یک حس فضولی ویژه ای در وجود پرسه میزند که بدانم حکمران در شروع نامه ترامپ را چه خطاب کرده است
هی یارو ؟
قاتل ؟
اقای ترامپ ؟
اقای رییس جمهور ؟
عزیزم ؟
به نظرتان من زیادی وسواسی ام ؟
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
هی یارو ؟
قاتل ؟
اقای ترامپ ؟
اقای رییس جمهور ؟
عزیزم ؟
به نظرتان من زیادی وسواسی ام ؟
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
درک شیوه تبلیغاتی جمهوری اسلامی بسیار دشوار است زیرا تصمیمات در اکثریت قریب به اتفاق موارد به شکل محفلی و براساس خواست و نظر و سلیقه حکمران گرفته میشود و نمیتوان رد دقیقی از منطق و یا راهبرد را در آن یافت
مصاحبه دیشب لاریجانی قرار بود چه چیز را منتقل کند که سخنرانی فطریه نکرده بود
آیا تهدید به اتمی شدن ایده جدیدی بود ؟
آیا توصیه به ترامپ به عوض شدن خیلی بدیع و طوفانی بود ؟
آیا سخنان حکمران به اندازه کافی حاوی تهدید برای خارج و داخل کشور نبود و به چاشنی کسی که در سرای قدرت هیچ عنوان رسمی جدی ندارد احتیاج داشت ؟
ایا قاعده بازی پلیس خوب و پلیس بد را اجرا کرد ؟
تقریبا هیچکدام
تنها جمله متفاوت او تاکیدش بر عدم وجود هیچ نوع مذاکره ای بود که اینهم دروغ است و هم خطا
دروغ است چون جمهوری اسلامی خود میداند که هیچگاه مذاکره با آمریکایی ها را در هیچ مقطعی قطع نکرده و خطاست چون فکر میکند مبادله نامه در سطح سران مذاکره نیست که هست
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
مصاحبه دیشب لاریجانی قرار بود چه چیز را منتقل کند که سخنرانی فطریه نکرده بود
آیا تهدید به اتمی شدن ایده جدیدی بود ؟
آیا توصیه به ترامپ به عوض شدن خیلی بدیع و طوفانی بود ؟
آیا سخنان حکمران به اندازه کافی حاوی تهدید برای خارج و داخل کشور نبود و به چاشنی کسی که در سرای قدرت هیچ عنوان رسمی جدی ندارد احتیاج داشت ؟
ایا قاعده بازی پلیس خوب و پلیس بد را اجرا کرد ؟
تقریبا هیچکدام
تنها جمله متفاوت او تاکیدش بر عدم وجود هیچ نوع مذاکره ای بود که اینهم دروغ است و هم خطا
دروغ است چون جمهوری اسلامی خود میداند که هیچگاه مذاکره با آمریکایی ها را در هیچ مقطعی قطع نکرده و خطاست چون فکر میکند مبادله نامه در سطح سران مذاکره نیست که هست
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
Telegram
کانال رسمی دکتر موذن زاده
تماس با ادمین
@Hmoazenzadeh
@Hmoazenzadeh
#فتح_خیابان۱۶
این مطلب کاملا صنفی است
بخش پنجم
جغرافیا و قومیت
این عامل در میزان مشارکت و نحوه مشارکت و نیز ترکیب بندی ارکان در دوره‌های قبل به میزان بسیار بسیار زیادی موثر بوده است. بازیگران جغرافیایی و قومی نه فقط معیارهایی خارج از قواعد مدنی را مستولی میکردند بلکه هرگونه تلاش برای شکل‌گیری فراکسیون‌های مبتنی بر تئوری‌های مشترک فکری را نیز با سرکوب و مقاومتهای سخت مواجه میکردند.
علیرغم انکه به شکل منطقی انتظار میرود که سازمان صنفی پزشکان به عنوان گروهی از دارندگان عالی ترین سطوح علمی کشور به مقدار زیادی دور از معیارهای مبتنی بر جغرافیا و قومیت باشد اما در کمال تاسف تاکنون اینگونه نبوده است و حتی در دوره قبل گروه جدیدی به نام زاگرس‌نشینان نیز به مجموعه بازیگران اضافه شد و توانست تبدیل به یک گروه اثرگذار در ترکیب ارکان و بعدها در تغییر هیئت رییسه مجمع شود که البته نشانه پسرفت در بلوغ سازمانی و گسترش سیطره توسعه نیافتگی در نهادهای مدنی یا شبه مدنی کشور است.
با توجه به توزیع بسیار پراکنده هیئت‌های مدیره نظام پزشکی‌های کشور در بسیاری از شهرستانهای کوچک و مناطق گسترش یافته پیرامون شهرهای بزرگ تاثیر عامل جغرافیا و قومیت در تصمیمات منطقه ای هنوز میتواند بسیار جدی باشد. در بسیاری از این مناطق شناخت افراد نسبت به یکدیگر مستقیم‌تر بوده و میتواند تحت تاثیر روابط خارج از سازمان و حتی خارج صنفی باشد و به شدت تحت تاثیر جغرافیا و قوم و قبیله و یا رقابتهای منطقه‌ای قرار می‌گیرد.
اما دو تغییر عمده یعنی گسترش فضای مجازی و تغییر ترکیب سنی پزشکان به مقدار زیادی فضای نسبتا متعصبانه و بی انعطاف قبلی را دستخوش تغییرات نموده است بنحوی که بعید است جغرافیا و قومیت بتوانند مانند گذشته و برپایه ارزش‌ها و معیارهای قبلی و با همان میزان و شدت قبلی در سطوح عالی‌تر مانند ترکیب ارکان به میزان دوره‌های قبل تاثیر گذاری نمایند.
میزان شرکت در انتخابات هر منطقه و نحوه مشارکت ممکن است تحت تاثیر آن عوامل باشد اما در مراحل مهم بعدی که جزو پیکره یکپارچه انتخابات است قطعا نفوذ کمتری به نسبت دوره‌های قبل را شاهد خواهیم بود
شکل گیری ایده‌های کشوری و ملی و نیز افزایش افرادی که نفوذ عمومی بیشتری در اثر دنیای نوین ارتباطی پیدا کرده‌اند و ادراک عمیق تر فعالان مدنی پزشک از فعالیت‌های صنفی -مدنی فاصله آنان با تعصبات جغرافیایی و قومیتی را بیشتر و نمایان‌تر کرده است بطوریکه حتی اگر در منطقه خود با همان مناسبات پیشین برگزیده شده باشند در سطوح بالاتر میتوانند از سرمایه‌ها و اعتبار کشوری خود سود ببرند و دائما متکی به لابی گران جغرافیایی و قومی نباشند.
البته این لابی‌ها قدرت خود را به یکباره از دست نخواهند داد و تاثیر آنان هیچگاه به صفر نخواهد رسید اما قطعا در مواجهه با دنیای جدید، ارزش و اعتبار آنان با هنجارهای دیگری جایگزین خواهد شد.
نکته بسیار مهم دیگر، گسترش روند مطالبه‌گری از جانب بدنه جامعه پزشکی نسبت به همه صاحبان عناوین در هیئت مدیره‌ها است به این معنی که با وجود فضای مجازی، اینک از بالاترین مسئولین ارکان گرفته تا مسئولین هر منطقه، با افزایش روند پاسخ طلبی از جانب همه احاد صنف روبرو میشوند و پاسخگویی باید به همه انجام شود و نمیتواند مختص یک جغرافیا و یا گروه و قوم و قبیله باقی بماند حتی اگر معضلی منطقه ای باشد. همانگونه که در طی سالهای اخیر بعضی از مشکلات در بعضی هیئت‌های مدیره در سطح کلان مطرح و تبدیل به موضوع کشوری و ملی گردید و علیرغم تمام فشارهایی که برای اختفاء و نگاه داشتن موضوع در منطقه انجام شد اما درخواست رسیدگی عمومی کشوری توانست در مقابل مقاومتهای قدرتمند منطقه ای تاب‌آوری کند. پیگیری علل و عوامل بسته شدن حساب‌های نظام پزشکی اصفهان، نمونه‌ای از این نوع وقایع بود که ابعاد کشوری یافت.
به نظر میرسد لابی گران جغرافیایی و قومی باید هر چه زودتر و قبل از افول جدی قدرتشان در بازسازی ارزش‌ها و هنجارهای جایگزین تلاش کنند.
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
این مطلب کاملا صنفی است
بخش پنجم
جغرافیا و قومیت
این عامل در میزان مشارکت و نحوه مشارکت و نیز ترکیب بندی ارکان در دوره‌های قبل به میزان بسیار بسیار زیادی موثر بوده است. بازیگران جغرافیایی و قومی نه فقط معیارهایی خارج از قواعد مدنی را مستولی میکردند بلکه هرگونه تلاش برای شکل‌گیری فراکسیون‌های مبتنی بر تئوری‌های مشترک فکری را نیز با سرکوب و مقاومتهای سخت مواجه میکردند.
علیرغم انکه به شکل منطقی انتظار میرود که سازمان صنفی پزشکان به عنوان گروهی از دارندگان عالی ترین سطوح علمی کشور به مقدار زیادی دور از معیارهای مبتنی بر جغرافیا و قومیت باشد اما در کمال تاسف تاکنون اینگونه نبوده است و حتی در دوره قبل گروه جدیدی به نام زاگرس‌نشینان نیز به مجموعه بازیگران اضافه شد و توانست تبدیل به یک گروه اثرگذار در ترکیب ارکان و بعدها در تغییر هیئت رییسه مجمع شود که البته نشانه پسرفت در بلوغ سازمانی و گسترش سیطره توسعه نیافتگی در نهادهای مدنی یا شبه مدنی کشور است.
با توجه به توزیع بسیار پراکنده هیئت‌های مدیره نظام پزشکی‌های کشور در بسیاری از شهرستانهای کوچک و مناطق گسترش یافته پیرامون شهرهای بزرگ تاثیر عامل جغرافیا و قومیت در تصمیمات منطقه ای هنوز میتواند بسیار جدی باشد. در بسیاری از این مناطق شناخت افراد نسبت به یکدیگر مستقیم‌تر بوده و میتواند تحت تاثیر روابط خارج از سازمان و حتی خارج صنفی باشد و به شدت تحت تاثیر جغرافیا و قوم و قبیله و یا رقابتهای منطقه‌ای قرار می‌گیرد.
اما دو تغییر عمده یعنی گسترش فضای مجازی و تغییر ترکیب سنی پزشکان به مقدار زیادی فضای نسبتا متعصبانه و بی انعطاف قبلی را دستخوش تغییرات نموده است بنحوی که بعید است جغرافیا و قومیت بتوانند مانند گذشته و برپایه ارزش‌ها و معیارهای قبلی و با همان میزان و شدت قبلی در سطوح عالی‌تر مانند ترکیب ارکان به میزان دوره‌های قبل تاثیر گذاری نمایند.
میزان شرکت در انتخابات هر منطقه و نحوه مشارکت ممکن است تحت تاثیر آن عوامل باشد اما در مراحل مهم بعدی که جزو پیکره یکپارچه انتخابات است قطعا نفوذ کمتری به نسبت دوره‌های قبل را شاهد خواهیم بود
شکل گیری ایده‌های کشوری و ملی و نیز افزایش افرادی که نفوذ عمومی بیشتری در اثر دنیای نوین ارتباطی پیدا کرده‌اند و ادراک عمیق تر فعالان مدنی پزشک از فعالیت‌های صنفی -مدنی فاصله آنان با تعصبات جغرافیایی و قومیتی را بیشتر و نمایان‌تر کرده است بطوریکه حتی اگر در منطقه خود با همان مناسبات پیشین برگزیده شده باشند در سطوح بالاتر میتوانند از سرمایه‌ها و اعتبار کشوری خود سود ببرند و دائما متکی به لابی گران جغرافیایی و قومی نباشند.
البته این لابی‌ها قدرت خود را به یکباره از دست نخواهند داد و تاثیر آنان هیچگاه به صفر نخواهد رسید اما قطعا در مواجهه با دنیای جدید، ارزش و اعتبار آنان با هنجارهای دیگری جایگزین خواهد شد.
نکته بسیار مهم دیگر، گسترش روند مطالبه‌گری از جانب بدنه جامعه پزشکی نسبت به همه صاحبان عناوین در هیئت مدیره‌ها است به این معنی که با وجود فضای مجازی، اینک از بالاترین مسئولین ارکان گرفته تا مسئولین هر منطقه، با افزایش روند پاسخ طلبی از جانب همه احاد صنف روبرو میشوند و پاسخگویی باید به همه انجام شود و نمیتواند مختص یک جغرافیا و یا گروه و قوم و قبیله باقی بماند حتی اگر معضلی منطقه ای باشد. همانگونه که در طی سالهای اخیر بعضی از مشکلات در بعضی هیئت‌های مدیره در سطح کلان مطرح و تبدیل به موضوع کشوری و ملی گردید و علیرغم تمام فشارهایی که برای اختفاء و نگاه داشتن موضوع در منطقه انجام شد اما درخواست رسیدگی عمومی کشوری توانست در مقابل مقاومتهای قدرتمند منطقه ای تاب‌آوری کند. پیگیری علل و عوامل بسته شدن حساب‌های نظام پزشکی اصفهان، نمونه‌ای از این نوع وقایع بود که ابعاد کشوری یافت.
به نظر میرسد لابی گران جغرافیایی و قومی باید هر چه زودتر و قبل از افول جدی قدرتشان در بازسازی ارزش‌ها و هنجارهای جایگزین تلاش کنند.
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
Telegram
کانال رسمی دکتر موذن زاده
تماس با ادمین
@Hmoazenzadeh
@Hmoazenzadeh
لاریجانی و تهدید هسته‌ای
محمدابراهیم انصاری لاری، پژوهشگر حوزه فرهنگ و سیاست، در یادداشتی برای کانال تلگرامی راهبرد نوشت:
🔹 علی لاریجانی در مصاحبه تلویزیونی دیشب خود در پاسخ به تهدیدهای اخیر ترامپ گفته است: "اگر آمریکا کار اشتباهی بکند، ما مجبور می‌شویم به سمت سلاح هسته‌ای برویم".
🔹 اگر هرکس دیگری جز لاریجانی این حرف را زده بود، میشد از کنار آن رد شد و آن را نادیده گرفت؛ مثل خیلی از سخنانی که تحت عنوان رجزخوانی از سرداران و سرلشکران و مسئولان کوچک و بزرگ می‌شنویم.
🔹 برخی از آن سخنان واقعا رجزخوانی محسوب میشود و لازم هم هست و برخی از آنها به قول امروزی‌ها خالی‌بندی‌های فاحش و آشکاری است که بیان آنها نتایج کاملا وارونه‌ای به همراه دارد و اسباب طعن و طنز بدخواهان میشود.
🔹 اما اینبار این علی لاریجانی است که حرف از سلاح هسته‌ای میزند. به سابقه و تجربه و پختگی و سختگی که از او انتظار هست، کاری نداریم و اینکه ایشان در کسوت مشاور عالی رهبری چنین اظهارنظری کرده‌اند هم کاری نداریم.
🔹 اما تا جایی که می‌دانیم او فلسفه و منطق خوانده است. خوب است علی آقا لاریجانی یکبار دیگر سخنانش را مرور کند و ببیند عقلای اهل منطق با کنار هم گذاشتن نظر قاطع رهبری که به کرات نه‌تنها اراده به داشتن سلاح هسته‌ای بلکه تمایل به آن را هم مردود اعلام کرده‌اند و سخن تر و تازه خودش در مورد سلاح هسته‌ای به چه نتیجه منطقی میرسد؟
🔹 مفهوم صریح و روشن سخن آقای لاریجانی این است که «اگر آمریکا اشتباهی بکند، ما هم ناچار اشتباه بزرگ‌تری مرتکب می‌شویم و هرچه باداباد؛ ولو بلغ ما بلغ…».
🔹 حالا شما خودتان را بگذارید جای دشمنان کوچک و بزرگ جمهوری اسلامی که شاه‌بیت بهانه‌شان برای دشمنی و شاخ‌و‌شانه کشیدن، همین مقوله هسته‌ای است.
🔹 چطور میشود با این نوع مواجهه دنیا را قانع کرد که سلاح هسته‌ای در قاموس جمهوری اسلامی و مرام و روش رهبری آن هیچ جایگاهی ندارد؟ شاید تا زمانی که دیگران در هر پست و مقامی چنین اظهارنظری میکردند، چندان مهم نبود؛ اما اینبار این علی لاریجانی است که به‌صراحت تهدید به سلاح هسته‌ای میکند، آن‌هم در یک گفت‌وگوی رسمی تلویزیونی...
🔹 آقای لاریجانی اگر خواسته‌اند فقط رجز بخوانند و دشمن را بترسانند که اولا، وظیفه ایشان رجزخوانی نیست و این کار را کماکان باید به نظامیان سپرد. ثانیا، با توجه به آنچه گذشت شنیدن این سخن از زبان ایشان نه.تنها دشمن را نمی‌ترساند، بلکه منطقا سبب جری‌تر شدن دشمن غدار و بهانه‌جو میشود و تاثیر آن در داخل هم جز ایجاد ناامنی و آشفته کردن روح و روان مردم چیز دیگری نخواهد بود.
🔹 به نظر میرسد در شرایط فعلی ایشان و شخصیت‌های تاثیرگذاری مثل ایشان علی‌القاعده باید به دنبال روش‌ها و راه‌های دیپلماتیک باشند که کشتی بحران‌زده و ناتراز کشور را به سلامت از دل امواج و طوفان‌های بلاخیز عبور دهند و خطر مهلک درگیری نظامی و جنگ را از سر ملک و ملت دور کنند.
🔹و اگر… و اگر… خدای نخواسته ایشان با این اظهارات خواسته‌اند پرده از یک حقیقت بردارند که در اینصورت اميدواربم نه آن ديوانه قلدر كار اشتباهی بكند و نه جمهوری اسلامی ناچار شود اشتباه بزرگترى مرتكب شود و نامش به‌عنوان آغازگر یک جنگ فراگیر جهانی در تاریخ ثبت شود.
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
محمدابراهیم انصاری لاری، پژوهشگر حوزه فرهنگ و سیاست، در یادداشتی برای کانال تلگرامی راهبرد نوشت:
🔹 علی لاریجانی در مصاحبه تلویزیونی دیشب خود در پاسخ به تهدیدهای اخیر ترامپ گفته است: "اگر آمریکا کار اشتباهی بکند، ما مجبور می‌شویم به سمت سلاح هسته‌ای برویم".
🔹 اگر هرکس دیگری جز لاریجانی این حرف را زده بود، میشد از کنار آن رد شد و آن را نادیده گرفت؛ مثل خیلی از سخنانی که تحت عنوان رجزخوانی از سرداران و سرلشکران و مسئولان کوچک و بزرگ می‌شنویم.
🔹 برخی از آن سخنان واقعا رجزخوانی محسوب میشود و لازم هم هست و برخی از آنها به قول امروزی‌ها خالی‌بندی‌های فاحش و آشکاری است که بیان آنها نتایج کاملا وارونه‌ای به همراه دارد و اسباب طعن و طنز بدخواهان میشود.
🔹 اما اینبار این علی لاریجانی است که حرف از سلاح هسته‌ای میزند. به سابقه و تجربه و پختگی و سختگی که از او انتظار هست، کاری نداریم و اینکه ایشان در کسوت مشاور عالی رهبری چنین اظهارنظری کرده‌اند هم کاری نداریم.
🔹 اما تا جایی که می‌دانیم او فلسفه و منطق خوانده است. خوب است علی آقا لاریجانی یکبار دیگر سخنانش را مرور کند و ببیند عقلای اهل منطق با کنار هم گذاشتن نظر قاطع رهبری که به کرات نه‌تنها اراده به داشتن سلاح هسته‌ای بلکه تمایل به آن را هم مردود اعلام کرده‌اند و سخن تر و تازه خودش در مورد سلاح هسته‌ای به چه نتیجه منطقی میرسد؟
🔹 مفهوم صریح و روشن سخن آقای لاریجانی این است که «اگر آمریکا اشتباهی بکند، ما هم ناچار اشتباه بزرگ‌تری مرتکب می‌شویم و هرچه باداباد؛ ولو بلغ ما بلغ…».
🔹 حالا شما خودتان را بگذارید جای دشمنان کوچک و بزرگ جمهوری اسلامی که شاه‌بیت بهانه‌شان برای دشمنی و شاخ‌و‌شانه کشیدن، همین مقوله هسته‌ای است.
🔹 چطور میشود با این نوع مواجهه دنیا را قانع کرد که سلاح هسته‌ای در قاموس جمهوری اسلامی و مرام و روش رهبری آن هیچ جایگاهی ندارد؟ شاید تا زمانی که دیگران در هر پست و مقامی چنین اظهارنظری میکردند، چندان مهم نبود؛ اما اینبار این علی لاریجانی است که به‌صراحت تهدید به سلاح هسته‌ای میکند، آن‌هم در یک گفت‌وگوی رسمی تلویزیونی...
🔹 آقای لاریجانی اگر خواسته‌اند فقط رجز بخوانند و دشمن را بترسانند که اولا، وظیفه ایشان رجزخوانی نیست و این کار را کماکان باید به نظامیان سپرد. ثانیا، با توجه به آنچه گذشت شنیدن این سخن از زبان ایشان نه.تنها دشمن را نمی‌ترساند، بلکه منطقا سبب جری‌تر شدن دشمن غدار و بهانه‌جو میشود و تاثیر آن در داخل هم جز ایجاد ناامنی و آشفته کردن روح و روان مردم چیز دیگری نخواهد بود.
🔹 به نظر میرسد در شرایط فعلی ایشان و شخصیت‌های تاثیرگذاری مثل ایشان علی‌القاعده باید به دنبال روش‌ها و راه‌های دیپلماتیک باشند که کشتی بحران‌زده و ناتراز کشور را به سلامت از دل امواج و طوفان‌های بلاخیز عبور دهند و خطر مهلک درگیری نظامی و جنگ را از سر ملک و ملت دور کنند.
🔹و اگر… و اگر… خدای نخواسته ایشان با این اظهارات خواسته‌اند پرده از یک حقیقت بردارند که در اینصورت اميدواربم نه آن ديوانه قلدر كار اشتباهی بكند و نه جمهوری اسلامی ناچار شود اشتباه بزرگترى مرتكب شود و نامش به‌عنوان آغازگر یک جنگ فراگیر جهانی در تاریخ ثبت شود.
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
Telegram
کانال رسمی دکتر موذن زاده
تماس با ادمین
@Hmoazenzadeh
@Hmoazenzadeh
سیزده بدر گرامی باد
این روز به نام های دیگر احتیاج ندارد همانگونه که کسی به عید قربان نمیگوید عید سر بریدن گوسفندان
تهی سازی کلمات از معناها قطعا یک شیوه عامدانه برای آسیب زدن به تفکری است که انها بر پایه آن ساخته شده اند
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
این روز به نام های دیگر احتیاج ندارد همانگونه که کسی به عید قربان نمیگوید عید سر بریدن گوسفندان
تهی سازی کلمات از معناها قطعا یک شیوه عامدانه برای آسیب زدن به تفکری است که انها بر پایه آن ساخته شده اند
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
Telegram
کانال رسمی دکتر موذن زاده
تماس با ادمین
@Hmoazenzadeh
@Hmoazenzadeh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا حالا که بالاخره حکمران از پرده درامده و به وسط صحنه رفته است باز سعی دارید کس دیگری را ذبح کنید
اگر پزشکیان یک کار هوشمندانه کرده باشد این است که خودش را از جلوی همه تیرها کشیده است عقب
تا مستقیم به حکمران برخوردکنند و اورا به حرکت وادارند
دستخط ها را باید حکمران بدهد نه رییس جمهور
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
اگر پزشکیان یک کار هوشمندانه کرده باشد این است که خودش را از جلوی همه تیرها کشیده است عقب
تا مستقیم به حکمران برخوردکنند و اورا به حرکت وادارند
دستخط ها را باید حکمران بدهد نه رییس جمهور
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
توضیحی بر انتشار یک خبر قدیمی/ پرونده نظرسنجی روابط ایران و امریکا در سال ٨١ به چه حکمی رسید؟
✍ بهروز گرانپایه
در روزهای اخیر در فضای مجازی ذیل تصویری از آقایان عباس عبدی، حسین قاضیان و اینجانب (بهروز گرانپایه)، در دادگاه نظرسنجی روابط ایران و امریکا در سال ١٣٨١، اطلاعاتی نادرست و ناقص منعکس شده است که نیاز به اصلاح و توضیح دارد:
موضوع اساساً شامل دو پرونده بود که به دلیل سیاسی بودن پرونده، در جلسۀ اول دادگاه به ریاست قاضی مرتضوی، با نشاندن افراد در کنار یکدیگر، چنین القا میشد که پای یک پرونده در میان است.
در یک پرونده متهم ردیف اول، آقای قاضیان و متهم ردیف دوم آقای عبدی بود. آنان در قالب موسسۀ آینده که کاملاً خصوصی بود پژوهش‌های اجتماعی انجام می‌دادند.
در پرونده دوم، من به عنوان مدیر موسسۀ پژوهش افکار عمومی، متعلق به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، متهم ردیف اول بودم.
جلسات دوم دادگاه برای هر پرونده، جداگانه تشکیل شد. آقای قاضیان در دادگاه بدوی به ٨ سال و آقای عبدی به ٧ سال زندان محکوم شدند اما در دادگاه تجدید نظر به سه و سه و نیم سال کاهش پیدا کرد.
در سال ٨١ حکمی برای من صادر نشد و من با وثیقه آزاد شدم.
در پی اعتراض آقای عبدی به حکم خود، پروندۀ ایشان به دیوان عالی ارجاع شد. در شعبه یک دیوان عالی کشور، حکم تبرئۀ آقای عبدی با رأی هر ۵ قاضی عالیرتبه که رییس شعبه هم رییس دیوان عالی کشور بود و به همراه یک رای مستشار، بالاتفاق صادر شد.
اما مرتضوی در اقدامی غیر قانونی به حکم دیوان اعتراض کرد و رییس قوه پذیرفت و پرونده را به شعبه ۱۳ تشخیص دیوان به ریاست فردی به نام باغبانی که کار او رسیدگی به پرونده‌های ویژه مطابق نظر ریاست بود، ارجاع داد. در نهایت در این شعبه نیز با ۳ رای موافق در برابر ۲ رای مخالف، حکم ۱/۵ سال زندان برای آقای عبدی صادر کردند در حالی که ایشان ۳۰ ماه را در انفرادی گذرانده بود. آقای قاضیان نیز مدتی زودتر از آقای عبدی از زندان آزاد شد.
دادگاه محاکمۀ من و سایر متهمان پروندۀ دوم، هفت سال بعد و با درگذشت یکی از متهمان یعنی مرحوم احمد بورقانی، در زمستان ١٣٨٧ با ریاست آقای حسینیان دوباره تشکیل شد.
۶در دادگاه تجدید نظر نیز، با تبرئه من از برخی از اتهامات، در مجموع به پرداخت دو میلیون و یک‌صد هزارتومان محکوم شدم اما با کسر مبلغ یک میلیون و هشتصد و چهل هزار تومان، بابت ٩٢ روز بازداشت و به ازاء هر روز ٢٠هزار تومان، به دلیل تبرئه از اتهام انتسابی، با پرداخت مبلغ ٢۶٠،٠٠٠ تومان به حساب قوه قضائیه در سال ١٣٨٨، پرونده نظرسنجی مختومه اعلام شد.
در آن نظرسنجی که به سفارش مرکز پژوهش‌های مجلس توسط ایسپا، خرد (وابسته به وزارت اطلاعات) و موسسۀ پژوهش افکار عمومی وابسته به ارشاد، جداگانه انجام شد، در مورد روابط ایران و امریکا، نتایج تقریباً مشابهی توسط هر سه موسسه به دست آمد.
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
تهدید مردمانی که چنین ظلمهایی را پشت سر گذاشته اند از بیخردی است
✍ بهروز گرانپایه
در روزهای اخیر در فضای مجازی ذیل تصویری از آقایان عباس عبدی، حسین قاضیان و اینجانب (بهروز گرانپایه)، در دادگاه نظرسنجی روابط ایران و امریکا در سال ١٣٨١، اطلاعاتی نادرست و ناقص منعکس شده است که نیاز به اصلاح و توضیح دارد:
موضوع اساساً شامل دو پرونده بود که به دلیل سیاسی بودن پرونده، در جلسۀ اول دادگاه به ریاست قاضی مرتضوی، با نشاندن افراد در کنار یکدیگر، چنین القا میشد که پای یک پرونده در میان است.
در یک پرونده متهم ردیف اول، آقای قاضیان و متهم ردیف دوم آقای عبدی بود. آنان در قالب موسسۀ آینده که کاملاً خصوصی بود پژوهش‌های اجتماعی انجام می‌دادند.
در پرونده دوم، من به عنوان مدیر موسسۀ پژوهش افکار عمومی، متعلق به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، متهم ردیف اول بودم.
جلسات دوم دادگاه برای هر پرونده، جداگانه تشکیل شد. آقای قاضیان در دادگاه بدوی به ٨ سال و آقای عبدی به ٧ سال زندان محکوم شدند اما در دادگاه تجدید نظر به سه و سه و نیم سال کاهش پیدا کرد.
در سال ٨١ حکمی برای من صادر نشد و من با وثیقه آزاد شدم.
در پی اعتراض آقای عبدی به حکم خود، پروندۀ ایشان به دیوان عالی ارجاع شد. در شعبه یک دیوان عالی کشور، حکم تبرئۀ آقای عبدی با رأی هر ۵ قاضی عالیرتبه که رییس شعبه هم رییس دیوان عالی کشور بود و به همراه یک رای مستشار، بالاتفاق صادر شد.
اما مرتضوی در اقدامی غیر قانونی به حکم دیوان اعتراض کرد و رییس قوه پذیرفت و پرونده را به شعبه ۱۳ تشخیص دیوان به ریاست فردی به نام باغبانی که کار او رسیدگی به پرونده‌های ویژه مطابق نظر ریاست بود، ارجاع داد. در نهایت در این شعبه نیز با ۳ رای موافق در برابر ۲ رای مخالف، حکم ۱/۵ سال زندان برای آقای عبدی صادر کردند در حالی که ایشان ۳۰ ماه را در انفرادی گذرانده بود. آقای قاضیان نیز مدتی زودتر از آقای عبدی از زندان آزاد شد.
دادگاه محاکمۀ من و سایر متهمان پروندۀ دوم، هفت سال بعد و با درگذشت یکی از متهمان یعنی مرحوم احمد بورقانی، در زمستان ١٣٨٧ با ریاست آقای حسینیان دوباره تشکیل شد.
۶در دادگاه تجدید نظر نیز، با تبرئه من از برخی از اتهامات، در مجموع به پرداخت دو میلیون و یک‌صد هزارتومان محکوم شدم اما با کسر مبلغ یک میلیون و هشتصد و چهل هزار تومان، بابت ٩٢ روز بازداشت و به ازاء هر روز ٢٠هزار تومان، به دلیل تبرئه از اتهام انتسابی، با پرداخت مبلغ ٢۶٠،٠٠٠ تومان به حساب قوه قضائیه در سال ١٣٨٨، پرونده نظرسنجی مختومه اعلام شد.
در آن نظرسنجی که به سفارش مرکز پژوهش‌های مجلس توسط ایسپا، خرد (وابسته به وزارت اطلاعات) و موسسۀ پژوهش افکار عمومی وابسته به ارشاد، جداگانه انجام شد، در مورد روابط ایران و امریکا، نتایج تقریباً مشابهی توسط هر سه موسسه به دست آمد.
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
تهدید مردمانی که چنین ظلمهایی را پشت سر گذاشته اند از بیخردی است
Telegram
کانال رسمی دکتر موذن زاده
تماس با ادمین
@Hmoazenzadeh
@Hmoazenzadeh
تهدید و حمله
✍ علیرضا علوی تبار نویسنده و نظریه‌پرداز سیاسی
رئیس‌جمهور امریکا، بدون پرده‌پوشی و ابهام اعلام کرده است که اگر ایران با امریکا مذاکره و توافق نکند، به ایران حمله نظامی خواهد کرد. به‌نظر میرسد نظامِ جهانیِ سلطه دیگر احتیاجی به توجیه و زیباسازی ظاهر اقدام‌های خود ندارد.
ما در موقعیتی نیستیم که بتوانیم تأثیر قابل‌ملاحظه‌ای بر نظام حاکم بر جهان بگذاریم. ازاین‌رو، بهتر است که از زاویه خودمان به موضوع نگاه کنیم.
اقلیت حاکم سخت از «مذاکره» با «دیگران» می‌ترسد. می‌ترسد فریب بخورد، می‌ترسد با «خیانت» همراهان مواجه شود، می‌ترسد به «خیانت» متهم گردد و… .
آن‌قدر می‌ترسد که فلج میشود. فقط زیر لب فحش میدهد و غر میزند. از «مهرورزی» و «بخشش» و «رحمت» سخن می‌گوید اما میخواهد کشور را براساس کینه و عقده اداره کند.
با رواداری بسیار با همراهان‌شان برخورد میکنند، اما در برخورد با دیگران سخت‌گیر و مطلق‌گرا هستند. مجموعه‌ای از گرایش‌های متضاد در درون اقلیت حاکم وجود دارد که موجب میشود آنها قادر به حل هیچ مشکلی نباشند. مشکلات پدید می‌آیند و ماندگار میشوند و بعد از مدتی به‌‌صورت بخشی از زندگی روزمره ما درمی‌آیند.
تاریخ معاصر ایران نشان میدهد که «ایران» هیچگاه از مذاکره و گفت‌وگو ضرر نکرده است. در همه مذاکرات شفاف و رسمی که انجام داده‌ایم، یا چیزی به‌دست آورده‌ایم یا اینکه جلوی زیان بیشتر را گرفته‌ایم.
البته، همه می‌دانیم که مذاکره زمینه‌های خود را میخواهد و تنها زمانی به موفقیت می‌انجامد که بستر لازم برای پیگیری خواسته‌ها فراهم باشد.
عقلانیت در اداره امور، برخورداری از حمایت مردم، قدرت متناسب با خواسته‌ها، آرمان‌گراییِ واقع‌بینانه و… شرط‌های لازم یک مذاکره موفق‌اند.
اینکه اقلیت حاکم این ویژگی‌ها را ندارد، دلیل قانع‌کننده‌ای برای فرار از مذاکره نیست.
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
✍ علیرضا علوی تبار نویسنده و نظریه‌پرداز سیاسی
رئیس‌جمهور امریکا، بدون پرده‌پوشی و ابهام اعلام کرده است که اگر ایران با امریکا مذاکره و توافق نکند، به ایران حمله نظامی خواهد کرد. به‌نظر میرسد نظامِ جهانیِ سلطه دیگر احتیاجی به توجیه و زیباسازی ظاهر اقدام‌های خود ندارد.
ما در موقعیتی نیستیم که بتوانیم تأثیر قابل‌ملاحظه‌ای بر نظام حاکم بر جهان بگذاریم. ازاین‌رو، بهتر است که از زاویه خودمان به موضوع نگاه کنیم.
اقلیت حاکم سخت از «مذاکره» با «دیگران» می‌ترسد. می‌ترسد فریب بخورد، می‌ترسد با «خیانت» همراهان مواجه شود، می‌ترسد به «خیانت» متهم گردد و… .
آن‌قدر می‌ترسد که فلج میشود. فقط زیر لب فحش میدهد و غر میزند. از «مهرورزی» و «بخشش» و «رحمت» سخن می‌گوید اما میخواهد کشور را براساس کینه و عقده اداره کند.
با رواداری بسیار با همراهان‌شان برخورد میکنند، اما در برخورد با دیگران سخت‌گیر و مطلق‌گرا هستند. مجموعه‌ای از گرایش‌های متضاد در درون اقلیت حاکم وجود دارد که موجب میشود آنها قادر به حل هیچ مشکلی نباشند. مشکلات پدید می‌آیند و ماندگار میشوند و بعد از مدتی به‌‌صورت بخشی از زندگی روزمره ما درمی‌آیند.
تاریخ معاصر ایران نشان میدهد که «ایران» هیچگاه از مذاکره و گفت‌وگو ضرر نکرده است. در همه مذاکرات شفاف و رسمی که انجام داده‌ایم، یا چیزی به‌دست آورده‌ایم یا اینکه جلوی زیان بیشتر را گرفته‌ایم.
البته، همه می‌دانیم که مذاکره زمینه‌های خود را میخواهد و تنها زمانی به موفقیت می‌انجامد که بستر لازم برای پیگیری خواسته‌ها فراهم باشد.
عقلانیت در اداره امور، برخورداری از حمایت مردم، قدرت متناسب با خواسته‌ها، آرمان‌گراییِ واقع‌بینانه و… شرط‌های لازم یک مذاکره موفق‌اند.
اینکه اقلیت حاکم این ویژگی‌ها را ندارد، دلیل قانع‌کننده‌ای برای فرار از مذاکره نیست.
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
Telegram
کانال رسمی دکتر موذن زاده
تماس با ادمین
@Hmoazenzadeh
@Hmoazenzadeh
جلسه نادر کابینه دولت فرانسه درباره ایران
رئیس‌جمهور فرانسه، امروز وزرای کلیدی و کارشناس‌ها را برای بحث درباره ایران از جمله برنامه هسته‌ای آن در میان تنش‌های فزاینده بین تهران و رئیس‌جمهور آمریکا، گرد هم آورد.
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
رئیس‌جمهور فرانسه، امروز وزرای کلیدی و کارشناس‌ها را برای بحث درباره ایران از جمله برنامه هسته‌ای آن در میان تنش‌های فزاینده بین تهران و رئیس‌جمهور آمریکا، گرد هم آورد.
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
Telegram
کانال رسمی دکتر موذن زاده
تماس با ادمین
@Hmoazenzadeh
@Hmoazenzadeh
#فتح_خیابان۱۶
بخش ششم
این مطلب صنفی است
امواج بلند نفرت زایی و موج سواران قهار سوار بر شکاف سنی
برخلاف مطالب قبلی اینبار نظرم در مورد عاملی را که قرار است در مورد بنویسم در ابتدا به صراحت میگویم و سپس بحث را گسترش میدهم
شکاف سنی بنا به ذات خودعامل بسیار تعیین کننده در انتخابات نیست زیرا بسیاری از مشکلات اساسا قابلیت تقسیم سازی را ندارند همانطور که در بخش فقر توضیح داده شد اکثریت جامعه پزشکی یا اندوخته باخته اند یا آرزو
البته درمیان این باختگان بی تقصیر میتوان اولویتهایی یافت مانند دستیاران
اما مگر دستیاران پا با سن گذاشته نداریم
انچه اینک در بر پایه شکاف سنی ورز داده میشود و قرار است از آن خمیری خوب به عمل آید از جنسی دیگر است که آنرا موشکافی خواهم کرد
اولین کسی که واژگانی مانند جوانپزشکان را در صنف مبتنی بر هدف دوقطبی سازی و استفاده از نیروی مهیب نفرت ابداع کرد دکتر سهیل طالبی بود
بر خلاف انکه افرادی مانند دکتر لاری پور و یا گروهی از همکاران فعال فعلی صنفی تلاش میکنند که این برند را به نام خود سکه بزنند و بر امواج تولید شده از آن بنشینند او بود که در میانه دهه نود تقسیم بندی های برای دوقطبی کردن را شروع کرد اما از میان آن دوگانه های بسیار که به دنبال مرسوم کردن استفاده از آنها بود تنها واژه ای که مورد استقبال قرار گرفت کلمه "جوانپزشکان" بود کلمه ای خوش طنین اما موهوم و مبهم که پتانسیل جدی برای برگزیده شدن به عنوان تابلو و تولید نفرت و دو گانه سازی را دارا بود چون اکثریت عددی را نشانه رفته بود
نه دکتر طالبی و نه اسلاف او که البته با او رابطه سیستماتیک نداشتند هیچگاه مرزهای سنی را تعیین نکردند و عددی اعلام ننمودند و در مورد انکه چه معیار مشخص دیگری این گروه را از بقیه متمایز مینماید یا مبهم گویی و احاله به موارد نامشخص و نا متعین به شیوه دکتر طالبی و یا پرخاش و تهاجم به شیوه متاخرین تا همین امروز ادامه یافت
اینکه شکاف سنی جدی در جامعه پزشکی وجود داردامری انکار ناپذیر است رشد جمعیت در دهه شصت و نیز پذیرش تعداد بسیار زیادتری از دانشجویان پزشکی تغییر ترکیب سنی معنا داری را ساخته است اما آیا تنها همین معیار انهم بدون عدد و رقم مشخص توانسته است همه چیز را روشن و قابل فهم نماید و آینه روشنی از واقعیت های موجود را عرضه کند؟
آیا آماری از سطح برخورداری دانشجویان پزشکی جدید و تعلقشان به دهک های اقتصادی بخصوص پس از دهه نود وجود دارد ؟
آیا وجود سهمیه ها تا میزان ۷۰ درصد در سالیان اخیر سبب نشده است که افرادی برخوردار از رانت های بیشتر وارد پزشکی و سپس از آن در حالیکه دارای حمایتهای ویژه بوده اند خارج و مشغول به کار شوند ؟ آیا تعداد این افراد مشخص است ؟
آیا فقر گسترده ای که در دهه نود اغاز و تا بحال گسترش یافته است موجب نشده است که پزشکان بیشتری از خانواده های برخوردار تر به سطوح علمی و مدیریتی بالاتر علیرغم سنین پایین تر دسترسی پیدا کنند ؟ آیا نسبت این افراد مشخص است ؟
آیا سیاستهای حاکمیتی سبب نشده است که اقازادگان و رانت خواران و ویژه خواران بیشتری به سطوح علمی و مدیریتی بیشتری در سنین پایینتر دست یافته باشند؟ ایا این افراد شناسایی شده اند ؟
آیا کلمه جوانپزشک همانگونه که دکتر طالبی میگفت انعکاس دهنده یک تفکر انتقام جوی کور است و یا به شفاف سازی مرزهای واقعی درون صنفی توسط آمارها و ارقام قابل اطمینان کمک نموده و نمایان ساخته که در هر سوی مرز چه کسانی نشسته اند ؟
آیا فقر به عنوان جدی ترین خطری که جامعه پزشکی را تهدید میکند فقط تازه فارغ التحصیلان را تهدید میکند ؟ ایا واقعا همه تازه فارغ التحصیلان دچار مشکل جدی با فقر هستند ویا اینکه عده ای خاص از آنان در صحن و سرای امن سیاسی و مالی شان و متنعم از کلان غارتهای نزدیکان و بستگان شان شاهد زخم زبانها و پنجه به صورت کشیدنهای دوگروهی هستند که از قضا دردهای مشترکی دارند و به ریش هر دو میخندند
آیا مرزهای سنی تعیین شده خرافه الودی مانند تقسیم به شماره نظام پزشکی های زیر ۱۰۰۰۰۰ و بالای صد هزار پاسخگوی مشکلات جامعه پزشکی هست؟
آیا مدعیان این تقسیم بندی تصویر کاملا دقیقی از زندگی و معیشت و رضایتمندی و دغدغه های افراد زیر و بالای شماره نظام ۱۰۰۰۰۰ را دارند ؟ و چرا این عدد مثلا ۱۱۰ هزار یا ۱۲۰ یا ۱۳۰ یا ۱۴۰ یا ۱۵۰هزار نیست ؟
آیا این افراد جز در قالب بهره گیری از تزاید و تشدید نفرت و بکار گیری عبارات تند که بعضا در رده هتاکی و فحاشی است مانیفست و دکترین دیگری برای ارائه به کلیت جامعه پزشکی به عنوان نقشه راه دارند ؟
آیا آنان در صورت به دست آوردن کرسی ها وکیل همه خواهند بود و یا اینکه فقط از افراد با شماره نظام هایی به بالا دفاع خواهند کرد ؟
آیا این گروه ها خودرا نیازمند به مشورت و تجربه دیگران خواهند دانست یا خواهند خواست که همه چیز از نو ساخته شود ؟
بخش ششم
این مطلب صنفی است
امواج بلند نفرت زایی و موج سواران قهار سوار بر شکاف سنی
برخلاف مطالب قبلی اینبار نظرم در مورد عاملی را که قرار است در مورد بنویسم در ابتدا به صراحت میگویم و سپس بحث را گسترش میدهم
شکاف سنی بنا به ذات خودعامل بسیار تعیین کننده در انتخابات نیست زیرا بسیاری از مشکلات اساسا قابلیت تقسیم سازی را ندارند همانطور که در بخش فقر توضیح داده شد اکثریت جامعه پزشکی یا اندوخته باخته اند یا آرزو
البته درمیان این باختگان بی تقصیر میتوان اولویتهایی یافت مانند دستیاران
اما مگر دستیاران پا با سن گذاشته نداریم
انچه اینک در بر پایه شکاف سنی ورز داده میشود و قرار است از آن خمیری خوب به عمل آید از جنسی دیگر است که آنرا موشکافی خواهم کرد
اولین کسی که واژگانی مانند جوانپزشکان را در صنف مبتنی بر هدف دوقطبی سازی و استفاده از نیروی مهیب نفرت ابداع کرد دکتر سهیل طالبی بود
بر خلاف انکه افرادی مانند دکتر لاری پور و یا گروهی از همکاران فعال فعلی صنفی تلاش میکنند که این برند را به نام خود سکه بزنند و بر امواج تولید شده از آن بنشینند او بود که در میانه دهه نود تقسیم بندی های برای دوقطبی کردن را شروع کرد اما از میان آن دوگانه های بسیار که به دنبال مرسوم کردن استفاده از آنها بود تنها واژه ای که مورد استقبال قرار گرفت کلمه "جوانپزشکان" بود کلمه ای خوش طنین اما موهوم و مبهم که پتانسیل جدی برای برگزیده شدن به عنوان تابلو و تولید نفرت و دو گانه سازی را دارا بود چون اکثریت عددی را نشانه رفته بود
نه دکتر طالبی و نه اسلاف او که البته با او رابطه سیستماتیک نداشتند هیچگاه مرزهای سنی را تعیین نکردند و عددی اعلام ننمودند و در مورد انکه چه معیار مشخص دیگری این گروه را از بقیه متمایز مینماید یا مبهم گویی و احاله به موارد نامشخص و نا متعین به شیوه دکتر طالبی و یا پرخاش و تهاجم به شیوه متاخرین تا همین امروز ادامه یافت
اینکه شکاف سنی جدی در جامعه پزشکی وجود داردامری انکار ناپذیر است رشد جمعیت در دهه شصت و نیز پذیرش تعداد بسیار زیادتری از دانشجویان پزشکی تغییر ترکیب سنی معنا داری را ساخته است اما آیا تنها همین معیار انهم بدون عدد و رقم مشخص توانسته است همه چیز را روشن و قابل فهم نماید و آینه روشنی از واقعیت های موجود را عرضه کند؟
آیا آماری از سطح برخورداری دانشجویان پزشکی جدید و تعلقشان به دهک های اقتصادی بخصوص پس از دهه نود وجود دارد ؟
آیا وجود سهمیه ها تا میزان ۷۰ درصد در سالیان اخیر سبب نشده است که افرادی برخوردار از رانت های بیشتر وارد پزشکی و سپس از آن در حالیکه دارای حمایتهای ویژه بوده اند خارج و مشغول به کار شوند ؟ آیا تعداد این افراد مشخص است ؟
آیا فقر گسترده ای که در دهه نود اغاز و تا بحال گسترش یافته است موجب نشده است که پزشکان بیشتری از خانواده های برخوردار تر به سطوح علمی و مدیریتی بالاتر علیرغم سنین پایین تر دسترسی پیدا کنند ؟ آیا نسبت این افراد مشخص است ؟
آیا سیاستهای حاکمیتی سبب نشده است که اقازادگان و رانت خواران و ویژه خواران بیشتری به سطوح علمی و مدیریتی بیشتری در سنین پایینتر دست یافته باشند؟ ایا این افراد شناسایی شده اند ؟
آیا کلمه جوانپزشک همانگونه که دکتر طالبی میگفت انعکاس دهنده یک تفکر انتقام جوی کور است و یا به شفاف سازی مرزهای واقعی درون صنفی توسط آمارها و ارقام قابل اطمینان کمک نموده و نمایان ساخته که در هر سوی مرز چه کسانی نشسته اند ؟
آیا فقر به عنوان جدی ترین خطری که جامعه پزشکی را تهدید میکند فقط تازه فارغ التحصیلان را تهدید میکند ؟ ایا واقعا همه تازه فارغ التحصیلان دچار مشکل جدی با فقر هستند ویا اینکه عده ای خاص از آنان در صحن و سرای امن سیاسی و مالی شان و متنعم از کلان غارتهای نزدیکان و بستگان شان شاهد زخم زبانها و پنجه به صورت کشیدنهای دوگروهی هستند که از قضا دردهای مشترکی دارند و به ریش هر دو میخندند
آیا مرزهای سنی تعیین شده خرافه الودی مانند تقسیم به شماره نظام پزشکی های زیر ۱۰۰۰۰۰ و بالای صد هزار پاسخگوی مشکلات جامعه پزشکی هست؟
آیا مدعیان این تقسیم بندی تصویر کاملا دقیقی از زندگی و معیشت و رضایتمندی و دغدغه های افراد زیر و بالای شماره نظام ۱۰۰۰۰۰ را دارند ؟ و چرا این عدد مثلا ۱۱۰ هزار یا ۱۲۰ یا ۱۳۰ یا ۱۴۰ یا ۱۵۰هزار نیست ؟
آیا این افراد جز در قالب بهره گیری از تزاید و تشدید نفرت و بکار گیری عبارات تند که بعضا در رده هتاکی و فحاشی است مانیفست و دکترین دیگری برای ارائه به کلیت جامعه پزشکی به عنوان نقشه راه دارند ؟
آیا آنان در صورت به دست آوردن کرسی ها وکیل همه خواهند بود و یا اینکه فقط از افراد با شماره نظام هایی به بالا دفاع خواهند کرد ؟
آیا این گروه ها خودرا نیازمند به مشورت و تجربه دیگران خواهند دانست یا خواهند خواست که همه چیز از نو ساخته شود ؟
به باور من برای هیچ کدام از این سوالات پاسخهای درخور وجود ندارد بلکه موج سواران قهاری وجود دارندکه تصور میکنند با نشستن بر امواج شکاف سنی خواهند توانست آرزومندی های بزرگ به سرانجام نرسیده خودرا به سرانجام برسانند و برای نیل به این منظور دائم بر آتش خشم و نفرت نسلهای نوتر میدمند بی آنکه در مقابل سوالات اساسی، حتی ضروری ترین آنها نیز پاسخهای دقیق برای ارائه داشته باشند
در ادامه همین تلاش وهم سازان تلاش میکنند که از انتخابات الکترونیک نیز سیاهچاله دیگری برای دو قطبی بسازند و به نوعی نمایش متوسل شده اند که انتخابات الکترونیک میتواند افزایش ۵ برابری در مشارکت را فراهم اورد بدون انکه حتی یک الگوی علمی از میزان تغییرات انگیزش رای دهندگان برای چنین تغییر بزرگی را ارائه دهند و یا تحلیلهای علمی را منتشر کنند که چنین تغییری را ممکن و معقول بداند این رفتار سبب ایجاد هراس در لایه های محافظه کارتر نسبت به نیت واقعی پیگیری کنندگان انتخابات الکترونیک شده است تا حدی که حتی سخن افراد بیطرف و بدون تعارض منافع را هم در مورد واجب بودن انتخابات الکترونیک جدی نمیگیرندو اصرار میکنند که حس میکنند در پس چنین بلند پروازی های غیر معقولی چیزی نادرست وجود دارد
سخن اخر
همچون طرفداران لابی های جغرافیایی و قومیتی باید به این گروه نیز توصیه کرد که قبل از خسران بیشتر شیوه ای دیگر و برپایه ذهنیتی پایدارتر و پویا تر و سالم تر برای حضور در عرصه رقابت صنفی برگزینند
نفرت زایی ، بد زبانی و دو قطبی سازی اتشی است که فقط میسوزاند ولی نه کسی را امنیت میدهد و نه غدایی را گرم میکند و نه آهنی را نرم
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
در ادامه همین تلاش وهم سازان تلاش میکنند که از انتخابات الکترونیک نیز سیاهچاله دیگری برای دو قطبی بسازند و به نوعی نمایش متوسل شده اند که انتخابات الکترونیک میتواند افزایش ۵ برابری در مشارکت را فراهم اورد بدون انکه حتی یک الگوی علمی از میزان تغییرات انگیزش رای دهندگان برای چنین تغییر بزرگی را ارائه دهند و یا تحلیلهای علمی را منتشر کنند که چنین تغییری را ممکن و معقول بداند این رفتار سبب ایجاد هراس در لایه های محافظه کارتر نسبت به نیت واقعی پیگیری کنندگان انتخابات الکترونیک شده است تا حدی که حتی سخن افراد بیطرف و بدون تعارض منافع را هم در مورد واجب بودن انتخابات الکترونیک جدی نمیگیرندو اصرار میکنند که حس میکنند در پس چنین بلند پروازی های غیر معقولی چیزی نادرست وجود دارد
سخن اخر
همچون طرفداران لابی های جغرافیایی و قومیتی باید به این گروه نیز توصیه کرد که قبل از خسران بیشتر شیوه ای دیگر و برپایه ذهنیتی پایدارتر و پویا تر و سالم تر برای حضور در عرصه رقابت صنفی برگزینند
نفرت زایی ، بد زبانی و دو قطبی سازی اتشی است که فقط میسوزاند ولی نه کسی را امنیت میدهد و نه غدایی را گرم میکند و نه آهنی را نرم
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
مذاکرات غیرمستقیم ایران با آمریکا احتمالا تا دو یا سه هفته دیگر در عمان آغاز خواهد شد.
🔹🔷لورا روزن، خبرنگار آمریکایی به نقل از یک منبع ایرانی خبر داد که ایران موافقت کرده است در ابتدا با آمریکا درباره موضوع هسته‌ای گفت‌وگوهای غیرمستقیم داشته باشد و اگر در گام‌های اولیه در توافق با چارچوب مذاکرات پیشرفتی حاصل شود، آنها به مذاکره مستقیم خواهند رفت.
به گفته این منبع، اگر ایالات متحده موافقت کند، مذاکرات غیرمستقیم، احتمالاً در عمان، ظرف دو یا سه هفته ممکن است انجام خواهد شد.
این مذاکرات احتمالا در ابتدا بدون اطلاع رسانی عمومی انجام می شود.
مذاکره‌کنندگان ایران احتمالا تخت‌روانچی، معاون سیاسی وزارت خارجه و کاظم غریب‌آبادی، معاون امور حقوقی وزارت خارجه خواهد بود.
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
🔹🔷لورا روزن، خبرنگار آمریکایی به نقل از یک منبع ایرانی خبر داد که ایران موافقت کرده است در ابتدا با آمریکا درباره موضوع هسته‌ای گفت‌وگوهای غیرمستقیم داشته باشد و اگر در گام‌های اولیه در توافق با چارچوب مذاکرات پیشرفتی حاصل شود، آنها به مذاکره مستقیم خواهند رفت.
به گفته این منبع، اگر ایالات متحده موافقت کند، مذاکرات غیرمستقیم، احتمالاً در عمان، ظرف دو یا سه هفته ممکن است انجام خواهد شد.
این مذاکرات احتمالا در ابتدا بدون اطلاع رسانی عمومی انجام می شود.
مذاکره‌کنندگان ایران احتمالا تخت‌روانچی، معاون سیاسی وزارت خارجه و کاظم غریب‌آبادی، معاون امور حقوقی وزارت خارجه خواهد بود.
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
Telegram
کانال رسمی دکتر موذن زاده
تماس با ادمین
@Hmoazenzadeh
@Hmoazenzadeh
مدتی دیگر چنین پیامک هایی برای شهروندان ایرانی خواهد امد
خانم ....... اقای ....... فلان که نوه خاله جان کبری شما هستند با شلوارک رنگی در خیابان دیده شده اند به ایشان ابلاغ کنید مرد حسابی حداقل شلوارک تک رنگ بپوش
این چیه مثل پرچم هفت رنگ LGBT ها
#دارالمجانین
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
خانم ....... اقای ....... فلان که نوه خاله جان کبری شما هستند با شلوارک رنگی در خیابان دیده شده اند به ایشان ابلاغ کنید مرد حسابی حداقل شلوارک تک رنگ بپوش
این چیه مثل پرچم هفت رنگ LGBT ها
#دارالمجانین
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
یک مقام بلندپایه ایرانی به نشریه «تلگراف» بریتانیا اعلام کرد که تهران تصمیم گرفته است تا نیروهای نظامی خود را از یمن خارج کرده و به حمایت از گروه حوثی در یمن پایان دهد.
این تصمیم همزمان با افزایش حملات هوایی ایالات متحده علیه حوثی‌ها و هشدارهای دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، به ایران مبنی بر لزوم توقف حمایت از این گروه اتخاذ شده است.
مقام ایرانی که هویت او فاش نشده است، اظهار داشت که این تصمیم به‌منظور «اجتناب از درگیری مستقیم با ایالات متحده در صورت کشته شدن یک سرباز ایرانی» اتخاذ شده است.
بر اساس این گزارش، ایران در حال بازنگری در سیاستهای خود در قبال گروه‌های نیابتی تهران در منطقه است و تمرکز آن بر «تهدیدات مستقیم ایالات متحده» قرار دارد.
العربیه
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
این تصمیم همزمان با افزایش حملات هوایی ایالات متحده علیه حوثی‌ها و هشدارهای دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، به ایران مبنی بر لزوم توقف حمایت از این گروه اتخاذ شده است.
مقام ایرانی که هویت او فاش نشده است، اظهار داشت که این تصمیم به‌منظور «اجتناب از درگیری مستقیم با ایالات متحده در صورت کشته شدن یک سرباز ایرانی» اتخاذ شده است.
بر اساس این گزارش، ایران در حال بازنگری در سیاستهای خود در قبال گروه‌های نیابتی تهران در منطقه است و تمرکز آن بر «تهدیدات مستقیم ایالات متحده» قرار دارد.
العربیه
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
Telegram
کانال رسمی دکتر موذن زاده
تماس با ادمین
@Hmoazenzadeh
@Hmoazenzadeh
حلقه زمان بر گردن حکمران و ترامپ در نقش ناجی
زمانه و سیاست چرخش هایی عجیب دارند آیا کسی باور میکرد که روزی راه نجات جمهوری اسلامی و حکمران آن از مسیر ایالات متحده شیطان بزرگ و ترامپ قمارباز بگذرد
جمهوری اسلامی و حکمران برای متوقف کردن مکانیسم ماشه تنها میتوانند به امید یک توافق موثر و کارا با ایالات متحده و رییس جمهور پر نوسانش باشند زیرا اروپا به انتقام اوکراین هم که شده قصد دارد مکانیسم ماشه را به هر ترتیب فعال کند و تنها چیزی که ممکن است انها را از این پیگیری بازدارد فشار ترامپ است
تصور کنید کسی که نامه اش را به زور به زیر باسن نخست وزیر مصیبت زده ژاپن هل دادید حالا راه نجات شما برای فرار از سنگینترین محدودیت ممکن باشد
فرانسوی ها تصمیم گرفته اند که رهبری فعالسازی مکانیسم ماشه را به عهده بگیرند تا از اثر آلمانها که دوستی عمیقتری با جمهوری اسلامی دارند بکاهند انگلیسها نیز لحنی نسبتا تهاجمی گرفته اند
جمهوری اسلامی بابت کمک به روسها تنبیه میشود تا یادبگیرد که وقتی جیک جیک مستان میکرد باید فکر اکتبر ۲۰۲۵ هم میبود البته نمیدانم که آیا این یادگیری دیگر به کارش خواهد آمد یا خیر
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
زمانه و سیاست چرخش هایی عجیب دارند آیا کسی باور میکرد که روزی راه نجات جمهوری اسلامی و حکمران آن از مسیر ایالات متحده شیطان بزرگ و ترامپ قمارباز بگذرد
جمهوری اسلامی و حکمران برای متوقف کردن مکانیسم ماشه تنها میتوانند به امید یک توافق موثر و کارا با ایالات متحده و رییس جمهور پر نوسانش باشند زیرا اروپا به انتقام اوکراین هم که شده قصد دارد مکانیسم ماشه را به هر ترتیب فعال کند و تنها چیزی که ممکن است انها را از این پیگیری بازدارد فشار ترامپ است
تصور کنید کسی که نامه اش را به زور به زیر باسن نخست وزیر مصیبت زده ژاپن هل دادید حالا راه نجات شما برای فرار از سنگینترین محدودیت ممکن باشد
فرانسوی ها تصمیم گرفته اند که رهبری فعالسازی مکانیسم ماشه را به عهده بگیرند تا از اثر آلمانها که دوستی عمیقتری با جمهوری اسلامی دارند بکاهند انگلیسها نیز لحنی نسبتا تهاجمی گرفته اند
جمهوری اسلامی بابت کمک به روسها تنبیه میشود تا یادبگیرد که وقتی جیک جیک مستان میکرد باید فکر اکتبر ۲۰۲۵ هم میبود البته نمیدانم که آیا این یادگیری دیگر به کارش خواهد آمد یا خیر
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
.
♦️سعید حجاریان: ما با وضعیت غیبت دولت مواجه‌ایم
ما در درجه اول با وضعیت غیبت دولت مواجه شده‌ایم؛ دولتی که نتوانسته است چه در قالب سیاستهای کلان رفاهی و چه در قالب تور‌های محافظ، ابدان و اذهان شهروندان را برای ادامه زندگی بهنجار متقاعد کند یعنی، به‌تعبیر فوکویی دولت‌مندی (governmentality) خود را از کف داده است.
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
🌐 ۲۹ تیر ۱۴۰۰
🔴 سومالی شدن
بی دولتی
نگارنده دوسال قبل دربخش سیاسی مجمع سالانه انجمن اسلامی جامعه پزشکی به سعید لیلاز گفت که برای سید محمد خاتمی پیام ببرد که ایران به دلایل بسیاری تجزیه پذیر نیست که مهمترین علت آن عدم امکان به هم خوردن ژئوپولیتیک منطقه است که جای بحث جدی آن جای دیگری است
اما در همان جلسه به او و دوست دیگر اصلاح طلبش نمونه تاریخی سومالی را با سابقه ۲۵ ساله از بی دولتی را مثال زدم
کشور سومالی به هیچ وجه ذاتا فقیر نیست و در یکی از بهترین مناطق افریقا و درراس باب المندب واقع است و کناره ساحلی ارزشمندی دارد ولی به علت دوره طولانی بی دولتی در حال حاضر بیشترین درآمد انها از دزدی دریایی است
کشور سومالی تجزیه نگردیده است اما به عنوان سرمشق همه جوامع انسانی در نبود درک از حمکرانی خوب معرفی شده است و یکی از پنج کشور مطلقا فقیر دنیا است
اینک پس از دوسال از وحشت تحقق پیش بینی ام برای وقوع یک بی دولتی در هراس دائم هستم و پنجره ای نیز به سمت افقی متفاوت نمیبینم
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
♦️سعید حجاریان: ما با وضعیت غیبت دولت مواجه‌ایم
ما در درجه اول با وضعیت غیبت دولت مواجه شده‌ایم؛ دولتی که نتوانسته است چه در قالب سیاستهای کلان رفاهی و چه در قالب تور‌های محافظ، ابدان و اذهان شهروندان را برای ادامه زندگی بهنجار متقاعد کند یعنی، به‌تعبیر فوکویی دولت‌مندی (governmentality) خود را از کف داده است.
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
🌐 ۲۹ تیر ۱۴۰۰
🔴 سومالی شدن
بی دولتی
نگارنده دوسال قبل دربخش سیاسی مجمع سالانه انجمن اسلامی جامعه پزشکی به سعید لیلاز گفت که برای سید محمد خاتمی پیام ببرد که ایران به دلایل بسیاری تجزیه پذیر نیست که مهمترین علت آن عدم امکان به هم خوردن ژئوپولیتیک منطقه است که جای بحث جدی آن جای دیگری است
اما در همان جلسه به او و دوست دیگر اصلاح طلبش نمونه تاریخی سومالی را با سابقه ۲۵ ساله از بی دولتی را مثال زدم
کشور سومالی به هیچ وجه ذاتا فقیر نیست و در یکی از بهترین مناطق افریقا و درراس باب المندب واقع است و کناره ساحلی ارزشمندی دارد ولی به علت دوره طولانی بی دولتی در حال حاضر بیشترین درآمد انها از دزدی دریایی است
کشور سومالی تجزیه نگردیده است اما به عنوان سرمشق همه جوامع انسانی در نبود درک از حمکرانی خوب معرفی شده است و یکی از پنج کشور مطلقا فقیر دنیا است
اینک پس از دوسال از وحشت تحقق پیش بینی ام برای وقوع یک بی دولتی در هراس دائم هستم و پنجره ای نیز به سمت افقی متفاوت نمیبینم
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
Telegram
کانال رسمی دکتر موذن زاده
تماس با ادمین
@Hmoazenzadeh
@Hmoazenzadeh
چه خوب بود که پزشکیان حکمران بود و چه خوب بود که با همه کسانی که فکر میکنند میتوانند در هر شرایطی هر کاری حق دارند بکنند چنین برخوردی میشد
ولی نه پزشکیان حکمران است و نه حکمران اهل اینجور کارها
این یک مورد هم گیر قضا و قدر افتاد
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial
ولی نه پزشکیان حکمران است و نه حکمران اهل اینجور کارها
این یک مورد هم گیر قضا و قدر افتاد
https://www.tg-me.com/drmoazenofficial