Telegram Web Link
هدایة الحیاری
بسم الله والحمد لله والصلاة والسلام على رسول الله. بعد از این مقاله، مخالف تأکید مجدد کرد که پاسخی نخواهد داد، اما درحالیکه نتوانست کلمه‌ای از پاسخ من را هم نقض کند، شبهه‌ی دیگری آورد، انگار تنها پاسخ اشکالات را نمی‌دهد ولی از نشر اتهامات دیگران یا شبهات…
آیا در اکثریت‌بودن، نشانه‌ی حقانیت است؟

⚠️ یک: اگر قول جمهور حجت باشد، قول جمهور حجت نیست!
شوکانی در إرشاد الفحول (1/234) فرموده است: «إذا خالف أهل الإجماع واحد من المجتهدين فقط فذهب الجمهور إلى أنه لا يكون إجماعا ولا حجة»، یعنی: اگر تنها یک‌نفر از مجتهدین با اهل اجماع مخالفت کند، جمهور علماء، چنین چیزی را اجماع یا حجت نمی‌دانند.
شرح: یعنی بر اساس رأی جمهور، اگر فرض کنیم که مجتهدین 100 نفر باشند و 1 نفر بر خلاف 99 نفر بگوید، مخالفتش سبب می‌شود که قول آن 99 مجتهد نه اجماع به حساب بیاید و نه حجیت داشته باشد، زیرا چنانکه غزالی در المستصفی فرموده، عصمت برای مجموع امت است.
الزام: اگر قول جمهور را حجت می‌دانید، پس باید این قول (یعنی حجت‌نبودن قول تمام مجتهدین که یک نفر مخالف دارند) را هم حجت بدانید. در نتیجه اگر قول جمهور را حجت بدانید، نباید قول جمهور را حجت بدانید! پس اگر قولشان را رد کنید، قول جمهور را حجت ندانسته‌اید و اگر قولشان را قبول کردید، باز هم قول جمهور را حجت نخواهید دانست!

⚠️ دو: پاسخی از حجت‌الاسلام غزالی!
غزالی (اصولی اشعری معروف) در المستصفی (ص/146) می‌گوید: «كيف وقد وردت أخبار تدل على قلة أهل الحق حيث قال وهم يومئذ الأقلون وقال -صلى الله عليه وسلم- سيعود الدين غريبا كما بدأ غريبا وقال تعالى {وأكثرهم لا يعقلون} [المائدة: 103] وقال تعالى: {وقليل من عبادي الشكور} [سبأ: 13] وقال تعالى: {كم من فئة قليلة} [البقرة: 249]»، یعنی: چگونه قول اکثریت حجت باشد درحالیکه اخباری وارد شده که نشان می‌دهد اهل حق اندک‌اند؟! مثل «آنها در آن روز اندک هستند» و نیز «دین همانگونه که غریب آغاز شد، به غربت باز می‌گردد»، و قول خداوند که «اکثرشان تعقل نمی‌کنند» و «اندکی از بندگانم سپاسگزارند» و «چه گروه‌های اندکی که...».
همچنین در (ص/147) درباره‌ی حدیث «عليكم بالسواد الأعظم» که مخالفین مورد استدلال قرار داده‌اند، فرموده است: «أراد به الشاذ الخارج على الإمام بمخالفة الأكثر على وجه يثير الفتنة... وأما المجتهد فعليه اتباع الدليل دون الأكثر»، یعنی: مراد این حدیث از شاذ، کسی است که بر علیه امام خروج کند، به شیوه‌ای که با اکثریت مخالفت کرده و این مخالفتش موجب فتنه گردد، وگرنه مجتهد باید از دلیل پیروی کند، نه اینکه اکثریت چه می‌گویند!

⚠️ سه: جمهور، سلف، متکلمین!
متکلمین اعتراف کرده‌اند که مذهب تمام سلف یا حداقل مذهب جمهورشان ترک تأویل صفات بوده است، اما فخر رازی در أساس التقدیس (ص/138) می‌فرماید: «قال جمهور المتكلمين بل يجب الخوض في تأويل تلك المتشابهات»، یعنی: اکثر متکلمین گفته‌اند که واجب است در تأویل این متشابهات وارد شد!
آیا قول جمهور سلف حجت نیست و می‌توان با آن مخالفت کرد، اما مخالفت با جمهور متأخرین گمراهی است؟!

⚠️ لطیفه‌ای لطیف و پایان کلام!
ابوعبدالله قرطبی در تفسیرش (7/332) نقل کرده که به یکی از متکلمین گفتند: چون نظر را شرط ایمان می‌دانی و ایمان مقلدین را نفی می‌کنی، باید پدران و همسایگانت را هم تکفیر کنی! آن متکلم پاسخ داد: «لا تشنع علي بكثرة أهل النار!»، یعنی: به خاطر زیادی جهنمیان بر من تشنیع مکن!

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته
@Hedayah1
«قلت: إني لم أسلم رغبة في المال، إنما أسلمت رغبة في الإسلام فأكون مع رسول الله صلى الله عليه وسلم، فقال: يا عمرو، نعم المال الصالح للمرء الصالح!»
الأدب المفرد للبخاري، الناشر: دار البشائر الإسلامية، ص 112

عمرو بن عاص رضی الله عنه می‌فرماید: به پیامبر صلی الله علیه وسلم گفتم که من به شوق مال مسلمان نشده‌ام، بلکه به شوق اسلام مسلمان شده‌ام تا با پیامبر خدا باشم! پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: ای عمرو، چه نیک است ثروت خوب برای انسان خوب!
@Hedayah1
ای بنده‌ی خدا! قدری اندیشه کن!
با امنیت در خانه و میان خانواده‌ات، بر بسترت و در جای گرم تکیه داده‌ای و شکمت را از انواع غذاها و نوشیدنی‌ها پر کرده‌ای! تصور کن برادرانی داری که در بیابان می‌خوابند، بی‌بستر و بدون پتو! نه غذایی دارند و نه آبی! غم و غصه بر آنها چیره شده و طوفان محنت و درد بر آنها می‌وزد، و و همواره بلاهای پیاپی و مستمر...

کودکانی که یتیم و زنانی که بیوه گشته‌اند، و زندان‌هایی که از مسلمانان پر شده‌اند، و خانه‌هایی که بر سر اهالی ویران شده‌اند! آن مادر زخمی آرزو می‌کند که جگرگوشه‌اش را حداقل در خواب ببیند، و دیگری زن پاکدامنی که می‌خواهد همسرش را ساعتی ببیند... والله المستعان! بهترین حالشان این است که بطن زمین آنان را مسکن دهد، وإنا إلیه راجعون!

آیا آنها به یاری و شفقت تو سزاوارتر نیستند؟ پس چرا دعایت را از آنها دریغ می‌داری و بخل می‌ورزی که در دل شب سجده‌ای کنی و قطره‌ای اشک بریزی؟
خداوند متعال فرموده است: {وَالمُؤْمِنُونَ وَالمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ} [التوبة: 71]، یعنی مردان و زنان مؤمن، دوستان و یاوران یکدیگرند.
و فرموده است: {إِنَّمَا المُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ} [الحجرات: 10]، یعنی تنها مؤمنان برادران یکدیگرند.

در صحیحین از ابوموسی رضی الله عنه از پیامبر صلی الله علیه وسلم نقل شده که فرمودند: «الْمُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِ كَالْبُنْيَانِ، يَشُدُّ بَعْضُهُ بَعْضًا» یعنی مسلمان برای مسلمان مانند ساختمانی است که قسمتی، قسمت دیگر را محکم می‌سازد، سپس انگشت‌هایشان را در یک داخل کردند.
و در صحیحین از نعمان بن بشیر رضی الله عنه آمده که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «تَرَى الْمُؤْمِنِينَ فِي تَرَاحُمِهِمْ وَتَوَادِّهِمْ وَتَعَاطُفِهِمْ كَمَثَلِ الْجَسَدِ، إِذَا اشْتَكَى عُضْوًا، تَدَاعَى لَهُ سَائِرُ جَسَدِهِ بِالسَّهَرِ وَالْحُمَّى»، یعنی مؤمنان در شفقت، دوستی و مهربانی مانند بدنی هستند که وقتی عضوی به درد آید، دیگر عضوها هم بی‌قرار گشته و تب می‌کنند.
و در حدیث صحیح از انس رضی الله عنه آمده است که وقتی قاریان قرآن رضی الله عنهم کشته شدند، فرمود: «فما رأيت رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم حَزِنَ حُزْنًا قَطُّ أَشَدَّ منه» یعنی هرگز رسول الله صلی الله علیه وسلم را ندیدم که بیشتر از آن وقت غمگین شده باشند.

پس خدا را درباره‌ی برادرانت به یاد داشته باش! آنها بر تو حقی دارند، اینکه آنان را یاری کنی و نسبت به آنها شفقت داشته باشی و از مصیبتشان درد بکشی! دعا کن و دعا کن که در صحیح بخاری آمده که سعد رضی الله عنه گمان می‌کرد از زیردستانش بهتر است، پس پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: «هل تنصرون وترزقون إلا بضعفائكم؟»، یعنی مگر جز به خاطر ضعیفانتان نصرت و رزق داده می‌شوید؟
در حدیث نسائی هم آمده است: «إنما ينصر الله هذه الأمة بضعيفها بدعوتهم وصلاتهم وإخلاصهم»، یعنی خداوند این امت را با ضعیفانش یاری می‌دهد، با دعایشان و نمازشان و اخلاصشان.

پس دعای خالصت را کوچک مشمار که شاید آن مرد، تو باشی! در حدیث ترمذی از انس آمده که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: «كم من أشعث أغبر مدفوع بالأبواب لو أقسم على الله لأبره»، يعنی چه بسیار ژولیده‌موی غبارآلودی که از دروازه‌ها رانده شده، ولی اگر سوگند یاد کند، الله سوگندش را راست قرار می‌دهد!

خداوندا! شکایت حال برادرانمان که به حالشان داناتر و به رفع مصیبتشان تواناتری را به سوی تو می‌آوریم! به آنان رحم کن و عافیت ببخش!
خداوندا! گناهانمان، کوتاهی‌مان و سستی‌مان را ببخش!
خدوندا! مستضعفان ما را نجات ده و اسیرانمان را آزاد کن! بندگان کوشایت را با نصرت خود نصرت ده و کلمه‌شان را بر حق و هدایت جمع بفرما!
خداوندا! عذابت را بر طاغیان و مرتدان و یاورانشان نازل کن و آنها را به دست مؤمنان عذاب داده و خوار ساز و اینگونه دل‌های مؤمنان را شفا ببخش!
آمین آمین!
#منقول
@Hedayah1
امام بخاری رحمه الله: «وقال ابن عباس: {كونوا ربانيين} [آل عمران: 79] حلماء فقهاء، ويقال: الرباني الذي يربي الناس بصغار العلم قبل كباره.»
صحيح البخاري، الناشر: دار طوق النجاة، ج 1، ص 24

ابن عباس رضی الله عنهما در تفسیر آیه‌ی {کونوا ربانيين} یعنی "ربانی باشید" فرموده است: اهل حلم و فقه باشید. همچنین گفته می‌شود که ربانی کسی است که به مردم پیش از مسائل بزرگ و دقیقِ علم، مسائل کوچک و آسان را آموزش می‌دهد!
#تدرج_در_طلب_علم
@Hedayah1
«صاحبان رسانه و اهل قلم که اثر بارز و نقش مهمی در شکل‌دادن به معرکه، درهم‌شکستن معنویات دشمن و بالابردن معنویات امت ایفا می‌کنند نیز باید چنین باشند. وقت آن رسیده که رسانه را در جایی که لازم است برقرار ساخته و نقش خواستنی آن را به میدان بیاورند، تا در مقابل این جنگ بزرگ علیه اسلام که با تصویر و صدا و متن تشکیل شده مقابله کنند... وظیفه‌ی خود را بشناسید و مسئولیتتان را در روشنگری و بیدارسازی مردم ایفا کنید و حقیقت دشمن را به آنها بشناسانید!»

🎙 الإمام أبو عبد الله رحمه الله
@Hedayah1
امام یوسف بن اسباط رحمه الله فرموده است:
«أنا خير لهؤلاء من أمهاتهم وآبائهم، أنا أنهي الناس أن يعملوا بما أحدثوا فتبعتهم أوزارهم، ومن أطراهم كان أضر عليهم!»
الضعفاء الكبير للعقيلي، الناشر: دار المكتبة العلمية، ج 1، ص 229
یعنی: من برای این بدعت‌گذاران از مادران و پدرانشان هم بهترم! زیرا مردم را از اینکه به بدعت‌هایشان عمل کنند، باز می‌دارم و اینگونه گناه مردم به گردن این بدعت‌گذاران نمی‌افتد! اما کسی که آنها را مدح کند، به آنها ضرر زده است [زیرا مردم به دنبالشان افتاده و اینگونه بار گناهانشان سنگین می‌شود]!
@Hedayah1
❗️ احمد مفتی‌زاده و انکار وجود شهوت جنسی در بهشت!
هر دم از این باغ بری می‌رسد...
@Hedayah1
هدایة الحیاری
❗️ احمد مفتی‌زاده و انکار وجود شهوت جنسی در بهشت! هر دم از این باغ بری می‌رسد... @Hedayah1
❗️ احمد مفتی‌زاده و انکار وجود شهوت جنسی در بهشت!

همانطور که نظامی گفته است:
هر دم از این باغ بری می‌رسد ... نغزتر از نغزتری می‌رسد
احمدیه هم در کمین ما نشسته‌اند تا پس از اینکه گفتیم «دیگر همان بود و تمام شد»، غافلگیرمان کرده و برگی دیگر از گمراهی‌های خود را رو کنند. یکی از مدافعین این فرقه به زعم خودش پاسخ سوال مخاطب را داده، پس بعد از تیتر «احمد مفتي زاده منکر تلذذ اهل بهشت با حوريان بهشتي است!» سناریویی شبیه این را پیاده کرده است:
- آیا احمد قادیانی منکر ختم نبوت بوده است؟
+ این تهمت دشمنان است و هیچ واقعیت ندارد. قادیانی تنها نوعی از نبوت را برای خودش اثبات کرد و دلایلمان این و آن است!
این نویسنده هم حقیقتی را نقل می‌کند، بعد انکار می‌کند، سپس صورت مسئله را با ادبیاتی دیگر تکرار کرده و می‌گوید ما این را می‌گوییم!

آیا آقای احمد مفتی‌زاده هم چنین چیزی گفته یا اینکه چنین قولی بدعت احمدیه است؟ اولی صحیح است و در یکی از نوارهای صوتی او به صراحت می‌شنویم که «در دنیا مسئله‌ی غرایز جنسی مطرح است ولی در آن زمان مسئله‌ی غرایز جنسی مطرح نیست... زیرا غریزه‌ی جنسی برای بقای نسل است، اما در آنجا این مسئولیت مطرح نیست.» (نوار حور غلمان ولدان، 13:48)

جالب است که قیاس آخرت بر دنیا و حصر بی‌بنیانی که در کلام آقای مفتی‌زاده آمده، عیناً در کلام علمای یهود و نصاری می‌آید، چنانکه نجم‌الدین صرصری رحمه الله در الانتصارات الإسلامیة (1/496) شبهه‌ی عقلی مسخره‌ی آنها را نقل کرده است که «أن الطعام والشراب في الدنيا لضرورة بقاء الأبدان وهناك يصيرون كالملائكة لا يخشى عليهم الهلاك»، یعنی: غذا و نوشیدنی دنیا بخاطر این است که بقای بدن به آندو نیاز دارد، اما در آخرت مردم مثل ملائکه می‌شوند و ترس از بین رفتنشان وجود ندارد!

گفتم: این عقیده، خلاف اجماع مسلمین و موافق گمراهی مغضوب علیهم و ضالین، یعنی یهود و نصاری است، چنانکه در مجموع فتاوای امام ابن تیمیه رحمه الله (4/314) آمده است: «إن اليهود والنصارى ينكرون الأكل والشرب والنكاح في الجنة يزعمون أن أهل الجنة إنما يتمتعون بالأصوات المطربة والأرواح الطيبة مع نعيم الأرواح»، یعنی: یهود و نصاری منکر خوردن، نوشیدن و جماع در بهشت هستند و معتقدند که اهل بهشت از صداهای طرب‌آور و [همنشینی با] روح‌های پاک لذت می‌برند و نعمت‌های روحی هم دارند.
و در فتوایی دیگر (4/316) فرموده‌اند: «أما أهل الجنة فيأكلون ويشربون وينكحون متنعمين بذلك بإجماع المسلمين كما نطق به الكتاب والسنة وإنما ينكر ذلك من ينكره من اليهود والنصارى»، یعنی: طبق اجماع مسلمانان و صریح حدیث و قرآن، بهشتیان غذا می‌خورند و می‌نوشند و جماع می‌کنند و چنین چیزی را تنها كسانی از یهود و نصاری انکار کرده‌اند!
دلیل عقلی سخیفشان هم مردود است؛ زیرا خوردن، نوشیدن و حتی جماع، تنها برای بقای بشر نیستند و انسان می‌تواند از خوردن یک غذای لذیذ یا نوشیدنی گوارا لذت ببرد، پس حصر اثر این امور در حفظ بقای انسان، سفسطه در عقلیات و مکابره است!
برای مطالعه‌ی بیشتر درباره‌ی اعتقاد آنها به الملل والنحل (2/28)، الإعلام قرطبی رحمه الله (ص/433) و تخجيل من حرف التوراة والإنجيل (1/211) مراجعه کنید.

ادامه دارد...
هدایة الحیاری
❗️ احمد مفتی‌زاده و انکار وجود شهوت جنسی در بهشت! همانطور که نظامی گفته است: هر دم از این باغ بری می‌رسد ... نغزتر از نغزتری می‌رسد احمدیه هم در کمین ما نشسته‌اند تا پس از اینکه گفتیم «دیگر همان بود و تمام شد»، غافلگیرمان کرده و برگی دیگر از گمراهی‌های خود…
الله متعال فرموده است: {وزوجناهم بحور عين} [الدخان: 54] و فرموده است: {ولهم فيها أزواج مطهرة} [البقرة: 25] و در یک نص ضعیف از پیامبر صلی الله علیه وسلم یا صحابه و تابعین هم چیزی نیامده که بر خلاف فهم مخاطب قرآن، شهوت جنسی را استثنا کند. نویسنده‌ی نادان (مگر عالمی هم در میان اینها هست؟) نص صریح قرآنی برای رابطه‌ی جنسی با همسران بهشتی یا حوریان می‌خواهد، درحالیکه الله در قرآن، از جماع با همسران دنیایی هم کنایه‌ی ملامست و مباشرت و... آورده، مانند اینکه فرموده است: {فلما تغشاها} [الأعراف: 189]، چنانکه سیوطی در الإتقان (3/160) در این موضوع بحث کرده است.

همچنین در حدیث صحیح از زید بن ارقم رضی الله عنه می‌خوانیم: «أتى النبي صلى الله عليه وسلم رجل من اليهود فقال: يا أبا القاسم، ألست تزعم أن أهل الجنة يأكلون فيها ويشربون؟ فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم: بلى والذي نفسي بيده، إن أحدهم ليعطى قوة مائة رجل في المطعم والمشرب والشهوة والجماع» (رواه أحمد والنسائي)، یعنی: مردی از یهود نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم آمد و گفت ای ابوقاسم! مگر تو نمی‌گویی که اهل بهشت می‌خورند و می‌نوشند؟ پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: آری قسم به کسی که جانم به دست اوست! به هرکدام از آنها توان صدمرد در خوردن و نوشیدن و شهوت و جماع داده می‌شود.
و در حدیث انس رضی الله عنه که بعضی از مشایخ آن را تحسین و بعضی دیگر تصحیح کرده‌اند، آمده است: «عن أنس، عن النبي صلى الله عليه وسلم، قال: يعطى المؤمن في الجنة قوة كذا وكذا من الجماع، قيل: يا رسول الله أو يطيق ذلك؟ قال: يعطى قوة مائة» (رواه الترمذي) و از حدیث ابوهریره رضی الله عنه آمده است: «فإذا قام عنها رجعت مطهرة بكرا» (رواه ابن حبان وصححه الألباني)

البته احادیث ضعیفی هم در باب وجود دارند که از جهت اکتفا به صحیح و حسن، از ذکرشان خودداری کردیم و همین سه حدیث برای اثبات عقیده‌ی مسلمان و رد بر یهود و نصاری و کسی که در این مسئله بر قول آنها رفته است کفایت می‌کند.
والحمد لله علی نعمة الإسلام والسنة وصلى الله وسلم على نبينا محمد وآله وصحبه وسلم.
#مفتی_زاده
بسم الله الرحمن الرحیم

بعضی از اعضا (شاید هم یک عضو با چند اکانت) پرسیده‌اند که شخصی از شما طلب مناظره کرده است، آیا می‌پذیرید؟

اولاً این طلب، در پی دعوت آقای فؤاد امینی به مناظره مطرح شده و به نوعی واکنشی ضعیف در برابر نتیجه‌ی دعوت من بود تا خودی نشان دهند و آب ریخته‌شده را به جوی بازگردانند. پاسخ بزرگ‌نمایی‌هایشان مقاله‌ی PDF اول و ردود پس از آن است تا حقیقت عبارت «ماموستایان معلوم‌الحال» اهل سنت برای این اطفال نوپا و انذال بی‌نا روشن شده و اینگونه در رذالت سنگر نگیرند:
https://www.tg-me.com/Hedayah1/4004
https://www.tg-me.com/Hedayah1/4006
https://www.tg-me.com/Hedayah1/4011
ثانیاً من به «هرکسی» دعوت مناظره نداده‌ام تا «هرکسی» در فضای مجازی به من دعوت مناظره دهد و من ملزم به پذیرش مناظره‌ی «هرکسی» نیستم، کما اینکه مخالفان خود را به چنین چیزی ملزم نکرده‌ام. لازم به ذکر است که قبلاً گروهی ساخته بودم و مدتی نسبتاً طولانی آن را نگه داشتم و تمام مدعیان دارای شرایط را دعوت کردم که اثبات کنند که پستی از پست‌های کانال «هدایة الحیاری» متضمن بدعت یا کفر است و کسی حاضر به حضور نشد:
https://www.tg-me.com/Hedayah1/3718
ثالثاً از منهج اهل سنت نیست که دعوت هر دعوت‌دهنده‌ای را اجابت کنند و هرکسی خلاف این را بگوید، او را زیر تازیانه‌ی اقوال امامان سلف خواهم گرفت، اگرچه همین نقل از سنت خلال رحمه الله کافیست:
https://www.tg-me.com/Hedayah1/3852
رابعاً دعوت شخص مذکور به سبب این بوده که به نام «ماموستا» در فضای مجازی فعالیت می‌کند و ممکن است افرادی اعتقادات او را تلقی به قبول! کرده و از روی حسن ظن و ناآگاهی بپذیرند.
خامساً با سه کس بحث می‌کنم: کسی که بر ظنم غلبه کند که بحث با او موجب هدایتش می‌شود، دوم کسی که پیروانی داشته باشد و دعوت آنان را مصلحت ببینم، و سوم کسی که اظهار کفر یا بدعتی آشکار کرده و هدف رسواکردن او باشد تا مردم عبرت بگیرند. شخصی که طلب مناظره کرده از سال‌ها پیش غلام حلقه‌به‌گوش شیطان بوده اگرچه رنگ‌های متعددی عوض کرده باشد، از طرفی آدمی نیست که صاحب شاگرد و پیرو شود و از همه مهم‌تر اینکه قبلاً با دلایل واضح و روشن ثابت کرده‌ام که هم به علوم دین جاهل است، هم در عین جهل گستاخ است و خود را وارد هر موضوع ریز و درشتی می‌کند (که این کم‌دینی و بی‌تقوایی را نشان می‌دهد) و هم در مواضعی مرتکب سرقت علمی شده و علم دیگران را به سود خود دزدیده است، و کافیست که نامش در کانال جستجو شود تا این موارد را دید! پس مصلحت‌های شرعی سه‌گانه وجود ندارند و هر عاقلی که بداند مناظره برای چیست، می‌فهمد که بر اساس عقل و شرع چنین مناظره‌ای سودی برایم ندارد و پایمال‌کردن این حقیران بی‌مقدار افتخاری برایم نمی‌آورد، و کسی که دیاری را فتح کرده باشد نیازی به تاخت و تاز در آن ندارد! چنین مناظره‌ای تنها برای رزومه‌ی مشار الیه خوب است که نیکوساختنش وظیفه‌ی من نیست!
والحمد لله الذي بنعمته تتم الصالحات والسلام على المرسلين.
@Hedayah1
یک دو، سه صفر جلو!

متوجه شدم که تعداد اعضای کانال به 2000 نفر رسیده است:
1- به اعضای جدید خوش‌آمد می‌گویم، اما مهم این است که اخلاص را در نظر داشت و به عدد غره نشد.
2- بسیاری از علمایی که نقطه‌ای در دریای علمشان باشم، یک دهم این عدد را در برابر خود نداشته‌اند، پس آنچه در زمان ما حاصل شده، از سویی نعمتی بزرگ است. پنجاه مخاطب هم کم نیستند، کافیست یکی‌یکی روی هرکدامشان نامی خیالی بگذاریم تا متوجه شویم که با چه جمع بزرگی طرف هستیم!
3- آزمایش و مسئولیت بزرگی هم هست، زیرا همانطور که آموزش خیر به قومی بزرگ، خیری بزرگ است، بدآموزی و به‌اشتباه‌انداختن قومی بزرگ، گناه و ظلمی بزرگ است.
4- هیچوقت به دنبال این نبودم که کانال بزرگی داشته باشم و در آن بنویسم، و اگر وجود برادران نبود، قطعاً گروهی مانند تریبون آزاد نمی‌ساختم و چنین اعتمادی بر خود نمی‌کردم. از اول برنامه این بود که جمع بعضی از به ظاهر مصلحان و هدایت‌یافتگان! که ناشر اباطیل و فریب‌دهنده‌ی برخی زنان بودند متفرق شود و شرشان از مسلمین دفع گردد، اما رفته‌رفته از آنچه می‌خواندم نقل می‌کردم تا اینکه به اینجا رسید.
5- نشر هر مطلبی که متعلق به خود کانال باشد و از جای دیگری گرفته نشده باشد، حتی بدون ذکر منبع حلال است، به شرطی که ناقل آن را به خودش نسبت ندهد.
6- از برادران و خواهران گرامی طلب دعای خیر و همکاری در نشر مطالب را دارم، جزاهم الله خیراً.

دوستدار شما: الساجد لله (@MRStrong1441)
@Hedayah1
دعوتگر نباید از کم‌بودن مخاطبینش (چه در فضای مجازی، کانال‌ها و چه دنیای واقعی) غمگین باشد، زیرا افراد خواهان حق همیشه کمتر از افراد خواهان باطل بوده‌اند. همچنین پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: «به الله قسم که اگر خداوند به وسیله‌ی تو یک نفر را هدایت کند، برایت از شتر سرخ‌رنگ بهتر است!» (متفق علیه)، و می‌بینیم که ایشان برای «یک‌نفر» چنین فرموده‌اند!

ذهبی رحمه الله در سیر أعلام النبلاء (5/84) نقل کرده که غالباً در مجلس عطاء بن أبی رباح رحمه الله هشت یا نه نفر حاضر بودند و گفته شده که ابن جبرین رحمه الله تا سال‌ها جز یک شاگرد نداشتند و برای مزاح به او می‌گفتند: کسی جز من و تو و این قوری چای نیست!
@Hedayah1
بعضی از مردم تنها جهتشان عوض می‌شود... در هر فکر و مذهبی که باشند، اسلوب سابق را حفظ می‌کنند تا شیطان بهره‌ی خود را تمام و کمال برده باشد. چنین کسانی بیشتر از مناظره و بیان، به خداترسی و درمان نیاز دارند.
@Hedayah1
غالب اسلام‌ستیزان پشت شبهاتی مخفی شده‌اند که از جستجوی پاسخ برایشان هراس دارند. آنها تو را به شک در دین دعوت می‌کنند، با آنکه خود هرگز به کفری که ورزیده‌اند یا شبهاتی که مطرح می‌کنند شکی به دل راه نمی‌دهند!
@Hedayah1
برای بحث با ملحدین اول باید حالیشون کنی که تو چی می‌گی و چی نمی‌گی، بعد حالیشون کنی که الحاد یعنی چی و چه تبعاتی داره، بعدش هم که وقت تموم می‌شه!
#کمدی_الحاد #تلخند
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
{أتدعون بعلا وتذرون أحسن الخالقين} [الصافات: 125]
@Hedayah1
ابن قیم رحمه الله می‌گوید:
«ومن العجب أن هؤلاء المقدمين عقولهم على الوحي خاضعون لأئمتهم وسلفهم مستسلمون لهم في أمور كثيرة يقولون هم أعلم بها منا وعقولهم أكمل من عقولنا فليس لنا أن نعترض عليهم فكيف يعترض على الوحي؟!»
الصواعق المرسلة، الناشر: دار العاصمة، ج 3، ص 894

یعنی: شگفت‌انگیز است که این کسانی که عقل خود را بر وحی مقدم داشته‌اند، در برابر پیشوایان و گذشتگانشان بسیار خاضع بوده و در امور بسیاری تسلیم آنها هستند؛ می‌گویند که آنها از ما داناتر و عقلشان کامل‌تر بوده، پس حق اعتراض بر آنها را نداریم! حال چگونه بر وحی اعتراض می‌کنند؟!
@Hedayah1
2024/10/02 18:16:40
Back to Top
HTML Embed Code: