#یکشنبه_ها_و_حافظ
در هر جامعهای و در هر کشوری و در هر زمانی، مجموعهای از «تابو»ها حضور دارد، جایی که در آن تابو وجود نداشته باشد تاکنون دیده نشده است. ولی به تناسب رشد و بهرهوری از دموکراسی، از حضور آشکار تابوها و شمار آنها کاسته میشود و میتوان به طور خلاصه گفت که رابطهٔ مستقیمی بین آشکاری و پُررنگی حضور تابوها و افزونی شمار آنها و فقدان دموکراسی وجود دارد.
هرچه در جامعهای تابوها بیشتر باشند و حضور آشکارتری داشته باشند، آن جامعه از دموکراسی کمتر بهره دارد و هرچه تابوها کمرنگتر و محدودتر شوند، آزادی و دموکراسی در آن جامعه بیشتر خواهد بود.
حافظ از آن روی که به شکستن بعضی تابوها فرا میخواند، همیشه شاعر آزادی و رهایی است.
محتسب شیخ شد و فسق خود از یاد ببرد
قصهٔ ماست که در هر سرِ بازار بماند
داشتم دلقی و صد عیب مرا میپوشید
خرقه رهنِ می و مطرب شد و زنّار بماند
محتسب و شیخ و خرقه و دلق، بیگمان در شعر اسلافِ او، بهویژه شاعران شعرِ مغانه، با سایهروشنهایی به کار رفته است ولی در پرتوِ هنرِ او بیان استهزاآمیز شگرفی به خود گرفته است که بیسابقه است.
محمدرضا شفیعی کدکنی
این کیمیای هستی، جلد ۱، ۲۱۲ و ۲۱۶
در هر جامعهای و در هر کشوری و در هر زمانی، مجموعهای از «تابو»ها حضور دارد، جایی که در آن تابو وجود نداشته باشد تاکنون دیده نشده است. ولی به تناسب رشد و بهرهوری از دموکراسی، از حضور آشکار تابوها و شمار آنها کاسته میشود و میتوان به طور خلاصه گفت که رابطهٔ مستقیمی بین آشکاری و پُررنگی حضور تابوها و افزونی شمار آنها و فقدان دموکراسی وجود دارد.
هرچه در جامعهای تابوها بیشتر باشند و حضور آشکارتری داشته باشند، آن جامعه از دموکراسی کمتر بهره دارد و هرچه تابوها کمرنگتر و محدودتر شوند، آزادی و دموکراسی در آن جامعه بیشتر خواهد بود.
حافظ از آن روی که به شکستن بعضی تابوها فرا میخواند، همیشه شاعر آزادی و رهایی است.
محتسب شیخ شد و فسق خود از یاد ببرد
قصهٔ ماست که در هر سرِ بازار بماند
داشتم دلقی و صد عیب مرا میپوشید
خرقه رهنِ می و مطرب شد و زنّار بماند
محتسب و شیخ و خرقه و دلق، بیگمان در شعر اسلافِ او، بهویژه شاعران شعرِ مغانه، با سایهروشنهایی به کار رفته است ولی در پرتوِ هنرِ او بیان استهزاآمیز شگرفی به خود گرفته است که بیسابقه است.
محمدرضا شفیعی کدکنی
این کیمیای هستی، جلد ۱، ۲۱۲ و ۲۱۶
Forwarded from ایران بوم
بیست و سوم آذر زادروز دکتر جواد طباطبایی (۲۳ آذر ۱۳۲۴، تبریز) پژوهشگر ایرانی در زمینهٔ فلسفه، تاریخ و سیاست است.
#دکتر_جواد_طباطبایی / به کوشش: شایان فرحی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/17264-
نگاهی بر یک یادداشت در مجله بخارا؛ شماره 131، خرداد، تیر 1398 / رضا آقازاده
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/17473-
استاد طباطبایی در نشست وضعیت اندیشهورزی در ایران: #زبان_فارسی روح ملی ما است
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha/gozaresh/10530-
#دکتر_سیدجواد_طباطبایی : حفظ وحدت سرزمینی ایران سیاسی یک وظیفه است
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh/16049-
استقبال مطبوعات محلی تبریز از اظهارات دکتر جواد طباطبایی
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/10243-
شاهعباس بزرگ / دکتر سید جواد طباطبایی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/10763-
نقدی بر نقد #دکتر_سید_جواد_طباطبایی / کاظم آذری
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/10818-
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/
#دکتر_جواد_طباطبایی / به کوشش: شایان فرحی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/17264-
نگاهی بر یک یادداشت در مجله بخارا؛ شماره 131، خرداد، تیر 1398 / رضا آقازاده
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/17473-
استاد طباطبایی در نشست وضعیت اندیشهورزی در ایران: #زبان_فارسی روح ملی ما است
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha/gozaresh/10530-
#دکتر_سیدجواد_طباطبایی : حفظ وحدت سرزمینی ایران سیاسی یک وظیفه است
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh/16049-
استقبال مطبوعات محلی تبریز از اظهارات دکتر جواد طباطبایی
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/10243-
شاهعباس بزرگ / دکتر سید جواد طباطبایی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/10763-
نقدی بر نقد #دکتر_سید_جواد_طباطبایی / کاظم آذری
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/10818-
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/
#جواد_طباطبایی :
حفظ وحدت سرزمینی ایران ، یک وظیفه است اما بالاتر از آن ما یک رسالتی هم داریم که آن حفظ ایران فرهنگی است، چون ما جزیی از آن واحد بزرگ هستیم. ایران فرهنگی بزرگ این رسالت را بردوش ما گذاشته است تا ما بتوانیم از کیان آن در مقابل داعش، القاعده، عربستان سعودی-ترکستان بزرگ ترکیه محافظت کند.
بنابراین ما نباید فضایی را باز کنیم تا اتفاقی که ما با آن در تاریخ خودمان آشنا هستیم رخ دهد. این ائتلاف «وحدت غلامان تُرک و دستگاه خلافت» است که در گذشته هم ایران را تهدید کرده بود و این اتفاق ممکن است که دوباره بیفتد یعنی همان ترکستان بزرگ،خلافت داعش و عربستان تهدید بزرگی برای ما و حیات ما بیش از هر چیز دیگری به حساب می آید.
@shahnamehpajohan
https://shahnamehpajohan.ir
حفظ وحدت سرزمینی ایران ، یک وظیفه است اما بالاتر از آن ما یک رسالتی هم داریم که آن حفظ ایران فرهنگی است، چون ما جزیی از آن واحد بزرگ هستیم. ایران فرهنگی بزرگ این رسالت را بردوش ما گذاشته است تا ما بتوانیم از کیان آن در مقابل داعش، القاعده، عربستان سعودی-ترکستان بزرگ ترکیه محافظت کند.
بنابراین ما نباید فضایی را باز کنیم تا اتفاقی که ما با آن در تاریخ خودمان آشنا هستیم رخ دهد. این ائتلاف «وحدت غلامان تُرک و دستگاه خلافت» است که در گذشته هم ایران را تهدید کرده بود و این اتفاق ممکن است که دوباره بیفتد یعنی همان ترکستان بزرگ،خلافت داعش و عربستان تهدید بزرگی برای ما و حیات ما بیش از هر چیز دیگری به حساب می آید.
@shahnamehpajohan
https://shahnamehpajohan.ir
Forwarded from 🌲تاریخ و زندگی🌲 (Javad Abbasi)
https://youtu.be/zC51-tWiYXI
تاریخ چگونه تحريف می شود!
ابتدا فردی از یک نفر نقل قول می کند و چون هیچ مدرک تاریخی برای مدعای این نقل قول ندارد اذعان می کند که تنها سند او همان نقل قول است. سپس بتدریج با حذف این اذعان به سندیت نداشتن، اصل نقل قول تبدیل به یک روایت تاریخی می شود و در میان بسیاری از مردم دهان به دهان می چرخد!
تاریخ چگونه تحريف می شود!
ابتدا فردی از یک نفر نقل قول می کند و چون هیچ مدرک تاریخی برای مدعای این نقل قول ندارد اذعان می کند که تنها سند او همان نقل قول است. سپس بتدریج با حذف این اذعان به سندیت نداشتن، اصل نقل قول تبدیل به یک روایت تاریخی می شود و در میان بسیاری از مردم دهان به دهان می چرخد!
YouTube
کروات ها از نسل خوارزمشاهی ها هستند
کراوت ها از نسل خوارزمشاهی ها هستند
جواد خیابانی بازم یه حرف جنجالی زده و این بار ادعا کرده که وینگو بگوویچ به اون گفته خوارزمشاهیان بعد از سقوط و فرار از ایران به اروپا کور کرواسی رو ایجاد کردن!
#فوتبال #جواد_خیابانی #جام_22
جواد خیابانی بازم یه حرف جنجالی زده و این بار ادعا کرده که وینگو بگوویچ به اون گفته خوارزمشاهیان بعد از سقوط و فرار از ایران به اروپا کور کرواسی رو ایجاد کردن!
#فوتبال #جواد_خیابانی #جام_22
Forwarded from تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایرانزمین (ج.ط نژند)
فواید مهارت در یک فن
ترّقی و تنزّل ملل اسباب و علل متعدّد دارد و غالبا شخص بخطا میرود اگر سعی کند که برای این نوع امور یک علةالعلل یا منشأ یگانهای کشف کند ولی البته از این اسباب بعضی مهمّتر است و بعضی در درجهٔ دوّم و سوّم واقع میشود. همچنین این علل اساسی بِجَلی و خفی منقسم میشود.اسباب آشکار آن علّتهایی هستند که همهٔ متتبّعین و منقّدین بدان پیمیبرند و بآسانی میتوان دریافت و اسباب خفیّه آن علل عمدهای هستند که غالبا از نظر سیاسیّون ردّ میشود و باین جهت زحمات آن جمع در هر نوع اصلاحات با ملاحظهۀ همهٔ اطراف کار و انواع تبدیلات و تصحیحات و زیرورو کردن و هزار بار حکّواصلاح باز بجایی منتهی نمیشود مادامیکه معمار آن بنا سرّ صنعت را که استادان کار میبینند در نیابد و باصطلاح لمّ کار و فوت کاسهگری را بدست نیاورد.
بدون تمهید مقدّمۀ دراز بگذریم باصل مقصود و آن این است که علاوه بر علل اساسی و بزرگ نظر زن در عقب ماندن مملکت ما که واضح و روشن است مانند بیعلمی عامّه و نبودن راه صحیح و انتشار امراض فتّاک و بندگی و اسیری دهاتی و معیوبی فوقالعادۀ آلت معرفت یعنی الفبای عربی و نبودن تربیت زنان و زندانی بودن آنان که همهکس(ماشاءاللّه!) در این زمان ملتفت شده بعضی علل خفیّۀ بسیار مهم نیز موجود است که اهمیّت آنها کمتر از علل سابقالذّکر نیست و بلکه گذشته از عدم انتشار علم و تربیت از خیلی از اسباب دیگر مهمّتر و بر آنها مقدّم است. در این باب ما عجالةً دو فقره ذکر میکنیم که بعقیدۀ ما از اعظم دلایل پستی و خواری ما میباشد. یکی غفلت عامّه از ورزش بدنی بانواع گوناگون آن است که صدها قسم از آن در فرنگ بِهزاران وسایل از طفولیّت تا پیری رایج است و مایۀ اساسی و اصل قوّت اجتماعی این ملّتها است و باید بلاشکّ این سنّت واجب یعنی ورزش و بقول فرنگیها «اسپورت»را در ایران نیز بترتیب اروپایی بیاندازه ترویج کرد. علّت خفی دوّم که بنظر ما خیلی عمده است و مقصود اصلی از این سطور آن است نداشتن اشخاص ماهر در هر فنّ و اهل اختصاص است که تمام اوقات خود را بیک رشته از علوم یا صنایع داده و حتّی بیک شعبۀ کوچک از آن رشته تمام عمر را صرف کنند تا سرمایۀ اساسی علم در ملّت خزینه و ذخیرهای داشته باشد و این اشخاص ستون و بنیان معرفت فنون مختلفه در مملکت باشند ورنه اطّلاعات عمومی از هر چیز داشتن و همهدان* بودن فقط بدرد مدّعیان جاهل و خودستائی آنها میخورد که آدم در مجالس و در هیچ صحبتی از دیگران عقب نماند ولی تمام مملکت یک نَحودانِ کامل، یک لغوی صحیح، یک منجّمِ ماهر، یک مورّخ درست. یک ماشینساز حسابی نخواهد داشت در صورتیکه هزار نفر جامع المعقول و المنقول در اظهار فضل بِهَمدیگر سبقت میجویند خصوصا در استعمال اصطلاحات سیاسی و علم حقوق. در هر ولایتی صدنفر «سیاسیدان» دارای عنوانات جدیدۀ «افتخار ایران و نجاتدهندۀ وطن» نشسته و یک طبیبِ کامل دارای اسباب و آلاتِ کافی نخواهد بود که مرض مستولی در خراسان را تشخیص بدهد یا تحقیق کند و «مرض امساله»اش ننامد و یک بیطاری که از قتل عامّ گاوها جلوگیری بتواند کرد.
*Encyclopede
#علامهسیدحسنتقیزاده
#استادسیدحسنتقیزاده
#تقیزاده #کاوه #ایران
کاوه؛ سالِ پنجم؛ شمارهٔ مسلسل ۴۰؛ شماره ۶؛ ۷ بهمنماه قدیم ۱۲۸۹یزدگردی، غره شوّال سنه ۱۳۳۸ه.ق، ۱۸ ژوئن فرنگی ۱۹۲۰ میلادی؛ بازچاپ ۱۳۶۱؛ نشر ویس.
https://www.tg-me.com/tarikhfarhanghonariranzamin
ترّقی و تنزّل ملل اسباب و علل متعدّد دارد و غالبا شخص بخطا میرود اگر سعی کند که برای این نوع امور یک علةالعلل یا منشأ یگانهای کشف کند ولی البته از این اسباب بعضی مهمّتر است و بعضی در درجهٔ دوّم و سوّم واقع میشود. همچنین این علل اساسی بِجَلی و خفی منقسم میشود.اسباب آشکار آن علّتهایی هستند که همهٔ متتبّعین و منقّدین بدان پیمیبرند و بآسانی میتوان دریافت و اسباب خفیّه آن علل عمدهای هستند که غالبا از نظر سیاسیّون ردّ میشود و باین جهت زحمات آن جمع در هر نوع اصلاحات با ملاحظهۀ همهٔ اطراف کار و انواع تبدیلات و تصحیحات و زیرورو کردن و هزار بار حکّواصلاح باز بجایی منتهی نمیشود مادامیکه معمار آن بنا سرّ صنعت را که استادان کار میبینند در نیابد و باصطلاح لمّ کار و فوت کاسهگری را بدست نیاورد.
بدون تمهید مقدّمۀ دراز بگذریم باصل مقصود و آن این است که علاوه بر علل اساسی و بزرگ نظر زن در عقب ماندن مملکت ما که واضح و روشن است مانند بیعلمی عامّه و نبودن راه صحیح و انتشار امراض فتّاک و بندگی و اسیری دهاتی و معیوبی فوقالعادۀ آلت معرفت یعنی الفبای عربی و نبودن تربیت زنان و زندانی بودن آنان که همهکس(ماشاءاللّه!) در این زمان ملتفت شده بعضی علل خفیّۀ بسیار مهم نیز موجود است که اهمیّت آنها کمتر از علل سابقالذّکر نیست و بلکه گذشته از عدم انتشار علم و تربیت از خیلی از اسباب دیگر مهمّتر و بر آنها مقدّم است. در این باب ما عجالةً دو فقره ذکر میکنیم که بعقیدۀ ما از اعظم دلایل پستی و خواری ما میباشد. یکی غفلت عامّه از ورزش بدنی بانواع گوناگون آن است که صدها قسم از آن در فرنگ بِهزاران وسایل از طفولیّت تا پیری رایج است و مایۀ اساسی و اصل قوّت اجتماعی این ملّتها است و باید بلاشکّ این سنّت واجب یعنی ورزش و بقول فرنگیها «اسپورت»را در ایران نیز بترتیب اروپایی بیاندازه ترویج کرد. علّت خفی دوّم که بنظر ما خیلی عمده است و مقصود اصلی از این سطور آن است نداشتن اشخاص ماهر در هر فنّ و اهل اختصاص است که تمام اوقات خود را بیک رشته از علوم یا صنایع داده و حتّی بیک شعبۀ کوچک از آن رشته تمام عمر را صرف کنند تا سرمایۀ اساسی علم در ملّت خزینه و ذخیرهای داشته باشد و این اشخاص ستون و بنیان معرفت فنون مختلفه در مملکت باشند ورنه اطّلاعات عمومی از هر چیز داشتن و همهدان* بودن فقط بدرد مدّعیان جاهل و خودستائی آنها میخورد که آدم در مجالس و در هیچ صحبتی از دیگران عقب نماند ولی تمام مملکت یک نَحودانِ کامل، یک لغوی صحیح، یک منجّمِ ماهر، یک مورّخ درست. یک ماشینساز حسابی نخواهد داشت در صورتیکه هزار نفر جامع المعقول و المنقول در اظهار فضل بِهَمدیگر سبقت میجویند خصوصا در استعمال اصطلاحات سیاسی و علم حقوق. در هر ولایتی صدنفر «سیاسیدان» دارای عنوانات جدیدۀ «افتخار ایران و نجاتدهندۀ وطن» نشسته و یک طبیبِ کامل دارای اسباب و آلاتِ کافی نخواهد بود که مرض مستولی در خراسان را تشخیص بدهد یا تحقیق کند و «مرض امساله»اش ننامد و یک بیطاری که از قتل عامّ گاوها جلوگیری بتواند کرد.
*Encyclopede
#علامهسیدحسنتقیزاده
#استادسیدحسنتقیزاده
#تقیزاده #کاوه #ایران
کاوه؛ سالِ پنجم؛ شمارهٔ مسلسل ۴۰؛ شماره ۶؛ ۷ بهمنماه قدیم ۱۲۸۹یزدگردی، غره شوّال سنه ۱۳۳۸ه.ق، ۱۸ ژوئن فرنگی ۱۹۲۰ میلادی؛ بازچاپ ۱۳۶۱؛ نشر ویس.
https://www.tg-me.com/tarikhfarhanghonariranzamin
Telegram
تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایرانزمین
یادداشتهایی برای روشنگریِ تاریخ، فرهنگ، هنر و ادبیاتِ ایرانِ بزرگِ تاریخی
ج.ط نژند (سروش نژند)
@S_nazhand
ج.ط نژند (سروش نژند)
@S_nazhand
Forwarded from بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
بیست و هفتم آذرماه سالروز درگذشت محمّدتقی دانشپژوه
دانشپژوه در تمام سفرهای داخلی و خارجی خود یگانه همّش بر آن بوده است که به مجموعههای نسخ خطی دست بیابد و به فهرستبرداری آنها بپردازد. بیدلیل نیست که مستشرقان شوروی گفتهاند که دانشپژوه در قبال سؤال تنظیمکنندگان برنامۀ سفر خود در آن کشور گفته بوده است که من فقط سه چیز میخواهم: کتابخانه، مسجد و گورستان (البته روشن است که برای ثبت و ضبط کتابههای قبور قدیم). نتیجۀ کار بزرگ و نادرالمثال دانشپژوه آن است که فؤاد سزگین در تألیف معتبر و مهم خود به نام Geschichte des arabischen Schrifttums و نیز بریگل در تحریر روسی کتابشناسی مشهور Persian Literature; A Bio-bibliographical Survey تألیف استوری عالم فقید انگلیسی از فهارس دانشپژوه استفادۀ شایان بردهاند. آنچنانکه بیتردید میتوان گفت که اگر بیست و چند جلد فهرست دانشپژوه نبود، آن دو تألیف به کمال وضع موجود نرسیده بود.
مجموعۀ فهرستهای دانشپژوه منبع بزرگ و از مراجع اساس اخذ اطلاعات کتابشناسی اسلامی برای تمام کسانی است که در طول بیست سال اخیر در ایران و خارج از ایران به تحقیق در مباحث مختلف مربوط به فرهنگ ایران و اسلام پرداختهاند.
ارجاعاتی که در مقدمهها و مراجع و مصادر کتب منتشرشده در این مدت به آثار دانشپژوه و حتی راهنماییهای شفاهی او شده است گواهی است روشنتر بر این نکته.
دانشپژوه در تهیۀ فهارس خود برخلاف اکثر فهرستنویسان شرقی و علیالخصوص ایرانی سعی کرده است که فهارس و مراجع مغربی یعنی آثار شرقشناسان و آن هم در اکثر زبانها را ببیند و به دیدۀ نقد بنگرد.
خصوصیت دیگر فهرستهای دانشپژوه آن است که او در معرفی نسخهها از معرفی متن و تحقیق در احوال مؤلف و سنجش و بیان احتمالات غافل نمانده است، ولو آنکه مجبور شده باشد که چندین صفحه مطلب دربارۀ نسخهای منفرد اختصاص دهد که از حدّ یک فهرست معمولی خارج باشد. بعضی از آگاهان این کار او را بسیار میپسندند و بعضی از خردهگیران هم نمیپسندند.
اگر تا کنون در تاریخ کتابشناسی اسلامی تألیفات ابنالندیم و حاجی خلیفه و شیخ آقا بزرگ طهرانی از مآخذ اصلی و اولی بود، اینک فهرستهایی که دانشپژوه از نسخههای خطی و میکروفیلمها منتشر کرده است در کنار آن آثار برای همیشه و بهطور زوالناپذیر مرجع مسلّم در تحقیقات اسلامی و ایرانی خواهد بود.
[نادرهکاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۲، ص ۱۱۷۰-۱۱۷۱]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
دانشپژوه در تمام سفرهای داخلی و خارجی خود یگانه همّش بر آن بوده است که به مجموعههای نسخ خطی دست بیابد و به فهرستبرداری آنها بپردازد. بیدلیل نیست که مستشرقان شوروی گفتهاند که دانشپژوه در قبال سؤال تنظیمکنندگان برنامۀ سفر خود در آن کشور گفته بوده است که من فقط سه چیز میخواهم: کتابخانه، مسجد و گورستان (البته روشن است که برای ثبت و ضبط کتابههای قبور قدیم). نتیجۀ کار بزرگ و نادرالمثال دانشپژوه آن است که فؤاد سزگین در تألیف معتبر و مهم خود به نام Geschichte des arabischen Schrifttums و نیز بریگل در تحریر روسی کتابشناسی مشهور Persian Literature; A Bio-bibliographical Survey تألیف استوری عالم فقید انگلیسی از فهارس دانشپژوه استفادۀ شایان بردهاند. آنچنانکه بیتردید میتوان گفت که اگر بیست و چند جلد فهرست دانشپژوه نبود، آن دو تألیف به کمال وضع موجود نرسیده بود.
مجموعۀ فهرستهای دانشپژوه منبع بزرگ و از مراجع اساس اخذ اطلاعات کتابشناسی اسلامی برای تمام کسانی است که در طول بیست سال اخیر در ایران و خارج از ایران به تحقیق در مباحث مختلف مربوط به فرهنگ ایران و اسلام پرداختهاند.
ارجاعاتی که در مقدمهها و مراجع و مصادر کتب منتشرشده در این مدت به آثار دانشپژوه و حتی راهنماییهای شفاهی او شده است گواهی است روشنتر بر این نکته.
دانشپژوه در تهیۀ فهارس خود برخلاف اکثر فهرستنویسان شرقی و علیالخصوص ایرانی سعی کرده است که فهارس و مراجع مغربی یعنی آثار شرقشناسان و آن هم در اکثر زبانها را ببیند و به دیدۀ نقد بنگرد.
خصوصیت دیگر فهرستهای دانشپژوه آن است که او در معرفی نسخهها از معرفی متن و تحقیق در احوال مؤلف و سنجش و بیان احتمالات غافل نمانده است، ولو آنکه مجبور شده باشد که چندین صفحه مطلب دربارۀ نسخهای منفرد اختصاص دهد که از حدّ یک فهرست معمولی خارج باشد. بعضی از آگاهان این کار او را بسیار میپسندند و بعضی از خردهگیران هم نمیپسندند.
اگر تا کنون در تاریخ کتابشناسی اسلامی تألیفات ابنالندیم و حاجی خلیفه و شیخ آقا بزرگ طهرانی از مآخذ اصلی و اولی بود، اینک فهرستهایی که دانشپژوه از نسخههای خطی و میکروفیلمها منتشر کرده است در کنار آن آثار برای همیشه و بهطور زوالناپذیر مرجع مسلّم در تحقیقات اسلامی و ایرانی خواهد بود.
[نادرهکاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۲، ص ۱۱۷۰-۱۱۷۱]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
بیست و هشتم آذرماه سالروز درگذشت دکتر محمود افشار
کردستان و وحدت ملّی ایران
از آنجا که کردها از نژاد ایرانی هستند و زبان کردی نیز یکی از زبانهای مهم ایرانی میباشد، برای ایران «مسئلۀ کرد» وجود ندارد، هرچند در اثر تحریکات خارجی، مانند طغیان شیخ عبیدالله در زمان قاجارها و سمیتقو در زمان پهلوی اول و قاضی محمد و حزب دموکراتش در زمان پهلوی دوم گاهی برای ایران «مسئله» ساختهاند که خوشبختانه حل و فصل شده است.
کردهای ایران خودشان را با سایر ایرانیان متفاوت نمیدانند. اگر گاهی اختلاف مذهبی شیعه و سنی بهواسطۀ سوء سیاست دولتهای گذشته یا تحریکات خارجی موجب اختلاف بوده، چندی است که اکثریت مردم متوجه شدهاند که تفاوت در طریقۀ مذهب، خاصه که دین اصلی یکی میباشد نباید موجب تفرقه میان ملتی گردد. چون کردها مانند دیگر ایرانیان از نژاد ایرانی (آرین) میباشند و زبانشان هم یکی از گویشهای آریایی (ایرانی) میباشد، اصولاً احساس دوگانگی با سایر مردم ایران ندارند، مگر گاهی بهسبب تحریک خارجیان یا افراد جاهطلب داخلی. اما این وضع در کشورهای دیگر اینطور نیست، و در آنجاها بهراستی یک «مسئلۀ کرد» وجود دارد.
در هرحال ایران یک کشور بیگانه نیست که کردستان را گرفته و استعمار کرده باشد و حال کردها بخواهند خود را از آن مستقل نمایند. به تاریخ نگاه کنید. خواهید دید که همیشه کردستان، مانند استان همسایهاش آذربایجان عضو لاینفک ایران بوده است و درحقیقت خود ایران است. کرد یکی از طوایف اصلی ایران و ایرانی است و لازم نیست که در ایرانیت حل شود. چنین عملی تحصیل حاصل است. عمومیت یافتن زبان مشترک در کنار زبان محلی کردی برای حسن تفاهم بیشتر میان افراد و اقوام یک ملت است، آن هم زبانهایی که خواهر و برادرند.
[افغاننامه، تألیف دکتر محمود افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۳، ص ۴۳۹-۳۵۰]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
کردستان و وحدت ملّی ایران
از آنجا که کردها از نژاد ایرانی هستند و زبان کردی نیز یکی از زبانهای مهم ایرانی میباشد، برای ایران «مسئلۀ کرد» وجود ندارد، هرچند در اثر تحریکات خارجی، مانند طغیان شیخ عبیدالله در زمان قاجارها و سمیتقو در زمان پهلوی اول و قاضی محمد و حزب دموکراتش در زمان پهلوی دوم گاهی برای ایران «مسئله» ساختهاند که خوشبختانه حل و فصل شده است.
کردهای ایران خودشان را با سایر ایرانیان متفاوت نمیدانند. اگر گاهی اختلاف مذهبی شیعه و سنی بهواسطۀ سوء سیاست دولتهای گذشته یا تحریکات خارجی موجب اختلاف بوده، چندی است که اکثریت مردم متوجه شدهاند که تفاوت در طریقۀ مذهب، خاصه که دین اصلی یکی میباشد نباید موجب تفرقه میان ملتی گردد. چون کردها مانند دیگر ایرانیان از نژاد ایرانی (آرین) میباشند و زبانشان هم یکی از گویشهای آریایی (ایرانی) میباشد، اصولاً احساس دوگانگی با سایر مردم ایران ندارند، مگر گاهی بهسبب تحریک خارجیان یا افراد جاهطلب داخلی. اما این وضع در کشورهای دیگر اینطور نیست، و در آنجاها بهراستی یک «مسئلۀ کرد» وجود دارد.
در هرحال ایران یک کشور بیگانه نیست که کردستان را گرفته و استعمار کرده باشد و حال کردها بخواهند خود را از آن مستقل نمایند. به تاریخ نگاه کنید. خواهید دید که همیشه کردستان، مانند استان همسایهاش آذربایجان عضو لاینفک ایران بوده است و درحقیقت خود ایران است. کرد یکی از طوایف اصلی ایران و ایرانی است و لازم نیست که در ایرانیت حل شود. چنین عملی تحصیل حاصل است. عمومیت یافتن زبان مشترک در کنار زبان محلی کردی برای حسن تفاهم بیشتر میان افراد و اقوام یک ملت است، آن هم زبانهایی که خواهر و برادرند.
[افغاننامه، تألیف دکتر محمود افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۳، ص ۴۳۹-۳۵۰]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
Forwarded from شفیعی کدکنی
@shafiei_kadkani
ـــــــــــــــــــــــ
#یکشنبه_ها_و_حافظ
صحبتِ حُکام ظلمت شبِ یلداست
نور زِ خورشید جوی/خواه بو که برآید
صحبت: دوستی، همنشینی، نشست و برخاست
صحبت حُکّام: «رسول (ص) گفت: دشمنترین علما نزد حق تعالی علماییاند که به نزدیک امرا شوند.» «و گفت: علما امانتداران پیغامبراناند- تا با سلطانان مخالطت نكنند- و چون مخالطت کردند، در امانت خیانت کردند.» «و بوذر گفت فرا سَلَمَه که: دور باش از درگاه سلطان، که از دنیاوی هیچ چیز به تو نرسد که نه از آن زیادت از دین تو بشود. (غزالی، کیمیا، ۱۳۸۱)
ظلمت: در کنار حکام، احتمالا تبادر به «ظالم» دارد.
یلدا: کلمهای است سریانی به معنی میلاد عربی، چون شب یلدا را با میلاد مسیح تطبیق میکردهاند. (نک. حاشیه معین بر برهان، ذیل همین واژه.) گفتهاند کنستانتین قیصر روم، تولد مسیح را که نامعلوم بود در روز کریسمس کنونی قرار داده، که از همان هنگام جشن گرفته میشود. شب اول زمستان، اول دی، نقطهٔ انقلاب شَتَوی، شبی بلند؛ اهل احکامْ آن را شبی نحس میدانند. گویند شب تولد عیسی (ع) است. يلدا به معنی سیاه و تاریک و دراز و عمیق نیز آمده است؛ خاقانی
گر آن كيخسرو ایران و تور است
چرا بیژن شد این در چاه یلدا؟
(مصفى، فرهنگ اصطلاحات نجومی) درازترین شب سال، که در اصطلاح عمومی آن را شب چلّه نیز میگویند، چون زمستان عملی را دو ماه میدانند که ۴۰ روز اول آن را چلّهٔ بزرگ و ۲۰ روز آخر آن را چلّهٔ کوچک مینامند [...] ظاهراً نخست میلاد ایزد مهر بوده و با انتقال بعضی از آداب مهرپرستی به مسیحیت، جشن میلاد مهر به کریسمس تغییر صورت داده و جای آن اندکی گشته است. (مصاحب)
خورشید: نماد نور و روشنی و حیات، و در اینجا به نظر میرسد مراد حضرت حق یا حاکم تمامت کاینات باشد.
بو که: (مخفف آن: بوک): بوَد که، امید که، باشد که، شاید که در معنی و کاربرد کنونی) (دهخدا)
خاقانی:
هر چه اندوختم، این طایفه را رشوه دهم
بوکه در راه گروگان شدنم نگذارند
دکتر سعید حمیدیان، شرحِ شوق
[در شرح و تحلیل اشعار حافظ]
جلد چهار، صفحهٔ ۲۶۸۴
#یلدا
#حافظ
درسگفتارهایی دربارهٔ حافظ که از این رسانه منتشر میشود، با این هشتگ دنبال کنید:
#یکشنبه_ها_و_حافظ
ـــــــــــــــــــــــ
#یکشنبه_ها_و_حافظ
صحبتِ حُکام ظلمت شبِ یلداست
نور زِ خورشید جوی/خواه بو که برآید
صحبت: دوستی، همنشینی، نشست و برخاست
صحبت حُکّام: «رسول (ص) گفت: دشمنترین علما نزد حق تعالی علماییاند که به نزدیک امرا شوند.» «و گفت: علما امانتداران پیغامبراناند- تا با سلطانان مخالطت نكنند- و چون مخالطت کردند، در امانت خیانت کردند.» «و بوذر گفت فرا سَلَمَه که: دور باش از درگاه سلطان، که از دنیاوی هیچ چیز به تو نرسد که نه از آن زیادت از دین تو بشود. (غزالی، کیمیا، ۱۳۸۱)
ظلمت: در کنار حکام، احتمالا تبادر به «ظالم» دارد.
یلدا: کلمهای است سریانی به معنی میلاد عربی، چون شب یلدا را با میلاد مسیح تطبیق میکردهاند. (نک. حاشیه معین بر برهان، ذیل همین واژه.) گفتهاند کنستانتین قیصر روم، تولد مسیح را که نامعلوم بود در روز کریسمس کنونی قرار داده، که از همان هنگام جشن گرفته میشود. شب اول زمستان، اول دی، نقطهٔ انقلاب شَتَوی، شبی بلند؛ اهل احکامْ آن را شبی نحس میدانند. گویند شب تولد عیسی (ع) است. يلدا به معنی سیاه و تاریک و دراز و عمیق نیز آمده است؛ خاقانی
گر آن كيخسرو ایران و تور است
چرا بیژن شد این در چاه یلدا؟
(مصفى، فرهنگ اصطلاحات نجومی) درازترین شب سال، که در اصطلاح عمومی آن را شب چلّه نیز میگویند، چون زمستان عملی را دو ماه میدانند که ۴۰ روز اول آن را چلّهٔ بزرگ و ۲۰ روز آخر آن را چلّهٔ کوچک مینامند [...] ظاهراً نخست میلاد ایزد مهر بوده و با انتقال بعضی از آداب مهرپرستی به مسیحیت، جشن میلاد مهر به کریسمس تغییر صورت داده و جای آن اندکی گشته است. (مصاحب)
خورشید: نماد نور و روشنی و حیات، و در اینجا به نظر میرسد مراد حضرت حق یا حاکم تمامت کاینات باشد.
بو که: (مخفف آن: بوک): بوَد که، امید که، باشد که، شاید که در معنی و کاربرد کنونی) (دهخدا)
خاقانی:
هر چه اندوختم، این طایفه را رشوه دهم
بوکه در راه گروگان شدنم نگذارند
دکتر سعید حمیدیان، شرحِ شوق
[در شرح و تحلیل اشعار حافظ]
جلد چهار، صفحهٔ ۲۶۸۴
#یلدا
#حافظ
درسگفتارهایی دربارهٔ حافظ که از این رسانه منتشر میشود، با این هشتگ دنبال کنید:
#یکشنبه_ها_و_حافظ
Forwarded from ایران بوم
یادی از عباس یمینی شریف در سالگرد درگذشتش
بیستوهشتم آذرماه مصادف است با سالگرد درگذشت عباس یمینی شریف، از نخستین شاعران و نویسندگان ادبیات کودک ایران.
عباس یمینی شریف بیش از ۳۰ کتاب برای کودکان دارد که از آن میان شعر با الفبا، باغ دوستی، پلنگ یکهتاز و کتاب توکا را میتوان نام برد. برخی از این آثار از کانونهای ادبی و فرهنگی ایرانی و بینالمللی جایزههایی دریافت کردهاند.
یمینی شریف از بنیانگذاران شورای کتاب کودک و انجمن پژوهشهای آموزشی پویاست و سردبیری و مدیریت شماری از مجلههای کودکان را نیز بر عهده داشت.
او در سال ۱۲۹۸ در تهران زاده شد و کودکی خود را در روستای دربند سپری کرد. از دوران کودکی شعر میسرود، اما سرودن برای کودکان را هنگامی آغاز کرد که در دانشسرای مقدماتی آموزگاری با ادبیات کودکان دیگر کشورها آشنا شد. در سال ۱۳۲۱ برای نخستینبار یکی از سرودههایش در روزنامه نونهالان چاپ شد. یک سال بعد با برنده شدن در نخستین مسابقه شعر برای کودکان به عنوان شاعر کودکان شناخته شد و از سال ۱۳۲۴ سرودههایش در کتابهای درسی دوره دبستان گنجانده شد.
یمینی شریف در همان سال مجله «بازی کودکان» را منتشر کرد که توانست به سبب زبان و محتوای مناسب با کودکان ارتباط برقرار کند، چنانچه گروهی از کارشناسان «بازی کودکان» را نخستین نشریه کودکان میدانند. از دیگر نشریههایی که مدیریت آنها را بر عهده داشت، مجلههای «دانشآموز» و «کیهان بچهها» را میتوان نام برد.
یمینی شریف سال ۱۳۳۲ برای گذراندن دوره کارشناسی آموزش و ادبیات کودکان به آمریکا سفر کرد. تجربههای تلخش از دوران مکتب و آشنایی با دیدگاههای نو در آموزش و پرورش کودکان او را بر آن داشت تا پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۳۶ با همراهی همسرش توران مقومی، دبستان روش نو را باز کند. دبستان روش نو پس از مدتی از کودکستان تا دبیرستان گسترش یافت و تا ۱۳۵۸ به کار خود ادامه داد.
از دیگر فعالیتهای او، بنیانگذاری جایزه ادبی عباس یمینی شریف برای تشویق نویسندگان و تصویرگران ایرانی، نگارش کتاب اول ابتدایی، کتاب اول و دوم برای بزرگسالان نوآموز، کتابهای آموزشی برای پدران و مادران و مقالههای آموزشی و اجتماعی در روزنامه کیهان آن زمان بود.
پس از درگذشت او، شورای کتاب کودک به پیشنهاد هومن یمینی شریف، فرزند مرحوم یمینی شریف، جایزه ادبی یمینی شریف را در زمینه شعر تأسیس کرد و در نخستین دوره آن که مصادف با مراسم 50 سالگی شورای کتاب کودک بود، به تعدادی از شاعران کودکان جایزههایی تعلق گرفت.
عباس یمینی شریف پس از نیم سده فعالیت برای کودکان در ۲۸ آذر ۱۳۶۸ به سبب بیماری درگذشت.
شعر زیر از ایشان است
ما گلهای خندانیم فرزندان ایرانیم
ما سرزمین خود را مانند جان می دانیم
ما باید دانا باشیم هوشیار و بینا باشیم
از بهر حفظ ایران باید توانا باشیم
آباد باش ای ایران آزاد باش ای ایران
از ما فرزندان خود دلشاد باش ای ایران
***
۱۲۹۸- تولد در محله پامنار تهران، اول خردادماه.
۱۳۰۳- عزیمت به دهکده ی دربند بهمراه خانواده در 5 سالگی.
- شروع به تحصیلات مقدماتی در مکتبخانه روستا.
۱۳۰۸- آشنایی با فرخی یزدی بواسطه خواندن اشعار وی برای آوازه خوان بی سواد روستا.
۱۳۱۲- آغاز سرودن اشعار با بهره گیری از اندوخته های مکتب و مدرسه.
۱۳۱۴- اخذ تصدیق شش ساله ابتدایی از دبستان دولتی تجریش.
۱۳۱۷- اخذ مدرک دوره اول متوسطه از دبیرستان دارالفنون تهران.
- ورود به دانشسرای مقدماتی تهران در سن 19 سالگی.
- آشنایی با ادبیات کودکان جهان پس از ورود به کتابخانه دانشسرا.
- شروع به مطالعه و ترجمه کتب مرتبط با کودکان.
۱۳۱۹- اخذ گواهینامه از دانشسرای مقدماتی.
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/11169-abbas-yamini.html
https://www.tg-me.com/joinchat-BTli7Dy87gKr4Pr7-2LhsA
بیستوهشتم آذرماه مصادف است با سالگرد درگذشت عباس یمینی شریف، از نخستین شاعران و نویسندگان ادبیات کودک ایران.
عباس یمینی شریف بیش از ۳۰ کتاب برای کودکان دارد که از آن میان شعر با الفبا، باغ دوستی، پلنگ یکهتاز و کتاب توکا را میتوان نام برد. برخی از این آثار از کانونهای ادبی و فرهنگی ایرانی و بینالمللی جایزههایی دریافت کردهاند.
یمینی شریف از بنیانگذاران شورای کتاب کودک و انجمن پژوهشهای آموزشی پویاست و سردبیری و مدیریت شماری از مجلههای کودکان را نیز بر عهده داشت.
او در سال ۱۲۹۸ در تهران زاده شد و کودکی خود را در روستای دربند سپری کرد. از دوران کودکی شعر میسرود، اما سرودن برای کودکان را هنگامی آغاز کرد که در دانشسرای مقدماتی آموزگاری با ادبیات کودکان دیگر کشورها آشنا شد. در سال ۱۳۲۱ برای نخستینبار یکی از سرودههایش در روزنامه نونهالان چاپ شد. یک سال بعد با برنده شدن در نخستین مسابقه شعر برای کودکان به عنوان شاعر کودکان شناخته شد و از سال ۱۳۲۴ سرودههایش در کتابهای درسی دوره دبستان گنجانده شد.
یمینی شریف در همان سال مجله «بازی کودکان» را منتشر کرد که توانست به سبب زبان و محتوای مناسب با کودکان ارتباط برقرار کند، چنانچه گروهی از کارشناسان «بازی کودکان» را نخستین نشریه کودکان میدانند. از دیگر نشریههایی که مدیریت آنها را بر عهده داشت، مجلههای «دانشآموز» و «کیهان بچهها» را میتوان نام برد.
یمینی شریف سال ۱۳۳۲ برای گذراندن دوره کارشناسی آموزش و ادبیات کودکان به آمریکا سفر کرد. تجربههای تلخش از دوران مکتب و آشنایی با دیدگاههای نو در آموزش و پرورش کودکان او را بر آن داشت تا پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۳۶ با همراهی همسرش توران مقومی، دبستان روش نو را باز کند. دبستان روش نو پس از مدتی از کودکستان تا دبیرستان گسترش یافت و تا ۱۳۵۸ به کار خود ادامه داد.
از دیگر فعالیتهای او، بنیانگذاری جایزه ادبی عباس یمینی شریف برای تشویق نویسندگان و تصویرگران ایرانی، نگارش کتاب اول ابتدایی، کتاب اول و دوم برای بزرگسالان نوآموز، کتابهای آموزشی برای پدران و مادران و مقالههای آموزشی و اجتماعی در روزنامه کیهان آن زمان بود.
پس از درگذشت او، شورای کتاب کودک به پیشنهاد هومن یمینی شریف، فرزند مرحوم یمینی شریف، جایزه ادبی یمینی شریف را در زمینه شعر تأسیس کرد و در نخستین دوره آن که مصادف با مراسم 50 سالگی شورای کتاب کودک بود، به تعدادی از شاعران کودکان جایزههایی تعلق گرفت.
عباس یمینی شریف پس از نیم سده فعالیت برای کودکان در ۲۸ آذر ۱۳۶۸ به سبب بیماری درگذشت.
شعر زیر از ایشان است
ما گلهای خندانیم فرزندان ایرانیم
ما سرزمین خود را مانند جان می دانیم
ما باید دانا باشیم هوشیار و بینا باشیم
از بهر حفظ ایران باید توانا باشیم
آباد باش ای ایران آزاد باش ای ایران
از ما فرزندان خود دلشاد باش ای ایران
***
۱۲۹۸- تولد در محله پامنار تهران، اول خردادماه.
۱۳۰۳- عزیمت به دهکده ی دربند بهمراه خانواده در 5 سالگی.
- شروع به تحصیلات مقدماتی در مکتبخانه روستا.
۱۳۰۸- آشنایی با فرخی یزدی بواسطه خواندن اشعار وی برای آوازه خوان بی سواد روستا.
۱۳۱۲- آغاز سرودن اشعار با بهره گیری از اندوخته های مکتب و مدرسه.
۱۳۱۴- اخذ تصدیق شش ساله ابتدایی از دبستان دولتی تجریش.
۱۳۱۷- اخذ مدرک دوره اول متوسطه از دبیرستان دارالفنون تهران.
- ورود به دانشسرای مقدماتی تهران در سن 19 سالگی.
- آشنایی با ادبیات کودکان جهان پس از ورود به کتابخانه دانشسرا.
- شروع به مطالعه و ترجمه کتب مرتبط با کودکان.
۱۳۱۹- اخذ گواهینامه از دانشسرای مقدماتی.
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/11169-abbas-yamini.html
https://www.tg-me.com/joinchat-BTli7Dy87gKr4Pr7-2LhsA
Forwarded from انجمن تاریخ و میراث ایرانیان
#ایران_رویایی
#خانه_موزه_صبا
🍀◾️ به بهانه ۲۹ آذر سالروز درگذشت معلم بزرگ هنر ، محقق بی بدیل و موسیقیدان نامدار استاد ابوالحسن خان صبا
💠 سهم این مرد شریف از تهران، خانه ساده و کوچک او در خیابان ظهیرالاسلام است که در سالهای پیش از انقلاب، بنا بر وصیتش به موزه تبدیل شد و اکنون در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار دارد.
💠 خانه-موزه صبا را میتوان تنهاترین موزه تهران دانست: تنها موزهای که درِ آن همیشه بسته و چراغهایش خاموش است؛ مگر آنکه کسی در بزند و به فضای سوت و کور آن راه پیدا کند؛ تنها موزهای که صبحها جلوی درش پارکینگ موتورهاست و عصرها، جای دپوی زباله؛ تنها موزهای که معلوم نیست آخرین بار ویترینهایش را کِی دستمال کشیدهاند؛ یک سال پیش؟ دو سال پیش؟ پنج سال پیش؟ تنها موزهای که نه سایت دارد، نه صفحه اینستاگرام و نه هیچ داشته دیگری در فضای بیانتهای شبکههای اجتماعی؛ موزهای بیرویداد؛ بیبرنامه؛ بیامید....
♻️ مدارا با آثار تاریخی و محوطه های باستانی، حفظ میراث طبیعی و احترام به میراث معنوی
@foalborz
@TourismCo
#خانه_موزه_صبا
🍀◾️ به بهانه ۲۹ آذر سالروز درگذشت معلم بزرگ هنر ، محقق بی بدیل و موسیقیدان نامدار استاد ابوالحسن خان صبا
💠 سهم این مرد شریف از تهران، خانه ساده و کوچک او در خیابان ظهیرالاسلام است که در سالهای پیش از انقلاب، بنا بر وصیتش به موزه تبدیل شد و اکنون در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار دارد.
💠 خانه-موزه صبا را میتوان تنهاترین موزه تهران دانست: تنها موزهای که درِ آن همیشه بسته و چراغهایش خاموش است؛ مگر آنکه کسی در بزند و به فضای سوت و کور آن راه پیدا کند؛ تنها موزهای که صبحها جلوی درش پارکینگ موتورهاست و عصرها، جای دپوی زباله؛ تنها موزهای که معلوم نیست آخرین بار ویترینهایش را کِی دستمال کشیدهاند؛ یک سال پیش؟ دو سال پیش؟ پنج سال پیش؟ تنها موزهای که نه سایت دارد، نه صفحه اینستاگرام و نه هیچ داشته دیگری در فضای بیانتهای شبکههای اجتماعی؛ موزهای بیرویداد؛ بیبرنامه؛ بیامید....
♻️ مدارا با آثار تاریخی و محوطه های باستانی، حفظ میراث طبیعی و احترام به میراث معنوی
@foalborz
@TourismCo
Forwarded from آذری ها |Azariha
یکم دی ماه را با نام «روز خور» یا «دیگان» میشناسند؛ روزی که خورشید دوباره بعد از بلندترین شب سال، طلوع میکند و باز به دنیا زندگی میبخشد. میان ایرانیان باستان، بهرغم اینکه همیشه شب یلدا جایگاه ویژهای داشته و همیشه با مراسمهای مخصوصش برگزار میشده است، همیشه ترسی از شب نیز وجود داشته است؛ ترس از بلندترین شب سال، ترس از ظلمتی بیشتر از همیشه و ترس از اینکه دیگر خورشید طلوع نکند. آنها برای اینکه این ترس را فراموش کنند، خود را با اعمال و مراسم شب یلدا مشغول میکردند و دور اقوام و دوستان جمع میشدند تا از شدت این ترس کاسته شود. حال که بلندترین شب سال را تا صبح در کنار هم سپری کردهاند، صبح روز بعد آن (صبح روز یکم دی ماه) را «روز خور» یا «دی گان» مینامیدند و آن را تعطیل اعلام میکردند و خستگی بیداری شب گذشته را از تن به در میبردند.
همچنین در برخی از کتب و منابع تاریخی آمده است که روز یکم دی ماه یا همان «روز خور» روز برابری و برادری و عدالت بشریت بوده است. ابوریحان بیرونی، دانشمند بزرگ در اثر ارزشمند خود با نام «آثار الباقیه»، درباره روز یکم دی ماه یا همان «خرم روز» مینویسد:در این روز عادت ایرانیان چنین بود که پادشاه از تخت شاهی به زیر میآمد و جامه سپید میپوشید و در بیابان بر فرشهای سپید مینشست… . پادشاه با دهقانان و برزیگران مجالست میکرد و در یک سفره با ایشان غذا میخورد و میگفت: «من امروز مانند یکی از شما هستم و من با شما برادر هستم؛ زیرا قوام دنیا به کارهایی است که به دست شما میشود و قوام عمارت آن هم به پادشاه است… من که پادشاه هستم با شما برزیگران برادر خواهم بود و مانند دو برادر مهربان خواهیم بود؛ بهخصوص که دو برادر مهربان، هوشنگ و ویکرد چنین بودند…»
🆔@Ir_Azariha
همچنین در برخی از کتب و منابع تاریخی آمده است که روز یکم دی ماه یا همان «روز خور» روز برابری و برادری و عدالت بشریت بوده است. ابوریحان بیرونی، دانشمند بزرگ در اثر ارزشمند خود با نام «آثار الباقیه»، درباره روز یکم دی ماه یا همان «خرم روز» مینویسد:در این روز عادت ایرانیان چنین بود که پادشاه از تخت شاهی به زیر میآمد و جامه سپید میپوشید و در بیابان بر فرشهای سپید مینشست… . پادشاه با دهقانان و برزیگران مجالست میکرد و در یک سفره با ایشان غذا میخورد و میگفت: «من امروز مانند یکی از شما هستم و من با شما برادر هستم؛ زیرا قوام دنیا به کارهایی است که به دست شما میشود و قوام عمارت آن هم به پادشاه است… من که پادشاه هستم با شما برزیگران برادر خواهم بود و مانند دو برادر مهربان خواهیم بود؛ بهخصوص که دو برادر مهربان، هوشنگ و ویکرد چنین بودند…»
🆔@Ir_Azariha
Forwarded from بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
با دریغ سید احمد وکیلیان، نویسنده، پژوهشگر فرهنگ عامه و سردبیر فصلنامۀ فرهنگ مردم درگذشت.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار درگذشت زندهیاد سید احمد وکیلیان را به خانوادۀ وی و مردم فرهنگدوست ایران تسلیت میگوید. یاد و نامش گرامی باد.
@AfsharFoundation
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار درگذشت زندهیاد سید احمد وکیلیان را به خانوادۀ وی و مردم فرهنگدوست ایران تسلیت میگوید. یاد و نامش گرامی باد.
@AfsharFoundation