ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﭘﯿﺪﺍﺳﺖ؟
ﺩﺭ ﻭ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﭼﺮﺍ
ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺧﻢ ﻣﯽﮐﺸﻨﺪ ﻣﺪﺍﻡ؟
ﻭﻗﺘﯽ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﺩﺭ ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ﻣﯽﭼﺮﺧﻢ
ﻭﻗﺘﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﺩﺭ ﺑﻮﯼ ﺗﻨﺖ
ﺩﺭ ﮔﻞﻫﺎﯼ ﭘﯿﺮﻫﻨﺖ
ﻋﺸﻖ ﻣﻦ!
ﺁﻭﺍﺭﮔﯽ ﻭﺍﺩﯼ ﭼﻨﺪﻡ ﺑﻮﺩ...
#عباس_معروفی
@daasttkhatt
ﺩﺭ ﻭ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﭼﺮﺍ
ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺧﻢ ﻣﯽﮐﺸﻨﺪ ﻣﺪﺍﻡ؟
ﻭﻗﺘﯽ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﺩﺭ ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ﻣﯽﭼﺮﺧﻢ
ﻭﻗﺘﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﺩﺭ ﺑﻮﯼ ﺗﻨﺖ
ﺩﺭ ﮔﻞﻫﺎﯼ ﭘﯿﺮﻫﻨﺖ
ﻋﺸﻖ ﻣﻦ!
ﺁﻭﺍﺭﮔﯽ ﻭﺍﺩﯼ ﭼﻨﺪﻡ ﺑﻮﺩ...
#عباس_معروفی
@daasttkhatt
من پُرم از تو، از تويی كه نبايد بهت فكر كنم، از تويی كه نبايد در موردت حرف بزنم، از تويی كه يه سكوت بیرحمی و مثل غريبه ها از كنارم رد میشی.
من پُرَم از تو، از تويی كه نيستی...
بعضی وقتا يه جوری دلتنگ میشی كه از خودت بدت مياد. به اين فكر میكنی كه تا كجا میشه اولويت يه نفر نبود.
#پویا_جمشیدی
من پُرَم از تو، از تويی كه نيستی...
بعضی وقتا يه جوری دلتنگ میشی كه از خودت بدت مياد. به اين فكر میكنی كه تا كجا میشه اولويت يه نفر نبود.
#پویا_جمشیدی
گفت: «مرا یادت هست؟»
دویدم و در راه فکر کردم که من چه یادی دارم، چرا یادم به وسعت همه ی تاریخ است؟
و چرا آدم ها در یاد من زندگی می کنند
و من در یاد هیچکس نیستم؟
#عباس_معروفی
دویدم و در راه فکر کردم که من چه یادی دارم، چرا یادم به وسعت همه ی تاریخ است؟
و چرا آدم ها در یاد من زندگی می کنند
و من در یاد هیچکس نیستم؟
#عباس_معروفی
همو بخوایم ولی هیچوقت مال هم نشیم
دلامون تنگ باشه ولی بازم پیش هم نریم نه
این دنیا مثلمون ندید..
دلامون تنگ باشه ولی بازم پیش هم نریم نه
این دنیا مثلمون ندید..
احسان (صابر ابر):
میدونی از این همه بدبختی چجوری خلاص میشیم مامان؟
یه شب یه شام ِ درست حسابی بپزی بخوریم، بعد سرِ فرصت همهٔ درزای درو پنجره هارو ببندیم، یکیمون شیر گازو باز کنه، بریم بخوابیم؛ صُب نشده همهٔ درد سرامون پریده..
🎥 :اینجا بدونِ من
میدونی از این همه بدبختی چجوری خلاص میشیم مامان؟
یه شب یه شام ِ درست حسابی بپزی بخوریم، بعد سرِ فرصت همهٔ درزای درو پنجره هارو ببندیم، یکیمون شیر گازو باز کنه، بریم بخوابیم؛ صُب نشده همهٔ درد سرامون پریده..
🎥 :اینجا بدونِ من
ای تو از گل برده میراث شکفتن را
دوست دارم لحظه های از تو گفتن را
از تو خواهم گفت با خشکی
از تو خواهم گفت با دریا
از تو با دیروز میگفتم
از تو خواهم گفت با فردا
کاش روزی باد پیغام مرا میبرد تا هر دشت
کاش نعره ام تا کوه ها میرفت و بر میگشت
دره ها پر میشد از تکرار نام تو...!
#محمدعلی_بهمنی
@daasttkhatt
دوست دارم لحظه های از تو گفتن را
از تو خواهم گفت با خشکی
از تو خواهم گفت با دریا
از تو با دیروز میگفتم
از تو خواهم گفت با فردا
کاش روزی باد پیغام مرا میبرد تا هر دشت
کاش نعره ام تا کوه ها میرفت و بر میگشت
دره ها پر میشد از تکرار نام تو...!
#محمدعلی_بهمنی
@daasttkhatt
دستانت را در دست من بگذار
تا در ابر ها سیر کنم
من از ارتفاع میترسم
اما
هوایی شدن با دستانت را
دوست دارم
#مصطفی_یعقوبخانی
تا در ابر ها سیر کنم
من از ارتفاع میترسم
اما
هوایی شدن با دستانت را
دوست دارم
#مصطفی_یعقوبخانی
مثلِ وقت هایی که بغض داری ولی اشک نه...
مثلِ وقت هایی که فاصله ات با او اندازه یک آغوش است و سهمت آغوشش نیست...
مثلِ وقت هایی که خسته ای ولی خواب به چشمانت نمی آید...
مثل وقتهایی که دوستش داری در اوجِ نداشتنش...
مثلِ همان وقتها بریده ام،
مثلِ همان وقت ها درمانده ام،
مثلِ همان وقتها پر از تشویشم.
ولی از آرامشی از جنسِ اشک،
از جنسِ آغوش،
از جنسِ خواب،
از جنسِ داشتنش،
خبری نیست که نیست...
#فاطمه_جوادی
@Daasttkhatt
مثلِ وقت هایی که فاصله ات با او اندازه یک آغوش است و سهمت آغوشش نیست...
مثلِ وقت هایی که خسته ای ولی خواب به چشمانت نمی آید...
مثل وقتهایی که دوستش داری در اوجِ نداشتنش...
مثلِ همان وقتها بریده ام،
مثلِ همان وقت ها درمانده ام،
مثلِ همان وقتها پر از تشویشم.
ولی از آرامشی از جنسِ اشک،
از جنسِ آغوش،
از جنسِ خواب،
از جنسِ داشتنش،
خبری نیست که نیست...
#فاطمه_جوادی
@Daasttkhatt
جهانِ هم دیگَرُ قضاوت می کنیم. بی اونکه اصن بدونیم چه خبره. یکی می خنده میگیم خوش به حالت چه قدر شادی,ولی آیا ما قلبِ شکستشُ میبینیم؟دلِ تنگشُ میبینیم؟ بغضِ سنگینِشُ میبینیم؟ جنگِ درونِشُ میبینیم؟ نـــه...
ما هیچ وقت هم دیگرُ بلد نمیشیم. فقط وانمود می کنیم به فهمیدنِ هم...وقتی یکی از درداش میگه بهش میگیم:آخِی!الهی,چه تلخ. بعد با خودمون میگیم: آخه یکی نیست احمق این کجاش درده؟! اما با خودمون فکر نمی کنیم ممکنه دلش اونقدر تنگ باشه که دردایِ کوچیکَم توش جا نشه...و از شعراش و نوشته هاش بزنه بیرون!
شعراشُ می خونیم میگیم: لایک,عالی,زیباست!اما تا حالا شده بگیم:شعرات چرا غم داره؟کلماتِش چرا اینقدر خیسِ؟ مزه ی شعرتم شوره! یا تو دریایِ خیالت غرق شدی,یا اینکه...نکنه گریه کردی؟
بعد اونم بتونه سفره ی دلشو باز کنه و یه کم سبک شه...حالا ماعَم اگه یه ریزه غم بخوریم نمی میریم که...
فقط شدیم یه جسمِ سرسخت. چرا خودمونو رها نمی کنیم؟چرا انگشتامونو راحت نمی ذاریم که هرچی می خوان بنویسن؟ چرا روحمونو نمی بریم طرفِ قشنگیا؟
چرا حالِ همو خوب نمی کنیم؟ حتی شده با یه حرف. یه پیام. یه صدا. یه زنگ. یه اطمینان برای بودنمون...برای این که بگیم هستیم,میمونیم...و نرفتیم...
#هانیه_عابدینی
@daasttkhatt
ما هیچ وقت هم دیگرُ بلد نمیشیم. فقط وانمود می کنیم به فهمیدنِ هم...وقتی یکی از درداش میگه بهش میگیم:آخِی!الهی,چه تلخ. بعد با خودمون میگیم: آخه یکی نیست احمق این کجاش درده؟! اما با خودمون فکر نمی کنیم ممکنه دلش اونقدر تنگ باشه که دردایِ کوچیکَم توش جا نشه...و از شعراش و نوشته هاش بزنه بیرون!
شعراشُ می خونیم میگیم: لایک,عالی,زیباست!اما تا حالا شده بگیم:شعرات چرا غم داره؟کلماتِش چرا اینقدر خیسِ؟ مزه ی شعرتم شوره! یا تو دریایِ خیالت غرق شدی,یا اینکه...نکنه گریه کردی؟
بعد اونم بتونه سفره ی دلشو باز کنه و یه کم سبک شه...حالا ماعَم اگه یه ریزه غم بخوریم نمی میریم که...
فقط شدیم یه جسمِ سرسخت. چرا خودمونو رها نمی کنیم؟چرا انگشتامونو راحت نمی ذاریم که هرچی می خوان بنویسن؟ چرا روحمونو نمی بریم طرفِ قشنگیا؟
چرا حالِ همو خوب نمی کنیم؟ حتی شده با یه حرف. یه پیام. یه صدا. یه زنگ. یه اطمینان برای بودنمون...برای این که بگیم هستیم,میمونیم...و نرفتیم...
#هانیه_عابدینی
@daasttkhatt
همه عاشق شدن را بلدند
امّا فقط
افراد كمي هستند
كه بلدند چگونه در عشق
با يك نفر
براي مدتي طولاني بمانند...
#آنا_گاوالدا
@daasttkhatt
امّا فقط
افراد كمي هستند
كه بلدند چگونه در عشق
با يك نفر
براي مدتي طولاني بمانند...
#آنا_گاوالدا
@daasttkhatt
Forwarded from بزرگوار :) (سونا)
دلم تنگ نشده براش بزرگوار
تشنه ی دیدنشم میفهمی چی میگم؟!؟؟؟
تشنه ی دیدنشم میفهمی چی میگم؟!؟؟؟
وقتی آدم به چیزی که می خواهد
نمیرسد
زیاد دور نميرود!!
همان حوالی پرسه می زند
و به آشناترین چیز
نزدیک به او
شبیهِ او، چنگ می زند
#فریبا_وفی
@daasttkhatt
نمیرسد
زیاد دور نميرود!!
همان حوالی پرسه می زند
و به آشناترین چیز
نزدیک به او
شبیهِ او، چنگ می زند
#فریبا_وفی
@daasttkhatt
از زندگی لذت ببرید.
انسانها به سمت کسانی بیشتر جذب میشوند که میدانند چطور از زندگی لذت ببرند و شاد باشند.
به جای آنکه ایدهآلگرایی کنید شروع کنید به لذت بردن از چیزهایی که همین الان در دسترستان هست.
دوست داشتنی بودن در واقع ارتباط مستقیمی با گشوده بودن دارد...
با لذت بردن از چیزهای کوچک و بزرگِ زندگی بجای متمرکز شدن برای بهتر کردن هر چیزی خواهید دید که تا چه حد همه چیز تغییر می کند.
هر روز چندین بار با خودتان تکرار کنید:
در آن چه برای من اتفاق می افتد همیشه خیری نهفته است و مطمئن باشید بهترین ها برایتان اتفاق میافتد.
#دکتر_احمد_حلت
@daasttkhatt
انسانها به سمت کسانی بیشتر جذب میشوند که میدانند چطور از زندگی لذت ببرند و شاد باشند.
به جای آنکه ایدهآلگرایی کنید شروع کنید به لذت بردن از چیزهایی که همین الان در دسترستان هست.
دوست داشتنی بودن در واقع ارتباط مستقیمی با گشوده بودن دارد...
با لذت بردن از چیزهای کوچک و بزرگِ زندگی بجای متمرکز شدن برای بهتر کردن هر چیزی خواهید دید که تا چه حد همه چیز تغییر می کند.
هر روز چندین بار با خودتان تکرار کنید:
در آن چه برای من اتفاق می افتد همیشه خیری نهفته است و مطمئن باشید بهترین ها برایتان اتفاق میافتد.
#دکتر_احمد_حلت
@daasttkhatt
دیدی بعضی وقتا یکی رو تو ذهنت، اون گوشه موشه ها قایم کردی و حتی خودتم دیگه مطمئن نیستی کجا گذاشتیش!
از یه طرف دلت شور اینو میزنه که نکنه گُمش کنی، از یه طرفم میترسی که نکنه یهو بری سراغش!
به روی خودت نمیاری که جاشو بلدی یا نه؛
ولی یه تلنگر،
مثل بوی عطر رُز فرانسویِ خانمی که تو تاکسی کنارت نشسته تورو میبره همون جایی که از رو شدنش میترسیدی؛
بویِ عطر
خیابونی که یه روز ازش رد شدین،
کافه ای که یه روز رفته بودین،
آهنگِ مشترک!
اینا خطرناکن، اینا تلنگرن، از اینا بترسین!
من از اینا میترسم.
#رضا_کریم_پور
از یه طرف دلت شور اینو میزنه که نکنه گُمش کنی، از یه طرفم میترسی که نکنه یهو بری سراغش!
به روی خودت نمیاری که جاشو بلدی یا نه؛
ولی یه تلنگر،
مثل بوی عطر رُز فرانسویِ خانمی که تو تاکسی کنارت نشسته تورو میبره همون جایی که از رو شدنش میترسیدی؛
بویِ عطر
خیابونی که یه روز ازش رد شدین،
کافه ای که یه روز رفته بودین،
آهنگِ مشترک!
اینا خطرناکن، اینا تلنگرن، از اینا بترسین!
من از اینا میترسم.
#رضا_کریم_پور
پایم درد میکرد.
یعنی کفشم..
مال پارسالم بود و تنگ شده بود.
هر چند کفش تنگ نمیشود
و پا بزرگ میشود؛
ولی آدم چون خودش را نمیبیند، تقصیر را گردن چیزهای دیگر میاندازد.
عقربهای کشتی بَمبشک 📙
#فرهاد_حسن_زاده
@daasttkhatt
یعنی کفشم..
مال پارسالم بود و تنگ شده بود.
هر چند کفش تنگ نمیشود
و پا بزرگ میشود؛
ولی آدم چون خودش را نمیبیند، تقصیر را گردن چیزهای دیگر میاندازد.
عقربهای کشتی بَمبشک 📙
#فرهاد_حسن_زاده
@daasttkhatt
هر سال
یک بار
از لحظه ی مرگم
بی تفاوت گذشته ام
بی آنکه بفهمم
یک روز
در چنین لحظه ای
خواهم مُرد!
تاحالا بهش فکر کردین؟
#افشین_یداللهی
یک بار
از لحظه ی مرگم
بی تفاوت گذشته ام
بی آنکه بفهمم
یک روز
در چنین لحظه ای
خواهم مُرد!
تاحالا بهش فکر کردین؟
#افشین_یداللهی