Forwarded from هدایة الحیاری
کسی که احکام خداوند را تا به تأیید پژوهشگری غربی نرسد باور نمیکند، مانند کسی است که به تجویز یک پزشک تا زمانیکه به تأیید منشی او نرسد عمل نکند، بلکه از آن هم بدتر است؛ زیرا علم و حکمت خداوند با علم و حکمت هیچ مخلوقی قابل مقایسه نیست: {لیس کمثله شیء وهو السمیع البصیر} [الشورى: 11]
{ومن أحسن من الله حكما لقوم يوقنون} [المائدة: 50]
{ومن أصدق من الله حديثا} [النساء: 87]
@Hedayah1
{ومن أحسن من الله حكما لقوم يوقنون} [المائدة: 50]
{ومن أصدق من الله حديثا} [النساء: 87]
@Hedayah1
هدایة الحیاری
«آنچه نفی کردهای از طریق شرع و عقل ثابت است و اینکه آن را «تشبیه» و «تجسیم» بنامی، فریفتن نادانمردمانی است که فکر میکنند نفی هر معنایی که چنین نامهایی بر آن گذاشته شود، واجب است! اگر چنین چیزی روا باشد، هر صاحب باطلی میتواند روی حق نامهایی بگذارد که…
شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله فرموده است:
«از ضروریات اسلام این است که وقتی پیامبر صلی الله علیه وسلم به ما دربارهی یکی از صفات الهی خبر دهند، تصدیقکردن ایشان واجب است، هرچند از طریق عقل به ثبوت آن صفت پی نبرده باشیم! هرکس به آنچه پیامبر صلی الله علیه وسلم آورده اقرار نکند مگر آن را با عقلش بداند، شبیه کسانی است که خداوند فرموده است: {قالوا لن نؤمن حتى نؤتى مثل ما أوتي رسل الله الله أعلم حيث يجعل رسالته} [الأنعام: 124]، یعنی: میگویند: ایمان نمیآوریم مگر این که همانند آنچه به پیغمبران خدا داده شده به ما نیز داده شود [حال آنکه] الله بهتر میداند که رسالت خویش را کجا قرار دهد! کسی که این مسیر را در پیش بگیرد، حقیقتاً به رسول خدا صلی الله علیه وسلم ایمان نیاورده است... و برای کسانی که چنین روشی دارند، وجود رسول و خبردادنش با عدم وجود رسول و خبرندادنش فرقی ندارد!»
شرح العقيدة الأصفهانية، الناشر: المكتبة العصرية، ص 44
نکات:
1- گمراهیها شبیهاند، پس کسی که عقیده را به خوبی بیاموزد و سپس گمراهیهای گذشتگان را بشناسد، گمراهیهای جدید را به آسانی خواهد شناخت. در زمان ما هم بسیاری چنین روشی دارند و در مقابل احکام یا اخبار خداوند تسلیم نیستند، بلکه اطمینانشان به سخن برخی کفار بیشتر است. یکی از اینها دربارهی ثبوت تاریخی یکی از داستانهای قرآنی پرسید و گفتم اگر از هرودوت نقل کنم، میپذیری؟ گفت آری! سبحان الله! هرودوت را بیشتر از خالقش قبول دارد!
2- چنین کسی حقیقتاً ایمان ندارد، زیرا ایمانی که از تصدیق جازم خالی باشد ایمان نیست، بلکه بسیاری از کافران معاصر پیامبر صلی الله علیه وسلم و پس از ایشان به صدق ایشان یقین داشتهاند با این حال اطاعت نکردند و ملتزم نشدند و کسی هم آنها را مؤمن نمیشمارد!
3- اگر علت تصدیق پیامبران این باشد که دلیل عقلی بر ثبوت مدلول خبر وجود دارد یا سخن فلان دانشمند غربی آن را تأیید میکند، به قول شیخ الاسلام تفاوتی در بودن رسول و خبرش با نبود رسول و خبرش وجود ندارد! زیرا اگر دلیل عقلی یا سخن دانشمند موجود باشد، چه پیامبری باشد و چه نباشد خواهد پذیرفت، و اگر آن دلیل عقلی یا سخن دانشمند نباشد، نخواهد پذیرفت، چه پیامبری باشد و به آن خبر دهد و چه نباشد و خبر ندهد؛ یعنی بودن یا نبودن رسول در هر حال تفاوتی در پذیرفتن یا نپذیرفتن او ایجاد نکرده است!
«از ضروریات اسلام این است که وقتی پیامبر صلی الله علیه وسلم به ما دربارهی یکی از صفات الهی خبر دهند، تصدیقکردن ایشان واجب است، هرچند از طریق عقل به ثبوت آن صفت پی نبرده باشیم! هرکس به آنچه پیامبر صلی الله علیه وسلم آورده اقرار نکند مگر آن را با عقلش بداند، شبیه کسانی است که خداوند فرموده است: {قالوا لن نؤمن حتى نؤتى مثل ما أوتي رسل الله الله أعلم حيث يجعل رسالته} [الأنعام: 124]، یعنی: میگویند: ایمان نمیآوریم مگر این که همانند آنچه به پیغمبران خدا داده شده به ما نیز داده شود [حال آنکه] الله بهتر میداند که رسالت خویش را کجا قرار دهد! کسی که این مسیر را در پیش بگیرد، حقیقتاً به رسول خدا صلی الله علیه وسلم ایمان نیاورده است... و برای کسانی که چنین روشی دارند، وجود رسول و خبردادنش با عدم وجود رسول و خبرندادنش فرقی ندارد!»
شرح العقيدة الأصفهانية، الناشر: المكتبة العصرية، ص 44
نکات:
1- گمراهیها شبیهاند، پس کسی که عقیده را به خوبی بیاموزد و سپس گمراهیهای گذشتگان را بشناسد، گمراهیهای جدید را به آسانی خواهد شناخت. در زمان ما هم بسیاری چنین روشی دارند و در مقابل احکام یا اخبار خداوند تسلیم نیستند، بلکه اطمینانشان به سخن برخی کفار بیشتر است. یکی از اینها دربارهی ثبوت تاریخی یکی از داستانهای قرآنی پرسید و گفتم اگر از هرودوت نقل کنم، میپذیری؟ گفت آری! سبحان الله! هرودوت را بیشتر از خالقش قبول دارد!
2- چنین کسی حقیقتاً ایمان ندارد، زیرا ایمانی که از تصدیق جازم خالی باشد ایمان نیست، بلکه بسیاری از کافران معاصر پیامبر صلی الله علیه وسلم و پس از ایشان به صدق ایشان یقین داشتهاند با این حال اطاعت نکردند و ملتزم نشدند و کسی هم آنها را مؤمن نمیشمارد!
3- اگر علت تصدیق پیامبران این باشد که دلیل عقلی بر ثبوت مدلول خبر وجود دارد یا سخن فلان دانشمند غربی آن را تأیید میکند، به قول شیخ الاسلام تفاوتی در بودن رسول و خبرش با نبود رسول و خبرش وجود ندارد! زیرا اگر دلیل عقلی یا سخن دانشمند موجود باشد، چه پیامبری باشد و چه نباشد خواهد پذیرفت، و اگر آن دلیل عقلی یا سخن دانشمند نباشد، نخواهد پذیرفت، چه پیامبری باشد و به آن خبر دهد و چه نباشد و خبر ندهد؛ یعنی بودن یا نبودن رسول در هر حال تفاوتی در پذیرفتن یا نپذیرفتن او ایجاد نکرده است!
اصرار کرد مختصات تروریستهارو از نقشهی گوگل بدم، منم مستقیم به کاخ سفید راهنماییش کردم! 😁
#الإرهابيون #قوات_التحالف #الحسكة
#الإرهابيون #قوات_التحالف #الحسكة
هدایة الحیاری
اعتقاد ماموستا عبدالکریم بیاره دربارهی صفت کلام، غیر از اعتقاد رایج و مشهور اشاعره است؛ چنانکه جناب زکریا حسینی در مناظره اعتراف کرد، قرآن عربی که در خانههای ماست و با سورهی فاتحه آغاز و با سورهی ناس تمام میشود از نظر آنها مخلوق است! اما آن صفت کلام که…
امامشان بوطی به صراحت میگوید: "اختلاف بین ما و معتزله از آنچه که در تاریخ شنیدهایم سادهتر بوده و {اقرأ بسم ربك الذي خلق} مخلوق است!"
* اختلاف اشاعره و معتزله حقیقتاً چنین است، اما اختلاف ائمهی سلف و معتزله شدید بوده است پس آنچه در تاریخ از محنت امام احمد رحمه الله و... خوانده ارتباطی به مذهبش ندارد!
* اینکه عقیدهاش را به جمهور مسلمین نسبت میدهد غلط است اما هدف از نقل کلامش این است که بدانیم که آنها قرآن عربی را مخلوق میدانند و دیگر کسی ما را به نفهمیدن مذهبشان یا تدلیس متهم نکند! آیا بوطی هم ناآگاه است یا اینکه تدلیس میکند؟!
* کلیپ را از کانال یوتوب «الإمام الشهيد البوطي» قرار دادهام و دخل و تصرفی نشده است.
https://www.youtube.com/watch?v=g31Yc5Qi60o
* اختلاف اشاعره و معتزله حقیقتاً چنین است، اما اختلاف ائمهی سلف و معتزله شدید بوده است پس آنچه در تاریخ از محنت امام احمد رحمه الله و... خوانده ارتباطی به مذهبش ندارد!
* اینکه عقیدهاش را به جمهور مسلمین نسبت میدهد غلط است اما هدف از نقل کلامش این است که بدانیم که آنها قرآن عربی را مخلوق میدانند و دیگر کسی ما را به نفهمیدن مذهبشان یا تدلیس متهم نکند! آیا بوطی هم ناآگاه است یا اینکه تدلیس میکند؟!
* کلیپ را از کانال یوتوب «الإمام الشهيد البوطي» قرار دادهام و دخل و تصرفی نشده است.
https://www.youtube.com/watch?v=g31Yc5Qi60o
YouTube
ما قصة الخلاف الذي يثار بين المعتزلة وجمهور المسلمين حول صفة الكلام؟
مقتطف من الدرس 7 من سلسلة كبرى اليقينيات الكونية
لمشاهدة الدرس كاملاً | https://youtu.be/mHjiAh4PiAM
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-
تابعونا : صفحة الإمام الشهيد البوطي | www.facebook.com/Sh.AlBouti
قناة الإمام الشهيد البوطي | www.youtube.com/naseemalsham1
موقع نسيم…
لمشاهدة الدرس كاملاً | https://youtu.be/mHjiAh4PiAM
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-
تابعونا : صفحة الإمام الشهيد البوطي | www.facebook.com/Sh.AlBouti
قناة الإمام الشهيد البوطي | www.youtube.com/naseemalsham1
موقع نسيم…
هدایة الحیاری
خبر: یوتیوب هر گونه محتوای ضد واکسن را مسدود میکند. حساب Rand Paul سیاستمدار آمریکایی به خاطر تبلیغ اینکه "ماسک پارچهای در برابر ویروس کرونا بیاثر است" تعلیق شده است تا جلوی نشر مطالب گمراهکننده گرفته شود. تعلیق: آنها از نشر این محتوا نگران هستند، زیرا…
خبر: مجمع عمومی سازمان ملل متحد قطعنامهای صادر کرده که در آن هرگونه انکار کلی یا جزئی هــ ــولوکــاســـ ــــت را بهشدت محکوم و مردود اعلام میکند!
تعلیق: چرا به ما حق نمیدهند که انکار خداوند یا دین را جرم بدانیم؟ در جایی که سخن از ایمان و کفر و توحید و شرک باشد از دگرپذیری و آزادی بیان سخن میگویند اما در اینجا به خاطر یک واقعهی تاریخی که ممکن است جای بحث داشته باشد، بلبشو میشود!
تعلیق: چرا به ما حق نمیدهند که انکار خداوند یا دین را جرم بدانیم؟ در جایی که سخن از ایمان و کفر و توحید و شرک باشد از دگرپذیری و آزادی بیان سخن میگویند اما در اینجا به خاطر یک واقعهی تاریخی که ممکن است جای بحث داشته باشد، بلبشو میشود!
الاعتقاد القادري
این متن اعتقادی موجز در اصل از تألیف امام ابواحمد کرجی شافعی رحمه الله (360 هــ) ملقب به قصّاب است که خلیفهی عباسی أمیر المؤمنین القادر بالله رحمه الله (422 هــ) مردم را بر آن جمع کرد و مخالفانش را به توبه دعوت نمود و موجب درهمشکستن جهمیه، معتزله، رافضه و عبیدیهای باطنیمذهب شد.
https://archive.org/details/0579Pdf_20180403/mode/2up
این متن اعتقادی موجز در اصل از تألیف امام ابواحمد کرجی شافعی رحمه الله (360 هــ) ملقب به قصّاب است که خلیفهی عباسی أمیر المؤمنین القادر بالله رحمه الله (422 هــ) مردم را بر آن جمع کرد و مخالفانش را به توبه دعوت نمود و موجب درهمشکستن جهمیه، معتزله، رافضه و عبیدیهای باطنیمذهب شد.
https://archive.org/details/0579Pdf_20180403/mode/2up
Forwarded from قناة / عبدالله الشهري (عبدالله الشهري)
منهجية_مقترحة_للقراءة_في_العلوم_الإنسانية_لطالب_العلم_الشرعي.pdf
1.6 MB
شرعاً واجب است که گروهی از طلاب علم پس از به دست آوردن بصیرت و دانش رسانهای لازم، به رسواکردن ناسیونالیسم، سکولاریسم و غرب بپردازند و اگر کسی کاری نکند، همه گناهکار هستند و در قیامت بازخواست خواهند شد. اگر در میان عوام مردم کسانی باشند که احزاب ملحد و مجرمان معلومالحال را کافر ندانند، به خاطر کمکاری من و شماست! برخی هنوز در خواب هستند یا انگار میترسند که گربه شاخشان بزند!
هدایة الحیاری
{ويتخذ منكم شهداء} [آل عمران: 140] شيخ الجهاد أبو الشهيدين البطل ... عَزّامنا الدنیا به تتأثر
دکتر عبدالله عزام رحمه الله فرموده است:
«ملت افغان [عموما] بیسواد هستند و با مذهب حنفی تربیت شدهاند. مذهب حنفی در افغانستان با مذهب دیگری نزیسته است، برای همین بسیاری از آنها فکر میکنند که هرچه مخالف مذهب حنفی باشد، از اسلام نیست و نبود مذاهب دیگر در افغانستان سبب شده که در دل افغانها نسبت به مذهبشان تعصب باشد. بنابراین بر هرکسی میخواهد به همراه ملت افغانستان به جهاد بپردازد لازم است که به مذهب حنفی احترام بگذارد.»
#حکمت #عبدالله_عزام
«ملت افغان [عموما] بیسواد هستند و با مذهب حنفی تربیت شدهاند. مذهب حنفی در افغانستان با مذهب دیگری نزیسته است، برای همین بسیاری از آنها فکر میکنند که هرچه مخالف مذهب حنفی باشد، از اسلام نیست و نبود مذاهب دیگر در افغانستان سبب شده که در دل افغانها نسبت به مذهبشان تعصب باشد. بنابراین بر هرکسی میخواهد به همراه ملت افغانستان به جهاد بپردازد لازم است که به مذهب حنفی احترام بگذارد.»
#حکمت #عبدالله_عزام
هدایة الحیاری
گفت به غلامی، فتی، بردهی جهلی و هوا جهل مرکب داری، دردت را نیست دوا شیخ رضا (1) رحم کند، رحم نبینی ز فتی در ظلمت نشستهای، روشنگری بود کجا؟ میغری و تاخت کنی؟ تو ای زبون بینوا؟ گربه مگر شیر شود؟ نیست چنین چیز روا ناقلْ عالم نشود، با جيغْ داد و ادعا مقدمه…
Erjaa_Va_Mafhoome_Eeman.pdf
330.7 KB
نگو چرا و نخواه بمانم!
میخواهی در گریهام غرقم کنی؟
نگو چرا و نخواه بمانم!
میخواهی در دردهایم دفنم کنی؟
من نفرین درختها را شنیدم!
من جیغ زنجیرها را شنیدم!
من شعر زخمها را شنیدم!
نگو و نخواه که بمانم!
اینجا هر ساعت آرزویی میمیرد!
#فتى_المصطفى
میخواهی در گریهام غرقم کنی؟
نگو چرا و نخواه بمانم!
میخواهی در دردهایم دفنم کنی؟
من نفرین درختها را شنیدم!
من جیغ زنجیرها را شنیدم!
من شعر زخمها را شنیدم!
نگو و نخواه که بمانم!
اینجا هر ساعت آرزویی میمیرد!
#فتى_المصطفى
به طلاب علمی که عقیده را تا سطح متوسط خواندهاند توصیه میکنم که این دروس شیخ خالد السبت دربارهی کتب علم فرق را از دست ندهند:
https://khaledalsabt.com/series/category/4/%D9%86%D8%B8%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D9%81%D9%8A-%D9%83%D8%AA%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%B1%D9%82
https://khaledalsabt.com/series/category/4/%D9%86%D8%B8%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D9%81%D9%8A-%D9%83%D8%AA%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%B1%D9%82
Khaledalsabt
نظرات في كتب الفرق
الموقع الرسمي لفضيلة الشيخ أ. د. خالد بن عثمان السبت
هدایة الحیاری
Erjaa_Va_Mafhoome_Eeman.pdf
شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله فرموده است: «وقد حُكي عن بعض غلاة المرجئة أن أحدا من أهل التوحيد لا يدخل النار ولكن هذا لا أعرف به قائلا معينا فأحكيه عنه ومن الناس من يحكيه عن مقاتل بن سليمان والظاهر أنه غلط عليه.»
منهاج السنة النبوية، ج 5، ص 286
يعنی: از بعضی از غلات مرجئه حکایت شده که احدی از اهل توحید وارد جهنم نخواهد شد، لکن گویندهی مشخصی برای این گفته سراغ ندارم که از او نقلش کنم و بعضی از مردم چنین قولی را از مقاتل بن سلیمان حکایت کردهاند ولی ظاهر این است که چنین سخنی به اشتباه به او نسبت داده شده است.
منهاج السنة النبوية، ج 5، ص 286
يعنی: از بعضی از غلات مرجئه حکایت شده که احدی از اهل توحید وارد جهنم نخواهد شد، لکن گویندهی مشخصی برای این گفته سراغ ندارم که از او نقلش کنم و بعضی از مردم چنین قولی را از مقاتل بن سلیمان حکایت کردهاند ولی ظاهر این است که چنین سخنی به اشتباه به او نسبت داده شده است.
هدایة الحیاری
Erjaa_Va_Mafhoome_Eeman.pdf
در صفحهی آخر، یک الزام و رد محکم دیگر اضافه کردم تا حمل ثقیلتر شود.
چرا به جای رد اهل بدعت، در رد الحاد کار نمیکنید؟
این سؤال را بعضی از برادران دلسوز که دغدغهی دین دارند پرسیدهاند و پس از مناقشه با یکی از اینها، به نکات زیر رسیدیم:
اولاً هدف از رد الحاد چیست؟ هدف از آن دفاع از اسلام، حفظ عقیدهی مسلمانان و هدایت ملحدان است تا روی راه راست حرکت کنند و ان شاء الله به بهشت بروند. آیا هدف از رد اهل بدعت چیزی غیر از این است؟! پس حدیث افتراق را چه میکنند؟ حدیث حوض را چه میکنند؟ حدیث «من سن سنة سيئة...» را چه میکنند؟ با آیهی {إن الذين فرقوا دينهم وكانوا شيعا لست منهم في شيء} [الأنعام: 159] چه میکنند؟! مگر تنها الحاد انسان را وارد جهنم میکند و اینکه با نام مسلمان برای خداوند شریک بگذارند ایرادی ندارد؟!! ما لکم کیف تحکمون؟!
ثانیاً شما چیزی میگویید که کبار ائمهی مسلمین در تاریخ اسلام نگفتهاند، بلکه همگی بر لزوم انکار بر اهل بدعت اتفاق نظر داشتهاند و کتابهایشان که به جا مانده بهترین شاهد بر این امر است! پس سخنتان نه تنها با نصوص شرعی مخالفت دارد، بلکه با دیدگاه بزرگان فرق گوناگون هم مخالف است!
ثالثاً وقتی که بدعتها آشکار شوند و اهل بدعت مسلمانان را به شک بیندازند و اعتقادشان را آلوده سازند، به اجماع علماء واجب است که حقیقت را آشکار و بدعت را انکار نمود. میدانیم که اهل بدعت سکوت نخواهند کرد، چنانکه در تاریخ چنین بودهاند و همواره با ترفندهای مختلف سعی در تشکیک و شبههپراکنی داشتهاند؛ پس چگونه از اهل سنت انتظار دارید که سکوت کنند؟!
همچنین باید دانست که اگر اختلافات در طول قرنها پابرجا مانده و حل نشده به خاطر عدم وضوح حق نیست، همانطور که اختلاف مسلمین با نصاری با آن همه کتابها و مناظرات باقی مانده است! وظیفهی داعی تبلیغ است: {فذكر إنما أنت مذكر} [الغاشية: 21] و این خداوند است که توفیق هدایت میدهد، پس باقیماندن اختلافات و مذاهب جای تعجب ندارد و دلیل روشننبودن مرز حق و باطل نیست!
رابعاً نقد الحاد کالایی نیست که شخص هر گاه خواست با خود به خانه بیاورد، بلکه حوزهای تخصصی است، پس هرکسی که در حوزهی رد بر فلان گروه فعالیت دارد یا در علوم شرعی مطالعه کرده لزوماً نمیتواند به نقد الحاد جدید بپردازد. بنابراین باید به هر حوزه به عنوان یک تخصص نگریست تا شاهد ابداع و کارهای علمی جدید بود، نه اینکه آن را تا این حد پایین آورد که هرکسی سخنگفتن یا نوشتن میدانست در آن بتازد!
خامساً اینکه یا بتوانیم در رد الحاد جدید کار کنیم و یا بدعتها را نقد کنیم، حصری خیالی و شبیه آن است که میگویند: چرا به جای سفر حج، به فقراء کمک نمیکنید؟! چه مانعی هست که گروهی، مسلمانان را به واسطهی انکار بدعتها از آتش جهنم برحذر دارند و گروهی دیگر به نقد الحاد و دیگر مذاهب فکری معاصر بپردازند؟!
سادساً چرا به جای اینکه به دنبال ساکتکردن داعیان اهل سنت باشید، افراد توانایی که هیچ فعالیت مفیدی ندارند را جذب نمیکنید؟ ساکتکردن ما مفسدهی غلبهی بدعتها را به دنبال دارد زیرا هرگز نمیتوانید داعیان بدعت را ساکت کنید و حتی بعضی از آنها بودجهی منظم برای فعالیت دارند و شغلشان را برای سخنان شما رها نمیکنند! اما با بیدارکردن آنهایی که درس دینی خواندهاند و میتوانند با برنامهای منظم در نقد الحاد به سطح مطلوب برسند، هم حوزهی دفاع از توحید و سنت پابرجا میماند و هم داعیان جدیدی به منتقدین الحاد و دیگر مذاهب فکری معاصر و ادیان تبشیری اضافه میشوند! خبر دارید که چه جمعیت بزرگی از فارغالتحصیلان مدارس دینی به استثنای امامت جماعت و بعضی امور دیگر بلا استفاده ماندهاند؟!
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
* نکته: نویسندهی این پست در نقد الحاد جدید، انسانگرایی، سکولاریسم و غیره مطالب فراوانی دارد و مناظرات بسیاری انجام داده که خداوند به حسابشان آگاه است؛ بنابراین خطاست که سؤالی که در عنوان آمده را از او پرسید!
همچنین بخوانید:
آیا فرق مبتدع، میوههای باغ اسلام هستند؟!
چرا باید عقیده را پیش از خواندن کتب ردود یاد گرفت؟
از اهل بدعت گلایه نکنید، بگذارید در جای خود بمانند!
این سؤال را بعضی از برادران دلسوز که دغدغهی دین دارند پرسیدهاند و پس از مناقشه با یکی از اینها، به نکات زیر رسیدیم:
اولاً هدف از رد الحاد چیست؟ هدف از آن دفاع از اسلام، حفظ عقیدهی مسلمانان و هدایت ملحدان است تا روی راه راست حرکت کنند و ان شاء الله به بهشت بروند. آیا هدف از رد اهل بدعت چیزی غیر از این است؟! پس حدیث افتراق را چه میکنند؟ حدیث حوض را چه میکنند؟ حدیث «من سن سنة سيئة...» را چه میکنند؟ با آیهی {إن الذين فرقوا دينهم وكانوا شيعا لست منهم في شيء} [الأنعام: 159] چه میکنند؟! مگر تنها الحاد انسان را وارد جهنم میکند و اینکه با نام مسلمان برای خداوند شریک بگذارند ایرادی ندارد؟!! ما لکم کیف تحکمون؟!
ثانیاً شما چیزی میگویید که کبار ائمهی مسلمین در تاریخ اسلام نگفتهاند، بلکه همگی بر لزوم انکار بر اهل بدعت اتفاق نظر داشتهاند و کتابهایشان که به جا مانده بهترین شاهد بر این امر است! پس سخنتان نه تنها با نصوص شرعی مخالفت دارد، بلکه با دیدگاه بزرگان فرق گوناگون هم مخالف است!
ثالثاً وقتی که بدعتها آشکار شوند و اهل بدعت مسلمانان را به شک بیندازند و اعتقادشان را آلوده سازند، به اجماع علماء واجب است که حقیقت را آشکار و بدعت را انکار نمود. میدانیم که اهل بدعت سکوت نخواهند کرد، چنانکه در تاریخ چنین بودهاند و همواره با ترفندهای مختلف سعی در تشکیک و شبههپراکنی داشتهاند؛ پس چگونه از اهل سنت انتظار دارید که سکوت کنند؟!
همچنین باید دانست که اگر اختلافات در طول قرنها پابرجا مانده و حل نشده به خاطر عدم وضوح حق نیست، همانطور که اختلاف مسلمین با نصاری با آن همه کتابها و مناظرات باقی مانده است! وظیفهی داعی تبلیغ است: {فذكر إنما أنت مذكر} [الغاشية: 21] و این خداوند است که توفیق هدایت میدهد، پس باقیماندن اختلافات و مذاهب جای تعجب ندارد و دلیل روشننبودن مرز حق و باطل نیست!
رابعاً نقد الحاد کالایی نیست که شخص هر گاه خواست با خود به خانه بیاورد، بلکه حوزهای تخصصی است، پس هرکسی که در حوزهی رد بر فلان گروه فعالیت دارد یا در علوم شرعی مطالعه کرده لزوماً نمیتواند به نقد الحاد جدید بپردازد. بنابراین باید به هر حوزه به عنوان یک تخصص نگریست تا شاهد ابداع و کارهای علمی جدید بود، نه اینکه آن را تا این حد پایین آورد که هرکسی سخنگفتن یا نوشتن میدانست در آن بتازد!
خامساً اینکه یا بتوانیم در رد الحاد جدید کار کنیم و یا بدعتها را نقد کنیم، حصری خیالی و شبیه آن است که میگویند: چرا به جای سفر حج، به فقراء کمک نمیکنید؟! چه مانعی هست که گروهی، مسلمانان را به واسطهی انکار بدعتها از آتش جهنم برحذر دارند و گروهی دیگر به نقد الحاد و دیگر مذاهب فکری معاصر بپردازند؟!
سادساً چرا به جای اینکه به دنبال ساکتکردن داعیان اهل سنت باشید، افراد توانایی که هیچ فعالیت مفیدی ندارند را جذب نمیکنید؟ ساکتکردن ما مفسدهی غلبهی بدعتها را به دنبال دارد زیرا هرگز نمیتوانید داعیان بدعت را ساکت کنید و حتی بعضی از آنها بودجهی منظم برای فعالیت دارند و شغلشان را برای سخنان شما رها نمیکنند! اما با بیدارکردن آنهایی که درس دینی خواندهاند و میتوانند با برنامهای منظم در نقد الحاد به سطح مطلوب برسند، هم حوزهی دفاع از توحید و سنت پابرجا میماند و هم داعیان جدیدی به منتقدین الحاد و دیگر مذاهب فکری معاصر و ادیان تبشیری اضافه میشوند! خبر دارید که چه جمعیت بزرگی از فارغالتحصیلان مدارس دینی به استثنای امامت جماعت و بعضی امور دیگر بلا استفاده ماندهاند؟!
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
* نکته: نویسندهی این پست در نقد الحاد جدید، انسانگرایی، سکولاریسم و غیره مطالب فراوانی دارد و مناظرات بسیاری انجام داده که خداوند به حسابشان آگاه است؛ بنابراین خطاست که سؤالی که در عنوان آمده را از او پرسید!
همچنین بخوانید:
آیا فرق مبتدع، میوههای باغ اسلام هستند؟!
چرا باید عقیده را پیش از خواندن کتب ردود یاد گرفت؟
از اهل بدعت گلایه نکنید، بگذارید در جای خود بمانند!
هدایة الحیاری
یحیی بن جعفر بیکندی رحمه الله: «لو قدرت أن أزيد في عمر محمد بن إسماعيل لفعلت، فإن موتي يكون موت رجل واحد، وموت محمد بن إسماعيل ذهاب العلم!» تاريخ بغداد، الناشر: دار الغرب الإسلامي، ج 2، ص 345 یعنی: اگر میتوانستم [از عمر خودم بکاهم و] به عمر محمد بن اسماعیل…
«حسین بن حریث، امام بخاری را میستود و میگفت: شاید کسی را مثل او ندیده باشم، انگار که خداوند او را تنها برای حدیث آفریده بود!»
سير أعلام النبلاء، الناشر : مؤسسة الرسالة، ج 12، ص 422
سير أعلام النبلاء، الناشر : مؤسسة الرسالة، ج 12، ص 422
من و سهراب
"قفسی بیدر دیدم که در آن، روشنی پرپر میزد"
اما من شهری را میخواهم که کسی در آن قفس نمیسازد!
چشمان طبیعت در تماشای بازی کبوترها و قناریهاست...
آنجا طوطیها حرفِ دلِ خودشان را میزنند!
من، شادی شاپرکها را خواهم دید...
صبح، لبخندی آسمانی که چه دلارام صبحبهخیر میگوید!
"ظهر در سفرهی آنان نان بود، سبزی بود، دوری شبنم بود، کاسهی داغ محبت..."
غروبهنگام، زنی را خواهم دید که کنار مردش روی صخرهی عشق نشسته و برای خورشید لالایی میخواند!
"کودکی دیدم، ماه را بو میکرد!"
من کودکی را خواهم دید که با انگشتهای کوچکش، گرهِ مشتها را باز میکند،
و پابرهنه تمام مسیر خواستن تا توانستن را میدود!
"شاعری دیدم هنگام خطاب، به گل سوسن میگفت: شما!"
خودم را با گل سرخ، شقایق و نیلوفر جمع میبندم و میگویم: ما!
#سهراب_سپهری #فتى_المصطفى
"قفسی بیدر دیدم که در آن، روشنی پرپر میزد"
اما من شهری را میخواهم که کسی در آن قفس نمیسازد!
چشمان طبیعت در تماشای بازی کبوترها و قناریهاست...
آنجا طوطیها حرفِ دلِ خودشان را میزنند!
من، شادی شاپرکها را خواهم دید...
صبح، لبخندی آسمانی که چه دلارام صبحبهخیر میگوید!
"ظهر در سفرهی آنان نان بود، سبزی بود، دوری شبنم بود، کاسهی داغ محبت..."
غروبهنگام، زنی را خواهم دید که کنار مردش روی صخرهی عشق نشسته و برای خورشید لالایی میخواند!
"کودکی دیدم، ماه را بو میکرد!"
من کودکی را خواهم دید که با انگشتهای کوچکش، گرهِ مشتها را باز میکند،
و پابرهنه تمام مسیر خواستن تا توانستن را میدود!
"شاعری دیدم هنگام خطاب، به گل سوسن میگفت: شما!"
خودم را با گل سرخ، شقایق و نیلوفر جمع میبندم و میگویم: ما!
#سهراب_سپهری #فتى_المصطفى