Telegram Web Link
#نوروز از زبان #شاهنامه:


چو خورشید تابان میان هوا
نشسته بر او شاه فرمان‌روا
جهان انجمن شد برِ تخت او
شگفتی فرو ماند از بخت او

به جمشید بر گوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فرودین
برآسوده از رنج تن، دل زکین

بزرگان به شادی بیاراستند
می و رود و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ از آن روزگار
به ما ماند از آن خسروان یادگار

نوروز جمشیدی بر ایرانیان خجسته و فرخنده باد.
@ESHTADAN
VID-20220321-WA0027.mp4
26.4 MB
🔸نوروز ، نخستین روز از نخستین ماه, از سال نو,بر ایرانیان فرخنده و خجسته ،به شادی و رامش باد،
@ESHTADAN
Forwarded from ایران بوم
خاطره‌ی نوروزی

شادروان دکتر محمدامین ریاحی

وقتی بهار می‌آید و نوروز نزدیک می‌شود، خاطرات خوش نوروزی در دل‌ها موج می‌زند. خاطرات نوروزهای روزگاران کهن ملت‌مان که از راه تاریخ در حافظه‌ی قومی راه یافته و در دل‌ها نشسته است.

درست سی‌وشش سال پیش بود که ایام نوروزی 1346 را همراه خانواده در کرانه‌های مدیترانه در جنوب ترکیه گذراندم و از دیدن آثار زیبای یونانی و رومی و بازمانده‌هایی از عصر هخامنشی لذت‌ها بردم.
خوش‌ترین خاطره‌ی نوروزی را از آلانیا دارم. آلانیا تلفظ عامیانه‌ی علائیه، یادگار شهر و بندری است که آن را علاءالدین کی‌قباد یکم، پادشاه سلجوقی روم در سال 626 تا 634 در محل یک شهر ویران‌شده‌ی یونانی ساخته است. آلانیا شبه‌جزیره‌ای است کوهستانی و سبز و خرم به ارتفاع دویست سیصد متر از سطح دریا که از ساحل به درون دریا کشیده شده و پیرامون آن بارویی است از بناهای سلطان کی‌قباد و تا اندازه‌ای سالم مانده است.

در جست‌وجوی آثار تاریخی، در میان مزارع و باغ‌ها راه می‌رفتیم و از منظر زیبا و هوای بهشتی لذت می‌بردیم. فرزندانم اظهار تشنگی کردند. از پیرزنی که در کنار در ورودی باغی نشسته بود و جوراب می‌بافت آب خواستیم. با لطف و مهربانی گفت : «بفرمایید تو، آب بخورید و دهنی هم شیرین کنید. آخر نوروز است و عید ماست».

از شنیدن این که گفت نوروز عید ماست، کنجکاو شدم. به درون باغ رفتیم و با حیرت کنار سفره‌ی هفت‌سین نشستیم. وقتی پیرزن فهمید که ایرانی هستیم، مهربانی‌اش بیشتر شد و اصرار کرد که ناهار باید بمانید. آخر من هم ایرانی هستم. پرسیدم در چه تاریخی از ایران به این گوشه‌ی دورافتاده که دورترین نقطه‌ی ترکیه از ایران است آمده‌ای؟ گفت: «من تازه نیامده‌ام، از بازماندگان سلجوقیانم و نام خانوادگی‌ام هم سلجوقی است!».

از آن روزها درست سی‌وشش سال می‌گذرد. در این مدت همیشه فکر کرده‌ام که آداب و رسوم زیبا و منطقی و طبیعی ما در خارج از ایران، در شرق و غرب و شمال و جنوب کشور ما هم گسترده شده است. نوروز که در حافظه‌ی قومی ما به جمشید، پادشاه اساطیری نسبت داده شده از هند تا بالکان و از سمرقند تا بخارا و کوه‌های قفقاز تا کرانه‌های جنوبی خلیج فارس با آداب و رسوم مشابهی جشن گرفته می‌شود.

علاوه بر کردها و مردم افغانستان و تاجیکستان و قفقاز که هر جا باشند خود را ایرانی می‌دانند و ایرانی هستند، بسیاری از مردم کشورهای همسایه هم نوروز را کم‌وبیش با همان مراسمی که در ایران معمول است، جشن می‌گرفته‌اند و می‌گیرند.

نوروز در طی هزاران سال در سراسر پهنه‌ی فرهنگی ایران، پیام‌آور شادی و امید برای همگان بود. حتا در سده‌هایی هم که تقویم قمری در کشور ما رسمیت داشت باز هم مردم سراسر ایران و روستاییان در هر دشت و کوهسار حساب نوروز را داشتند.

نوروز در کنار زبان و فرهنگ و تاریخ ایران از ارکان قومیت و از موجبات بقای ملت ماست. بی‌سبب نیست که دشمنان ملت ما در هر دوره‌ای سعی در کاستن از جلال و شکوه نوروز داشته‌اند. وقتی هم که می‌دیدند نمی‌توانند مردم را از برگزاری مراسم عید ملی خود باز دارند ترجیح می‌دادند که نوروز، جشن بهار نامیده شود.
در این سال‌ها در چند کشور، دولت‌ها هم با ملاحظه‌ی ژرفای سنت‌های ملی، نوروز را عید ملی مردم خود و تعطیل عمومی اعلام کرده‌اند. ما از این کار ناراضی نیستیم و خوشحال هم هستیم که توجه به فرهنگ مشترک موجب افزایش دوستی و هم‌بستگی شود، جز این که آن‌ها مردم خود را گول می‌زنند و چنین وانمود می‌کنند که ایرانیان این عید را از آن اقوام گرفته‌اند. اما چه جوابی دارند به این که نوروز لفظ فارسی است و از چند هزار سال پیش در سده‌هایی که هنوز پای آن قوم‌ها به مسکن امروزی‌شان نرسیده بود به همین نام در سرزمین ایران جشن گرفته می‌شد؟

ایرانیان از چند هزار سال پیش در هر سال دو روز را عید می‌گرفتند. نوروز را در اول بهار در نیمه‌ی اول سال، و مهرگان را در اول پاییز در آغاز نیمه‌ی دوم سال. در قرون متأخر جلال و شکوه نوروز از رونق مهرگان کاست.

شادی همگانی ملت ایران در مراسم گونه‌گون نوروز که از چهارشنبه‌سوری آغاز می‌شود و تا سیزده فروردین در سراسر ایران ادامه می‌یابد با سایر یادگارهای روزگاران کهن از شواهد هویت ملی ماست. فرهنگ ملی در معنی وسیع کلمه، رمز بقای زندگی سعادت‌مند ملت‌هاست. در سراسر جهان چند کشور و ملت را می‌توان نشان داد که آداب و رسوم و زبان و ادب و تاریخ و فرهنگی به دیرینه‌گی ملت ما داشته باشند؟ این همه ضامن بقای ملت ما و نگهبان حیات ملی ما در برابر حوادث بوده است و خواهد بود.

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/didehban/mirase-manavi/306-khatere-norozi.html

https://www.tg-me.com/joinchat-BTli7Dy87gKr4Pr7-2LhsA
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خوش آمد باد نوروزی به صبح از باغ پیروزی
به بوی دوستان ماند نه بوی بوستان دارد
(سعدی)

🎥 نگاره، موشن "نوروز"، با خوانندگی (کاراکتر طنز) فتحعلی شاه

هر روزتان نوروز
نوروزتان پیروز



@kheradsarayeferdowsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 پایکوبی شمالی (مازندرانی) چککه سِما

🔸 در این توژک گوشه کوچکی از این پایکوبی(رقص )را میبینید این پایکوبی از تنوع ویژه ای برخوردار هست هر بانوی مازندرانی با سبک و سیاق ویژه خود این رقص را اجرا میکرد زنان هنرمند در جشنها به هنرنمایی میپرداختند زنانی که امروز یا در زیر خروارها خاک خوابیده اند و یا اینکه آنقدر مسن و پیر هستند که توان به نمایش گذاشتن هنر خودرا ندارند.نسلهای امروزی هم تنها شکل بسیار ساده ای از این پایکوبی را اجرا میکنند.
عروسی های قدیم یک دنس بود و چه لذتی داشت.
یادش بخیر


پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
⁠⁣سوم فروردین‌ماه سالروز درگذشت عبدالعظیم قریب گرکانی

استاد دو منّت بزرگ بر ادب فارسی داشت. یکی آنکه دستوری کوتاه برای زبان فارسی اما به زبانی روشن و در قالبی تازه نوشت. اگرچه میرزا حبیب اصفهانی و بعضی از ایرانیان و فرنگیان پیش از او بدین کار دست زده بودند، اما کتاب استاد رواج عام یافت و نسل پنجاه سال اخیر قواعد زبان را از آنچه مرحوم قریب مدوّن و مبوّب کرده است، آموخته‌اند. اغلب کتب اخیر هم بر همان اسلوب است که او بنیاد گذارده است.
دیگر آنکه منتخباتی ظریف مبتنی بر ذوق خاص و لطیف فارسی‌گویان فراهم کرد که سال‌ها در مدارس تدریس می‌شد و نمونه‌هایی برازنده و درخشانی از آثار خوب منظوم و منثور قدما را در بر داشت.
استاد در دوران حیات علمی خود از تحقیق بازننشست و آثار مفیدی از خود به جای گذاشت که فهرست آنها که چاپ شده است به شرح زیر است:

الف. کتاب‌های درسی

۱. قواعد فارسی (صرف و نحو فارسی، سه جلد).
۲. دستور زبان فارسی (چهار جلد).
۳. بدایة الادب (۱۳۲۴ق).
۴. فرائد الادب، شش جلد (چاپ‌های متعدد دارد).
۵. کتاب املاء، سه جلد (چاپ‌های چند دارد).
۶. کتاب فارسی، دو جلد (با همکاری چند تن از فضلای دیگر، برای وزارت فرهنگ).
۷. سخنان شیوا (۱۳۱۸).
۸. کتاب فارسی (از انتشارات مؤسسۀ وعظ و خطابه).
۹. دستور زبان فارسی، دو جلد (با همکاری چهار استاد دیگر).

ب. تصحیح و تحشیۀ متون

۱۰. کلیله و دمنه (که چندین بار طبع شده است).
۱۱. منتخب کلیله و دمنه (که برای مدارس تهیه شده است).
۱۲. تاریخ برامکه (به انضمام رساله‌ای مفصل در احوال برامکه).
۱۳. گلستان سعدی (که چندین بار طبع شده است).
۱۴. بوستان سعدی.

[نادره‌کاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۱، ص ۲۱۵-۲۱۶]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی

@AfsharFoundation
@ESHTADAN
شعر و خوانش
دکتر باستانی پاریزی
دو سروده از
از دکتر باستانی پاریزی

ياد آن شب كه صبا در رَهِ ما گُل می‌ريخت
بر سَر ما زِ در و بام و هوا گُل می‌ريخت
سر به دامانِ مَنَت بود و زِ شاخ گُل سرخ
بر رُخِ چون گُلَت آهسته صبا گُل می‌ريخت
خاطرت هست كه آنشب همه شب تا دَمِ صبح
شب جدا شاخه جدا باد جدا گُل می‌ريخت
نسترن خُم شده لعل لب تو می‌بوسيد
خضر، گويی به لبِ آب بقا گُل می‌ريخت
زلفِ تو غرقه به گُل بود و هر آنگاه كه من
می‌زدم دست بدان زلف دو تا گُل می‌ريخت
تو به مَه خيره چو خوبان بهشتی و صبا
چون عروس چَمَنَت بر سر و پا گُل می‌ريخت
گيتي آنشب اگر از شادی ما شاد نَبود
راستی تا سحر از شاخه چرا گُل می‌ريخت؟
شادی عشرتِ ما باغ گُل افشان شده بود
كه بپای من و تو از همه جا گُل می‌ريخت
.

#استاددکترمحمدابراهیم‌باستانی‌پاریزی
#پرویز‌بهرام
#یادبود_بزرگان

https://www.tg-me.com/tarikhfarhanghonariranzamin
📻 اپیزود نوروزی رادیو مردمنامه: نُو روز باستانی 🎙️

یکی از جذاب‌ترین مسائل در بررسی تاریخ مردم، آن‌جاست که می‌بینیم رسمی سال‌ها در میان ایرانیان جریان داشته و مثلاً ما همان نوروزی را جشن می‌گیریم که داریوش هخامنشی و همسرش آرتیستونه در تخت‌جمشید جشن می‌گرفتند. همان عناصری را بر سر سفره هفت‌سین می‌گذاریم که شاهان ساسانی می‌گذاشتند. مشتاق رسیدن همان عیدی هستیم که فردوسی، حافظ و سعدی صدها سال پیش مشتاق آمدنش بودند و برایش شعر می‌سرودند. اگر امروز مدیران ما به کارکنان خود عیدی می‌دهند، شاهان اشکانی و ساسانی هزاران سال پیش همین کار را می‌کردند. یا اگر ما در هزاره‌ی سوم به خرید لباس عید می‌رویم، نظامی ۸۰۰ سال پیش گفته: جامه نو کن که فصل نوروز است!

📣 گویندگان این اپیزود؛ فریما دستیار و محمد گودرزی؛ نویسنده محتوا، فاطمه کاملی و طراح تصویر و صداگذار نیز فاطمه نصیری‌راد بوده‌اند.

📌با ورود به لینک زیر؛ در وبگاه مردم‌نامه، این اپیزود جدید را گوش کنید:👇👇👇
🔗https://mardomnameh.com/radiomardomnameh
💥۶ فروردین زادروز #زرتشت اندیشمند و فیلسوف ایرانی گرامی باد.

🔸پیام درخشان و بزرگ فیلسوف باستانی ما زرتشت اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک در شاهنامه فردوسی به صورتی گسترده در همه داستانها و ماجراها متبلور و بیان شده است .
#جلیل_دوستخواه
@shahnamehpajohan
@ESHTADAN
▪️به مناسبت سالروز درگذشت
ریچارد نلسون فرای (۱۰ ژانویه ۱۹۲۰- ۲۷ مارس ۲۰۱۴) ایران‌شناس برجسته آمریکایی و استاد بازنشستهٔ دانشگاه هاروارد..🔻
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بخشی از مصاحبه تلوزیون سی‌ان‌ان با پروفسور فرای


Richard Nelson Frye (January 10,1920 - March 27, 2014)

@PAHLAVICA
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مصاحبه پروفسور فرای با صدا و سیمای جمهوری اسلامی


Richard Nelson Frye (January 10,1920 - March 27, 2014)

@PAHLAVICA
آنچه درباره ساعت زمین نمی‌دانید

ساعت زمین یا ساعت آبی زمین برنامه ای برای نجات زمین و اگاهی عمومی است که در سال 2014 با هدف ایجاد قدرت گیری بیشتر از توان عمومی مردم و تشویق مردم سراسر جهان به انجام فعالیت‌های متنوع تر و گسترده‌ای فراتر از خاموش کردن چراغ‌ها در ساعت مقرر بپردازند.
 
این برنامه به شرکت کنندگان امکان می دهد با تامین امکانات مالی فعالیت مثبت تر و تغییرات کاملا محسوس و مادی درکنار فعالیت نمادین خاموشی انجام دهند. مراسم ساعت زمین در سال 2014 همچون سال های گذشته در 29 مارچ درساعت 8.30 تا 9.30 به وقت محلی برگزار می‌شود.


هدف ساعت زمین چیست؟

ساعت زمین تشویق می‌کند تمام جامعه های بشری را به برقرار ارتباط متقابل و مشارکت در برخورداری از فرصت‌ها برای آگاهی و مقابله با چالش‌های موجود در مسیر دنیای مسئولیت پذیر در برابر طبیعت وادار کند.
 
هدف اصلی این حرکت نمادین تشویق تمامی افراد، شخصیت‌های مشهور، صاحبان کسب و کار و تجارت به شرکت و نشان دادن نقش رهبری خود دراقدام برای حل مشکلات زمین است. ساعت زمین ویترینی جهانی برای اندازه گیری وسنجش میزان تلاش‎ها و تاثیر این افراد در تغییر رفتار انسا ن و تغییر سبک زندگی مردم براساس ارزش‌های پایدار و دوستدار طبیعت و کاهش روند تخریب کنونی زمین است.
 
روز زمین نخستین بار به پیشگامی و ابتکار بیناد حیات وحش استرالیا در سیدنی شکل گرفت و اکنون با مشارکت بیش از 2.2 میلیون انسان و 2000 شرکت تجاری که هر سال چراغ‌های خود را دراین ساعت خاموش می کنند به بزرگترین اقدام جهانی در نجات زمین مبدل شده است. 2014 هشتمین سال برگزاری این مراسم است.
 

آیا خاموش کردن چراغ‌ها خطرناک نیست؟

این برنامه تنها خواستار خاموش کردن چراغ های غیر ضروری است نه چراغ هایی که برای سلامت عمومی الزامی هستند.
 


چه نوع شمع‌هایی برای ساعت زمین باید استفاده کرد؟

با توجه به مواد مخرب محیط زیست در شمع‌های عادی و سنتی الزامی است تنها از شمع‌هایی استفاده شود که صددرصد از جنس سویا و یا موم طبیعی ساخته شده وقابل بازیافت باشند. شمع‌هایی بدون دود و بدون مواد سمی و آلاینده و یا حساسیت زا که حقیقتا از مواد طبیعی باشند. ودرساخت آن شمع‌ها نیز از مواد مخرب و الاینده جو زمین استفاده نشده باشد.
این شمع‌ها باید بدور از دسترس کودکان، بدور از پنجره‌ها ودرجای ثابت و امن و بی خطر قرار بگیرند تا ایجاد خطر آتشسوزی نکند.
 
خاموش کردن چراغ ها به طور کاملا همزمان راس ساعت مقرر بسیار اهمیت دارد درغیر انی صورت اثر نمادین خود را از دست می دهد.
 

چرا 29 ماه مارچ؟

زیرا این ماه آغاز بهار و اغاز پاییز در نیمکره جنوبی است که امکان می دهد شاهد غروب همزمان خورشید در هر دو نیمکره باشیم. این کار به طور همزمان در این تاریخ اثر بصری این اقدام را بیشتر می کند.
ساعت زمین تاکنون نقشی در کاهش مصرف انرژی نداشته و تنها نقش نمادین دارد. ایده ساعت زمین حاصل فعالیت یک تیم واتاق فکر به رهبری مدیر اجرایی و از بنیادگذاران ساعت زمین به نام اندی رایدلی بود و نتیجه همکاری  او با لئو بورنت از بنیاد حمایت از حیات وحش استرالیا و شرکت فایرفکس در مقابله با تغییرات اب و هوایی بود.
 
این ایده تا سال 2007 همچان با تردید و انتقاداتی روبرو بود اما اکنون با برگزار انواع راهپیمایی ها و آغاز گفتگو درباره تغییرات آب و هوایی و توجه عمومی به حل مشکلات رویاروی کره زمین این مراسم کاملا پذیرفته شده است.
 
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/12178-saat-zamin.html

___
 کانال تلگرامی ایرانبوم
https://www.tg-me.com/joinchat-BTli7Dy87gKr4Pr7-2LhsA
Forwarded from ایران بوم
زندگینامه شادروان دکتر فریدون آدمیت  (۱۲۹۹، تهران – ۱۰ فروردین ۱۳۸۷، تهران)

پایان نامه‌اش را درباره زندگی و اقدامات سیاسی میرزا تقی خان امیر کبیر نوشت که دو سال بعد (1323) با عنوان  امیر کبیر و ایران ویا ورقی از تاریخ ایران  با مقدمه استادش دکتر محمود محمود به دست چاپ سپرده شد. این کتاب بعدها با عنوان امیر کبیر وایران از سوی انتشارات خوارزمی تجدید چاپ شد و در هر بار، با تجدید نظرهایی از سوی آدمیت روبرو شد  به نحوی که آخرین تجدید نظر بر این کتاب را آدمیت در سال 1353 بر آن اعمال و در مقدمه خود به آن اشاره کرد.

آدمیت درحالی که دانشجوی دانشکده حقوق بود در سال 1319 به استخدام وزارت خارجه در آمد تا ضمن کار تحصیلات خود در خارج از کشور را تکمیل کند. نخستین فعالیت اداری- اجرایی آدمیت دبیری سفارت ایران در لندن بود.

وی در کنار ماموریت اداری، به دانشکده علوم سیاسی و اقتصاد لندن رفت و بعد از پنج سال تحصیل در رشته تاریخ سیاسی و فلسفه سیاسی در سال 1951 به درجه دکتری دست یافت.
آدمیت پس از این دوران به تهران بازگشت در سال 1328 به معاونت اداره حقوقی وزارت امور خارجه منصوب شد.

این مسئولیت چندان به طول نینجامید  به نحوی‌ که دو سال بعد در دولت مرحوم دکتر مصدق (1330) به نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد و سپس وزیر مختاری در آن جا تعیین شد.
این ماموریت تا سال 1338 ادامه داشت و وی در این سال‌ها (1955) دومین اثر خود را با عنوان «جزایر بحرین؛ تحقیق در تاریخ دیپلماسی و حقوق بین‌الملل» به زبان انگلیسی در نیویورک منتشر کرد.

شرکت در چندین کنفرانس و انجام وظیفه در مقام داور بین‌الملل دیوان دائمی حکمیت لاهه از فعالیت‌های دیگر آدمیت به شمار می‌رفت.

مدیرکلی سیاسی با مقام سفیرکبیری (1339)، سفارت کبرای ایران در لاهه (1340) و سفیر کبیری در دهلی نو (1342) از دیگر سمت‌های اداری واجرایی آدمیت در خارج از ایران بود که با بازگشت به ایران و دریافت سمت مشاور عالی سیاسی (1344) پایان یافت.
فریدون آدمیت بعد از مدتی تقاضای بازنشستگی کرد و از اواخر دهه 40 تمامی وقت و انرژی خود را صرف مطالعه و تحقیق در عصر مشروطیت کرد و با روش تحقیق علمی و تاریخ‌نگاری انتقادی، ایده‌ها و جریانات آن دوران را به موضوع مطالعه خود تبدیل کرد.

آدمیت در نزدیک به سه دهه کار پژوهشی توانست برخی از مهمترین رخدادهای و جریانات عصر مشروطه را در نزدیک به 25 کتاب تالیف کند و از این بابت سهمی جدی در هدفمند ساختن و نیز جهت دادن به تاریخ نگاری علمی ایفا کند. از این بابت وی را به حق پدر تاریخ نگاری نوین ایران باید نام نهاد.

 آثار آدمیت عبارتند از:

امیر کبیر و ایران 1324 بعدها انتشارات خوارزمی

فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت؛ انتشارات سخن،1340

برخورد عقاید و تکامل پارلمانی در مجلس اول (مجله سخن 1344)

سرنوشت قائم مقام (انتشارات سخن،1344)

سه مکتوب میرزا فتحعلی، سه مکتوب و صد خطابه میرزا آقاخان (مجله یغما 1345)

اندیشه‌های میرزا‌ آقاخان کرمانی، (انتشارات پیام، 1346)

اندیشه‌های میرزا طالبوف تبریزی (انتشارات پیام، 1346)

انحطاط تاریخ نگاری در ایران (مجله سخن.1346)

اندیشه‌های میرزا فتحعلی آخوندزاده (انتشارات خوارزمی،1349)

اندیشه ترقی و حکومت قانون؛ عصر سپهسالار (انتشارات خوارزمی،1351)[یادی از مدیر انتشارات خوارزمی]

مقالات تاریخی (انتشارات دماوند،1352)

فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران (انتشارات پیام،1354)

ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران (انتشارات پیام،1355)

افکار اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در آثار منتشر نشده دوران قاجار (انتشارات آگاه،1356با همکاری هما ناطق)

عقاید و آرای شیخ فضل الله نوری (کتاب جمعه، شماره 31 سال 1359)

آشفتگی در فکر تاریخی (انتشارات مجله جهان اندیشه، 1360)

شورش بر امتیازنامه رژی (انتشارات پیام، 1360)

مجلس اول و بحران آزادی (انتشارات روشنگران و مطالعات زنان،1370)

تاریخ فکر از سومر تا یونان و روم (انتشارات روشنگران و مطالعات زنان،1375)

آدمیت دو کتاب آماده شده برای انتشار هم دارد به نام تاریخ دیپلماسی در ایران و جلد دوم تاریخ فکر که به دلیل بیماری و کهولت نتوانست آن‌ها را به پایان برساند.

کتابی هم به همت علی اصغر حقدار با عنوان «فریدون آدمیت و تاریخ مدرنیته در عصر مشروطیت» از سوی انتشارات کویر به بازار کتاب عرضه شده است که در آن زندگی و آثار این مورخ مورد بررسی قرار گرفته است.

دکتر فریدون آدمیت روز دهم فروردین 1387 بعد از طی بیش از 20 روز عمل جراحی در بیمارستان تهران کلینیک تهران در گذشت و پیکر وی در روز یازدهم فروردین در مقبره خانوادگی‌اش در بهشت زهرا به خاک سپرده شد

https://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/13248-fereidun-adamiat.html

@iranboom_ir
⁠⁣دهم فروردین‌ماه سالروز درگذشت قاسم غنی

دکتر غنی از دورۀ دهم تا سیزدهم سمت نمایندگی سبزوار را داشت. چندی هم وزیر بهداری و از آن پس سفیر ایران در مصر و ترکیه بود.
سالیانی در دانشکدۀ طب تدریس کرد. نیز در دانشکدۀ معقول و منقول مدرس روان‌شناسی بود. در فرهنگستان از اعضای پیوسته به شمار می‌رفت.
مرحوم غنی از دوستان نزدیک مرحوم علّامه قزوینی بود و با او در تصحیح دیوان حافظ همکاری کرد. در انتشار مجلۀ نفیس یادگار با عباس اقبال پایمردی و یاوری فرمود و مقالاتی که در مجلۀ مذکور نوشت از سر تحقیق و فاضلانه بود. از آثار دکتر غنی کتبی که به چاپ رسیده است اینهاست:
ابن‌سینا، معرفة النفس، تاریخ عصر حافظ، تاریخ تصوّف، بحثی در تصوّف، بحث در سیاست، تصحیح تاریخ بیهقی به مشارکت دکتر فیاض.
جز اینها دکتر غنی سه کتاب طائیس، عصیان فرشتگان، بریان‌پزی ملکۀ سبا از آثار آناتول فرانسیس را از زبان فرانسوی به فارسی ترجمه و نشر کرد.

[نادره‌کاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۱، ص ۱۱۷-۱۱۸]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی

@AfsharFoundation
یازدهم فروردین‌ماه زادروز محمد قزوینی

محمد قزوینی و آناتول فرانس

جمالزاده می‌گفت در اوایلی که قزوینی به برلن آمده بود روزی یکی از کتاب‌های آناتول فرانس را که در آن آکادمیسین‌ها مورد طنز و تمسخر قرار گرفته‌اند به او دادم و خواهش کردم آن قسمت خاص را که یکی دو صفحه بیشتر نمی‌شد و وقت چندانی نمی‌گرفت بخواند.
مرحوم قزوینی با تحاشی و عصبانیت عجیب غریبی گفت: جمالزاده وقت آدمی تنگ است و من در یک رشتۀ خاص مطالعه می‌کنم و حاضر نیستم این‌گونه لاطائلات را که موجب تضییع وقت است بخوانم. اما من به اصرار خویش افزودم و بالاخره گفت: بسیار خوب پس می‌برم منزل و می‌خوانم.
پس از چند روز مرحوم قزوینی کتاب را برگرداند و با حالت مبهوت و چهرۀ گشاده‌ای گفت: رفیق این مرد (آناتول فرانس) دنیای تازه‌ای بر من گشود. معلوم شد که قزوینی در این فرصت نه تنها آن کتاب، بلکه چند کتاب دیگر آناتول فرانس را هم از کتابخانۀ برلن قرض گرفته و خوانده بود.

[نادره‌کاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۱، ص ۸۳]

@AfsharFoundation
🔖علامه قزوینی و دیدگاه محقق ایرانی به منابع غربی

▪️نخست این‌که هر ترهاتی را به صرف آن که از فرنگ آمده نباید پذیرفت.

▪️«مقصود این است که هموطنان عزیز من به الفاظ باطمطراق «معلم السنة شرقيه» و عضو انجمن علمی فلان یا آکادمی بهمان غره نشوند و هر ترهاتی را که از طرف اروپا به امضای هر مجهولی می‌آید چشم‌ بسته بدون آنکه آن را به محک اعتبار بزنند وحی منزل ندانند و در هر چیزی عقل خداداد را که معیار تمیز حق از باطل فقط اوست توأم با علم اکتسابی میزان قرار داده همه چیز را با آن ترازو بسنجند تا راه را از چاه و خضر را از غول گمراه باز شناسند.»

▪️دو دیگر تأکید قزوینی بر «عقل» و «علم اکتسابی، به عنوان تنها ترازوی سنجش درست و نادرست، در واقع بیانگر دیدگاه اثبات گرایانه اوست. باید گفت مهمترین نکته‌ای که قزوینی از فرهنگ و تمدن فرنگی آموخته بود و می‌کوشید تا آن را به هموطنان عزیز، خود نیز بیاموزد، همین دیدگاه پوزیتیویستی و روش استفاده
از آن در پژوهش‌های ادبی و تاریخی بود. در نامه‌ای که به عباس اقبال نوشته، او و کسروی و جمال زاده را به سبب «تتبع وتبحر» و پیروی آنان از «طريقه انتقادی متأخرین از علمای اروپا» بسیار ستوده است، و سپس لوازم این طريقه انتقادی (methode critique) را، که حاصل آن «خدمات بسیار شایان به علوم و آداب مشرق زمین» بوده، بدین گونه بیان می‌کند:

▪️«(مستشرقین اروپا) به‌واسطه عدم تقید و تعبدشان به بعضی از قیود و حدود مذهبی و غیره در طريقه انتقادی و مقایسۀ مظان مختلف با یکدیگر و احداث نور حقیقت به‌واسطه اصطکاک دادن آراء متناقضه با هم (اگر بخواهیم تعبیر شیمیست ها را بکار ببریم) ید بیضا نموده‌اند. در ایران سرتاسر آن کسی را بنده ندیده بودم و نشنیده بودم که با این طریقه انتقادی ( methode critique) آشنایی داشته باشد ولی الحمدلله که در این سنوات اخيره جسته جسته نمونه‌های بسیار مکمل از آن مشاهده می‌شود از قبیل آقای جمال‌زاده (در روابط روس و ایران) و سرکار عالی (_عباس اقبال_) و رفیق فاضلتان آقای کسروی (۱۳۰۲).»

📚پیشگامان نقد ادبی در ایران، محمد دهقانی، نشر سخن، چاپ نخست ١٣٨۰، ص ٧۵. منبع سخنان علامه قزوینی در کتاب موجود است.

@ahle_tamyz
@ESHTSDAN
⁣⁣دوازدهم فروردین‌ماه زادروز دکتر احسان یارشاطر، بنیان‌گذار و سرویراستار دانشنامۀ ایرانیکا و استاد پیشین مطالعات ایرانی در دانشگاه کلمبیای نیویورک

هویت ملّی

هویت ملّی از احساسی درونی می‌زاید. چنان‌که از مقالات دانشمندان... برمی‌آید عواملی چند مثل زبان و مذهب و نژاد و وطن و از همه مهم‌تر اشتراک در تجارب تاریخی در تکوین آن مؤثر است.
بحران هویت هنگامی روی می‌دهد که یکی یا بیشتر از این عوامل در خطر بیفتد یا در اثر رویدادها و دگرگونی‌ها پریشان شود. ایران در طی تاریخ پر فراز و نشیب خود چند بار با چنین بحرانی روبه‌رو شده است. سرزمینِ آن گاه به تصرف بیگانگان (آسوریان، مقدونیان، تازیان، ترکان و مغولان) درآمده، مذهب ملّی آن به مذهبی دیگر جای سپرده، اقوام دیگر در آن سکنی گرفته و نژادی آمیخته در آن ساخته‌‌اند، خط آن دیگرگون شده و زبان آن پاکی خود را از دست داده است. با این همه، ایران به پای خود ایستاده و هویت خود را از معرکه به در برده است...
باید گفت ایران برای حفظ خودی خود و پرهیز از گمنامی وسیله‌ای در اختیار دارد که از دیرباز وی را در پاسداری هویت ملّی یاری کرده و از بر افتادن هخامنشیان تا کنون پیوسته دستگیر و مددکار ما بوده است و آن تجارب مشترک تاریخی و حاصل آنهاست که به صورت میراث ملّی به ما رسیده است. ظرف این میراث و پاسبان قوام آن زبان فارسی است که صرف نظر از زبان‌های محلّی از روزگار ساسانیان زبان رسمی و ادبی ایران بوده است. زبان فارسی بستر فرهنگ و تمدن و تاریخ ما، گنجینۀ افکار ما و دستمایۀ شاعران و نویسندگان ماست. تنها با گرامی داشتن زبان فارسی و آموختن و آموزاندن آن و مهر ورزیدن به آن و بارورتر کردن آن است که می‌توانیم امیدوار باشیم که از تنگنای بحران کنونی نیز برهیم و خطر را از سر بگذرانیم و از زوال هویت دیرپای خود مصون بمانیم.

[«هویت ملّی»، احسان یارشاطر، ایران‌نامه، سال ۱۲، شمارۀ ۳، تابستان ۱۳۷۳، ۴۲۳-۴۳۰]

عکس از گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار و عکاس ایرج افشار

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی

@AfsharFoundation
Forwarded from شفیعی کدکنی
4_5940403558116493870.pdf
1.3 MB
چرا در شاهنامه از پادشاهان ماد و هخامنشی ذکری نیست؟
پروفسور احسان یارشاطر
تیر، نام روز سیزدهم در ماه‌های ایرانی و نام ماه چهارم در تقویم رسمی ایران است. تقارن تیرروز و تیرماه، جشن تیرگان است که از جشن‌های باران و باروری در ایران بوده‌است.
تیرروز و تیرماه تعلق به ایزد تیر یا تِشتَر/ تیشتر دارند. تیشتر از ایزدان روشنایی آب‌فزای مرزنمای ایرانی است و تجلّی آن در عالم گیتیک، ستارۀ شباهنگ (شعرای یمانی) است. سیزدهم فروردین‌ماه به سبب تعلق به تیشتر که ایزد آب و گیاه و مرز است، روز صحرا و سماع و لب جوی و تماشاست و روزی فرخنده است و بیرون رفتن ایرانیان در این روز با نحوست عدد سیزده که پدیده‌ای نوآمده است، پیوند ندارد. همچنین این روز با کشتار ادعایی ایرانیان به دست یهود، موسوم به واقعه‌ی پوریم که اخیراً عده‌ای با احساسات، آن را تبلیغ می‌کنند و واقعه‌ی تاریخی وامی‌نمایند، ارتباطی ندارد.
نیز تیرروزِ تیرماه که تیرگان است، روزی بود که آرش شیواتیر، بهترین تیرانداز آریایی، تیر انداخت و مرز و آب و گیاه را به ایران بازآورد. آن روز تیرگان کوچک بود و تیرگان بزرگ، شش روز پس از آن بود که تیر آرش در کرانۀ جیحون فرود آمد و مرز ایران پیدا شد.

#تیرروز
#تشتر
#تیشتر
#سیزده_به_در
#تیرگان
#پوریم
@iranshahr1353
2024/11/20 07:26:53
Back to Top
HTML Embed Code: