Telegram Web Link
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مؤسسهٔ فرهنگی خردسرای فردوسی

📽 سخنان آقای دکتر محمدجعفر یاحقی
(مدیرعامل مؤسسه فرهنگی خردسرای فردوسی)

🔸 پنجشنبه ۲ شهریورماه ۱۴۰۲
🔹مشهد، آرامگاه فردوسی، آرامگاه مهدی اخوان‌ثالث


www.tg-me.com/kheradsarayeferdowsi
🔹وصیت مهدی اخوان ثالث

من که مُردم، اگر شد، مرا پیش پای فردوسی به خاک بسپارید، چه بهتر! و اگر نشد، بیرون از هر بهشتی، در جایی دوردست که کسی جز خدا نشناسد. تنها با عورت‌پوشی، در گودالی به‌طول قامتم، پیش چشم پدرم خورشید، به مادرم زمین بسپارید. اگر خورشید پشت ابرها باشد و ابرها ببارند، امری و مسأله‌‌‌ای نیست.

دو درخت از هرنوع که بخواهید، به‌فاصله دو متر بر سر گورم بکارید، تا از لاشه من تغذیه کنند؛ و بر آن درختها، تا مرغ شب‌ گم‌کرده آشیانه‌ای بیاساید و یا میوه‌ای داشته باشد و گرسنه‌ای را به راحت برساند؛ یا گلی و سایه‌ای بر رهگذر خسته‌ای هدیه کند. یا دست کم هیمه‌ای بر سرما مانده‌ای ببخشد.
«و منه اصلی و الیه وصلی.»

برگرفته از
📕 چهل‌وچند سال با امید
✍🏻 یدالله قرایی

اهل قلم و فرهنگ:
👉🆔 @ahleghalamvafarhang
Forwarded from دژنپشت
 
 .
گوشه‌ای از جهان ایرانی

پنج شهریور ۱۴۰۲
#محمود_فاضلی_بیرجندی

در نزد ایرانیان باستان عمر جهان دوازده هزار سال است. این عمر را زمان کرانه­‌مند می­‌گفتند و این دوره با فرشگرد به پایان می­‌آمد که زمان نوزایی آفرینش بود و سپس دوره‌ای دیگر آغاز می­‌شد.
دوره دوازه دهزار ساله عمر جهان به سه دوره چهار هزار ساله بخش می­‌شود. جهان در سه هزار سال نخستین جهانی است متعالی که در آن نمونه یا مثال همه موجودات به صورت فروَر یا فروَشی پدیدار می­‌شود و جهان در آرامش است. خورشید، ماه، ستارگان، آب، گیاه، آدمی و جانوران همه هستند، اما به ریخت مثالی.
در نه هزار سال بعدی این جهان فروری یا مثالی به ریخت مادی درمی­‌آید.
فرورها مادی می­‌شوند و به جهان مادی می­‌آیند تا با بدی بجنگند و از نیکی پشتیبانی کنند.
چنین تا دور دوازده هزار ساله به سر آید و دوری دیگر آغاز شود.

 - جهان فروری. دکتر بهرام فره‌وشی. برگ‌های دو و سه.


به زمانی که درس می­‌خواندیم همین چند خط را از فکر و جهان­‌نگری ایرانی به ما نیاموختند. اما از فکر و فلسفه یونان باستان تا به افکار متفکران معاصر مغرب و روسیه را آموختیم و کمترین عیبی هم نداشت.

درهای فراگرفتن فکر و فلسفه ایرانی در این ایران ما همچنان بسته است. عیب پنداشته می‌شود!

https://www.tg-me.com/dejnapesht4000
.
Forwarded from شفیعی کدکنی
@shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
#یکشنبه_ها_و_حافظ
اخوان مشکل شعر حافظ را
برای من حل کرد.


▪️من اگر متجاوز از یک رُبع‌قرن، زندگی او را از نزدیک ندیده بودم و در احوالات مختلف با او نزیسته بودم، امروز فهم درستی از شعر حافظ نمی‌توانستم داشته باشم. اخوان مشکلِ شعرِ حافظ را برای من حل کرد، بی‌آنکه سخنی در باب حافظ یا توضیح شعرهای او گفته باشد. من از مشاهدهٔ احوال و زندگی اخوان، متوجهٔ این نکته شدم که چرا حافظ «خرقهٔ زهد» و «جامِ می» را از جهت رضای او با هم می‌داشته است.

دریغا که به دلایلی، اکنون مجال آن نیست تا لحظه‌هایی از تجسّم این تناقض‌ها را در گفتار و رفتار او نقل کنم. زیباترین سخنان و طنز‌آمیز‌ترین لحظه‌هایی که در عمرِ خویش شنیدم و دیدم، همین گفته‌ها و لحظه‌ها بود «شب قدری نصیبم شد، ولی قدرش ندانستم.»

اکنون می‌فهمم که چرا در دوره سلطهٔ ژدانف، ادبیات و فرهنگ شوروی به انحطاط گرایید؛ زیرا در آن ایّام، به این تناقض که محور هنرهاست، نمی‌خواستند میدان بدهند و می‌گفتند:
باید یکی از دو سوی این تناقض به نفع ایدئولوژی حزب مرتفع شود و نمی‌دانستند که ارتفاع یکی از دو سوی این تناقض به معنی پایان یافتن خلاقیّت هنری است.

به زبان ساده، می‌توانم بگویم که هیچ شعر حزبی یا مذهبی خالص تاکنون ندیده‌ام که ارزش هنری هم داشته باشد. بی‌گمان اگر شعر مذهبی‌ای، که ارزش هنری داشته باشد، یافت شود، به ناگزیر صبغه‌ای از عرفان و گاه زندقه در آن وجود دارد و این لازمهٔ خلاقیّت هنری است. من این نکته را از زندگی با اخوان آموختم.

محمدرضا شفیعی کدکنی
حالات و مقامات م. امید(مهدی اخوان ثالث)،
صص ۲۱۷–۲۱۶
#حافظ
#اخوان_ثالث
آفرین بزرگان

این آفرین به هنگام بستن پیمان زناشویی خطاب به عروس و داماد خوانده می‌شده. از آن نسخه‌ای پهلوی نیز وجود دارد. عنوان این آفرین باید به سبب نام بزرگانی باشد که در آن یاد شده‌اند.

این آفرین بر شما باد
در پیشگاه خدا و در این ایرانشهر فرخ
کامه‌انجام بوید چون اورمزد خدای به دامان (۱) خویش
فرخ و پهلوم‌تر (۲) بوید چون کیخسرو
خوب‌مهر بوید چون مهرایزد
دشمن‌زدار (۳) بوید چون زریر
خوب‌دیده بوید چون سیاوش
بامی (۴) بوید چون بیژن
اشو (۵) بوید چون گشتاسب‌شاه
زورمند بوید چون سام نریمان
آزناوَر (۶) بوید چون رستم
نیزه‌ور بوید چون اسفندیار
کُنداگ (۷) بوید چون جاماسب بیدخش
چیر و اَپرویز بوید چون اَردافَروَرد
راد بوید چون تیشتر
چرب بوید چون باران
بینا بوید چون خورشید
بس‌کرفه (۸) بوید چون زرتشت
دیرزیوش بوید چون زروان پادشاه
برومند بوید چون اسپندارمد زمین
بس‌پیوند بوید چون رود ناوتاک
بس‌انبار بوید چون زمستان
خرم بوید چون بهار
خوشبوی بوید چون مشک
بایسته بوید چون زر
روان بوید چون درم
کَردار (۹) بوید چون اورمزد خدای به دامان خویش
این آفرین به شما ایدون باد چون
ماه و خورشید، آب و آتش
می و مورد و مشک، یاسمن و گل و مرزنگوش
هزار سال با بندگان خویش مستی کنید
به خورش پاک و می خوش، اسپرم و عنبر
زن و شوی هم‌بینش بوید
فرزند نر و اشو زایید که
ایران داراد، نام خواهاد، دشمن اوژناد، دوده افروزاد

(۱) آفریدگان. (۲) برتر. (۳) زننده و کشندۀ دشمن. (۴) تابناک. (۵) پیروِ اَش: جوهر آفرینش اورمزد، نظم اخلاقی جهان. (۶) زورآور، سلاح‌دار. (۷) پیش‌بین، واقف اسرار. (۸) عمل ثواب. (۹) فعّال.

[دوازده متن باستانی، تدوین، ترجمه، توضیح و تفسیر دکتر بیژن غیبی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۵، ص ۳۷۱]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
معارف عالیه را ضعیف ندارید!

اگر امروز چیزی از آنچه دسترس ماست و وجود آن کسبی تواند بود در تجلّی کمال مطلوب یک قوم دخیل باشد آن چیز معارف عالیه است. به‌خصوص که هر قومی باید کمال مطلوبی به فراخور استعداد و سوابق تاریخ خود داشته باشد و ایرانی با سوابقی که جز گوشۀ ضعیفی از آن را ندیدیم کمال مطلوب خود را از مخزنی دون معارف عالیه نمی‌تواند بیرون آرد. پس اصل فریاد ما این است که معارف عالیه را ضعیف ندارید تا مخزن کمال مطلوب شما از دست نرود و چشمۀ سعادت و حیات این قوم نخشکد.

ابوالحسن فروغی

[آینده: سال اوّل (تیر ۱۳۰۴- آبان ۱۳۰۵)، مؤسس و مدیر مسئول دکتر محمود افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱، ص ۶۵۲ (شمارۀ ۱۱، تیرماه ۱۳۰۵)]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
دانش و خواسته است نرگس و گل
که به یکجای نشکفند بهم
هرکه را دانش است، خواسته نیست
و آن که را خواسته است دانش کم


#شیخ‌ابوالحسن‌شهیدبلخی
#شهیدبلخی

تذکرۀ لباب‌الالباب؛ محمّدبن محمّد عوفی؛ به تصحیحِ ادوارد جی. براون؛ با مقدمۀ محمّد قزوینی و تصحیحاتِ جدید و حواشی و تعلیقاتِ سعید نفیسی؛ هرمس؛ ۱۳۸۹: ج۲: ۳۸۶.
https://www.tg-me.com/tarikhfarhanghonariranzamin
🔹هنگامهٔ کیانیان: پژوهشی در هستی‌یابی گاهنبار کیانیان بر پایهٔ شاهنامهٔ فـردوسی و گفتارهای اوستایی
🔸پژوهش و تحقیق: #محمد_طهماسبی
تهران: طلایه، ۱۴۰۲

هنگامهٔ کیانیان نام گزیده ایست که در آن گاهنگار کهن ایران بر پایهٔ شاهنامهٔ فردوسی و گفتارهای اوستایی ارزیابی شده است. برای نگارنده این پژوهش، آرمـان بنیادین، همانا جستجوی پاسخ به پرسشی ریشه‌دار است: «اگر گاه دودمان کیانیان در شاهنامهٔ فردوسی و سـایر گفتارهای کهـن با یورش اسکـندر سـرانجام و پایان می‌یابد و سپس از اشکانیان آغاز شده و پس از ساسانیان، به چـیرگی سـوارانی از دشت نیزه گزار می‌رسـد، پس در این میان جایگاه و سرنوشت بنیادگران پارسه و پاسارگاد کجاست؟».
در این پژوهش جهت یکسـان‌سازی نگرش‌ها، ابتدا گزارشـی ژرف از گـاهشماری و گاهنگاری بازگو گردیده و به سامان‌دهی داده‌های گاه‌واره‌ها پرداخـته و بگونه‌ای نمودار گردیده است. پس از آن، پیش از باریک‌بینی و اندیشـه در زمان پادشاهـی هخامنشیان در جایگاه چنبر گمشدهٔ  شاهنامه، ابتدا گاهشماری اشکانیان مـورد ارزیابی و سنجـش قرارگرفته و میزان نابسامانی‌ها در آن آشـکار گـردیده است. سپس بررسی گاهشماری کیانیان در شاهنامهٔ فـردوسی و سـایر گفـتاوردهای کهن به ویژه نوشتهٔ ارزشمند «آثار الباقی» از ابوریحـان بیرونی و گـاهنگاری «کلدانی» با نام «ریشـه‌های گشایشِ پرسـمانِ بنیادینِ پژوهـش» انجام گرفت. در ادامه با کمک گرفتن از «اوستا» و سایر گفتارهای کهن اسامه‌ای و آیینی و برخی یکسان‌سازی‌ها، تمامی آن چه به دست آمده را با گاهنگاری دانشی روز (تاریخ آکادمیک) هم راستا نموده و به ساماندهی گزارش‌ها پرداخته شده است و سپس گمـانهٔ خـود را با پندار و انگاره‌ای روشن دربارهٔ «شایدی بر هستی گاهِ دودمان کیانیان در میانهٔ گاهشماری ایران و ایرانشهر کهن»، آشکار می‌ساختیم.

در فرجامِ راهِ پرپیچ و خم این گردآورد، مهربانی و دهش تمامی آموزگاران فرهیخته ـ که چراغِ روشنِ این راه دشوار بودند ـ به‌ویـژه همـراهی استاد ارجـمند و گرانمـایه «دکتر علیرضا قیامتی» را، که پیمانه کوچـک اندیشـه‌ام با چـکیده‌ای از دریای بیکران خرد و دانش ایشان لبریز گردید، پاک‌دلانه می‌سـتایم.

@kheradsarayeferdowsi
Forwarded from دژنپشت
 .
به فرخی زادروز استاد ارفعی

۹ شهریور ۱۴۰۲
#محمود_فاضلی_بیرجندی

بایسته و فرایسته است تا امروز نهم شهریور نگذشته یادی شود به بزرگی از استاد عبدالمجید ارفعی:
نهم شهریور به سال ۱۳۱۸. آبادی اوز. بندرعباس.

اگر هنوز به این روزگار و اندرین سرزمین کسانی بمانده‌اند که شایست ایشان را استاد خواند، یکی همین استاد ارفعی است.

گزارش زندگانی پر بار ایشان در اینترنت یافت شود. همین اندازه بر من دانش­‌آموز بود که نگذارم به زادروز فرخنده این یگانه بَرمَنش، نامش اندر میانه نیاید.

استاد ارفعی از اندک‌شمار دانشمندان است که استاد چندین زبان­‌های باستانی است. برخی از آن زبان­‌ها چون اکدی دیگر گوینده ندارد و توان آن را زبان خاموش شمرد.

ناگفته نماند که این یگانه روزگار ما هم از نوازش غوغاییان بی­‌بهره نمانده است. بیکارش کرده بودند. کیست که نداند پیامد بیکار شدن استادی راستین چیست؟

او و اندک شمارانی چون او ساعت فراغت ندارند. استادند، و استاد آن کس نیست که از کلاس و درس بزند تا به کار در بنگاه معاملات یا در فروشگاه یا ... برسد.
بیکاری استاد ارفعی و اندک همانندانش برابر با تعطیل دانش در ایران بود. ...

از بزرگی استاد عبدالمجید ارفعی همین بس که یک بار هم از آنچه بر او گذشته یاد نیاورده است.

استاد عبدالمجید ارفعی!
زادروز شما فرخنده باد.
تا شما هستید دانش هست. دانشگاه هست. انسان دانشمند هست.
نمازتان باد.

https://www.tg-me.com/dejnapesht4000
.
🔖 فهرستی از کانال‌های تاریخی و فرهنگی و علمی و هنری

🔰 پاتوق نویسندگان برتر دنیا
♦️ @nevisandbdonya

🔰 کتابخانۀ طب سنتی و اسلامی
♦️ @danyalshafa

🔰 پارسی سخن بگوییم و زیبا بنویسیم
♦️ @Farzandan_Parsi

🔰 درمان با گیاهان سنتی و روانکاوی
♦️ @teb_sinawi

🔰 کلبه شعر و ادب پارسی
♦️ @Ivanxaneh

🔰 دل‌واژه‌های تنهایی
♦️ @Gandomzaran

🔰 بازخوانی تاریخ ایران و اسلام
♦️ @Khonjibook

🔰 کارگروه پژوهشی ایران‌بان کُرد
♦️ @iranban_kord

🔰 وهومن امشاسپند
♦️ @khashatra

🔰 مطالعه و خرد، الفبای توسعه
♦️ @Alefbaietousee

🔰 منابع و مآخذ تاریخ شاهنشاهی اشکانی
♦️ @ArsacidEmpire

🔰 آلبوم جنگاوران تاریخ (میلیتاریسم تاریخی)
♦️ @Marzupan

🔰 تصاویر و پیکره‌های تاریخی
♦️ @AntiqPic

🔰 تاریخ روایی ایران
♦️ @oldhistor

🔰 مجلۀ پژوهشی گردآفرید
♦️ @Gord_Afarid

🔰 تاریخ میانه
♦️ @midhistor

🔰 اشتادان
♦️ @Eshtadan

🔰 ترانه‌های کمترشنیده‌شده (زیرخاکی)
♦️ @Moeinesfahanoi

🔰 منابع و مآخذ تاریخ پادشاهی ماد
♦️ @TheMedes

🔰 ایران‌ویج (تاریخ، فرهنگ‌، زیبایی‌های ایران)‌
♦️ @Iran_Vijeh

🔰 آهنگ‌های شاد و اشعار جان‌فزای پارسی
♦️ @BazmeParviz

🔰 انجمن پاردان (ایران‌بان بلوچ)
♦️ @PardanShah

🔰 ایران‌بوم (کتب و مستند کم‌یاب تاریخی)
♦️ @iranbum1

🔰 تاریخ به روایت میم و طنز
♦️ @NeoSafavism

🔰 آثار و مقالات مرتضی ثاقب‌فر
♦️ @Morteza_Saghebfar

🔰 ایرانگردی در ایران‌شهرِ ساسانی
♦️ @Iranshahrgardi

🔰 فرهنگ مردم خوروبیابانک
♦️ @HatefTa

🔰 بازخوانی تاریخ بایندریه (ایران عصر آق‌قویونلو)
♦️ @Bayandurids

🔰 تَهم‌خسرو: مبارزه با ایران‌ستیزان
♦️ @TahmKhosrow

🔰 منابع و مآخذ پژوهشی تاریخ ایران مدرن
♦️ @ModernIranBooks

🔰 آموزش زبان بلوچی گویش سرحدی
♦️ @amozesh_balochi

🔰 برخی متون ادب پارسی (باکیفیت و کم‌حجم)
♦️ @ShahdeParsi

🔰 دنیای آرامش
♦️ @donyayeaaramesh

🔰 زبان فارسی در دربار خداوندگاران عثمانی
♦️ @DorreShahvar

🔰 نسک‌خانۀ روزگاران
♦️ @nask_ruzegaran

🔰 تاریخ ایران از زبان حکیم فردوسی
♦️ @iransarbazshahnameh

🔰 کوتاه و گذرا در باستان‌شناسی و تاریخ
♦️ @ruzegaran

🔰 مؤسسۀ روشنگری
♦️ @media_war78

🔰 دین زرتشتی و اندیشه‌ی ایرانشهری
♦️ @AshemVohu2581

🔰 دکتر خود باشیم (دانستنی‌های ناب)
♦️ @kalemnab

🔰 آریاشهر
♦️ @Arya_Shahr_NS

🔰 ایران‌پرستان کرد
♦️ @Kurdpatriott

🔰 ایران‌شهر (آموزش خط و زبان فارسی میانه)
♦️ @iranshahr1353

🔰 اینفوگرافی‌های تاریخی و سیاسی
♦️ @Histopersian

🔰 انجمن ملی‌فرهنگی ایران‌بان
♦️ @anjoman_iranban

🔰 تاریخ و فرهنگ بلوچستان
♦️ @balochs_history

🔰 آموزشگاه طبی سید
♦️ @samsadeghitebeslami

🔰 پژوهشی در فرهنگ زردشتی
♦️ @atorshiz

🔰 شاهنامه‌پژوهی با دکتر سجاد آیدنلو
♦️ @Aydanlu

🔰 منابع و مآخذ تاریخ شاهنشاهی ساسانی
♦️ @Sasanian_Sources

🔰 مطالعات ایران در قفقاز و آسیای مرکزی
♦️ @DosuyeCaspian

🔰 کانالتون رو اینجا معرفی کنید
♦️ @linkdoni_hozavi

🔰 افشای پانیسم و مبارزه با ایران‌ستیزان
♦️ @Panturkzionist

🔰 تاریخ و فرهنگ ملل جهان
♦️ @tarikhe_melal

🔰 تاریخ ایران
♦️ @tarikhiranm

🔰 مدرسۀ علوم انسانی
♦️ @zistboommedia

🔰 مطالعات تخصصی تاریخ صفویه
♦️ @SafavidStudies

📬 @tab_mehrbanan | عضویت در لیست
دهم شهریور سالروز درگذشت دکتر احسان یارشاطر، بنیان‌گذار و سرویراستار دانشنامۀ ایرانیکا و استاد پیشین مطالعات ایرانی در دانشگاه کلمبیای نیویورک

وطن‌پرستی

به گمان من وطن‌پرستی راستین بیش از همه این است که هر کس در هر کاری که هست به مقتضای آن وفا کند و داد آن را بدهد. اگر پزشک است صمیمانه در درمان بیماران بکوشد. اگر معلّم است همه در بند تربیت شاگردان خود باشد. اگر کارمند اداره است خود را خادم مردم بداند. اگر در کار سیاست است بهبود حال مردم و مصالح راستین کشور را راهنمای گفتار و کردار خود قرار دهد و اگر سرباز یا فرمانده است خود را برای دفاع آماده بدارد و از دشمن نگریزد. این اصلی است که اگر رعایت شود و به تربیت در ضمیرها خانه بگیرد، مردم را از جنگ و ویرانی‌ها و مصائب آن در امان نگاه خواهد داشت.
وطن‌پرستی راستین و خدمت به جامعه‌ای که ما را پرورده است این است، فراتر از این کسی که وطن خود را به‌راستی دوست دارد در آبادانی آن می‌کوشد، اگر بتواند به علم و فرهنگ و ادب آن خدمت می‌کند و هم غافل نمی‌ماند که آسایش او به آسایش دیگران وابسته است، عواطفی هست که برتر از علاقه‌های شخصی و ملّی است. راستی و خیرخواهی و ترحّم و آنچه آدمیت و انسانیت خوانده می‌شود از این گونه است.
مطلوب آن است که نخست ریای وطن‌پرستی به معنی رایج آن را بشناسیم و زیان آن را دریابیم. دیگر آنکه کوشش ما همه برای آماده کردن ذهن‌ها برای دفاع از خود باشد نه هجوم و دستبرد به دیگران. سوم آنکه در عین آنکه در حفظ آب و خاک و فرهنگ خود و ذخایر و مفاخر ملّی می‌کوشیم از این نکته غافل نمانیم که اگر ملّت‌پرستی مرحلۀ پیشرفته‌تری از قبیله‌پرستی و کشمکش‌های عشیره‌ای است، جهان‌دوستی نیز مرحلۀ تکامل‌یافته‌ای از وطن‌پرستی است. می‌توان آن را ترویج کرد و عشق آن را در دل‌ها نشاند و امیدوار بود که کوشش‌های آغازین در راه این هدف روزی پیروز شود و رنج جنگ و زیان ستیزه و کشتار به‌تدریج از میان برخیزد.

[احسان یارشاطر، «وطن‌پرستی»، ایران‌شناسی، سال ۵، شمارۀ ۱، بهار ۱۳۷۲، ۱۴-۱۹]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
Forwarded from ایران بوم
۱۰ شهریور سالگرد درگذشت استاد گرانقدر احسان یارشاطر نماد چند دهه ایرانشناسی است.
یادش گرامی باد

◾️احسان یارشاطر (۱۴ فروردین ۱۲۹۹ در همدان - ۱۰ شهریور ۱۳۹۷ در کالیفرنیا) بنیان‌گذار مرکز مطالعات ایران‌شناسی و استاد بازنشسته مطالعات ایرانی در دانشگاه کلمبیا نیویورک بود.
وی نخستین ایرانی است که پس از جنگ جهانی دوم در آمریکا به مرتبه استادی رسید.یارشاطر همچنین بنیان‌گذار و سرویراستار دانشنامه ایرانیکا بوده‌است که در دانشگاه کلمبیا در شهر نیویورک مستقر است و از آغاز دههٔ ۱۹۷۰ نزدیک به ۴۰ ویراستار و ۳۰۰ نویسنده از سراسر آمریکا، اروپا و آسیا با آن همکاری داشته‌اند. یارشاطر ویراستاری سه مجلد از تاریخ ایران کمبریج را هم به عهده داشته و نویسنده شانزده جلد کتاب تاریخ ادبیات ایران است. او همچنین از همکاران دهخدا در لغتنامه دهخدا بود.

🔸احسان یارشاطر دانش‌آموختهٔ دوره دکترای رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران و دانش‌آموخته دوره دکترای زبانشناسی ایرانی در مدرسه مطالعات مشرق‌زمین و آفریقا دانشگاه لندن بود و از شاگردان ایرانی والتر هنینگ و مری بویس به‌شمار می‌آید.

🔸 بنگاه ترجمه و نشر کتاب
در سال ۱۳۳۳ به منظور ترجمه مناسب و شایسته آثار ادبی جهان، بنگاه ترجمه و نشر کتاب را بنیان نهاد و در این راه از کمک‌های اسدالله علم که در آن زمان رئیس املاک و مستغلات پهلوی بود نیز استفاده کرد. حوزه فعالیت این بنگاه به تدریج گسترش یافت و علاوه بر ادبیات خارجی، مجموعه‌های متون فارسی، ایرانشناسی، آثار فلسفی، ادبیات برای جوانان، خواندنی‌های کودکان و آئینهٔ ایران و چند مجموعهٔ دیگر را در آن بنگاه چاپ و منتشر شد.

🔸ایرانیکا
در سال ۱۳۴۷ به پیشنهاد یارشاطر و با بودجه ۲ میلیون دلاری سازمان برنامه و بودجه ایران کار تدوین دانشنامه ایرانیکا آغاز شد. احسان یارشاطر برای تأمین هزینه‌های ایرانیکا بخشی از مجموعه آثار تاریخی خود را به ارزش ۳ میلیون دلار بفروش رساند که بعضی از این آثار اکنون در موزه متروپولیتن نیویورک هستند.

🔸مرکز ایران‌شناسی
در نیویورک مرکز ایران‌شناسی را بنیاد نهاد. وی کتابخانه سعید نفیسی را خرید و همراه با کتابخانه خودش به این مرکز بخشید. وی در آمریکا تلاش کرد تا آثار کلاسیک ادبیات ایران به زبان‌های غربی و ژاپنی ترجمه شود.
از نخستین آثار انتشاریافتهٔ اوست:
دستور زبان گویش‌های تاتی جنوبی
ترجمه الاشارات والتنبیهات ابن سینا
نقاشی نوین (با نام مستعار ا.ی. «رهسپر»)
سهیم بودن در ویراستاری و نوشتن تاریخ ایران کمبریج
شعر فارسی در عهد شاهرخ (نیمهٔ اول قرن نهم) یا آغاز انحطاط در شعر فارسی
داستانهای ادبیات ایران باستان
داستانهای شاهنامه
◾️◼️ روانش شاد و یادش گرامی◼️◾️

____

لطفا به کانال تلگرامی ایرانبوم بپیوندید.
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎤بهرام بیضایی از #احسان_یارشاطر می گوید

📍این سرزمین نمانده است مگر به این جنبش های یک تنه در هر عصری ...

@shahnamehpajohan
https://shahnamehpajohan.ir
Forwarded from دژنپشت
.
آذرباد مهر سپندان

دهم شهریور ۱۴۰۲
#محمود_فاضلی_بیرجندی

اذرباد مهر سپندان، یا آذرباد پسر مهر اسپند، موبد دانشمند روزگار شاهنشاهی شاپور دوم، دهمین شاهنشاه ساسانی بود. آگاهی چندانی از زندگانی و کردارهای آذرباد بنمانده. دانسته است  که کنستانتین، امپراتور روم، فرزانگانی را بهر گستراندن آیین ترسایی به ایران بفرستاد. این آذرباد در برابر ایشان بایستاد و برتری آیین ایرانی زرتشت را بازنمود. به استواندن باورهای خویش بگذاشت تا نُه مَن روی گداخته بر سینه­‌اش ریختند و از آن آزمون جانسوز، تن­‌درست برآمد و این بر راستی و سزاواری او و دین زرتشتی بیفزود.
 
پژوهشی که در زندگی و فکر آذرباد مهر سپندان شده، و شاید تنها بررسی در این باره باشد، کتابی است در ۲۰۵ برگ که انتشارات فروهر سال ۱۳۷۹ چاپ کرده. استاد رهام اشه این کتاب را به یاری خانم شهین سراج نوشته­‌اند.
 
کتاب چهار بخش دارد.
در بخش نخستین زمان و جای آذرباد وارسیده شده.
در بخش دوم سخنان آذرباد گرد آورده شده، از کتاب­‌های دیگر. در همین بخش اندرزهای آذرباد به پسرش آمده. اما ننوشته­‌اند که این اندرزها را سال­‌ها پیش استاد محمدتقی بهار به فارسی گردانیده و هم بسروده­‌اند.
بخش سوم پی آذرباد را از لابه­‌لای منابع پارسیگ، عربی و فارسی بگرفته. در این بخش بسیاری از نسک­‌های کهن و هم کتاب­‌های دوران پس از اسلام در ایران وارسی شده.
در چهارمین بخش، باز سخنانی از آذرباد به عربی و فارسی آمده.
 
آذرباد مهر سپندان فرزانه­‌ای بود که به کار و کوشش و پای‌بندی به زندگانی دنیوی فرامی­‌خواند. داستان گفتاورد (مناظره) او با مانی، پیامبر ایرانی روزگار ساسانیان، هم در کتاب آورده شده. مانی دین خود را بر دوری از دنیا استوار گردانده بود و پیروانش را به ویران کردن دنیا می­‌خواند!
گزارشی از آن گفتاورد در برابر هم آورده شده.
 
آیین ایرانی زرتشت و این دسته از پیروان اندیشمند آن که آدمی را به آبادانی و آباد کردن جهان می­‌خواند راه درمان بیماری عرفان­‌زدگی و صوفی­‌مسلکی است که راستی را در دوری از دنیا پنداشته­‌ است.
 
نام آذرباد مهر سپندان دانشمند این­جهانی ایرانی گرامی باد.
شاید که یک چند واژه از او بیاموزیم. اگر بهره­‌اش از انبوه فرزانگان باختری از ارسطو تا کانت و تا به ژیژک بیشتر نباشد، که هست، کمتر نخواهد بود.
خوب بود که در درس­‌های دانشگاهی فلسفه و علوم انسانی جایی برای فکر ارجمند ایرانی باز می­‌بود.

.https://www.tg-me.com/dejnapesht4000
.
Forwarded from اهل تمیز
سلاح مخصوص پهلوان
در روایات حماسی هندواروپایی

▪️در روایات پهلوانی ایرانی شاید بتوان تیر گزِ به آتش راست شده و در آب رز پرورده‌ای را، بسان رزم‌افزار جادویی به‌شمار آورد که رستم به راهنمایی سیمرغ به شیوه‌ای خاص ساخته و بر چشم اسفندیار رویین‌تن می‌زند و از نیزه‌ای که اسفندیار بنا به روایتی در نزدیکی بلخ بامی و بنا به روایتی دیگر، که توسط مورخ ارمنی سبئوس نقل شده، در محلی به نام Kazbion که باید تصحیفی از «گوزبن» باشد، در مرز ایران و توران بر زمین فرو برده بود و از بیم آن نیزه دشمنان ایران را یارای آن نبود که از مرز بگذرند و از تیر آرش و ابزارهای ویژۀ جم که ذکرشان در وندیداد آمده است، به عنوان سلاح‌های سحرآمیز یاد کرد.

▪️تنها نمونۀ روشن از رزم‌افزارهای ایزدی در روایات ایرانی، شاید همان تیر معروف آرش شیوا تیر باشد که در اوستا، یشت هشتم، بند ۶، بدان اشاره شده و مطابق روایتی کهن که بیرونی نقل کرده چنان می‌نماید که آن را مطابق نمونه‌ای ازلی به راهنمایی زن_ایزد اسفندارمذ که بیرونی از او به صیغۀ مذکر یاد کرده، ساخته بودند: «فحضر ملک من الملائکه اسمه اسفندارمذ و امر ان یتخذ قوسا و نشابة علی مقدار مثله لصانعها علی ما بین فی کتاب الابستا.» البته در فرگرد دوم وندیداد از دو افزار ایزدی که اهورامزاد به جمشید می‌بخشد یاد شده: یکی aštrā یعنی گواز یا تازیانۀ زرین و دیگری  suwrā، تیر یا انگشتری یا سیخک و تازیانه که هر دو از نیروی ورج برخوردار بودند، اما این که این دو ابزار یا یکی از آن دو هرگز کاربرد رزمی داشته یا نه، معلوم نیست. همچنین در این میان ببرِ بیان رستم را، که مطابق روایات عامیانه هدیه‌ای بوده ایزدی که فرشته آن را از بهشت برای تهمتن آورده بود، نباید فراموش کرد.

▪️سلاح مخصوص پهلوان در بسیاری از موارد یادگار پدر و نیاکان است و یا مرده‌ریگی است گرانبها که از یلی باستانی به جای مانده که سرانجام به دست پهلوان می‌رسد و با آن، پدر یا آموزگار و پرورندۀ گرد جوان، او را طی مراسمی که شبیه آیین راه و رسم‌آموزی است زیناوند می‌کند. در شاهنامه هنگامی که زال به درخواست بزرگان ایران حاضر می‌شود پسرش رستم را، که هنوز به چشم او کودکی خرد و کارناآزموده است، برای رویارویی با افراسیاب، آن تور اژدهافش که به ایران تاخته بود، به میدان جنگ گسیل دارد، می‌فرماید تا گرز سام را که یادگار گرشاسب نریمان بود برای رستم بیاورند.

▪️علاوه بر رزم‌افزارهای گرشاسب، پهلوان آریایی...مطابق روایات کهن ایرانی مذکور در اوستا، گرز گاوسار فریدون نیز سلاحی خجسته و فیروزی‌بخش است که پس از او به شهریارانی دیگر چون کیخسرو و گشتاسب رسیده است و در آینده نیز به دست سوشیانت موعود خواهد رسید تا با آن دروغ را از جهان برافکند (یشت نوزدهم، بندهای ٩٣_٩۰).

📚سایه‌های شکارشده، گزیده مقالات فارسی دکتر بهمن سرکاراتی، نشر طهوری، صص ٣٨۰_٣٧۰

@ahle_tamyz
سیزدهم شهریورماه زادروز احمد مهدوی دامغانی

استادِ راد، مهدوی دامغانیا
بسیار مهربانی و بسیار دانیا

در پارسیّ و تازی، بر مرکبِ سخن
امروز روز، فارِسِ هر دو زبانیا

بر گنجِ باستانیِ درِّ دری کنون
گنجور ره‌شناسی و هم پشتوانیا ...

ای ننگشان که قدر تو نشناختند و رفت
بر جان تو ستم که چنین و چنانیا

جسم تو بر کرانۀ گوی زمین مکین
روح تو با ستاره کند هم‌عنانیا

دانم که بهر بندگی خاصگان حق
وقف است سال و ماه تو را زندگانیا

این بندگی به میری عالم نمی‌دهی
زین رو به چشم من تو امیر جهانیا

جز مدحشان که زینت عرش است و قدسیان
هر مدحتی که هست گم است و گمانیا ...

آدم در زندگی کمتر کسی را می‌تواند «دربست» قبول داشته باشد، هر قدر به آن شخص ارادت و اخلاص داشته باشد. اما من دکتر مهدوی را دربست قبول دارم و او را نمونۀ یک ایرانی دانشمند و ایده‌آل می‌دانم. این مسئله از نوادر امور است و استثنا از قاعده‌ای عام و جهان‌شمول. شما هر قدر فانی در وجود کسی باشید، باز از اختلافات جزئی نمی‌توانید برکنار بمانید، اما در مورد دکتر مهدوی من این‌چنین حالتی دارم. دکتر مهدوی از نظر من مظهر ایمان در معنی خالص و زلال است. این‌همه دانش و جهان‌دیدگی و نشست و برخاست با همه نوع مردم، در ایران و فرانسه و آمریکا، هیچ نتوانسته است کوچک‌ترین خدشه‌ای در تجربۀ روحی و ایمانی او ایجاد کند.

استادِ راد، خادم فرهنگ و دانشمند فرزانه، دکتر احمد مهدوی دامغانی

زادۀ ۱۳ شهریور ۱۳۰۵، مشهد
درگذشتۀ در ۲۷ خرداد ۱۴۰۱، فیلادلفیا

دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
عضو شورای تولیت و هیئت گزینش کتاب و جایزۀ بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار


[«خاموشی استاد دکتر احمد مهدوی دامغانی»، دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، فرهنگ قومس (فصلنامۀ فرهنگی-پژوهشی استان سمنان)، شمارۀ ۷۱ (تابستان ۱۴۰۱)، صص ۳۷-۳۸]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
Forwarded from ایران بوم
آغاز کار نوسازی آرامگاه فردوسی بزرگ در توس...‌

‌در چنین روزی (12 شهريور) سال1307 كار نوسازي آرامگاه فردوسي، ايراني بزرگي كه خود را وقف خدمت به ايران و زبان پارسي كرده بود در توس خراسان آغاز شد.
اين ساختمان باشكوه پس از تكميل و آنگاه تزيين مجدد، طي مراسمي كم نظير با حضور ايرانشناسان سراسر جهان، اديبان كشور و مقامات فرهنگي و دولتي گشايش يافت.
مورخان متفقا «ابوالقاسم فردوسي» را تنها فرد در سراسر تاريخ بشر خوانده اند كه بدون هرگونه چشمداشت، همه عمر خودرا صرف زنده كردن تاريخ وطنش (ايران)، خصلت هاي نيك هموطنان (ايرانيان) و زبان نياكان (زبان پارسي) و خدمت بي دريغ به شناساندن فرهنگ و تمدن كهن ميهنش كرد و به نوشته مرحوم دكتر رضا زاده شفق، شصت هزار بيت شعر گفت تا شكوه ايران باقي بماند و باعث افتخار و دلگرمي نسلهاي بعد باشد تا بدانند كه چه ميراثي گرانبها و با عظمت برايشان باقي مانده است و با همه توان بكوشند كه اين ميراث همچنان سربلند، بزرگ و عزيز باقي بماند. فردوسي براي به نظم در آوردن تاريخ ايران، اسناد و نامه هاي فراوان خواند كه خود او گفته است:
«بسي رنج بردم بسي نامه (مكتوب و سند) خواندم ـ زگفتار تازي (اسنادي كه به زبان عربي نوشته شده بود) و از پهلواني (اسنادي كه به پارسي دوران اشكاني و ساساني بود)»
به مناسبت هزار ساله شدن فردوسي كه ايرانيان بايد هميشه مرهون زحمات، احساس و عواطف وطندوستانه او باشند يك هفته در سراسر كشور جشن گرفته شد و بهترين خيابان و ميدان تهران به اسم او نامگذاري گرديد. در شهرهاي ديگر مدارس و تالارها و خيابانها به نام فردوسي نامگذاري شد و بعدا مدارس تازه ساز و دانشگاه، كه اين قدرشناسي ها باز هم براي مردي كه گفت:
چو ايران نباشد تن من مباد و ...
همه سر به سر تن به كشتن دهيم
به از آن كه ايران به دشمن دهيم
كم است.
ترديد نيست که فردوسي بيش از هركس ديگر به ايران و ايراني خدمت بي شائبه كرده است. فرق فردوسي با ساير ايراندوستان بنام، در اين بوده است كه بدون چشمداشت عمر خود را وقف خدمت به وطن و زبان فارسي كرد. ايرانيان هر روز كه مي گذرد بيشتر متوجه عمق و عظمت خدمات بي دريغ فردوسي مي شوند.

دکتر انوشیروان کیهانی زاده / امروز در تاریخ

@iranboom_ir
چهاردهم شهریورماه زادروز بدیع‌الزمان فروزانفر

دانۀ هفت‌خوشه


داستان کسانی که مال‌های خود را در راه خدا انفاق می‌نمایند، همان قصّۀ دانه‌ای است که هفت خوشه برآورد و در هریک صد دانه باشد و خدا برای هرکه خواهد از این بیشتر کند، زیرا او بسیار بخشنده و از نیّت مردم آگاه است.
آنان که اموال خود را در راه خدا انفاق می‌کنند و در پی آنچه داده‌اند منّتی و آزاری نمی‌آورند، مزدشان نزد پروردگار ایشان ثابت باشد و هیچ بیمی بر ایشان نیست و نه هرگز غمگین شوند.
سخن نیکو و گذشت بهتر است از صدقه‌ای که در پی آن از طرف بخشندگان آزاری باشد و خدای بی‌نیاز و بردبار است (بقره، ۲۶۱-۲۶۳).

[آیات منتخب از کلام‌الله مجید، ترجمۀ بدیع‌الزمان فروزانفر، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم، ۱۴۰۲، ص ۲۰-۲۱]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation

🔸یادی از استاد بدیع‌الزمان فروزانفر

🔸محمدحسین بُشرویه‌ای، در چهاردهم شهریور ۱۲۷۶ در بُشرویه (از شهرهای خراسان جنوبیِ امروز) و در خانواده‌ای که اهل فضل و دانش بودند، دیده به دنیا گشود. پدرش، آقا شیخ علی بشرویه‌ای، از بزرگان بشرویه و از شاعران دورۀ مشروطه بود. نام استاد، تا جوانی، «محمدحسین بشرویه‌ای» بود. تخلص شعریِ خود را نیز «جلیل ضیاء» قرار داد. اندکی بعدتر، لقب «فروزانفر» را، که ترجمۀ فارسیِ «جلیل ضیاء» است، برگزید. لقب «بدیع‌الزمان» را در حدود ۱۲۹۸ و به‌سبب سرودن قصیده‌ای در وصف بهار، از احمدِ قوام (قوام‌السلطنه)، والی خراسان در آن روزگار، دریافت کرد.

🔴 برای دیدن متن کامل یادداشت به نشانی زیر در وبگاه فرهنگستان مراجعه کنید:
https://apll.ir/?p=13108

@ESHTADAN
🔶🔸ایرانی که در شاهنامه آمده است، محدود به جغرافیای فعلی ایران نیست. اگر بگوییم وزیر فرهنگ ایران چنین صحبتی کرد، مرزهای سیاسی مشخصی مد نظر ماست، اما زمانی که می‌گوییم ایران در دوره ساسانی به این مرز جغرافیایی محدود نیست. علاوه بر این ایران حیطه معنایی شامل خیلی چیزها می‌شود.

#حسن_انوری


#حسن_انوری:

🔸زبان فارسی عنصر هویت ایران است

زبان فارسی برای ایران، مهم‌ترین عنصر فرهنگی است. این زبان مهم‌ترین عامل اتحاد اقوام ایرانی است. ایران قومیت‌های مختلفی دارد که هرکدام زبان خاص خودشان را دارند؛ کردها به زبان کردی، بلوچ‌ها به زبان بلوچی و ترک‌ها به زبان ترکی صحبت می‌کنند. اما زمانی که به هم می‌رسند با زبان فارسی با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند. در واقع زبان فارسی وسیله ارتباط اقوام  مختلف است. زبان فارسی عنصر هویت ایران است و این موضوع مهم‌ترین ویژگی زبان فارسی است.

@shahnamehpajohan
https://shahnamehpajohan.ir
روزی روزگاری دریاچهٔ ارومیه

دریاچهٔ ارومیه در روزگار باستان ماتینا یا مانتینا Μαντίηνη نامیده می‌شد.
به نظر می‌رسد که نام maiteni با نام هوریایی mitâni mitanni که شکل دیگر آن طبق اسناد به‌دست آمده از کرکوک maiteni (و همین‌طور matiêni) است، در ارتباط باشد. Mati (mait_) ریشهٔ این اسامی و eni , ani ظاهراً پسوندهایی هستند که در زبان‌های آسیانیک، به‌خصوص در زبان‌های هوریانی_اورارتویی رایج بوده‌اند. این پسوندها به معنی صفتِ ملکی یا انتساب به مکان هستند. دراین‌زمینه به این کلمات توجه کنید: hattini (از "هیتی" از hatti) یا Hattina (مکان، همچنین کشور هیتیان)، lulluina(مکان، همچنین کشور lullu, به معنی لولوبیان و....).
هنگام بررسی اصطلاح قوم‌شناختی mati نباید نوع دیگری از تلفظ آن را که به صورت manti است فراموش کنیم. استرابو manti را دریاچهٔ ارومیه، Μαντίηνη می‌دانست. شاید بتوانیم توسط این شکل پلی بزنیم به نام کشوری که در اطراف دریاچهٔ ارومیه قرار داشت، یعنی کشور (mana) manna, و همچنین به‌اصطلاح قوم‌شناختی ummân manda برگرفته از یک منبع نامشخص متعلق به هزارهٔ سوم پ.م و ظاهراً نام قوم یا گروه قومی بوده که در حدود سرزمین‌های اورارتو_ارومیه می‌زیسته، و بعدها در منابع آشوری_بابلی در مقایسه با مادها، سکاها و کیمریان و سایر اقوام به "بربرهای" شرقی تغییر نام یافته‌اند. (پادشاهی ماد: ۱۰۰_۹۹)

ارمنستان دریاچه‌های بزرگ نیز دارد، یکی از آن‌ها مانتیانه نام دارد که معنایش رنگ آبی است. پس از دریاچهٔ میوتیس بزرگترین دریاچهٔ آبِ شور است که می‌گویند تا آتروپاتی گستردگی دارد. از آنجا نمک استخراج می‌کنند. آبِ آن سودا دارد و لباس‌ها را پاک و نو می‌کند. اما به همین علت آبِ آن آلوده بوده و قابل آشامیدن نیست. رود دجله پس از سرچشمه گرفتن از سرزمین کوهستانی نیفاتس از این دریاچه می‌گذرد و آبِ آن، به سبب سرعتِ جریان با آبِ دریاچه مخلوط نمی‌شود. به همین مناسبت این رود را تیگرس می نامند. زیرا واژه‌ای مادی تیرتیگرس است. در رودخانه انواع ماهی پیدا می‌شود اما دریاچه تنها یک نوع ماهی دارد. در گوشهٔ دریاچه، رود، به گودالی می‌ریزد. پس از آنکه در زیرزمین مسافتِ قابلِ ملاحظه‌ای را می‌پیماید نزدیکِ خالونیتییس بر روی زمین می‌آید. از این‌جا رود رو به پایین به سوی اوپیس و دیوارِ سیرامیس می‌رود و گوردیانه و تمام بین‌النهرین را در طرف راست می‌گذارد. اما فرات برعکس همین سرزمین را در طرفِ چپ خود دارد. چون به یکدیگر نزدیک شده و سرزمین بین‌النهرین را بوجود می‌آورند اولی از سلوکیه گذر کرده و به خلیج فارس می‌رسد و دومی از بابل عبور می‌کند تا به همان دریا برسد.... (استرابو: ۱۱_۱۴_۱۱)


#دریاچه‌ارومیه #ارومیه #دجله #فرات #آتروپاتی #آذربایجان #ماد #مادها #ایران #نیفاتس #تیگرس #خالونیتییس #گوردیانه #اوپیس #سمیرامیس #بین‌النهرین #عراق #مانتینا #ماتینا #کرکوک #هیتیان #لولوبی #هوریانی #بابل #آبی #نمک #اورارتویی #سلوکیه #هخامنشیان

پادشاهی ماد؛ اقرار علی‌یف؛ ترجمهٔ کامبیز میربهاء؛ ققنوس؛ ۱۳۸۸.
جغرافیای استرابو؛ سرزمین‌های زیرِ فرمان هخامنشیان؛ ترجمهٔ همایون صنعتی‌زاده؛ موقوفات دکترمحمود افشار؛ ۱۳۹۳: ۵۷تا۵۸)
https://www.tg-me.com/tarikhfarhanghonariranzamin
2024/11/16 10:06:36
Back to Top
HTML Embed Code: