#فرهنگ_زبان
"... شب هنگام
فرشته مرگ، بر درگاه خانه آمد و اجازه ورود خواست
پيامبر رخصت داد
پيك خدا كه داخل شد
حاضران ديدند كه برقي شگفت
در نگاه پيامبر درخشيدن گرفت
همانند نوري كه در روز ميلاد در چشمهايش داشت..."
بخشي از شعر ويكتور هوگو درباره رحلت رسول اكرم(ص)
@farhangozaban
@ESHTADAN
"... شب هنگام
فرشته مرگ، بر درگاه خانه آمد و اجازه ورود خواست
پيامبر رخصت داد
پيك خدا كه داخل شد
حاضران ديدند كه برقي شگفت
در نگاه پيامبر درخشيدن گرفت
همانند نوري كه در روز ميلاد در چشمهايش داشت..."
بخشي از شعر ويكتور هوگو درباره رحلت رسول اكرم(ص)
@farhangozaban
@ESHTADAN
Forwarded from پایگاه ایران دوستان مازندران
🔴پنجم اکتبر(برابربا13مهر)-روز-جهانی-معلم:
✍حسینعلی مهجوری(مجموعه مقالات فرهنگی _پژوهشی)
✅🌹درسطح جهان وبه پیشنهادیونسکو'روز5اکتبر(13مهر)'هرسال به عنوان روزجهانی معلم نامگذاری شده است.بااین حال دربسیاریدازکشورهاازجمله ایران'درروزمتفاوتی(12اردیبهشت)به مناسبت روزمعلم جشن گرفته می شود.ازسال 1994به بعد'پنجم اکتبرهرسال ازسوی یونسکو"روزجهانی معلم"اعلام شده است.هدف ازاعلام چنین روزی'بهادادن به معلمان'قدردانی ازآنها وبررسی مشکلاتشان درسراسردنیااعلام شده است.امابحث"روزمعلم"چیزدیگری است.کشورهایی که "روزمعلم"رادرتقویم تاریخ خودثبت کرده اندهریک دلیل وبهانهدی خاصی برای ثبت چنین روزی دارند.
آ ذربایجان5اکتبر-آرژانتین11سپتامبر-آلبانی 7مارس-امریکااولین سه شنبه مه-افغانستان5اکتبر-الجزایر28فوریه-ارمنستان4اکتبر-استرالیاآخرین جمعه ی اکتبر-اوکراین اولین یکشنبه اکتبر-ایران12اردیبهشت(2مه)-برزیل15اکتبر-بوتان2مه-ترکیه24نوامبر-چین10سپتامبر-روسیه5اکتبر-هند5سپتامبرو.....
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
✍حسینعلی مهجوری(مجموعه مقالات فرهنگی _پژوهشی)
✅🌹درسطح جهان وبه پیشنهادیونسکو'روز5اکتبر(13مهر)'هرسال به عنوان روزجهانی معلم نامگذاری شده است.بااین حال دربسیاریدازکشورهاازجمله ایران'درروزمتفاوتی(12اردیبهشت)به مناسبت روزمعلم جشن گرفته می شود.ازسال 1994به بعد'پنجم اکتبرهرسال ازسوی یونسکو"روزجهانی معلم"اعلام شده است.هدف ازاعلام چنین روزی'بهادادن به معلمان'قدردانی ازآنها وبررسی مشکلاتشان درسراسردنیااعلام شده است.امابحث"روزمعلم"چیزدیگری است.کشورهایی که "روزمعلم"رادرتقویم تاریخ خودثبت کرده اندهریک دلیل وبهانهدی خاصی برای ثبت چنین روزی دارند.
آ ذربایجان5اکتبر-آرژانتین11سپتامبر-آلبانی 7مارس-امریکااولین سه شنبه مه-افغانستان5اکتبر-الجزایر28فوریه-ارمنستان4اکتبر-استرالیاآخرین جمعه ی اکتبر-اوکراین اولین یکشنبه اکتبر-ایران12اردیبهشت(2مه)-برزیل15اکتبر-بوتان2مه-ترکیه24نوامبر-چین10سپتامبر-روسیه5اکتبر-هند5سپتامبرو.....
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
چهاردهم مهر ماه*، روزی که در حافظه ملی ایرانیان ماندگار است!
در روز یکشنبه، چهاردهم مهرماه سال ۱۲۸۵ خورشیدی در تالار برلیان کاخ گلستان، اولین مجلس شورای ملی ایران گشایش یافت این روز نه تنها برای ایران بلکه برای قاره آسیا حائز اهمیت است، چرا که ایران نخستین کشور آسیایی و مسلمان بود که به شمار کشورهای مشروطه راه یافت و دارای پارلمان شد.
🍁 دومین علت اهمیت این روز:
یک سال بعد (۱۲۸۶ خورشیدی) مطابق *اصل چهارم متمم قانون اساسی*، تهران بعنوان پایتخت ایران معرفی شد.
تهران که از زمان آقامحمدخان قاجار به پایتختی برگزیده شده بود، بصورت رسمی و قانونی طبق اصل چهارم متمم قانون اساسی بعنوان پایتخت ایران معرفی شد:
*"پایتخت ایران طهران است"*
🏣 همچنین شورای شهر تهران در سال ۱۳۹۵، روز ۱۴ مهرماه را به عنوان *" روز تهران"* به تصویب رساند.
@ESHTADAN
در روز یکشنبه، چهاردهم مهرماه سال ۱۲۸۵ خورشیدی در تالار برلیان کاخ گلستان، اولین مجلس شورای ملی ایران گشایش یافت این روز نه تنها برای ایران بلکه برای قاره آسیا حائز اهمیت است، چرا که ایران نخستین کشور آسیایی و مسلمان بود که به شمار کشورهای مشروطه راه یافت و دارای پارلمان شد.
🍁 دومین علت اهمیت این روز:
یک سال بعد (۱۲۸۶ خورشیدی) مطابق *اصل چهارم متمم قانون اساسی*، تهران بعنوان پایتخت ایران معرفی شد.
تهران که از زمان آقامحمدخان قاجار به پایتختی برگزیده شده بود، بصورت رسمی و قانونی طبق اصل چهارم متمم قانون اساسی بعنوان پایتخت ایران معرفی شد:
*"پایتخت ایران طهران است"*
🏣 همچنین شورای شهر تهران در سال ۱۳۹۵، روز ۱۴ مهرماه را به عنوان *" روز تهران"* به تصویب رساند.
@ESHTADAN
Forwarded from ایران ورجاوند ™ Irān-i Varjāvand (@Iranvarjavand_bot)
💠 فرهنگ و هنر
💠 آذرتاش آذرنوش درگذشت
💠 دکتر آذرتاش آذرنوش استاد برجسته و پرآوازه ادبیات عربی، سال ها مدیریت بخش ادبیات عرب مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی را بر عهده داشت.
دکتر آذرنوش (متولد ۱۳۱۶) فراگیری ادبیات عرب را از دانشکده معقول و منقول تهران آغاز کرد و سپس در فرانسه تا دریافت درجه دکتری ادامه داد. دکتر آذرنوش سالها در دانشکده الهیات دانشگاه تهران به تدریس عربی اشتغال داشت و به تألیف و ترجمه پرداخت. آثار او همگی پیرامون سهم چشمگیر ایرانیان در زبان و ادب عربی به ویژه در قرون نخست پس از اسلام است.
از مهم ترین آثار او ترجمه فتوح البلدان بلاذری (بخش مربوط به ایران) و موسیقی کبیر ابونصر فارابی است.
آثار تالیفی دکتر آذرنوش نیز در حوزه ایران شناسی و در پیوند با زبان فارسی اهمیت خاص دارد، مانند فرهنگ عربی به فارسی و چالش میان فارسی و عربی و راههای نفوذ فرهنگ ایرانی در عصر جاهلی.
مجموعه مقالات دکتر آذرنوش با عنوان در باب ادب تازی در ۳ جلد به کوشش رضوانمساح در سلسله انتشاراتمرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی منتشر شده است.
💠 آذرتاش آذرنوش درگذشت
💠 دکتر آذرتاش آذرنوش استاد برجسته و پرآوازه ادبیات عربی، سال ها مدیریت بخش ادبیات عرب مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی را بر عهده داشت.
دکتر آذرنوش (متولد ۱۳۱۶) فراگیری ادبیات عرب را از دانشکده معقول و منقول تهران آغاز کرد و سپس در فرانسه تا دریافت درجه دکتری ادامه داد. دکتر آذرنوش سالها در دانشکده الهیات دانشگاه تهران به تدریس عربی اشتغال داشت و به تألیف و ترجمه پرداخت. آثار او همگی پیرامون سهم چشمگیر ایرانیان در زبان و ادب عربی به ویژه در قرون نخست پس از اسلام است.
از مهم ترین آثار او ترجمه فتوح البلدان بلاذری (بخش مربوط به ایران) و موسیقی کبیر ابونصر فارابی است.
آثار تالیفی دکتر آذرنوش نیز در حوزه ایران شناسی و در پیوند با زبان فارسی اهمیت خاص دارد، مانند فرهنگ عربی به فارسی و چالش میان فارسی و عربی و راههای نفوذ فرهنگ ایرانی در عصر جاهلی.
مجموعه مقالات دکتر آذرنوش با عنوان در باب ادب تازی در ۳ جلد به کوشش رضوانمساح در سلسله انتشاراتمرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی منتشر شده است.
Forwarded from بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
شانزدهم مهرماه زادروز ایرج افشار
روز ۱۶ مهر ۱۳۰۴ زاده شدهام. نام ماماچۀ من مادام بالك بود. فرانسوى بوده است. دكتر يوسف مير او را به پدرم معرفى كرده بود. مادرم مىگفت پروردن من در اختيار او و دايهاش رقيه نبود. هرچه دكتر مير مىگفت بر آن آداب مىبايست رفتار بشود. دكتر مير گفته بود ساعات معيّنى به بچه شير بدهند، او را دائم بغل نكنند، بگذارند در جاى خود گريه كند و از اين قبيل رفتارها. پدرم در آن ايام تحت تأثير تربيت فرنگىمآبى بود.
خانهاى كه من آنجا زاده شدم و روزگار كودكیام در آن گذشت باغى بود پوشيده از درختان ميوه (سيادرخت) و كاجهاى بلند كهنسال. اين باغ در ضلع شمال غربى چهارراهى بود كه يك سوى آن راهى بود كه به سردر سنگى مىرسيد و از سوى ديگر به چهارراه آقا شيخ هادى، يعنى در تقاطع خيابان پهلوى و خيابان معروف به قنات فرمانفرما بود. روبهروى باغ ما بخشى از تملّكات وسيع عبدالحسين ميرزا فرمانفرما بود كه عاقبت «كاخ مرمر» شد.
بنا به نوشتهاى كه پشت قرآنى خطى متعلّق به خانواده هست من پنج پشت خود را بيش نمىشناسم. پدرم محمود بود و او فرزند محمدصادق و او فرزند احمد و او فرزند كربلايى عاشور افشار. كربلايى عاشور را نمىدانم چهكاره بوده است. آنچه احتمال مىدهم مىبايد از اخلاف افشارهايى باشد كه در دوران صفويه در كرمان و يزد مناصب دولتى داشتهاند.
اما فرزند او، حاجى احمد افشار مسلّم است كه در يزد به تجارت اشتغال داشت و صاحب ثروتى بود كه در زمان جنگ هرات حاكم وقت يزد از او تنخواهى طلب مىكند و بنا به گفتۀ محمدجعفر خورموجى در كتاب حقايق الاخبار ناصرى از حاجى مبلغ يكصدهزار تومان گرفته مىشود و حاجى به تظلّم راهى تهران مىشود و به حضور ناصرالدين شاه بار مىيابد و موفق به پس گرفتن آن وجه مىشود. تفصيل قضيه را در كتاب مذكور بايد ديد و پدرم هم در مقدمۀ گفتارهاى ادبى از تأليفات خود بدان موضوع پرداخته است.
[اين دفتر بىمعنى...، (يادگارنماى فرهنگى از ايرج افشار)، به كوشش بهرام، كوشيار و آرش افشار، انتشارات سخن، در دست انتشار]
برگرفته از صفحۀ گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار
https://www.facebook.com/Irajafshar
روز ۱۶ مهر ۱۳۰۴ زاده شدهام. نام ماماچۀ من مادام بالك بود. فرانسوى بوده است. دكتر يوسف مير او را به پدرم معرفى كرده بود. مادرم مىگفت پروردن من در اختيار او و دايهاش رقيه نبود. هرچه دكتر مير مىگفت بر آن آداب مىبايست رفتار بشود. دكتر مير گفته بود ساعات معيّنى به بچه شير بدهند، او را دائم بغل نكنند، بگذارند در جاى خود گريه كند و از اين قبيل رفتارها. پدرم در آن ايام تحت تأثير تربيت فرنگىمآبى بود.
خانهاى كه من آنجا زاده شدم و روزگار كودكیام در آن گذشت باغى بود پوشيده از درختان ميوه (سيادرخت) و كاجهاى بلند كهنسال. اين باغ در ضلع شمال غربى چهارراهى بود كه يك سوى آن راهى بود كه به سردر سنگى مىرسيد و از سوى ديگر به چهارراه آقا شيخ هادى، يعنى در تقاطع خيابان پهلوى و خيابان معروف به قنات فرمانفرما بود. روبهروى باغ ما بخشى از تملّكات وسيع عبدالحسين ميرزا فرمانفرما بود كه عاقبت «كاخ مرمر» شد.
بنا به نوشتهاى كه پشت قرآنى خطى متعلّق به خانواده هست من پنج پشت خود را بيش نمىشناسم. پدرم محمود بود و او فرزند محمدصادق و او فرزند احمد و او فرزند كربلايى عاشور افشار. كربلايى عاشور را نمىدانم چهكاره بوده است. آنچه احتمال مىدهم مىبايد از اخلاف افشارهايى باشد كه در دوران صفويه در كرمان و يزد مناصب دولتى داشتهاند.
اما فرزند او، حاجى احمد افشار مسلّم است كه در يزد به تجارت اشتغال داشت و صاحب ثروتى بود كه در زمان جنگ هرات حاكم وقت يزد از او تنخواهى طلب مىكند و بنا به گفتۀ محمدجعفر خورموجى در كتاب حقايق الاخبار ناصرى از حاجى مبلغ يكصدهزار تومان گرفته مىشود و حاجى به تظلّم راهى تهران مىشود و به حضور ناصرالدين شاه بار مىيابد و موفق به پس گرفتن آن وجه مىشود. تفصيل قضيه را در كتاب مذكور بايد ديد و پدرم هم در مقدمۀ گفتارهاى ادبى از تأليفات خود بدان موضوع پرداخته است.
[اين دفتر بىمعنى...، (يادگارنماى فرهنگى از ايرج افشار)، به كوشش بهرام، كوشيار و آرش افشار، انتشارات سخن، در دست انتشار]
برگرفته از صفحۀ گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار
https://www.facebook.com/Irajafshar
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
☘▪️۱۶ مهر سالروز درگذشت دکتر سید #محمد_دبیر_سیاقی
استاد برجسته ادبیات ، پژوهشگر تاریخ ، شاعر، استاد عالیرتبه دانشگاه تهران ، آخرین بازمانده از حلقه شاگردان علامه #بدیع_الزمان_فروزانفر و علامه #علی_اکبر_دهخدا و یکی از برجسته ترین مصححین متون کهن پارسی می باشد.
🔹 او در سالهای ۱۳۲۶ تا ۱۳۳۴ در گردآوری لغتنامه دهخدا با علیاکبر دهخدا همکاری داشت و از نخستین دستیاران دهخدا بود؛ مدت ۹ سال با علامه علیاکبر دهخدا در تنظیم مطالب حروف «ظ»، «ض»، «ل» و «پ» و ۱۱ سال با دکتر محمد معین در «لغتنامه دهخدا» و در انجمن ایرانشناسی همکاری داشت. پس از پایان تالیف لغتنامه دهخدا، بنا به وصیت علامه دهخدا در کنار دکتر معین و دکتر سیدجعفر شهیدی به بررسی و تالیف لغتنامه پرداخت.
استاد #دبیرسیاقی نزدیک به ۸۰ متن ادبی و تاریخی را تصحیح و منتشر کرده است، که از میان آنها میتوان به «شاهنامه فردوسی»، «دیوان منوچهری»، «نزهةالقلوب»، «فرهنگ سُروری و سلطان جلالالدین خوارزمشاه» و «تصحیح لغت فرس اسدی طوسی» اشاره کرد .
🔸 یادش گرامی
@foalborz
@ESHTADAN
استاد برجسته ادبیات ، پژوهشگر تاریخ ، شاعر، استاد عالیرتبه دانشگاه تهران ، آخرین بازمانده از حلقه شاگردان علامه #بدیع_الزمان_فروزانفر و علامه #علی_اکبر_دهخدا و یکی از برجسته ترین مصححین متون کهن پارسی می باشد.
🔹 او در سالهای ۱۳۲۶ تا ۱۳۳۴ در گردآوری لغتنامه دهخدا با علیاکبر دهخدا همکاری داشت و از نخستین دستیاران دهخدا بود؛ مدت ۹ سال با علامه علیاکبر دهخدا در تنظیم مطالب حروف «ظ»، «ض»، «ل» و «پ» و ۱۱ سال با دکتر محمد معین در «لغتنامه دهخدا» و در انجمن ایرانشناسی همکاری داشت. پس از پایان تالیف لغتنامه دهخدا، بنا به وصیت علامه دهخدا در کنار دکتر معین و دکتر سیدجعفر شهیدی به بررسی و تالیف لغتنامه پرداخت.
استاد #دبیرسیاقی نزدیک به ۸۰ متن ادبی و تاریخی را تصحیح و منتشر کرده است، که از میان آنها میتوان به «شاهنامه فردوسی»، «دیوان منوچهری»، «نزهةالقلوب»، «فرهنگ سُروری و سلطان جلالالدین خوارزمشاه» و «تصحیح لغت فرس اسدی طوسی» اشاره کرد .
🔸 یادش گرامی
@foalborz
@ESHTADAN
Forwarded from اتچ بات
💥به مناسبت هفدهم مهرماه سالروز پرواز خسرو آواز ایران زنده یاد:
#محمد_رضا_شجریان .
🖤 سوگسرودههایی برای محمدرضا شجریان
✍️ همراهان گرامی! آنچه در بخش برگزیدۀ اشعار سرودهشده در شمارۀ ۱۸۰ #هنر_موسیقی / تیر-آبان ۱۳۹۹، در سوگ محمدرضا #شجریان از شاعران نامبردۀ زیر منتشر شده، برگزیدۀ سوگسرودههایی است از میان سیل اشعاری که طی فراخوان هنر موسیقی به ما رسید؛ از همۀ دوستان و ارجمندانی که اشعارشان را برای ما ارسال کردند سپاسگزاریم. یاد و آوای محمدرضا شجریان جاودان.
میرجلالالدین کزازی (زروان)، وحید عیدگاه، افشین علا، حسین جنتی، امیرحسن سعیدی، فاطمه سالاروند، بهروز سپیدنامه، سهیلا حبیبی، مهدی فیروزیان، شاهین سُلگی، کیومرث مرادی، همایون قاسمی، سالک همدانی، حسن دلبری، رضا ترکاشوند، رباب نجفی، عبدالحمید ضیایی، م. نحوی، مرضیه شهیدی، نرگس ایمانیان، حسینا پارسا، علیمحمد گیتیفروز، محمود حسینی، سپهر طباطبایی، مسعود ایمانیصورت، حمید میرزایینژاد، محسن میرزایی، محبوبه حسینیان، رضا رهسپاس، اسما بیرانوند، جواد وهابزاده، مجید مبلغناصری، فرهاد خاموش، نیره سپهری، سید ابوالفضل صمدی، کاظم کشمیرشکن (حسرت)
#سرحلقه_عشاق
♦️سروده ای از #دکتر_سپهر_طباطبایی
برای خسرو آواز ایران .
#هاتف_هنر_ادب_تاریخ_فرهنگ
#خور_و_بیابانک_فرهنگ_ادب
@HATEFTA @HATEFTA
#محمد_رضا_شجریان .
🖤 سوگسرودههایی برای محمدرضا شجریان
✍️ همراهان گرامی! آنچه در بخش برگزیدۀ اشعار سرودهشده در شمارۀ ۱۸۰ #هنر_موسیقی / تیر-آبان ۱۳۹۹، در سوگ محمدرضا #شجریان از شاعران نامبردۀ زیر منتشر شده، برگزیدۀ سوگسرودههایی است از میان سیل اشعاری که طی فراخوان هنر موسیقی به ما رسید؛ از همۀ دوستان و ارجمندانی که اشعارشان را برای ما ارسال کردند سپاسگزاریم. یاد و آوای محمدرضا شجریان جاودان.
میرجلالالدین کزازی (زروان)، وحید عیدگاه، افشین علا، حسین جنتی، امیرحسن سعیدی، فاطمه سالاروند، بهروز سپیدنامه، سهیلا حبیبی، مهدی فیروزیان، شاهین سُلگی، کیومرث مرادی، همایون قاسمی، سالک همدانی، حسن دلبری، رضا ترکاشوند، رباب نجفی، عبدالحمید ضیایی، م. نحوی، مرضیه شهیدی، نرگس ایمانیان، حسینا پارسا، علیمحمد گیتیفروز، محمود حسینی، سپهر طباطبایی، مسعود ایمانیصورت، حمید میرزایینژاد، محسن میرزایی، محبوبه حسینیان، رضا رهسپاس، اسما بیرانوند، جواد وهابزاده، مجید مبلغناصری، فرهاد خاموش، نیره سپهری، سید ابوالفضل صمدی، کاظم کشمیرشکن (حسرت)
#سرحلقه_عشاق
♦️سروده ای از #دکتر_سپهر_طباطبایی
برای خسرو آواز ایران .
#هاتف_هنر_ادب_تاریخ_فرهنگ
#خور_و_بیابانک_فرهنگ_ادب
@HATEFTA @HATEFTA
Telegram
attach 📎
🌴نوزدهم مهرماه ۱۳۱۸، نیشابور ، زادروز دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی ، گرامی باد .
@ESHTADAN
@ESHTADAN
Forwarded from شفیعی کدکنی
@shafiei_kadkani
ـــــــــــــــــــــــ
معنایِ «حافظ» در روزگارِ حافظ
▪️زِ حافظانِ جهان کس چو بنده جمع نکرد
لطایفِ حکَمی با نکاتِ قرآن
▪️تا آنجایی که به یاد میآورم، قبل از خواجه شمسالدین محمد حافظ شیرازی، متوفی ۷۹۱، ظاهراً هیچ شاعری تخلّصِ حافظ نداشته است، امّا پس از او کسانی به نام «حافظ» شهرت داشتهاند و شعر هم میگفتهاند، اما هیچ کدام از ایشان گویا «حافظ» را به عنوان تخلّص انتخاب نکرده است.
تمام کسانی که با عنوان حافظ نامشان آمده، همه بعد از روزگارِ خواجهٔ شیراز میزیستهاند، مانند «حافظ حلوایی» و « حافظ خاموشی».
پرسش اصلی این است که از چه روزگاری استادان موسیقی را «حافظ» مینامیدهاند. در تذکرههای عصر تیموری و صفوی، تقریبا، همه جا نمونهٔ این کاربرد را میتوان ملاحظه کرد و هیچ نیازی به جستجو ندارد. شاید به صورت قانونمند نشود چنین حکمی کرد اما در اعمّ اغلب موارد «خوانندگان» و «گویندگانِ» خوشآواز را «حافظ» و نوازندگان را «استاد» و شعرا را «مولانا» لقب میدادهاند. مثلا حافظ فلان، استاد فلان، مولانا فلان.
این که حافظان قرآن کریم، غالبا خوشآواز بودهاند و این خوشآوازی سبب میشده که آنان علم موسیقی را نیز به کمال فراگیرند، امری است بدیهی.
از بزرگترین موسیقیدانان دورهٔ اسلامیِ ما که استادِ تمامِ موسیقیدانان عصر خود بوده است، یعنی از ابوالفتوح غضایری (متوفی ۵۴۴) بگیرید بیایید تا حافظانی که در بدایع الوقایع یا مذکِّرِ احباب یا تذکرةالشعراء مطربیِ سمرقندی یا تحفهٔ سامی یا مجالس النّفایس نامشان آمده است و غالباً به خوشآوازی و موسیقیدانیِ ایشان اشارت رفته است و در عین حال تصریح شده است که بعضی از اینان قرآن کریم را به صوتِ بسیار خوش قرائت میکردهاند.
خواجه شمسالدین محمد حافظ شیرازی نیز ازین قاعده برکنار نبوده است. او نیز هم در خوشآوازی و موسیقیشناسی استاد بوده است و هم در خواندن قرآن کریم به صوتِ خوش و بر اصولِ موسیقی.
کاربرد «حافظ» آیا از زبان فارسی آغاز شده است یا زیان عرب. باید دربارهٔ آن تحقیق شود.
شمسالدین ذهبی در کتاب تذکرةالشّعراء که ما با نام و شمار کثیری از حافظان روبهروییم، در زندگی هیچ کدام ایشان به مسألهٔ خوشآوازی اینان اشاراتی نرفته است.
ذهبی کتابی دارد به نام معرفة القرّاءِ الكبار على الطبقات و الأعصار که مشتمل است بر زندگی قرّاء (قاریان به معنی علمی و فنّی و اصطلاحیِ عالمِ علم قرائت). در آنجا نیز «حافظ» بر هیچ خوشآوازی اطلاق نشده است. ذهبی تقریبا معاصر خواجه شیرازی بوده است با حدود نیمقرن تقدّم.
«حافظ» به معنی خوشآواز و موسیقیشناس کاربرد فارسیزبانان بوده است. از میان فرهنگنویسانِ متأخر، صاحب بهار عجم به این نکته توجه کرده است و ذیل کلمه «حافظ» میگوید:
فارسیان به معنی مطرب و قوّال استعمال کنند و شاهدی هم میآورد از طالب آملی (متوفی ۱۰۳۶):
حَبّذا حُفّاظِ خوشالحان که مرغِ لهجهشان
در دلِ بلبل فشارد ناخنِ صوتِ حزین
این عنوان در همان روزگار خواجه شمسالدین محمد حافظ شیرازی یا نیم قرنی قبل از روزگار او برای موسیقیدانان و خوشآوازان آغاز شده است. تقریبا با اطمینان میتوان گفت که قبل از قرن هفتم و خاصّةً قبل از حملهٔ تاتار، این کاربرد هیچ رواجی نداشته است.
با چنین استدلالی، شاید بتوان گفت که خواجه شمسالدین محمد شیرازی نخست به عنوان خوشآواز و موسیقیشناس در محیطِ عصر خود ظاهر شده است و سپس همان عنوان و لقب و یا شغل و پیشه را تبدیل به «تخلّصِ» خویش کرده است و هیچ بعید نیست که بعدها این تخلّص وارد شعر شده باشد زیرا مسلّم است که خواجهٔ شیراز، روز به روز، در شعرهای خود تصرّف میکرده است ولی کوشیده است که آنها را به صورت دلخواهتری درآورد و از جمله تخلّص حافظ را نیز بر آن بیفزاید.
از جستجویی که در کتابهایی از نوع الشقائق النُّعمانیّه کردم، چنین به نظرم رسید که در قلمروِ ترکانِ عثمانی (روم) این کاربرد شیوعی نداشته است یعنی استادان آواز را «حافظ» نمینامیدهاند، اما در شبه قاره هند که تحت تأثیر فرهنگ ایرانی و زبان فارسی بوده است این عنوان را در مورد اهالی آواز و موسیقی میتوان مشاهده کرد.
محمدرضا شفیعی کدکنی
این کیمیای هستی، صص ۲۴۴–۲۳۹
#حافظ
#فریاد_میهن
#هفتمین_شب
ـــــــــــــــــــــــ
معنایِ «حافظ» در روزگارِ حافظ
▪️زِ حافظانِ جهان کس چو بنده جمع نکرد
لطایفِ حکَمی با نکاتِ قرآن
▪️تا آنجایی که به یاد میآورم، قبل از خواجه شمسالدین محمد حافظ شیرازی، متوفی ۷۹۱، ظاهراً هیچ شاعری تخلّصِ حافظ نداشته است، امّا پس از او کسانی به نام «حافظ» شهرت داشتهاند و شعر هم میگفتهاند، اما هیچ کدام از ایشان گویا «حافظ» را به عنوان تخلّص انتخاب نکرده است.
تمام کسانی که با عنوان حافظ نامشان آمده، همه بعد از روزگارِ خواجهٔ شیراز میزیستهاند، مانند «حافظ حلوایی» و « حافظ خاموشی».
پرسش اصلی این است که از چه روزگاری استادان موسیقی را «حافظ» مینامیدهاند. در تذکرههای عصر تیموری و صفوی، تقریبا، همه جا نمونهٔ این کاربرد را میتوان ملاحظه کرد و هیچ نیازی به جستجو ندارد. شاید به صورت قانونمند نشود چنین حکمی کرد اما در اعمّ اغلب موارد «خوانندگان» و «گویندگانِ» خوشآواز را «حافظ» و نوازندگان را «استاد» و شعرا را «مولانا» لقب میدادهاند. مثلا حافظ فلان، استاد فلان، مولانا فلان.
این که حافظان قرآن کریم، غالبا خوشآواز بودهاند و این خوشآوازی سبب میشده که آنان علم موسیقی را نیز به کمال فراگیرند، امری است بدیهی.
از بزرگترین موسیقیدانان دورهٔ اسلامیِ ما که استادِ تمامِ موسیقیدانان عصر خود بوده است، یعنی از ابوالفتوح غضایری (متوفی ۵۴۴) بگیرید بیایید تا حافظانی که در بدایع الوقایع یا مذکِّرِ احباب یا تذکرةالشعراء مطربیِ سمرقندی یا تحفهٔ سامی یا مجالس النّفایس نامشان آمده است و غالباً به خوشآوازی و موسیقیدانیِ ایشان اشارت رفته است و در عین حال تصریح شده است که بعضی از اینان قرآن کریم را به صوتِ بسیار خوش قرائت میکردهاند.
خواجه شمسالدین محمد حافظ شیرازی نیز ازین قاعده برکنار نبوده است. او نیز هم در خوشآوازی و موسیقیشناسی استاد بوده است و هم در خواندن قرآن کریم به صوتِ خوش و بر اصولِ موسیقی.
کاربرد «حافظ» آیا از زبان فارسی آغاز شده است یا زیان عرب. باید دربارهٔ آن تحقیق شود.
شمسالدین ذهبی در کتاب تذکرةالشّعراء که ما با نام و شمار کثیری از حافظان روبهروییم، در زندگی هیچ کدام ایشان به مسألهٔ خوشآوازی اینان اشاراتی نرفته است.
ذهبی کتابی دارد به نام معرفة القرّاءِ الكبار على الطبقات و الأعصار که مشتمل است بر زندگی قرّاء (قاریان به معنی علمی و فنّی و اصطلاحیِ عالمِ علم قرائت). در آنجا نیز «حافظ» بر هیچ خوشآوازی اطلاق نشده است. ذهبی تقریبا معاصر خواجه شیرازی بوده است با حدود نیمقرن تقدّم.
«حافظ» به معنی خوشآواز و موسیقیشناس کاربرد فارسیزبانان بوده است. از میان فرهنگنویسانِ متأخر، صاحب بهار عجم به این نکته توجه کرده است و ذیل کلمه «حافظ» میگوید:
فارسیان به معنی مطرب و قوّال استعمال کنند و شاهدی هم میآورد از طالب آملی (متوفی ۱۰۳۶):
حَبّذا حُفّاظِ خوشالحان که مرغِ لهجهشان
در دلِ بلبل فشارد ناخنِ صوتِ حزین
این عنوان در همان روزگار خواجه شمسالدین محمد حافظ شیرازی یا نیم قرنی قبل از روزگار او برای موسیقیدانان و خوشآوازان آغاز شده است. تقریبا با اطمینان میتوان گفت که قبل از قرن هفتم و خاصّةً قبل از حملهٔ تاتار، این کاربرد هیچ رواجی نداشته است.
با چنین استدلالی، شاید بتوان گفت که خواجه شمسالدین محمد شیرازی نخست به عنوان خوشآواز و موسیقیشناس در محیطِ عصر خود ظاهر شده است و سپس همان عنوان و لقب و یا شغل و پیشه را تبدیل به «تخلّصِ» خویش کرده است و هیچ بعید نیست که بعدها این تخلّص وارد شعر شده باشد زیرا مسلّم است که خواجهٔ شیراز، روز به روز، در شعرهای خود تصرّف میکرده است ولی کوشیده است که آنها را به صورت دلخواهتری درآورد و از جمله تخلّص حافظ را نیز بر آن بیفزاید.
از جستجویی که در کتابهایی از نوع الشقائق النُّعمانیّه کردم، چنین به نظرم رسید که در قلمروِ ترکانِ عثمانی (روم) این کاربرد شیوعی نداشته است یعنی استادان آواز را «حافظ» نمینامیدهاند، اما در شبه قاره هند که تحت تأثیر فرهنگ ایرانی و زبان فارسی بوده است این عنوان را در مورد اهالی آواز و موسیقی میتوان مشاهده کرد.
محمدرضا شفیعی کدکنی
این کیمیای هستی، صص ۲۴۴–۲۳۹
#حافظ
#فریاد_میهن
#هفتمین_شب
Forwarded from چشمه های روشن (Roshanak Razmgir)
🌘❄️📜🍷
خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است
چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است
جانا به حاجتی که تو را هست با خدا
کآخر دمی بپرس که ما را چه حاجت است
ای پادشاه حسن خدا را بسوختیم
آخر سؤال کن که گدا را چه حاجت است
ارباب حاجتیم و زبان سؤال نیست
در حضرت کریم تمنا چه حاجت است
محتاج قصه نیست گرت قصد خون ماست
چون رخت از آن توست به یغما چه حاجت است
جام جهان نماست ضمیر منیر دوست
اظهار احتیاج خود آن جا چه حاجت است
آن شد که بار منت ملاح بردمی
گوهر چو دست داد به دریا چه حاجت است
ای مدعی برو که مرا با تو کار نیست
احباب حاضرند به اعدا چه حاجت است
ای عاشق گدا چو لب روح بخش یار
میداندت وظیفه تقاضا چه حاجت است
حافظ تو ختم کن که هنر خود عیان شود
با مدعی نزاع و محاکا چه حاجت است
خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است
چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است
جانا به حاجتی که تو را هست با خدا
کآخر دمی بپرس که ما را چه حاجت است
ای پادشاه حسن خدا را بسوختیم
آخر سؤال کن که گدا را چه حاجت است
ارباب حاجتیم و زبان سؤال نیست
در حضرت کریم تمنا چه حاجت است
محتاج قصه نیست گرت قصد خون ماست
چون رخت از آن توست به یغما چه حاجت است
جام جهان نماست ضمیر منیر دوست
اظهار احتیاج خود آن جا چه حاجت است
آن شد که بار منت ملاح بردمی
گوهر چو دست داد به دریا چه حاجت است
ای مدعی برو که مرا با تو کار نیست
احباب حاضرند به اعدا چه حاجت است
ای عاشق گدا چو لب روح بخش یار
میداندت وظیفه تقاضا چه حاجت است
حافظ تو ختم کن که هنر خود عیان شود
با مدعی نزاع و محاکا چه حاجت است
بیست و یکم مهرماه سالروز درگذشت غلامحسین مصاحب، ریاضیدان و سرپرست دائرةالمعارف فارسی
مصاحب عالم ریاضی بود. کتابهای او بیشتر در این زمینه است. یکی جبر خیام است و دیگری مدخل منطق صوری که در سال ۱۳۲۷ چاپ شد و بالاخره چند کتاب درسی.
کار اساسی مصاحب در این رشته از علم، تأسیس مؤسسهای است برای تحقیق در ریاضیات و تربیت ریاضیدانان که توسط همین دانشگاه تربیت معلم به تأسیس و ترتیب آن موفق شد و توانست بهترین کتابخانه را برای آن به وجود بیاورد.
مصاحب در زمینۀ لغت و پهنۀ بسیار آن آزمایشها کرد و مخصوصاً در مورد وضع لغات جدید در قبال لغتها و اصطلاحات خارجی رویه و اسلوبی داشت که بر روش و ترتیب فرهنگستانها امتیاز داشت و علیالاصول دارای زنندگی و ناچسبی نبود.
در دائرةالمعارف فارسی هم روش او در وضع لغت جدید علمی و ترجمۀ اصطلاحات خارجی مشخص است. اصولاً مدخلی که مصاحب بر دائرةالمعارف فارسی در هشتاد و یک صفحۀ بزرگ نوشت کلیدی است برای دست یافتن به خزانۀ دانش و بینش و اندیشۀ فرهنگی و آینهای از نظم فکری و نظام علمی متبع او. آنچه در این مدخل دربارۀ حروف، ارقام، علامات اختصاری، الفبای صوتی، تلفظها، ضبط اعلام و سایر کلمات، مطلعها، ارجاعات، مقالات، اصطلاحات و لغات نو، انشاء و رسمالخط و املاء، نقطهگذاری یا سجاوندی، کلمات یونانی و لاتین، چاپ میبینیم نموداری است از روش علمی کاملاً امروزی و مطابق اصول جهانی که اگر یک عالم مدقق بصیر به کار گیرد ثمرۀ کارش دور از آنچه دیگران کردهاند و میکنند و مطلوب و پایدار میماند، نیست. مصاحب هم از معدود کسانی است که بدین توفیق رسید.
[نادرهکاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۱، ص ۵۷۲-۵۷۷]
https://www.instagram.com/p/CU9MrYhqVRC/?utm_medium=copy_link
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
مصاحب عالم ریاضی بود. کتابهای او بیشتر در این زمینه است. یکی جبر خیام است و دیگری مدخل منطق صوری که در سال ۱۳۲۷ چاپ شد و بالاخره چند کتاب درسی.
کار اساسی مصاحب در این رشته از علم، تأسیس مؤسسهای است برای تحقیق در ریاضیات و تربیت ریاضیدانان که توسط همین دانشگاه تربیت معلم به تأسیس و ترتیب آن موفق شد و توانست بهترین کتابخانه را برای آن به وجود بیاورد.
مصاحب در زمینۀ لغت و پهنۀ بسیار آن آزمایشها کرد و مخصوصاً در مورد وضع لغات جدید در قبال لغتها و اصطلاحات خارجی رویه و اسلوبی داشت که بر روش و ترتیب فرهنگستانها امتیاز داشت و علیالاصول دارای زنندگی و ناچسبی نبود.
در دائرةالمعارف فارسی هم روش او در وضع لغت جدید علمی و ترجمۀ اصطلاحات خارجی مشخص است. اصولاً مدخلی که مصاحب بر دائرةالمعارف فارسی در هشتاد و یک صفحۀ بزرگ نوشت کلیدی است برای دست یافتن به خزانۀ دانش و بینش و اندیشۀ فرهنگی و آینهای از نظم فکری و نظام علمی متبع او. آنچه در این مدخل دربارۀ حروف، ارقام، علامات اختصاری، الفبای صوتی، تلفظها، ضبط اعلام و سایر کلمات، مطلعها، ارجاعات، مقالات، اصطلاحات و لغات نو، انشاء و رسمالخط و املاء، نقطهگذاری یا سجاوندی، کلمات یونانی و لاتین، چاپ میبینیم نموداری است از روش علمی کاملاً امروزی و مطابق اصول جهانی که اگر یک عالم مدقق بصیر به کار گیرد ثمرۀ کارش دور از آنچه دیگران کردهاند و میکنند و مطلوب و پایدار میماند، نیست. مصاحب هم از معدود کسانی است که بدین توفیق رسید.
[نادرهکاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۱، ص ۵۷۲-۵۷۷]
https://www.instagram.com/p/CU9MrYhqVRC/?utm_medium=copy_link
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
Forwarded from اتچ بات
#لوریس_چکناوریان:
برای یافتن آهنگهای متعددی که با آن شاهنامه میخواندند، علاوه بر زورخانههای تهران، در سفرهایی به شیراز، تبریز، اصفهان و برخی دیگر به زورخانههای آنجا هم سر زدم، در تهران بیشتر از همه جا به زورخانه شعبان جعفری میرفتم. علاوه بر زورخانه، برای یافتن آهنگهایی از موسیقی آیینی ایران، در ایام محرم به هیأتهای مختلف میرفتم و در مراسم تعزیه و شبیهخوانیها حضور پیدا میکردم. آن سالها همزمان با پایان یافتن درس و تحصیلم در آکادمی موسیقی وین بود. به ایران بازگشته بودم. میخواستم کاری مهم بکنم و نمیدانستم از کجا شروع کنم. در همین ایام بود که با استاد روحالله خالقی آشنا شدم و از ایدهام برای نوشتن اپراهایی بر اساس داستانهای شاهنامه گفتم و او هم مدام مرا تشویق و تحسین میکرد. سرانجام فکری به ذهنم رسید. بتدریج هم قطعههایی از اپرا را نوشته بودم اما انجام آن راه طولانی را پیشرو میدیدم. فکر کردم بتوانم بورسی برای نوشتن اپرا بگیرم و کار را در یکی از مراکز مهم موسیقی جهان پیش ببرم.
#لوریس_چکناوریان:
شمار زیادی از نخستین علاقههایم را در کودکی یافتم و از آن بیشمار برخی علاقهها تاکنون با من است و یکی از آنها عشق به شاهنامه و داستانهایش است. بچه بودم، صدای عباس شیرخدا ضربنواز از رادیو پخش میشد، او به شیوایی و زیبایی با ریتمهای زورخانهای، شاهنامه میخواند و ضرب میزد. علاوه بر این در زادگاهم بروجرد، شاهنامهخوانی جریان داشت و هنوز هم این سنت هست. در جمع خانوادهام هم همیشه حرفی و روایتی از داستانهای شاهنامه در میان بود. سالهای نوجوانی به زورخانه میرفتم تا ضربنوازی و شاهنامهخوانی را از نزدیک بشنوم و حرکتهای ورزش زورخانهای را ببینم. حرکتهای کباده، دوپا و… هر کدام ریتم مختلفی دارند. در زورخانه پی آن بودم شعر فردوسی را با ریتم و مطابق با حرکتهای ورزشی بشنوم و ببینم. این علاقه هر روز بیشتر میشد. سالهای کودکی و نوجوانیام این علاقه در جانم دوید. از وقتی به طور جدی وارد عرصه موسیقی شدم بر آن بودم اپراهایی بر اساس داستانهای شاهنامه خلق کنم.
@shahnamehpajohan
https://shahnamehpajohan.ir
🔹به مناسبت ۲۱ مهرماه زادروز لوریس چکناواریان، موسیقیدان،آهنگ ساز و رهبر ارکستر.
۲۱مهرماه ۱۳۱۶ ،ایران، بروجرد
@ESHTADAN
برای یافتن آهنگهای متعددی که با آن شاهنامه میخواندند، علاوه بر زورخانههای تهران، در سفرهایی به شیراز، تبریز، اصفهان و برخی دیگر به زورخانههای آنجا هم سر زدم، در تهران بیشتر از همه جا به زورخانه شعبان جعفری میرفتم. علاوه بر زورخانه، برای یافتن آهنگهایی از موسیقی آیینی ایران، در ایام محرم به هیأتهای مختلف میرفتم و در مراسم تعزیه و شبیهخوانیها حضور پیدا میکردم. آن سالها همزمان با پایان یافتن درس و تحصیلم در آکادمی موسیقی وین بود. به ایران بازگشته بودم. میخواستم کاری مهم بکنم و نمیدانستم از کجا شروع کنم. در همین ایام بود که با استاد روحالله خالقی آشنا شدم و از ایدهام برای نوشتن اپراهایی بر اساس داستانهای شاهنامه گفتم و او هم مدام مرا تشویق و تحسین میکرد. سرانجام فکری به ذهنم رسید. بتدریج هم قطعههایی از اپرا را نوشته بودم اما انجام آن راه طولانی را پیشرو میدیدم. فکر کردم بتوانم بورسی برای نوشتن اپرا بگیرم و کار را در یکی از مراکز مهم موسیقی جهان پیش ببرم.
#لوریس_چکناوریان:
شمار زیادی از نخستین علاقههایم را در کودکی یافتم و از آن بیشمار برخی علاقهها تاکنون با من است و یکی از آنها عشق به شاهنامه و داستانهایش است. بچه بودم، صدای عباس شیرخدا ضربنواز از رادیو پخش میشد، او به شیوایی و زیبایی با ریتمهای زورخانهای، شاهنامه میخواند و ضرب میزد. علاوه بر این در زادگاهم بروجرد، شاهنامهخوانی جریان داشت و هنوز هم این سنت هست. در جمع خانوادهام هم همیشه حرفی و روایتی از داستانهای شاهنامه در میان بود. سالهای نوجوانی به زورخانه میرفتم تا ضربنوازی و شاهنامهخوانی را از نزدیک بشنوم و حرکتهای ورزش زورخانهای را ببینم. حرکتهای کباده، دوپا و… هر کدام ریتم مختلفی دارند. در زورخانه پی آن بودم شعر فردوسی را با ریتم و مطابق با حرکتهای ورزشی بشنوم و ببینم. این علاقه هر روز بیشتر میشد. سالهای کودکی و نوجوانیام این علاقه در جانم دوید. از وقتی به طور جدی وارد عرصه موسیقی شدم بر آن بودم اپراهایی بر اساس داستانهای شاهنامه خلق کنم.
@shahnamehpajohan
https://shahnamehpajohan.ir
🔹به مناسبت ۲۱ مهرماه زادروز لوریس چکناواریان، موسیقیدان،آهنگ ساز و رهبر ارکستر.
۲۱مهرماه ۱۳۱۶ ،ایران، بروجرد
@ESHTADAN
Telegram
attach 📎
همانطور که فردوسی شالوده اندیشه من است #تخت_جمشید نیز شالوده بینش من است. من از #تخت_جمشید و دریافت دقایق آن به رموز هنر انسانی و ایرانی پی می برم و از شنیدن و خواندن شعر فردوسی به هویت ایرانی و به هویت خودم راه می یابم.
من از #تخت_جمشید نه تنها گذشته فرهنگ ایرانی بلکه فرهنگ انسانی را شناختم. بلکه از طریق آن ها خودم را نیز شناختم. #تخت_جمشید هر فرد مغرور را از غرور تهی می کند و هر فرد نابینا در هنر را بینا می کند.
بخشی از گفتگوی پروفسورعلیرضا شاپور شهبازی، نمایه پژوهش، ۱۳۷۸
@fum_iranshenasi
@ESHTADAN
من از #تخت_جمشید نه تنها گذشته فرهنگ ایرانی بلکه فرهنگ انسانی را شناختم. بلکه از طریق آن ها خودم را نیز شناختم. #تخت_جمشید هر فرد مغرور را از غرور تهی می کند و هر فرد نابینا در هنر را بینا می کند.
بخشی از گفتگوی پروفسورعلیرضا شاپور شهبازی، نمایه پژوهش، ۱۳۷۸
@fum_iranshenasi
@ESHTADAN
Forwarded from باشگاه شاهنامه پژوهان
آیا هنوز ققنوسهایی خواهند بود که دوباره از آتش برخیزند، به داد فرهنگ ایران و به داد زبان فارسی و به داد آزاداندیشان برسند؟! چرا ایراندوستی گناه شد؟! چه شد که ارزشها سقوط کردند؟! علم واقعی بیرنگ شد و در لابهلای مقالههای فرمایشی و نمرهها دست و پا زد؟!
#ژاله_آموزگار
@shahnamehpajohan
https://shahnamehpajohan.ir
#ژاله_آموزگار
@shahnamehpajohan
https://shahnamehpajohan.ir
Forwarded from تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایرانزمین (ج.ط نژند)
بهصورت گرنَه چشمانم تُرا دید
بهمعنی دیدۀ جانم تُرا دید
مرا از درد بیچشمی غمی نیست
جز این یکغم، که نتوانم تُرا دید
نکوتر زآنکه مه را چشم ظاهر
نبیند، چشم پنهانم تُرا دید
طبیب از من بِعَجز آمد که دَردَم
تُرا دانست و درمانم تُرا دید
شد از تشنیع من زاهد پشیمان
که خصم دین و ایمانم تُرا دید
هنوز از رشک میکاهد رُخِ بَدر
که یکشب شمعِ ایوانم تُرا دید
نمیتابد هنوز از شرم، خورشید
در آن بزمی که مهمانم* تُرا دید
ز بیباری خجل شد سروِ بُستان
که سرو ناز بُستانم تُرا دید
شها بر شعر من سرسود شعری
که سرآغاز دیوانم تُرا دید.
#شوریدهشیرازی
#فصیحالملک
#محمدتقیشوریدهشیرازی
#روز_عصای_سفید #روشندل
زادروز ۱۲۷۶ه.ق، شیراز
مرگ ۲۱ مهر ۱۳۰۵خورشیدی برابر با ششم ربیعالثانی ۱۳۴۵ه.ق
*پ.ن: گمان میرود که "مهتابم" درست باشد ولی در دیوان چنین آمده.
کلیاتِ دیوانِ شوریدۀ شیرازی، فصیحالملک؛ به خطّ و شرح و تحشیۀ حسن فصیحی شیرازی (احسان) پسر شوریده؛ به اهتمام دکترخسرو فصیحی (نوۀ شوریده)؛ دانشگاه تهران_ایران و دانشگاه مکگیل مونترال_کانادا؛ دوجلدی؛ ۱۳۸۹؛ج۱: ۵۲۹تا۵۳۰.
https://www.tg-me.com/tarikhfarhanghonariranzamin
بهمعنی دیدۀ جانم تُرا دید
مرا از درد بیچشمی غمی نیست
جز این یکغم، که نتوانم تُرا دید
نکوتر زآنکه مه را چشم ظاهر
نبیند، چشم پنهانم تُرا دید
طبیب از من بِعَجز آمد که دَردَم
تُرا دانست و درمانم تُرا دید
شد از تشنیع من زاهد پشیمان
که خصم دین و ایمانم تُرا دید
هنوز از رشک میکاهد رُخِ بَدر
که یکشب شمعِ ایوانم تُرا دید
نمیتابد هنوز از شرم، خورشید
در آن بزمی که مهمانم* تُرا دید
ز بیباری خجل شد سروِ بُستان
که سرو ناز بُستانم تُرا دید
شها بر شعر من سرسود شعری
که سرآغاز دیوانم تُرا دید.
#شوریدهشیرازی
#فصیحالملک
#محمدتقیشوریدهشیرازی
#روز_عصای_سفید #روشندل
زادروز ۱۲۷۶ه.ق، شیراز
مرگ ۲۱ مهر ۱۳۰۵خورشیدی برابر با ششم ربیعالثانی ۱۳۴۵ه.ق
*پ.ن: گمان میرود که "مهتابم" درست باشد ولی در دیوان چنین آمده.
کلیاتِ دیوانِ شوریدۀ شیرازی، فصیحالملک؛ به خطّ و شرح و تحشیۀ حسن فصیحی شیرازی (احسان) پسر شوریده؛ به اهتمام دکترخسرو فصیحی (نوۀ شوریده)؛ دانشگاه تهران_ایران و دانشگاه مکگیل مونترال_کانادا؛ دوجلدی؛ ۱۳۸۹؛ج۱: ۵۲۹تا۵۳۰.
https://www.tg-me.com/tarikhfarhanghonariranzamin
Telegram
تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایرانزمین
یادداشتهایی برای روشنگریِ تاریخ، فرهنگ، هنر و ادبیاتِ ایرانِ بزرگِ تاریخی
ج.ط نژند (سروش نژند)
@S_nazhand
ج.ط نژند (سروش نژند)
@S_nazhand
Forwarded from ایران ورجاوند ™ Irān-i Varjāvand (@Iranvarjavand_bot)
💠 ایرانشناسی | باستانشناسی
💠 احتمال بازنگری در حریم پاسارگاد
💠 وزیر میراثفرهنگی: حریم پاسارگاد به نفع کشاورزان بازنگری شود/کارشناسان: حذف پاسارگاد از فهرست میراث جهانی جدی است
محمدباریکانی: وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی که همراه با رئیسجمهور به استان فارس و شهر شیراز سفر کرده است، در جلسه شورای اداری استان فارس بر لزوم کوچکشدن حریم محوطههای باستانی بهخصوص در مجموعه میراث جهانی پاسارگاد و آرامگاه کورش به نفع انجام فعالیتهای کشاورزی تأکید کرده است؛ اظهاراتی که به اعتقاد برخی کارشناسان حوزه میراثفرهنگی بهمعنای کوچکشدن حریم محوطههای تاریخی و باستانی و مخالف حریمی است که در پرونده ثبت جهانی این مجموعه در اختیار یونسکو قرار گرفته است و به همین دلیل نگرانی از کوچکشدن حریم آرامگاه کورش و مجموعه جهانی پاسارگاد در خروج این اثر از فهرست میراث جهانی یونسکو افزایش یافته است.
عزتالله ضرغامی در جلسه شورای اداری استان فارس که با حضور جمعی از وزرا برگزار شد، اعلام کرد که قوانین موجود مربوط به حریم آثار تاریخی مشکلاتی را برای شهروندان بهویژه مردم شهرستان پاسارگاد در موضوع کشاورزی ایجاد کرده است و باید در موضوع حریم آثار تاریخی، انقباضی عمل شود چون قوانین سختگیرانه در حوزه حریم آثار تاریخی سبب شده فردی که در حریم آثار تاریخی سکونت دارد، نتواند ملک خود را توسعه دهد و مثلا یک طبقه به ملک مسکونی خود بیفزاید.
این اظهارات وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی بهمعنای آغاز تلاشها برای کوچکترکردن حریم آثار تاریخی در کشور است؛ اتفاقی که از یک دهه قبل با بازنگری حریمهای آثار تاریخی بهویژه در شهرها در حال انجام است تا با احتساب ارزش افزوده زمین امکان ساختوساز بیشتر فراهم شود و زمینه سوداگری زمین و مسکن در همسایگی آثار تاریخی فراهم شود.
حالا عزتالله ضرغامی موضوع کوچکترشدن حریم آثار تاریخی نه در مجاورت بناهای تاریخی داخل شهرها مثلا در مجموعه جهانی نقش جهان اصفهان که در محوطههای باستانی ازجمله مجموعه جهانی پاسارگاد و آرامگاه کورش را مطرح…
💠 احتمال بازنگری در حریم پاسارگاد
💠 وزیر میراثفرهنگی: حریم پاسارگاد به نفع کشاورزان بازنگری شود/کارشناسان: حذف پاسارگاد از فهرست میراث جهانی جدی است
محمدباریکانی: وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی که همراه با رئیسجمهور به استان فارس و شهر شیراز سفر کرده است، در جلسه شورای اداری استان فارس بر لزوم کوچکشدن حریم محوطههای باستانی بهخصوص در مجموعه میراث جهانی پاسارگاد و آرامگاه کورش به نفع انجام فعالیتهای کشاورزی تأکید کرده است؛ اظهاراتی که به اعتقاد برخی کارشناسان حوزه میراثفرهنگی بهمعنای کوچکشدن حریم محوطههای تاریخی و باستانی و مخالف حریمی است که در پرونده ثبت جهانی این مجموعه در اختیار یونسکو قرار گرفته است و به همین دلیل نگرانی از کوچکشدن حریم آرامگاه کورش و مجموعه جهانی پاسارگاد در خروج این اثر از فهرست میراث جهانی یونسکو افزایش یافته است.
عزتالله ضرغامی در جلسه شورای اداری استان فارس که با حضور جمعی از وزرا برگزار شد، اعلام کرد که قوانین موجود مربوط به حریم آثار تاریخی مشکلاتی را برای شهروندان بهویژه مردم شهرستان پاسارگاد در موضوع کشاورزی ایجاد کرده است و باید در موضوع حریم آثار تاریخی، انقباضی عمل شود چون قوانین سختگیرانه در حوزه حریم آثار تاریخی سبب شده فردی که در حریم آثار تاریخی سکونت دارد، نتواند ملک خود را توسعه دهد و مثلا یک طبقه به ملک مسکونی خود بیفزاید.
این اظهارات وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی بهمعنای آغاز تلاشها برای کوچکترکردن حریم آثار تاریخی در کشور است؛ اتفاقی که از یک دهه قبل با بازنگری حریمهای آثار تاریخی بهویژه در شهرها در حال انجام است تا با احتساب ارزش افزوده زمین امکان ساختوساز بیشتر فراهم شود و زمینه سوداگری زمین و مسکن در همسایگی آثار تاریخی فراهم شود.
حالا عزتالله ضرغامی موضوع کوچکترشدن حریم آثار تاریخی نه در مجاورت بناهای تاریخی داخل شهرها مثلا در مجموعه جهانی نقش جهان اصفهان که در محوطههای باستانی ازجمله مجموعه جهانی پاسارگاد و آرامگاه کورش را مطرح…
Forwarded from ایبنا (خبرگزاری کتاب ایران)
📚قهرمانهای که در واقعیت و خیال در حال انقراض هستند
تحقیقات نشان میدهد حیوانات در رمانها و داستانها در حال انقراض هستند و در واقع آنها از سال 1853 میلادی به این طرف دیگر در داستانها و رمانهای روایت شده نقش اصلی نداشته و قهرمان داستان نیستند.👇
b2n.ir/r22443
@ibnaibna
تحقیقات نشان میدهد حیوانات در رمانها و داستانها در حال انقراض هستند و در واقع آنها از سال 1853 میلادی به این طرف دیگر در داستانها و رمانهای روایت شده نقش اصلی نداشته و قهرمان داستان نیستند.👇
b2n.ir/r22443
@ibnaibna