Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«رقص مردان خدا لطیف باشد و سبک. گوئی برگ است که بر روی آب می‌رود. اندرون چون کوه و صد هزار کوه، و برون چون کاه.»

(مقالات شمس تبریزی، تصحیح محمدعلی موحد، ص۶۲۳)


گوئی برگ است که بر روی آب می‌رود.
گوئی برگ است که بر روی آب می‌رود.
گوئی برگ است که بر روی آب می‌رود....

چقدر خواستنی است. به شیوه برگی که بر روی آب می‌رود، از روی زندگی گذشتن... سبک، سبک، سبک...

«چگونه می‌توانیم سبک‌بار زندگی‌ کنیم؟»؛ این پرسش را باید از شمس، از مولانا پرسید. از این عاشقان سبک‌روح.

و این سخن نغز مرتبط از محمد منصور هاشمی:

«آنها که به طول زندگی می‌اندیشند
می‌خواهند مدت بیشتری را به دنیا چسبیده باشند

آنها که به عرض زندگی می‌اندیشند
می‌خواهند با شدت بیشتری در آن تنیده باشند

من به ارتفاع زندگی می‌اندیشم

می‌خواهم جوری از فراز سر دنیا گذشته باشم
که ابر بر دشت می‌گذرد
ماه بر زمین

-با وقار-
-مرتفع-

می‌خواهم سبُک سفر کرده باشم و شادی‌آور
مثل قاصدک»(دفتر یادداشت‌های بد، مجموعه بیستم)


.
Audio
🍃 لودوویکا آینایدی آهنگساز و پیانونواز ایتالیایی از اساتید موسیقی کمینه‌گرا (minimalist) است، یعنی موسیقیی که بنایش بر برآوردن زیبایی نوا با وجود ساده بودن است. سعی کردم یکی از نواهای مشهور او را با بضاعت کمی که دارم بنوازم. نامش هست "نووله بیانکه" (ابرهای سفید).

🍃 تجربه‌ای که من از شنیدن این نواهای کمینه‌گرا و به خصوص همین آهنگ دارم این است که تقریبا با هر حال و هوایی تناسب دارد. اگر شاد باشی یا غمگین، حال خوش معنوی داشته باشی یا حال حماسی، هستی برایت رازی باشد جذاب یا خسته‌کننده، هرگونه که باشی با تو حرف می‌زند و هم‌دلی می‌کند.

🍃 اگر زیبایی در این نوا یافتید از آن استاد است، و هر کجا به نظر نازیبا آمد از نوازندگی ناشیانه‌ی من است.

🌹 عید مبارک

#موسیقی
@farhadshafti
Audio
آکادمی بین‌المللی حکمت: دوره‌ی معنویت و زندگی

🍃 ارائه‌ی دو گفتار از بیست گفتار این دوره‌، که در ایام ماه رمضان برگزار شد، با من بود:
▫️معنویت و رنج
▫️معنویت و آرامش

فایل صوتی این دو گفتار پیوست است.
دسترسی به فایل تصویری گفتارهای این دوره‌ی رایگان: صفحه‌ی آموزشی آکادمی بین‌المللی حکمت

#رنج #آرامش #معنویت
@farhadshafti
🍃 اگر مایل به شرکت در نشست‌های ماهانه‌ یا دو‌ماهانه‌ی تبادل نظر و پرسش و پاسخ هستید لطفا یکی از گزینه‌های زیر را انتخاب کنید:
Anonymous Poll
24%
اینستاگرام
49%
تلگرام لایو
14%
زوم
13%
کلاب هاوس با لینک خصوصی
در گام‌های پرشتاب زندگی، مباد که بی‌گناهی لگد‌مال شود.

🍃 در نزدیکی خانه‌ی ما گذری است که پر از این حلزون‌های کوچک و ظریف است.‌ یاد گرفته‌ایم که در این مسیر که قدم‌ می‌زنیم پایین پا را نیز نگاه کنیم که مبادا جان شیرینی را به قدم غفلت بستانیم یا بیازاریم.

@farhadshafti
پرسشی و پاسخی: خدای مهربان و عذاب

- اگر ما مهربانی خداوند را بر سختگیری او مقدم بدانیم پس تکلیف ما با آیاتی که از عذاب الهی به طرز بسیار شدید که بصورت دردناک و الیم و عظیم عنوان شده چیست؟

🍃 پیشتر به پرسشی مشابه پاسخی داده بودم. همان پاسخ را با یک پاسخ تکمیلی می‌آورم:

▫️قریب به اتفاق وعید جهنم در قرآن برای کافران (آنها که در زمان پیامبران از روی عناد و تکبر، ایشان را تکذیب کردند) است و نه برای انسان‌های دیگر (چه مسلمان و چه غیر مسلمان). وعده‌ی رحمت خداوند اما شامل همه‌ی انسان‌ها می‌شود.
▫️زبان قرآن زبان انذار است و در زبان انذار اغراق در «وعید» مرسوم است. هدف اصلی از وعید (بر خلاف وعده) بازداشتن دیگری از انجام کاری است نه لزوما عمل کردن به وعید. علمای معتزله بر همین مبنا خلاف در «وعید‌ جهنم» را برای خداوند نه قبح که حسن می‌دانستند.

🍃 دو نکته‌ی بالا در سطح الفاظ قرآن بود. پرسش بنیادی اما این است:
▫️ آیا پاداش و عذاب، و بهشت و جهنم در ادیان ابراهیمی (مسیحیت و اسلام و تا حدودی یهود) حکایت از امری واقعی می‌کنند، و یا تجلی حقیقتی هستند که در دل و ذهن پیشروان و پیروان ادیان ابراهیمی اینگونه تصویر شدند (همان حقیقت راز آلودی که در دل و ذهن پیشروان و پیروان دیگر ادیان، با حفظ مفهوم «عاقبت اعمال» به گونه‌ای متفاوت تجلی یافت و تصویر شد.)؟
شاید اندیشیدن در اینباره صورت مسئله را کاملا دگرگون سازد.

▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ا

و اما پاسخ تکمیلی بسط نکته‌ی بالا و بر مبنای بحثی است که با عنوان «خدای نامشخص» قبلا مطرح کرده‌ام و اخیرا نیز در دین‌آنلاین درباره‌ی آن صحبت کردم:

🍃 بر این باورم که اگر محمّد مصطفی حدود قرن ۶ پیش از میلاد در نپال یا هند به دنیا می‌آمد به جای بهشت و جهنم از نیروانا و سمسارا می‌گفت، و اگر گوتاما بودا در قرن ۶ میلادی در مکه به دنیا می‌آمد به جای نیروانا و سمسارا از بهشت و جهنم می‌گفت.

🍃 این که نظام هستی بر مبنای مهربانی است یک اصل است که ادیان متفاوت به آن رسیده‌اند. اما اینکه فرآیند هستی در تعامل با کسی که با این اصل هماهنگ باشد یا نباشد چیست، حقیقتی است که برای یک دین به صورت بهشت و جهنم تصویر شده است و برای دین دیگر به صورتی دیگر.

🍃 خوب است اجازه ندهیم که این تصویرها، آن اصل را در ذهنمان مخدوش کنند.

[email protected]

#پرسش_پاسخ #بهشت_جهنم

@farhadshafti
دانشگاه مک گیل ۱۰۰ عنوان کتاب که به صورت مشترک با دانشگاه تهران منتشر کرده را به صورت رایگان برای دانلود در سایتش قرار داده است؛ عمده کتابها در زمینه‌های فلسفه و کلام و الهیات و منطق، و تاریخ علم ایران و اسلام و ادبیات است که از لینک زیر در دسترس‌اند.

http://www.mcgill.ca/islamicstudies/tehran-branch/tehran-branch-publications

@IssuesofIranology
Audio
هفت گفتگو در باب اسلام و مسلمانی

🍃 گفتگوی هفتم (با گروه دوستان در تهران):
- جمع‌بندی، نماز، چند نکته‌ی عملی (12MB)

گفتگوی آینده (پایانی): پرسش و پاسخ


@farhadshafti
🍃 تصور کنیم پیامبر اکرم در برابر گروهی از زنان مدینه می‌ایستاد و با خشم می‌گفت: «من از آنهایی که اینگونه یا آنگونه لباس بپوشند بیزارم، بعدا گفته نشود که پیامبر خدا در چنین جمعی حاضر شد!»
اگر اینگونه می‌گفت آیا آیه‌ی زیر نازل می‌شد؟

«به سبب رحمت الهی، با آنان نرم‌خو شده‌ای، و اگر درشت‌خویی سنگدل بودی بی‌گمان از گِرد تو پراکنده می‌شدند، ...» (آل‌عمران، ۱۵۹)

🍃 وجود محمد مصطفی و نرم‌خویی و مهربانی او از مهم‌ترین عوامل اقبال مردم به دین او بود. مهربانی او سیاستی برای جذب به دین نبود، او مهربان بود، همین.

🍃 او نه با لباس و نه با تحصیل علم، بلکه با رفتارش حجةالاسلام بود، یعنی دلیلی بر حق بودن دین اسلام. او هرگز با رفتارش حجتی علیه اسلام نبود، که اگر بود مسلمانی نبود.

نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سِکندری داند

نه هر که طَرْفِ کُلَه کج نهاد و تُند نشست
کلاه داری و آیینِ سروری داند

وفا و عهد نکو باشد ار بیاموزی
وگرنه هر که تو بینی ستمگری داند

هزار نکتهٔ باریکتر ز مو این جاست
نه هر که سر بتراشد قلندری داند

@farhadshafti
احکام جزایی و سه صافیِ ضروری

🍃 بر مبنای دیدگاهی نواندیشانه به دین، در استنباط احکام جزایی باید از سه صافی (معیار) به ترتیب گذر کرد:

۱. موافقت حکم با فقه سنتی: در فقه اسلام، شیعه و سنّی، برای احکام جزایی شرایط و ضوابطِ محکمی آمده است. سویه‌ی اصلی این شرایط و ضوابط رعایت احتیاط، و اهتمام در یافتن بهانه‌ای برای کاهش یا بخشش حکم جزایی است، به خصوص در احکام سالبِ حیات.

۲. موافقت حکم با قرآن: در دیدگاهی درون‌دینی، قرآن مبنای اصلی فهم دین است. آن حکم فقهی که مبنای محکم و صریح قرآنی نداشته باشد، بلکه هم‌سو با آیات قرآن نباشد، بر مبنای این دیدگاه، از اسلام بر نیامده است. در احکام جزایی، آنچه که در قرآن بسیار مشهود است، حرمتِ جان انسان است. علی‌رغم برخی احکام سنگین در فقه سنتی، رویکرد و حکم قرآن برای همان موضوعات غالبا حکمی خفیف یا سکوت و صبر و چشم‌پوشی بوده است (مانند حکم سنگسار برای زنای محصنه، و‌ احکام مجازات برای ارتداد و سبّ‌النبی که مبنای صریح قرآنی نداشته بلکه استنباط حکمی متفاوت برای آنها از قرآن به راحتی ممکن است).

۳. موافقت حکم با شرایط و هنجارهای اخلاقیِ زمانه: احکام اسلام موافق شرایط خاصّ زمان و مکان وحی و هنجارهای اخلاقی آن زمان و مکان بود. سخن از شلّاق و دست و پا قطع کردن و برده‌داری در آن جامعه مانند سخن از جریمه کردن و زندان رفتن و تعهد استخدامی در زمان ما امری معمول و رایج بود. احکام جزایی اسلام نیز بر مبنای همین سیره و عرف زمانه آمدند که اگر چنین نبودند، نه قابل فهم بودند و نه قابل اجرا. اجرای این احکام در آن جامعه و در آن زمان امری خلاف عرف و انتظار نبود. در دیدگاهی نو به دین و احکام دینی، تطبیق حکم با شرایط و هنجارهای اخلاقی زمانه، نه تنها برای ماندن در مسیر تعقّل که برای حفظِ روح دین ضروری است.

🍃 این سه صافی البته محدود به احکام جزایی نیستند اما اهمیت آنها برای احکام جزایی دوچندان است. توجه نکردن به این سه صافی روز به روز دین و دین‌داری را مهجورتر و مغضوب‌تر می‌کند. آن احکام جزایی که از این سه صافی نگذشته باشند در برابرِ تعقل و وجدان اخلاقیِ بخش عمده‌ای از جامعه قرار می‌گیرند و با نو شدن نسل‌ها روز به روز بیشتر نابخردانه و ظالمانه دیده می‌شوند.

#احکام_جزایی

@farhadshafti
🍃 معلم و هنرمند، نامت "حسین"، نام خانوادگی‌ات "زمان"، و شهرتت راستی و آزادگی، پس "ز دست حضرت او نوش کن که نوشَت باد".

اون پرنده که صداش، مثل دریا آبی بود
تو گلوش بغض بهار، شبای مهتابی بود
شبای ستاره‌ها، شب روشن بهار
شبای خنده‌ی گل، روی فرش سبزه‌زار
عاقبت پر زد و رفت، اون پرنده پرکشید
از رو کوه یخ گذشت، تا به شهر گل رسید
فارغ از هرچه که بود، مرغ ما خسته نبود
روی شاخه‌ی بهار، با یه گل نشسته بود

@farhadshafti
می‌توانیم تصوّر کنیم که تنها خدای ما مسلمانان خدای حقیقی است. می‌توانیم کمی سخاوت پیشه کنیم و بگوییم که تنها خدای پیروان ادیان ابراهیمی خدای حقیقی است. حتی با کمی سخاوت بیشتر می‌توانیم بگوییم که خدای پیروان همه‌ی ادیان توحیدی آن خدای حقیقی است. بلکه با کمی نظر به ورای دیدگاه خود، ممکن است بر این باشیم که پیروان بعضی آیین‌های معنوی نیز که به خدایی متشخّص اعتقاد ندارند، در واقع با همان خدای حقیقی سرو‌کار دارند، و شاید با نگاهی دوباره دریابیم که حتی برخی از خداناباوران که منکر هرگونه معنویّت هستند، آنچه را که باور دارند و مسیری که در آن‌اند همان است که ما خدا و معنویّت می‌نامیمش. کاملا در اختیار ماست که تا چه حد آن حقیقت نامحدود نا‌متصوّر را در ذهن و قلب و کلاممان محدود و صورت‌بندی کنیم.

@farhadshafti
Audio
هفت گفتگو در باب اسلام و مسلمانی

🍃 گفتگوی آخر (با گروه دوستان در تهران):
- پرسش و پاسخ (31MB)

00:53  در قرآن آمده است همه‌ی امت‌ها پیامبری داشتند، آیا واقعا اینگونه بوده است؟
07:40 تکلیف امت‌هایی که پیامبری نداشتند چیست؟
09:44 آیا نیاز است که خود را به دینی محدود کنیم؟
11:53 مرز کثرت‌انگاری چیست؟
15:54 مدل حکیم و کودک در بحث ماهیت وحی
29:45 آیا داستان‌های قرآن برای کودکان مناسب است؟
41:25 پاسخ به نوجوانی که بپرسد چرا به اسلام پای‌بندیم چیست؟ (۱)
47:35 آیا تمام بخش‌های قرآن به کار امروز ما می‌آیند؟
58:50 قرآن و اخلاق زمانه
1:04:15 داستان خلقت و شواهد علمی
1:10:05 بر مبنای کثرت‌انگاری آیا باید فرزندانمان را به اسلام دعوت کنیم؟
1:17:32 بر مبنای بحث‌های ماهیت وحی، آیا می‌توان قرآن را کماکان معجزه دانست؟
1:24:12 عصمت پیامبران بر مبنای قرآن در چه مواردی بوده است؟
1:29:40 منظور از دستور به اطاعت پیامبر در قرآن چیست؟
1:32:12 پاسخ به نوجوانی که بپرسد چرا به اسلام پای‌بندیم چیست؟ (۲)
1:44:15 آیا تمایل به کثرت‌انگاری دینی ناشی از شرایط زمانه است؟

@farhadshafti
👇👇👇
1_4820941366.pdf
4.5 MB
فصل‌نامه‌ی حیات معنوی - شماره‌ی ۱۵: ویژه‌ی اخلاق نیایش
Audio
🍃 اگر روزی خداناباور شوم، گمانم این است که همچنان نماز خواهم خواند.

بریده‌ای از گفتار "فریاد محراب"، فایل‌های اصلی:
-
قسمت اول - کیفیت ضبط این قسمت خوب نیست
-
قسمت دوم

#نماز
@farhadshafti
سلسله نشست‌های هم‌اندیشی

🍃 ما به گفتگو نیازمندیم. گفتگو به هم‌اندیشی می‌رسد و از آنجا تا هم‌دلی راهی نیست. هم‌دلی حال انسان را خوش می‌کند و حال خوش به دل‌گرمی می‌انجامد، حتی اگر «هوا بس ناجوانمردانه سرد» باشد.

🍃 سلسله نشست‌های «هم‌اندیشی» همین دغدغه را در بردارند. نه من پاسخ روشنی برای همه‌ی پرسش‌ها دارم، و نه درد روزگار به پاسخ‌‌ درمان می‌شود. شکلِ برنامه بر مبنای پرسش و پاسخ است تا باب گفتگو گشوده شود. به یاری دوستان در خانه‌ی فرهنگی غدیر که میزبانی این نشست‌ها را برعهده گرفته‌اند سعی خواهم کرد در حد امکان، در حین تلاش برای ارائه‌ی پاسخ، امکان تبادل نظر و گفتگو نیز فراهم شود.

🍃 این نشست‌ها البته یک هدف کاملا خودخواهانه نیز دارند. همواره تفکر در پرسش‌ها بیش از تدبّر در پاسخ‌ها یاور اندیشیدن و آگاهی یافتنم بوده است. از این منظر، گمانم این است که آنکه از این نشست‌ها بیش از هر کس استفاده خواهد کرد، و از این روی سپاسگزار شرکت‌کنندگان خواهد بود، کسی جز من نیست.

🍃 هر نشست با سخنی بسیار کوتاه آغاز می‌شود تا جریان گفتگو را جهتی بخشد. موضوع سخن کوتاه اولین نشست «خشک‌مغزی و تعصب» است.

▫️این نشست چهارشنبه ۳۱ خرداد ساعت ۱۰.۰۰ شب از طریق اسکای‌روم برگزار می‌شود. جزییات در فرسته‌ی بعدی:

👇👇👇
Forwarded from کانال خبری جمعیت خیریه غدیر (heydar samirkaram)
سلسله نشست‌های هم‌اندیشی

تبادل نظر و پرسش و پاسخ
فرهاد شفتی
نشست اوّل: 10:00 شب، چهارشنبه 31 خرداد
موضوع سخن آغازین در این نشست: "خشک‌مغزی و تعصب" 🔹دوستان علاقمند می توانند از طریق لینک زیر در جلسه حضور یابند: https://www.skyroom.online/ch/12ht/yade-ostad
2024/11/16 01:59:04
Back to Top
HTML Embed Code: