Telegram Web Link
در مناسبتهای مختلف زندگی، بسیاری از عملکردهای ما، مطلقاً یک اشتباه هستند. مفهوم اشتباه در عبارت ذکرشده چیست؟ بدون شک خطا و اشتباه را در یک چهارچوب قابل مقایسه باید ارزیابی کرد. " اشتباه" زمانی مفهوم پیدا میکند که مخالفت و انحرافی از یک " درست" بوجود آید. معیار چنین درستی برای ما، همان تحلیلهای آگاهانه ماست.

دروغگویی اگر یک اشتباه است، درمقایسه با تحلیل آگاهانه ایست که امر به راستگویی کرده بود. وگرنه یک دروغ میتواند عمل درستی تلقی شود؛ اگر تدبیر شعورآگاه آنرا تأیید نماید. بنابراین خطا و اشتباهی که از شخصیت ما سر میزند، انحراف و تضادیست که با احکام صادر ازآگاهی خویش داشته ایم. ما اشتباه میکنیم، زیرا به دلیلی برخالف آگاهی خویش عمل می کنیم.

مبانی روانکاوی فروید
حمید تقدسی
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
ما این عقیده را مطرح کردهایم که هر فرد، سازمان منسجمی از فرایندهاي ذهنی دارد که آن را«خود» آن شخص مینامیم. ضمیر آگاه به این«خود» مربوط است. «خود» شیوه هاي تحریک یعنی بروز هیجان به جهان خارج-را کنترل میکند. «خود» نهادي ذهنی است که بر همه فرایندهاي تشکیل دهندهاش نظارت دارد و شبها به خواب می رود، اما حتی در خواب نیز رؤیاها را سانسور می کند. «خود» باعث سرکوب هم می شود تا نه فقط گرایشهاي خاصی از ذهن بیرون رانده شوند، بلکه همچنین فعال و تأثیرگذار نیز نباشند. در تحلیل روان، این گرایشهاي بیرون رانده شده در تعارض با«خود»قرار میگیرند و لذا باید مقاومت «خود» در برابر گرای شهاي سرکوب شده را از میان برداریم. در ضمن تحلیل درمی یابیم که وقتی از بیمار می خواهیم کارهاي خاصی را انجام دهد، با دشواري روبه رو می شود. به عبارت دیگر، تداعی هاي بیمار هنگام نزدیک شدن به گرایشهاي سرکوب شده، قطع می گردد. آنگاه به وي می گوییم که مقاومت بر او چیره گردیده، اما وي از این موضوع کاملا ناآگاه است و حتی اگر از احساسات خوشایندش به وجود مقاومت پی ببرد، باز هم نمیداند آن مقاومت چیست و از توصیفش عاجز می ماند. اما چون این مقاومت یقینا حاصل«خود»او و متعلق به آن است، خویشتن را در موقعیتی پیشبینی نشده می یابیم. ما در«خود»به چیزي برخورده ایم که آن نیز ناخودآگاه است و دقیقا همانند گرایش هاي سرکوبشده عمل می کند، یعنی بدون آنکه در ضمیر آگاه جاي داشته باشد تأثیرات بسزایی برجاي میگذارد و براي ورود به ضمیر آگاه، باید کار خاصی روي آن انجام داد. از دیدگاه تحلیل روان، نتیجه کشف فوق این است که اگر فقط به شیوه هاي معمول به توصیف بپردازیم و مثلا بکوشیم تا نشان دهیم انواع روان رنجوري از کشمکش بین ضمیر آگاه و ضمیر ناخودآگاه ناشی می شود، با ابهامات و دیگري را جانشین کنیم دشواری هاي بیشمار روبه رو می شویم. ناگزیر خواهیم بود برابر نهاد که از بصیرت ما درباره ساختار ذهن برگرفته شده است، برابر نهادي که میان «خود» منسجم و گرایش هاي سرکوب شده و رانده شده از آن قرار دارد.

خود و نهاد، زیگموند فروید
ترجمه حسین پاینده
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
با شروع بلوغ، رشد کامل آلات تناسلی زنانه که تا آن زمان در حالت بالقوه بودهاند، ظاهراً خودشیفتگی اولیه را تشدید میکند و این بر تحقق مصداق گزینیِ واقعی و مبالغه جنسیِ ملازم با آن تأثیر نامطلوبی باقی می گذارد. زنان، به ویژه اگر در بزرگسالی چهره اي زیبا داشته باشند، ازخودراضی می شوند و آن محدودیت هاي اجتماعی را که بر مصداق گزینیشان تحمیل می شود با این احساس جبران میکنند. به عبارت دقیق تر، این قبیل زنان فقط به خویشتن عشق می ورزند، عشقی که در شدت و حدت مانند عشق مردان به آنان است. همچنین آنان نیازي به عشق ورزیدن ندارند، بلکه فقط می خواهند که کسی آنان را عاشقانه دوست بدارد و لذا آن مردي که واجد این شرط باشد محبوب دل آنها خواهد بود.

پیش درآمدی بر خودشیفتگی، زیگموند فروید
ترجمه حسین پاینده
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
در تحلیل بسیاری از خطاهای کالمی، تپُقها، فراموشیها و واکنشهای نامتعارف یا ناپسند، که بسیاری اوقات ناگزیر به تحملشان هستیم، به ارتباطی ویژه و مستقیم با پردازشهای ناخودآگاه میرسیم.

خطاهای آشکار که از ارتکاب آنها شرمسار میشویم، عاداتی که برایمان ناپسند و نـاهنجارند، رفتاری که بـا آنهـا مبارزه میکنیم و شخصیتی که ناخواسته باید شاهد تجلیاش باشیم. همه و همه
وجود نوعی تعارض و دوگانگی را درساختار وجودی آدمی نشـان میدهند.

آنجا ناخودآگاه نیرومندی حکمران است که توجهی به خواست و اراده آگاهانه ندارد.

مبانی روانکاوی فروید، حمید تقدسی
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
بخشی از «خود» نیز می تواند ناخودآگاه باشد و بی تردید همینطور هم هست، اما کسی نمیداند که آن بخش تا چه اندازه از اهمیت برخوردار است. این بخش از ضمیر ناخودآگاه که جزو «خود» است، همانند ضمیر نیمه آگاه نهفته نیست، زیرا اگر چنین میبود، فعال کردن آن بدون ورود به ضمیر آگاه میسر نمیشد و فرایند خودآگاه کردن آن با چنین دشواریهاي بزرگی همراه نمیبود. هنگامی که در می یابیم ناگزیر باید فرض کنیم ضمیر ناخودآگاه سومی وجود دارد که سرکوب شده نیست، باید بپذیریم که ویژگی ناخودآگاه بودن به تدریج اهمیت خود را از دست می دهد. بدین ترتیب، ناخودآگاه بودن به کیفیتی تبدیل میشود که میتواند معانی زیادي در برداشته باشد، اما به رغم میل خودمان نمی توانیم این کیفیت را شالوده نتیجه گیری هاي دامنه دار و حتمی قرار دهیم. با این همه، باید از نادیده انگاشتن این ویژگی برحذر بود، زیرا آگاهانه یا ناخودآگاه بودن فرایندهاي ذهن، نهایتا راهنماي ما در تاریکی روانشناسی عمقی
است.

خود و نهاد، زیگموند فروید
ترجمه حسین پاینده
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
یک شاعر عموماً نمیتواند هرزمان که اراده کند، بنشیند و با مهارت، اندوخته واژه ها را درچنان زنجیرهای بچیند تا شعری ماندگار و تأثیرگذار نظیر اشعار حافظ خلق شود.

اشعار جادویی زمانی خلق میشوند که جریان جوشش الهام در او برانگیخته شود. الهام ها و پیام هایی که در اندوخته آگاهی، هرزمان دردسترس نمی باشد. همینطور یک نویسنده، یک نقاش، یک فیلمساز و یک آفرینشگر هنری، بدون دریافت الهام از مرزهای مرموز و دوردست، قادر به آفرینشی که واجد شرایط اصیل هنری باشد نیست.

هنرمند بدون الهام تنها میتواند کارآمدی خویش را در محدوده توانمندی های آگاهانه خرج کند و این هرگز کفایت یک خلقت ماندگار و تأثیرگذار را نمیکند.

مبانی روانکاوی فروید
حمید تقدسی
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
از نظر و ديدگاه روانكاوي، روان هر فردي مركز كشاكش و مبارزه ميان دو انگيـزش يـا شـور و غريـزه مرگ و زندگي است، دو غريزه اي كه در مقابل سنجش جنبه اي متضاد دارنـد: يكـي مثبـت اسـت، ديگـري منفي، يكي سازنده، يكي ويران كننده. اين دو هميشه در ستيزه و جدالند. غلبه هر كدام بر ديگـري اسـت كه موجد شخصيت فرد مي گردد.

فرويد در برابر غريزه مخرب كه به غريزه خودپرسـتي Instinct Du Moi و غريزه متجاوز Instinct Agressif و غريزه مرگ nstinct de mort نيز خوانده مـيشـود ،كلمه اساطيري تاناتوس Thanatos را كه در افسانه هاي يوناني Mors نيز ناميده شده و خداي مرگ میباشد برگزيده است و براي نشان دادن غريزه يا شور زندگي از كلمه اروس Eros كه در افسانه هـاي يونـاني فرزنـد آفروديـت Aphrodite و خـداي عشـق مـي باشـد سـود جسـته اسـت.

پـس اروس در فرهنـگ فرويديسم شور زندگي و تاناتوس شور مرگ مي باشد. اروس موجد: دوستي، عشق، محبت، توليد نسـل و صيانت ذات است اما تانتوس موجب مرگ و نيستي، كين و عداوت و انهدام نسل است و همان گونـه كـه فرويد مي گويد برتري و تفوق نيز از آن اوست.

آینده یک پندار، زیگموند فروید
ترجمه هاشم رضی
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
تمام ادراکاتی که از خارج (ادراکات حسی) و یا از داخل دریافت میشوند- و ما آنها را حسیات و احساسات می نامیم از آغاز در ضمیر آگاه جاي دارند. اما این امر درباره آن فرایندهاي درونی که میتوان به طور کلی و نادقیق فرایندهاي اندیشه نامیدشان نیز صدق میکند؟ این فرایند نشان دهنده جابه جایی نیروي ذهن است که به هنگام تبدیل این نیرو به کنش در بخش درونی دستگاه ذهن پدید می آیند. آیا حرکت این گرایشها که ضمیر آگاه را به وجود می آورد، به سوي سطح خارجی است؟ یا اینکه ضمیر آگاه به سوي آنها میرود؟ این امر یکی از دشواری هایی است که هنگامی روي می نماید که به طور جدي به ایده مکانی 12 یا «موضعی» حیات روانی می پردازیم. هر دو این احتمالات به یک اندازه تصورناپذیر است. پس باید راه سومی درکار باشد.

خود و نهاد، زیگموند فروید
ترجمه حسین پاینده
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
حتی زنان خودشیفته که به مردان همچنان بیاعتنا باقی می مانند، راهی براي عشق کامل به مصداق امیال دارند. در فرزندي که این زنان به دنیا میآورند بخشی از بدن خودشان همچون چیزي بیرونی با آنان رویارویی میکند و آنها سپس با ترك خودشیفتگیشان به عشق کامل به مصداق امیال قادر میشوند. افزون بر این، زنان دیگري نیز هستند که براي گذار از خودشیفتگی (ثانوي) به عشق به مصداق امیال، نیازي به این ندارند که تا زمان بچه دار شدن صبر کنند. آنان قبل از سن بلوغ، احساسی مذکّرانه دارند و کم و بیش به شکلی مذکّرانه رشد میکنند. وقتی این زنان به بلوغ مونّثانه میرسند و این روند متوقف میشود، هنوز هم قادرند که خواهان کمال مطلوبی مردانه باشند، کمال مطلوبی که در حقیقت ادامه حیات آن سرشت پسرانه اي است که آنان خود زمانی از آن برخوردار بودند.

پیش درآمدی بر خودشیفتگی، زیگموند فروید
ترجمه حسین پاینده
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
حیات خودآگاه ذهن در مقایسه با حیات ناخودآگاه آن اهمیت کمتری دارد. زیرک ترین تحلیلگران و باریک بین ترین مشاهده گران در کشف اندکی از انگیزه های ناخودآگاهی که تعیین کننده رفتارند به ندرت موفقند. کنش های خودآگاه ما نتیجه لایه زیرین ناخودآگاهی اند که عمدتا از طریق تاثیرات موروثی در ذهن شکل گرفته اند.این لایه ی زیرین ویژگی های مشترک بیشماری را در بر می گیرند که از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته اند و روح یک نژاد را برمی سازند.

زیگموند فروید
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
تنشی بازمانده و رانده شده از سطح آگاهی به ناخودآگاه قدرتمند تبعید گردیده و در آنجا استحاله و تغییر شکلی بر روی آن صورت می گیرد تا با لباسی مبدل دوباره به آگاهی انسان برگردد. در این بازگشت تنش نقاب زده می تواند خسارت و آسیب جدی به تعادل روانی فرد تحمیل نماید.

درمان روانکاوی به عبارتی پاره کردن این نقاب است. آنگاه که بیمار بتواند بی پرده و عریان با علت ناهنجاری مخفی شده در ناخودآگاه، آگاهانه رو در رو شود و در این رویارویی احساس مسدود شده تخلیه شود، علت بیماری زا توان آسیب رسانی خود را از دسـت می دهد و فرد به حالت متعادل خویش بر می گردد.

مبانی روانکاوی فروید، حمید تقدسی
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
این واژه نماییها بازمانده خاطراتی هستند که زمانی در زمره ادراکات بودند و همچون میتوانند دیگربار به ضمیر آگاه راه یابند. پیش از اینک هما خود 14 همه بازمانده هاي یادافزا را بیشتر با ماهیت این واژه نماییها مشغول داریم، این امر در نظر ما همچون کشف جدیدي جلوه میکند که فقط آنچه زمانی ادراکی خودآگاه بوده میتواند به ضمیر آگاه راه یابد، و هرآنچه از درون حاصل میشود (به جز احساسات) و در پی خودآگاه شدن است، باید خود را به ادراکات بیرونی تغییر دهد: این امر از راه آثار حافظه ممکن میگردد.

خود و نهاد، زیگموند فروید
ترجمه حسین پاینده
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
بازمانده هاي یادافزا چنان در نظر می آوریم که در دستگاه هایی، درست در مجاورت آن بازمانده ها بتواند به سهولت از دستگاه ادراك خودآگاه جاي گرفته اند تا نیروگذاري روانی و این درون به عناصر دستگاه ادراك خودآگاه منتقل شود. در اینجا بیدرنگ به توهمات حقیقت می اندیشیم که واضح ترین خاطره را همواره از توهم و ادراك خارجی میتوان تمیز داد. این فکر نیز بلافاصله به ذهنمان خطور میکند که به هنگام زنده شدن هر خاطره اي، نیروگذاري روانی در دستگاه یادافزا برجا می ماند، حال آنکه توهم که از ادراك تمیز داده نمیشود ممکن است زمانی پدید آید که نیروگذاري روانی نه فقط از اثر حافظه به سوي
ادراك گسترش می یابد، بلکه کاملا به آن منتقل میشود.

خود و نهاد، زیگموند فروید
ترجمه حسین پاینده
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
در آيين فرويد جهان بر بنياد نيكي استوار نيست، معني شور زندگي «اروس» همواره مغلوب و فـرو كوفته شور مرگ يا «تاناتوس» مي باشد و در حقيقت چنين نيز بايستي باشـد زيـرا نيروهـاي سـياه نهـاد و ناهشياري بر شخصيت آدمي تسلط دارد و فرد را گزير و گريزي از آن نيست.

البته در مكتب فرويد تا اندازه اي درباره اين مسأله و برتري شور مرگ اغراق و زياده روي شده و ايـن اغراق نيز از چند نظر موجه جلوه مي كند: نخست اينكه فرويد و فرويديست ها از لحاظ حرفه و شغل و با آن دسته از مردمي برخورد و سروكار داشته اند كه در عرف ديوانه يا بيمار روحي خوانـده مـي شـدند و آشـكار است كه چنين اشخاصي كه در اقليتي قابل توجه قرار دارند تحت تسلط ضمير ناخودآگاه خود بوده و افرادي متعادل نمي باشند، ثانياً همانگونه كه در سطور بالا توضيح شد فرويـد نتـايج و تجربيـات خـود را از جنگـي خانمان سوز و بزرگ اخذ نمود، ثالثاً بايستي محيط و وضع پر آشوب آن زمان را نيز مطمح نظر قرار داد تـا بـا نظري پاك از تعصب بتوان داوري كرد.

آینده يک پندار، زیگموند فروید
ترجمه هاشم رضي
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
خودشیفتگی اولیه اي را که ما فرض کردیم در کودکان وجود دارد و یکی از اصول مسلّم نظریه هاي ما راجع به نیروي شهوي است ــ کمتر می توان از راه مشاهده مستقیم درك کرد، اما با استنتاج از موضوعی دیگر می شود بر آن صحه گذاشت. اگر نگرش والدین مهربان به فرزندانشان را مورد بررسی قرار دهیم، درمی یابیم که آن نگرش در واقع احیا و باز تولید خودشیفتگیِ خودشان است که مدتها پیش کنار گذاشته بودند. چنانکه همگی میدانیم، شاخص مطمئنی که مبالغه [ جنسی و عاطفی در مورد مصداق امیال ] به دست میدهد و ما پیشتر آن را نشان خودشیفتگی در مصداق گزینی دانسته ایم، بر نگرش عاطفی والدین درباره فرزندانشان غالب است. در نتیجه، آنان به نحوي مبرم تمایل دارند که همه کمالات را به فرزندشان نسبت دهند و البته مشاهده بدون اغراق، هیچ دلیلی براي این کار به دست نمی دهد و تمام عیب و نقص هاي او را پنهان و فراموش کنند.

پیش درآمدی بر خودشیفتگی زیگموند فروید
ترجمه حسین پاینده
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
تفاوت های فرآیندهای ناخودآگاه با جریان شعور آگاه انسان کشف بزرگ روانکاوی مبنی برحضور منطق های نامحدود، عظیم، اسرارآمیز و نامرئی بنام ناخودآگاه در ساختار آدمی، منجر به درک بهتر این واقعیت تعیین کننده شد که، مرزهای عملکرد ناخودآگاه انسان کامالً متمایز از عملکرد شعور آگاه اوست. به این معنا که باید ماهیت ضمیر ناخودآگاه آدمی را کامالً مستقل و جدابافته از آگاهی او دانست. این تفکیک در کیفیت و ماهیت باعث میشود فرآیندهای ناشناخته و اسرارآمیز ناخودآگاه انسان را جریانی متفاوت از دانسته های آگاهانه او بدانیم. بـا چنین درکی باید پذیرفت معادالت و موازین حاکم بر ناخودآگاه آدمی، چـه بسا درمحدودة
شعور آگاهش کامالً غریبه و شاید غیرمنطقی تلقی شوند. این تمایز ماهوی در دو سطح متفاوت از الیه های ذهنی شعورآگاه و ضمیر ناخودآگاه بیانگر نوعی دوگانگی و تضاد شگرف و اسرارآمیز در وجود انسان است.

مبانی روانکاوی فروید، حمید تقدسی
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
نباید اهمیت بازمانده هاي یادافزاي بصري دال بر اشیا را احتمالا براي ساده کردن موضوع به فراموشی سپاریم و یا امکان خودآگاه شدن فرایندهاي اندیشه از راه بازگشت به بازمانده هاي دیداري و نیز این امر را که ظاهرا در نظر بسیاري از مردم این روش مطلوبی، ویژگی این اندیشیدن مطابق بررسی هاي وارندانک است، انکار کنیم. مطالعه رؤیا و خیال بصري را بر ما روشن می سازد و در می یابیم که قاعدتا آنچه در اینگونه اندیشیدن به ضمیر آگاه راه می یابد، صرفا موضوع متعین اندیشه است. دیگر اینکه روابط عناصر مختلف این موضوع که به ویژه اندیشه را مشخص می کند نمی تواند نمود بصري یابد. از اینرو، اندیشیدن با در نظرآوردن تصاویر، فقط شکل ناقصی از خودآگاه شدن است. این شکل از اندیشیدن در مقایسه با اندیشیدن با واژه ها، به فرایندهاي ناخودآگاه نزدیکتر است و بی تردید، هم از نظر تکامل نوع و هم از نظر تکامل فرد قدمت بیشتري دارد.

خود و نهاد، زیگموند فروید
ترجمه حسین پاینده
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
فرويد درباره جنگ و علل جنگ مي گويد :
نقش تمدن را نبايستي در ايجاد جنگ ها از نظر دور داشت، البته منظور گردانندگان حكومت ها مـي باشند كه نماينده تمدن محسوب مي گردند.

دولت و نمايندگان تمدن با ايجاد جنگ به اجتماع و فرهنگ خيانت مي ورزند و هيچ حادثه اي چـون اين جنگ موحش "1918 – 1914" نتايج اين خيانت را قادر نبود بنماياند، جنگـي كـه بيرحمانـه تـرين و فجيع ترين حادثه تاريخي محسوب خواهد شد.

اين حادثه نهاد پليد و وحشي انسان را نمودار ساخت. به فجايع و انـدوه هـا و كشـتارهاي هولنـاك حاصل از اين جنگ بينديشيد آيا موجب بروز اين واقعه هول انگيز تنها عده اي معدود از رهبران بي شرم و جاه طلب بودند؟ آيا چنين عده اي انگشت شمار قادر بودند بدون همكاري ميليونها فرد از افراد بشر موجب اين حادثه شوم گردند؟!

بعد از اينكه فرويد اينگونه سهمي براي افراد و دولت در ايجاد جنگ بيـان مـي كنـد، مـي گويـد : امـا سرانجام به هرگونه اي كه باشـد دولـت هـا در بوجـود آوردن جنـگ سـهم بيشـتري دارنـد. در تشـكيلات و سازمانهاي اجتماعي كه حكومت و دولت ها به موجب قوانيني از هـر نـوع شـرارت و تعـدي جلـوگيري مـي نمايند نه بر اين است كه به صورت كلي با ابراز غرايز شرورانه و تهاجم آميز بشري مخالف باشند، بلكـه ايـن نيروهاي مهاجم را بنابر دست آويز هايي به سوي اجتماعات ديگري سوق مي دهند.

بر اين اصل بايسـتي بـا هرگونه حكومت مستبد و ستمگر مبارزه كرد. مبارزه اي كه در طي قرون متمادي هنوز به ثمربخشي نرسيده است، ليكن افق و طليعه چنان روزي را به آشكار مشاهده مي كنيم.

آینده يک پندار، زیگموند فروید
ترجمه هاشم رضي
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
اختلالاتی که خودشیفتگیِ اولیه کودك را در معرض خطر قرار میدهند، واکنش هاي کودك براي محافظت از خویشتن در برابر آن اختلالات و مسیرهایی که کودك در نشان دادن این واکنش ها ناگزیر به آنها کشانده می شود اینها موضوعات مهمی هستند که هنوز مورد تحقیق قرار نگرفته اند، ولی من قصد دارم فعلاً آنها را مسکوت بگذارم. لیکن مهمترین بخش این موضوعات را میتوان با عنوان «عقده اختگی» مشخص کرد (در پسربچه ها اضطراب درباره "از دست دادنِ " قضیب، در دختربچه ها حسرت داشتن قضیب) و در پیوند با تأثیر منع اولیه از فعالیت جنسی مورد بحث قرار داد. پژوهش روانکاوانه به طور معمول ما را قادر می سازد بی ثباتی هاي غرایز شهوي را (وقتی از غرایز «خود» جدا شده و در تقابل با آنها قرار میگیرند) ریشه یابی کنیم. ولی در حوزه خاص عقده اختگی، پژوهش روانکاوانه استنتاج وجود دورهاي و وضعیت روانی اي را امکان پذیر می سازد که هر دو گروه این غرایز هنوز در وحدت با یکدیگر کارکرد داشتند و به نحوي جدایی ناپذیر با یکدیگر درآمیخته بودند و به صورت علائق ناشی از خودشیفتگی تبلور می یافتند.

پیش درآمدی بر خودشیفتگی، زیگموند فروید
ترجمه حسین پاینده
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
کشف بزرگ روانکاوی مبنی برحضور منطق های نامحدود، عظیم، اسرارآمیز و نامرئی بنام ناخودآگاه در ساختارآدمی، منجر به درک بهتر این واقعیت تعیین کننده شد که، مرزهای عملکرد ناخودآگاه انسان کامالً متمایز از عملکرد شعورآگاه اوست. به این معنا که باید ماهیت ضمیر ناخودآگاه آدمی را کامالً مستقل و جدابافته از آگاهی او دانست. این تفکیک در کیفیت و ماهیت باعث میشود فرآیندهای ناشناخته و اسرارآمیز ناخودآگاه انسان را جریانی متفاوت از دانسته های آگاهانه او بدانیم. بـا چنین درکی باید پذیرفت معادالت و موازین حاکم بر ناخودآگاه آدمی، چـهبسا در محدوده شعور آگاهش کاملآ غریبه و شاید غیرمنطقی تلقی شوند. این تمایز ماهوی در دو سطح متفاوت از الیه های ذهنی شعورآگاه و ضمیرناخودآگاه بیانگر نوعی دوگانگی و تضاد شگرف و اسرارآمیز در وجود انسان است.

مبانی روانکاوی فروید، حمید تقدسی
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
2024/09/28 17:31:24
Back to Top
HTML Embed Code: