جای انکار ندارد که رسانهها بیشترین تأثیر را در تودههای مردم دارند؛ چه برای آموزش و چه در جهت استحمار...
@Hedayah1
@Hedayah1
شیخ محمد بن عبد الوهاب رحمه الله در رسالهی مسائل الجاهلیة میگوید:
«إن الذي لابد منه عندهم تعصب الإنسان لطائفته، ونصر من هو منها ظالماً أو مظلوماً.»
تعصب انسان نسبت به طائفهی خود نزد عرب جاهلی لازم و ضروری میبود، و میبایست اهل طائفهی خود را چه ظالم و چه مظلوم بود، یاری میدادند!
@Hedayah1
«إن الذي لابد منه عندهم تعصب الإنسان لطائفته، ونصر من هو منها ظالماً أو مظلوماً.»
تعصب انسان نسبت به طائفهی خود نزد عرب جاهلی لازم و ضروری میبود، و میبایست اهل طائفهی خود را چه ظالم و چه مظلوم بود، یاری میدادند!
@Hedayah1
Forwarded from رد شبهات ملحدین
عبادت در حاشیه
خداوند متعال در کتاب خود فرموده است: {وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ} [الحج: 11]، یعنی: «بعضی از مردم هم، خدا را در حاشیه و کناره میپرستند؛ اگر خیر و خوبی بدیشان برسد، به سبب آن شاد و آسوده خاطر و استوار و ماندگار میشوند، و اگر بلا و مصیبتی بدیشان برسد، عقبگرد میکنند. بدین ترتیب هم دنیا و هم آخرت را از دست میدهند، و مسلماً این زیان روشن و آشکاری است».
خداوند در این آیه از گروهی سخن گفته که ایمان به دلهایشان وارد نشده است و دینشان شبیه تجارتی است که اگر نعمتی دنیوی به آنها برسد، بر دین استوار میمانند و اگر مصیبتی در برابر خود ببینند، خداپرستی را رها میکنند؛ این حال شکاکانی است که شهد شیرین ایمان و یقین را نچشیدهاند و حقا که این آیه جای بحث و تأمل بسیاری دارد و باید پیرامون آن صفحاتی نوشت، اما در این فرصت کوتاه به چند نکته اشاره میکنیم:
🔸 حال این گروه، به حال فردی میماند که در گوشهی لشکر ایستاده باشد تا اگر پیروز شدند، غنیمتی دریافت کند و اگر شکست خوردند، گزندی به او نرسد؛ ابا میورزد که در قلب لشکر باشد، میخواهد در حاشیه حرکت کند و از همه چیز در امان باشد!
🔹 باید پرسید که مگر انسان برای دستیابی به نعمتهای دنیا ایمان میآورد تا اگر مصیبتی به او برسد، از ایمان دست بکشد؟ ایمان و دینداری یک ضرورت است؛ ضرورتی در مقابل خالقی که با خلقمان نعمتمان بخشیده، و با هدایتمان بر ما منت بزرگی نهاده است، و همچنین ضرورتی عقلی است که انسان باید حق را بدون تأخیر و تردید بپذیرد، و از سویی دیگر ضرورتی اخلاقی است که ارتباط او را با اطرافیانش شکل میدهد. وقتی برای رسیدن به نعمتهای دنیوی ایمان نیاورده باشیم، دیگر با از دست رفتن بعضی از آن نعمتها، دستِ درمانده از ریسمان نجاتبخش ایمان نخواهیم کشید!
🌸 سید قطب سخن زیبایی در ذیل تفسیر این آیه دارد؛ میگوید که عقیده در زندگانی انسان مؤمن مانند ستون است؛ دنیای پیرامونش ناآرام و و در آشوب است و اتفاقات مختلف او را به سوی خود میکشانند، اما او به چیزی تمسک کرده که تغییر نمیکند و زوالپذیر نیست! «این ارزش عقیده در زندگی مؤمن است؛ پس باید بر آن استقامت داشته باشد و رهایش نکند. نباید در مقابل آن منتظر پاداش هم باشد، زیرا ایمان در ذات خود پاداشی است که خداوند در مقابل هدایتجویی انسان به او میبخشد تا در آن پناه گرفته و آرامش یابد.»
🌸 پیامبران (سلام خداوند بر آنان باد) بیشترین مشقتها و مصیبتها را در زندگی خود شاهد بودهاند؛ در حدیث صحیحی آمده است سعد بن ابی وقاص (رضی الله عنه) میگوید: «از پیامبر (صلی الله علیه وسلم) پرسیدم که در میان مردم، چه کسانی شدیدترین بلاها را دیدهاند؟ فرمودند: پیامبران!» (سنن ترمذی)
🌸 اگر کمی با تاریخ اسلام آشنا باشیم، میدانیم که صحابه نیز در راه ایمان خود سختیهای بسیاری را تحمل کردهاند؛ بلالِ آنان (رضی الله عنه) سختترین شکنجهها را زیر نگاهِ پرحرارت خورشید تحمل کرد تا پس از اینکه خداوند او را از کویر کفر به گلزار ایمان آورده، به کفر برنگردد!
🌸 آنها در راه «آخرت» مصیبتهای بسیاری را تحمل کردهاند، پس آیا عاقلانه است که ما در مواجهی با مصیبتهایی که در راه «دنیا» میبینیم، به کفر بازگردیم؟!
خداوند عبادتی که در حاشیه باشد را نمیخواهد؛ نه چون شاخهها در باد لرزیدن، بار سفر به دیار یقین باید بست و خدا را در وسط دین به فریاد خواند و پرستش نمود، این همان دینیست که خداوند برای ما پسندیده است، این اسلام است.
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
تهیهشده در: «رد شبهات ملحدین»
https://bit.ly/2Bayety
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism
(رد شبهات ملحدین)
خداوند متعال در کتاب خود فرموده است: {وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ} [الحج: 11]، یعنی: «بعضی از مردم هم، خدا را در حاشیه و کناره میپرستند؛ اگر خیر و خوبی بدیشان برسد، به سبب آن شاد و آسوده خاطر و استوار و ماندگار میشوند، و اگر بلا و مصیبتی بدیشان برسد، عقبگرد میکنند. بدین ترتیب هم دنیا و هم آخرت را از دست میدهند، و مسلماً این زیان روشن و آشکاری است».
خداوند در این آیه از گروهی سخن گفته که ایمان به دلهایشان وارد نشده است و دینشان شبیه تجارتی است که اگر نعمتی دنیوی به آنها برسد، بر دین استوار میمانند و اگر مصیبتی در برابر خود ببینند، خداپرستی را رها میکنند؛ این حال شکاکانی است که شهد شیرین ایمان و یقین را نچشیدهاند و حقا که این آیه جای بحث و تأمل بسیاری دارد و باید پیرامون آن صفحاتی نوشت، اما در این فرصت کوتاه به چند نکته اشاره میکنیم:
🔸 حال این گروه، به حال فردی میماند که در گوشهی لشکر ایستاده باشد تا اگر پیروز شدند، غنیمتی دریافت کند و اگر شکست خوردند، گزندی به او نرسد؛ ابا میورزد که در قلب لشکر باشد، میخواهد در حاشیه حرکت کند و از همه چیز در امان باشد!
🔹 باید پرسید که مگر انسان برای دستیابی به نعمتهای دنیا ایمان میآورد تا اگر مصیبتی به او برسد، از ایمان دست بکشد؟ ایمان و دینداری یک ضرورت است؛ ضرورتی در مقابل خالقی که با خلقمان نعمتمان بخشیده، و با هدایتمان بر ما منت بزرگی نهاده است، و همچنین ضرورتی عقلی است که انسان باید حق را بدون تأخیر و تردید بپذیرد، و از سویی دیگر ضرورتی اخلاقی است که ارتباط او را با اطرافیانش شکل میدهد. وقتی برای رسیدن به نعمتهای دنیوی ایمان نیاورده باشیم، دیگر با از دست رفتن بعضی از آن نعمتها، دستِ درمانده از ریسمان نجاتبخش ایمان نخواهیم کشید!
🌸 سید قطب سخن زیبایی در ذیل تفسیر این آیه دارد؛ میگوید که عقیده در زندگانی انسان مؤمن مانند ستون است؛ دنیای پیرامونش ناآرام و و در آشوب است و اتفاقات مختلف او را به سوی خود میکشانند، اما او به چیزی تمسک کرده که تغییر نمیکند و زوالپذیر نیست! «این ارزش عقیده در زندگی مؤمن است؛ پس باید بر آن استقامت داشته باشد و رهایش نکند. نباید در مقابل آن منتظر پاداش هم باشد، زیرا ایمان در ذات خود پاداشی است که خداوند در مقابل هدایتجویی انسان به او میبخشد تا در آن پناه گرفته و آرامش یابد.»
🌸 پیامبران (سلام خداوند بر آنان باد) بیشترین مشقتها و مصیبتها را در زندگی خود شاهد بودهاند؛ در حدیث صحیحی آمده است سعد بن ابی وقاص (رضی الله عنه) میگوید: «از پیامبر (صلی الله علیه وسلم) پرسیدم که در میان مردم، چه کسانی شدیدترین بلاها را دیدهاند؟ فرمودند: پیامبران!» (سنن ترمذی)
🌸 اگر کمی با تاریخ اسلام آشنا باشیم، میدانیم که صحابه نیز در راه ایمان خود سختیهای بسیاری را تحمل کردهاند؛ بلالِ آنان (رضی الله عنه) سختترین شکنجهها را زیر نگاهِ پرحرارت خورشید تحمل کرد تا پس از اینکه خداوند او را از کویر کفر به گلزار ایمان آورده، به کفر برنگردد!
🌸 آنها در راه «آخرت» مصیبتهای بسیاری را تحمل کردهاند، پس آیا عاقلانه است که ما در مواجهی با مصیبتهایی که در راه «دنیا» میبینیم، به کفر بازگردیم؟!
خداوند عبادتی که در حاشیه باشد را نمیخواهد؛ نه چون شاخهها در باد لرزیدن، بار سفر به دیار یقین باید بست و خدا را در وسط دین به فریاد خواند و پرستش نمود، این همان دینیست که خداوند برای ما پسندیده است، این اسلام است.
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
تهیهشده در: «رد شبهات ملحدین»
https://bit.ly/2Bayety
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism
(رد شبهات ملحدین)
هدایة الحیاری
https://www.aparat.com/v/UJsEd/
خبر فوری: روحالله زم، دستگیر و به ایران منتقل شد!
@Hedayah1
@Hedayah1
هدایة الحیاری
نشيد "شكراً يا رب" @Hedayah1 – انشودة شكرا يا ربي رائعة :*
شكرا يا رب، شكرا ... هديت قلبي شكرا
پرورگارا، سپاسگزارم! از اینکه قلبم را هدایت دادی سپاسگزارم!
نورت دربي شكرا ... شكرا يا رب
مسیرم را روشن ساختی، سپاسگزارم! خداوندا سپاسگزارم!
يا منزل القرآن ... يا خالق الإنسان
ای آنکه قرآن را نازل کرده و انسان را آفریدهای
يا رب يا رحمن ... شكرا يا رب
ای پروردگارم، ای رحمان، سپاسگزارم!
أنا بصلاتي أسلم ... وبالسعادة أنعم
من تنها با نمازم خلاصی یافته و با رستگاری آسودگی مییابم!
أفخر بأني مسلم ... شكرا يا رب
به اینکه مسلمان هستم، افتخار میکنم! خداوندا، سپاسگزارم!
يا خالق الأكوان ... يا رب يا رحمن
ای آفرینندهی جهانيان، و ای پروردگارم، ای رحمان
أكرِمني بالغفران ... شكرا يا رب
با آمرزشت مرا رفيعگردان، پروردگارا سپاسگزارم!
نور يا رب دربي ... ستر يا رب عيبي
پروردگارا، مسیرم را نورانی کرده و عیبم را بپوشان
واغفر يا رب ذنبي ... دوما يا رب شکرا
پروردگارا، همواره گناهم را بیامرز، سپاسگزارم!
دائم مدى الأزمان ... أكرمني بالإیمان
به طور همیشگی مرا با ایمان رفیع گردان
وغفر لي يا منان ... دوما يا رب
و همواره مرا مورد آمرزش خود قرار ده، ای خدای بسيار بخشنده!
شكرا يا رب، شكرا ... هديت قلبي شكرا
نورت دربي شكرا ... شكرا يا رب
پروردگارا سپاسگزارم؛ قلبم را هدایت دادی و مسیرم را روشن کردی،
پروردگارا، بسیار سپاسگزارم!
#نشید
@Hedayah1
پرورگارا، سپاسگزارم! از اینکه قلبم را هدایت دادی سپاسگزارم!
نورت دربي شكرا ... شكرا يا رب
مسیرم را روشن ساختی، سپاسگزارم! خداوندا سپاسگزارم!
يا منزل القرآن ... يا خالق الإنسان
ای آنکه قرآن را نازل کرده و انسان را آفریدهای
يا رب يا رحمن ... شكرا يا رب
ای پروردگارم، ای رحمان، سپاسگزارم!
أنا بصلاتي أسلم ... وبالسعادة أنعم
من تنها با نمازم خلاصی یافته و با رستگاری آسودگی مییابم!
أفخر بأني مسلم ... شكرا يا رب
به اینکه مسلمان هستم، افتخار میکنم! خداوندا، سپاسگزارم!
يا خالق الأكوان ... يا رب يا رحمن
ای آفرینندهی جهانيان، و ای پروردگارم، ای رحمان
أكرِمني بالغفران ... شكرا يا رب
با آمرزشت مرا رفيعگردان، پروردگارا سپاسگزارم!
نور يا رب دربي ... ستر يا رب عيبي
پروردگارا، مسیرم را نورانی کرده و عیبم را بپوشان
واغفر يا رب ذنبي ... دوما يا رب شکرا
پروردگارا، همواره گناهم را بیامرز، سپاسگزارم!
دائم مدى الأزمان ... أكرمني بالإیمان
به طور همیشگی مرا با ایمان رفیع گردان
وغفر لي يا منان ... دوما يا رب
و همواره مرا مورد آمرزش خود قرار ده، ای خدای بسيار بخشنده!
شكرا يا رب، شكرا ... هديت قلبي شكرا
نورت دربي شكرا ... شكرا يا رب
پروردگارا سپاسگزارم؛ قلبم را هدایت دادی و مسیرم را روشن کردی،
پروردگارا، بسیار سپاسگزارم!
#نشید
@Hedayah1
Telegram
هدایة الحیاری
نشيد "شكراً يا رب"
@Hedayah1
@Hedayah1
محمد بن علی شوکانی رحمه الله:
«فتارة يطلبون منهم من الحاجات ما لا يقدر عليه إلا الله عز وجل وخصوهم بالنداء وأفردوهم بالطلب وتارة ينادونهم مع الله عز وجل ويصرخون بأسمائهم مع اسم الله سبحانه فيأتون بكلمات تقشعر لها جلود من يعلم معنى لا إله إلا الله ويعرف مدلول قل هو الله أحد.»
أدب الطلب ومنتهى الأدب، الناشر: دار ابن حزم، ص 213
گاهی حاجات خود را که کسی جز خداوند در آن امور توانایی ندارد، از مردگان خواسته و آنها را به ندا و طلب اختصاص میدهند، گاهی هم آنان را به همراه خدا ندا داده و نامهایشان را با نام الله فریاد میزنند؛ چیزهایی میگویند که هرکس معنای "لا إله إلا الله" را بداند و مدلول "قل هو الله أحد" را بشناسد، بدنش با شنیدن آن سخنان به لرزه درمیآید!
@Hedayah1
«فتارة يطلبون منهم من الحاجات ما لا يقدر عليه إلا الله عز وجل وخصوهم بالنداء وأفردوهم بالطلب وتارة ينادونهم مع الله عز وجل ويصرخون بأسمائهم مع اسم الله سبحانه فيأتون بكلمات تقشعر لها جلود من يعلم معنى لا إله إلا الله ويعرف مدلول قل هو الله أحد.»
أدب الطلب ومنتهى الأدب، الناشر: دار ابن حزم، ص 213
گاهی حاجات خود را که کسی جز خداوند در آن امور توانایی ندارد، از مردگان خواسته و آنها را به ندا و طلب اختصاص میدهند، گاهی هم آنان را به همراه خدا ندا داده و نامهایشان را با نام الله فریاد میزنند؛ چیزهایی میگویند که هرکس معنای "لا إله إلا الله" را بداند و مدلول "قل هو الله أحد" را بشناسد، بدنش با شنیدن آن سخنان به لرزه درمیآید!
@Hedayah1
عبدالله بن عباس رضی الله عنه در اثری صحیح فرموده است:
«من كفر بالرجم، فقد كفر بالقرآن من حيث لا يحتسب!»
تفسير الطبري، الناشر: مؤسسة الرسالة، ج 10، ص 141
هرکس نسبت به حکم رجم کافر شود، از جایی که تصورش را نمیکند نسبت به قرآن کافر شده است.
@Hedayah1
«من كفر بالرجم، فقد كفر بالقرآن من حيث لا يحتسب!»
تفسير الطبري، الناشر: مؤسسة الرسالة، ج 10، ص 141
هرکس نسبت به حکم رجم کافر شود، از جایی که تصورش را نمیکند نسبت به قرآن کافر شده است.
@Hedayah1
فوائدی از کتاب «الدر النضید» اثر شوکانی -رحمه الله-
💠 ما لا یقدر علیه إلا الله
شوکانی -رحمه الله- فرموده است: «در چیزهایی که جز خدا بر آنها توانا نیست، نمیتوان جز به خداوند استغاثه نمود؛ مانند تقاضای بخشش گناهان، هدایت، باریدن باران، رزق و...، اما اموری مخلوق بر آنها توانا باشد، استغاثه در آنها مانعی ندارد، مانند آنکه مخلوقی از مخلوقی دیگر بخواهد که در بلندکردن سنگی به او کمک کند، یا آنکه بین او و دشمن کافرش قرار گیرد، یا حیوان درنده و دزدی را از او دفع نماید.» (ص/10)
میگویم: اینکه مخلوق در چه اموری و در چه احوالی توانا باشد یا نباشد، با معیار دین و شریعت سنجیده میشود و اعتقاد افراد تغییری در توانایی اموات یا به طور کلی مخلوقات ایجاد نخواهد کرد؛ چرا که امور خارجی، وابستگی به ادراک ذوات مدرکه ندارند و این ذوات مدرکه هستند که تابع حقایقی که وجود خارجی دارند، میگردند. همچنین بسیاری از مشرکان همانگونه که شوکانی از قبوریۀ زمان خود حکایت کرده، در اموات اعتقادات خلافی داشتهاند، و حتی مشرکین قریش نیز معتقد نبودهاند که از لات و عزی چیزی را میخواهند که بر آنها قادر نیستند!
💠 تفاوت میان دعا و توسل
بعضی از فقرای علم و ادب -خداوند قلمشان را بشکند- میان این دو خلط کردهاند و اگر چیزی از استغاثه گفته شود، به مانند چهارپایی که از شکارچی ترسیده باشد، تا سرزمین توسل میدوند؛ مانند آنکه مشرکین قریش برای دفاع از خود، احتجاج به قدر میکردهاند، و این برای فرار از حجتهای قرآنی بوده است. شوکانی -رحمه الله- میگوید: «اینکه خداوند فرموده است (فلا تدعوا مع الله أحدا)، نهی از این است که غیر خداوند به همراه او خوانده شود، مانند اینکه بگوید "یا الله و یا فلان"، اما کسی که مثلاً به عالمی متوسل شود، غیر خدا را نخوانده است، بلکه عمل صالح آن عالم را وسیله قرار داده است، همانگونه که آن سه نفر (حدیث) به اعمال صالح خود توسل کردند.» (ص/21)
و میگوید: «اما کسی که خیال میکند تنها توسل کرده و اعتقاداتی که دربارۀ مخلوق ناجایز است دربارۀ آن میت دارد، و علاوه بر آن با ذبح و نذرکردن به آن میت تقرب میجوید و در حاجتهایش فرا میخواند، در ادعای اینکه تنها توسل کرده دروغگوست؛ زیرا کسی که توسل میکند، تنها خدا را میخواند و خدا هم جواب میدهد.» (ص/73)
💠 ما لا یقدر علیه إلا الله
شوکانی -رحمه الله- فرموده است: «در چیزهایی که جز خدا بر آنها توانا نیست، نمیتوان جز به خداوند استغاثه نمود؛ مانند تقاضای بخشش گناهان، هدایت، باریدن باران، رزق و...، اما اموری مخلوق بر آنها توانا باشد، استغاثه در آنها مانعی ندارد، مانند آنکه مخلوقی از مخلوقی دیگر بخواهد که در بلندکردن سنگی به او کمک کند، یا آنکه بین او و دشمن کافرش قرار گیرد، یا حیوان درنده و دزدی را از او دفع نماید.» (ص/10)
میگویم: اینکه مخلوق در چه اموری و در چه احوالی توانا باشد یا نباشد، با معیار دین و شریعت سنجیده میشود و اعتقاد افراد تغییری در توانایی اموات یا به طور کلی مخلوقات ایجاد نخواهد کرد؛ چرا که امور خارجی، وابستگی به ادراک ذوات مدرکه ندارند و این ذوات مدرکه هستند که تابع حقایقی که وجود خارجی دارند، میگردند. همچنین بسیاری از مشرکان همانگونه که شوکانی از قبوریۀ زمان خود حکایت کرده، در اموات اعتقادات خلافی داشتهاند، و حتی مشرکین قریش نیز معتقد نبودهاند که از لات و عزی چیزی را میخواهند که بر آنها قادر نیستند!
💠 تفاوت میان دعا و توسل
بعضی از فقرای علم و ادب -خداوند قلمشان را بشکند- میان این دو خلط کردهاند و اگر چیزی از استغاثه گفته شود، به مانند چهارپایی که از شکارچی ترسیده باشد، تا سرزمین توسل میدوند؛ مانند آنکه مشرکین قریش برای دفاع از خود، احتجاج به قدر میکردهاند، و این برای فرار از حجتهای قرآنی بوده است. شوکانی -رحمه الله- میگوید: «اینکه خداوند فرموده است (فلا تدعوا مع الله أحدا)، نهی از این است که غیر خداوند به همراه او خوانده شود، مانند اینکه بگوید "یا الله و یا فلان"، اما کسی که مثلاً به عالمی متوسل شود، غیر خدا را نخوانده است، بلکه عمل صالح آن عالم را وسیله قرار داده است، همانگونه که آن سه نفر (حدیث) به اعمال صالح خود توسل کردند.» (ص/21)
و میگوید: «اما کسی که خیال میکند تنها توسل کرده و اعتقاداتی که دربارۀ مخلوق ناجایز است دربارۀ آن میت دارد، و علاوه بر آن با ذبح و نذرکردن به آن میت تقرب میجوید و در حاجتهایش فرا میخواند، در ادعای اینکه تنها توسل کرده دروغگوست؛ زیرا کسی که توسل میکند، تنها خدا را میخواند و خدا هم جواب میدهد.» (ص/73)
هدایة الحیاری
فوائدی از کتاب «الدر النضید» اثر شوکانی -رحمه الله- 💠 ما لا یقدر علیه إلا الله شوکانی -رحمه الله- فرموده است: «در چیزهایی که جز خدا بر آنها توانا نیست، نمیتوان جز به خداوند استغاثه نمود؛ مانند تقاضای بخشش گناهان، هدایت، باریدن باران، رزق و...، اما اموری…
💠 ضرر و نفع
«شکی نیست که هرکس معتقد باشد که مردهای از مردگان یا حتی زندهای از زندهها به او نفع یا ضرری میرسانند، چه به استقلال و چه به همراه خداوند، یا آنکه ندایش دهند، یا در حوائج خود به او رو کنند، یا در اموری که مخلوق بر آنها توانا نیست به او استغاثه کنند، توحید خالص نداشته و غیر از خدا را میپرستند!» (ص/69)
💠 آیا شرک تنها در قدیم بوده و مسلمانان از آن بریاند؟
یکی از اموری که غالیان در تلاش برای اثباتش هستند، این است که شرک را از دامن تمامی اهل قبله بشویند، و شوکانی -رحمه الله- با آنها همصدا نیست، میگوید: «دعا و خواندن کسی برای رساندن خیر یا دفع ضرر، نوعی از انواع عبادت است و فرقی ندارد که سنگی را به فریاد بخواند، یا درختی و... همانطور که اهل جاهلیت چنین بودهاند را بخواند، یا زنده یا مردهای را بخواند، همانطور که بسیاری از مسلمین زمان ما انجام میدهند.» (ص/69)
و باز میگوید: «در سرزمین یمن میگویند: یا ابن عجیل! یا زیلعی! یا ابن علوان! یا فلان و یا فلان! و وضعیت در غیر یمن که بدتر و وسیعتر است؛ در هر آبادی مردهایست که اهالی آنجا او را میخوانند و در هر شهری هستند، حتی بعضیها در حرم خدا ندای "یا ابن عباس" و "یا محجوب" سر میدهند، و شیطان و لشکریانش قدم غالب اهل اسلام را از اسلام لرزاندهاند!» (ص/73)
💠 بين عرب جاهلى و قبوری قرون بعد
امام شوکانی -رحمه الله- میگوید: «باید به اینها گفت که آنچه شما انجام میدهید، همان چیزی است که مشرکین عرب جاهلیت انجام میدادهاند!» (ص/83) و این عبارت (یعنی تشبیه مشرکین زمان ما به مشرکین عرب) مورد پسند بسیاری از دعوتگران به این افکار نیست و به شیخ محمد بن عبد الوهاب برای گفتن معنایش میتازند! بلکه به وضوح مینویسد:
«این قبوریها به حدی رسیدهاند که مشرکین هم در بتهایشان چنین اعتقادی نداشتهاند! زیرا مشرکین جاهلیت وقتی بلايى به آنها میرسید، تنها خدا را به فریاد میخواندهاند، برعکس اینها که حتی در زمان شداید و مشکلات هم به مردگان استغاثه کرده و برایشان نذر میکنند و کم پیش میآید که کسی در این احوال الله را به فریاد بخواند! فردی که برای حج رفته بود به من خبر داد که به لرزه افتاده بودند، و در آن حال سرنشینان کشتی مردگان را ندا میدادهاند و اصلاً نشنیده بود که الله را ندا دهند، و میگفت که ترسیدهام با آن شرکی که دیدم، خدا ما را غرق کند!» (ص/112)
پس چگونه رویبضههای زمان ما، شوکانی را از طائفۀ خود فرض کردهاند؟ به خدا سوگند که بینشان جمع نمیشود، همانگونه که در شریعت بین دو خواهر را نمیتوان جمع نمود!
التماس دعای خیر
والسلام علیکم ورحمة الله تعالی وبرکاته
@Hedayah1
«شکی نیست که هرکس معتقد باشد که مردهای از مردگان یا حتی زندهای از زندهها به او نفع یا ضرری میرسانند، چه به استقلال و چه به همراه خداوند، یا آنکه ندایش دهند، یا در حوائج خود به او رو کنند، یا در اموری که مخلوق بر آنها توانا نیست به او استغاثه کنند، توحید خالص نداشته و غیر از خدا را میپرستند!» (ص/69)
💠 آیا شرک تنها در قدیم بوده و مسلمانان از آن بریاند؟
یکی از اموری که غالیان در تلاش برای اثباتش هستند، این است که شرک را از دامن تمامی اهل قبله بشویند، و شوکانی -رحمه الله- با آنها همصدا نیست، میگوید: «دعا و خواندن کسی برای رساندن خیر یا دفع ضرر، نوعی از انواع عبادت است و فرقی ندارد که سنگی را به فریاد بخواند، یا درختی و... همانطور که اهل جاهلیت چنین بودهاند را بخواند، یا زنده یا مردهای را بخواند، همانطور که بسیاری از مسلمین زمان ما انجام میدهند.» (ص/69)
و باز میگوید: «در سرزمین یمن میگویند: یا ابن عجیل! یا زیلعی! یا ابن علوان! یا فلان و یا فلان! و وضعیت در غیر یمن که بدتر و وسیعتر است؛ در هر آبادی مردهایست که اهالی آنجا او را میخوانند و در هر شهری هستند، حتی بعضیها در حرم خدا ندای "یا ابن عباس" و "یا محجوب" سر میدهند، و شیطان و لشکریانش قدم غالب اهل اسلام را از اسلام لرزاندهاند!» (ص/73)
💠 بين عرب جاهلى و قبوری قرون بعد
امام شوکانی -رحمه الله- میگوید: «باید به اینها گفت که آنچه شما انجام میدهید، همان چیزی است که مشرکین عرب جاهلیت انجام میدادهاند!» (ص/83) و این عبارت (یعنی تشبیه مشرکین زمان ما به مشرکین عرب) مورد پسند بسیاری از دعوتگران به این افکار نیست و به شیخ محمد بن عبد الوهاب برای گفتن معنایش میتازند! بلکه به وضوح مینویسد:
«این قبوریها به حدی رسیدهاند که مشرکین هم در بتهایشان چنین اعتقادی نداشتهاند! زیرا مشرکین جاهلیت وقتی بلايى به آنها میرسید، تنها خدا را به فریاد میخواندهاند، برعکس اینها که حتی در زمان شداید و مشکلات هم به مردگان استغاثه کرده و برایشان نذر میکنند و کم پیش میآید که کسی در این احوال الله را به فریاد بخواند! فردی که برای حج رفته بود به من خبر داد که به لرزه افتاده بودند، و در آن حال سرنشینان کشتی مردگان را ندا میدادهاند و اصلاً نشنیده بود که الله را ندا دهند، و میگفت که ترسیدهام با آن شرکی که دیدم، خدا ما را غرق کند!» (ص/112)
پس چگونه رویبضههای زمان ما، شوکانی را از طائفۀ خود فرض کردهاند؟ به خدا سوگند که بینشان جمع نمیشود، همانگونه که در شریعت بین دو خواهر را نمیتوان جمع نمود!
التماس دعای خیر
والسلام علیکم ورحمة الله تعالی وبرکاته
@Hedayah1
Forwarded from euronews یورونیوز
💢ترامپ: پکاکا احتمالا تهدید تروریستی بزرگتری از داعش است
رئیس جمهوری آمریکا در جریان یک نشست خبری در کاخ سفید گفت: «پکاکا که جزء کردهاست، همان طور که میدانید، احتمالا از نظر تروریستی بدتر است و یک تهدید تروریستی بزرگتر است.»
جزئیات بیشتر: https://bit.ly/2VN8blD
@euronewspe
رئیس جمهوری آمریکا در جریان یک نشست خبری در کاخ سفید گفت: «پکاکا که جزء کردهاست، همان طور که میدانید، احتمالا از نظر تروریستی بدتر است و یک تهدید تروریستی بزرگتر است.»
جزئیات بیشتر: https://bit.ly/2VN8blD
@euronewspe
هدایة الحیاری
💢ترامپ: پکاکا احتمالا تهدید تروریستی بزرگتری از داعش است رئیس جمهوری آمریکا در جریان یک نشست خبری در کاخ سفید گفت: «پکاکا که جزء کردهاست، همان طور که میدانید، احتمالا از نظر تروریستی بدتر است و یک تهدید تروریستی بزرگتر است.» جزئیات بیشتر: https://bit.ly/2VN8blD…
{مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ} [العنکبوت: 41]
@Hedayah1
@Hedayah1
Forwarded from عصر اسلام
🔻عبدالله ابن احمد ابن حنبل رحمه الله میگوید ؛
🔷قلم از دست پدرم نیفتاد تا زمانی که از دنیا رحلت نمودند.
📚[الکفایه ص ۷۴]
@asre_islam
🔷قلم از دست پدرم نیفتاد تا زمانی که از دنیا رحلت نمودند.
📚[الکفایه ص ۷۴]
@asre_islam
Forwarded from 🍃 واقع معاصر ما 🍃
#زنان_مسلمان
در مسجد جامع حیدرآباد بغداد، کتاب صحاح جوهری با خط یک زن موجود است که خطی زیبا دارد؛ نگارنده آن یعنی خانم مریم دختر عبدالقادر در اواخر قرن ششم هجری میگوید:
"امیدوارم کسانی که در کتاب، اشتباهی غیرعمدی میبینند مرا ببخشند چون در حالی که کتاب را با دست راستم مینوشتم گهواره پسرم را با دست چپم تکان میدادم".
منبع: مجله لغة العرب از کرملی (۱۹۲۸ میلادی)
🍃 @waqemoaser
در مسجد جامع حیدرآباد بغداد، کتاب صحاح جوهری با خط یک زن موجود است که خطی زیبا دارد؛ نگارنده آن یعنی خانم مریم دختر عبدالقادر در اواخر قرن ششم هجری میگوید:
"امیدوارم کسانی که در کتاب، اشتباهی غیرعمدی میبینند مرا ببخشند چون در حالی که کتاب را با دست راستم مینوشتم گهواره پسرم را با دست چپم تکان میدادم".
منبع: مجله لغة العرب از کرملی (۱۹۲۸ میلادی)
🍃 @waqemoaser
Forwarded from انوار القرآن
📖 صفحهی 73
{وَلَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ ۚ إِنَّهُمْ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا ۗ يُرِيدُ اللَّهُ أَلَّا يَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِي الْآخِرَةِ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ} [سورة آل عمران: 176]
کسانی که در (راه) کفر بر همدیگر پیشی میگیرند (و همیشه بر کفرشان میافزایند و از بد به بدتر میگرایند) تو را غمگین نسازند؛ چرا که آنان هیچ زیانی به خدا نمیرسانند. خداوند میخواهد (ایشان را به حال خود واگذارد و) در آخرت بهرهای (از ثواب) برای آنان برجای نگذارد، و (علاوه از محرومیّت از ثواب) ایشان را عذاب بزرگی است. [[«یُسَارِعُونَ»: بر همدیگر شتاب میگیرند و سبقت میجویند. «شَیْئاً»: به هیچ وجه. اصلاً. مفعول مطلق یا منصوب به نزع خافض است و تقدیر چنین است: لَن یَضُرُّوا اللهَ ضَرَراً ما. یا: لَن یَضُرُّوا اللهَ بِشَیْءٍ مَّا أَصْلاً. «حَظّاً»: بهره. نصیب.]]
{وَلَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ ۚ إِنَّهُمْ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا ۗ يُرِيدُ اللَّهُ أَلَّا يَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِي الْآخِرَةِ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ} [سورة آل عمران: 176]
کسانی که در (راه) کفر بر همدیگر پیشی میگیرند (و همیشه بر کفرشان میافزایند و از بد به بدتر میگرایند) تو را غمگین نسازند؛ چرا که آنان هیچ زیانی به خدا نمیرسانند. خداوند میخواهد (ایشان را به حال خود واگذارد و) در آخرت بهرهای (از ثواب) برای آنان برجای نگذارد، و (علاوه از محرومیّت از ثواب) ایشان را عذاب بزرگی است. [[«یُسَارِعُونَ»: بر همدیگر شتاب میگیرند و سبقت میجویند. «شَیْئاً»: به هیچ وجه. اصلاً. مفعول مطلق یا منصوب به نزع خافض است و تقدیر چنین است: لَن یَضُرُّوا اللهَ ضَرَراً ما. یا: لَن یَضُرُّوا اللهَ بِشَیْءٍ مَّا أَصْلاً. «حَظّاً»: بهره. نصیب.]]
علم یا زهد، مانع نقد اصحاب بدعت از معاصرین یا دست کم تحذیر از افکارشان نیست؛ اکابر فرق مبتدع در قرون اولیهی اسلامی از اینان عالمتر و عابدتر بودهاند؛ معتزله علمای کوچکی نداشتهاند، و خوارج در عبادت و بزرگشمردن گناهان شهرهاند، اما با این حال کسی زبان نقد آنان را حبس نکرده است!
@Hedayah1
@Hedayah1
انس بن مالک رضی الله عنه میگوید:
«پیامبر صلی الله علیه وسلم به أبَی بن کعب رضی الله عنه فرمود: خداوند مرا امر کرد که {لم یکن الذین کفروا} را بر تو بخوانم. أبی گفت: و نام مرا برد؟! پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: آری! و أبی گریست...» (متفق عليه)
@Hedayah1
«پیامبر صلی الله علیه وسلم به أبَی بن کعب رضی الله عنه فرمود: خداوند مرا امر کرد که {لم یکن الذین کفروا} را بر تو بخوانم. أبی گفت: و نام مرا برد؟! پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: آری! و أبی گریست...» (متفق عليه)
@Hedayah1
"الوطنية مفهوم علماني يميز الناس على أساس جغرافي، فيقدم الكافر المواطن على المسلم غير المواطن، ويقدم المبتدع المواطن على السني غير المواطن."
#إبراهيم_السكران
@Hedayah1
#إبراهيم_السكران
@Hedayah1
هدایة الحیاری
"الوطنية مفهوم علماني يميز الناس على أساس جغرافي، فيقدم الكافر المواطن على المسلم غير المواطن، ويقدم المبتدع المواطن على السني غير المواطن." #إبراهيم_السكران @Hedayah1
"وطنگرایی، مفهومی علمانیست که مردم را بر اساس [مرزهای] جغرافیایی از هم جدا میکند؛ کافرِ هموطن را بر مسلمانی که هموطن نیست، مقدم داشته و مبتدعِ هموطن را بر سنیای که هموطن نباشد، برتری میبخشد."
#إبراهيم_السكران
@Hedayah1
#إبراهيم_السكران
@Hedayah1
ولی الله دهلوی رحمه الله:
«الله متعال در قرآن کریم، جواب مشرکین را داده و اعتقادات باطلشان را به طرق مختلفی رد کرده است:
1- اولاً: از آنها برای اعتقاداتشان دلیل خواسته و تمسکشان به تقلید پدرانشان را نقض کرده است.
2- ثانیاً: اثبات اینکه خدا با بندگان در یک درجه نیست، و خداوند بر خلاف تمام بندگان و مخلوقات، مستحق نهایت تعظیم است.
3- ثالثاً: بیان اجماع بر این حقیقت بزرگ: {وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ}
4- رابعاً: بیان شنیعبودن پرستش بتها و اینکه اجسام سنگی، حتی از مرتبهی کمال انسانی هم پایینترند، پس چگونه به مرتبهی الوهیت برسند که برایشان سجده شود؟!»
الفوز الكبير في أصول التفسير، الناشر: دار الصحوة، ص 41
@Hedayah1
«الله متعال در قرآن کریم، جواب مشرکین را داده و اعتقادات باطلشان را به طرق مختلفی رد کرده است:
1- اولاً: از آنها برای اعتقاداتشان دلیل خواسته و تمسکشان به تقلید پدرانشان را نقض کرده است.
2- ثانیاً: اثبات اینکه خدا با بندگان در یک درجه نیست، و خداوند بر خلاف تمام بندگان و مخلوقات، مستحق نهایت تعظیم است.
3- ثالثاً: بیان اجماع بر این حقیقت بزرگ: {وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ}
4- رابعاً: بیان شنیعبودن پرستش بتها و اینکه اجسام سنگی، حتی از مرتبهی کمال انسانی هم پایینترند، پس چگونه به مرتبهی الوهیت برسند که برایشان سجده شود؟!»
الفوز الكبير في أصول التفسير، الناشر: دار الصحوة، ص 41
@Hedayah1