حديث رزية الخميس حديث صحيح أجمع المحدثون على صحته، ولم يطعن فيه من يعتبر قوله في هذا العلم الشريف، ومن ضعفه من المعاصرين إنما ضعفه لأنه لم يفهم الحديث كما ينبغي ولم يتدبره، ثم تشبث بما هو أوهن من بيت العنكبوت فأتی بقواعد مخترعة وشبهات سخيفة! إن لكل فن رجالاً يتكلمون ويحكمون، ولم يكونوا هولاء من أهل الحديث ومتخصصيه بل بعضهم ليسوا من أهل السنة أصلاً ولا یحسن ذكرهم أمام إمام المحدثين!
@Hedayah1

حتی تمام مرجئه (که به اتفاق از فرق باطل و مخالف اهل سنت و جماعت هستند) قائل به این نیستند که ایمان فقط در قلب باشد و بسیاری از آنان قول را هم از ایمان می‌دانند، اما این اعتقاد بیشتر به کلام غلات مرجئه که همان جهمیه هستند شباهت دارد!
@Hedayah1

اینها در قضیه‌ی ایمان بدتر از جهمیه و در قضیه‌ی صحابه مانند روافض هستند و بسیاری از فضلای صحابه را از مفهوم صحبت خارج می‌کنند، و در قضیه‌ی سنت نیز از اصناف منکرین سنت به شمار می‌روند؛ اصول و فروع فاسدی دارند و منتسب‌شدنشان به مذهب «اهل سنت و جماعت» تنها برای فریب‌دادن عوام بی‌اطلاع است وگرنه جمع اعتقادات آنها و اهل سنت، جمع اضداد است!
@Hedayah1

یکی از دعوتگران این فکر می‌گوید:
(مقایسه کردن آن یاران اولین ومساوی دانستن آنها با بقیه ی ایمان آورندگان در سالهای بعداز هجرت، طبق سخنانی از علماء ویا تعریف امام نووی که می فرماید: فاما الصحابی : فکلّ مسلم رای رسول الله – صلّی الله علیه و سلّم – و لو لحظه!!! دارای ایرادهای زیاد وعامل بی احترامی به آن بزرگواران اولین گشته است!!!)

می‌گویم: ایرادی در کلام نووی -علیه الرحمة- وجود ندارد و این مذهب مشهور سایر علما نیز هست، و معترض سخنی در ابتدا از الاصابه نقل کرده، اما از نقل تمام آنچه برای تبیین بحث لازم باشد خودداری کرده و این را به تجربه از روش این فرقه دریافته‌ام که سعی دارند خود را دوستدار علمای دین، و ناقل و روایتگر کلمات آنان معرفی کنند تا امرشان بر عوام پوشیده بماند، واِلا در هر موضوعی که به اقوال علمای مسلمین استناد می‌کنند، همان نقل رد بر مذهب آنها و یا اقلاً بی‌ارتباط به سیاق کلام آنهاست.

حافظ ابن حجر -علیه الرحمة- در فصل اول از کتاب الإصابة (ص/159) فرموده است: «وهذا التعريف مبنيّ على الأصح المختار عند المحققين، كالبخاري، وشيخه أحمد ابن حنبل، ومن تبعهما، ووراء ذلك أقوال أخرى شاذّة»، یعنی: این تعریف بر قول برگزیده و صحیح‌ترین آراء که محققین مانند بخاری، استادش احمد بن حنبل و پیروانشان بیان کرده‌اند بیان شده و پس از آن اقوال شاذ دیگری وجود دارد.
بنابراین اقوال دیگر، قابل اعتنا نیستند و محدثین بر آن اقوال اعتمادی نکرده‌اند و روش عملی آنان در کتب حدیثی مختلف از مسانید گرفته تا سایر کتب بر این گفتار ما شاهد است.

از سویی دیگر، مدعی به نووی -علیه الرحمة- که از محدثین فقهاء و جزء داناترین افراد به علم مصطلح در میان آنهاست، افترا زده و به عامه‌ی اهل علم چیزی را نسبت داده که هرگز نگفته‌اند؛ هرکسی که کمترین بهره را از علوم دینی برده باشد، می‌داند که تعریف صحابی دلالتی بر مساوات تمام صحابه ندارد و بعضی از صحابه از بعضی دیگر افضلند!

بهتر آن بود که مدعی قلم خود را می‌شکست و از گفتار امساک می‌نمود، نوارهای معاصرین را در صندوقی می‌ریخت و پس از آن به نظر و مطالعه در کتب کبار اهل علم می‌پرداخت تا از خطاهای فاحش خود و دوستانش آگاه می‌شد! می‌توانست به التقریب (ص/93) که از آثار نووی است مراجعه کند تا بخواند که «أفضلهم على الاطلاق أبو بكر، ثم عمر بإجماع أهل السنة، ثم عثمان، ثم علي، هذا قول جمهور أهل السنة... ثم تمام العشرة ثم أهل بدر، ثم أحد...»، یعنی: بهترین صحابه به طور مطلق و به اجماع اهل سنت ابوبکر و سپس عمر است، سپس عثمان و سپس علی بر اساس قول جمهور، سپس عشره‌ی مبشره، سپس اهل بدر، سپس اهل احد و...الخ.
همچنین می‌توانست به شرح صحیح مسلم (15/148) از نووی رجوع کند تا تفصیل همین مطلب را بخواند، و پس از آن می‌دانست که اهل سنت تمام صحابه را در یک طبقه قرار نداده و قائل به تفاضل میان آنها هستند چنانکه خداوند فرموده است: (قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ).

از طرفی دیگر باید اندکی فکر می‌کرد و از خود می‌پرسید که تعریف صحابه به آن صورت چه ارتباطی به مساوی‌دانستنشان دارد؟ حتی اگر بر فرض محال کسی شرکت در تمام غزوات یا اکثرشان را شرط صحبت بداند، باز هم افضلیت ابوبکر بر عمر -رضوان الله علیهما- مشهور و مسلم است!! مگر گفتن اینکه «نماز عبادتی خاص و مجموعه‌ای از سخنان و افعالیست که با تکبیر آغاز شده و با تسلیم پایان می‌پذیرد»، مستلزم مساوی‌دانستن اجر نمازگزاران است؟! حال آنکه حضرت رسول -صلی الله علیه وآله- فرموده است «إن الرجل لينصرف وما كتب له إلا عشر صلاته» یعنی گاهی انسان از نماز برمی‌گردد و تنها یک دهم اجر نماز برایش نوشته شده است، پس نماز نمازگزاران بر یک مرتبه نیست و تعریف نماز ارتباطی به مساوی‌دانستن اجرشان ندارد، و به همان ترتیب تعریف صحابی ارتباطی به مساوی‌دانستن تمام صحابه در فضیلت ندارد!!!

وصلى الله وسلم وبارك على سيدنا ونبينا محمد صلى الله عليه وسلم.
والسلام علی من اتبع الهدی.
@Hedayah1

- حکم اناشیدی که با موسیقی همراه هستند و موضوعشان مدح خدا و پیامبر صلی الله علیه وسلم است چیست؟
+ چگونه می‌توان خدا و رسولش صلی الله علیه وسلم را با چیزی مدح کرد که مورد رضایتشان نیست و از آن نهی کرده‌اند؟!
@Hedayah1

- فکر را فقط با فکر باید جواب داد!
+ پس چگونه است که شریعت در مقابل قذف که قول است، حد را قرار می‌دهد؟!
@Hedayah1

گاهی قول یا فعلی نزد عالمی کفر است و نزد عالم دیگری کفر نیست و این اختلاف حتی می‌تواند در یک مذهب و مدرسه‌ی فقهی رخ دهد و لازمه‌ی چنین اختلافی حکم به خارجی‌بودن یک طرف یا مرجئی‌بودن (و یا کافربودن) طرف دیگر نیست و هرکسی که این را ندانست، کافیست که به «الإعلام بقواطع الإسلام» ابن حجر هیتمی نگاهی گذرا داشته باشد و هرکسی که نخواست این را بداند، فنعوذ بالله من جهله وضلاله.
@Hedayah1

شيخ الإسلام أحمد بن تيمية رحمه الله:
«سلطه‌دادن جاهلان بر تکفیر علمای اسلام از بزرگترین منکرات است و اصل این کار از خوارج و روافض برآمده که پیشوایان اسلام را تکفیر می‌کنند.»
مجموع الفتاوى، الناشر: مجمع الملك فهد، ج 35، ص 100
@Hedayah1

از حرام یک قدم دور شو، تا حلال به سویت بشتابد!
#محمد_وائل_الحنبلي
@Hedayah1

یکی از ابوابی که در کتب اصول فقه وجود دارد، متعلق به احکام اجتهاد و تقلید می‌باشد. در این باب گفته‌اند که تنها باید از عادل و عالم طلب فتوا کرد و سؤالات شرعی را پرسید، و در روضة الناظر ابن قدامه رحمه الله (2/385) آمده است: «كيف يقلد من يجوز أن يكون أجهل من السائل؟!»
یعنی: چگونه از کسی تقلید کند که شاید از خودِ پرسشگر جاهل‌تر باشد؟!

امروزه گروه‌هایی در فضای مجازی برای پرسش و پاسخ شرعی ایجاد شده‌اند که با دیدنشان باید از آنچه در روضة الناظر آمده فراتر رفت و گفت: "چگونه از کسی تقلید شود که ممکن است مسلمان هم نباشد؟!"

ابن سیرین رحمه الله -از ائمه‌ی سلف- فرموده است:
«این علم، دین شماست؛ بنگرید که از چه کسانی دینتان را می‌گیرید!»
@Hedayah1

يوسف بن أسباط رحمه الله گفته است:
«دنیا برای نگریستن آفریده نشده، بلکه برای این خلق شده تا با آن به آخرت بنگریم.»
حلية الأولياء وطبقات الأصفياء، الناشر: دار الفكر، ج 8، ص 240
@Hedayah1

شرح «منهاج العابدين»
موضوع: تزکیه
شارح: ماموستا مروان الکردی
https://www.youtube.com/watch?v=loFPvSIoopU&list=PLZnD8IH2HnSBngJwnUPTz6KiiN8ip_xVm
@Hedayah1

{ياأيها الذين آمنوا إن كثيرا من الأحبار والرهبان ليأكلون أموال الناس بالباطل} [التوبة: 34]
یعنی: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! بسیاری از علمای یهود و نصاری، اموال مردم را به ناحق می‌خورند!

از این احبار و رهبان زمان ما، عباس تبریزیان است!
@Hedayah1

🔻نشر دهید-بارك الله فيكم-:

1-گروه «تخصّصی اهل سنّت ایران» (لاهل السنّة)

2-گروه «تخصّصی اهل سنّت ایران» (ردّ الشبهات)

3- کانال «تخصّصی صدای اهل سنّت ایران»

قال رسول الله صلى الله عليه وسلم:
«الذي تفوته صلاة العصر كأنما وتر أهله وماله!» (بخاري ومسلم)

کسی که نماز عصرش فوت گردد، مانند این است که خانواده و ثروتش را از دست داده باشد!
@Hedayah1

غزالی رحمه الله می‌گوید:
«علماء سه دسته هستند:
1- گروهی که به صراحت خواهان دنیا هستند، اینها خود و دیگران را هلاک می‌کنند.
2- گروهی که به مردم را ظاهراً و باطناً به خداوند دعوت می‌کنند، اینها خودشان و دیگران را رستگار می‌سازند.
3- گروهی که ظاهراً تارک دنیا و دعوتگر به آخرت هستند، اما در باطن خواهان رضایت مردم و جاه و مقامند؛ اینان خود را به هلاکت انداخته و دیگران را رستگار می‌کنند!»
إحياء علوم الدين، الناشر: دار المعرفة، ج 1، ص 48
@Hedayah1

شیخ حماد انصاری رحمه الله گفته است:
«دو نوع علم داریم: شرعی و غیر شرعی، و علم غیر شرعی هم اگر نیت فرد خالص باشد، شرعی می‌گردد، اما علم شرعی مطابق نامش است و باید در آن اخلاص داشت!»
@Hedayah1