوق»، یعنی: آنچه دو گروه [یعنی لفظیه‌ی مثبته و لفظیه‌ی نافیه] احتجاج کرده و هر کدام به مذهب احمد نسبت داده و ادعا کرده، بسیاری ثابت نیست و چه بسا دقت مذهب ایشان را نفهمیده‌اند، بلکه معروف از احمد و علما این است که کلام الله مخلوق نیست و هرچه جز آن باشد مخلوق است.
و در (ص/98) صراحتاً «صوت» را برای الله اثبات کرده‌اند و بین صوت قاری و صوت الله فرق گذاشته‌اند که این هم عین مذهب امام احمد رحمه الله است؛ در السنة (1/280) آمده است: «إن ربك عز وجل تكلم بصوت»، یعنی: پروردگارت عز وجل [با موسی علیه السلام] با صوت سخن گفت.
خلاصه اینکه امام بخاری رحمه الله آیات قرآن را بر خلاف جهمیه مخلوق نمی‌داند و این مذهب تمام ائمه‌ی مسلمین است و اگر تلبیسات و شبهات جهمیه نبود، این مسئله اینقدر به طول نمی‌انجامید، ولی پاراگراف اول برای ایمان کافی است والحمد لله رب العالمین وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وآله وصحبه وسلم.
@Hedayah1
و در مختصر الصواعق المرسلة امام ابن قیم رحمه الله (ص/510) نیز آمده است: «فخفي تفريق البخاري وتمييزه على جماعة من أهل السنة والحديث، ولم يفهم بعضهم مراده»، یعنی: تفریق و تمییزی که بخاری رحمه الله [بین فعل عبد و کلام الله] ایجاد کرد بر جماعتی از اهل سنت و اهل حدیث پوشیده ماند و گروهی مراد ایشان را درنیافتند [و گمان کردند که ایشان از لفظیه هستند].
در کتاب امام لالکائی (2/396) آمده که امام بخاری رحمه الله فرموده‌اند: «من زعم أني قلت: لفظي بالقرآن فهو كذاب... فإنى لم أقل هذه المقالة إلا أني قلت: أفعال العباد مخلوقة»، یعنی: هرکس گمان کرده که گفته‌ام «لفظي بالقرآن مخلوق» کذاب است، من چنین نگفتم، تنها گفته‌ام که افعال عباد مخلوق است! همچنین در (2/395) نقل کرده است: «فقلت: يا أبا عبد الله ما تقول في القرآن؟ فقال: القرآن كلام الله غير مخلوق. فقلت له: إن الناس يزعمون أنك تقول ليس في المصحف قرآن ولا في صدور الناس. فقال: أستغفر الله أن تشهد علي بما لم تسمعه مني إني أقول كما قال الله: {والطور وكتاب مسطور} أقول: في المصاحف قرآن وفي صدور الرجال قرآن فمن قال غير ذلك هذا يستتاب فإن تاب وإلا سبيله سبيل الكفر»، یعنی: مردی گفت که گفتم ای ابوعبدالله! درباره‌ی قرآن چه می‌گویی؟ فرمود: قرآن کلام الله است و مخلوق نیست. گفتم: مردم گمان می‌کنند که تو می‌گویی که قرآن در مصحف یا سینه‌های مردم نیست؟ فرمود: به خدا پناه می‌برم که بر من به چیزی شهادت دهی که از خودم نشنیده باشی! من آنچه الله گفته را می‌گویم: {والطور وکتاب مسطور}، می‌گویم که در مصاحف و سینه‌های حافظان قرآن است و هرکس غیر از این را بگوید، دعوت به توبه می‌شود وگرنه راه او راه کفر است!
و در خلق أفعال العباد (ص/47) فرموده‌اند: «حركاتهم وأصواتهم واكتسابهم وكتابتهم مخلوقة، فأما القرآن المتلو المبين المثبت في المصحف المسطور المكتوب الموعى في القلوب فهو كلام الله ليس بخلق»، یعنی: حرکات بندگان، صداهایشان، اکتسابشان و نوشتنشان مخلوق است، اما خود قرآنِ تلاوت‌شده‌ی مبیَّن که در مصحف‌ها جا گرفته و نوشته شده و در قلب‌ها فهمیده شده، کلام الله است و مخلوق نیست.
و در خلق أفعال العباد (ص/62) فرموده‌اند: «فأما ما احتج به الفريقان لمذهب أحمد ويدعيه كل لنفسه، فليس بثابت كثير من أخبارهم، وربما لم يفهموا دقة مذهبه، بل المعروف عن أحمد وأهل العلم أن كلام الله غير مخلوق، وما سواه مخلوق»، یعنی: آنچه دو گروه [یعنی لفظیه‌ی مثبته و لفظیه‌ی نافیه] احتجاج کرده و هر کدام به مذهب احمد نسبت داده و ادعا کرده، بسیاری ثابت نیست و چه بسا دقت مذهب ایشان را نفهمیده‌اند، بلکه معروف از احمد و علما این است که کلام الله مخلوق نیست و هرچه جز آن باشد مخلوق است.
و در (ص/98) صراحتاً «صوت» را برای الله اثبات کرده‌اند و بین صوت قاری و صوت الله فرق گذاشته‌اند که این هم عین مذهب امام احمد رحمه الله است؛ در السنة (1/280) آمده است: «إن ربك عز وجل تكلم بصوت»، یعنی: پروردگارت عز وجل [با موسی علیه السلام] با صوت سخن گفت.
خلاصه اینکه امام بخاری رحمه الله آیات قرآن را بر خلاف جهمیه مخلوق نمی‌داند و این مذهب تمام ائمه‌ی مسلمین است و اگر تلبیسات و شبهات جهمیه نبود، این مسئله اینقدر به طول نمی‌انجامید، ولی پاراگراف اول برای ایمان کافی است والحمد لله رب العالمین وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وآله وصحبه وسلم.
@Hedayah1
{إن الإنسان لربه لكنود} [العادیات: 6]
امام حسن بصری رحمه الله می‌فرماید: مراد از آیه کسی است که مصائب را می‌شمارد ولی نعمت‌ها را فراموش می‌کند. ما انسان‌ها خیلی زود به نعمت‌ها عادت می‌کنیم و فکر می‌کنیم حقمان بوده که آنها را داشته باشیم. صدها بیماری و نقص می‌توانند به بدن انسان رو کنند و انسان هرگز نمی‌تواند این نعمت‌ها را بشمارد، بلکه تا شمارش را آغاز کند، ثانیه‌ی دیگری آمده و صدها نعمت دیگر گرفته است. نعمت تنها به دست آوردن چیزی جدید نیست، بقای داشته‌ها هم نعمت است.
@Hedayah1
امام حسن بصری رحمه الله می‌فرماید: مراد از آیه کسی است که مصائب را می‌شمارد ولی نعمت‌ها را فراموش می‌کند. ما انسان‌ها خیلی زود به نعمت‌ها عادت می‌کنیم و فکر می‌کنیم حقمان بوده که آنها را داشته باشیم. صدها بیماری و نقص می‌توانند به بدن انسان رو کنند و انسان هرگز نمی‌تواند این نعمت‌ها را بشمارد، بلکه تا شمارش را آغاز کند، ثانیه‌ی دیگری آمده و صدها نعمت دیگر گرفته است. نعمت تنها به دست آوردن چیزی جدید نیست، بقای داشته‌ها هم نعمت است.
@Hedayah1
Quran_Kalame_Allah.pdf
561.1 KB
مناظره‌ای پیرامون کلام نفسی (با زکریا حسینی)
این فایل از دو قسمت تشکیل شده است: قسمت اول مناظره‌ی من حول موضوع است و قسمت دوم تحلیل یکی از برادران (وفقه الله) است که می‌توان آن را خلاصه‌ی مناظره دانست و چون با زبان شیوایی گفته شده، شاید فهمش ساده‌تر باشد.
* نکته: عموم مسلمانان کافی است به اینکه قرآن کلام الله است و حقیقتاً به آن سخن گفته ایمان بیاورند و نیازی به دنبال‌کردن باورهای فرق کلامی و مخالفین ندارند، پس این مناظره برای طلاب علم قرار داده شده است.
#زکریا_حسینی
این فایل از دو قسمت تشکیل شده است: قسمت اول مناظره‌ی من حول موضوع است و قسمت دوم تحلیل یکی از برادران (وفقه الله) است که می‌توان آن را خلاصه‌ی مناظره دانست و چون با زبان شیوایی گفته شده، شاید فهمش ساده‌تر باشد.
* نکته: عموم مسلمانان کافی است به اینکه قرآن کلام الله است و حقیقتاً به آن سخن گفته ایمان بیاورند و نیازی به دنبال‌کردن باورهای فرق کلامی و مخالفین ندارند، پس این مناظره برای طلاب علم قرار داده شده است.
#زکریا_حسینی