فروید در مقاله ی بسیار پرباری که در اواخر عمرش با عنوان تغییرات در روانکاوی در سال 1937 نگاشت به این ضرورت پی برد که در مقابل «نه» بیمار باید موضعی دوپهلوتر و تردیدآمیزتر رفت: «نه» گفتن بیمار به هیچ رو گواه صحت یک تعبیر نیست. یگانه تفسیر مطمئن از «نه» بیمار این ست که «نه» او اشاره به ناکام بودن دارد.

«نه» بیمار دلالت بر حضور سمج و عذاب آور دیگری دارد. هموکه «من» سخنگو را از اقتدار و آمریت دلخواهش بر واژه های خوی محروم می سازد.

این دیگری از موضع غریب و دلهره آور ناکامل بودن سخن می گوید. موضعی ورای قطعیت های دلگرم کننده و قوت قلب بخشِ «بله» و «نه».

چگونه فروید بخوانیم، جاش کوهن
ترجمه: صالح نجفی
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism

دانلود رایگان فایل های صوتی روانشناسی در #رادیو_روان 👇

@radio_psy
@radio_psy

از نظر روانکاو هرگاه بیمار فکر خاصی را انکار می کند راه را برای رسیدن به حقیقت ناخوادآگاه خویش هموار می کند زیرا آنچه به وسیله ی «نه» او آشکار می شود در واقع اندیشه ای است چنان دردناک و بیگانه که او قادر نیست به جای اش آورد یا قبولش کند.

چگونه فروید بخوانیم، جاش کوهن
ترجمه: صالح نجفی
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism

نیچه بیش از حد در مقابل قدرت حساس است. هیچ گاه وارد جریاناتی نمی شود که به نظر خودش مجبور به قبول اقتدار آنها شود.

تفکر فلسفی او به ماقبل سقراطی ها نزدیک است، مخصوصا به برداشت آن ها از آگون یعنی این اعتقاد که هرکس تنها از طریق مبارزه و مسابقه، کارآیی خود را کامل می کند. شدیدا به تمام کسانی که ازاین مسابقه بیم دارند وخود را فداکار می دانند سوءظن دارد. پدر فکری تو در این گونه مسائل شوپنهاور است.

نیچه عقیده دارد که هیچ انسانی نمیخواهد به دیگران کمک کند، بشر بیشتر قصد دارد که حکومت و قدرت خود را بر دیگران بیشتر کند.

وقتی نیچه گریست، اروین یالوم
ترجمه: سپیده حبیب
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism

فروید در یافته های بالینی در مطالعاتی درباره هیستری توضیح داد که خاطره های مسبب هیستری نوعا با ترتیب زمانیِ وارونه به یاد می آیند.

لیکن این یافته نمی تواند توضیخ دهد که چرا فروید نمی خواهد در بازسازی رویدادها ترتیب زمانی آن ها را تصحیح کند. شاید پاسخ این باشد که به یک معنای بسیار مهم، ترتیب صحیح رویدادها همین است.

مادام که صحنه متاخر روی نداده، صحنه مقدم هیچ واقعیت روانی محصلی برای اما ندارد. از منظر حیات درونی برخلاف واقعیت بیرونی، خاطره متأخر است که خاطره مقدم را زنده می کند و هستی می بخشد. به واقع که زمان در ذهن، ازجا در رفته است.

چگونه فروید بخوانیم، جاش کوهن
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism

عشق فعال بودن است، نه فعل‌پذیرى، پایدارى است، نه اسارت. به طور کلى،خصیصه فعال عشق را مى توان چنین بیان کرد که عشق در درجه‌ى اول نثار کردن است نه گرفتن.

هنر عشق ورزیدن، اریک فروم
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism

اندیشه ای ناخودآگاه ممکن است در و به وسیله ی نفسِ عملِ سانسور کردن، ازیادبردن یا کان لم یکن خواندن افشا شود: انکار یا نفی یکی از راههای دست یافتن به شناخت حقیقی ست که واپس زده می شود.

مقاومت های بیمار در آنِ واحد راه رسیدن به حقیقت ناخوادگاه را هم سد می کنند و هم هموار. به نظر می رسد فروید می خواهد بگوید مقاومت ها وسیله ای هستند که ناخودآگاه از طریق آن محتواهای پنهان شده خود را انتقال می دهد.

چگونه فروید بخوانیم، جاش کوهن
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism

پیروی از اصل لذت پیوند تنگاتنگی دارد با دستور تخلیه انرژی. این در عمل بدان معناست که فروید لذت را برحسب اهداف آن و نه وسایل آن تعریف می کند.

لذت در قالب خلاصی از حالت اشباع شدگی تجربه می شود و نه در عمل خوردن یا آمیزش جنسی.

از نظر فروید تثبیت نابجای علاقه به وسایل، آنهم به بهای اهداف رفتار جنسی، هسته اصلی انحراف جنسی ست.

چگونه فروید بخوانیم، جاش کوهن
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism

نشستن اصل واقعیت به جای اصل لذت به هیچ روی به معنای به زیر کشیدن اصل لذت نیست، صرفا راهی است برای محافظت از آن.

کام جویی شتابزده و آنی که ناپایدار و ناایمن است، جای خود را به کامیابی های سنجیده تر وایمن تر مبتنی بر تعویض انداختن ارضا می دهد.

چگونه فروید بخوانیم، جاش کوهن
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism

این بازی آزادانه ضمیر ناخودآگاه اشاره دارد به تمایزی واضح و پرمعنی میان رویاها و کنش ‌پریشی ها از یک طرف و جوک ها از طرف دیگر.

ذکاوتت و ظرافت رویاها و کنش‌پریشی ها یکسره ناخودآگاه است. فروید به صراحت می گوید که ادعایی ندارد که در عالم بیداری آدمی با ذکاوت و دارای ظرافت طبع شمرده شود، رویاهایش هستند که او را نادانسته با ذکاوت می گردانند.

در مقابل جوک فضایی ست که فرهنگ از روی آگاهی برای بیان و ابراز تکانه های ناخودآگاه در نظر گرفته است.

چگونه فروید بخوانیم، جاش کوهن
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism

اصطلاح #خودشیفتگی ریشه در توصیف هاي بالینی دارد و نخستین بار پل ناک در سال 1899 آن را براي اشاره به نگرش کسانی به کار برد که با بدن خود آنگونه رفتار می کنند که به طور معمول با بدن یک مصداق امیال جنسی رفتار می شود. به بیان دیگر، این اشخاص به بدن خود می نگرند و آن را ناز و نوازش می کنند تا از این طریق به ارضاي کامل برسند.

اصطلاح خودشیفتگی، برحسب این شرح و بسط، دال بر نوعی انحراف است که تمام حیات جنسی شخص را به خود معطوف میکند و در مراحل بعدي، ویژگی هایی را بروز می دهد که در مطالعه همه انواع انحرافات به آنها برمی خوریم.

پیش در آمدی بر خود شیفتگی
زیگموند فروید، ترجمه حسین پاینده
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism

انگیزه مبرمِ پرداختن به تکوین خودشیفتگی اولیه و معمولی زمانی ایجاد شد که کرپلین کوشید تا دانسته هایمان درباره (بیماري موسوم به) زوال عقل پیشرس را در ذیل فرضیه مربوط به نظریه نیروي شهوي بگنجاند، یا (به طریق اولی) بلویلر تلاش کرد تا روانگسیختگی را جزو نظریه یادشده قرار دهد. این قبیل بیماران ــ که من با اصطلاح «هذیان زده» مشخصشان می کنم ــ دو ویژگی اساسی دارند: خودبزرگ بینی و بی علاقگی به دنیاي بیرون از خودشان (یا، به عبارتی، بی علاقگی به انسانها و اشیاء). به سبب این بی علاقگی، بیماران یادشده تحت تأثیر روانکاوی قرار نمی گیرند و تلاش های ما برای درمانشان بی ثمر می ماند. البته بتوجهی هذیان زدگان به دنیای بیرون را باید با ذکر جزئیات بیشتر توصیف کرد. بیمارانی که به هیستری یا روانرنجوری وسواسی مبتلا هستند نیز مادام که بیماريشان ادامه دارد رابطه خود با واقعیت را قطع می کنند. لیکن تحلیل روانکاوانه نشان می دهد که این بیماران به هیچ وجه روابط شهوانی خود با انسانها و اشیاء را خاتمه نداداند. آنان این روابط را در خیال خود همچنان حفظ کرده اند؛ به بیان دیگر، از یک سو اُبژه هایی خیالی در خاطراتشان را جایگزین اُبژه های واقعی کرده اند یا این دو نوع اُبژه را با هم درآمیخته اند، و از سوي دیگر فعالیت های حرکتی براي نیل به اهدافشان در مورد آن اُبژه ها را کنار گذاشته اند.

پیش درآمدی بر خودشیفتگی
زیگموند فروید، ترجمه حسین پاینده
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism

دانلود رایگان فیلم های کوتاه روانشناسی و انگیزشی 👇

@filmpsy
@filmpsy

نفی و انکار ، همچون همه مصادیق مقاومت، نمایانگر خواهش سرسختانه اگو است که ترجیح می دهد در لحظه ای که این دیگری (اید) زیادی نزدیک می شود از آن روی برتابد و بگریزد. وظیفه روانکاو این ست که راهی پیدا کند تا اگو را در تنگنا بگذارد و متقاعدش کند که به جای فرار کردن از دست ناخودآگاه، به دنبالش برود و به او اقتدا کند.

چگونه فروید بخوانیم، جاش کوهن
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism

مفاهیم «نیروي شهوي متمرکز بر "خود"» و «نیروي شهوي متمرکز بر مصداق امیال» از این حیث سودمندند که این دو مفهوم از مطالعه ویژگی هاي دقیق فرایندهاي روان رنجورانه و
روان پریشانه استنتاج شده اند. تقسیم نیروي شهوي به دو نوع (یکی نوعی که براي «خود» مناسب است و یکی هم نوعی که به مصداق هاي امیال تعلق میگیرد)، پیامد اجتنابناپذیر
فرضیه اولیه اي است که بین غرایز جنسی و غرایز «خود» تمایز میگذارد. به هر حال، تحلیل (هیستري و روان رنجوري وسواسی) مرا به این تمایزگذاري روانرنجوري انتقال واداشت و تا آنجا که من میدانم، تلاش همه روانکاوانی که خواسته اند این پدیدهها را از راه هایی دیگر تبیین کنند ناموفق مانده است.

پیش درآمدی بر خودشیفتگی، زیگموند فروید، ترجمه پاینده
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddisam

جوکها تجربه شناور و گریزپا از جهانی تدارک می بینند که در آن، این اراده معطوف به لذت ترکتاری می کند. خنده ی حاصل از جوک ها درجدیت دست وپاگیر مطالبات جهان خارج وقفه می افکند. به اجرادرآوردن این قاعده‌ی جدیت به هیچ روی کار آسانی نیست. نیازمند هزینه روانیِ سنگینی است.

چگونه فروید بخوانیم، جاش کوهن
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism

منکر شدن ها و نه گفتن های اگو واکنشی تدافعی است در برابر بدل یا المثنایی که بطور طاقت فرسایی به جای اش نمی آورد، بدلی که به نظر می آید بعضی وقتها از طریق اگو سخن می گوید.

چگونه فروید بخوانیم، جاش کوهن
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism

من بر این اعتقادم که مطالعه مستقیم درباره خودشیفتگی واجد برخی دشواری هاي خاص است. عمده ترین راه پی بردن ما به ویژگی هاي این بیماري، احتمالاً تحلیل بیماران هذیان زده است. درست همان گونه که از راه بررسی روان رنجوری هاي انتقال توانسته ایم علت تکانه هاي غریزي نیروي شهوي را بیابیم، با بررسی زوال عقل پیشرس و پارانویا به بصیرت هایی درباره روانشناسیِ «خود» میرسیم. در این مورد نیز براي فهم آنچه در پدیده هاي معمولی بسیار ساده به نظر می رسد، می بایست از حوزه آسیب شناسی و تحریف ها و مبالغه هایش استفاده کنیم. البته از سایر رهیافت ها که شناخت بهتري راجع به خودشیفتگی به ما می دهند نیز میتوان کمک گرفت. اکنون مایلم این رهیافت ها را به ترتیب زیر مورد بررسی قرار دهم: مطالعه درباره بیماری هاي عضوي، خودبیمارانگاري و زندگانی شهوانی دو جنس زن و مرد.

پیش درآمدی بر خود شیفتگی، زیگموند فروید. ترجمه حسین پاینده
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism

نخستين وجه فرهنگ، يا رويه ابتدايي آن عبارت است از تمامي و كليه نيروها، وسايل و دانـش هـايي كه آدمي بوسيله و واسطه آنها زندگاني حيواني خود را به زندگي انساني ترقي داده است و اين ترقي و تكامل نيز پديد آمده از بكار بردن نيروها و وسايل و دانش هاي بشري براي رام نمودن و به اختيار كشيدن طبيعت سركش و پرخاشگر بوده است .

جنبه دوم يا رويه ديگر فرهنگ عبارت است از جمع قوانين و مقرراتي كه براي تفاهم و سازش و حل و فصل مناسبات افراد در اجتماع بوجود آمده است و بطور كلي مي توان گفت: مقررات و قوانين اجتماعي كـه سازنده مناسبات و حدود اختيارات و بوجود آورنده ادارات و تأسيسات اجتماعي مي باشند، رويه دومين واحد فرهنگ مي باشد و لازم است تذكر داده شود كه اين مقررات و قوانين شامل امور اقتصادي نيز مي باشد كـه تقسيم و توزيع ثروت خارج از آن نيست.

آینده یک پندار، زیگموند فروید، ترجمه هاشم رضی
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism

مفاهیم نیروي شهوي متمرکز بر "خود" و نیروي شهوي متمرکز بر مصداق امیال از این حیث سودمندند که این دو مفهوم از مطالعه ویژگی هاي دقیق فرایندهاي روان رنجورانه و روان پریشانه استنتاج شده اند. تقسیم نیروي شهوي به دو نوع یکی نوعی که براي «خود» مناسب است و یکی هم نوعی که به مصداق هاي امیال تعلق میگیرد، پیامد اجتناب ناپذیر فرضیه اولیه اي است که بین غرایز جنسی و غرایز «خود» تمایز می گذارد. به هر حال، تحلیل هیستري و روانرن جوري وسواسی مرا به این تمایزگذاري صرف روان رنجوري انتقال واداشت و تا آنجا که من می دانم، تلاش همه روانکاوانی که خواسته اند این پدیده ها را از راه هایی دیگر تبیین کنند ناموفق مانده است.

پیش درآمدی بر خود شیفتگی ، زیگموند فروید، ترجمه حسین پاینده
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism